🔴 #سرخط : خالی کردن تجهیزات بخش دیالیز و دو آزمایشگاه بیمارستان خمینی کرجْ توسط یکی از پیمانکاران طلبکار با حکم قضایی
نام بیمارستان خمینی کرج، یادآور اعتصابات گستردهی پرستاران، پزشکان و پرسنل مجموعه جهت دریافت ماهها معوقات مزدی خود است.
طی روزهای گذشته یکی از پیمانکاران با دریافت حکم قضایی توقیف اموال، وسایل آزمایشگاه میکروبیوشیمی، پاتولوژی و بخش دیالیز را از بیمارستان خارج کرد.
بدهیهای بیمارستانْ مربوط به یک پیمانکار نیست. پیمانکار بخش دیالیز، طلبی ۹ میلیارد تومانی داشته است و با افزایش بدهی بیمارستان به ۴۰ میلیارد، وسایل چند بخش را توقیف کرده است. این تعطیلی، موجب سرگردانی بیماران دیالیزی و محرومیت از درمان منطقهای آنان شده است.
قاسم طاهری، رئیس شورای اسلامی کار بیمارستان خمینی کرج نیز، تنها راه برونرفت از مشکل را تغییر تعرفههای بیمارستان از بخش دولتی به خصوصی اعلام کرده است.
او نیز دلالوارانه نه نگران جان و سلامت بیماران محروم از هزینههای کلان بخش درمان خصوصی است و نه پرستاران و پرسنل را «طلبکار» ماهها معوقات مزدی خود میداند.
#کالاییسازی_درمان
#معیشت_پرستاران
#معیشت_کارگران
@Sarkhatism
نام بیمارستان خمینی کرج، یادآور اعتصابات گستردهی پرستاران، پزشکان و پرسنل مجموعه جهت دریافت ماهها معوقات مزدی خود است.
طی روزهای گذشته یکی از پیمانکاران با دریافت حکم قضایی توقیف اموال، وسایل آزمایشگاه میکروبیوشیمی، پاتولوژی و بخش دیالیز را از بیمارستان خارج کرد.
بدهیهای بیمارستانْ مربوط به یک پیمانکار نیست. پیمانکار بخش دیالیز، طلبی ۹ میلیارد تومانی داشته است و با افزایش بدهی بیمارستان به ۴۰ میلیارد، وسایل چند بخش را توقیف کرده است. این تعطیلی، موجب سرگردانی بیماران دیالیزی و محرومیت از درمان منطقهای آنان شده است.
قاسم طاهری، رئیس شورای اسلامی کار بیمارستان خمینی کرج نیز، تنها راه برونرفت از مشکل را تغییر تعرفههای بیمارستان از بخش دولتی به خصوصی اعلام کرده است.
او نیز دلالوارانه نه نگران جان و سلامت بیماران محروم از هزینههای کلان بخش درمان خصوصی است و نه پرستاران و پرسنل را «طلبکار» ماهها معوقات مزدی خود میداند.
#کالاییسازی_درمان
#معیشت_پرستاران
#معیشت_کارگران
@Sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 اعلام شده است که برای کاهش تراکم دانشآموزان در کلاسهای درس، امسال ۶۰ مدرسه به مدارس دو نوبته شهر تهران افزوده خواهد شد. هم اکنون حدود ۲۰۰ مدرسه در تهران دو نوبته هستند که این تعداد امسال به ۲۶۰ مدرسه خواهد رسید. کاهش سرانه فضای آموزشی حتا در تهران آنچنان به مرز انفجار رسیده که ناچارند مدارس دو نوبتی را افزایش دهند.
استاندارد فضای آموزشی ۸.۵ مترمربع برای هر دانشآموز است. با این وجود در مناطق مرکزی، متوسط سرانه فضای آموزشی یعنی جایی مانند همین تهران ۵ متر مربع است. در نظر بگیرید که در بلوچستان این سرانه کمی بیشتر از ۳ متر مربع است. در کنار اینکه بلوچستان با کیفیت به شدت نابرابر همین سرانه روبروست. مدارس کپری نه تنها نشانهای برای نابرابری در توزیع فضای آموزشیست بلکه کیفیت نابرابر آن را هم نمایان میسازد. وجود مدارسی با بافتهای فرسوده یا این پدیده فاجعهبار که چهاردههزار بخاری نفتی در کشور وجود دارد، همه را باید در کنار سرانه ناکافی آموزشی دید. چه زمينهها و دلایلی موجب شده که دولت نتواند سرانه فضای آموزش را افزایش دهد؟ چرا در ایران به اندازه کافی مدرسه و فضای آموزشی استاندارد ساخته نمیشود؟
برخلاف اظهارات کارشناسانی که همگی از روی یک الگوی ایدئولوژیک مشق مینویسند پاسخ در توسعهنیافتگی نیست، بلکه در «شیوه توسعه» است. پاسخ در استراتژی کلان حاکم بر تولید، اداره منابع و ثروتهای عمومی و نظام توزیع آنهاست. مسئله این است که با غلبه خصوصیسازی از جمله در نظام آموزشی، رژیم جدیدی از غارت در کشور مسلط شده است. عملکرد این رژیم در نظام آموزشی را میتوان در سه چیز نشان داد: یک- کاستن از نقش دولت در ساخت و تجهیز مدارس و فضای آموزشی. دو- عدم بکارگیری معلمان و کادر آموزش به اندازه نیاز، بیثباتسازی مشاغل آموزشی و افزایش استثمار کادر آموزش. سه- کالاییسازی آموزش، شهریهای کردن مدارس و کاهش مدارس دولتی.
مصداقهای این فقره سوم را میتوان در شهریههای میلیونی مدارس خصوصی در تهران تا ۶۰ میلیون تومان که قطعا از فضای آموزشی استاندارد نیز برخوردارند، پر شدن کلاسهای مدارس دولتی تا چهل و چهلوپنج نفر، در صف ماندن مردم برای ثبت نام، مجبور شدن مردم به ثبتنام فرزندانشان در محلههای دورتر و در نهایت ترک تحصیل دانشآموزان مشاهده کرد. به طوریکه سه میلیون دانشآموز فقط در سال گذشته از گردونه تحصیل خارج شدهاند. هر چند عنوان شده است که «بیشتر آنها کودکان یا نوجوانانی هستند که یا به ابزار هوشمند مثل موبایل و تبلت دسترسی ندارند یا در مناطقی زندگی میکنند که اینترنت در آنجا نیست.» اما درک و تحلیل همین عامل نیز زمانی شدنیست که آن را ارجاع بدهیم به تغییر استراتژی «توسعه» و غلبه خصوصیسازی و رشد طبقهی انگلی سرمایهدار که نتایجاش از جمله در عدم رشد سرانه فضای آموزشی قابل مشاهده است. تنها نتایج همین یک فقره یعنی ترک تحصیل، پرتاب سه میلیون کودک فقط در یک سال از گردونه تحصیل به بیرون، این است که چرخه احیای نیروی کار ارزان قیمت در اقتصاد سرمایهداری جمهوری اسلامی قطع نشود. «بازتولید نیروی کار ارزان قیمت» در کنار غارت روزافزون ثروت عمومی، کلید فهم شیوه توسعه در جمهوری اسلامی است.
#کالاییسازی_آموزش
@sarkhatism
استاندارد فضای آموزشی ۸.۵ مترمربع برای هر دانشآموز است. با این وجود در مناطق مرکزی، متوسط سرانه فضای آموزشی یعنی جایی مانند همین تهران ۵ متر مربع است. در نظر بگیرید که در بلوچستان این سرانه کمی بیشتر از ۳ متر مربع است. در کنار اینکه بلوچستان با کیفیت به شدت نابرابر همین سرانه روبروست. مدارس کپری نه تنها نشانهای برای نابرابری در توزیع فضای آموزشیست بلکه کیفیت نابرابر آن را هم نمایان میسازد. وجود مدارسی با بافتهای فرسوده یا این پدیده فاجعهبار که چهاردههزار بخاری نفتی در کشور وجود دارد، همه را باید در کنار سرانه ناکافی آموزشی دید. چه زمينهها و دلایلی موجب شده که دولت نتواند سرانه فضای آموزش را افزایش دهد؟ چرا در ایران به اندازه کافی مدرسه و فضای آموزشی استاندارد ساخته نمیشود؟
برخلاف اظهارات کارشناسانی که همگی از روی یک الگوی ایدئولوژیک مشق مینویسند پاسخ در توسعهنیافتگی نیست، بلکه در «شیوه توسعه» است. پاسخ در استراتژی کلان حاکم بر تولید، اداره منابع و ثروتهای عمومی و نظام توزیع آنهاست. مسئله این است که با غلبه خصوصیسازی از جمله در نظام آموزشی، رژیم جدیدی از غارت در کشور مسلط شده است. عملکرد این رژیم در نظام آموزشی را میتوان در سه چیز نشان داد: یک- کاستن از نقش دولت در ساخت و تجهیز مدارس و فضای آموزشی. دو- عدم بکارگیری معلمان و کادر آموزش به اندازه نیاز، بیثباتسازی مشاغل آموزشی و افزایش استثمار کادر آموزش. سه- کالاییسازی آموزش، شهریهای کردن مدارس و کاهش مدارس دولتی.
مصداقهای این فقره سوم را میتوان در شهریههای میلیونی مدارس خصوصی در تهران تا ۶۰ میلیون تومان که قطعا از فضای آموزشی استاندارد نیز برخوردارند، پر شدن کلاسهای مدارس دولتی تا چهل و چهلوپنج نفر، در صف ماندن مردم برای ثبت نام، مجبور شدن مردم به ثبتنام فرزندانشان در محلههای دورتر و در نهایت ترک تحصیل دانشآموزان مشاهده کرد. به طوریکه سه میلیون دانشآموز فقط در سال گذشته از گردونه تحصیل خارج شدهاند. هر چند عنوان شده است که «بیشتر آنها کودکان یا نوجوانانی هستند که یا به ابزار هوشمند مثل موبایل و تبلت دسترسی ندارند یا در مناطقی زندگی میکنند که اینترنت در آنجا نیست.» اما درک و تحلیل همین عامل نیز زمانی شدنیست که آن را ارجاع بدهیم به تغییر استراتژی «توسعه» و غلبه خصوصیسازی و رشد طبقهی انگلی سرمایهدار که نتایجاش از جمله در عدم رشد سرانه فضای آموزشی قابل مشاهده است. تنها نتایج همین یک فقره یعنی ترک تحصیل، پرتاب سه میلیون کودک فقط در یک سال از گردونه تحصیل به بیرون، این است که چرخه احیای نیروی کار ارزان قیمت در اقتصاد سرمایهداری جمهوری اسلامی قطع نشود. «بازتولید نیروی کار ارزان قیمت» در کنار غارت روزافزون ثروت عمومی، کلید فهم شیوه توسعه در جمهوری اسلامی است.
#کالاییسازی_آموزش
@sarkhatism
Forwarded from نقد
🔹 نوشتههای دریافتی 🔹
▫️ حق بر کار نکردن: قدرت و معلولیت
▫️ بهمناسبت سوم دسامبر، #روز_جهانی_معلولان
نوشتهی: سانورا تیلور
ترجمهی: حمیدرضا واشقانی فراهانی
2 دسامبر 2021
📝 توضیح مترجم:
🔸 مسئلهی ادغام، دربرگیرندگی و فراگیرسازی و به چالش کشیدن برساخت توانایی از مسائل کلیدی حوزهی مطالعات انتقادی و پراکسیس معلولیت است. با وجود خاستگاه ستمستیز و ضدسرمایهداری این مطالعات و پراکسیس، گفتارهای رفرمیستی و خیریهای به واسطهی فوریت نیازهای ضروری و حیاتی و غیرقابلتعویق معلولان و به میانجی وعدهی ادغام و خدمات، در جنبشهای معلولان بدل به یکی از جریانهای موثر شدهاند. از سوی دیگر بازارگرایی و کالاییسازی جریانی را شکل داده است که با وعدههای محدود و اختصاصِ شکلیِ بخشی از استخدامها به افراد معلول و … هرچند دسترسی محدودی به برخی از معلولان در زمینه اشتغال داده است، اما با بزرگنمایی اقدامات انجام شده، مسئله معلولان را مسئلهای در حال حل شدن عنوان میکند و با ساختن فیگورهای رسانهای و به اصطلاح «موفق»، معجون تلاش فردی و الطاف ملوکانه خیریهها و مسئولان و البته اعتماد به دست نامرئی بازار را به عنوان راهکار معرفی میکند. با این حال، روی دیگر سکه، همچنان مراکز نگهداری، تیمارستانها و مراکز توانبخشی و کاردرمانی در حال گسترش در سرتاسر جهان هستند که به صنعتی پولساز و خط تولیدی بدل شدهاند، صنعتی که در دانشکدههای پزشکی، روانشناسی و روانپزشکی دانشهای خود را تولید میکنند، در اتاقهای سیاستگذاری به بودجهها جهت میدهند، در پارلمانها قوانین را به نفع خود تغییر میدهند و قوانین حداقلی حمایتی را بیاثر میکنند، و یک دستشان در جیب بودجههای دولتی و بیمهای است و دست دیگرشان به مدد سیاستهای تعدیلی و نئولیبرالی در جیب مردم.
🔸 کار این بازارگرایی تا آنجا پیش رفته که اقدامات موسوم به درمانی که انجام آن روی حیوانات در بسیاری از کشورها ممنوع است، در مواجهه با معلولان ذهنی و شناختی به شکل قانونی انجام میشود. تبلیغات و جنون درمان، رفتارگرایی را زنده و بعد از گذشت مدتها از قربانیکردن کودکان ترنس، نوبت به کودکان اتیستیک رسیده تا با روش به اصطلاح درمانی تحلیل رفتار کاربردی (ABA) مورد کودک آزاری قرار گیرند و حتی والدین تحت تاثیر تبلیغات حاضر باشند برای آن ماهها در صف کلینیکها انتظار بکشند و هزینههای گزاف پرداخت کنند.
🔸 از آن سو، حتی جنبشهای اجتماعی مترقی، از جمله جنبش زنان، در بسیاری از کشورها در مسیر مبارزهی راستین برای حق بر بدن و حق انتخاب، بدون برقراری گفتوگوی موثر با معلولان، ناخواسته به صفوف مدافعان بِهْنژادی پیوستهاند و جنبشهای کارگری و اتحادیهها نیز در مسیر مبارزات رهاییبخش خود، هر از چندی در دام پیوند میان حق ـ حقوق و کار میافتند.
🔸 اما چرا معلولیت و معلولان تا این حد نامطلوب هستند؟ سانورا تیلور، نقاش و کنشگر معلول، با رجوع به مارکس و به کمک نظریهی ارزش در این مقالهی کلیدی، که نزدیک به دو دهه پیش نگاشته شده، به یکی از ابعاد اساسی موضوع میپردازد و فراخوانی انتقادی برای بازسازی جنبشهای معلولان و برقراری پیوند میان این جنبش و سایر جنبشهای اجتماعی میدهد. این مقاله نکاتی اساسی برای مبارزات نامعلولان نیز دارد. نخست آنکه هرچند بخش چشمگیری از جمعیت جهان معلول هستند، کمتر به آنها به عنوان یک گروه اجتماعی که وضعیت کنونیاش پیوندی عمیق با سرمایهداری، نژادپرستی، استعمار و تبعیض دارد توجه شده است و همچنان فهم غالب از معلولیت حتی در میان جنبشهای مترقی نامعلولان، فهمی پزشکینه و کمابیش ارتجاعی است. دیگر آنکه تیلور پرسشهایی کلیدی پیش روی فهم ما از «کار» میگذارد. اهمیت این پرسش در این است که هم فهم وضعیت کنونی بدون توجه به مفهوم و موقعیت کار و تعیناتش در نظم سرمایهدارانه ناتمام خواهد بود، و هم برساختن هر نوعی از بدیل نمیتواند امری منفک از درک مفهوم کار و تعینات فعلی آن والبته بازتعریف و بازسازی بنیادی آن باشد. بدیلی که برای همه گروههای تحت ستم نباشد، در معرض این خطر است که امتداد کردارها و گفتارهای استثناکنندهی قدرت حاکم باشد.
🔹 این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-2EM
#معلولیت #کالاییسازی #خودبسندگی_جسمی #عارضه
#سانورا_تیلور #حمیدرضا_واشقانی_فراهانی
👇🏽
🖋@naghd_com
▫️ حق بر کار نکردن: قدرت و معلولیت
▫️ بهمناسبت سوم دسامبر، #روز_جهانی_معلولان
نوشتهی: سانورا تیلور
ترجمهی: حمیدرضا واشقانی فراهانی
2 دسامبر 2021
📝 توضیح مترجم:
🔸 مسئلهی ادغام، دربرگیرندگی و فراگیرسازی و به چالش کشیدن برساخت توانایی از مسائل کلیدی حوزهی مطالعات انتقادی و پراکسیس معلولیت است. با وجود خاستگاه ستمستیز و ضدسرمایهداری این مطالعات و پراکسیس، گفتارهای رفرمیستی و خیریهای به واسطهی فوریت نیازهای ضروری و حیاتی و غیرقابلتعویق معلولان و به میانجی وعدهی ادغام و خدمات، در جنبشهای معلولان بدل به یکی از جریانهای موثر شدهاند. از سوی دیگر بازارگرایی و کالاییسازی جریانی را شکل داده است که با وعدههای محدود و اختصاصِ شکلیِ بخشی از استخدامها به افراد معلول و … هرچند دسترسی محدودی به برخی از معلولان در زمینه اشتغال داده است، اما با بزرگنمایی اقدامات انجام شده، مسئله معلولان را مسئلهای در حال حل شدن عنوان میکند و با ساختن فیگورهای رسانهای و به اصطلاح «موفق»، معجون تلاش فردی و الطاف ملوکانه خیریهها و مسئولان و البته اعتماد به دست نامرئی بازار را به عنوان راهکار معرفی میکند. با این حال، روی دیگر سکه، همچنان مراکز نگهداری، تیمارستانها و مراکز توانبخشی و کاردرمانی در حال گسترش در سرتاسر جهان هستند که به صنعتی پولساز و خط تولیدی بدل شدهاند، صنعتی که در دانشکدههای پزشکی، روانشناسی و روانپزشکی دانشهای خود را تولید میکنند، در اتاقهای سیاستگذاری به بودجهها جهت میدهند، در پارلمانها قوانین را به نفع خود تغییر میدهند و قوانین حداقلی حمایتی را بیاثر میکنند، و یک دستشان در جیب بودجههای دولتی و بیمهای است و دست دیگرشان به مدد سیاستهای تعدیلی و نئولیبرالی در جیب مردم.
🔸 کار این بازارگرایی تا آنجا پیش رفته که اقدامات موسوم به درمانی که انجام آن روی حیوانات در بسیاری از کشورها ممنوع است، در مواجهه با معلولان ذهنی و شناختی به شکل قانونی انجام میشود. تبلیغات و جنون درمان، رفتارگرایی را زنده و بعد از گذشت مدتها از قربانیکردن کودکان ترنس، نوبت به کودکان اتیستیک رسیده تا با روش به اصطلاح درمانی تحلیل رفتار کاربردی (ABA) مورد کودک آزاری قرار گیرند و حتی والدین تحت تاثیر تبلیغات حاضر باشند برای آن ماهها در صف کلینیکها انتظار بکشند و هزینههای گزاف پرداخت کنند.
🔸 از آن سو، حتی جنبشهای اجتماعی مترقی، از جمله جنبش زنان، در بسیاری از کشورها در مسیر مبارزهی راستین برای حق بر بدن و حق انتخاب، بدون برقراری گفتوگوی موثر با معلولان، ناخواسته به صفوف مدافعان بِهْنژادی پیوستهاند و جنبشهای کارگری و اتحادیهها نیز در مسیر مبارزات رهاییبخش خود، هر از چندی در دام پیوند میان حق ـ حقوق و کار میافتند.
🔸 اما چرا معلولیت و معلولان تا این حد نامطلوب هستند؟ سانورا تیلور، نقاش و کنشگر معلول، با رجوع به مارکس و به کمک نظریهی ارزش در این مقالهی کلیدی، که نزدیک به دو دهه پیش نگاشته شده، به یکی از ابعاد اساسی موضوع میپردازد و فراخوانی انتقادی برای بازسازی جنبشهای معلولان و برقراری پیوند میان این جنبش و سایر جنبشهای اجتماعی میدهد. این مقاله نکاتی اساسی برای مبارزات نامعلولان نیز دارد. نخست آنکه هرچند بخش چشمگیری از جمعیت جهان معلول هستند، کمتر به آنها به عنوان یک گروه اجتماعی که وضعیت کنونیاش پیوندی عمیق با سرمایهداری، نژادپرستی، استعمار و تبعیض دارد توجه شده است و همچنان فهم غالب از معلولیت حتی در میان جنبشهای مترقی نامعلولان، فهمی پزشکینه و کمابیش ارتجاعی است. دیگر آنکه تیلور پرسشهایی کلیدی پیش روی فهم ما از «کار» میگذارد. اهمیت این پرسش در این است که هم فهم وضعیت کنونی بدون توجه به مفهوم و موقعیت کار و تعیناتش در نظم سرمایهدارانه ناتمام خواهد بود، و هم برساختن هر نوعی از بدیل نمیتواند امری منفک از درک مفهوم کار و تعینات فعلی آن والبته بازتعریف و بازسازی بنیادی آن باشد. بدیلی که برای همه گروههای تحت ستم نباشد، در معرض این خطر است که امتداد کردارها و گفتارهای استثناکنندهی قدرت حاکم باشد.
🔹 این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-2EM
#معلولیت #کالاییسازی #خودبسندگی_جسمی #عارضه
#سانورا_تیلور #حمیدرضا_واشقانی_فراهانی
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
حق بر کار نکردن: قدرت و معلولیت
بهمناسبت سوم دسامبر، روز جهانی معلولان نوشتهی: سانورا تیلور ترجمهی: حمید رضا واشقانی فراهانی با وجود پیشرفتها، چه در حوزهی نظری و چه در حوزهی عملی، حقوق معلولیت همچنان یکی از آخرین اولویت…