Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 فیلم شستشوی جسد مومیایی ولادیمیر ایلیچ اولیانوف معروف به لنین او تئوریسین و انقلابی کمونیست روسی و بنیانگذار دولت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی بود .
#مستند
#جالب
#تاریخ
#کمونیست
@Roshanfkrane
#مستند
#جالب
#تاریخ
#کمونیست
@Roshanfkrane
Forwarded from اتچ بات
🕊️
🏷 ( دیکتاتوری که محبوب شد )
پردۀ اول :
ژنرال یاروزلسکی آخرین رهبر کمونیست لهستان بود که در دههٔ هشتاد میلادی رهبری حکومتی را بر عهده داشت که بسیار بدنام و منفور بود ، او در شب ۱۳ دسامبر ۱۹۸۱ حوادث را به نحوی مدیریت کرد که بسیاری یقین داشتند جایگاهی پست و خفیف را برای خود در تاریخ رقم زده است ، در آن شب هنگامی که بسیاری از مردم لهستان در خواب بودند ژنرال اعلام حکومت نظامی کرد و به ارتش دستور داد تا به نام حزب #کمونیست لهستان تمام جنبشهای دموکراسیخواه موسوم به #اتحادیه_همبستگی لهستان را سرکوب کنند ،
در ساعت ۶ صبح یکشنبه درحالی که سربازها به خیابان ریخته بودند ژنرال ملت را خطاب قرار داد که : اراذل و اوباش غربی با مطرح ساختن دروغ #دموکراسی به دنبال نابودی حکومت کمونیستی لهستان هستند ولی من هرگز این اجازه را به آنها نخواهم داد ...تحت حکومت او تمام صداهای مخالف دستگیر شدند ، تجمعات ممنوع و کتابها سانسور شدند ، دانشجویان و اساتید زندانی شدند , مرزهای لهستان بسته شد و ساعت ١٠ در تمام این کشور خاموشی شبانه اعلام شد و ارتش هر از چندگاهی به اعتصابکنندگان کارگری شلیک میکرد و تعدادی را میکشت ...
پردۀ دوم :
در سال 1984 یاروزلسکی در سمینار حزب کمونیست شوروی شرکت کرده بود و پس از پایان جلسه وقتی در حال سوار شدن به هواپیما برای بازگشت بود خبرنگاری از او پرسید : بزرگترین آرزوی شما چیست ؟ در کمال صداقت پاسخ داد : برای اینکه مردم لهستان دوستم داشته باشند یک معجزه لازم است ، امیدوارم شاهد آن باشم !!
پردۀ سوم :
اتحاد جماهیر شوروی از یک خلاء بیسابقه در رهبری حزب رنج میبرد و میخائیل گورباچف در سال ۱۹۸۵ در مسکو به قدرت میرسد و سیاستهای اصلاحطلبانه در پیش میگیرد ، هم وضع بد اقتصادی و هم روی کار آمدن گورباچف یاروزلسکی را با او همراه میکند و خود به تدریج به یکی از مدافعان اصلی دیالوگ با مخالفان در این کشور بدل میشود ، تمام زندانیان سیاسی آزاد شدند ک با وجود اعتراض تندروهای حزب ، یاروزلسکی با ایستادگی در برابر آنان تصمیم میگیرد با رهبران اتحادیه همبستگی که خودش آنها را به زندان انداخته بود مذاکره کند و در نهایت در سال ۱۹۸۹ با تلاشهای او برای نخستین بار انتخاباتی آزاد و دموکراتیک در یک کشور کمونیستی شکل میگیرد و نتیجه آنکه تمام کاندیداهای کمونیست که وارد رقابت شده بودند شکست خوردند و دولتی با اکثریت حزب #همبستگی تشکیل میشود ولی آنان در کمال شگفتگی یاروزلسکی یعنی همان کسی که آنان را زندانی کرده بود برای یک دورۀ ۶ سال به ریاست جمهوری لهستان برگزینند ، ژنرال اما پس از پایان یکسال از دورهٔ شش ساله ناگهان استعفا داد تا راه برای انتخابات ریاست جمهوری جدید در کشور باز شود ، انتخاباتی که در آن رهبر اتحاد همبستگی پیروز شد و زمینۀ گذار آرام به سوی دموکراسی را در لهستان فراهم آورد .
پردۀ چهارم :
همان دیکتاتوری که در یک شب لهستان را درهم کوبیده بود به کمک لهستان شتافت و بدون جنگ و خونریزی شاخهای که مدتها خود بر آن ایستاده بود کاملا قطع کرد و کمونیسم را از این کشور بیرون راند تا امروز همان لهستان ، دومین اقتصاد اروپای مرکزی و البته بزرگترین اقتصاد درمیان کشورهای استقلال یافته از شوروی سابق باشد
پردۀ آخر :
یاروزلسکی در سال 1994 گفت : من کاملا اطمینان دارم که بهترین اظهارنظرها بعد از مرگ افراد صورت میگیرد و از آنجایی که بیش از هفتاد سال سن دارم در آیندهای نزدیک از من بهتر سخن خواهند گفت همان هنگامی که در قبرستان آرمیدهام .. اما او زنده ماند و معجزهای که آرزوی آن را داشت به چشم خود دید که همان چهرۀ منفور در سال 2012 توسط مردم لهستان به عنوان مهمترین شخصیت سیاسی این کشور در قرن اخیر انتخاب شد و در سال 2015 با وجدانی آسوده در ٩٠ سالگی درگذشت ...
@Roshanfkrane
🏷 ( دیکتاتوری که محبوب شد )
پردۀ اول :
ژنرال یاروزلسکی آخرین رهبر کمونیست لهستان بود که در دههٔ هشتاد میلادی رهبری حکومتی را بر عهده داشت که بسیار بدنام و منفور بود ، او در شب ۱۳ دسامبر ۱۹۸۱ حوادث را به نحوی مدیریت کرد که بسیاری یقین داشتند جایگاهی پست و خفیف را برای خود در تاریخ رقم زده است ، در آن شب هنگامی که بسیاری از مردم لهستان در خواب بودند ژنرال اعلام حکومت نظامی کرد و به ارتش دستور داد تا به نام حزب #کمونیست لهستان تمام جنبشهای دموکراسیخواه موسوم به #اتحادیه_همبستگی لهستان را سرکوب کنند ،
در ساعت ۶ صبح یکشنبه درحالی که سربازها به خیابان ریخته بودند ژنرال ملت را خطاب قرار داد که : اراذل و اوباش غربی با مطرح ساختن دروغ #دموکراسی به دنبال نابودی حکومت کمونیستی لهستان هستند ولی من هرگز این اجازه را به آنها نخواهم داد ...تحت حکومت او تمام صداهای مخالف دستگیر شدند ، تجمعات ممنوع و کتابها سانسور شدند ، دانشجویان و اساتید زندانی شدند , مرزهای لهستان بسته شد و ساعت ١٠ در تمام این کشور خاموشی شبانه اعلام شد و ارتش هر از چندگاهی به اعتصابکنندگان کارگری شلیک میکرد و تعدادی را میکشت ...
پردۀ دوم :
در سال 1984 یاروزلسکی در سمینار حزب کمونیست شوروی شرکت کرده بود و پس از پایان جلسه وقتی در حال سوار شدن به هواپیما برای بازگشت بود خبرنگاری از او پرسید : بزرگترین آرزوی شما چیست ؟ در کمال صداقت پاسخ داد : برای اینکه مردم لهستان دوستم داشته باشند یک معجزه لازم است ، امیدوارم شاهد آن باشم !!
پردۀ سوم :
اتحاد جماهیر شوروی از یک خلاء بیسابقه در رهبری حزب رنج میبرد و میخائیل گورباچف در سال ۱۹۸۵ در مسکو به قدرت میرسد و سیاستهای اصلاحطلبانه در پیش میگیرد ، هم وضع بد اقتصادی و هم روی کار آمدن گورباچف یاروزلسکی را با او همراه میکند و خود به تدریج به یکی از مدافعان اصلی دیالوگ با مخالفان در این کشور بدل میشود ، تمام زندانیان سیاسی آزاد شدند ک با وجود اعتراض تندروهای حزب ، یاروزلسکی با ایستادگی در برابر آنان تصمیم میگیرد با رهبران اتحادیه همبستگی که خودش آنها را به زندان انداخته بود مذاکره کند و در نهایت در سال ۱۹۸۹ با تلاشهای او برای نخستین بار انتخاباتی آزاد و دموکراتیک در یک کشور کمونیستی شکل میگیرد و نتیجه آنکه تمام کاندیداهای کمونیست که وارد رقابت شده بودند شکست خوردند و دولتی با اکثریت حزب #همبستگی تشکیل میشود ولی آنان در کمال شگفتگی یاروزلسکی یعنی همان کسی که آنان را زندانی کرده بود برای یک دورۀ ۶ سال به ریاست جمهوری لهستان برگزینند ، ژنرال اما پس از پایان یکسال از دورهٔ شش ساله ناگهان استعفا داد تا راه برای انتخابات ریاست جمهوری جدید در کشور باز شود ، انتخاباتی که در آن رهبر اتحاد همبستگی پیروز شد و زمینۀ گذار آرام به سوی دموکراسی را در لهستان فراهم آورد .
پردۀ چهارم :
همان دیکتاتوری که در یک شب لهستان را درهم کوبیده بود به کمک لهستان شتافت و بدون جنگ و خونریزی شاخهای که مدتها خود بر آن ایستاده بود کاملا قطع کرد و کمونیسم را از این کشور بیرون راند تا امروز همان لهستان ، دومین اقتصاد اروپای مرکزی و البته بزرگترین اقتصاد درمیان کشورهای استقلال یافته از شوروی سابق باشد
پردۀ آخر :
یاروزلسکی در سال 1994 گفت : من کاملا اطمینان دارم که بهترین اظهارنظرها بعد از مرگ افراد صورت میگیرد و از آنجایی که بیش از هفتاد سال سن دارم در آیندهای نزدیک از من بهتر سخن خواهند گفت همان هنگامی که در قبرستان آرمیدهام .. اما او زنده ماند و معجزهای که آرزوی آن را داشت به چشم خود دید که همان چهرۀ منفور در سال 2012 توسط مردم لهستان به عنوان مهمترین شخصیت سیاسی این کشور در قرن اخیر انتخاب شد و در سال 2015 با وجدانی آسوده در ٩٠ سالگی درگذشت ...
@Roshanfkrane
Telegram
attach 📎
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎬 سکانسی از مستند #شاه در شبکه من و تو
فیلمی تاریخی از عملیات نظامی #ارتش_شاهنشاهی_ایران در ظفار #عمان بر ضد شورشیان #کمونیست...
عملیاتی که به نجات تاج و تخت عمان انجامید و از همین رو کشور عمان حتی تا امروز، تنها کشور عربی خلیج فارس است که با ایران روابط خوبی دارد. این دخالت نظامی ایران در منطقه به درخواست حکومت عمان و در جهت حفظ و ثبات و آرامش منطقه بود و نه حرکتی برای برهم زدن تعادل و نظم خلیج فارس ....
در آن زمان مخالفین شاه از جمله کنفدراسیون دانشجویان ایرانی ( کمونیستها و ملی مذهبی ها) به شدت این عملیات شاه را محکوم کرده و آنرا حمایت شاه از ارتجاع! در منطقه و دشمنی با خلق عرب و هم راستا با اسراییل دانستند... آنان در بیانیه خود خلیج فارس را خلیج خوانده و حتی حاکمیت ایران بر جزایر سه گانه را هم محکوم کردند و آنرا به نوعی اشغالگری دانستند.. !
#تاریخ #سیاسی
@Roshanfkrane
فیلمی تاریخی از عملیات نظامی #ارتش_شاهنشاهی_ایران در ظفار #عمان بر ضد شورشیان #کمونیست...
عملیاتی که به نجات تاج و تخت عمان انجامید و از همین رو کشور عمان حتی تا امروز، تنها کشور عربی خلیج فارس است که با ایران روابط خوبی دارد. این دخالت نظامی ایران در منطقه به درخواست حکومت عمان و در جهت حفظ و ثبات و آرامش منطقه بود و نه حرکتی برای برهم زدن تعادل و نظم خلیج فارس ....
در آن زمان مخالفین شاه از جمله کنفدراسیون دانشجویان ایرانی ( کمونیستها و ملی مذهبی ها) به شدت این عملیات شاه را محکوم کرده و آنرا حمایت شاه از ارتجاع! در منطقه و دشمنی با خلق عرب و هم راستا با اسراییل دانستند... آنان در بیانیه خود خلیج فارس را خلیج خوانده و حتی حاکمیت ایران بر جزایر سه گانه را هم محکوم کردند و آنرا به نوعی اشغالگری دانستند.. !
#تاریخ #سیاسی
@Roshanfkrane
#کمونیست
⭕ «ده سال حبس در سیبری به خاطر یک سوزن!»
♻آنچه میخوانید کابوس نیست، واقعیتی منجمد است از زمهریر ایدئولوژی...
▪مرد خیاط مشغول کار است. سوزنی در دست دارد و در شتاب کار نمیداند سوزن را کجا نگهدارد. بیآنکه حواسش باشد، سوزن را در روزنامۀ چسبیده به دیوار فرومیکند. این سادهترین رخدادِ زندگی روزمره است؛ اما برای کسی که در یک امپراتوری ایدئولوژیک زندگی میکند همهچیز به این سادگی نیست! روی آن روزنامه تصویر شخصی بود، یکی از رهبران سیاسی شوروی؛ تصویر کاگانوویچ، مرد دستراست استالین... خیاط بینوا ناخواسته سوزن را در چشم کاگانوویچ فرو کرده بود؛ در چشمِ عکس کاگانوویچ. یک مشتری در مغازه بود، این سوزنزنی را دید و گزارش داد. مرد خیاط بازداشت شد و به ده سال حبس در سیبری محکوم شد... مگر میشود؟ آری، میشود!
مردی در جمعی خانوادگی ــ در جمع خانوادگی! ــ از فناوری آلمانیها تعریف میکند. چیزی نمیگذرد که بازداشت میشود، به هشت سال حبس و بیگاری محکوم میشود! چرا؟ به اتهامِ «حمایت از بورژوازی بینالملل»! مگر میشود گفتن یک جملۀ ساده هشت سال حبس و بیگاری برای آدم بیاورد؟ آری، میشود!
افرادی که در شوروی چنین محکومیتهایی میگرفتند به مجموعه اردوگاههایی فرستاده میشدند که مانند جزیرههای دورافتاده در اقیانوسی بیکران در گوشهوکنار شوروی پراکنده بود؛ به همین دلیل معروف شدند به «مجمعالجزایر گولاگ» (واژۀ «گولاگ» مخفف «ادارۀ کل اردوگاهها و اقامتگاههای کار اجباری» است). البته در اینکه فرد به چه اردوگاهی میرفت و چه سرنوشتی در انتظارش بود به قضا و قدر هم ربط داشت. مثلاً محکومانی که در ۱۹۳۷ و ۱۹۳۸ به رودخانۀ دورافتادۀ کولیما در سیبری فرستاده شدند، در چادرهایی زندگی میکردند که دیوارکشیِ سهطرف آنها جنازههای رویهمچیده بود. این جنازههای منجمد واپسین امید محکومان برای تحمل سرمای کشندۀ سیبری بود. یا در موردی دیگر، در اردوگاهِ جزایر سولووتسکیه (Solovetsky) وقتی در یکی از چادرها یک مورد بیماری تیفوس دیده شد، مسئولان اردوگاه کل منطقه را قرق کردند تا زندانیان همگی بمیرند... راهحلی کمهزینه و بیدردسر...
ضربهای که این روایتهای هولناک به حیثیت کمونیسم و شوروی زد، بیش از همۀ ضربههایی بود که دشمنان شوروی میکوشیدند به آن بزنند. و مردی که با کتاب خود با عنوان «مجمعالجزایر گولاگ» جهان را شوکه کرد، نویسندۀ بزرگ روس، «الکساندر سولژِنیتسین» بود..
اما این سرکوب ددمنشانه بر اساس یک مادۀ قانونی انجام میشد که به «مادۀ 58» معروف بود. با این مادۀ قانونیِ اهریمنی میشد هر بنیبشری را با ناچیزترین بهانه روانۀ حبسهای بلندمدت (و مرگ احتمالی) در اردوگاههای کار اجباری در بدآبوهواترین نقاط سیبری کرد.
▪️و اما مادۀ ۵۸
«مادۀ ۵۸ قانون کیفری اتحاد شوروی» در فوریۀ ۱۹۲۷ صادر شد و تا ۱۹۵۹ اِعمال میشد. طبق این ماده هر اقدامی در جهت تضعیف شوروی یا «دیگر کشورهای کارگری» به عنوان عملی «ضدانقلابی» به شدت مجازاتی میشد؛ دستبالا اعدام و مصادرۀ اموال، دست پایین ده سال حبس و مصادرۀ اموال. این قانون که ۱۸ بند داشت حتی پلکزدن نابجایی را از قلم نینداخته بود. برای مثال اگر سربازی از خدمت فرار میکرد، بستگان نزدیک آن سرباز در صورت اطلاع و خبر ندادن این تخلف ۵ تا ۱۰ سال مجازات میدیدند، ضمن مصادرۀ کامل اموال؛ برای بقیۀ اعضای خانواده هم ۵ سال تبعید!
فقط تصور کنید در بند چهارم مادۀ ۵۸ از جمله مواردی که مشمول مجازات میشد چنین بود: «هر گونه حمایت از بورژوازی جهانی، عدم پذیرش این واقعیت که نظام کمونیستی جایگزین نظام کاپیتالیستی خواهد شد...» یعنی اگر فردی باور نداشت کمونیسم عالم را خواهد گرفت و چنین باوری از دهانش میپرید به حبسی بلندمدت محکوم میشد!
کسانی که با مادۀ ۵۸ محکوم میشدند، مانند دو مورد ابتدای این نوشتار، معروف بودند به «پنجاهوهشتیها»؛ پنجاهوهشتیهای دوزخنشینی که گواه زندۀ رذالت ایدئولوژیک در عصر مدرنند.
@Roshanfkrane
⭕ «ده سال حبس در سیبری به خاطر یک سوزن!»
♻آنچه میخوانید کابوس نیست، واقعیتی منجمد است از زمهریر ایدئولوژی...
▪مرد خیاط مشغول کار است. سوزنی در دست دارد و در شتاب کار نمیداند سوزن را کجا نگهدارد. بیآنکه حواسش باشد، سوزن را در روزنامۀ چسبیده به دیوار فرومیکند. این سادهترین رخدادِ زندگی روزمره است؛ اما برای کسی که در یک امپراتوری ایدئولوژیک زندگی میکند همهچیز به این سادگی نیست! روی آن روزنامه تصویر شخصی بود، یکی از رهبران سیاسی شوروی؛ تصویر کاگانوویچ، مرد دستراست استالین... خیاط بینوا ناخواسته سوزن را در چشم کاگانوویچ فرو کرده بود؛ در چشمِ عکس کاگانوویچ. یک مشتری در مغازه بود، این سوزنزنی را دید و گزارش داد. مرد خیاط بازداشت شد و به ده سال حبس در سیبری محکوم شد... مگر میشود؟ آری، میشود!
مردی در جمعی خانوادگی ــ در جمع خانوادگی! ــ از فناوری آلمانیها تعریف میکند. چیزی نمیگذرد که بازداشت میشود، به هشت سال حبس و بیگاری محکوم میشود! چرا؟ به اتهامِ «حمایت از بورژوازی بینالملل»! مگر میشود گفتن یک جملۀ ساده هشت سال حبس و بیگاری برای آدم بیاورد؟ آری، میشود!
افرادی که در شوروی چنین محکومیتهایی میگرفتند به مجموعه اردوگاههایی فرستاده میشدند که مانند جزیرههای دورافتاده در اقیانوسی بیکران در گوشهوکنار شوروی پراکنده بود؛ به همین دلیل معروف شدند به «مجمعالجزایر گولاگ» (واژۀ «گولاگ» مخفف «ادارۀ کل اردوگاهها و اقامتگاههای کار اجباری» است). البته در اینکه فرد به چه اردوگاهی میرفت و چه سرنوشتی در انتظارش بود به قضا و قدر هم ربط داشت. مثلاً محکومانی که در ۱۹۳۷ و ۱۹۳۸ به رودخانۀ دورافتادۀ کولیما در سیبری فرستاده شدند، در چادرهایی زندگی میکردند که دیوارکشیِ سهطرف آنها جنازههای رویهمچیده بود. این جنازههای منجمد واپسین امید محکومان برای تحمل سرمای کشندۀ سیبری بود. یا در موردی دیگر، در اردوگاهِ جزایر سولووتسکیه (Solovetsky) وقتی در یکی از چادرها یک مورد بیماری تیفوس دیده شد، مسئولان اردوگاه کل منطقه را قرق کردند تا زندانیان همگی بمیرند... راهحلی کمهزینه و بیدردسر...
ضربهای که این روایتهای هولناک به حیثیت کمونیسم و شوروی زد، بیش از همۀ ضربههایی بود که دشمنان شوروی میکوشیدند به آن بزنند. و مردی که با کتاب خود با عنوان «مجمعالجزایر گولاگ» جهان را شوکه کرد، نویسندۀ بزرگ روس، «الکساندر سولژِنیتسین» بود..
اما این سرکوب ددمنشانه بر اساس یک مادۀ قانونی انجام میشد که به «مادۀ 58» معروف بود. با این مادۀ قانونیِ اهریمنی میشد هر بنیبشری را با ناچیزترین بهانه روانۀ حبسهای بلندمدت (و مرگ احتمالی) در اردوگاههای کار اجباری در بدآبوهواترین نقاط سیبری کرد.
▪️و اما مادۀ ۵۸
«مادۀ ۵۸ قانون کیفری اتحاد شوروی» در فوریۀ ۱۹۲۷ صادر شد و تا ۱۹۵۹ اِعمال میشد. طبق این ماده هر اقدامی در جهت تضعیف شوروی یا «دیگر کشورهای کارگری» به عنوان عملی «ضدانقلابی» به شدت مجازاتی میشد؛ دستبالا اعدام و مصادرۀ اموال، دست پایین ده سال حبس و مصادرۀ اموال. این قانون که ۱۸ بند داشت حتی پلکزدن نابجایی را از قلم نینداخته بود. برای مثال اگر سربازی از خدمت فرار میکرد، بستگان نزدیک آن سرباز در صورت اطلاع و خبر ندادن این تخلف ۵ تا ۱۰ سال مجازات میدیدند، ضمن مصادرۀ کامل اموال؛ برای بقیۀ اعضای خانواده هم ۵ سال تبعید!
فقط تصور کنید در بند چهارم مادۀ ۵۸ از جمله مواردی که مشمول مجازات میشد چنین بود: «هر گونه حمایت از بورژوازی جهانی، عدم پذیرش این واقعیت که نظام کمونیستی جایگزین نظام کاپیتالیستی خواهد شد...» یعنی اگر فردی باور نداشت کمونیسم عالم را خواهد گرفت و چنین باوری از دهانش میپرید به حبسی بلندمدت محکوم میشد!
کسانی که با مادۀ ۵۸ محکوم میشدند، مانند دو مورد ابتدای این نوشتار، معروف بودند به «پنجاهوهشتیها»؛ پنجاهوهشتیهای دوزخنشینی که گواه زندۀ رذالت ایدئولوژیک در عصر مدرنند.
@Roshanfkrane
💥پایانِ تلخِ یک رفیقِ سرخ:
آوتیس سلطانزاده...
کانال روشنفکران
✍️ #علی_مرادی مراغه ای
❇️ 25تیر مصادف است با سالروز تیرباران #آوتیس_سلطانزاده، برجسته ترین تئوریسین و مارکسیست ایرانی و از بنیانگذاران حزب کمونیست ایران، توسط دستگاه استالینیزم در 1938م.
انقلابها معمولا فرزندان خود را می خورند و انقلاب اکتبر روسیه، علاوه بر اینکه فرزندان روسی خود را خورد، تقریبا تمامی رهبران اولیه حزب کمونیست ایران را نیز خورد!.
♦️آویتیس سلطانوویچ سلطان زاده (میکائیلیان) در سال 1889 در شهر مراغه متولد شد، پدرش حسین سلطان و مادرش مریم باجی بود. دوران کودکی و تحصیلاتش را در مراغه گذرانده و در 13سالگی به روسیه مهاجرت و در ایروان با محافل مارکسیستی آشنا شد، در 1912 در سن پترزبورگ به حزب بلشویک لنین پیوسته نام مستعار سلطانزاده را نیز در همین زمان برگزید.
او پس از پیروزی انقلاب اکتبر 1917، تلاش خود را به سمت سازماندهی جنبش کمونیستی در ایران معطوف کرد، به آسیای مرکزی فرستاده شد تا در میان کارگران مهاجر در آنجا، حزب کمونیست ایران را ایجاد کند...
♦️در 1300ش. با ورود ارتش سرخ به انزلی و تشکیل جمهوری جنگل به رهبری کوچک خان، سلطانزاده به گیلان آمده و رهبری جناح چپ حزب کمونیست را برعهده داشت که بر اجرایی فوری اصلاحات سوسیالیستی و اصلاحات ارضی تاکید میکردند...
در كنگره دوم بينالملل كمونيست به عضويت كابك (كميته اجرايی بينالملل كمونيست) انتخاب گرديد و با رهبران برجسته بينالملل كمونيست چون لنين، بوخارين، تروتسكی، زينوويف، روزمر، كوولچ، رادك، واركا و غيره همكاری نزديك داشت.
در۱۹۲۱ به عنوان مشاور لنین به ریاست ادارهٔ خاور نزدیک در کمیسرهای امور خارجه برگزیده شد و در ۲۵ ژانویهٔ ۱۹۲۲ با تصمیم هیئت اجراییهٔ کمینترن به عنوان نمایندهٔ حزب در کمینترن انتخاب شد.
♦️با ظهور رضاخان در سپهر سیاسی ایران، وقتی حکومت شوروی به پشتیبانی از رضاشاه برآمد، سلطان زاده به نقد شدیدِ سیاستهای حمایتی شوروی از رضاشاه پرداخته و همین، باعث شد مقامات شوروی او را در فشار و منگنه گذاشته، مجبورش ساختند از حزب کمونیست ایران کنارهگیری کرده و در انترناسیونال کمونیستی نیز جایگاهی به وی داده نشد.
او به فعالیتهای مطبوعاتی روی آورده، سردبیری مجلهٔ بانکداری شوروی را بر عهده گرفت ۷ کتابی که از او بجای مانده محصول این دوره هستند، به چندین زبان خارجی تسلط کامل داشت و او نخستین آسیایی بوده که با تکیه بر متدولوژیک مارکسیستی به مطالعه ایران و جوامع آسیایی پرداخته....
♦️اما بزودی دوران اختناق و تصفیه های استالینیستی فرا رسید و در خلال سالهای 1937و 1938حزب كمونیست ايران تقريباً تمامی رهبران برجسته خود را از دست داد، تنها آنهایی زنده ماندند که پلیس رضاشاه آنها را دستگیر و زندانی ساخته و نگذاشته بود به شوروی فرار کنند!
طنز تلخ را ببین! رضاشاه با زندانی کردن کمونیستهای ایرانی، جان آنها را نجات داده...!
چون به غیر از متفکر برجسته یعنی تقی ارانی که در زندان رضاشاه مُرد، بقیه کمونیستهای زندانی، زنده ماندند و با ورود متفقین به ایران، آزاد شدند، اما آن بخش از رهبران کمونیست ایرانی که در روسیه بودند کشته شدند مانند مرتضی علوی ، آوتیس سلطانزاده، عبدالحسين دهزاد، حسين شرقی، آقابابا يوسف زاده، بهرام آقايف، علی اكبرزاده، حمدالله حسنزاده، ملا بابا هاشم زاده، کامران رضایف، روشن، چنگیز حسنوف، حسن آشوری، ابوالقاسم ذره و اكبر نصيبزاده....
♦️سلطانزاده يكی از برجسته ترین رهبران حزب كمونيست ايران، در نخستين موج تصفيههای استالينی دستگير شد، بطوريكه ديگر از سال 1931 به بعد، اثری از او ديده نمی شود.
او در 1931 با جرائم ساختگی چون «تروتسكيست» يا «جاسوس امپرياليستهای انگليسی، آلمانی و …» تيرباران ميگردد. دايرة المعارف تاريخ شوروی، تاريخ اعدام او را ۱۶ ژوئیه ۱۹۳۸/ ۲۵ تیر ۱۳۱۷ ذکر میکند که به اتهام «جاسوسی برای آلمانِ نازی تیرباران شده...
پس از مرگش، مورخِ استالینیستی بانو ایوانووا، سلطانزده را «خائن، پروکاتوور، دارای بیماری چپ روی» دانست و تاریخنویسیِ حزب توده نیز، میانه خوبی با او ندارد، چون او قربانی دستگاهِ «دایی یوسف» بوده!.
پس از درگذشت استالین، در دوران خروشچف، مانند بسیاری از قربانیان، او نیز تبرئه گردیده و از وی اعادهٔ حیثیت شد.
✅تصویر منحصر بفرد زیر را از منابع روسی پیدا کرده ام که سلطانزاده را در کنار دو دخترش زائرا و کالریا نشان می دهد.
#دانستنی #تاریخ #سیاسی #کمونیست
#اندیشه
@Roshanfkrane
آوتیس سلطانزاده...
کانال روشنفکران
✍️ #علی_مرادی مراغه ای
❇️ 25تیر مصادف است با سالروز تیرباران #آوتیس_سلطانزاده، برجسته ترین تئوریسین و مارکسیست ایرانی و از بنیانگذاران حزب کمونیست ایران، توسط دستگاه استالینیزم در 1938م.
انقلابها معمولا فرزندان خود را می خورند و انقلاب اکتبر روسیه، علاوه بر اینکه فرزندان روسی خود را خورد، تقریبا تمامی رهبران اولیه حزب کمونیست ایران را نیز خورد!.
♦️آویتیس سلطانوویچ سلطان زاده (میکائیلیان) در سال 1889 در شهر مراغه متولد شد، پدرش حسین سلطان و مادرش مریم باجی بود. دوران کودکی و تحصیلاتش را در مراغه گذرانده و در 13سالگی به روسیه مهاجرت و در ایروان با محافل مارکسیستی آشنا شد، در 1912 در سن پترزبورگ به حزب بلشویک لنین پیوسته نام مستعار سلطانزاده را نیز در همین زمان برگزید.
او پس از پیروزی انقلاب اکتبر 1917، تلاش خود را به سمت سازماندهی جنبش کمونیستی در ایران معطوف کرد، به آسیای مرکزی فرستاده شد تا در میان کارگران مهاجر در آنجا، حزب کمونیست ایران را ایجاد کند...
♦️در 1300ش. با ورود ارتش سرخ به انزلی و تشکیل جمهوری جنگل به رهبری کوچک خان، سلطانزاده به گیلان آمده و رهبری جناح چپ حزب کمونیست را برعهده داشت که بر اجرایی فوری اصلاحات سوسیالیستی و اصلاحات ارضی تاکید میکردند...
در كنگره دوم بينالملل كمونيست به عضويت كابك (كميته اجرايی بينالملل كمونيست) انتخاب گرديد و با رهبران برجسته بينالملل كمونيست چون لنين، بوخارين، تروتسكی، زينوويف، روزمر، كوولچ، رادك، واركا و غيره همكاری نزديك داشت.
در۱۹۲۱ به عنوان مشاور لنین به ریاست ادارهٔ خاور نزدیک در کمیسرهای امور خارجه برگزیده شد و در ۲۵ ژانویهٔ ۱۹۲۲ با تصمیم هیئت اجراییهٔ کمینترن به عنوان نمایندهٔ حزب در کمینترن انتخاب شد.
♦️با ظهور رضاخان در سپهر سیاسی ایران، وقتی حکومت شوروی به پشتیبانی از رضاشاه برآمد، سلطان زاده به نقد شدیدِ سیاستهای حمایتی شوروی از رضاشاه پرداخته و همین، باعث شد مقامات شوروی او را در فشار و منگنه گذاشته، مجبورش ساختند از حزب کمونیست ایران کنارهگیری کرده و در انترناسیونال کمونیستی نیز جایگاهی به وی داده نشد.
او به فعالیتهای مطبوعاتی روی آورده، سردبیری مجلهٔ بانکداری شوروی را بر عهده گرفت ۷ کتابی که از او بجای مانده محصول این دوره هستند، به چندین زبان خارجی تسلط کامل داشت و او نخستین آسیایی بوده که با تکیه بر متدولوژیک مارکسیستی به مطالعه ایران و جوامع آسیایی پرداخته....
♦️اما بزودی دوران اختناق و تصفیه های استالینیستی فرا رسید و در خلال سالهای 1937و 1938حزب كمونیست ايران تقريباً تمامی رهبران برجسته خود را از دست داد، تنها آنهایی زنده ماندند که پلیس رضاشاه آنها را دستگیر و زندانی ساخته و نگذاشته بود به شوروی فرار کنند!
طنز تلخ را ببین! رضاشاه با زندانی کردن کمونیستهای ایرانی، جان آنها را نجات داده...!
چون به غیر از متفکر برجسته یعنی تقی ارانی که در زندان رضاشاه مُرد، بقیه کمونیستهای زندانی، زنده ماندند و با ورود متفقین به ایران، آزاد شدند، اما آن بخش از رهبران کمونیست ایرانی که در روسیه بودند کشته شدند مانند مرتضی علوی ، آوتیس سلطانزاده، عبدالحسين دهزاد، حسين شرقی، آقابابا يوسف زاده، بهرام آقايف، علی اكبرزاده، حمدالله حسنزاده، ملا بابا هاشم زاده، کامران رضایف، روشن، چنگیز حسنوف، حسن آشوری، ابوالقاسم ذره و اكبر نصيبزاده....
♦️سلطانزاده يكی از برجسته ترین رهبران حزب كمونيست ايران، در نخستين موج تصفيههای استالينی دستگير شد، بطوريكه ديگر از سال 1931 به بعد، اثری از او ديده نمی شود.
او در 1931 با جرائم ساختگی چون «تروتسكيست» يا «جاسوس امپرياليستهای انگليسی، آلمانی و …» تيرباران ميگردد. دايرة المعارف تاريخ شوروی، تاريخ اعدام او را ۱۶ ژوئیه ۱۹۳۸/ ۲۵ تیر ۱۳۱۷ ذکر میکند که به اتهام «جاسوسی برای آلمانِ نازی تیرباران شده...
پس از مرگش، مورخِ استالینیستی بانو ایوانووا، سلطانزده را «خائن، پروکاتوور، دارای بیماری چپ روی» دانست و تاریخنویسیِ حزب توده نیز، میانه خوبی با او ندارد، چون او قربانی دستگاهِ «دایی یوسف» بوده!.
پس از درگذشت استالین، در دوران خروشچف، مانند بسیاری از قربانیان، او نیز تبرئه گردیده و از وی اعادهٔ حیثیت شد.
✅تصویر منحصر بفرد زیر را از منابع روسی پیدا کرده ام که سلطانزاده را در کنار دو دخترش زائرا و کالریا نشان می دهد.
#دانستنی #تاریخ #سیاسی #کمونیست
#اندیشه
@Roshanfkrane
چند دقیقه تاریخ بخونیم
روشنفکران
#روسیه
به محض اینکه لنین مُرد معلوم شد که شخص دوم انقلاب یعنی تروتسکی خودفروخته و خائن بوده در نتیجه، رهبران دیگرِ انقلاب مانند استالین، کامنف، زینوویف و بوخارین، او را از کشور روسیه رانده سپس در مکزیک او را بوسیله مزدوری بنام رامون مرکادر با یخ شکن کشتند
اما ۵سال بعد معلوم شد کامنف، زینوویف و بخارین نیز دشمن خلق بودند. در نتیجه محاکمه و خیلی زود با دستور استالین توسط هنریخ یاگودا(نفر اول وزارت امنیتNKVD) اعدام شدند اندکی بعد معلوم شد خودِ هنریخ یاگودا هم جاسوسِ امپریالیستها بوده! مَردک نه تنها جاسوس بوده بلکه از خانه باغش هم هزاران عکس وفیلم سکسی، لباس زیر زنانه و آلت پلاستیکی پیدا کردند! هنگام مرگ تازه میگفت«به نظر میرسد خدا وجود داشته باشد»میگفت من هزاران بار از دستورات خدا سرپیچی كردم تا به استالین خدمت كنم حالا حكم مرگم را صادر كرده است."وی سرانجام بدستور استالین و بدست معاونش نیكلای یژوف کشته شد
اما مدتی بعد معلوم میشود که خودِ نیكلای یژوف هم، رفیق صادقی نبوده و دشمن خلق و سرسپرده بیگانگان بوده در نتیجه محاکمه و بوسیله معاون خود یعنی لاورنتی بریا کشته میشود اما چیزی نمیگذرد که بعد از مرگ استالین یک مرتبه بر همگان آشکار میشود که خودِ لاورنتی بریا(رئیس وزارت امنیت)نیز به وطن و انقلاب خیانت کرده و
جاسوس انگلستان بوده که بدستور خروشچف دستگیر و در دادگاهی که ریاست آنرا گئورگی ژوکوف برعهده داشت به اعدام محکوم میگردد
اما اندکی بعد گئورگی ژوکوف نیز عنصر نامطلوب تشخیص داده شد و از مشاغل برکنار و به اورال تبعید میگردد اصلا در همین زمان مشخص میشود که خود استالین نیز دشمن خلق و خائن بوده و نه تنها استالین بلکه اکثریت اعضای پولیت بورو نیز خودفروخته بودند. در نتیجه گور استالین را شکافته جسدش را درآورده و از محل مقبره لنين در ميدان سرخ مسكو به كنار ديوار كرملين انتقال دادند اما بعدها مشخص شد که خود خروشچف نیز خودسر، ماجراجو و دشمن بوده و بوسیله برژنف برکنار و تا زمان مرگش در ویلایی در حومهٔ مسکو تحت نظر بود و در زمان مرگش در سپتامبر ۱۹۷۱ تحت تدابیر شدید امنیتی دفن شد حتی به خانوادهاش نیز اجازه شرکت در مراسم داده نشد اما وقتی برژنف مُرد و گورباچف آمد تازه فهمیدند که ای بابا! این کفتار پیر یعنی برژنف بیشترین ضربه ها را به روسیه زده و سالها جلوی پیشرفت روسیه را گرفته بوده
اما وقتی گورباچفِ جوان بقدرت میرسد معلوم شد که اصلا کل حزب کمونیست روسیه خائن و دشمن بوده
و عجیب تر اینکه وقتی اتحاد جماهیر شوروی فرو میریزد معلوم میشود که خود گورباچف نیز خائن و مامورِ امپریالیزم بوده تا باعث فروپاشی اتحادجماهیر شوروی گردد! سرانجام، انقلاب، بعد از خوردن همه فرزندانش، این بار، خودش را و کشور را خورد و روسیه تکه پاره شد دقیقا مثل معده آدم درگذشته، که وقتی هیچ غذایی برای هضم نمی یابد شروع به خوردن خود میکند!
ضد بشر بودن #کمونیست و چپها را فقط تاریخ ثابت کرده است. جریانهایی که از طرف انگلیس برای عقب نگه داشتن جوامع ایجاد میشوند. / پرشین هیستوری
#جالب #تاریخ #سیاسی
@Roshanfkrane
روشنفکران
#روسیه
به محض اینکه لنین مُرد معلوم شد که شخص دوم انقلاب یعنی تروتسکی خودفروخته و خائن بوده در نتیجه، رهبران دیگرِ انقلاب مانند استالین، کامنف، زینوویف و بوخارین، او را از کشور روسیه رانده سپس در مکزیک او را بوسیله مزدوری بنام رامون مرکادر با یخ شکن کشتند
اما ۵سال بعد معلوم شد کامنف، زینوویف و بخارین نیز دشمن خلق بودند. در نتیجه محاکمه و خیلی زود با دستور استالین توسط هنریخ یاگودا(نفر اول وزارت امنیتNKVD) اعدام شدند اندکی بعد معلوم شد خودِ هنریخ یاگودا هم جاسوسِ امپریالیستها بوده! مَردک نه تنها جاسوس بوده بلکه از خانه باغش هم هزاران عکس وفیلم سکسی، لباس زیر زنانه و آلت پلاستیکی پیدا کردند! هنگام مرگ تازه میگفت«به نظر میرسد خدا وجود داشته باشد»میگفت من هزاران بار از دستورات خدا سرپیچی كردم تا به استالین خدمت كنم حالا حكم مرگم را صادر كرده است."وی سرانجام بدستور استالین و بدست معاونش نیكلای یژوف کشته شد
اما مدتی بعد معلوم میشود که خودِ نیكلای یژوف هم، رفیق صادقی نبوده و دشمن خلق و سرسپرده بیگانگان بوده در نتیجه محاکمه و بوسیله معاون خود یعنی لاورنتی بریا کشته میشود اما چیزی نمیگذرد که بعد از مرگ استالین یک مرتبه بر همگان آشکار میشود که خودِ لاورنتی بریا(رئیس وزارت امنیت)نیز به وطن و انقلاب خیانت کرده و
جاسوس انگلستان بوده که بدستور خروشچف دستگیر و در دادگاهی که ریاست آنرا گئورگی ژوکوف برعهده داشت به اعدام محکوم میگردد
اما اندکی بعد گئورگی ژوکوف نیز عنصر نامطلوب تشخیص داده شد و از مشاغل برکنار و به اورال تبعید میگردد اصلا در همین زمان مشخص میشود که خود استالین نیز دشمن خلق و خائن بوده و نه تنها استالین بلکه اکثریت اعضای پولیت بورو نیز خودفروخته بودند. در نتیجه گور استالین را شکافته جسدش را درآورده و از محل مقبره لنين در ميدان سرخ مسكو به كنار ديوار كرملين انتقال دادند اما بعدها مشخص شد که خود خروشچف نیز خودسر، ماجراجو و دشمن بوده و بوسیله برژنف برکنار و تا زمان مرگش در ویلایی در حومهٔ مسکو تحت نظر بود و در زمان مرگش در سپتامبر ۱۹۷۱ تحت تدابیر شدید امنیتی دفن شد حتی به خانوادهاش نیز اجازه شرکت در مراسم داده نشد اما وقتی برژنف مُرد و گورباچف آمد تازه فهمیدند که ای بابا! این کفتار پیر یعنی برژنف بیشترین ضربه ها را به روسیه زده و سالها جلوی پیشرفت روسیه را گرفته بوده
اما وقتی گورباچفِ جوان بقدرت میرسد معلوم شد که اصلا کل حزب کمونیست روسیه خائن و دشمن بوده
و عجیب تر اینکه وقتی اتحاد جماهیر شوروی فرو میریزد معلوم میشود که خود گورباچف نیز خائن و مامورِ امپریالیزم بوده تا باعث فروپاشی اتحادجماهیر شوروی گردد! سرانجام، انقلاب، بعد از خوردن همه فرزندانش، این بار، خودش را و کشور را خورد و روسیه تکه پاره شد دقیقا مثل معده آدم درگذشته، که وقتی هیچ غذایی برای هضم نمی یابد شروع به خوردن خود میکند!
ضد بشر بودن #کمونیست و چپها را فقط تاریخ ثابت کرده است. جریانهایی که از طرف انگلیس برای عقب نگه داشتن جوامع ایجاد میشوند. / پرشین هیستوری
#جالب #تاریخ #سیاسی
@Roshanfkrane
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#داستان_فلاکت_کره_شمالی؛ چگونه کره شمالی تا این حد فقیر شد؟!
#حسين_میرزایی / چراز
روشنفکران
#جالب خلاصه ای ارزشمند از #تاریخ_معاصر
که نشان میدهد که چگونه #کره به دو بخش کره شمالی و کره جنوبی تقسیم شد ...
و
#کره_شمالی چطور در ابتدا یک کشور قدرتمند صنعتی و پیشرفته شد و تا دهه ۱۹۶۰
این وضعیت را حفظ کرد...
و چطور شد که از دهه ۱۹۹۰ میلادی تا به
امروز به چنین وضعیت فلاکت باری رسید...!
و
#کره_جنوبی که در ابتدا یک کشور عقب مانده از نظر صنعتی و وابسته به کشاورزی سنتی بود چطور با اتکا به دمکراسی و حمایت دولت های غربی و آمریکا به آرامی و حساب شده و با برنامهریزی، رشد کرد...
و به وضعیت افتخار آمیز امروز رسید....!
اهل #اندیشه حتما ویدیو را ببینید 👌
#تربیتی #اجتماعی #دانستنی
#سیاسی #دیکتاتوری #کمونیست #اقتصاد
@Roshanfkrane
#حسين_میرزایی / چراز
روشنفکران
#جالب خلاصه ای ارزشمند از #تاریخ_معاصر
که نشان میدهد که چگونه #کره به دو بخش کره شمالی و کره جنوبی تقسیم شد ...
و
#کره_شمالی چطور در ابتدا یک کشور قدرتمند صنعتی و پیشرفته شد و تا دهه ۱۹۶۰
این وضعیت را حفظ کرد...
و چطور شد که از دهه ۱۹۹۰ میلادی تا به
امروز به چنین وضعیت فلاکت باری رسید...!
و
#کره_جنوبی که در ابتدا یک کشور عقب مانده از نظر صنعتی و وابسته به کشاورزی سنتی بود چطور با اتکا به دمکراسی و حمایت دولت های غربی و آمریکا به آرامی و حساب شده و با برنامهریزی، رشد کرد...
و به وضعیت افتخار آمیز امروز رسید....!
اهل #اندیشه حتما ویدیو را ببینید 👌
#تربیتی #اجتماعی #دانستنی
#سیاسی #دیکتاتوری #کمونیست #اقتصاد
@Roshanfkrane
سی و دو سال پیش در چنین روزهایی اتحاد شوروی رسما فروپاشی خود را اعلام کرد.ثمره این فروپاشی ایجاد پانزده کشور مستقل بود.نظام های سیاسی به شیوه های گوناگون فرو می پاشند.شیوه فروپاشی شوروی از درون بود هر چند عامل خارجی به صورت غیر مستقیم اثرگذار بود.دلایل فروپاشی را می توانم فهرست وار برایتان ذکر کنم:
یک)سوق یافتن بخش اعظم بودجه و منابع کشور به سمت تولیدات نظامی و برنامه های فضایی و غفلت از تامین نیازهای ضروری مردم از قبیل غذا ، مسکن و غیره.
دو)صرف بودجه های هنگفت برای ادامه جنگ افغانستان و حفظ پایگاه های نظامی در کشورهای اقماری و کمک های بلاعوض اقتصادی به کشورهای کمونیستی در اروپا و سایر نقاط جهان که در مجموع منجر به ضعف شدید اقتصادی کشور و رشد نارضایتی در بین مردم شد.
سه)سربرآوردن قشر فاسدی از سیاستمداران که جز حفظ مناصب و امتیازات مادی انحصاری شان به چیز دیگری فکر نمی کردند
چهار)فرسودگی ایدئولوژی حکومتی و بی اثر شدن ماشین پروپاگاندا به مرور زمان.
پنج)نفی اقدامات اصلاحی از سوی نظامیان و هسته سخت قدرت.گورباچف و یاران اصلاح طلبش تلاش زیادی کردند که با انجام اصلاحات سیاسی و اقتصادی نظام را از فروپاشی نجات دهند اما سران ارتش و اعضای گارد قدیم حاضر به پذیرش این اصلاحات نشدند و بر روش های سرکوبگرانه پیشین اصرار کردند.
شش)شکاف بین حکومت و مردم به حدی عمیق شد که اعتماد متقابل بین مردم و حکومت کاملا از بین رفت.این وضعیت منجر به حالت انقلابی شد به طوری که نه حاکمان می توانستند مثل سابق حکومت کنند نه مردم میخواستند مثل سابق از حکومت فرمان ببرند
هفت)بی اثر شدن ماشین سرکوب به نحوی که هزینه سرکوب برای حکومت بسیار بیشتر از هزینه تحمل اعتراضات عمومی شده بود.
من نمیتوانم خوشحالی خودم را از فروپاشی کمونیسم بینالملل در سی و دو سال پیش ابراز نکنم.هر چه میگذرد مطمئن تر میشوم که کمونیسم چیزی جز شرارت مطلق نبوده و نیست.
#کمونیست ها حداقل باعث مرگ صد میلیون نفر در قرن بیستم شدند.خطر کمونیسم البته همچنان باقیست.امروزه کمونیستها خود را سوسیالیست یا ترقیخواه یا پراگرسیو یا لیبرال مینامند بس که واژه کمونیست منفور شده .این نئوکمونیستها چه بسا جنایتهای استالین و پل پوت را هم محکوم کنند اما نباید فریبشان را خورد.امروزه کمونیست ها در صحنه های نبرد تازهای مشغول فعالیت هستند و هوادار حقوق اقلیتهای جنسی و قومیتی و نژادی و غیره شدهاند.پس باید حواسمان جمع باشد که در دام آنها نیفتیم.ما ایرانیها یکبار گول کمونیستهای وطنی را خورده ایم و همین یکبار باید بار آخر باشد.
#بیژن_اشتری
#اجتماعی #سیاسی #روسیه
@Roshanfkrane
یک)سوق یافتن بخش اعظم بودجه و منابع کشور به سمت تولیدات نظامی و برنامه های فضایی و غفلت از تامین نیازهای ضروری مردم از قبیل غذا ، مسکن و غیره.
دو)صرف بودجه های هنگفت برای ادامه جنگ افغانستان و حفظ پایگاه های نظامی در کشورهای اقماری و کمک های بلاعوض اقتصادی به کشورهای کمونیستی در اروپا و سایر نقاط جهان که در مجموع منجر به ضعف شدید اقتصادی کشور و رشد نارضایتی در بین مردم شد.
سه)سربرآوردن قشر فاسدی از سیاستمداران که جز حفظ مناصب و امتیازات مادی انحصاری شان به چیز دیگری فکر نمی کردند
چهار)فرسودگی ایدئولوژی حکومتی و بی اثر شدن ماشین پروپاگاندا به مرور زمان.
پنج)نفی اقدامات اصلاحی از سوی نظامیان و هسته سخت قدرت.گورباچف و یاران اصلاح طلبش تلاش زیادی کردند که با انجام اصلاحات سیاسی و اقتصادی نظام را از فروپاشی نجات دهند اما سران ارتش و اعضای گارد قدیم حاضر به پذیرش این اصلاحات نشدند و بر روش های سرکوبگرانه پیشین اصرار کردند.
شش)شکاف بین حکومت و مردم به حدی عمیق شد که اعتماد متقابل بین مردم و حکومت کاملا از بین رفت.این وضعیت منجر به حالت انقلابی شد به طوری که نه حاکمان می توانستند مثل سابق حکومت کنند نه مردم میخواستند مثل سابق از حکومت فرمان ببرند
هفت)بی اثر شدن ماشین سرکوب به نحوی که هزینه سرکوب برای حکومت بسیار بیشتر از هزینه تحمل اعتراضات عمومی شده بود.
من نمیتوانم خوشحالی خودم را از فروپاشی کمونیسم بینالملل در سی و دو سال پیش ابراز نکنم.هر چه میگذرد مطمئن تر میشوم که کمونیسم چیزی جز شرارت مطلق نبوده و نیست.
#کمونیست ها حداقل باعث مرگ صد میلیون نفر در قرن بیستم شدند.خطر کمونیسم البته همچنان باقیست.امروزه کمونیستها خود را سوسیالیست یا ترقیخواه یا پراگرسیو یا لیبرال مینامند بس که واژه کمونیست منفور شده .این نئوکمونیستها چه بسا جنایتهای استالین و پل پوت را هم محکوم کنند اما نباید فریبشان را خورد.امروزه کمونیست ها در صحنه های نبرد تازهای مشغول فعالیت هستند و هوادار حقوق اقلیتهای جنسی و قومیتی و نژادی و غیره شدهاند.پس باید حواسمان جمع باشد که در دام آنها نیفتیم.ما ایرانیها یکبار گول کمونیستهای وطنی را خورده ایم و همین یکبار باید بار آخر باشد.
#بیژن_اشتری
#اجتماعی #سیاسی #روسیه
@Roshanfkrane