اكنون، ما و شريعتی
1.41K subscribers
1.31K photos
196 videos
86 files
1.4K links
چشم‌اندازِ نوشريعتی
Download Telegram
‍ ‍‍ 🔷🗒جسور در زندگی، مستقل در اندیشه

🖋سوسن شریعتی

🔆مجید شریف همیشه می گفت :« من از شریعتی دو چیز را آموخته ام: جسارت را و شک کردن را نیز». و همین دو آموزه، زندگی او را- همچون آموزگارش- اگرچه پربار، اما کوتاه ساخت. یکی از اشکال متعدد و متضاد تجربه جوانی، متعلق به زمانه ای که گذشت: ملتهب، تراژیک و رادیکال. او با جسارت و هیجان یک جوان شورمند، مدام در پی کشف وضعیت های جدید بود و با شک و تردید یک متفکر، مدام همان وضعیت را زیر سوال می برد وبه آن سوء ظن پیدا می کرد. جسورانه به استقبال غیر مترقبه می رفت واندکی بعد مشکوک به اصالتش می شد و ناراضی بر می گشت. برای کشف حقیقت ، میدانست باید جسور بود و به همه شاهراهها، مشکوک؛ به هر دری باید زد و هیچ کدام را نهایی ندانست؛ باید پرهیزکار نبود و از خطا و از تغییر نترسید. اما با او آنچه در این تغییر و تغیرات اعتماد را بر می انگیخت دو چیز بود: شفافیت او و گوش کردن به میل دل خود. نه چندان سیاستمدار که پنهان زیست کند ، پنهان تجربه کند و پنهان تغییر، نه چندان سیاسی که بنا بر ضرورت های بیرونی و اجتماعی و بی اعتنا به ندای دل خود، این شود یا آن. روشنفکری که به صدای بلند فکر می کرد، به صدای بلند می پیوست و می گسست، به صدای بلند به نقد خود می نشست ، از در میان گذاشتن تجربه خود نمی هراسید و از پرداختن بهای آن سر بازنمی زد..

🔆خلاصه ی زندگی مختصر او همین تعقیب و گریز بی وقفه خود بود با خود: چیزی از روشنفکری، چیزی از هنرمندی.
چیزی از روشنفکری: اگر روشنفکری را مستقر نشدن در هیچ قطعیتی، جایگاهی و موقعیتی، توجه به دیگری و دیگران، داشتن دغدغه سرنوشت هم نوعان خویش، چادر زدن در حاشیه اقتدار مسلط و همدلی با همه به حاشیه رانده شدگان بدانیم.

🔆چیزی از هنرمندی : اگر هنرمندی را عزیمت از خود، چرخیدن بر محور خود، رهروی تنها، نقادی واقعیت مشکوک بپنداریم. جایی میان واقعیت و تخیل.
همین بود که هم سراغ جبران خلیل جبران می رفت، هم سراغ نیچه. هم رژه گارودی را ترجمه می کرد ، هم با رزا لوکزامبورگ سر و کارش می افتاد. هم خود را دوستدار شریعتی می دانست و کتب او را سرجمع می کرد و تنظیم و هم خود را متولی و مبلغ افکار او نمی خواست. از آن دست شاگردانی که می آموخت اما مرید نمی شد، می پیوست اما مشروط. گفتگو را دوست داشت اما سر سپردگی را نه. تردید می کرد اما توبه نه.

🔆او هم دربدری غربت را تجربه کرد و هم لذت بازگشت و قربت را- بی هیچ دعای خیری- و باز مثل هیشه با صدای بلند، از تجربیات خود سخن گفت. به صدای بلند، از آرزوها و امیدهایش حرف زد. به صدای بلند از وسوسه آینده ای روشن و.. تا اینکه، بالاخره مثل همیشه وفادار به خود، در همین قربت بازیافته و دیریافته هم مستقر نشد و این البته عقوبت محتوم همان گوش سپردن به صدای دل جسور و ذهن مشکوک بود. ای کاش اینقدر با صدای بلند از زندگی خود و جلوه های گوناگون آن حرف نمی زد تا به زندگی اش درمیان زنده ها ادامه دهد . اگر آن شفافیت غیر متداول و نامتعارف را کنار می گذاشت و مثلاً صدای آن زیستهای چندگانه تو در تو را در نمی آورد- چنانچه رسم روزگار است- امروز حتماً هنوز در میان ما بود.
و....امروز؟ سنگی در قطعه هنرمندان. روحش شاد و جسم مجروحش آرام باد.

#یادها
#مجید_شریف
#استقلال_اندیشه
#جسور_در_زندگی
#سوسن_شریعتی
#یادداشت_اختصاصی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔 @Shariati_SCF
🔷🔆مرگ یا زندان؛ باید بروم!

🔆مجید شریف وقتی که مرد ۴۸ ساله بود. چهار سال بیشتر از شریعتی وقتی که رفت. جوانمرگی همیشه پرسش برانگیز است: «خیلی زود بود یا وقت مردن نبود.» زندگی پر بار مجید شریف، سه سال پس از بازگشتش به ایران(بعد از اقامت پانزده ساله در اروپا) در آبان ۱۳۷۷ به پایان رسید. پیکر او را پس از روزها در گوشه ای از خیابان های پایتخت رها شده یافتند.

🔆مجید شریف پس از انقلاب، از سال ۱۳۵۸، هنگامی که به عنوان نویسنده ای جوان شناخته می شد همراه با امیر رضایی و با سرپرستی پوران شریعت رضوی دست اندرکار تدوین و نشر آثار شریعتی شد و تا سال ۱۳۶۲ قبل از خروج از ایران به این مهم پرداخت.

#یادها
#مجید_شریف
#تدوین_نشر_آثار
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
🔷🔆«اندیشه انتقادی»، «پیامبری ناتمام» و …

🖋مجید شریف

📌منبع: برگرفته از پیشگفتار کتاب «سیری در قلمرو درون» (چاپ سوئد)

🔹تاریخ: ۱۳۷۰

📌 بخش هایی از مقاله به شرح زیر است:

🔆با شناخت مطلوبی از محتوا و جهت اندیشه و حرکت شریعتی، می توان قانع شد که ضرورت ادامه تکاملی راه شریعتی همچنان وجود دارد به خصوص که پیش بینی ها و آینده نگری ها ی شریعتی، او را نه تنها  در زمان خویش که در آینده نیز جای می دهد. به طور مشخص تر:

🔆-شریعتی بیش از هر کس دیگری در جامعه ما در پی گسترش و تعمیم و تعمیق اندیشه انتقادی بود و این اندیشه را در مقدسات سنتی و مدرن به کار می بست.
🔆-شریعتی به طور همزمان، منادی خردگرایی و معنویت گرایی، پیوند و هماهنگی عقل و عشق بود.

🔆-شریعتی، آدمی را از بردگی اقتصادی، سیاسی و فکری، در قبال هر قدرت، مرجع و مقتدایی باز می داشت.

🔆شریعتی، ما را از خودباختگی در برابر غرب و نیز در برابر سنت و گذشته برحذر می داشت و به خوداندیشی و بازاندیشی و آفرینش فرا می خواند .

🔆-شریعتی ناهمواری ها و ناهنجاری های نظام های به اصطلاح سوسیالیستی را با ژرف نگری و همه جانبه نگری گوشزد  نمود و علل  و مبانی عقیدتی –فلسفی و انسان شناختی آنها را روشن ساخت و پس از شکست نهایی، این گونه نظام ها را تبیین و پیش بینی نمود.

🔆-شریعتی به درستی فاجعه بهره برداری از مذهب و عقیده در خدمت سیاست و قدرت را بر ملا ساخت و هشدار داد.

🔆-شریعتی ضرورت جنبش و تحول فکری  و فرهنگی را به عنوان هم پیش شرط  و هم ملازم  هر تحول و انقلاب اجتماعی –سیاسی در عمل نشان داد و پیش برد.

🔆و سرانجام شریعتی پیام آوری بزرگ بود که هر چند پیامبری اش ناتمام ماند اما زمینه ها و بستر مناسب ادامه آن را با طرح عرفان-برابری-آزادی، خودسازی انقلابی و…برای آیندگان فراهم نمود.

🔆باشد که عناصر یا یاد پویای اندیشه و حرکت او تداوم یابد، صیقل بخورد و تکمیل گردد و به جنبش اجتماعی راه برد.


#مقاله
#اندیشه_انتقادی
#پیامبری_ناتمام
#مجید_شریف
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔 @Shariati_SCF


📌 متن کامل مقاله فوق در لینک زیر

http://drshariati.org/?p=25923
🔷🔸یادی از مجید شریف

🖋امیر رضایی

🔸بیست و سه سال از قتل بی‌رحمانه مجید شریف ، نخستین قتل از قتل‌های زنجیره‌ای در ۲۸ آبان سال۷۷ می‌گذرد . او که در آبان سال۷۴ شوریده‌سر به وطن بازگشت تا در شکل‌بخشیدن به جامعه‌ای عاری از فقر و ستم و تبعیض نقش خود را ایفا نماید، به‌خوبی می‌دانست که در این سرزمین بلا‌زده آگاهی جرمی نابخشودنی است و تصور می‌کرد او را _ که سر در کار ترجمه داشت و گه‌گاه برای این و آن نشریه می‌نوشت و مصاحبه می‌کرد_ حداکثر چند سالی به حصر و حبس می‌افکنند و تمام . اما در کمال ناباوری سه سال پس از بازگشتش تاوان این آگاهی را با از دست دادن جان خویش پرداخت کرد.

🔹ستمگران هیچ‌گاه تحمل نشر آگاهی را نداشته و ندارند چرا که آگاهی را نافی بقای خود می‌دانند و در نتیجه انسان‌های آگاه و دردمند را از بیخ و بن بر‌می‌کنند . آن‌ها همیشه از آگاهی ترسیده‌اند و همین ترس دستان‌شان را شوربختانه به خون‌های پاک و بی‌گناه آلوده کرده و می‌کند. مجید شریف یکی از این خون‌های به‌ناحق‌ریخته بود که قربانی ستمگران ترس‌خورده شد . مسلما نام او مانند همه کنشگران مخالف ستمگری در تاریخ این مرزو بوم به نیکی خواهد ماند و گذر زمان چهره آنان را از پس ابرهای تیره وتار تابناک‌تر از همیشه نشان خواهد داد.
یادش گرامی

#وطن
#پاییز_۷۷
#مجید_شریف
#یادداشت_اختصاصی
#اکنون

🆔 @Shariati_SCF
⭕️ به یاد شهید آرمان‌گرا : دکتر مجید شریف

🔷 علی رهنما


▪️ یادآوری افکار و اسامی و یادبود برای شهدای راه آزادی و بیداری و استقلال و شرافت و انسانیت، خجسته رویدادی است که در جوامع آزاده و انسان محور و آزاداندیش، همواره مورد نظر و تذکر است. امری که فرخنده و ارزشمند و انسان‌ساز است و مایه‌ي پیوند و همبستگی و همدلی یکایک شهروندان یک جامعه خواهد شد. از این رو، پرداختن به چنین شخصیت‌هایی امری لازم و ضروری می‌نماید.

🔸در این مجال خواهم کوشید فردی را خدمت علاقمندان و همراهان گرامی، علی‌الخصوص جوانان پیرو خط فکری شریعتی معرفی نمایم که زندگی و زیستن‌اش، خود الگو و روشی است برای بسیاری از جوانان و تلاش‌گران اجتماعی. گرچه او یکی از شاگردان فهیم و اندیشمند دکتر علی شریعتی بوده است، اما ستایش و یادآوری او بیش‌تر و پیش‌تر بدلیل شخصیت و منش فردی او است و جایگاهی که بعنوان یک روشنفکر و آگاه اجتماعی، می‌تواند برای نسل امروز داشته باشد و همچو یک الگو برای این نسل تازه به میدان آمده عمل کند.

▪️ فردی که با دانش و بینش و فعالیت‌های اجتماعی و عقیدتی خویش، به روشنی می‌توانست برای نسل جوان فعلی ایران و بسیاری از هم‌میهنان، نیرویی ارزشمند و مغزی فعال و اندیشه‌ای پویا و قدرتمند باشد...

* * *

🔸مجید شریف در 4 بهمن 1329 در تهران به دنیا آمد. او تحصیلات متوسطه‌ي خود را در دبیرستان هدف3 در سال 1347 به پایان رسانید و در امتحانات کنکور آن دوران، ضمن قبولی در دانشگاه شیراز، تهران‌، پلی‌تکنیک و صنعتی شریف با رتبه‌ي اول در رشته‌ي ریاضیات، در امتحان بورسیه‌ي بانک مرکزی جهت اعزام به امریکا نیز حائز مقام می‌شود. به‌دلیل عدم علاقه به علوم بانکی، از تحصیل در امریکا صرف‌نظر کرده و رشته‌ي فیزیک را بر می‌گزیند و لیسانس خود را در همین رشته، در دانشگاه صنعتی شریف اخذ می‌کند. از این رو بلحاظ دانش بالا و هوش سرشار‌اش، و نیز بدلیل کسب نمرات بالا در تمامی دوران تحصیل خود، از سوی وزارت علوم وقت به عنوان بورس به آمریکا فرستاده می‌شود (که این اقدامات علمی-فرهنگی در آن دوران بسی قابل تامل و ارزشمند است) و در آنجا بدلیل پرداختن به فعالیت‌های فکری و سیاسی، از اخذ مدرک دکترای فیزیک بازمی‌ماند.

▪️ او پس از انقلاب به ایران بازمی‌گردد و بدلیل برخی تمایلات و همچنین گرایشات سیاسی و هواداری از خط فکری دکتر‌علی‌شریعتی، در سال 62 مجبور به ترک ناخواسته‌ي ایران می‌شود و در فرانسه به ادامه‌ي تحصیل می‌پردازد. او طی دوران گذشته، تقریبا به زبان انگلیسی و فرانسه و آلمانی مسلط می‌شود و جهت پرورش فکری و علمی خود، جامعه‌شناسی را بر‌می‌گزیند و فوق‌لیسانس و دکترای خود را در همین رشته از دانشگاه تتبعات عالی اخذ می‌کند. او پس از 12 سال تحقیق و پژوهش و تحصیل و کسب تجربیات سیاسی و اجتماعی، در آبان سال ۱۳۷۴ به قصد خدمت فکری و فرهنگی و همچنین مناسب‌دیدن شرایط فرهنگی-سیاسی-روانی جامعه در دوران اصلاحات، به میهن خویش باز‌می‌گردد.

🔸دکتر مجید شریف از مترجمان و محققان توانمند کشور بود. او طی سالهای 77 – 74 به جرگه‌ي مترجمان حرفه‌ای و پرکار پیوست و چندین کتاب جدی و ارزشمند را به زبان‌های انگلیسی و فرانسوی ترجمه کرد. او روشنفکری مستعد و پویا بود و طی چند سال فعالیت مستمر خویش، تالیفات و ترجمه‌های فراوانی را از خود بجای گذاشت. او دغدغه‌ي انسانی داشت و در راستای پروژه‌ي "عرفان – برابری – آزادی" به فعالیت‌های اجتماعی و آگاه سازی خود ادامه داد.

▪️ فعالیت‌های او و پیوند سریع او با نویسندگان و مترجمان و برخی احزاب سیاسی و گروه‌های فعال مدنی سبب گشت تا در نهایت، در آبان ماه سال ۱۳۷۷، (تاریخ دقیق شهادت وی مشخص نیست / از ۲۸ آبان تا ۴ آذر)(۲) به شکلی ناجوانمردانه و ضد انسانی، با مرگی ناباورانه چشم از جهان فروبندد و به زعم بسیارانی، او نیز همچون معلم شهید خویش به قتل رسید و به جمع شهدای نویسنده و مشاهیر ادبی و اجتماعی و فرهنگی این کشور پیوست ...

🔸دکتر مجید شریف، در ایامی به شهادت رسید که سلسه قتل‌های زنجیره‌ای در ایران، افکار و اذهان عمومی و جهانی را بخود معطوف ساخته بود و اهمیت وجود چنین شخصیت‌هایی بود که امروزه بسیاری از اقشار آگاه جامعه‌ي ایرانی را برآن داشته که حقیقتا چرا و به چه دلیل اصلی و اساسی، تنی چند از روشنفکران – نویسندگان – صاحب‌نظران و فعالان مدنی و اجتماعی در این کشور به شیوه‌های غیراخلاقی و غیرانسانی و کاملا غیر مسئولانه از بین رفتند...

متن کامل در instant view :

https://bit.ly/30DvyFv


#علی_رهنما
#مجید_شریف
#قتلهای_زنجیره‌ای




عکس از سمت راست : مجید شریف ، محمد بسته‌نگار ، امیر رضایی ، حسن یوسفی اشکوری، عبدالعلی بازرگان ، محمود عمرانی و ناهید توسلی در یادمان دکتر علی شریعتی در حسینیه ارشاد

https://t.me/DaghdagheIran
🔷🔸سهم بازگشت به وطن


🔺«بردیم توی انباری. مقاومت. بیهوش. درازکش. آمپول. جوراب. داخل تاکسی. سمت چپ عقب. عادی. در همان مسیر. نیش ترمز کنار پیاده‌رو. دست روی قلبش. کفش و جورابش را هم پایش کرده بودیم». مهرداد عالیخانی، از متهمان قتل‌های زنجیره‌ای، ربودن مجید شریف و کشتن‌اش با آمپول پتاسیم کلراید را در این کلمات خلاصه کرده.


🔺۲۸ آبان ماه سال ۷۷، سه روز پیش از قتل داریوش و پروانه فروهر، مجید از خانه مادرش در محله یوسف‌آباد خارج شد و هرگز برنگشت. خانواده‌اش، شش روز بعد، جسد او را در پزشکی قانونی تهران شناسایی کردند. مجید که هنگام مرگ ۴۸ سال سن داشت، چهار سال پیشتر از فرانسه به کشور بازگشته بود. او نویسنده مجله ایران فردا بود. وقتی پس از ۱۲ سال فرانسه را ترک کرد نوشت: «مرگ یا زندان، باید بروم، خانه طبیعی من آنجاست». سهم مجید از بازگشت به وطن، زندان نبود، مرگ با آمپول پتاسیم بود.


#مجید_شریف
#قتل_سیاسی
#ایران
#اکنون
🆔@Shariati40