💢🔷🔆یادداشت زهرا رهنورد برای پوران شریعت رضوی؛ چه سرنوشت عجیبی است تاریخ منورالفکری در ایران
🔸زهرا رهنورد بانوی در حصر به مناسبت در گذشت پوران شریعت رضوی یادداشتی نوشته و به ویژگی های شخصیتی این زن روشنفکر ایرانی پرداخته است .
🔹 متن این یادداشت به شرح زیر است:
🔸بودن یا نبودن مساله این نیست مشغله این است/ و چه سرنوشت عجیبی است تاریخ منورالفکری در ایران
🔹بستن درهای حسینیه ارشاد برروی بانو دکتر پوران شریعت رضوی نویسنده و زبان شناس و ناشر اندیشه های دکتر علی شریعتی، یکی از برجسته ترین روشنفکران کشورمان نماد تلخیست از سرنوشت جریان روشنفکری در ایران که همیشه مشمول سوظن حاکمان و رقیبان بوده است. چرا که روشنفکران اگر کنشگر حزبی و اندیشه و تالیف و ترجمه باشند به غربزدگی متهم و تکفیر می شوند و اگر سکوت کنند به بی عملی و عدم همراهی با ملت محکوم می شوند.
🔸از آغاز منور الفکری تاکنون، جریان روشنفکری با این سوظن ها و خشونت ها از حضور در سرنوشت کشور در قلمرو حکومت منع و در قلمرو جامعه مدنی سرکوب یا رانده شده است. از دوختن لب و دندان و آمپول هوا تا کودتا به کمک بیگانه و زندان و اعدام از قتلهای زنجیره ای، کاردآجین شدن و سودای پرتاب دسته جمعی اتوبوس به قعر دره تا تکنیکهای جدید تخریبهای سهمناک و جرمهای نابخشودنی، طومار این سوظن، بدبینی و طرد است.
🔹و امروز، چگونگی حضور مفید و موثر در جریان روشنفکری و سرنوشت کشورمان ...، مشغله این است.
🔸گاه کسانی با فقر اطلاعات تاریخی و آناکورنیسم به ادبیات گفتمان پیش از انقلاب شریعتی خورده می گیرند که چرا تکیه کلامش «آزادی ،خجسته آزادی چه رنجها که برایت کشیدم» بود جمله ای که بسان چتری برسرتمام آثار شریعتی عرفان و عدالت و آزادی قرار داشت.
🔹گفتمان مناسب با شرایط آن دوران که واژگان امپریالیسم، استعمار و استحمار و سلطه سرمایه داری و از خود بیگانگی و بازگشت به خویش این ترمینولوژی و بسته پیشنهادی آن زمان روشنفکری بخصوص شریعتی برای سعادت ملت بود و جرم بزرگ او و حالا نیز این رقیبان و رفیقان پیشتاز به جلو هستند حتی در حد فرار به جلو و نفی گذشته.
🔸انگار فراموش کرده اند که ملت در چه فلاکتی به سر میبرد. به قول مارکس زایمان داشت انجام می شد و نوزاد داشت به دنیا می آمد و هیچ کس نمیتوانست جلوگیر آن باشد و در این موقع بود که این ترمینولوژی به یاری اش آمده بود.
🔹حالا بعضی رقیبان و رفیقان پیشتاز هستند حتی در حد فرار به جلو و نفی گذشته ...آنها انتظار دارند به جای آن گفتمان و آن افق انتظار گفتمان حقوق بشرو جامعه جهانی تابلوی سخنرانی شریعتی برسر در جلسات او بوده باشد. حال آن درشرایط امروز روشن شده که این گفتمان زیبا که به حق جایش در کشور ما خالیست و بدون اغراق بسیاری از تبعیض ها و سرکوبهای ملت ما به دلیل فقدان آزادی و نفی و محدودیت حقوق بشر و وفاق جهانی است، اما به زعم آنان و به تلافی گذشته سزاوار است کلیه آثار اورا در بغچه های مادربزرگ بسته بندی و به مخزن گرد و غبار کتابخانه هایی متروک هدیه کنیم.
🔸اما حالا خانم پوران شریعت رضوی تاوان کدامیک را پس می دهد؟ او زنی است که برتارک اندیشه خود ایستاده است. و همانطور که سوسن شریعتی در کانون توحید اذعان داشت که او مرید شریعتی نبود اما عاشق او بود. او زنی مستقل و آزاد اندیش بود. او هر دو گفتمان را درک و تحلیل می کرد: هم گفتمان ضد استعماری و هویت و بازگشت به خویش را و هم گفتمان آزادی و حقوق بشر راو از همین منظر و از این راه تمام تلاشش را در نشر اندیشه های دکتر شریعتی به عهده گرفت.
#سوگ_پوران_شریعت_رضوی
#حسینیه_ارشاد
#یادداشت
#اکنون_ما_شریعتی
📌 برای مطالعه متن کامل یادداشت به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید
https://goo.gl/7wZtn5
🆔 @Shariati40
✅ @kaleme
🔸زهرا رهنورد بانوی در حصر به مناسبت در گذشت پوران شریعت رضوی یادداشتی نوشته و به ویژگی های شخصیتی این زن روشنفکر ایرانی پرداخته است .
🔹 متن این یادداشت به شرح زیر است:
🔸بودن یا نبودن مساله این نیست مشغله این است/ و چه سرنوشت عجیبی است تاریخ منورالفکری در ایران
🔹بستن درهای حسینیه ارشاد برروی بانو دکتر پوران شریعت رضوی نویسنده و زبان شناس و ناشر اندیشه های دکتر علی شریعتی، یکی از برجسته ترین روشنفکران کشورمان نماد تلخیست از سرنوشت جریان روشنفکری در ایران که همیشه مشمول سوظن حاکمان و رقیبان بوده است. چرا که روشنفکران اگر کنشگر حزبی و اندیشه و تالیف و ترجمه باشند به غربزدگی متهم و تکفیر می شوند و اگر سکوت کنند به بی عملی و عدم همراهی با ملت محکوم می شوند.
🔸از آغاز منور الفکری تاکنون، جریان روشنفکری با این سوظن ها و خشونت ها از حضور در سرنوشت کشور در قلمرو حکومت منع و در قلمرو جامعه مدنی سرکوب یا رانده شده است. از دوختن لب و دندان و آمپول هوا تا کودتا به کمک بیگانه و زندان و اعدام از قتلهای زنجیره ای، کاردآجین شدن و سودای پرتاب دسته جمعی اتوبوس به قعر دره تا تکنیکهای جدید تخریبهای سهمناک و جرمهای نابخشودنی، طومار این سوظن، بدبینی و طرد است.
🔹و امروز، چگونگی حضور مفید و موثر در جریان روشنفکری و سرنوشت کشورمان ...، مشغله این است.
🔸گاه کسانی با فقر اطلاعات تاریخی و آناکورنیسم به ادبیات گفتمان پیش از انقلاب شریعتی خورده می گیرند که چرا تکیه کلامش «آزادی ،خجسته آزادی چه رنجها که برایت کشیدم» بود جمله ای که بسان چتری برسرتمام آثار شریعتی عرفان و عدالت و آزادی قرار داشت.
🔹گفتمان مناسب با شرایط آن دوران که واژگان امپریالیسم، استعمار و استحمار و سلطه سرمایه داری و از خود بیگانگی و بازگشت به خویش این ترمینولوژی و بسته پیشنهادی آن زمان روشنفکری بخصوص شریعتی برای سعادت ملت بود و جرم بزرگ او و حالا نیز این رقیبان و رفیقان پیشتاز به جلو هستند حتی در حد فرار به جلو و نفی گذشته.
🔸انگار فراموش کرده اند که ملت در چه فلاکتی به سر میبرد. به قول مارکس زایمان داشت انجام می شد و نوزاد داشت به دنیا می آمد و هیچ کس نمیتوانست جلوگیر آن باشد و در این موقع بود که این ترمینولوژی به یاری اش آمده بود.
🔹حالا بعضی رقیبان و رفیقان پیشتاز هستند حتی در حد فرار به جلو و نفی گذشته ...آنها انتظار دارند به جای آن گفتمان و آن افق انتظار گفتمان حقوق بشرو جامعه جهانی تابلوی سخنرانی شریعتی برسر در جلسات او بوده باشد. حال آن درشرایط امروز روشن شده که این گفتمان زیبا که به حق جایش در کشور ما خالیست و بدون اغراق بسیاری از تبعیض ها و سرکوبهای ملت ما به دلیل فقدان آزادی و نفی و محدودیت حقوق بشر و وفاق جهانی است، اما به زعم آنان و به تلافی گذشته سزاوار است کلیه آثار اورا در بغچه های مادربزرگ بسته بندی و به مخزن گرد و غبار کتابخانه هایی متروک هدیه کنیم.
🔸اما حالا خانم پوران شریعت رضوی تاوان کدامیک را پس می دهد؟ او زنی است که برتارک اندیشه خود ایستاده است. و همانطور که سوسن شریعتی در کانون توحید اذعان داشت که او مرید شریعتی نبود اما عاشق او بود. او زنی مستقل و آزاد اندیش بود. او هر دو گفتمان را درک و تحلیل می کرد: هم گفتمان ضد استعماری و هویت و بازگشت به خویش را و هم گفتمان آزادی و حقوق بشر راو از همین منظر و از این راه تمام تلاشش را در نشر اندیشه های دکتر شریعتی به عهده گرفت.
#سوگ_پوران_شریعت_رضوی
#حسینیه_ارشاد
#یادداشت
#اکنون_ما_شریعتی
📌 برای مطالعه متن کامل یادداشت به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید
https://goo.gl/7wZtn5
🆔 @Shariati40
✅ @kaleme
Telegraph
یادداشت زهرا رهنورد برای پوران شریعت رضوی:چه سرنوشت عجیبی است تاریخ منورالفکری در ایران
کلمه - گروه خبر: زهرا رهنورد بانوی در حصر به مناسبت در گذشت پوران شریعت رضوی یادداشتی نوشته و به ویژگی های شخصیتی این زن روشنفکر ایرانی پرداخته است. رهنورد که خود یکی از برجسته ترین زنان روشنفکر ایران است، از شاگردان دکتر علی شریعتی بوده است. شریعتی قبل…
🔷🔆از جنبش ارشاد تاسقفی برای گفتگو
🖋کمال اسعدی
🔸سکانس اول جنبش ارشاد
🔆اواخر بهمن ماه ۵ روز از ۲۲ بهمن ماه گذشته است کنار خیابان شریعتی ، دقیقا درمحل حسینیه ارشاد که صدای سخنرانی ها آتشین دکتر علی شریعتی در سالن خود به یاد دارد شاهد رخ دادی دیگر بود از ورود پیکر پوران شریعت رضوی به محل حسینیه ارشاد ممانعت به عمل آمد و اجازه وداع با نیمه دیگر شریعتی داده نمی شود این رخ داد دقیقا بعد از چهل سالگی انقلاب و جنبش ۵۷ بود که جنبش آگاهی بخش ارشاد نقشی محوری در بیان و ترسیم آرمان های تاریخی ملت ایران بود که در گلوگاه تاریخ این کشور همچنان به بغضی پرفشار و ترکیده نشده تبدیل گشته است و هنوز همان جنبش آگاهی بخش به دنبال راهی برای طرح افکنی آرمان های جامعه ایران می باشد ، در ذهن دنبال نکته ای می گردم ، یادم آمد شریعتی معلم انقلاب است اما کدام انقلاب ، انقلاب محقق نشده یا انقلاب .... آری برای همین خط قرمز است ، شریعتی اهل گفت وشنود بود اهل میزگرد حتی در دهه های بعد از نبودنش مورد نقد های طوفانی بود گوشی برای شنیدن داشت ،حال چرا درهای ارشاد بسته می شود؟ آیا این نشانه ای از بسته شدن در های گفتگو که تنها راه حل جامعه ای که در بحران ها فراوان می باشد هست؟ آیا فشاری که پشت درب های بسته جامعه می باشد حس نمی شود؟آیا رابطه بین جامعه و حاکمیت مثل رابطه دوفرد می باشد که فردی گوش های خود را گرفته به حدی که صدایی نمی شنود و فریاد می زند وفرد مقابل هم فقط فریاد می زند؟ آیا شنیدن صدای دیگری به این حد درد ناک شده است؟
🔹سکانس دوم سقفی برای گفتگو
🔆 چند روز از حادثه ارشاد می گذرد کانون توحید مراسم یادبود پوران خانم است تصاویر را به دقت نگاه می کنم همه جریانات سیاسی و فرهنگی زیر یک سقف جمع شدند آری این بار هم شریعتی هست که همه را به گرد خود جمع می کند آری شریعتی در دهه نود هم حرف دارد و نگران آینده ایران است به همین دلیل سقفی می شود برای گفتگو و کنار هم قرار دادن خانواده های مختلف سیاسی و فرهنگی ، آری شریعتی خط قرمز است برای کسانی که از گفتگو و نقد منافع شان از دست می رود نان روزشان را از شکاف در جامعه درمی آورند و به دنبال جزیره کردن جامعه می باشند. شاید شریعتی در اواخر دهه نود عبور جامعه از تنگنا و این شرایط سخت را در راه حل گفتگو می بیند که پوران را فرامی خواند تا در همچین مراسمی بتواند تمام افراد از سلایق متفاوت را کنار هم قرار بدهد بله این فقط از شریعتی برمی آید که انسجام برای شرایط سخت جامعه به وجود بیاورد. بله بازگشت به شریعتی این بار از راه گفتگو با دغدغه حفظ ایران می گذرد . حال این خانواده های سیاسی وفرهنگی هستند که درب های حسینیه های ارشاد خود را بدون هیچ ترسی از نیروهای مخالف گفتگو باز کنند و اختلافات یک دیگر را برای نجات ایران حل کنند وبا نگاهی راهبردی به عبور از این شرایط سخت توافق کنند.
#اکنون_ما_شریعتی
#یادداشت
#گفتگو
#حسینیه_ارشاد
🆔 @Shariati40
🖋کمال اسعدی
🔸سکانس اول جنبش ارشاد
🔆اواخر بهمن ماه ۵ روز از ۲۲ بهمن ماه گذشته است کنار خیابان شریعتی ، دقیقا درمحل حسینیه ارشاد که صدای سخنرانی ها آتشین دکتر علی شریعتی در سالن خود به یاد دارد شاهد رخ دادی دیگر بود از ورود پیکر پوران شریعت رضوی به محل حسینیه ارشاد ممانعت به عمل آمد و اجازه وداع با نیمه دیگر شریعتی داده نمی شود این رخ داد دقیقا بعد از چهل سالگی انقلاب و جنبش ۵۷ بود که جنبش آگاهی بخش ارشاد نقشی محوری در بیان و ترسیم آرمان های تاریخی ملت ایران بود که در گلوگاه تاریخ این کشور همچنان به بغضی پرفشار و ترکیده نشده تبدیل گشته است و هنوز همان جنبش آگاهی بخش به دنبال راهی برای طرح افکنی آرمان های جامعه ایران می باشد ، در ذهن دنبال نکته ای می گردم ، یادم آمد شریعتی معلم انقلاب است اما کدام انقلاب ، انقلاب محقق نشده یا انقلاب .... آری برای همین خط قرمز است ، شریعتی اهل گفت وشنود بود اهل میزگرد حتی در دهه های بعد از نبودنش مورد نقد های طوفانی بود گوشی برای شنیدن داشت ،حال چرا درهای ارشاد بسته می شود؟ آیا این نشانه ای از بسته شدن در های گفتگو که تنها راه حل جامعه ای که در بحران ها فراوان می باشد هست؟ آیا فشاری که پشت درب های بسته جامعه می باشد حس نمی شود؟آیا رابطه بین جامعه و حاکمیت مثل رابطه دوفرد می باشد که فردی گوش های خود را گرفته به حدی که صدایی نمی شنود و فریاد می زند وفرد مقابل هم فقط فریاد می زند؟ آیا شنیدن صدای دیگری به این حد درد ناک شده است؟
🔹سکانس دوم سقفی برای گفتگو
🔆 چند روز از حادثه ارشاد می گذرد کانون توحید مراسم یادبود پوران خانم است تصاویر را به دقت نگاه می کنم همه جریانات سیاسی و فرهنگی زیر یک سقف جمع شدند آری این بار هم شریعتی هست که همه را به گرد خود جمع می کند آری شریعتی در دهه نود هم حرف دارد و نگران آینده ایران است به همین دلیل سقفی می شود برای گفتگو و کنار هم قرار دادن خانواده های مختلف سیاسی و فرهنگی ، آری شریعتی خط قرمز است برای کسانی که از گفتگو و نقد منافع شان از دست می رود نان روزشان را از شکاف در جامعه درمی آورند و به دنبال جزیره کردن جامعه می باشند. شاید شریعتی در اواخر دهه نود عبور جامعه از تنگنا و این شرایط سخت را در راه حل گفتگو می بیند که پوران را فرامی خواند تا در همچین مراسمی بتواند تمام افراد از سلایق متفاوت را کنار هم قرار بدهد بله این فقط از شریعتی برمی آید که انسجام برای شرایط سخت جامعه به وجود بیاورد. بله بازگشت به شریعتی این بار از راه گفتگو با دغدغه حفظ ایران می گذرد . حال این خانواده های سیاسی وفرهنگی هستند که درب های حسینیه های ارشاد خود را بدون هیچ ترسی از نیروهای مخالف گفتگو باز کنند و اختلافات یک دیگر را برای نجات ایران حل کنند وبا نگاهی راهبردی به عبور از این شرایط سخت توافق کنند.
#اکنون_ما_شریعتی
#یادداشت
#گفتگو
#حسینیه_ارشاد
🆔 @Shariati40
Telegram
attach📎
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸 شرح آنچه گذشت (۲)
🖋 احسان شریعتی
🔸پوران شریعترضوی نیکبخت زیست و نیکبخت مُرد. مشارکت گسترده در مراسمهای تشییع و بزرگداشت و خیل پیامهای همدردی دوستان و سروران، برغم سانحهٔ بستن درب حسینیهٔ ارشاد، نشان از قدرشناسی عمومی نسبت به زندگی سراسر تلاش همسر همراه معلمِ مردم داشت.
🔹سانحهٔ ارشاد البته نشانگر تصرف این مؤسسه توسط یک نیروی نامرئی است که میبایست با پیگیری مسئولیتهای حادثه، ابعاد آن برای عموم علنی و آشکار شود. هنگامیکه نهاد رسمی مجوز برگزاری مراسم را صادر میکند، کدام دولت موازی تصمیم خلاف آنرا بهشکل شفاهی ابلاغ کرده است؟ معنای این کار آیا بسر بردن در حاکمیتی دوگانه است؟ از نظر ما، خیر؛ کدام دوگانگی؟ یک دولت بیشتر وجود ندارد؛ و آن همانی است که تصمیماتش در عمل اجرا شود! معنای دولت در عصر جدید جز این نیست و مابقی «تعارفات» وطنی است!
🔸ارجشناسی مقام بانو و مادر اما نیازی به حکومت ندارد و از سوی مردم انجام میشود. زندهیاد پوران زنی مستقل، مدیر و مدبر بود و حتی برای روز واقعه حسابی پسانداز کرده بود؛ به گونهای که اصل کلیهٔ مخارج بیمارستان و تشییع و تدفین و ترحیم و..، از حساب خود او پرداخته شد. و البته دوستان و دوستداران راه او و همسرش، در تمامی این مراحل با خانواده مساعدت و همراهی کردهاند تا بدرقهٔ این شیرزن در عین سادگی با شکوه و آبرومندانه برگزار شود.
🔹حضور اقشار گوناگون مردم، بویژه جوانان و سروران (همچون استادان حکیمی و شفیعیکدکنی و..)، در مراسم تشییع و ترحیم مادر برای ما بسیار ارجمند و امیدبخش بود؛ زیرا نشان میداد که جامعهٔ مدنی ایران همچنان زنده است و سرنوشت خود را در آینده برغم همهٔ توطئههای قدرتها، تنها به دست خویش رقم خواهد زد.
🔸در این راستا، ضمن ابراز تشکر و سپاس دوباره نسبت به این حضور و همراهی صمیمانه، فرزندان معنوی آن مادر و پدر نیز خود را موظف میبینند که راه آن پیشگامان را تا رسیدن به چشماندازهای نو و نیل به نتیجهٔ مطلوب ادامه دهند.
۱۳اسفند۱۳۹۷
#پوران_شریعت_رضوی
#حسینیه_ارشاد
#دولت_موازی
#یادداشت
🔸🔹می توانید برای مطالعه یادداشت اول "شرح آنچه گذشت" به لینک زیر مراجعه کنید👇
https://t.me/Dr_ehsanshariati/1476
✅ @Dr_ehsanshariati
🖋 احسان شریعتی
🔸پوران شریعترضوی نیکبخت زیست و نیکبخت مُرد. مشارکت گسترده در مراسمهای تشییع و بزرگداشت و خیل پیامهای همدردی دوستان و سروران، برغم سانحهٔ بستن درب حسینیهٔ ارشاد، نشان از قدرشناسی عمومی نسبت به زندگی سراسر تلاش همسر همراه معلمِ مردم داشت.
🔹سانحهٔ ارشاد البته نشانگر تصرف این مؤسسه توسط یک نیروی نامرئی است که میبایست با پیگیری مسئولیتهای حادثه، ابعاد آن برای عموم علنی و آشکار شود. هنگامیکه نهاد رسمی مجوز برگزاری مراسم را صادر میکند، کدام دولت موازی تصمیم خلاف آنرا بهشکل شفاهی ابلاغ کرده است؟ معنای این کار آیا بسر بردن در حاکمیتی دوگانه است؟ از نظر ما، خیر؛ کدام دوگانگی؟ یک دولت بیشتر وجود ندارد؛ و آن همانی است که تصمیماتش در عمل اجرا شود! معنای دولت در عصر جدید جز این نیست و مابقی «تعارفات» وطنی است!
🔸ارجشناسی مقام بانو و مادر اما نیازی به حکومت ندارد و از سوی مردم انجام میشود. زندهیاد پوران زنی مستقل، مدیر و مدبر بود و حتی برای روز واقعه حسابی پسانداز کرده بود؛ به گونهای که اصل کلیهٔ مخارج بیمارستان و تشییع و تدفین و ترحیم و..، از حساب خود او پرداخته شد. و البته دوستان و دوستداران راه او و همسرش، در تمامی این مراحل با خانواده مساعدت و همراهی کردهاند تا بدرقهٔ این شیرزن در عین سادگی با شکوه و آبرومندانه برگزار شود.
🔹حضور اقشار گوناگون مردم، بویژه جوانان و سروران (همچون استادان حکیمی و شفیعیکدکنی و..)، در مراسم تشییع و ترحیم مادر برای ما بسیار ارجمند و امیدبخش بود؛ زیرا نشان میداد که جامعهٔ مدنی ایران همچنان زنده است و سرنوشت خود را در آینده برغم همهٔ توطئههای قدرتها، تنها به دست خویش رقم خواهد زد.
🔸در این راستا، ضمن ابراز تشکر و سپاس دوباره نسبت به این حضور و همراهی صمیمانه، فرزندان معنوی آن مادر و پدر نیز خود را موظف میبینند که راه آن پیشگامان را تا رسیدن به چشماندازهای نو و نیل به نتیجهٔ مطلوب ادامه دهند.
۱۳اسفند۱۳۹۷
#پوران_شریعت_رضوی
#حسینیه_ارشاد
#دولت_موازی
#یادداشت
🔸🔹می توانید برای مطالعه یادداشت اول "شرح آنچه گذشت" به لینک زیر مراجعه کنید👇
https://t.me/Dr_ehsanshariati/1476
✅ @Dr_ehsanshariati
Telegram
attach📎
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
احسان_شریعتی___مراسم_تشیع_پوران.mp3
16.6 MB
🔷🔸📼 سخنرانی احسان شریعتی، در مقابل دربهای بستهٔ حسینیهٔ ارشاد، در روز ۲۸ بهمن ۹۷، در مراسم تشییع دکتر پوران شریعترضوی
#پوران_شریعت_رضوی
#حسینیه_ارشاد
#وداع_در_خیابان
#سخنرانی
✅ @Dr_ehsanshariati
#پوران_شریعت_رضوی
#حسینیه_ارشاد
#وداع_در_خیابان
#سخنرانی
✅ @Dr_ehsanshariati
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸«شرح آنچه گذشت (۳)»
📌 بازگشت حسینیه ارشاد به حسینیه ارشاد
🔸اخیرا برخی از خیرخواهان پیشنهاد کردهاند که از خانواده شریعتی، با حضور فرمانداری و مدیریت حسینیه ارشاد، «دلجویی» شود و مراسم چهلم زندهیاد پوران شریعتی در آنجا برگزار گردد.
خانواده شریعتی هیچگونه دلخوری خصوصی از کسی ندارد؛ آنچه برای مردم مهم است روشن شدن مسئولیت آن تصمیم است (بستن درب حسینیه ارشاد در تشییع خانم شریعتی) :
- کدام شخص یا نهادی چنین تصمیمی گرفت ؟
- آیا این مؤسسه نهادی مستقل یا «تصرف» شده است ؟
🔹با توجه به وجود این ابهامات، تا روشن نشدن پاسخ به پرسشهای فوق دربارهٔ تکلیف کلی و سرنوشت مؤسسه و بازنگشتن آن به مشی و برنامهٔ کار دوران زندهیادان همایون و میناچی، و دکتر علی شریعتی، هرگونه حضور و فعالیت خانواده و دوستداران شریعتی در این ساختمان طبعا منتفی خواهد بود.
مونا، سارا، سوسن، احسان شريعتي
#بازگشت
#حسینیه_ارشاد
#تشییع_پوران_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
📌 بازگشت حسینیه ارشاد به حسینیه ارشاد
🔸اخیرا برخی از خیرخواهان پیشنهاد کردهاند که از خانواده شریعتی، با حضور فرمانداری و مدیریت حسینیه ارشاد، «دلجویی» شود و مراسم چهلم زندهیاد پوران شریعتی در آنجا برگزار گردد.
خانواده شریعتی هیچگونه دلخوری خصوصی از کسی ندارد؛ آنچه برای مردم مهم است روشن شدن مسئولیت آن تصمیم است (بستن درب حسینیه ارشاد در تشییع خانم شریعتی) :
- کدام شخص یا نهادی چنین تصمیمی گرفت ؟
- آیا این مؤسسه نهادی مستقل یا «تصرف» شده است ؟
🔹با توجه به وجود این ابهامات، تا روشن نشدن پاسخ به پرسشهای فوق دربارهٔ تکلیف کلی و سرنوشت مؤسسه و بازنگشتن آن به مشی و برنامهٔ کار دوران زندهیادان همایون و میناچی، و دکتر علی شریعتی، هرگونه حضور و فعالیت خانواده و دوستداران شریعتی در این ساختمان طبعا منتفی خواهد بود.
مونا، سارا، سوسن، احسان شريعتي
#بازگشت
#حسینیه_ارشاد
#تشییع_پوران_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
Telegram
attach📎
Forwarded from بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
🖋دکتر علی شریعتی
🔆"علي نمونه است. رهبر نيست، راهنما است"
📌بر گرفته از كتاب " علي حقيقتي بر گونه اساطير"
🔸تاريخ : ١٣٤٧
🔹مكان: حسينيه ارشاد
#راهنما
#حسینیه_ارشاد
#مجموعه_آثار_۲۶
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔@Shariati_SCF
🔆"علي نمونه است. رهبر نيست، راهنما است"
📌بر گرفته از كتاب " علي حقيقتي بر گونه اساطير"
🔸تاريخ : ١٣٤٧
🔹مكان: حسينيه ارشاد
#راهنما
#حسینیه_ارشاد
#مجموعه_آثار_۲۶
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔@Shariati_SCF
🔺 اصولگرایان،حسینیه ارشاد را تصاحب کردند
▪️روزنامه شرق نوشت:
🔹بعد از درگذشت ناصر میناچی، تنها و اولین مدیر حسینیه ارشاد از زمان تأسیس تا چند سال پیش، آرام آرام روند تسخیر حسینیه ارشاد آغاز شد و حالا به نظر میرسد که تکمیل شده است.
🔹انتشار فهرست سخنرانان شبهای قدر امسال نشان داد که مهمترین سنگر نماد روشنفکری دینی هم از دست رفته است.
🔹اعلام شده بود که در سه شب قدر امسال در حسینیه ارشاد به ترتیب این افراد سخنران و مداح هستند؛ حجتالاسلاموالمسلمین محمدجواد حاجعلیاکبری و امیر سلیمانیفر، حجتالاسلاموالمسلمین سعید دسمی سخنران و علیرضا فیضی و حجتالاسلاموالمسلمین میراحمدرضا حاجتی و مصطفی هادیان.
🔹چهرههایی که همگی به جریان مقابل یعنی اصولگرایی تعلق دارند و قطعا مشتریان پروپاقرص و همیشگی حسینیه ارشاد نه تعلق خاطری به این چهرهها دارند و نه قرابتی با روایتهایشان. احتمالا حالا فقط یک کانون توحید باقی مانده است برای کسانی که میخواهند جور دیگری بشنوند و ببینند.
🔹شبهای قدر حسینیه ارشاد در سالیان گذشته شبهای قدر متفاوتی بود. آنها که از حرفها و گفتههای تکراری خسته بودند به حسینیه ارشاد میآمدند تا سنتی که 50 سال پیش با شریعتی و سخنوریهای آتشین و روایتهای جدیدش از مذهب آغاز شده بود، پابرجا بماند.
🔹ممانعتها از برگزاری سخنرانیها در حسینیه ارشاد اگرچه در سالهای گذشته کم نبوده اما شاید نقطه عطف آن روز یکشنبه ۲۸ بهمن ماه سال گذشته بود که از برگزاری مراسم تشییع پوران شریعترضوی، همسر علی شریعتی در حسینیه ارشاد خودداری شد.
🔹مسئولان به خانواده آقای شریعتی و عزاداران اعلام کردند به آن سوی خیابان شریعتی بروند تا برای این مؤسسه مشکلی پیش نیاید. فرزند علی شریعتی همان وقت گفت که ساختمان حسینیه ارشاد برای ما یک نماد است والا ساختمان هیچ ارزشی برای تفکر شریعتی ندارد. اگر اینجا را انتخاب کردیم و امروز میگویند حق ورود ندارید، شرم بر ما.
🔹حسینیه ارشاد مرکزی فرهنگی- مذهبی در خیابان شریعتی تهران بود که آوازهاش بیشتر به سخنرانیها و فعالیتهای سیاسی و فرهنگی علی شریعتی، مرتضی مطهری و محمد مفتح باز میگشت. نکته قابل تأمل این است که شارحان و حامیان قرائت سنتی از دین از همان ابتدا با حسینیه ارشاد سر ناسازگاری داشتند. از معماری غریبش که میگفتند مانند تکیه، مسجد یا حسینیه نیست تا سخنرانانش مانند علی شریعتی. این در حالی بود که مرتضی مطهری هم زمانی از سخنرانان مهم این حسینیه بود.
🔹حسینیه ارشاد نخستین مکان مذهبی در ایران بود که در آن مردم به جای زمین، روی صندلی مینشستند. روحانیون سنتی و اندیشمندان سنتگرایی مانند سیدحسین نصر به چیدمان حسینیه انتقاد میکردند و آن را دنبالهروی از کلیسا و کفار یا نشانهای از نفوذ اهل تسنن در میان شیعیان میدانستند.
#حسینیه_ارشاد
#شبهای_قدر
@HezarDastan_News
@shariati_40
▪️روزنامه شرق نوشت:
🔹بعد از درگذشت ناصر میناچی، تنها و اولین مدیر حسینیه ارشاد از زمان تأسیس تا چند سال پیش، آرام آرام روند تسخیر حسینیه ارشاد آغاز شد و حالا به نظر میرسد که تکمیل شده است.
🔹انتشار فهرست سخنرانان شبهای قدر امسال نشان داد که مهمترین سنگر نماد روشنفکری دینی هم از دست رفته است.
🔹اعلام شده بود که در سه شب قدر امسال در حسینیه ارشاد به ترتیب این افراد سخنران و مداح هستند؛ حجتالاسلاموالمسلمین محمدجواد حاجعلیاکبری و امیر سلیمانیفر، حجتالاسلاموالمسلمین سعید دسمی سخنران و علیرضا فیضی و حجتالاسلاموالمسلمین میراحمدرضا حاجتی و مصطفی هادیان.
🔹چهرههایی که همگی به جریان مقابل یعنی اصولگرایی تعلق دارند و قطعا مشتریان پروپاقرص و همیشگی حسینیه ارشاد نه تعلق خاطری به این چهرهها دارند و نه قرابتی با روایتهایشان. احتمالا حالا فقط یک کانون توحید باقی مانده است برای کسانی که میخواهند جور دیگری بشنوند و ببینند.
🔹شبهای قدر حسینیه ارشاد در سالیان گذشته شبهای قدر متفاوتی بود. آنها که از حرفها و گفتههای تکراری خسته بودند به حسینیه ارشاد میآمدند تا سنتی که 50 سال پیش با شریعتی و سخنوریهای آتشین و روایتهای جدیدش از مذهب آغاز شده بود، پابرجا بماند.
🔹ممانعتها از برگزاری سخنرانیها در حسینیه ارشاد اگرچه در سالهای گذشته کم نبوده اما شاید نقطه عطف آن روز یکشنبه ۲۸ بهمن ماه سال گذشته بود که از برگزاری مراسم تشییع پوران شریعترضوی، همسر علی شریعتی در حسینیه ارشاد خودداری شد.
🔹مسئولان به خانواده آقای شریعتی و عزاداران اعلام کردند به آن سوی خیابان شریعتی بروند تا برای این مؤسسه مشکلی پیش نیاید. فرزند علی شریعتی همان وقت گفت که ساختمان حسینیه ارشاد برای ما یک نماد است والا ساختمان هیچ ارزشی برای تفکر شریعتی ندارد. اگر اینجا را انتخاب کردیم و امروز میگویند حق ورود ندارید، شرم بر ما.
🔹حسینیه ارشاد مرکزی فرهنگی- مذهبی در خیابان شریعتی تهران بود که آوازهاش بیشتر به سخنرانیها و فعالیتهای سیاسی و فرهنگی علی شریعتی، مرتضی مطهری و محمد مفتح باز میگشت. نکته قابل تأمل این است که شارحان و حامیان قرائت سنتی از دین از همان ابتدا با حسینیه ارشاد سر ناسازگاری داشتند. از معماری غریبش که میگفتند مانند تکیه، مسجد یا حسینیه نیست تا سخنرانانش مانند علی شریعتی. این در حالی بود که مرتضی مطهری هم زمانی از سخنرانان مهم این حسینیه بود.
🔹حسینیه ارشاد نخستین مکان مذهبی در ایران بود که در آن مردم به جای زمین، روی صندلی مینشستند. روحانیون سنتی و اندیشمندان سنتگرایی مانند سیدحسین نصر به چیدمان حسینیه انتقاد میکردند و آن را دنبالهروی از کلیسا و کفار یا نشانهای از نفوذ اهل تسنن در میان شیعیان میدانستند.
#حسینیه_ارشاد
#شبهای_قدر
@HezarDastan_News
@shariati_40
Forwarded from امتداد
✅سید مصطفی تاجزاده فعال سیاسی اصلاح طلب:
📌از #حسینیه_ارشاد که الگوی موفق تبلیغ #اسلام_آزاد بود و جوانان را فوج فوج جذب میکرد، به #گشت_ارشاد رسیدیم که نماد #اسلام_آمرانه است و مردم را گروه گروه از دین خدا میراند. با کدام مجوز اخلاقی کانون دفاع از آزادی انتخاب مکتب و عقیده، در خدمت حامیان #دین_تحمیلی قرار گرفته است؟
#امتداد
@emtedadnet
📌از #حسینیه_ارشاد که الگوی موفق تبلیغ #اسلام_آزاد بود و جوانان را فوج فوج جذب میکرد، به #گشت_ارشاد رسیدیم که نماد #اسلام_آمرانه است و مردم را گروه گروه از دین خدا میراند. با کدام مجوز اخلاقی کانون دفاع از آزادی انتخاب مکتب و عقیده، در خدمت حامیان #دین_تحمیلی قرار گرفته است؟
#امتداد
@emtedadnet
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸هشداری سرنوشتساز به خویش
🖋 احسان شریعتی
🔸دیشب در شب سرنوشت، شب قدر و بارش قرآن، شب بدِ ضربت خوارج بر فرق امام آدمیّت، با دیدن مراسمهای رایج مناسکی و برنامههای اعلام شدهٔ رسمی، بویژه در مسجد حسینیهٔ ارشاد، به این میاندیشدیم که در شهر دیگر چه مکانی، کدام فضای عمومی، برای نواندیشی مذهبی باقی مانده است؟ هنگامی که تمامی مراکز مذهبی زیر نظارت حکومتی و با یک سیاست فرهنگی انحصاری از نوع سنتّی قرار گرفته است، آیا همان اندازه حضور و فضایی که روشنفکران مسلمان در نظام گذشته در جامعه و سپهر عمومی داشتند را ما امروزه داریم؟
🔹برای نمونه، برای برگزاری مراسم سالگرد دکتر شریعتی، دوستان در جستجوی سالنی در شهر اند؛ نه در دانشگاه میشود برگزار کرد، زیرا در آن زمان دانشگاهها نیمه تعطیل اند و تضمینی برای ورود عموم نیست و ...، و نه در مراکز مذهبی، زیرا سبک برگزاری ما مورد تأیید مسئولین سیاسی-مذهبی نیست و مجوز حتی در دوران دولت «معتدل» هم صادر نمیشود (و یا اگر شد توسط دولت موازی در عمل و با زنگ تلفنی پنهانی نقض میشود).
🔸پس میفرمایید یادمان سالیانهٔ شریعتی که زمانی مردم او را معلم انقلابی خواندند که حکمرانی عدل علی را وعده میداد، در چه مکانی میتوان برگزار کرد؟ «بروید یکی از سالنهای جشن و سوگ عروسی و عزا را اجاره کنید!» اما کدام سالن گنجایش پذیرش خیل علاقمندان به شرکت در چنین نشستی را دارد؟ نمونهٔ ماندن جمعیت پشت دربهای «کانون توحید» را در مراسم مادر بهیاد داریم.
🔹بگذریم!
منظور از طرح این پرسشها، پیش نهادن این صورت مسئلهٔ ملی و فرهنگی است که در آنجا و آنگاه که روشنفکر مسلمان ایرانی مکانی برای بیان نظراتش در گفتگوی رویارو با جامعه ندارد، «ملت»، به هر دو معنای مردم و عقیده، متحمل چه آسیب بزرگ تاریخی خواهند شد؟
- دین به همان مواضع متحجر و متصلب و مرتجع و..، پیشین خود پس خواهد نشست، و در نتیجه، تبدیل خواهد گشت به مانعی عمده علیه تحولخواهی بهسمت دنیایی بهتر که دیگر استقلال و آزادی، عدالت و توسعه، در آن «آرمان» نباشد...؛
- و آنگاه نواستعمار تازهنفستر از پیش به بهانه و با شعار دروغین حفظ و اعادهٔ آزادی و رفاه و امنیت و..، بهسهولت خواهد تاخت و..، همچون گذشته دیگربار برای صد سال آیندهٔ این سرزمین برنامه خواهد ریخت.
🔸پس برماست تا در این شبها چنین سرنوشت شومی را نپذیریم و با استمداد از نمونهٔ عالی انسانیّت، مظهر «مکتب، وحدت، و عدالت»، در برابر «قاسطین» ستمگر، «ناکثین» منحرف، و «مارقین» مرتجع، بایستیم و یکبار دیگر خطاب به اماممان چنین نیایش و استدعا کنیم که :
🔸🔹🔸» ... و تو ای علی!
ای شیر! مرد خدا و مردم، ربّالنوع عشق و شمشیر!
ما شایستگی "شناخت" ترا از دست دادهایم. شناخت ترا از مغزهای ما بردهاند،
اما "عشق" ترا، علیرغم روزگار، در عمق وجدان خویش، در پسِ پردههای دل خویش همچنان مشتعل نگاه داشتهایم،
چگونه تو عاشقان خویش را در خواری رها میکنی !؟
ای صاحب آن بازو که "یک ضربهاش از عبادت هر دو جهان برتر است"،
ضربهای دیگر ! «
#دولت_پنهان
#حسینیه_ارشاد
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🖋 احسان شریعتی
🔸دیشب در شب سرنوشت، شب قدر و بارش قرآن، شب بدِ ضربت خوارج بر فرق امام آدمیّت، با دیدن مراسمهای رایج مناسکی و برنامههای اعلام شدهٔ رسمی، بویژه در مسجد حسینیهٔ ارشاد، به این میاندیشدیم که در شهر دیگر چه مکانی، کدام فضای عمومی، برای نواندیشی مذهبی باقی مانده است؟ هنگامی که تمامی مراکز مذهبی زیر نظارت حکومتی و با یک سیاست فرهنگی انحصاری از نوع سنتّی قرار گرفته است، آیا همان اندازه حضور و فضایی که روشنفکران مسلمان در نظام گذشته در جامعه و سپهر عمومی داشتند را ما امروزه داریم؟
🔹برای نمونه، برای برگزاری مراسم سالگرد دکتر شریعتی، دوستان در جستجوی سالنی در شهر اند؛ نه در دانشگاه میشود برگزار کرد، زیرا در آن زمان دانشگاهها نیمه تعطیل اند و تضمینی برای ورود عموم نیست و ...، و نه در مراکز مذهبی، زیرا سبک برگزاری ما مورد تأیید مسئولین سیاسی-مذهبی نیست و مجوز حتی در دوران دولت «معتدل» هم صادر نمیشود (و یا اگر شد توسط دولت موازی در عمل و با زنگ تلفنی پنهانی نقض میشود).
🔸پس میفرمایید یادمان سالیانهٔ شریعتی که زمانی مردم او را معلم انقلابی خواندند که حکمرانی عدل علی را وعده میداد، در چه مکانی میتوان برگزار کرد؟ «بروید یکی از سالنهای جشن و سوگ عروسی و عزا را اجاره کنید!» اما کدام سالن گنجایش پذیرش خیل علاقمندان به شرکت در چنین نشستی را دارد؟ نمونهٔ ماندن جمعیت پشت دربهای «کانون توحید» را در مراسم مادر بهیاد داریم.
🔹بگذریم!
منظور از طرح این پرسشها، پیش نهادن این صورت مسئلهٔ ملی و فرهنگی است که در آنجا و آنگاه که روشنفکر مسلمان ایرانی مکانی برای بیان نظراتش در گفتگوی رویارو با جامعه ندارد، «ملت»، به هر دو معنای مردم و عقیده، متحمل چه آسیب بزرگ تاریخی خواهند شد؟
- دین به همان مواضع متحجر و متصلب و مرتجع و..، پیشین خود پس خواهد نشست، و در نتیجه، تبدیل خواهد گشت به مانعی عمده علیه تحولخواهی بهسمت دنیایی بهتر که دیگر استقلال و آزادی، عدالت و توسعه، در آن «آرمان» نباشد...؛
- و آنگاه نواستعمار تازهنفستر از پیش به بهانه و با شعار دروغین حفظ و اعادهٔ آزادی و رفاه و امنیت و..، بهسهولت خواهد تاخت و..، همچون گذشته دیگربار برای صد سال آیندهٔ این سرزمین برنامه خواهد ریخت.
🔸پس برماست تا در این شبها چنین سرنوشت شومی را نپذیریم و با استمداد از نمونهٔ عالی انسانیّت، مظهر «مکتب، وحدت، و عدالت»، در برابر «قاسطین» ستمگر، «ناکثین» منحرف، و «مارقین» مرتجع، بایستیم و یکبار دیگر خطاب به اماممان چنین نیایش و استدعا کنیم که :
🔸🔹🔸» ... و تو ای علی!
ای شیر! مرد خدا و مردم، ربّالنوع عشق و شمشیر!
ما شایستگی "شناخت" ترا از دست دادهایم. شناخت ترا از مغزهای ما بردهاند،
اما "عشق" ترا، علیرغم روزگار، در عمق وجدان خویش، در پسِ پردههای دل خویش همچنان مشتعل نگاه داشتهایم،
چگونه تو عاشقان خویش را در خواری رها میکنی !؟
ای صاحب آن بازو که "یک ضربهاش از عبادت هر دو جهان برتر است"،
ضربهای دیگر ! «
#دولت_پنهان
#حسینیه_ارشاد
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
Telegram
attach📎
Forwarded from "ديروز، امروز، فردا" (آذر منصوری)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#توئیت
بهترین حرف در مورد آنچه که بر سر #حسینیه_ارشاد آمده را احسان شریعتی در مراسم تشییع پوران شریعت رضوی وقتی درب حسینیه را برای خواندن نماز میت بر پیکر مادر باز نکردند، گفت.
اعتباری اگر بود به بانیان آن بود وحرمتی که باید پاس می داشتند.
@azarmansouri
بهترین حرف در مورد آنچه که بر سر #حسینیه_ارشاد آمده را احسان شریعتی در مراسم تشییع پوران شریعت رضوی وقتی درب حسینیه را برای خواندن نماز میت بر پیکر مادر باز نکردند، گفت.
اعتباری اگر بود به بانیان آن بود وحرمتی که باید پاس می داشتند.
@azarmansouri
Forwarded from بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
🔷🔆استاد شریعتی و حسینیه ارشاد
🔆با تعطیل شدن کانون نشر حقایق اسلامی و نیز بسته شدن فضای سیاسی علنی به دنبال قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ استاد شریعتی از سال ۱۳۴۳ به دعوت حسینیه ارشاد به تهران می رود و سلسله نشست هایی را در باره «خلافت و امامت» در فاصله سال ۱۳۴۴-۴۵ برگزار می کند . از دیگر فعالیت های او بر عهده گرفتن یک سری نشست های فکری و تفسیری در مسجد هدایت است. به دنبال دستگیر شدن آیت الله طالقانی استاد شریعتی به جای ایشان چندی ای خالی او را در مسجد هدایت بر عهده می گیرد(۱۳۴۵). حضور استاد شریعتی در حسینیه ارشادی که تازه تاسیس است توسط ساواک مشکوک تلقی می شود تا آنجا که حسینیه ارشاد را شاخه تهران کانون نشر حقایق می پندارد. اسناد ساواک این تردیدهای امنیتی را تایید می کند و نشان می دهد که ساواک به استاد شریعتی نگاهی تردید آمیز بلحاظ سیاسی دارد.
🔆در بازگشت به مشهد در سال ۱۳۴۷ تا زمان دستگیری دوباره استاد در سال ۱۳۵۲ فعالیت های عمده سیاسی ای به جز شرکت در نشست های سیاسیون مشهد نمی توان مشاهده کرد. در این سالهای قبل از دستگیری مهمترین فعالیت استاد نوشتن است و نشست های تفسیر فرآن و نهج البلاغه است. تفسیر نوین متعلق به این دوران است. استاد در این تاریخ شصت و دو ساله است.
#حسینیه_ارشاد
#کانون_نشر_حقایق
#سی_سومین_سالگرد_هجرت
#محمد_تقی_شریعتی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
🔆با تعطیل شدن کانون نشر حقایق اسلامی و نیز بسته شدن فضای سیاسی علنی به دنبال قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ استاد شریعتی از سال ۱۳۴۳ به دعوت حسینیه ارشاد به تهران می رود و سلسله نشست هایی را در باره «خلافت و امامت» در فاصله سال ۱۳۴۴-۴۵ برگزار می کند . از دیگر فعالیت های او بر عهده گرفتن یک سری نشست های فکری و تفسیری در مسجد هدایت است. به دنبال دستگیر شدن آیت الله طالقانی استاد شریعتی به جای ایشان چندی ای خالی او را در مسجد هدایت بر عهده می گیرد(۱۳۴۵). حضور استاد شریعتی در حسینیه ارشادی که تازه تاسیس است توسط ساواک مشکوک تلقی می شود تا آنجا که حسینیه ارشاد را شاخه تهران کانون نشر حقایق می پندارد. اسناد ساواک این تردیدهای امنیتی را تایید می کند و نشان می دهد که ساواک به استاد شریعتی نگاهی تردید آمیز بلحاظ سیاسی دارد.
🔆در بازگشت به مشهد در سال ۱۳۴۷ تا زمان دستگیری دوباره استاد در سال ۱۳۵۲ فعالیت های عمده سیاسی ای به جز شرکت در نشست های سیاسیون مشهد نمی توان مشاهده کرد. در این سالهای قبل از دستگیری مهمترین فعالیت استاد نوشتن است و نشست های تفسیر فرآن و نهج البلاغه است. تفسیر نوین متعلق به این دوران است. استاد در این تاریخ شصت و دو ساله است.
#حسینیه_ارشاد
#کانون_نشر_حقایق
#سی_سومین_سالگرد_هجرت
#محمد_تقی_شریعتی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
Forwarded from Deleted Account
شهادتي براي تاريخ
#غلامرضا_امامی
درباره #دکتر_علی_شریعتی
اين روزها كه از منجنيق فلك سنگ فتنه بر ايران و جهان ميبارد در فضاهاي مجازي یک فايل تصويري از دانشمند گرامي #دکتر_سید_حسین_نصر دست به دست ميگردد و ميچرخد. اين فايل تصويري گزينشي، مصاحبه آقاي#حسین_دهباشی با ایشان است. در سالها پيش اين مصاحبه تصويري هم به صورت ويديو و هم در قالب كتاب نشر يافته است. اما درشگفتم كه چطور در اين روزها و در اين اوضاع و احوال، چنين بازتاب گستردهاي يافته است؟ گراني و كرونا و ديگر مسائل و مشكلات كه خود ميدانيد و ميدانيم كم بود كه حالا از زبان آقاي دكتر نصر سخناني گزاف بشنويم. من به سبب دانش گسترده و تعمق دكتر نصردر فلسفه و عرفان براي ايشان ارج و احترام ويژهاي قائلم و اين ارج و احترام را هم قبل از انقلاب و هم پس از آن نسبت به ايشان داشته و دارم. اما درنمييابم كه چرا چنين سخناني بيمنبع و مدرك بر زبان ايشان جاري ميشود؟ و بيشتر درنمييابم كه چه كساني، به چه نيتي اين سخنان را بازنشر ميدهند و هورا ميكشند! نخست از آنجا كه راقم اين سطور از تاسيس بخش فرهنگي #حسینیه_ارشاد در آن مكان اشتغال داشتم، ميتوانم شهادت دهم و گواهي باشم براي حقيقت و تاريخ. ايشان اظهار داشتهاند سازمان امنيت در كار تاسيس حسينيه ارشاد بودجههاي گزاف! و مبالغ زيادي صرف كردهاند! در شگفتم تمامي اسناد مالي و دريافتهاي اشخاص خير در
دفاتر مالی حسینیه ارشاد ثبت و ضبط است .سخن دیگر انکه ایشان دکتر علی شریعتی را متهم به همکاری و عضویت در ساواک می کند! . در شگفتم چگونه موسسه ای که به زعم ایشان با کمک مالی ساواک برپا شده بود در سال ۱۳۵۱ تعطیل می شود و دکتر شریعتی درزندان کمیته ساواک ۱۸ ماه در سلول انفرادی روز وشب می گذراند . دم خروس را باور کنیم یا قسم حضرت عباس را؟سخن دیگر ان که ایشان ادعا می کنند چون دکتر شریعتی در سخنرانی شب عاشورایی ، "#چگوارا " را #امام_حسين زمانه می داند .استاد #مطهری و ایشان حسینیه را ترک می کنند . سخنرانی های دکتر موجو د است هرگز وی چنین سخنی نگفته است .ما بت پرست بوده ایم . بتان گوشتی و انسانی را ستایش و نیایش کرده ایم . یا عاشق بوده ایم یا دشمن .به رنگ خاکستری انصاف و تعادل چشم بسته ایم . یا سفید یا سیاه ادم ها را داوری کرده ایم . حالا هم هر کجا چاله چوله ای است ، گرانی و بی کاری و ستم و تورمی است دشنامی نثار دکتر شریعتی و #جلال_آل_احمد می کنیم . گاه به ادم ها عاشقانه دل بسته ایم که گفته اند عاشق کور است وکر( ادامه در کامنت).(تصویر دکتر شریعتی در زندان کمیته)
https://www.instagram.com/p/CC1EkR_pyEg/?igshid=wicq7xhjvoai
#غلامرضا_امامی
درباره #دکتر_علی_شریعتی
اين روزها كه از منجنيق فلك سنگ فتنه بر ايران و جهان ميبارد در فضاهاي مجازي یک فايل تصويري از دانشمند گرامي #دکتر_سید_حسین_نصر دست به دست ميگردد و ميچرخد. اين فايل تصويري گزينشي، مصاحبه آقاي#حسین_دهباشی با ایشان است. در سالها پيش اين مصاحبه تصويري هم به صورت ويديو و هم در قالب كتاب نشر يافته است. اما درشگفتم كه چطور در اين روزها و در اين اوضاع و احوال، چنين بازتاب گستردهاي يافته است؟ گراني و كرونا و ديگر مسائل و مشكلات كه خود ميدانيد و ميدانيم كم بود كه حالا از زبان آقاي دكتر نصر سخناني گزاف بشنويم. من به سبب دانش گسترده و تعمق دكتر نصردر فلسفه و عرفان براي ايشان ارج و احترام ويژهاي قائلم و اين ارج و احترام را هم قبل از انقلاب و هم پس از آن نسبت به ايشان داشته و دارم. اما درنمييابم كه چرا چنين سخناني بيمنبع و مدرك بر زبان ايشان جاري ميشود؟ و بيشتر درنمييابم كه چه كساني، به چه نيتي اين سخنان را بازنشر ميدهند و هورا ميكشند! نخست از آنجا كه راقم اين سطور از تاسيس بخش فرهنگي #حسینیه_ارشاد در آن مكان اشتغال داشتم، ميتوانم شهادت دهم و گواهي باشم براي حقيقت و تاريخ. ايشان اظهار داشتهاند سازمان امنيت در كار تاسيس حسينيه ارشاد بودجههاي گزاف! و مبالغ زيادي صرف كردهاند! در شگفتم تمامي اسناد مالي و دريافتهاي اشخاص خير در
دفاتر مالی حسینیه ارشاد ثبت و ضبط است .سخن دیگر انکه ایشان دکتر علی شریعتی را متهم به همکاری و عضویت در ساواک می کند! . در شگفتم چگونه موسسه ای که به زعم ایشان با کمک مالی ساواک برپا شده بود در سال ۱۳۵۱ تعطیل می شود و دکتر شریعتی درزندان کمیته ساواک ۱۸ ماه در سلول انفرادی روز وشب می گذراند . دم خروس را باور کنیم یا قسم حضرت عباس را؟سخن دیگر ان که ایشان ادعا می کنند چون دکتر شریعتی در سخنرانی شب عاشورایی ، "#چگوارا " را #امام_حسين زمانه می داند .استاد #مطهری و ایشان حسینیه را ترک می کنند . سخنرانی های دکتر موجو د است هرگز وی چنین سخنی نگفته است .ما بت پرست بوده ایم . بتان گوشتی و انسانی را ستایش و نیایش کرده ایم . یا عاشق بوده ایم یا دشمن .به رنگ خاکستری انصاف و تعادل چشم بسته ایم . یا سفید یا سیاه ادم ها را داوری کرده ایم . حالا هم هر کجا چاله چوله ای است ، گرانی و بی کاری و ستم و تورمی است دشنامی نثار دکتر شریعتی و #جلال_آل_احمد می کنیم . گاه به ادم ها عاشقانه دل بسته ایم که گفته اند عاشق کور است وکر( ادامه در کامنت).(تصویر دکتر شریعتی در زندان کمیته)
https://www.instagram.com/p/CC1EkR_pyEg/?igshid=wicq7xhjvoai
Instagram
Gholamreza Emami
شهادتي براي تاريخ #غلامرضا_امامی درباره #دکتر_علی_شریعتی اين روزها كه از منجنيق فلك سنگ فتنه بر ايران و جهان ميبارد در فضاهاي مجازي فايلی از دانشمند گرامي #دکتر_سید_حسین_نصر دست به دست ميگردد و ميچرخد. اين فايل تصويري گزينشي، مصاحبه آقاي#حسین_دهباشی با…
🔷🔸بنیان گذار حسینیه ارشاد
🖋سید خلیل حسینی
🔸" کیست که چنین توفیقی داشته باشد که گچ و خاک بکارد و عشق و فکر درو کند؟ اگر این ساختمان را با خاک یکسان کنند، زمین خالی آن، آدرس آن، در تاریخ تحول اندیشه و بیداری مردم جای خود را خواهد داشت و این است که شما در آغاز بانی یک ساختمان بودید و اکنون بنیان گذار یک نهضت."
( شریعتی، ۱۳۸۴، ۵۵)
🔹محمد همایون، تحصیلاتش را در دبیرستان آمریکایی جردن( البرز) در تهران به پایان رسانید. چون به زبان انگلیسی تسلط داشت، در همین دبیرستان به تدریس زبان انگلیسی پرداخت. علاوه بر این با برادر کوچکترش، مصطفی - که در اتاق بازرگانی و صنایع معادن عضویت داشت. - در فعالیت های تجاری و واردات صنایع همکاری می کرد.
🔸ارتباط و آشنایی همایون با روحانیون نوگرایی چون راشد، مطهری و روشنفکران دینی به ویژه استاد شریعتی و دکتر شریعتی، منجر به تغییر در سبک زندگی وی شد. به گونه ای که همۀ انرژی، سرمایه و وقت اش را معطوف به تٲسیس موسسه ای کرد که در آینده نقش برجسته ای در تحولات دینی و سیاسی ایران در دهۀ ۴۰ و ۵۰ داشت.
🔹وی پیش از این نیز دستی قوی در امور خیریه داشت. احداث پل رودخانه افجه، احداث جاده، مدرسه، حمام، ... کمک به دانش آموزان کم بضاعت، از آن جمله بود.
🔸اما آنچه بدان نام بردار شد، احداث بنای حسینیه ارشاد است. بنایی که با الهام از " کانون نشر حقایق اسلامی مشهد " شکل گرفت. همایون در سال ۱۳۴۲ با " خرید زمینی به مبلغ ۲۴ میلیون ریال و به مساحت ۴۲۰۰ یا ۴۰۰۰ متر مربع واقع در چالهرز در شمال تهران و واگذاری آن به موسسه، گام مهم و نخستین را برداشت. " (جودکی، ۱۳٨٨، ۱۹) پس از آن در مجاورت زمین یاد شده چادری به پا کرد تا مردم در آن جمع شوند. این گونه فعالیت ارشاد آغاز شد و تقریبا سه سال چنین سپری شد.
🔹"ساختمان حسینیه در اواخر دی ماه سال ۱۳۴۶ به شماره ۹۳۳ به صورت یک موسسه غیر انتفاعی به ثبت و بهره برداری رسید." (شیرین کام، ۱۳۹۸، ۶۹۵) هزینه های ثابت ساختمان توسط همایون و میناچی، و هزینه های جاری از کمک های مردمی تٲمین شد.
🔸اعضای اصلی هیٸت مدیره؛ محمد همایون، استاد مرتضی مطهری، ناصر میناچی، و اعضای موقت؛ شاه چراغی و محمد تقی جعفری بودند.
حسینیه ارشاد پس از آن بدل به یکی از پرآوازه ترین بناهای مذهبی در ایران شد. طیف وسیعی از روحانیون خوش فکر، عالمان دین، روشنفکران دینی، دانشمندان اهل فکر و نظر در آن موسسه به سخنرانی پرداختند.
🔹البته محمد همایون به ارزش کارش آگاه بود. " زیرا به حاج نور الله لباف گفته بود که: مخالفت مردم برگ جهان با احداث جاده، سرمایه مرا به سمت دیگری هدایت کرد که توانست منشاء اثر مهم تری مثل حسینیه ارشاد و درخشش شریعتی در آن شود."( همان، ۶۹۶)
🔸علی شریعتی نیز دربارۀ همایون چنین می گوید: " خلاف آن شوربختانی که از دین برای خویش دنیا ساخته اند و دینار نهاده اند، این خوب خوشبختان هوشیار با هر دینار، برای دلی، دین ارمغان می آوردند و از این راه همدست و همداستان پارسایان، عاشقان و جانبازان طریقت حق پرستی می شوند و راهگشایان بیداری و بعثت و ایمان و آرمان و جهاد و شهادت خلق." (شریعتی، ۱۳٨۴، ۵۷)
🔹محمد همایون سرانجام پس از یک دورۀ طولانی بیماری در پنجم بهمن ماه ۱۳۵۶ در سن ٨۳ سالگی درگذشت. او وصیت کرده بود در حسینیه ارشاد دفن شود. اما به دلیل ممانعت ساواک، در مسجد فیروز آبادی شهر ری در نزدیکی مزار جلال آل احمد به خاک سپرده شد.
روحش شاد!
کتابنامه
۱.شریعتی، علی، نامه ها، م.آ. ۳۴، شرکت انتشارات قلم ، تهران۱۳٨۴
۲.جودکی ، محبوبه، حسینیه ارشاد، به روایت اسناد، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران۱۳٨٨
۳.شیرین کام، فریدون و ایمان فرجام نیا، سرگذشت پنجاه کنشگر اقتصادی ایران، نشر فرهنگ صبا، تهران ۱۳۹٨
#یادداشت_اختصاصی
#خلیل_حسینی
#حسینیه_ارشاد
#اکنون
🆔 @Shariati40
🖋سید خلیل حسینی
🔸" کیست که چنین توفیقی داشته باشد که گچ و خاک بکارد و عشق و فکر درو کند؟ اگر این ساختمان را با خاک یکسان کنند، زمین خالی آن، آدرس آن، در تاریخ تحول اندیشه و بیداری مردم جای خود را خواهد داشت و این است که شما در آغاز بانی یک ساختمان بودید و اکنون بنیان گذار یک نهضت."
( شریعتی، ۱۳۸۴، ۵۵)
🔹محمد همایون، تحصیلاتش را در دبیرستان آمریکایی جردن( البرز) در تهران به پایان رسانید. چون به زبان انگلیسی تسلط داشت، در همین دبیرستان به تدریس زبان انگلیسی پرداخت. علاوه بر این با برادر کوچکترش، مصطفی - که در اتاق بازرگانی و صنایع معادن عضویت داشت. - در فعالیت های تجاری و واردات صنایع همکاری می کرد.
🔸ارتباط و آشنایی همایون با روحانیون نوگرایی چون راشد، مطهری و روشنفکران دینی به ویژه استاد شریعتی و دکتر شریعتی، منجر به تغییر در سبک زندگی وی شد. به گونه ای که همۀ انرژی، سرمایه و وقت اش را معطوف به تٲسیس موسسه ای کرد که در آینده نقش برجسته ای در تحولات دینی و سیاسی ایران در دهۀ ۴۰ و ۵۰ داشت.
🔹وی پیش از این نیز دستی قوی در امور خیریه داشت. احداث پل رودخانه افجه، احداث جاده، مدرسه، حمام، ... کمک به دانش آموزان کم بضاعت، از آن جمله بود.
🔸اما آنچه بدان نام بردار شد، احداث بنای حسینیه ارشاد است. بنایی که با الهام از " کانون نشر حقایق اسلامی مشهد " شکل گرفت. همایون در سال ۱۳۴۲ با " خرید زمینی به مبلغ ۲۴ میلیون ریال و به مساحت ۴۲۰۰ یا ۴۰۰۰ متر مربع واقع در چالهرز در شمال تهران و واگذاری آن به موسسه، گام مهم و نخستین را برداشت. " (جودکی، ۱۳٨٨، ۱۹) پس از آن در مجاورت زمین یاد شده چادری به پا کرد تا مردم در آن جمع شوند. این گونه فعالیت ارشاد آغاز شد و تقریبا سه سال چنین سپری شد.
🔹"ساختمان حسینیه در اواخر دی ماه سال ۱۳۴۶ به شماره ۹۳۳ به صورت یک موسسه غیر انتفاعی به ثبت و بهره برداری رسید." (شیرین کام، ۱۳۹۸، ۶۹۵) هزینه های ثابت ساختمان توسط همایون و میناچی، و هزینه های جاری از کمک های مردمی تٲمین شد.
🔸اعضای اصلی هیٸت مدیره؛ محمد همایون، استاد مرتضی مطهری، ناصر میناچی، و اعضای موقت؛ شاه چراغی و محمد تقی جعفری بودند.
حسینیه ارشاد پس از آن بدل به یکی از پرآوازه ترین بناهای مذهبی در ایران شد. طیف وسیعی از روحانیون خوش فکر، عالمان دین، روشنفکران دینی، دانشمندان اهل فکر و نظر در آن موسسه به سخنرانی پرداختند.
🔹البته محمد همایون به ارزش کارش آگاه بود. " زیرا به حاج نور الله لباف گفته بود که: مخالفت مردم برگ جهان با احداث جاده، سرمایه مرا به سمت دیگری هدایت کرد که توانست منشاء اثر مهم تری مثل حسینیه ارشاد و درخشش شریعتی در آن شود."( همان، ۶۹۶)
🔸علی شریعتی نیز دربارۀ همایون چنین می گوید: " خلاف آن شوربختانی که از دین برای خویش دنیا ساخته اند و دینار نهاده اند، این خوب خوشبختان هوشیار با هر دینار، برای دلی، دین ارمغان می آوردند و از این راه همدست و همداستان پارسایان، عاشقان و جانبازان طریقت حق پرستی می شوند و راهگشایان بیداری و بعثت و ایمان و آرمان و جهاد و شهادت خلق." (شریعتی، ۱۳٨۴، ۵۷)
🔹محمد همایون سرانجام پس از یک دورۀ طولانی بیماری در پنجم بهمن ماه ۱۳۵۶ در سن ٨۳ سالگی درگذشت. او وصیت کرده بود در حسینیه ارشاد دفن شود. اما به دلیل ممانعت ساواک، در مسجد فیروز آبادی شهر ری در نزدیکی مزار جلال آل احمد به خاک سپرده شد.
روحش شاد!
کتابنامه
۱.شریعتی، علی، نامه ها، م.آ. ۳۴، شرکت انتشارات قلم ، تهران۱۳٨۴
۲.جودکی ، محبوبه، حسینیه ارشاد، به روایت اسناد، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران۱۳٨٨
۳.شیرین کام، فریدون و ایمان فرجام نیا، سرگذشت پنجاه کنشگر اقتصادی ایران، نشر فرهنگ صبا، تهران ۱۳۹٨
#یادداشت_اختصاصی
#خلیل_حسینی
#حسینیه_ارشاد
#اکنون
🆔 @Shariati40
Forwarded from ایران فردا
🔴 در باب یک غافلگیری تاریخی
▪️ پرونده انقلاب بهمن 57 -5
🔶 شیما کاشی
@iranfardamag
🔻 اینکه روحانیت چگونه توانست تمامی میوههای درخت انقلابی که در بهمن 57 به بار نشست را بچیند یکی از پر مناقشهترین و پرتکرارترین پرسشها در خصوص انقلاب است. گروههای مختلفی از نیروهای سیاسی که در جریان انقلاب حضور داشتند، احساس خود را در مواجهه با این رخداد به چیزی مانند غافلگیری و شوک تعبیر میکنند. گویی روشنفکران و نسلی از دانشجویان مبارز انقلابی که نقشی اساسی در وقوع انقلاب داشتند، به هیچ وجه منتظر زنجیره حوادثی نبود که بلافاصله پس از انقلاب رخ داد. روشن است که یک زاویه تحلیل این مساله،کاویدن شیوههای حذف و طرد تمامی «دیگریها» توسط روحانیون به کمک ابزار قدرت است. اما خود این نکته که این گروه چگونه توانست به چنین ابزاری دست پیدا کند نیاز به تحلیل دارد و یکی از زاویههای ممکن، تحلیل جامعهشناختی ارتباط گروههای مختلف در دهههای منتهی به انقلاب با «عامه مردم» است. در اینجا، تلاش میکنیم با در نظر گرفتن زمینه عینی اجتماعی سالهای منتهی به انقلاب و مقایسه نسبت شریعتی و یکی از پایینترین لایههای روحانیون با عامه مردم، به این پرسش پاسخ دهیم که آیا آن چه رخ داد را میتوان تنها حاصل مجموعهای از تصادفهای غیرضروری دانست و یا میتوان ریشههای آن را در چند دهه قبل از وقوع انقلاب جستجو کرد. 🔺
🔹 نسبت شریعتی با عامه مردم در جامعه زمان خودش و محدودیتها و امکانات پروژهاش از حیث نسبت برقرار کردن با مردم با توجه به شرایط عینی، کمتر مورد توجه قرار گرفته است؛ اینکه خود مفاهیم مردم و عوام در متن شریعتی چه معنایی دارد و محدودیتها و امکانات پروژهاش در رابطه با جامعه زمان خودش چه بوده است.
▪️ در سخنان و آثار شریعتی میتوان رد پای دو واژه عوام با باری بسیار منفی و «مردم» با معنایی اغلب بسیار مثبت را جستجو کرد. به نظر میسد پروژه «آگاهیبخشی» او، معطوف به تبدیل کردن عوام منفعل به مردم به مثابه سوژههایی آگاه است که میتوانند وضع موجود را تغییر دهند. شریعتی در عین آنکه دین عامه را ذیل پروژه نقد «استحمار» هدف تندترین نقدها قرار میداد، شور نهفته در آن را ستایش میکرد. ایدهآلش این بود که شور و احساس و درد و اخلاص نهفته در دین عامه در خدمت تغییر مبتنی بر آگاهی وضع موجود قرار بگیرد. اما چون مهمترین مساله را استحمار میدانست، پروژه اصلیاش را آگاهیبخشی به همین عوام قرار داد و رخ دادن هر انقلابی پیش از به ثمر رسیدن چنین پروژهای را منجر به فاجعه میدانست. شریعتی خود متوجه تکثر مخاطبین و ضرورت خطاب قرار دادن گروههای مختلف از جمله گروههای حاشیهای و متن مردم بود و به همین جهت، برنامهاش این بود که بتواند گروههای مشخصی از کودکان گرفته تا زنان و روستاییان و حاشیهنشینهای شهری و ... را مخاطب قرار دهد. اما پرسش اینجاست که آیا او موفق شد به واقع همه این گروهها را به یکسان مخاطب قرار دهد؟ به نظر میرسد خود او به هیچ وجه چنین تصوری از دامنه مخاطبان بالفعلش نداشته است. این نکته را مثلا میتوان در خلال نامهای که در سال 1351 به پدرش مینویسد مشاهده کرد که در مقایسه مخاطبان خودش با احمد کافی از وعاظ مشهور آن دوران میگوید:
🔹 «چندهزار مستمع پای منبر ایشان نشسته بودند. این جمعیت کثیر دو خصوصیت مشترک داشتند: یکی این که بر خلاف مستمع من، تیپهای دانشجوی تحصیلکرده و اداری و جوانهای کتاب خوان لاغر و ظریف و اهل عینک و خودکار و کتاب و کلاس و کاغذ قلم نبودند، بیشتر تیپ های باباشملی بودند که هر کدامشان ده تا خود من و مستمع را انفیه می کنند. صفت دوم اینکه متعصبین مذهبیای بودند که آقای کافی را از نظر اعتقادی و علمی و اخلاقی نمی شناختند و ایشان را یک مبلغ دلسوز و حقگو و وارد به مسایل دینی تصور می کردند و خیال میکردند که آن گریههایی که می کند و آن فریادهایی که میکشد و آن تهمتهای عجیب و دروغهای شاخداری که میسازد همه راست است...»(شریعتی، 1351 به نقل از مظاهری، 1393)
▪️ میتوان همین تیپولوژی شریعتی را نقطه عزیمتی قرار داد برای توصیف جامعه ایران در آن زمان:
🔹مخاطب شریعتی بر مبنای سخن و مخاطبشناسی خودش، دانشجوها و اداریها و کتاب خوانها و اهل قلم بودند. یعنی طبقه متوسط فرهنگی که امکان ورود به تحصیلات جدید و دانشگاهی را پیدا کرده است، دین سنتی دیگر برایش کارامد نیست و در جستجوی روایت تازهای از دین است. ابعاد این قشر از جامعه در آن زمان چیست؟....
متن کامل :
https://bit.ly/33jAArY
#علی_شریعتی
#حسینیه_ارشاد
#گزارش_پروژهی_آیندهپژوهی
#واکاوی_نقش_روحانیت_در_انقلاب
https://t.me/iranfardamag
▪️ پرونده انقلاب بهمن 57 -5
🔶 شیما کاشی
@iranfardamag
🔻 اینکه روحانیت چگونه توانست تمامی میوههای درخت انقلابی که در بهمن 57 به بار نشست را بچیند یکی از پر مناقشهترین و پرتکرارترین پرسشها در خصوص انقلاب است. گروههای مختلفی از نیروهای سیاسی که در جریان انقلاب حضور داشتند، احساس خود را در مواجهه با این رخداد به چیزی مانند غافلگیری و شوک تعبیر میکنند. گویی روشنفکران و نسلی از دانشجویان مبارز انقلابی که نقشی اساسی در وقوع انقلاب داشتند، به هیچ وجه منتظر زنجیره حوادثی نبود که بلافاصله پس از انقلاب رخ داد. روشن است که یک زاویه تحلیل این مساله،کاویدن شیوههای حذف و طرد تمامی «دیگریها» توسط روحانیون به کمک ابزار قدرت است. اما خود این نکته که این گروه چگونه توانست به چنین ابزاری دست پیدا کند نیاز به تحلیل دارد و یکی از زاویههای ممکن، تحلیل جامعهشناختی ارتباط گروههای مختلف در دهههای منتهی به انقلاب با «عامه مردم» است. در اینجا، تلاش میکنیم با در نظر گرفتن زمینه عینی اجتماعی سالهای منتهی به انقلاب و مقایسه نسبت شریعتی و یکی از پایینترین لایههای روحانیون با عامه مردم، به این پرسش پاسخ دهیم که آیا آن چه رخ داد را میتوان تنها حاصل مجموعهای از تصادفهای غیرضروری دانست و یا میتوان ریشههای آن را در چند دهه قبل از وقوع انقلاب جستجو کرد. 🔺
🔹 نسبت شریعتی با عامه مردم در جامعه زمان خودش و محدودیتها و امکانات پروژهاش از حیث نسبت برقرار کردن با مردم با توجه به شرایط عینی، کمتر مورد توجه قرار گرفته است؛ اینکه خود مفاهیم مردم و عوام در متن شریعتی چه معنایی دارد و محدودیتها و امکانات پروژهاش در رابطه با جامعه زمان خودش چه بوده است.
▪️ در سخنان و آثار شریعتی میتوان رد پای دو واژه عوام با باری بسیار منفی و «مردم» با معنایی اغلب بسیار مثبت را جستجو کرد. به نظر میسد پروژه «آگاهیبخشی» او، معطوف به تبدیل کردن عوام منفعل به مردم به مثابه سوژههایی آگاه است که میتوانند وضع موجود را تغییر دهند. شریعتی در عین آنکه دین عامه را ذیل پروژه نقد «استحمار» هدف تندترین نقدها قرار میداد، شور نهفته در آن را ستایش میکرد. ایدهآلش این بود که شور و احساس و درد و اخلاص نهفته در دین عامه در خدمت تغییر مبتنی بر آگاهی وضع موجود قرار بگیرد. اما چون مهمترین مساله را استحمار میدانست، پروژه اصلیاش را آگاهیبخشی به همین عوام قرار داد و رخ دادن هر انقلابی پیش از به ثمر رسیدن چنین پروژهای را منجر به فاجعه میدانست. شریعتی خود متوجه تکثر مخاطبین و ضرورت خطاب قرار دادن گروههای مختلف از جمله گروههای حاشیهای و متن مردم بود و به همین جهت، برنامهاش این بود که بتواند گروههای مشخصی از کودکان گرفته تا زنان و روستاییان و حاشیهنشینهای شهری و ... را مخاطب قرار دهد. اما پرسش اینجاست که آیا او موفق شد به واقع همه این گروهها را به یکسان مخاطب قرار دهد؟ به نظر میرسد خود او به هیچ وجه چنین تصوری از دامنه مخاطبان بالفعلش نداشته است. این نکته را مثلا میتوان در خلال نامهای که در سال 1351 به پدرش مینویسد مشاهده کرد که در مقایسه مخاطبان خودش با احمد کافی از وعاظ مشهور آن دوران میگوید:
🔹 «چندهزار مستمع پای منبر ایشان نشسته بودند. این جمعیت کثیر دو خصوصیت مشترک داشتند: یکی این که بر خلاف مستمع من، تیپهای دانشجوی تحصیلکرده و اداری و جوانهای کتاب خوان لاغر و ظریف و اهل عینک و خودکار و کتاب و کلاس و کاغذ قلم نبودند، بیشتر تیپ های باباشملی بودند که هر کدامشان ده تا خود من و مستمع را انفیه می کنند. صفت دوم اینکه متعصبین مذهبیای بودند که آقای کافی را از نظر اعتقادی و علمی و اخلاقی نمی شناختند و ایشان را یک مبلغ دلسوز و حقگو و وارد به مسایل دینی تصور می کردند و خیال میکردند که آن گریههایی که می کند و آن فریادهایی که میکشد و آن تهمتهای عجیب و دروغهای شاخداری که میسازد همه راست است...»(شریعتی، 1351 به نقل از مظاهری، 1393)
▪️ میتوان همین تیپولوژی شریعتی را نقطه عزیمتی قرار داد برای توصیف جامعه ایران در آن زمان:
🔹مخاطب شریعتی بر مبنای سخن و مخاطبشناسی خودش، دانشجوها و اداریها و کتاب خوانها و اهل قلم بودند. یعنی طبقه متوسط فرهنگی که امکان ورود به تحصیلات جدید و دانشگاهی را پیدا کرده است، دین سنتی دیگر برایش کارامد نیست و در جستجوی روایت تازهای از دین است. ابعاد این قشر از جامعه در آن زمان چیست؟....
متن کامل :
https://bit.ly/33jAArY
#علی_شریعتی
#حسینیه_ارشاد
#گزارش_پروژهی_آیندهپژوهی
#واکاوی_نقش_روحانیت_در_انقلاب
https://t.me/iranfardamag
Telegraph
🔴 در باب یک غافلگیری تاریخی
🔶 شیما کاشی @iranfardamag 🔻 اینکه روحانیت چگونه توانست تمامی میوههای درخت انقلابی که در بهمن 57 به بار نشست را بچیند یکی از پر مناقشهترین و پرتکرارترین پرسشها در خصوص انقلاب است. گروههای مختلفی از نیروهای سیاسی که در جریان انقلاب حضور داشتند، احساس…
Forwarded from فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
قبل از انقلاب #حسینیه_ارشاد فوج فوج جوانان را جذب اسلام میکرد. بعد از انقلاب #گشت_ارشاد گروه گروه مردم و بهخصوص نسل جوان را از دین خدا میتاراند و چهرهای داعشی از #ایران در #جهان ترسیم میکند.
آیا وقت فعال کردن آن حسینیه و برچیدن این گشت نرسیده است؟
#توییت
♻️ #بازنشر
@MostafaTajzadeh
آیا وقت فعال کردن آن حسینیه و برچیدن این گشت نرسیده است؟
#توییت
♻️ #بازنشر
@MostafaTajzadeh