Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
بنامِ حق
🔷🔸مسئولیت روشنفکر در زمانهٔ عسرت
🖋 احسان شریعتی
🔷دوستان! «بحران» چندجانبهٔ «معیشتی» امروز میهن ما را از دو منظر میتوان تحلیل کرد:
از درون، بحرانِ جاری محصولِ تجمیع و تراکمِ ناکامیِ سیاستگذاریهای کلانِ دولتها در نظامهای سابق و لاحق در سدهٔ گذشته است، در امرِ طرحافکنیِ بنیادینِ راهِ رشدی موزون و توسعهای پایدار. این بحران، امروزه، در همهٔ زمینهها از زیست-بوم گرفته تا اوضاع بیریختِ فرهنگی، حقوقی، سیاسی، و بالأخص اقتصادی، به درجهٔ حاد خویش رسیده است.
🔹از برون اما، راستترین جناحِ سرمایهسالاریِ نواستعماری جهانی قصد دارد به بهانهٔ مهارساختن توسعهطلبی حکومت ایران در منطقه، با محاصرهٔ کشور و فشار بر مردمِ ایران و تحمیل نوعی شرایط شبهجنگی، استیلا و سوداگری خویش را در خاورمیانه (و بويژه در برابر چین و روسیه) بگسترد. انواع اقتدارگرایی، محافظهکاری و عوامگرایی در جهان در اتحادی سلبی با و دربرابرِ هم، به تقویتِ یکدیگر میکوشند.
🔹برآیندِ این دو مبنای درونی و شرایط خارجی، اوضاعِ نابسامانی است که شاهد آنیم و روندِ این مسیر، اگر بهشکل عاجل آسیبشناسی نگردد و اگر با همّتی جمعی و جبههای برای «نجات» ملی چارهجویی نشود، سرزمین ما را خطر ورود به دورانی از فروپاشی بیبدیل تهدید خواهدکرد.
🔹راه برونرفت از این بحران، در پیش گرفتنِ راهبردی دیگر است که ما آنرا اصلاحگری بنیادین و خشونتپرهیز مینامیم، راه سومی در میان و در برابرِ دو مشیِ اصلاحات حکومتی از بالا و انقلابات براندازانه از پایین.
عمدهترین ضرورتِ مرحلهٔ کنونی، طرحافکندنِ نوعی «گفتگو» یا دیالوگِ ملی و مدنی است، خطاب به افکار عمومی مردم و بهمنظورِ اتمامِ حجّت. گفتگو پیرامونِ رهیافتِ برونرفت از بحران، به گونهای علمی (و نه الزاما بهزبان تخصصی) و عملی (و نه نظرورزانه) در مسیر رهایی و تحققِ اهدافِ دیرینهٔ مردم ایران از صدر مشروطه تا کنون، همچون توسعه، آزادی و عدالت.
🔹وظیفهٔ اخلاقیِ روشنفکرانِ «گوناگون» جامعهٔ ما اینک جر این نیست که قدم به صحنه بگذارند و رویارویِ قدرت (های داخلی و خارجی) حقیقت را بگویند و در محکمهٔ تاریخِ امروزِ ایران و جهان «شهادت» دهند، یا پیام آگاهی و گواهیبخش خود را ابلاغ کنند.
۸ آبان ۱۳۹۷
اربعین قیام حسینی
#بحران
#گفتگو
#جبهه_نجات_ملی
#اصلاحگری
✳️ این یادداشت در ارتباط با نامهی در دست انتشار جمعی از فعالان دانشجویی خطاب به روشنفکران و فعالان اجتماعی و به درخواست نویسندگان و امضاکنندگان نامه نوشته شده است لینک آدرس گروه جهت جمع اوری امضا 👇👇
https://t.me/joinchat/BYOia0gJ7ycKtFARw2N1Dg
✅ @Dr_ehsanshariati
🔷🔸مسئولیت روشنفکر در زمانهٔ عسرت
🖋 احسان شریعتی
🔷دوستان! «بحران» چندجانبهٔ «معیشتی» امروز میهن ما را از دو منظر میتوان تحلیل کرد:
از درون، بحرانِ جاری محصولِ تجمیع و تراکمِ ناکامیِ سیاستگذاریهای کلانِ دولتها در نظامهای سابق و لاحق در سدهٔ گذشته است، در امرِ طرحافکنیِ بنیادینِ راهِ رشدی موزون و توسعهای پایدار. این بحران، امروزه، در همهٔ زمینهها از زیست-بوم گرفته تا اوضاع بیریختِ فرهنگی، حقوقی، سیاسی، و بالأخص اقتصادی، به درجهٔ حاد خویش رسیده است.
🔹از برون اما، راستترین جناحِ سرمایهسالاریِ نواستعماری جهانی قصد دارد به بهانهٔ مهارساختن توسعهطلبی حکومت ایران در منطقه، با محاصرهٔ کشور و فشار بر مردمِ ایران و تحمیل نوعی شرایط شبهجنگی، استیلا و سوداگری خویش را در خاورمیانه (و بويژه در برابر چین و روسیه) بگسترد. انواع اقتدارگرایی، محافظهکاری و عوامگرایی در جهان در اتحادی سلبی با و دربرابرِ هم، به تقویتِ یکدیگر میکوشند.
🔹برآیندِ این دو مبنای درونی و شرایط خارجی، اوضاعِ نابسامانی است که شاهد آنیم و روندِ این مسیر، اگر بهشکل عاجل آسیبشناسی نگردد و اگر با همّتی جمعی و جبههای برای «نجات» ملی چارهجویی نشود، سرزمین ما را خطر ورود به دورانی از فروپاشی بیبدیل تهدید خواهدکرد.
🔹راه برونرفت از این بحران، در پیش گرفتنِ راهبردی دیگر است که ما آنرا اصلاحگری بنیادین و خشونتپرهیز مینامیم، راه سومی در میان و در برابرِ دو مشیِ اصلاحات حکومتی از بالا و انقلابات براندازانه از پایین.
عمدهترین ضرورتِ مرحلهٔ کنونی، طرحافکندنِ نوعی «گفتگو» یا دیالوگِ ملی و مدنی است، خطاب به افکار عمومی مردم و بهمنظورِ اتمامِ حجّت. گفتگو پیرامونِ رهیافتِ برونرفت از بحران، به گونهای علمی (و نه الزاما بهزبان تخصصی) و عملی (و نه نظرورزانه) در مسیر رهایی و تحققِ اهدافِ دیرینهٔ مردم ایران از صدر مشروطه تا کنون، همچون توسعه، آزادی و عدالت.
🔹وظیفهٔ اخلاقیِ روشنفکرانِ «گوناگون» جامعهٔ ما اینک جر این نیست که قدم به صحنه بگذارند و رویارویِ قدرت (های داخلی و خارجی) حقیقت را بگویند و در محکمهٔ تاریخِ امروزِ ایران و جهان «شهادت» دهند، یا پیام آگاهی و گواهیبخش خود را ابلاغ کنند.
۸ آبان ۱۳۹۷
اربعین قیام حسینی
#بحران
#گفتگو
#جبهه_نجات_ملی
#اصلاحگری
✳️ این یادداشت در ارتباط با نامهی در دست انتشار جمعی از فعالان دانشجویی خطاب به روشنفکران و فعالان اجتماعی و به درخواست نویسندگان و امضاکنندگان نامه نوشته شده است لینک آدرس گروه جهت جمع اوری امضا 👇👇
https://t.me/joinchat/BYOia0gJ7ycKtFARw2N1Dg
✅ @Dr_ehsanshariati
Telegram
attach📎
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸«جلیقهزردها» چه میخواهند؟
🖋احسان شریعتی
🔹شبحی بر فرانسه سایه افکنده است، شبح دموکراسیِ سلبی. فراسوی نظام حاکم و احزاب و سندیکاهای سنتی، نهادهای رسمی بیان و رفع اختلافات و مطالبات، و برغم همهٔ دست-و-پا زدنهای بیهودهٔ راست و چپ افراطی، جنبشِ اعتراضیِ جاری را هیچکس نمایندگی نمیکند.
🔹وحشتِ نخبگانی که به نام مردمسالاری بر مردم حکومت میکنند از رشد جنبش در این ابعاد بیسابقه، لااقل از می ۶۸ بدینسو، درککردنی است. آنارشیستی، پوپولیستی، ناسیونالیستی، آشوبگر، ... انواع تیرهای زهرآگین، سوءظنها و اتهامات، از هر سو علیه این حرکت روانه شدهاست، تا شاید یکی از این برچسبها بتواند سیمای این اعتراض برحق و سراسری را مخدوش سازد. حمایت اکثریت مطلق مردم در نظرسنجیها اما اثبات میکند که نظام دموکراسی صوری نمایندگی در جایی معیوب عمل میکند (و به تعبیر هاملت شکسپیر: «چیزی در دولت دانمارک فاسد است!») هم ازاینرو، جامعه به قدرت انقلابی «تخیلِ خلاق» نیازمند میشود.
🔸در اینجا دموکراسی سلبی و تنزیهی در جستجوی یافتن شیوههای نوین بیان خواست و ارادهٔ ملی مردم و مکملِ مصحّح دموکراسی ایجابی است.
فرانسه سرزمینی است که بهلحاظ تاریخی خود را پیشگام انقلابهای عصر جدید در راه آرمانهای عدالت و آزادی و همبستگی میخواند. همان «انقلاب کبیر»ی که پس از طی دو سده، توانست با تثبیت دستآوردهای جمهوری و دموکراسی یک اتوپیای در آغاز انتزاعی را به نظامی انضمامی و کارکردی مبدل سازد. آن انقلاب اما در راه تحقق آرمان عدالت به توفیق مطلوب نرسید و بحران ساختاری نظام سرمایهسالار و سیاست اقتصادی «نولیبرال» غالب امروزه در کشورهای اروپایی و امریکا هر یک بهگونهای رُخ مینماید (بحرانی که در دههٔ اخیر در اروپای جنوبی از یونان شروع شد و به اسپانیا و ایتالیا و..امروز به فرانسه رسیده است).
🔸جنبش «ساختارگشا»ی اعتراضی-مطالباتیِ «جلیقه زردها*»، «شالودهشکن» نیست و فقط خصلتی منفی و مخرّبِ وضعِ موجود ندارد، بلکه بهدنبالِ یافتِ اشکالی بدیل در همهٔ عرصههاست (چنانکه منشور آنها چنین گواهی میدهد):
۱- اقتصاد و اشتغال: بازبینی قانوناساسی بویژه در حوزهٔ مالیاتی؛ افزایش دستمزدها (و استخدام در بخش دولتی)؛ ساخت گستردهٔ مسکن اجتماعی؛ مقابله با انحصارگرایی بانکها (و لغو بدهیها)؛
۲- سیاست: بازبینی قانوناساسی؛ ممنوعسازی لابیها وشبکههای نفوذ؛ خروج از اتحادیهٔ اروپا؛ مبارزه با فرارهای مالیاتی در بورس؛ توقف خصوصیسازیها (پسگرفتن اموال عمومی)؛ جمعآوری دستگاههای خودکار جریمه از جادهها؛ حذف ایدئولوژی از نظام آموزش-و-پرورش؛ افزایش بودجهٔ اختصاصی برای تأمین عدالت اجتماعی؛ شکستن انحصار رسانهای؛ تضمین آزادی شهروندان؛
۳- بهداشت و محیطزیست: وادارسازی تولیدکنندگان به تأمین قطعات (در مقابله با کهنگی تعمدی)؛ ممنوعسازی تجاریسازی مواد بستهبندی آلاینده (بطریهای پلاستکی و..)؛ مقابله با نفوذ لابراتورهای دارویی؛ ممنوعسازی محصولات دستکاریشدهٔ ژنتیکی (و کودهای سرطان آور و..)؛ بازصنعتیسازی کشور بهمنظور کاهش واردات و آلودگی؛
۴- ژئوپلتیک: خروج از ناتو؛ توقف غارت و مداخله سیاسی-نظامی در افریقا؛ منع مهاجرتهای فاقد امکان پذیریش و ادغام اجتماعی؛ احترام به معاهدهها و حقوق بینالملل.
❇️ توضیح: داشتن «جلیقهٔ زرد» شبنما، مانند چرخ زاپاس و جعبه کمکهای اولیه در صندوق عقب ماشینها برای مواقع خطر و ضرورت تعمیر ماشین در جادههای فرانسه اجباری است؛ لذا این جنبش که در اعتراض به گرانی سوخت و عوارض جادهها شروع شد، بشکل نمادین این سمبول را برگزیده است.
📌تصویر پیوست «منشور جلیقه زردها»می باشد.
#جلیقه_زرد
#دموکراسی_سلبی
#بحران_ساختاری
#اعتراض_راهگشا
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🖋احسان شریعتی
🔹شبحی بر فرانسه سایه افکنده است، شبح دموکراسیِ سلبی. فراسوی نظام حاکم و احزاب و سندیکاهای سنتی، نهادهای رسمی بیان و رفع اختلافات و مطالبات، و برغم همهٔ دست-و-پا زدنهای بیهودهٔ راست و چپ افراطی، جنبشِ اعتراضیِ جاری را هیچکس نمایندگی نمیکند.
🔹وحشتِ نخبگانی که به نام مردمسالاری بر مردم حکومت میکنند از رشد جنبش در این ابعاد بیسابقه، لااقل از می ۶۸ بدینسو، درککردنی است. آنارشیستی، پوپولیستی، ناسیونالیستی، آشوبگر، ... انواع تیرهای زهرآگین، سوءظنها و اتهامات، از هر سو علیه این حرکت روانه شدهاست، تا شاید یکی از این برچسبها بتواند سیمای این اعتراض برحق و سراسری را مخدوش سازد. حمایت اکثریت مطلق مردم در نظرسنجیها اما اثبات میکند که نظام دموکراسی صوری نمایندگی در جایی معیوب عمل میکند (و به تعبیر هاملت شکسپیر: «چیزی در دولت دانمارک فاسد است!») هم ازاینرو، جامعه به قدرت انقلابی «تخیلِ خلاق» نیازمند میشود.
🔸در اینجا دموکراسی سلبی و تنزیهی در جستجوی یافتن شیوههای نوین بیان خواست و ارادهٔ ملی مردم و مکملِ مصحّح دموکراسی ایجابی است.
فرانسه سرزمینی است که بهلحاظ تاریخی خود را پیشگام انقلابهای عصر جدید در راه آرمانهای عدالت و آزادی و همبستگی میخواند. همان «انقلاب کبیر»ی که پس از طی دو سده، توانست با تثبیت دستآوردهای جمهوری و دموکراسی یک اتوپیای در آغاز انتزاعی را به نظامی انضمامی و کارکردی مبدل سازد. آن انقلاب اما در راه تحقق آرمان عدالت به توفیق مطلوب نرسید و بحران ساختاری نظام سرمایهسالار و سیاست اقتصادی «نولیبرال» غالب امروزه در کشورهای اروپایی و امریکا هر یک بهگونهای رُخ مینماید (بحرانی که در دههٔ اخیر در اروپای جنوبی از یونان شروع شد و به اسپانیا و ایتالیا و..امروز به فرانسه رسیده است).
🔸جنبش «ساختارگشا»ی اعتراضی-مطالباتیِ «جلیقه زردها*»، «شالودهشکن» نیست و فقط خصلتی منفی و مخرّبِ وضعِ موجود ندارد، بلکه بهدنبالِ یافتِ اشکالی بدیل در همهٔ عرصههاست (چنانکه منشور آنها چنین گواهی میدهد):
۱- اقتصاد و اشتغال: بازبینی قانوناساسی بویژه در حوزهٔ مالیاتی؛ افزایش دستمزدها (و استخدام در بخش دولتی)؛ ساخت گستردهٔ مسکن اجتماعی؛ مقابله با انحصارگرایی بانکها (و لغو بدهیها)؛
۲- سیاست: بازبینی قانوناساسی؛ ممنوعسازی لابیها وشبکههای نفوذ؛ خروج از اتحادیهٔ اروپا؛ مبارزه با فرارهای مالیاتی در بورس؛ توقف خصوصیسازیها (پسگرفتن اموال عمومی)؛ جمعآوری دستگاههای خودکار جریمه از جادهها؛ حذف ایدئولوژی از نظام آموزش-و-پرورش؛ افزایش بودجهٔ اختصاصی برای تأمین عدالت اجتماعی؛ شکستن انحصار رسانهای؛ تضمین آزادی شهروندان؛
۳- بهداشت و محیطزیست: وادارسازی تولیدکنندگان به تأمین قطعات (در مقابله با کهنگی تعمدی)؛ ممنوعسازی تجاریسازی مواد بستهبندی آلاینده (بطریهای پلاستکی و..)؛ مقابله با نفوذ لابراتورهای دارویی؛ ممنوعسازی محصولات دستکاریشدهٔ ژنتیکی (و کودهای سرطان آور و..)؛ بازصنعتیسازی کشور بهمنظور کاهش واردات و آلودگی؛
۴- ژئوپلتیک: خروج از ناتو؛ توقف غارت و مداخله سیاسی-نظامی در افریقا؛ منع مهاجرتهای فاقد امکان پذیریش و ادغام اجتماعی؛ احترام به معاهدهها و حقوق بینالملل.
❇️ توضیح: داشتن «جلیقهٔ زرد» شبنما، مانند چرخ زاپاس و جعبه کمکهای اولیه در صندوق عقب ماشینها برای مواقع خطر و ضرورت تعمیر ماشین در جادههای فرانسه اجباری است؛ لذا این جنبش که در اعتراض به گرانی سوخت و عوارض جادهها شروع شد، بشکل نمادین این سمبول را برگزیده است.
📌تصویر پیوست «منشور جلیقه زردها»می باشد.
#جلیقه_زرد
#دموکراسی_سلبی
#بحران_ساختاری
#اعتراض_راهگشا
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
Telegram
attach📎
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸پیرامون فوریت فاجعهها
🖋احسان شریعتی
🔸چگونه میتوان بهیاری واژهها به رویارویی با فوریتِ فاجعه شتافت؟
منظور از «فوریت»، اضطراری بودن موقعیتی است که در سطح ملی، منطقهای و بینالمللی در آن قرار داریم:
امواج توطئههای قدرتهای متخاصم از بیرون، و در داخل انواع اقدامات نیروهای «جهل و جور و جوع»، که خواسته و ناخواسته، به همسویی و حتی همدستی با بیگانگان علیه مردم و میهن خویش مشغولاند؛ و منظور از «فاجعه»، وخامت اخباری که هردم، نغزتر از نغزتر، از این باغ میرسد، و آخرینش، همین اختلاس اخیر از سلسله دستبردهای تاریخی به ثروت ملی.
فجیع فقط رخدادِ اینگونه واقعههای «متفرقه» نیست؛ بلکه مناسبات منظم یا نظام مناسباتی است که در پساپشت این پدیده، فاجعه را بهنحوی «سیستماتیک» بازتولید میکند.
🔹و فجیعتر از نفس حادثه، اینکه درست در همان هنگام که دستگاه قضا پیگیرِ پیگردِ فتنهٔ دگراندیشان سیاسی بود، و دلمشغول حبس و حصر نواندیشان، تلاشگران حقوق بشر-و-شهروند، و.. شیوع بیحجابی و ..؛ زنان و مردانی نیز بوده و هستند در حاشیهٔ امن مقامات کشوری و لشکری که فراسوی همهٔ جناحهای اصول یا اصلاح«طلب»، مشروطه یا سلطنت«طلب»، فقط «طلب»کار مردم بوده و هستند، یعنی جز به پُر کردن کیسهٔ خود از صندوق ملت و سپس ترجیح فرار بر قرار نمیاندیشیدهاند! دقیق نمیدانیم چند درصد از این موجودات در هر جناح و جبهه از حاکم و محکوم حضور مؤثر و نامرئی دارند. آنچه میدانیم اما اینست که مسئولیت حقوقی این پدیده با مسئولین قضایی و اقتصادی و اجتماعی ... نظم و وضع تاکنون موجود بوده و هست و خواهد بود.
🔸مناسبات سرمایهداری حاکم بر سرزمین ما تنها یک نظم استثمارگرانهٔ ساده نیست، بلکه بهلحاظ حقوقی، در بسیاری ابعاد و حوزهها، تا مرز تبهکاری پیش میرود!
🔹و اما مسئولیت اخلاقی نیروی آگاهی که وجدان اجتماعی را میسازد، کدامست؟ جز این که همین «اضطرار» اضطرابآور موقعیت بحرانی کنونی را چنان خطاب به وجدان عمومی خاطرنشان سازد که هر واژه یک «کلمه» شود (کلم: زخم، درد)، یعنی فریادی برخاسته از سرِ درد، و فراخوانی به خیزشی ملی و مردمی برای نجات میهن از اختاپوس فساد و تباهی!
🔸شرط نخست اجرای عدالت، شفافیّت و قضاوت از منظری فراسیاسی و فراجناحی به بازار آشفتهٔ مبادلات اقتصادی با خارج و نقش نظارت دولتی بر این داد-و-ستدهاست. بدون برنمودن همهٔ ابعاد «حقیقت» داوری در مورد اشخاص منتزع از روابط و مناسبات، استمرار بیعدالتی بهشکلهای دیگر است. ... که به فرمودهٔ حکیم سنایی: « هر کجا ظلم رخت افکنده است، مملکت را زبیخ پرکنده است ...» (در شرح « الْمُلْکُ یَبْقَى بِالْعَدْلِ مَعَ الْکُفْرِ وَ لَایَبْقَى الْجَوْرُ مَعَ الْإِیمَانِ!»)
#بحران_فساد
#حبس_دگراندیشان
#نجات_میهن
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🖋احسان شریعتی
🔸چگونه میتوان بهیاری واژهها به رویارویی با فوریتِ فاجعه شتافت؟
منظور از «فوریت»، اضطراری بودن موقعیتی است که در سطح ملی، منطقهای و بینالمللی در آن قرار داریم:
امواج توطئههای قدرتهای متخاصم از بیرون، و در داخل انواع اقدامات نیروهای «جهل و جور و جوع»، که خواسته و ناخواسته، به همسویی و حتی همدستی با بیگانگان علیه مردم و میهن خویش مشغولاند؛ و منظور از «فاجعه»، وخامت اخباری که هردم، نغزتر از نغزتر، از این باغ میرسد، و آخرینش، همین اختلاس اخیر از سلسله دستبردهای تاریخی به ثروت ملی.
فجیع فقط رخدادِ اینگونه واقعههای «متفرقه» نیست؛ بلکه مناسبات منظم یا نظام مناسباتی است که در پساپشت این پدیده، فاجعه را بهنحوی «سیستماتیک» بازتولید میکند.
🔹و فجیعتر از نفس حادثه، اینکه درست در همان هنگام که دستگاه قضا پیگیرِ پیگردِ فتنهٔ دگراندیشان سیاسی بود، و دلمشغول حبس و حصر نواندیشان، تلاشگران حقوق بشر-و-شهروند، و.. شیوع بیحجابی و ..؛ زنان و مردانی نیز بوده و هستند در حاشیهٔ امن مقامات کشوری و لشکری که فراسوی همهٔ جناحهای اصول یا اصلاح«طلب»، مشروطه یا سلطنت«طلب»، فقط «طلب»کار مردم بوده و هستند، یعنی جز به پُر کردن کیسهٔ خود از صندوق ملت و سپس ترجیح فرار بر قرار نمیاندیشیدهاند! دقیق نمیدانیم چند درصد از این موجودات در هر جناح و جبهه از حاکم و محکوم حضور مؤثر و نامرئی دارند. آنچه میدانیم اما اینست که مسئولیت حقوقی این پدیده با مسئولین قضایی و اقتصادی و اجتماعی ... نظم و وضع تاکنون موجود بوده و هست و خواهد بود.
🔸مناسبات سرمایهداری حاکم بر سرزمین ما تنها یک نظم استثمارگرانهٔ ساده نیست، بلکه بهلحاظ حقوقی، در بسیاری ابعاد و حوزهها، تا مرز تبهکاری پیش میرود!
🔹و اما مسئولیت اخلاقی نیروی آگاهی که وجدان اجتماعی را میسازد، کدامست؟ جز این که همین «اضطرار» اضطرابآور موقعیت بحرانی کنونی را چنان خطاب به وجدان عمومی خاطرنشان سازد که هر واژه یک «کلمه» شود (کلم: زخم، درد)، یعنی فریادی برخاسته از سرِ درد، و فراخوانی به خیزشی ملی و مردمی برای نجات میهن از اختاپوس فساد و تباهی!
🔸شرط نخست اجرای عدالت، شفافیّت و قضاوت از منظری فراسیاسی و فراجناحی به بازار آشفتهٔ مبادلات اقتصادی با خارج و نقش نظارت دولتی بر این داد-و-ستدهاست. بدون برنمودن همهٔ ابعاد «حقیقت» داوری در مورد اشخاص منتزع از روابط و مناسبات، استمرار بیعدالتی بهشکلهای دیگر است. ... که به فرمودهٔ حکیم سنایی: « هر کجا ظلم رخت افکنده است، مملکت را زبیخ پرکنده است ...» (در شرح « الْمُلْکُ یَبْقَى بِالْعَدْلِ مَعَ الْکُفْرِ وَ لَایَبْقَى الْجَوْرُ مَعَ الْإِیمَانِ!»)
#بحران_فساد
#حبس_دگراندیشان
#نجات_میهن
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸» از تمنای باران تا آمدن سیل ! «
🖋احسان شریعتی
🔸هنوز فضای دید-و-بازدیدها، شادباشها و نیکنوشتهای نوروزی تمام نشده، سال نو را با خبرهای بد سیل خانمانبرانداز و تسلیتگویی به هممیهنانمان آغاز میکنیم و نمیدانیم اين چه رازيست كه "بهار" به تعبیر شاعر، «هربار با عزای دل ما میآيد؟!» میگویند از پی یکدوره خشکسالی افراطی که بهقول زندهیاد بازرگان «برای باران دعا میکردیم، سیل آمد»، و مهمتر اینکه دوران «ترسالی» تفریطی فرارسیده است!
🔹فراتر از «خشمِ» طبیعت، که شاید به همان اندازهٔ «مهر» طبیعت بیمعنا باشد، خشم خدایی نیز در کار نیست، زیرا علاوه براینکه در جهانبینی ادیان توحیدی ابراهیمی، «عدل» صفت اصلی خداوند است، اصل عقلی «جهت کافی» نیز حکم میکند که هر چیز برای بودن دلیلی دارد. احتمال واقعی و دلیل علمی جاری شدن سیل آنرا قابل پیشبینی و پیشگیری ساخته است.
🔸آنچه «دلیل» ندارد «دلیری» انسانهاست در سبک اسکان و شیوهٔ شهر-و-راهسازیای که نتیجهاش را هر روز بهصورتی پیاپی میبینیم:
تخریب جنگلها و دستکاری موانع طبیعی، جادهسازی در مسیلها، ساخت-و-سازهای بیرویه در جوار رودها، و ... به این ترتیب، مسئول چگونگی واکنش به خشک-و-ترسالی «طبیعی» نه خدا که انسان، و بهشکل خاص «مسئولین» امور زیرساختی اند! مسئولیتِ مسئولین اما بهمعنای معاف بودن ما و مردم از الزامِ پاسخگویی نسبت به سرنوشت و زیست مشترکی که در آن خشک و تر با هم میسوزند، نیست.
🔹نخستین گام در راه انجام وظیفهٔ اخلاقی و مدنی، کسب خودآگاهی لازم، همراه با تغییری بنیادین در بینش و منش است، نوعی آگاهی معطوف به نجات و رهایی از تهدیدات طبیعی، زیرساختهای زیستی معیوب و نابخردانهٔ گذشته، سیاستگذاریهای کلان اجتماعی-اقتصادی تبهکارانه، اگرچه در پوشِ آزادی و سازندگی و توسعه و عمران و...
از شهادت تراژیک آنتیگونهٔ سوفوکل تا حماسهٔ گواهیبخشی زینب، با دو گونه مذهب مواجهیم که یکی مبلغ اخلاقی است انسانی، اما برخاسته از ناموس هستی و امرِ قدسی یا ارادهٔ خدایی و سیر طبیعی امور (دفاع از حقوق طبیعی و شرعی برادری قربانی)، و دیگر ارادهای که بهنام تقدس دینی، مدافع خوی زیادهطلب انسانی، سلطهٔ خودکامهٔ سیاسی و نظم موجود و حاکم اجتماعی است. انسان این «غریبترین آشنا»ی عالم هستی، میتواند با خشونت خود عامدانه علیه حدود طبیعی تجاوز کند (hybris)، اما نمیتواند بههنگام بازخورد و خسارت، تقصیر در مسئولیت خویش را به گردن خشم طبیعت بیاندازد.
🔸زیرا تا بدانجا که به انسان بستگی دارد (و شاید بخش کوچکتر امور)، او مسئول یافتن «اعتدال» میان دو حد افراط-و-تفریط است. این مفهوم و معیار را که ریشه در «عدل» دارد، را متاسفانه «اعتدالیون» سیاستپیشه مسخ کردهاند؛ چنانکه معنای (قرآنی) «وسط» را از «میانهٔ میدان»داری به «وسط لحاف خُسبیدن» تقلیل دادهاند.
🔹خلاصهٔ کلام، تا بدانجا که به انسان بستگی دارد، او مسئول کار و کمکاری خویش است و حتی مسئول «مسئولین» خود! چه، به بیان سعدی: باران که در لطافت طبعش خلاف نیست، در باغ لاله روید و در شورهبوم خس !
🔸در این لحظه اما، بیش از هرگونه حسابرسی، نیازمند همدردی و همبستگی ملی برای رویارویی با بحرانیم .
#همبستگی_ملی
#بحران
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🖋احسان شریعتی
🔸هنوز فضای دید-و-بازدیدها، شادباشها و نیکنوشتهای نوروزی تمام نشده، سال نو را با خبرهای بد سیل خانمانبرانداز و تسلیتگویی به هممیهنانمان آغاز میکنیم و نمیدانیم اين چه رازيست كه "بهار" به تعبیر شاعر، «هربار با عزای دل ما میآيد؟!» میگویند از پی یکدوره خشکسالی افراطی که بهقول زندهیاد بازرگان «برای باران دعا میکردیم، سیل آمد»، و مهمتر اینکه دوران «ترسالی» تفریطی فرارسیده است!
🔹فراتر از «خشمِ» طبیعت، که شاید به همان اندازهٔ «مهر» طبیعت بیمعنا باشد، خشم خدایی نیز در کار نیست، زیرا علاوه براینکه در جهانبینی ادیان توحیدی ابراهیمی، «عدل» صفت اصلی خداوند است، اصل عقلی «جهت کافی» نیز حکم میکند که هر چیز برای بودن دلیلی دارد. احتمال واقعی و دلیل علمی جاری شدن سیل آنرا قابل پیشبینی و پیشگیری ساخته است.
🔸آنچه «دلیل» ندارد «دلیری» انسانهاست در سبک اسکان و شیوهٔ شهر-و-راهسازیای که نتیجهاش را هر روز بهصورتی پیاپی میبینیم:
تخریب جنگلها و دستکاری موانع طبیعی، جادهسازی در مسیلها، ساخت-و-سازهای بیرویه در جوار رودها، و ... به این ترتیب، مسئول چگونگی واکنش به خشک-و-ترسالی «طبیعی» نه خدا که انسان، و بهشکل خاص «مسئولین» امور زیرساختی اند! مسئولیتِ مسئولین اما بهمعنای معاف بودن ما و مردم از الزامِ پاسخگویی نسبت به سرنوشت و زیست مشترکی که در آن خشک و تر با هم میسوزند، نیست.
🔹نخستین گام در راه انجام وظیفهٔ اخلاقی و مدنی، کسب خودآگاهی لازم، همراه با تغییری بنیادین در بینش و منش است، نوعی آگاهی معطوف به نجات و رهایی از تهدیدات طبیعی، زیرساختهای زیستی معیوب و نابخردانهٔ گذشته، سیاستگذاریهای کلان اجتماعی-اقتصادی تبهکارانه، اگرچه در پوشِ آزادی و سازندگی و توسعه و عمران و...
از شهادت تراژیک آنتیگونهٔ سوفوکل تا حماسهٔ گواهیبخشی زینب، با دو گونه مذهب مواجهیم که یکی مبلغ اخلاقی است انسانی، اما برخاسته از ناموس هستی و امرِ قدسی یا ارادهٔ خدایی و سیر طبیعی امور (دفاع از حقوق طبیعی و شرعی برادری قربانی)، و دیگر ارادهای که بهنام تقدس دینی، مدافع خوی زیادهطلب انسانی، سلطهٔ خودکامهٔ سیاسی و نظم موجود و حاکم اجتماعی است. انسان این «غریبترین آشنا»ی عالم هستی، میتواند با خشونت خود عامدانه علیه حدود طبیعی تجاوز کند (hybris)، اما نمیتواند بههنگام بازخورد و خسارت، تقصیر در مسئولیت خویش را به گردن خشم طبیعت بیاندازد.
🔸زیرا تا بدانجا که به انسان بستگی دارد (و شاید بخش کوچکتر امور)، او مسئول یافتن «اعتدال» میان دو حد افراط-و-تفریط است. این مفهوم و معیار را که ریشه در «عدل» دارد، را متاسفانه «اعتدالیون» سیاستپیشه مسخ کردهاند؛ چنانکه معنای (قرآنی) «وسط» را از «میانهٔ میدان»داری به «وسط لحاف خُسبیدن» تقلیل دادهاند.
🔹خلاصهٔ کلام، تا بدانجا که به انسان بستگی دارد، او مسئول کار و کمکاری خویش است و حتی مسئول «مسئولین» خود! چه، به بیان سعدی: باران که در لطافت طبعش خلاف نیست، در باغ لاله روید و در شورهبوم خس !
🔸در این لحظه اما، بیش از هرگونه حسابرسی، نیازمند همدردی و همبستگی ملی برای رویارویی با بحرانیم .
#همبستگی_ملی
#بحران
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
Telegram
attach📎
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸«درنگ»
🖋 احسان شریعتی
🔹نبضِ تحول امور در ایران و منطقهٔ خاورمیانه بهکُندی میزند. ضربآهنگِ سیر رخدادها با نوعی تعلیق و درنگ در همهٔ سپهرها همراه است. گویی همه چیز با تأخیر پیش میرود. سمت-وسوی رویدادهای پیاپی اخیر، از عالم سیاست و دیپلماسی گرفته تا دنیای اقتصاد و معیشت، «چشم اندازِ» حل مسئلههای متنوع و افقِ برونرفت از مشکلات مبتلابه را نشان نمیدهد. و ما این موقعیت مبهم و شبههآلود را در حالی میزییم که «بحران»های درهم تنیده در اوج خود قرار گرفتهاند.
🔸فهم معنا و ارايهٔ تعریفی برای مفهوم «بحران» (پیش از توضیح چرایی و چگونگی بروز آن)، میتواند به یافتن و گشودن «سرنخ گره»، در رویارویی بحرانهای تو-در-توی کنونی (اعم از سیاسی-اقتصادی، و اجتماعی-فرهنگی)، یاری رساند.
🔹«بحران» (Crise) نام مرحلهای از فرایند تکامل یک واقعیت یا فکر است که مهمترین شاخصهٔ آن برهمخوردن تعادل و تناسب تاکنونی یک موقعیت بهگونهای باشد که از تغییر-و-تحولی در راه خبر دهد و، در فرگشت آن پدیده، لحظهٔ تعیینکننده و سرنوشتسازی بهشمارآید («تصمیم»Krisis :). این لحظهٔ تصمیمساز همان فاز حادِ (سنجشگرانه-Critical) بحران است که نشانگر ورود به آستانهٔ مرحلهٔ تازهٔ دیگر و گسستی با گذشته است.
و اما پرسش در اینجاست که این لحظهٔ بحرانی تعیینکننده که بنابه تعریف میبایست بهسرعت و پُرشتاب بگذرد، چرا این قدر دیر و کند و با توقف و تعلیق میگذرد؟
🔸از دلایل کش آمدن و کُندی پیشرفتِ این لحظه یا «دیرند» (Durée نزد برگسون)، به گمان ما، فواید حاصل از چنین موقعیتی برای اهداف و منافع قدرتهای مسلط بر جهان و منطقه است. هدف و نفع این قدرتها در حل قاطع و منطقی هیچ مسئلهای، اعم از استقرار صلح یا جنگ، توسعه یا قهقرا، آزادی یا سرکوب، و..، نیست، بلکه در بازی با ابهام ناشی از شرایط تعلیق و توقف و تداوم همین لحظهٔ بحرانی، بهمنظور اعمال قدرت و بهمثابهٔ مؤثرترین ابزار فشار است. اگر شدت و فوریتِ خصومت و دشمنی، وخامت و خطرِ مرگ و زندگی نباشد، چرخ تولید-و-توزیع تسلیحات از کار بازمیماند و تجارت سودآور جنگ از رونق میافتد. بنابراین مهمتر از خود جنگ تداوم شرایط جنگی مرزی یا سیاست استمرار ابهام و تعلیق در حالت «نه جنگ و نه صلح» است.
🔹ممکن است برخی از مسئولان سیاست خارجی و دیپلماسی، همین وضعیت «درنگ» را برای «خریدن زمان» و یافتن «فرجی از اين ستون به آن ستون» مناسب تشخیص داده باشند. روند تاکنونی بحرانها (بویژه بحران معیشتی-اقتصادی)، اما نشان میدهد که تداوم این وضعیت فرساینده و کاهنده، بیش از حاکمیت به ضرر ملت و میهن ما در کلیت آن، و نیز همهٔ مردمان ساکن این سرزمینها و خطهٔ جغرافیایی خاورمیانه است. در صورت تداوم این بحران و در شرایط کاذب و شبههآلود نه جنگ و نه صلح، ما هر روز فقیرتر خواهیم شد و به بهانهٔ ضرورت حفظ امنیت، دایرهٔ آزادیها و حقوق شهروندی-و-بشریمان محدودتر خواهد گشت.
🔸هم از اینرو، وظیفهٔ اخلاقی و سیاسی نیروی آگاهیبخش روشنفکران ملی و مردمی، شبههزدایی از این وضعیت است با نشان دادن (و به کرسی نشاندن) این گفتمان و روایت از حقیقت که در لحظهٔ تصمیم بر سر مرگ و زندگی، یا زندگی سرشار از سلامت و سعادت را میبایست انتخاب کرد و یا مرگ خوب و خوشبختانه (عاری از درد و درماندگی)، شرافتمندانه و در شأن انسان را. این هر دو حال و گزینه قطعا از رفتن به حالت کُما و استمرار زندگی گیاهی بهتر و ارجح خواهد بود.
🔹«اصولگرایانی» که حاضر به استقبال نبرد مرگ و زندگی نباشند، همچون «اصلاحطلبانی» اند که در وفای به وعدههای انتخاباتی خویش تعلل بورزند: نه تکلیف جنگ و صلح را برای جامعه و جهان روشن میسازند و نه راهحل و برون رفت از بحرانهای تو-در-توی رویارو را (در سایه-روشن تصلب اقتدارگرایانه و نهادین نظام و تغییر-و-تحولخواهی مطالبهمحور مدنی) نشان میدهند.
🔸همین چند روز پیش که به مزار شهدای سی تیر رفته بودیم باز دیدیم که سنگ یادبود آن رخداد همچنان شکسته است و محوطهٔ تاریخی مزار شهدا همچنان به حال خود وانهاده و رها شده است. و این وضع در شرایطی است که «شورای شهر» را اصلاحطلبان نمایندگی میکنند و ظاهرا سازمان «اوقاف» را مانع دانند و یا مایل به بازسازی این قرارگاه و سایت تاریخی و نمادین شأن ملی ما نمی یابند! و این نمونهٔ کوچکی است از همان وضعیت حاد و بحرانی «درنگ» در تحقق وعدهها..، و بهنمونههای بزرگتر آن در ابعادی چشمگیرترخواهیم پرداخت.
#ایران
#بحران
#سازمان_اوقاف
#شورای_اصلاح_طلبان
#درنگ
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅@Dr_ehsanshariati
📸بنای یادبود درهم شکسته قیام ملی سیتیر، عکس مربوط در ۶۷مین سالگرد سی تیر (۱۳۹۸)
🖋 احسان شریعتی
🔹نبضِ تحول امور در ایران و منطقهٔ خاورمیانه بهکُندی میزند. ضربآهنگِ سیر رخدادها با نوعی تعلیق و درنگ در همهٔ سپهرها همراه است. گویی همه چیز با تأخیر پیش میرود. سمت-وسوی رویدادهای پیاپی اخیر، از عالم سیاست و دیپلماسی گرفته تا دنیای اقتصاد و معیشت، «چشم اندازِ» حل مسئلههای متنوع و افقِ برونرفت از مشکلات مبتلابه را نشان نمیدهد. و ما این موقعیت مبهم و شبههآلود را در حالی میزییم که «بحران»های درهم تنیده در اوج خود قرار گرفتهاند.
🔸فهم معنا و ارايهٔ تعریفی برای مفهوم «بحران» (پیش از توضیح چرایی و چگونگی بروز آن)، میتواند به یافتن و گشودن «سرنخ گره»، در رویارویی بحرانهای تو-در-توی کنونی (اعم از سیاسی-اقتصادی، و اجتماعی-فرهنگی)، یاری رساند.
🔹«بحران» (Crise) نام مرحلهای از فرایند تکامل یک واقعیت یا فکر است که مهمترین شاخصهٔ آن برهمخوردن تعادل و تناسب تاکنونی یک موقعیت بهگونهای باشد که از تغییر-و-تحولی در راه خبر دهد و، در فرگشت آن پدیده، لحظهٔ تعیینکننده و سرنوشتسازی بهشمارآید («تصمیم»Krisis :). این لحظهٔ تصمیمساز همان فاز حادِ (سنجشگرانه-Critical) بحران است که نشانگر ورود به آستانهٔ مرحلهٔ تازهٔ دیگر و گسستی با گذشته است.
و اما پرسش در اینجاست که این لحظهٔ بحرانی تعیینکننده که بنابه تعریف میبایست بهسرعت و پُرشتاب بگذرد، چرا این قدر دیر و کند و با توقف و تعلیق میگذرد؟
🔸از دلایل کش آمدن و کُندی پیشرفتِ این لحظه یا «دیرند» (Durée نزد برگسون)، به گمان ما، فواید حاصل از چنین موقعیتی برای اهداف و منافع قدرتهای مسلط بر جهان و منطقه است. هدف و نفع این قدرتها در حل قاطع و منطقی هیچ مسئلهای، اعم از استقرار صلح یا جنگ، توسعه یا قهقرا، آزادی یا سرکوب، و..، نیست، بلکه در بازی با ابهام ناشی از شرایط تعلیق و توقف و تداوم همین لحظهٔ بحرانی، بهمنظور اعمال قدرت و بهمثابهٔ مؤثرترین ابزار فشار است. اگر شدت و فوریتِ خصومت و دشمنی، وخامت و خطرِ مرگ و زندگی نباشد، چرخ تولید-و-توزیع تسلیحات از کار بازمیماند و تجارت سودآور جنگ از رونق میافتد. بنابراین مهمتر از خود جنگ تداوم شرایط جنگی مرزی یا سیاست استمرار ابهام و تعلیق در حالت «نه جنگ و نه صلح» است.
🔹ممکن است برخی از مسئولان سیاست خارجی و دیپلماسی، همین وضعیت «درنگ» را برای «خریدن زمان» و یافتن «فرجی از اين ستون به آن ستون» مناسب تشخیص داده باشند. روند تاکنونی بحرانها (بویژه بحران معیشتی-اقتصادی)، اما نشان میدهد که تداوم این وضعیت فرساینده و کاهنده، بیش از حاکمیت به ضرر ملت و میهن ما در کلیت آن، و نیز همهٔ مردمان ساکن این سرزمینها و خطهٔ جغرافیایی خاورمیانه است. در صورت تداوم این بحران و در شرایط کاذب و شبههآلود نه جنگ و نه صلح، ما هر روز فقیرتر خواهیم شد و به بهانهٔ ضرورت حفظ امنیت، دایرهٔ آزادیها و حقوق شهروندی-و-بشریمان محدودتر خواهد گشت.
🔸هم از اینرو، وظیفهٔ اخلاقی و سیاسی نیروی آگاهیبخش روشنفکران ملی و مردمی، شبههزدایی از این وضعیت است با نشان دادن (و به کرسی نشاندن) این گفتمان و روایت از حقیقت که در لحظهٔ تصمیم بر سر مرگ و زندگی، یا زندگی سرشار از سلامت و سعادت را میبایست انتخاب کرد و یا مرگ خوب و خوشبختانه (عاری از درد و درماندگی)، شرافتمندانه و در شأن انسان را. این هر دو حال و گزینه قطعا از رفتن به حالت کُما و استمرار زندگی گیاهی بهتر و ارجح خواهد بود.
🔹«اصولگرایانی» که حاضر به استقبال نبرد مرگ و زندگی نباشند، همچون «اصلاحطلبانی» اند که در وفای به وعدههای انتخاباتی خویش تعلل بورزند: نه تکلیف جنگ و صلح را برای جامعه و جهان روشن میسازند و نه راهحل و برون رفت از بحرانهای تو-در-توی رویارو را (در سایه-روشن تصلب اقتدارگرایانه و نهادین نظام و تغییر-و-تحولخواهی مطالبهمحور مدنی) نشان میدهند.
🔸همین چند روز پیش که به مزار شهدای سی تیر رفته بودیم باز دیدیم که سنگ یادبود آن رخداد همچنان شکسته است و محوطهٔ تاریخی مزار شهدا همچنان به حال خود وانهاده و رها شده است. و این وضع در شرایطی است که «شورای شهر» را اصلاحطلبان نمایندگی میکنند و ظاهرا سازمان «اوقاف» را مانع دانند و یا مایل به بازسازی این قرارگاه و سایت تاریخی و نمادین شأن ملی ما نمی یابند! و این نمونهٔ کوچکی است از همان وضعیت حاد و بحرانی «درنگ» در تحقق وعدهها..، و بهنمونههای بزرگتر آن در ابعادی چشمگیرترخواهیم پرداخت.
#ایران
#بحران
#سازمان_اوقاف
#شورای_اصلاح_طلبان
#درنگ
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅@Dr_ehsanshariati
📸بنای یادبود درهم شکسته قیام ملی سیتیر، عکس مربوط در ۶۷مین سالگرد سی تیر (۱۳۹۸)
Telegram
attach📎
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸درخواست آزادی موقت و مرخصی همگانی زندانیان سیاسی و نظارت و رعایت اصول بهداشت و سلامت برای عموم زندانیان
🖋احسان شریعتی
🔸با توجه به توصیه مؤکد مسئولین بهداشت کشور مبنی بر پرهیز از هرگونه تجمع در این ایام اوجگیری سرایت ویروس، معضل بزرگی که میتواند به فاجعهٔ انسانی گستردهای بیانجامد، وضعیت بحرانی زندانهای کشور است. ابتداییترین حقوق انسانی زندانیان که حق حیات و حداقل سلامت باشد چگونه میتواند در این شرایط تضمین شود؟
در این میان، موقعیت زندانیان سیاسی-عقیدتی (موسوم به «امنیتی»)، از بقیهٔ زندانیان «جرایم عادی» بهلحاظ وجدانی و اخلاقی بغرنجتر، تألّم و تأملبرانگیزتر است. به این دلیل سادهٔ حقوقی که نقد، مخالفت، و دگراندیشی سیاسی و اعتقادی در حق و در قانون، جرم نیست، و ظنّ و احتمال به خطر افتادن امنیت اتهامی است که باید بهشکل قانونی تعریف، و سپس احراز و اثبات شود. در همه حال، و برغم احکام جاری طویل و سنگین محیرالعقول، محکومان و زندانیان سیاسی در سالهای گذشته از امکاناتی چون تعلیق حکم (با وثیقه یا بهدلایل سلامتی و..)، و مرخصی موقت برخوردار بودهاند. بنا به همین سنت، در شرایط ضرورت و عسرت بحران کنونی و تهدید جان و سلامت زندانیان، عقل و عرف مدنی، شرع و اخلاق دینی حُکم میکند که کلیهٔ زندانیان تا زمان اطمینان از تأمین امنیت جانی و سلامت جسمی، نزد خانوادههایشان به مرخصی بیآیند. آیا این درخواست و مطالبهٔ اقلّی طبیعیترین و معقولترین حق انسانی ( استیفای حق النّاس) زندانیان موسوم به «زندانی وجدان و عقیده» در جهان نیست؟ و مگرنه که «کل ما حکم به الشرع حکم به العقل»؟ و در غیراینصورت مسئولیت فراگیری این بیماری مهلک متوجه که خواهد بود؟
#بحران
#آزادی
#زندانیان_سیاسی
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
📸تصویر :آزادسازي زندانها زمان انقلاب.
🖋احسان شریعتی
🔸با توجه به توصیه مؤکد مسئولین بهداشت کشور مبنی بر پرهیز از هرگونه تجمع در این ایام اوجگیری سرایت ویروس، معضل بزرگی که میتواند به فاجعهٔ انسانی گستردهای بیانجامد، وضعیت بحرانی زندانهای کشور است. ابتداییترین حقوق انسانی زندانیان که حق حیات و حداقل سلامت باشد چگونه میتواند در این شرایط تضمین شود؟
در این میان، موقعیت زندانیان سیاسی-عقیدتی (موسوم به «امنیتی»)، از بقیهٔ زندانیان «جرایم عادی» بهلحاظ وجدانی و اخلاقی بغرنجتر، تألّم و تأملبرانگیزتر است. به این دلیل سادهٔ حقوقی که نقد، مخالفت، و دگراندیشی سیاسی و اعتقادی در حق و در قانون، جرم نیست، و ظنّ و احتمال به خطر افتادن امنیت اتهامی است که باید بهشکل قانونی تعریف، و سپس احراز و اثبات شود. در همه حال، و برغم احکام جاری طویل و سنگین محیرالعقول، محکومان و زندانیان سیاسی در سالهای گذشته از امکاناتی چون تعلیق حکم (با وثیقه یا بهدلایل سلامتی و..)، و مرخصی موقت برخوردار بودهاند. بنا به همین سنت، در شرایط ضرورت و عسرت بحران کنونی و تهدید جان و سلامت زندانیان، عقل و عرف مدنی، شرع و اخلاق دینی حُکم میکند که کلیهٔ زندانیان تا زمان اطمینان از تأمین امنیت جانی و سلامت جسمی، نزد خانوادههایشان به مرخصی بیآیند. آیا این درخواست و مطالبهٔ اقلّی طبیعیترین و معقولترین حق انسانی ( استیفای حق النّاس) زندانیان موسوم به «زندانی وجدان و عقیده» در جهان نیست؟ و مگرنه که «کل ما حکم به الشرع حکم به العقل»؟ و در غیراینصورت مسئولیت فراگیری این بیماری مهلک متوجه که خواهد بود؟
#بحران
#آزادی
#زندانیان_سیاسی
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
📸تصویر :آزادسازي زندانها زمان انقلاب.
Forwarded from بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔸🔆یادمان زاد روز علی شریعتی
🎙فایل صوتی سخنان محمد رحیمی
🔷🔆بحران امروز و سوسیالیسم دموکراتیک شریعتی
#سوسیالیسم
#عدالت
#بحران_امروز
#دموکراتیک
#عدالت_اجتماعی
#هشتاد_هفتمین_سالگرد_تولد_شمع
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
🎙فایل صوتی سخنان محمد رحیمی
🔷🔆بحران امروز و سوسیالیسم دموکراتیک شریعتی
#سوسیالیسم
#عدالت
#بحران_امروز
#دموکراتیک
#عدالت_اجتماعی
#هشتاد_هفتمین_سالگرد_تولد_شمع
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
Forwarded from ایران فردا
🔴 بی عملی اجتماعی و بن بست سوژه ایرانی
📙 (چرا جامعه ایرانی باید ژیژک بخواند)
🔶 شهریار پاک نیا
@iranfardamag
📙 به بهانه معرفی کتاب (هراس جهانی؛ کووید 19 جهان را می لرزاند؛ ظهور دوباره کمونیسم در جهان پساکرونایی) نویسنده: اسلاوُی ژیژک ؛ مترجم: شهریارپاک نیا؛ ویراستار: بیژن عبدالکریمی.
🔷 وضعیت پروبلماتیک فلسفه زندگی: هر ایرانی در هر سطح و قشر و پایگاهی باور دارد که هستی زیستی ،اجتماعی،سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ایرانیان به اشکال گوناگون ودر سطوح مختلف دچار وضعیتی پروبلماتیک است.به لیست بحران های کشور که حتی در جلسات و سیمینارها و مجامع عمومی رسمی مطرح میشود نگاهی بیندازید: بحران منابع(آب، زمین، خاک، محیط زیست و...)، بحران مدیریت و ناکارآمدی سازمانی،بحران در نظام دولت و فساد سیستماتیک ، بحران اقتصاد و مدیریت مالی و برنامه ریزی، بحران در آموزش و تربیت، بحران در نظام خانواده، عشق و ازدواج، و حتی بحران عظیم تر در ساختار روانی فرد،بحران اعتماد در درون جامعه و بین حاکمیت و جامعه، بحران هویت،بحران سلامت و موارد بسیار دیگر.
🔻 بر خلاف اینکه وضعیت توسعه نیافتگی کشور با کمک بحران های ریز و درشت قابل توضیح می باشد، به نظر می رسد ابر بحران ایران بحران فکری وفلسفی است. عمده ترین مشکل نوع انسان از فرد، تا جامعه و نهادهای اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و دولت و نظامات و سازمان ها و نهادهای بین المللی، به هدفمندی/بی هدفی ومعناداری/بی معنایی کارکرد این نظامات بازمی گردد که هماناپرسشی فلسفی است
🔻انسان در تعارض با کار و اهداف خویش و ناسازگاری های روانی و پریشان حالی و سرگشتگی، قبل از آنکه مسئله ای روانشناختی باشد نوعی مواجهه فلسفی است چر اکه انسان در نسبت با روان خویش و با محیط پیرامون و شرایط مادی دچار تشتت و بی هدفی است و این بی هدفی در پرسش اساسی از معنای زندگی و تنظیم اهدافش که نیاز به تعمق فلسفی دارد قابل حل می باشد. اینکه می بینید هزاران تکنیک روانشناسی موفقیت و مثبت اندیشی و نحوه فعالسازی جسم و روان و قوانین انرژی بخشی میان مایه،دست اندر کارند( به تیراژ این گونه کتاب ها در کشور مان نظری بیاندازید) تا بحران هماهنگی روانی و موفقیت و دستیابی انسان به اهدافش را رقم بزنند حکایت از سرگشتگی در اهداف و چیستی و معنا یا بی معنایی کلی تری دارد که همانا بحران عمیق فلسفی اندیشی است.
🔻چه بسیارند افرادی که در سازمانها و دستگاههای مختلف کار می کنند و هیچ پیوندی با اهداف و سازمان کار خود ندارند و چه سازمان ها و نهادهایی که در کلیت هدفمندی یک سیستم کلان تر، در بی هدفی گنگی غوطه ورند. بین انسان و سازمان و فعالیت و اهداف آن انسجام عمیق معنایی وجود ندارد اما نظام کارشناسی سعی دارد تا ناکارآمدی و بازدهی را با مدیریت بهبود و بازمهندسی و اصلاح مجدد سیستمها رفع و رجوع کند در حالیکه مشکل اساسی، چیستی آن فعالیت و ماهیت آن کارایی و یا کارآمدی است و اینکه چه نتائجی را تاکنون برای انسان و جامعه انسانی در بر داشته و یا خواهد داشت و آیا به نوعی در خدمت نیروهای پنهان سلطه است و یا در خدمت بالندگی جامعه.
🔻 امروزه آمارها و شاخص ها و استانداردها، معیاری برای سنجش میزان خوشبختی انسان نیست، معنای حقیقی توسعه، معنایی به واقع فلسفی است که شکوفایی ابعاد انسانی را بهمراه داشته باشد بنابراین بحران عمیق،عدم نگاه هلیستیک(کلیت گرا) به پدیده هاست.اما در عرصه زیست ایرانی با کلیتی پاره پاره مواجهیم.پدیده ها و مسائل در جزایری منفک از همدیگر و تحت غالبیت نگاه بخشی و بدور از شناخت «نظام مسئله ای» مورد توجه قرار می گیرند و ماهیت و چیستی و هدفمندی و معنای آنها دریک منظومه معنا بخش، تیره و تار است.(زوائد، حجم عظیمی از زندگی ما را در حوزه های فردی و اجتماعی و سیاسی و دولت، به خود اختصاص داده است، ما درمحاصره انباشت قوانین وفعالیت ها و وظائف و بوروکراسی زائد گرفتار مانده ایم، اغتشاش و تشتت در فعالیت های روزانه و سردرگمی ناشی از اولویت بندی اهداف اساسی در حوزه های شخصی تا زوائد دولت حجیم ناکارآمد بعنوان بار بی رحم سترگ بر دوش جامعه،گرچه به ظاهر حکایت از غیاب ترتیبات علمی دارد اما به شکلی اولی اساسا نوعی تأخر فلسفی و اندیشگی است).
🔻میبینیم که بحران فلسفه چگونه زیست جهان ما را تحت تأثیر خویش دارد. این است که ژیژک فیلسوف زندگی قابل تحسینی است ،در لایه های زیرین زندگی روزمره سرک می کشد و به تمامی رویدادها و ووقایع و سیاست امروز جهان واکنش نشان می دهد . در جزئیات دقیق غور می کند وآنگاه در یک طرح کلان، پدیده ها را به لحاظ هستی شناسی مورد واکاوی اساسی قرار می دهد و آن پروبلماتیک را در ساحت فلسفه و معنای زندگی تفسیر می نماید.
ادامه در لینک زیر :
https://bit.ly/381JOs4
#کووید_19
#بحران_کرونا
#اسلاوی_ژیژک
#جهان_پساکرونا
#بیژن_عبدالکریمی
https://t.me/iranfardamag
📙 (چرا جامعه ایرانی باید ژیژک بخواند)
🔶 شهریار پاک نیا
@iranfardamag
📙 به بهانه معرفی کتاب (هراس جهانی؛ کووید 19 جهان را می لرزاند؛ ظهور دوباره کمونیسم در جهان پساکرونایی) نویسنده: اسلاوُی ژیژک ؛ مترجم: شهریارپاک نیا؛ ویراستار: بیژن عبدالکریمی.
🔷 وضعیت پروبلماتیک فلسفه زندگی: هر ایرانی در هر سطح و قشر و پایگاهی باور دارد که هستی زیستی ،اجتماعی،سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ایرانیان به اشکال گوناگون ودر سطوح مختلف دچار وضعیتی پروبلماتیک است.به لیست بحران های کشور که حتی در جلسات و سیمینارها و مجامع عمومی رسمی مطرح میشود نگاهی بیندازید: بحران منابع(آب، زمین، خاک، محیط زیست و...)، بحران مدیریت و ناکارآمدی سازمانی،بحران در نظام دولت و فساد سیستماتیک ، بحران اقتصاد و مدیریت مالی و برنامه ریزی، بحران در آموزش و تربیت، بحران در نظام خانواده، عشق و ازدواج، و حتی بحران عظیم تر در ساختار روانی فرد،بحران اعتماد در درون جامعه و بین حاکمیت و جامعه، بحران هویت،بحران سلامت و موارد بسیار دیگر.
🔻 بر خلاف اینکه وضعیت توسعه نیافتگی کشور با کمک بحران های ریز و درشت قابل توضیح می باشد، به نظر می رسد ابر بحران ایران بحران فکری وفلسفی است. عمده ترین مشکل نوع انسان از فرد، تا جامعه و نهادهای اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و دولت و نظامات و سازمان ها و نهادهای بین المللی، به هدفمندی/بی هدفی ومعناداری/بی معنایی کارکرد این نظامات بازمی گردد که هماناپرسشی فلسفی است
🔻انسان در تعارض با کار و اهداف خویش و ناسازگاری های روانی و پریشان حالی و سرگشتگی، قبل از آنکه مسئله ای روانشناختی باشد نوعی مواجهه فلسفی است چر اکه انسان در نسبت با روان خویش و با محیط پیرامون و شرایط مادی دچار تشتت و بی هدفی است و این بی هدفی در پرسش اساسی از معنای زندگی و تنظیم اهدافش که نیاز به تعمق فلسفی دارد قابل حل می باشد. اینکه می بینید هزاران تکنیک روانشناسی موفقیت و مثبت اندیشی و نحوه فعالسازی جسم و روان و قوانین انرژی بخشی میان مایه،دست اندر کارند( به تیراژ این گونه کتاب ها در کشور مان نظری بیاندازید) تا بحران هماهنگی روانی و موفقیت و دستیابی انسان به اهدافش را رقم بزنند حکایت از سرگشتگی در اهداف و چیستی و معنا یا بی معنایی کلی تری دارد که همانا بحران عمیق فلسفی اندیشی است.
🔻چه بسیارند افرادی که در سازمانها و دستگاههای مختلف کار می کنند و هیچ پیوندی با اهداف و سازمان کار خود ندارند و چه سازمان ها و نهادهایی که در کلیت هدفمندی یک سیستم کلان تر، در بی هدفی گنگی غوطه ورند. بین انسان و سازمان و فعالیت و اهداف آن انسجام عمیق معنایی وجود ندارد اما نظام کارشناسی سعی دارد تا ناکارآمدی و بازدهی را با مدیریت بهبود و بازمهندسی و اصلاح مجدد سیستمها رفع و رجوع کند در حالیکه مشکل اساسی، چیستی آن فعالیت و ماهیت آن کارایی و یا کارآمدی است و اینکه چه نتائجی را تاکنون برای انسان و جامعه انسانی در بر داشته و یا خواهد داشت و آیا به نوعی در خدمت نیروهای پنهان سلطه است و یا در خدمت بالندگی جامعه.
🔻 امروزه آمارها و شاخص ها و استانداردها، معیاری برای سنجش میزان خوشبختی انسان نیست، معنای حقیقی توسعه، معنایی به واقع فلسفی است که شکوفایی ابعاد انسانی را بهمراه داشته باشد بنابراین بحران عمیق،عدم نگاه هلیستیک(کلیت گرا) به پدیده هاست.اما در عرصه زیست ایرانی با کلیتی پاره پاره مواجهیم.پدیده ها و مسائل در جزایری منفک از همدیگر و تحت غالبیت نگاه بخشی و بدور از شناخت «نظام مسئله ای» مورد توجه قرار می گیرند و ماهیت و چیستی و هدفمندی و معنای آنها دریک منظومه معنا بخش، تیره و تار است.(زوائد، حجم عظیمی از زندگی ما را در حوزه های فردی و اجتماعی و سیاسی و دولت، به خود اختصاص داده است، ما درمحاصره انباشت قوانین وفعالیت ها و وظائف و بوروکراسی زائد گرفتار مانده ایم، اغتشاش و تشتت در فعالیت های روزانه و سردرگمی ناشی از اولویت بندی اهداف اساسی در حوزه های شخصی تا زوائد دولت حجیم ناکارآمد بعنوان بار بی رحم سترگ بر دوش جامعه،گرچه به ظاهر حکایت از غیاب ترتیبات علمی دارد اما به شکلی اولی اساسا نوعی تأخر فلسفی و اندیشگی است).
🔻میبینیم که بحران فلسفه چگونه زیست جهان ما را تحت تأثیر خویش دارد. این است که ژیژک فیلسوف زندگی قابل تحسینی است ،در لایه های زیرین زندگی روزمره سرک می کشد و به تمامی رویدادها و ووقایع و سیاست امروز جهان واکنش نشان می دهد . در جزئیات دقیق غور می کند وآنگاه در یک طرح کلان، پدیده ها را به لحاظ هستی شناسی مورد واکاوی اساسی قرار می دهد و آن پروبلماتیک را در ساحت فلسفه و معنای زندگی تفسیر می نماید.
ادامه در لینک زیر :
https://bit.ly/381JOs4
#کووید_19
#بحران_کرونا
#اسلاوی_ژیژک
#جهان_پساکرونا
#بیژن_عبدالکریمی
https://t.me/iranfardamag
Telegraph
🔴 بی عملی اجتماعی و بن بست سوژه ایرانی
🔶 نویسنده شهریار پاک نیا @iranfardamag 📙 به بهانه معرفی کتاب (هراس جهانی؛ کووید 19 جهان را می لرزاند؛ ظهور دوباره کمونیسم در جهان پساکرونایی) نویسنده: اسلاوُی ژیژک ؛ مترجم: شهریارپاک نیا؛ ویراستار: بیژن عبدالکریمی. 🔷 وضعیت پروبلماتیک فلسفه زندگی: هر…
🔷🔸 خوزستان نماد عدم توسعه متوازن کشور
🖋کمال اسعدی
🔸سیستم بودجه ریزی کشور در قبل از انقلاب ۵۷ و بعد از آن بدون توجه اساسی به نیاز های منطقه ای هر استان و نگاه راهبردی و عمیق استراتژیک برنامه ریزی شده است. امروز عدم تصمیمات درست در حوزه حکمرانی آب کشور را دچار مشکلات فراوان کرده و دستاورد آن تنش های آبی و بی آبی در بسیار از مناطق کشور است. بی توجهی به توزیع عادلانه بودجه مناطق از یک سو و همچنین تخصیص بودجه در حوزه های پرهزینه از سوی دیگر نمونه هایی از غیبت نگاه استراتژیک است؛ نگاهی که می توانست با سیستم بودجه ریزی صحیح و منطقه ای به توسعه متوازن در سراسر کشور منجر شود. اولویت بندی توجهات به استان ها و شهرهای خاص و در رده دوم قرار دادن سایر استان ها و مناطق بی تردید دستاوردی به جز بیکاری، فقر ، کشاورزی سنتی و عدم مدیریت منابع طبیعی منطقه ای ندارد.
🔹 توسعه پایدار و متوازن حاصل تصمیمات درست در حوزه مدیریت منابع می باشد. امروز مناطقی از جمله خوزستان، سیستان بلوچستان، لرستان، خراسان جنوبی، بوشهر و ... با مشکلاتی از قبیل بیکاری، بحران های اقتصادی محلی و بحران های محیط زیستی منطقه ای ( آب و خاک و...)روبرو هستند و تنها راه، توزیع عادلانه منابع براساس نیاز های منطقه ای است. متاسفانه غیبت توسعه متوازن و نگاه راهبردی و برعکس، توزیع منابع به صورت رفاقتی، تبلیغاتی و تخصیص بودجه به نهاد های خاص بدون توجه به بحران های پیش رو، موجب شکل دادن به تنش های منطقه ای شده و اعتراضات به حق و پی در پی مردم مناطق مختلف کشور را به دنبال داشته است و تصمیمات دفعتی یا بقول مدیران ارشد" چسب زخمی" برای کاهش اعتراضات مردم سودی ندارد. امروز سیستم حکمرانی کشور نیازمند اصلاحات ساختاری در حوزه تصمیم گیری منابع براساس توسعه پایدار منطقه ای( عدالت، محیط زیست، اقتصادهای محلی و ...) است و نجات دادن اقتصاد کشور از بحران تصمیم گیری های رفاقتی، تبلیغاتی، خانوادگی یکی از آن راه ها است. نباید فراموش شود که افزایش رفاه عمومی ملت ایران هدف است و سرنوشت ملت ایران زندگی در بحران هایی از این دست نباید باشد.
#خوزستان
#ایران
#بحران
#توسعه_متوازن
#اکنون_شریعتی
#یادداشت_اختصاصی
🆔 @Shariati40
🖋کمال اسعدی
🔸سیستم بودجه ریزی کشور در قبل از انقلاب ۵۷ و بعد از آن بدون توجه اساسی به نیاز های منطقه ای هر استان و نگاه راهبردی و عمیق استراتژیک برنامه ریزی شده است. امروز عدم تصمیمات درست در حوزه حکمرانی آب کشور را دچار مشکلات فراوان کرده و دستاورد آن تنش های آبی و بی آبی در بسیار از مناطق کشور است. بی توجهی به توزیع عادلانه بودجه مناطق از یک سو و همچنین تخصیص بودجه در حوزه های پرهزینه از سوی دیگر نمونه هایی از غیبت نگاه استراتژیک است؛ نگاهی که می توانست با سیستم بودجه ریزی صحیح و منطقه ای به توسعه متوازن در سراسر کشور منجر شود. اولویت بندی توجهات به استان ها و شهرهای خاص و در رده دوم قرار دادن سایر استان ها و مناطق بی تردید دستاوردی به جز بیکاری، فقر ، کشاورزی سنتی و عدم مدیریت منابع طبیعی منطقه ای ندارد.
🔹 توسعه پایدار و متوازن حاصل تصمیمات درست در حوزه مدیریت منابع می باشد. امروز مناطقی از جمله خوزستان، سیستان بلوچستان، لرستان، خراسان جنوبی، بوشهر و ... با مشکلاتی از قبیل بیکاری، بحران های اقتصادی محلی و بحران های محیط زیستی منطقه ای ( آب و خاک و...)روبرو هستند و تنها راه، توزیع عادلانه منابع براساس نیاز های منطقه ای است. متاسفانه غیبت توسعه متوازن و نگاه راهبردی و برعکس، توزیع منابع به صورت رفاقتی، تبلیغاتی و تخصیص بودجه به نهاد های خاص بدون توجه به بحران های پیش رو، موجب شکل دادن به تنش های منطقه ای شده و اعتراضات به حق و پی در پی مردم مناطق مختلف کشور را به دنبال داشته است و تصمیمات دفعتی یا بقول مدیران ارشد" چسب زخمی" برای کاهش اعتراضات مردم سودی ندارد. امروز سیستم حکمرانی کشور نیازمند اصلاحات ساختاری در حوزه تصمیم گیری منابع براساس توسعه پایدار منطقه ای( عدالت، محیط زیست، اقتصادهای محلی و ...) است و نجات دادن اقتصاد کشور از بحران تصمیم گیری های رفاقتی، تبلیغاتی، خانوادگی یکی از آن راه ها است. نباید فراموش شود که افزایش رفاه عمومی ملت ایران هدف است و سرنوشت ملت ایران زندگی در بحران هایی از این دست نباید باشد.
#خوزستان
#ایران
#بحران
#توسعه_متوازن
#اکنون_شریعتی
#یادداشت_اختصاصی
🆔 @Shariati40
Forwarded from ایران فردا
🔴 بحران آب و جامعه جنبشی
❇️ سعید مدنی
@iranfardamag
🔺 جنبشهای اجتماعی واکنشی هستند نسبت به وضعیتهای بحرانی و اغلب ازطریق شکلگیری یک هویت مشترک بهعنوان مبنایی جدید برای همبستگی جمعی رخ میدهند. بنابراین جنبش اجتماعی محصول یک کنش یا اقدام جمعی و تجلی احساس محرومیت مردمی است که به هویت مشترک جنبش پیوند خوردهاند. وقتی نظام مستقر قادر به حل بحرانها نباشد و نهادهای مدنی رسمی و سنتی(مثل احزاب و گروههای رسمی ) نیز قادر به پیگیری مطالبات عمومی نباشند و اعتبار خود را از دست داده باشند ،جنبش اعتراضی امری متعارف یا قابل انتظار محسوب می شود، تا آنجا که با نهادینه شدن تدریجی اعتراض، ورود به «جامعة جنبشی» محقق می شود.
🔹 به گفته تارو جامعه شناس جنبش ها "جامعه جنبشی"(movement society) اشاره دارد به وضعیتی که در آن:
1️⃣ اعتراضات نسبت به وضعیت موجود به تدریج افزایش پیدا میکند،
2️⃣ پوشش جمعیتی اعتراضات به تدریج بیشتر میشود،
3️⃣ اعتراضات به تدریج نهادینه میشوند و روش ها، شعارها و تاکتیکها فراگیرتر و جاافتاده تر میشوند،
4️⃣ واکنش نظامهای مستقر به اعتراضات و سرکوب به تدریج نهادینه می شود.
🔺 در هر جامعه ای میزانی از نارضایتی وجود دارد ولی در همة جوامع، به ویژه جوامع غیردموکراتیک، واکنش یا نارضایتی لزوما به عمل اجتماعی و کنش اعتراضی منجر نمیشود زیرا هزینه اعتراض بسیار بالا است. در جامعة امروز ایران شاهد مجموعة نسبتا قابل توجهی از کنشهای اعتراضی هستیم. این کنشها اغلب در قالب مدنی و غیرخشونت آمیز و برای طرح مطالبات شهروندی بروز می کند. اعتراضات کارگری، واکنشها به قطع برق و بالاخره اعتراضات آب اشکال مختلفی از اعتراض در جامعة ایران است.
🔹 اعتراضاتی که در گوشه و کنار کشور به ویژه خوزستان تشنه شاهد آن هستیم یکی از دهها نمود و شاهد قرار گرفتن جامعه ایران در وضعیت جنبشی است. اعتراضات خوزستان را در حال حاضر نمی توان در رده جنبش اجتماعی قرار داد کما اینکه هیچ کنش اعتراضی در آغاز در قد و قامت یک جنبش سر برنمی اورد. لذا مناسبترین واژه برای اعتراضات تا زمان نگارش این یادداشت "شورش" است. هر شورشی نطفه آغازین یک جنبش است. گذار از شورش به جنبش مستلزم طی فرایندی است که در آن
1) شبکه ای از روابط پیرامون اعتراضات شکل می گیرد
2) معترضان به تدریج ارزش ها و مطالبات مشترک پیدا می کنند که در نهایت به شکل گیری هویت جنبش و تمایز ما- آنها منجر می شود
3) سازمانی کوچک و نامتقارن وظیفه رهبری یا مدیریت معترضان را عهده دار می شود.
🔺 کاربرد واژه شورش نباید به معنای تقلیل ارزش این اعتراضات محسوب شود. بنا براین با هر شورش دانه ای در زمین کاشته می شود که در صورت آبیاری برآمدن جنبشی را نوید خواهد داد. اگر چه بسیاری از شورش ها با سرکوب، فرصت آن را پیدا نمی کنند تا قد و قامت یک جنبش را پیدا کنند اما حتی آن شورش ها ی جوانمرگ ، بر اعتراضات بعدی اثر خواهند گذاشت و بر شورش های بعدی تجربه ای خواهد افزود. در اعتراضات آب در سراسر کشور به ویژه خوزستان ، استعداد شکل گیری "جنبش آب" بسیار بیشتر از سایر اعتراضات است زیرا با وجود آنکه شورش ها حاوی دیدگاه سلبی نسبت به وضعیت موجود هستند اما در این اعتراضات مردم خواهان "حق آب" هستند و بر این اساس از دیدگاه ایجابی نیز برخوردارند.
🔹 از این گذشته شورش ها محل تغذیه جنبش های موجود هستند. در صدها ویدئو از اعتراضات خوزستان چه می بینید؟جوان، جوان، جوان. جنبش جوانان در اغلب شورش ها طی سالهای اخیر حضور فعال داشته و از آن تغذیه کرده است. نسل جوان کنونی از چند ویژگی برخوردار است:
ـ تغییرخواهی: جوانان وضعیت موجود را نمی پذیرند و از تواناییهای رسانهای خود برای ایجاد تغییر استفاده می کنند.
ـ ناهمسازی سیاسی: جوانان به لحاظ سیاسی با وضعیت حال حاضر مسئله دارند که این امر در برخی موارد به فعالیتهای غیرقانونی و مخرب هم منجر می شود.
ـ مسئولیت اجتماعی: جوانان به مسایل اجتماعی اهمیت می دهند. در نظر این نسل، ناهنجاریهای اجتماعی مربوط به دیگران نیست و همه در برابر مشکلات اجتماعی مسئولاند.
🔺 بنا براین انبوه جمعیت جوان با مجموعه گسترده ای از مشکلات و بحران ها انگیزه کافی برای اعتراض دارند و از این رو در هر ارزیابی از شورش های کنونی نمی توان این نیروی قابل توجه را نادیده گرفت. همزمان با سهم بالای جمعيت جوان كشور، از آغاز انقلاب تا امروز جوانان نقش مهمی در تحولات سیاسی اجتماعي كشور ایفا کرده اند. مشاركت مـؤثر در فرآينـد پيروزي انقلاب اسلامي در دهه پنجاه، حضـور غیر قابل انکار در جنگ هشت ساله و دفـاع از اسـتقلال و تماميت ارضي كشور ، حضور در جنبش اصلاحی و اعتراضات پس از انتخابات 1388
متن کامل در:
https://bit.ly/3hSODJj
#بحران_آب
#سعید_مدنی
#جنبش_جوانان
#جامعهی_جنبشی
https://t.me/iranfardamag
❇️ سعید مدنی
@iranfardamag
🔺 جنبشهای اجتماعی واکنشی هستند نسبت به وضعیتهای بحرانی و اغلب ازطریق شکلگیری یک هویت مشترک بهعنوان مبنایی جدید برای همبستگی جمعی رخ میدهند. بنابراین جنبش اجتماعی محصول یک کنش یا اقدام جمعی و تجلی احساس محرومیت مردمی است که به هویت مشترک جنبش پیوند خوردهاند. وقتی نظام مستقر قادر به حل بحرانها نباشد و نهادهای مدنی رسمی و سنتی(مثل احزاب و گروههای رسمی ) نیز قادر به پیگیری مطالبات عمومی نباشند و اعتبار خود را از دست داده باشند ،جنبش اعتراضی امری متعارف یا قابل انتظار محسوب می شود، تا آنجا که با نهادینه شدن تدریجی اعتراض، ورود به «جامعة جنبشی» محقق می شود.
🔹 به گفته تارو جامعه شناس جنبش ها "جامعه جنبشی"(movement society) اشاره دارد به وضعیتی که در آن:
1️⃣ اعتراضات نسبت به وضعیت موجود به تدریج افزایش پیدا میکند،
2️⃣ پوشش جمعیتی اعتراضات به تدریج بیشتر میشود،
3️⃣ اعتراضات به تدریج نهادینه میشوند و روش ها، شعارها و تاکتیکها فراگیرتر و جاافتاده تر میشوند،
4️⃣ واکنش نظامهای مستقر به اعتراضات و سرکوب به تدریج نهادینه می شود.
🔺 در هر جامعه ای میزانی از نارضایتی وجود دارد ولی در همة جوامع، به ویژه جوامع غیردموکراتیک، واکنش یا نارضایتی لزوما به عمل اجتماعی و کنش اعتراضی منجر نمیشود زیرا هزینه اعتراض بسیار بالا است. در جامعة امروز ایران شاهد مجموعة نسبتا قابل توجهی از کنشهای اعتراضی هستیم. این کنشها اغلب در قالب مدنی و غیرخشونت آمیز و برای طرح مطالبات شهروندی بروز می کند. اعتراضات کارگری، واکنشها به قطع برق و بالاخره اعتراضات آب اشکال مختلفی از اعتراض در جامعة ایران است.
🔹 اعتراضاتی که در گوشه و کنار کشور به ویژه خوزستان تشنه شاهد آن هستیم یکی از دهها نمود و شاهد قرار گرفتن جامعه ایران در وضعیت جنبشی است. اعتراضات خوزستان را در حال حاضر نمی توان در رده جنبش اجتماعی قرار داد کما اینکه هیچ کنش اعتراضی در آغاز در قد و قامت یک جنبش سر برنمی اورد. لذا مناسبترین واژه برای اعتراضات تا زمان نگارش این یادداشت "شورش" است. هر شورشی نطفه آغازین یک جنبش است. گذار از شورش به جنبش مستلزم طی فرایندی است که در آن
1) شبکه ای از روابط پیرامون اعتراضات شکل می گیرد
2) معترضان به تدریج ارزش ها و مطالبات مشترک پیدا می کنند که در نهایت به شکل گیری هویت جنبش و تمایز ما- آنها منجر می شود
3) سازمانی کوچک و نامتقارن وظیفه رهبری یا مدیریت معترضان را عهده دار می شود.
🔺 کاربرد واژه شورش نباید به معنای تقلیل ارزش این اعتراضات محسوب شود. بنا براین با هر شورش دانه ای در زمین کاشته می شود که در صورت آبیاری برآمدن جنبشی را نوید خواهد داد. اگر چه بسیاری از شورش ها با سرکوب، فرصت آن را پیدا نمی کنند تا قد و قامت یک جنبش را پیدا کنند اما حتی آن شورش ها ی جوانمرگ ، بر اعتراضات بعدی اثر خواهند گذاشت و بر شورش های بعدی تجربه ای خواهد افزود. در اعتراضات آب در سراسر کشور به ویژه خوزستان ، استعداد شکل گیری "جنبش آب" بسیار بیشتر از سایر اعتراضات است زیرا با وجود آنکه شورش ها حاوی دیدگاه سلبی نسبت به وضعیت موجود هستند اما در این اعتراضات مردم خواهان "حق آب" هستند و بر این اساس از دیدگاه ایجابی نیز برخوردارند.
🔹 از این گذشته شورش ها محل تغذیه جنبش های موجود هستند. در صدها ویدئو از اعتراضات خوزستان چه می بینید؟جوان، جوان، جوان. جنبش جوانان در اغلب شورش ها طی سالهای اخیر حضور فعال داشته و از آن تغذیه کرده است. نسل جوان کنونی از چند ویژگی برخوردار است:
ـ تغییرخواهی: جوانان وضعیت موجود را نمی پذیرند و از تواناییهای رسانهای خود برای ایجاد تغییر استفاده می کنند.
ـ ناهمسازی سیاسی: جوانان به لحاظ سیاسی با وضعیت حال حاضر مسئله دارند که این امر در برخی موارد به فعالیتهای غیرقانونی و مخرب هم منجر می شود.
ـ مسئولیت اجتماعی: جوانان به مسایل اجتماعی اهمیت می دهند. در نظر این نسل، ناهنجاریهای اجتماعی مربوط به دیگران نیست و همه در برابر مشکلات اجتماعی مسئولاند.
🔺 بنا براین انبوه جمعیت جوان با مجموعه گسترده ای از مشکلات و بحران ها انگیزه کافی برای اعتراض دارند و از این رو در هر ارزیابی از شورش های کنونی نمی توان این نیروی قابل توجه را نادیده گرفت. همزمان با سهم بالای جمعيت جوان كشور، از آغاز انقلاب تا امروز جوانان نقش مهمی در تحولات سیاسی اجتماعي كشور ایفا کرده اند. مشاركت مـؤثر در فرآينـد پيروزي انقلاب اسلامي در دهه پنجاه، حضـور غیر قابل انکار در جنگ هشت ساله و دفـاع از اسـتقلال و تماميت ارضي كشور ، حضور در جنبش اصلاحی و اعتراضات پس از انتخابات 1388
متن کامل در:
https://bit.ly/3hSODJj
#بحران_آب
#سعید_مدنی
#جنبش_جوانان
#جامعهی_جنبشی
https://t.me/iranfardamag
Telegraph
🔴 بحران آب و جامعه جنبشی
❇️ سعید مدنی @iranfardamag 🔺 جنبشهای اجتماعی واکنشی هستند نسبت به وضعیتهای بحرانی و اغلب ازطریق شکلگیری یک هویت مشترک بهعنوان مبنایی جدید برای همبستگی جمعی رخ می دهند. بنابراین جنبش اجتماعی محصول یک کنش یا اقدام جمعی و تجلی احساس محرومیت مردمی است…
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸بیانیه جمعی از فعالان سیاسی، اجتماعی، مدنی و حقوق بشری دراعتراض به مدیریت کرونا و واکسیناسیون
🔷🔸ملت در گروگان قدرت
🔸در شرایطی به سر میبریم که از بیتدبیری و سوءِ مدیریتِ بحرانِ ناشی از بیماری کووید ۱۹ جامعه به سوگ ملی نشسته است. در شرایطی به سر میبریم که حسّ اسارت در نظام اقتدارگرایی که سلامت مردم را فدای بازی سیاست کرده، مضاعف شدهاست. و در شرایطی به سر میبریم که صدای اعتراض داغدیدگان و آسیبدیدگانِ در بحران، به گونههای مختلف طنین افکندهاست.
🔹رویکرد مستبدانه، منش خودکامانه و روش سرکوبگرانه، درکنار پناهبردن به خرافات و مستمسک قراردادن دین، اینبار ملّت را در دام خود به گروگان گرفتهاست. در راس، تصمیم گیریِ شخصی، برای ممانعت از ورود واکسن میشود و در ذیل، بیبهره از خرد و تعهد و بیهراس از سوگندهای حرفهایِ خویش و بیدلنگرانی از جانهای شیرینِ پرپرشده، تبعیت محض از راس میشود و این چنین است که مردم در مرگ و فقر غوطهورند.
🔸ابتدا اصل وجود ویروس و آمار راستین تلفات را پنهان و انکار کردند و واقعیت آن را بهاستهزاء گرفتند، آنگاه این پدیده را ساخت و پرداخت و توطئه دشمن خواندند و حتّی با بازگرداندن پزشکان بدون مرز، کشور را از تجارب جهانی محروم کردند و امّا لاجرم و درنهایت بهاجبار،واقعیت را پذیرفتند و درکنار وعدههای موهوم برای تولید واکسن داخلی، بیدرنگ در تدارک شکار فرصتهای اقتصادی و بهره مندی از منافع آن افتادند و اینک در بزنگاه تغییرات و انتصابات جدید--که اوقات افشاگری است--نقلها و مستنداتی چند، گویای فاجعه بزرگ فساد و سوءِ مدیریت و اتلاف منابع و مردمفریبیهای مرگبارِ این ایام است. تجمیع و تحلیل دادههای اطلاعاتیِ همین افشاگریها، مهر تاییدی بر وجود نظام رانتی و فساد ساختارمندی است که درهمتنیدگی منافع مشترکِ عوامل حکومت، اعم از تولید و تجارت در اقتصاد و همه ارکان قدرت در سیاست را بروشنی به تصویر کشیده است؛ این تصویر نه از جانب مخالفان که از درون خود حکومت بوضوح ترسیم میشود و این چنین است که جانها در دامن سیاست پرپر می شوند، گویی که مردم و بیشاز همه فقرا و محرومان در گروگان قدرتند. به همین دلیل هشدارهای جامعه پزشکی، دانشگاهیان، نهادهای مدنی، کارشناسان و صاحبنظرانِ دردمند یا شنیده نشد، یا سیاه نمایی اعلام شد یا باز هم در ردیف توطئه های دشمن عنوانگردید.
🔹آنچه در این بیست ماه بحران بر مردم گذشتهاست، علیرغم جانفشانیهای جامعه پزشکان، پرستاران و خدمه درمانی، رگبار مرگ مردم بیگناه و آسیب های روحی و روانی و فقر اقتصادی است که از منفعتطلبی و بیکفایتی حکومت ناشی میشود. امروز هرچند صداها در اعتراض به این حقایق رساتر شده است امّا بیم آن میرود که باز هم صداهای برحق، تحت فشارهای امنیتی، به کنج اسارت و بند روند، چنانکه اخیراً هفت تن از وکلا و فعّالان مدنی که درصدد دادخواهی بودند، دستگیر و زندانی شدند.
🔸ما امضا کنندگان زیر بر حسب وظایف انسانی، ملی، دینی و مدنی خویش، از حکومت می خواهیم که در وهله نخست ، همراه با تامین امکانات درمانی، بسرعت امر واکسیناسیون را به صورت همگانی اجرا کند و از برگزاری تجمعّات ایّام محّرم ممانعت بهعمل آورد تا تلفات انسانی متوقف شود و سپس ضروری است نسبت به بی کفایتیها و بیدرایتیها در مدیریت بحران که ملت را به چنین سرنوشتی نشاند، پاسخگو باشد؛ حق امّا چنین حکم میکند دادگاهی صالح و مستقل برای رسیدگی به اتّهام کسانی که در مرگ غیرعمدِ حدّاقل دهها هزار ایرانی عاملیت داشتهاند، تشکیل شود، اگر چه در حالحاضر چنین انتظاری دست نایافتنی است، اما تاریخ نوید دیگری میدهد.
#کرونا
#قدرت
#ملت
#محاکمه
#بحران
#استبداد
✅ @Dr_ehsanshariati
📌اسامی امضا کنندگان در لینک وبسایت احسان شریعتی
http://www.ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=1100
🔷🔸ملت در گروگان قدرت
🔸در شرایطی به سر میبریم که از بیتدبیری و سوءِ مدیریتِ بحرانِ ناشی از بیماری کووید ۱۹ جامعه به سوگ ملی نشسته است. در شرایطی به سر میبریم که حسّ اسارت در نظام اقتدارگرایی که سلامت مردم را فدای بازی سیاست کرده، مضاعف شدهاست. و در شرایطی به سر میبریم که صدای اعتراض داغدیدگان و آسیبدیدگانِ در بحران، به گونههای مختلف طنین افکندهاست.
🔹رویکرد مستبدانه، منش خودکامانه و روش سرکوبگرانه، درکنار پناهبردن به خرافات و مستمسک قراردادن دین، اینبار ملّت را در دام خود به گروگان گرفتهاست. در راس، تصمیم گیریِ شخصی، برای ممانعت از ورود واکسن میشود و در ذیل، بیبهره از خرد و تعهد و بیهراس از سوگندهای حرفهایِ خویش و بیدلنگرانی از جانهای شیرینِ پرپرشده، تبعیت محض از راس میشود و این چنین است که مردم در مرگ و فقر غوطهورند.
🔸ابتدا اصل وجود ویروس و آمار راستین تلفات را پنهان و انکار کردند و واقعیت آن را بهاستهزاء گرفتند، آنگاه این پدیده را ساخت و پرداخت و توطئه دشمن خواندند و حتّی با بازگرداندن پزشکان بدون مرز، کشور را از تجارب جهانی محروم کردند و امّا لاجرم و درنهایت بهاجبار،واقعیت را پذیرفتند و درکنار وعدههای موهوم برای تولید واکسن داخلی، بیدرنگ در تدارک شکار فرصتهای اقتصادی و بهره مندی از منافع آن افتادند و اینک در بزنگاه تغییرات و انتصابات جدید--که اوقات افشاگری است--نقلها و مستنداتی چند، گویای فاجعه بزرگ فساد و سوءِ مدیریت و اتلاف منابع و مردمفریبیهای مرگبارِ این ایام است. تجمیع و تحلیل دادههای اطلاعاتیِ همین افشاگریها، مهر تاییدی بر وجود نظام رانتی و فساد ساختارمندی است که درهمتنیدگی منافع مشترکِ عوامل حکومت، اعم از تولید و تجارت در اقتصاد و همه ارکان قدرت در سیاست را بروشنی به تصویر کشیده است؛ این تصویر نه از جانب مخالفان که از درون خود حکومت بوضوح ترسیم میشود و این چنین است که جانها در دامن سیاست پرپر می شوند، گویی که مردم و بیشاز همه فقرا و محرومان در گروگان قدرتند. به همین دلیل هشدارهای جامعه پزشکی، دانشگاهیان، نهادهای مدنی، کارشناسان و صاحبنظرانِ دردمند یا شنیده نشد، یا سیاه نمایی اعلام شد یا باز هم در ردیف توطئه های دشمن عنوانگردید.
🔹آنچه در این بیست ماه بحران بر مردم گذشتهاست، علیرغم جانفشانیهای جامعه پزشکان، پرستاران و خدمه درمانی، رگبار مرگ مردم بیگناه و آسیب های روحی و روانی و فقر اقتصادی است که از منفعتطلبی و بیکفایتی حکومت ناشی میشود. امروز هرچند صداها در اعتراض به این حقایق رساتر شده است امّا بیم آن میرود که باز هم صداهای برحق، تحت فشارهای امنیتی، به کنج اسارت و بند روند، چنانکه اخیراً هفت تن از وکلا و فعّالان مدنی که درصدد دادخواهی بودند، دستگیر و زندانی شدند.
🔸ما امضا کنندگان زیر بر حسب وظایف انسانی، ملی، دینی و مدنی خویش، از حکومت می خواهیم که در وهله نخست ، همراه با تامین امکانات درمانی، بسرعت امر واکسیناسیون را به صورت همگانی اجرا کند و از برگزاری تجمعّات ایّام محّرم ممانعت بهعمل آورد تا تلفات انسانی متوقف شود و سپس ضروری است نسبت به بی کفایتیها و بیدرایتیها در مدیریت بحران که ملت را به چنین سرنوشتی نشاند، پاسخگو باشد؛ حق امّا چنین حکم میکند دادگاهی صالح و مستقل برای رسیدگی به اتّهام کسانی که در مرگ غیرعمدِ حدّاقل دهها هزار ایرانی عاملیت داشتهاند، تشکیل شود، اگر چه در حالحاضر چنین انتظاری دست نایافتنی است، اما تاریخ نوید دیگری میدهد.
#کرونا
#قدرت
#ملت
#محاکمه
#بحران
#استبداد
✅ @Dr_ehsanshariati
📌اسامی امضا کنندگان در لینک وبسایت احسان شریعتی
http://www.ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=1100
وب سایت رسمی احسان شریعتی
ملت در گروگان قدرت
بیانیه جمعی از فعالان سیاسی، اجتماعی، مدنی و حقوق بشری دراعتراض به مدیریت کرونا و واکسیناسیون
Forwarded from ایران فردا
🔴 جمهوری اسلامی ایران و بحران قفقاز جنوبی
❇️ قاسم محبعلی
@iranfardamag
▪️ دیر زمانی از تحولات اخیر افغانستان نگذشته بود که ما شاهد بحرانی جدید و از نوع دیگر در گوشه دیگری از سرزمین ایران هستیم . واقعیت این است که هنوز آثار ناشی از خروج نا به هنگام و بحث برانگیز آمریکا از آفغانستان و سپردن قدرت به طالبان برای ما چندان روشن نیست. تحولی که وضعیت و آینده مبهمی برای منافع ملی ، امنیت و فراتر از آن فرهنگ و تمدن ایرانی ، کشور و مردم افغانستان ، مناسبات منطقه ای و بین المللی در پی آورده و حکومت، جامعه سیاسی و مدنی ایران را به شدت و در جهت هایی بعضا متفاوت به خود مشغول کرده است . با این حال ظاهرا شکل گیری بحرانی دیگر درمرز های شمال غربی کشور فعلا آن را تحت الشعاع خود قرار داده است.
🔸 بحران قفقاز و آنچه در آنجا می گذرد نیز دارای زمینه ها و ریشه های تاریخی و بعضا نوین می باشد . آذربایجان و ارمنستان دو جمهوری جدا شده از شوروی سابق ، کشورهایی محاط درخشکی هستند که در بین سه همسایه بزرگتر یعنی ایران ، روسیه و ترکیه محصور شده اند و تنها راه دیگر آنان به آبراه های بین المللی و آزاد جمهوری گرجستان برای رسیدن به دریای سیاه می باشد.
▪️ تقسیم جغرافیای فعلی این دوکشور در دوره شوروی سابق صورت گرفته و ریشه های اختلافات سرزمینی به نوعی به دوره سلطه روس ها باز می گردد ولی بعد از استقلال آنها در دهه 90 میلادی زمینه بروز پیدا می کند. آذربایجان یک کشور دوتکه شده است که بخش خودمختار نخجوان توسط باریکه ای که ارمنستان را به ایران متصل می کند از خاک سرزمین اصلی جدا می شود.
🔸 در جنگ پیشین ارمنستان موفق به اشغال بخش های قابل توجهی از سرزمین ها آذری علاوه بر سرزمین های ارمنی نشین می گردد. اما در جنگ اخیر وضعیتی کاملا متفاوت رخ می دهد و این طرف آذری بوده که موفق می شود علاوه بر سرزمین ها آذری بخش هایی از سکونت گاه های ارمنی نشین را نیز تصرف نماید . اما مداخله روسیه و میانجگیری پوتین باعث شد که قره باغ همچنان بخشی از ارمنستان باقی مانده توسط دالان لاچین با ارمنستان مرتبط شود . دالانی که تداوم آن توسط روسیه تضمین و امنیت آن توسط نظامیان روسی تامین می گردد . اما مشکل ارتباط نخجوان و خاک آذربایجان حل نشده باقی می ماند .
▪️در این مورد اخبار بعضا متناقض منتشر شده و گمانه زنی های مختلفی صورت گرفته است . یکی از انان ایجاد دالانی و یا کریدوری مشابه دالان لاچین می باشد . دیگری تصرف باریکه ای حدودا 45 کیلومتری مرز ارمنستان با ایران از سوی آذربایجان و متصل شدن دو بخش اذربایجان به یکدیگر است.
🔸 این تحول خصوصا ایجاد کریدور در داخل خاک ارمنستان از نظر حقوقی توافقی بین دوکشور محسوب می شود و طبعا نمی تواند مشخصا مورد اعتراض ایران قرار گیرد اما در واقع در همان شکل نیز یک تحول مهم وقابل توجه در مسیر های ارتباطی این منطقه رقم خواهد زد . تا کنون هم نخجوان و هم ترکیه برای ارتباط زمینی وحتی هوایی با آذربایجان الزاما می بایستی از ایران عبور کنند . اما درآن صورت علاوه بر آذربایجان ترکیه نیز دیگر نیازی به استفاده از خاک ما نداشته و می تواند مستقیما با باکو و از این طریق با آن سوی دریای مازندران و قفقاز شمالی و روسیه ارتباط زمینی پیدا نماید. آذربایجان نیز از این طریق به ترکیه و اروپا دارای راه ارتباطی می گردد. حاصل آن کاهش اهمیت ترانزیتی و طبعا اهمیت ژئوپلیتیکی ایران خواهد بود .
▪️ اما مشکل و تهدید بزرگتر برای ایران تصرف باریکه مرزی ایران و ارمنستان تلقی می گردد،که نه تنها آثار ناشی از ایجاد دالان مذکور را دارد بلکه یک تغییر عمده جغرافیایی محسوب شده و ارمنستان را از لیست همسایگان تاریخی و فعلی ایران خارج خواهد ساخت .ارمنستان بین ترکیه و آذربایجان ساندویچ شده و مزیت ارتباط با ایران را که برای آن استقلال و امنیت ملی ان کشور اهمیت حیاتی دارد ، از دست خواهد داد و ایران نیز از مزیت راه ارتباطی نه تنها با این کشور و همچنین فرصت راهی جایگزین با راه ترکیه برای رسیدن به دریای سیاه واروپا محروم خواهد شد. نتیجه هر بیشتر به اهمیت ژئو پلتیکی یک همسایه دیگر ایران یعنی ترکیه افزوده شده و آذربایجان را نیز تقربیا از ایران بی نیاز خواهد ساخت .
متن کامل در instant view :
https://bit.ly/3iD3wzm
#قاسم_محبعلی
#بحران_قفقاز_جنوبی
https://t.me/iranfardamag
❇️ قاسم محبعلی
@iranfardamag
▪️ دیر زمانی از تحولات اخیر افغانستان نگذشته بود که ما شاهد بحرانی جدید و از نوع دیگر در گوشه دیگری از سرزمین ایران هستیم . واقعیت این است که هنوز آثار ناشی از خروج نا به هنگام و بحث برانگیز آمریکا از آفغانستان و سپردن قدرت به طالبان برای ما چندان روشن نیست. تحولی که وضعیت و آینده مبهمی برای منافع ملی ، امنیت و فراتر از آن فرهنگ و تمدن ایرانی ، کشور و مردم افغانستان ، مناسبات منطقه ای و بین المللی در پی آورده و حکومت، جامعه سیاسی و مدنی ایران را به شدت و در جهت هایی بعضا متفاوت به خود مشغول کرده است . با این حال ظاهرا شکل گیری بحرانی دیگر درمرز های شمال غربی کشور فعلا آن را تحت الشعاع خود قرار داده است.
🔸 بحران قفقاز و آنچه در آنجا می گذرد نیز دارای زمینه ها و ریشه های تاریخی و بعضا نوین می باشد . آذربایجان و ارمنستان دو جمهوری جدا شده از شوروی سابق ، کشورهایی محاط درخشکی هستند که در بین سه همسایه بزرگتر یعنی ایران ، روسیه و ترکیه محصور شده اند و تنها راه دیگر آنان به آبراه های بین المللی و آزاد جمهوری گرجستان برای رسیدن به دریای سیاه می باشد.
▪️ تقسیم جغرافیای فعلی این دوکشور در دوره شوروی سابق صورت گرفته و ریشه های اختلافات سرزمینی به نوعی به دوره سلطه روس ها باز می گردد ولی بعد از استقلال آنها در دهه 90 میلادی زمینه بروز پیدا می کند. آذربایجان یک کشور دوتکه شده است که بخش خودمختار نخجوان توسط باریکه ای که ارمنستان را به ایران متصل می کند از خاک سرزمین اصلی جدا می شود.
🔸 در جنگ پیشین ارمنستان موفق به اشغال بخش های قابل توجهی از سرزمین ها آذری علاوه بر سرزمین های ارمنی نشین می گردد. اما در جنگ اخیر وضعیتی کاملا متفاوت رخ می دهد و این طرف آذری بوده که موفق می شود علاوه بر سرزمین ها آذری بخش هایی از سکونت گاه های ارمنی نشین را نیز تصرف نماید . اما مداخله روسیه و میانجگیری پوتین باعث شد که قره باغ همچنان بخشی از ارمنستان باقی مانده توسط دالان لاچین با ارمنستان مرتبط شود . دالانی که تداوم آن توسط روسیه تضمین و امنیت آن توسط نظامیان روسی تامین می گردد . اما مشکل ارتباط نخجوان و خاک آذربایجان حل نشده باقی می ماند .
▪️در این مورد اخبار بعضا متناقض منتشر شده و گمانه زنی های مختلفی صورت گرفته است . یکی از انان ایجاد دالانی و یا کریدوری مشابه دالان لاچین می باشد . دیگری تصرف باریکه ای حدودا 45 کیلومتری مرز ارمنستان با ایران از سوی آذربایجان و متصل شدن دو بخش اذربایجان به یکدیگر است.
🔸 این تحول خصوصا ایجاد کریدور در داخل خاک ارمنستان از نظر حقوقی توافقی بین دوکشور محسوب می شود و طبعا نمی تواند مشخصا مورد اعتراض ایران قرار گیرد اما در واقع در همان شکل نیز یک تحول مهم وقابل توجه در مسیر های ارتباطی این منطقه رقم خواهد زد . تا کنون هم نخجوان و هم ترکیه برای ارتباط زمینی وحتی هوایی با آذربایجان الزاما می بایستی از ایران عبور کنند . اما درآن صورت علاوه بر آذربایجان ترکیه نیز دیگر نیازی به استفاده از خاک ما نداشته و می تواند مستقیما با باکو و از این طریق با آن سوی دریای مازندران و قفقاز شمالی و روسیه ارتباط زمینی پیدا نماید. آذربایجان نیز از این طریق به ترکیه و اروپا دارای راه ارتباطی می گردد. حاصل آن کاهش اهمیت ترانزیتی و طبعا اهمیت ژئوپلیتیکی ایران خواهد بود .
▪️ اما مشکل و تهدید بزرگتر برای ایران تصرف باریکه مرزی ایران و ارمنستان تلقی می گردد،که نه تنها آثار ناشی از ایجاد دالان مذکور را دارد بلکه یک تغییر عمده جغرافیایی محسوب شده و ارمنستان را از لیست همسایگان تاریخی و فعلی ایران خارج خواهد ساخت .ارمنستان بین ترکیه و آذربایجان ساندویچ شده و مزیت ارتباط با ایران را که برای آن استقلال و امنیت ملی ان کشور اهمیت حیاتی دارد ، از دست خواهد داد و ایران نیز از مزیت راه ارتباطی نه تنها با این کشور و همچنین فرصت راهی جایگزین با راه ترکیه برای رسیدن به دریای سیاه واروپا محروم خواهد شد. نتیجه هر بیشتر به اهمیت ژئو پلتیکی یک همسایه دیگر ایران یعنی ترکیه افزوده شده و آذربایجان را نیز تقربیا از ایران بی نیاز خواهد ساخت .
متن کامل در instant view :
https://bit.ly/3iD3wzm
#قاسم_محبعلی
#بحران_قفقاز_جنوبی
https://t.me/iranfardamag
Telegraph
🔴 جمهوری اسلامی ایران و بحران قفقاز جنوبی
❇️ قاسم محبعلی @iranfardamag ▪️ دیر زمانی از تحولات اخیر افغانستان نگذشته بود که ما شاهد بحرانی جدید و از نوع دیگر در گوشه دیگری از سرزمین ایران هستیم . واقعیت این است که هنوز آثار ناشی از خروج نا به هنگام و بحث برانگیز آمریکا از آفغانستان و سپردن…
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸در انتظار فرارسیدن سال و سدهای نو
🖋احسان شریعتی
📌هفتادویکمین سالروز ملی شدن صنعت نفت ایران و روز جهانی نیکبختی (سعادت)
🔸«گل در بر و می در کف و معشوق به کام است
سلطانِ جهانم به چنین روز غلام است»
🔹«نقد» درست سنتهای ملی و مذهبی، بهمعنای نفی میراث فرهنگی گذشته (یا «فرادهش» تاریخی) نیست. هدف از نقد در شیوهی نوزایی ملی و نوپیرایی دینی(رنسانس و رفرماسیون)، ازسرگیری یا آغازی نو و دیگر است.
اگر اساس وحدت «ملی» میثاق مبتنی بر حق و عدالت است، قرارداد و قانون اساسی بدون فرهنگ (زبان، دین، هنر، و..تاریخ) اسکلتی است بی جسم و بیروح.
🔹فرهنگ ایرانی برغم همهی تنوع و چندگانگیهایش، یکی از غنیترین فرهنگهای تاریخ بشری است. بهترین نمونه و نمود این مدعا نوروز است (و گاهشماری جلالی که محصول نبوغ ریاضیدانان ایرانی از جمله حکیم خیام بوده است). دقیقترین تقویم جهان و منطبقترین با نظم هستی و ضربآهنگ و نوزایی طبیعت.
همهی تلاشها و مبارزات در راه استقلال، سیادت ملی، یکپارچگی ارضی، احقاق حقوق ملی و اعادهی ثروتهای به تاراج رفتهی مردم میهن و منطقه، از صدر مشروطه تا ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ و تا کنون، در عرصهی بینالمللی، در کنار مبارزه و مجاهدت برای آزادی و حاکمیت قانون و عدالت در صحنهی داخلی، گنجینهای گرانبها از تجربه و آگاهی تاریخی را برای ملت ما بهجای گذارده است که جلوهاش را درفراوردههای هنری و فرهنگی و علمی و در حضور و جنبش جامعهی مدنی ایرانزمین بازمییابیم.
🔸مجموعهی این سرمایهی انسانی و اجتماعی، اعم از خودآگاهی تاریخی، شامل فرهنگ (زبانی، هنری، دینی)، شناختهای علمی و فنی، منش اخلاقی و سیاست مدنی، و بویژه بالاترین دارایی که جوان بودن جمعیت ما است، در کنار منابع غنی و گستردهی طبیعی و جغرافیایی، در آینده ظرفیّت و امکان امیدبخش عظیمی را در برابر موانع بزرگ و بحرانهای تودرتو و رویارو میآفریند.
🔹فرارسیدن سال نو را با این امید و آرزوی سالی سرشار از سلامت و سعادت، با نیایش خطاب به نیروی متعال هستی که تحولآفرین و منقلبکنندهی دلها و دیدههاست، به انتظار نشستهایم ...
گر چنین است، «حافظ! (دیگر) منشین بی می و معشوق زمانی،
کایام گل و یاسمن و عید صیام است.»
#وفاق_ملی
#بحران
#نوروز
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🖋احسان شریعتی
📌هفتادویکمین سالروز ملی شدن صنعت نفت ایران و روز جهانی نیکبختی (سعادت)
🔸«گل در بر و می در کف و معشوق به کام است
سلطانِ جهانم به چنین روز غلام است»
🔹«نقد» درست سنتهای ملی و مذهبی، بهمعنای نفی میراث فرهنگی گذشته (یا «فرادهش» تاریخی) نیست. هدف از نقد در شیوهی نوزایی ملی و نوپیرایی دینی(رنسانس و رفرماسیون)، ازسرگیری یا آغازی نو و دیگر است.
اگر اساس وحدت «ملی» میثاق مبتنی بر حق و عدالت است، قرارداد و قانون اساسی بدون فرهنگ (زبان، دین، هنر، و..تاریخ) اسکلتی است بی جسم و بیروح.
🔹فرهنگ ایرانی برغم همهی تنوع و چندگانگیهایش، یکی از غنیترین فرهنگهای تاریخ بشری است. بهترین نمونه و نمود این مدعا نوروز است (و گاهشماری جلالی که محصول نبوغ ریاضیدانان ایرانی از جمله حکیم خیام بوده است). دقیقترین تقویم جهان و منطبقترین با نظم هستی و ضربآهنگ و نوزایی طبیعت.
همهی تلاشها و مبارزات در راه استقلال، سیادت ملی، یکپارچگی ارضی، احقاق حقوق ملی و اعادهی ثروتهای به تاراج رفتهی مردم میهن و منطقه، از صدر مشروطه تا ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ و تا کنون، در عرصهی بینالمللی، در کنار مبارزه و مجاهدت برای آزادی و حاکمیت قانون و عدالت در صحنهی داخلی، گنجینهای گرانبها از تجربه و آگاهی تاریخی را برای ملت ما بهجای گذارده است که جلوهاش را درفراوردههای هنری و فرهنگی و علمی و در حضور و جنبش جامعهی مدنی ایرانزمین بازمییابیم.
🔸مجموعهی این سرمایهی انسانی و اجتماعی، اعم از خودآگاهی تاریخی، شامل فرهنگ (زبانی، هنری، دینی)، شناختهای علمی و فنی، منش اخلاقی و سیاست مدنی، و بویژه بالاترین دارایی که جوان بودن جمعیت ما است، در کنار منابع غنی و گستردهی طبیعی و جغرافیایی، در آینده ظرفیّت و امکان امیدبخش عظیمی را در برابر موانع بزرگ و بحرانهای تودرتو و رویارو میآفریند.
🔹فرارسیدن سال نو را با این امید و آرزوی سالی سرشار از سلامت و سعادت، با نیایش خطاب به نیروی متعال هستی که تحولآفرین و منقلبکنندهی دلها و دیدههاست، به انتظار نشستهایم ...
گر چنین است، «حافظ! (دیگر) منشین بی می و معشوق زمانی،
کایام گل و یاسمن و عید صیام است.»
#وفاق_ملی
#بحران
#نوروز
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
Audio
🔷🔸 سخنرانی سعید مدنی
🔹تحت عنوان :
🔆« بحرانهای اجتماعی جاری از منظر اندیشه شریعتی»
📌۲۹ خرداد ۱۳۹۷
#بحران_اجتماعی
#بازنشر
#سعید_مدنی
#اکنون
🆔 @Shariati40
🔹تحت عنوان :
🔆« بحرانهای اجتماعی جاری از منظر اندیشه شریعتی»
📌۲۹ خرداد ۱۳۹۷
#بحران_اجتماعی
#بازنشر
#سعید_مدنی
#اکنون
🆔 @Shariati40