✍🏻 دربارهی مغلطهی "بنگاه خصوصی"؛
💡 نئولیبرالیسم چه میگوید؟
📝 #یادداشت
پیشگامان #لیبرالیسم و فرزندانشان، نئولیبرالها چند قرن با #قدرت_بزرگ جنگیدهاند؛ برای قرنها این کلیسا و دولت بود که نمایندهی "برادر بزرگ" و اقتدار مسلط به شمار میرفتند و تحدید فرد و حقوقش را دنبال میکردند. لیبرالیسم در برابر هر دو ایستاد، گفت باید دست دولت را شکست تا #فرد رسمیت یابد و به این سان فرد را در هستهی کانونی اندیشهاش قرار داد.
در جهانِ امروز، البته هنوز هم دولتها زیادی بزرگند اما دیگر تنها قدرت قادر و دزدان حقوق فردی نیستند؛ اکنون هیولاهای مقتدر دیگری، چه بسا بدتر به نام #گوگل و شبکههای اجتماعی پدیدار شدهاند که از هر دولت و سازمان اطلاعاتی هوشمندتر، بهروزتر و قدرتمندترند و معذوریتهای قانونی دولتها را هم ندارند! این قدرتهای بیپروای خطرناک، به مانند الگوی اقتدار مسلط سنتی، به بسط قدرت خود بر فرد و چنگ انداختن به حقوق او میاندیشند و با استفاده از بلبشوی قانونی دربارهی این تازه از راهرسیدگان، تسلط بر فرد و مهندسی فکر و اندیشه و تمایلش را در سر میپرورانند.
این مسیر دارد ما را با شیب تندی به درهی انهدام بزرگترین دستآورد فکری بشر در قرنهای اخیر میبرد و خردمندی و آزادی فرد را دوباره سلب میکند. در انتهای این دالان تاریک که در حال پیمودنیم، اقتدار مسلطی شکل میگیرد که بازتولیدی از رابطهی ارباب،رعیتی در قرون وسطاست و اسارت فرد در میان نگهبانان مقتدر نامریی را ممکن میسازد. #نئولیبرالیسم معاصر نمیتواند برابر این فروکاستن بیپروای فرد به اسمایلیهای خنگ شبکههای مجازی، هدایت هوشمند او با بمباران اطلاعات کانالیزه، گرفتار ساختنش در جزیرههای منفک شده و گاه متروک، و اکنون از همه بدتر سانسور فرد، بیتفاوت باشد؛ انسان دوباره در حال تبدیل شدن به بردهی یک قدرت بزرگ قادر است و پاسخ نئولیبرالها چه میتواند باشد؟
در این جهانِ نو، باید همراه با اعادهی رسالت سنتی شکستن دست دولت، بیمحابا بر کمپانیهای به ظاهر خصوصی تاخت که زیادی بزرگند و دمشان تا قدری دراز است که فرد هر کجا پا بگذارد روی دم این سوپردولتهای مجازی میرود. این دولتهای آینده، اکنون در بستری از فقدان قانونهای روشن، توانستهاند حقوق حیاتی فرد را به تصمیمگیریهای و منفعتهای شخصی و آنی و باندی خود گره بزنند و استیلایی نامیمون را بر جهان تحمیل سازند.
به نظر میرسد همان جوری که بشر چند قرنِ پیوسته، برای قانون اساسی جنگید تا صاحب حقوقی قانونی در برابر دولت بزرگ شود و دست حکومتها را از حریم فرد بیرون کند، باید از همان تجربه، سرمشق بگیرد و به کارش اندازند؛ نوبت تادیب قانونی سوپردولتهای مجازی فرا رسیده تا این گردنکشی علیه فرد و تجاوز به آزادی بیان و تمامی آزادیهای دیگر انسان متوقف شود.
این رسالتی بسیار حیاتیست که مرحلهی بعدی پیشرفت بشریت را ممکن میسازد؛ به یاد داشته باشید که جهانِ آتی ما، چیزی نخواهد بود جز صفر و یک و همین صفحهی نمایش که تمامی امور انسانی به آن گره میخورد و اگر جلوی بیبندوباری نوقدرتمداران را نگیرید، ممکن است یک روز صبح بیدار شوید و ببینید بابت یک نظر یا لایک و کامنتی، دیوایس ارتباطی شما به هیچ کجا وصل نمیشود و رویش نوشته؛ "هیات مجازات هوشمند گوگل تصمیم گرفت به دلیل خشونت بیش از اندازهی کامنت دیشبتان، سه روز قرنطینه برای شما در نظر بگیرد"، آنوقت نه میتوانید به سرکار خود در آفیس مجازی بروید، نه از بانکتان پول بردارید، نه خرید کنید!
پیش از فرا رسیدن چنین روزی که اشکال فیزیکی همه چیز محو شده و دیگر چیزی باقی نمانده جز #پلتفرم های مجازی، باید و باید بر دست و پای این هیولا و نوقدرت بزرگ زنجیر زد تا فرد در امان بماند؛ ماموریت #نئولیبرالیسم معاصر بیتردید همین است؛ باز هم دفاع از فرد، مانند همهی تاریخ لیبرالیسم!
✔️ t.me/joinchat/AAAAAE5Uy4R6VrISPOSPSA
#توییتباز #رشته_توییت #اندیشه
🔻 پینوشت 🔻
این بحث را میشود در سرفصلهای مهم دیگر از جمله قانونهای ضدانحصار و اقتصادیتر، بحث کالاهای عمومی نیز دنبال کرد، اگر علاقهمند شدید، در کامنتها اشاره کنید
💡 نئولیبرالیسم چه میگوید؟
📝 #یادداشت
پیشگامان #لیبرالیسم و فرزندانشان، نئولیبرالها چند قرن با #قدرت_بزرگ جنگیدهاند؛ برای قرنها این کلیسا و دولت بود که نمایندهی "برادر بزرگ" و اقتدار مسلط به شمار میرفتند و تحدید فرد و حقوقش را دنبال میکردند. لیبرالیسم در برابر هر دو ایستاد، گفت باید دست دولت را شکست تا #فرد رسمیت یابد و به این سان فرد را در هستهی کانونی اندیشهاش قرار داد.
در جهانِ امروز، البته هنوز هم دولتها زیادی بزرگند اما دیگر تنها قدرت قادر و دزدان حقوق فردی نیستند؛ اکنون هیولاهای مقتدر دیگری، چه بسا بدتر به نام #گوگل و شبکههای اجتماعی پدیدار شدهاند که از هر دولت و سازمان اطلاعاتی هوشمندتر، بهروزتر و قدرتمندترند و معذوریتهای قانونی دولتها را هم ندارند! این قدرتهای بیپروای خطرناک، به مانند الگوی اقتدار مسلط سنتی، به بسط قدرت خود بر فرد و چنگ انداختن به حقوق او میاندیشند و با استفاده از بلبشوی قانونی دربارهی این تازه از راهرسیدگان، تسلط بر فرد و مهندسی فکر و اندیشه و تمایلش را در سر میپرورانند.
این مسیر دارد ما را با شیب تندی به درهی انهدام بزرگترین دستآورد فکری بشر در قرنهای اخیر میبرد و خردمندی و آزادی فرد را دوباره سلب میکند. در انتهای این دالان تاریک که در حال پیمودنیم، اقتدار مسلطی شکل میگیرد که بازتولیدی از رابطهی ارباب،رعیتی در قرون وسطاست و اسارت فرد در میان نگهبانان مقتدر نامریی را ممکن میسازد. #نئولیبرالیسم معاصر نمیتواند برابر این فروکاستن بیپروای فرد به اسمایلیهای خنگ شبکههای مجازی، هدایت هوشمند او با بمباران اطلاعات کانالیزه، گرفتار ساختنش در جزیرههای منفک شده و گاه متروک، و اکنون از همه بدتر سانسور فرد، بیتفاوت باشد؛ انسان دوباره در حال تبدیل شدن به بردهی یک قدرت بزرگ قادر است و پاسخ نئولیبرالها چه میتواند باشد؟
در این جهانِ نو، باید همراه با اعادهی رسالت سنتی شکستن دست دولت، بیمحابا بر کمپانیهای به ظاهر خصوصی تاخت که زیادی بزرگند و دمشان تا قدری دراز است که فرد هر کجا پا بگذارد روی دم این سوپردولتهای مجازی میرود. این دولتهای آینده، اکنون در بستری از فقدان قانونهای روشن، توانستهاند حقوق حیاتی فرد را به تصمیمگیریهای و منفعتهای شخصی و آنی و باندی خود گره بزنند و استیلایی نامیمون را بر جهان تحمیل سازند.
به نظر میرسد همان جوری که بشر چند قرنِ پیوسته، برای قانون اساسی جنگید تا صاحب حقوقی قانونی در برابر دولت بزرگ شود و دست حکومتها را از حریم فرد بیرون کند، باید از همان تجربه، سرمشق بگیرد و به کارش اندازند؛ نوبت تادیب قانونی سوپردولتهای مجازی فرا رسیده تا این گردنکشی علیه فرد و تجاوز به آزادی بیان و تمامی آزادیهای دیگر انسان متوقف شود.
این رسالتی بسیار حیاتیست که مرحلهی بعدی پیشرفت بشریت را ممکن میسازد؛ به یاد داشته باشید که جهانِ آتی ما، چیزی نخواهد بود جز صفر و یک و همین صفحهی نمایش که تمامی امور انسانی به آن گره میخورد و اگر جلوی بیبندوباری نوقدرتمداران را نگیرید، ممکن است یک روز صبح بیدار شوید و ببینید بابت یک نظر یا لایک و کامنتی، دیوایس ارتباطی شما به هیچ کجا وصل نمیشود و رویش نوشته؛ "هیات مجازات هوشمند گوگل تصمیم گرفت به دلیل خشونت بیش از اندازهی کامنت دیشبتان، سه روز قرنطینه برای شما در نظر بگیرد"، آنوقت نه میتوانید به سرکار خود در آفیس مجازی بروید، نه از بانکتان پول بردارید، نه خرید کنید!
پیش از فرا رسیدن چنین روزی که اشکال فیزیکی همه چیز محو شده و دیگر چیزی باقی نمانده جز #پلتفرم های مجازی، باید و باید بر دست و پای این هیولا و نوقدرت بزرگ زنجیر زد تا فرد در امان بماند؛ ماموریت #نئولیبرالیسم معاصر بیتردید همین است؛ باز هم دفاع از فرد، مانند همهی تاریخ لیبرالیسم!
✔️ t.me/joinchat/AAAAAE5Uy4R6VrISPOSPSA
#توییتباز #رشته_توییت #اندیشه
🔻 پینوشت 🔻
این بحث را میشود در سرفصلهای مهم دیگر از جمله قانونهای ضدانحصار و اقتصادیتر، بحث کالاهای عمومی نیز دنبال کرد، اگر علاقهمند شدید، در کامنتها اشاره کنید