سرخط
Photo
🔴 درخواست یاری برای تعمیق و تداوم روایتهای #تجارب_استثمار
از یارانی که میتوانند ترجمه کنند
از یارانی که میتوانند خلاصهنویسی کنند
از یارانی که میتوانند و میخواهند روایت کنند
از یاران خارج از کشور
به خوبی میدانیم مسیری که با انتشار #تجارب_استثمار آغاز کردهایم مسیری پر سنگلاخ و دشوار است. هم برای ما و هم برای کسانی که میتوانند و میخواهند روایت کنند. رفقا و دوستانی هم نکات مهمی را به ما گوشزد کردهاند که آنها را در ادامهی مسیر در نظر میگیریم و در حد وسع و توان خودمان برای به انجام رساندن نکات درست این توصیهها تلاش میکنیم. اما برای حسن انجام این کار نیازی به یاری یارانی داریم که هرگز ما را تنها نگذاشتهاند و در کنار ما بودهاند. بنابراین برای تداوم و تعمیق روایتهای #تجارب_استثمار نیاز به یاریهایی داریم که آنها را با رفقا و دوستانمان در میان میگذاریم:
🔺یارانی که میتوانند ترجمه کنند: با وجود اینکه منابع ترجمهشده در مورد مبارزات طبقهی کارگر کم نیست اما در مورد تجارب و مبارزات بخشی از طبقهی کارگر که اغلب روایتهای ما از #تجارب_استثمار به آنها تعلق دارد منابع کمی وجود دارد. منظور کارگران شاغل در بخش فروشندگی، کارگاههای کوچک، منشیها، پیکها و به طور کلی کارگران بخش خدماتی و کار بیثبات است. ممنون میشویم اگر یارانی داریم که میتوانند ترجمه کنند در این زمینه ما را یاری دهند و متونی را که به این تجربیات یا شرایط میپردازند ترجمه کنند.
🔺یارانی که میتوانند خلاصهنویسی کنند: در این زمینه برخی متون ترجمه یا به تعداد کمتری تالیف شده و در سایتهای مختلف منتشر شدهاند. در این مدت رفقایی لطف کردهاند و چنین متونی را برای ما ارسال کردهاند. از یارانی که میتوانند چنین متنهایی را خلاصهنویسی و آن را به متنی مناسب برای انتشار در رسانهای مانند سرخط تبدیل کنند (چه به لحاظ حجم، چه به لحاظ محتوا و چه به لحاظ زبان) ممنون میشویم که ما را از یاری خودشان محروم نکنند.
🔺یارانی که میتوانند و میخواهند روایت کنند: پیش از این در پستی با عنوان «تجارب استثمار را چگونه روایت کنیم؟ چرا روایت کنیم؟» نوشتیم: «به خوبی میدانیم که نوشتن یک روایت و منسجم کردن ذهن برای روایت کردن میتواند کار دشواری باشد. همه ممکن است توان یا امکان نوشتن یا حتی به سادگی حوصله و وقت نوشتن متنی کوتاه را نداشته باشند. از این بابت نگرانی به خودتان راه ندهید. اگر با نوشتن راحتترید حتی به صورت پراکنده و به شکل یادداشتبرداری هم میتوانید روایت خودتان را برای ما ارسال کنید یا اگر این هم برای شما دشوار است میتوانید برای ما پیغام صوتی بگذارید و تجربهی خودتان از استثمار را تعریف کنید. روایت را میتوانید به هر شکلی هم در اینستاگرام برای ما بفرستید و هم از طریق آدرس تماس با ادمین در تلگرام (آدرس تلگرام در هایلایتها موجود است). در صورتی که میتوانید حتما تصویری از مدارک و اسناد را هم برای ما ارسال کنید.» با وجود اینکه همین حالا هم روایتهای متعددی از تجارب استثمار در محیطهای مختلف به دست ما رسیده است اما همچنان لازم است تاکید کنیم که کل این کار با حساب روی یارانی آغاز شده است که جسارت لازم را دارند تا روایت کنند.
🔺یاران خارج از کشور: میدانیم که در خارج از ایران نیز برخی از یارانمان تجربهی استثمار یا تجربهی مبارزه با استثمار را در محیطهای کار خودشان دارند. از آنجا که ستم و استثمار یک پدیدهی جهانی است و ما نیز به این مسئله وقوف داریم ممنون میشویم اگر یارانمان در خارج از کشور چنین تجاربی از استثمار و مبارزه با آن را دارند روایت خودشان را برای ما ارسال کنند.
#بهره_کشی
#استثمار
#تجارب_استثمار
@sarkhatism
از یارانی که میتوانند ترجمه کنند
از یارانی که میتوانند خلاصهنویسی کنند
از یارانی که میتوانند و میخواهند روایت کنند
از یاران خارج از کشور
به خوبی میدانیم مسیری که با انتشار #تجارب_استثمار آغاز کردهایم مسیری پر سنگلاخ و دشوار است. هم برای ما و هم برای کسانی که میتوانند و میخواهند روایت کنند. رفقا و دوستانی هم نکات مهمی را به ما گوشزد کردهاند که آنها را در ادامهی مسیر در نظر میگیریم و در حد وسع و توان خودمان برای به انجام رساندن نکات درست این توصیهها تلاش میکنیم. اما برای حسن انجام این کار نیازی به یاری یارانی داریم که هرگز ما را تنها نگذاشتهاند و در کنار ما بودهاند. بنابراین برای تداوم و تعمیق روایتهای #تجارب_استثمار نیاز به یاریهایی داریم که آنها را با رفقا و دوستانمان در میان میگذاریم:
🔺یارانی که میتوانند ترجمه کنند: با وجود اینکه منابع ترجمهشده در مورد مبارزات طبقهی کارگر کم نیست اما در مورد تجارب و مبارزات بخشی از طبقهی کارگر که اغلب روایتهای ما از #تجارب_استثمار به آنها تعلق دارد منابع کمی وجود دارد. منظور کارگران شاغل در بخش فروشندگی، کارگاههای کوچک، منشیها، پیکها و به طور کلی کارگران بخش خدماتی و کار بیثبات است. ممنون میشویم اگر یارانی داریم که میتوانند ترجمه کنند در این زمینه ما را یاری دهند و متونی را که به این تجربیات یا شرایط میپردازند ترجمه کنند.
🔺یارانی که میتوانند خلاصهنویسی کنند: در این زمینه برخی متون ترجمه یا به تعداد کمتری تالیف شده و در سایتهای مختلف منتشر شدهاند. در این مدت رفقایی لطف کردهاند و چنین متونی را برای ما ارسال کردهاند. از یارانی که میتوانند چنین متنهایی را خلاصهنویسی و آن را به متنی مناسب برای انتشار در رسانهای مانند سرخط تبدیل کنند (چه به لحاظ حجم، چه به لحاظ محتوا و چه به لحاظ زبان) ممنون میشویم که ما را از یاری خودشان محروم نکنند.
🔺یارانی که میتوانند و میخواهند روایت کنند: پیش از این در پستی با عنوان «تجارب استثمار را چگونه روایت کنیم؟ چرا روایت کنیم؟» نوشتیم: «به خوبی میدانیم که نوشتن یک روایت و منسجم کردن ذهن برای روایت کردن میتواند کار دشواری باشد. همه ممکن است توان یا امکان نوشتن یا حتی به سادگی حوصله و وقت نوشتن متنی کوتاه را نداشته باشند. از این بابت نگرانی به خودتان راه ندهید. اگر با نوشتن راحتترید حتی به صورت پراکنده و به شکل یادداشتبرداری هم میتوانید روایت خودتان را برای ما ارسال کنید یا اگر این هم برای شما دشوار است میتوانید برای ما پیغام صوتی بگذارید و تجربهی خودتان از استثمار را تعریف کنید. روایت را میتوانید به هر شکلی هم در اینستاگرام برای ما بفرستید و هم از طریق آدرس تماس با ادمین در تلگرام (آدرس تلگرام در هایلایتها موجود است). در صورتی که میتوانید حتما تصویری از مدارک و اسناد را هم برای ما ارسال کنید.» با وجود اینکه همین حالا هم روایتهای متعددی از تجارب استثمار در محیطهای مختلف به دست ما رسیده است اما همچنان لازم است تاکید کنیم که کل این کار با حساب روی یارانی آغاز شده است که جسارت لازم را دارند تا روایت کنند.
🔺یاران خارج از کشور: میدانیم که در خارج از ایران نیز برخی از یارانمان تجربهی استثمار یا تجربهی مبارزه با استثمار را در محیطهای کار خودشان دارند. از آنجا که ستم و استثمار یک پدیدهی جهانی است و ما نیز به این مسئله وقوف داریم ممنون میشویم اگر یارانمان در خارج از کشور چنین تجاربی از استثمار و مبارزه با آن را دارند روایت خودشان را برای ما ارسال کنند.
#بهره_کشی
#استثمار
#تجارب_استثمار
@sarkhatism
🔴 از رنج نیروی کار در بوکلند آواسنتر
بوکلند (روایت چهارم)
در گفتاری که شبانهروز از تمامی تریبونهای حکومتی و بسیاری از تریبونهای غیرحکومتی یا حتی ضدحکومتی تولید و توزیع میشود مصائب طبقهی کارگر چنان بدیهی انگاشته شده که یا اساسا رنج محسوب نمیشود یا صحبت از آن بیهوده و اتلاف وقت است چرا که از نظر گفتار مسلط حتی رنج بردن تنها در انحصار کسانی است که شایستگی رنج بردن را داشته باشند وگرنه کارگر و رنج کارگر اهمیتی ندارد چرا که معمول، بدیهی و طبیعی است. در حدی که چند نخبهی خوشمزهی مدافع مالکان و مدیران بوکلند دقیقا در قامت آمران به معروف و ناهیان از منکر به میدان آمدند تا نشان دهند در بوکلند هم هستند کسانی که میتوانند بر پوشش و رفتار انسانها نظارت کنند و جای گشت ارشاد را پر کنند. ما در مجموعهی #تجارب_استثمار میخواهیم بر این مفهوم پافشاری کنیم که این رنجها طبیعی نیست و این نظم و گفتار مسلط است که آنها را طبیعی جلوه میدهد.
🔺بعد از انتشار سه روایت از #تجارب_استثمار در بوکلند که برای برخی «عجیب» بود، برای برخی «باورنکردنی» و برای برخی «عادی» چون در همه جای جهان چنین است، روایت چهارم از بوکلند را بخوانیم؛ بوکلند شعبهی آواسنتر: «من تقریبا ۳ سال در انبار شعبهی آواسنتر بوکلند با مدیریت شهرام شهرابی کار کردم و تمام این سه سال در ترافیک صدر هر روز از غرب تهران به شرق تهران میرفتم. محل کار من یک انبار نمور و تاریک بود که باید در آن کار میکردم و از ۱۰ صبح تا ۱۰ شب ورود اطلاعات به عهدهی من بود...
متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
http://tinyurl.com/27dxamry
#تجارب_استثمار
#بهره_کشی
#استثمار
#بوکلند
#بوکلند_آواسنتر
@sarkhatism
بوکلند (روایت چهارم)
در گفتاری که شبانهروز از تمامی تریبونهای حکومتی و بسیاری از تریبونهای غیرحکومتی یا حتی ضدحکومتی تولید و توزیع میشود مصائب طبقهی کارگر چنان بدیهی انگاشته شده که یا اساسا رنج محسوب نمیشود یا صحبت از آن بیهوده و اتلاف وقت است چرا که از نظر گفتار مسلط حتی رنج بردن تنها در انحصار کسانی است که شایستگی رنج بردن را داشته باشند وگرنه کارگر و رنج کارگر اهمیتی ندارد چرا که معمول، بدیهی و طبیعی است. در حدی که چند نخبهی خوشمزهی مدافع مالکان و مدیران بوکلند دقیقا در قامت آمران به معروف و ناهیان از منکر به میدان آمدند تا نشان دهند در بوکلند هم هستند کسانی که میتوانند بر پوشش و رفتار انسانها نظارت کنند و جای گشت ارشاد را پر کنند. ما در مجموعهی #تجارب_استثمار میخواهیم بر این مفهوم پافشاری کنیم که این رنجها طبیعی نیست و این نظم و گفتار مسلط است که آنها را طبیعی جلوه میدهد.
🔺بعد از انتشار سه روایت از #تجارب_استثمار در بوکلند که برای برخی «عجیب» بود، برای برخی «باورنکردنی» و برای برخی «عادی» چون در همه جای جهان چنین است، روایت چهارم از بوکلند را بخوانیم؛ بوکلند شعبهی آواسنتر: «من تقریبا ۳ سال در انبار شعبهی آواسنتر بوکلند با مدیریت شهرام شهرابی کار کردم و تمام این سه سال در ترافیک صدر هر روز از غرب تهران به شرق تهران میرفتم. محل کار من یک انبار نمور و تاریک بود که باید در آن کار میکردم و از ۱۰ صبح تا ۱۰ شب ورود اطلاعات به عهدهی من بود...
متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
http://tinyurl.com/27dxamry
#تجارب_استثمار
#بهره_کشی
#استثمار
#بوکلند
#بوکلند_آواسنتر
@sarkhatism
Telegraph
🔴 از رنج نیروی کار در بوکلند آواسنتر
در گفتاری که شبانهروز از تمامی تریبونهای حکومتی و بسیاری از تریبونهای غیرحکومتی یا حتی ضدحکومتی تولید و توزیع میشود مصائب طبقهی کارگر چنان بدیهی انگاشته شده که یا اساسا رنج محسوب نمیشود یا صحبت از آن بیهوده و اتلاف وقت است چرا که از نظر گفتار مسلط حتی…
🔴 سازوکار استثمار؛ چگونه استثمار میشویم و چطور آن را محاسبه کنیم؟
گروه نویسندگان #سرخط
☑️ پس از انتشار دور جدید «روایتهای استثمار» در واحدهای خدماتی (نظیر کتابفروشیها، مؤسسات زبان، فروشگاههای زنجیرهای و ...) بسیاری پرسیدند که «اصلا استثمار یعنی چی؟» آیا اینکه کسی آزادانه قراردادی را امضا میکند، به اعتبار ساعاتی را کار کرده و سپس حقوقی را که خود در قرارداد زیرش را امضاء کرده دریافت میکند، مساوی است با «استثمار شدن»؟ پاسخ ساده به این پرسش که «بله»ی محکم است. اما چطور؟
☑️ عموم ما لحظهای با «تجربهی استثمار» مواجه میشویم که احساس میکنیم «حجم کار»ی که از ما در طول روز کشیده میشود تناسبی با «دستمزد»ی که میگیریم ندارد؛ و یا هنگامی که در مقابل دستمزدی که دریافت میکنیم، کارهایی از ما خواسته میشود یا از سوی کارفرما به نحوی با ما رفتار میشود که احساس میکنیم «شأن انسانی»مان را زیر سوأل میبرد و با ما همچون یک «کالا» رفتار میشود.
☑️ ماجرا دقیقا همین است و کمی هم عمیقتر:
متن کامل را اینجا بخوانید:
http://tinyurl.com/bdfvzsw7
#بهره_کشی
#استثمار
#تجارب_استثمار
@sarkhatism
گروه نویسندگان #سرخط
☑️ پس از انتشار دور جدید «روایتهای استثمار» در واحدهای خدماتی (نظیر کتابفروشیها، مؤسسات زبان، فروشگاههای زنجیرهای و ...) بسیاری پرسیدند که «اصلا استثمار یعنی چی؟» آیا اینکه کسی آزادانه قراردادی را امضا میکند، به اعتبار ساعاتی را کار کرده و سپس حقوقی را که خود در قرارداد زیرش را امضاء کرده دریافت میکند، مساوی است با «استثمار شدن»؟ پاسخ ساده به این پرسش که «بله»ی محکم است. اما چطور؟
☑️ عموم ما لحظهای با «تجربهی استثمار» مواجه میشویم که احساس میکنیم «حجم کار»ی که از ما در طول روز کشیده میشود تناسبی با «دستمزد»ی که میگیریم ندارد؛ و یا هنگامی که در مقابل دستمزدی که دریافت میکنیم، کارهایی از ما خواسته میشود یا از سوی کارفرما به نحوی با ما رفتار میشود که احساس میکنیم «شأن انسانی»مان را زیر سوأل میبرد و با ما همچون یک «کالا» رفتار میشود.
☑️ ماجرا دقیقا همین است و کمی هم عمیقتر:
متن کامل را اینجا بخوانید:
http://tinyurl.com/bdfvzsw7
#بهره_کشی
#استثمار
#تجارب_استثمار
@sarkhatism
Telegraph
سازوکار استثمار؛ چگونه استثمار میشویم و چطور آن را محاسبه کنیم؟
☑️ پس از انتشار دور جدید «روایتهای استثمار» در واحدهای خدماتی (نظیر کتابفروشیها، مؤسسات زبان، فروشگاههای زنجیرهای و ...) بسیاری پرسیدند که «اصلا استثمار یعنی چی؟» آیا اینکه کسی آزادانه قراردادی را امضا میکند، به اعتبار ساعاتی را کار کرده و سپس حقوقی…
سرخط
Photo
🔴 استثمار نیروی کار در قلمچی واحد دختران اصفهان
(روایت دوم از استثمار پشتیبانان قلمچی)
در کنار کلنگیسازی امکانات آموزش دولتی و موج تاسیس مدارس خصوصی و واگذاری امکانات عمومی به بخش خصوصی، کلاسهای کنکور یکی از دلایل اصلی روند طبقاتی شدن دانشگاه و آموزش عالی در ایران است و در صدر این بنگاههای رویافروشی نام کانون فرهنگی آموزش قلمچی قرار دارد. موسسهی عظیمی که در دورافتادهترین شهرها هم شعبه دارد و چنانکه خواهیم خواند علاوه بر فروش رویا با قیمت مقطوع به پشت کنکوریها، از نیروی کار شاغل در موسسات خودش هم تا جای ممکن بهره میکشد تا امپراتوری قلمچی گستردهتر شود و پول بیشتری به جیب بزند.
یکی از یاران #همراه_سرخط و از پشتیبانان سابق قلمچی واحد دختران اصفهان که در خیابان نیکبخت این شهر واقع شده نوشته است:
«من پارسال با دیدن آگهیهایی که قلمچی مدام و هر چند ماه برای جذب پشتیبان میگذاره، تصمیم گرفتم برای کار به اونجا مراجعه کنم تا بتونم همزمان برای مقاطع بالاتر درس هم بخونم.
روز مصاحبه روز خوبی بود و برام خوشایند، بخاطر اینکه وعدهی معلم خصوصی شدن و معلم رفع اشکال شدن و کمک به درس خواندن دانشآموزان به من داده شد و من شغل معلمی رو دوست داشته و دارم.
منتها بعد که به مرکز اصلی واحد دختران قلمچی رفتم و با پشتیبان اصلی که خودش پشتیبانهایی زیرمجموعهش داره صحبت کردم و مدتی هم به یکی از مدارس زیرمجموعهی قلمچی بنام مدرسه خرد رفتم، متوجه شدم تمامی اینها کشکه و اصولن آنقدر معلم کنکور که شاید میلیاردها پول درمیاره و متاسفانه دانشآموزان هم براشون سر و دست میشکونن تا بعدن بتونن تو کنکور رتبهی خوبی بیارن، هست که من توش گم میشم.
یکی از اتفاقات عجیب قلمچی این بود که روزهای پنچشنبه پشتیبانها با موسسهای اون مرکز که به جرئت میتونم بگم با فروختن رویا پولهای کلان درمیارن، جلسه داشتن. در این جلسات اتفاقاتی میافتاد که به نظرم به شعور هر فردی توهین میشد، به این صورت که نام پشتیبانی که کمتر مخزنی کرده بود که دانشآموزان جذب آزمونهای قلمچی بشن و کتابهای زرد و آبی و خالخالی(!) قلمچی (که به طرز مسخرهای همه نوع کتابی هم چاپ کرده) رو بخرن، خوانده و جلوی همه بازخواست میشد. توجه کنیم که اگه این دانشآموزها همهی این کتابها رو میخریدن باید ۵ سال وقت میذاشتن که تمامی کتابهای غیرضروری قلمچی رو علاوه بر جزوه معلمهای میلیاردر و کتابهای تست و کمکآموزشی انتشارات دیگه رو بخونن.
برای قلمچی مهمتر از همه چیز اینه که پول دربیاره در حالی که پارسال حقوق ثابت پشتیبان موسسهی کنکور قلمچی فقط و فقط ۵۰۰ هزار تومان بود و باقیش باید با فروش وعدههای الکی به دانشآموز نوجوان، در جو رقابتی و شدید کنکور و خانواده اون، تامین میشد... اینطور بود که معلم و پشتیبان در قلمچی در نهایت تبدیل میشه به بازاریاب اجناس و آزمونهای بنجل موسسه و باید برای تامین زندگی خودش به هر نحوی اینها رو به دانشآموز بفروشه وگرنه هم درآمد کافی نخواهد داشت و هم توبیخ و سرزنش میشه.»
تبدیل موسسهی آموزشی به بقالیِ فروش کتاب کمکآموزشی و آزمون در شرایطی که بنا بر منطق سرمایه حتی هیچ فرصت برابری برای دانشآموزان وجود ندارد در نهایت در خدمت حذف فرزندان تهیدستان از آموزش عالی است. موسسهای که با نام آموزش در خدمت نابودی آموزش مناسب و همگانی است.
#قلمچی
#قلمچی_اصفهان
#بهره_کشی
#استثمار
#تجارب_استثمار
@sarkhatism
(روایت دوم از استثمار پشتیبانان قلمچی)
در کنار کلنگیسازی امکانات آموزش دولتی و موج تاسیس مدارس خصوصی و واگذاری امکانات عمومی به بخش خصوصی، کلاسهای کنکور یکی از دلایل اصلی روند طبقاتی شدن دانشگاه و آموزش عالی در ایران است و در صدر این بنگاههای رویافروشی نام کانون فرهنگی آموزش قلمچی قرار دارد. موسسهی عظیمی که در دورافتادهترین شهرها هم شعبه دارد و چنانکه خواهیم خواند علاوه بر فروش رویا با قیمت مقطوع به پشت کنکوریها، از نیروی کار شاغل در موسسات خودش هم تا جای ممکن بهره میکشد تا امپراتوری قلمچی گستردهتر شود و پول بیشتری به جیب بزند.
یکی از یاران #همراه_سرخط و از پشتیبانان سابق قلمچی واحد دختران اصفهان که در خیابان نیکبخت این شهر واقع شده نوشته است:
«من پارسال با دیدن آگهیهایی که قلمچی مدام و هر چند ماه برای جذب پشتیبان میگذاره، تصمیم گرفتم برای کار به اونجا مراجعه کنم تا بتونم همزمان برای مقاطع بالاتر درس هم بخونم.
روز مصاحبه روز خوبی بود و برام خوشایند، بخاطر اینکه وعدهی معلم خصوصی شدن و معلم رفع اشکال شدن و کمک به درس خواندن دانشآموزان به من داده شد و من شغل معلمی رو دوست داشته و دارم.
منتها بعد که به مرکز اصلی واحد دختران قلمچی رفتم و با پشتیبان اصلی که خودش پشتیبانهایی زیرمجموعهش داره صحبت کردم و مدتی هم به یکی از مدارس زیرمجموعهی قلمچی بنام مدرسه خرد رفتم، متوجه شدم تمامی اینها کشکه و اصولن آنقدر معلم کنکور که شاید میلیاردها پول درمیاره و متاسفانه دانشآموزان هم براشون سر و دست میشکونن تا بعدن بتونن تو کنکور رتبهی خوبی بیارن، هست که من توش گم میشم.
یکی از اتفاقات عجیب قلمچی این بود که روزهای پنچشنبه پشتیبانها با موسسهای اون مرکز که به جرئت میتونم بگم با فروختن رویا پولهای کلان درمیارن، جلسه داشتن. در این جلسات اتفاقاتی میافتاد که به نظرم به شعور هر فردی توهین میشد، به این صورت که نام پشتیبانی که کمتر مخزنی کرده بود که دانشآموزان جذب آزمونهای قلمچی بشن و کتابهای زرد و آبی و خالخالی(!) قلمچی (که به طرز مسخرهای همه نوع کتابی هم چاپ کرده) رو بخرن، خوانده و جلوی همه بازخواست میشد. توجه کنیم که اگه این دانشآموزها همهی این کتابها رو میخریدن باید ۵ سال وقت میذاشتن که تمامی کتابهای غیرضروری قلمچی رو علاوه بر جزوه معلمهای میلیاردر و کتابهای تست و کمکآموزشی انتشارات دیگه رو بخونن.
برای قلمچی مهمتر از همه چیز اینه که پول دربیاره در حالی که پارسال حقوق ثابت پشتیبان موسسهی کنکور قلمچی فقط و فقط ۵۰۰ هزار تومان بود و باقیش باید با فروش وعدههای الکی به دانشآموز نوجوان، در جو رقابتی و شدید کنکور و خانواده اون، تامین میشد... اینطور بود که معلم و پشتیبان در قلمچی در نهایت تبدیل میشه به بازاریاب اجناس و آزمونهای بنجل موسسه و باید برای تامین زندگی خودش به هر نحوی اینها رو به دانشآموز بفروشه وگرنه هم درآمد کافی نخواهد داشت و هم توبیخ و سرزنش میشه.»
تبدیل موسسهی آموزشی به بقالیِ فروش کتاب کمکآموزشی و آزمون در شرایطی که بنا بر منطق سرمایه حتی هیچ فرصت برابری برای دانشآموزان وجود ندارد در نهایت در خدمت حذف فرزندان تهیدستان از آموزش عالی است. موسسهای که با نام آموزش در خدمت نابودی آموزش مناسب و همگانی است.
#قلمچی
#قلمچی_اصفهان
#بهره_کشی
#استثمار
#تجارب_استثمار
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 کار ارزان و غارت همزمان در آموزشگاه زبان گویش قزوین
آموزشگاه زبانهای خارجی گویش قزوین یکی دیگر از موسسات زبانآموزی متعلق به بخش خصوصی است که از سال ۱۳۸۲ با دریافت مجوز از سازمان آموزش و پرورش استان قزوین فعالیت خودش را آغاز کرده و کلاسهایی برای آموزش زبانهای عربی، فرانسه، آلمانی، انگلیسی، چینی، ترکی استانبولی، روسی، اسپانیایی، ایتالیایی، سوئدی، دانمارکی، هلندی و کرهای برگزار میکند. موسسهای پر زرق و برق که دائم در شبکههای مجازی تصویر زبانآموزان فارغالتحصیلشدهاش را با کلاههای فارغالتحصیلی منتشر میکند تا نشان دهد در این بنگاه «موفقیت» میفروشند. ارتباط این موسسه با آموزش و پرورش البته فقط دریافت مجوز نیست و ارتباطات عمیقتری در این میان وجود دارد. آموزشگاه گویش تلاش میکند چارچوب حاکمیتی قوانین را به نحو احسن رعایت کند تا در معاملهی بزرگ سهم خودش را دریافت کند. سود حاصل در این آموزشگاه نیز مانند تمام بنگاههای مشابه از بیگاری کشیدن از نیروی کار و استثمار آن تا جای ممکن استخراج میشود.
یکی از یاران #همراه_سرخط در مورد این موسسه و البته برخی موسسات مشابه نوشته است: «من در موسسه گویش قزوین پارسال با جلسه ای ۲۵ تومن کار میکردم. از بیمه و قرارداد هیچ خبری نبود. حتی یک محل برای معلمها و استراحتشون نداشتن. یعنی یین کلاسها عملا نوی محیط آموزشگاه آواره بودی تا کلاس بعدی ۱۵ دقیقه بعدش شروع بشه. بعد از چند ماه این مقدار شد جلسهای ۳۵ تومن که این میزان دستمزد در بین آموزشگاهها خیلی عادیه. برای آموزشگاهی که الان کار میکنم (و نمیتونم اسمش رو بگم) قرارداد نوشتم و مبلغ ۱۰ میلیون هم سفته دادم برای ضمانت کار، بیمه هم نداره. هر موقع بخوان میگن برو، موسسهی کانون زبان ایران و علوم و فنون کیش هم به همین شکله. دستمزدها بالاتر از ۵۰ تومن نیست. مگر اینکه کلاس خصوصی بهت بدن که از دانشآموز ۱۵۰ به بالا میگیرن و معمولا نصف مبلغ را به معلم میدن.
در موسسه گویش قزوین به خاطر اینکه کلاسها را جدا کرده بودند، یعنی دخترانه و پسرانه شده بود و استاد خانم نباید به پسرها درس میداد به من میگفتن وقتی میای سریع برو تو کلاست کسی نبینه که شما خانم هستی و برای تدریس پسرا اومدی. اما برای کار در اونجا باید گزینش آموزش و پرورش هم بریم که کلی سوالات بیربط و مذهبی میپرسن تا مچ بگیرن که پیرو نظامشون هستی یا نه و اصلا کاری با تخصصت ندارن.
هیچ نهادی برای نظارت بر کار موسساتی مثل گویش قزوین وجود نداره. فقط آموزش و پرورش گاهی دخالت میکنه که برای مچگیریه و بیشتر به حجاب و این چیزها گیر میدن اما هیچ نظارتی بر حق و حقوق معلمان وجود نداره. از نظر امنیت شغلی هم باید مثل خیلی جاهای دیگه خیلی مراقب خودت باشی که سوپروایزر و منشیها برچسبی بهت نچسبونن.
با اینکه اسمش اینه که معلم زبان انگلیسی هستی واقعا اگر تمام روزهای هفته فولتایم هم کار بکنی حقوقت بیشتر از ۸ تومن نمیشه. مگر اینکه بتونی برای خودت کلاس خصوصی داشته باشی که اونم با عدم حمایت ارگانها و نهادها معلومه چقدر کار سخت و دشواریه».
نیروی کار شاغل در موسسات آموزشی خصوصی جزو بیحقوقترین بخشهای معلمان هستند، معلمانی که ساعتها تدریس میکنند، در عکسهای موفقیت آن پشت میایستند، سرمایهی انسانی آموزشگاه و مایهی جلب مشتری هستند اما در آخر از سود هنگفت این آموزشگاهها حقوق اندک، بیمهی نداشته و کار بیثبات و بدون قرارداد نصیب آنها میشود.
#آموزشگاه_زبان_گویش
#قزوین
#بهره_کشی
#استثمار
#تجارب_استثمار
@sarkhatism
آموزشگاه زبانهای خارجی گویش قزوین یکی دیگر از موسسات زبانآموزی متعلق به بخش خصوصی است که از سال ۱۳۸۲ با دریافت مجوز از سازمان آموزش و پرورش استان قزوین فعالیت خودش را آغاز کرده و کلاسهایی برای آموزش زبانهای عربی، فرانسه، آلمانی، انگلیسی، چینی، ترکی استانبولی، روسی، اسپانیایی، ایتالیایی، سوئدی، دانمارکی، هلندی و کرهای برگزار میکند. موسسهای پر زرق و برق که دائم در شبکههای مجازی تصویر زبانآموزان فارغالتحصیلشدهاش را با کلاههای فارغالتحصیلی منتشر میکند تا نشان دهد در این بنگاه «موفقیت» میفروشند. ارتباط این موسسه با آموزش و پرورش البته فقط دریافت مجوز نیست و ارتباطات عمیقتری در این میان وجود دارد. آموزشگاه گویش تلاش میکند چارچوب حاکمیتی قوانین را به نحو احسن رعایت کند تا در معاملهی بزرگ سهم خودش را دریافت کند. سود حاصل در این آموزشگاه نیز مانند تمام بنگاههای مشابه از بیگاری کشیدن از نیروی کار و استثمار آن تا جای ممکن استخراج میشود.
یکی از یاران #همراه_سرخط در مورد این موسسه و البته برخی موسسات مشابه نوشته است: «من در موسسه گویش قزوین پارسال با جلسه ای ۲۵ تومن کار میکردم. از بیمه و قرارداد هیچ خبری نبود. حتی یک محل برای معلمها و استراحتشون نداشتن. یعنی یین کلاسها عملا نوی محیط آموزشگاه آواره بودی تا کلاس بعدی ۱۵ دقیقه بعدش شروع بشه. بعد از چند ماه این مقدار شد جلسهای ۳۵ تومن که این میزان دستمزد در بین آموزشگاهها خیلی عادیه. برای آموزشگاهی که الان کار میکنم (و نمیتونم اسمش رو بگم) قرارداد نوشتم و مبلغ ۱۰ میلیون هم سفته دادم برای ضمانت کار، بیمه هم نداره. هر موقع بخوان میگن برو، موسسهی کانون زبان ایران و علوم و فنون کیش هم به همین شکله. دستمزدها بالاتر از ۵۰ تومن نیست. مگر اینکه کلاس خصوصی بهت بدن که از دانشآموز ۱۵۰ به بالا میگیرن و معمولا نصف مبلغ را به معلم میدن.
در موسسه گویش قزوین به خاطر اینکه کلاسها را جدا کرده بودند، یعنی دخترانه و پسرانه شده بود و استاد خانم نباید به پسرها درس میداد به من میگفتن وقتی میای سریع برو تو کلاست کسی نبینه که شما خانم هستی و برای تدریس پسرا اومدی. اما برای کار در اونجا باید گزینش آموزش و پرورش هم بریم که کلی سوالات بیربط و مذهبی میپرسن تا مچ بگیرن که پیرو نظامشون هستی یا نه و اصلا کاری با تخصصت ندارن.
هیچ نهادی برای نظارت بر کار موسساتی مثل گویش قزوین وجود نداره. فقط آموزش و پرورش گاهی دخالت میکنه که برای مچگیریه و بیشتر به حجاب و این چیزها گیر میدن اما هیچ نظارتی بر حق و حقوق معلمان وجود نداره. از نظر امنیت شغلی هم باید مثل خیلی جاهای دیگه خیلی مراقب خودت باشی که سوپروایزر و منشیها برچسبی بهت نچسبونن.
با اینکه اسمش اینه که معلم زبان انگلیسی هستی واقعا اگر تمام روزهای هفته فولتایم هم کار بکنی حقوقت بیشتر از ۸ تومن نمیشه. مگر اینکه بتونی برای خودت کلاس خصوصی داشته باشی که اونم با عدم حمایت ارگانها و نهادها معلومه چقدر کار سخت و دشواریه».
نیروی کار شاغل در موسسات آموزشی خصوصی جزو بیحقوقترین بخشهای معلمان هستند، معلمانی که ساعتها تدریس میکنند، در عکسهای موفقیت آن پشت میایستند، سرمایهی انسانی آموزشگاه و مایهی جلب مشتری هستند اما در آخر از سود هنگفت این آموزشگاهها حقوق اندک، بیمهی نداشته و کار بیثبات و بدون قرارداد نصیب آنها میشود.
#آموزشگاه_زبان_گویش
#قزوین
#بهره_کشی
#استثمار
#تجارب_استثمار
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 تجربهی استثمار در بیمارستان سینا
استثمارِ نیروی کار، ماجرایی الزاما منحصر به رابطهی کارفرمای ثروتمند و کارگر طبقه فرودست نیست. هرگونه رابطهی سلسلهمراتبی در شرایط فقدان آگاهی طبقاتی، میتواند موجب اشکالی از استثمار شود. به بیان دیگر خود طبقهی کارگرِ استثمارشونده در در وضعیتی که در سلسلهمراتب کار، در موقعیت فرادستانه قرار گیرد و عاری از آگاهی طبقاتی باشد، میتواند چرخه استثمار را بازتولید کرده و بدل به نیروی استثمارکننده شود. در تجربهی استثمار امروز نیز ما با چنین وضعیتی مواجهیم.
تجربهی استثمار امروز را یکی از یاران #همراه_سرخط برایمان ارسال کرده که کمکپرستار در بیمارستان دولتی سینا در تهران است. ما در سالهای گذشته بارها شاهد اعتراضات پرستاران به حقوقهای پایین و دستمزدهای معوقه و فقدان امنیت شغلی بودهایم. در این روایت برخی از همین پرستاران که در سلسلسه مراتب سازمانی بیمارستان در مرتبهشغلی بالاتری به نسبت کمکپرستاران قرار میگیرند، همدست با استثمارکنندگان خود یعنی برخی از پزشکان دست به استثمار نیروی فرودست خود میزنند.
در وضعیتی که برخی از پزشکان بیمارستانها، پرستاران را به انجام اضافهکاری بدون دریافت حقوق مجبور میکنند، و پرستاران با بیثباتکاری و ساعات کار زیاد و پرداختهای پایین و نامنظم دستوپنجه نرم میکنند، در مرتبهای دیگر کمکپرستاران نیز با چنین وضعیتی دستبهگریباناند. انداختن بار مسئولیتها و وظایف اضافی بر روی کمکپرستاران و عدم پرداخت تعرفهی انجام آن کار به آنان، تنها یکی از بیشمار استثماری است که کمکپرستاران در بیمارستان سینای تهران با آن مواجهند. تجربهی استثمار یکی از کمکپرستاران این بیمارستان را با هم بخوانیم:
«ما کمکپرستارها مظلومترين پرسنل بیمارستان هستيم. طوری که هم کار پزشک رو انجام میدیم، هم کار پرستار، هم کار خدمات به علاوه کار خودمون. پانسمان بعد از جراحی کار پزشک است که پرستار انجام نمیدهد و ما مجبور میشویم انجام بدیم. گرفتن علائم حياتی و چک قند خون و نوار قلب کار پرستار است که ما انجام ميديم و حتی تو پرونده چارت ميکنيم که تماما کار پرستار است.
ما کمکپرستارها چون زير نظر دفتر پرستاری هستيم هیچ وقت مورد حمايت قرار نمیگیریم. چون هیچ وقت مديريت دفتر پرستاري نمیاد به خاطر کمکپرستار به پرستار تذکر دهد و...
تو بیمارستان دولتی همیشه کمبود وسایل و تجهیزات داريم و به خاطر این کمبودها بايد دائما به مريض و همراه مریض توضیح دهيم و خیلی وقتها با همراه درگير میشم يا مورد فحاشي قرار ميگيريم و مدیریت به هيچ وجه حمایت نمیکنن.
لازم به ذکر است بابت کارهايي که بالا گفتم انجام میدهيم، تعرفهاش را پزشک و پرستار میگیرن ولی ما کارشون رو انجام میدیم.
و اینکه ما از روز اول به عنوان کمک پرستار يا کمک بهیار جذب دانشگاه علوم پزشکی تهران شديم ولی توی حکم کارگزینیمون متصدی خدمات زدن و حتی حق و حقوق کمکپرستار بهمون نمیدن»
#بیمارستان_سینا
#تهران
#بهره_کشی
#استثمار
#تجارب_استثمار
@sarkhatism
استثمارِ نیروی کار، ماجرایی الزاما منحصر به رابطهی کارفرمای ثروتمند و کارگر طبقه فرودست نیست. هرگونه رابطهی سلسلهمراتبی در شرایط فقدان آگاهی طبقاتی، میتواند موجب اشکالی از استثمار شود. به بیان دیگر خود طبقهی کارگرِ استثمارشونده در در وضعیتی که در سلسلهمراتب کار، در موقعیت فرادستانه قرار گیرد و عاری از آگاهی طبقاتی باشد، میتواند چرخه استثمار را بازتولید کرده و بدل به نیروی استثمارکننده شود. در تجربهی استثمار امروز نیز ما با چنین وضعیتی مواجهیم.
تجربهی استثمار امروز را یکی از یاران #همراه_سرخط برایمان ارسال کرده که کمکپرستار در بیمارستان دولتی سینا در تهران است. ما در سالهای گذشته بارها شاهد اعتراضات پرستاران به حقوقهای پایین و دستمزدهای معوقه و فقدان امنیت شغلی بودهایم. در این روایت برخی از همین پرستاران که در سلسلسه مراتب سازمانی بیمارستان در مرتبهشغلی بالاتری به نسبت کمکپرستاران قرار میگیرند، همدست با استثمارکنندگان خود یعنی برخی از پزشکان دست به استثمار نیروی فرودست خود میزنند.
در وضعیتی که برخی از پزشکان بیمارستانها، پرستاران را به انجام اضافهکاری بدون دریافت حقوق مجبور میکنند، و پرستاران با بیثباتکاری و ساعات کار زیاد و پرداختهای پایین و نامنظم دستوپنجه نرم میکنند، در مرتبهای دیگر کمکپرستاران نیز با چنین وضعیتی دستبهگریباناند. انداختن بار مسئولیتها و وظایف اضافی بر روی کمکپرستاران و عدم پرداخت تعرفهی انجام آن کار به آنان، تنها یکی از بیشمار استثماری است که کمکپرستاران در بیمارستان سینای تهران با آن مواجهند. تجربهی استثمار یکی از کمکپرستاران این بیمارستان را با هم بخوانیم:
«ما کمکپرستارها مظلومترين پرسنل بیمارستان هستيم. طوری که هم کار پزشک رو انجام میدیم، هم کار پرستار، هم کار خدمات به علاوه کار خودمون. پانسمان بعد از جراحی کار پزشک است که پرستار انجام نمیدهد و ما مجبور میشویم انجام بدیم. گرفتن علائم حياتی و چک قند خون و نوار قلب کار پرستار است که ما انجام ميديم و حتی تو پرونده چارت ميکنيم که تماما کار پرستار است.
ما کمکپرستارها چون زير نظر دفتر پرستاری هستيم هیچ وقت مورد حمايت قرار نمیگیریم. چون هیچ وقت مديريت دفتر پرستاري نمیاد به خاطر کمکپرستار به پرستار تذکر دهد و...
تو بیمارستان دولتی همیشه کمبود وسایل و تجهیزات داريم و به خاطر این کمبودها بايد دائما به مريض و همراه مریض توضیح دهيم و خیلی وقتها با همراه درگير میشم يا مورد فحاشي قرار ميگيريم و مدیریت به هيچ وجه حمایت نمیکنن.
لازم به ذکر است بابت کارهايي که بالا گفتم انجام میدهيم، تعرفهاش را پزشک و پرستار میگیرن ولی ما کارشون رو انجام میدیم.
و اینکه ما از روز اول به عنوان کمک پرستار يا کمک بهیار جذب دانشگاه علوم پزشکی تهران شديم ولی توی حکم کارگزینیمون متصدی خدمات زدن و حتی حق و حقوق کمکپرستار بهمون نمیدن»
#بیمارستان_سینا
#تهران
#بهره_کشی
#استثمار
#تجارب_استثمار
@sarkhatism
🔴 واقعبین باشید و غیر«عادی» را طلب کنید
گروه نویسندگان #سرخط
از زمان انتشار مجموعه تجارب استثمار، یکی از پرتکرارترین نظراتی که به چشم میخورد، جملهبندیهای مختلف با «همه جا همینه» است. البته پیشتر نیز گفتهایم که ما هم معتقدیم بهرهکشی مختص به عدهای از کارفرمایان ظالم نمیشود و با اندکی شدت و حدت، در تمامی محیطهای تولیدی و خدماتی با «استثمار» مواجه هستیم. اما از «همه جا همینه» میتوان دو برداشت داشت؛ میتوان با این جمله وضعیت غیرانسانی و بهرهکشانهی روابط کار را «عادی» تلقی کرد که به هر حال رسم روزگار است و راهی جز تن دادن به این روند «طبیعی» وجود ندارد. اما در عین حال میتوان از «همه جا همینه» به این نیز رسید که وضعیت بخشهای مختلف نیروی کار دارای شباهتهای فراوانی به یکدیگر است و طبق این شباهتها میتوان آنان را ذیل «طبقهی کارگر» صورتبندی کرد. طبعا تفاوتهای فراوانی نیز میان بخشهای مختلف این طبقه وجود دارد اما نمیتوان با تکیه بر این تفاوتها، آنان را از خیل عظیم طبقهی کارگر خارج کرد. در ظاهر میان یک فروشنده کتاب، یک باریستای کافه و یک کارگر نساجی ارتباطی مشاهده نمیشود، اما نمیتوان منکر پیوند اصلی آنان که همانا فروش نیروی کار در قبال دستمزد است، شد. پیوندی که قدرت جمعی نیروی کار را مرئی میکند و امکان تغییر شکل کنونی روابط کار را محیا میسازد. بعدتر در متونی به این مسئله بازخواهیم گشت.
اما پیش از صورتبندی اشکال مبارزه و سازماندهی برای مقابله با بهرهکشی، باید با طبیعیسازی روابط موجود کار که بهرهکشی اصل و اساس آن است، مقابله کنیم...
متن کامل را اینجا بخوانید:
http://tinyurl.com/pdpfa36h
#بهره_کشی
#استثمار
#تجارب_استثمار
@sarkhatism
گروه نویسندگان #سرخط
از زمان انتشار مجموعه تجارب استثمار، یکی از پرتکرارترین نظراتی که به چشم میخورد، جملهبندیهای مختلف با «همه جا همینه» است. البته پیشتر نیز گفتهایم که ما هم معتقدیم بهرهکشی مختص به عدهای از کارفرمایان ظالم نمیشود و با اندکی شدت و حدت، در تمامی محیطهای تولیدی و خدماتی با «استثمار» مواجه هستیم. اما از «همه جا همینه» میتوان دو برداشت داشت؛ میتوان با این جمله وضعیت غیرانسانی و بهرهکشانهی روابط کار را «عادی» تلقی کرد که به هر حال رسم روزگار است و راهی جز تن دادن به این روند «طبیعی» وجود ندارد. اما در عین حال میتوان از «همه جا همینه» به این نیز رسید که وضعیت بخشهای مختلف نیروی کار دارای شباهتهای فراوانی به یکدیگر است و طبق این شباهتها میتوان آنان را ذیل «طبقهی کارگر» صورتبندی کرد. طبعا تفاوتهای فراوانی نیز میان بخشهای مختلف این طبقه وجود دارد اما نمیتوان با تکیه بر این تفاوتها، آنان را از خیل عظیم طبقهی کارگر خارج کرد. در ظاهر میان یک فروشنده کتاب، یک باریستای کافه و یک کارگر نساجی ارتباطی مشاهده نمیشود، اما نمیتوان منکر پیوند اصلی آنان که همانا فروش نیروی کار در قبال دستمزد است، شد. پیوندی که قدرت جمعی نیروی کار را مرئی میکند و امکان تغییر شکل کنونی روابط کار را محیا میسازد. بعدتر در متونی به این مسئله بازخواهیم گشت.
اما پیش از صورتبندی اشکال مبارزه و سازماندهی برای مقابله با بهرهکشی، باید با طبیعیسازی روابط موجود کار که بهرهکشی اصل و اساس آن است، مقابله کنیم...
متن کامل را اینجا بخوانید:
http://tinyurl.com/pdpfa36h
#بهره_کشی
#استثمار
#تجارب_استثمار
@sarkhatism
Telegraph
واقعبین باشید و غیر«عادی» را طلب کنید
از زمان انتشار مجموعه تجارب استثمار، یکی از پرتکرارترین نظراتی که به چشم میخورد، جملهبندیهای مختلف با «همه جا همینه» است. البته پیشتر نیز گفتهایم که ما هم معتقدیم بهرهکشی مختص به عدهای از کارفرمایان ظالم نمیشود و با اندکی شدت و حدت، در تمامی محیطهای…
🔴 چرا به استثمار تن میدهیم و از محل کارمان بیرون نمیآییم؟
گروه نویسندگان سرخط
یکی از کامنتهایی که به کرات زیر پستهای مربوط به #تجارب_استثمار گذاشته میشود این است که اگر شرایط کار این است که توصیف شده و اگر راوی تا این اندازه از شرایط کار خودش ناراضی است و مورد استثمار قرار میگیرد چرا به سادگی محل کار خودش را ترک نمیکند؟ این سوال تکراری یک موضوع ساده را درک نمیکند: انسانها در جامعهی سرمایهداری برخلاف جوامع پیشین که در آن نظامهای بردهداری و فئودالی حاکم بود، «آزاد» هستند اما در عینحال آزاد نیستند. ترک کردن محل کاری که شما در آن مورد استثمار قرار میگیرید یا اصلا شدنی نیست یا اگر هم شدنی باشد در نهایت آنقدری «آزاد» هستید که به استثمار در محل کار دیگری تن بدهید. تفاوت این «آزادی» با آزادی چیست؟
متن کامل را اینجا بخوانید:
https://tinyurl.com/4deb9mmr
#بهره_کشی
#استثمار
#تجارب_استثمار
@sarkhatism
گروه نویسندگان سرخط
یکی از کامنتهایی که به کرات زیر پستهای مربوط به #تجارب_استثمار گذاشته میشود این است که اگر شرایط کار این است که توصیف شده و اگر راوی تا این اندازه از شرایط کار خودش ناراضی است و مورد استثمار قرار میگیرد چرا به سادگی محل کار خودش را ترک نمیکند؟ این سوال تکراری یک موضوع ساده را درک نمیکند: انسانها در جامعهی سرمایهداری برخلاف جوامع پیشین که در آن نظامهای بردهداری و فئودالی حاکم بود، «آزاد» هستند اما در عینحال آزاد نیستند. ترک کردن محل کاری که شما در آن مورد استثمار قرار میگیرید یا اصلا شدنی نیست یا اگر هم شدنی باشد در نهایت آنقدری «آزاد» هستید که به استثمار در محل کار دیگری تن بدهید. تفاوت این «آزادی» با آزادی چیست؟
متن کامل را اینجا بخوانید:
https://tinyurl.com/4deb9mmr
#بهره_کشی
#استثمار
#تجارب_استثمار
@sarkhatism
Telegraph
چرا به استثمار تن میدهیم و از محل کارمان بیرون نمیآییم؟
یکی از کامنتهایی که به کرات زیر پستهای مربوط به #تجارب_استثمار گذاشته میشود این است که اگر شرایط کار این است که توصیف شده و اگر راوی تا این اندازه از شرایط کار خودش ناراضی است و مورد استثمار قرار میگیرد چرا به سادگی محل کار خودش را ترک نمیکند؟ این سوال…
🔴پدیدهی استثمار و اوضاع «همهجای جهان»
گروه نویسندگان #سرخط
از همان ابتدا که انتشار #تجارب_استثمار را آغاز کردیم به طور دائم با این کامنت روبرو شدیم که «همه جای جهان وضع همین است». البته کسانی که این کامنت را میگذارند مقصودهای متفاوتی دارند. برخی از آنها میخواهند استثمار را طبیعیسازی (نرمالایز) کنند به این معنی که چون همهجای جهان وضعیت همین است پس طبیعی است که در ایران هم وضعیت همین باشد و جای اعتراضی نیست چون استثمار در همهجای جهان یک پدیدهی طبیعی، عادی و ضروری است. اما برخی دیگر با نوشتن این کامنت میخواهند یادآوری کنند هرچند استثمار غیرانسانی است اما امیدی برای مقابله با آن وجود ندارد چون همهجای جهان وضعیت همین است و شرایط نیروی کاری که در ایران استثمار میشود تفاوتی با شرایط نیروی کار در همهجای جهان ندارد.
☑️ گذشته از این معانی متفاوت میخواهیم به محتوای خود این کامنتها بپردازیم: آیا همهجای جهان اوضاع همین است؟ پاسخ ما در وهلهی اول به این پرسش هم مثبت است و هم منفی و در این یادداشت تلاش میکنیم به شکل مختصر مسئله را توضیح بدهیم...
ادامه متن را در لینک زیر بخوانید:
https://tinyurl.com/w2ym9vn3
#بهره_کشی
#استثمار
#تجارب_استثمار
@sarkhatism
گروه نویسندگان #سرخط
از همان ابتدا که انتشار #تجارب_استثمار را آغاز کردیم به طور دائم با این کامنت روبرو شدیم که «همه جای جهان وضع همین است». البته کسانی که این کامنت را میگذارند مقصودهای متفاوتی دارند. برخی از آنها میخواهند استثمار را طبیعیسازی (نرمالایز) کنند به این معنی که چون همهجای جهان وضعیت همین است پس طبیعی است که در ایران هم وضعیت همین باشد و جای اعتراضی نیست چون استثمار در همهجای جهان یک پدیدهی طبیعی، عادی و ضروری است. اما برخی دیگر با نوشتن این کامنت میخواهند یادآوری کنند هرچند استثمار غیرانسانی است اما امیدی برای مقابله با آن وجود ندارد چون همهجای جهان وضعیت همین است و شرایط نیروی کاری که در ایران استثمار میشود تفاوتی با شرایط نیروی کار در همهجای جهان ندارد.
☑️ گذشته از این معانی متفاوت میخواهیم به محتوای خود این کامنتها بپردازیم: آیا همهجای جهان اوضاع همین است؟ پاسخ ما در وهلهی اول به این پرسش هم مثبت است و هم منفی و در این یادداشت تلاش میکنیم به شکل مختصر مسئله را توضیح بدهیم...
ادامه متن را در لینک زیر بخوانید:
https://tinyurl.com/w2ym9vn3
#بهره_کشی
#استثمار
#تجارب_استثمار
@sarkhatism
Telegraph
🔴پدیدهی استثمار و اوضاع «همهجای جهان»
از همان ابتدا که انتشار #تجارب_استثمار را آغاز کردیم به طور دائم با این کامنت روبرو شدیم که «همه جای جهان وضع همین است». البته کسانی که این کامنت را میگذارند مقصودهای متفاوتی دارند. برخی از آنها میخواهند استثمار را طبیعیسازی (نرمالایز) کنند به این معنی…
🔴 سفرهی خالی روی ریل
کارگران ابنیهی فنی راهآهن لرستان در اعتصاب
از روز گذشته سهشنبه، ۷ فروردین کارگران نگهداری خط و ابنیهی فنی لرستان در اعتصاب به سر میبرند. آنان در اعتراض به عدم پرداخت معوقات مزدی و مزایای مناسبتی و عرفی سفرههای خالی خودشان را روی ریل پهن کردند.
مسئولان شرکت تراورس، یک شرکت خصوصی که مالکیت بخش بزرگی از بخشهای مختلف راهآهن سراسری، از جمله نگهداری خط و ابنیهی فنی را در دست دارد به طور دائم حقوق کارگران را با تعویق پرداخت میکند، بسیاری از مزایای کارگران را حذف کرده و در برخی مناطق کارگران این بخش را وادار میکند پای قراردادهایی ظالمانه را امضا کنند.
#راهآهن_لرستان
#اعتصاب
#معوقات
#کارگران_راه_آهن
#ستم_طبقاتی
#بهره_کشی
@sarkhatism
کارگران ابنیهی فنی راهآهن لرستان در اعتصاب
از روز گذشته سهشنبه، ۷ فروردین کارگران نگهداری خط و ابنیهی فنی لرستان در اعتصاب به سر میبرند. آنان در اعتراض به عدم پرداخت معوقات مزدی و مزایای مناسبتی و عرفی سفرههای خالی خودشان را روی ریل پهن کردند.
مسئولان شرکت تراورس، یک شرکت خصوصی که مالکیت بخش بزرگی از بخشهای مختلف راهآهن سراسری، از جمله نگهداری خط و ابنیهی فنی را در دست دارد به طور دائم حقوق کارگران را با تعویق پرداخت میکند، بسیاری از مزایای کارگران را حذف کرده و در برخی مناطق کارگران این بخش را وادار میکند پای قراردادهایی ظالمانه را امضا کنند.
#راهآهن_لرستان
#اعتصاب
#معوقات
#کارگران_راه_آهن
#ستم_طبقاتی
#بهره_کشی
@sarkhatism