📝📝📝آفات جامعه دینی از نگاه #مصطفی_ملکیان✍️
✅یكی از این آفات این است كه #دین، كه فیالواقع شامل سه بخش #اعتقادیّات، #اخلاقیّات و #عبادیّات است، منحصر در #عبادیّات مثلاً: نماز و روزه و حج شود و این چیزی است كه اگرچه نظراً كسی بدان قائل نشده است، اما عملاً بسیاری از متدیّنان به آن مبتلایند.
✅بدین معنا كه #متدیّن_بودن را منحصر در رعایت احكام عبادی میدانند.
✅این تلقّی از دین، علاوه بر اینكه دو بخش مهم دین یعنی: #اعتقادیّات و مخصوصاً #اخلاقیّات را بهدست فراموشی میسپارد ، در مورد عبادیّات هم دستخوش توهم عظیمی است و نمیداند كه عبادیّات فقط و فقط تا آنجا ارزشمندند كه #دو_كاركرد داشته باشند:
✅یکی اینكه در #خدمت_اخلاقی_شدن و اخلاقی ماندن انسان باشند، یعنی مقدّمه و وسیلهای باشند برای اخلاقی زیستن انسان.
#قرآن درباره #نماز میگوید: «انّ الصّلوة تنهی و عن الفحشاء و المنكر»
#نماز خاصیّتش این است كه نمازگزار را از #كارهای_زشت و ناپسندیده باز میدارد یعنی اگر مرتكب كار زشت و ناپسندیده میشوی، درواقع، نماز بهجا نیاوردهای، در فیلم نماز بهجا آوردن اجرای نقش كردهای، همین و بس.
✅درباره #روزه میگوید: «كتب علیكم الصّیام كما كتب علی الّذین من قبلكم لعلّكم تتّقون»،
✅یعنی روزه واجب شده است تا بلكه از طریق روزهداری #پارسایی حاصل شود، و الا از گرسنگی و تشنگی كشیدن چه سودی حاصل میآید؟
✅بهگفته حضرت #علی(ع): چه بسیار كسانی كه از #نماز_شب بهجای آوردنشان جز بیدارخوابی و خستگی عایدهای ندارند و چه بسیار كسانی كه از #روزه داشتنشان فقط گرسنگی و تشنگی عاید میآید.
✅باز قرآن پس از اینكه مناسك و شعائر #حج را توضیح میدهد میگوید: «لن ینال الله لحومها و لادماءها و لكنّ یناله التّقوی منكم»
✅یعنی گوشتها و خونهای گوسفندان و گاوان و شترانی كه در مراسم حج قربان میكنید هرگز به ساحت الوهی راه نمییابند؛ فقط اگر از این راه قربان كردنها، #تقوایی در شما پدید آید این تقواست كه به خدا میرسد و شما را نفعی میرساند.
✅غرض از اینگونه سخنان توجّه دادن به این معناست كه #عبادیّات باید در خدمت #اخلاقی_شدن و اخلاقی ماندن ما باشند.
✅كاركرد دیگر عبادیّات #كاركرد_رمزی (Symbolic) آنهاست.
✅یعنی در عبادات آدمی اعمال و افعال ظاهری و جوارحی خود را اشارهای رمزی تلقّی میكند به حالت #باطنی كه نسبت به خدا دارد و آنها را نمیتواند جز با كارهای بدنی نمایش دهد و ابراز كند.
✅حال اگر حالت #باطنی و جوانحی مورد نظر اصلاً وجود نداشته باشد عمل و فعل ظاهری و جوارحی برای چه انجام گیرد؟
مثالی بزنم.
✅من اگر در كوی و برزن و كوچه و خیابان وقتی به شما برمیخورم #كلاهم را از سرم بردارم این كلاه از سر بر داشتن یك كار سمبلیك و رمزی است و معنای رمزی بودنش این است كه من با این كار میخواهم احساس #حرمت و بزرگداشتی را كه در خود نسبت به شما دارم و نمیتوانم آن را، بههیچ طریقی جز از طریق یك عمل ظاهری و بدنی نشان دهم و ابراز كنم با كلاه از سر بر گرفتن نمایش دهم.
✅حالا اگر در #باطن من ذرّهای احساس حرمت نسبت به شما وجود نداشته باشد كلاه از سر برداشتن من كاركرد رمزی خود را از دست خواهد داد و سودی نخواهد داشت.
✅بلی، در مورد ارتباط دو انسان میتوان گفت كه اگر مثلاً من نسبت به شما احساس حرمتی در دل ندارم كلاه از سر برداشتنم، اگرچه ارزش رمزی خود را از دست میدهد، لااقل نفع دیگری دارد و آن اینكه من با این كار میتوانم شما را #بفریبم و دلتان را بهدست آورم و از قِبَل شما به چیزی دست یابم.
✅ولی در مورد #ارتباط انسان و خدا، چون خدا را نمیتوان فریفت، این شق هم منتفی است و بنابراین، اگر احساس #حرمت و خشیت و #محبت و ستایش و امثال اینها را نسبت به خدا در خود نداشته باشم وضو و نماز و روزه و حج دیگر هیچ كاركردی نخواهد داشت.
✅خلاصه اینكه ما، علاوه بر اینكه میتوانیم به این #آفات مبتلا شویم كه دین را در #عبادیّات منحصر كنیم،
✅
ممكن است به این خطای دیگر هم در افتیم كه #دو_كاركرد عبادیّات را فراموش كنیم و در نتیجه عبادیّات را به جای اینكه #وسیله بدانیم، #هدف قلمداد كنیم و به دامان نوعی سطحینگری و شكل گرایی (Formalism) بلغزیم.
| @mostafamalekian
@MostafaTajzadeh
✅یكی از این آفات این است كه #دین، كه فیالواقع شامل سه بخش #اعتقادیّات، #اخلاقیّات و #عبادیّات است، منحصر در #عبادیّات مثلاً: نماز و روزه و حج شود و این چیزی است كه اگرچه نظراً كسی بدان قائل نشده است، اما عملاً بسیاری از متدیّنان به آن مبتلایند.
✅بدین معنا كه #متدیّن_بودن را منحصر در رعایت احكام عبادی میدانند.
✅این تلقّی از دین، علاوه بر اینكه دو بخش مهم دین یعنی: #اعتقادیّات و مخصوصاً #اخلاقیّات را بهدست فراموشی میسپارد ، در مورد عبادیّات هم دستخوش توهم عظیمی است و نمیداند كه عبادیّات فقط و فقط تا آنجا ارزشمندند كه #دو_كاركرد داشته باشند:
✅یکی اینكه در #خدمت_اخلاقی_شدن و اخلاقی ماندن انسان باشند، یعنی مقدّمه و وسیلهای باشند برای اخلاقی زیستن انسان.
#قرآن درباره #نماز میگوید: «انّ الصّلوة تنهی و عن الفحشاء و المنكر»
#نماز خاصیّتش این است كه نمازگزار را از #كارهای_زشت و ناپسندیده باز میدارد یعنی اگر مرتكب كار زشت و ناپسندیده میشوی، درواقع، نماز بهجا نیاوردهای، در فیلم نماز بهجا آوردن اجرای نقش كردهای، همین و بس.
✅درباره #روزه میگوید: «كتب علیكم الصّیام كما كتب علی الّذین من قبلكم لعلّكم تتّقون»،
✅یعنی روزه واجب شده است تا بلكه از طریق روزهداری #پارسایی حاصل شود، و الا از گرسنگی و تشنگی كشیدن چه سودی حاصل میآید؟
✅بهگفته حضرت #علی(ع): چه بسیار كسانی كه از #نماز_شب بهجای آوردنشان جز بیدارخوابی و خستگی عایدهای ندارند و چه بسیار كسانی كه از #روزه داشتنشان فقط گرسنگی و تشنگی عاید میآید.
✅باز قرآن پس از اینكه مناسك و شعائر #حج را توضیح میدهد میگوید: «لن ینال الله لحومها و لادماءها و لكنّ یناله التّقوی منكم»
✅یعنی گوشتها و خونهای گوسفندان و گاوان و شترانی كه در مراسم حج قربان میكنید هرگز به ساحت الوهی راه نمییابند؛ فقط اگر از این راه قربان كردنها، #تقوایی در شما پدید آید این تقواست كه به خدا میرسد و شما را نفعی میرساند.
✅غرض از اینگونه سخنان توجّه دادن به این معناست كه #عبادیّات باید در خدمت #اخلاقی_شدن و اخلاقی ماندن ما باشند.
✅كاركرد دیگر عبادیّات #كاركرد_رمزی (Symbolic) آنهاست.
✅یعنی در عبادات آدمی اعمال و افعال ظاهری و جوارحی خود را اشارهای رمزی تلقّی میكند به حالت #باطنی كه نسبت به خدا دارد و آنها را نمیتواند جز با كارهای بدنی نمایش دهد و ابراز كند.
✅حال اگر حالت #باطنی و جوانحی مورد نظر اصلاً وجود نداشته باشد عمل و فعل ظاهری و جوارحی برای چه انجام گیرد؟
مثالی بزنم.
✅من اگر در كوی و برزن و كوچه و خیابان وقتی به شما برمیخورم #كلاهم را از سرم بردارم این كلاه از سر بر داشتن یك كار سمبلیك و رمزی است و معنای رمزی بودنش این است كه من با این كار میخواهم احساس #حرمت و بزرگداشتی را كه در خود نسبت به شما دارم و نمیتوانم آن را، بههیچ طریقی جز از طریق یك عمل ظاهری و بدنی نشان دهم و ابراز كنم با كلاه از سر بر گرفتن نمایش دهم.
✅حالا اگر در #باطن من ذرّهای احساس حرمت نسبت به شما وجود نداشته باشد كلاه از سر برداشتن من كاركرد رمزی خود را از دست خواهد داد و سودی نخواهد داشت.
✅بلی، در مورد ارتباط دو انسان میتوان گفت كه اگر مثلاً من نسبت به شما احساس حرمتی در دل ندارم كلاه از سر برداشتنم، اگرچه ارزش رمزی خود را از دست میدهد، لااقل نفع دیگری دارد و آن اینكه من با این كار میتوانم شما را #بفریبم و دلتان را بهدست آورم و از قِبَل شما به چیزی دست یابم.
✅ولی در مورد #ارتباط انسان و خدا، چون خدا را نمیتوان فریفت، این شق هم منتفی است و بنابراین، اگر احساس #حرمت و خشیت و #محبت و ستایش و امثال اینها را نسبت به خدا در خود نداشته باشم وضو و نماز و روزه و حج دیگر هیچ كاركردی نخواهد داشت.
✅خلاصه اینكه ما، علاوه بر اینكه میتوانیم به این #آفات مبتلا شویم كه دین را در #عبادیّات منحصر كنیم،
✅
ممكن است به این خطای دیگر هم در افتیم كه #دو_كاركرد عبادیّات را فراموش كنیم و در نتیجه عبادیّات را به جای اینكه #وسیله بدانیم، #هدف قلمداد كنیم و به دامان نوعی سطحینگری و شكل گرایی (Formalism) بلغزیم.
| @mostafamalekian
@MostafaTajzadeh