اكنون، ما و شريعتی
1.41K subscribers
1.31K photos
198 videos
86 files
1.41K links
چشم‌اندازِ نوشريعتی
Download Telegram
🖋نرگس سوری

🔷🔆اصلاح‌دینی در تلقی شریعتی به گفتمان الهیات رهایی‌بخش نزدیک می‌شود زیرا دین را با هدف رهایی "دیگریِ انسانی" در عرصه‌ی حیات اجتماعی-سیاسی احضار می‌کند. اصلاح‌دینی در نزد او وجوه متفاوتی پیدا می‌کند به گونه‌ای که می‌توان نوعی الهیات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و اگزیستانسیالیستی را در آن یافت که هسته‌ی اصلی آن را رهایی‌ انسان در اشکال مختلف تشکیل می‌دهد.

#نرگس_سوری
#دومین_سمپوزیوم
#نوشریعتی_مسائل_امروز_جامعه
#طرحی_نو
#اکنون_ما_شریعتی


🆔@shariati40
اكنون، ما و شريعتی
🖋نرگس سوری 🔷🔆اصلاح‌دینی در تلقی شریعتی به گفتمان الهیات رهایی‌بخش نزدیک می‌شود زیرا دین را با هدف رهایی "دیگریِ انسانی" در عرصه‌ی حیات اجتماعی-سیاسی احضار می‌کند. اصلاح‌دینی در نزد او وجوه متفاوتی پیدا می‌کند به گونه‌ای که می‌توان نوعی الهیات سیاسی، اجتماعی،…
🔷🔆بازگشت به ابراهیم: معبری برای گذر به دموکراسی معنوی(spiritual democracy)

🖋نرگس سوری

شریعتی در تداوم سنت سیدجمال، عبده و اقبال و نیز در پیوند با جریان اصلاح‌دینی که در دوره‌ی معاصر به عنوان آلترنتایوی در واکنش به "دیگریِ غرب" در جوامع اسلامی سربرآورد، از ضرورت تعقیب پروژه‌ی رفرم دینی و تجدید حیات مذهب دفاع سخن به میان می‌آورد. از نظر او اصلاح‌دینی پروژه‌ای فی‌نفسه و ناب‌گرا که صرفاً سودای احیای امر دینی ناب و خالص را داشته باشد نیست بلکه اصلاح‌دینی را می‌بایست در ربط با امر اجتماعی قرار داد به نحوی که بتوان نوعی رابطه‌ی این‌همانی بین آن دو برقرار کرد. از این جهت اصلاح‌دینی در تلقی شریعتی به گفتمان الهیات رهایی‌بخش نزدیک می‌شود زیرا دین را با هدف رهایی "دیگریِ انسانی" در عرصه‌ی حیات اجتماعی-سیاسی احضار می‌کند. اصلاح‌دینی در نزد او وجوه متفاوتی پیدا می‌کند به گونه‌ای که می‌توان نوعی الهیات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و اگزیستانسیالیستی را در آن یافت که هسته‌ی اصلی آن را رهایی‌ انسان در اشکال مختلف تشکیل می‌دهد. بنابراین شریعتی از لزوم اصلاح‌دینی با این تمهید دفاع می‌کند که زمینه‌ساز تغییر اجتماعی و تاریخی شود. باید تجدید حیات دینی به تعبیر او تجدید حیات اجتماعی و احیای امر دینی، احیای انسان الینه شده را به دنبال داشته باشد. در این بحث سعی بر آن است به صورت مشخص پیوند اصلاح‌دینی شریعتی با پروژه‌ی رهایی‌بخشی از مجرای تأکیدی که او بر کارکتر ابراهیم دارد، مورد تحلیل قرار داده شود.


#نرگس_سوری
#دومین_سمپوزیوم
#نوشریعتی_مسائل_امروز_جامعه
#طرحی_نو
#اکنون_ما_شریعتی


🆔 @shariati40


📌برای مطالعه کامل متن به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید.

❇️(متن کامل سخنرانی سرکار خانم نرگس سوری )

https://telegra.ph/بازگشت-به-ابراهیم-معبری-برای-گذر-به-دموکراسی-معنویspiritual-democracy-12-16
🔷🔸امیدها و ناامیدی‌هایِ انسان ِعاصیِ ایران امروز

🖋نرگس سوری

🔹در سال‌های اخیر شاهد سربرآوردن چهره‌ی "انسانِ عاصی" در جامعه‌ی ایران هستیم. انسانی که به تعبیر آلبر کامو در برابر "آنچه که هست"، نه می‌گوید؛ چهره‌ای که علی‌رغم سرکوب در اعتراضات فراگیر 96 بار دیگر بدون وهمی از زندان و مرگ در اعتراض‌های 98 به خیابان آمد و کشته شد. زیرا عصیانگر ترجیح می‌دهد ایستاده بمیرد تا اینکه زانوزده زندگی کند. این اعتراض‌ها که بعدها "جنبش‌های بی‌رأس" خوانده شدند اگرچه در آغاز واکنشی به بحران‌های اقتصادی بودند اما در وهله بعد متوجه ساختار سیاسی شدند؛ آنها همزمان در برابر واقعیت اقتصادی و سیاسی که زیست روزمره آنها را مختل ساخته بود، سر به شورش برداشتند. این عصیان در واقع واکنش به وضعیتی بود که در پایمال کردن حق و حتی فراتر از این هستی انسان ایرانی زیاده‌روی کرده بود تا آنجا که او را در جایگاه انتخاب بین هیچ یا همه چیز قرار داده بود. این البته مشخصه‌ی شورش فرودستان و حاشیه‌نشینانی بود که به دلیل غیبت میانجی‌های اجتماعی کارآمد، ناگزیر بدون هیچ واسطه‌ای مداخله‌ی مستقیم برای ایجاد تغییر در وضعیت موجود را انتخاب کردند. 

🔸این انسان عاصی در موقعیتِ پارادوکسیکالِ امید و ناامیدی قرار دارد: از یک سو از "آنچه هست"، ناامید است زیرا واقعیت موجود با نابرابری‌ها و بی‌عدالتی‌های عمیق و بنیادین‌اش جز در جهت تباهی او حرکت نکرده است. از سوی دیگر عصیان او نشان می‌دهد که به تغییر آنچه هست در راستای "آنچه باید باشد"، امیدوار است؛ در غیر این صورت عصیان و اعتراض معنایی نداشت. اما بر اساس تحلیل شعارهای اعترضات 96 و 98 می‌توان گفت "آنچه باید باشد" این فرودستان عاصی بیشتر وجهی سلبی دارد تا ایجابی و از این جهت بیشتر نوعی "آنچه نباید باشد" است. جنبش بی‌رأس‌ها، آترناتیو ایجابی برای وضعیتی که در برابر آن عصیان می‌کند، ندارد. همین امر سبب می‌شود که آنها صرفاً به نیروهای نافی وضعیت موجود تبدیل شوند که گاه این خصلت خود را در تخریب و ویرانی "آنچه هست" نمایش می‌دهد؛ یعنی تخریب آنچه که تصور می‌شود به ساختاری تعلق دارد که زندگی آنها را به بن‌بست کشانده است. از این جهت جنبش بی‌رأس‌ها اگرچه به امید تغییر برمی‌خیزد اما به نحو بالقوه‌ای جنبشی ناامید است زیرا در شرایط نبود آلترناتیو ایجابی، نیروهای مدنیِ رها شده قادر نخواهند بود حیات سیاسی-اجتماعی نوینی را ایجاد کنند. در نتیجه جنبشِ بی‌رأس‌ها به اعتراضی بی‌فراجام بدل می‌شود که در وضعیت انسداد سیاسی، در دام سرکوب و زوال می‌افتد. حاصل این شرایط جز ناامیدی مضاعف انسان عاصی و رادیکالیزه شدن اعترض‌ها نیست؛ اعتراض‌هایی که تنها خشونت رادیکال را راه‌حل برون‌رفت از بحران‌ها قلمداد خواهند کرد که می‌تواند جامعه را تا مرز فروپاشی اجتماعی برکشاند. جامعه‌ای که مدام جنبشی باشد و فاصله اعتراض‌هایش کمتر و کمتر شود در بلندمدت فرسوده خواهد شد مگر اینکه جنبش اعتراضی تمهیداتی برای به ثمر رسیدن مطالبات‌اش بیندیشد. انسان عاصی امروز تنها در صورتی می‌تواند از چرخه‌ی اعتراض-سرکوب، رهایی یابد که عصیان‌گر در معنای آلبر کامویی آن باشد یعنی موجود آگاهی که در پیوند با "دیگری" برای مطالبه حقوق خویش اعتراض می‌کند. این امر الزاماتی دارد که یکی از آنها شناخت مکانیسم‌های تولید و بازتولید انسان عاصی است.

#امید
#انسان_عاصی
#اختصاصی
#مقاله
#نرگس_سوری
#اکنون_ما_شریعتی

🆔 @Shariati40

📌 📎 برای مطالعه به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید.



https://gourl.page.link/mWnW