🔴 #سرخط : بنا بر اطلاعرسانی امیر رئیسیانْ وکیل لیلا حسینزاده، وی در پروندهی جدید خود پیرامون «اجتماع و تبانی جهت اقدام علیه امنیت ملی» تفهیم اتهام شده است. اتهامی که مصداق آن شرکت در برگزاری جشن تولد محمد شریفیمقدمْ (دانشجوی درویش محبوس در زندان فشافویه)، مقابل دانشگاه صنعتیشریف بوده است.
#سرکوب_دانشجویان
#لیلا_حسین_زاده
@Sarkhatism
#سرکوب_دانشجویان
#لیلا_حسین_زاده
@Sarkhatism
Forwarded from نقد
دو رویداد در شیراز و پیام راستقامتان تسلیمناپذیر
رویداد نخست: 16 آذر، روز دانشجو. هجوم باندی 15 نفره از تبهکاران بی نام، اما با نشان ننگآور نیروی سرکوب رژیم برای دستگیری لیلا حسینزاده دانشجوی مبارز و یکی از نمایندگان و سخنگویان برجستهی جنبش دانشجویی. رویدادی شوم که با توجه به بیماری سخت و مزمن او و بیخبری از وضعیتش پس از این آدمربایی بزدلانه، موجب نگرانی بسیار و نفرت و خشمی باز هم فزایندهتر نسبت به بانیان و مزدوران این رژِیم مرگآیینِ زندان و شکنجه و اعدام است.
رویداد دوم: 22 آذر. تظاهرات عظیم و شکوهمند آموزگاران مبارز و مبارزه، برای اعتراض به سیاستهای انسانستیزانه رژِیم و فریاد زدنِ خواستهای برحق و انکارناپذیر خود.
حلقه و رشتهی پیوند این دو رویداد، هر چند یکی - همچون به بند کشیدن هیرداد پیربداقی یا رسول بداقی و بسیارانی دیگر- دردناک، و دیگری شادی برانگیزست، غرورآمیز بودن آنها به مثابه نشانههای قدرتی است که لرزهی پنهان زانوان حاکمان را، پسِ پشت «قدرقدرتی» درندهخویانهشان، آشکار میکند. قدرت آواهایی خاموش ناشدنی از حنجرهی زنان و مردانی راستقامت که پس از چهار دهه زور و ستم و شلاق و زندان و شکنجه و اعدام، چهار دهه سایهی شوم مرگ بر زندگی مردمان و نسلها، در برابر حاکمان و ظالمان سر تسلیم فرود نمیآورند.
#اعتراضات_سراسری_معلمان
#جنبش_معلمان
#لیلا_حسین_زاده
✊🏽✊🏽✊🏽
https://t.me/naghd_com/662
🖋@naghd_com
رویداد نخست: 16 آذر، روز دانشجو. هجوم باندی 15 نفره از تبهکاران بی نام، اما با نشان ننگآور نیروی سرکوب رژیم برای دستگیری لیلا حسینزاده دانشجوی مبارز و یکی از نمایندگان و سخنگویان برجستهی جنبش دانشجویی. رویدادی شوم که با توجه به بیماری سخت و مزمن او و بیخبری از وضعیتش پس از این آدمربایی بزدلانه، موجب نگرانی بسیار و نفرت و خشمی باز هم فزایندهتر نسبت به بانیان و مزدوران این رژِیم مرگآیینِ زندان و شکنجه و اعدام است.
رویداد دوم: 22 آذر. تظاهرات عظیم و شکوهمند آموزگاران مبارز و مبارزه، برای اعتراض به سیاستهای انسانستیزانه رژِیم و فریاد زدنِ خواستهای برحق و انکارناپذیر خود.
حلقه و رشتهی پیوند این دو رویداد، هر چند یکی - همچون به بند کشیدن هیرداد پیربداقی یا رسول بداقی و بسیارانی دیگر- دردناک، و دیگری شادی برانگیزست، غرورآمیز بودن آنها به مثابه نشانههای قدرتی است که لرزهی پنهان زانوان حاکمان را، پسِ پشت «قدرقدرتی» درندهخویانهشان، آشکار میکند. قدرت آواهایی خاموش ناشدنی از حنجرهی زنان و مردانی راستقامت که پس از چهار دهه زور و ستم و شلاق و زندان و شکنجه و اعدام، چهار دهه سایهی شوم مرگ بر زندگی مردمان و نسلها، در برابر حاکمان و ظالمان سر تسلیم فرود نمیآورند.
#اعتراضات_سراسری_معلمان
#جنبش_معلمان
#لیلا_حسین_زاده
✊🏽✊🏽✊🏽
https://t.me/naghd_com/662
🖋@naghd_com
Telegram
نقد
پیام راستقامتان در شیراز
قدرت آواهایی خاموش ناشدنی از حنجره زنان و مردانی راستقامت که پس از چهار دهه سایه شوم مرگ بر زندگی مردمان و نسلها، در برابر حاکمان و ظالمان سر تسلیم فرود نمیآورند.
#اعتراضات_سراسری_معلمان
#جنبش_معلمان
#لیلا_حسین_زاده…
قدرت آواهایی خاموش ناشدنی از حنجره زنان و مردانی راستقامت که پس از چهار دهه سایه شوم مرگ بر زندگی مردمان و نسلها، در برابر حاکمان و ظالمان سر تسلیم فرود نمیآورند.
#اعتراضات_سراسری_معلمان
#جنبش_معلمان
#لیلا_حسین_زاده…
Forwarded from شوراهای صنفی دانشجویان کشور
⛔️ #خبر_فوری
دقایقی پیش #لیلا_حسین_زاده فعال صنفی دانشجویی توسط چند تن از نیروهای امنیتی در مقابل منزل خویش همراه با ضرب و شتم بازداشت و به مکان نامعلومی انتقال یافت.
گفتنی است لیلا حسین زاده دانشجوی کارشناسی ارشد انسانشناسی دانشگاه تهران، سال گذشته به پنج سال حبس محکوم شده و به دلیل عدم تحمل کیفر از بابت ابتلا به بیماری خودایمنی که در دوران حبس پیشین خود بدان مبتلا شده بود، به گواهی پزشکی قانونی آزاد بود.
1⃣3⃣9⃣7⃣
🆔 @senfi_uni_iran
دقایقی پیش #لیلا_حسین_زاده فعال صنفی دانشجویی توسط چند تن از نیروهای امنیتی در مقابل منزل خویش همراه با ضرب و شتم بازداشت و به مکان نامعلومی انتقال یافت.
گفتنی است لیلا حسین زاده دانشجوی کارشناسی ارشد انسانشناسی دانشگاه تهران، سال گذشته به پنج سال حبس محکوم شده و به دلیل عدم تحمل کیفر از بابت ابتلا به بیماری خودایمنی که در دوران حبس پیشین خود بدان مبتلا شده بود، به گواهی پزشکی قانونی آزاد بود.
1⃣3⃣9⃣7⃣
🆔 @senfi_uni_iran
Forwarded from شوراهای صنفی دانشجویان کشور
🟥 انتقال لیلا حسین زاده به بازداشتگاه اداره اطلاعات شیراز
#لیلا_حسین_زاده فعال صنفی دانشجویی دانشگاه تهران، طی تماسی تلفنی با خانواده اش از انتقال خود از بند ۲۰۹ زندان اوین به بازداشتگاه اداره اطلاعات شیراز، موسوم به پلاک ۱۰۰ خبر داد.
این انتقال در حالی صورت گرفته که روز یکشنبه، یک روز پس از بازداشت مقابل درب منزل خود، وکیل وی در توییتی بازداشت حسین زاده را به دستور دادستانی شیراز عنوان کرده است.
1⃣3⃣9⃣9⃣
🆔 @senfi_uni_iran
#لیلا_حسین_زاده فعال صنفی دانشجویی دانشگاه تهران، طی تماسی تلفنی با خانواده اش از انتقال خود از بند ۲۰۹ زندان اوین به بازداشتگاه اداره اطلاعات شیراز، موسوم به پلاک ۱۰۰ خبر داد.
این انتقال در حالی صورت گرفته که روز یکشنبه، یک روز پس از بازداشت مقابل درب منزل خود، وکیل وی در توییتی بازداشت حسین زاده را به دستور دادستانی شیراز عنوان کرده است.
1⃣3⃣9⃣9⃣
🆔 @senfi_uni_iran
🛑 نگرانی جدی در مورد جزئیات شرایط بازداشت و وضعیت سلامتی #لیلا_حسین_زاده بنا به اطلاع اعضای خانواده وی
#بازداشت_دانشجویان
@sarkhatism
#بازداشت_دانشجویان
@sarkhatism
Forwarded from شوراهای صنفی دانشجویان کشور
سرخط
Video
#تکمیلی
🔴🔴گزارشی از تجمع روز ۱۶ آبان دانشکده علوماجتماعی دانشگاه تهران
به نام ژن، ژیان، ئازادی
امروز جمعی از دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی در اعتراض به بازداشت و پروندهسازی برای دانشجویان از سوی نهادهای امنیتی، ممنوعیت ورود به دانشگاه و خوابگاه، تعلیق تحصیلی، اخذ هرگونه تعهد توسط کمیته انضباطی، احضار به کمیته انضباطی، تهدید دانشجویان و خانوادهها و همچنین سرکوب و کشتار مردم ایران در جنبش «زن، زندگی، آزادی»؛ تجمع کرده و به اعتصاب خود ادامه دادند.
حوالی غروبِ ۱۵ آبان #ریحانه_معروف، دبیر شورای صنفی، توسط لباس شخصیها جلوی درب دانشکده ربوده شد. این دومینبار است که او در طی این جنبش بازداشت میشود. پس از سرکوب اعتراضات دانشجویان این دانشکده در روز ۲۵ مهر و ضرب و شتم دانشجویان در اتاق حراست، ۱۵ دانشجو نیز ممنوعالورود شدند. یک دانشجو (#محمد_دارکش) به کمیته انضباطی احضار شده و همچنین برای دو دانشجو از این دانشکده (#محمد_جواهری و #علی_داعی) پروندهسازی شده است. همچنین یک دانشجو (#محمد_شباهتی) که در پی اعتراض دانشجویان در ترم گذشته به تفکیک جنسیتی، از تحصیل در ترم جاری تعلیق شده بود، همچنان ممنوعالتحصیل است.
امروز، دانشجویان در لابی دانشکده به یکدیگر ملحق شدند و شعارگویان به سوی محوطهی دانشکده حرکت کردند. پس از آن وارد سلف شدند، دانشجویان را به همراهی دعوت کردند و با بازگشتن به محوطه به تجمع خود پایان دادند.
آنها در اعتراض به سرکوب دانشجویان فریاد زدند: «یه دانشجو کم بشه، اینجا قیامت میشه»، «دانشجوی زندانی، آزاد باید گردد»، «دانشجو میمیرد، ذلت نمیپذیرد»، «دانشجو تعلیق بکنید، دانشگاه تعطیل میکنیم»، «اوین شده دانشگاه، تهران شده بازداشتگاه» و «دانشگاه غرق خونه، لکهی ننگمونه».
آنها امروز، مشق دیرینهای را فریاد زدند: «آزادگی بیاموز، این است درس امروز» و سکوت اساتید و دیگر دانشجویان را با سر دادن شعارهای «دانشگاهها غرق خون، استادهامون خفهخون»، «دانشجوها تو حبسن، استادهامون نشستن»، و «دانشجو حیا کن، کلاست رو رها کن» محکوم کردند.
همچنین این دانشجویان، همچون تمام هفتههای گذشته، با شعار «از کردستان تا تهران، خونین تمام ایران» اتحاد همهی مردم تحت سرکوب با همدیگر و با «مهسای ما نیکای ما، ندای آزادی ما» و «قسم به خون یاران، ایستادهایم تا پایان» تعهد و امیدشان به آینده را یادآور شدند. دانشجویان با آگاهی بر اینکه «رهایی حق ماست، قدرت ما جمع ماست»، تا روز رهایی فریاد ممتد «آزادی» سر میدهند.
جنبش دانشجویی ما، در مسیر قیام ژینا است؛ پس دانشجویان رساتر از همیشه فریاد زدند: «زن، زندگی، آزادی». آنها در حالیکه پلاکاردهایِ «معیار آزادی هر جامعه، میزان آزادی زنان آن جامعه است» و «ما چیزهای سادهای میگوییم، بسیار ساده بیانشان می کنیم: حجاب اجباری نمیخواهیم» را حمل میکردند فریادِ « هیز تویی، هرزه تویی، زن آزاده منم» سر دادند.
پ.ن: دانشجویان، امروز همچنین خواستار آزادی همدانشکدهایهای خود #لیلا_حسین_زاده و #ابوالفضل_نژادفتح که جهت تحمل حبس در زندان به سر میبرند، شدند. لازم به ذکر است که ابولفضل نژادفتح در درگیری اخیر اوین، مورد ضرب و شتم قرار گرفته و به زندان رجاییشهر منتقل شده است. همچنین لیلا حسینزاده نیز که با وجود حکم عدم تحمل کیفر از سوی پزشکی قانونی، در تاریخ ۲۹ مرداد بازداشت شده بود، همچنان و با وجود عود علائم بیماری در زندان به سر میبرد.
۱۶آبان۱۴۰۱
#دانشگاه_تهران_علوماجتماعی
#اعتراضات_دانشجویی
#هفتمین_هفته_اعتراضات_دانشجویی
3⃣1⃣4⃣6⃣
🆔@senfi_uni_iran
🔴🔴گزارشی از تجمع روز ۱۶ آبان دانشکده علوماجتماعی دانشگاه تهران
به نام ژن، ژیان، ئازادی
امروز جمعی از دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی در اعتراض به بازداشت و پروندهسازی برای دانشجویان از سوی نهادهای امنیتی، ممنوعیت ورود به دانشگاه و خوابگاه، تعلیق تحصیلی، اخذ هرگونه تعهد توسط کمیته انضباطی، احضار به کمیته انضباطی، تهدید دانشجویان و خانوادهها و همچنین سرکوب و کشتار مردم ایران در جنبش «زن، زندگی، آزادی»؛ تجمع کرده و به اعتصاب خود ادامه دادند.
حوالی غروبِ ۱۵ آبان #ریحانه_معروف، دبیر شورای صنفی، توسط لباس شخصیها جلوی درب دانشکده ربوده شد. این دومینبار است که او در طی این جنبش بازداشت میشود. پس از سرکوب اعتراضات دانشجویان این دانشکده در روز ۲۵ مهر و ضرب و شتم دانشجویان در اتاق حراست، ۱۵ دانشجو نیز ممنوعالورود شدند. یک دانشجو (#محمد_دارکش) به کمیته انضباطی احضار شده و همچنین برای دو دانشجو از این دانشکده (#محمد_جواهری و #علی_داعی) پروندهسازی شده است. همچنین یک دانشجو (#محمد_شباهتی) که در پی اعتراض دانشجویان در ترم گذشته به تفکیک جنسیتی، از تحصیل در ترم جاری تعلیق شده بود، همچنان ممنوعالتحصیل است.
امروز، دانشجویان در لابی دانشکده به یکدیگر ملحق شدند و شعارگویان به سوی محوطهی دانشکده حرکت کردند. پس از آن وارد سلف شدند، دانشجویان را به همراهی دعوت کردند و با بازگشتن به محوطه به تجمع خود پایان دادند.
آنها در اعتراض به سرکوب دانشجویان فریاد زدند: «یه دانشجو کم بشه، اینجا قیامت میشه»، «دانشجوی زندانی، آزاد باید گردد»، «دانشجو میمیرد، ذلت نمیپذیرد»، «دانشجو تعلیق بکنید، دانشگاه تعطیل میکنیم»، «اوین شده دانشگاه، تهران شده بازداشتگاه» و «دانشگاه غرق خونه، لکهی ننگمونه».
آنها امروز، مشق دیرینهای را فریاد زدند: «آزادگی بیاموز، این است درس امروز» و سکوت اساتید و دیگر دانشجویان را با سر دادن شعارهای «دانشگاهها غرق خون، استادهامون خفهخون»، «دانشجوها تو حبسن، استادهامون نشستن»، و «دانشجو حیا کن، کلاست رو رها کن» محکوم کردند.
همچنین این دانشجویان، همچون تمام هفتههای گذشته، با شعار «از کردستان تا تهران، خونین تمام ایران» اتحاد همهی مردم تحت سرکوب با همدیگر و با «مهسای ما نیکای ما، ندای آزادی ما» و «قسم به خون یاران، ایستادهایم تا پایان» تعهد و امیدشان به آینده را یادآور شدند. دانشجویان با آگاهی بر اینکه «رهایی حق ماست، قدرت ما جمع ماست»، تا روز رهایی فریاد ممتد «آزادی» سر میدهند.
جنبش دانشجویی ما، در مسیر قیام ژینا است؛ پس دانشجویان رساتر از همیشه فریاد زدند: «زن، زندگی، آزادی». آنها در حالیکه پلاکاردهایِ «معیار آزادی هر جامعه، میزان آزادی زنان آن جامعه است» و «ما چیزهای سادهای میگوییم، بسیار ساده بیانشان می کنیم: حجاب اجباری نمیخواهیم» را حمل میکردند فریادِ « هیز تویی، هرزه تویی، زن آزاده منم» سر دادند.
پ.ن: دانشجویان، امروز همچنین خواستار آزادی همدانشکدهایهای خود #لیلا_حسین_زاده و #ابوالفضل_نژادفتح که جهت تحمل حبس در زندان به سر میبرند، شدند. لازم به ذکر است که ابولفضل نژادفتح در درگیری اخیر اوین، مورد ضرب و شتم قرار گرفته و به زندان رجاییشهر منتقل شده است. همچنین لیلا حسینزاده نیز که با وجود حکم عدم تحمل کیفر از سوی پزشکی قانونی، در تاریخ ۲۹ مرداد بازداشت شده بود، همچنان و با وجود عود علائم بیماری در زندان به سر میبرد.
۱۶آبان۱۴۰۱
#دانشگاه_تهران_علوماجتماعی
#اعتراضات_دانشجویی
#هفتمین_هفته_اعتراضات_دانشجویی
3⃣1⃣4⃣6⃣
🆔@senfi_uni_iran
سرخط
Photo
🔴 شعری برای لیلا حسینزاده
ارسالی از یاران #همراه_سرخط
آنگاه،
تو خواهی رسید؛
و آیا به یاد خواهی آورد؟! -
.
استخوان های تو روزی من را شناخته اند
و در باران تند دی ماه
بر سنگفرش سرد خیابانی
آغوش امن مرا جسته اند.
لب های تو روزی من را شناخته اند
و بر سنگفرش خیابانی که در آن کشته شدیم
لب های سرد و آبی مرا بوسیده اند.
.
در خیابان کارگر
در خیابان انقلاب
در خیابان آزادی
سایه ای میان سایه ی عابران پرسه می زد،
و شکل لاغر و خموده ی خود را
روی سنگفرش خیس خیابان می کشید،
با پاکت های خرید در دست؛
با کلاه و پالتویی بدقواره؛
با موهای بلند و ران های کشیده؛
چاق مثل یک خرس؛
پیر و افلیج و لرزان
و یا چنان کودکی
خیره در برابر ویترین یک قنادی!
.
مرگ سایه ای بود در میان ما؛
مرگ سایه ای بود از ما!
.
- آنگاه داسِ ماه
بوته های وحشت را خواهد چید
و راهی نو پدیدار خواهد شد،
شب، عطر های تابستانی خواهد پراکند
و تو با تاجی از سوسن های سفید
باز خواهی آمد ...
.
و آیا به یاد خواهی آورد؟!
《 آه، لیلا را به خواب دیده ام من مادر!
با چشمان بیدارش تا واپسین شکنجه،
چشمانی چون دو اختر غریب
که بر فراز آب ها درخشیدن می گرفت.
آه، آب های فروخفته در ظلمت،
فلاتِ خون!
من لیلا را به خواب دیده ام مادر
بگو که او باز خواهد گشت ... 》
الف.ب
#لیلا_حسین_زاده
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
#مهسا_امینی
#ژینا_امینی
@sarkhatism
ارسالی از یاران #همراه_سرخط
آنگاه،
تو خواهی رسید؛
و آیا به یاد خواهی آورد؟! -
.
استخوان های تو روزی من را شناخته اند
و در باران تند دی ماه
بر سنگفرش سرد خیابانی
آغوش امن مرا جسته اند.
لب های تو روزی من را شناخته اند
و بر سنگفرش خیابانی که در آن کشته شدیم
لب های سرد و آبی مرا بوسیده اند.
.
در خیابان کارگر
در خیابان انقلاب
در خیابان آزادی
سایه ای میان سایه ی عابران پرسه می زد،
و شکل لاغر و خموده ی خود را
روی سنگفرش خیس خیابان می کشید،
با پاکت های خرید در دست؛
با کلاه و پالتویی بدقواره؛
با موهای بلند و ران های کشیده؛
چاق مثل یک خرس؛
پیر و افلیج و لرزان
و یا چنان کودکی
خیره در برابر ویترین یک قنادی!
.
مرگ سایه ای بود در میان ما؛
مرگ سایه ای بود از ما!
.
- آنگاه داسِ ماه
بوته های وحشت را خواهد چید
و راهی نو پدیدار خواهد شد،
شب، عطر های تابستانی خواهد پراکند
و تو با تاجی از سوسن های سفید
باز خواهی آمد ...
.
و آیا به یاد خواهی آورد؟!
《 آه، لیلا را به خواب دیده ام من مادر!
با چشمان بیدارش تا واپسین شکنجه،
چشمانی چون دو اختر غریب
که بر فراز آب ها درخشیدن می گرفت.
آه، آب های فروخفته در ظلمت،
فلاتِ خون!
من لیلا را به خواب دیده ام مادر
بگو که او باز خواهد گشت ... 》
الف.ب
#لیلا_حسین_زاده
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
#مهسا_امینی
#ژینا_امینی
@sarkhatism
🔴 طرح ارسالی از یاران #همراه_سرخط در حمایت از لیلا حسینزاده، دانشجوی مبارز زندانی
او در تاریخ ۱۶ آبان از قانون حجاب اجباری در ملاقات با پدرش امتناع کرده بود و در پی آن ممنوعالتماس شده و در اعتراض به این وضعیت از رو گذشته اقدام به اعتصاب غذای تر کرده است.
#لیلا_حسین_زاده
#زندانی_سیاسی
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
#مهسا_امینی
#ژینا_امینی
@sarkhatism
او در تاریخ ۱۶ آبان از قانون حجاب اجباری در ملاقات با پدرش امتناع کرده بود و در پی آن ممنوعالتماس شده و در اعتراض به این وضعیت از رو گذشته اقدام به اعتصاب غذای تر کرده است.
#لیلا_حسین_زاده
#زندانی_سیاسی
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
#مهسا_امینی
#ژینا_امینی
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 بیانیه جمعی از زنان زندانی اوین در اعتراض به وضعیت لیلا حسینزاده
خبرهای نگران کننده از شرایط جسمانی لیلا حسینزاده قطع تماس تلفنی با خانواده و تداوم حبس در زندان عادل آباد شیراز و اعلام اعتصاب غذای او مایه نگرانی ما در زندان اوین شده است. گمان نمی بریم که تارک قوه قضائیه، سازمان زندانها و نهادهای امنیتی جایی برای کلمه ننگ دیگری داشته باشد. طبق اسناد و مدارک پزشکی و حتی پزشکی قانونی وابسته به جمهوری اسلامی، رای بر عدم تحمل حبس ليلا حسینزاده داده شده و جان او در خطر است.
لیلای عزیزمان، صدای مقاومت تو از زندان عادلآباد به گوشمان رسید. همان طور که فریاد «دیگه تمومه ماجرا» از دهانت از سردر
دانشگاه به گوشها رسیده بود. صدای تو شنیده شده و همراه ماست. صدای تو که صدای اعتراض در تهران، خوزستان، کردستان و صدای زن و مرد بلوچ است. تو درست گفتهای که مرزی بین مقاومت در بیرون و داخل زندان وجود ندارد. از تو که خواهرانگی و مبارزهات، مقاومت و جسارتت برای ما تداعی شکست قدرتی است که خشونتش تمام شدنی نیست، تقاضا داریم به اعتصاب غذای خود پایان دهی چرا که برای پیروزی، خیابان، دانشگاه و مردم به تن و جان سالم تو نیاز دارد.
نرگس محمدی
عالیه مطلبزاده
سپیده قلیان
هستی امیری
نیلوفر بیانی
گلاره عباسی
عسل محمدی
زهرا زهتابچی
ملیحه جعفری
فاطمه مثنی
سپیده کاشانی
فریبا اسدی
#لیلا_حسین_زاده
#زندانی_سیاسی
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
#مهسا_امینی
#ژینا_امینی
@sarkhatism
خبرهای نگران کننده از شرایط جسمانی لیلا حسینزاده قطع تماس تلفنی با خانواده و تداوم حبس در زندان عادل آباد شیراز و اعلام اعتصاب غذای او مایه نگرانی ما در زندان اوین شده است. گمان نمی بریم که تارک قوه قضائیه، سازمان زندانها و نهادهای امنیتی جایی برای کلمه ننگ دیگری داشته باشد. طبق اسناد و مدارک پزشکی و حتی پزشکی قانونی وابسته به جمهوری اسلامی، رای بر عدم تحمل حبس ليلا حسینزاده داده شده و جان او در خطر است.
لیلای عزیزمان، صدای مقاومت تو از زندان عادلآباد به گوشمان رسید. همان طور که فریاد «دیگه تمومه ماجرا» از دهانت از سردر
دانشگاه به گوشها رسیده بود. صدای تو شنیده شده و همراه ماست. صدای تو که صدای اعتراض در تهران، خوزستان، کردستان و صدای زن و مرد بلوچ است. تو درست گفتهای که مرزی بین مقاومت در بیرون و داخل زندان وجود ندارد. از تو که خواهرانگی و مبارزهات، مقاومت و جسارتت برای ما تداعی شکست قدرتی است که خشونتش تمام شدنی نیست، تقاضا داریم به اعتصاب غذای خود پایان دهی چرا که برای پیروزی، خیابان، دانشگاه و مردم به تن و جان سالم تو نیاز دارد.
نرگس محمدی
عالیه مطلبزاده
سپیده قلیان
هستی امیری
نیلوفر بیانی
گلاره عباسی
عسل محمدی
زهرا زهتابچی
ملیحه جعفری
فاطمه مثنی
سپیده کاشانی
فریبا اسدی
#لیلا_حسین_زاده
#زندانی_سیاسی
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
#مهسا_امینی
#ژینا_امینی
@sarkhatism
🔴 دانشکده فنی دانشگاه تهران
۱۴ آذر، ارسالی از یاران #همراه_سرخط
سلف فنی؛ «اگر در برابر جنایت سکوت کنیم فراموش میشود»
دفتر مرکزی بسیج فنی؛ «برای چشمهای لیلا»
#دانشگاه_تهران
#اعتراضات_دانشجویی
#لیلا_حسین_زاده
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
#مهسا_امینی
#ژینا_امینی
@sarkhatism
۱۴ آذر، ارسالی از یاران #همراه_سرخط
سلف فنی؛ «اگر در برابر جنایت سکوت کنیم فراموش میشود»
دفتر مرکزی بسیج فنی؛ «برای چشمهای لیلا»
#دانشگاه_تهران
#اعتراضات_دانشجویی
#لیلا_حسین_زاده
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
#مهسا_امینی
#ژینا_امینی
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 پست اینستاگرامی برادر لیلا حسینزاده دربارهی وضعیت سلامتی او
۱۴۰۱/۰۹/۲۰ شرح وضعیت سه روز گذشته ی خواهرم لیلا حسین زاده در زندان عادل آباد شیراز
پس از انتشار فایل صوتی خواهرم مبنی بر تکذیبیه مصاحبه ی رئیس دادگستری استان فارس در غروب پنجشنبه ، لیلا ممنوع التماس شد و اعتراض لیلا به این ممنوعیت تا شنبه ادامه داشت که بالاخره مسئولین زندان برایش کارت تلفن جدیدی صادر کردند که فعال نبود و گفتند که از بیستم یعنی امروز فعال میشود ، روز شنبه ساعت ۳ عصر تلفنهای زندان عادل آباد کامل قطع شد و بدون اطلاع قبلی ساعت ۴:۳۰ عصر مامورین با تدابیر شدید امنیتی لیلا را از زندان خارج کردند و بالاخره بعد از گذشت حدود یک ماه و نیم از درخواست لیلا برای اعزام به بیمارستان و معاینات تخصصی ، او را به بیمارستان اعزام کردند و مورد معاینات پزشکان متخصص چشم ، پوست و گوارش قرار گرفت ، این معاینات هرچند خیلی باعجله و شتابزده انجام پذیرفته ولی بعد از یک ماه و نیم نسخه ی آزمایشات تخصصی و داروهای لازم در اختیار لیلا قرار داده شد و لیلا میبایست هفته ی آینده برای انجام آزمایشات تخصصی و تهیه عینک مجدد به بیمارستان اعزام گردد ، این معاینات چنان شتابزده بوده که چشم پزشک معالج به بهانه ی کمبود وقت از معاینه کامل چشمهای لیلا خودداری کرده که با اعتراض خواهرم مبنی بر تحت فشار بودن پزشک مواجه شده ،
پس از معاینات ، لیلا به عادل آباد برگردانده شد و امروز ممنوعیت تماس او لغو شد
لیلا امروز با بنده تماس گرفت
#لیلا_حسین_زاده
#شیراز
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
#مهسا_امینی
#ژینا_امینی
@sarkhatism
۱۴۰۱/۰۹/۲۰ شرح وضعیت سه روز گذشته ی خواهرم لیلا حسین زاده در زندان عادل آباد شیراز
پس از انتشار فایل صوتی خواهرم مبنی بر تکذیبیه مصاحبه ی رئیس دادگستری استان فارس در غروب پنجشنبه ، لیلا ممنوع التماس شد و اعتراض لیلا به این ممنوعیت تا شنبه ادامه داشت که بالاخره مسئولین زندان برایش کارت تلفن جدیدی صادر کردند که فعال نبود و گفتند که از بیستم یعنی امروز فعال میشود ، روز شنبه ساعت ۳ عصر تلفنهای زندان عادل آباد کامل قطع شد و بدون اطلاع قبلی ساعت ۴:۳۰ عصر مامورین با تدابیر شدید امنیتی لیلا را از زندان خارج کردند و بالاخره بعد از گذشت حدود یک ماه و نیم از درخواست لیلا برای اعزام به بیمارستان و معاینات تخصصی ، او را به بیمارستان اعزام کردند و مورد معاینات پزشکان متخصص چشم ، پوست و گوارش قرار گرفت ، این معاینات هرچند خیلی باعجله و شتابزده انجام پذیرفته ولی بعد از یک ماه و نیم نسخه ی آزمایشات تخصصی و داروهای لازم در اختیار لیلا قرار داده شد و لیلا میبایست هفته ی آینده برای انجام آزمایشات تخصصی و تهیه عینک مجدد به بیمارستان اعزام گردد ، این معاینات چنان شتابزده بوده که چشم پزشک معالج به بهانه ی کمبود وقت از معاینه کامل چشمهای لیلا خودداری کرده که با اعتراض خواهرم مبنی بر تحت فشار بودن پزشک مواجه شده ،
پس از معاینات ، لیلا به عادل آباد برگردانده شد و امروز ممنوعیت تماس او لغو شد
لیلا امروز با بنده تماس گرفت
#لیلا_حسین_زاده
#شیراز
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
#مهسا_امینی
#ژینا_امینی
@sarkhatism
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 دیوارنویسی «دانش آموزان انقلابی تهران» برای لیلا حسینزاده، دانشجوی زندانی که بیش از چهار ماه است در بازداشت به سر میبرد.
۲۵ آذر
#لیلا_حسین_زاده
#زندانی_سیاسی
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
#مهسا_امینی
#ژینا_امینی
@Tehranstu
@sarkhatism
۲۵ آذر
#لیلا_حسین_زاده
#زندانی_سیاسی
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
#مهسا_امینی
#ژینا_امینی
@Tehranstu
@sarkhatism
🔴 پست اینستاگرامی ابوالفضل حسینزاده، برادر لیلا حسینزاده:
۱۴۰۱/۰۹/۲۹ اعتصاب داروی خواهرم لیلا حسین زاده در اعتراض به فریبکاری پزشکی علیه او در زندان
پس از اعزام خواهرم به دکتر ، قبل از انجام هرگونه آزمایش تشخیصی و بدون اجازه و اطلاع او ، دز بالای کورتون به او دادند . زندان پس از این کار ، خواهرم را تحت فشار قرار داده تا در انجام آزمایشات تشخیصی آن هم با امکانات زندان تن دهد ، این در حالیست که دز بالای کورتون علائم بیمارش را میپوشاند و نتایج آزمایش را کاملا متاثر میکند .
خواهرم گفت : علیه او فریبکاری پزشکی کرده اند تا رنجش را انکار کنند ، روند درمانش را مختل کرده اند و حتی به دلیل شرایط زندان امکان استفاده از یکی از داروهای حیاتی اش از او سلب شده ، تشخیص و درمان بیماریش کاملا تحت تاثیر خواست دستگاه امنیتی قرار گرفته و چنان هر بار آسیبی جدید ی برای او رقم میزنند که دیگر در هیچ روند اصطلاحاً درمانی ، اما در عمل امنیتی مشارکت نخواهد کرد و از مصرف هرگونه دارو سر باز میزند
#لیلا_حسین_زاده
#زندانی_سیاسی
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
#مهسا_امینی
#ژینا_امینی
@sarkhatism
۱۴۰۱/۰۹/۲۹ اعتصاب داروی خواهرم لیلا حسین زاده در اعتراض به فریبکاری پزشکی علیه او در زندان
پس از اعزام خواهرم به دکتر ، قبل از انجام هرگونه آزمایش تشخیصی و بدون اجازه و اطلاع او ، دز بالای کورتون به او دادند . زندان پس از این کار ، خواهرم را تحت فشار قرار داده تا در انجام آزمایشات تشخیصی آن هم با امکانات زندان تن دهد ، این در حالیست که دز بالای کورتون علائم بیمارش را میپوشاند و نتایج آزمایش را کاملا متاثر میکند .
خواهرم گفت : علیه او فریبکاری پزشکی کرده اند تا رنجش را انکار کنند ، روند درمانش را مختل کرده اند و حتی به دلیل شرایط زندان امکان استفاده از یکی از داروهای حیاتی اش از او سلب شده ، تشخیص و درمان بیماریش کاملا تحت تاثیر خواست دستگاه امنیتی قرار گرفته و چنان هر بار آسیبی جدید ی برای او رقم میزنند که دیگر در هیچ روند اصطلاحاً درمانی ، اما در عمل امنیتی مشارکت نخواهد کرد و از مصرف هرگونه دارو سر باز میزند
#لیلا_حسین_زاده
#زندانی_سیاسی
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
#مهسا_امینی
#ژینا_امینی
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 پست اینستاگرامی برادر لیلا حسینزاده در خصوص آخرین وضعیت او در شانزدهمین روز اعتصاب دارو:
امروز ۱۳۸ روز است که خواهرم در بازداشت موقت عادلآباد است و ۱۶ روز است که بدلیل فریبکاری پزشکی دستگاه قضایی در اعتصاب داروست.
علاوه بر تشدید درد چشمها و پاهایش و التهابات پوستی، از دیروز کبودیهایی در دست و پا بروز کرده و دست چپ بیحس میشود و رگهای دست و پا متورم شده و درد شدید در پشت کتف سمت چپ عارض شده که نشاندهنده تاثیر عوارض بیماری بر قلب و گردش خون لیلاست و احتمال ایست قلبی وجود دارد و صدایش به شدت گرفته است.
در تاریخ ۱۸ مهر شعبه اول اجرای احکام دادسرای امنیت تهران به شیراز نامه داده و نظریه پزشک قانونی را ضمیمه کرده ولی سیستم قضایی شیراز اعتنایی نکرده و وکلای لیلا به تصمیم بازپرس اعتراض کردند ولی اعتنایی نشد.
بیماری لیلا در حال حاد شدن است و احتمال مرگ نزدیکتر.
لیلا باید سریعا آزاد شود تا تحت نظر متخصص معتمد خود آزمایشات تخصصی تشخیصی را انجام و پروسه درمانش را شروع کند.
پیام لیلا: اگر مرگ من قرار است قیامی دیگر شکل دهد برای آزادی مردمم، من مشکلی ندارم.
از مردم شریف دنیا خواستارم که صدای لیلا باشند.
تا دیر نشده لیلا را آزاد کنید، مگر تاکنون با قتل جوانان به نتیجهای رسیدهاید.
#لیلا_حسین_زاده_را_آزاد_کنید
#جان_لیلا_در_خطر_است
#لیلا_حسین_زاده
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@sarkhatism
امروز ۱۳۸ روز است که خواهرم در بازداشت موقت عادلآباد است و ۱۶ روز است که بدلیل فریبکاری پزشکی دستگاه قضایی در اعتصاب داروست.
علاوه بر تشدید درد چشمها و پاهایش و التهابات پوستی، از دیروز کبودیهایی در دست و پا بروز کرده و دست چپ بیحس میشود و رگهای دست و پا متورم شده و درد شدید در پشت کتف سمت چپ عارض شده که نشاندهنده تاثیر عوارض بیماری بر قلب و گردش خون لیلاست و احتمال ایست قلبی وجود دارد و صدایش به شدت گرفته است.
در تاریخ ۱۸ مهر شعبه اول اجرای احکام دادسرای امنیت تهران به شیراز نامه داده و نظریه پزشک قانونی را ضمیمه کرده ولی سیستم قضایی شیراز اعتنایی نکرده و وکلای لیلا به تصمیم بازپرس اعتراض کردند ولی اعتنایی نشد.
بیماری لیلا در حال حاد شدن است و احتمال مرگ نزدیکتر.
لیلا باید سریعا آزاد شود تا تحت نظر متخصص معتمد خود آزمایشات تخصصی تشخیصی را انجام و پروسه درمانش را شروع کند.
پیام لیلا: اگر مرگ من قرار است قیامی دیگر شکل دهد برای آزادی مردمم، من مشکلی ندارم.
از مردم شریف دنیا خواستارم که صدای لیلا باشند.
تا دیر نشده لیلا را آزاد کنید، مگر تاکنون با قتل جوانان به نتیجهای رسیدهاید.
#لیلا_حسین_زاده_را_آزاد_کنید
#جان_لیلا_در_خطر_است
#لیلا_حسین_زاده
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@sarkhatism
🔴 ضرب و شتم و انتقال لیلا حسینزاده از زندان عادل آباد شیراز به زندان اوین
برادر لیلا حسینزاده در آخرین پست اینستاگرامی خود از ضرب و شتم و انتقال شبانهی خواهرش خبر داده است:
دیشب بعد از طوفان رسانه ای در مورد حمایت از خواهرم لیلا ، نزدیک به نیمه های شب مامورین به زندان رفتند و به لیلا اعلام کردند که برای انتقال آماده شود و جواب لیلا اینگونه بود : یا آزادی یا هیچ کجا نمیام و مامورین با ضرب و شتم شدید و بصورت کشان کشان بدن بیمار لیلا را از زندان عادل آباد خارج کردند ،
امروز غروب لیلا از اوین تماس گرفت و تائید کرد که علاوه بر ضرب و شتم خیلی به او توهین کردند و در تهران قصد داشتند او را به قرچک بفرستند که با تهدید لیلا به اعتصاب غذا ، فعلا او را به بند زنان زندان اوین فرستادند
حال لیلا اصلا خوب نیست و سریعا باید بستری شود .
#جان_لیلا_در_خطر_است
#لیلا_حسین_زاده_را_آزاد_کنید
#لیلا_حسین_زاده
#قتل_خاموش_حکومتی
#شرف
#leilahosseinzadeh
@sarkhatism
برادر لیلا حسینزاده در آخرین پست اینستاگرامی خود از ضرب و شتم و انتقال شبانهی خواهرش خبر داده است:
دیشب بعد از طوفان رسانه ای در مورد حمایت از خواهرم لیلا ، نزدیک به نیمه های شب مامورین به زندان رفتند و به لیلا اعلام کردند که برای انتقال آماده شود و جواب لیلا اینگونه بود : یا آزادی یا هیچ کجا نمیام و مامورین با ضرب و شتم شدید و بصورت کشان کشان بدن بیمار لیلا را از زندان عادل آباد خارج کردند ،
امروز غروب لیلا از اوین تماس گرفت و تائید کرد که علاوه بر ضرب و شتم خیلی به او توهین کردند و در تهران قصد داشتند او را به قرچک بفرستند که با تهدید لیلا به اعتصاب غذا ، فعلا او را به بند زنان زندان اوین فرستادند
حال لیلا اصلا خوب نیست و سریعا باید بستری شود .
#جان_لیلا_در_خطر_است
#لیلا_حسین_زاده_را_آزاد_کنید
#لیلا_حسین_زاده
#قتل_خاموش_حکومتی
#شرف
#leilahosseinzadeh
@sarkhatism
🔴 به اطلاع همه دوستان،مبارزان و انسانهای آزادی خواه میرسانیم که جمعه ۱۶ دی ۱۴۰۱ ساعت ۱۲ شب به وقت ایران در حمایت از زندانی سیاسی و مدنی با توجه به وضعیت وخیم جسمانی این زندانی که در اعتصاب به سر میبرد و هیچ رسیدگی به وضعیتش نمیشود در طوفان توییتری #لیلا_حسین_زاده را فریاد میزنیم.
ارسالی از یاران #همراه_سرخط
@sarkhatism
ارسالی از یاران #همراه_سرخط
@sarkhatism
سرخط
Video
🔴 دو شعر برای لیلا حسینزاده
ارسالی از یاران #همراه_سرخط
▪️"شباویز"
از آستان خانه تو را ده تن
با ضرب و شتم تو را...
ای داد!
-اینگونه تیر میشود خبر
بر قلبهای ما-
از روشنان خانه ات که در آن
فریاد کرده ای
هر زخم جور و ستم را
همچون جنایتی که به یک فتوا
گل خون نشاند بر تارک سپید کردستان...
از پیشگاه خانه ای که در آن
با گربه ای به تازگی
مانوس گشته ای
زانجا که کنج خلوتش، گهگاه
اشکی فشانده ای
زیرا که خاطرت
پاکیزه است و نه فراموشگر یاران...
آنها تو را
از آستان خانه ات
با ضرب و زور برده اند
پندار کرده اند که از ما ربوده اند
اما سخن ز توست "لیلا"
در گوشه گوشه ی این صحنه ی مجاز
هرکس به وسع خویش
در دوستی و دشمنی تو میکوشد...
بیراه گشته گان،
در راه ماندگان،
چیزی نمانده تا به ناچار بشنوند
بانگ شباویزی که در گلوی تو میخواند: حق حق!
آنسان که عاقبت
پدرت آواز را شنید...
و من
چه بی قرار اینجا ایستاده ام
تا صدایم را در صدای تو بیامیزم
زیرا که هر شلاق بی شمار صدا دارد(*)
تو صدای دوم را شنیده ای
نگاهبانی مفلوک صدای سوم را
زنی آنسوی دیوارهای سلول صدای چهارم را
و کسی با دستانی لرزان بر تلفن
صدای روایت را...
و صدایی هم هست که بر بام خانه ها فریاد میشود
در دست کودکان کتاب میشود
و نام تو را تکرار میکند: لیلا لیلا!
صدایی که بوسه میزند بر خنده ات
و آن دو گوشه ی سر به زیر چشم ها
که گویی همیشه زمین را
قربانگاه و آرامگاه را
نشانمان میداد...
صدایی که شلاق زن را دیوانه خواهد کرد
چرا که باز میستاند و میخواند
"واللیل اذا یسر"(*)
قسم به شب هنگامی که میگذرد
و قسم به نام تو که شب را میگذرانیم لیلا.
پینوشت: ستاره ی اول اشاره به شعر "دو صدای یک شلاق" رضا براهنی ست که لیلا دکلمه کرده بود و ستاره ی دوم آیه ای از سوره ی فجر قرآن است.
"ب.ن" ، "شهریور 1401".
▪️ "کوه زیتون"
در آن دم که شحنه گان
سودای سکوتت را
دسیسه میکردند
تو، اسرار کوه زیتون را
بر سفره های ایثار گسترده بودی:
"خوشا به حال گرسنگان و تشنگان عدالت
زیرا ایشان سیر خواهند شد
خوشا به حال رحم کنندگان
زیرا بدیشان رحم کرده خواهد شد"(*)
ای نگاهبانان تنت
گزمه گان جانت...
تو خود چشمانت را نشانه رفته بودی
که تاراج را تنها تار میتوان دید و
حقیقت را عریان.
با طراران تنت
کمین کرده در استخوان و مفصل و پستانها
با یغماییان جانت
وامانده در دخمه های بیداد
بگو که ما،
اندهگنان این شب کشدار
دیرزمانیست که رویاهایمان را
در شعرها و شهرها بیدار کرده ایم
و به اشتیاق تو تکرار میکنیم:
"از عمر من آنچه هست بر جای
بستان و به عمر لیلی افزای"(**)
پانوشت: *برگرفته از انجیل متی
**بیتی از نظامی در منظومه لیلی و مجنون
"ناشناس"
#لیلا_حسین_زاده
#زندانی_سیاسی
@sarkhatism
ارسالی از یاران #همراه_سرخط
▪️"شباویز"
از آستان خانه تو را ده تن
با ضرب و شتم تو را...
ای داد!
-اینگونه تیر میشود خبر
بر قلبهای ما-
از روشنان خانه ات که در آن
فریاد کرده ای
هر زخم جور و ستم را
همچون جنایتی که به یک فتوا
گل خون نشاند بر تارک سپید کردستان...
از پیشگاه خانه ای که در آن
با گربه ای به تازگی
مانوس گشته ای
زانجا که کنج خلوتش، گهگاه
اشکی فشانده ای
زیرا که خاطرت
پاکیزه است و نه فراموشگر یاران...
آنها تو را
از آستان خانه ات
با ضرب و زور برده اند
پندار کرده اند که از ما ربوده اند
اما سخن ز توست "لیلا"
در گوشه گوشه ی این صحنه ی مجاز
هرکس به وسع خویش
در دوستی و دشمنی تو میکوشد...
بیراه گشته گان،
در راه ماندگان،
چیزی نمانده تا به ناچار بشنوند
بانگ شباویزی که در گلوی تو میخواند: حق حق!
آنسان که عاقبت
پدرت آواز را شنید...
و من
چه بی قرار اینجا ایستاده ام
تا صدایم را در صدای تو بیامیزم
زیرا که هر شلاق بی شمار صدا دارد(*)
تو صدای دوم را شنیده ای
نگاهبانی مفلوک صدای سوم را
زنی آنسوی دیوارهای سلول صدای چهارم را
و کسی با دستانی لرزان بر تلفن
صدای روایت را...
و صدایی هم هست که بر بام خانه ها فریاد میشود
در دست کودکان کتاب میشود
و نام تو را تکرار میکند: لیلا لیلا!
صدایی که بوسه میزند بر خنده ات
و آن دو گوشه ی سر به زیر چشم ها
که گویی همیشه زمین را
قربانگاه و آرامگاه را
نشانمان میداد...
صدایی که شلاق زن را دیوانه خواهد کرد
چرا که باز میستاند و میخواند
"واللیل اذا یسر"(*)
قسم به شب هنگامی که میگذرد
و قسم به نام تو که شب را میگذرانیم لیلا.
پینوشت: ستاره ی اول اشاره به شعر "دو صدای یک شلاق" رضا براهنی ست که لیلا دکلمه کرده بود و ستاره ی دوم آیه ای از سوره ی فجر قرآن است.
"ب.ن" ، "شهریور 1401".
▪️ "کوه زیتون"
در آن دم که شحنه گان
سودای سکوتت را
دسیسه میکردند
تو، اسرار کوه زیتون را
بر سفره های ایثار گسترده بودی:
"خوشا به حال گرسنگان و تشنگان عدالت
زیرا ایشان سیر خواهند شد
خوشا به حال رحم کنندگان
زیرا بدیشان رحم کرده خواهد شد"(*)
ای نگاهبانان تنت
گزمه گان جانت...
تو خود چشمانت را نشانه رفته بودی
که تاراج را تنها تار میتوان دید و
حقیقت را عریان.
با طراران تنت
کمین کرده در استخوان و مفصل و پستانها
با یغماییان جانت
وامانده در دخمه های بیداد
بگو که ما،
اندهگنان این شب کشدار
دیرزمانیست که رویاهایمان را
در شعرها و شهرها بیدار کرده ایم
و به اشتیاق تو تکرار میکنیم:
"از عمر من آنچه هست بر جای
بستان و به عمر لیلی افزای"(**)
پانوشت: *برگرفته از انجیل متی
**بیتی از نظامی در منظومه لیلی و مجنون
"ناشناس"
#لیلا_حسین_زاده
#زندانی_سیاسی
@sarkhatism
🔴 در بند زنان زندان عادل آباد شیراز چه میگذرد
از صفحهی توییتر لیلا حسینزاده
از متن:
▪️ اکثر اتاقها پنجره ندارند. تهویه ندارند. دو راهروی عمود بر هم که یک راهرو چند پله پایینتر از دیگریست، همان راهرو که سه اتاق دارد، که زندانیهایی که چندسال آنجا ماندهاند به مشکلات تنفسی و ریه گرفتار شدهاند. راهروی بالایی ۵اتاق دارد،۲اتاق قتل و مواد چسبیده به محل اعدامند. یعنی حبسشان با شنیدن مداوم صدای اعدام گره خورده. همه ماجرا این نیست.قتلیهای زنان عادلآباد اکثرا شوهرکشی کردهاند. قصه تکراری بسیاری این است: در کودکی باجبار شوهر داده شدهاند،اکثرا ازدواج فامیلی.زمان گذشته و فهمیدهند زندگیشان را نمیخواهند، نه راهی برای فرار،نه راهی برای طلاق بسیاری با مردی دیگر رابطه گرفتهاند و دریک لحظهی تبانی، شوهر را کشتهاند. حالا خودشان و معشوقشان همدستان قتل،زندانیان قتل.یک روز صدای اعدام را که شنیدیم، صبح در راهرو پچپچه بود،که همجرم فلان زن که در اتاق قتل زندانیست، بالای دار رفته. یک لحظه باخودم فکر کردم یعنی این صدای ضجههای معشوقش بود که شنید؟صدای دار معشوقش بود که صریح میشنید؟بله.
▪️ اتاقی بین ۵۰تا۶۰ متر مساحت،۴۷ نفر آدمیزاد را درخود جا میداد،میگفتند بیشتر هم میشود همه چیز ممنوع، همهچیز ممنوع، چند مثال: کوتاه کردن مو، سیگار،ادامس،تخمه،ترکیبات کافئیندار، کشیدن شکل با خودکار روی دست(تجاهر به خالکوبی)، بازکردن لای قرآن بی آنکه یک سوره را کامل بخوانی(تجاهر به سر کتاب بازکردن)،کتاب حافظ (امکان تفال)؛بچههای معترض بین خودشان آموزش انگلیسی گذاشته بودند و زارع محصول فرهنگی گفته بود ممنوع است! هیچ امکانی برای گذران وقت نبود،حتی دو تا توپ و بدمینتون را زارع در کمد اتاق فرهنگی قایم کرده بود و یک بار بچهها با کلی التماس بخشی از وسایل را ازش گرفتند.
▪️ در بند زنان عادلآباد جنایتی هولناک علیه زندانیان عادی از طریق قرصهای اعصاب و آرامبخش در جریان است. در اتاق خودمان زیاد میدیدم که فرد شاید بهاندازه ۴ ساعت در روز بیدار بود. حتی یک بار دادن قرصهای گویا اشتباه کار بچههای اتاق معترضین را به تشنج کشاند. زندانیها نام قرصها را نمیدانستند. با چشمان خودم دیدم که بخاطر عادیترین دعوای فیزیکی که حتی در بند سیاسی هم شاهدش بودهایم، چنان قرص در دهان یکی از زندانیان ریختند که بعد از چند روز توان تکلم درستی نداشت.یکی از زندانیان،راسخ وبرغم فشار رییس بند ایستاد و قرص اعصاب را ترک کرد و لرزش دستانش قطع شد.
https://bit.ly/3kjXaJ7
#زندان_عادل_آباد
#شیراز
#لیلا_حسین_زاده
#زندانی_سیاسی
#زندانی_عمومی
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
#مهسا_امینی
#ژینا_امینی
@sarkhatism
از صفحهی توییتر لیلا حسینزاده
از متن:
▪️ اکثر اتاقها پنجره ندارند. تهویه ندارند. دو راهروی عمود بر هم که یک راهرو چند پله پایینتر از دیگریست، همان راهرو که سه اتاق دارد، که زندانیهایی که چندسال آنجا ماندهاند به مشکلات تنفسی و ریه گرفتار شدهاند. راهروی بالایی ۵اتاق دارد،۲اتاق قتل و مواد چسبیده به محل اعدامند. یعنی حبسشان با شنیدن مداوم صدای اعدام گره خورده. همه ماجرا این نیست.قتلیهای زنان عادلآباد اکثرا شوهرکشی کردهاند. قصه تکراری بسیاری این است: در کودکی باجبار شوهر داده شدهاند،اکثرا ازدواج فامیلی.زمان گذشته و فهمیدهند زندگیشان را نمیخواهند، نه راهی برای فرار،نه راهی برای طلاق بسیاری با مردی دیگر رابطه گرفتهاند و دریک لحظهی تبانی، شوهر را کشتهاند. حالا خودشان و معشوقشان همدستان قتل،زندانیان قتل.یک روز صدای اعدام را که شنیدیم، صبح در راهرو پچپچه بود،که همجرم فلان زن که در اتاق قتل زندانیست، بالای دار رفته. یک لحظه باخودم فکر کردم یعنی این صدای ضجههای معشوقش بود که شنید؟صدای دار معشوقش بود که صریح میشنید؟بله.
▪️ اتاقی بین ۵۰تا۶۰ متر مساحت،۴۷ نفر آدمیزاد را درخود جا میداد،میگفتند بیشتر هم میشود همه چیز ممنوع، همهچیز ممنوع، چند مثال: کوتاه کردن مو، سیگار،ادامس،تخمه،ترکیبات کافئیندار، کشیدن شکل با خودکار روی دست(تجاهر به خالکوبی)، بازکردن لای قرآن بی آنکه یک سوره را کامل بخوانی(تجاهر به سر کتاب بازکردن)،کتاب حافظ (امکان تفال)؛بچههای معترض بین خودشان آموزش انگلیسی گذاشته بودند و زارع محصول فرهنگی گفته بود ممنوع است! هیچ امکانی برای گذران وقت نبود،حتی دو تا توپ و بدمینتون را زارع در کمد اتاق فرهنگی قایم کرده بود و یک بار بچهها با کلی التماس بخشی از وسایل را ازش گرفتند.
▪️ در بند زنان عادلآباد جنایتی هولناک علیه زندانیان عادی از طریق قرصهای اعصاب و آرامبخش در جریان است. در اتاق خودمان زیاد میدیدم که فرد شاید بهاندازه ۴ ساعت در روز بیدار بود. حتی یک بار دادن قرصهای گویا اشتباه کار بچههای اتاق معترضین را به تشنج کشاند. زندانیها نام قرصها را نمیدانستند. با چشمان خودم دیدم که بخاطر عادیترین دعوای فیزیکی که حتی در بند سیاسی هم شاهدش بودهایم، چنان قرص در دهان یکی از زندانیان ریختند که بعد از چند روز توان تکلم درستی نداشت.یکی از زندانیان،راسخ وبرغم فشار رییس بند ایستاد و قرص اعصاب را ترک کرد و لرزش دستانش قطع شد.
https://bit.ly/3kjXaJ7
#زندان_عادل_آباد
#شیراز
#لیلا_حسین_زاده
#زندانی_سیاسی
#زندانی_عمومی
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
#مهسا_امینی
#ژینا_امینی
@sarkhatism
Telegraph
در بند زنان زندان عادل آباد شیراز چه میگذرد
از زندان میرویم اما زندان از ما نمیرود، چشمان تکتک هماتاقیهایم وقتی روی زمین میکشیدندم و حتی فرصت آغوش و بوسهای فرصت یک خداحافظی نداشتم، روی شانه ام مانده. باید بنویسم تا چشمانشان را از دوشم زمین بگذارم، تا قلبم که حالا یک گوشهاش عادلآباد است،آرامتر…
سرخط
Photo
🔴 عفو ملوکانه یا استیصال دستگاه قضایی
از صفحهی توییتر لیلا حسین زاده
همین ابتدای بحث، طرح چند مثال از تجربهی عینیم از وضعیت زندان ج.ا بر اثر قیام روشنگر خواهد بود:
۱. در بند زنان عادلآباد، جا برای جادادن معترضین نبود؛ دو اتاق قرنطینه را به آنان اختصاص دادند،
در یک اتاق با ظرفیت ۳۳نفر (با تختهای ۳طبقه بهمچسبیده) برای دورهای بیش از ۶۰ معترض را جا دادند، به مشکل تهویه خوردند، مجبور به نصب کابین تلفن شدند، در مدیریت زمان هواخوری به مشکل خوردند. شروع به ساختن یک اتاق جدید کردند، خواستند بند موسوم به بند قرآن مردان را تخلیه کنند،ابزارآلات آوردند و شروع به تخریب دیوار بین بند زنان و بند قرآن کردند تا فضای آن بند به بند زنان اضافه شود و بتوانند معترضان را جا دهند، استحکام دیوار! موجب کندی روند تخریب بود و عملا شانس آوردند که اعتراضات برای مدتی هم شده فروکش کرد؛ بهسرعت شروع به مدیریت جمعیت بازداشتیها کردند، احکام کیلویی، مثلا ۵ سال برای گلدادن به مامور یا یک استوری، میدادند؛ بعد با ژست بخشش، پابند میدادند و بابت هر پابند، پول هم میگرفتند که مبادا روند غارت متوقف شود! پابند هم کم آوردند و برای مدتی نبود!
زندانیان عادی را هم سهلگیرانهتر آزاد کردند
این تازه وضع شهریست که درگیری شدید(نسبت به برخی شهرها) و مستمر در قیام ژینا نداشت.
۲. یک عضو خانواده یکی از زندانیان عادی در دهدشت بازداشت شده بود و به پدرش گفته بودند برایش غذا از خانه بیاور! در تامین غذای بازداشتشدگان به مشکل خوردند.
۳. در همان روزها برخی از همجرمهای همبندیهایم در زندان داراب (شهرستان استان فارس) به آنها خبر دادند که بخشی از زندان داراب آتش زده شده، اتفاقی که همانموقع پرسوجو کردم و در اخبار انعکاسی نداشت.
۴. به این مثالها اضافه کنید تعداد بسیار زیاد کودکان و نوجوانانی را که حکومت طی این قیام روانه زندان کرد یا برایشان پرونده ساخت، مساله "انسانیت" که برایشان مطرح نیست، قضایی کردن زندگی این تعداد کودک و نوجوان، بحران مدیریتی وسیع ایجاد میکند. به دختر ۱۶ ساله ۸ اتهام شامل محاربه و فساد فیالارض دادهاند.تعداد زیادی دختران زیر ۱۸سال در عادلآباد بودند که سیر قضایی و بازجویی و زندان در قبال آنها،آسیبی که میخوردند و واکنششان، اگر از دید ما فاجعهای انسانیست از دید عاملان قضایی سورئال است.
میگفتند بازجو در بازداشتگاه اطلاعات فریاد میزده که اینجا مهدکودک است.حکومت با همه هزینههایش برای سرکوب، زیرساخت لازم برای مدیریت موفق بازداشتشدگان اعتراضات تودهای در این سطح وسیع و مداوم را ندارد.حضور انبوه جمعیت کنار هم در زندانها با مطالباتی اولیه از زندان که انباشتهتر میشود،در طولانیمدت،حامل خطر امنیتی برای حکومت درون/بیرون زندان است!
بعلاوه حکومت، از فروردین ۱۴۰۱، در تقلا برای کنترل وضعیت اقدام به بازداشت، اجرای حکم و بازگرداندن به زندان حداکثری فعالان سیاسی کرده بود، یک سوی این ماجرا تحمیل خفقان به فضای بیرون زندانهاست، اما حکومت بهخوبی میداند که ماجرا یکسوی دیگر هم دارد، و آن سیاسیتر شدن و فعالتر شدن محیط زندانها بهصورتی جمعیتر است، حتی اگر این پتانسیل بهمرور به سمت بالفعل شدن برود، نفس این بالقوگی مرز دیوار زندان را کمرنگتر میکند، چنانچه همین الان شاهد پیامهای جمعی و اقدامات سیاسی و ابراز همبستگیها بین زندانهای مختلف هستیم.
اقدام به چنین عفو عمومیای با بخشنامهای اینچنین صریح بیش از هرچیز تقلا برای مدیریت اقتصادی_سیاسی دستگاه قضا است که نمیتواند بحرانش را در امر سرکوب حداکثری انکار کند، آنهم در شرایطی که انسجام و توان برای حذف و کشتن، منطقا باید به مرور کمتر شود.
در زمانی که حتی خبر اعدام، خشم جامعه را در سطح واکنشهای جمعی بینظیر (مانند تجمع خیابانی و تجمع جلوی زندان) بالاتر میبرد، بجای آنکه خفقان را فراگیر کند، یعنی مکانیزمهای سرکوب حداکثری مستقیم هر روز بیشتر به بحران میخورند. حفظ همبستگی جمعی و تخطیهای بیشتر جمعی این بحران را بیشتر هم میکند اگر بشود.
اگر طبق سنت قضایی_امنیتی، خودشان از این بخشنامه عدول نکنند و مانع آزادی برخی بشوند، طبق این بخشنامه، علاوه بر برخی معترضین قیام ژینا، با قید تعهد و ندامت و از این دست چیزهای احمقانه، جمعی از زندانیان سیاسی بازداشتی قبل از قیام، بی قید و شرط آزاد میشوند.
مشتاقانه آزادی رفقایمان را انتظار میکشیم و حرمت آزادی را پاس میداریم.
درود بر تکتک مبارزان زن_زندگی_آزادی و بهامید پیشروی انقلابی هر روز بیشتر ستمدیدگان متحد.
#لیلا_حسین_زاده
#زندانی_سیاسی
#عفو
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
#مهسا_امینی
#ژینا_امینی
@sarkhatism
از صفحهی توییتر لیلا حسین زاده
همین ابتدای بحث، طرح چند مثال از تجربهی عینیم از وضعیت زندان ج.ا بر اثر قیام روشنگر خواهد بود:
۱. در بند زنان عادلآباد، جا برای جادادن معترضین نبود؛ دو اتاق قرنطینه را به آنان اختصاص دادند،
در یک اتاق با ظرفیت ۳۳نفر (با تختهای ۳طبقه بهمچسبیده) برای دورهای بیش از ۶۰ معترض را جا دادند، به مشکل تهویه خوردند، مجبور به نصب کابین تلفن شدند، در مدیریت زمان هواخوری به مشکل خوردند. شروع به ساختن یک اتاق جدید کردند، خواستند بند موسوم به بند قرآن مردان را تخلیه کنند،ابزارآلات آوردند و شروع به تخریب دیوار بین بند زنان و بند قرآن کردند تا فضای آن بند به بند زنان اضافه شود و بتوانند معترضان را جا دهند، استحکام دیوار! موجب کندی روند تخریب بود و عملا شانس آوردند که اعتراضات برای مدتی هم شده فروکش کرد؛ بهسرعت شروع به مدیریت جمعیت بازداشتیها کردند، احکام کیلویی، مثلا ۵ سال برای گلدادن به مامور یا یک استوری، میدادند؛ بعد با ژست بخشش، پابند میدادند و بابت هر پابند، پول هم میگرفتند که مبادا روند غارت متوقف شود! پابند هم کم آوردند و برای مدتی نبود!
زندانیان عادی را هم سهلگیرانهتر آزاد کردند
این تازه وضع شهریست که درگیری شدید(نسبت به برخی شهرها) و مستمر در قیام ژینا نداشت.
۲. یک عضو خانواده یکی از زندانیان عادی در دهدشت بازداشت شده بود و به پدرش گفته بودند برایش غذا از خانه بیاور! در تامین غذای بازداشتشدگان به مشکل خوردند.
۳. در همان روزها برخی از همجرمهای همبندیهایم در زندان داراب (شهرستان استان فارس) به آنها خبر دادند که بخشی از زندان داراب آتش زده شده، اتفاقی که همانموقع پرسوجو کردم و در اخبار انعکاسی نداشت.
۴. به این مثالها اضافه کنید تعداد بسیار زیاد کودکان و نوجوانانی را که حکومت طی این قیام روانه زندان کرد یا برایشان پرونده ساخت، مساله "انسانیت" که برایشان مطرح نیست، قضایی کردن زندگی این تعداد کودک و نوجوان، بحران مدیریتی وسیع ایجاد میکند. به دختر ۱۶ ساله ۸ اتهام شامل محاربه و فساد فیالارض دادهاند.تعداد زیادی دختران زیر ۱۸سال در عادلآباد بودند که سیر قضایی و بازجویی و زندان در قبال آنها،آسیبی که میخوردند و واکنششان، اگر از دید ما فاجعهای انسانیست از دید عاملان قضایی سورئال است.
میگفتند بازجو در بازداشتگاه اطلاعات فریاد میزده که اینجا مهدکودک است.حکومت با همه هزینههایش برای سرکوب، زیرساخت لازم برای مدیریت موفق بازداشتشدگان اعتراضات تودهای در این سطح وسیع و مداوم را ندارد.حضور انبوه جمعیت کنار هم در زندانها با مطالباتی اولیه از زندان که انباشتهتر میشود،در طولانیمدت،حامل خطر امنیتی برای حکومت درون/بیرون زندان است!
بعلاوه حکومت، از فروردین ۱۴۰۱، در تقلا برای کنترل وضعیت اقدام به بازداشت، اجرای حکم و بازگرداندن به زندان حداکثری فعالان سیاسی کرده بود، یک سوی این ماجرا تحمیل خفقان به فضای بیرون زندانهاست، اما حکومت بهخوبی میداند که ماجرا یکسوی دیگر هم دارد، و آن سیاسیتر شدن و فعالتر شدن محیط زندانها بهصورتی جمعیتر است، حتی اگر این پتانسیل بهمرور به سمت بالفعل شدن برود، نفس این بالقوگی مرز دیوار زندان را کمرنگتر میکند، چنانچه همین الان شاهد پیامهای جمعی و اقدامات سیاسی و ابراز همبستگیها بین زندانهای مختلف هستیم.
اقدام به چنین عفو عمومیای با بخشنامهای اینچنین صریح بیش از هرچیز تقلا برای مدیریت اقتصادی_سیاسی دستگاه قضا است که نمیتواند بحرانش را در امر سرکوب حداکثری انکار کند، آنهم در شرایطی که انسجام و توان برای حذف و کشتن، منطقا باید به مرور کمتر شود.
در زمانی که حتی خبر اعدام، خشم جامعه را در سطح واکنشهای جمعی بینظیر (مانند تجمع خیابانی و تجمع جلوی زندان) بالاتر میبرد، بجای آنکه خفقان را فراگیر کند، یعنی مکانیزمهای سرکوب حداکثری مستقیم هر روز بیشتر به بحران میخورند. حفظ همبستگی جمعی و تخطیهای بیشتر جمعی این بحران را بیشتر هم میکند اگر بشود.
اگر طبق سنت قضایی_امنیتی، خودشان از این بخشنامه عدول نکنند و مانع آزادی برخی بشوند، طبق این بخشنامه، علاوه بر برخی معترضین قیام ژینا، با قید تعهد و ندامت و از این دست چیزهای احمقانه، جمعی از زندانیان سیاسی بازداشتی قبل از قیام، بی قید و شرط آزاد میشوند.
مشتاقانه آزادی رفقایمان را انتظار میکشیم و حرمت آزادی را پاس میداریم.
درود بر تکتک مبارزان زن_زندگی_آزادی و بهامید پیشروی انقلابی هر روز بیشتر ستمدیدگان متحد.
#لیلا_حسین_زاده
#زندانی_سیاسی
#عفو
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
#مهسا_امینی
#ژینا_امینی
@sarkhatism