❇️ «زمستان»
سلامت را نمیخواهند پاسخ گفت
سرها در گریبان است
کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را
نگه جز پیش پا را دید، نتواند
که ره تاریک و لغزان است
وگر دست محبت سوی کس یازی
به اکراه آورد دست از بغل بیرون
که سرما سخت سوزان است
نفس، کز گرمگاه سینه میآید برون،
ابری شود تاریک
چو دیوار ایستد در پیش چشمانت
نفس کاین است، پس دیگر چه داری چشم؟
ز چشم دوستان دور یا نزدیک
مسیحای جوانمرد من! ای ترسای پیر پیرهن چرکین
هوا بس ناجوانمردانه سرد است ... آی ...
دمت گرم و سرت خوش باد
سلامم را تو پاسخ گوی، در بگشای
منم من، میهمان هر شبت، لولی وش مغموم
منم من، سنگ تیپاخوردهی رنجور
منم، دشنام پست آفرینش،
نغمهی ناجور
نه از رومم، نه از زنگم،
همان بیرنگِ بیرنگم
بیا بگشای در، بگشای، دلتنگم
حریفا! میزبانا! میهمان سال و ماهت پشت در چون موج میلرزد
تگرگی نیست، مرگی نیست
صدایی گر شنیدی،
صحبت سرما و دندان است
من امشب آمدستم وام بگزارم
حسابت را کنار جام بگذارم
چه میگویی که بیگه شد، سحر شد، بامداد آمد!
فریبت میدهد،
بر آسمان این سرخی بعد از سحرگه نیست
حریفا! گوش سرما برده است این،
یادگار سیلی سرد زمستان است
و قندیل سپهر تنگ میدان، مرده یا زنده
به تابوت ستبر ظلمت نه توی مرگ اندود، پنهان است
حریفا! رو چراغ باده را بفروز، شب با روز یکسان است
سلامت را نمیخواهند پاسخ گفت
هوا دلگیر، درها بسته، سرها در گریبان، دستها پنهان
نفسها ابر، دلها خسته و غمگین
درختان اسکلتهای بلور آجین
زمین دلمرده، سقف آسمان کوتاه
غبار آلوده مهر و ماه
زمستان است.
#مهدی_اخوان_ثالث
صبحگاه ۶ دی ماه هنگامه با بانگ اذان صبح گردنی دیگر بر دار رفت .
#حمید_میر_بلوچ_زهی زندانی سیاسی بلوچ اعدام شد .
#خبر
#اعدام
@Roshanfkrane
سلامت را نمیخواهند پاسخ گفت
سرها در گریبان است
کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را
نگه جز پیش پا را دید، نتواند
که ره تاریک و لغزان است
وگر دست محبت سوی کس یازی
به اکراه آورد دست از بغل بیرون
که سرما سخت سوزان است
نفس، کز گرمگاه سینه میآید برون،
ابری شود تاریک
چو دیوار ایستد در پیش چشمانت
نفس کاین است، پس دیگر چه داری چشم؟
ز چشم دوستان دور یا نزدیک
مسیحای جوانمرد من! ای ترسای پیر پیرهن چرکین
هوا بس ناجوانمردانه سرد است ... آی ...
دمت گرم و سرت خوش باد
سلامم را تو پاسخ گوی، در بگشای
منم من، میهمان هر شبت، لولی وش مغموم
منم من، سنگ تیپاخوردهی رنجور
منم، دشنام پست آفرینش،
نغمهی ناجور
نه از رومم، نه از زنگم،
همان بیرنگِ بیرنگم
بیا بگشای در، بگشای، دلتنگم
حریفا! میزبانا! میهمان سال و ماهت پشت در چون موج میلرزد
تگرگی نیست، مرگی نیست
صدایی گر شنیدی،
صحبت سرما و دندان است
من امشب آمدستم وام بگزارم
حسابت را کنار جام بگذارم
چه میگویی که بیگه شد، سحر شد، بامداد آمد!
فریبت میدهد،
بر آسمان این سرخی بعد از سحرگه نیست
حریفا! گوش سرما برده است این،
یادگار سیلی سرد زمستان است
و قندیل سپهر تنگ میدان، مرده یا زنده
به تابوت ستبر ظلمت نه توی مرگ اندود، پنهان است
حریفا! رو چراغ باده را بفروز، شب با روز یکسان است
سلامت را نمیخواهند پاسخ گفت
هوا دلگیر، درها بسته، سرها در گریبان، دستها پنهان
نفسها ابر، دلها خسته و غمگین
درختان اسکلتهای بلور آجین
زمین دلمرده، سقف آسمان کوتاه
غبار آلوده مهر و ماه
زمستان است.
#مهدی_اخوان_ثالث
صبحگاه ۶ دی ماه هنگامه با بانگ اذان صبح گردنی دیگر بر دار رفت .
#حمید_میر_بلوچ_زهی زندانی سیاسی بلوچ اعدام شد .
#خبر
#اعدام
@Roshanfkrane
خندۀ خورشید را هر صبح دانی چیست رمز؟
گوید از عمرت گذشت ای بیخبر شامی دگر
#مهدی_اخوان_ثالث
@Roshanfkrane
گوید از عمرت گذشت ای بیخبر شامی دگر
#مهدی_اخوان_ثالث
@Roshanfkrane
من نمیخواهم که دستی باشم اندر پشت تو
پشت در پشت توام،اینگونه بالا میشود
خانه ات امن و دمت گرم و اجاقت گرمتر
واژه از من ،چشم از تو،شعر غوغا میشود...
#مهدی_اخوان_ثالث
@Roshanfkrane
پشت در پشت توام،اینگونه بالا میشود
خانه ات امن و دمت گرم و اجاقت گرمتر
واژه از من ،چشم از تو،شعر غوغا میشود...
#مهدی_اخوان_ثالث
@Roshanfkrane
هوا بس ناجوانمردانه سرد است ...آی...
دمت گرم و سرت خوش باد
سلامم را تو پاسخ گوی، در بگشای
منم من، میهمان هر شبت، لولی وش مغموم
منم من، سنگ تیپاخورده ی رنجور
منم، دشنام پست آفرینش، نغمه ی ناجور
نه از رومم، نه از زنگم، همان بیرنگ بیرنگم
بیا بگشای در، بگشای، دلتنگم
#مهدی_اخوان_ثالث
امروز 10 اسفند، زادروز مهدی اخوان ثالث، شاعر پرآوازه و موسیقیپژوه کشورمان گرامی باد
روحش شاد و یادش گرامی
@Roshanfkrane
دمت گرم و سرت خوش باد
سلامم را تو پاسخ گوی، در بگشای
منم من، میهمان هر شبت، لولی وش مغموم
منم من، سنگ تیپاخورده ی رنجور
منم، دشنام پست آفرینش، نغمه ی ناجور
نه از رومم، نه از زنگم، همان بیرنگ بیرنگم
بیا بگشای در، بگشای، دلتنگم
#مهدی_اخوان_ثالث
امروز 10 اسفند، زادروز مهدی اخوان ثالث، شاعر پرآوازه و موسیقیپژوه کشورمان گرامی باد
روحش شاد و یادش گرامی
@Roshanfkrane
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
تصنیف باغبان به یاد باغبان تنهای این باغ دکتر #مصدق
روحش شاد یادش ماندگار
شعر #مهدی_اخوان_ثالث
۲۹ اسفند
روز ملی شدن نفت به همت و پیشکار #محمدمصدق
گرامی باد
@Roshanfkrane
روحش شاد یادش ماندگار
شعر #مهدی_اخوان_ثالث
۲۹ اسفند
روز ملی شدن نفت به همت و پیشکار #محمدمصدق
گرامی باد
@Roshanfkrane
🌷🌷
امشب اندوه تو
بیش از همه
شب شد یارم
وای از این حال
پریشان که من
امشب دارم...!!!
#مهدی_اخوان_ثالث
#شعر #عاشقانه
@Roshanfkrane
امشب اندوه تو
بیش از همه
شب شد یارم
وای از این حال
پریشان که من
امشب دارم...!!!
#مهدی_اخوان_ثالث
#شعر #عاشقانه
@Roshanfkrane
ماه ِ شهریور
پُر است از خاطراتِ عشقِ من
من به جان، تا زنده باشم
عاشقِ شهریورم . . . 🌷
#مهدی_اخوان_ثالث
#شهریور_مبارک🍃
#ته_تغاری_تابستان_آمدنت_به_خیر
@Roshanfkrane
پُر است از خاطراتِ عشقِ من
من به جان، تا زنده باشم
عاشقِ شهریورم . . . 🌷
#مهدی_اخوان_ثالث
#شهریور_مبارک🍃
#ته_تغاری_تابستان_آمدنت_به_خیر
@Roshanfkrane
🍂❤️🍂
ز پوچ جہان هیچ اگر دوست دارم
تو را اے ڪہن بوم و بر دوست دارم
تو را اے گرانمایہ، دیرینـہ ایران
تو را اے گرامے گہـر دوست دارم
تو را اے ڪہـن زاد بوم بزرگان
بزرگ آفرین نامور دوست دارم
هنروار اندیشـہ ات رخشد و من
هم اندیشـہ ات، هم هنر دوست دارم
اگر قول افسانہ، یا متن تاریخ
وگر نقد و نقل سیر دوست دارم
اگر خامہ تیشـہ ست و خط نقر در سنگ
بر اوراق ڪوه و ڪمر دوست دارم
#مهدی_اخوان_ثالث
#وطن
@Roshanfkrane
ز پوچ جہان هیچ اگر دوست دارم
تو را اے ڪہن بوم و بر دوست دارم
تو را اے گرانمایہ، دیرینـہ ایران
تو را اے گرامے گہـر دوست دارم
تو را اے ڪہـن زاد بوم بزرگان
بزرگ آفرین نامور دوست دارم
هنروار اندیشـہ ات رخشد و من
هم اندیشـہ ات، هم هنر دوست دارم
اگر قول افسانہ، یا متن تاریخ
وگر نقد و نقل سیر دوست دارم
اگر خامہ تیشـہ ست و خط نقر در سنگ
بر اوراق ڪوه و ڪمر دوست دارم
#مهدی_اخوان_ثالث
#وطن
@Roshanfkrane
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
موزیک ویدیو بسیار زیبا واحساسی
"بارون"
🎤 #رعنا_منصور
به دیدارم بیا هر شب،
در این تنهاییِ تنها و تاریکِ خدامانند
دلم تنگ است
بیا ای روشن، ای روشنتر از لبخند
شبم را روز کن در زیرِ سرپوشِ سیاهیها
دلم تنگ است
بیا بنگر، چه غمگین و غریبانه
در این ایوانِ سرپوشیده، وین تالابِ مالامال
دلی خوش کردهام با این پرستوها و ماهیها
و این نیلوفرِ آبی و این تالابِ مهتابی
بیا ای همگناهِ من درین برزخ
بهشتم نیز و هم دوزخ
به دیدارم بیا، ای همگناه،
ای مهربان با من!
✍#مهدی_اخوان_ثالث
#موسیقی
@Roshanfkrane
"بارون"
🎤 #رعنا_منصور
به دیدارم بیا هر شب،
در این تنهاییِ تنها و تاریکِ خدامانند
دلم تنگ است
بیا ای روشن، ای روشنتر از لبخند
شبم را روز کن در زیرِ سرپوشِ سیاهیها
دلم تنگ است
بیا بنگر، چه غمگین و غریبانه
در این ایوانِ سرپوشیده، وین تالابِ مالامال
دلی خوش کردهام با این پرستوها و ماهیها
و این نیلوفرِ آبی و این تالابِ مهتابی
بیا ای همگناهِ من درین برزخ
بهشتم نیز و هم دوزخ
به دیدارم بیا، ای همگناه،
ای مهربان با من!
✍#مهدی_اخوان_ثالث
#موسیقی
@Roshanfkrane
🌸به تو ای دوست سلام
🌺حالت آيا خوبست ؟
🌸روزگارت آبي ست ؟
🌺همه اينجا خوبند
🌸ني لبك ميخواند
🌺قاصدك ميرقصد
🌸دريا آرام است
🌺باد عاشق شده است
🌸و كسي هست
🌺در اين خاك غريب
🌸كه به يادت جاري ست
🌺به تو ای دوست
🌸سلامی به بلندای وفایت کنم و
🌺به اندازه پیوند افق های امیدم
🌸از ته دل دعایت کنم و
🌺تندرستی تو آغاز کلامم باشد
🌸آمدم تا که سلامی
🌺به تو ای دوست کنم
🌸غم ومحنت همه را از دل تودورکنم
#مهدی_اخوان_ثالث
🌸صبحت بخیر ای مهربان دوست🌸
@Roshanfkrane
🌺حالت آيا خوبست ؟
🌸روزگارت آبي ست ؟
🌺همه اينجا خوبند
🌸ني لبك ميخواند
🌺قاصدك ميرقصد
🌸دريا آرام است
🌺باد عاشق شده است
🌸و كسي هست
🌺در اين خاك غريب
🌸كه به يادت جاري ست
🌺به تو ای دوست
🌸سلامی به بلندای وفایت کنم و
🌺به اندازه پیوند افق های امیدم
🌸از ته دل دعایت کنم و
🌺تندرستی تو آغاز کلامم باشد
🌸آمدم تا که سلامی
🌺به تو ای دوست کنم
🌸غم ومحنت همه را از دل تودورکنم
#مهدی_اخوان_ثالث
🌸صبحت بخیر ای مهربان دوست🌸
@Roshanfkrane
کانال روشنفکران
#سیاوش_کسرایی
( زاده 5اسفند 1305 هشتبهشت اصفهان_ درگذشت 19 بهمن 1374 وین)
#شاعر، #نقاش و از اعضای کانون #نویسندگان ایران و از #فعالان سیاسی #چپگرای تاریخ معاصر ایران بود
#کسرایی دانشآموخته دانشکده #حقوق_و_علوم_سیاسی دانشگاه تهران و از #بنیانگذاران انجمن ادبی #شمع_سوخته بود.
سیاوش کسرایی سُراینده منظومهٔ #آرش_کمانگیر، نخستین منظومه حماسی نیمایی است.
وی یکی از شاگردان #نیما_یوشیج بود که به سبک شعر او وفادار ماند.
از جمله مجموعه شعرهای بهجای مانده از سیاوش کسرائی، میتوان به مجموعه شعر #آوا، #مهره_سرخ، #در_هوای_مرغ_آمین، #هدیه_برای_خاک، #تراشههای_تبر، #خانگی،
#با_دماوند_خاموش و #خون_سیاوش اشاره کرد.
#کسرایی از خردسالی در #تهران به سر میبرد؛ دوره ابتدایی را در مدرسه #ادب، و بعد در مدرسه #نظام و #دارالفنون مشغول به تحصیل شد.
در 1329 از دانشکده #حقوق دانشگاه تهران فارغالتحصیل میشود و برای خدمت سربازی به دانشکده افسری میرود.
در 1331کسرایی در سازمان همکاری بهداشت، وابسته به برنامه اصل چهار ترومن، شروع به کار میکند، و در نشریههای بهداشت همگانی در ناحیه دریای خزر و زندگی و بهداشت نقش دارد. از اواسط دهه 1330 تا اواخر دهه 1350 کسرایی در سازمان های مربوط به #مسکن_عمومی (بانک ساختمانی، وزارت آبادانی و مسکن، وزارت مسکن و شهرسازی) تقریباً بی وقفه مشغول است.
در اوایل تا اواسط دهه 1350 در حالت تعلیق خدمت اداری، کسرایی در بخش تبلیغات گروه صنعتی بهشهر کار میکند. در کنار مشاغل دائمی، در مقاطع مختلف، کسرایی به تدریس #ادبیات در دانشگاههای #تهران و #زاهدان میپردازد.
در دوران دبیرستان، کسرایی به همراه
#محسن_پزشک_پور و #داریوش_فروهردر فعالیت دانش آموزان ملیگرا شرکت دارد.
در 1327 عضو حزب #توده میشود، و از آن وقت تا 40 سال بعد از آن پشتیبانی میکند.
پس از کودتای 1332، مدت کوتاهی #زندانی میشود. در 1347کسرایی از بنیانگذاران #کانون_نویسندگان ایران است، و یکی از دبیران منتخب آن تا سال 1351 خورشیدی.
در سال 1356جزو سخنرانان شبهای شعر #گوته بود. در 1362، همزمان با سرکوبی حزب توده توسط مقامات جمهوری اسلامی، کسرایی ایران را ترک میکند؛ تا 1366 در #کابل،
از 1366 تا 1374 در #مسکو،
و بعد در #وین اقامت دارد.
از 1365تا استعفایش در 1367 کسرایی عضو هیئت سیاسی حزب #توده است، و در 1369 از کمیته مرکزی حزب هم کناره میگیرد.
آخرین مجموع شعر کسرایی، #مهره_سرخ، چاپ 1374، #اعتراضی علنی به سیاست حزب #توده و عواقب آن است.
روابط اجتماعی گسترده، مصاحبت و همیاری از خصوصیات زندگی کسرایی است. در بین چهرههای ادبی، #هوشنگ_ابتهاج، #احمدرضا_احمدی،
#محمود_اعتمادزاده (م.ا. به آذین)،
#ایرج_افشار، #فروغ_فرخزاد، #مرتضی_کیوان، #شاهرخ_مسکوب، #فریدون_مشیری،
#نادر_نادرپور، #نیما_یوشیج،
و #ابراهیم_یونسی از نزدیکان کسرایی هستند.
از اوایل دهه 1340 تا اوایل دهه 1360، تقریباً هر روز، در دفتر و در منزل، کسرایی محیطی باز برای دورهم آیی فراهم میکند.
اخراج از کانون نویسندگان ایران
در سال 1358 خورشیدی، هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران که عبارت بودند از
#باقر_پرهام، #احمد_شاملو، #محسن_یلفانی،
#غلامحسین_ساعدی و #اسماعی_خویی تصمیم به اخراج #سیاوش_کسرایی، #بهآذین،
#هوشنگ_ابتهاج، #فریدون_تنکابنی
و #برومند گرفتند.
این تصمیم نهایتاً به تأیید مجمع عمومی کانون نویسندگان ایران رسید و منجر به اخراج کل اعضاء تودهای، به همراه این پنج تن، از کانون نویسندگان ایران شد.
#سیاوش_کسرایی پس از هجوم نیروهای امنیتی حکومت جمهوری اسلامی ایران به حزب توده ایران در زمستان سال 1361 به همراه خانوادهاش از طریق #زاهدان از ایران خارج شد.
ابتدا در #کابل و سپس در #مسکو و پس از فروپاشی شوروی به #وین مهاجرت کرد.
سیاوش کسرایی پس از خروج از ایران و در طول اقامتش در افغانستان، در رادیو #زحمتکشان که از شهر #کابل پخش میشد، مشغول به فعالیت شد.
#ابوالفضل_محققی از همکاران سابق سیاوش کسرایی در رادیو زحمتکشان، ادعا میکند که در زمان تصدی وی به عنوان «مسئول بخش ادبی رادیو»، هیچگاه شعری از #احمد_شاملو، #مهدی_اخوان_ثالث
یا #فروغ_فرخزاد خوانده و پخش نشد.
سیاوش کسرایی از «نسل چهارم» مهاجران ایرانی به اتحاد جماهیر شوروی بود.
او از سال 1987 تا 1995 در #شوروی زندگی کرد. #سیاوش_کسرایی از زندگی در شوروی رنج میکشید و تجربه درونی و رنج روحی خود را در سروده
#دلم_هوای_آفتاب_میکند وصف کرده است.
وی در سن 69 سالگی پس از عمل جراحی #قلب و ابتلاء به #ذاتالریه در #وین، درگذشت و در «بخش هنرمندان»گورستان شهر وین، اتریش، به خاک سپرده شد.
#ارسالی #تاریخ #اجتماعی
@Roshanfkrane
#سیاوش_کسرایی
( زاده 5اسفند 1305 هشتبهشت اصفهان_ درگذشت 19 بهمن 1374 وین)
#شاعر، #نقاش و از اعضای کانون #نویسندگان ایران و از #فعالان سیاسی #چپگرای تاریخ معاصر ایران بود
#کسرایی دانشآموخته دانشکده #حقوق_و_علوم_سیاسی دانشگاه تهران و از #بنیانگذاران انجمن ادبی #شمع_سوخته بود.
سیاوش کسرایی سُراینده منظومهٔ #آرش_کمانگیر، نخستین منظومه حماسی نیمایی است.
وی یکی از شاگردان #نیما_یوشیج بود که به سبک شعر او وفادار ماند.
از جمله مجموعه شعرهای بهجای مانده از سیاوش کسرائی، میتوان به مجموعه شعر #آوا، #مهره_سرخ، #در_هوای_مرغ_آمین، #هدیه_برای_خاک، #تراشههای_تبر، #خانگی،
#با_دماوند_خاموش و #خون_سیاوش اشاره کرد.
#کسرایی از خردسالی در #تهران به سر میبرد؛ دوره ابتدایی را در مدرسه #ادب، و بعد در مدرسه #نظام و #دارالفنون مشغول به تحصیل شد.
در 1329 از دانشکده #حقوق دانشگاه تهران فارغالتحصیل میشود و برای خدمت سربازی به دانشکده افسری میرود.
در 1331کسرایی در سازمان همکاری بهداشت، وابسته به برنامه اصل چهار ترومن، شروع به کار میکند، و در نشریههای بهداشت همگانی در ناحیه دریای خزر و زندگی و بهداشت نقش دارد. از اواسط دهه 1330 تا اواخر دهه 1350 کسرایی در سازمان های مربوط به #مسکن_عمومی (بانک ساختمانی، وزارت آبادانی و مسکن، وزارت مسکن و شهرسازی) تقریباً بی وقفه مشغول است.
در اوایل تا اواسط دهه 1350 در حالت تعلیق خدمت اداری، کسرایی در بخش تبلیغات گروه صنعتی بهشهر کار میکند. در کنار مشاغل دائمی، در مقاطع مختلف، کسرایی به تدریس #ادبیات در دانشگاههای #تهران و #زاهدان میپردازد.
در دوران دبیرستان، کسرایی به همراه
#محسن_پزشک_پور و #داریوش_فروهردر فعالیت دانش آموزان ملیگرا شرکت دارد.
در 1327 عضو حزب #توده میشود، و از آن وقت تا 40 سال بعد از آن پشتیبانی میکند.
پس از کودتای 1332، مدت کوتاهی #زندانی میشود. در 1347کسرایی از بنیانگذاران #کانون_نویسندگان ایران است، و یکی از دبیران منتخب آن تا سال 1351 خورشیدی.
در سال 1356جزو سخنرانان شبهای شعر #گوته بود. در 1362، همزمان با سرکوبی حزب توده توسط مقامات جمهوری اسلامی، کسرایی ایران را ترک میکند؛ تا 1366 در #کابل،
از 1366 تا 1374 در #مسکو،
و بعد در #وین اقامت دارد.
از 1365تا استعفایش در 1367 کسرایی عضو هیئت سیاسی حزب #توده است، و در 1369 از کمیته مرکزی حزب هم کناره میگیرد.
آخرین مجموع شعر کسرایی، #مهره_سرخ، چاپ 1374، #اعتراضی علنی به سیاست حزب #توده و عواقب آن است.
روابط اجتماعی گسترده، مصاحبت و همیاری از خصوصیات زندگی کسرایی است. در بین چهرههای ادبی، #هوشنگ_ابتهاج، #احمدرضا_احمدی،
#محمود_اعتمادزاده (م.ا. به آذین)،
#ایرج_افشار، #فروغ_فرخزاد، #مرتضی_کیوان، #شاهرخ_مسکوب، #فریدون_مشیری،
#نادر_نادرپور، #نیما_یوشیج،
و #ابراهیم_یونسی از نزدیکان کسرایی هستند.
از اوایل دهه 1340 تا اوایل دهه 1360، تقریباً هر روز، در دفتر و در منزل، کسرایی محیطی باز برای دورهم آیی فراهم میکند.
اخراج از کانون نویسندگان ایران
در سال 1358 خورشیدی، هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران که عبارت بودند از
#باقر_پرهام، #احمد_شاملو، #محسن_یلفانی،
#غلامحسین_ساعدی و #اسماعی_خویی تصمیم به اخراج #سیاوش_کسرایی، #بهآذین،
#هوشنگ_ابتهاج، #فریدون_تنکابنی
و #برومند گرفتند.
این تصمیم نهایتاً به تأیید مجمع عمومی کانون نویسندگان ایران رسید و منجر به اخراج کل اعضاء تودهای، به همراه این پنج تن، از کانون نویسندگان ایران شد.
#سیاوش_کسرایی پس از هجوم نیروهای امنیتی حکومت جمهوری اسلامی ایران به حزب توده ایران در زمستان سال 1361 به همراه خانوادهاش از طریق #زاهدان از ایران خارج شد.
ابتدا در #کابل و سپس در #مسکو و پس از فروپاشی شوروی به #وین مهاجرت کرد.
سیاوش کسرایی پس از خروج از ایران و در طول اقامتش در افغانستان، در رادیو #زحمتکشان که از شهر #کابل پخش میشد، مشغول به فعالیت شد.
#ابوالفضل_محققی از همکاران سابق سیاوش کسرایی در رادیو زحمتکشان، ادعا میکند که در زمان تصدی وی به عنوان «مسئول بخش ادبی رادیو»، هیچگاه شعری از #احمد_شاملو، #مهدی_اخوان_ثالث
یا #فروغ_فرخزاد خوانده و پخش نشد.
سیاوش کسرایی از «نسل چهارم» مهاجران ایرانی به اتحاد جماهیر شوروی بود.
او از سال 1987 تا 1995 در #شوروی زندگی کرد. #سیاوش_کسرایی از زندگی در شوروی رنج میکشید و تجربه درونی و رنج روحی خود را در سروده
#دلم_هوای_آفتاب_میکند وصف کرده است.
وی در سن 69 سالگی پس از عمل جراحی #قلب و ابتلاء به #ذاتالریه در #وین، درگذشت و در «بخش هنرمندان»گورستان شهر وین، اتریش، به خاک سپرده شد.
#ارسالی #تاریخ #اجتماعی
@Roshanfkrane
من اهل دوست داشتنم
تو اهل کجایی ؟
#مهدی_اخوان_ثالث
دهم اسفند زاد روز شاعر اهل دل مهدی اخوان ثالث گرامی باد💐💐
#مناسبت #اخوان_ثالث
@Roshanfkrane
تو اهل کجایی ؟
#مهدی_اخوان_ثالث
دهم اسفند زاد روز شاعر اهل دل مهدی اخوان ثالث گرامی باد💐💐
#مناسبت #اخوان_ثالث
@Roshanfkrane
@Roshanfkrane🌺
مهدی اخوان ثالث
▪️قاصدک
▪️شعر و صدای « #مهدی_اخوان_ثالث»
قاصدک!
هان، چه خبر آوردی؟
از کجا وز که خبر آوردی؟
خوش خبر باشی، امّا، امّا
گرد بام و در من
بیثمر میگردی
انتظار خبری نیست مرا،
نه ز یاری، نه ز دَیّار و دیاری باری
برو آنجا
که بُوَد چشمی و گوشی با کس
برو آنجا که تو را منتظرند.
قاصدک!
در دل من، همه کورَند و کَرَند.
دست بردار از اين
در وطن خويش غريب.
قاصدِ تجربه های همه تلخ،
با دلم می گويد:
که دروغی تو، دروغ
که فريبی تو، فريب.
قاصدک هان، ولی... آخر... ای وای
راستی آیا رفتی با باد؟
با توام، آی!
کجا رفتی؟ آی
راستی آیا جایی خبری هست هنوز؟
مانده خاکستر گرمی، جایی؟
در اجاقی،
_ طمعِ شعله نمیبندم _
خردک شرری هست هنوز؟
قاصدک!
ابرهای همه عالم شب و روز
در دلم میگریند.
#شعر #اخوان_ثالث
@Roshanfkrane
▪️قاصدک
▪️شعر و صدای « #مهدی_اخوان_ثالث»
قاصدک!
هان، چه خبر آوردی؟
از کجا وز که خبر آوردی؟
خوش خبر باشی، امّا، امّا
گرد بام و در من
بیثمر میگردی
انتظار خبری نیست مرا،
نه ز یاری، نه ز دَیّار و دیاری باری
برو آنجا
که بُوَد چشمی و گوشی با کس
برو آنجا که تو را منتظرند.
قاصدک!
در دل من، همه کورَند و کَرَند.
دست بردار از اين
در وطن خويش غريب.
قاصدِ تجربه های همه تلخ،
با دلم می گويد:
که دروغی تو، دروغ
که فريبی تو، فريب.
قاصدک هان، ولی... آخر... ای وای
راستی آیا رفتی با باد؟
با توام، آی!
کجا رفتی؟ آی
راستی آیا جایی خبری هست هنوز؟
مانده خاکستر گرمی، جایی؟
در اجاقی،
_ طمعِ شعله نمیبندم _
خردک شرری هست هنوز؟
قاصدک!
ابرهای همه عالم شب و روز
در دلم میگریند.
#شعر #اخوان_ثالث
@Roshanfkrane
#صمد_بهرنگی دردوم تیرماه ۱۳۱۸ در محله چرنداب در جنوب بافت قدیمی تبریز در خانوادهای تهیدست چشم به جهان گشود.
پدر او عزت و مادرش سارا نام داشتند. صمد دارای دو برادر و سه خواهر بود. پدرش کارگری فصلی بود که اغلب به شغل زهتابی (آنکه شغلش تابیدن زه و تهیه کردن رشته تافته از روده گوسفند و حیوانات دیگر باشد زندگی را میگذراند و خرجش همواره بر دخلش تصرف داشت. بعضی اوقات نیز مشک آب به دوش میگرفت و در ایستگاه «وازان» به روسها و عثمانیها آب میفروخت. بالاخره فشار زندگی وادارش ساخت تا با فوج بیکارانی که راهی قفقاز و باکو بودند عازم قفقاز شود. رفت و دیگر بازنگشت.
صمد بهرنگی پس از تحصیلات ابتدایی و دبیرستان در مهر ۱۳۳۴ به دانشسرای مقدماتی پسران تبریزرفت که در خرداد ۱۳۳۶ از آنجا فارغالتحصیل شد. از مهر همان سال و در حالیکه تنها هجده سال سن داشت آموزگار شد و تا پایان عمر در آذرشهر، ممقان، قاضی جهان، گوگان، و آخی جهان در استان آذربایجان شرقی ایران که آن زمان روستا بودند تدریس کرد. در مهر ۱۳۳۷ برای ادامهٔ تحصیل در رشته زبان و ادبیات انگلیسی به دورهٔ شبانهٔ دانشکده ادبیات فارسی و زبانهای خارجی دانشگاه تبریز رفت و همزمان با آموزگاری، تحصیلش را تا خرداد ۱۳۴۱ و دریافت گواهینامهٔ پایان تحصیلات ادامه داد.
بهرنگی در ۱۳۳۹ اولین داستان منتشر شدهاش به نام عادت را نوشت؛ که با تلخون در ۱۳۴۰، بینام در ۱۳۴۲، و داستانهای دیگر ادامه یافت. او ترجمههایی نیز ازانگلیسی و ترکی استانبولی به فارسی و از فارسی به ترکی آذربایجانی (از جمله ترجمهٔ شعرهایی از #مهدی_اخوان_ثالث، #احمد_شاملو، #فروغ_فرخزاد، و #نیما_یوشیج) انجام داد. تحقیقاتی نیز در جمعآوری فولکلور آذربایجان و نیز درمسائل تربیتی از او منتشر شده است. وی در کتاب کندوکاو در مسائل تربیتی ایران کلمات عربی به عاریت گرفته شده از عربی را بخش بزرگی از اشتراک زبانهای رایج ایرانی از جمله ترکی آذری با فارسی دانسته است؛ و به همین دلیل خواستار عدم حذف آنان و تأکید بیشتر بر این لغات در هنگام آموزش فارسی به کودکان آذربایجانی شده بود.
یادش گرامی باد
#مناسبت
@Roshanfkrane
پدر او عزت و مادرش سارا نام داشتند. صمد دارای دو برادر و سه خواهر بود. پدرش کارگری فصلی بود که اغلب به شغل زهتابی (آنکه شغلش تابیدن زه و تهیه کردن رشته تافته از روده گوسفند و حیوانات دیگر باشد زندگی را میگذراند و خرجش همواره بر دخلش تصرف داشت. بعضی اوقات نیز مشک آب به دوش میگرفت و در ایستگاه «وازان» به روسها و عثمانیها آب میفروخت. بالاخره فشار زندگی وادارش ساخت تا با فوج بیکارانی که راهی قفقاز و باکو بودند عازم قفقاز شود. رفت و دیگر بازنگشت.
صمد بهرنگی پس از تحصیلات ابتدایی و دبیرستان در مهر ۱۳۳۴ به دانشسرای مقدماتی پسران تبریزرفت که در خرداد ۱۳۳۶ از آنجا فارغالتحصیل شد. از مهر همان سال و در حالیکه تنها هجده سال سن داشت آموزگار شد و تا پایان عمر در آذرشهر، ممقان، قاضی جهان، گوگان، و آخی جهان در استان آذربایجان شرقی ایران که آن زمان روستا بودند تدریس کرد. در مهر ۱۳۳۷ برای ادامهٔ تحصیل در رشته زبان و ادبیات انگلیسی به دورهٔ شبانهٔ دانشکده ادبیات فارسی و زبانهای خارجی دانشگاه تبریز رفت و همزمان با آموزگاری، تحصیلش را تا خرداد ۱۳۴۱ و دریافت گواهینامهٔ پایان تحصیلات ادامه داد.
بهرنگی در ۱۳۳۹ اولین داستان منتشر شدهاش به نام عادت را نوشت؛ که با تلخون در ۱۳۴۰، بینام در ۱۳۴۲، و داستانهای دیگر ادامه یافت. او ترجمههایی نیز ازانگلیسی و ترکی استانبولی به فارسی و از فارسی به ترکی آذربایجانی (از جمله ترجمهٔ شعرهایی از #مهدی_اخوان_ثالث، #احمد_شاملو، #فروغ_فرخزاد، و #نیما_یوشیج) انجام داد. تحقیقاتی نیز در جمعآوری فولکلور آذربایجان و نیز درمسائل تربیتی از او منتشر شده است. وی در کتاب کندوکاو در مسائل تربیتی ایران کلمات عربی به عاریت گرفته شده از عربی را بخش بزرگی از اشتراک زبانهای رایج ایرانی از جمله ترکی آذری با فارسی دانسته است؛ و به همین دلیل خواستار عدم حذف آنان و تأکید بیشتر بر این لغات در هنگام آموزش فارسی به کودکان آذربایجانی شده بود.
یادش گرامی باد
#مناسبت
@Roshanfkrane
@Roshanfkrane
شجریان _ قاصدک
قاصدک
روشنفکران
اساتید :
محمدرضا #شجریان
#همایون_شجریان
#پرویز_مشکاتیان
شعر : #مهدی_اخوان_ثالث
اجرا:کنسرت فرانسه
قاصدک در دل من همه کورند و کرند
دست بردار از این در وطن خویش غریب
قاصد تجربه های همه تلخ با دلم می گوید
که دروغی تو دروغ، که فریبی تو فریب
#موسیقی
@Roshanfkrane
روشنفکران
اساتید :
محمدرضا #شجریان
#همایون_شجریان
#پرویز_مشکاتیان
شعر : #مهدی_اخوان_ثالث
اجرا:کنسرت فرانسه
قاصدک در دل من همه کورند و کرند
دست بردار از این در وطن خویش غریب
قاصد تجربه های همه تلخ با دلم می گوید
که دروغی تو دروغ، که فریبی تو فریب
#موسیقی
@Roshanfkrane
هوا بس ناجوانمردانه سرد است ...
آی ...
دمت گرم و سرت خوش باد ...!
سلامم را تو پاسخ گوی ...
در بگشای ...
#زمستان ...
#مهدی_اخوان_ثالث ...
@Roshanfkrane
آی ...
دمت گرم و سرت خوش باد ...!
سلامم را تو پاسخ گوی ...
در بگشای ...
#زمستان ...
#مهدی_اخوان_ثالث ...
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
قاصدک هان چه خبر آوردی؟
از کجا وز که خبر آوردی؟
خوشخبر باشی اما اما
گرد بام و در من
بیثمر میگردی
انتظار خبری نیست مرا
نه ز یاری، نه ز دیّار و دیاری باری
برو آنجا که بود چشمی و گوشی با کس
برو آنجا که تو را منتظرند
قاصدک
در دل من همه کورند و کرند
دست بردار از این در وطن خویش غریب.
#مهدی_اخوان_ثالث
#موزیک_ویدئو #شعر
@Roshanfkrane
از کجا وز که خبر آوردی؟
خوشخبر باشی اما اما
گرد بام و در من
بیثمر میگردی
انتظار خبری نیست مرا
نه ز یاری، نه ز دیّار و دیاری باری
برو آنجا که بود چشمی و گوشی با کس
برو آنجا که تو را منتظرند
قاصدک
در دل من همه کورند و کرند
دست بردار از این در وطن خویش غریب.
#مهدی_اخوان_ثالث
#موزیک_ویدئو #شعر
@Roshanfkrane
به تو ای دوست سلام
حالت آيا خوبست...؟!
روزگارت آبیست...؟!
همه اينجا خوبند
نیلبک میخواند
قاصدک میرقصد
دريا آرام است
باد عاشق شده است!!
و كسی هست
در اين خاکِ غريب
كه به يادت جاری ست
#مهدی_اخوان_ثالث
درود ... صبحتان بخیر 🙋♀🙋🏻♂
روزتون دلنشین و
روزگارتون بر وفق مراد 🙏☺️☘
@Roshanfkrane
حالت آيا خوبست...؟!
روزگارت آبیست...؟!
همه اينجا خوبند
نیلبک میخواند
قاصدک میرقصد
دريا آرام است
باد عاشق شده است!!
و كسی هست
در اين خاکِ غريب
كه به يادت جاری ست
#مهدی_اخوان_ثالث
درود ... صبحتان بخیر 🙋♀🙋🏻♂
روزتون دلنشین و
روزگارتون بر وفق مراد 🙏☺️☘
@Roshanfkrane