اكنون، ما و شريعتی
1.41K subscribers
1.31K photos
196 videos
86 files
1.4K links
چشم‌اندازِ نوشريعتی
Download Telegram
Forwarded from جامعه مدنی
بیایید مثنوی را بخوانیم...

مولانا و شمس در نگاه دکتر شریعتی



«#مولانا وکیل مدافع روح ایران و ارزش های اسلام واقعی»

دکتر در نامه به پسرش احسان در مورد مولوی می نویسد«فصل دوم،ورود به اروپا بود در اوج جوانی،هم فرهنگ داشتم و هم ایدئولوژی و هم مسوولیت و....اما عظمت این هیولای پولاد، که بر روی #طلا و #سکس خوابیده است و نامش تمدن جهانگیر مغرب است و دارد نقش تمدن منحصر بفرد بشریت را بازی می کند،مرا بر خود لرزاند....کیست که در این تنهایی و غربت.....من اسیر را نیرویی می تواند داد که با این غول وحشی و هار و آدمخوار بتوانم مقابله کنم و رامش سازم؟
بی تردید، #مثنوی را از مشهد خواستم. تنها روح عظیمی که در کالبد ضعیف ما می دمد و ما را در برابر هجوم و حمله این مغول متمدن که درون ها را قتل عام می کند،آسیب ناپذیر می سازد و روئین دل »(م.آ۱ص۱۰۰)

شریعتی چه شبها را که با مولانا به صبح رسانده و همدم و همسفر با او بوده و در اذواق و مواجیدش شریک بوده است ودوست داشته شاگردش باشد(م.آ۱۶ص۳۲۱)

تاثیر پذیری او را از عرفان مولوی زمانی بهتر می توان درک کرد که بدانیم در بیش از #هشتاد در صد آثارش و بیش از صد بار از مولوی و مثنوی سخن به میان آورده و از او الهام گرفته است.در نتیجه این انس مستمر با مولوی بوده که جان شریعتی و ذهن و دلش از آراء و تجربیات درونی خاتم العرفاء سیراب شده است .در پایان سخن به اوصافی که شریعتی در معرفی مولوی و مثنوی بیان می کند می پردازم تا شکوه و جلال مولوی در چشم و دل علی شریعتی آشکار تر گردد.

۱-نماینده و وکیل مدافع روح ایران،ایمان و عشق،آرمان و رسالت،ارزشها و اصالتها،زیباییها و عظمتها و سرمایه های اسلام.(م.آ۱ص۱۰۳).

۲-خورشید معنویت و انسانیت:«من هیچوقت نمی توانم خود را واقعا از ارادت و ایمان و اعتقاد به مردی مثل شمس تبریزی و مولوی دور نگهدارم. وقتی در برابر اینها قرار می گیرم مانند این است که در برابر یک #خورشید قرار گرفته ام، یک چنین عظمتی دارند.وقتی #مولوی را می بینم،مثل این است که در صدر همه موجودات انسانی که تا کنون می شناسیم، از لحاظ رشد معنوی،روحی و شخصیت انسانی قرار گرفته است»( م.آ ۲ص۸۲)

#جامعه_مدنی👇
https://t.me/jamey_e_madani
🖌علی آزاد

💠صدور فتوای حرمت ساخت فیلمی درباره زندگی مولانا و شمس تبریزی، از سوی ناصر مکارم شیرازی و حسین نوری همدانی، دو مرجع تقلید قم:


🔸«جمعی از طلاب» در نامه خود به ناصر مکارم شیرازی از «شمس تبریزی» به‌ عنوان یکی از قطب‌های «صوفیه خبیث» یاد کرده‌اند از مکارم شیرازی خواسته‌اند «جهت توقف هرچه سریع‌تر این مسئله خطرناک» اقدام کند.

ناصر مکارم شیرازی در پاسخ، این کار را «سبب ترویج فرقه ضاله صوفیه» عنوان کرده و نوشته است به همین دلیل «شرعاً جایز نیست و باید از آن خودداری کرد».

حسین نوری همدانی نیز در پاسخ به درخواست کوتاه جمعی که خود را از «طلاب و فضلای قم» معرفی کرده‌اند، با بیان این‌ که مولانا و شمس «از اعیان صوفیه» هستند، فرقه صوفیه را «یکی از فرقه‌های ضاله و مضله» معرفی کرده است که «با تشکیلات و قطب‌سازی و مرشدبازی به جنگ اسلام ناب و قرآن و اهل‌بیت» برخاستند. نوری همدانی همچنین اعلام کرده است که ترویج صوفیه «به هر شکل باشد جایز نمی‌باشد و حرام است».

🔻این موضوع بهانه شد که در نقد و‌ بررسی و تحلیل این دو فتوا و دو استفتا بنویسم.
🔹شمس و مولوی خودشان مخالف صوفیه بودند
دعوای عرفا و متکلمین و فقها دعوایی قدیمی است. اتفاقا خود مولوی و حکمایی مانند صدرالمتالهین مقابل این فرقه بودند و به عنوان «جَهَله صوفیه» مطرح و مردود و محکوم‌شان می‌کنند. البته‌‌ نظرات بزرگان و فقها همواره مورد احترام و تکریم است
🔸فقیه بر فتوای خودش ولایت دارد کسانی که فقیه را به عنوان مرجع تقلید انتخاب کرده اند رعایت فتوا، حکم تکلیفی برایشان لازم اجراست. دو اشکال در این فتوا و استفتا است؛
الف؛ آیا مولوی و شمس ترویج تفکر و فرقه ضاله و مضله می‌کنند یا خیر؟ این اعتقاد باید ادله‌شان را ذکر کنند و در محکمه یا گفت و گو با علمای ادیان و عرفان اثبات شود و اجماع فقها را داشته باشد
ب- در قانون اساسی رفتار اجتماعی افراد بر مبنای قانون جمهوری اسلامی ایران مشخص می‌شود نه براساس فتوا. اگر موضوع حکومتی هم نیاز به فتوا داشته باشد این بعهده فقیه در راس حکومت است که به آن فتوای ولی فقیه یا حکم حکومتی می گویند. که حتا بر دیگرفقها تکلیف است.
ساخت سریال و فیلم تابع مکانیسم مشخصی در نظام جمهوری اسلامی ایران است، اگر فیلم نامه با قوانین‌ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تائید شد ساخته می شود یا درکشور دیگری ساخته شود و از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز پخش بگیرد نمایش‌ داده می شود.
🔹چیزی که برای من در این دو فتوا و دو استفتا عجیب بود این است‌. وجاهت شرعی نداشتن استفتاست، در تعریف احکام دینی آمده است که
احکام شرعی مستقیم یا غیر مستقیم به فعل انسان مربوط می‌شود حکم تکلیفی ؛ به صورت مستقیم به فعل مکلّف تعلّق می‌گیرد؛ و وظیفۀ او را در ابعاد مختلف زندگی، اعم از شخصی، عبادی، خانوادگی، اقتصادی و سیاسی مشخص می‌سازد؛ مانند حرمت نوشیدن شراب و وجوب‌ نماز. در حالی که استفتا کننده ها؛ سازندگان فیلم "مست عشق" نبودند که‌ حکم تکلیفی در مورد ساخت فیلم مربوط به افعال مستقیم آنان باشد. در حالتی که فیلم ساخته شود این استفتا کننده ها می بایست در مورد دیدن فیلم استفتا کنند و مرجع تقلید هم حکم حرام بودن نگاه کردن فیلم بدهد.
🔸 چیزی دیگر برای من عجیب بود این استفتا دارای یک پیش فرض است " صوفیه خبیث" و " مسئله خطرناک" داوری همیشه با پیش فرض دقیق نیست
ختم‌‌ می کنم مولوی و شمس منصوب به تصوف هستتد و تصوف دایره گسترده معنایی دارد. تصوف و عرفان یک نوع رهایی از عین است و قرائت باطنی از دین است. اساسا مولوی و شمس به تصوف فرقه ای تعلق ندارند و عرفان اسلامی را نمایندگی می کنند. به باور من مولوی و شمس غیر خودی نیستند بلکه
«دیگری ها و غیر خودی ها»، مثل؛
شبه معنویت‌های غربی، عرفان‌ هندی، عرفان سرخ‌پوستی، شمنیسم، اکنکار. اشو و کاستاندا و پائولو هستند و نه مثل مولوی که مثنوی را به نیت تفسیر قرآن سروده و عشق نامه آزادگی ست‌
#اکنون_ما_شریعتی
#علی_آزاد
#دیدگاه
#مولانا
#صوفیه

🆔 @shariati_40