فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
44.9K subscribers
10.9K photos
3.42K videos
520 files
29.5K links
✳️کانال تلگرامی «فردای بهتر» با منش اصلاح‌طلبانه با ارائه رویکردی تحلیلی تلاش دارد به گسترش دموکراسی و بسط چندصدایی در جامعه ایران به امید فردایی بهتر برای ایران و ایرانیان قدم بردارد.

اینستاگرام: https://instagram.com/seyed.mostafa.tajzade
Download Telegram
آونگ میان حکومت دینی و سکولار

ایران دست‌کم در دوران معاصر، یعنی از مشروطه تا کنون، میان حکومت دینی و حکومت سکولار در تردد بوده است. پس از انقلاب مشروطه، «قانون اساسی مشروطه» به‌عنوان اولین قانون اساسی کشور در سال ۱۲۸۵ ه.ش به امضای مظفرالدین شاه قاجار رسید و تا انقلاب ۱۳۵۷ قانون اساسی کشور ایران بود (در زمان ناصرالدین شاه نیز قوانینی نوشته بود، اما عنوان قانون اساسی نداشت). قانون اساسی مشروطه در زمان خود در زمرۀ قوانین سکولار به شمار می‌رفت و، پس از به‌رسمیت‌یافتن آن، آزادی مطبوعات بیشتر شد، مجلس شورای ملی تأسیس شد، اختیارات مراجع دینی و دربار کمتر شد و سلطنت، با موافقت مظفرالدین شاه، از حالت مطلقه به مشروطه درآمد.

مظفرالدین شاه، چهار روز پس از امضای قانون اساسی، از دنیا رفت و پسرش محمدعلی به سلطنت رسید. از آنجا که قانون اساسی مشروطه با عجله نوشته بود، متممی بر آن نوشته شد و محمدعلی شاه در سال ۱۲۸۶ ه.ش آن را امضا کرد. بحث انطباق قانون اساسی با شرع نیز مطرح شده بود که گروهی از روحانیان، ازجمله شیخ فضل‌الله نوری، آن را بررسی کردند و به تصویب مجلس رساندند.

اصل دوم متمم قانون اساسی مشروطه شبیه به نظارت استصوابی (شورای نگهبان) در قانون اساسی امروزِ ایران است: «رسماً مقرر است، در هر عصری از اعصار، هیئتی که کمتر از پنج نفر نباشد از مجتهدین و فقهای متدین که مطلع از مقتضیات زمان هم باشند به این طریق که علمای اعلام و حجج اسلام مرجع تقلید شیعه اسامی بیست نفر از علما که دارای صفات مذکوره باشند معرفی به مجلس شورای ملی بنمایند، پنج نفر از آن‌ها را یا بیشتر، به مقتضای عصر، اعضای مجلس شورای ملی بالاتفاق یا به حکم قرعه تعیین نموده به سمت عضویت بشناسند تا موادی که در مجلس عنوان می‌شود به‌دقت مذاکره و غوررسی نموده. هریک از آن مواد معنونه که مخالفت با قواعد مقدسه اسلام داشته باشد طرح یا رد نمایند که عنوان قانونیت پیدا نکند و رأی این هیئت علما در این باب مطاع و بتبع خواهد بود و این ماده تا زمان ظهور حضرت حجت عصر عجل‌الله‌فرجه تغییرپذیر نخواهد بود».

البته به این اصلِ قانون اساسی توجه زیادی صورت نگرفت و همین مسئله باعث اعتراض برخی روحانیان و پیروان آن‌ها ‌شد. با همۀ این اوصاف، محمدعلی شاه می‌گفت ما دولت اسلامی هستیم و سلطنت باید مشروعه باشد و مجلس صرفاً قانون‌گذار است، در مقابل، مشروطه‌خواهان طرفدار پارلمان و سکولاریسم بودند. دعوای میان مشروطه‌خواهان و مشروعه‌خواهان بالا گرفت و بالاخره، در سال ۱۲۸۷ ه.ش، محمدعلی شاه به کمک روس‌ها مجلس را به توپ بست. یک سال بعد، با تلاش مشروطه‌خواهان، از سلطنت کناره گرفت و از ایران خارج شد و به‌جای او پسرش احمد شاه، آخرین شاه قاجار، بر تخت نشست. پس از او نیز حکومت پهلوی (رضاشاه و محمدرضا) به روشی سلطنت کردند که می‌دانیم و از شرح آن می‌گذرم.

متعاقب همۀ این‌ها، جمهوری اسلامی، پس از روی کار آمدنش، قانون اساسی جدیدی نوشت و سعی بر اجرای احکام و قوانین اسلام داشت. طبیعتاً اجرای احکام شریعت برای مردمی که از یک‌سو مذهب را دوست داشتند و از سوی دیگر حکومت پهلوی را تجربه کرده بودند جذاب می‌نمود. اکنون، بعد از گذشت چهار دهه از جمهوری اسلامی، به نظر می‌رسد اقبال به‌سوی حکومت سکولار بیشتر شده است. ایران طی این سال‌ها آونگی بوده میان حکومت مشروطه و مشروعه، میان سکولار و دینی، میان پادشاهی و ولایت فقیه، میان دیکتاتوری و جمهوری. درست است که در این آونگ به جایگاه قبلی خود بازنگشته است و با هر بار رفت و برگشت جایگاه و شرایط جدیدی را تجربه کرده، اما تا کی قرار است میان این‌ها تجربه کند و به نتیجهٔ دلخواهش نرسد؟ آیا این آونگ، بعد از این همه تجربۀ تاریخی و جمعی، نباید به قرار امنی برسد و در یک نقطۀ ثبات بایستد؟ راه‌حل چیست؟

از نگاه من، راه‌حل برون‌رفت از این آشفتگی قرائتی جدید از سکولاریسم است (جدید نه به آن معنا که تا پیش از این گفته نشده، بل بدین معنا که مردم ایران تا کنون تجربه‌اش نکرده‌اند)، که من پیش از این ذیل عنوان «زی‌سازگرایی» از آن بحث کرده‌ام. مضاف بر زی‌سازگرایی، اکنون با وجود امکاناتی که اینترنت در اختیار ما می‌گذارد می‌توانیم همه‌پرسی‌های بسیاری در امور کلی و جزئی جامعه داشته باشیم تا همۀ ایرانیان در آن حق رأی داشته باشند. در این صورت، هم مشق سیاست می‌کنیم و خود را در تصمیمات کشورمان سهیم می‌دانیم و هم مسئولیت و تبعات رأی و نظر خود را برعهده می‌گیریم و هم ملزم می‌شویم به آرای هم احترام بگذاریم و اگر قانونی را به تصویب رساندیم و پس از چندی متوجه خطایمان شدیم، رویۀ خود را عوض می‌کنیم و با این سعی و تلاش‌ها ورزیده می‌شویم و رشد می‌کنیم. به گمانم، این همان نقطه‌ای است که آونگ ما به ثبات می‌رسد و آرام می‌گیرد.

#سکولاریسم #عرفی‌گرایی #زی‌سازگرایی
@elahiatik @MostafaTajzadeh