زیر سقف آسمان
10.2K subscribers
2.7K photos
587 videos
414 files
3.05K links
زیر سقف آسمان مقام یک جست‌وجوگر است.
آرشیو تأملات و پژوهش های دکتر حسن محدثی
جامعه شناس و استاد دانشگاه

تماس:
@Ziresagfeasman2017
Download Telegram
♦️آثار موسیقایی /۵

آستان جانان/ محمد رضا شجریان و پرویز مشکاتیان/ شعر: حافظ
بازنشر: ۸ تیر ۱۴۰۲



راهی بزن که آهی بر ساز آن توان زد
شعری بخوان که با آن رطل گران توان زد

بر آستان جانان گر سر توان نهادن
گلبانگ سربلندی بر آسمان توان زد

قد خمیده‌ی ما سهلت نماید اما
بر چشم دشمنان تیر از این کمان توان زد

درویش را نباشد برگ سرای سلطان
ماییم و کهنه دلقی کآتش در آن توان زد

گر دولت وصالت خواهد دری گشودن
سرها بدین تخیل بر آستان توان زد

عشق و شباب و رندی مجموعه مراد است
چون جمع شد معانی گوی بیان توان زد

شد رهزن سلامت زلف تو وین عجب نیست
گر راه زن تو باشی صد کاروان توان زد

https://www.aparat.com/v/Rb13K


#امید
#مهاجرت
#خودکشی
#جنبش_اجتماعی


@NewHasanMohaddesi
سرنا دعایی (دعائی) - سیا چوم
@ey_elahe_naz
♦️آثار موسیقایی / ۶

🎤 سیاه چوم / سورنا دعائی
بازنشر:‌ ۱۰ مرداد ۱۴۰۲

https://www.aparat.com/v/aMqZC

🔸سپاس از دکتر عباسی‌ی عزیز! دکتر عباسی خبر از خودکشی‌ی یکی از هم‌کاران‌مان در بناب داد. من از این بابت بسیار غمگین‌ام. اما مایل نیستم خبر خودکشی منتشر کنم. برعکس، به جای خبر خودکشی موسیقی منتشر می‌کنم. مردم ما غمگین اند و ما نباید بیش‌تر از این غمگین‌شان کنیم،


#امید
#مهاجرت
#خودکشی
#جنبش_اجتماعی


@NewHasanMohaddesi
چرا باید از (تقریباً) همه‌چیز قطع امید کرد؟🔻

🔸 حکومت‌های منتخب می‌توانند خودکامه شوند، دموکراسی‌ها می‌توانند فاسد شوند، و ارتش‌های متجاوز معمولاً رفتار خیلی بدی دارند. ما در برابر آنچه نیچه «واقعیتِ سفت و سخت» می‌خوانَد، نه به امید بلکه به «شجاعت در مقابل واقعیت» نیاز داریم.

🔸 وقتی دموکراسی به بی‌راهه می‌رود، اتفاقی که همیشه رخ خواهد داد، راه‌حل را نباید در عقیده‌ای آرمان‌خواهانه به شجاعتِ امید جست، عقیده‌ای که در نهایت جزم‌اندیشانه یا کلبی‌مسلکانه، یا هر دو، به‌نظر خواهد رسید. به‌نظرم، راه‌حل عبارت است از واقع‌گراییِ شکاکانه و عمیقاً مبتنی بر آگاهی از تاریخ. چنین واقع‌گرایی‌ای نه تنها به عقل و خرد و نیاز به مذاکره و اقناع تعهدی پایدار دارد بلکه از محدودیت‌های عقل در برابر خشونت و خصومت نیز به‌خوبی آگاه است. همان‌طور که توسیدید مدت‌ها قبل از «همایش ملی حزب دموکرات» در سال ۲۰۰۴ فهمیده بود، ارائه‌ی سخنرانی‌های زیبا در حوزه‌ی سیاست دشوار نیست اما سخنرانی‌ها به‌ندرت به تغییر عقیده‌ی مردم یا بهبود محسوسِ شرایط اجتماعی می‌انجامند.

🔸 اندیشیدنِ عاری از امید ممکن است مأیوس‌کننده به نظر برسد، اما لزومی ندارد که این‌طور باشد. به‌نظرم چنین کاری آغوش گشودن به روی نوعی واقع‌گراییِ مثبت، و حتی شادی‌آفرین، است. اپیکتِتوس، برده‌ای که معلم فلسفه شده بود، بدون امید زندگی می‌کرد. نیچه به همین دلیل او را می‌ستود و می‌گفت، «آری، او می‌تواند لبخند بزند.» ما هم می‌توانیم.

@NashrAasoo 💭

#امید
#رویا

@NewHasanMohaddesi
♦️اراده‌ی معطوف به رویا: انسان بدون رویا و امید، انسان مرده است

حسن محدثی‌ی گیلوایی

۲۳ مرداد ۱۴۰۲

انسان بدون امید و بدون رویا و بدون تخیل انسان مرده است. رویا ستاره‌‌ای است در شبی ظلمانی. نوری که به تو می‌گوید گام بردار و ادامه بده. رویا به ما امید می‌بخشد. هر کسی جهانی دارد و در جهانی زیست می‌کند؛ جهان کوچک یک‌نفره. اگر رویا نداشته باشد، آسمان جهان او سراسر ظلمانی است و اگر امید نداشته باشد، متوقف می‌شود. رویا و امید هم‌چون اکسیژن حیاتی و ضروری اند.

اگر رویا نبود، برده‌ها هرگز زنجیره‌ برده‌گی را نمی‌گسیختند. اگر انسان آرمان‌شهر نمی‌آفرید، تاریخ تکرار زشت گذشته بود. رویا ستاره‌ای است فروزان در شب ظلمانی‌ی زنده‌گی‌ی ما. اگر بنشینی و در زیبایی این رویا خیره شوی و زیر پایت را نگاه نکنی و محتاطانه اما مصمم گام برنداری، زنده‌گی باخته‌ای. اگر چشم به ستاره گام برداری و جلوی پایت را نگاه نکنی، نفله خواهی شد و فریب خیالات فردی و جمعی را خواهی خورد. رویا بپرور اما جلوی پایت را نگاه کن!

رویا ستاره‌‌ای در شب‌های ظلمانی‌ی زنده‌گی‌ی ما است. امید گرمایی در قلب ما است. ارزش‌ها چراغی روشن بر بام خانه‌ی زنده‌گی اند. هنجارها سقف اند، چشم‌انداز (ویژن) افق برابر ما است. اما واقعیت، آن چیزی است که در برابر گام‌های ما است.

آنان که رویا و امید را نفی می‌کنند، انسان را نمی‌شناسند. ما به چراغ (رویا) و قطب‌نما (ویژن) و کفش (ابزاری برای غلبه بر واقعیت سفت و سخت راه) و قلب (امید) نیاز داریم. در ذهن‌مان رویا بپروریم و قلب‌مان را گرم کنیم، دانش بیاندوزیم، و محتاط (با عقلانیت) اما مصمم (اراده) گام برداریم.

اگر تخیل و رویاهایم نبودند، جهان من کویری زرد و تهی بود. تخیل بزرگ‌ترین ثروت من بود. رویاهایم اگر نبودند آسمان زنده‌گی‌ام چه‌قدر خالی و تیره بود. امیدهایم اگر نبودند، یخ می‌بستم و قلب‌ام پژمرده و فسرده می‌شد.

من رویایی دارم.”

https://t.me/NashrAasoo/7363
#رویا
#امید
#ارزش
#هنجار
#چشم‌انداز

@NewHasanMohaddesi
♦️آثار موسیقایی /۷


أنا قلبـي اليــك ميـــال / نادین
۲۷ مرداد ۱۴۰۲


متن اصلی

أنا قلبـي ليــك ميـــال
أنا قلبـي ليــك ميـــال ومافيش غيــرك عالبــال
انت وبس اللـي حبيبـي مهما يقولــوا العــزال
 
وبحبـك قـــد عينيّــا حتى اكثــــر منها شويّا
واسألها انت .. وحلفهـا على طــول حتقلك هــيّ
انت وبس اللـي حبيبـي...
 
والدنيــا انت بهجتهـــا والبهجة انت فرحتهــا
والفرحــة انت ياحبيبي حلاوتهــا وابتسامتهــا
 
ومليت الدنيــــــا عليّ ود.. وحــب.. وحنيــة
خليتني أحب الدنيــــا طول أيامــي ولياليــّا
 

ترجمه

من دلم هوای تو را می‌کند
من دلم هوای تو را می‌کند و جز تو کسی توی ذهن‌ام نیست
تو، و فقط تو، محبوب من هستی، هرچه هم که حسودها بگویند.
 
تو را به اندازه‌ی چشمان‌ام دوست دارم، حتی کمی هم بیش‌تر و خودت از آن‌ها بپرس و بگو قسم بخورند و همین را درجا به تو می‌گویند. تو، و فقط تو، محبوب من هستی...
 
و تو شادی دنیا هستی و خوشیِ شادی و عزیزم تو شادی، شیرینی و لبخندش هستی. تو دنیا را برای من از عاطفه و محبت و لطافت پر کردی و کاری کردی که دنیا رو هر روز و هر شب عمرم دوست داشته باشم.

https://www.youtube.com/watch?v=7f3aQlj5pOQ

#امید
#مهاجرت
#خودکشی
#جنبش_اجتماعی


@NewHasanMohaddesi
♦️آثار موسیقایی / ۹

قارئه‌الفنجان / عبدالحلیم حافظ / شعر: نزار قبانی / ترجمه‌ی شعر: رضا طاهری
۱۰ آذر ۱۴۰۲


جَلَسَت / نشست

جَلَسَت والخوفُ بعینیها / نشست و ترس در چشمانش بود

تتأمَّلُ فنجانی المقلوب / فنجان واژگونم را می نگریست

قالت: یا ولدی.. لا تَحزَن / گفت: اندوهگین مباش پسرم

فالحُبُّ عَلیکَ هوَ المکتوب / عشق سرنوشت توست

الحُبُّ عَلیکَ هوَ المکتوب / عشق سرنوشت توست

یا ولدی، قد ماتَ شهیداً / من ماتَ على دینِ المحبوب

پسرم هر که در راه عشق بمیرد شهید است

یا ولدی، یا ولدی / پسرم پسرم

بصرت،بصَّرتُ.. ونجَّمت کثیراً / بسیار دیده ام و گردش ستارگان بسیارخوانده ام

لکنّی.. لم أقرأ أبداً فنجاناً یشبهُ فنجانک / اما هرگز نخوانده ام هیچ فنجانی شبیه فنجان تو

بصرت،بصَّرتُ.. ونجَّمت کثیراً / بسیار دیده‎ام و گردش ستارگان بسیار خوانده‎ ام

لکنّی.. لم أعرف أبداً أحزاناً تشبهُ أحزانک / اما هرگز نخوانده ام اندوهی شبیه اندوه تو

مقدورک ان تمضى أبدا فى بحر الحب بغیر قلوع / سرنوشت تو، بی بادبان در دریای عشق راندن است

وتکون حیاتک طول العمر، کتاب دموع / و سراسر زندگی‌ات کتابی است از اشک

مقدورک أن تبقى مسجونا بین الماء وبین النار / سرنوشت تو زندانی شدن میان آب و آتش است

فبرغم جمیع حرائیقه / با وجود همه ی سوختن ها

فبرغم جمیع سوابقه / با وجود همه‌ی سرگذشت ها

وبرغم الحزن الساکن فینا لیل نهار / و با وجود اندوه ساکن در شب و روز

وبرغم الریح وبرغم الجو الماطر والاعصار / و با وجود باد و هوای بارانی، طوفان ها

الحب سیبقى یاولدی

أحلى الاقداریاولدی / پسرم عشق زیباترین سرنوشت ها باقی خواهد ماند

بحیاتک یاولدى امراة / در زندگی ات زنی است

عیناها سبحان المعبود / چشمانش شکوهمند

فمها مرسوم کالعنقود / لبان اش نقاشی شده چون خوشه انگور

ضحکتها أنغام وورود / و خنده اش موسیقی و گل ها

والشعر الغجرى المجنون یاسافر فى کل الدنیا / و موی کولی و آشفته اش به همه ی دنیا سفر می‌کند

قد تغدو أمرأة یاولدى یهواها القلب هی الدنیا / پسرم زنی که تو می خواهی اش دنیا دوست اش دارد

لکن سماءک ممطرة / اما آسمان تو بارانی است

وطریقک مسدود مسدود / و راه تو بسته‌ است و بسته‌ است

فحبیبةُ قلبکَ.. یا ولدی نائمةٌ فی قصرٍ مرصود / پسرم! معشوقه‌ات در خواب است در کاخی از نگاهبانان

من یدخُلُ حُجرتها من یطلبُ یَدَها... / هرکه بخواهد وارد خانه اش شود یا خواستگاریش کند

من یَدنو من سورِ حدیقتها / هر که نزدیک پرچین باغش شود

من حاولَ فکَّ ضفائرها... / هر که بخواهد گره گیسوانش را بگشاید

یا ولدی.. مفقودٌ.. مفقود / پسرم ، ناپدید می‌شود و ناپدید می‌شود و ناپدید

ستفتش عنها یاولدی فى کل مکان / پسرم به زودی در همه جا به جست‌وجوی او خواهی رفت

وستسأل عمها موج البحر وستسأل فیروز الشطأن / از موج دریا و مرواریدهای فیروزه ای کرانه‌ سراغش را می‌ گیری

وتجوب بحارا وبحارا وتفیض دموعک أنهارا / و در می‌ نوردی و می پیمایی دریاها و دریاها را و اشک هات رودخانه می شود

وسیکبر حزنک حتى یصبح أشجارا / وغم ات که فزونی می‌یابد درختان سر برمی‌کشند

وسترجع یوما یاولدی مهزوما مکسور الوجدان / روزی شکست خورده و دلشکسته باز می گردی پسرم

وستعرف بعد رحیل العمر / و پی می بری بعد از گذشت زندگی

بأنک کنت تطارد خیط دخان / در پی رشته‏ ای از دود بوده ‌ای

فحبیبة قلبک یاولدی لیس لها أرض أو وطن أو عنوان / پسرم معشوقه ات نه جغرافیایی دارد نه سرزمینی نه نشانی

ما أصعب أن تهوى أمرأة یاولدی لیس لها عنوان / و چه دشوار است عشق تو به زنی که او را نام و نشانی نیست


https://www.aparat.com/v/Bkl8b

#امید
#مهاجرت
#خودکشی
#جنبش_اجتماعی


@NewHasanMohaddesi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
♦️فاجعه‌ی پس از جنبش اجتماعی و یأس سیاه

سخن‌رانی در هم‌آیش «استیصال یا انتظار؟ پنجمین کنفرانس سالیانه‌ی سرمایه‌ی انسانی» / پنج‌شنبه ۹ شهریور ۱۴۰۲/ ساعت ۴ تا ۶ بعد از ظهر
(تالار خواجه نصیر مرکز همایش‌های صدا و سیما)

🎤حسن محدثی‌ی گیلوایی
بازنشر: ۱۱ دی ۱۴۰۲



وعده داده بودم محتوای این سخن‌رانی را تقدیم مخاطبان محترم بکنم و اینک به لطف دوستان توفیق این کار را یافتم. از دوستان و سروران عزیز در مؤسسه‌ی روما (برگزار کننده‌ی کنفرانس) بابت در اختیار گذاشتن ویدئوی این سخن‌رانی و اجازه‌ی انتشار آن بسیار سپاس‌گزار ام!


برای دیدن و شنیدن سایر سخن‌رانی‌های این کنفرانس، می‌توانید به لینک زیر مراجعه نمایید:
👇

http://www.youtube.com/channel/UCOa8_lodETkV42NzD0UASEw





#یأس
#امید
#فاجعه
#یأس_سیاه
#خیزش_اجتماعی
#جنبش_اجتماعی
#زمینه‌ی_مولد_استیصال_و_یأس_سیاه


@NewHasanMohaddesi
Forwarded from زیر سقف آسمان
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
♦️فاجعه‌ی پس از جنبش اجتماعی و یأس سیاه

سخن‌رانی در هم‌آیش «استیصال یا انتظار؟ پنجمین کنفرانس سالیانه‌ی سرمایه‌ی انسانی» / پنج‌شنبه ۹ شهریور ۱۴۰۲/ ساعت ۴ تا ۶ بعد از ظهر
(تالار خواجه نصیر مرکز همایش‌های صدا و سیما)

🎤حسن محدثی‌ی گیلوایی
بازنشر: ۱۱ دی ۱۴۰۲



وعده داده بودم محتوای این سخن‌رانی را تقدیم مخاطبان محترم بکنم و اینک به لطف دوستان توفیق این کار را یافتم. از دوستان و سروران عزیز در مؤسسه‌ی روما (برگزار کننده‌ی کنفرانس) بابت در اختیار گذاشتن ویدئوی این سخن‌رانی و اجازه‌ی انتشار آن بسیار سپاس‌گزار ام!


برای دیدن و شنیدن سایر سخن‌رانی‌های این کنفرانس، می‌توانید به لینک زیر مراجعه نمایید:
👇

http://www.youtube.com/channel/UCOa8_lodETkV42NzD0UASEw





#یأس
#امید
#فاجعه
#یأس_سیاه
#خیزش_اجتماعی
#جنبش_اجتماعی
#زمینه‌ی_مولد_استیصال_و_یأس_سیاه


@NewHasanMohaddesi