Forwarded from منجنیق
🔴 قامت یک ایده | بچههای اعماق
رج به رج یاران زندانیمان را به نام به یاد میآوریم، با بدنهای مجروح، با بیماری، با رنج که بر آرمان جمعی ما ایستادهاند. بینام، گمنام، بدون آنکه با ژستهای پوک در برابر دوربین بایستند و نامشان در هیاهوی تاجران «حقوق بشر» به زبانی بیاید. بدنها البته هنوز زخمی ساچمه و گلولهی جنگیست، زخمها باز و عفونی، بدنها کبود از ضربهی باتوم، جانها در مخاطرهی تعویق دارو، تعویق درمان. خدای دههی شصت را به زندان احضار کردهاند اما در بند بند و سلول به سلول همان زندان مقاومت ادامه دارد تا خدای دههی شصت را به زانو بیندازند. یاران زندانی ما رزمندگان نبردیاند که در گوشه گوشهی این خاک پیش میرود و راه خود را میگشاید. این سرود با صدای زینب جلالیان آغاز میشود و با آوای فرزاد کمانگر تمام اما تمام نمیشود، ادامه مییابد تا درهای زندان گشوده شود به دست پر توان مردم، که انتهای راه همین خواهد بود، «دیگه تمومه ماجرا» چون فردا «از مشت فولادین» آنها که گفتند نع! خواهد دمید.
در بندهای بینشان
رسیده درد تا به جان
شکنجه دیده بیامان
سایش تیغ و استخوان
هر زخم یک دهان شده
دری به داستان شده
فریاد بیکران شده
به سوی شب روان شده
با رعشههای بدنم
فریاد آزادی زنم
آری زنم، آری زنم
پرچم آزادی منم
باران به صحرا میزند
شلاق کابل بر تنم
صحرا جوانه میدهد
صد لاله چین دامنم
ای در لجن تا فرق سر
جلاد مستِ کور و کر
در ترس گشته غوطه ور
این سو بپر آن سو بپر
من قامت یک ایدهام
پایان شب را دیدهام
در طول عمر ظلمات
نور ستاره چیدهام
من از رکود عاصیام
از رشد و سود عاصیام
در رنج و درد کارگر
از هست و بود عاصیام
اگر که پای بستهام
و گر به خون نشستهام
از روزهای اختهام
وز انفعال خستهام
از این حصار خستهام
از بند و دار خستهام
از این نظام بردگی
سرمایهدار خستهام
تن در حصار پیلههاست
من خستهام رَستَن کجاست؟
رَستَن خروش تودههاست
در مشت فولادین ماست
این زخمهای بر تنم
این خون بر پیراهنم
فردا خروش میکند
خلقی بهوش میکند
ای قفل بر زنجیر پا
بشنو صدا از بندها
ای بد بدا، ای بدترا
دیگه تمومه ماجرا
#منجنیق #سرود #بچه_های_اعماق
رج به رج یاران زندانیمان را به نام به یاد میآوریم، با بدنهای مجروح، با بیماری، با رنج که بر آرمان جمعی ما ایستادهاند. بینام، گمنام، بدون آنکه با ژستهای پوک در برابر دوربین بایستند و نامشان در هیاهوی تاجران «حقوق بشر» به زبانی بیاید. بدنها البته هنوز زخمی ساچمه و گلولهی جنگیست، زخمها باز و عفونی، بدنها کبود از ضربهی باتوم، جانها در مخاطرهی تعویق دارو، تعویق درمان. خدای دههی شصت را به زندان احضار کردهاند اما در بند بند و سلول به سلول همان زندان مقاومت ادامه دارد تا خدای دههی شصت را به زانو بیندازند. یاران زندانی ما رزمندگان نبردیاند که در گوشه گوشهی این خاک پیش میرود و راه خود را میگشاید. این سرود با صدای زینب جلالیان آغاز میشود و با آوای فرزاد کمانگر تمام اما تمام نمیشود، ادامه مییابد تا درهای زندان گشوده شود به دست پر توان مردم، که انتهای راه همین خواهد بود، «دیگه تمومه ماجرا» چون فردا «از مشت فولادین» آنها که گفتند نع! خواهد دمید.
در بندهای بینشان
رسیده درد تا به جان
شکنجه دیده بیامان
سایش تیغ و استخوان
هر زخم یک دهان شده
دری به داستان شده
فریاد بیکران شده
به سوی شب روان شده
با رعشههای بدنم
فریاد آزادی زنم
آری زنم، آری زنم
پرچم آزادی منم
باران به صحرا میزند
شلاق کابل بر تنم
صحرا جوانه میدهد
صد لاله چین دامنم
ای در لجن تا فرق سر
جلاد مستِ کور و کر
در ترس گشته غوطه ور
این سو بپر آن سو بپر
من قامت یک ایدهام
پایان شب را دیدهام
در طول عمر ظلمات
نور ستاره چیدهام
من از رکود عاصیام
از رشد و سود عاصیام
در رنج و درد کارگر
از هست و بود عاصیام
اگر که پای بستهام
و گر به خون نشستهام
از روزهای اختهام
وز انفعال خستهام
از این حصار خستهام
از بند و دار خستهام
از این نظام بردگی
سرمایهدار خستهام
تن در حصار پیلههاست
من خستهام رَستَن کجاست؟
رَستَن خروش تودههاست
در مشت فولادین ماست
این زخمهای بر تنم
این خون بر پیراهنم
فردا خروش میکند
خلقی بهوش میکند
ای قفل بر زنجیر پا
بشنو صدا از بندها
ای بد بدا، ای بدترا
دیگه تمومه ماجرا
#منجنیق #سرود #بچه_های_اعماق
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 جهان دیگری بسازیم از برابری، به همدلی و خواهری
سرود برابری در رشت، ۱۷ اسفند ۱۴۰۱
#رشت
#گیلان
#زن_زندگی_آزادی
#روز_زن
#سرود_برابری
#هشت_مارس
#قیام_زندگی
#قیام_زندگی
@sarkhatism
سرود برابری در رشت، ۱۷ اسفند ۱۴۰۱
#رشت
#گیلان
#زن_زندگی_آزادی
#روز_زن
#سرود_برابری
#هشت_مارس
#قیام_زندگی
#قیام_زندگی
@sarkhatism
Forwarded from منجنیق
🔴 خلق شورش | بچههای اعماق
هیچچیز تمام نشده است. از خاکسترهایمان برخواهیم خاست، از خیابانهای خونین و کوچههای خشم، از زن بودن برخواهیم خاست، دوباره و از نو. مرعوب شاه و شیخ نخواهیم شد، مرعوب دستگاه تولید و انتشار پلشتی در داخل و خارج، مرعوب بلندگوهای دروغ و فریب. امید خواهیم داشت و برای این امید نبرد خواهیم کرد. با بدنهای آویخته از دار و خونهای شتکزده بر نیزار، شعله خواهیم کشید از کران تا به کران و خلقی خواهیم بود شورشی و در عصیان. هیچچیز تمام نشده است. در این سنگر خواهیم ماند تا پایان، که به خون یاران سوگند خوردهایم.
در کاور این قطعه، بخش کوتاهی از کتاب نبرد طبقاتی در فرانسهی کارل مارکس را میخوانیم. آنجا که میگوید: «طبقهای که منافعِ انقلابیِ تمامی جامعه در آن متمرکز است، همین که دست به شورش زده باشد، بیدرنگ محتوا و مادهی فعالیت انقلابیاش را در موقعیت ویژهی خویش بازمییابد: دشمنانی که باید بر آنها غلبه کرد، اقداماتی که باید انجام گیرند و نیازهای مبارزه آنها را "دیکته" میکند؛ و نتایجِ اقدامات و اعمال خودِ این طبقه است که وی را به فراتر از اینها میکشانند«.
منم خلق شورش که آگه به راهم
به سر خشم صد کین، صدایم سلاحم
من آن لرزش تن که آویز بر دار
شتکهای خونم که گل شد به نیزار
منم خلق شورش که آگه به راهم
اگر در دل شب اسیر و ابیرم
من از چاه تکرار، من از حقه سیرم
به امید فردا دلایمن دلیرم
هزار برگ تاریخ چراغ مسیرم
منم خلق شورش که آگه به راهم
سیهچال ظلمت اگر بس عمیق است
که میل رهایی در آن چون غریق است
بدان قلب آتش در عمق مضیق است
پس آتشفشانم که موج حریق است
منم خلق شورش که آگه به راهم
منم خلق شورش که آگه به راهم
به سر خشم صد کین، صدایم سلاحم
نه مرعوب شیخم نه دنبال شاهم
زنم، مغزِ عصیان، به فردا نگاهم
منم خلق شورش که آگه به راهم
تو مرد مسلط، تو زنجیر پایم
تو تصویر ناجی و وهم پناهم
نه گنجشک زخمی، عقاب رهایم
گلویم مسلسل، گلوله صدایم
منم خلق شورش که آگه به راهم
من آن عزم رزمم نیفتاده از پا
نوا ساطع از نی، ز آبان و صد آه
به شب ماه روشن که رقصیده در چاه
کنون بستِ ظلمت ترک خورده از ما
منم خلق شورش که آگه به راهم
منم خلق شورش که آگه به راهم
به سر خشم صد کین، صدایم سلاحم
منم خلق شورش که آگه به راهم
به سر خشم صد کین، صدایم سلاحم
#منجنیق #سرود #بچه_های_اعماق
@ManjanighCollective
هیچچیز تمام نشده است. از خاکسترهایمان برخواهیم خاست، از خیابانهای خونین و کوچههای خشم، از زن بودن برخواهیم خاست، دوباره و از نو. مرعوب شاه و شیخ نخواهیم شد، مرعوب دستگاه تولید و انتشار پلشتی در داخل و خارج، مرعوب بلندگوهای دروغ و فریب. امید خواهیم داشت و برای این امید نبرد خواهیم کرد. با بدنهای آویخته از دار و خونهای شتکزده بر نیزار، شعله خواهیم کشید از کران تا به کران و خلقی خواهیم بود شورشی و در عصیان. هیچچیز تمام نشده است. در این سنگر خواهیم ماند تا پایان، که به خون یاران سوگند خوردهایم.
در کاور این قطعه، بخش کوتاهی از کتاب نبرد طبقاتی در فرانسهی کارل مارکس را میخوانیم. آنجا که میگوید: «طبقهای که منافعِ انقلابیِ تمامی جامعه در آن متمرکز است، همین که دست به شورش زده باشد، بیدرنگ محتوا و مادهی فعالیت انقلابیاش را در موقعیت ویژهی خویش بازمییابد: دشمنانی که باید بر آنها غلبه کرد، اقداماتی که باید انجام گیرند و نیازهای مبارزه آنها را "دیکته" میکند؛ و نتایجِ اقدامات و اعمال خودِ این طبقه است که وی را به فراتر از اینها میکشانند«.
منم خلق شورش که آگه به راهم
به سر خشم صد کین، صدایم سلاحم
من آن لرزش تن که آویز بر دار
شتکهای خونم که گل شد به نیزار
منم خلق شورش که آگه به راهم
اگر در دل شب اسیر و ابیرم
من از چاه تکرار، من از حقه سیرم
به امید فردا دلایمن دلیرم
هزار برگ تاریخ چراغ مسیرم
منم خلق شورش که آگه به راهم
سیهچال ظلمت اگر بس عمیق است
که میل رهایی در آن چون غریق است
بدان قلب آتش در عمق مضیق است
پس آتشفشانم که موج حریق است
منم خلق شورش که آگه به راهم
منم خلق شورش که آگه به راهم
به سر خشم صد کین، صدایم سلاحم
نه مرعوب شیخم نه دنبال شاهم
زنم، مغزِ عصیان، به فردا نگاهم
منم خلق شورش که آگه به راهم
تو مرد مسلط، تو زنجیر پایم
تو تصویر ناجی و وهم پناهم
نه گنجشک زخمی، عقاب رهایم
گلویم مسلسل، گلوله صدایم
منم خلق شورش که آگه به راهم
من آن عزم رزمم نیفتاده از پا
نوا ساطع از نی، ز آبان و صد آه
به شب ماه روشن که رقصیده در چاه
کنون بستِ ظلمت ترک خورده از ما
منم خلق شورش که آگه به راهم
منم خلق شورش که آگه به راهم
به سر خشم صد کین، صدایم سلاحم
منم خلق شورش که آگه به راهم
به سر خشم صد کین، صدایم سلاحم
#منجنیق #سرود #بچه_های_اعماق
@ManjanighCollective
Forwarded from منجنیق
🔴 سرگیجهی یک ایده | اثر مشترک بچههای اعماق و رفقایی از ایتالیا
(قطعهای برای زنان ایران)
صدای قیام ژینا از مرزها گذشته است. این گذشتن اما همواره به یک شمایل نیست. در یکسو دزدان و غارتگران جهانی پشت سر چهرههای جعلی و رهبران خودخواندهی راه دور صف کشیدهاند، از این کاخ به آن کاخ، از این پارلمان به آن پارلمان، از این کنفرانس به آن کنفرانس تا چیزی را در همدستی جهانی غارت و بهرهکشی بر دوش ما سوار کنند و در سوی دیگر مردم جهان ایستادهاند، آنها که ستم را در زیست خودشان تجربه کردهاند و اینک مبارزهی مردم و زنان ایران را بخشی از نبرد خودشان برای آزادی و برابری میبینند. همسنگران ما در سرتاسر جهان.
لئوناردو گالاتو سازنده و سرایندهی این قطعه پیش از این نیز همکاریهایی با «بچههای اعماق» داشته و در سرودن متن این ترانه-سرود نیز از دو قطعهی منتشرشدهی بچههای اعماق الهام گرفته است. در اجرای این قطعه جمعی از هنرمندان و موزیسینهای مترقی ایتالیایی با لئوناردو همراه شدهاند تا برای «زنان ایران» و رزم آنان بخوانند و بنوازند.
لئوناردو گالاتو در صفحهی اینستاگرامش همراه با خبر انتشار این قطعه نوشته است: «مبارزهی زنان در ایران را نمیتوان تنها به مبارزه با بنیادگرایی مذهبی تقلیل داد (که به خودی خود امری انقلابی است)، این مبارزه همچنین به دلیل نارضایتیهای عمیق از سیاستهای ریاضتی نئولیبرال حکومت است. حکومتی که با اعمال این سیاستها زندگی را برای اکثریت تبدیل به جهنم کرده است، آن هم در وضعیتی که از پیش شدیدن تبعیضآمیز بوده. قیامهای در ایران سالهاست که روی میدهد و همواره با سرکوبهای خونین مواجه شده. اکنون ماههاست زنان ایران نه تنها به دنبال آزادی شخصی خودشان هستند، بلکه جنبشی وحدتبخش ایجاد کردهاند که در آن همهی ستمدیدگان حضور دارند. به این معنا زنان بدون خودشان را تبدیل به سرود آزادی همهگان کردهاند. آنها بیرق نوین آزادی هستند. و من اعتقاد دارم پیام زنان ایرانی فقط مربوط به کشور خودشان نیست، این پیامی است که ما نیز [در ایتالیا] به آن نیاز داریم.»
برای ما در بچههای اعماق مایهی سرور است این همبستگی بینالمللی، این رزم مشترک.
مشخصات گروه ایتالیایی:
Music: Leonardo Gallato
Lyrics: Leonardo Gallato, Ghetto Kids
Singers: Rossana de Pace, Vea, Ella Nadì, Fausia, Liana Marino
Classic guitar: Leonardo Gallato
Dilruba: Renata Frana
Synth: Bruno Tomasello
Production: Bruno Tomasello, Leonardo Gallato
Music cover designer: Federica Sessa
#منجنیق #سرود #بچه_های_اعماق
@ManjanighCollective
(قطعهای برای زنان ایران)
صدای قیام ژینا از مرزها گذشته است. این گذشتن اما همواره به یک شمایل نیست. در یکسو دزدان و غارتگران جهانی پشت سر چهرههای جعلی و رهبران خودخواندهی راه دور صف کشیدهاند، از این کاخ به آن کاخ، از این پارلمان به آن پارلمان، از این کنفرانس به آن کنفرانس تا چیزی را در همدستی جهانی غارت و بهرهکشی بر دوش ما سوار کنند و در سوی دیگر مردم جهان ایستادهاند، آنها که ستم را در زیست خودشان تجربه کردهاند و اینک مبارزهی مردم و زنان ایران را بخشی از نبرد خودشان برای آزادی و برابری میبینند. همسنگران ما در سرتاسر جهان.
لئوناردو گالاتو سازنده و سرایندهی این قطعه پیش از این نیز همکاریهایی با «بچههای اعماق» داشته و در سرودن متن این ترانه-سرود نیز از دو قطعهی منتشرشدهی بچههای اعماق الهام گرفته است. در اجرای این قطعه جمعی از هنرمندان و موزیسینهای مترقی ایتالیایی با لئوناردو همراه شدهاند تا برای «زنان ایران» و رزم آنان بخوانند و بنوازند.
لئوناردو گالاتو در صفحهی اینستاگرامش همراه با خبر انتشار این قطعه نوشته است: «مبارزهی زنان در ایران را نمیتوان تنها به مبارزه با بنیادگرایی مذهبی تقلیل داد (که به خودی خود امری انقلابی است)، این مبارزه همچنین به دلیل نارضایتیهای عمیق از سیاستهای ریاضتی نئولیبرال حکومت است. حکومتی که با اعمال این سیاستها زندگی را برای اکثریت تبدیل به جهنم کرده است، آن هم در وضعیتی که از پیش شدیدن تبعیضآمیز بوده. قیامهای در ایران سالهاست که روی میدهد و همواره با سرکوبهای خونین مواجه شده. اکنون ماههاست زنان ایران نه تنها به دنبال آزادی شخصی خودشان هستند، بلکه جنبشی وحدتبخش ایجاد کردهاند که در آن همهی ستمدیدگان حضور دارند. به این معنا زنان بدون خودشان را تبدیل به سرود آزادی همهگان کردهاند. آنها بیرق نوین آزادی هستند. و من اعتقاد دارم پیام زنان ایرانی فقط مربوط به کشور خودشان نیست، این پیامی است که ما نیز [در ایتالیا] به آن نیاز داریم.»
برای ما در بچههای اعماق مایهی سرور است این همبستگی بینالمللی، این رزم مشترک.
مشخصات گروه ایتالیایی:
Music: Leonardo Gallato
Lyrics: Leonardo Gallato, Ghetto Kids
Singers: Rossana de Pace, Vea, Ella Nadì, Fausia, Liana Marino
Classic guitar: Leonardo Gallato
Dilruba: Renata Frana
Synth: Bruno Tomasello
Production: Bruno Tomasello, Leonardo Gallato
Music cover designer: Federica Sessa
#منجنیق #سرود #بچه_های_اعماق
@ManjanighCollective
Forwarded from منجنیق
سرخط
🔴 سرگیجهی یک ایده | اثر مشترک بچههای اعماق و رفقایی از ایتالیا (قطعهای برای زنان ایران) صدای قیام ژینا از مرزها گذشته است. این گذشتن اما همواره به یک شمایل نیست. در یکسو دزدان و غارتگران جهانی پشت سر چهرههای جعلی و رهبران خودخواندهی راه دور صف کشیدهاند،…
⭕️ ترجمهی فارسی متن ترانه:
چقدر دور است آزادی؟
واقعیت چه؟
حقیقت چطور؟
خانه چقدر دور است؟
و اینها همه چه میزان اهمیت دارند؟
چند میله در برابرم است؟
چقدر بر بدنم زخم دارم،
زخمهایم را میشماری؟
دوباره زخم بزن بر این بدن
همچون بارانی که بر بیابانها میبارد
بر بیابان بدنم هزاران شقایق جوانه خواهند زد
و دیگر به من آسیبی نمیرساند
عربده بکش، شکنجهگر!
دور خود بچرخ مانند غرب ریاکار!
به این گمانی که من هنوز از آنِ شما هستم
گویی ترسهایتان را نمایان میکنم
راست قامت میایستم
به بلندای سرگیجهآور ایدهام
آنقدر بلند که تاریکی شبها را دیدم و ستارگان را به نور آراستم
با انگشتهایم جرقهی نور پاشیدم بر این تاریکی مرده
«های، های، های
جَلدی بِجُنب
دَهانِ سُربیِ صُلح
پَرَندهی آزادی، تَلهی صَیاد
سَنگی به دَریا بیَنداز
و از امواجش به خیالِ تلاطمِ دریا
شادمانه قهقهه بِزَن
های، های، های
جَلدی بِجُنب
شِلیک کُن، به دارم بِکش
به خیال آنکه آزادی را به خون نشاندهای
در دوردست اقیانوس به تو میخندد
و پرندگان آزاد بر تندیسهای آزادی میرینند
های، های، های
جلدی بجنب»
خون بر روی صورتم
همان خونی است که بر دستهای شماست
فردا غرش خواهد کرد
حتی از اعماق زندانها،
بیدارخواهد کرد هر آن کس که خفته
دیگر هیچ بدی را در انتخاباتهای جعلیشان انتخاب نخواهیم کرد
این ما هستیم که در حال نوشتن فصل آخریم
من نبرد جاری در خیابانها برای آزادی هستم
من خود رقصم
نمادهای مشتعل برای آزادیام
من قیام علیه این اقتصادم
قیامی بر این جعل آزادی
زنم، پرچم جدید آزادی، این منم خودِ آزادی
#منجنیق #سرود #بچه_های_اعماق
@ManjanighCollective
چقدر دور است آزادی؟
واقعیت چه؟
حقیقت چطور؟
خانه چقدر دور است؟
و اینها همه چه میزان اهمیت دارند؟
چند میله در برابرم است؟
چقدر بر بدنم زخم دارم،
زخمهایم را میشماری؟
دوباره زخم بزن بر این بدن
همچون بارانی که بر بیابانها میبارد
بر بیابان بدنم هزاران شقایق جوانه خواهند زد
و دیگر به من آسیبی نمیرساند
عربده بکش، شکنجهگر!
دور خود بچرخ مانند غرب ریاکار!
به این گمانی که من هنوز از آنِ شما هستم
گویی ترسهایتان را نمایان میکنم
راست قامت میایستم
به بلندای سرگیجهآور ایدهام
آنقدر بلند که تاریکی شبها را دیدم و ستارگان را به نور آراستم
با انگشتهایم جرقهی نور پاشیدم بر این تاریکی مرده
«های، های، های
جَلدی بِجُنب
دَهانِ سُربیِ صُلح
پَرَندهی آزادی، تَلهی صَیاد
سَنگی به دَریا بیَنداز
و از امواجش به خیالِ تلاطمِ دریا
شادمانه قهقهه بِزَن
های، های، های
جَلدی بِجُنب
شِلیک کُن، به دارم بِکش
به خیال آنکه آزادی را به خون نشاندهای
در دوردست اقیانوس به تو میخندد
و پرندگان آزاد بر تندیسهای آزادی میرینند
های، های، های
جلدی بجنب»
خون بر روی صورتم
همان خونی است که بر دستهای شماست
فردا غرش خواهد کرد
حتی از اعماق زندانها،
بیدارخواهد کرد هر آن کس که خفته
دیگر هیچ بدی را در انتخاباتهای جعلیشان انتخاب نخواهیم کرد
این ما هستیم که در حال نوشتن فصل آخریم
من نبرد جاری در خیابانها برای آزادی هستم
من خود رقصم
نمادهای مشتعل برای آزادیام
من قیام علیه این اقتصادم
قیامی بر این جعل آزادی
زنم، پرچم جدید آزادی، این منم خودِ آزادی
#منجنیق #سرود #بچه_های_اعماق
@ManjanighCollective
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 پیروزی بر آتشسوزی
در آخرین شب کمپ مدیریت بحران دەرەوەران، دلاورانِ مهار آتش سرود پیروزی برای مهار آتشسوزی جنگلهای به آتش کشیده شده مریوان میخوانند:
" آسوده زندگی کنید ای انسانها، اندیشه سبز رهبرمان است"
به گفته منابع مطلع به کُردپا، آتشسوزی جنگلهای مریوان به صورت کامل توسط نیروهای مردمی و حافظان محیط زیست کنترل شده، اما با توجه به تجربه سالهای گذشته و امکان ادامهدار بودن این آتشسوزیها تا روزها، مدیریت و نظارت برای کنترل وضعیت همچنان ادامه خواهد داشت.
این سرودخوانی یادآور رقصهای مردم در هنگام غلبه بر سیل در سال ۱۳۹۸ است. یادآور «قدرت باهم بودن»، یادآور «عزمت شورایی عمل کردن» و اینکه چه قدرتی است در دستهایی که بهم گره میخورند.
این جشن پیوند انسان و طبیعت است. آنان که طبیعت را نه برای انسان که این هر دو را برای هم میخواهند.
#پیروزی
#سرود_پیروزی
#مهار_آتش
#مریوان
#جنگل
#دەرەوەران
@sarkhatism
در آخرین شب کمپ مدیریت بحران دەرەوەران، دلاورانِ مهار آتش سرود پیروزی برای مهار آتشسوزی جنگلهای به آتش کشیده شده مریوان میخوانند:
" آسوده زندگی کنید ای انسانها، اندیشه سبز رهبرمان است"
به گفته منابع مطلع به کُردپا، آتشسوزی جنگلهای مریوان به صورت کامل توسط نیروهای مردمی و حافظان محیط زیست کنترل شده، اما با توجه به تجربه سالهای گذشته و امکان ادامهدار بودن این آتشسوزیها تا روزها، مدیریت و نظارت برای کنترل وضعیت همچنان ادامه خواهد داشت.
این سرودخوانی یادآور رقصهای مردم در هنگام غلبه بر سیل در سال ۱۳۹۸ است. یادآور «قدرت باهم بودن»، یادآور «عزمت شورایی عمل کردن» و اینکه چه قدرتی است در دستهایی که بهم گره میخورند.
این جشن پیوند انسان و طبیعت است. آنان که طبیعت را نه برای انسان که این هر دو را برای هم میخواهند.
#پیروزی
#سرود_پیروزی
#مهار_آتش
#مریوان
#جنگل
#دەرەوەران
@sarkhatism
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 سرود فاتحانِ خیابان (ورژن تکخوان)
متن سرود:
ما در بند این قفس
جور را بر ملا کنیم
ما همپا و همنفس
زندگی را صدا کنیم
ما با زخم ترکهها
تن را صد ندا کنیم
تا بهار آزادی
مشتها را هوا کنیم
به کوچهها
ز هر دیار
نام ژیناست
رمز انقلاب
که گیس توست
سلاح ما
کند سپید آخر شب سیاه
برای کرد
عرب و لر
پناه و یاور و همرزمیم
به دست ما
نشانده شد
نهال زن، زندگی، آزادی
به کوچهها
به هر زبان
نام ژیناست
رمز انقلاب
که گیس توست
سلاح ما
کند سپید آخر شب سیاه
برای ترک
بلوچ و سیستان
پناه و یاور و همرزمیم
به استقامت
شود تناور
درخت زن، زندگی، آزادی
#سرود_انقلاب
#هنر_اعتراضی
#علیه_فراموشی
#ژینا_امینی
#مهسا_امینی
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
@walnuttreee
@sarkhatism
متن سرود:
ما در بند این قفس
جور را بر ملا کنیم
ما همپا و همنفس
زندگی را صدا کنیم
ما با زخم ترکهها
تن را صد ندا کنیم
تا بهار آزادی
مشتها را هوا کنیم
به کوچهها
ز هر دیار
نام ژیناست
رمز انقلاب
که گیس توست
سلاح ما
کند سپید آخر شب سیاه
برای کرد
عرب و لر
پناه و یاور و همرزمیم
به دست ما
نشانده شد
نهال زن، زندگی، آزادی
به کوچهها
به هر زبان
نام ژیناست
رمز انقلاب
که گیس توست
سلاح ما
کند سپید آخر شب سیاه
برای ترک
بلوچ و سیستان
پناه و یاور و همرزمیم
به استقامت
شود تناور
درخت زن، زندگی، آزادی
#سرود_انقلاب
#هنر_اعتراضی
#علیه_فراموشی
#ژینا_امینی
#مهسا_امینی
#قیام_ژینا
#قیام_زندگی
@walnuttreee
@sarkhatism
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 موزیک ویدئوی «خرگوشماهی»
کاری از هنرمندان ناشناس داخل ایران
به یاد نیکا شاکرمی
#ارسالی از یاران #همراه_سرخط
#سرود
#نیکا_شاکرمی
#شهید_نمیمیرد
@sarkhatism
کاری از هنرمندان ناشناس داخل ایران
به یاد نیکا شاکرمی
#ارسالی از یاران #همراه_سرخط
#سرود
#نیکا_شاکرمی
#شهید_نمیمیرد
@sarkhatism
Forwarded from منجنیق
🔴 درخت بلوط | بچههای اعماق
یاران شهیدمان را به یاد میآوریم. نه فقط در پرهیب بدنهای لهیده و مشبک، که در قامت قیام، در قامت ایستادگی، در قامت مقاومت. چنانکه بودند و با مشت و مسلسل در برابر استبداد ایستادند. آنان که از کوچههای فقر و نابرابری برآمدند تا به فقر و نابرابری پایان دهند، همان «بچهها... کاوههای اعماق». آنها را در قامت درختِ بلوط به یاد میآوریم، کنام آتش و کبوتر و بیرقهایی که از بدنهایشان ساختند. «بچههای اعماق» با فروتنی این قطعه را به یاد کفاش گلهای رنج، رفیق صادق فولادیوندا تقدیم میکند و نیز به یاران شهید ایذه و پرسیلا: حسین سعیدی، محمود احمدی، سید مصطفی احمدپور و کمر طهماسبی.
فتاده بر فرشِ خاکسترِ سکون
غمینِ ظلمتِ این روزگارِ دون
غریب آدمی که در گل نشسته بود
به فردای دیگر، به امید دل بسته بود
گذشت و گذشت تا زمانِ ما رسید
به تقویمِ کهنهی رنج، فردا رسید
خیابان صدا شد و پاسخش تفنگ
لبالب پُر از دود و لبریز سنگ
و این... این... این ترانه یک فسانه نیست
حکایتِ بوسهای عاشقانه نیست
صدا به او رسید، در سرش ویله کرد
هیاهوی مواجِ اصواتِ درد
به بیرون دوید و با خشم جان گرفت
به همرنج پیوست و سامان گرفت
گلاویزِ ظلمت شد و گلوله خورد
به خون نشست و جان سپرد ولی نمرد
گلوله در تنش دانه شد، جوانه شد
قد کشید و بلوطِ جاودانه شد
شد نماد ایستادهی دلاوران
مکان، قلبِ آتش و گلولهای در آن
کنارِ لالههای سرخ خاوران
درختِ بلوط، لانهی کبوتران
و این... این... این ترانه یک فسانه نیست
حکایتِ بوسهای عاشقانه نیست
#منجنیق
#سرود
#بچه_های_اعماق
@ManjanighCollective
یاران شهیدمان را به یاد میآوریم. نه فقط در پرهیب بدنهای لهیده و مشبک، که در قامت قیام، در قامت ایستادگی، در قامت مقاومت. چنانکه بودند و با مشت و مسلسل در برابر استبداد ایستادند. آنان که از کوچههای فقر و نابرابری برآمدند تا به فقر و نابرابری پایان دهند، همان «بچهها... کاوههای اعماق». آنها را در قامت درختِ بلوط به یاد میآوریم، کنام آتش و کبوتر و بیرقهایی که از بدنهایشان ساختند. «بچههای اعماق» با فروتنی این قطعه را به یاد کفاش گلهای رنج، رفیق صادق فولادیوندا تقدیم میکند و نیز به یاران شهید ایذه و پرسیلا: حسین سعیدی، محمود احمدی، سید مصطفی احمدپور و کمر طهماسبی.
فتاده بر فرشِ خاکسترِ سکون
غمینِ ظلمتِ این روزگارِ دون
غریب آدمی که در گل نشسته بود
به فردای دیگر، به امید دل بسته بود
گذشت و گذشت تا زمانِ ما رسید
به تقویمِ کهنهی رنج، فردا رسید
خیابان صدا شد و پاسخش تفنگ
لبالب پُر از دود و لبریز سنگ
و این... این... این ترانه یک فسانه نیست
حکایتِ بوسهای عاشقانه نیست
صدا به او رسید، در سرش ویله کرد
هیاهوی مواجِ اصواتِ درد
به بیرون دوید و با خشم جان گرفت
به همرنج پیوست و سامان گرفت
گلاویزِ ظلمت شد و گلوله خورد
به خون نشست و جان سپرد ولی نمرد
گلوله در تنش دانه شد، جوانه شد
قد کشید و بلوطِ جاودانه شد
شد نماد ایستادهی دلاوران
مکان، قلبِ آتش و گلولهای در آن
کنارِ لالههای سرخ خاوران
درختِ بلوط، لانهی کبوتران
و این... این... این ترانه یک فسانه نیست
حکایتِ بوسهای عاشقانه نیست
#منجنیق
#سرود
#بچه_های_اعماق
@ManjanighCollective
Forwarded from منجنیق
🔴 رازدار باش! | بچههای اعماق
از همان تاسیس اولین «زندان سیاسی» در ایران رضاخانی تا به امروز زندان همواره هم مکان سرکوب بوده است، هم مکان مقاومت. از اولین اعتصاب غذای زندانیان سیاسی در زندان قصر آدولف رضاخان تا آخرین اعتصاب غذای هفتگی زندانیان در دفاع از «حق حیات» و علیه مجازات اعدام که از زندانیان سیاسی قزلحصار آغاز شده است و همچنان ادامه دارد، زندان در کنار محلی برای انقیاد بدنهای نافرمان، محلی برای سرکشی و سرپیچیها هم بوده است. این سرود را در دومین سهشنبه از سال ۱۴۰۳ منتشر میکنیم، در همبستگی با زندانیانِ در اعتصاب غذای زندان قزلحصار، ندامتگاه کرج، بند زنان و بندهای ۴ و ۸ زندان اوین، زندان وکیلآباد مشهد، زندان سقز، زندان خرمآباد، زندان خوی و زندان نقده، زندانیانی که همه «زندانی سیاسی» نیستند اما به فراست دریافتهاند مقاومت امری جمعی است نه رقابت برای اشغال فضای بیشتر و به ویژه آن دسته از زندانیان سیاسیای که در این اعتصاب غذای هفتگی حضور دارند تا همبندیان آنها، همان محکومان بیچهرهی جرائم عمومی، همانها که شهرهاند به «زندانی عادی» و اغلب هیچ صدا و تصویری ندارند تا بعد از اعدام که وارد آمارهای حقوق بشری میشوند، همان قربانیان جامعهی استبدادیِ طبقاتی را چنین بیمهابا، هفته به هفته در زندانهای گوناگون به دار نیاویزند. آنهایی که علیه خود پدیدهی «زندان» دست به اعتصاب غذایی هفتگی زدهاند به این امید که صدای ناشنیدهی هزاران زندانی زیر حکم اعدام گسترش یابد و تکثیر شود تا روزی که «ز بند این اوینِ بیکران رها شویم».
سهشنبه، ۱۴ فروردین ۱۴۰۳
متن سرود:
رازدار باش زیر هر شکنجهای
چون که با ستم پنجه توی پنجهای
ای رفیقِ انقلابِ آن ز جان گذشتهگان
که در شکنجه جانشان گرفته شد جوان جوان
از قرارمان با کسی سخن نگو
پشت میلهها جز به راهمان مپو
زیر مشت و چکمه بودهای و بودهام رفیق
من به نام تو ترانهها سرودهام رفیق
نان خلق ما پخته شد ز جان ما
زان که جا زدن نیست در مرام ما
آه جاودان تویی، ستارهی جوان تویی
صبح انقلاب فریاد هر دهان تویی
استقامتت ضامن دوام ماست
نام سرخ تو افتخار نام ماست
تا ز بند این اوینِ بیکران رها شویم
زیر مشتشان نباید این زمان دو تا شویم
#منجنیق
#سرود
#بچه_های_اعماق
@ManjanighCollective
از همان تاسیس اولین «زندان سیاسی» در ایران رضاخانی تا به امروز زندان همواره هم مکان سرکوب بوده است، هم مکان مقاومت. از اولین اعتصاب غذای زندانیان سیاسی در زندان قصر آدولف رضاخان تا آخرین اعتصاب غذای هفتگی زندانیان در دفاع از «حق حیات» و علیه مجازات اعدام که از زندانیان سیاسی قزلحصار آغاز شده است و همچنان ادامه دارد، زندان در کنار محلی برای انقیاد بدنهای نافرمان، محلی برای سرکشی و سرپیچیها هم بوده است. این سرود را در دومین سهشنبه از سال ۱۴۰۳ منتشر میکنیم، در همبستگی با زندانیانِ در اعتصاب غذای زندان قزلحصار، ندامتگاه کرج، بند زنان و بندهای ۴ و ۸ زندان اوین، زندان وکیلآباد مشهد، زندان سقز، زندان خرمآباد، زندان خوی و زندان نقده، زندانیانی که همه «زندانی سیاسی» نیستند اما به فراست دریافتهاند مقاومت امری جمعی است نه رقابت برای اشغال فضای بیشتر و به ویژه آن دسته از زندانیان سیاسیای که در این اعتصاب غذای هفتگی حضور دارند تا همبندیان آنها، همان محکومان بیچهرهی جرائم عمومی، همانها که شهرهاند به «زندانی عادی» و اغلب هیچ صدا و تصویری ندارند تا بعد از اعدام که وارد آمارهای حقوق بشری میشوند، همان قربانیان جامعهی استبدادیِ طبقاتی را چنین بیمهابا، هفته به هفته در زندانهای گوناگون به دار نیاویزند. آنهایی که علیه خود پدیدهی «زندان» دست به اعتصاب غذایی هفتگی زدهاند به این امید که صدای ناشنیدهی هزاران زندانی زیر حکم اعدام گسترش یابد و تکثیر شود تا روزی که «ز بند این اوینِ بیکران رها شویم».
سهشنبه، ۱۴ فروردین ۱۴۰۳
متن سرود:
رازدار باش زیر هر شکنجهای
چون که با ستم پنجه توی پنجهای
ای رفیقِ انقلابِ آن ز جان گذشتهگان
که در شکنجه جانشان گرفته شد جوان جوان
از قرارمان با کسی سخن نگو
پشت میلهها جز به راهمان مپو
زیر مشت و چکمه بودهای و بودهام رفیق
من به نام تو ترانهها سرودهام رفیق
نان خلق ما پخته شد ز جان ما
زان که جا زدن نیست در مرام ما
آه جاودان تویی، ستارهی جوان تویی
صبح انقلاب فریاد هر دهان تویی
استقامتت ضامن دوام ماست
نام سرخ تو افتخار نام ماست
تا ز بند این اوینِ بیکران رها شویم
زیر مشتشان نباید این زمان دو تا شویم
#منجنیق
#سرود
#بچه_های_اعماق
@ManjanighCollective
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 سرودهای در تجمع بازنشستگان کرمانشاه
ارسالی از یاران #همراه_سرخط
قرائت سرودهای از آقای رهگوی در وصف حال بازنشستگان که با غم و خستگی آغاز و با امید پرشور و نابودی ستم بپایان میرسد توسط یکی از زنان بازنشستهی مبارز در تجمع امروز ۲۰ خرداد ماه ۱۴۰۳.
... ولی ما با هم میجوشیم
لباس عشقُ و می پوشیم
یکی میشیم ، با یک صدا
نشون میدیم ما با هوشیم
خستگی رو دور میکنیم
چشمِ غمُ و کور میکنیم
نسل مونُ و نجات میدیم
امیدُ و پُر شور میکنیم
خونه رو پر نور میکنیم
ستم رو نابود میکنیم
#بازنشستگان_تأمین_اجتماعی
#کرمانشاه
#مبارزه_طبقاتی
#سرود
#امید
@sarkhatism
ارسالی از یاران #همراه_سرخط
قرائت سرودهای از آقای رهگوی در وصف حال بازنشستگان که با غم و خستگی آغاز و با امید پرشور و نابودی ستم بپایان میرسد توسط یکی از زنان بازنشستهی مبارز در تجمع امروز ۲۰ خرداد ماه ۱۴۰۳.
... ولی ما با هم میجوشیم
لباس عشقُ و می پوشیم
یکی میشیم ، با یک صدا
نشون میدیم ما با هوشیم
خستگی رو دور میکنیم
چشمِ غمُ و کور میکنیم
نسل مونُ و نجات میدیم
امیدُ و پُر شور میکنیم
خونه رو پر نور میکنیم
ستم رو نابود میکنیم
#بازنشستگان_تأمین_اجتماعی
#کرمانشاه
#مبارزه_طبقاتی
#سرود
#امید
@sarkhatism