اكنون، ما و شريعتی
1.41K subscribers
1.31K photos
196 videos
86 files
1.4K links
چشم‌اندازِ نوشريعتی
Download Telegram
🔷🔸امروز، در جشن آزادی و زادروز دوستمان رضاآقاخانی...
به امید رهایی همهٔ زندانیان سیاسی-عقیدتی .

#امید
#آزادی
#زندانی_سیاسی
#رضا_آقاخانی

@Dr_ehsanshariati
‍ ‍‍ 🔷🔸امید و نومیدی ( رفراندم و انتخابات)

📌مصاحبه احسان شریعتی با پایگاه اطلاع رسانی جماران (محورهایی از مصاحبه + فایل متن کامل مصاحبه در پیوست):

🔸»... امروزه نه روش‌های خشونت و قهرآمیز شبیه انقلاب مسلح و جنگ خارجی و فروپاشی جواب می‌دهد نه روش‌های اصلاحی مصلحت گرا و پراگماتیستی موفق است، بدین معنا که با ورود به سیستم و با اجازه و به‌سبک چانه‌زنی در بالا بدون پشتوانه مردمی، دست به اصلاحات زد. بلکه «راه سومی» باید دنبال شود که خیلی هم یافتش سخت است زیرا همیشه در پس ذهن ما فقط دو راه و دوگانهٔ «رفرم و انقلاب» وجود داشته است. متاسفانه راه سوم را نتوانسته‌ایم بیابیم ...«

🔹» ... معنای «راه سوم» این است که ما روش آگاهی رهایی‌بخش (اصلاح‌گری اساسی و ساختاری) را در پیش گیریم، یعنی در همه زمینه‌ها، از دیپلماسی گرفته تا قدرت دفاع نظامی و محیط زیست و..، چشم‌اندازهای درست و علمی و عملی را شناسایی کنیم و این بدیل را از طریق رسانه و فضای مجازی، آموزش-و-پرورش و هنر-و-ادبیات، و حضور و مشارکت در عرصهٔ اجتماعی و سیاسی، به جامعه عرضه کنیم ...«

🔸» ... باید از نیرویی که سالم باشد و بخواهد اصلاحاتی اساسی انجام دهد، حمایت کرد. من نوعی باید ببینم جامعه یا همین نیروهای اصلاح‌طلب چه چشم‌انداز فکری‌ای را تعقیب می‌کنند؟ تعیین این چشم‌اندازها کار روشنفکر بوده و امروز دچار اختلال شده است. متاسفانه اصلاح‌طلبان درون قدرت هیچ چشم‌انداز جدی‌ای ارايه نداده‌اند و اگر چند سوال اساسی و استراتژیک از بسیاری از آنها شود، گاه از پاسخ عاجز می‌مانند. برای نمونه، وقتی از آنها پرسیده شود که در قدرت چگونه می‌خواهید با مافیاهای مختلف از زباله، ماشین، ساخت-و-ساز، دیپلماسی و ..، و در برابر اینان که می‌خواهند نظم و مناسبات و تفاهم‌های خود را به شما تحمیل کنند، مقابله کنید، از پاسخ درمی‌مانند ...«
🔹» ... منظور از شعار «نه شرقی، نه غربی» این بود که نه دیکتاتوری شرقی و نه استثمار-و-استعمار غربی، بلکه مدل و راه سومی که انسانی، اسلامی و ایرانی، باشد. مدلی که در آن عدالت و آزادی همراه هم و معطوف به توسعه و تعالی باشند ...«
🔸» ... روشنفکران جامعه به این صفت بهترست وارد قدرت دولتی یا سیاسی نشوند. من روشنفکر باید از نیروی فکری و نیروی مردمی و اجتماعی‌ای که می‌توانم داشته باشم، استفاده کنم ...«

#امید
#انتخابات
#رفراندم
#مصاحبه
#احسان_شریعتی

@Dr_ehsanshariati
🔷🔸امیدها و ناامیدی‌هایِ انسان ِعاصیِ ایران امروز

🖋نرگس سوری

🔹در سال‌های اخیر شاهد سربرآوردن چهره‌ی "انسانِ عاصی" در جامعه‌ی ایران هستیم. انسانی که به تعبیر آلبر کامو در برابر "آنچه که هست"، نه می‌گوید؛ چهره‌ای که علی‌رغم سرکوب در اعتراضات فراگیر 96 بار دیگر بدون وهمی از زندان و مرگ در اعتراض‌های 98 به خیابان آمد و کشته شد. زیرا عصیانگر ترجیح می‌دهد ایستاده بمیرد تا اینکه زانوزده زندگی کند. این اعتراض‌ها که بعدها "جنبش‌های بی‌رأس" خوانده شدند اگرچه در آغاز واکنشی به بحران‌های اقتصادی بودند اما در وهله بعد متوجه ساختار سیاسی شدند؛ آنها همزمان در برابر واقعیت اقتصادی و سیاسی که زیست روزمره آنها را مختل ساخته بود، سر به شورش برداشتند. این عصیان در واقع واکنش به وضعیتی بود که در پایمال کردن حق و حتی فراتر از این هستی انسان ایرانی زیاده‌روی کرده بود تا آنجا که او را در جایگاه انتخاب بین هیچ یا همه چیز قرار داده بود. این البته مشخصه‌ی شورش فرودستان و حاشیه‌نشینانی بود که به دلیل غیبت میانجی‌های اجتماعی کارآمد، ناگزیر بدون هیچ واسطه‌ای مداخله‌ی مستقیم برای ایجاد تغییر در وضعیت موجود را انتخاب کردند. 

🔸این انسان عاصی در موقعیتِ پارادوکسیکالِ امید و ناامیدی قرار دارد: از یک سو از "آنچه هست"، ناامید است زیرا واقعیت موجود با نابرابری‌ها و بی‌عدالتی‌های عمیق و بنیادین‌اش جز در جهت تباهی او حرکت نکرده است. از سوی دیگر عصیان او نشان می‌دهد که به تغییر آنچه هست در راستای "آنچه باید باشد"، امیدوار است؛ در غیر این صورت عصیان و اعتراض معنایی نداشت. اما بر اساس تحلیل شعارهای اعترضات 96 و 98 می‌توان گفت "آنچه باید باشد" این فرودستان عاصی بیشتر وجهی سلبی دارد تا ایجابی و از این جهت بیشتر نوعی "آنچه نباید باشد" است. جنبش بی‌رأس‌ها، آترناتیو ایجابی برای وضعیتی که در برابر آن عصیان می‌کند، ندارد. همین امر سبب می‌شود که آنها صرفاً به نیروهای نافی وضعیت موجود تبدیل شوند که گاه این خصلت خود را در تخریب و ویرانی "آنچه هست" نمایش می‌دهد؛ یعنی تخریب آنچه که تصور می‌شود به ساختاری تعلق دارد که زندگی آنها را به بن‌بست کشانده است. از این جهت جنبش بی‌رأس‌ها اگرچه به امید تغییر برمی‌خیزد اما به نحو بالقوه‌ای جنبشی ناامید است زیرا در شرایط نبود آلترناتیو ایجابی، نیروهای مدنیِ رها شده قادر نخواهند بود حیات سیاسی-اجتماعی نوینی را ایجاد کنند. در نتیجه جنبشِ بی‌رأس‌ها به اعتراضی بی‌فراجام بدل می‌شود که در وضعیت انسداد سیاسی، در دام سرکوب و زوال می‌افتد. حاصل این شرایط جز ناامیدی مضاعف انسان عاصی و رادیکالیزه شدن اعترض‌ها نیست؛ اعتراض‌هایی که تنها خشونت رادیکال را راه‌حل برون‌رفت از بحران‌ها قلمداد خواهند کرد که می‌تواند جامعه را تا مرز فروپاشی اجتماعی برکشاند. جامعه‌ای که مدام جنبشی باشد و فاصله اعتراض‌هایش کمتر و کمتر شود در بلندمدت فرسوده خواهد شد مگر اینکه جنبش اعتراضی تمهیداتی برای به ثمر رسیدن مطالبات‌اش بیندیشد. انسان عاصی امروز تنها در صورتی می‌تواند از چرخه‌ی اعتراض-سرکوب، رهایی یابد که عصیان‌گر در معنای آلبر کامویی آن باشد یعنی موجود آگاهی که در پیوند با "دیگری" برای مطالبه حقوق خویش اعتراض می‌کند. این امر الزاماتی دارد که یکی از آنها شناخت مکانیسم‌های تولید و بازتولید انسان عاصی است.

#امید
#انسان_عاصی
#اختصاصی
#مقاله
#نرگس_سوری
#اکنون_ما_شریعتی

🆔 @Shariati40

📌 📎 برای مطالعه به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید.



https://gourl.page.link/mWnW
🔷🔆معلم شهید انقلاب ما !

🖋سوسن شریعتی

📌تاریخ :۱۳۹۲

🔆منبع: اندیشه پویا


🔆امروز اما شما متهم‌اید! خیلی بیش‌تر از زمانی که «در قید حیات» بوده‌اید. معمولاً با زمان آدم‌ها و حرف‌ها به حاشیه می‌روند. در مورد شما جریان برعکس است. نقش‌تان بزرگ و بزرگ‌تر می‌شود و سهم‌تان بیش‌تر. از تنهایی می‌نالیدید اما بی‌شمار گرونده داشته‌اید، گروندگانی که فردای پس از شما را رقم زده‌اند. متنی که به یمن تجربة انقلاب منفجر شد، تکه‌هایی پراکنده در دستان این و آن، در کوله‌بار همگان. میراثی که متولیان بسیاری یافت و وارثان را در برابر هم نشاند. بیداد جوانمرگی در همین است، بی وصیتنامه می‌روی. 


🔆هر چه ما بیش‌تر خود را قربانی می‌بینیم، هرچه نومیدتر می‌شویم از شما معلم امید، دلخورتر می‌شویم. اتهام شما تا دیروز تخیلی بودن حرف‌ها بود و امروز که معلوم شده است رویا هم می‌تواند محقق شود متهم‌اید به طراحی آن رویا. این تخیل‌هایی که از واقعیت رو دست خورده است. هر چه امروزمان را بی‌وعده‌تر می‌بینیم به مشروعیت وعده‌های شما مشکوک‌تر می‌شویم. امید ابزاری است برای درافتادن با واقعیت و در این جنگ، امید که شکست خورد نامش را فریب می‌گذارند و «امیدبخش» متهم ردیف اول است. امید همچون فریب. یا فریب همچون امید. امید به تغییر، فعال ساختن تخیل، یک از کجا معلوم هوس‌انگیز را بر جان‌ها و دل‌ها انداختن. شما هم متهم‌اید به ایجاد امید و هم گرفتن آن. ما از شما دلخوریم برای این‌که ما را امیدوار کردید در عین حال از این‌که امروزمان را دست خالی ساخته‌اید.


📎 برای مطالعه کامل متن نامه به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید.

#نامه
#امید
#شریعتی
#متهم
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔@Shariati_SCF


https://bit.ly/3tRdm4G
🔷🔸زهرا رحیمی مدیر عامل جمعیت امام علی : هرکسی که این دادنامه را می خواند به این نتیجه می رسد که خیلی هم داد در آن نیست.


🔷💢گفتگوی اختصاصی کانال تحلیلی اکنون ، ما وشریعتی با زهرا رحیمی مدیر عامل جعمیت امام علی در رابطه با حکم دادگاه و مشکلات به وجود آمده در رابطه با بزرگترین نهاد مدنی کشور که بخش هایی از این گفتگو به شرح زیر است :


🔆جمعیت در حقیقت بازخوانی دین هست همان چیزی که بسیاری از آیات قرآنی و بسیاری از سیره نبوی وامامان ما بر آن مهر تایید زده اند یعنی در کنار مردم پارینه پوش بودن و صحبت از عدالت کردن، اگر این را مبنا قرار دهیم برای اینکه مردگی آیین ها را با دمیدن روحی که جامعه امروز به آن نیاز دارد زنده کند و این زنده کردن به آنها کارکرد ببخشد و با این کارکرد بخشیدن دوباره دین را به درون اجتماع ما بیاورد و با آوردن دین به درون اجتماع، دوباره اخلاق در جامعه بازخوانی کند و زنده کند. اخلاقی که به دلیل فراموشی دین دارد به فراموشی سپرده می شود. در حقیقت این تضاد منافع را ما داریم با افرادی که علی (ع) را به جای اینکه به عنوان مظهر عدالت، مظهر رسیدگی به کودکان، مظهر مبارزه مبارزه با فقر در جامعه مطرح کنند، علی (ع) را به عنوان یک دکان و دستک می خواهند که پشتش قایم شوند و به آن کارهایی که نتیجه اش در جامعه ما شده این همه اختلاف و بی عدالتی برسند و بنابراین آیین های جمعیت از نظر ما دقیقا آن چیزی است که دین به آن اشاره می کند.

🔆مهم ترین رکن تفاوت این است که جمعیت خودش را هیچ وقت بصورت خیریه ندیده است. اگر بخواهیم با بیان خود دکتر شریعتی صحبت کنیم، شریعتی کار را به دو قسمت تقسیم می کند یکی حسنات هست یعنی کارهای خوب دم دستی که انجام می دهیم، مثلا نان دهی. دیگری صالحات یعنی کارهای ریشه ای و ماندگار است. در حسنات شما ماهی می دهی ولی در صالحات شما اولا ماهیگیری یاد می دهی ثانیا سوال می کنی چرا به تعداد همه ماهی وجود ندارد یا اینکه چرا یک نفر ماهی زیاد دارد یکی کم ماهی دارد، چرا یک نفر همه ماهی ها را برداشته و به دیگران چیزی نرسیده. این سوال هم یک سوال ریشه ای است که برای از بین بردن ریشه های یک مساله مهم است. این سوال کردن اساس کار جمعیت است که خیلی هم مورد اقبال واقع نشده و یکی از مسائلی است که به طور آشکار در دادنامه به آن اشاره شده بحث سیاه نمایی و صحبت درباره معضلات است که فکر می کنم این جزو پررنگ ترین مواردی است که نسبت به جمعیت حساسیت ایجاد شده.

🔆 بحث تشکل های اجتماعی و نهادهای مدنی در جامعه ما یک بحث جوانی است و هنوز حتی برای کسانی که شعارش را می دهند، ماهیت این نهادها، وظایفشان، دایره فعالیتشان و اینکه مطالبه گری با نهاد مدنی گره خورده، جانیافتاده است. شما نمی توانید نهاد مدنی داشته باشید به آن بگویید مطالبه گری نکن و فقط خدمات رسانی کن. شما نمی توانید نهاد مدنی داشته باشید به آن بگویید من تو را به دنیا آورده ام و هر وقت هم بخوام از دنیا می برم. چنین گفتمانی با اصول جامعه مدنی در تضاد است. و باید دو نکته را هم اضافه کنم. یکی قیم مآب بودن این ساختار و دیگری منتی که بر سر تشکل هایی که به آن ها مجوز داده می شود گذاشته می شود. شما اگر به کسی یا جایی وابسته نباشید سال ها باید بدوید تا یک مجوز بگیرید و وقتی مجوز گرفتید مثل این است که به گنج رسیدید انقدر که سختی کشیدید و از هفت خوان گذشته‌اید و فکر می کنید برا ی حفظ چیزی که که به سختی بدست آوردید چه کاری باید انجام دهید

🔆امام موسی صدر هم مسلمانی بود که دین عملی را در همان کنار فقرا بودن و کنار محرومان بودن میدانست بدون چشم داشتن به اینکه چه کسی شیعه است، چه کسی سنی است، چه کسی مسیحی است، این همان مرام علی (ع) است که می فرمایند:"نانش دهید و از دینش مپرسید." متاسفانه یکی از مواردی که در دادنامه به عنوان جرم مطرح شده این است که شما حق داشتید به کودکان افغانستان کمک برسانید ولی حق نداشتید به کودکان پاکستان کمک برسانید.

📌 برای مطالعه کامل این گفتگو به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید.


#انحلال
#امید
#جمعیت_امام_علی
#حفظ_نهاد_مدنی
#زهرا_رحیمی
#گفتگوی_اختصاصی
#اکنون_ما_شریعتی

🆔 @Shariati40

https://bit.ly/2OKLbEJ
🔷💢سمن ها روزنه ی امید جامعه


🖋طناز احمدزاده

🔸اتفاق اخیری که گریبان جمعیت امام علی را گرفت نه تنها فعالین اجتماعی را بلکه اکثر افراد جامعه علی الخصوص قشر فرودست را ازرده خاطر کرد. در روزگاری که مردم با مرگ ناشی از کرونا و جوانب مختلف آن دسته و پنجه نرم میکنند این اخبار باعث افزودن رنجی به دردهای طاقت فرسای این روزهاست. نقش جامعه ی مدنی و سازمان های مردم نهاد در هیچ یک از جوامع قابل چشم پوشی نیست همچنین در شرایط اقتصادی ضعیف حضور و تاثیر اینگونه سازمان ها مانند جمعیت امام علی قابل انکار نیست و تضعیف و مانع تراشی برای آن ها تنها منجر به نا امیدی و سرخوردگی افراد در اجتماع میشود. جامعه ای همچون جامعه ی ما که در آن روابط و رخداد ها از اصل خودی – غیر خودی تاثیر میگیرند نمیتوان از افراد انتظار داشت که تبدیل به نیروهای جامعه ی مدنی شوند؛ همان اندک افرادی هم که سراغ آن میروند و برای رفع فقر و محرومیت میکوشند با چنین برخوردهایی انگیزه های خود برای ادامه ی فعالیت و ورود به این حوزه را از دست میدهند .

🔹برخلاف آنچه تصور میشود که ناامیدی مساله ی فردی است باید اشاره کرد که یک معضل اجتماعی است و در ابتدا ممکن است “معضل” به چشم نیاید اما پیامدها و اسیب های آن چشمگیر است. کودکان کار بسیاری که هر روزه در تمام نقاط شهر نظاره گرشان هستیم در صورت نبود حمایت سازمانی که آنها را مورد هدف قرار دهد چگونه خواهد بود ؟ آیا میتوان به آنها گفت که با وجود عدم تغییر شرایط موجود به آینده امیدوار باشند؟ آیا میتوان امید را برای آنها معنا کرد و جوانه اش را در وجودشان کاشت؟ ناامیدی یک کنش نیست که بتوان با قانون گذاری آن را کنترل کرد باید به ریشه های آن توجه کرد و برای قطع آن تلاش کرد . در نتیجه حضور سازمان های مردم نهاد که برخواسته از یک مسئولیت اجتماعی است میتواند برای بهتر شدن وضعیت موجود موثر باشد.

🔸از طرفی برای پیشرفت و توسعه ی جامعه نیاز به تلاش های بسیاری است اما نقش امید در این میان پررنگ است امیدی که با کاهش اسیب های اجتماعی ، کاهش فساد و رانت ، کاهش فقر و ... شکل میگیرد یعنی اهداف و برنامه هایی که در صورت فعالیت مستمر و مستقل جامعه ی مدنی کاستی های دیگر ارگان ها پوشش داده میشود.

🔹توصیه های بسیاری برای توسعه ی جوامع وجود دارد اما کلیشه ی آینده سازی کودکان را نباید فراموش کرد دولت ها و حکومت ها باید سیاست ها و تصمیماتی اتخاذ کنند که آینده ای بهتر در انتظار کودکان باشد نه تصمیماتی که کورسوی امید آنان را از بین ببرد.


#امید
#جامعه_مدنی
#انحلال
#جمعیت_امام_علی
#طناز_احمدزاده
#یادداشت_اختصاصی
#اکنون_ما_شریعتی

🆔 @Shariati40
🔷🔸 در آستانِ سده‌ی نو
🖋احسان شریعتی
🔸‌ پیش‌بینی سرنوشت ایران در قرن آینده در گرو بازنگری مسیری است که در سده‌ی گذشته پیموده‌ایم:
در آغاز سده‌ی پیش، با افول جنبش مشروطه و برآمدنِ تجددگرایی آمرانه طی دو دهه‌ی نخست، مسیری را شروع و طی نیم قرن پیمودیم که سرانجام به واکنش بنیادگرایی سنتی نیم قرن بعد انجامید. در این دو حرکت دو «سرمشق» متناقض در دو جهت خودنمایی می‌کرد:
-شیفتگی نخست نسبت به تجدد غربی که بدون شناخت مبانی فلسفی و محرک‌های علمی تاریخی به‌دنبال تقلید و تشبیه صوری و تحقق ظواهر آن بودیم،
-و در فاز بلند بعدی که با سرخوردگی از خلف‌وعده‌ها یا خیانت‌های قدرت‌های استعماری نسبت به دعاوی خود، به نفی کلیّت غرب و تجدد پرداختیم، باز بدون نقد و واسازی روندها و سویه‌های متباین آن مجموعه.
🔹 هرچند که در هر دو حال با نوعی تلفیق ناموفق سنت و تجدد مواجه بودیم:
-خواه آن‌گاه که تجدد را با آمریت یا سنت دیرین استبداد شرقی درآمیختیم؛
-و خواه آن‌گاه که سنت خلافت و ولایت را با دموکراسی و جمهوری و پارلمان مُدرن.
ناموفق از آنرو که هر نیمه از این ترکیب با پاره‌ی دیگر در تناقض بود و مانع رشد و انکشاف کامل هدف اعلام‌شده می‌گشت.
🔸‌ اگر بخواهیم قرن پانزده ما نیز قرن رنسانس (نوزایی) و رفرماسیون (نوپیرایی) فرهنگِ ملی و دینی ایران و جهان اسلام باشد، می‌بایست به‌جای سرمشق‌های سنت‌گروی و بنیادگرایی‌های باستانی اعم از ملی و مذهبی، و نیز تجددگرایی‌های غیرانتقادی، بی‌ریشه یا شالوده‌شکن، "راه سوم" یا همان چشم‌انداز ازسرگیری و بازسازی هویت در گفتگوی انتقادی با خود و دیگری را در پیش گیریم.
«سنت» یا فرادهش فرهنگی-تمدنی تاریخی ملی و منطقه‌ای، و «کتاب» همچون منبع اصلی همه‌ی آموزه‌های اعتقادی دینی می‌بایست یک‌باردیگر در پرتو آخرین دستاوردهای «علم و زمان»(انقلاب علمی یا گسست معرفت‌شناختی، و جهش های حقوقی-سیاسی و اجتماعی-اقتصادی عصر مدرن و اولترامُدرن) آنچنان بازخوانی و بازسازی شود که کژتابی‌های دوگانه‌ساز سرمشق‌های پیشین در وحدتی عالی‌تر «رفع» گردند و از این پس به‌سمت راه توسعه‌ای دیگر گام برداریم که مردم‌سالاری و جمهوری تحقق‌بخش عدالت و آزادی و حقوق بشر و شهروند، و شیوه‌ی زیست و تولیدی سالم و سعادتمند و متناسب با مقتضیات اقلیمی و عُرف و فرادهش فرهنگی، محصول و منتجه‌ی باورهای دینی و ملی ما، همچون پشتیبانان اخلاقی-معنوی و نه موانع و سد راه این آرمان ها باشند.
🔹 در زمینه‌ی سیاست خارجی نیز، در سده‌ی گذشته اصل «موازنه‌ی منفی» و «نه شرقی، نه غربی»، برغم همرایی ملی و اجماع رسمی بر سر آن، تحقق کامل نیافت. و نیک می‌دانیم که بدیلِ خروج از سلطه و سیطره‌ی سرمایه‌ی غرب تمایل به نظام‌های استبدادی و توتالیتر از نوع روسی و چینی نیست. و هرچند شرق سیاسی سابق آرمان عدالت را کنار گذارده است، به انواعی از سرمایه‌داری دولتی شبه نولیبرال در عرصه‌ی اقتصادی روی آورده اند که تفاوتش با سرمایه‌داری و لیبرالیسم کلاسیک در بی‌اعتنایی به حقوق و آزادی‌های فردی است و عدم رعایت اقلیت‌ها و ..، و سکوت و سازش در برابر ضدانسانی‌ترین نظام‌های سرکوب‌گر و نسل‌کشی همچون نظامیان میانمار و ...
🔸‌ در سده‌ی آینده، «امید»های پیشین به تحقق آرمان‌های استقلال، آزادی و عدالت، پیشرفت و تعالی، می‌بایست با درس‌گیری از علل و عوامل شکست‌ها و ناکامی‌های نهضت‌ها و جنبش‌های ملی و مردمی سده ی گذشته، تبدیل به اصل و روحیه‌ی «مسئولیت»پذیری و "پاسخ گویی" به نسل های آینده گردد...
و این‌بار و از این پس و به این "امید"، آغازی دیگر را در سال نو و در این مسیر نوین آرزو می‌کنیم ...
***
📌لینک متن در وبسایت احسان شریعتی :
http://www.ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=1084
#قرن_پانزده
#تجدد_آمرانه
#بنیادگرایی_سنتی
#راه_سوم
#رنسانس_رفرماسیون
#موازنه‌_منفی
#امید_مسئولیت
#یادداشت
#احسان_شریعتی
@Dr_ehsanshariati
وب سایت رسمی احسان شریعتی
در آستانِ سده‌ی نو
و این‌بار و از این پس و به این "امید"، آغازی دیگر را در سال نو و در این مسیر نوین آرزو می‌کنیم ...
🔷🔸میلاد «امید»،
در قعر «یلدا»ی قرن

🖋احسان شریعتی

📌«به چه چیز مجازم امید داشته باشم؟‌»

🔸در یادداشت پیش گفتیم که بالاترین دلیل مهاجرت‌ رخت بربستن «امید» به امکان به‌سازی و بهروزی در میهن خویش است و جلای وطن جز در غیاب امید به آینده ممکن نیست.

🔹و اما از آنجا که اگر انسان موجودی است مرگ‌آگاه و معطوف به پایان، هم او هم‌زمان، جان‌داری است امیدوار به آینده، به زندگی‌ بهتر و شایسته‌تر، و همواره نیوشای خبر خوش تولدی دیگر (موعودی در راه) و چشم انتظار آغازی نو.
«چه چیز را می‌توانم بشناسم؟ چه باید بکنم؟ به چه چیز مجازم امید داشته باشم؟»‌ کانت پاسخ به سومین پرسش بنیادین فلسفه را وظیفهٔ اساسی دین می‌دانست، و البته «دین در محدودهٔ خرد تنها». مسیحیت نیز خود را دین «امید» می‌دانست(بالاترین «فضیلت‌»های کلامی پس از «ایمان» و پیش از «احسان»). این امید (spes) اما، نه هر امید، آرزو و انتظار و اعتمادی به سراب‌های موهوم، که به‌عکس، برخاسته از نومیدی‌ها (یا زدست‌رفتن امیدهای واهی نسبت به همهٔ توهمات)، و تکیه تنها به «عنایت» خداوندی و یا امکانات واقعی خود (در فلسفهٔ اگزیستانس) است.

🔸در گذار از واپسین «یلدا»ی سدهٔ گذشته، «هجرت» حقیقی را می‌بایست از تعییر و تحول در بینش و منش خویش شروع کرد: زیرا، اگر ظلمت شب یلدا همان صحبت حکام بوده است، باید نشان داد که خلوت دل دیگر جای صحبت اضداد نیست و نور را می‌بایست از این پس، از خورشید جُست.

🔹پس با تبریک تولد پیام‌آور امیدی که رنج انسان را به جان خرید، این تقارن را به فال نیک می‌گیریم و در آستانهٔ سال نوی مسیحی، «جهانی دیگر»، جهانی عادلانه‌تر، انسانی‌تر و معنوی‌تر را برای جهانیان، و میهنی آبادتر، آزادتر، عادلانه‌تر، و البته اخلاقی‌تر (و تنها و درست به همین معنا «مذهبی»تر)، را برای کشور خود آرزو می‌کنیم...
« خوشا به حال گرسنگان و تشنه‌گان عدالت؛‏ زیرا سیر خواهند شد ! »



#امید
#مسیح
#یلدا
#سال_نو_میلادی
#یادداشت
#احسان_شریعتی

@Dr_ehsanshariati