روشنفکران
69.8K subscribers
49.4K photos
41.2K videos
2.39K files
6.78K links
به نام حضرت دوست
که
همه عالم از اوست
خوش امدین
مهربانی بلوغ انسانیست
مواردمفیدعلمی وفرهنگی وتاریخی و اقتصادی و هنری وخبری و معرفی کتاب و نجوم و روانشناسی و اموزشی و قصه و رمان و فیلم و ورزشی و ...مدنظر است


روابط عمومی و مدیریت و تبلیغات👇
@Kamranmehrban
Download Telegram
۲۷ شهریور،روز شعر و ادب پارسی و روز بزرگداشت استاد شهریار گرامي باد به همين مناسبت بخشي از زندگينامه استاد شهريار را با هم ميخوانيم.

زندگي نامه استاد شهـريار 

( بخشي ازاين متن در زمان حيات استاد، نگاشته شده است )
اصولاً شرح حال و خاطرات زندگي شهـريار در خلال اشعـارش خوانده مي شود و هـر نوع تـفسير و تعـبـيـري كـه در آن اشعـار بـشود به افسانه زندگي او نزديك است و حقـيـقـتاً حيف است كه آن خاطرات از پـرده رؤيا و افسانه خارج شود.


 گو اينكه اگـر شأن نزول و عـلت پـيـدايش هـر يك از اشعـار شهـريار نوشـته شود در نظر خيلي از مردم ارزش هـر قـطعـه شايد ده برابر بالا برود، ولي با وجود اين  دلالت شعـر را نـبايد محـدود كرد.
شهـريار يك عشق اولي آتـشين دارد كه خود آن را عشق مجاز ناميده. در اين كوره است كه شهـريار گـداخـته و تصـفيه مي شود. غالـب غـزل هـاي سوزناك او، كه به ذائـقـه عـمـوم خوش آيـنـد است، يادگـار اين دوره است. اين عـشـق مـجاز اسـت كـه در قـصـيـده ( زفاف شاعر ) كـه شب عـروسي معـشوقه هـم هـست، با يك قوس صعـودي اوج گـرفـتـه، به عـشق عـرفاني و الهـي تـبديل مي شود. ولي به قـول خودش مـدتي اين عـشق مجاز به حال سكـرات بوده و حسن طبـيـعـت هـم مـدتهـا به هـمان صورت اولي براي او تجـلي كرده و شهـريار هـم با زبان اولي با او صحـبت كرده است. 
بعـد از عـشق اولي، شهـريار با هـمان دل سوخـته و دم آتـشين به تمام مظاهـر طبـيعـت عـشق مي ورزيده و مي توان گـفت كه در اين مراحل مثـل مولانا، كه شمس تـبريزي و صلاح الدين و حسام الدين را مظهـر حسن ازل قـرار داده، با دوستـان با ذوق و هـنرمـنـد خود نـرد عـشق مي بازد. بـيـشتر هـمين دوستان هـستـند كه مخاطب شعـر و انگـيزهًَ احساسات او واقع مي شوند. از دوستان شهـريار مي تـوان مرحوم شهـيار، مرحوم استاد صبا، استاد نـيما، فـيروزكوهـي، تـفـضـلي، سايه، و نگـارنده و چـند نـفر ديگـر را اسم بـرد. 


#زندگینامه_استاد_شهریار
#بخش_اول



https://telegram.me/joinchat/CgoWu0BmtKOav-6iGgb65A
روشنفکران
🕊🌸هشتم دی ماه سالروز تولد

بانوی شعر و ادب پارسی

#فروغ_فرخزاد گرامی باد 🕊🌸


❇️ #زندگینامه_بانو_فروغ_فرخزاد


#فروغ_فرخزاد در پانزدهم دی ماه و يا آن گونه که پوران فرخزاد، خواهرش می گويد در هشتم دی ماه 1313 در تهران به دنيا آمد. در شانزده سالگی با پرويز شاپور، نويسنده، ازدواج کرد که حاصل آن پسری به نام کاميار(تنها فرزندش) که در سال 1331 به دنيا آمد. اين ازدواج در سال 1334 به طلاق انجاميد.

آشنايی فروغ با ابراهيم گلستان، نويسنده و فيلمساز، پای او را به دنيای فيلم و سينما کشانيد و تا پيش از مرگش در بهمن 1345 در "کارگاه فيلم گلستان" به عنوان تدوينگر فيلم مشغول بود. حاصل کار او از دوران "کارگاه فيلم گلستان"، فيلم مستند "خانه سياه است" (1341) بود که از بهترين های سينمای مستند ايران محسوب می شود. اين فيلم از جشنواره فيلم کوتاه اوبرهاوزن به جايزه نخست دست يافت.

فروغ نخستين دفتر شعرش را با عنوان " اسير" در سال 1331 منتشر کرد. پس از آن مجموعه شعرهای "ديوار" و "عصيان" به چاپ رسيد.

در ۱۳۴۲ فروغ در نمايش "شش شخصيت در جستجوی نويسنده" نوشته لوئيجی پير اندلو و به کارگردانی پری صابری بازی کرد و در اواخر همان سال مجموعه "تولدی ديگر" با تيراژ بالای سه هزار نسخه توسط انتشارات مرواريد منتشر شد.
ايمان بياوريم به آغاز فصل سرد، کتاب شعر ديگری از فروغ است که در سال 1343 منتشر شد.

فروغ فرخزاد در روز 24 بهمن 1345 در سانحه رانندگی جان سپرد و در قبرستان ظهيرالدوله دفن شد.

@Roshanfkrane
#زندگینامه 📜

یدالله رؤیایی در سال ۱۷ اردیبهشت ۱۳۱۱ در دامغان به دنیا آمد. آموزش‌های دبستانی و دبیرستانی خود را ابتدا در زادگاهش، و از آن پس در تهران در دانشسرای شبانه‌روزی تربیت معلم به پایان رساند. چندسالی به کار تدریس و سرپرستی امور اوقاف دامغان اشتغال داشت. نوجوانی و جوانی او به تمایلات مارکسیستی و مبارزه در حزب تودهٔ ایران گذشت. در سال ۱۳۳۲ به دنبال کودتای ۲۸ مرداد و فرار از دامغان، چندی به زندگی مخفی گذرانید و سرانجام در اسفند همان سال دستگیر شده و به زندان افتاد. زندان‌های او: زندان باغشاه، زندان زیرطاقی (زیرزمین مخوف پلیس تهران)، زندان موقت، و یک بار دیگر در سال ۱۳۳۶، زندان لشکر ۲ زرهی سلطنت‌آباد.
رویائی پس از خروج از زندان اولین شعرهای خود را در ۲۲ سالگی نوشت و در مجلات آن زمان با نام مستعار «رؤیا» منتشر کرد، و همزمان به تحصیلات خود در رشتهٔ حقوق سیاسی در دانشکدهٔ حقوق دانشگاه تهران تا اخذ درجهٔ دکترای حقوق بین‌الملل عمومی ادامه داد. پس از فراغت از تحصیل، در وزارت دارایی به استخدام درآمد و به عنوان ذی‌حساب و سرپرست امور مالی در ادارات و دیگر مراکز دولتی، از جمله وزارت آب و برق، سازمان تلویزیون ملی ایران و... به کار پرداخت.
او از مؤسسان شرکت انتشاراتی روزن بود. رؤیایی با چند شاعر دیگر، مانیفست «اسپاسمانتالیسم» را منتشر کردند که بعدها به خلق نگرش تازهٔ شعری با عنوان «شعر حجم» منجر شد. رؤیایی هم‌اکنون در پاریس زندگی می‌کند.
از خطوط مهم زندگی ادبی او می‌توان به چند نمونه اشاره کرد:
تأسیس هفته‌نامهٔ ادبی بارو به اتفاق احمد شاملو (ترکیبی از نام‌های مستعار بامداد و رؤیا)، سال ۱۳۴۴
تأسیس شرکت انتشاراتی روزن به اتفاق محمود زند و ابراهیم گلستان، سال ۱۳۴۶
اداره و انتشار دفترهای روزن، فصلنامه‌ای در شعر، نقاشی و قصه با همکاری گروه شاعران شعر حجم، ۱۳۴۶ و ۱۳۴۷
انتشار بیانیهٔ حجم‌گرایی (اسپاسمانتالیسم) به همراه گروهی از شاعران آوانگارد و متمایل به حجم‌گرایی که به خلق نگرش تازهٔ شعری با عنوان «شعر حجم» منجر شد، سال ۱۳۴۸ (مجلهٔ بررسی کتاب، ویژه‌نامهٔ شعر حجم)
تأسیس جایزهٔ ادبی شعر سال به سرمایه‌گذاری تلویزیون ملی ایران و داورانی مرکب از مسعود فرزاد، محسن هشترودی، فریدون رهنما، بیژن جلالی، پژمان بختیاری و یدالله رویائی در سال‌های ۱۳۴۸، ۱۳۴۹ و ۱۳۵۰
تأسیس «مدرسهٔ زبان و ادبیات فارسی» در پاریس، سال ۱۳۵۸
شرکت در فستیوال‌های بین‌المللی شعر، حضور در دیدارهای جهانی شاعران، سفرهای ادبی، کنفرانس‌ها و مصاحبه‌ها همیشه از فعالیت‌های دیگر او در کنار امر نویسندگی بوده‌است. یدالله رویائی سال‌ها در «آنوِرونویل»، ده کوچکی در مزارع نورماندی، به سر می‌برد. او هم‌اکنون در پاریس کار و زندگی می‌کند.

ویژگی‌های شعر: 
رؤیایی نخستین شاعری بود که به طور آگاهانه و پی‌گیر از فرم در شعر سخن گفت و با پشتکار فراوان توانست دومین مجموعهٔ شعرش را تا حد زیادی به زیبایی‌شناسی مورد نظرش برساند و اثری ارائه دهد که به‌کلی با کتاب نخستینش متفاوت باشد.
دریایی‌ها اگرچه مخالفت و موافقت فراوانی در پی داشت، ولی این صف‌بندی‌ها تغییری در این واقعیت نمی‌داد که دریایی‌ها نوشته‌هایی آگاهانه‌است.رؤیایی بعدها تحت تأثیر مکتب غیرمتعهد شعر موج نو مکتب ضدتعهد شعر حجم را بنیان نهاد که در واقع «موج نو به‌سامان‌رسیده» در آن سال‌ها بود.

کتاب‌شناسی: ۱۳۴۰ بر جاده‌های تهی ,انتشارات کیهان 
۱۳۴۴ شعرهای دریایی, انتشارات مروارید 
۱۳۴۷ دلتنگی‌ها ,انتشارات روزن 
۱۳۴۷ از دوستت دارم انتشارات روزن 
۱۳۷۱,۱۳۶۹ لبریخته‌ها ,آساسیون پرسان (پاریس)انتشارات نوید شیراز 
۱۳۷۷,۱۳۷۹,۱۳۸۴هفتاد سنگ قبر, نشر گردون,آژینه,انتشارات داستان‌سرا 
۱۳۸۱ منِ گذشته: امضا, انتشارات کاروان 
۱۳۸۷ در جستجوی آن لغتِ تنها ,انتشارات کاروان

نثر:
۱۳۵۷ هلاک عقل به وقتِ اندیشیدن ,مروارید 
۱۳۵۷ از سکوی سرخ، یا «مسائل شعر» ,مروارید 
۱۳۸۶ عبارت از چیست؟ (از سکوی سرخ ۲) ,آهنگ دیگر 

@Roshanfkrane
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
زندگی و اندیشه‌ی فردریش نیچه فیلسوف بحث‌‌ برانگیز آلمانی

#نیچه #فردریش_نیچه #زندگینامه #فیلسوف #فلسفه

@Roshanfkrane
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سخنان ماندگار محمد علی کلی بوکسور حرفه ای و یکی از برترین شخصیت های ورزشی قرن بیستم و فعال مدنی آمریکایی و گزیده ای از زندگینامه وی.
محمد علی کلی از او به عنوان افسانه ی تکرار نشدنی دنیای بوکس یاد می شود، خارج از میدان ورزش هم کنشگری پرشور در زمینه برابری نژادی و آزادی مذهب بود. در سال ۱۹۹۹ علی را به عنوان ورزشکار قرن معرفی کرد و بی بی سی به او لقب شخصیت ورزشی قرن را داد.

#محمد_علی_کلی
#زندگینامه #سخنان_بزرگان #نقل_قول #نویسنده #گفته #سخنان_آموزنده
#فعال_مدنی
#ورزشکار


@Roshanfkrane
زندگی‌نامه اسکار وایلد
اسکار فینگل اُ. فِلاهرتی ویلز وایلد (۱۶ اکتبر ۱۸۵۴ – ۳۰ نوامبر ۱۹۰۰) که به نام هنری اسکار وایلد شناخته می‌شود شاعر، داستان‌نویس، نمایش‌نامه‌نویس و نویسنده داستان‌های کوتاه ایرلندی بود. اسکار وایلد در ۱۸۵۴ میلادی در شهر دوبلین ایرلند متولد شد. پدرش سِر ویلیام وایلد مردی فرهنگ‌دوست بود و به پیشه چشم‌پزشکی اشتغال داشت. او بعدها به مقام چشم پزشک مخصوص ملکه نیز نائل شد. همچنین ویلیام یکی از عتیقه‌شناسان برجسته ایرلند بود. مادرش جین وایلد با نام مستعار اسپرانزا شاعر سرشناسی و مترجم آثار الکساندر دوما و آلفونس دو لامارتین بود. وی شاعری سرشار از شور ملی بود که در دهه ۱۸۴۰ از آرمان ایرلندی علیه انگلستان حمایت می‌کرد. برادر اسکار «ویلیام وایلد» در ۱۸۵۳ به دنیا آمد و در سال ۱۸۹۹ در لندن درگذشت. اسکار وایلد تحصیلات ابتدایی را در دهکده اینسکیلن واقع در شمال ایرلند دنبال کرد و در کالج‌های ترینیتی و مگدالن آکسفورد به‌تحصیل پرداخت. وی در سال ۱۸۸۴ با کنستانس لوید ازدواج کرد. این دو در سال‌های ۱۸۸۵ و ۱۸۸۶ صاحب دو فرزند پسر شدند. وایلد مجموعه داستان شاهزاده خوشبخت و دیگر قصه‌ها را برای دو پسرش نوشت.
اسکار وایلد به زیبایی ظاهری و خوش‌پوشی بسیار اهمیت می‌داد؛ در حدی که سوراخ دکمه‌های کت و شلوارش را با گل‌های میخک، زنبق و گل داوودی می‌آراست. به این ترتیب، شهرت او در محافل فرهنگی و اشرافی لندن که از اولین شعرهای او (۱۸۸۱) با لذت استقبال کردند، بسیار زیاد شد.
او به سرعت به یکی از نظریه‌پردازان «هنر برای هنر» و رهبر «زیبایی‌شناسان» تبدیل شد. به این ترتیب، او برای برگزاری کنفرانس‌هایی درباره‌ی زیبایی‌شناسی به ایالات متحده دعوت شد.
همچنین اسکار وایلد یک فمینیست بود که در خلال سال‌های ۱۸۸۷ تا ۱۸۸۹ سردبیری مجله‌ی ویمینز ورلد (The Woman's World) را بر عهده گرفت تا از آرمان‌های فمینیسم دفاع کند. با تعریف‌های امروزین، میتوان او را یک فمینیست لیبرال دانست.
او که در ۱۸۹۰ نخستین نسخه از تنها رمان خود، یعنی تصویر دوریان گری را در ماهنامه‌ی لیپینکات (Lippincott) منتشر کرده بود، تحت فشار افکار عمومی بازبینی‌هایی در آن کرد و رمانش را گسترش داد؛ همچنین پیشگفتار معروفی که بر آن نوشت هم حاصل همین بازبینی‌هاست که در ۱۸۹۱ منتشر شده و تبدیل به نسخه‌ی استاندارد این رمان شد. بنا بر این، دو نسخه‌ی متمایز از این رمان وجود دارد.
اسکار وایلد با لرد آلفرد داگلاس (بوزی) رابطه‌ی عاشقانه داشت و زمانی که فهمید پدر لرد داگلاس قصد شکایت از او را دارد، پیشدستی کرد و علیه او دعوی شکایت افترا کرد. اما در این محاکمه شکست خورد و بلافاصله جان داگلاس -دوک نهم کویینزبری- وایلد را به انحراف جنسی پسرش متهم کرده و از او شکایت کرد. دادگاه در ۲۷ مه ۱۸۹۵ اسکار وایلد را به اتهام همجنس‌گرایی به دو سال زندان با بیگاری محکوم کرد. باید توجه داشت که این حکم را دادگاه محافظه‌کار شهر ریدینگ صادر کرده که در سرکوبگری زبانزد است! این حکم در بدنامی و طرد وایلد از جامعه و مرگ زودرس او نقش پررنگی ایفا کرد، چنان که پس از آزادی در ۱۹ مه ۱۸۹۷ به فرانسه و ساحل بِرنُوال در کانال مانش تبعید شد و مجبور به زندگی با نام مستعار سباستین ملموت گردید. در همین دوره نمایشنامه‌ی «تصنیف زندان ریدینگ» را نوشته که روایتی‌ست تکان‌دهنده از آن چه بر او رفت...
با آن‌که همسرش هیچ‌گاه رسماً از او جدا نشد، اما پس از این اتفاقات نام خانوادگی فرزندان خود را از «وایلد» به «هالند» تغییر داد. در ۲۰۱۴ مرلین هالند -تنها نوه‌ی باقی‌مانده از تبار اسکار وایلد- محاکمه‌ی او را در تئاتری بر اساس متن دستنویس مباحثات دادگاه روی صحنه برد.
او که روزی با درآمدِ هنگفتش از نمایش «دوشس پادوآ» در بهترین هتل‌های پاریس اقامت میکرد و همگان به دیدارش می‌رفتند، در ۳۰ نوامبر ۱۹۰۰ -زمانی که تنها ۴۶ سال داشت- فقیر و تنها و بر اثر درمان نشدن به‌موقع عفونت گوش در اثر فقر مالی، دچار مننژیت حاد شد و در این شهر درگذشت. تنها جیمز مک‌نیل ویسلر -تصویرگر تنها رمانش- بر بستر مرگ او حاضر بود؛ اسکار وایلد محتضر به او گفته: «تنها آرزویم این است که حرفم را بفهمند.» و ویسلر پاسخ داده: «آن‌ها خواهند فهمید اسکار! آن‌ها خواهند فهمید…»
در کتاب «حیاط خلوت نویسندگان» آمده:
«دو پزشک پاریسی که به بستر اسکار وایلد، در محل اقامت محقر او، خوانده شده بودند، به هم گفتند: «مثل اینکه باید از دستمزدمان چشم‌پوشی کنیم.»
وایلد شنید و جواب داد: «گمانم سطح مرگم بالاتر از سطح زندگیم باشد!»
و آخرین جمله‌اش هم (قبل از مرگ) این بود: «آیا این کاغذ دیواری دارد می‌رود یا من»
✍🏻 #اسکار_وایلد #زندگی‌نامه

@Roshanfkrane
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#زندگینامه #مولانا جلال‌الدین محمد بلخی : از بلخ تا بی نهایتِ جهان..

#معرفی #جالب #دانستنی #فرهنگ


@Roshanfkrane