Forwarded from اتچ بات
✍️محسن صفایی‌فراهانی
📌یک بهانه خوب به‌نام تحریم پیدا کرده‌ایم که همه چیزمان را پشت آن پنهان می‌کنیم. نمی‌گویم تحریم روی ایران اثر نداشته است، اثر داشته ولی نه به این‌صورت‌که همه چیز ما تحت‌الشعاع تحریم قرار گرفته است.
📌بارها گفته‌ام کشوری که به‌هرحال روند درگیری‌های بین‌المللی خود را می‌داند و سیاست‌های خاصی را اتخاذ می‌کند که نتیجه‌اش تعامل با دنیا نیست، پس باید روی پیامدهای آن فکر کند. تصور می‌کنم روی این موضوع هیچ‌کسی برنامه‌ریزی نمی‌کند.
📌معلوم بود وقتی که برنامه‌ریزی ایران برای حضور در منطقه و فعالیت‌های برون‌مرزی‌اش، در آینده ادامه پیدا می‌کند، تهدیدات غرب عملی شده و این شرایط پیش خواهد آمد. نمی‌دانم چرا به آن بی‌توجهی می‌شود.
📌در دولت اصلاحات که نشست‌های سعد‌آباد برگزار می‌شد و کشورهای آلمان، فرانسه و انگلیس برای مذاکره به ایران می‌آمدند، دولت یک گزارش خواسته بود و وزارت اقتصاد، بانک‌مرکزی، سازمان برنامه و وزارت نفت آن گزارش را تهیه کردند. در آن گزارش مشخص بود که اگر ما بخواهیم به‌سراغ تحریم‌های گسترده برویم، با توجه به نوع برنامه‌ریزی اقتصادی در ایران، کشور صدمات زیادی خواهد خورد.
📌این مطالعات و تجربیات در ایران وجود دارد، حالا اگر کسی توجه نمی‌کند، نشان‌دهنده آن است که ما یک‌جانبه‌گرا عمل می‌کنیم، یعنی فقط یک موضع برای‌مان مهم است.
📌هیچ‌راهی جز اینکه با دنیا تعامل کنیم نداریم. ما نمی‌توانیم در بازارهای جهانی حضور نداشته باشیم وقتی که بازارهای جهانی، این‌قدر در تولید ناخالص ملی کشورها نقش بازی می‌کنند.
📌یک روزی ما پیکان و کره‌جنوبی هیوندای را تولید کرد. امروز هیوندای در اتومبیل‌های دنیا چه جایگاهی دارد و پیکان ما کجاست؟ با این اقتصاد و با این نگاه و روش نمی‌توان در دنیای امروز ماند و در کشور تحوّل ایجاد نکرد.
📌چرا تحصیل‌کرده‌های ما دائما در حال مهاجرت هستند؟ کشوری که تا سال ۱۹۷۰ مهاجرت مغزها نداشته، امروز جایگاهش در دنیا به رتبه اول مهاجرت مغزها رسیده است! این یعنی فاجعه.
📌در یک جمع ۱۵نفره از دانشجویان فوق‌لیسانس دانشکده اقتصاد در دانشگاه تهران صحبت می‌کردم. جای تأسف بود که اکثرشان گفتند ما داریم به خارج می‌رویم. گفتم: کسانی که می‌خواهند بروند دست بلند کنند، دیدم ۱۳نفرشان دارند می‌روند! این خیلی مسأله است.
📌ما نه تنها سرمایه‌گذاری مادی نمی‌کنیم، بلکه سرمایه‌گذاری نیروی انسانی‌مان هم شرایط بدی را پیدا کرده است و نیروهای تحصیل‌کرده ما دارند به‌سرعت از ایران خارج می‌شوند.
📌سال گذشته، گوگل تصمیم گرفت ۱۰میلیارد دلار در هند سرمایه‌گذاری کند. چرا؟ برای اینکه هند در حال تبدیل‌شدن به بزرگ‌ترین تولیدکننده نرم‌افزار جهان است. ما کجای این داستان هستیم؟ چرا جوان ما باید از ایران برود و آن‌وقت گوگل از آن‌طرف دنیا بیاید و در هند سرمایه‌گذاری کند تا نرم‌افزار برایش تولید کند؟
📌۱۰سال است سرمایه‌گذاری ایران رشد منفی دارد، این یعنی ما هیچ فعالیتی برای اشتغال جوانان در این جامعه بزرگ نمی‌کنیم و به نتایج آن‌هم بی‌توجه هستیم. فرار مغزها نتیجه‌ی عدم سرمایه‌گذاری در داخل کشور است.
📌وقتی جوان تحصیل می‌کند و می‌بیند بازاری برای کارش در کشور وجود ندارد، طبیعی است که در دنیا به‌دنبال بازار کار می‌گردد. مسئولیت این با کیست؟ مسئولیت با کسانی است که برنامه‌ریزی برای کشور می‌کنند.
📌آیا ما نگران رشد آینده خود نیستیم؟ قرار بوده ما بعد از ۲۰سال اقتصاد اول منطقه بشویم! الان کجا هستیم؟ در پیش‌بینی‌های ۲۰۳۰ روسیه درحال تبدیل‌شدن به اقتصاد دهم دنیا، عربستان اقتصاد هجدهم دنیا و ترکیه قرار است که ظرف ۹ سال آینده، اقتصاد بیستم دنیا شود.
📌ما قرار بود اقتصاد اول منطقه بشویم! آیا هیچ‌قدمی برای نیل به آن برداشتیم؟ آیا هیچ‌وقت این مقوله هم جزو نگرانی‌هایمان شد؟ وقتی مقامات بالای کشور، سیاست‌ها را تعیین می‌کنند، این تناقضات را نمی‌بینند؟ آیا نمی‌بینند که نتیجه آن سیاست‌گذاری‌ها، کشور را به اهداف ترسیم‌شده می‌رساند یا نمی‌رساند؟ اگر نمی‌رساند پس چرا آن سیاست‌ها را انتخاب می‌کنند؟ هدف یک چیز دیگر است و سیاست یک چیز دیگر! خب نمی‌شود که این‌دو در تناقض باشند و نتیجه هم بگیریم.
🆔@MostafaTajzadeh
📌یک بهانه خوب به‌نام تحریم پیدا کرده‌ایم که همه چیزمان را پشت آن پنهان می‌کنیم. نمی‌گویم تحریم روی ایران اثر نداشته است، اثر داشته ولی نه به این‌صورت‌که همه چیز ما تحت‌الشعاع تحریم قرار گرفته است.
📌بارها گفته‌ام کشوری که به‌هرحال روند درگیری‌های بین‌المللی خود را می‌داند و سیاست‌های خاصی را اتخاذ می‌کند که نتیجه‌اش تعامل با دنیا نیست، پس باید روی پیامدهای آن فکر کند. تصور می‌کنم روی این موضوع هیچ‌کسی برنامه‌ریزی نمی‌کند.
📌معلوم بود وقتی که برنامه‌ریزی ایران برای حضور در منطقه و فعالیت‌های برون‌مرزی‌اش، در آینده ادامه پیدا می‌کند، تهدیدات غرب عملی شده و این شرایط پیش خواهد آمد. نمی‌دانم چرا به آن بی‌توجهی می‌شود.
📌در دولت اصلاحات که نشست‌های سعد‌آباد برگزار می‌شد و کشورهای آلمان، فرانسه و انگلیس برای مذاکره به ایران می‌آمدند، دولت یک گزارش خواسته بود و وزارت اقتصاد، بانک‌مرکزی، سازمان برنامه و وزارت نفت آن گزارش را تهیه کردند. در آن گزارش مشخص بود که اگر ما بخواهیم به‌سراغ تحریم‌های گسترده برویم، با توجه به نوع برنامه‌ریزی اقتصادی در ایران، کشور صدمات زیادی خواهد خورد.
📌این مطالعات و تجربیات در ایران وجود دارد، حالا اگر کسی توجه نمی‌کند، نشان‌دهنده آن است که ما یک‌جانبه‌گرا عمل می‌کنیم، یعنی فقط یک موضع برای‌مان مهم است.
📌هیچ‌راهی جز اینکه با دنیا تعامل کنیم نداریم. ما نمی‌توانیم در بازارهای جهانی حضور نداشته باشیم وقتی که بازارهای جهانی، این‌قدر در تولید ناخالص ملی کشورها نقش بازی می‌کنند.
📌یک روزی ما پیکان و کره‌جنوبی هیوندای را تولید کرد. امروز هیوندای در اتومبیل‌های دنیا چه جایگاهی دارد و پیکان ما کجاست؟ با این اقتصاد و با این نگاه و روش نمی‌توان در دنیای امروز ماند و در کشور تحوّل ایجاد نکرد.
📌چرا تحصیل‌کرده‌های ما دائما در حال مهاجرت هستند؟ کشوری که تا سال ۱۹۷۰ مهاجرت مغزها نداشته، امروز جایگاهش در دنیا به رتبه اول مهاجرت مغزها رسیده است! این یعنی فاجعه.
📌در یک جمع ۱۵نفره از دانشجویان فوق‌لیسانس دانشکده اقتصاد در دانشگاه تهران صحبت می‌کردم. جای تأسف بود که اکثرشان گفتند ما داریم به خارج می‌رویم. گفتم: کسانی که می‌خواهند بروند دست بلند کنند، دیدم ۱۳نفرشان دارند می‌روند! این خیلی مسأله است.
📌ما نه تنها سرمایه‌گذاری مادی نمی‌کنیم، بلکه سرمایه‌گذاری نیروی انسانی‌مان هم شرایط بدی را پیدا کرده است و نیروهای تحصیل‌کرده ما دارند به‌سرعت از ایران خارج می‌شوند.
📌سال گذشته، گوگل تصمیم گرفت ۱۰میلیارد دلار در هند سرمایه‌گذاری کند. چرا؟ برای اینکه هند در حال تبدیل‌شدن به بزرگ‌ترین تولیدکننده نرم‌افزار جهان است. ما کجای این داستان هستیم؟ چرا جوان ما باید از ایران برود و آن‌وقت گوگل از آن‌طرف دنیا بیاید و در هند سرمایه‌گذاری کند تا نرم‌افزار برایش تولید کند؟
📌۱۰سال است سرمایه‌گذاری ایران رشد منفی دارد، این یعنی ما هیچ فعالیتی برای اشتغال جوانان در این جامعه بزرگ نمی‌کنیم و به نتایج آن‌هم بی‌توجه هستیم. فرار مغزها نتیجه‌ی عدم سرمایه‌گذاری در داخل کشور است.
📌وقتی جوان تحصیل می‌کند و می‌بیند بازاری برای کارش در کشور وجود ندارد، طبیعی است که در دنیا به‌دنبال بازار کار می‌گردد. مسئولیت این با کیست؟ مسئولیت با کسانی است که برنامه‌ریزی برای کشور می‌کنند.
📌آیا ما نگران رشد آینده خود نیستیم؟ قرار بوده ما بعد از ۲۰سال اقتصاد اول منطقه بشویم! الان کجا هستیم؟ در پیش‌بینی‌های ۲۰۳۰ روسیه درحال تبدیل‌شدن به اقتصاد دهم دنیا، عربستان اقتصاد هجدهم دنیا و ترکیه قرار است که ظرف ۹ سال آینده، اقتصاد بیستم دنیا شود.
📌ما قرار بود اقتصاد اول منطقه بشویم! آیا هیچ‌قدمی برای نیل به آن برداشتیم؟ آیا هیچ‌وقت این مقوله هم جزو نگرانی‌هایمان شد؟ وقتی مقامات بالای کشور، سیاست‌ها را تعیین می‌کنند، این تناقضات را نمی‌بینند؟ آیا نمی‌بینند که نتیجه آن سیاست‌گذاری‌ها، کشور را به اهداف ترسیم‌شده می‌رساند یا نمی‌رساند؟ اگر نمی‌رساند پس چرا آن سیاست‌ها را انتخاب می‌کنند؟ هدف یک چیز دیگر است و سیاست یک چیز دیگر! خب نمی‌شود که این‌دو در تناقض باشند و نتیجه هم بگیریم.
🆔@MostafaTajzadeh
Telegram
attach 📎
📝📝📝از عشق و دیگر اهریمنان
✍️احسان رضایی
✅اگر از آنهایی هستید که فکر می‌کنید عشق و نامزدی به این است که از صبح تا شب بروید پارک و سینما و کافی‌شاپ و یک گل دستتان بگیرید و با هم قرار بگذارید خانه‌ای بسازید در و دیوارش همه نور، معلوم است که در کل عمرتان یک روز هم عاشق نبودهاید و به زمین سفت نرسیده‌اید. برای شما، شاید بهترین کار، خواندن چندتا کتاب عاشقانه درست و حسابی باشد تا بفهمید این عشق و عاشقی چقدر می‌تواند خوب، خوشایند و خطرناک باشد.
✅برای شروع باید بروید سراغ کلاسیکها. عشق، قدیمی‌تر از چیزی است که فکر می‌کنید. مثلا با جین آستن‌ها، بخصوص «غرور و تعصب»ش شروع کنید. ماجرای خانواده‌ای که چهارتا دختر دارند و همسایۀ جدیدی برایشان می‌آید که بِه از شما نباشد، آقای جوان برازنده پولدار و مهمتر از همه مجردی است. پر واضح است که مادر خانواده به فکر می‌افتد از این نمد، برای دخترها کلاهی بسازد. جریان برو و بیا و قالیچه لب بوم تکان بده دارد خوب پیش می‌رود که دوستِ ازخودراضی آقای همسایه پیدایش می‌شود و می‌افتد مشکلها.
✅اگر پرشورترش را می‌خواهید، بروید سراغ «وداع با اسلحه» ارنست همینگوی. داستان یک راننده آمبولانس در زمان جنگ جهانی اول که دارد برای خودش «دل ای، دل ای ...» می‌خواند و خوش می‌گذراند و عقیده دارد عشق چیز مزخرفی است که شاعرها بیخودی بزرگش کرده‌اند. به قول بیهقی اما «قضا در کمین بود، کار خویش می‌کرد». یک سال بعد، راننده قصه ما کاملا عوض شده، پرستاری که موقع بستری او در بیمارستان دلش را برده، کشته شده و حالا او به جهان جور دیگری نگاه می‌کند.
✅درست مثل «خداحافظ گری کوپر» رومن گاری که داستان جوانی آمریکایی را تعریف می‌کند که به پیستهای اسکی شمال اروپا پناه آورده تا از جنگ ویتنام در امان باشد، اما آنجا به بدتر از جنگ گرفتار می‌شود و عشق و عاشقی پدرش را درمی‌آورد، که بسوزد پدرش.
✅در همین قسمت از برنامه، از «گتسبی بزرگ» اسکات فیتزجرالد هم غفلت نکنید. درست است که یک‌کم داستانش کند پیش می‌رود اما عشق آتشین گتسبی، شخصیت جاه‌طلب، ماجراجو و رمانتیک قصه یک جور ناجوری پیش می‌رود که دل خواننده برایش کباب می‌شود.
✅البته مصایب عشق، فقط مردانه نیست. قبول ندارید «جین ایر» شارلوت برونته را بردارید و خودتان ملاحظه بفرمایید. خواهر بزرگه برونته‌ها، خودش یک تجربه وحشتناک داشت و وقتی خواست درباره مشقت‌های عشق بنویسد، حق مطلب را ادا کرد. داستان دل بستن جین ایر به اربابش، آقای روچستر که بعدا می‌فهمیم همسرش را زندانی کرده همان ماجرایی که سر نویسنده آمد.
✅از دیگر محصولات کارخانه ادبی خواهران رنگ‌پریده، «بلندی‌های بادگیر» امیلی برونته است. داستان یک عشق آتشین و نافرجام که جماعتی را به باد میدهد. هیثکلیف کولی‌زاده‌ای است که پیش خانواده کاترین بزرگ می‌شود، جایی که همه جز کاترین با او چپ هستند. طبیعتا هیثکلیف به او عاشق می‌شود ولی از تنها امیدش در زندگی هم جواب رد می‌شنود. از اینجا بعد است که آن روی عشقِ هیثکلیف بالا می‌آید و اول می‌رود پولدار می‌شود و بعد می‌زند از همه انتقام می‌گیرد.
گفت: «روز اول که دیدمش گفتم/ آن که روزم کند سیه، این است!»
✅این یک خط را هم می‌شود جای خلاصه «بر باد رفته» مارگارت میچل و عشق بی‌حاصل اسکارلت به اشلی ویلکز، که هم خودش و هم رَت باتلر را سفیل و سرگردان می‌گذارد جا زد.
✅ماجرای «آنا کارنینا» لئو تولستوی بزرگ هم همچین چیزهایی است: جستجوی عشق در مسیری غلط. درست مثل آنا که دل به ورونسکی عاشق‌پیشه میدهد و وقتی خودش و زندگی‌اش را نابود کرد، تازه می‌فهمد طرف چه آدم بی‌بته‌ای بوده است و خودش را سر به نیست می‌کند. عشق، بخصوص عشقی چنین اشتباه و در مسیر غلط، بدجوری پدر درمی‌آورد.
✅خیال می‌کنید فقط عشق در جای اشتباه، این بلاها را سر آدم می‌آورد؟ این‌قدر ساده نباشد، «رنج‌های ورتر جوان» گوته، داستان جوان پولدار، خوشتیپ و باکمالاتی است که بعد از تمام شدن درس و دانشگاه، برای هواخوری به یک شهر ییلاقی آمده. آنجا چشمش به شارلوت، دختر قاضی شهر می‌افتد و طبق فرمول هرچه دیده بیند، گرفتار می‌شود. شارلوت هم از او خوشش می‌آید و فقط یک مشکل کوچک در کار است: اینکه شارلوت قبلا به کس دیگری جواب بله داده و آن بابا هم، مرد خوبی است و بهانه‌ای برای به هم زدن ندارد و خلاصه که هیچی به هیچی!
📌متن کامل در INSTANT VIEW
🆔@MostafaTajzadeh
yun.ir/oorfg1
✍️احسان رضایی
✅اگر از آنهایی هستید که فکر می‌کنید عشق و نامزدی به این است که از صبح تا شب بروید پارک و سینما و کافی‌شاپ و یک گل دستتان بگیرید و با هم قرار بگذارید خانه‌ای بسازید در و دیوارش همه نور، معلوم است که در کل عمرتان یک روز هم عاشق نبودهاید و به زمین سفت نرسیده‌اید. برای شما، شاید بهترین کار، خواندن چندتا کتاب عاشقانه درست و حسابی باشد تا بفهمید این عشق و عاشقی چقدر می‌تواند خوب، خوشایند و خطرناک باشد.
✅برای شروع باید بروید سراغ کلاسیکها. عشق، قدیمی‌تر از چیزی است که فکر می‌کنید. مثلا با جین آستن‌ها، بخصوص «غرور و تعصب»ش شروع کنید. ماجرای خانواده‌ای که چهارتا دختر دارند و همسایۀ جدیدی برایشان می‌آید که بِه از شما نباشد، آقای جوان برازنده پولدار و مهمتر از همه مجردی است. پر واضح است که مادر خانواده به فکر می‌افتد از این نمد، برای دخترها کلاهی بسازد. جریان برو و بیا و قالیچه لب بوم تکان بده دارد خوب پیش می‌رود که دوستِ ازخودراضی آقای همسایه پیدایش می‌شود و می‌افتد مشکلها.
✅اگر پرشورترش را می‌خواهید، بروید سراغ «وداع با اسلحه» ارنست همینگوی. داستان یک راننده آمبولانس در زمان جنگ جهانی اول که دارد برای خودش «دل ای، دل ای ...» می‌خواند و خوش می‌گذراند و عقیده دارد عشق چیز مزخرفی است که شاعرها بیخودی بزرگش کرده‌اند. به قول بیهقی اما «قضا در کمین بود، کار خویش می‌کرد». یک سال بعد، راننده قصه ما کاملا عوض شده، پرستاری که موقع بستری او در بیمارستان دلش را برده، کشته شده و حالا او به جهان جور دیگری نگاه می‌کند.
✅درست مثل «خداحافظ گری کوپر» رومن گاری که داستان جوانی آمریکایی را تعریف می‌کند که به پیستهای اسکی شمال اروپا پناه آورده تا از جنگ ویتنام در امان باشد، اما آنجا به بدتر از جنگ گرفتار می‌شود و عشق و عاشقی پدرش را درمی‌آورد، که بسوزد پدرش.
✅در همین قسمت از برنامه، از «گتسبی بزرگ» اسکات فیتزجرالد هم غفلت نکنید. درست است که یک‌کم داستانش کند پیش می‌رود اما عشق آتشین گتسبی، شخصیت جاه‌طلب، ماجراجو و رمانتیک قصه یک جور ناجوری پیش می‌رود که دل خواننده برایش کباب می‌شود.
✅البته مصایب عشق، فقط مردانه نیست. قبول ندارید «جین ایر» شارلوت برونته را بردارید و خودتان ملاحظه بفرمایید. خواهر بزرگه برونته‌ها، خودش یک تجربه وحشتناک داشت و وقتی خواست درباره مشقت‌های عشق بنویسد، حق مطلب را ادا کرد. داستان دل بستن جین ایر به اربابش، آقای روچستر که بعدا می‌فهمیم همسرش را زندانی کرده همان ماجرایی که سر نویسنده آمد.
✅از دیگر محصولات کارخانه ادبی خواهران رنگ‌پریده، «بلندی‌های بادگیر» امیلی برونته است. داستان یک عشق آتشین و نافرجام که جماعتی را به باد میدهد. هیثکلیف کولی‌زاده‌ای است که پیش خانواده کاترین بزرگ می‌شود، جایی که همه جز کاترین با او چپ هستند. طبیعتا هیثکلیف به او عاشق می‌شود ولی از تنها امیدش در زندگی هم جواب رد می‌شنود. از اینجا بعد است که آن روی عشقِ هیثکلیف بالا می‌آید و اول می‌رود پولدار می‌شود و بعد می‌زند از همه انتقام می‌گیرد.
گفت: «روز اول که دیدمش گفتم/ آن که روزم کند سیه، این است!»
✅این یک خط را هم می‌شود جای خلاصه «بر باد رفته» مارگارت میچل و عشق بی‌حاصل اسکارلت به اشلی ویلکز، که هم خودش و هم رَت باتلر را سفیل و سرگردان می‌گذارد جا زد.
✅ماجرای «آنا کارنینا» لئو تولستوی بزرگ هم همچین چیزهایی است: جستجوی عشق در مسیری غلط. درست مثل آنا که دل به ورونسکی عاشق‌پیشه میدهد و وقتی خودش و زندگی‌اش را نابود کرد، تازه می‌فهمد طرف چه آدم بی‌بته‌ای بوده است و خودش را سر به نیست می‌کند. عشق، بخصوص عشقی چنین اشتباه و در مسیر غلط، بدجوری پدر درمی‌آورد.
✅خیال می‌کنید فقط عشق در جای اشتباه، این بلاها را سر آدم می‌آورد؟ این‌قدر ساده نباشد، «رنج‌های ورتر جوان» گوته، داستان جوان پولدار، خوشتیپ و باکمالاتی است که بعد از تمام شدن درس و دانشگاه، برای هواخوری به یک شهر ییلاقی آمده. آنجا چشمش به شارلوت، دختر قاضی شهر می‌افتد و طبق فرمول هرچه دیده بیند، گرفتار می‌شود. شارلوت هم از او خوشش می‌آید و فقط یک مشکل کوچک در کار است: اینکه شارلوت قبلا به کس دیگری جواب بله داده و آن بابا هم، مرد خوبی است و بهانه‌ای برای به هم زدن ندارد و خلاصه که هیچی به هیچی!
📌متن کامل در INSTANT VIEW
🆔@MostafaTajzadeh
yun.ir/oorfg1
Telegraph
از عشق و دیگر اهریمنان
🔺اگر از آنهایی هستید که فکر می‌کنید عشق و نامزدی به این است که از صبح تا شب بروید پارک و سینما و کافی‌شاپ و یک گل دستتان بگیرید و با هم قرار بگذارید خانه‌ای بسازید در و دیوارش همه نور، معلوم است که در کل عمرتان یک روز هم عاشق نبودهاید و به زمین سفت نرسیده‌اید.…
Forwarded from سهند ایرانمهر
🔸چند ماه قبل از نخست‌وزیری رزم‌آرا در آغاز سفری که در شهریور ۱۳۲۸ برای شرکت در مجمع عمومی سالیانه بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول به واشنگتن داشتم، شاه به من (ابوالحسن ابتهاج) گفت: حالا که شما به آمریکا می‌روی با وزارت خارجه آمریکا راجع به کمک‌های آمریکا با ایران هم صحبت کنید.گفتم: «بسیار خوب. اما قبل از این که با آنها صحبت کنم، تمامی مطالبی را که سال‌هاست به اعلیحضرت عرض کرده‌ام. اجازه بفرمایید الان تکرار کنم که بعد هیچگونه سوءتفاهمی پیش نیاید. اول این که پول نفت باید منحصرا خرج برنامه عمرانی بشود. دیگر این که ایران احتیاج به ارتشی بیش از آن چه برای امنیت داخلی لازم است، ندارد. اگر دوستان غربی ما معتقد هستند که ارزش ایران باید نقش مهم‌تری از این داشته باشد، باید تفاوت بودجه گزاف ارتش را خودشان بپردازند نه این که ما از پول نفت هزینه اضافی را تامین کنیم. شاه با حرف‌های من موافقت کرد.»
این «موافقت» بنیادی نداشت و از روی اعتقاد نبود. اولا در آن ایام درآمد حاصل از سهم ایران از شرکت نفت رقم چندان زیادی نبود. در ثانی هنوز شاه همچون سال‌های بعد از کودتای ۲۸ امرداد ۳۲، لجام گسیخته نشده بود. در سال‌های بعد رقم‌های عمده‌ای از درآمد حاصل از فروش نفت خام را صرف خریدهای نظامی و قشون کرد. سنتی که همچنان کم و بیش ادامه یافت.
بعد از قضیه کود شیمیایی شیراز، شاه از من شدیدا رنجش پیدا کرد و هر چه تقاضا می‌کردم وقت دیدار به من داده نمی‌شد؛ تا این که بالاخره به علاء، وزیر دربار، تلفن کردم و گفتم به اعلیحضرت عرض کنید، من با ایشان کار خصوصی ندارم و یک ماه و نیم پیش، استعفایم را مستقیما حضور ایشان فرستاده‌ام. اگر مرا نمی‌پذیرند، دیگر به سازمان برنامه نخواهم رفت.
بلافاصله بعد از این پیام وقت دیدار تعیین شد...این دیدار چند روز بعد از ملاقات من با «آدمیرال رادفورد» انجام شد...وقتی صحبت از کمک‌های نظامی آمریکا به ایران مطرح شد، جرج مگی رو کرد به رادفورد و گفت: آقای ابتهاج میل دارد نظر شما را راجع به کمک‌های نظامی به ایران بداند. همه سکوت کردند. رادفورد گفت: اگر روزی جنگی بین قدرت‌های بزرگ پیش بیاید، قبل از این که ایران از وقوع جنگ اطلاع پیدا کند، جنگ تمام شده است، زیرا در چنین جنگی فقط از سلاح‌های اتمی استفاده خواهد شد و دیگر فرستادن افراد از این جبهه به آن جبهه مطرح نخواهد بود. به این جهت کشورهایی مانند ایران، ترکیه و پاکستان احتیاجی به ارتش های بزرگ ندارند. این اولین باری بود که من چنین مطلبی را از جانب یکی از ارشدترین مقامات آمریکا می‌شنیدم.....
حال برگردیم به موضوع دیدار با شاه. در آن روز به شاه گفتم... مطالبی را که امروز می‌خواهم حضورتان عرض کنم، عینا همان حرف‌هایی است که وقتی رئیس بانک ملی بودم، به عرضتان می‌رساندم. بنابر این تصدیق می‌فرمایید که تعصب خاصی ندارم. به نظر من، نباید درآمد نفت را به هیچ مصرفی جز عمران مملکت برسانیم. ایران قادر نیست برنامه عمرانی مفیدی که در زندگی افراد ایران موثر باشد، اجرا کند و در عین حال مخارج سنگین ارتش را عهده‌دار باشد.شاه سکوت کرد و چیزی نگفت. فقط وقتی گفتم یقینا اعلیحضرت از مطالبی که رادفورد در سر میز شام در سفارت آمریکا گفت، مطلع شده‌اند؟ سرش را به علامت مثبت تکان داد. در عین حال آن روز کوچک‌ترین اشاره‌ای راجع به استعفای من از سازمان برنامه نشد.
منبع: (صص ۴۴۳ تا ۴۴۵ کتاب خاطرات ابوالحسن ابتهاج)
✔️امروزسالگرد درگذشت ابوالحسن #ابتهاج پایه گذار برنامه ریزی توسعه در ایران است.
@Sahandiranmehr
این «موافقت» بنیادی نداشت و از روی اعتقاد نبود. اولا در آن ایام درآمد حاصل از سهم ایران از شرکت نفت رقم چندان زیادی نبود. در ثانی هنوز شاه همچون سال‌های بعد از کودتای ۲۸ امرداد ۳۲، لجام گسیخته نشده بود. در سال‌های بعد رقم‌های عمده‌ای از درآمد حاصل از فروش نفت خام را صرف خریدهای نظامی و قشون کرد. سنتی که همچنان کم و بیش ادامه یافت.
بعد از قضیه کود شیمیایی شیراز، شاه از من شدیدا رنجش پیدا کرد و هر چه تقاضا می‌کردم وقت دیدار به من داده نمی‌شد؛ تا این که بالاخره به علاء، وزیر دربار، تلفن کردم و گفتم به اعلیحضرت عرض کنید، من با ایشان کار خصوصی ندارم و یک ماه و نیم پیش، استعفایم را مستقیما حضور ایشان فرستاده‌ام. اگر مرا نمی‌پذیرند، دیگر به سازمان برنامه نخواهم رفت.
بلافاصله بعد از این پیام وقت دیدار تعیین شد...این دیدار چند روز بعد از ملاقات من با «آدمیرال رادفورد» انجام شد...وقتی صحبت از کمک‌های نظامی آمریکا به ایران مطرح شد، جرج مگی رو کرد به رادفورد و گفت: آقای ابتهاج میل دارد نظر شما را راجع به کمک‌های نظامی به ایران بداند. همه سکوت کردند. رادفورد گفت: اگر روزی جنگی بین قدرت‌های بزرگ پیش بیاید، قبل از این که ایران از وقوع جنگ اطلاع پیدا کند، جنگ تمام شده است، زیرا در چنین جنگی فقط از سلاح‌های اتمی استفاده خواهد شد و دیگر فرستادن افراد از این جبهه به آن جبهه مطرح نخواهد بود. به این جهت کشورهایی مانند ایران، ترکیه و پاکستان احتیاجی به ارتش های بزرگ ندارند. این اولین باری بود که من چنین مطلبی را از جانب یکی از ارشدترین مقامات آمریکا می‌شنیدم.....
حال برگردیم به موضوع دیدار با شاه. در آن روز به شاه گفتم... مطالبی را که امروز می‌خواهم حضورتان عرض کنم، عینا همان حرف‌هایی است که وقتی رئیس بانک ملی بودم، به عرضتان می‌رساندم. بنابر این تصدیق می‌فرمایید که تعصب خاصی ندارم. به نظر من، نباید درآمد نفت را به هیچ مصرفی جز عمران مملکت برسانیم. ایران قادر نیست برنامه عمرانی مفیدی که در زندگی افراد ایران موثر باشد، اجرا کند و در عین حال مخارج سنگین ارتش را عهده‌دار باشد.شاه سکوت کرد و چیزی نگفت. فقط وقتی گفتم یقینا اعلیحضرت از مطالبی که رادفورد در سر میز شام در سفارت آمریکا گفت، مطلع شده‌اند؟ سرش را به علامت مثبت تکان داد. در عین حال آن روز کوچک‌ترین اشاره‌ای راجع به استعفای من از سازمان برنامه نشد.
منبع: (صص ۴۴۳ تا ۴۴۵ کتاب خاطرات ابوالحسن ابتهاج)
✔️امروزسالگرد درگذشت ابوالحسن #ابتهاج پایه گذار برنامه ریزی توسعه در ایران است.
@Sahandiranmehr
Telegram
attach 📎
Forwarded from بهمن دارالشفایی
ایمان پاک‌نهاد:
«اسماعیل آزادی، روزنامه‌نگار و فعال مدنی، نقاشی بچه‌های بلوچ با موضوع «آرزو» رو جمع‌آوری کرده. بسیاری آرزوی «قاچاق‌بر» شدن داشتند. انشا هم نوشتند: «گزایل کشی شغل خیلی خیلی خوبی است. یا جوانیم را برباد می‌کنم و یا راننده خیلی خیلی خوبی می‌شوم.» به آرزوی بچه در نقاشی خوب نگاه کنید.»
«اسماعیل آزادی، روزنامه‌نگار و فعال مدنی، نقاشی بچه‌های بلوچ با موضوع «آرزو» رو جمع‌آوری کرده. بسیاری آرزوی «قاچاق‌بر» شدن داشتند. انشا هم نوشتند: «گزایل کشی شغل خیلی خیلی خوبی است. یا جوانیم را برباد می‌کنم و یا راننده خیلی خیلی خوبی می‌شوم.» به آرزوی بچه در نقاشی خوب نگاه کنید.»
Twitter
Iman Paknahad
اسماعیل آزادی، روزنامه‌نگار و فعال مدنی، نقاشی بچه‌های بلوچ با موضوع «آرزو» رو جمع‌آوری کرده. بسیاری آرزوی «قاچاق‌بر» شدن داشتند. انشا هم نوشتند: «گزایل کشی شغل خیلی خیلی خوبی است. یا جوانیم را برباد می‌کنم و یا راننده خیلی خیلی خوبی می‌شوم.» به آرزوی بچه…
Forwarded from تاریخ ایرانی
⭕️رمزگشایی از قتل منصور؛ ترور مؤتلفه، خطای پزشکی یا توطئه ساواک؟
🔹حزب موتلفه اسلامی هرساله در آستانه ۲۶ خرداد یاد شهدای خود و «عاملان ترور انقلابی منصور، عامل پذیرش کاپیتولاسیون» در اول بهمن ۴۳ را گرامی می‌دارد و معتقد است: «شهادت یاران موتلفه در سال ۴۴ آغازی بر راه جهاد و شهادت بود.» اما در سال ۹۰، دبیر وقت سرویس حوادث روزنامه «کیهان» در یادداشتی که در روزنامه «اعتماد» نوشت، علت مرگ منصور را یک راز تاریخی دانست که همچنان در پس پرده اسرار پنهان مانده است.
🔹بلوری در کتاب خاطراتش نوشته که رئیس پزشکی قانونی آن زمان تائید کرد نخست‌وزیر بر اثر شلیک گلوله‌های محمد بخارایی کشته نشده، بلکه عامل دیگری سبب مرگ او بوده است.
🔹 همسر منصور تصمیم گرفت یکی از جراحان برجسته فرانسوی به نام پروفسور «سیگار» را به تهران بیاورد تا وظیفه جراحی بیمار را برعهده بگیرد، اما امیرعیاس هویدا مخالفت کرد و به توصیه او دکتر منوچهر شاهقلی، وزیر بهداری، به سرپرستی تیم جراحان ایرانی انتخاب شد.
🔹سرانجام منصور پس از شش روز، نیمه‌های شب در بیمارستان جان سپرد. پس از مرگش، شورای پزشکی که به دستور هویدا تشکیل شده بود، در گزارشی نوشت وقتی منصور را به بیمارستان انتقال دادند، آثار مرگ در وجودش پیدا بود و برای نجاتش کاری نمی‌شد کرد! هویدا هم این نظریه شورا را تائید کرد و قرار شد جنازه نخست‌وزیر هرچه زودتر دفن شود.
🔹در صورت‌جلسه پزشکان قانونی تاکید شده بود معاینات جسد و کالبدشکافی نشان داده گلوله‌های شلیک‌زده به مرگ منصور منجر نشده‌اند، بلکه اشتباه تیم پزشکان در جراحی سر مضروب بیمار باعث خونریزی مغزی و به مرگ او منجر شده است.
🔹پزشک فرانسوی معالج منصور که تهران را به اعتراض ترک کرده بود، ادعا کرد که منصور در واقع دو بار ترور شده؛ بار نخست به دست ضاربین در خیابان و بار دوم به دست طبیبان در بیمارستان.
🔹به نوشته عباس میلانی، همسر منصور پس از مرگ شوهرش به این نتیجه رسید که قتل او نتیجه یک توطئه بود. برای مدتی حتی بر این باور بود که خود دولت در این کار دستی داشت. پنج سال پس از مرگ منصور، هویدا به نصیری رو کرد و گفت: «تیمسار، هر وقت نوبت رفتن ما شد، بفرمایید خودمان می‌رویم. آنچه را که با منصور کردید با ما نکنید.»
https://cutt.ly/mj8jKhU
http://tarikhirani.ir/fa/news/8593
@tarikhirani
🔹حزب موتلفه اسلامی هرساله در آستانه ۲۶ خرداد یاد شهدای خود و «عاملان ترور انقلابی منصور، عامل پذیرش کاپیتولاسیون» در اول بهمن ۴۳ را گرامی می‌دارد و معتقد است: «شهادت یاران موتلفه در سال ۴۴ آغازی بر راه جهاد و شهادت بود.» اما در سال ۹۰، دبیر وقت سرویس حوادث روزنامه «کیهان» در یادداشتی که در روزنامه «اعتماد» نوشت، علت مرگ منصور را یک راز تاریخی دانست که همچنان در پس پرده اسرار پنهان مانده است.
🔹بلوری در کتاب خاطراتش نوشته که رئیس پزشکی قانونی آن زمان تائید کرد نخست‌وزیر بر اثر شلیک گلوله‌های محمد بخارایی کشته نشده، بلکه عامل دیگری سبب مرگ او بوده است.
🔹 همسر منصور تصمیم گرفت یکی از جراحان برجسته فرانسوی به نام پروفسور «سیگار» را به تهران بیاورد تا وظیفه جراحی بیمار را برعهده بگیرد، اما امیرعیاس هویدا مخالفت کرد و به توصیه او دکتر منوچهر شاهقلی، وزیر بهداری، به سرپرستی تیم جراحان ایرانی انتخاب شد.
🔹سرانجام منصور پس از شش روز، نیمه‌های شب در بیمارستان جان سپرد. پس از مرگش، شورای پزشکی که به دستور هویدا تشکیل شده بود، در گزارشی نوشت وقتی منصور را به بیمارستان انتقال دادند، آثار مرگ در وجودش پیدا بود و برای نجاتش کاری نمی‌شد کرد! هویدا هم این نظریه شورا را تائید کرد و قرار شد جنازه نخست‌وزیر هرچه زودتر دفن شود.
🔹در صورت‌جلسه پزشکان قانونی تاکید شده بود معاینات جسد و کالبدشکافی نشان داده گلوله‌های شلیک‌زده به مرگ منصور منجر نشده‌اند، بلکه اشتباه تیم پزشکان در جراحی سر مضروب بیمار باعث خونریزی مغزی و به مرگ او منجر شده است.
🔹پزشک فرانسوی معالج منصور که تهران را به اعتراض ترک کرده بود، ادعا کرد که منصور در واقع دو بار ترور شده؛ بار نخست به دست ضاربین در خیابان و بار دوم به دست طبیبان در بیمارستان.
🔹به نوشته عباس میلانی، همسر منصور پس از مرگ شوهرش به این نتیجه رسید که قتل او نتیجه یک توطئه بود. برای مدتی حتی بر این باور بود که خود دولت در این کار دستی داشت. پنج سال پس از مرگ منصور، هویدا به نصیری رو کرد و گفت: «تیمسار، هر وقت نوبت رفتن ما شد، بفرمایید خودمان می‌رویم. آنچه را که با منصور کردید با ما نکنید.»
https://cutt.ly/mj8jKhU
http://tarikhirani.ir/fa/news/8593
@tarikhirani
Forwarded from سهند ایرانمهر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این‌کمپین خلاقانه‌ی یونیسف برای افزایش آگاهی مردم و ریشه‌کن کردن خشونت علیه کودکان در آرژانتین، اروگویه و پاراگویه، اجرا شده است. به چهره تماشاچیان و واکنش آنها به این نمایش دقت کنید!
Artchannelll
@sahandiranmehr
Artchannelll
@sahandiranmehr
Forwarded from Meysam Mashayekh
Twitter
Meysam Mashayekh 🇮🇷
مجموعاً از کشورهای چین، هند، عراق، کره جنوبی و ژاپن ۳۸/۵ میلیارد دلار طلب داریم که با دلار ۲۴ هزار تومانی می‌شود ۹۲۴ هزار میلیارد تومان! این نتیجه سیاستِ حصرِ #ایران از جمله عدمِ پیوستن به FATF است که چنین، منابعِ مالیِ ما را با مقاومتِ پوشالی به دستِ خودمان…
Forwarded from بهمن دارالشفایی
نشر ماهی دو کتاب جدید از مجموعه جیبی‌ها چاپ کرده که هر دو را خوانده‌ام.
بارادین / نینا بربروا، ترجمه آبتین گلکار / ۱۰۴ صفحه، ۱۴ هزار تومن
زندگی الکساندر بارادین (که در فارسی بعضا برودین ضبط می‌شود)، آهنگساز مشهور قرن نوزدهم روسیه. بارادین شیمی‌دان هم بود و با مندلیف مشهور دوستی داشت. داستانی است کوتاه و خواندنی که شما را با بخشی از فضای فرهنگی روسیه تزاری هم آشنا می‌کند.
در میان گمشدگان / دن شاون، ترجمه امیرمهدی حقیقت / ۱۸۷ صفحه، ۲۵ هزار تومن
مجموعه‌داستانی از این نویسنده امریکایی. قبلا نشر مرکز همین ترجمه را منتشر کرده بود و حالا با ویرایش مفصل مهدی نوری و فرید دبیرمقدم در نشر ماهی بازنشر شده است. بارها همین‌جا گفته‌ام که من اصولا داستان‌کوتاه دوست ندارم ولی اگر شما دوست دارید این مجموعه خیلی خوبی است.
برای سفارش کتاب‌ها به @bahmanbooks پیغام بدهید.
.
بارادین / نینا بربروا، ترجمه آبتین گلکار / ۱۰۴ صفحه، ۱۴ هزار تومن
زندگی الکساندر بارادین (که در فارسی بعضا برودین ضبط می‌شود)، آهنگساز مشهور قرن نوزدهم روسیه. بارادین شیمی‌دان هم بود و با مندلیف مشهور دوستی داشت. داستانی است کوتاه و خواندنی که شما را با بخشی از فضای فرهنگی روسیه تزاری هم آشنا می‌کند.
در میان گمشدگان / دن شاون، ترجمه امیرمهدی حقیقت / ۱۸۷ صفحه، ۲۵ هزار تومن
مجموعه‌داستانی از این نویسنده امریکایی. قبلا نشر مرکز همین ترجمه را منتشر کرده بود و حالا با ویرایش مفصل مهدی نوری و فرید دبیرمقدم در نشر ماهی بازنشر شده است. بارها همین‌جا گفته‌ام که من اصولا داستان‌کوتاه دوست ندارم ولی اگر شما دوست دارید این مجموعه خیلی خوبی است.
برای سفارش کتاب‌ها به @bahmanbooks پیغام بدهید.
.
Forwarded from مرکز مطالعات خلیج فارس
تعداد راکتورهای هسته‌ای کشورهای آسیایی
چین ۵۹
ژاپن ۳۵
هند ۲۹
کره جنوبی ۲۸
پاکستان ۷
تایوان ۶
امارات ۴
ایران ۲
☑️علیرغم تعداد اندک نیروگاه‌های هسته‌ای ایران و سهم ناچیز ۲% آنها از تولید برق کشور، این برنامه پرهزینه‌ترین برنامه هسته‌ای جهان می‌باشد که جدا از هزینه ساخت طولانی مدت آن، فقط ۱ تریلیون دلار تحریم‌های جانبی ناشی از آن بدلیل تنش با آمریکا برای اقتصاد ایران خسارت داشته است.
☑️مصر درحال ساخت ۴ نیروگاه هسته‌ای تا سال ۲۰۲۴
☑️عربستان درحال ساخت ۱۶ نیروگاه هسته‌ای تا سال ۲۰۳۰
☑️سودان درحال ساخت ۴ نیروگاه هسته‌ای تا پایان سال ۲۰۳۰
☑️اردن درحال ساخت ۲ نیروگاه تا سال ۲۰۲۵
☑️ترکیه درحال ساخت ۴ نیروگاه هسته‌ای تا سال ۲۰۲۴
اینستاگرام👇
http://Instagram.com/persiangulfstudies
www.persiangulfstudies.com
https://t.me/joinchat/AAAAADwQRyqm2i3sgjJFug
چین ۵۹
ژاپن ۳۵
هند ۲۹
کره جنوبی ۲۸
پاکستان ۷
تایوان ۶
امارات ۴
ایران ۲
☑️علیرغم تعداد اندک نیروگاه‌های هسته‌ای ایران و سهم ناچیز ۲% آنها از تولید برق کشور، این برنامه پرهزینه‌ترین برنامه هسته‌ای جهان می‌باشد که جدا از هزینه ساخت طولانی مدت آن، فقط ۱ تریلیون دلار تحریم‌های جانبی ناشی از آن بدلیل تنش با آمریکا برای اقتصاد ایران خسارت داشته است.
☑️مصر درحال ساخت ۴ نیروگاه هسته‌ای تا سال ۲۰۲۴
☑️عربستان درحال ساخت ۱۶ نیروگاه هسته‌ای تا سال ۲۰۳۰
☑️سودان درحال ساخت ۴ نیروگاه هسته‌ای تا پایان سال ۲۰۳۰
☑️اردن درحال ساخت ۲ نیروگاه تا سال ۲۰۲۵
☑️ترکیه درحال ساخت ۴ نیروگاه هسته‌ای تا سال ۲۰۲۴
اینستاگرام👇
http://Instagram.com/persiangulfstudies
www.persiangulfstudies.com
https://t.me/joinchat/AAAAADwQRyqm2i3sgjJFug
Forwarded from میان این‌همه زن (حورا نیک‌بخت)
گل زهرا علیزاده، بازیکن تیم شهرداری سیرجان، به سپاهان؛ لیگ برتر بانوان
https://t.co/wdxLZxw17o https://twitter.com/farzadnikghadam/status/1363495145287671808?s=20
#زنان
#فوتبال_زنان
⚡️https://t.me/houra_nikbakht
https://t.co/wdxLZxw17o https://twitter.com/farzadnikghadam/status/1363495145287671808?s=20
#زنان
#فوتبال_زنان
⚡️https://t.me/houra_nikbakht
Twitter
فرزاد نیکقدم
یه گل خوشگل ببینید از زهرا علیزاده بازیکن تیم شهرداری سیرجان به سپاهان-لیگ برتر یانوان https://t.co/wdxLZxw17o
Forwarded from راهبرد
☘ نگاه اهل فرهنگ: "منتظریم، آقای دهباشی!"
👈 احسان تاجیک، مدرس دانشگاه و پژوهشگر حوزه اندیشه، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:
✍ روز چهارشنبه صبح با من تماس داشت، خطوط تلفن همراه مساعد نبود، بعد از چند بار قطع و وصل موفق به صحبت شدیم. گفت آقای تاجیک جمعه برای مراسم نقد و بررسی کتاب کوهنوردی و فلسفه بیا تهران حتما همدیگر را ببینیم، باهات خیلی کار دارم.
✍ گفتم : آقای دهباشی من از ترس شیوع ویروس کرونا در یکسال گذشته در هیچ مراسمی در تهران شرکت نکرده‌ام. گفت: توانستی بیا. گفتم: چشم.
✍ شب پنج‌شنبه فرزندم آنیتا جان دچار تب‌ولرز شد و درگیر سرماخوردگی دخترکم بودم که الحمدالله رفع شد. حالا امشب دوست گرانقدرم دکتر میلاد عظیمی خبر از کرونایی شدن علی دهباشی میدهد و دلم می‌گیرد؛ اما ایمان دارم علی آقا مرد مقاوم روزهای سخت است.
✍ در طول این سال‌ها، از همه زندگی، رفاه و امکانات اولیه زندگی‌اش گذشته و حتی چندین بار کتابخانه شخصی‌اش را فروخته که بتواند مراسم "شب‌های بخارا" را برگزار کند و مجله وزین "بخارا" را به زیور طبع آراسته گرداند.
✍ آقای دهباشی با شرایط سخت جسمانی که از بیماری آسم سالیان متمادی است رنج می‌برد، هیچ‌گاه از خدمت فرهنگی به کهن دیار ایران غافل نشده و با زحمت و کار و عرق جبین از کارگری و حروفچینی در چاپخانه تا مدیرمسئولی و سردبیری مجله وزین بخارا، خدمت به ایران زمین را تداوم بخشیده است.
✍ او عاشق استوار و مرد پرطراوت فرهنگ ایران است. او خادم راستینی است که در طول زمان در تاریخ آینده این دیار به نیک‌نامی نامش در دل‌ها و لوح‌ها نقش ماندگاری می‌زند.
✍ باور دارم علی آقا دهباشی مقابل بیماری کرونا، سخت مقاومت خواهد کرد و آن را شکست خواهد داد. آقای دهباشی! شماره بعدی بخارا را منتظریم...
@javadrooh
👈 احسان تاجیک، مدرس دانشگاه و پژوهشگر حوزه اندیشه، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:
✍ روز چهارشنبه صبح با من تماس داشت، خطوط تلفن همراه مساعد نبود، بعد از چند بار قطع و وصل موفق به صحبت شدیم. گفت آقای تاجیک جمعه برای مراسم نقد و بررسی کتاب کوهنوردی و فلسفه بیا تهران حتما همدیگر را ببینیم، باهات خیلی کار دارم.
✍ گفتم : آقای دهباشی من از ترس شیوع ویروس کرونا در یکسال گذشته در هیچ مراسمی در تهران شرکت نکرده‌ام. گفت: توانستی بیا. گفتم: چشم.
✍ شب پنج‌شنبه فرزندم آنیتا جان دچار تب‌ولرز شد و درگیر سرماخوردگی دخترکم بودم که الحمدالله رفع شد. حالا امشب دوست گرانقدرم دکتر میلاد عظیمی خبر از کرونایی شدن علی دهباشی میدهد و دلم می‌گیرد؛ اما ایمان دارم علی آقا مرد مقاوم روزهای سخت است.
✍ در طول این سال‌ها، از همه زندگی، رفاه و امکانات اولیه زندگی‌اش گذشته و حتی چندین بار کتابخانه شخصی‌اش را فروخته که بتواند مراسم "شب‌های بخارا" را برگزار کند و مجله وزین "بخارا" را به زیور طبع آراسته گرداند.
✍ آقای دهباشی با شرایط سخت جسمانی که از بیماری آسم سالیان متمادی است رنج می‌برد، هیچ‌گاه از خدمت فرهنگی به کهن دیار ایران غافل نشده و با زحمت و کار و عرق جبین از کارگری و حروفچینی در چاپخانه تا مدیرمسئولی و سردبیری مجله وزین بخارا، خدمت به ایران زمین را تداوم بخشیده است.
✍ او عاشق استوار و مرد پرطراوت فرهنگ ایران است. او خادم راستینی است که در طول زمان در تاریخ آینده این دیار به نیک‌نامی نامش در دل‌ها و لوح‌ها نقش ماندگاری می‌زند.
✍ باور دارم علی آقا دهباشی مقابل بیماری کرونا، سخت مقاومت خواهد کرد و آن را شکست خواهد داد. آقای دهباشی! شماره بعدی بخارا را منتظریم...
@javadrooh
Forwarded from کانال اصلاح طلبی، راهبرد ، روش و رفتار
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
https://t.me/Reformstrategy/376
قسمت دوم مصاحبه داود سلیمانی با پیام نو
چرا نظامیان ازورود به انتخابات ریاست جمهوری منع شده اند.
قسمت دوم مصاحبه داود سلیمانی با پیام نو
چرا نظامیان ازورود به انتخابات ریاست جمهوری منع شده اند.
Forwarded from عصرما
⭕️⭕️اطلاعیه حزب توسعه ملی ایران اسلامی در حمایت از توافق اخیر ایران با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی
#از_متن:
⭕️وضعیت ناگوار و اسفناک پیش آمده برای معیشت مردم و سختی‌های ایجاد شده برای گذران امور جاری زندگی آحاد جامعه، خصوصاً اقشار و طبقات آسیب پذیر، به گونه‌ای دهشتناک و ویرانگر شده است که بر تمامی دست اندرکاران کشور، فرض و واجب قطعی و تخلف ناپذیر می‌کند که هر امکانی را، از جمله احتمال تغییر رویکردها در دولت آمریکا، برای برداشتن این فشارهای ظالمانه به طور جدی مورد توجه قرار دهند.
⭕️مواضع منطقی و عزت‌مندانه دولت مبنی بر استقبال از بازگشت متقابل ایران و آمریکا به تعهدات برجامی به عنوان گام اول و قابل بررسی و گفتگو دانستن سایر اختلافات و مشکلات موجود در روابط خارجی کشور، بر مبنای تأمین منافع ملی کشور و رفع موانع و مشکلات موجود در زندگی مردم و در عین حال، حفظ استقلال و عزت کشور، همان رویکردی بود که از دولت برآمده از وعده حل مسائل و گره‌های سیاست خارجی کشور، انتظار بود.
⭕️در این میان، تصویب "قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها و صیانت از منافع ملت ایران" توسط مجلس یازدهم ضد برجام، آن هم درست پس از مشخص شدن نتایج انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و در آستانه روی کار آمدن دولت بایدن که اقرار می‌کند سیاست فشارهای حداکثری شکست خورده و شعارش، "بازگشت به برجام" است، اقدامی بحث برانگیز بود. خاصه آنکه این اقدام، بدون توجه به تغییر فضای ایجاد شده در مناسبات بین المللی در دوران پسا ترامپ و علیرغم نظر کارشناسی مسئولان سیاست خارجی دولت انجام می‌شد.
⭕️اینک در آستانه ضرب الاجل مقرر از جانب مجلس برای خروج ایران از تعهدات فرا پادمانی، خوشبختانه با تدابیر صحیح دولت محترم که تصویب و حمایت شورای عالی امنیت ملی را نیز پشتوانه خود داشت، راه حلی فنی پیدا شد تا ضمن اجرای مصوبه مجلس، به طور موقت شرایطی را در تعامل با آژانس بین المللی انرژی اتمی ایجاد کند که مورد رضایت ضمنی آژانس و طرف‌های دیگر برجام نیز باشد.
⭕️در چنین وضعیتی، اقدام اخیر مجلس در مواجهه با تدبیر دولت و شورایعالی امنیت ملی، بسیار موجب تعجب و تاسف بود. متاسفانه برخی از نمایندگان مجلس انقلابی که بنظر می‌رسد بر خلاف شعارهای ادعایی خود در مورد حل مسائل معیشتی و اقتصادی مردم و منافع ملی، بیشتر دغدغه مسائل انتخاباتی و جناحی را دارند، با غوغاگری و جنجال آفرینی بیهوده در صحن مجلس، در جهت مخدوش کردن این تدبیر منطقی دولت کوشیدند.
⭕️حزب توسعه ملی ایران اسلامی ضمن حمایت از اقدام مدبرانه و راهبردی دولت در توافق با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی که امید به احیای برجام و رفع مسالمت آمیز تحریم‌ها را همچنان زنده نگاه داشت، از دولت محترم می‌خواهد که پیگیری راهبرد تلاش برای احیای حقوق کشور و ملت را از طریق گفتگو و استفاده از ظرفیت‌های دیپلماتیک، شجاعانه ادامه دهد و مرعوب صداهای بلند اما توخالی از تدبیر و توجه به منافع ملی نشود و بر سر منافع اساسی ملت مسامحه و کوتاهی نداشته باشد چرا که قطعا محکوم شدن احتمالی در دادگاه به جرم حمایت از منافع ملی و تلاش برای رفع تنگناهای معیشتی مردم، سربلندی و افتخار را در دادگاه افکار عمومی ملت بزرگ ایران و کسب رضایت الهی به همراه خواهد داشت. این محکمه، مهمترین دادگاه پیش روی همه مسئولان کشور است و پیروزی و سربلندی در آن از هر محکمه ای مهمتر و صد البته سخت‌تر است.
#عصرما
@asrema_ir
⭕️براي مشاهده متن كامل به لينك زير مراجعه کنید:
https://telegra.ph/اطلاعیه-حزب-توسعه-ملی-ایران-اسلامی-در-حمایت-از-توافق-اخیر-ایران-با-آژانس-بین%E2%80%8Cالمللی-انرژی-اتمی-02-25
#از_متن:
⭕️وضعیت ناگوار و اسفناک پیش آمده برای معیشت مردم و سختی‌های ایجاد شده برای گذران امور جاری زندگی آحاد جامعه، خصوصاً اقشار و طبقات آسیب پذیر، به گونه‌ای دهشتناک و ویرانگر شده است که بر تمامی دست اندرکاران کشور، فرض و واجب قطعی و تخلف ناپذیر می‌کند که هر امکانی را، از جمله احتمال تغییر رویکردها در دولت آمریکا، برای برداشتن این فشارهای ظالمانه به طور جدی مورد توجه قرار دهند.
⭕️مواضع منطقی و عزت‌مندانه دولت مبنی بر استقبال از بازگشت متقابل ایران و آمریکا به تعهدات برجامی به عنوان گام اول و قابل بررسی و گفتگو دانستن سایر اختلافات و مشکلات موجود در روابط خارجی کشور، بر مبنای تأمین منافع ملی کشور و رفع موانع و مشکلات موجود در زندگی مردم و در عین حال، حفظ استقلال و عزت کشور، همان رویکردی بود که از دولت برآمده از وعده حل مسائل و گره‌های سیاست خارجی کشور، انتظار بود.
⭕️در این میان، تصویب "قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها و صیانت از منافع ملت ایران" توسط مجلس یازدهم ضد برجام، آن هم درست پس از مشخص شدن نتایج انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و در آستانه روی کار آمدن دولت بایدن که اقرار می‌کند سیاست فشارهای حداکثری شکست خورده و شعارش، "بازگشت به برجام" است، اقدامی بحث برانگیز بود. خاصه آنکه این اقدام، بدون توجه به تغییر فضای ایجاد شده در مناسبات بین المللی در دوران پسا ترامپ و علیرغم نظر کارشناسی مسئولان سیاست خارجی دولت انجام می‌شد.
⭕️اینک در آستانه ضرب الاجل مقرر از جانب مجلس برای خروج ایران از تعهدات فرا پادمانی، خوشبختانه با تدابیر صحیح دولت محترم که تصویب و حمایت شورای عالی امنیت ملی را نیز پشتوانه خود داشت، راه حلی فنی پیدا شد تا ضمن اجرای مصوبه مجلس، به طور موقت شرایطی را در تعامل با آژانس بین المللی انرژی اتمی ایجاد کند که مورد رضایت ضمنی آژانس و طرف‌های دیگر برجام نیز باشد.
⭕️در چنین وضعیتی، اقدام اخیر مجلس در مواجهه با تدبیر دولت و شورایعالی امنیت ملی، بسیار موجب تعجب و تاسف بود. متاسفانه برخی از نمایندگان مجلس انقلابی که بنظر می‌رسد بر خلاف شعارهای ادعایی خود در مورد حل مسائل معیشتی و اقتصادی مردم و منافع ملی، بیشتر دغدغه مسائل انتخاباتی و جناحی را دارند، با غوغاگری و جنجال آفرینی بیهوده در صحن مجلس، در جهت مخدوش کردن این تدبیر منطقی دولت کوشیدند.
⭕️حزب توسعه ملی ایران اسلامی ضمن حمایت از اقدام مدبرانه و راهبردی دولت در توافق با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی که امید به احیای برجام و رفع مسالمت آمیز تحریم‌ها را همچنان زنده نگاه داشت، از دولت محترم می‌خواهد که پیگیری راهبرد تلاش برای احیای حقوق کشور و ملت را از طریق گفتگو و استفاده از ظرفیت‌های دیپلماتیک، شجاعانه ادامه دهد و مرعوب صداهای بلند اما توخالی از تدبیر و توجه به منافع ملی نشود و بر سر منافع اساسی ملت مسامحه و کوتاهی نداشته باشد چرا که قطعا محکوم شدن احتمالی در دادگاه به جرم حمایت از منافع ملی و تلاش برای رفع تنگناهای معیشتی مردم، سربلندی و افتخار را در دادگاه افکار عمومی ملت بزرگ ایران و کسب رضایت الهی به همراه خواهد داشت. این محکمه، مهمترین دادگاه پیش روی همه مسئولان کشور است و پیروزی و سربلندی در آن از هر محکمه ای مهمتر و صد البته سخت‌تر است.
#عصرما
@asrema_ir
⭕️براي مشاهده متن كامل به لينك زير مراجعه کنید:
https://telegra.ph/اطلاعیه-حزب-توسعه-ملی-ایران-اسلامی-در-حمایت-از-توافق-اخیر-ایران-با-آژانس-بین%E2%80%8Cالمللی-انرژی-اتمی-02-25
Telegraph
اطلاعیه حزب توسعه ملی ایران اسلامی در حمایت از توافق اخیر ایران با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی
⭕️⭕️اطلاعیه حزب توسعه ملی ایران اسلامی در حمایت از توافق اخیر ایران با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بسم‌الله الرحمن الرحیم ⭕️توافق چند روز گذشته ایران با آژانس بین المللی انرژی اتمی، چالش جدیدی را میان موافقین و مخالفین برجام در کشور بوجود آورده است. این موضوع،…
Forwarded from حباب؛ نوشته/گفته‌های یاسر میردامادی (Yaser Mirdamadi)
🔺 دکتر حسین کمالی، استاد مطالعات شیعه در مدرسه‌ی علوم دینیِ هارتفورد، در این سخن به بررسی آغازگاه‌های ژانر سیره و مغازی‌‌نویسی در میان مسلمانان می‌پردازد و به طور ویژه سیره و مغازی‌شناسی پاتریشیا کرونه را نقد می‌کند. نکته‌دار و شنیدنی است. #معرفی‌اثر 🌾 @YMirdamadi
YouTube
سخنی درباره نگارشها و خوانشهای سیره پیامبر
بینار "سخنی درباره نگارشها و خوانشهای سیره پیامبر" با ارائه دکتر حسین کمالی روز یکشنبه ۲۱ فوریه ۲۰۲۱ (۳اسفند ۱۳۹۹)
📺#ببینید
✅ چرا انقلاب کردیم؟
🔰منتخب مصاحبه عبدالله عبدی با #سیدمصطفی_تاجزاده
🗓۳۰خرداد۱۳۹۹
📌شاه بعد از کشتار مردم در ۱۵خرداد ۴۲ اشتباه بزرگتری مرتکب شد و به‌جای اینکه فضای جامعه را باز و آزادی‌های بیشتری به منتقدان بدهد تا مشروعیت آسیب‌دیده را ترمیم کند، فضا را بسته‌تر و سرکوب را حادّتر از گذشته کرد.
📌بسته‌شدن کامل فضای سیاسی و یک‌نفره‌شدن حکومت بعد از ۱۵خرداد ۴۲ سبب رشد این اندیشه شد که رژیم نامشروع است و با حضور شاه در قدرت، سیاست‌ورزی قانونی و اصلاحات ممکن نیست.
📌هنگامی که شاه هیچ حزب منتقد و مستقلی را تحمل نکرد، مبارزه پارلمانتاریستی به محاق رفت و مبارزه مسلحانه جاذبه زیادی به‌ویژه برای جوانان تحصیل‌کرده و آزادی‌خواه پیدا کرد.
📌در حقیقت ناممکن‌شدن سیاست‌ورزی علنی و انتخاباتی، بسیاری از جریان‌های مارکسیستی و نیز مسلمانان مبارز را به این نتیجه رساند که با رژیم شاه فقط باید با زبان اسلحه سخن گفت. البته هر دو سازمان چریکی قبل از سال پنجاه‌وپنج شکست خوردند.
📌آلترناتیو دو شیوه ناکام مبارزات پارلمانتاریستی و مسلحانه، راهبرد سومی شد که در آن مردم نقش سیاسی مرکزی یافتند و رژیم سلطنت با کمترین تلفات و ضایعات و با بیشترین سرعت سرنگون و انقلاب پیروز شد.
📌آیت‌الله خمینی در سال ۵۶ و در دوره و بستری به فعالیت‌های خود شدت بخشید که دو روش سنتی و شناخته‌شده پارلمانتاریستی و مسلحانه شکست‌خورده بود و سال‌ها از فوت دکتر مصدق رهبر نهضت ملی‌شدن نفت می‌گذشت. گویی همه نیروهای سیاسی منتظر ظهور یک رهبر مقتدر بودند که بتواند در مقابل شاه بایستد و آنان به او اتکاء کنند.
📌یکی از مهمترین دلایل سقوط شاه، بی‌اعتنایی مطلق به نظرات کارشناسان بود. فرعونیت رشدیافته در شاه سبب شد که علاوه بر جامعه، کارگزاران حکومت نیز هیچ‌کاره و ناراضی شده و شخص شاه همه‌کاره شود.
📌در چنین شرایطی هیچ‌کس تعلق‌خاطری به دستگاه و شاه نداشت، بنابراین حتی وقتی‌که رژیم در برابر چشم‌شان درحال سقوط بود، با بی‌تفاوتی به نظاره نشستند و اقدامی نکردند. این همان خطری است که جمهوری اسلامی را نیز تهدید می‌کند.
📌یکی دیگر از دلایل وقوع انقلاب این بود که شاه در سال‌های ۵۶-۵۷، حتی یک سیاست‌مدار نزدیک به خود نداشت که زبان روحانیت را بفهمد. در حقیقت در دهه پنجاه ارتباط رژیم با روحانیت کاملا قطع شده بود.
📌درگیری روحانیت با دربار فارغ از آنکه حق با کدام طرف باشد، سبب بی‌ثباتی سیاسی در کشور می‌گردد.
🆔@Mostafatajzadeh
🔗این گفتگورااینجامشاهده کنید👈🏻فایل‌کامل
✅ چرا انقلاب کردیم؟
🔰منتخب مصاحبه عبدالله عبدی با #سیدمصطفی_تاجزاده
🗓۳۰خرداد۱۳۹۹
📌شاه بعد از کشتار مردم در ۱۵خرداد ۴۲ اشتباه بزرگتری مرتکب شد و به‌جای اینکه فضای جامعه را باز و آزادی‌های بیشتری به منتقدان بدهد تا مشروعیت آسیب‌دیده را ترمیم کند، فضا را بسته‌تر و سرکوب را حادّتر از گذشته کرد.
📌بسته‌شدن کامل فضای سیاسی و یک‌نفره‌شدن حکومت بعد از ۱۵خرداد ۴۲ سبب رشد این اندیشه شد که رژیم نامشروع است و با حضور شاه در قدرت، سیاست‌ورزی قانونی و اصلاحات ممکن نیست.
📌هنگامی که شاه هیچ حزب منتقد و مستقلی را تحمل نکرد، مبارزه پارلمانتاریستی به محاق رفت و مبارزه مسلحانه جاذبه زیادی به‌ویژه برای جوانان تحصیل‌کرده و آزادی‌خواه پیدا کرد.
📌در حقیقت ناممکن‌شدن سیاست‌ورزی علنی و انتخاباتی، بسیاری از جریان‌های مارکسیستی و نیز مسلمانان مبارز را به این نتیجه رساند که با رژیم شاه فقط باید با زبان اسلحه سخن گفت. البته هر دو سازمان چریکی قبل از سال پنجاه‌وپنج شکست خوردند.
📌آلترناتیو دو شیوه ناکام مبارزات پارلمانتاریستی و مسلحانه، راهبرد سومی شد که در آن مردم نقش سیاسی مرکزی یافتند و رژیم سلطنت با کمترین تلفات و ضایعات و با بیشترین سرعت سرنگون و انقلاب پیروز شد.
📌آیت‌الله خمینی در سال ۵۶ و در دوره و بستری به فعالیت‌های خود شدت بخشید که دو روش سنتی و شناخته‌شده پارلمانتاریستی و مسلحانه شکست‌خورده بود و سال‌ها از فوت دکتر مصدق رهبر نهضت ملی‌شدن نفت می‌گذشت. گویی همه نیروهای سیاسی منتظر ظهور یک رهبر مقتدر بودند که بتواند در مقابل شاه بایستد و آنان به او اتکاء کنند.
📌یکی از مهمترین دلایل سقوط شاه، بی‌اعتنایی مطلق به نظرات کارشناسان بود. فرعونیت رشدیافته در شاه سبب شد که علاوه بر جامعه، کارگزاران حکومت نیز هیچ‌کاره و ناراضی شده و شخص شاه همه‌کاره شود.
📌در چنین شرایطی هیچ‌کس تعلق‌خاطری به دستگاه و شاه نداشت، بنابراین حتی وقتی‌که رژیم در برابر چشم‌شان درحال سقوط بود، با بی‌تفاوتی به نظاره نشستند و اقدامی نکردند. این همان خطری است که جمهوری اسلامی را نیز تهدید می‌کند.
📌یکی دیگر از دلایل وقوع انقلاب این بود که شاه در سال‌های ۵۶-۵۷، حتی یک سیاست‌مدار نزدیک به خود نداشت که زبان روحانیت را بفهمد. در حقیقت در دهه پنجاه ارتباط رژیم با روحانیت کاملا قطع شده بود.
📌درگیری روحانیت با دربار فارغ از آنکه حق با کدام طرف باشد، سبب بی‌ثباتی سیاسی در کشور می‌گردد.
🆔@Mostafatajzadeh
🔗این گفتگورااینجامشاهده کنید👈🏻فایل‌کامل
Telegram
attach 📎
Forwarded from شناخت (داود بهرامی سیاوشانی)
@SHENAKHT12
🔰معرفی کتاب”خدا و الحاد جدید،نویسنده:جان. اف.هات،ترجمۀ علی شهبازی"
🔅 پاسخی انتقادی به داکینز، هریس و هیچنز
💫"جان اف. هات" به‌عنوان متخصص حوزه علم و دين در اين كتاب تأكيد میكند كه ملحدان جديد دركی سطحی و بی مايه از دين دارند؛ چرا كه دين را تنها در جريان های افراطی آفرينش‌باوری، ظاهرگرايی مبتنی بر كتاب مقدس و تروريسم می‌بينند.
💫او نشان میدهد كه آنها آشنایي چندانی با الاهيات وجريانهای معتدل دينی ندارند. برخی از خطاهای روش‌شناختی ملحدان جديد درتقليل‌گرايی آنها وتأكيد انحصاری‌شان بر علم به‌عنوان تنها شيوه قابل اعتماد برای پرداختن به واقعيت نهفته است.
💫 اين كتاب را می توان پاسخی به ادعاهای افراطی بنيادگرايی علمی دانست./ مرکز فرهنگی شهرکتاب
@SHENAKHT12
🔰معرفی کتاب”خدا و الحاد جدید،نویسنده:جان. اف.هات،ترجمۀ علی شهبازی"
🔅 پاسخی انتقادی به داکینز، هریس و هیچنز
💫"جان اف. هات" به‌عنوان متخصص حوزه علم و دين در اين كتاب تأكيد میكند كه ملحدان جديد دركی سطحی و بی مايه از دين دارند؛ چرا كه دين را تنها در جريان های افراطی آفرينش‌باوری، ظاهرگرايی مبتنی بر كتاب مقدس و تروريسم می‌بينند.
💫او نشان میدهد كه آنها آشنایي چندانی با الاهيات وجريانهای معتدل دينی ندارند. برخی از خطاهای روش‌شناختی ملحدان جديد درتقليل‌گرايی آنها وتأكيد انحصاری‌شان بر علم به‌عنوان تنها شيوه قابل اعتماد برای پرداختن به واقعيت نهفته است.
💫 اين كتاب را می توان پاسخی به ادعاهای افراطی بنيادگرايی علمی دانست./ مرکز فرهنگی شهرکتاب
@SHENAKHT12
Forwarded from امتداد
🗒به مناسبت روز وکیل و به پاس وجود فریده غیرت
✍🏻نازنین خسروانی: روز و ساعت دقیقش را نمی‌دانم، ولی اواخر دیماه سال ۸۹، یک زمانی بین صبحانه و ناهار بود که درِ سلول باز شد. “عمه خانم” مثل همیشه مودبانه، ولی بی‌تفاوت گفت: چادرتون رو سر کنید، باید برین بیرون.تعجب کردم. خیلی وقت بود که بازجویی‌هام تمام شده. پرسیدم: کجا باید برم؟ گفت: دادگاه. ماتم برد.
📌_دادگاه یا دادسرای اوین؟
به تکه کاغذی که دستش بود نگاه کرد و گفت: اینجا نوشته دادگاه انقلاب.
📌باورم نمی‌شد. یعنی بالاخره از این وضعیت بلاتکلیف خلاص می‌شدم؟ پرسیدم: وکیلم در جریانه؟ جواب داد: نمی‌دونم.
📌مقنعه سیاه و چادر سرمه‌ای گلدار زندان را سر کردم، دمپایی سفید مردانه‌ای که چند شماره برایم گشاد بود را پا کردم و چشم‌بند به چشم، دنبال عمه خانم از پله‌ها پایین رفتم.
📌صدای مردی گفت: نازنین میری دادگاه؟ سرم را بالا بردم و از زیر چشم‌بند نگاه کردم. نماینده دادستان در بند ۲۰۹ بود. گفتم: ظاهرا. و سریع اضافه کردم: وکیلم خبر داره؟
_ آره.
_خانواده‌ام چطور؟
_ آره، همه خبر دارن. و مرا به دو مامور مرد سپرد. بیرون از ساختمان ۲۰۹ چشم‌بند را برداشتم و سوار ماشین شدم. از ماموری که کنار راننده نشسته بود پرسیدم: چرا قبلا تاریخ دادگاه رو بهم اعلام نکردن؟ گفت: نمی‌دونم.
_خانواده‌ام الان اونجان؟
_بله
_وکیلم می‌دونه امروز دادگاه دارم؟
_بله، شعبه هم به وکیلتون خبر داده، هم به خانواده‌تون.
📌چنان محکم و مطمئن جواب داد که شک نکردم دروغ می‌گوید. پژو۴۰۵ به راه افتاد. هزار سوال در ذهنم می‌چرخید. “اگر به خانم غیرت نگفته باشن چی کار کنم؟ بدون اون دفاع کنم؟ صدای خانم غیرت در سرم پیچید: دخترم، یادت نره، هرگز بدون حضور وکیل دفاع نکن، هرگز.
🔺متن کامل یادداشت در لینک زیر:
http://emtedad.news/?p=1417
#امتداد
@emtedadnet
✍🏻نازنین خسروانی: روز و ساعت دقیقش را نمی‌دانم، ولی اواخر دیماه سال ۸۹، یک زمانی بین صبحانه و ناهار بود که درِ سلول باز شد. “عمه خانم” مثل همیشه مودبانه، ولی بی‌تفاوت گفت: چادرتون رو سر کنید، باید برین بیرون.تعجب کردم. خیلی وقت بود که بازجویی‌هام تمام شده. پرسیدم: کجا باید برم؟ گفت: دادگاه. ماتم برد.
📌_دادگاه یا دادسرای اوین؟
به تکه کاغذی که دستش بود نگاه کرد و گفت: اینجا نوشته دادگاه انقلاب.
📌باورم نمی‌شد. یعنی بالاخره از این وضعیت بلاتکلیف خلاص می‌شدم؟ پرسیدم: وکیلم در جریانه؟ جواب داد: نمی‌دونم.
📌مقنعه سیاه و چادر سرمه‌ای گلدار زندان را سر کردم، دمپایی سفید مردانه‌ای که چند شماره برایم گشاد بود را پا کردم و چشم‌بند به چشم، دنبال عمه خانم از پله‌ها پایین رفتم.
📌صدای مردی گفت: نازنین میری دادگاه؟ سرم را بالا بردم و از زیر چشم‌بند نگاه کردم. نماینده دادستان در بند ۲۰۹ بود. گفتم: ظاهرا. و سریع اضافه کردم: وکیلم خبر داره؟
_ آره.
_خانواده‌ام چطور؟
_ آره، همه خبر دارن. و مرا به دو مامور مرد سپرد. بیرون از ساختمان ۲۰۹ چشم‌بند را برداشتم و سوار ماشین شدم. از ماموری که کنار راننده نشسته بود پرسیدم: چرا قبلا تاریخ دادگاه رو بهم اعلام نکردن؟ گفت: نمی‌دونم.
_خانواده‌ام الان اونجان؟
_بله
_وکیلم می‌دونه امروز دادگاه دارم؟
_بله، شعبه هم به وکیلتون خبر داده، هم به خانواده‌تون.
📌چنان محکم و مطمئن جواب داد که شک نکردم دروغ می‌گوید. پژو۴۰۵ به راه افتاد. هزار سوال در ذهنم می‌چرخید. “اگر به خانم غیرت نگفته باشن چی کار کنم؟ بدون اون دفاع کنم؟ صدای خانم غیرت در سرم پیچید: دخترم، یادت نره، هرگز بدون حضور وکیل دفاع نکن، هرگز.
🔺متن کامل یادداشت در لینک زیر:
http://emtedad.news/?p=1417
#امتداد
@emtedadnet
امتدادنو
به مناسبت روز وکیل و به پاس وجود فریده غیرت
<p>خانم غیرت خوشبختانه، مثل برخی از همکارانش به زندان نیفتاد؛ اما به اندازه‌ی احکام تمام موکلانش رنج کشید و تلخی حبس را چشید.<br />
وکالت بیش از صد پرونده را در سال ۸۸ بر عهده گرفت. بی‌چشم‌داشت و به دور از سر و صدا از موکلینش دفاع کرد. در این راه، نه سودای…
وکالت بیش از صد پرونده را در سال ۸۸ بر عهده گرفت. بی‌چشم‌داشت و به دور از سر و صدا از موکلینش دفاع کرد. در این راه، نه سودای…