کانال نایین ما
287 subscribers
328 photos
116 videos
15 files
291 links
معرفی ویژه‌ی
#فرهنگ ، #مشاهیر ، #افتخارات_نائین ، #تاریخ_نائین ، #تاریخ_ایران_باستان و
#بناهای‌تاریخی و باستانی
#آیینها و مراسم و جشنهای ایران باستان و اکنون
#نائین_ما

تبلیغات رایگان
@Mrm2161

صفحه اینستاگرام https://Instagram.com/naeene_ma
Download Telegram
@Naeene_Ma

#آیین_نوروز_نایین_قدیم

قسمت هفتم،

مرحوم امامی در کتاب نایین قدیم درمورد وقایع شاه بازی و همچنین حکومت شاه اسماعیل داستان دیگری نیز دارد،او مینویسد:
« وقتی یک نفر ذغال فروش که از خارج نایین آمده و از دروازه پنجاهه وارد می‌شود نوکران یکی دیگر از خوانین ذغال او را گرفته و وجه آن را نمی دهند. این واقعه در یکی از روزهای حکومت ۱۳ روزه شاه اسماعیل اتفاق می‌افتد. ذغال فروش در میدان پنجاهه حاضر شده و از خوان و نوکران او شکایت می کند، شاه فرمان احضار خان را صادر می‌کند که پس از حاضر شدن شاه اسماعیل به او می‌گوید: شما خان هستید یا دروازه‌بان ، ذغال این مرد را چرا به یغما برده اند فوراً باید وجه یا عین مال را رد کنید و الا... خان فورا وجه را می‌دهد.
شاه ساختگی، بسیار جدی بود حتی بعضی را چوب می‌زد و کسی حق ایرادی بر او نداشت ، این جشن ضمن تفریح و شادی که در بر داشت گاهی بعداً موجب اختلاف و کینه نیز می‌شد و چه بسا بعد از آنکه حاکم از اریکه قدرت به زیر می‌افتاد سر و کار او به حاکم و داروغه حکومتی شهر می کشید ولی در مجموع این چند روز وسیله تفریح و شادی اهالی فراهم بود.»

ادامه دارد...🌷باماهمراه باشید

مرحوم حسین امامی نایینی
📖 نایین قدیم

#فرهنگ_نایین #نایین_قدیم
#نائین_ما

🆔 @Naeene_Ma
@Naeene_Ma

#آیین_نوروز_نایین_قدیم

قسمت آخر،

حکایت نوروز شاه نایین
(راوی این حکایت مرحوم میرزا حسین آقا امامی نایینی مولف کتاب گرانقدر تاریخ نایین فرزند مرحوم آقا میرزا محمود امام جمعه است که آقای محمد علی امامی آنرا به شعر درآوردند.)

شنیدم این سخن از راستگویی
حبیبی، نکته سنجی، نیکخویی

که مردم را به رسم و راه دیرین
شه نوروز خواندندش به نایین

که در نوروز باشد حاکم شهر
بگیرند از عدالت مردمان بهر

شکایت برد شخصی نزد آن شاه
که این نوروز شاه معدلت خواه

سراسر سال کسی را دادرس نیست
به مظلومان کسی فریادرس نیست

چواینک حکمتیت آورد برگاه
عدالت ورز، ورنه بگذرد گاه

به رسم پادشاهان آن جوانمرد
نظر فرمود او گفتش چیستت درد؟

بگفتا کشتکاری بی پناهم
که برده خان همه انبار کاهم

چو می‌بردند کاهم را ز انبار
تو گویی جان من می رفت با بار

نه بخت آنکه آرد در حسابم
نه دست آنکه بازویش بتابم

کنم زاری و پروای منش نیست
مرا تاب توان تابیدنش نیست

چوشه بشنید وصف الحال خواهان
بخواند و حاضر آورند آن خان

بدو فرمود شه، ای خان چه گویی
بدین شکوا به گاه دادجویی

بگفت: ای شه به فر دولت تو
خطا رفته است اندر حضرت تو

ندانم زین کلام تهمت آمیز
چه می جوید زمن این فتنه انگیز

چو شه بشنید این پاسخ برآشفت
بدان خان از سر غیرت چنین گفت

نه فَرِّ ما شکن نه حرمت حق
که ما خود شاهد صدقیم مطلق

چون مزدور تو بودم از سر درد
به پشت خود کشیدم کاه این مرد

پس آنگه امر فرمود از ره داد
گرفت و حق ذیحق را بدو داد

بلی بر روی رای مصلحت خیز
بنا شد این رسم حکمت آمیز...

شاعر: محمدعلی امامی نایینی

🌷سپاس از همراهی شما همراهان گرانمهر 🌹

#فرهنگ_نایین
#نائین_ما

🆔 @Naeene_Ma
@Naeene_Ma

#آیین_نوروز_نایین_قدیم

قسمت اول،

پنج روز آخر سال را در گذشته پنجه دزدیده یا خمسه مسترفه می نامیدند، چون در ایران باستان سال را ۳۶۰ روز یعنی ۱۲ ماه سی روزه حساب می‌کردند و پنج روزه آخر سال را به حساب نمی آوردند.
مردم نایین نیز این محاسبه را داشتند و این پنج روز را در زندگی خود لحاظ می داشتند و به شادی و نشاط می پرداختند و در انتظار تحویل سال هر روز آن را به یکی از کارهای تدارکاتی ایام عید اختصاص داده به این ترتیب که:
روز اول، اختصاص داشت به تهیه نان مصرفی ایام عید هر خانواده همه در خانه خود بساط نانوایی برپا میکردند.
روز دوم، روز آب ریختن یا خیساندن گردو، بادام، انجیر، برگه های زرد آلو و هلو و قیسی بود. این مواد جزء مجمعه هفت آجیل بود، این مجمعه در نایین هم به مرور زمان تبدیل به سفره هفت سین شد که اکنون معمول می باشد.
روز سوم، روز اصلاح سر بود و این کار را دلاکان حمام که به آنها سلمانی می‌گفتند انجام می دادند.
روز چهارم، اختصاص داشت به حمام رفتن و شستن سر و تن در آن زمان حمام رفتن درد سر داشت چرا که در همه محله ها حمام وجود نداشت و بسیاری از افراد از ترس مبتلا شدن به تراخم و کچلی و بیماری‌های پوستی از رفتن به حمام که خزینه ای بود امتناع می‌کردند و در خانه به نحوی خود را می شستند.
روز پنجم، روز عرفه که آخرین روز از سال بود اختصاص داشت به صلح و آشتی بین افرادی که باهم کدورتی داشتند و توسط یکی از بزرگان محله که آنها را باهم آشتی میداد اختلاف از دل خانواده ها و طایفه ها زدوده می شد.

ادامه دارد...🌷باماهمراه باشید

👈اینستاگرام، https://Instagram.com/naeene_ma

#فرهنگ_نایین
#نائین_ما

🆔 @Naeene_Ma
@Naeene_Ma

#آیین_نوروز_نایین_قدیم

قسمت دوم،

تحویل سال و رسومات آن
روز عرفه، روز انتظار هم بود. انتظار تحویل سال و آن بستگی داشت به ساعت‌تحویل.
سابقاً اهالی هر محله در نایین بخصوص مردان سعی می کردند هنگام تحویل سال در حرم امامزاده سلطان سید علی باشند، برای همین با پوشیدن لباس نو به حرم رفته و به نماز، زیارت و قرائت قرآن مشغول بودند اگر تحویل سال در ساعتی از آخر شب بود به خانه بر می گشتند و اگر در روز اتفاق می‌افتاد از همان لحظه دید و بازدیدها شروع میشد و به دیدن پدربزرگ ها و مادربزرگ ها و بزرگترهای فامیل برای عرض تبریک می‌رفتند. بزرگان هر محله در روز اول عید در خانه می‌نشستند و اهل محل برای تبریک عید به خانه آنها می رفتند و با چای و شیرینی و آجیل پذیرایی می شدند. بزرگان محله به زیردستان خود عیدی می دادند که بیشتر به صورت کالا بود جوانان و بچه های هر محله نیز در میدان محل جمع می‌شدند و به انواع بازی های مخصوص چون تخم مرغ بازی و گردو بازی می‌پرداختند.

ادامه دارد...🌷باماهمراه باشید

👈اینستاگرام، https://Instagram.com/naeene_ma

#فرهنگ_نایین
#نائین_ما

🆔 @Naeene_Ma
@Naeene_Ma

#آیین_نوروز_نایین_قدیم

قسمت سوم،

پلو پزون ، در شب عید رسم بر این بود که در هر خانه حتماً پلو پخته شود این برای اکثر خانواده‌ها تازگی داشت چرا که در آن دوره پلو غذای استثنایی بود و فقط سالی یکی دو بار پخته می شد (شب اول اسفند و شب اول عید) پخت پلو یک ضرورت بود پس باید به اطلاع اهل محل می رسید و به همین جهت برای اثبات این رسم، قاعده بر این بود که آب برنج آبکشی شده را حتماً به در خانه خود در کوچه بریزند که اگر نمی ریختند دلیل بر این بود که در آن خانه پلو نپختند و تکلیف میشد برای همسایگان که هرکدام بشقابی از برنج و کاسه ای از خورشت که معمولاً قورمه سبزی بود می بردند.
می گویند در آن دوره خیلی از خانواده ها توانایی تهیه مواد و پخت آن را نداشتند و برای حفظ آبرو کمی برنج خیس کرده و به در خانه می ریختند و به این معنا بود که ما پلو خورده ایم، در طول سال شام و نهار بسیار محدود بود بیشتر غذاهایی چون آش جو، آش ترش، کله‌جوش، ماقوت، اشکنه و بعضی فراورده های لبنی محلی بود، تنها شاهکار هر خانواده این بود که آبگوشتی تهیه کنند و نانی در آن خیس کنند و بخورند.

👌 که البته اکنون آبگوشت، یکی از گرانترین غذاها بحساب می آید.😉

ادامه دارد...🌷باماهمراه باشید

👈اینستاگرام، https://Instagram.com/naeene_ma

#فرهنگ_نایین
#نائین_ما

🆔 @Naeene_Ma
@Naeene_Ma

#آیین_نوروز_نایین_قدیم

قسمت چهارم،

میر نوروزی در نایین قدیم،
یکی از جشن هایی که ایرانیان در ایام نوروز برگزار می کردند جشن میرنوروزی بود که در ادب فارسی به آن (دولت زودگذر) نیز می‌گفتند و آن این گونه بود که در ایام عید در هر شهر و دیاری برای تفریح و نشاط و شادی اهالی موقتاً امیر یا حاکم وقت شهر را به ظاهر از امارت خلع و به جای او میرنوروزی برای چند روزی انتخاب می‌شد، این مراسم در بیشتر شهرهای ایران برگزار می شده چنان که حافظ نیز در یکی از غزلیات خود اشاره به آن دارد آنجا که می گوید؛

سخن در پرده می گویم چو گل از غنچه بیرون آی
که بیش از پنج روزی نیست حکم میر نوروزی

در نایین هم این جشن برگزار می شده و آن به این گونه بوده که ابتدا شخصی را به عنوان حاکم یا شاه موقت از بین افراد شاخصی با داشتن شرایط خاص انتخاب می کردند او به محض انتخاب دو نفر را به عنوان وزیر دست راست و وزیر دست چپ و یک میرزا که فرد باسوادی بوده و همچنین هفت نفر که هر کدام نماینده هفت محله نایین بودند تعیین می‌کرد این حاکم در نایین به شاه معروف بود.

ادامه دارد...🌷باماهمراه باشید

👈اینستاگرام، https://Instagram.com/naeene_ma

#فرهنگ_نایین
#نائین_ما

🆔 @Naeene_Ma
@Naeene_Ma

#آیین_نوروز_نایین_قدیم

قسمت پنجم،

میر نوروز نایین، از روز سوم عید به مدت ۷ روز در محله پنجاهه بر کرسی حکومت می نشست، حکم شاه بدون چون و چرا به وسیله یکی از وزیران اجرا می‌شد و اگر کسی سرپیچی می کرد برای او حکم حبس و جریمه صادر می‌شد، نمایندگان هر محله وظیفه داشتند که اگر در محله ای بین افراد یا خانواده‌ای کدورتی بود گزارش نمایند. شاه دستور می داد تا آنها را احضار کنند و پس از شنیدن مشکل آنها دستور به صلح و آشتی میداد. یا اگر در محله ای فردی در طول سال باج‌خواهی کرده بود و شاکی داشت باید مقدار پول یا جنسی که گرفته بود بازپرداخت نماید از این رو هر شهروندی سعی می‌کرد که در طول سال مرتکب خلاف نشود یا خاطر کسی را بی‌جهت آزرده نسازد چرا که به یقین در ایام حکومت میر نوروزی در حضور تماشاچیان جریمه می‌شد و یا اگر کسی بدهکار بود و نمی توانست بدهی خود را پرداخت نماید یکی از وزیران می بایست به طور محرمانه به یکی از ثروتمندان شهر مراجعه و تقاضای کمک برای شخص مقروض نماید که بسیاری از آن انجام می شد. متاسفانه این جشن امروز کاملاً مطرود شده و کمتر کسی آن را به یاد دارد.
این رسم زیبا، باعث میشد که اربابها و خوانین و عموم مردم به خاطر حفظ آبرویشان کمتر مرتکب خطا شوند و در طول سال حقوق دیگران را رعایت کنند.

ادامه دارد...🌷باماهمراه باشید

👈اینستاگرام، https://Instagram.com/naeene_ma

#فرهنگ_نایین
#نائین_ما

🆔 @Naeene_Ma
@Naeene_Ma

#آیین_نوروز_نایین_قدیم

قسمت ششم،

حال چرا مراسم میرنوروزی در محله پنجاهه نایین برگزار می‌شده علتی داشته که برای روشن شدن آن از مطلبی که مرحوم امامی نایینی در کتاب نایین قدیم نوشته مدد می گیریم. ایشان می نویسد:
« در یکی از سال ها اسماعیل نامی که نوکر یکی از رجال و خوانین محله پنجاه بوده به شاهی انتخاب و به نام شاه اسماعیل معروف می شود او دارای هیبتی مردانه بود لذا در ایام پادشاهی خود به عرایض مردم که بیشتر از طرف رعایا و کسبه بود رسیدگی می‌کرد. اینان از ظلم اربابان و متنفذین شهر شکایت داشتند.
منجمله شخصی به نام حاجی علی از زارعین کوی پنجاهه در میدان آن محله ظاهر می‌شود و از خان بزرگ محل که ساکن آن محل بود شکایت می‌کند و مدعی می شود که خوان مزبور کاهم را برده و وجه آن را نمی دهد شاه اسماعیل فوراً امر به احضار خان می‌دهد خان به ناچار حاضر می‌شود، شاه اسماعیل می‌گوید شما چرا کاه این شخص را برده اید و وجه آن را نمی رسانید.
خان پاسخ می‌دهد: قربان خلاف عرض کرده و من کاه او را نبرده ام، شاه اسماعیل می گوید خان، دروغ چرا ؟ حاملش خودم بودم چرا خلاف عرض می کنید؟
آنگاه به وزیران خود فرمان می دهد که خان را نگه دارید تا موقعی که تمام و کمال پول کاه را بدهد و بعداً مرخص شود خان در می ماند و فوراً ترتیب پرداخت وجه کاه را می دهد تا مرخص شود.

ادامه دارد...🌷باماهمراه باشید

مرحوم حسین امامی نایینی
📖 نایین قدیم

👈اینستاگرام، https://Instagram.com/naeene_ma

#فرهنگ_نایین #نایین_قدیم
#نائین_ما

🆔 @Naeene_Ma
@Naeene_Ma

#آیین_نوروز_نایین_قدیم

قسمت هفتم،

مرحوم امامی در کتاب نایین قدیم درمورد وقایع شاه بازی و همچنین حکومت شاه اسماعیل داستان دیگری نیز دارد،او مینویسد:
« وقتی یک نفر ذغال فروش که از خارج نایین آمده و از دروازه پنجاهه وارد می‌شود نوکران یکی دیگر از خوانین ذغال او را گرفته و وجه آن را نمی دهند. این واقعه در یکی از روزهای حکومت ۱۳ روزه شاه اسماعیل اتفاق می‌افتد. ذغال فروش در میدان پنجاهه حاضر شده و از خوان و نوکران او شکایت می کند، شاه فرمان احضار خان را صادر می‌کند که پس از حاضر شدن شاه اسماعیل به او می‌گوید: شما خان هستید یا دروازه‌بان ، ذغال این مرد را چرا به یغما برده اند فوراً باید وجه یا عین مال را رد کنید و الا... خان فورا وجه را می‌دهد.
شاه ساختگی، بسیار جدی بود حتی بعضی را چوب می‌زد و کسی حق ایرادی بر او نداشت ، این جشن ضمن تفریح و شادی که در بر داشت گاهی بعداً موجب اختلاف و کینه نیز می‌شد و چه بسا بعد از آنکه حاکم از اریکه قدرت به زیر می‌افتاد سر و کار او به حاکم و داروغه حکومتی شهر می کشید ولی در مجموع این چند روز وسیله تفریح و شادی اهالی فراهم بود.»

ادامه دارد...🌷باماهمراه باشید

مرحوم حسین امامی نایینی
📖 نایین قدیم

👈اینستاگرام، https://Instagram.com/naeene_ma

#فرهنگ_نایین #نایین_قدیم
#نائین_ما

🆔 @Naeene_Ma
@Naeene_Ma

#آیین_نوروز_نایین_قدیم

قسمت آخر،

حکایت نوروز شاه نایین
(راوی این حکایت مرحوم میرزا حسین آقا امامی نایینی مولف کتاب گرانقدر تاریخ نایین فرزند مرحوم آقا میرزا محمود امام جمعه است که آقای محمد علی امامی آنرا به شعر درآوردند.)

شنیدم این سخن از راستگویی
حبیبی، نکته سنجی، نیکخویی

که مردم را به رسم و راه دیرین
شه نوروز خواندندش به نایین

که در نوروز باشد حاکم شهر
بگیرند از عدالت مردمان بهر

شکایت برد شخصی نزد آن شاه
که این نوروز شاه معدلت خواه

سراسر سال کسی را دادرس نیست
به مظلومان کسی فریادرس نیست

چواینک حکمتیت آورد برگاه
عدالت ورز، ورنه بگذرد گاه

به رسم پادشاهان آن جوانمرد
نظر فرمود او گفتش چیستت درد؟

بگفتا کشتکاری بی پناهم
که برده خان همه انبار کاهم

چو می‌بردند کاهم را ز انبار
تو گویی جان من می رفت با بار

نه بخت آنکه آرد در حسابم
نه دست آنکه بازویش بتابم

کنم زاری و پروای منش نیست
مرا تاب توان تابیدنش نیست

چوشه بشنید وصف الحال خواهان
بخواند و حاضر آورند آن خان

بدو فرمود شه، ای خان چه گویی
بدین شکوا به گاه دادجویی

بگفت: ای شه به فر دولت تو
خطا رفته است اندر حضرت تو

ندانم زین کلام تهمت آمیز
چه می جوید زمن این فتنه انگیز

چو شه بشنید این پاسخ برآشفت
بدان خان از سر غیرت چنین گفت

نه فَرِّ ما شکن نه حرمت حق
که ما خود شاهد صدقیم مطلق

چون مزدور تو بودم از سر درد
به پشت خود کشیدم کاه این مرد

پس آنگه امر فرمود از ره داد
گرفت و حق ذیحق را بدو داد

بلی بر روی رای مصلحت خیز
بنا شد این رسم حکمت آمیز...

شاعر: محمدعلی امامی نایینی

🌷سپاس از همراهی شما همراهان گرانمهر 🌹

#فرهنگ_نایین
#نائین_ما

🆔 @Naeene_Ma