سرخط
Video
🔴 جیرهخور صنعتی ننگت باد ننگت باد
کاسب اردکانی ننگت باد ننگت باد
سومین روز از اعتراض مردم اردکانِ یزد در اعتراض به آلودگی هوا
در حالی که در سالهای گذشته وضعیت آلودگی هوا به دلیل صنایع آلاینده در اردکان همواره رو به وخامت نهاده است صدور مجوزهای جدید برای احداث و گسترش صنایع آلاینده، بدون توجه به خواست مردم این شهر، بار دیگر مردم اردکان را به اعتراض وا داشته است. امروز، چهارشنبه ۶ دی، سومین روزی است که مردم اردکان به خیابان میآیند تا از حق حیات خودشان دفاع کنند. حق حیاتی که در همدستی آشکار صاحبان سرمایه و مسئولان حکومتی نادیده گرفته شده و دفاع از هوایی که در بازار مکارهی کسب سود هر روز آلودهتر میشود.
صنایع آلایندهای که از آن گفته میشود شامل کارخانههای متعدد شیشه، فولاد، کاشی و سرامیک است. تنها در سال گذشته چندین مجوز برای احداث نیروگاه دوم سیکل ترکیبی، تکمیل زنجیرهی تولید فولاد از گندله تا ورقسازی، کورهی دوم شیشهسازی، توسعهی فولاد ذوب اردکان، چندین سنگشکن در جادهی چکچک و توسعهی صنایع فولادی و کاشی دیگر صادر شده است.
این صنایع علاوه بر اینکه هوای اردکان را به نحوی آلوده کردهاند که ادامهی زندگی مردم بومی با خطرات جبرانناپذیر و گسترش بیماریهای ناشی از آلودگی از جمله انواع سرطان روبرو است و دود و ریزگرد به مهمانان ناخواندهی دائمی هوای مردم این شهر تبدیل شدهاند، در ضمن چون اغلب صنایع آببر محسوب میشوند و تامین آب مورد نیاز آنها بخشا توسط پروژههای انتقال آب صورت میگیرد، نه تنها در یزد و اردکان، بلکه همچنین در استانهای همجوار چهارمحال بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد و نیز خوزستان به بحران آب دامن زدهاند.
مردم اردکان در ماههای گذشته بارها به صدور مجوزهای احداث و گسترش جدید این صنایع و آلودگی هوا اعتراض کردهاند اما مسئولان استانداری و فرمانداری به غیر از قولهای مساعد باد هوا و اخطارهای نمایشی به صنایع آلاینده نه تنها هیچ کاری نکردهاند بلکه روند صدور مجوزهای احداث و گسترش در همدستی سرمایهداران غارتگر و مسئولان حکومتی همچنان ادامه دارد.
*تصاویر مربوط به اعتراضات دیروز و امروز مردم اردکان است.
#اردکان
#آلودگی_هوا
#نه_به_سرمایه_داری
#جیره_خور_صنعتی
#بحران_محیط_زیست
#اعتراضات_زیست_محیطی
@sarkhatism
کاسب اردکانی ننگت باد ننگت باد
سومین روز از اعتراض مردم اردکانِ یزد در اعتراض به آلودگی هوا
در حالی که در سالهای گذشته وضعیت آلودگی هوا به دلیل صنایع آلاینده در اردکان همواره رو به وخامت نهاده است صدور مجوزهای جدید برای احداث و گسترش صنایع آلاینده، بدون توجه به خواست مردم این شهر، بار دیگر مردم اردکان را به اعتراض وا داشته است. امروز، چهارشنبه ۶ دی، سومین روزی است که مردم اردکان به خیابان میآیند تا از حق حیات خودشان دفاع کنند. حق حیاتی که در همدستی آشکار صاحبان سرمایه و مسئولان حکومتی نادیده گرفته شده و دفاع از هوایی که در بازار مکارهی کسب سود هر روز آلودهتر میشود.
صنایع آلایندهای که از آن گفته میشود شامل کارخانههای متعدد شیشه، فولاد، کاشی و سرامیک است. تنها در سال گذشته چندین مجوز برای احداث نیروگاه دوم سیکل ترکیبی، تکمیل زنجیرهی تولید فولاد از گندله تا ورقسازی، کورهی دوم شیشهسازی، توسعهی فولاد ذوب اردکان، چندین سنگشکن در جادهی چکچک و توسعهی صنایع فولادی و کاشی دیگر صادر شده است.
این صنایع علاوه بر اینکه هوای اردکان را به نحوی آلوده کردهاند که ادامهی زندگی مردم بومی با خطرات جبرانناپذیر و گسترش بیماریهای ناشی از آلودگی از جمله انواع سرطان روبرو است و دود و ریزگرد به مهمانان ناخواندهی دائمی هوای مردم این شهر تبدیل شدهاند، در ضمن چون اغلب صنایع آببر محسوب میشوند و تامین آب مورد نیاز آنها بخشا توسط پروژههای انتقال آب صورت میگیرد، نه تنها در یزد و اردکان، بلکه همچنین در استانهای همجوار چهارمحال بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد و نیز خوزستان به بحران آب دامن زدهاند.
مردم اردکان در ماههای گذشته بارها به صدور مجوزهای احداث و گسترش جدید این صنایع و آلودگی هوا اعتراض کردهاند اما مسئولان استانداری و فرمانداری به غیر از قولهای مساعد باد هوا و اخطارهای نمایشی به صنایع آلاینده نه تنها هیچ کاری نکردهاند بلکه روند صدور مجوزهای احداث و گسترش در همدستی سرمایهداران غارتگر و مسئولان حکومتی همچنان ادامه دارد.
*تصاویر مربوط به اعتراضات دیروز و امروز مردم اردکان است.
#اردکان
#آلودگی_هوا
#نه_به_سرمایه_داری
#جیره_خور_صنعتی
#بحران_محیط_زیست
#اعتراضات_زیست_محیطی
@sarkhatism
سرخط
Video
🔴 حملهی نیروهای ضدشورش به تحصن اهالی روستای قرهقشلاق
ظهر امروز، سهشنبه ۱۹ دی برای دومین بار طی دو روز اخیر، نیروهای ضدشورش حکومتی به تحصن اهالی روستای قرهقشلاق از توابع سلماس حمله کردند که برای محافظت از حق حیات خودشان در مقابل احداث کارخانهی آلایندهی محیط زیست، بیرون از این روستا تحصن کرده بودند.
در تصویرهای ارسالی از یاران #همراه_سرخط برای ما هم تصاویری از این تهاجم وحشیانه دیده میشود، هم تصویری از تحصن مردم و هم تصاویری از فرمانداری سلماس که محل استقرار نیروی ضدشورش ارسالی از ارومیه برای سرکوب تحصن اهالی این روستا است. بر اساس گزارشی که برای ما ارسال شده دیروز و امروز حدافل ۱۰ نفر بازداشت شدند و بیش از ۲۰ نفر با حمله ی نیروها زخمی شدند.
اهالی این روستا برای اعتراض به احداث کارخانهی شیشه و دفع زبالههای آن در دریاچهی ارومیه از روز گذشته دست به تحصن زدهاند. این روستا در مجاورت دریاچه است و سرمایهگذار این کارخانه، که اهل مراغه است، در پاسخ به نگرانی مردم در ادوار گذشته توجیه آورده که زبالهها را با لوله به دریاچه منتقل خواهند کرد و جای نگرانی برای اهالی روستا نیست! اما مردم روستای قرهقشلاق، که آثار مخرب آلودگی محیطزیست، تاثیر آن بر خشکی دریاچهی ارومیه و صدمات خشکی این دریاچه را در زندگی خودشان به عینه مشاهده کردهاند و به خوبی میدانند احداث این کارخانه موجب نابودی مراتع و زمینهای کشاورزی آنان خواهد شد، خواهان توقف احداث این کارخانه در مجاورت روستا و دریاچهی ارومیه هستند.
کارخانهای مشابه با کارخانهی در دست احداث، با نام «کاوه سودا» با تملک همین سرمایهگذار سالهاست در مراغه وجود دارد و آثار مخربی بر محیطزیست مراغه و بناب باقی گذاشته است. از جمله اینکه ۸۰۰ هکتار زمینهای اطراف کارخانه دچار آسیب شدند و زمینهای کشاورزی روستاهای خانقاه، ورجوی و خوشهمهر را نابود کرده است. در اثر سموم تولیدشده توسط کارخانهی «کاوه سودا» در این منطقه درختان خشک شدهاند و درختانی هم که دور از مسیر فاضلاب کارخانه بودند به خاطر بخارات ناشی از ذخیرهی سموم در استخرها محصول نمیدهند. همچنین زمینهایی که سیل ضایعات سمی از آنها رد شده دیگر قابل بهرهبرداری نیستند. آن زمان به روستاییان گفته شد که خسارت داده میشود اما مبلغ خسارت معادل درآمد یکسالهی مناطق آلوده در نظر گرفته شد، در حالی که این زمینها دیگر قابل استفاده نبودند. در نتیجه بر اثر مسموم شدن زمینها و چاهها پنجهزار روستایی بیکار شدهاند.
مسئله فقط به این محدود نیست. برداشت غیراصولی از معادن آهک و سیلیس مورد نیاز به عنوان مواد اولیهی این کارخانه در روستاهای شیخالاسلام، ورجوی، امیرآباد، تازهکند، آغکند، گشایش و خرمازرد موجب تخریب محیطزیست منطقه شده و پمپاژ روزانه هشتهزار متر مکعب آب شیرین از سد علویان و خروج روزانه ششهزار متر مکعب پساب بسیار سمی از کارخانه به بحران آب مورد نیاز برای کشاورزی در منطقه دامن زده و آبهای زیرزمینی منطقه را به شکل وسیع آلوده کرده است.
در سالهای اخیر کارخانهی کاوه سودا با برداشت قسمتهای مرغوب و خالص نمک از نقاط مختلف منطقهی قرهباغ در بخش انزل شهرستان اورمیه، باعث پودرشدن نمک و به راه افتادن توفانهای نمکی در منطقه شده که تنفس اهالی را سخت کرده و به سایر موجودات زنده در زیستبوم منطقه هم آسیب زیادی میرساند. روزانه ۲۰۰ تریلی از منطقهی قرهباغ با بار نمک به سمت کارخانه کاوه سودای مراغه تردد میکند؛ بدون آن که هیچ چادر و پوششی روی نمکها کشیده شود که این خود موجب پخش نمک در هوا و تشدید آسیب محیطزیستی و سلامتی شده است. در ضمن استخراج پسابهای شیمیایی و نمکی به دریاچه ارومیه هباعث یخزدگی لایههای زیرین دریاچه شده و چشمههای آبهای زیرزمینی را میبندد که این نیز یکی از عوامل خشک شدن دریاچهی ارومیه است.
با وجود چنین فاجعهی مسلمی مسئولان حکومتی در همدستی با مالکان و صاحبان سرمایهی کارخانهی «کاوه سودا» نه تنها فعالیت آن را متوقف نکردهاند بلکه با صدور مجوز یک واحد دیگر در مجاورت روستای قرهقشلاق امکانات جدیدی برای تخریب بیشتر محیطزیست منطقه و زندگی مردم روستایی فراهم نمودهاند. و البته پاسخ روستاییان معترض را مانند همیشه با باتوم و گاز اشکآور و بازداشت و گلوله دادهاند. جمهوری سرمایهداری اسلامی همهچیز را برای فروش گذاشته است و پیش از همه زندگی و زیست مردم فرودست را.
#قره_قشلاق
#سلماس
#نه_به_سرمایه_داری
#جیره_خور_صنعتی
#بحران_محیط_زیست
#اعتراضات_زیست_محیطی
@sarkhatism
ظهر امروز، سهشنبه ۱۹ دی برای دومین بار طی دو روز اخیر، نیروهای ضدشورش حکومتی به تحصن اهالی روستای قرهقشلاق از توابع سلماس حمله کردند که برای محافظت از حق حیات خودشان در مقابل احداث کارخانهی آلایندهی محیط زیست، بیرون از این روستا تحصن کرده بودند.
در تصویرهای ارسالی از یاران #همراه_سرخط برای ما هم تصاویری از این تهاجم وحشیانه دیده میشود، هم تصویری از تحصن مردم و هم تصاویری از فرمانداری سلماس که محل استقرار نیروی ضدشورش ارسالی از ارومیه برای سرکوب تحصن اهالی این روستا است. بر اساس گزارشی که برای ما ارسال شده دیروز و امروز حدافل ۱۰ نفر بازداشت شدند و بیش از ۲۰ نفر با حمله ی نیروها زخمی شدند.
اهالی این روستا برای اعتراض به احداث کارخانهی شیشه و دفع زبالههای آن در دریاچهی ارومیه از روز گذشته دست به تحصن زدهاند. این روستا در مجاورت دریاچه است و سرمایهگذار این کارخانه، که اهل مراغه است، در پاسخ به نگرانی مردم در ادوار گذشته توجیه آورده که زبالهها را با لوله به دریاچه منتقل خواهند کرد و جای نگرانی برای اهالی روستا نیست! اما مردم روستای قرهقشلاق، که آثار مخرب آلودگی محیطزیست، تاثیر آن بر خشکی دریاچهی ارومیه و صدمات خشکی این دریاچه را در زندگی خودشان به عینه مشاهده کردهاند و به خوبی میدانند احداث این کارخانه موجب نابودی مراتع و زمینهای کشاورزی آنان خواهد شد، خواهان توقف احداث این کارخانه در مجاورت روستا و دریاچهی ارومیه هستند.
کارخانهای مشابه با کارخانهی در دست احداث، با نام «کاوه سودا» با تملک همین سرمایهگذار سالهاست در مراغه وجود دارد و آثار مخربی بر محیطزیست مراغه و بناب باقی گذاشته است. از جمله اینکه ۸۰۰ هکتار زمینهای اطراف کارخانه دچار آسیب شدند و زمینهای کشاورزی روستاهای خانقاه، ورجوی و خوشهمهر را نابود کرده است. در اثر سموم تولیدشده توسط کارخانهی «کاوه سودا» در این منطقه درختان خشک شدهاند و درختانی هم که دور از مسیر فاضلاب کارخانه بودند به خاطر بخارات ناشی از ذخیرهی سموم در استخرها محصول نمیدهند. همچنین زمینهایی که سیل ضایعات سمی از آنها رد شده دیگر قابل بهرهبرداری نیستند. آن زمان به روستاییان گفته شد که خسارت داده میشود اما مبلغ خسارت معادل درآمد یکسالهی مناطق آلوده در نظر گرفته شد، در حالی که این زمینها دیگر قابل استفاده نبودند. در نتیجه بر اثر مسموم شدن زمینها و چاهها پنجهزار روستایی بیکار شدهاند.
مسئله فقط به این محدود نیست. برداشت غیراصولی از معادن آهک و سیلیس مورد نیاز به عنوان مواد اولیهی این کارخانه در روستاهای شیخالاسلام، ورجوی، امیرآباد، تازهکند، آغکند، گشایش و خرمازرد موجب تخریب محیطزیست منطقه شده و پمپاژ روزانه هشتهزار متر مکعب آب شیرین از سد علویان و خروج روزانه ششهزار متر مکعب پساب بسیار سمی از کارخانه به بحران آب مورد نیاز برای کشاورزی در منطقه دامن زده و آبهای زیرزمینی منطقه را به شکل وسیع آلوده کرده است.
در سالهای اخیر کارخانهی کاوه سودا با برداشت قسمتهای مرغوب و خالص نمک از نقاط مختلف منطقهی قرهباغ در بخش انزل شهرستان اورمیه، باعث پودرشدن نمک و به راه افتادن توفانهای نمکی در منطقه شده که تنفس اهالی را سخت کرده و به سایر موجودات زنده در زیستبوم منطقه هم آسیب زیادی میرساند. روزانه ۲۰۰ تریلی از منطقهی قرهباغ با بار نمک به سمت کارخانه کاوه سودای مراغه تردد میکند؛ بدون آن که هیچ چادر و پوششی روی نمکها کشیده شود که این خود موجب پخش نمک در هوا و تشدید آسیب محیطزیستی و سلامتی شده است. در ضمن استخراج پسابهای شیمیایی و نمکی به دریاچه ارومیه هباعث یخزدگی لایههای زیرین دریاچه شده و چشمههای آبهای زیرزمینی را میبندد که این نیز یکی از عوامل خشک شدن دریاچهی ارومیه است.
با وجود چنین فاجعهی مسلمی مسئولان حکومتی در همدستی با مالکان و صاحبان سرمایهی کارخانهی «کاوه سودا» نه تنها فعالیت آن را متوقف نکردهاند بلکه با صدور مجوز یک واحد دیگر در مجاورت روستای قرهقشلاق امکانات جدیدی برای تخریب بیشتر محیطزیست منطقه و زندگی مردم روستایی فراهم نمودهاند. و البته پاسخ روستاییان معترض را مانند همیشه با باتوم و گاز اشکآور و بازداشت و گلوله دادهاند. جمهوری سرمایهداری اسلامی همهچیز را برای فروش گذاشته است و پیش از همه زندگی و زیست مردم فرودست را.
#قره_قشلاق
#سلماس
#نه_به_سرمایه_داری
#جیره_خور_صنعتی
#بحران_محیط_زیست
#اعتراضات_زیست_محیطی
@sarkhatism
سرخط
Video
🔴 قتلعام مردم اراک توسط نیروگاه شازند
مازوتسوزی جنایته سکوت کردن خیانته
روز گذشته، سه شنبه ۲۶ دی، برای دومین بار طی ماه گذشته مردم اراک به خیابان آمدند تا به ادامهی کار نیروگاه برق حرارتی شازند اعتراض کنند. اینکه این نیروگاه به دلیل استفاده از سوخت مازوت آلایندهی محیط زیست بوده مسئلهای که دستکم از سال ۱۳۹۱ بارها در افکار عمومی مطرح شده اما با گذشت بیش از یک دهه و مطابق معمول هیچ اقدامی در جهت توقف این آلایندگی انجام نگرفته است. طی بیماری آندومتریوز، که در مراحل پیشرفتهتر میتواند به سرطان تخمدان منتهی شود، در میان زنان اراک به شدت شایع بوده است و زنان زیادی جان خودشان را در این شهر از دست دادهاند.
بنا بر اعلام رئیس کلینیک فوق تخصصی سینا، «حداقل ۲ میلیون نفر در کشور مبتلا به آندومتریوز هستند.» یعنی از هر ۱۰ زن ایرانی که در سنین ۱۵ تا ۴۹ سال هستند، یک نفر به این بیماری مبتلاست که عامل اصلی آن آلودگی هوا، به ویژه توسط مازوت است.
در هفتههای گذشته مردم اراک بک بار در ۱۲ دی در باغ ملی این شهر تجمع کردند که این تجمع با حضور محسوس نیروهای امنیتی و انتظامی همراه بود و ماموران لباس شخصی برخی پلاکاردها را از دست افراد گرفتند و آنها را تهدید به برخورد شدیدتر کردند.
روز گذشته نیز مردم این شهر با شعارهایی نظیر «مازوتسوزی جنایته سکوت کردن خیانته»، «نفسم گرفت از این شهر» و «راهحل نهایی تعطیلی نیروگاه» به خیابان آمدند تا از حق حیات خودشان دفاع کنند.
گسترش اعتراضات محیط زیستی در ماههای گذشته از جمله در اردکانِ یزد در ۵ و ۶ دی و در روستای قرهقشلاق در ۱۸ و ۱۹ دی هم نشان از وخامت بیش از پیش اوضاع محیط زیست دارد و هم از اینکه مردم محلی در شهرهای مختلف نام دشمن اصلی را به زبان میآورند: در اردکانِ یزد کارخانههای متعدد شیشه، فولاد، کاشی و سرامیک، در قرهقشلاق کارخانهی «کاوه سودا» و در اراک نیروگاه برق حرارتی شازند؛ بنگاههای سرمایه که با مالکیت خصوصی یا دولتی ادامهکاری نابودکنندهی آنها از پشتیبانی تمام ارگانهای حکومت برخوردار است.
#اراک
#نیروگاه_شازند
#نه_به_سرمایه_داری
#جیره_خور_صنعتی
#بحران_محیط_زیست
#اعتراضات_زیست_محیطی
@sarkhatism
مازوتسوزی جنایته سکوت کردن خیانته
روز گذشته، سه شنبه ۲۶ دی، برای دومین بار طی ماه گذشته مردم اراک به خیابان آمدند تا به ادامهی کار نیروگاه برق حرارتی شازند اعتراض کنند. اینکه این نیروگاه به دلیل استفاده از سوخت مازوت آلایندهی محیط زیست بوده مسئلهای که دستکم از سال ۱۳۹۱ بارها در افکار عمومی مطرح شده اما با گذشت بیش از یک دهه و مطابق معمول هیچ اقدامی در جهت توقف این آلایندگی انجام نگرفته است. طی بیماری آندومتریوز، که در مراحل پیشرفتهتر میتواند به سرطان تخمدان منتهی شود، در میان زنان اراک به شدت شایع بوده است و زنان زیادی جان خودشان را در این شهر از دست دادهاند.
بنا بر اعلام رئیس کلینیک فوق تخصصی سینا، «حداقل ۲ میلیون نفر در کشور مبتلا به آندومتریوز هستند.» یعنی از هر ۱۰ زن ایرانی که در سنین ۱۵ تا ۴۹ سال هستند، یک نفر به این بیماری مبتلاست که عامل اصلی آن آلودگی هوا، به ویژه توسط مازوت است.
در هفتههای گذشته مردم اراک بک بار در ۱۲ دی در باغ ملی این شهر تجمع کردند که این تجمع با حضور محسوس نیروهای امنیتی و انتظامی همراه بود و ماموران لباس شخصی برخی پلاکاردها را از دست افراد گرفتند و آنها را تهدید به برخورد شدیدتر کردند.
روز گذشته نیز مردم این شهر با شعارهایی نظیر «مازوتسوزی جنایته سکوت کردن خیانته»، «نفسم گرفت از این شهر» و «راهحل نهایی تعطیلی نیروگاه» به خیابان آمدند تا از حق حیات خودشان دفاع کنند.
گسترش اعتراضات محیط زیستی در ماههای گذشته از جمله در اردکانِ یزد در ۵ و ۶ دی و در روستای قرهقشلاق در ۱۸ و ۱۹ دی هم نشان از وخامت بیش از پیش اوضاع محیط زیست دارد و هم از اینکه مردم محلی در شهرهای مختلف نام دشمن اصلی را به زبان میآورند: در اردکانِ یزد کارخانههای متعدد شیشه، فولاد، کاشی و سرامیک، در قرهقشلاق کارخانهی «کاوه سودا» و در اراک نیروگاه برق حرارتی شازند؛ بنگاههای سرمایه که با مالکیت خصوصی یا دولتی ادامهکاری نابودکنندهی آنها از پشتیبانی تمام ارگانهای حکومت برخوردار است.
#اراک
#نیروگاه_شازند
#نه_به_سرمایه_داری
#جیره_خور_صنعتی
#بحران_محیط_زیست
#اعتراضات_زیست_محیطی
@sarkhatism
سرخط
Video
🔴 اتحاد کارخانه و باتوم علیه مردم بومی در حسنآباد دلفان
تجمع اهالی روستای حسنآباد بخش مرکزی شهرستان دلفان (نورآباد) در اعتراض به احداث کارخانهی نساجی وابسته به جمعیت هلالاحمر با نام کارخانهی نساجی هلال در مجاورت این روستا با هجوم نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی به خون کشیده شد. کارخانهای وابسته به جمعیتی که در تعریف بنا بوده است به «فعالیتهای امدادی و بشردوستانه» بپردازد اما با سیاستهای نئولیبرالی کوچکسازی دولت، برای تامین بودجه مستقلا دست به سرمایهگذاری در صنایع مختلف از جمله صنعت نساجی زده و حاصل این صنعت برای اهالی روستای حسنآباد باتومهای بشردوستانه و سلب مالکیت امدادی و تخریب محیط زیست بوده است.
مردم بومی این روستا، که از عشایر منطقه هستند، به خوبی فهمیدهاند احداث این کارخانهی نساجی که با تبلیغات فراوان به عنوان سرمایهگذاری در استان فقیرنگاهداشتهشدهی لرستان بناست کلنگ آن زده شود، در واقع بخشی از روند عمومی سلب مالکیت از مردم بومی در جهت اهداف گسترش سرمایه و غارت است. گسترشی که در نتیجهی آن هم مردم بومی فقیرتر خواهند شد، هم داراییهای عمومی آنها تخریب و غصب خواهد شد و هم در نهایت به کارگر ارزان شاغل در کارخانههایی تبدیل میشوند که ماه به ماه حقوقشان را هم پرداخت نخواهد کرد.
احداث این کارخانه در قدم اول موجب تخریب گستردهی مراتع چرایی عشایر دلفان و زیستبوم و سلب مالکیت این مراتع از ساکنان بومی میشود و در ضمن موجب خشک شدن منابع آبی روستا مانند «سراب کیوار»، «سراب زلزله» و «سراب آبدوغ» شده و بدینترتیب در نهایت باعث نابودی کامل کسبوکار کشاورزی و دامداری خواهد شد.
گسترش مقاومت مردم محلی در نقاط مختلف ایران در برابر گسترش آلاینده و مخرب سرمایه منجر به صفبندی روشنی شده است: در یک سو مردم بومی و در سوی دیگر صاحبان سرمایهی خصوصی و دولتی و حکومت حامی و پشتیبان آنها.
#حسن_آباد
#دلفان
#لرستان
#نه_به_سرمایه_داری
#جیره_خور_صنعتی
#بحران_محیط_زیست
#اعتراضات_زیست_محیطی
@sarkhatism
تجمع اهالی روستای حسنآباد بخش مرکزی شهرستان دلفان (نورآباد) در اعتراض به احداث کارخانهی نساجی وابسته به جمعیت هلالاحمر با نام کارخانهی نساجی هلال در مجاورت این روستا با هجوم نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی به خون کشیده شد. کارخانهای وابسته به جمعیتی که در تعریف بنا بوده است به «فعالیتهای امدادی و بشردوستانه» بپردازد اما با سیاستهای نئولیبرالی کوچکسازی دولت، برای تامین بودجه مستقلا دست به سرمایهگذاری در صنایع مختلف از جمله صنعت نساجی زده و حاصل این صنعت برای اهالی روستای حسنآباد باتومهای بشردوستانه و سلب مالکیت امدادی و تخریب محیط زیست بوده است.
مردم بومی این روستا، که از عشایر منطقه هستند، به خوبی فهمیدهاند احداث این کارخانهی نساجی که با تبلیغات فراوان به عنوان سرمایهگذاری در استان فقیرنگاهداشتهشدهی لرستان بناست کلنگ آن زده شود، در واقع بخشی از روند عمومی سلب مالکیت از مردم بومی در جهت اهداف گسترش سرمایه و غارت است. گسترشی که در نتیجهی آن هم مردم بومی فقیرتر خواهند شد، هم داراییهای عمومی آنها تخریب و غصب خواهد شد و هم در نهایت به کارگر ارزان شاغل در کارخانههایی تبدیل میشوند که ماه به ماه حقوقشان را هم پرداخت نخواهد کرد.
احداث این کارخانه در قدم اول موجب تخریب گستردهی مراتع چرایی عشایر دلفان و زیستبوم و سلب مالکیت این مراتع از ساکنان بومی میشود و در ضمن موجب خشک شدن منابع آبی روستا مانند «سراب کیوار»، «سراب زلزله» و «سراب آبدوغ» شده و بدینترتیب در نهایت باعث نابودی کامل کسبوکار کشاورزی و دامداری خواهد شد.
گسترش مقاومت مردم محلی در نقاط مختلف ایران در برابر گسترش آلاینده و مخرب سرمایه منجر به صفبندی روشنی شده است: در یک سو مردم بومی و در سوی دیگر صاحبان سرمایهی خصوصی و دولتی و حکومت حامی و پشتیبان آنها.
#حسن_آباد
#دلفان
#لرستان
#نه_به_سرمایه_داری
#جیره_خور_صنعتی
#بحران_محیط_زیست
#اعتراضات_زیست_محیطی
@sarkhatism
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 اراکیهای معترض باز هم در خیابان
امروز دهم بهمن، بار دیگر مردم اراک در اعتراض به ادامهی فعالیت و مازوتسوزی نیروگاه برق حرارتی شازند به خیابان آمدند. در ماه گذشته نیز مردم اراک دستکم دو بار خیابانها را در اعتراض به این نیروگاه آلاینده زیر پا گذاشتند. آنان خواهان تعطیلی نیروگاه به عنوان راه حل نهایی هستند تا شاید بتوانند حق «نفس کشیدن» را پس بگیرند. پس از سالها تحکیم سیاستهای ضدمحیط زیستی که با سرمایههای خصوصی و یا دولتی اما با حمایت تمامی ارگانهای حاکمیت صورت گرفت، حالا ساکنان مناطق مختلف با گسترش اعتراضات محیط زیستی خود، تصور مقاومت جمعی در برابر این دستگاه عریض و طویل را واقعیتر کردهاند.
#اراک
#نیروگاه_شازند
#نه_به_سرمایه_داری
#جیره_خور_صنعتی
#بحران_محیط_زیست
#اعتراضات_زیست_محیطی
@sarkhatism
امروز دهم بهمن، بار دیگر مردم اراک در اعتراض به ادامهی فعالیت و مازوتسوزی نیروگاه برق حرارتی شازند به خیابان آمدند. در ماه گذشته نیز مردم اراک دستکم دو بار خیابانها را در اعتراض به این نیروگاه آلاینده زیر پا گذاشتند. آنان خواهان تعطیلی نیروگاه به عنوان راه حل نهایی هستند تا شاید بتوانند حق «نفس کشیدن» را پس بگیرند. پس از سالها تحکیم سیاستهای ضدمحیط زیستی که با سرمایههای خصوصی و یا دولتی اما با حمایت تمامی ارگانهای حاکمیت صورت گرفت، حالا ساکنان مناطق مختلف با گسترش اعتراضات محیط زیستی خود، تصور مقاومت جمعی در برابر این دستگاه عریض و طویل را واقعیتر کردهاند.
#اراک
#نیروگاه_شازند
#نه_به_سرمایه_داری
#جیره_خور_صنعتی
#بحران_محیط_زیست
#اعتراضات_زیست_محیطی
@sarkhatism
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 مازوتسوزی جنایته سکوت کردن خیانته
ادامهی تجمعات مردم اراک در اعتراض به ادامهی کار نیروگاه برق حرارتی شازند
روز گذشته، سهشنبه ۱ اسفند، برای چندمین هفتهی متوالی مردم اراک به خیابان آمدند تا به ادامهی کار نیروگاه برق حرارتی شازند بدون توجه به آسیبهای جدی و جبرانناپذیر به محیط زیست منطقه و سلامتی مردم این شهر، اعتراض کنند.
با وجود اینکه دستکم از سال ۱۳۹۱ بارها مطرح شده که این نیروگاه به دلیل استفاده از سوخت مازوت آلایندهی محیط زیست بوده اما با گذشت بیش از یک دهه هیچ اقدامی در جهت توقف این آلایندگی انجام نگرفته است. طی این ده سال بیماری آندومتریوز، که در مراحل پیشرفتهتر میتواند به سرطان تخمدان منتهی شود، در میان زنان اراک به شدت شایع بوده است و زنان زیادی جان خودشان را در این شهر از دست دادهاند. آنچه برای سرمایه در هیچ جای جهان، از جمله در ایران، مهم نیست سلامتی مردم و حفظ محیط زیست است. تنها منطق سرمایه کسب سود است و کشتار خاموش مردم کمترین اهمیتی برای سرمایه و دولتهای حامی آن ندارد.
#اراک
#نیروگاه_شازند
#نه_به_سرمایه_داری
#جیره_خور_صنعتی
#بحران_محیط_زیست
#اعتراضات_زیست_محیطی
@sarkhatism
ادامهی تجمعات مردم اراک در اعتراض به ادامهی کار نیروگاه برق حرارتی شازند
روز گذشته، سهشنبه ۱ اسفند، برای چندمین هفتهی متوالی مردم اراک به خیابان آمدند تا به ادامهی کار نیروگاه برق حرارتی شازند بدون توجه به آسیبهای جدی و جبرانناپذیر به محیط زیست منطقه و سلامتی مردم این شهر، اعتراض کنند.
با وجود اینکه دستکم از سال ۱۳۹۱ بارها مطرح شده که این نیروگاه به دلیل استفاده از سوخت مازوت آلایندهی محیط زیست بوده اما با گذشت بیش از یک دهه هیچ اقدامی در جهت توقف این آلایندگی انجام نگرفته است. طی این ده سال بیماری آندومتریوز، که در مراحل پیشرفتهتر میتواند به سرطان تخمدان منتهی شود، در میان زنان اراک به شدت شایع بوده است و زنان زیادی جان خودشان را در این شهر از دست دادهاند. آنچه برای سرمایه در هیچ جای جهان، از جمله در ایران، مهم نیست سلامتی مردم و حفظ محیط زیست است. تنها منطق سرمایه کسب سود است و کشتار خاموش مردم کمترین اهمیتی برای سرمایه و دولتهای حامی آن ندارد.
#اراک
#نیروگاه_شازند
#نه_به_سرمایه_داری
#جیره_خور_صنعتی
#بحران_محیط_زیست
#اعتراضات_زیست_محیطی
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 حقوق غارتشدهی کارگر فولاد و هزینهی ۷۰۰ هزار یورویی مربی اخراجی
روز یکشنبه ۲۹ بهمن، آخرین باری بوده است که کارگران بازنشستهی صنایع فولاد خوزستان در اعتراض به وضعیت نامناسب معیشتی و عدم رسیدگی به خواستههایشان مقابل ساختمان صندوق بازنشستگی فولاد خوزستان در اهواز تجمع کردند. طی سال گذشته بارها کارگران بازنشستهی فولاد خوزستان در نقاط مختلف تجمع کردهاند و خواهان افزایش مستمریای که میگیرند شدهاند، مستمریای که آنقدر کم است که کفاف معمولیترین زندگی کارگران بازنشستهای که با انواع بیماریهای ناشی از کار بلندمدت در صنعت فولاد دست و پنجه نرم میکنند را نمیدهد.
با این وجود هیچ پاسخی به این خواستهها داده نشده و تجمعات اعتراضی این کارگران بازنشسته با بیاعتنایی روبرو شده است.
اکنون در خبرها آمده است که بر اساس توافقی که میان «خوان ایگناسیو مارتینز» سرمربی اسپانیایی تیم فوتبال فولاد خوزستان و این باشگاه وابسته به شرکت فولاد خوزستان انجام شده بوده باشگاه فوتبال خوزستان به این مربی و دو دستیار او در هنگام فسخ قرارداد ۶۵۰ هزار یورو بابت سال اول و ده درصد از مبلغ قراردادی سال دوم را که حدود ۷۵ هزار یورو میشود باید به او بپردازد.
شرکتی که میتواند و امکان این را دارد که ۷۲۵ هزار یورو (یعنی بیش از ۴۴ میلیارد تومان) به مربی تیم باشگاهیاش بدهد نسبت به سرنوشت کارگران بازنشستهاش که سالها در این شرکت کار کردهاند چنین بیتوجه است.
*شرکت فولاد خوزستان با شرکت گروه ملی-صنعتی فولاد ایران-اهواز که اکنون کارگرانش در اعتصاب هستند متفاوت است.
#فولاد_خوزستان
#نه_به_سرمایه_داری
#اعتراضات_صنفی
#اعتراضات_بازنشستگان
#اتحاد_ستمدیدگان
@sarkhatism
روز یکشنبه ۲۹ بهمن، آخرین باری بوده است که کارگران بازنشستهی صنایع فولاد خوزستان در اعتراض به وضعیت نامناسب معیشتی و عدم رسیدگی به خواستههایشان مقابل ساختمان صندوق بازنشستگی فولاد خوزستان در اهواز تجمع کردند. طی سال گذشته بارها کارگران بازنشستهی فولاد خوزستان در نقاط مختلف تجمع کردهاند و خواهان افزایش مستمریای که میگیرند شدهاند، مستمریای که آنقدر کم است که کفاف معمولیترین زندگی کارگران بازنشستهای که با انواع بیماریهای ناشی از کار بلندمدت در صنعت فولاد دست و پنجه نرم میکنند را نمیدهد.
با این وجود هیچ پاسخی به این خواستهها داده نشده و تجمعات اعتراضی این کارگران بازنشسته با بیاعتنایی روبرو شده است.
اکنون در خبرها آمده است که بر اساس توافقی که میان «خوان ایگناسیو مارتینز» سرمربی اسپانیایی تیم فوتبال فولاد خوزستان و این باشگاه وابسته به شرکت فولاد خوزستان انجام شده بوده باشگاه فوتبال خوزستان به این مربی و دو دستیار او در هنگام فسخ قرارداد ۶۵۰ هزار یورو بابت سال اول و ده درصد از مبلغ قراردادی سال دوم را که حدود ۷۵ هزار یورو میشود باید به او بپردازد.
شرکتی که میتواند و امکان این را دارد که ۷۲۵ هزار یورو (یعنی بیش از ۴۴ میلیارد تومان) به مربی تیم باشگاهیاش بدهد نسبت به سرنوشت کارگران بازنشستهاش که سالها در این شرکت کار کردهاند چنین بیتوجه است.
*شرکت فولاد خوزستان با شرکت گروه ملی-صنعتی فولاد ایران-اهواز که اکنون کارگرانش در اعتصاب هستند متفاوت است.
#فولاد_خوزستان
#نه_به_سرمایه_داری
#اعتراضات_صنفی
#اعتراضات_بازنشستگان
#اتحاد_ستمدیدگان
@sarkhatism
🔴 مازوتسوزی دوباره نفسها به شماره
هشتمین هفته از تجمع مردم اراک در اعتراض به ادامهی کار نیروگاه برق حرارتی شازند
روز گذشته، سهشنبه ۱۵ اسفند، برای هشتمین هفتهی متوالی مردم اراک به خیابان آمدند و نسبت به کشتار خاموش مردم این شهر در نتیجهی ادامهی کار نیروگاه برق حرارتی شازند اعتراض کنند.
گسترش انواع بیماریها در بین مردم اراک، به خصوص سرطان تخمدان در میان زنان اراکی طی یک دههی گذشته نتیجهی مازوتسوزی در نیروگاه برق حرارتی شازند بوده است. جمهوری اسلامی، مانند هر حکومت حامی سرمایهی دیگری در همه جای جهان، در چهار گوشهی کشور از تاسیس و ادامهکاری صنایع آلایندهی محیط زیست پشتیبانی میکند. صنایعی که محیط زندگی، منابع طبیعی و سلامت ساکنان مناطق مختلف را با خطرات جدی مواجه کرده است.
#اراک
#نیروگاه_شازند
#نه_به_سرمایه_داری
#جیره_خور_صنعتی
#بحران_محیط_زیست
#اعتراضات_زیست_محیطی
@sarkhatism
هشتمین هفته از تجمع مردم اراک در اعتراض به ادامهی کار نیروگاه برق حرارتی شازند
روز گذشته، سهشنبه ۱۵ اسفند، برای هشتمین هفتهی متوالی مردم اراک به خیابان آمدند و نسبت به کشتار خاموش مردم این شهر در نتیجهی ادامهی کار نیروگاه برق حرارتی شازند اعتراض کنند.
گسترش انواع بیماریها در بین مردم اراک، به خصوص سرطان تخمدان در میان زنان اراکی طی یک دههی گذشته نتیجهی مازوتسوزی در نیروگاه برق حرارتی شازند بوده است. جمهوری اسلامی، مانند هر حکومت حامی سرمایهی دیگری در همه جای جهان، در چهار گوشهی کشور از تاسیس و ادامهکاری صنایع آلایندهی محیط زیست پشتیبانی میکند. صنایعی که محیط زندگی، منابع طبیعی و سلامت ساکنان مناطق مختلف را با خطرات جدی مواجه کرده است.
#اراک
#نیروگاه_شازند
#نه_به_سرمایه_داری
#جیره_خور_صنعتی
#بحران_محیط_زیست
#اعتراضات_زیست_محیطی
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 نگرانی دولت و کارفرمایان برای چاقی کارگران در صورت افزایش دستمزد
جمهوری اسلامی و مدیران و کارشناسان دولتیاش در دفاع از سرمایهی دولتی و خصوصی هر روز در حال جابهجا کردن مرزهای وقاحت و بیشرفیاند. این وقاحت و بیشرفی در جلسات اخیر کارگروه مزد شورای عالی کار به حدی رسیده که حتی فریاد محسن باقری، نمایندهی مورد تائید حکومت کارگران در این کارگروه را هم درآورده است. نمایندهای که عملا هر سال نقش او صرفا مشروعیتبخشی به حداقل دستمزد ظالمانهای است که در کارگروه مزد شورای عالی کار برای سال آینده تعیین میشود.
کارگروه مزد شورای عالی کار، جمع منتخب وزارت کار است که در آن هر سال اسفند ماه میزان حداقل دستمزد سال آینده را با توجه به دادههای مختلفی که جملگی توسط کارشناسان حکومتی و وابستگان به نهادهای صنفی کارفرمایی تهیه میشوند، تعیین میکند. البته در این کارگروه همیشه فردی هم به عنوان نمایندهی کارگران حضور دارد که عضو یکی از تشکلهای کارگری مورد تائید و اعتماد حکومت است، مانند محسن باقری که عضو هیاتمدیرهی کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار است، اما همواره نحوهی کارشناسیها و مصوبات این کارگروه به نوعی است که همین نمایندهی زینتی هم معترض میشود.
یکی از این دادهها و اثرگذارترین و در ضمن چالشبرانگیزترین آنها برای تعیین حداقل دستمزد در این کارگروه «سبد معیشت» است، که شامل هزینههای بهداشت و درمان، مسکن، تغذیه، هزینههای آموزشی، هزینههای ایاب و ذهاب و غیره میشود. این داده از این جهت چالشبرانگیز بوده که هر سال کارشناسان حکومتی برای پایین آوردن میزان افزایش حداقل دستمزد این سبد معیشت را کوچکتر کرده و مواردی را از آن حذف میکنند. بگذریم از این که بسیاری از تشکلهای مستقل کارگری اساسا اعتقاد دارند تعیین میزان حداقل دستمزد بر اساس چیزی تحت عنوان «سبد معیشت» سیاستی ضدکارگری است و میزان تعیین حداقل دستمزد باید افزایش نرخ تورم و سطح دستکم متوسط رفاه جامعه باشد اما نمایندگان دولت و تشکلهای صنفی کارفرمایی در شورای عالی کار و دیگر نهادهای قانونگذار و مجری قوانین زیر بار این خواسته نمیروند و همچنان شورای عالی کار و کارگروه مزد آن نهادهایی ضدکارگری و حامی منافع صاحبان سرمایه و کارفرمایان است.
وقاحت و بیشرفی این اوباش استثمارگر به جایی رسیده که در جلسهی اخیر کارگروه مزد کارشناسان وزارت بهداشت «به میزان قابل توجهی درصد ویتامین، کالری و گرمهای مواد غذایی» را کاهش داده و بهانه آوردهاند که دلیل این کاهش چشمگیر «چاقی مفرط مردم» است.
در شرایطی که آمار سوتغذیه در ایران به طور دائم در حال رشد است نمایندگان غارت و چپاول و استثمار نگران «چاقی» کارگران شدهاند و تصمیم گرفتهاند طوری حداقل دستمزد را تعیین کنند که کارگران از این چاقتر نشوند. در حالی که جمهوری اسلامی در همهی زمینهها، از جمله در دفاع از منافع صاحبان سرمایه و سرکوب و نابودی طبقهی کارگر مرزهای وقاحت و بیشرمی و بیشرفی را جا به جا میکند هستند ابلهان متوهمی که دهان گشادشان را گشادتر میکنند و میگویند اقتصاد ایران «کمونیستی» است. اینها از آنها هم بیشرمتر و بیشرفترند.
#جمهوری_سرمایه
#جمهوری_استثمار
#جمهوری_چپاول
#مرگ_بر_ستمگر_درود_بر_کارگر
#نه_به_سرمایه_داری
@sarkhatism
جمهوری اسلامی و مدیران و کارشناسان دولتیاش در دفاع از سرمایهی دولتی و خصوصی هر روز در حال جابهجا کردن مرزهای وقاحت و بیشرفیاند. این وقاحت و بیشرفی در جلسات اخیر کارگروه مزد شورای عالی کار به حدی رسیده که حتی فریاد محسن باقری، نمایندهی مورد تائید حکومت کارگران در این کارگروه را هم درآورده است. نمایندهای که عملا هر سال نقش او صرفا مشروعیتبخشی به حداقل دستمزد ظالمانهای است که در کارگروه مزد شورای عالی کار برای سال آینده تعیین میشود.
کارگروه مزد شورای عالی کار، جمع منتخب وزارت کار است که در آن هر سال اسفند ماه میزان حداقل دستمزد سال آینده را با توجه به دادههای مختلفی که جملگی توسط کارشناسان حکومتی و وابستگان به نهادهای صنفی کارفرمایی تهیه میشوند، تعیین میکند. البته در این کارگروه همیشه فردی هم به عنوان نمایندهی کارگران حضور دارد که عضو یکی از تشکلهای کارگری مورد تائید و اعتماد حکومت است، مانند محسن باقری که عضو هیاتمدیرهی کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار است، اما همواره نحوهی کارشناسیها و مصوبات این کارگروه به نوعی است که همین نمایندهی زینتی هم معترض میشود.
یکی از این دادهها و اثرگذارترین و در ضمن چالشبرانگیزترین آنها برای تعیین حداقل دستمزد در این کارگروه «سبد معیشت» است، که شامل هزینههای بهداشت و درمان، مسکن، تغذیه، هزینههای آموزشی، هزینههای ایاب و ذهاب و غیره میشود. این داده از این جهت چالشبرانگیز بوده که هر سال کارشناسان حکومتی برای پایین آوردن میزان افزایش حداقل دستمزد این سبد معیشت را کوچکتر کرده و مواردی را از آن حذف میکنند. بگذریم از این که بسیاری از تشکلهای مستقل کارگری اساسا اعتقاد دارند تعیین میزان حداقل دستمزد بر اساس چیزی تحت عنوان «سبد معیشت» سیاستی ضدکارگری است و میزان تعیین حداقل دستمزد باید افزایش نرخ تورم و سطح دستکم متوسط رفاه جامعه باشد اما نمایندگان دولت و تشکلهای صنفی کارفرمایی در شورای عالی کار و دیگر نهادهای قانونگذار و مجری قوانین زیر بار این خواسته نمیروند و همچنان شورای عالی کار و کارگروه مزد آن نهادهایی ضدکارگری و حامی منافع صاحبان سرمایه و کارفرمایان است.
وقاحت و بیشرفی این اوباش استثمارگر به جایی رسیده که در جلسهی اخیر کارگروه مزد کارشناسان وزارت بهداشت «به میزان قابل توجهی درصد ویتامین، کالری و گرمهای مواد غذایی» را کاهش داده و بهانه آوردهاند که دلیل این کاهش چشمگیر «چاقی مفرط مردم» است.
در شرایطی که آمار سوتغذیه در ایران به طور دائم در حال رشد است نمایندگان غارت و چپاول و استثمار نگران «چاقی» کارگران شدهاند و تصمیم گرفتهاند طوری حداقل دستمزد را تعیین کنند که کارگران از این چاقتر نشوند. در حالی که جمهوری اسلامی در همهی زمینهها، از جمله در دفاع از منافع صاحبان سرمایه و سرکوب و نابودی طبقهی کارگر مرزهای وقاحت و بیشرمی و بیشرفی را جا به جا میکند هستند ابلهان متوهمی که دهان گشادشان را گشادتر میکنند و میگویند اقتصاد ایران «کمونیستی» است. اینها از آنها هم بیشرمتر و بیشرفترند.
#جمهوری_سرمایه
#جمهوری_استثمار
#جمهوری_چپاول
#مرگ_بر_ستمگر_درود_بر_کارگر
#نه_به_سرمایه_داری
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 توضیح یک فعال کارگری در ارتباط با مسئلهی سبد معیشت و حداقل دستمزد
روز گذشته خبری را تحت عنوان «نگرانی دولت و کارفرمایان برای چاقی کارگران در صورت افزایش دستمزد» منتشر کردیم. بعد از انتشار این خبر یکی از فعالان کارگری پیغام روشنگری به سرخط داده است که برخی نکات ابهامبرانگیز آن خبر را اصلاح میکند.
متن پیغام از این قرار است: « سبد معیشت یک استاندارد جهانیست و شامل همهی اقلام مورد نیاز هر خانوادهای است (و نه فقط کارگر و یا طبقهی متوسط).
سبد معیشت شامل تفریح و مسافرت و رستوران و تئاتر و سینما و.. هم میشود. سبد معیشت متضمن یک رفاه حداقلیست و باید برای بیشتر از آن هم چانهزنی کرد. غیر از خوراک و پوشاک و دارو و.. حتی هزینهی مطالعه و اینترنت و ورزش را هم در بر میگیرد.
برای طبقهی مزدبگیر (طبقهی کارگر در مفهوم کلی) یک چالش بزرگ با کارفرمای دولتی و خصوصی بر سر تامین این سبد است و نقطهی عزیمت بسیار بزرگیست. تقلیل سبد معیشت به "نرخ تورم" خواستهی کارفرماهاست و نه نیروهای پیشرو.
برآورد سبد معیشت ۳۰ میلیونی و بر اساس آن تعیین حداقل دستمزد و سپس افزایش طبق نرخ تورم یک مطالبهی درست در شرایط فعلیاست و بیخود نیست که شورای دستمزد در حال تکاپوست که این سبد را کوچک و کوچکتر کند.
"سطح متوسط رفاه جامعه" باید قابل اندازهگیری باشد. حقوق عدد و رقم است. هر معیاری چه تورم یا سبد معیشت اعداد و رقمهای قابل اندازهگیریست.
کارگران و بازنشستگان با یک حساب سرانگشتی اعلام کردهاند که اگر صددرصد هم به حقوقها اضافه شود باز هم به سبد معیشت نمیرسند.
#جمهوری_سرمایه
#جمهوری_استثمار
#جمهوری_چپاول
#مرگ_بر_ستمگر_درود_بر_کارگر
#نه_به_سرمایه_داری
@sarkhatism
روز گذشته خبری را تحت عنوان «نگرانی دولت و کارفرمایان برای چاقی کارگران در صورت افزایش دستمزد» منتشر کردیم. بعد از انتشار این خبر یکی از فعالان کارگری پیغام روشنگری به سرخط داده است که برخی نکات ابهامبرانگیز آن خبر را اصلاح میکند.
متن پیغام از این قرار است: « سبد معیشت یک استاندارد جهانیست و شامل همهی اقلام مورد نیاز هر خانوادهای است (و نه فقط کارگر و یا طبقهی متوسط).
سبد معیشت شامل تفریح و مسافرت و رستوران و تئاتر و سینما و.. هم میشود. سبد معیشت متضمن یک رفاه حداقلیست و باید برای بیشتر از آن هم چانهزنی کرد. غیر از خوراک و پوشاک و دارو و.. حتی هزینهی مطالعه و اینترنت و ورزش را هم در بر میگیرد.
برای طبقهی مزدبگیر (طبقهی کارگر در مفهوم کلی) یک چالش بزرگ با کارفرمای دولتی و خصوصی بر سر تامین این سبد است و نقطهی عزیمت بسیار بزرگیست. تقلیل سبد معیشت به "نرخ تورم" خواستهی کارفرماهاست و نه نیروهای پیشرو.
برآورد سبد معیشت ۳۰ میلیونی و بر اساس آن تعیین حداقل دستمزد و سپس افزایش طبق نرخ تورم یک مطالبهی درست در شرایط فعلیاست و بیخود نیست که شورای دستمزد در حال تکاپوست که این سبد را کوچک و کوچکتر کند.
"سطح متوسط رفاه جامعه" باید قابل اندازهگیری باشد. حقوق عدد و رقم است. هر معیاری چه تورم یا سبد معیشت اعداد و رقمهای قابل اندازهگیریست.
کارگران و بازنشستگان با یک حساب سرانگشتی اعلام کردهاند که اگر صددرصد هم به حقوقها اضافه شود باز هم به سبد معیشت نمیرسند.
#جمهوری_سرمایه
#جمهوری_استثمار
#جمهوری_چپاول
#مرگ_بر_ستمگر_درود_بر_کارگر
#نه_به_سرمایه_داری
@sarkhatism
سرخط
Photo
🔴 ماجرای پارک قیطریه، تهاجم سرمایه به فضاهای عمومی و حق طبقاتی هوای پاک
مسئلهی تصرف بخشی از پارک قیطریه برای ساخت مسجد در روزهای اخیر جدیتر شده است و علیرضا زاکانی، شهردار تهران نیز اعلام کرده نه تنها در پارک قیطریه بلکه در بقیهی پارکها نیز «حتما» مسجد ساخته خواهد شد و در فقرهی پارک قیطریه در منطقهی مورد نظر تنها ۱۰-۱۵ نهال وجود دارد که آنها هم جابهجا میشوند. ظاهر ماجرا این است که دستگاه حکومتی با احداث مساجد در پارکها، از جمله پارک قیطریه قصد دارد برای تفریح مردم ایجاد مزاحمت کند. اما این تنها یک وجه از ماجراست. ماجرای عمیقتری در میان است که زیر پوشش مذهب پنهان شده است تا کسی قادر به تشخیص آن نباشد.
تصرف بخشی از پارک قیطریه، و بنا به قول شهردار تهران بقیهی پارکها برای احداث مسجد در ضمن شکل وحشیانهای از تهاجم سرمایه به فضاهای عمومی است. برای فهم ماجرا باید توجه کرد که از سال ۱۳۹۱ مطابق یک مصوبهی قانونی در مجلس شورای اسلامی هزینهی حق انشعاب آب، برق و گاز برای مساجد رایگان شد، از همان سال احداث فضاهای تجاری در مساجد نیز سرعت بیشتری گرفت. فضاهایی که تبدیل به مغازه و اجاره داده میشوند اما مالکان اصلی آنها هزینهای بابت آب، برق و گاز این مغازهها پرداخت نمیکنند چون بخشی از مسجد محسوب میشود. به این ترتیب تصرف این فضاها سود کلانی برای مساجد دارد.
ماجرا به حدی وخیم است که روزنامهی قانونی شرق در گزارشی در سال ۱۳۹۶ مسجد ولنجک را «پاساژ ولنجک» نامید، مکانی برای کسب و کار و کسب سودهای هنگفت تحت پوشش مکانی که ظاهرا بنا بوده در آن مومنان به عبادت بپردازند. مکانی در پارک قیطریه که قصد دارند در آن مسجد احداث کنند به خوبی ماهیت این «مسجدسازیها» را آشکار میکند، مکانی دونبش که امکان ساخت دهها مغازه و محل کسب و کار را تحت پوشش مسجد فراهم میکند. به این ترتیب مسئله تنها این نیست که مقامات حکومتی قصد دارند در مکان تفریحی مردم مکانی مذهبی احداث کنند بلکه این مسجدسازی بخشی از تهاجم نئولیبرالیسم شهری به فضاهای عمومی برای تصرف، تملیک و کالاییسازی آنهاست.
مسئله اما وجه دیگری هم دارد: طی روزهای اخیر اعتراضات فراوانی به قصد احداث این مسجد در پارک قیطریه صورت گرفته و فراخوانی هم منتشر شده که در آن تاکید شده روز ۱۳ فروردین تجمعی سراسری با حضور «افراد مذهبی و غیرمذهبی» در اعتراض به احداث این مسجد برگزار خواهد شد چون «زاکانی مالک تهران نیست بلکه نوکر عوارضدهندگان تهرانی است» و «سرطان مذهبی و غیرمذهبی نمیشناسد». این تجمع اگر شکل بگیرد یا حتی اگر شکل نگیرد و صرفا در حد همین اعتراض عمومی باقی بماند باز شایستهی حمایت است. دفاع از فضاهای عمومی و هوای پاک وظیفهی هر نیروی مترقیای است. اما در عینحال باید این سوال را پرسید که طی سالهای گذشته وقتی مردمان شهرها و استانهای دیگر و حتی مردم حاشیههای همین تهران بزرگ به طور دائم با تصرف اماکن عمومی خودشان مواجه بودند، وقتی آلودهسازی تعمدی محیط زیست تاکنون موجب گسترش بیماریهای لاعلاج در بسیاری از مناطق شده است، منابع طبیعی را نابود کرده است، موجب بروز سیل و ویرانی در برخی از مناطق شده، مهاجرتهای اجباری را تشدید کرده، خشکسالی و آلودگی آبهای زیرزمینی را دامن زده و دهها نمونهی دیگر از روندی که دستاندازی و تصرف فضاهای عمومی و خصوصیسازی منابع مردم موجب مرگ و نابودی زندگی ساکنان بومی شده است چرا تجمعی اعتراضی در تهران شکل نمیگرفت و چرا این فضای عمومی واکنشی نشان نمیداد. تنها طی هفتههای گذشته در چندین شهر و روستای مختلف علیه اشکالی از این تصرف اماکن عمومی تجمعاتی برگزار شده که برخی از آنان (از جمله در قرهقشلاق و حسنآباد دلفان) با خشونت سرکوب شدهاند. وقایعی که به زحمت حتی در رسانهها منعکس میشود. حکایت پر غصهی دریاچهی ارومیه، دریاچهی هامون، جنگلهای هیرکانی، آشوراده، کارون، پروژههای انتقال آب ویرانگر و... که حکایتی قدیمی است. پرسش این است: سرطان مذهبی و غیرمذهبی نمیشناسد درست، اما آیا سرطان برای مردم اطراف گوشهی پارک قیطریه با مردم شهرها و روستاها و حاشیهها تفاوتی قائل است؟
#نه_به_سرمایه_داری
#جیره_خور_تجاری
#بحران_محیط_زیست
#اعتراضات_زیست_محیطی
@sarkhatism
مسئلهی تصرف بخشی از پارک قیطریه برای ساخت مسجد در روزهای اخیر جدیتر شده است و علیرضا زاکانی، شهردار تهران نیز اعلام کرده نه تنها در پارک قیطریه بلکه در بقیهی پارکها نیز «حتما» مسجد ساخته خواهد شد و در فقرهی پارک قیطریه در منطقهی مورد نظر تنها ۱۰-۱۵ نهال وجود دارد که آنها هم جابهجا میشوند. ظاهر ماجرا این است که دستگاه حکومتی با احداث مساجد در پارکها، از جمله پارک قیطریه قصد دارد برای تفریح مردم ایجاد مزاحمت کند. اما این تنها یک وجه از ماجراست. ماجرای عمیقتری در میان است که زیر پوشش مذهب پنهان شده است تا کسی قادر به تشخیص آن نباشد.
تصرف بخشی از پارک قیطریه، و بنا به قول شهردار تهران بقیهی پارکها برای احداث مسجد در ضمن شکل وحشیانهای از تهاجم سرمایه به فضاهای عمومی است. برای فهم ماجرا باید توجه کرد که از سال ۱۳۹۱ مطابق یک مصوبهی قانونی در مجلس شورای اسلامی هزینهی حق انشعاب آب، برق و گاز برای مساجد رایگان شد، از همان سال احداث فضاهای تجاری در مساجد نیز سرعت بیشتری گرفت. فضاهایی که تبدیل به مغازه و اجاره داده میشوند اما مالکان اصلی آنها هزینهای بابت آب، برق و گاز این مغازهها پرداخت نمیکنند چون بخشی از مسجد محسوب میشود. به این ترتیب تصرف این فضاها سود کلانی برای مساجد دارد.
ماجرا به حدی وخیم است که روزنامهی قانونی شرق در گزارشی در سال ۱۳۹۶ مسجد ولنجک را «پاساژ ولنجک» نامید، مکانی برای کسب و کار و کسب سودهای هنگفت تحت پوشش مکانی که ظاهرا بنا بوده در آن مومنان به عبادت بپردازند. مکانی در پارک قیطریه که قصد دارند در آن مسجد احداث کنند به خوبی ماهیت این «مسجدسازیها» را آشکار میکند، مکانی دونبش که امکان ساخت دهها مغازه و محل کسب و کار را تحت پوشش مسجد فراهم میکند. به این ترتیب مسئله تنها این نیست که مقامات حکومتی قصد دارند در مکان تفریحی مردم مکانی مذهبی احداث کنند بلکه این مسجدسازی بخشی از تهاجم نئولیبرالیسم شهری به فضاهای عمومی برای تصرف، تملیک و کالاییسازی آنهاست.
مسئله اما وجه دیگری هم دارد: طی روزهای اخیر اعتراضات فراوانی به قصد احداث این مسجد در پارک قیطریه صورت گرفته و فراخوانی هم منتشر شده که در آن تاکید شده روز ۱۳ فروردین تجمعی سراسری با حضور «افراد مذهبی و غیرمذهبی» در اعتراض به احداث این مسجد برگزار خواهد شد چون «زاکانی مالک تهران نیست بلکه نوکر عوارضدهندگان تهرانی است» و «سرطان مذهبی و غیرمذهبی نمیشناسد». این تجمع اگر شکل بگیرد یا حتی اگر شکل نگیرد و صرفا در حد همین اعتراض عمومی باقی بماند باز شایستهی حمایت است. دفاع از فضاهای عمومی و هوای پاک وظیفهی هر نیروی مترقیای است. اما در عینحال باید این سوال را پرسید که طی سالهای گذشته وقتی مردمان شهرها و استانهای دیگر و حتی مردم حاشیههای همین تهران بزرگ به طور دائم با تصرف اماکن عمومی خودشان مواجه بودند، وقتی آلودهسازی تعمدی محیط زیست تاکنون موجب گسترش بیماریهای لاعلاج در بسیاری از مناطق شده است، منابع طبیعی را نابود کرده است، موجب بروز سیل و ویرانی در برخی از مناطق شده، مهاجرتهای اجباری را تشدید کرده، خشکسالی و آلودگی آبهای زیرزمینی را دامن زده و دهها نمونهی دیگر از روندی که دستاندازی و تصرف فضاهای عمومی و خصوصیسازی منابع مردم موجب مرگ و نابودی زندگی ساکنان بومی شده است چرا تجمعی اعتراضی در تهران شکل نمیگرفت و چرا این فضای عمومی واکنشی نشان نمیداد. تنها طی هفتههای گذشته در چندین شهر و روستای مختلف علیه اشکالی از این تصرف اماکن عمومی تجمعاتی برگزار شده که برخی از آنان (از جمله در قرهقشلاق و حسنآباد دلفان) با خشونت سرکوب شدهاند. وقایعی که به زحمت حتی در رسانهها منعکس میشود. حکایت پر غصهی دریاچهی ارومیه، دریاچهی هامون، جنگلهای هیرکانی، آشوراده، کارون، پروژههای انتقال آب ویرانگر و... که حکایتی قدیمی است. پرسش این است: سرطان مذهبی و غیرمذهبی نمیشناسد درست، اما آیا سرطان برای مردم اطراف گوشهی پارک قیطریه با مردم شهرها و روستاها و حاشیهها تفاوتی قائل است؟
#نه_به_سرمایه_داری
#جیره_خور_تجاری
#بحران_محیط_زیست
#اعتراضات_زیست_محیطی
@sarkhatism
🔴 درختکُشی در جمهوری اسلامی
چوب حراج زدن دقیقا همان کاری است که شهرداری و دیگر نهادهای دولتی جمهوری اسلامی با واگذاری طبیعت و فضای سبز عمومی به بخش خصوصی و پشتیبانی این بخش خصوصی با صدور مجوزهای لازم برای تصرف و تخریب فضای سبز انجام میدهد.
بعد از ماجرای اخیر پارک قیطریه اینک نوبت به قطع درختان پارک سرخهحصار برای ساخت رستوران و تخریب بخشی از پارک اندیشه به قصدی که هنوز مشخص نیست، رسیده است. منابع آگاه گفتهاند تخریب فضای سبز و قطع درختان پارک اندیشه از فروردین ماه آغاز شده است.
#نه_به_سرمایه_داری
#جیره_خور_تجاری
#بحران_محیط_زیست
@sarkhatism
چوب حراج زدن دقیقا همان کاری است که شهرداری و دیگر نهادهای دولتی جمهوری اسلامی با واگذاری طبیعت و فضای سبز عمومی به بخش خصوصی و پشتیبانی این بخش خصوصی با صدور مجوزهای لازم برای تصرف و تخریب فضای سبز انجام میدهد.
بعد از ماجرای اخیر پارک قیطریه اینک نوبت به قطع درختان پارک سرخهحصار برای ساخت رستوران و تخریب بخشی از پارک اندیشه به قصدی که هنوز مشخص نیست، رسیده است. منابع آگاه گفتهاند تخریب فضای سبز و قطع درختان پارک اندیشه از فروردین ماه آغاز شده است.
#نه_به_سرمایه_داری
#جیره_خور_تجاری
#بحران_محیط_زیست
@sarkhatism