☘️ استاد هم اینقدر لوس !
✍️ #حامد_صفاییپور
🔅این مقدمه برتراند راسل بر کتاب «اتمیسم منطقی» را پیش از این نخوانده بودم که اگر خوانده بودم و در آن اندیشیده بودم شاید بسیاری از تصورات من درباره ماهیت علمورزی و فلسفهخوانی در آکادمی دگرگون میشد. این درسگفتاری است که راسل در 1918 م. ارائه کرده است. راسل در اینجا بیان میکند که این مطالب را 4 سال قبل از دانشجوی خود (لودویگ ویتگنشتاین) آموخته است؛ دانشجویی که هم اکنون از حال و روز او خبر ندارد و از اینرو مسئولیت این مطالب به عهده استاد است نه دانشجو(!). این موقعیت در نسبت با حال و روز این روزهای ما، به طنزی با افعال معکوس میماند! استاد درسگفتاری از آموختههای خود از دانشجویش ارائه کرده است!
🔅این استاد این دانشجو را تربیت کرده یا این دانشجو این استاد را مربی بوده است؟ آیا استاد حق دارد آموختههای خود از یکی از دانشجویانش را به صورت درسگفتاری ارائه کند؟! اصلا مگر بین این استاد و دانشجو چه گذشته است که این همه مطالب بکر برای ذهن استثنایی و تیزفکر راسل در برداشته است که می تواند چهار سال بعد، آنها را ارائه کند؟ و البته ظنین باشد که همه مطالب دانشجو را به خوبی فهمیده است؟! ... چنین دانشجویی چرا نصیب دیگر استادان نمی شود؟! ... توصیف وضعیت واقعا دشوار است! .... هر چه هست فکر میکنم تامل در این متن کوتاه برای فضای بزرگنام شیدای آکادمیها ما، برای دانشجویان موش در برابر عقاب، برای کلاسهای بیجان و بوراکراتیک فلسفه بسی و بسیار بسی الهام بخش است.
🌾 @sedanet | @HamPishani
✍️ #حامد_صفاییپور
🔅این مقدمه برتراند راسل بر کتاب «اتمیسم منطقی» را پیش از این نخوانده بودم که اگر خوانده بودم و در آن اندیشیده بودم شاید بسیاری از تصورات من درباره ماهیت علمورزی و فلسفهخوانی در آکادمی دگرگون میشد. این درسگفتاری است که راسل در 1918 م. ارائه کرده است. راسل در اینجا بیان میکند که این مطالب را 4 سال قبل از دانشجوی خود (لودویگ ویتگنشتاین) آموخته است؛ دانشجویی که هم اکنون از حال و روز او خبر ندارد و از اینرو مسئولیت این مطالب به عهده استاد است نه دانشجو(!). این موقعیت در نسبت با حال و روز این روزهای ما، به طنزی با افعال معکوس میماند! استاد درسگفتاری از آموختههای خود از دانشجویش ارائه کرده است!
🔅این استاد این دانشجو را تربیت کرده یا این دانشجو این استاد را مربی بوده است؟ آیا استاد حق دارد آموختههای خود از یکی از دانشجویانش را به صورت درسگفتاری ارائه کند؟! اصلا مگر بین این استاد و دانشجو چه گذشته است که این همه مطالب بکر برای ذهن استثنایی و تیزفکر راسل در برداشته است که می تواند چهار سال بعد، آنها را ارائه کند؟ و البته ظنین باشد که همه مطالب دانشجو را به خوبی فهمیده است؟! ... چنین دانشجویی چرا نصیب دیگر استادان نمی شود؟! ... توصیف وضعیت واقعا دشوار است! .... هر چه هست فکر میکنم تامل در این متن کوتاه برای فضای بزرگنام شیدای آکادمیها ما، برای دانشجویان موش در برابر عقاب، برای کلاسهای بیجان و بوراکراتیک فلسفه بسی و بسیار بسی الهام بخش است.
🌾 @sedanet | @HamPishani
Telegram
attach 📎
☘️ شبهمسئلۀ علم و دین در ایران
✍️#حامد_صفاییپور
🔅در این نوشته این است که طرح موضوع یا مسئلۀ «علم و دین» در معنای بررسی رابطۀ دعاوی «علوم طبیعی و متن مقدس» در ایران پیش و پس از انقلاب، یک «شبهمسئله» است. در برابر این مدعا سه پرسش کلیدی پدیدار است: ۱. چرا «علم و دین» برای ما یک شبهمسئله است؟ ۲. در کانون قرار گرفتن این شبهمسئله چه مسئلهای را از دیده پنهان کرده است؟ ۳. تبیین این پدیده چیست و چگونه این «شبهمسئله» جایگزین «مسئله» شده است؟ نگارنده با دامن زدن به تأملاتی درباره چگونگی به تجربه آمدن موضوع علم و دین در ایران پیش و پس از انقلاب، در مقام پاسخ به پرسش نخست و ارائۀ ایدهای اولیه در پاسخ به پرسش دوم برآمده است. نتیجۀ این تأملات، توجهدهی به ارادههای نامعطوف به علم و مسئلۀ «تفکر ترجمهای» در انتخاب مسائل است.
متن کامل👇
✨ → 3danet.ir/9Ibed
🌾 @Sedanet
✍️#حامد_صفاییپور
🔅در این نوشته این است که طرح موضوع یا مسئلۀ «علم و دین» در معنای بررسی رابطۀ دعاوی «علوم طبیعی و متن مقدس» در ایران پیش و پس از انقلاب، یک «شبهمسئله» است. در برابر این مدعا سه پرسش کلیدی پدیدار است: ۱. چرا «علم و دین» برای ما یک شبهمسئله است؟ ۲. در کانون قرار گرفتن این شبهمسئله چه مسئلهای را از دیده پنهان کرده است؟ ۳. تبیین این پدیده چیست و چگونه این «شبهمسئله» جایگزین «مسئله» شده است؟ نگارنده با دامن زدن به تأملاتی درباره چگونگی به تجربه آمدن موضوع علم و دین در ایران پیش و پس از انقلاب، در مقام پاسخ به پرسش نخست و ارائۀ ایدهای اولیه در پاسخ به پرسش دوم برآمده است. نتیجۀ این تأملات، توجهدهی به ارادههای نامعطوف به علم و مسئلۀ «تفکر ترجمهای» در انتخاب مسائل است.
متن کامل👇
✨ → 3danet.ir/9Ibed
🌾 @Sedanet
صدانت
شبهمسئلۀ علم و دین در ایران • صدانت
مدعای اصلی دکتر حامد صفاییپور در این نوشته این است که طرح موضوع یا مسئلۀ «علم و دین» در معنای بررسی رابطۀ دعاوی «علوم طبیعی و متن مقدس» در ایران پیش و
🍁 کتابهای نگرانکننده
✍️ #حامد_صفاییپور ۹۸/۰۸/۰۶
🔅امشب در حال مطالعه فصلی از کتاب نامآشنای «ماجرای فکر فلسفی در جهان اسلام» بودم؛ فصل 13 از جلد اول. در این بخش مولف گرامی، دکتر غلامحسین دینانی، به توصیف و نقد نظر ابن تیمیه (641-707 ه.ق) -درباره حدود توانایی استدلال قیاسی و تمثیلی میپردازد. همانطور که از این کتاب انتظار میرود هنر این کتاب بیشتر، چشمگشایی از مطالبی است که از دیدۀ اغیار در موضوع تاریخ فلسفه در جهان اسلام غایب است و میتواند سرنخی برای تامل بیشتر باشد اما اگر روحیه حاکم بر این دست متون الگوی پژوهشی و نگارشی دانشجویان علوم انسانی شود، که به زعم من، در موارد بسیار، شده است، بیاغراق یک فاجعه است.
🔅چرا فاجعه است؟ برای اینکه این متن آکنده از کلمات بلاغی و مغالطاتی است که جانشین استدلالهای منصفانه در رد افکار دیگران شده است. چند مثال بزنم: نویسنده در صفحه 138، پس از بیان رای ابنتیمیّه، با چنین جملهای کل استدلال و براهین او را به کنار میزند: «به نظر میرسد ابنتیمیّه معنی امکان را به عنوان یکی از جهات سهگانه به درستی درنیافته و فاصله سخن او با حکما از اینگونه معانی بیش از آن است که تصور شود. او به این مساله توجه ندارد که .... ». خب، این شیوه نقد نیست. کار ما در نقد این نیست که بگوییم طرف مقابل چه چیزی را دریافته و چه چیزی را درنیافته است؛ کار ما این است که اولا، فهم طرف مقابل را منصفانه صورتبندی نماییم و ثانیا نشان دهیم با کدام بخش از استدلال او و با چه دلایلی مخالفیم. جالب است، بالانشینی مولف در این اثر چنان است که گاهی با گرفتن ژست پدربزرگ مهربان طرف مقابل را مورد دلجویی قرار میدهد و پس از اشاره به چندی از صفات پسندیده وی، اشکال خود را بیان میکند. «این فقیه و متکلم تیزهوش به این نکته توجه ندارد که .... » و در ادامه مولف بخشی از مباحث ابتدایی در منطق صوری را تدریس میکند(!).
🔅از مغالطات متن در همین بخش کوتاه، نیز به یکی از موارد بسنده میکنم و آن مغالطه «مسموم کردن چاه» است: « ... بر شخص بصیر پوشیده نیست که .... » (ص139) یا «کسانی که با منطق آشنایی دارند به خوبی میدانند که ...» (ص 140) حکایت از آنکه، طرف مقابل، نه بصیر است و نه از مقدمات منطق که در ادامه توضیح داده شده است مطلع است والا چرا باید چنین خطای نخنمایی بکند! و خلاصه این کتاب در مواردی مجلس وعظ و خطابه است و استدلال و بیطرفی کاملا به کنار میرود.
🔅به بند پایانی این فصل که رسیدم از اشکالات قبلی خود پشیمان شدم. ملاحظه بفرمایید! در اینجا حتی ادات منطقی- «اما و اگر» و «ولی» و «از سوی دیگر» و غیره- در جایگاه درستی بهکار نرفتهاست،چه رسد به محتوا و دقت آن که در این بند به اوج آشفتگی و پریشانگویی میرسد:
🔅«کسانی که با فلسفه مغرب زمین سروکار دارند، به خوبی میدانند که در فلسفه کانت تصدیق، نقش عمده و اساسی بعهده دارد، ولی در فلسفه دکارت به هیچوجه نمیتوان نقش تصورات را نادیده انگاشت. او در فلسفۀ خود از تصور کمال سخن میگوید، از سوی دیگر میداند که تصور کمال، ساخته ذهن و محصول حکم نفس نیست.» (ص 144)
🔅این روش نوشتن اگر متن پیادهشده درسگفتاری شفاهی است –که ظاهرا چنین است- در نبود متون درآمدگونه مرتب و بیطرف، شاید به کار تازه واردها بیاید، به شرط آنکه پیش از این، قوه نقادی این مخاطبان کاملا از بین نرفته باشد و کسی در جایی نقادانهخواندن را به آنها آموخته باشد، اما اگر این متون و روحیه حاکم بر آنها برای بسیاری از دانشجویان خود به الگویی برای نوشتن و روش موضعگیری تبدیل شود، نیازمند تذکر است. این تذکر که چنین کتابهایی نگرانکنندهاند.
🌾 @Sedanet
🌾 @HamPishani
🌾 @SmartThinking_ir
✍️ #حامد_صفاییپور ۹۸/۰۸/۰۶
🔅امشب در حال مطالعه فصلی از کتاب نامآشنای «ماجرای فکر فلسفی در جهان اسلام» بودم؛ فصل 13 از جلد اول. در این بخش مولف گرامی، دکتر غلامحسین دینانی، به توصیف و نقد نظر ابن تیمیه (641-707 ه.ق) -درباره حدود توانایی استدلال قیاسی و تمثیلی میپردازد. همانطور که از این کتاب انتظار میرود هنر این کتاب بیشتر، چشمگشایی از مطالبی است که از دیدۀ اغیار در موضوع تاریخ فلسفه در جهان اسلام غایب است و میتواند سرنخی برای تامل بیشتر باشد اما اگر روحیه حاکم بر این دست متون الگوی پژوهشی و نگارشی دانشجویان علوم انسانی شود، که به زعم من، در موارد بسیار، شده است، بیاغراق یک فاجعه است.
🔅چرا فاجعه است؟ برای اینکه این متن آکنده از کلمات بلاغی و مغالطاتی است که جانشین استدلالهای منصفانه در رد افکار دیگران شده است. چند مثال بزنم: نویسنده در صفحه 138، پس از بیان رای ابنتیمیّه، با چنین جملهای کل استدلال و براهین او را به کنار میزند: «به نظر میرسد ابنتیمیّه معنی امکان را به عنوان یکی از جهات سهگانه به درستی درنیافته و فاصله سخن او با حکما از اینگونه معانی بیش از آن است که تصور شود. او به این مساله توجه ندارد که .... ». خب، این شیوه نقد نیست. کار ما در نقد این نیست که بگوییم طرف مقابل چه چیزی را دریافته و چه چیزی را درنیافته است؛ کار ما این است که اولا، فهم طرف مقابل را منصفانه صورتبندی نماییم و ثانیا نشان دهیم با کدام بخش از استدلال او و با چه دلایلی مخالفیم. جالب است، بالانشینی مولف در این اثر چنان است که گاهی با گرفتن ژست پدربزرگ مهربان طرف مقابل را مورد دلجویی قرار میدهد و پس از اشاره به چندی از صفات پسندیده وی، اشکال خود را بیان میکند. «این فقیه و متکلم تیزهوش به این نکته توجه ندارد که .... » و در ادامه مولف بخشی از مباحث ابتدایی در منطق صوری را تدریس میکند(!).
🔅از مغالطات متن در همین بخش کوتاه، نیز به یکی از موارد بسنده میکنم و آن مغالطه «مسموم کردن چاه» است: « ... بر شخص بصیر پوشیده نیست که .... » (ص139) یا «کسانی که با منطق آشنایی دارند به خوبی میدانند که ...» (ص 140) حکایت از آنکه، طرف مقابل، نه بصیر است و نه از مقدمات منطق که در ادامه توضیح داده شده است مطلع است والا چرا باید چنین خطای نخنمایی بکند! و خلاصه این کتاب در مواردی مجلس وعظ و خطابه است و استدلال و بیطرفی کاملا به کنار میرود.
🔅به بند پایانی این فصل که رسیدم از اشکالات قبلی خود پشیمان شدم. ملاحظه بفرمایید! در اینجا حتی ادات منطقی- «اما و اگر» و «ولی» و «از سوی دیگر» و غیره- در جایگاه درستی بهکار نرفتهاست،چه رسد به محتوا و دقت آن که در این بند به اوج آشفتگی و پریشانگویی میرسد:
🔅«کسانی که با فلسفه مغرب زمین سروکار دارند، به خوبی میدانند که در فلسفه کانت تصدیق، نقش عمده و اساسی بعهده دارد، ولی در فلسفه دکارت به هیچوجه نمیتوان نقش تصورات را نادیده انگاشت. او در فلسفۀ خود از تصور کمال سخن میگوید، از سوی دیگر میداند که تصور کمال، ساخته ذهن و محصول حکم نفس نیست.» (ص 144)
🔅این روش نوشتن اگر متن پیادهشده درسگفتاری شفاهی است –که ظاهرا چنین است- در نبود متون درآمدگونه مرتب و بیطرف، شاید به کار تازه واردها بیاید، به شرط آنکه پیش از این، قوه نقادی این مخاطبان کاملا از بین نرفته باشد و کسی در جایی نقادانهخواندن را به آنها آموخته باشد، اما اگر این متون و روحیه حاکم بر آنها برای بسیاری از دانشجویان خود به الگویی برای نوشتن و روش موضعگیری تبدیل شود، نیازمند تذکر است. این تذکر که چنین کتابهایی نگرانکنندهاند.
🌾 @Sedanet
🌾 @HamPishani
🌾 @SmartThinking_ir
Telegram
انبار صدانت
کتابهای غلامحسین ابراهیمی دینانی
🔆 پروندهی فلسفه تحلیلی در زندگی روزمره
سلسله جلسات پرونده «فلسفه تحلیلی در زندگی روزمره» ۱۴ گفتگوی اینستاگرامی به میزبانی #محمدرضا_واعظ و به همت موسسه فرهنگی هنری پیدایش(رویش دیگر) است که در بهار ۱۴۰۱ برگزار شده است.
۱. میزگرد فلسفه تحلیلی و زندگی روزمره؟!،
حاضرین: #حسین_شیخ_رضایی (مدیر گروه مطالعات علم موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران)، #ابراهیم_آزادگان (رئیس دانشکده فلسفه علم دانشگاه شریف)، #بابک_عباسی (مدیر گروه فلسفه دانشگاه آزاد، واحد علوم و تحقیقات تهران)، محمدرضا واعظ(پژوهشگر فلسفه، دانشگاه بن آلمان)؛
۲. فلسفه تحلیلی و معنای زندگی از دیدگاه تامس نیگل
مهمان: #جواد_حیدری ، عضو هیئت علمی دانشگاه شاهد و مترجم آثار تامس نیگل؛
۳. فلسفه تحلیلی و تفکر انتقادی
مهمان: #علی_حسین_خانی (عضو هیئت علمی گروه مطالعات علم موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران و پژوهشگر در پژوهشکده فلسفه تحلیلی، پژوهشگاه دانشهای بنیادین (آی پی ام)؛
۴. میزگرد «خوب زیستن در فلسفه تحلیلی و فلسفهٔ قارهای»؛
مهمانان: بابک عباسی و #مسعود_زنجانی (مدرس و پژوهشگر فلسفه)؛
۵. فلسفه تحلیلی و زیبایی شناسی؛
مهمان: #کاوه_بهبهانی (مترجم و پژوهشگر فلسفه)؛
۶. فلسفه تحلیلی و علم؛
مهمان: #امیراحسان_کرباسی_زاده (عضو هیئت علمی گروه فلسفه دانشگاه اصفهان)؛
۷. فلسفه تحلیلی و سیاست(جان رالز، رابرت نوزیک)؛
مهمانان: #علی_معظمی (عضو سابق هیئت علمی دانشگاه آزاد- واحد علوم و تحقیقات تهران)؛
۸. میزگرد فلسفه تحلیلی و محیط زیست؛
مهمانان: حسین شیخ رضایی و امیر احسان کرباسی زاده؛
۹. فلسفه تحلیلی و گردشگری خلاق؛
مهمان: #مژگان_خلیلی (دکتری فلسفه)؛
۱۰. فلسفه تحلیلی و هنر؛
مهمان: #امیر_مازیار (عضو هیئت علمی دانشگاه هنر تهران)؛
۱۱. میزگرد فلسفه تحلیلی و "رابطه علم و دین"؛
مهمانان: ابراهیم آزادگان، #حامد_صفاییپور (دکتری فلسفه علم)؛
۱۲. فلسفه تحلیلی و ریاضیات؛
مهمانان: #آرزو_اسلامی (عضو هیئت علمی دانشکده فلسفه دانشگاه ایالتی سان فرانسیسکو آمریکا) و #حسین_بیات (دکتری فلسفه علم)؛
۱۳. فلسفه اخلاق تحلیلی و رواندرمانی
مهمان: #محمود_مقدسی ، دکترای فلسفه و کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی؛
۱۴. فلسفه ذهن تحلیلی و روان درمانگری؛
مهمان: #مهدی_نسرین (روان درمانگر و عضو سابق هیئت علمی موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران)؛
🌐 دریافت فیلم تمام جلسات
🌾 @Sedanet
🌾 @rooyeshedigar
🌾 @tanhaatarazyekbarg
سلسله جلسات پرونده «فلسفه تحلیلی در زندگی روزمره» ۱۴ گفتگوی اینستاگرامی به میزبانی #محمدرضا_واعظ و به همت موسسه فرهنگی هنری پیدایش(رویش دیگر) است که در بهار ۱۴۰۱ برگزار شده است.
۱. میزگرد فلسفه تحلیلی و زندگی روزمره؟!،
حاضرین: #حسین_شیخ_رضایی (مدیر گروه مطالعات علم موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران)، #ابراهیم_آزادگان (رئیس دانشکده فلسفه علم دانشگاه شریف)، #بابک_عباسی (مدیر گروه فلسفه دانشگاه آزاد، واحد علوم و تحقیقات تهران)، محمدرضا واعظ(پژوهشگر فلسفه، دانشگاه بن آلمان)؛
۲. فلسفه تحلیلی و معنای زندگی از دیدگاه تامس نیگل
مهمان: #جواد_حیدری ، عضو هیئت علمی دانشگاه شاهد و مترجم آثار تامس نیگل؛
۳. فلسفه تحلیلی و تفکر انتقادی
مهمان: #علی_حسین_خانی (عضو هیئت علمی گروه مطالعات علم موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران و پژوهشگر در پژوهشکده فلسفه تحلیلی، پژوهشگاه دانشهای بنیادین (آی پی ام)؛
۴. میزگرد «خوب زیستن در فلسفه تحلیلی و فلسفهٔ قارهای»؛
مهمانان: بابک عباسی و #مسعود_زنجانی (مدرس و پژوهشگر فلسفه)؛
۵. فلسفه تحلیلی و زیبایی شناسی؛
مهمان: #کاوه_بهبهانی (مترجم و پژوهشگر فلسفه)؛
۶. فلسفه تحلیلی و علم؛
مهمان: #امیراحسان_کرباسی_زاده (عضو هیئت علمی گروه فلسفه دانشگاه اصفهان)؛
۷. فلسفه تحلیلی و سیاست(جان رالز، رابرت نوزیک)؛
مهمانان: #علی_معظمی (عضو سابق هیئت علمی دانشگاه آزاد- واحد علوم و تحقیقات تهران)؛
۸. میزگرد فلسفه تحلیلی و محیط زیست؛
مهمانان: حسین شیخ رضایی و امیر احسان کرباسی زاده؛
۹. فلسفه تحلیلی و گردشگری خلاق؛
مهمان: #مژگان_خلیلی (دکتری فلسفه)؛
۱۰. فلسفه تحلیلی و هنر؛
مهمان: #امیر_مازیار (عضو هیئت علمی دانشگاه هنر تهران)؛
۱۱. میزگرد فلسفه تحلیلی و "رابطه علم و دین"؛
مهمانان: ابراهیم آزادگان، #حامد_صفاییپور (دکتری فلسفه علم)؛
۱۲. فلسفه تحلیلی و ریاضیات؛
مهمانان: #آرزو_اسلامی (عضو هیئت علمی دانشکده فلسفه دانشگاه ایالتی سان فرانسیسکو آمریکا) و #حسین_بیات (دکتری فلسفه علم)؛
۱۳. فلسفه اخلاق تحلیلی و رواندرمانی
مهمان: #محمود_مقدسی ، دکترای فلسفه و کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی؛
۱۴. فلسفه ذهن تحلیلی و روان درمانگری؛
مهمان: #مهدی_نسرین (روان درمانگر و عضو سابق هیئت علمی موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران)؛
🌐 دریافت فیلم تمام جلسات
🌾 @Sedanet
🌾 @rooyeshedigar
🌾 @tanhaatarazyekbarg
صدانت
پروندهی فلسفه تحلیلی در زندگی روزمره • صدانت
سلسله جلسات پرونده «فلسفه تحلیلی در زندگی روزمره» به صورت ۱۴ گفتگوی اینستاگرامی به میزبانی محمدرضا واعظ و به همت موسسه فرهنگی هنری پیدایش
خلاصه بحث:
پنج کاربرد تفکر نقادانه در پیشگیری از پنج خطای رایج در کسبوکار
▫️ناتوانی در مواجهه با حقایق ناخوشایند!
▫️جست زدن از مسئله به راه حل!
▫️عبور شتابزده از مرحلۀ شفافسازی مسئله
▫️تصور اغراقآمیز از مفهوم ریسکپذیری
▫️یکی گرفتن خلاقیت با فراروی غیر منطقی از واقعیات
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
صدانت
سخنرانی حامد صفاییپور با عنوان تفکر نقادانه در کسبوکار • صدانت
پنج کاربرد تفکر نقادانه در پیشگیری از پنج خطای رایج در کسبوکار | ناتوانی در مواجهه با حقایق ناخوشایند، جست زدن از مسئله به راه حل