نقدآگین
10.6K subscribers
2.73K photos
1.9K videos
67 files
4.97K links
«حقیقت، خواستار نقد است؛ نه مدح»
— بررسی پدیدارهای فرهنگی با رویکردی انتقادی

🔗 نقدآگين در پلتفرم‌ها:
t.me/Naqdagin/6435
⚡️⚡️توضیح ضروری:
t.me/Naqdagin/6155
Download Telegram
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
📘«زبانِ الله» با این ننگ چه کار خواهد کرد؟

✍🏻
#علیرضاموثق

1️⃣ وفق سخن سید علی خامنه‌ای، مشارکت حدود ۴۰ درصد (بنا به آمار «بطور جد نامعتبرِ» حکومتی که حتی در انتخاب هیئت رئیسه مجلس انقلابی و خودی‌شان نیز آمارسازی کرده‌بودند و مشاهده‌های میدانی از خلوت‌بودن بی‌نظیر شعب اخذ رأی شهرها) در انتصابات و بیعتِ اخیر، ننگِ «حکومت اسلامی-آخوندی-داعشی» و نظام خرافات‌بنیان و استبدادی ولایت مطلقهٔ فقیه است که تازه برخلاف دموکراسی‌های سکولار، از خدا و اسلام و امام زمان و واجب شرعی و ملی‌گرایی مایه گذاشت و اصلاح‌طلبان حکومتی را نیز مامور کرد تا با توسل به «النصر بالرعب» و ترساندن از رقیب، به‌دنبال فریب و افرایش آمار مشارکت بیافتند (بنا به صریح سخن عباس عبدی)، اما در نهایت با یک «نه» بزرگ مواجه شد.

🍂 میزان آرای باطله و یا تحریم مردم در کلان‌شهرها نیز پیام روشن دیگری بود برای نائب امام و نیز خود امام زمان که وفق ادعای سید علی خامنه‌ای، ناخدای کشتیِ این حکومت است.

🍂 پیش از این، به‌دفعات گفته‌ام که دورانِ «بزن در رو» تمام شده‌است. آخوندِ زبل‌خان، نمی‌تواند روشنفکران و سبک زندگیِ بخش مدرن جامعه را تحقیر و حقوقشان را سلب کند، و به دختر مردم به خاطر اعتراض مدنی و بدون خشونت به قانون فاشیستیِ حجاب اجباری، حبس و جریمه بدهد و سپس، توأمان در هنگام و هنگامهٔ انتخابات، رأی و مشارکت آنها را برای مشروعیت بخشیدن به حکومت اسلامی و بیت‌العنکبوتِ استبداد دینی-آخوندی، مطالبه کند.

🔻آمارها به وضوح نشان می‌دهند که اکثریت مردم ایران:
اولاً) به‌طور کلی از دین داعشی و داعش‌پرورِ اسلام عبور کرده‌اند، و یا به جدایی نهاد دین از دولت باور دارند؛
ثانیاً) آخوندهای مفت‌خور، بی‌سواد، بی‌کار، بی‌هنر و خرافاتی را از معضلات فرهنگی و سیاسی و اجتماعی کشور می‌دانند؛
🔺لذا نمی‌توان علل تحریم انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۳ را صرفاً به مشکلات اقتصادی و معیشتی تقلیل داد. هرچند که استبداد دینی و تفکر و احکام داعشی‌اش، از جمله عوامل مهم در تولید و بسط فقر است.

2️⃣ اصلاح‌طلبان حکومتی، همان‌طور که به‌دفعات اشاره کرده‌ام، یا احمق‌اند، یا دروغگو، و یا هر دو؛ زیرا دموکراسی، مراعات حقوق بشر و نیز وعدهٔ «ایران برای همهٔ ایرانیان» و «یک زندگی معمولی»، با ساختار این حکومت قرون وسطایی و استبدادی و غیرعادی و غرب‌ستیز، اساساً تضاد غیرقابل رفع دارد.

چرا یک فردِ بهایی و یا مسیحی و یا لامذهب، به‌شرط واجد صلاحیت علمی و اخلاقی و مدیریتی بودن، نباید بتواند رئیس جمهور شود؟ چرا حق حکومت، ارث پدریِ آخوندها و شیعیان غالی و خرافی و دوازده امامی باید باشد؟

خاتمی و روحانی به کدام یک از وعده هایِ مورد مطالبهٔ بخش مدرن جامعه توانستند عمل کنند تا پزشکیانِ قوم‌گرا که کاریکاتوری از کاریکاتور آنها هم نیست، بتواند؟

3️⃣ ضمن احترام به حقوقِ افرادی که در بیعت ۱۴۰۳ نظام ولایت مطلقهٔ فقیه مشارکت کردند و به یکی از گماشتگانِ ولی فقیه آری گفتند، این تمرین و موفقیتِ مدنی و خشونت‌پرهیز برای مبارزه با حکومتِ قرونِ وسطاییِ ولایت مطلقهٔ فقیه (که هم جاهل است و هم ظالم) را به عموم تحریم‌کنندگانِ انتخابات تبریک می‌گویم و امیدوارم تا زمانِ تحولات اساسی و ساختاری در نظام سیاسیِ حاکم، تحریم انتخابات و نیز سایر اشکال مبارزات مدنی و خشونت‌پرهیز تداوم داشته‌باشد.

🍂 همچنین باید گوشزد نمایم که ایستادگی و صبوری و استمرار بر یک روشِ مبارزاتیِ خشونت‌پرهیزِ عقلانی و پا پس نکشیدن از آن، از شروط ضروریِ پیروزی‌ست. در این یک هفته، بسیاری از بوق‌های اصلاح‌طلب بکار خواهند افتاد تا باز ارادۀ مردم را سست کنند و از فردایی بی حضور اصلاح‌طلبان در سِمتِ «تدارکاتچی» بترسانند و رأی به پزشکیانِ ذوب در ولایت را به‌دروغ، «نه» به نظام و اقلیت حاکم جلوه بدهند تا رأی برخی از تحریمی‌ها را بدزدند، اما ترس اصلی ما باید از امتداد بیشتر این بازیِ تکراری و پوچ بیعت کردن با نخاله‌ها با تاکتیکِ پلشتِ ترساندن‌های دروغین باشد.

🍂 هیچ‌کس به‌اندازۀ رئیسی، سابقۀ بلند اطاعت و خشونت کور و سرکوب نداشت و کسی مثل جلیلی اصلا بپای او نمی‌رسد، اما آمار کشته‌ها در سرکوب‌‌های خیابانی دوران او، با دوران حسن روحانی مدعی «منشور حقوق شهروندی» قابل مقایسه نیست؛ چرا که اصلاح‌طلبان نقش سرکوب نرم و بی‌اهمیت جلوه‌دادن آن حد از خشونت را بعهده گرفته‌بودند. بنا به گفتۀ سعید لیلاز در مصاحبۀ اخیرش، حکومت آخوندی-اسلامی مجبور است که دست به آزادسازی بیشتر قیمت‌ها بزند، و انگیزۀ تایید صلاحیت پزشکیان نیز در اصل همین بود تا این امر را به او بسپارند تا بدنامی‌ آن و سرکوب‌های محتمل پیش‌رو، بعهدۀ انتخاب اشتباهِ مردم و اصلاح‌طلبان بیافتد و رهبر و اصول‌گرایان نیز بتوانند در نقش اپوزیسیون باقی بمانند و بعد از خرج اعتبار اصلاح‌طلبان برای اهداف خود، قدرت را دوباره بازپس بگیرند.



🌾@Naqdagin
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
1️⃣ ادعای ترامپ: تنها خدا بود که من را نجات داد
کمپین انتخاباتی ترامپ با طراحی پوستر «دست خدا»، حمایت خود از ترامپ اعلام کرد.

2️⃣ #علیرضاموثق

وقتی یک روضه‌خوان، با وجود رتبۀ فساد اداری ما در جهان و آمار جنگیِ کشته‌های سالانه ‌در جاده‌ها (برای انحصار در عرضۀ خودروی بنجل داخلی و مافیای شکل‌گرفته حولش) و با وجود آمارِ دو رقمیِ تورم و بی‌کاری برای سالیان متمادی، خود را «لسانِ الله» می‌نامد، چرا ترامپ، بعنوان یک تاجر موفق و رئیس‌جمهور اسبق آمریکا، چنین توهمی بر ندارد که خدا نجات‌دهندۀ او بوده؟

می‌توان با قطعیتِ بالایی حدس زد که اگر یک هزارم قدرت نظامی و ثبات اقتصادی و وضعیتِ توسعه‌‌یافته‌ای که آمریکا دارد، ما داشتیم و ایران کشورِ مهاجرها و نخبه‌ها و فرصت‌ها بود، برخی به ادعای نزول کتاب و ارسال نبی و امام به ملل دیگر نیز می‌رسیدند!

الله (بر فرض وجود) می‌داند به چه کسی شاخ بدهد! به زبان فلسفی‌تر، میان ارتفاعِ ادعا و خودشیفتگیِ هر فرد-جامعه‌، با قد واقعی و وضعیت عینی آن، رابطه‌ای معکوس وجود دارد. هرچه در جامعه‌ای، خدا بیشتر کالایی برای فروش شود، آن جامعه بیشتر در انحطاط فرو رفته‌‌ و خواهد رفت.



🌾 @Naqdagin
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
📘فرصت و شانسِ اندکِ اصلاح‌طلبان حکومتی

✍🏻 #علیرضاموثق

🍂 زمانِ چندانی نمی‌برد که فشارِ مدرنیسم، این تصویر را بدل به یک وضعیتِ غالب در جای‌جای ایران کند، مقاومت داعشی‌وار، صرفا از بلاهت است و عصیان این نسل را تشدید می‌کند و تغییری در امرِ محتومِ تاریخی نخواهد داد.

🍂 بخشی از عقبهٔ اجتماعیِ اصلاح‌طلبان حکومتی، اهل دیسکو و شُرب خَمر و قِر کمر و سفر به تایلند و آنتالیا هستند، در کمپین‌های انتخاباتی‌شان نیز از آزادیِ موسمی و متقلبانه و ریاکارانهٔ ایام انتخابات (جهت بسیج توده)، کمال بهره‌برداری را به‌منظور برگزاری پارتی‌های خیابانی، به عمل می‌آورند. این بخش از عقبهٔ اجتماعی اصلاح‌طلبان حکومتی، همان‌هایی‌اند که تاسوعا و عاشورا را نیز وفقِ اصطلاح خودشان، به «حسین‌پارتی» تبدیل کرده‌اند.

🍂 با توجه به اینکه احتمالِ بالا آمدن ترامپ و افزایش فشارهای اقتصادی و تحریم‌ها جدی است، اگر در دولت پزشکیان، خواسته‌های حداقلی این بخش از رأی‌دهندگان، باز هم سرکوب شود و فکری اساسی در بابِ جمع‌آوریِ گشت‌ ارشاد از هر نوعش نشود، بسیار بعید است که چهار سال بعد، باز هم اصلاح‌طلبان بتوانند با دوقطبی‌سازی‌های صوری، اندک درصدی که باعث پیروزی پزشکیان شد را مجددا کسب کنند؛ چرا که در بُعد «سیاستِ خارجی و اقتصاد» و معیشت مردم، امکانِ گشایشِ محسوس و رضایت‌بخشی نخواهد بود، و اگر در بُعدِ «احترام به سبکِ پوشش و سبکِ زندگی» و «حسّ امنیت و آزادی در جامعه» نیز گشایشی جدی حس نشود، بخش قابل توجهی از اقلیتِ رأی‌دهنده، به همان اکثریت تحریمی می‌پیوندند و از اشتباهِ مجددشان در اعتماد به اصلاح‌طلبان حکومتی، توبه می‌کنند. نمی‌توان در بلندمدت و در دوره‌های متوالی، با «فروشِ ترس»، رأی مردمی را خرید و با وقاحت، شعارِ «آزادی و کرامتِ انسان و ایران برای ایرانیان» هم سر داد، اما در هنگامِ عمل، هیچ قدمِ مؤثری برای پایان‌بخشی به آن ترس‌ها برنداشت.


#استمرارطالبان #جامعه


🌾 @Naqdagin
🍂 اخیرا که اخباری دربارۀ وضعِ وخیم و مرگِ احتمالیِ فاطی‌کماندویِ اعظمِ دلقکانِ سُرخ‌‌لچک پخش شده‌بود، قصد داشتم که متنی مفصل در بابِ پدیدۀ «زنانِ ضد زن» بنویسم. زنانی که توسط ویروس اسلام بدل به موجودی شده‌اند که اگر جایگاه ریاست مجلس و ریاستِ جمهوری نیز بدان‌ها داده‌شود، بسیار زن‌‌ستیزانه‌تر از نرینه‌های موجود عمل می‌کنند و نباید خواسته‌ها و مطالباتِ جنبش زنان، به این حد از فرم‌‌گرایی تقلیل یابد که بتوان بسادگی آن‌ها را مصادره کرد.

🍂 حال بنگریم به این سیرک و استندآپ کمدی تمام‌عیارِ تاریخی که از امتزاجِ ویروس مارکسیسم و اسلامِ شیعی حاصل شده و نظیرش را حتی میان زنان حزب‌اللهی نیز ندیده‌ایم! این نوابیغ، مدعی و مبدعِ ایدۀ «سرقت انقلاب» بودند(!) و اگر انقلاب‌شان به سرقت نمی‌رفت، قرار بود هشتاد میلیون ایرانی را این‌گونه حاضر/غایب کنند، با احیای «سنتِ مترقیِ»(!) بیعت در غدیر خم!

🍂 هویت‌گرایی از هر نوعش، عاملِ انحطاط و محو تدریجیِ سوژهٔ مستقل و نقادِ مدرن است، اما هویت‌گراییِ مجاهدین خلق، یک سنخ هویت‌گرایی دوبل و کم‌نظیر است، چرا که در آن، دو ایدئولوژیِ جمع‌گرا و تمامیت‌خواه و فاشیستی، چنان ذهن نقاد و مستقلِ سوژه را دچار فروپاشی می‌کنند که او را بدل به یک ماشین-بردۀ کاملِ حزب و پیشوای سیاسی می‌کنند.

🍂 ریشۀ نفرتِ کثیری از مردم از این فرقه چپ‌گرای اسلامی، به همان امری برمی‌گردد که عامل فرارِ آنها از آخوند و اسلام و حکومتِ اسلامی و ولایت مطلقۀ فقیه بوده‌است؛ مضاف بر اینکه نسبتِ مجاهدین خلق با آخوندها و ولی فقیه، نسبتِ یک پیرمردِ یخ‌زده و خفته در غارِ کهف با یک پیرمردِ کر و کور، اما بیدار و افلیج در غارِ کهف است! اگر منصفانه بنگریم، شدت دگم بودن و انجمادِ آخوندها و حکومت اسلامیِ ولایت مطلقۀ فقیه، با این فرقه، کمی فاصله دارد و‌ اندکی تن به تحول و تغییر و واقع‌بینی و اصلاح می‌دهند، و همین امر از مهمترین عواملِ توفق‌ و بقایشان تا امروز بوده‌است.

✍🏻 #علیرضاموثق


#اپوزیشنقد #چپ_ایرانی #نقد_چپ


🌾@Naqdagin
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
📘 آیا «انسان» پیروز خواهد شد؟

✍🏻 #علیرضاموثق

🍂 فرض کنید در انقلابِ ۵۷ ما بر حسبِ تصادف، شانس می‌آوردیم و داوریِ سر تا پا توهمیِ مرحوم شایگان، درست از آب در می‌آمد و روح‌الله خمینی شبیه به گاندی بود (البته خود اینکه یک فقیه سنتی، شبیه به گاندی شود و چنان سعۀ وجوی و وسعتِ نظری داشته باشد، اجتماع نقیضین است)؛

🔻در وهلۀ بعد، روح‌الله خمینی با آن حجم از نفوذِ کاریزماتیکش می‌گفت:

ما به لحاظ عاطفی، محمدرضا پهلوی و عقبه‌اش را می‌بخشیم و نفرت نمی‌ورزیم، اما به‌لحاظ عقلی، عبرت‌هایِ استبدادورزی را فراموش نمی‌کنیم! آنها را محاکمه می‌کنیم، اما اعدام نمی‌کنیم و آزاد می‌گذاریم! من شخصاً از محمدرضا پهلوی دعوت می‌کنم به ایران برگردد!

🔖 ۵۷۲ کلمه
زمان مطالعه: ۴ دقيقه
📌 مطالعۀ ادامه و متن کامل: سایت تریبون زمان | تلگرام نقدآگین


🌾 @Naqdagin
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
نقدآگین
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📺 لحظۀ سقوط و جان باختن کارمند شهرداری منطقۀ ۱۸ تهران در چالۀ آسانسور

✍🏻 #علیرضاموثق

در این ظلماتِ هستی و جنگلِ خاورمیانه، تنها چیزی که در دست‌ داریم، گام‌‌زدنی محتاطانه و تدریجی، پس از نگریستن‌های دقیق و شکاکانه و نقادانه و بهره‌گیری از عقلانیت جمعی و آرای خبرگان و اهل تجربه در هر زمینۀ بخصوص است.

در زندگیِ اقتصادی‌مان نیز اگر فقط لحظه‌ای تعلل کنیم و به پالس‌ها و آمارها و روندها بی‌توجهی نشان دهیم، علی‌الخصوص در کازینویِ اقتصادِ اسلامی(!)، مثل این خانم، با چشمانی بظاهر باز، به قعرِ طبقاتِ جامعه سقوط می‌کنیم.

باری! زندگی به مویی بند است و علی‌رغم میل ما، هیچ خدای مهربان و دلسوز و فرشتۀ نجات و امام غایب و نیروی مرموزی در میان نیست که بخواهد ما را نجات بدهد. اگر خدایی نیز در میان باشد، خدای نامتشخص است که هیچ صفتِ انسانی‌ای قابل الصاق به او نیست؛ نه خالق است، نه مهربان، نه غضب می‌گیرد، نه پاداش می‌دهد، نه امتحان می‌کند، نه می‌سازد که مقصودی را در پایانِ تاریخ برآورده سازد و...؛ دریایی‌ست که می‌موجد و ما موجی از موج‌هایش؛ حاصلِ کنش‌ها و برهم‌کنش‌های آنیم و هستی‌ای منفک از وجودِ آن نداریم.



🌾 @Naqdagin
📘چپِ بچه‌پرروی ایرونی
— کاریکاتوری مضحک‌، اما خسارت‌بار

✍🏻 #علیرضاموثق

🍂 گویا دیروز جلسۀ رونمایی از کتابی با عنوانِ «گذشتۀ یک توهم» برگزار شده‌است و در این جلسه، دکتر حسن محدثی نیز بعنوان سخنران، جزو مدعوین بوده‌است. از همان آغاز، «امتِ حزب‌اللهِ مارکسیست‌‌های پُفکیِ ایرانی»، صبر انقلابی‌‌شان لبریز و دهانشان پر از کف شده و مدام مثل یک‌سری لُمپن بی‌شخصیت، در وسطِ سخنان مدعوین دویده‌اند و در نهایتِ امر، به این هم بسنده نکرده‌اند و برای روشن شدنِ «عمق راهبردیِ» مارکسیسم در ایران و گرفتنِ «انتقام سختِ» دهۀ شصت، به لگدپراکنیِ واقعی و فیزیکی هم اقدام نموده‌اند! و وقتی نمایشِ سیرک‌‌وار‌شان افاقه نکرد، جلوی خودِ دکتر حسن محدثی رفته‌اند و مانع از سخن‌گفتن ایشان شده‌اند! و ایشان هم با الهام از توصیۀ منسوب به عیسی مسیح، از آن «جمعِ احمقان» خارج می‌شود، اما از آنجاکه «وقاحت انسانِ فرومایه انتهایی ندارد»، به شیوۀ نوبالغانی کودن و سفیه، ترکِ مجلسی که به گند کشیده‌‌اند را نیز با صدایِ انکرالاصواتشان، «در رفتن» جار زده‌اند!

🍂 این رفقای پنچر-شدۀ انقلابی و نسخه‌بدل‌های امتِ حزب‌الله و اساتیدِ همیشه‌درصحنه‌شان در دانشگاه‌ها (نظیر یوسف اباذری)، در ذیل یکه‌تازیِ فاشیسمِ مذهبی، همیشه نگرانِ لیبرالیسم‌ و نولیبرالیسم و باگ‌های آزادی در غربِ سرمایه‌داری‌اند، درحالی‌که حتی تاب و تحملِ نشستنِ متمدنانه در یک جلسۀ سادۀ فرهنگی، به‌مناسبتِ رونمایی از کتابی در بابِ تاریخچۀ ایدئولوژی مترقی‌(!)شان‌، را ندارند!

🍂 مثلِ یکسری غارنشینِ پشت‌کوهی که در یک روستا، گرفتارِ چند بیماری، از جمله طاعون و وبا و سل، شده‌اند و بعد، صبح و شام «پزشکی مدرن» در غربِ جغرافیایی را نقد و لعن می‌کند(!)َ، و وقتی پزشکانی به روستا می‌آیند و در حالِ گفتگوی علمی و تخصصی در بابِ تاریخچۀ بیماری‌ آن‌ها می‌شوند، مثل یک‌سری زامبیِ زنجیر-پاره‌کرده، به‌سوی آن‌ها حمله‌ور می‌شوند و بر صورتشان چنگ می‌اندازند و جفتک‌پراکنی انقلابی(!) می‌کنند تا مبادا به بیماری‌ِ مقدس‌شان توهینی روا شود و چیز بدی از تاریخ سراسر گل‌و‌بلبل(!) آن‌ بیماری بیان شود!

🍂 این‌ها مثل بچه‌های دبیرستانی هستند که وقتی به دانشگاه می‌آیند، کیف سامسونت می‌خرند تا متفکر جلوه کنند؛ چهارتا کتاب خوانده‌اند و نه آن کتاب‌ها را فهمیده‌اند، و نه ربطش با واقعیاتِ جامعۀ خویش را، و بعد، همینطور با بلغور کردن‌، ژست روشنفکری می‌گیرند!

🍂 نقدِ لیبرالیسم چه ربطی به تو دارد که تا خرخره در باتلاقِ استبداد دینی فرو رفته‌ای و حتی تابِ یک نشست فرهنگی در باب تاریخچۀ ایدئولوژی‌ات را نداری؟! و همین تو، برای یک کف‌و‌سوت و قرِ کمرِ نشسته در یک کنسرتِ موسیقی، یا شرکت در یک مهمانیِ مختلط، محتمل است مثل خر شلاق بخوری و از فشار، به مارکس و انگلس و هفت‌جدشان فحش‌های کاف‌دار بدهی؟!

🍂 لشکرِ «بردگان و فرومایگان و عقب‌مانده‌های ذهنی» صرفاً با آموزش رشد نمی‌کنند. درجا زدن و سقوط در بلاهت و حماقت‌ِ «مجاهدین خلق» در وسطِ آزادیِ غرب و در جوارِ دانشگاه‌ها و کالج‌های متعدد، یکسره ادامه یافته و رفقایشان در ایران نیز، در یک فضای کانالیزه‌شده و ایزولۀ ذهنی و ارتباطی، خود را از هرگونه تغییر و تحول و رشد و بازنگری‌ای بازداشته‌اند.


#چپ_ایرانی #نقد_چپ


🌾 @Naqdagin
📘بی‌ادبی همۀ وجودتان را فرا گرفته‌است!

✍🏻 #علیرضاموثق

🍂 بعد از متن اخیرم، برخی شاکی شده‌اند که فلانی در توصیف آن صحنۀ فضاحت‌بار، «چرا به اسب شاه گفته یابو» و خودِ این امر هم مصداق خشونت و بلکه مقدمۀ فاشیسم است!!! توصیفات دقیق من از موقعیت و تناقضات فکری-وجودیِ این جماعت را ندیده‌اند و بند کرده‌اند که چرا کسی را که کوتوله است، می‌گویی کوتوله، و چرا به بی‌سواد تحصیل‌کرده‌ای که جفتک‌پرانی کرده می‌گویی، پشت‌کوهی و غارنشین! این ادب‌‌‌بازان، بی‌شک اگر داستان «کنیزک و کدو» را بخوانند به مولوی می‌گویند فحشیستِ فاشیست!

🍂 شما چپ‌های لگدپران و تروریست‌ستا و «فاشیست‌گو» به هر غیرخودی، و شما مسلمینِ چماق‌بدست معتقد به «جهنم خلد» و «نجس بودن کفار»، تا اطلاع ثانوی به کسی درس ادب ندهید و به اوضاع وخیم خود برسید!

🍂 عموم مسلمین طی ۱۴۰۰ سال، بیشترِ وقت‌شان صرف جهاد و صدور اسلام و فرو کردن میخ خود در سوراخ دیگران شده‌است، از جمله اخیرا در سوراخِ علوم تجربی سکولار. اگر می‌توانستند با شمشیر و اگر نمی‌توانستند با لطایف‌الحیل دیگر این کار را می‌کردند.

🍂 مسلمین عطش زیادی برایِ ابراز قدرت و ابراز وجود و احساس هویت از طریقِ حقنۀ اسلام به دیگران دارند؛ البته این روند، ناشی از الگویی بود که از اسلام گرفتند و به حکم الله و با احساس حقیقت‌یافتگی، دائم برای بردن دیگران به بهشت احساس تکلیف می‌کرده‌اند؛ حتی زمانی که خودشان تا گردن در چاه انحطاط و فساد و ظلم فرو رفته‌اند و از سیاست تا اقتصادشان، بوی تعفن می‌دهد و محیط‌زیست‌شان ویران شده‌است و در خاورمیانه توام با تلاوت قرآن، مشغول دریدن و سوزاندن و خوردن یکدیگرند.

🍂 چپ‌ها نیز در تاریخ معاصر، نشان دادند هیچ کم‌و‌کاستی از یک دین تمامیت‌خواه نظیر اسلام ندارند، منتها بخت و اقبال تاریخی با آن‌ها یار نبوده‌،‌ و حتی در سال ۲۰۲۴ و پس از رقم‌زدنِ تجارب بس خونین و سیاه تاریخی، باز هم کارشان یا تقلب‌های گل‌درشت در انتخابات است، یا حمله به جلسات فرهنگیِ مخالفان، یا با جنگِ انگ و فاشیست‌-فاشیست‌گویی به همه جز خودشان، برای خود و ایدئولوژیِ پوسیدۀ دولت‌‌‌محورشان پپسی باز کردن.

🍂 چپ‌های ایرونی و مسلمینِ وطنی، بعد از انقلاب ۵۷ نیز کمافی‌السابق به این کارویژۀ خود مشغول شدند؛ یعنی به گسترش اسلام و افکار منحط چپ در داخل با توسری-روسری و اسلحه‌بازی و لات‌بازی، و در خارج با صدور انقلابِ اسلامی-آخوندی یا حمایت جانانه از گفتمانِ محور مقاومت؛ امثال علی علیزاده بیهوده با ولاییون تخت نرد عشق نمی‌بازند!

🍂 مسلمین ایرانی در خارج از کشور چون زورشان به غربی‌ها، چینی‌ها، روسی‌ها و ژاپنی‌ها نمی‌رسید و آنها به عقب‌ماندگی اینها می‌خندیدند و اینها نیز در ناخودآگاهشان می‌فهمیدند که نسبت به آنها چقدر مفلوک‌اند، و مضحک است که برای ارشاد و هدایتِ الهیِ آنها قیام کنند، از فرط بلاهت رفتند سراغ گسترش اسلام در بین خود مسلمینی که نسبت سببی و نسبی‌شان با پیامبر بیشتر بود و از اینها مسلمان‌تر بودند.

🍂 اکنون هم وضع جامعه و حکومتِ اسلامی در کشورشان این شده‌است که می‌بینیم؛ چون وقت و انرژی و منابعِ محدودشان را در عین بی‌صلاحیتی و گرفتاری در انحطاط و فساد و ظلم و نکبت، صرفِ بردنِ دیگران به بهشت کردند، تا آنجا که خودشان تا عمق جهنم فرو رفتند!

🍂 فقر و فساد و تبعیض غوغا می‌کند، ارزش پول ملی با باد معده رقابت می‌کند، طلاق و اعتیاد گسترش یافته بنحوی که تقریبا در مقابل هر ۲ ازدواج، یک طلاق داریم، وضع محیط زیست بحرانی است، ۲۰ میلیون حاشیه‌نشین داریم و تخلفاتِ رانندگی در یک روز در شهر تهران برابر با یک سال در اتحادیه اروپا و یک قاره است و ...

🍂 البته تحمل موارد مذکور برای‌شان مصداق بی‌اخلاقی و بی‌ادبی نیست و حالشان را بهم نمی‌زند، اما بیرون بودنِ موی دختران و یا الفاظی چون «ابله و کودن و احمق» و «پشت‌کوهی» و «عقب‌مانده و فرومایه» یا به‌کار بردن لفظِ «کاندوم» هنگامِ مراجعه به داروخانه، هزار و یک جای وجودشان را از خجالت می‌لرزاند!

🍂 حالا لطفا و برای امتحان، مدتی بی‌خیالِ ادب و اخلاقِ نامسلمان‌ها و نارفقای ضدانقلابی شوید و به خودتان و به اسلام‌تان و به سبک زندگی‌تان و به خدا و پیامبر و مارکس و لنین‌تان بپردازید، تا شاید از این انحطاط و نکبت خلاص شوید!

🍂 بروید سراغِ تاریخ مشعشعِ خشونت و فقرگستری در شوروی کمونیستی، چین مائویی و ونزوئلا و... و شعارهای جنسیتی‌تان در انقلاب پرشکوه(!) ۵۷ که دزدیده‌شد(!)، ارواحِ عمه‌تان!

🍂 بروید سراغ قرآن‌تان که از فحش «حرام‌زاده، سگ، گوره‌خر و بوزینه» استفاده کرده و به الله منتسب نموده‌است!

🍂 بروید سراغ جهنمِ خشن و هیتلری و کافرسوزش که الگوی شقاوت و داعش است!

🍂 بروید سراغ قتل و غارت و تکفیر و حکم ارتداد و سنگسار و قطع دست و پا و جهاد ابتدایی که به الله منتسب و مآلا مقدس شده‌است و ...


#نقد_چپ #نقد_فرهنگ


🌾 @Naqdagin
📘چپ و اسلامیسم
(۱/۲)
✍🏻 #خالد_رسول‌پور

می‌دانید کدام نوع از «چپ»ها اغلب خودشان را در کنار سازمان‌های اسلامی افراطی مسلّح همچون «حماس» و «حزب‌الله» و «طالبان» و... می‌یابند؟ سوال بسیار جالبی است و اگر بتوانیم پاسخ درستی به آن بدهیم، به سادگی تفاوت اساسی بین دو نحله‌ی «چپ»‌ها را متوجه خواهیم شد.

🍂 تا قبل از انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ روسیه، دیدگاه کلی مارکسیست‌ها، همه‌ی کشورهای سرمایه‌داری را کم و بیش عرصه‌های مبارزه طبقاتی داخلی بین کارگران و طبقات بورژوا می‌دانست که همواره در کشاکش مثبت و منفی بین مقاومت سرمایه و مبارزه‌ی کار و دستاوردهای طبقه‌ی کارگر بودند؛ یعنی همان که مارکس و انگلس می‌گفتند.

🍂 آن‌ها ضمن نقد ساز و کارهای استثمار سرمایه‌داری، دستاوردهای مثبت و انقلابی بورژوازی علیه فئودالیسم را ارج می‌نهادند و آزادی‌های دموکراتیک و حقوق سیاسی و اجتماعی مردمان غربی را ارزشمند می‌دانستند.

🍂 اما بعد از انقلاب اکتبر، و بخصوص بعد از وقوع جنگ خونبار داخلی که با پشتیبانی و دخالت کشورهای آمریکا، انگلیس، فرانسه و... در روسیه درگرفت، تا سال ۱۹۲۱ طول کشید و به نابودی صدها هزار کمونیست و سرباز اتحاد شوروی انجامید و جمهوری جوان شوروی را دچار قحطی و ویرانی نمود، دشمنی با غرب دخالتگر و مهاجم تبدیل شد به بخشی از هویت وجودی کمونیسم روسی.

🍂 در دهه‌ی سی که دیگر اثری از انترناسیونالیسم انقلابی در نظام شوروی باقی نمانده و همه‌ی انترناسیونالیست‌های انقلابی (از جمله همه‌ی یاران لنین و رهبران کمونیست جهانی) اعدام یا ترور شدند، نظام شوروی به یک نظام ناسیونالیستی با محوریّت زبان و فرهنگ «روسی» استحاله یافت. حالا دیگر یک روسیه بود در مقابل همه‌ی جهان غرب. پس لازم آمد که ناسیونالیسم روسی زیر پوشش مارکسیسم توجیه شود.

🍂 از آن به بعد بود که سرتاپای تمدن غرب ِ موجود، شیطانی و فاسد تلقی شد. همه‌ی دستاوردهای طبقه‌ی کارگر غربی فقط فریب بورژوازی نظامی تعریف شد. آزادی، حق بیان و اعتصاب و انتقاد و اعتراض و حقوق بشر و اتحادیه‌های کارگری مستقل و برابری حقوقی کارگر غربی و... دروغ‌هایی بیش نبودند که همچون رشوه‌ای به کارگر غربی داده شده و او را فاسد کرده بود.

🍂 کارگران غربی تنها زمانی انقلابی و مترقی تلقی می‌شدند که اتحاد شوروی را وطن واقعی خود بدانند و زیر فرمان دولت شوروی و احزاب وابسته به آن باشند. حتی یک مورد مثبت از زندگی و فعالیت کارگران غربی را تایید نمی‌کردند و کل سیستم حقوقی غرب را نقاب فریب و استثمار می‌دانستند.

🍂 این تلقی ضد مارکسیستی که صرفاً زاده‌ی ملی‌گرایی روسی-شوروی بود، کم‌کم به درون سازمان‌ها و احزاب کمونیست همه‌ی دنیا (که به دستور و با حمایت شوروی تشکیل شده و هدایت می‌شدند) نفوذ کرد و یک چپ شبه‌مارکسیست جهانی به وجود آمد که دیگر دغدغه‌اش مبارزه‌ی طبقاتی نبود و طبقه‌ی کارگر غربی (و بعدتر خودی) را از معادلات و محاسبات خود حذف نمود.

🍂 حالا دیگر «غرب» یک دشمن یکپارچه بود که همچون هیولایی دهان بر بقیه‌‌ی جهان گشوده و آماده‌ی بلعیدنش‌ بود. هر که علیه «غرب» بود، در جبهه‌ی کمونیسم هم بود و هر که کمترین امتیازی به وجوهی مثبت از «غرب» می‌داد، در جبهه‌ی شیطانی استثمار و امپریالیسم ایستاده بود! از این‌جا تا حمایت از «صدام حسین» و «معمر قذافی» کمونیست‌کُش راه زیادی نبود.

🍂 احزاب کمونیست غربی هم بخشی از این خودتخریبی مازوخیستی بودند و از همین راه هم بود که تمام حمایت مردمی و کارگری خود را از دست دادند و از احزابی که زمانی جهت سیاست ملی را تعیین می‌کردند، تبدیل شدند به محافل کم رونق ورّاجی که دلشان را به فتح شهرداری کوچکی در حومه‌‌ی «لیون» یا «اسکی شهیر» خوش کرده‌اند.

🍂 این میراث ضد غربی در شاکله‌ی ذهنیّت چپ اردوگاهی «نقر» شد و دیگر زدوده نشد. این چپ اردوگاهی حتی بعد از سقوط اردوگاه شوروی همچنان بر تعصب اردوگاهی‌اش پای فشرد و پس از چند سال آوارگی و تردید نظری، چین و روسیه و بعدتر ایران را به جای شوروی قدیم نشانید و همچنان از جهان دو-قطبی دم زد.

(ادامه دارد)


🌾 @Naqdagin
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM