Forwarded from روشنفکران (Neda🍀)
تصویر اول: به تصویر کشیدن دختران در یک انیمیشن هالیوودی
تصویر دوم: به تصویر کشیدن تصویر حضرت ساره و هاجر در یک انیمیشن شبکه پويا
تصویر سوم: یک عروسک محجبه در شبکه قرآن
میگویند چرا نفوذ فرهنگی دشمن در ایران بسیار موفق بوده، یکی از دلایل واضحش را ببینید!
پ.ن: شبکههایی که عکسهای دوم و سوم در آن ساخته و پخش شدهاند، مثلا مدیرانشان یک انقلابی و ارزشی هستند، این اتفاقات آیا یک چیز طبیعی و عادی هستند؟
#فرهاد_عظیما
#سواد_رسانهای
#زبان_تصویر
@roshanfekrane
تصویر دوم: به تصویر کشیدن تصویر حضرت ساره و هاجر در یک انیمیشن شبکه پويا
تصویر سوم: یک عروسک محجبه در شبکه قرآن
میگویند چرا نفوذ فرهنگی دشمن در ایران بسیار موفق بوده، یکی از دلایل واضحش را ببینید!
پ.ن: شبکههایی که عکسهای دوم و سوم در آن ساخته و پخش شدهاند، مثلا مدیرانشان یک انقلابی و ارزشی هستند، این اتفاقات آیا یک چیز طبیعی و عادی هستند؟
#فرهاد_عظیما
#سواد_رسانهای
#زبان_تصویر
@roshanfekrane
Forwarded from سید هاشم فیروزی
🔴جزاکم الله خیرا آقای جبرائیلی!
نظام مسئله شناسی هر فرد تابعی از پرابلماتیک بودن پدیده ها برای اوست که این پرابلماتیک بودن خود تابعی از نظام ارزشی و هستی شناسی فرد است.
از همین روست که سطوح دغدغه و مسائل در بین افراد متفاوت است.
🟢آبراهام مازلو در هرم سلسله نیازهای خویش بخوبی ارتباط رشد روانی با سطوح مختلف نیازهای زیستی و روانی را تشریح می کند.
بعبارت دیگر جنس دغدغه و مسائل شما نشان از سطوح ارضای نیاز شما دارد.
🔴در یک مثال عینی دغدغه سید یاسر #جبرائیلی در مواجه با رسانه ملی، دغدغه فرزند نوجوان ذکور خویش است.
دغدغه ای که در نسبت با مسائل پیرامون ایران دغدغه ای کاملا #لاکچری ست در عین مذهبی بودن.
🔴 نکته تاسف بار قضیه، فهم مسئله از زاویه دید نیاز شخصی ست و نه واکاوی و بررسی و مسئله کلان اجتماعی.
🔴یعنی تا آقازاده ای در برهه ای نیازمند مدرسه علوم انسانی نشود، آقایان نیاز اجتماع را درک نمی کنند.
🔴و تا آقازاده تازه نفس دیگری در سطح رسانه برایش مسئله ایجاد نشود، آقایان به نیاز و مسئله رسانه ای اجتماع نمی پردازند!
🟢اما حال که باب مسئله یابی در ظرف رسانه ملی در مقام شخصی باز شده است و مدیران و دوستان یک به یک(با فتحه بخوانید) به خط شده اند، بد نیست ما هم کمی از دغدغه تکراری خودمان و دیگران در ارتباط با رسانه ملی بگوییم...
🔴رسانه ملی را لاتاری و قمارخانه کرده اید با انواع قرعه کشی ها و جایزه ها که چیزی جز حس سرخورده گی و چپاول بیشتر طبقه #فرودست ندارد(آنها هستند که رویای خویش را در لاتاری و قرعه کشی می جویند)
🔴رسانه ملی در برنامه سازی فاقد خلاقیت و ابتکار است
🔴رسانه ملی در شبکه های ملی در بعد تکثر فرهنگی و قومیتی کم کار است
🔴رسانه ملی در برهه های حساس #زبان جمهور نیست
🔴رسانه ملی در تولیدات قابل رقابت با کمپانیهای انیمیشن روز دنیا هزاران درصد عقب است(ابزار انتقال فرهنگ برای نسل بعد انیمیشن است و نکاتی دقیق علمی در این زمینه وجود دارد)
🔴رسانه ملی بزرگترین خائن به آرمان زیست ضد مصرف گرایانه است و آنچه او به تنهایی با صنعت تبلیغات پر زرق و برق تجملاتی و مصرفی انجام داد، آمریکا با ایران نتوانست انجام دهد.
🔴رسانه ملی در صنعت تبلیغات بزرگترین مروج بدن انگاری(عملهای زیبایی و بدنهای تک فرم) و نژاد سالاری است(موی بلوند، چشم آبی).
✅سالهاست همه رسانه خوانده ها و رسانه بلدها پژوهش می کنند، انتقاد می کنند و حتی خواهش می کنند.
اما غافل از یک توجه و تغییر روند ملموس!
✅آری نمونه آقای #جبرائیلی بار دیگر بما نشان داد باید ابتدا جایگاهت را ارتقا دهی تا نه تنها صدایت را بشنوند بلکه بعنوان کلام اجتماع شنیده شود.
✳️ هیچگاه جلسه چند ماه پیش با رئیس سیاستگذاری سلامت رسانه ملی در دفتر کارش را فراموش نمی کنم هنگامی که به اتفاق مدیرعامل موسسه سجا و القصه بعد از داستان ساسی و الکسیس نکاتی دقیق من باب ضرورت تولید برنامه تخصصی در حیطه امر جنسی را شفاف نمودیم.
پاسخ یک جمله بود:
نکاتتان دقیق بود و علمی، اما رسانه ملی ظرفیت این اقدام را ندارد!
در همین رابطه یادداشت دیگری بخوانید:
https://t.me/seyyedhashemfirouzi/1510
@seyyedhashemfirouzi
نظام مسئله شناسی هر فرد تابعی از پرابلماتیک بودن پدیده ها برای اوست که این پرابلماتیک بودن خود تابعی از نظام ارزشی و هستی شناسی فرد است.
از همین روست که سطوح دغدغه و مسائل در بین افراد متفاوت است.
🟢آبراهام مازلو در هرم سلسله نیازهای خویش بخوبی ارتباط رشد روانی با سطوح مختلف نیازهای زیستی و روانی را تشریح می کند.
بعبارت دیگر جنس دغدغه و مسائل شما نشان از سطوح ارضای نیاز شما دارد.
🔴در یک مثال عینی دغدغه سید یاسر #جبرائیلی در مواجه با رسانه ملی، دغدغه فرزند نوجوان ذکور خویش است.
دغدغه ای که در نسبت با مسائل پیرامون ایران دغدغه ای کاملا #لاکچری ست در عین مذهبی بودن.
🔴 نکته تاسف بار قضیه، فهم مسئله از زاویه دید نیاز شخصی ست و نه واکاوی و بررسی و مسئله کلان اجتماعی.
🔴یعنی تا آقازاده ای در برهه ای نیازمند مدرسه علوم انسانی نشود، آقایان نیاز اجتماع را درک نمی کنند.
🔴و تا آقازاده تازه نفس دیگری در سطح رسانه برایش مسئله ایجاد نشود، آقایان به نیاز و مسئله رسانه ای اجتماع نمی پردازند!
🟢اما حال که باب مسئله یابی در ظرف رسانه ملی در مقام شخصی باز شده است و مدیران و دوستان یک به یک(با فتحه بخوانید) به خط شده اند، بد نیست ما هم کمی از دغدغه تکراری خودمان و دیگران در ارتباط با رسانه ملی بگوییم...
🔴رسانه ملی را لاتاری و قمارخانه کرده اید با انواع قرعه کشی ها و جایزه ها که چیزی جز حس سرخورده گی و چپاول بیشتر طبقه #فرودست ندارد(آنها هستند که رویای خویش را در لاتاری و قرعه کشی می جویند)
🔴رسانه ملی در برنامه سازی فاقد خلاقیت و ابتکار است
🔴رسانه ملی در شبکه های ملی در بعد تکثر فرهنگی و قومیتی کم کار است
🔴رسانه ملی در برهه های حساس #زبان جمهور نیست
🔴رسانه ملی در تولیدات قابل رقابت با کمپانیهای انیمیشن روز دنیا هزاران درصد عقب است(ابزار انتقال فرهنگ برای نسل بعد انیمیشن است و نکاتی دقیق علمی در این زمینه وجود دارد)
🔴رسانه ملی بزرگترین خائن به آرمان زیست ضد مصرف گرایانه است و آنچه او به تنهایی با صنعت تبلیغات پر زرق و برق تجملاتی و مصرفی انجام داد، آمریکا با ایران نتوانست انجام دهد.
🔴رسانه ملی در صنعت تبلیغات بزرگترین مروج بدن انگاری(عملهای زیبایی و بدنهای تک فرم) و نژاد سالاری است(موی بلوند، چشم آبی).
✅سالهاست همه رسانه خوانده ها و رسانه بلدها پژوهش می کنند، انتقاد می کنند و حتی خواهش می کنند.
اما غافل از یک توجه و تغییر روند ملموس!
✅آری نمونه آقای #جبرائیلی بار دیگر بما نشان داد باید ابتدا جایگاهت را ارتقا دهی تا نه تنها صدایت را بشنوند بلکه بعنوان کلام اجتماع شنیده شود.
✳️ هیچگاه جلسه چند ماه پیش با رئیس سیاستگذاری سلامت رسانه ملی در دفتر کارش را فراموش نمی کنم هنگامی که به اتفاق مدیرعامل موسسه سجا و القصه بعد از داستان ساسی و الکسیس نکاتی دقیق من باب ضرورت تولید برنامه تخصصی در حیطه امر جنسی را شفاف نمودیم.
پاسخ یک جمله بود:
نکاتتان دقیق بود و علمی، اما رسانه ملی ظرفیت این اقدام را ندارد!
در همین رابطه یادداشت دیگری بخوانید:
https://t.me/seyyedhashemfirouzi/1510
@seyyedhashemfirouzi
Telegram
رسانه،خانواده،جامعه
🔴از نوجوان آن ها تا نوجوان این ها!
مرجع ضمیر آنها در تیتر را در یادداشت جدید محسن حسام مظاهری بجویید و مرجع ضمیر اینها را در جامعه ایران.
دکتر مظاهری هنگامی که یادداشت خیابان ایران را چند سال پیش نگاشت من نیز در سطوری کوتاه بدان پرداختم.
🟢تجربه زیسته…
مرجع ضمیر آنها در تیتر را در یادداشت جدید محسن حسام مظاهری بجویید و مرجع ضمیر اینها را در جامعه ایران.
دکتر مظاهری هنگامی که یادداشت خیابان ایران را چند سال پیش نگاشت من نیز در سطوری کوتاه بدان پرداختم.
🟢تجربه زیسته…
📝📝📝مولانا
✍️یادداشت دریافتی
✅سالها پیش پای درس یکی از اساتید اخلاق نشسته بودم. پیرمرد این آیه را خواند:«محک آنروز حق باشد- الوَزنُ يَومَئِذٍ الحَقُّ (۷:۸)». و گویی حدیث نفس میکرد پرسید: اگر اعمال ما را با حق بسنجند چه سرنوشتی در انتظار ماست؟! من لرزه بر اندامم افتاد که نکند حق نهتنها واجبات بلکه تمام مستحبات و نهتنها دانستهها بلکه ندانستهها را نیز شامل شود؟! آنوقت باید چه خاکی به سر کنیم؟!
✅دیروز در ماشین سورهی فرقان را میشنیدم. رسید به آیهی «فرمانروایی آنروز حق باشد، از آنِ آن مهربان- المُلكُ یَومَئِذٍ الحَقُّ لِلرَّحمان (۲۵:۲۶)». جا خوردم. چه فکر میکردم، چه شد؟! سالها خیال میکردم قرار است اعمال ما را با محک حق یعنی همان واجبات و مستحبات و رکعات نماز و کمیت زکات و اشواط طواف و بُعد مسافت در زیارات مقابر بسنجند و حالا آیه میگفت حق، چیز دیگر است. حق، رحمت است. مهر است. قرار است اعمال ما را با محک محبّت بسنجند! سنجه آن روز حق است و حق، رحمت است. پادشاهی آنروز از آنِ «مهر پرستان- عِبادُ الرَّحمان» است.
✅امروز یاد فراز عجیبی از فیه ما فیه افتادم که سالها نمیفهمیدم استنادش به چیست و آن را برآمده از ذوق (بخوانید بیپایه) میدانستم. خدا مرا بابت این سوء ظنّ دهها ساله ببخشد. آنجا که میفرماید:«در قیامت چون نمازها را بیاورند، در ترازو نهند و روزهها را و صدقهها را همچنین، اما چون محبّت را بیاورند محبّت در ترازو نگنجد. پس اصل، محبّت است. اکنون چون در خود محبّت میبینی آن را بیافزای تا افزون شود (فیه ما فیه، بخش ۲۹۵، برتری محبّت بر همهی عبادات)». این فراز تنها ترجمهی یک آیه بود. محبّت در ترازو نگنجد چون محبّت خود ترازو است.
#قرآن #pragmatics #سوره_اعراف #سوره_فرقان #مثاني #زبان_دین #دین #ریشه #رحم #رحمان #ترجمه #دخیل_کردن_پیش_فرض_ها #مولانا
@MostafaTajzadeh
✍️یادداشت دریافتی
✅سالها پیش پای درس یکی از اساتید اخلاق نشسته بودم. پیرمرد این آیه را خواند:«محک آنروز حق باشد- الوَزنُ يَومَئِذٍ الحَقُّ (۷:۸)». و گویی حدیث نفس میکرد پرسید: اگر اعمال ما را با حق بسنجند چه سرنوشتی در انتظار ماست؟! من لرزه بر اندامم افتاد که نکند حق نهتنها واجبات بلکه تمام مستحبات و نهتنها دانستهها بلکه ندانستهها را نیز شامل شود؟! آنوقت باید چه خاکی به سر کنیم؟!
✅دیروز در ماشین سورهی فرقان را میشنیدم. رسید به آیهی «فرمانروایی آنروز حق باشد، از آنِ آن مهربان- المُلكُ یَومَئِذٍ الحَقُّ لِلرَّحمان (۲۵:۲۶)». جا خوردم. چه فکر میکردم، چه شد؟! سالها خیال میکردم قرار است اعمال ما را با محک حق یعنی همان واجبات و مستحبات و رکعات نماز و کمیت زکات و اشواط طواف و بُعد مسافت در زیارات مقابر بسنجند و حالا آیه میگفت حق، چیز دیگر است. حق، رحمت است. مهر است. قرار است اعمال ما را با محک محبّت بسنجند! سنجه آن روز حق است و حق، رحمت است. پادشاهی آنروز از آنِ «مهر پرستان- عِبادُ الرَّحمان» است.
✅امروز یاد فراز عجیبی از فیه ما فیه افتادم که سالها نمیفهمیدم استنادش به چیست و آن را برآمده از ذوق (بخوانید بیپایه) میدانستم. خدا مرا بابت این سوء ظنّ دهها ساله ببخشد. آنجا که میفرماید:«در قیامت چون نمازها را بیاورند، در ترازو نهند و روزهها را و صدقهها را همچنین، اما چون محبّت را بیاورند محبّت در ترازو نگنجد. پس اصل، محبّت است. اکنون چون در خود محبّت میبینی آن را بیافزای تا افزون شود (فیه ما فیه، بخش ۲۹۵، برتری محبّت بر همهی عبادات)». این فراز تنها ترجمهی یک آیه بود. محبّت در ترازو نگنجد چون محبّت خود ترازو است.
#قرآن #pragmatics #سوره_اعراف #سوره_فرقان #مثاني #زبان_دین #دین #ریشه #رحم #رحمان #ترجمه #دخیل_کردن_پیش_فرض_ها #مولانا
@MostafaTajzadeh
Telegram
attach 📎
Forwarded from زبانورزی
🍁 دو دهه پرچالش برای زبان فارسی در حکومتهای کرزی و غنی
✍🏻 محمدکاظم کاظمی:
زبان فارسی در افغانستان پیشینهای دیرین دارد. مردم افغانستان در زمانی نه چندان دور، تقریباً به طور عموم فارسیزبان بودهاند. ولی در دو سه قرن اخیر این کشور فارسیزبان با حاکمیتهایی اداره شده است که عمدتاً با این زبان نامهربان بودهاند یا حداقل میتوان گفت که برای رشد و تعالی زبان و ادب فارسی در کشور کار چندانی نکردهاند.
دو دهه اخیر هم به دلایل مختلف از دورانهای پرچالش برای زبان و ادب فارسی در افغانستان بوده است، با آسیبها و در کنار آن رویشهایی که ما در این یادداشت به آنها اشاره میکنیم.
➊ حاکمیتهای ناسازگار
حکومتهای افغانستان در ۲۸۰ سال گذشته تقریباً همه پشتون بودهاند، اما بعضی از آنها برای تسلط زبان پشتو بر کشور تلاش سیستماتیک داشتهاند و بعضی نیز نداشتهاند. متأسفانه هر دو حاکمیت حامد کرزی و اشرف غنی، علاوهبر پشتونبودن، پشتونگرا بودند و به زبان فارسی به چشم یک مزاحم مینگریستند. این دو زمامدار و افراد نزدیک به آنها، که حلقههایی از انحصارگری قومی و زبانی را در ارگ ریاست جمهوری میساختند، در این ۲۰ سال کوشیدند که از زبان اداری و رسمی کشور همچنان فارسیزدایی کند.
➋ مؤسسات خارجی
در این ۲۰ سال مؤسسات غیردولتی خارجی (انجیاوها) در افغانستان بسیار فعال بودند و گاهی حتی نقش اینها از دولت پررنگتر بود، هم از نظر بودجه و امکانات و هم از نظر گستردگی فعالیتها و کارمندان. در این مؤسسات دیگر زبان رسمی نه فارسی بود و نه پشتو، بلکه انگلیسی بود. رؤسای این مؤسسات غالباً خارجیها بودند و کارمندان محلی آنها هم برای فعالیت در اینها لاجرم باید انگلیسی میدانستند. نامهنگاریهای داخلی و نیز طرح و برنامههای این مؤسسات به زبان انگلیسی بود و این قضیه بسیاری از مردم افغانستان را که مستقیم یا غیرمستقیم با این مؤسسات سر و کار داشتند به زبان انگلیسی عادت داد.
به این صورت، زبان فارسی افغانستان بهناگاه در معرض هجوم بیرویۀ واژگان و اصطلاحات زبان انگلیسی قرار گرفت و بیش از هر زمان دیگر، کلماتی از این زبان را در خود پذیرفت، به طوری که زبان رایج در مؤسسات خارجی، مراکز آموزشی، مراکز رسانهای و حتی ادارات دولتی، گاهی بیش از این که کلمات فارسی در خود داشته باشد، کلمات بیگانه داشت.
➌ پایداری فارسیزبانان
طبیعتاً تهاجمهای خواسته و یا ناخواستهای که بر زبان فارسی افغانستان صورت میگرفت مقاومت و پایداری فارسیزبانانی را، که دلبسته به این زبان بودند، در پی داشت. کم کم مسئلۀ زبان برای فارسیزبانان، یک موضوع حیثیتی شد و وقتی احساس کردند که کسانی به عمد میخواهند این زبان را در کشور تضعیف کنند، اینها به مقاومت پرداختند. این مقاومتها به اعتراضهایی در رسانهها و حتی تظاهراتهایی نیز کشیده شد. همچنین بعضی از این فارسیزبانان که در دستگاه دولتی افغانستان هم به هر حال نقش و حضوری داشتند در مقابل کوشیدند که به فارسیگرایی بپردازند، که این قضیه به خصوص در شهر مزارشریف و گاه هرات مشهود است.
➍ رسانهها و فضای مجازی
یکی از چیزهایی که در این دو دهه بسیار به کمک فارسیزبانان افغانستان آمد آزادی رسانهها و نیز گسترش فضای مجازی بود. درست است که بعضی از این رسانههای آزاد، از منظر پخش محتواهای گاه سکولار و حتی دینستیز قابل نقد به نظر میرسند، ولی از نظر اهتمام و توجهی که به حفظ اصالت زبان فارسی داشتند کارشان بسیار قابل تحسین است. مثلاً تلویزیون طلوع، صرفنظر از همه مسائل دیگر، یک پایگاه مهم گسترش زبان فارسی شده بود. در آنجا جمعی از اُدبای برجسته زبان فارسی در نقش نویسنده و ویراستار، در پاکیزگی و سلامت زبان بسیار مؤثر بودند که از این میان نقش مرحوم اعظم رهنورد زریاب بسیار برجسته است. از همین روی، هم مجریان این تلویزیون و دیگر رسانههایی که در این مسیر حرکت میکردند غالباً از سوی فارسیستیزان مورد انتقاد بودند. همچنین باید به بعضی نشریات از جمله روزنامه انصاف و روزنامه هشت صبح اشاره کرد که این اولی حتی سلسله مطالبی برای حفظ اصالت زبان فارسی منتشر میکرد.
خاتمه
ما در ختم یک دورۀ تاریخی هستیم و در حکومت جدید، یعنی امارت طالبان، سیاستها نسبت به زبان فارسی نامعلوم است. قدر مسلم این است که تاکنون چشمانداز خوبی از آینده به چشم نمیآید. امیدواریم که رویهها عوض شود و توان و انرژیای که از هر دو جانب برای کشمکشهای زبانی صرف میشود صرف بهبود و اعتلای هر دو زبان فارسی و پشتو در کشور بشود تا ما از این دایرۀ بستهٔ ستیزه و جدال بر سر زبان رهایی یابیم. ولی به راستی چنین خواهد شد؟ باید منتظر ماند.
📝 متن کامل را در اینجا بخوانید.
© از: خبرگزاری تسنیم (۱۴۰۰/۶/۲۷)
#️⃣ #زبان_فارسی #فارسی_افغانستانی #فارسیستیزی #زبان_و_سیاست #زبان_و_رسانه #رسانههای_اجتماعی
✍🏻 محمدکاظم کاظمی:
زبان فارسی در افغانستان پیشینهای دیرین دارد. مردم افغانستان در زمانی نه چندان دور، تقریباً به طور عموم فارسیزبان بودهاند. ولی در دو سه قرن اخیر این کشور فارسیزبان با حاکمیتهایی اداره شده است که عمدتاً با این زبان نامهربان بودهاند یا حداقل میتوان گفت که برای رشد و تعالی زبان و ادب فارسی در کشور کار چندانی نکردهاند.
دو دهه اخیر هم به دلایل مختلف از دورانهای پرچالش برای زبان و ادب فارسی در افغانستان بوده است، با آسیبها و در کنار آن رویشهایی که ما در این یادداشت به آنها اشاره میکنیم.
➊ حاکمیتهای ناسازگار
حکومتهای افغانستان در ۲۸۰ سال گذشته تقریباً همه پشتون بودهاند، اما بعضی از آنها برای تسلط زبان پشتو بر کشور تلاش سیستماتیک داشتهاند و بعضی نیز نداشتهاند. متأسفانه هر دو حاکمیت حامد کرزی و اشرف غنی، علاوهبر پشتونبودن، پشتونگرا بودند و به زبان فارسی به چشم یک مزاحم مینگریستند. این دو زمامدار و افراد نزدیک به آنها، که حلقههایی از انحصارگری قومی و زبانی را در ارگ ریاست جمهوری میساختند، در این ۲۰ سال کوشیدند که از زبان اداری و رسمی کشور همچنان فارسیزدایی کند.
➋ مؤسسات خارجی
در این ۲۰ سال مؤسسات غیردولتی خارجی (انجیاوها) در افغانستان بسیار فعال بودند و گاهی حتی نقش اینها از دولت پررنگتر بود، هم از نظر بودجه و امکانات و هم از نظر گستردگی فعالیتها و کارمندان. در این مؤسسات دیگر زبان رسمی نه فارسی بود و نه پشتو، بلکه انگلیسی بود. رؤسای این مؤسسات غالباً خارجیها بودند و کارمندان محلی آنها هم برای فعالیت در اینها لاجرم باید انگلیسی میدانستند. نامهنگاریهای داخلی و نیز طرح و برنامههای این مؤسسات به زبان انگلیسی بود و این قضیه بسیاری از مردم افغانستان را که مستقیم یا غیرمستقیم با این مؤسسات سر و کار داشتند به زبان انگلیسی عادت داد.
به این صورت، زبان فارسی افغانستان بهناگاه در معرض هجوم بیرویۀ واژگان و اصطلاحات زبان انگلیسی قرار گرفت و بیش از هر زمان دیگر، کلماتی از این زبان را در خود پذیرفت، به طوری که زبان رایج در مؤسسات خارجی، مراکز آموزشی، مراکز رسانهای و حتی ادارات دولتی، گاهی بیش از این که کلمات فارسی در خود داشته باشد، کلمات بیگانه داشت.
➌ پایداری فارسیزبانان
طبیعتاً تهاجمهای خواسته و یا ناخواستهای که بر زبان فارسی افغانستان صورت میگرفت مقاومت و پایداری فارسیزبانانی را، که دلبسته به این زبان بودند، در پی داشت. کم کم مسئلۀ زبان برای فارسیزبانان، یک موضوع حیثیتی شد و وقتی احساس کردند که کسانی به عمد میخواهند این زبان را در کشور تضعیف کنند، اینها به مقاومت پرداختند. این مقاومتها به اعتراضهایی در رسانهها و حتی تظاهراتهایی نیز کشیده شد. همچنین بعضی از این فارسیزبانان که در دستگاه دولتی افغانستان هم به هر حال نقش و حضوری داشتند در مقابل کوشیدند که به فارسیگرایی بپردازند، که این قضیه به خصوص در شهر مزارشریف و گاه هرات مشهود است.
➍ رسانهها و فضای مجازی
یکی از چیزهایی که در این دو دهه بسیار به کمک فارسیزبانان افغانستان آمد آزادی رسانهها و نیز گسترش فضای مجازی بود. درست است که بعضی از این رسانههای آزاد، از منظر پخش محتواهای گاه سکولار و حتی دینستیز قابل نقد به نظر میرسند، ولی از نظر اهتمام و توجهی که به حفظ اصالت زبان فارسی داشتند کارشان بسیار قابل تحسین است. مثلاً تلویزیون طلوع، صرفنظر از همه مسائل دیگر، یک پایگاه مهم گسترش زبان فارسی شده بود. در آنجا جمعی از اُدبای برجسته زبان فارسی در نقش نویسنده و ویراستار، در پاکیزگی و سلامت زبان بسیار مؤثر بودند که از این میان نقش مرحوم اعظم رهنورد زریاب بسیار برجسته است. از همین روی، هم مجریان این تلویزیون و دیگر رسانههایی که در این مسیر حرکت میکردند غالباً از سوی فارسیستیزان مورد انتقاد بودند. همچنین باید به بعضی نشریات از جمله روزنامه انصاف و روزنامه هشت صبح اشاره کرد که این اولی حتی سلسله مطالبی برای حفظ اصالت زبان فارسی منتشر میکرد.
خاتمه
ما در ختم یک دورۀ تاریخی هستیم و در حکومت جدید، یعنی امارت طالبان، سیاستها نسبت به زبان فارسی نامعلوم است. قدر مسلم این است که تاکنون چشمانداز خوبی از آینده به چشم نمیآید. امیدواریم که رویهها عوض شود و توان و انرژیای که از هر دو جانب برای کشمکشهای زبانی صرف میشود صرف بهبود و اعتلای هر دو زبان فارسی و پشتو در کشور بشود تا ما از این دایرۀ بستهٔ ستیزه و جدال بر سر زبان رهایی یابیم. ولی به راستی چنین خواهد شد؟ باید منتظر ماند.
📝 متن کامل را در اینجا بخوانید.
© از: خبرگزاری تسنیم (۱۴۰۰/۶/۲۷)
#️⃣ #زبان_فارسی #فارسی_افغانستانی #فارسیستیزی #زبان_و_سیاست #زبان_و_رسانه #رسانههای_اجتماعی
Telegraph
دو دهه پرچالش برای زبان فارسی در حکومتهای کرزی و غنی
محمدکاظم کاظمی: افغانستان، با ورود به قرن جدید هجری شمسی، در پایان یک دوره تاریخی ایستاده است و اکنون میتوان از جهات مختلف دو دهه گذشته را ارزیابی کرد. یکی از این جهات، وضعیت زبان فارسی است. زبان فارسی در افغانستان پیشینهای دیرین دارد. مردم افغانستان در…
احمد نادری، نایبرئیس کمیسیون آموزش مجلس:
اجرای اصل ۱۵ قانون اساسی خلاف امنیت ملی است. آموزش زبانهای محلی در مدارس، زمینه منازعات محلی را فراهم و امنیت ملی و سلامت نظام آموزش را مختل میکند. کشور ما دارای نظم زبانی و فرهنگ طبیعی است. همه ایرانیها زبان فارسی را میراث خود میدانند و زبانهای محلی نیز بهموازات زبان ملی در ایران همیشه آزاد بودهاند. زبان فارسی، زبان مادری، فرهنگی و تاریخی همه ایرانیان است.
اصل ۱۵ قانون اساسی:
زبان و خط رسمی و مشترک مردم ایران فارسی است. اسناد و مکاتبات و متون رسمی و کتب درسی باید با این زبان و خط باشد ولی استفاده از زبانهای محلی و قومی در مطبوعات و رسانههای گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس، در کنار زبان فارسی آزاد است.
📝 آقای نماینده! شما سوگند خوردهاید از قانون اساسی دفاع کنید. فارسی #زبان_رسمی و مشترک مردم ایران است اما زبان مادری همهی ایرانیان نیست. آموزش به زبان فارسی در مدارس سراسر کشور الزامی است ولی با اصل ۱۵ قانون اساسی و آموزش #زبان_مادری به دانشآموزان منافات ندارد.
#توییت
@MostafaTajzadeh
اجرای اصل ۱۵ قانون اساسی خلاف امنیت ملی است. آموزش زبانهای محلی در مدارس، زمینه منازعات محلی را فراهم و امنیت ملی و سلامت نظام آموزش را مختل میکند. کشور ما دارای نظم زبانی و فرهنگ طبیعی است. همه ایرانیها زبان فارسی را میراث خود میدانند و زبانهای محلی نیز بهموازات زبان ملی در ایران همیشه آزاد بودهاند. زبان فارسی، زبان مادری، فرهنگی و تاریخی همه ایرانیان است.
اصل ۱۵ قانون اساسی:
زبان و خط رسمی و مشترک مردم ایران فارسی است. اسناد و مکاتبات و متون رسمی و کتب درسی باید با این زبان و خط باشد ولی استفاده از زبانهای محلی و قومی در مطبوعات و رسانههای گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس، در کنار زبان فارسی آزاد است.
📝 آقای نماینده! شما سوگند خوردهاید از قانون اساسی دفاع کنید. فارسی #زبان_رسمی و مشترک مردم ایران است اما زبان مادری همهی ایرانیان نیست. آموزش به زبان فارسی در مدارس سراسر کشور الزامی است ولی با اصل ۱۵ قانون اساسی و آموزش #زبان_مادری به دانشآموزان منافات ندارد.
#توییت
@MostafaTajzadeh
Forwarded from جریانـ
💡 تا چند دهه قبل، در مدارس خانگی و سنتی قونیه، آثار مولانا و سعدی به کودکان آموزش دادهمیشد. ... بدون زبان فارسی، در دیپلماسی میراثی هم رابطه ما با کشورهای دیگر چون تاجیکستان، افغانستان، ترکیه، هند، جمهوری آذربایجان و... دچار اختلال میشود. بنابراین تضعیف زبان فارسی تنها به وحدت اقوام ایرانی آسیب نمیزند که به رابطه ما با حوزه ایران فرهنگی آسیب وارد میسازد.
با توجه به رابطه میانفرهنگی و میانمتنی زبان فارسی با سایر زبانهای ایرانی میتوان ترجمه خودجوش ادبیات فارسی به زبان اقوام ایرانی چون لری، کردی، گیلکی و غیره را دید. مثال آن شاهنامه گیلکی، بختیاری، لری، کردی و... است. وجود قصههای شاهنامه به زبانهای دیگر ایرانی از این همزیستی حکایت دارد.
در ایران نقالی گیلکی و قصهگویی قهوهخانهای از #شاهنامه و سایر آثار برجسته ادبیات #فارسی رواج داشتهاست. خودِ من قصههای «هفت گنبد» نظامی گنجوی را به زبان گیلکی شنیدهام درحالیکه راویان صدساله آن، قصه را به زبان گیلکی و تالشی بهعنوان قصهای عامیانه تعریف میکردند. یعنی تعامل و رابطه میانمتنی بین زبان فارسی و سایر زبانهای ایران و البته موجود در ایران وجود داشتهاست و بین این زبانها دیوار بتنی وجود نداشتهاست. ترانههای گیلکی و تالشی چندزبانهاند. یعنی شما در یک ترانه فولکلوریک گیلکی و تالشی بندهای فارسی را به شکلی خودجوش میبینید. اصولاً اقوام ایرانی چندزبانه بودهاند. مثلاً فردی تالشی میتواند همزمان به تالشی، گیلکی، فارسی و حتی ترکی صحبت کند. چندزبانگی در ایران پدیدهای متأخر نیست. این چندزبانگی در دل قصهها و ترانههای فولکلوریک امری خودجوش بودهاست. ترانههای «احمد عاشورپور» که آغازگر خواندن آوازهای محلی و قومی در دهه ۳۰ در رادیوست، به دو زبان فارسی و گیلکیاند. این عیناً در فولکلور گیلان هم وجود دارد یعنی از فولکلورِ هزارانساله در خلق ترانههای چندزبانه الهام گرفتهاست. در سرتاسر ایران شاعران بزرگی وجود دارند که رشد زبان فارسی را موجب شدهاند؛ شعرسرایی صائب تبریزی، نظامی گنجوی، حزین لاهیجی، هوشنگ ابتهاج، شهریار، باباطاهر همدانی و بسیاری دیگر به زبان فارسی امری تحمیلی نبودهاست.
شاعران اقوام ایرانی از زمینههای فرهنگی متنوع بودهاند، مثل افراشته و شیون فومنی در گیلان. سلسلههای سیاسی با زمینه قومی چون صفویه و قاجار و غیره زبان فارسی را انتخاب میکردند چون این زبان همواره میانجی، و بهدلیل زمینه مرتبط با تنوع فرهنگی، غنی و قدرتمند بوده و است. «فارسی» زبان یک نژاد نبوده، زبان اقوام و مللی بوده که بهدنبال خلق میراث مشترک و ارتباط فرهنگی و تمدنی با هم و گفتوگو با یکدیگر بودهاند. به این دلیل، ادبیات فارسی آیینه یک میراث میانفرهنگیست و در آن از میراث روایی اقوام ایرانی تا ملل دیگر را میتوان یافت، چین، هند و یونان و غیره. این زبان، زبان صلح و تلفیق و ترکیب افقهای فرهنگی و تمدنی بوده و با گسترش ادبیات فارسی و هنر ایرانی، جلوی گفتمان جنگ را در جهان گرفتهاست. شاهان صفوی و عثمانی به فارسی شعر میسرودند. سلسلههای غیرفارسزبان مثل گورکانیان و سلجوقیان در رشد این زبان نقش داشتهاند. پیوند زبان فارسی با عرفان، نشاندهنده قدرت چندصدایی آن است. این شکافهایی که برخی سعی در برجسته کردن آن دارند امری برساخته و تصنعیست و ریشه در یک گفتمان سطحی، سیاستزده و غیرعلمی دارد. در این نوع از ادعاها فقدان و غیبت علوم میراثی و هویتی چون مردمشناسی، زبانشناسی و تاریخ کاملاً برجسته است.
دو جریان غلط در رابطه با این موضوع وجود دارد؛ یکی کسانیکه جایگاه میانقومی و میانفرهنگی و ملی زبان فارسی را انکار میکنند و دیگری کسانیکه زبانهای قومی و محلی ایران را منبع تهدید برای فارسی میدانند. هر دو این دیدگاهها بهدور از نگاهی منصفانه و علمیست. این مرز بستهای که در این دو تفسیر کشیده میشود در تضاد با واقعیتهای تاریخی، کهن و باستانی همزیستیِ زبانهای ایرانی با هم قرار دارد. زبانهای محلی و قومی باعث غنای زبان فارسی شدهاند کمااینکه برعکس. شکل کاربرد #زبان در ایران و هویت زبانی ایرانیان چندزبانگی بهعنوان واقعیتی کهن و قدیمیست، یعنی توانایی همزمان صحبت کردن به چند زبان. این از گذشته وجود داشته و متأخر نیست. جوامع چندزبانه جوامعیاند که در آنها اقوام قدرت تکلم به چند زبان را دارند.
🎙 علیرضا حسن زاده
رئیس پژوهشکده مردمشناسی میراث فرهنگی
🔗 متن کامل گفتوگو
⬅️ بخش نخست گفتوگو
#وحدت_در_کثرت
#پارسی_میراث_همه_ایرانیان
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
با توجه به رابطه میانفرهنگی و میانمتنی زبان فارسی با سایر زبانهای ایرانی میتوان ترجمه خودجوش ادبیات فارسی به زبان اقوام ایرانی چون لری، کردی، گیلکی و غیره را دید. مثال آن شاهنامه گیلکی، بختیاری، لری، کردی و... است. وجود قصههای شاهنامه به زبانهای دیگر ایرانی از این همزیستی حکایت دارد.
در ایران نقالی گیلکی و قصهگویی قهوهخانهای از #شاهنامه و سایر آثار برجسته ادبیات #فارسی رواج داشتهاست. خودِ من قصههای «هفت گنبد» نظامی گنجوی را به زبان گیلکی شنیدهام درحالیکه راویان صدساله آن، قصه را به زبان گیلکی و تالشی بهعنوان قصهای عامیانه تعریف میکردند. یعنی تعامل و رابطه میانمتنی بین زبان فارسی و سایر زبانهای ایران و البته موجود در ایران وجود داشتهاست و بین این زبانها دیوار بتنی وجود نداشتهاست. ترانههای گیلکی و تالشی چندزبانهاند. یعنی شما در یک ترانه فولکلوریک گیلکی و تالشی بندهای فارسی را به شکلی خودجوش میبینید. اصولاً اقوام ایرانی چندزبانه بودهاند. مثلاً فردی تالشی میتواند همزمان به تالشی، گیلکی، فارسی و حتی ترکی صحبت کند. چندزبانگی در ایران پدیدهای متأخر نیست. این چندزبانگی در دل قصهها و ترانههای فولکلوریک امری خودجوش بودهاست. ترانههای «احمد عاشورپور» که آغازگر خواندن آوازهای محلی و قومی در دهه ۳۰ در رادیوست، به دو زبان فارسی و گیلکیاند. این عیناً در فولکلور گیلان هم وجود دارد یعنی از فولکلورِ هزارانساله در خلق ترانههای چندزبانه الهام گرفتهاست. در سرتاسر ایران شاعران بزرگی وجود دارند که رشد زبان فارسی را موجب شدهاند؛ شعرسرایی صائب تبریزی، نظامی گنجوی، حزین لاهیجی، هوشنگ ابتهاج، شهریار، باباطاهر همدانی و بسیاری دیگر به زبان فارسی امری تحمیلی نبودهاست.
شاعران اقوام ایرانی از زمینههای فرهنگی متنوع بودهاند، مثل افراشته و شیون فومنی در گیلان. سلسلههای سیاسی با زمینه قومی چون صفویه و قاجار و غیره زبان فارسی را انتخاب میکردند چون این زبان همواره میانجی، و بهدلیل زمینه مرتبط با تنوع فرهنگی، غنی و قدرتمند بوده و است. «فارسی» زبان یک نژاد نبوده، زبان اقوام و مللی بوده که بهدنبال خلق میراث مشترک و ارتباط فرهنگی و تمدنی با هم و گفتوگو با یکدیگر بودهاند. به این دلیل، ادبیات فارسی آیینه یک میراث میانفرهنگیست و در آن از میراث روایی اقوام ایرانی تا ملل دیگر را میتوان یافت، چین، هند و یونان و غیره. این زبان، زبان صلح و تلفیق و ترکیب افقهای فرهنگی و تمدنی بوده و با گسترش ادبیات فارسی و هنر ایرانی، جلوی گفتمان جنگ را در جهان گرفتهاست. شاهان صفوی و عثمانی به فارسی شعر میسرودند. سلسلههای غیرفارسزبان مثل گورکانیان و سلجوقیان در رشد این زبان نقش داشتهاند. پیوند زبان فارسی با عرفان، نشاندهنده قدرت چندصدایی آن است. این شکافهایی که برخی سعی در برجسته کردن آن دارند امری برساخته و تصنعیست و ریشه در یک گفتمان سطحی، سیاستزده و غیرعلمی دارد. در این نوع از ادعاها فقدان و غیبت علوم میراثی و هویتی چون مردمشناسی، زبانشناسی و تاریخ کاملاً برجسته است.
دو جریان غلط در رابطه با این موضوع وجود دارد؛ یکی کسانیکه جایگاه میانقومی و میانفرهنگی و ملی زبان فارسی را انکار میکنند و دیگری کسانیکه زبانهای قومی و محلی ایران را منبع تهدید برای فارسی میدانند. هر دو این دیدگاهها بهدور از نگاهی منصفانه و علمیست. این مرز بستهای که در این دو تفسیر کشیده میشود در تضاد با واقعیتهای تاریخی، کهن و باستانی همزیستیِ زبانهای ایرانی با هم قرار دارد. زبانهای محلی و قومی باعث غنای زبان فارسی شدهاند کمااینکه برعکس. شکل کاربرد #زبان در ایران و هویت زبانی ایرانیان چندزبانگی بهعنوان واقعیتی کهن و قدیمیست، یعنی توانایی همزمان صحبت کردن به چند زبان. این از گذشته وجود داشته و متأخر نیست. جوامع چندزبانه جوامعیاند که در آنها اقوام قدرت تکلم به چند زبان را دارند.
🎙 علیرضا حسن زاده
رئیس پژوهشکده مردمشناسی میراث فرهنگی
🔗 متن کامل گفتوگو
⬅️ بخش نخست گفتوگو
#وحدت_در_کثرت
#پارسی_میراث_همه_ایرانیان
در «جریان» باشید.
@Jaryaann
⭕️#ترور دو طلبه سنی در گنبدکاوس و سه روحانی شیعه در مشهد، با هر انگیزهای، جنایت است و اقدامی علیه نظم و امنیت عمومی. جریانهای سیاسی، با هر گرایشی، #زبان_قهر_چنگیزی را محکوم کنند تا به چاه ویل #درگیریهای_خونین و فرقهای نیفتیم. آسیبشناسی ترورها نیز ضرورت تام دارد.
#توییت
🆔@MostafaTajzadeh
#توییت
🆔@MostafaTajzadeh
Forwarded from جمهوریت
📝📝دولت سیزدهم واحیای ادبیات سیاسی دهه هشتاد!
✍️مهدی ذاکریان
⚛ @jomhuriyat
♈️اظهارنظر برخی ازمقامات کشور پس ازصدور قطعنامه شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی تکرارهمان اظهاراتی است که پیش ازاین از سوی احمدینژاد درمقام رئیس جمهورشاهد بودیم ونتیجه این شدکه پرونده ایران ازشورای حکام وارد شورای امنیت شدو وقتی قطعنامه نخست درشورای امنیت صادرشد، باز هم احمدینژاد جدی نگرفت.
♈️قطعنامههای بعدی که پشت سرهم صادرشد، جملهای را به این مفهوم که هرچقدر پشت سرهم قطعنامه صادرکنید، تأثیری ندارد،باعبارتی که در شان یک رئیس جمهورنبودبیان کرد. امانتیجهای که اظهارات ایشان داشت این بودکه اقتصاد، پیشرفت وعزت ایران ومردم ایران بسیارآسیب دیدو جملاتی که اکنون بعضی مسئولان به کار میبرند،همان نتیجه را خواهد داشت. اینها جملاتی نیست که مشکلات ایران راحل کند. دنیا ممکن است که دنیای زور وقلدری باشداما کشورهایی هم که زوردارندوقلدرتر ازدیگران هستند،تلاش میکنند باپوشش حقوقی،باظاهر منطقی وبا ادبیات دنیا پسندبا دنیاصحبت کنند، نه با ادبیات عامهپسند یا ادبیات نامناسب در جامعه جهانی حرف بزنندوکشورخودشان را منزوی کنند وملت خودشان را فقیرتر.
♈️عدهای که درهمین ایام اخیرجریانسازیهایی مانند هشتگ #زبان_دنیا وادعای توانایی حل مسائل دیپلماتیک کردند،امروز همه قدرت رادر اختیاردارند. اما از زمانی که این دولت جدید با این ادعا که دنیارابهترمیشناسدو زبان دنیارابهتر میفهمدومیداندچگونه برای عزت وپیشرفت کشوراقدام کند، روی کارآمدهاست، باعث شده سفره مردم کوچکترشده وحتی سفره هم جمع شودوفقرمطلق درجامعه گستردهتر شود. این افراد بایدپاسخ دهندکه چه کسی امروزمردم را فقیرترمیکند؟ اندک نانی هم که درسفره بود امروز برداشتهمیشود ووضعیت نامناسبی پدیدآوردهاند.
♈️بدتر اینجاست که همین افراد که امروزقدرت را دراختیار دارند،ادعا میکنندکه مقصران وضعیت کنونی، گذشتگان هستند، در حالی که آن موقع دلار24000 تومان بودوحالا ۳۲۰۰۰تومان است، این یعنی تورم بیشتروعقبماندگی بیشتر، موقعیت کشورهم درمنطقه ودنیا عزتمندانهتر نشدهاست. تصویب همین قطعنامه درشورای حکام بعدازسالیان، نشان ازفروتر شدن عزت و موقعیت کشور درجهان است. بنابراین شعار باعمل خیلی فرق دارد.
♈️متأسفانه درپرونده هستهای شاهداقداماتی هستیم که جایگاه کشور رابسیار تنزل دادهاست. برای مثال تکیه برافرادی همچون میخائیل اولیانوف،نماینده روسیه دردفاتر سازمان ملل در وین، اقدامی غیرموجه است. این دیپلمات روس درپی تصویب قطعنامه شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی، مدعی شدهاست که نمایندگان بیش ازنیمی ازجمعیت جهان ازاین قطعنامه حمایت نکردهاند.اولیانوف،متخصص حیله وفریبکاری است. درگذشته هم ازاقدامهای ایشان انتقادشدهبودکه چه کاره مردم ایران است که درموردایران باآمریکاییها مذاکره میکند.آن زمان درمسائل ایران دخالت میکردوحرف میزد، الان هم ازتکنیک فریب مردم ایران استفاده میکند.
♈️آن چیزی که درجامعه جهانی به آن توجه میشود،قطعنامه شورای حکام است،نه جمعیت جهان. کسی نمیگویدکه نصف جمعیت جهان به قطعنامه رأی ممتنع دادهاست یانه،آنچه که واضح است اینست که قطعنامهای علیه ملت وکشور ایران به تصویب رسیدهاست. این حقیقتی است که آقای اولیانوف میخواهدبافریب پنهان بکندبا این هدف که وقتی وضعیت ایران را دربدترین شرایط قرارداد،بالاترین امتیاز را ازطرف آمریکا برای خودش وبالاترین بهره را ازایران برای کشور خودش بدست بیاورد.نه اولیانوف ونه هیچ دیپلمات خارجی دیگری دلسوزمردم ایران نیست بلکه دلسوزجیب ومنفعت کشورهای خودشان هستند.بنابراین به صحبتهای مکارانه وسیاسانه آقای اولیانوف بایدبادیده بسیارحساس ونگران نگاه کرد، نه اینکه به این صحبتها اتکا کرد. پیشینه روسها درمقابل ملت ایران، روشن است، مردم ایران خوب میدانندکه دشمنان عمیق و فریبکارشان چه کسانی هستند.
♈️دیپلماتهای روسیه بهتربوددر زمان تصویب قطعنامههای شورای امنیت درطول هشت سال ریاست جمهوری آقای احمدینژاد،به این قطعنامههای رأی منفی میدادند.این قطعنامههای ضدایرانی نه دردوران ریاست جمهوری سیدخاتمی ونه در دوران ریاست جمهوری حسن روحانی، بلکه دردوران احمدینژادکه همچون دولت کنونی مدعی دوستی روسیه بود،تصویب شد.در دوران دولت نهم ودهم و حالا دردولت سیزدهم، مدعی هستندکه غرب به تنهایی ایران را تحت فشارقرارمیدهد، پس چرا درآن روزگار روسیه وچین به قطعنامههای شورای امنیت رأی مثبت دادند واین قطعنامهها رابرای ایران به ارمغان آوردند؟ درآینده هم همین اقدامها تکرار خواهدشد. بهتر است که مدیران ودولتمردان کنونی به مردم ایران تکیه کنندتا به امثال اولیانوف، برای مدیران ایران عیب است که به بیگانه اتکا کنند،چه غرب باشد وچه شرق؛ حاکمان موفق حاکمانی هستندکه به مردمان خودشان تکیه بکنند.
#جمهوریت
⚛ @jomhuriyat
✍️مهدی ذاکریان
⚛ @jomhuriyat
♈️اظهارنظر برخی ازمقامات کشور پس ازصدور قطعنامه شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی تکرارهمان اظهاراتی است که پیش ازاین از سوی احمدینژاد درمقام رئیس جمهورشاهد بودیم ونتیجه این شدکه پرونده ایران ازشورای حکام وارد شورای امنیت شدو وقتی قطعنامه نخست درشورای امنیت صادرشد، باز هم احمدینژاد جدی نگرفت.
♈️قطعنامههای بعدی که پشت سرهم صادرشد، جملهای را به این مفهوم که هرچقدر پشت سرهم قطعنامه صادرکنید، تأثیری ندارد،باعبارتی که در شان یک رئیس جمهورنبودبیان کرد. امانتیجهای که اظهارات ایشان داشت این بودکه اقتصاد، پیشرفت وعزت ایران ومردم ایران بسیارآسیب دیدو جملاتی که اکنون بعضی مسئولان به کار میبرند،همان نتیجه را خواهد داشت. اینها جملاتی نیست که مشکلات ایران راحل کند. دنیا ممکن است که دنیای زور وقلدری باشداما کشورهایی هم که زوردارندوقلدرتر ازدیگران هستند،تلاش میکنند باپوشش حقوقی،باظاهر منطقی وبا ادبیات دنیا پسندبا دنیاصحبت کنند، نه با ادبیات عامهپسند یا ادبیات نامناسب در جامعه جهانی حرف بزنندوکشورخودشان را منزوی کنند وملت خودشان را فقیرتر.
♈️عدهای که درهمین ایام اخیرجریانسازیهایی مانند هشتگ #زبان_دنیا وادعای توانایی حل مسائل دیپلماتیک کردند،امروز همه قدرت رادر اختیاردارند. اما از زمانی که این دولت جدید با این ادعا که دنیارابهترمیشناسدو زبان دنیارابهتر میفهمدومیداندچگونه برای عزت وپیشرفت کشوراقدام کند، روی کارآمدهاست، باعث شده سفره مردم کوچکترشده وحتی سفره هم جمع شودوفقرمطلق درجامعه گستردهتر شود. این افراد بایدپاسخ دهندکه چه کسی امروزمردم را فقیرترمیکند؟ اندک نانی هم که درسفره بود امروز برداشتهمیشود ووضعیت نامناسبی پدیدآوردهاند.
♈️بدتر اینجاست که همین افراد که امروزقدرت را دراختیار دارند،ادعا میکنندکه مقصران وضعیت کنونی، گذشتگان هستند، در حالی که آن موقع دلار24000 تومان بودوحالا ۳۲۰۰۰تومان است، این یعنی تورم بیشتروعقبماندگی بیشتر، موقعیت کشورهم درمنطقه ودنیا عزتمندانهتر نشدهاست. تصویب همین قطعنامه درشورای حکام بعدازسالیان، نشان ازفروتر شدن عزت و موقعیت کشور درجهان است. بنابراین شعار باعمل خیلی فرق دارد.
♈️متأسفانه درپرونده هستهای شاهداقداماتی هستیم که جایگاه کشور رابسیار تنزل دادهاست. برای مثال تکیه برافرادی همچون میخائیل اولیانوف،نماینده روسیه دردفاتر سازمان ملل در وین، اقدامی غیرموجه است. این دیپلمات روس درپی تصویب قطعنامه شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی، مدعی شدهاست که نمایندگان بیش ازنیمی ازجمعیت جهان ازاین قطعنامه حمایت نکردهاند.اولیانوف،متخصص حیله وفریبکاری است. درگذشته هم ازاقدامهای ایشان انتقادشدهبودکه چه کاره مردم ایران است که درموردایران باآمریکاییها مذاکره میکند.آن زمان درمسائل ایران دخالت میکردوحرف میزد، الان هم ازتکنیک فریب مردم ایران استفاده میکند.
♈️آن چیزی که درجامعه جهانی به آن توجه میشود،قطعنامه شورای حکام است،نه جمعیت جهان. کسی نمیگویدکه نصف جمعیت جهان به قطعنامه رأی ممتنع دادهاست یانه،آنچه که واضح است اینست که قطعنامهای علیه ملت وکشور ایران به تصویب رسیدهاست. این حقیقتی است که آقای اولیانوف میخواهدبافریب پنهان بکندبا این هدف که وقتی وضعیت ایران را دربدترین شرایط قرارداد،بالاترین امتیاز را ازطرف آمریکا برای خودش وبالاترین بهره را ازایران برای کشور خودش بدست بیاورد.نه اولیانوف ونه هیچ دیپلمات خارجی دیگری دلسوزمردم ایران نیست بلکه دلسوزجیب ومنفعت کشورهای خودشان هستند.بنابراین به صحبتهای مکارانه وسیاسانه آقای اولیانوف بایدبادیده بسیارحساس ونگران نگاه کرد، نه اینکه به این صحبتها اتکا کرد. پیشینه روسها درمقابل ملت ایران، روشن است، مردم ایران خوب میدانندکه دشمنان عمیق و فریبکارشان چه کسانی هستند.
♈️دیپلماتهای روسیه بهتربوددر زمان تصویب قطعنامههای شورای امنیت درطول هشت سال ریاست جمهوری آقای احمدینژاد،به این قطعنامههای رأی منفی میدادند.این قطعنامههای ضدایرانی نه دردوران ریاست جمهوری سیدخاتمی ونه در دوران ریاست جمهوری حسن روحانی، بلکه دردوران احمدینژادکه همچون دولت کنونی مدعی دوستی روسیه بود،تصویب شد.در دوران دولت نهم ودهم و حالا دردولت سیزدهم، مدعی هستندکه غرب به تنهایی ایران را تحت فشارقرارمیدهد، پس چرا درآن روزگار روسیه وچین به قطعنامههای شورای امنیت رأی مثبت دادند واین قطعنامهها رابرای ایران به ارمغان آوردند؟ درآینده هم همین اقدامها تکرار خواهدشد. بهتر است که مدیران ودولتمردان کنونی به مردم ایران تکیه کنندتا به امثال اولیانوف، برای مدیران ایران عیب است که به بیگانه اتکا کنند،چه غرب باشد وچه شرق؛ حاکمان موفق حاکمانی هستندکه به مردمان خودشان تکیه بکنند.
#جمهوریت
⚛ @jomhuriyat
⭕️آداب مناظره در الگوی مباحثات امام رضا(ع)
امام رضا (ع) الگوی گفتوگوی بینادیانی است. از میان گفتوگوها، مباحثات و مناظرات نقلشده، میان امام رضا (ع) و سران و بزرگان #فرقهها و صاحبان #ادیان و #مذاهب در منابع مختلف، بر اساس آن مقدار که قابل اعتماد است، نکات بسیار ارزندهای در آداب گفتوگو و مناظره و بحث میتوان استخراج کرد که به مهمترین این آداب براساس اخبار و احادیث یادشده اشاره میشود:
١. هدف از گفتوگو و مناظره محکومکردن نیست، بلکه راهیابی به حقیقت هدف است.
۲. لازمۀ گفتوگو و مناظره، احاطۀ علمی به موضوع است.
۳. در گفتوگوی بین ادیان و مذاهب، آگاهی دقیق به متون ادیان و مذاهب ضروری است.
۴. در گفتوگو و مناظرات بین ادیان و مذاهب، نیاز به #زبان_مشترک است.
۵. در سخن و استدلال، جای هیچگونه درشتی در سخن و بیان نیست.
۶. در گفتوگو و مباحثه و مناظره، رعایت #احترام اشخاص به تماممعنا ضروری است.
۷. هنگام گفتوگو و مناظره، از هرگونه قطعکردن سخن طرف مقابل باید پرهیز شود.
۸. در ضمن گفتوگو و مناظره، باید به سوی زدودن #شک و تحیّر در مباحث پیش رفت.
۹. پیشرفت گفتوگو و مناظره، در گرو کنار زدهشدن پردههای #ابهام از مسائل است.
۱۰. لازمۀ پیشرفت گفتوگو و مناظره، زدودن شبهههایی است که از پیش در ذهن اشخاص ایجاد شده است.
۱۱. لازمۀ گفتوگو و مناظرۀ #منطقی، تصویرسازی درست از #واقعیتها و حقایق است.
۱۲. گفتوگو، مباحثه و مناظره، نیازمند #استدلالهای قابل فهم است.
۱۳. مناظره زمانی به درستی پیش میرود که مسائل به درستی تبیین شود.
۱۴. روشهای بحث باید روشهایی لطیف باشد.
۱۵. در گفتوگو راه را بر گفتوگوکننده نباید بست و باید او را در طریق بحث آزاد گذاشت تا در راهی که میخواهد پیش رود و به جایی برسد که ایراد نظر خود را دریابد.
۱۶. لازمهٔ گفتوگو حوصلۀ فراوان و حلمورزیدن است.
۱۷. در گفتوگو و مناظره، به هیچروی نباید از #ادب، #نزاکت، #مدارا و #ملایمت دور شد هر چند که طرفِ گفتوگو و مذاکره به جدل بپردازد.
#امام_رضاع #مناظره #رضا #مدارا #اخلاق
📍کانال مصطفی دلشاد تهرانى
📚@MostafaTajzadeh
امام رضا (ع) الگوی گفتوگوی بینادیانی است. از میان گفتوگوها، مباحثات و مناظرات نقلشده، میان امام رضا (ع) و سران و بزرگان #فرقهها و صاحبان #ادیان و #مذاهب در منابع مختلف، بر اساس آن مقدار که قابل اعتماد است، نکات بسیار ارزندهای در آداب گفتوگو و مناظره و بحث میتوان استخراج کرد که به مهمترین این آداب براساس اخبار و احادیث یادشده اشاره میشود:
١. هدف از گفتوگو و مناظره محکومکردن نیست، بلکه راهیابی به حقیقت هدف است.
۲. لازمۀ گفتوگو و مناظره، احاطۀ علمی به موضوع است.
۳. در گفتوگوی بین ادیان و مذاهب، آگاهی دقیق به متون ادیان و مذاهب ضروری است.
۴. در گفتوگو و مناظرات بین ادیان و مذاهب، نیاز به #زبان_مشترک است.
۵. در سخن و استدلال، جای هیچگونه درشتی در سخن و بیان نیست.
۶. در گفتوگو و مباحثه و مناظره، رعایت #احترام اشخاص به تماممعنا ضروری است.
۷. هنگام گفتوگو و مناظره، از هرگونه قطعکردن سخن طرف مقابل باید پرهیز شود.
۸. در ضمن گفتوگو و مناظره، باید به سوی زدودن #شک و تحیّر در مباحث پیش رفت.
۹. پیشرفت گفتوگو و مناظره، در گرو کنار زدهشدن پردههای #ابهام از مسائل است.
۱۰. لازمۀ پیشرفت گفتوگو و مناظره، زدودن شبهههایی است که از پیش در ذهن اشخاص ایجاد شده است.
۱۱. لازمۀ گفتوگو و مناظرۀ #منطقی، تصویرسازی درست از #واقعیتها و حقایق است.
۱۲. گفتوگو، مباحثه و مناظره، نیازمند #استدلالهای قابل فهم است.
۱۳. مناظره زمانی به درستی پیش میرود که مسائل به درستی تبیین شود.
۱۴. روشهای بحث باید روشهایی لطیف باشد.
۱۵. در گفتوگو راه را بر گفتوگوکننده نباید بست و باید او را در طریق بحث آزاد گذاشت تا در راهی که میخواهد پیش رود و به جایی برسد که ایراد نظر خود را دریابد.
۱۶. لازمهٔ گفتوگو حوصلۀ فراوان و حلمورزیدن است.
۱۷. در گفتوگو و مناظره، به هیچروی نباید از #ادب، #نزاکت، #مدارا و #ملایمت دور شد هر چند که طرفِ گفتوگو و مذاکره به جدل بپردازد.
#امام_رضاع #مناظره #رضا #مدارا #اخلاق
📍کانال مصطفی دلشاد تهرانى
📚@MostafaTajzadeh