نوین‌کتاب
3.51K subscribers
2.03K photos
931 videos
33 files
966 links
🔸️کتاب بشنویم
نوین‌کتاب؛ اولین ناشر تخصصی کتاب صوتی در ایران
#کتاب_بشنوید

ارتباط با ادمین:
@NovinketabAdmin

novinketab.com
۰۲۱-۶۶۱۲۲۴۲۶
Download Telegram
نوین‌کتاب
گفتا ز كه نالیم كه #از_ماست_كه_بر_ماست @NovinketabGooya
هیچ‌وقت دلم نخواسته اینجا از #سیاست و سیاسیون بنویسم. اما آنچه شنبه عصر وسط #پارلمان هرمی شکل ما رخ داد، به نظر بیش از آنکه یک موضوع سیاسی یا دیپلماتیک باشد، یک #فاجعه_ی_فرهنگی است.
از خودم می‌پرسم، چه بلایی سر جامعه‌مان آمده یا آورده‌ایم یا آورده‌اند که حالا نخبگان سیاسی ما که قرار بود #وکیل_ملت باشند،‌ از سر سوزن درکی برخوردار نیستند؟ آبروی خودشان به جهنمَ! اما چرا شأن موکلان خود را رعایت نمی‌کنند؟
کاری به خط و ربط و جریان و #حزب و #جناح آقایان ندارم، چون این کشتیِ سوراخ سوراخ، مال همه‌ی ماست. مال همه‌ی مایی که اشتباه کرده‌ایم و یک‌سری سلفی بگیرِ بی‌جنبه‌ی... را فرستاده‌ایم تا به جای ما تصمیم بگیرند، قانون بنویسند و از همه فاجعه‌تر ناظر عملکرد دولت باشند. آدم‌هایی که برای آنکه «من و #فدریکا همین الان یهویی» را روی موبایل‌های‌شان ثبت کنند، حتی یک لحظه هم به تصویری که از ما به دنیا می‌فرستند، #فکر نکردند.
اگر منصف باشیم، بخش قابل توجهی از این خطای بزرگ را خود ما رقم زده‌ایم که بدون کمترین شناخت و تحقیق، بدون دقت در رفتارها و وعده‌های آقایان، معمولا از سر احساس و مثلا برای رای نیاوردن دیگری یا انتخاب بین بد و بدتر به اینهایی رای داده‌ایم که حالا باید ما به جای آنها سرمان را پایین بیندازیم و گوش‌های‌مان سرخ بشود.
حکایت حال امروز ما، شبیه #عقاب ناصرخسرو است که:
زی تیر نگه كرد و پر خویش بر او دید
گفتا ز كه نالیم كه #از_ماست_كه_بر_ماست
@NovinketabGooya
نوین‌کتاب
من به هر سو می‌دوم گریان... @NovinketabGooya
دوباره #شب شد
آفتاب از سمت دل‌های لرزیده و شکسته و سوخته رفت. حالا حتما هوای غرب #ایران سرد است. اما داغ دل‌ها با سرما هم کمی کم نمی‌شود.


از صبح می‌خواهم بنویسم. اما نمی‌شود. این قلم وامانده روی خیسی اشک‌ها سر می‌خورد. چشمم تار می‌شود وقتی عکس‌ها بدون رودربایستی و پنهان‌کاری همه‌ی #فاجعه را به رخ می‌کشد و تمام وجودم را مثل یک گسل فعال می‌لرزاند.
دیدن غم هموطن، خانه‌خرابی فرزندان ایران، زنان کردی که با زبان شیرینی که حالا طعم تلخی گرفته مویه می‌کنند و مرثیه می‌خوانند، اشک مادری که کودک از نفس افتاده‌اش را بغل گرفته و احتمالا دارد برایش لالایی می‌خواند، پسری که با مادر و مادربزرگ بالای جسم بی‌جان پدر نشسته، بچه‌هایی که هم ترسیده‌اند و هم سرما سیلی محکمی به صورت‌شان نواخته و... همه و همه داغی می‌شود بر دل. دلی که هنوز پس‌لرزه‌هایش بند نیامده است.
نمی‌دانم چرا به یکباره پرت می‌شوم به آن شب‌های زمستانی سال 82. آن موقع که استاد #شجریان سه شب برای بم خواند. آن شب که مردم توی سالن، مدام چشم‌شان خیس می‌شد. آن شبی که برادرِ زنده‌یاد #ایرج_بسطامی با پیراهن مشکی، وسطِ جمعیت زار می‌زد و هق هقِ خفته در گلویش بیدار شده بود.
آن شب که استاد می‌خواند:
خانه‌ام آتش گرفته ست، آتشی جانسوز
هر طرف می‌سوزد این آتش،
پرده‌ها و فرش‌ها را، تارشان با پود.
من به هر سو می‌دوم گریان،
در لهیب آتش پر دود؛
وز میان خنده‌هایم، تلخ،
و خروش گریه‌‌ام، ناشاد،
از درون خسته‌ی سوزان،
می‌کنم فریاد! ای فریاد!

🏴پی‌نوشت: دلم نیامد شما را شریک در تماشای غم و جاری شدن اشک کنم. عکس‌ها را برای خود نگاه داشتم. اما می‌دانم داغ غرب ایران آنقدر سنگین هست که با شنیدن و خواندن هم می‌شود ناله کرد و گریست.

@NovinketabGooya
نوین‌کتاب
پیشنهادی برای #کودکان_زلزله_زده @NovinketabGooya
1- معمولا یک‌هفته بعداز هر #زلزله ، بازماندگان در چادر اسکان موقت می‌یابند که ممکن است چندماه طول بکشد. وضعیت این‌طوری است: مدارس تخریب شده، کودکانی یتیم یا زخمی شده‌اند، خانواده‌ها داغ‌دارند، و... در این میان، #بچه_ها نه تفریحی دارند، نه درک روشنی از واقعیت و امکانات، با بهانه‌گیری و آزار، خانواده‌های داغ‌دار و آسیب‌دیده را کلافه‌تر از پیش می‌کنند. از طرفی، آسیب‌های روحی این ایام بعداز زلزله، در کنار خود #فاجعه ، بر کسی پوشیده نیست.

2- بعداز زلزله‌ی #بم، #انجمن_نویسندگان_کودک_و_نوجوان با جمع‌آوری کمک‌های نقدی اعضا و #مردم ، با هم‌کاری فروش‌گاه‌هایی مثل کانون پرورش فکری، به قدر یک وانت اسباب‌بازی، سرگرمی، دفتر نقاشی و مداد و ... خرید. چندروز بعد از زلزله، یازده‌ عضو انجمن این هدایا راهی بم شدیم. وارد شهر ارواح شده بودیم، آواربرداری ادامه داشت، و چادرهای موقت برپا شده بود، افرادی هم در ساختمان‌های نیمه‌خراب زندگی می‌کردند. تا غروب، وسایل سرگرمی را بین چادرهایی که در آن بچه می‌دیدیدم، توزیع کردیم. نتیجه؟ باورکردنی نبود. بزرگ و کوچک، خودشان را سرگرم #بازی کرده بودند.

3- مایه‌ی تاسف است که هربار، باید توضیح داد که بعداز زلزله‌های بزرگ، علاوه بر سلامت جسم (پتو، لباس، غذا و..)، #سلامت_روان کودکان در اولویت است؛ چراکه آسیب‌پذیرتر هستند، اثر مستقیم بر روان زخمی خانواده‌های بازمانده می‌گذارند، و.... درنظر بگیرید که اسکان در چادر، ممکن است ماه‌ها طول بکشد.

4- بعضی ارگان‌ها، گروه‌ها و مردم، بودجه‌ی نقدی ندارند، اما مثلا #کانون_پرورش_فکری_کودکان_و_نوجوانان امکان اهدای #اسباب_بازی دارد، انجمن فرهنگی ناشران کتاب کودک امکان جمع‌آوری و اهدای کتاب را دارد، و....

5- به کانون پرورش فکری پیشنهاد می‌کنم طرح قدیمی را دوباره اجراکند؛ به انجمن فرهنگی ناشران کتاب کودک و نوجوان نیز همین پیشنهاد را دارم. حرکت‌های فردی، مخل کار امدادگران است. کار کردن در قالب انجمن‌های مردم‌نهاد، با هم‌راهی جاهایی مثل کانون پرورش فکری، #هلال_احمر و گروه‌ها و تشکل‌های «محلی»، دردسری برای امدادگران ایجاد نمی‌کند، و مایه‌ی خیر است. انجمن‌های فرهنگی و تخصصی مرتبط با کودکان، برای جمع‌آوری و ارسال هماهنگ این‌گونه کمک‌ها، با کمک اهالی #رسانه در اطلاع‌رسانی، پیش‌قدم شوند.

#حسین_نوروزی
روزنامه‌نگار حوزه کودک
منبع: باشگاه روزنامه‌نگاران ايران
عکس: تسنیم

@NovinketabGooya