فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
44.8K subscribers
10.9K photos
3.44K videos
520 files
29.6K links
✳️کانال تلگرامی «فردای بهتر» با منش اصلاح‌طلبانه با ارائه رویکردی تحلیلی تلاش دارد به گسترش دموکراسی و بسط چندصدایی در جامعه ایران به امید فردایی بهتر برای ایران و ایرانیان قدم بردارد.

اینستاگرام: https://instagram.com/seyed.mostafa.tajzade
Download Telegram
🔴🔴گزارشی از تجمع روز ۱۶ آبان دانشکده علوم‌اجتماعی دانشگاه تهران


به نام ژن، ژیان، ئازادی

امروز جمعی از دانشجویان دانشکده‌ علوم اجتماعی در اعتراض به بازداشت‌ و پرونده‌سازی برای دانشجویان از سوی نهادهای امنیتی، ممنوعیت ورود به دانشگاه و خوابگاه، تعلیق تحصیلی، اخذ هرگونه تعهد توسط کمیته انضباطی، احضار به کمیته انضباطی، تهدید دانشجویان و خانواده‌ها و همچنین سرکوب و کشتار مردم ایران در جنبش «زن، زندگی، آزادی»؛ تجمع کرده و به اعتصاب خود ادامه دادند.

حوالی غروبِ ۱۵ آبان #ریحانه_معروف، دبیر شورای صنفی، توسط لباس شخصی‌ها جلوی درب دانشکده ربوده شد. این دومین‌بار است که او در طی این جنبش بازداشت می‌شود. پس از سرکوب اعتراضات دانشجویان این دانشکده در روز ۲۵ مهر و ضرب و شتم دانشجویان در اتاق حراست، ۱۵ دانشجو نیز ممنوع‌الورود شدند. یک دانشجو (#محمد_دارکش) به کمیته انضباطی احضار شده و همچنین برای دو دانشجو از این دانشکده (#محمد_جواهری و #علی_داعی) پرونده‌سازی شده است. همچنین یک دانشجو (#محمد_شباهتی) که در پی اعتراض دانشجویان در ترم گذشته به تفکیک جنسیتی، از تحصیل در ترم جاری تعلیق شده بود، همچنان ممنوع‌التحصیل است.

امروز، دانشجویان در لابی دانشکده به یک‌دیگر ملحق شدند و شعارگویان به سوی محوطه‌ی دانشکده حرکت کردند. پس از آن وارد سلف شدند، دانشجویان را به همراهی دعوت کردند و با بازگشتن به محوطه به تجمع خود پایان دادند.

آن‌ها در اعتراض به سرکوب دانشجویان فریاد زدند: «یه دانشجو‌ کم بشه، اینجا قیامت می‌شه»، «دانشجوی زندانی، آزاد باید گردد»، «دانشجو می‌میرد، ذلت نمی‌پذیرد»، «دانشجو تعلیق بکنید، دانشگاه تعطیل می‌کنیم»، «اوین شده دانشگاه، تهران شده بازداشتگاه» و «دانشگاه غرق خونه، لکه‌‌ی ننگ‌مونه».

آن‌ها امروز، مشق دیرینه‌ای را فریاد زدند: «آزادگی بیاموز، این است درس امروز» و سکوت اساتید و دیگر دانشجویان را با سر دادن شعارهای «دانشگاه‌ها غرق خون، استادهامون خفه‌خون»، «دانشجوها تو حبسن، استادهامون نشستن»، و «دانشجو حیا کن، کلاست رو رها کن» محکوم کردند.

همچنین این دانشجویان، همچون تمام هفته‌های گذشته، با شعار «از کردستان تا تهران، خونین تمام ایران» اتحاد همه‌ی مردم تحت سرکوب با همدیگر و با «مهسای ما نیکای ما، ندای آزادی ما» و «قسم به خون یاران، ایستاده‌ایم تا پایان» تعهد و امیدشان به آینده را یادآور شدند. دانشجویان با آگاهی بر این‌که «رهایی حق ماست، قدرت ما جمع ماست»، تا روز رهایی فریاد ممتد «آزادی» سر می‌دهند.

جنبش دانشجویی ما، در مسیر قیام ژینا است؛ پس دانشجویان رساتر از همیشه فریاد زدند: «زن، زندگی، آزادی». آن‌ها در حالی‌که پلاکاردهایِ «معیار آزادی هر جامعه، میزان آزادی زنان آن جامعه است» و «ما چیزهای ساده‌ای می‌گوییم، بسیار ساده بیانشان می کنیم: حجاب اجباری نمی‌خواهیم» را حمل می‌کردند فریادِ « هیز تویی، هرزه تویی، زن آزاده منم» سر دادند.


پ.ن: دانشجویان، امروز همچنین خواستار آزادی هم‌دانشکده‌ای‌های خود #لیلا_حسین‌_زاده و #ابوالفضل_نژادفتح که جهت تحمل حبس در زندان به سر می‌برند، شدند. لازم به ذکر است که ابولفضل‌ نژادفتح در درگیری اخیر اوین، مورد ضرب و شتم قرار گرفته و به زندان رجایی‌شهر منتقل شده است. همچنین لیلا حسین‌زاده نیز که با وجود حکم عدم تحمل کیفر از سوی پزشکی قانونی، در تاریخ ۲۹ مرداد بازداشت شده بود، همچنان و با وجود عود علائم بیماری در زندان به سر می‌برد.

۱۶آبان۱۴۰۱
#دانشگاه_تهران_علوم‌اجتماعی
#اعتراضات_دانشجویی
#هفتمین_هفته_اعتراضات_دانشجویی
📌@MostafaTajzadeh
🆔@tahkimmelat
🎙 اگر نمی خواهیم یا نمی توانیم تقاضاهای نسل جدید را برآورده کنیم، دست کم ذهنیت، #امید و #اعتراض آنها را بفهمیم


سیدمحمد خاتمی در دیدار با جمعی از خیراندیشان مطلع و علاقمند به مسائل #سیستان_و_بلوچستان خاطرنشان کرد:

🇮🇷 ایران عزیز این روزها حال خوشی ندارد و جسم مجروح و روح آزردهٔ آن چشم به #آینده بهتر دوخته است.

⚫️ افسوس و درد و دریغ از جان باختن دهها انسان که در میان آنها کودک و نوجوان کم نیست و آنچه این روزها بر میهن و ملت می گذرد!

⚫️ عرض #تسلیت به ملت شریف، بخصوص بازماندگان و آرزوی سلامتی برای آسیب دیدگان

🔘 بر مسؤولان فرض است که علاوه بر تحلیل ها و گزارش هایی که از مجاری رسمی می رسد از طریق مجاری بی‌طرف و خیرخواه گزارش‌های جامع و آسیب شناسانه را هم دریافت کنند

🔘 در مورد سیستان و بلوچستان مظلوم و عزیز در برخورد با مقصران هم سرعتی به خرج داده شود که متأسفانه در برخورد با معترضان شد و همه مسببان و برنامه ریزان و تخلف کنندگان مورد بازخواست و برخورد قرار گیرند.

🔘 در وطن خواهی و نجابت مردم بزرگوار سیستان و بلوچستان و بخصوص قوم اصیل و محترم بلوچ تردیدی نیست و لازم است هرچه زودتر مردم مورد استمالت قرار گیرند

🔘 ریشهٔ حوادث تلخ را باید در درون جستجو کرد و آنرا ناشی از سازوکار و شیوه پر اشتباه و نادرست حکمرانی دانست و چاره کار شناخت ویژگی های حکمرانی خوب و تن دادن به آن است

🔘 از جمله مهمترین ویژگی های حکمرانی خوب به رسمیت شناختن حقوق ملت و رعایت آزادی های اساسی بخصوص زمینه سازی اعمال حقوق شهروندی است

🔘 ندیدن یا انکار وضع بدی که به نام زندگی بر مردم تحمیل می شود نارضایتی را از بین نمی برد!

🔘 اینکه هر اعتراضی، اغتشاش معرفی شود و برخورد خشن و سخت با آن توجیه گردد مشکل را بیشتر می کند

🔘 براندازی نه ممکن است نه مطلوب؛ ولی ادامهٔ وضع کنونی هر لحظه زمینه های فروپاشی اجتماعی را پهن تر و بیشتر می کند

🔘 کم هزینه ترین و پرفایده ترین راه کار که نتیجه آن ثبات و پیشرفت و بازسازی #اعتماد از دست رفته بخش مهمی از #جامعه از حکومت است، خود اصلاحی نظام است، هم در ساختار، هم رویکرد و هم رفتار؛ امری که همواره از سوی خیرخواهان گفته و پیشنهاد شده است ولی ظاهراً حتی نیاز به شنیده شدن آن احساس نمی شود چه رسد به عمل کردن آن.

🔘 در #اعتراضات اخیر آنچه چشم گیر است حضور #زنان، #جوانان و حتی #نوجوانان معترض در عرصه است.

🔘 بخش بزرگی از جامعه در اصل نارضایتی با معترضان شریکند و دل نخبگان و انبوهی از نیروهایی که بر خشونت پرهیزی و اعتراض مدنی تاکید داشته اند با آنها همراه است

🔘 اعتراض گرچه با مرگ ناگوار خانم #مهسا_امینی آغاز شد ولی رنگ و بوی قومی و مذهبی نگرفت و صدای تجزیه طلبی از آن شنیده نشد.

🔘 نسل جدید که جهان ویژه خود را دارد سرمایه بزرگ امروز و فردای ایران است. اگر نمی خواهیم یا نمی توانیم تقاضاهای او را برآورده کنیم دست کم ذهنیت، امید و اعتراض او را بفهمیم. فهمیدن گام نخست تفاهم و حرکت به سوی همدلی و اقناع متقابل است.
متن کامل سخنان سیدمحمد خاتمی را بخوانید

🌐 با بازنشر این پست رسانه رسمی سیدمحمد خاتمی را به دیگران معرفی کنید‌‌‌
رسانه شمایید 📱‌‌‌
@MostafaTajzadeh
🇮🇷 @khatamimedia
👈" بیانیه‌های اعتراضی و تنوع شیوه‌ی اعلام آن در اعتراضات اخیر سال ۱۴۰۱"


✍️مانیفست یا بیانیه متنی است که یک شخص یا گروه از آن برای بیان اصول، عقاید و اهداف خود خطاب به فرد یا افراد حقیقی یا حقوقی؛ استفاده می‌کند. اعتبار بیانیه‌ها با بیان‌کننده‌ی آن‌ و نیز مطالب مندرج در‌محتوای آن سنجیده می‌شود.
"مانیفست، سندی است که موقعیت یا برنامه صادرکننده خود را به طور عمومی اعلام می کند. یک مانیفست مجموعه‌ای از ایده‌ها، نظرات یا دیدگاه‌ها را پیش می‌برد، اما می‌تواند برنامه‌ای برای عمل نیز ترسیم کند. در حالی‌که می تواند به هر موضوعی بپردازد، اغلب به هنر، ادبیات یا سیاست مربوط می شود. مانیفست ها عموماً به نام گروهی نوشته می شوند که دیدگاه، ایدئولوژی یا هدف مشترکی دارند نه به نام یک فرد" (Encyclopedia Britannic
www.britanica.com).
"مانیفست ریشه لاتین دارد، چیزی که آشکار است( محتوای درونی آن ) به راحتی قابل درک یا تشخیص است، و عبارتی است که در آن کسی نیت یا دیدگاه خود را برای مردم آسان می کند."( www.
Merriam-Webster.com).

به‌طور خلاصه، مانیفست یا بیانیه:
1️⃣یک نوع سند تاریخی است،
2️⃣با اعلان عمومی،
3️⃣بیان صریح و آشکار دارد،
4️⃣حاوی ایده‌ها، باور‌ها و عقاید مشترک یک گروه(یا فرد) است،
5️⃣ممکن است حاوی برنامه‌ی عملی گروه یا فرد صادر‌کننده نیز باشد،
6️⃣گاهی آرمانی بوده و از شرایط عینی و واقعی یک پدیده یا فرد و یا افرادی که درمورد‌ آن صادر شده دور است،
7️⃣هم فردی است و هم گروهی،
8️⃣انواع مختلف دارد: هنری، سیاسی، ادبی، صنفی، اعتراضی. ورزشی،
9️⃣مخاطب یا مخاطبان آن فرد یا افراد حقیقی یا حقوقی است.

🔵در صد روز گذشته و پس‌از حادثه‌ی جان‌باختن
#مهسا‌_امینی همراه با اعتراضات جاری سال۱۴۰۱‌ موسوم‌به #زن‌زندگی‌آزادی ، شاهد صدور و اعلان عمومی بیانیه‌های متعددی بوده و هستیم. این رخداد چندان نامتعارف و کم‌سابقه نیست چراکه‌ در جهان و‌ نیز ایران در ادوار مختلف، با صدور بیانیه‌های گوناگون مواجه بوده‌ایم.
آنچه محل توجه و تأمل‌ نگارنده شده، سه تفاوت محسوس و با‌اهمیت در شیوه‌ی اعلان عمومی بیانیه‌های
اعتراضات جاری است که پیش‌از‌ این با این تنوع و ویژگی‌ها دیده نشده و یا کمتر دیده شده است:

1️⃣تنوع در شیوه‌ی اعلان بیانیه:

با دقت و مرور بیانیه‌های خیزش صد‌روزه‌ی اخیر، مشاهده‌ می‌شود نوع اعلان عمومی آن‌ها نمایش‌گونه با حضور همه یا گروهی از صادر‌کنندگان آن است.
نمایش چهره و اعلام علنی هویت خود، در‌دست داشتن مطالبات، خوانش و کلام رسمی، نمایش هنری سکوت و یا موسیقی و آواز؛ ازجمله‌ی این تنوع است.و هرچه‌هست، نمایشی از اعلان عمومی بیانیه‌ها به‌صورت تصویری است. این درحالی‌ست که پیش‌از این و در ادوار و مناسبات گذشته، محتوا و مفاد بیانیه و اعلام آن به‌صورت انتشار مکتوب و بیان موضع سیاسی یا ادبی یا هنری، مد‌نظر بود و اصراری به اعلان عمومی آن به‌شکل تصویری و گروهی وجود نداشت.
بیانیه‌های‌اخیر، جلوی‌صحنه و پشت‌صحنه دارند. تهیه و تدوین محتوا در پشت‌صحنه و اجرای نمایش‌گونه‌ی آن با شیوه‌های متنوع اشاره‌شده، در جلوی‌صحنه شکل گرفته‌است و نظریه‌‌ی نمایشی
#اروین‌_گافمن به‌خوبی می‌تواند به تفسير و خوانش درونی و چرایی این تنوع بپردازد.

گاهی با کلام رسمی و حضور جمعی👇
https://youtu.be/m2R9sHYEQJ4

گاهی با موسیقی در صحنه‌ی اجرا👇
https://youtu.be/lVMFvrRvQ3s

و گاه با نمایش جمعی سکوت👇
https://youtu.be/80wyAHNP_Ek

2️⃣ تنوع در صادرکنندگان بیانیه:

شامل گروه‌ها و اقشار و طبقات مختلف قومی و مذهبی است، مانند:
علمای دینی شیعه و سنی، کارگران، پزشکان، معلمان مدارس، اساتید دانشگاه‌ها، هنرمندان رشته‌های مختلف هنری، خانواد‌های جان‌باختگان یا بازداشت‌شدگان، ورزشکاران رشته‌های مختلف، ایرانیان مقیم کشورهای دیگر، فعالین مدنی غیر‌ایرانی کشورهای مختلف هم‌چون پزشکان و کارگران و هنرمندان و دانشجویان.

3️⃣ تنوع در موقعیت جغرافیایی صدور بیانیه:

در‌طی صد‌روز اخیر شاهد صدور بیانیه‌های متعددی در مناطق مختلف داخل کشور از کلان‌شهرها‌ تا شهرهای کوچک‌تر و دور از پایتخت و نیز خارج از مرز‌های ایران و کشورهای دیگر، بوده‌ایم.

🔵در این مجال تنها به توصیف بیانیه‌های اعتراضی در خیزش اخیر و تفاوت و ویژگی‌های آن‌ها نسبت‌به بیانیه‌های پیش‌ از‌این‌ پرداخته شد، و بدیهی‌است تحلیل و تفسیر چرایی این تفاوت‌ها به فرصت و یادداشتی دیگر نیاز دارد.


✍️ فریبا نظری
سوم دی ۱۴۰۱

#‌بیا‌نیه‌‌‌‌‌ی‌_اعتراضی
#‌اعتراضات‌_۱۴۰۱
#‌مانیفست
#خیزش‌
#فعالین‌_مدنی
#پشت‌_صحنه
#جلو‌ی‌_صحنه
@MostafaTajzadeh
https://t.me/Sociologyofsocialgroups
📝 @f_nazari
📝📝📝 #سوگ_سیاوش

✍️ فریبا نظری

اینها فریادهای یک مادر دلتنگ و سوگوار است،
دلتنگ نوجوان ۱۶ ساله ‌اش،
دلتنگ سیاوش رشیدش...
دلتنگ سیاوش قهرمان و نامدارش...


بعید می دانم کسی این فریاد ها را بشنود و این تصاویر را در دل کوههای سر به فلک کشیده‌ی برفی ببیند اما بتواند آرام بگیرد...

من این مادر را نمی شناسم و ندیده‌ام، سیاوش اورا هم؛ اما می‌دانم آن‌طور‌که او روایت می‌کند پسرش سیاوش، معترض نوجوانی بوده است که در آخرین روزهای تابستان سال ۱۴۰۱ در پایتخت کشور، در محله‌ای شلوغ با گلوله ای داغ به پشت سرش، کشته شده و جان باخته است...

می‌توان اطمینان داشت مادر سیاوش، دروغ نمی گوید و ماموریتی برای جایی ندارد! چون چیزی برای از دست دادن ندارد که بخواهد برایش دروغ بگوید!
اگر فرزندش اکنون زنده بود او به عنوان یک مادر برای حفظ جان دلبنش، جان شیرین سیاوش؛ شاید دروغ هم می‌گفت اما اکنون او نیازی به اغراق و دروغ ندارد چون دیگر سیاوش نیست که بخواهد از او به هر قیمتی محافظت کند...

چند روزی می‌شود که این تصاویر را دیده‌ام و این فریاد‌ها به جان و روانم چنگ زده‌است، زخمی‌ام کرده، نمی توانم لحظه ای این فریاد ها و این جملات عاشقانه‌ی مادر سوگوار سیاوش را از ذهنم دور کنم.
به خودم که می‌آیم در حال اشک و زمزمه‌ی فریادهای این مادر عاشق و دلتنگ هستم...
آخر من هم یک انسانم و از قضا یک مادر و برحسب تصادف مادر یک پسر نوجوان، چگونه می توانم با مادر سیاوش همدلی و هم عزایی و هم‌سوگی روا‌ ندارم؟!

تمام فیلم ها، آثار هنری تجسمی، رمان ها، شعر ها و پرفورمنس‌های ژانر درام و تراژدی در برابر هر ثانیه از این تصاویر و هر فرکانس از‌این فریادها به زانو در می آید!

در چند ماه گذشته شاهد رخدادهای عجیب و کم سابقه و بی سابقه* بودیم که برخی از آنها دل و جانمان را زخم زده اند و با هر نشانه‌ای این زخم ها تازه می شوند، اما تصاویر فریادهای مادر
#سیاوش_محمودی از جان‌باختگان #اعتراضات_اخیر در تنهایی و خلوت ستیغ کوه‌ها؛ زخمی فراموش نشدنی است...

خوب به این تصاویر نگاه کنیم و با جان و دل به این فریادها گوش فرا دهیم، آنگاه خواهیم دید که حتی کوه های سربه فلک کشیده‌ی سرد و منجمد هم در‌حال اشک و آه هستند و زخمی شده‌اند در
#سوگ_سیاوش...
کاش می توانستم مرهمی باشم بر دلتنگی و سوگ این مادر...

آن‌چه این زخم را عمیق تر، درد را فزون‌تر و سوگ را سنگین‌تر می کند آن است که مادر سیاوش و مادران و پدرانی چون او؛
#انکار می‌شوند!
نادیده گرفته می شوند! گویی وجود ندارند، گویی سیاوش آن‌ها، از اول نبوده است!
تو گویی فرامرز هرگز نبود...
و این حال آدم را دگرگون می سازد...
و این
#نادیده_انگاری و انکار، مادر سیاوش و مادران و پدرانی چون او را به گدازه‌ای ملتهب و سیال، در‌حال سوختن و روان شدن و سوزاندن انسانهای دیگر؛ بدل ساخته است.

بیاد داشته باشیم
درد و رنج مظلوم و آه دلسوخته، از بین نمی رود؛ گسترش می یابد، می‌سوزاند، انتقام می گیرد...

👈 گوش فرادهیم
سیاوش، قهرمان نامدار مادرش است و آه مادر ستمدیده و قهرمان از‌کف داده، می‌سوزاند...

بهمن سال ۱۴۰۱

https://t.me/Sociologyofsocialgroups/751

https://t.me/Sociologyofsocialgroups
📝@F_nazari @MostafaTajzadeh
👈«مسمومیت دانش‌آموزان، یا شادی دانش‌آموزان، کدام‌یک برای رسیدگی و توقف و سرعت عمل؛ محل رسیدگی است؟»

🔻رخداد نخست

✍️ درمیانه‌ی #اعتراضات_اخیر_سال۱۴۰۱ با رخداد تکرار شونده و نگران‌کننده‌ی #مسمومیت_دانش‌آموزان_دبیرستانی_شهر_قم، مواجه شدیم. اخبار متناقض و مبهم است، برخی متولیان آن را انکار می‌کنند و بعضی آن‌را در‌حال بررسی. از‌سوی دیگر مادران و پدران دانش‌آموزان، معترض، نگران و کماکان منتظر پاسخ‌گویی مسئولان متولی هستند.

🔴 مروری بر این رخداد را در گزارش خبری زیر، بخوانید👇
https://www.jamejamdaily.ir/Newspaper/item/169832

🟠 اظهارنظر بالاترین مقام آموزش و پرورش را در خبر زیر ملاحظه نمایید 👇

https://hamshahrionline.ir/x8kcc

🔻رخداد دوم

✍️ خبری کوتاه توجهم را جلب کرد: پخش آهنگ در کلاس، اخراج معلم و لغو مجوز مدرسه را رقم زد.
مدیر کل آموزش و پرورش مازندران:
به‌دنبال پخش آهنگ مبتذل توسط معلم یک مدرسه در شهرستان قائمشهر برخورد اداری لازم انجام شد و ضمن قطع همکاری با وی، به احتمال زیاد مجوز فعالیت مدرسه نیز لغو خواهد شد/
https://irna.ir/xjLMgH

🔵 چند پرسش مهم:

مسمومیت دانش‌آموزان، یا شادی دانش‌آموزان، کدام‌یک برای رسیدگی و توقف و سرعت عمل؛ محل رسیدگی است؟

آیا تهیه‌ی کلیپی با ترانه‌ای عامیانه با
#گویش_محلی که محتوایش برای دانش‌آموزان مناسب هم نباشد، نیازمند این سرعت و شدت عمل مسئولان متولی است؟ #اخراج_معلم جوان و شوک وارده بر او، خبر#لغو_مجوز_مدرسه، تذکر کتبی به مدیر، خبر تعطیلی و بسته شدن مدرسه، استرس و #اضطراب_بیکاری شاغلان این واحد آموزشی از شنیدن خبر تعطیلی، #اضطراب_و_نگرانی_کودکان_دانش‌آموز از تعطیلی احتمالی مدرسه‌شان که لحظاتی با معلم‌شان در آن شادی کردند، اضطراب و نگرانی خانواده‌های دانش‌آموزان و شاغلان مدرسه از خبر تعطیلی ناگهانی و ...

تناسب رخدادها و واکنش‌ به آن‌ها، چگونه تدبیر می‌شود؟

کدام عقل سلیم و کارشناسانه و تخصص‌محوری در حوزه‌ی
#حقوق_شهروندی، #سلامت_روان_جامعه، و #مدیریت_بحران؛ در پس این دو رخداد، نهفته است؟

✍️ فریبا نظری
۲۷بهمن ۱۴۰۱
@MostafaTajzadeh
https://t.me/Sociologyofsocialgroups
📝📝📝📝« مشهورترین جامعه شناسان ایرانی زندانی‌شده‌ی سده‌ی اخیر/ از پهلوی دوم تاکنون»

✍🏻 فریبا نظری
🟢 بخش سوم

۱۱- حسین قاضیان
او در سال ۱۳۸۱ و در پی انتشار یک نظرسنجی مشترک با #موسسه‌ی_گالوپ دستگیر شد و به اتهام همکاری با #دشمن_متخاصم، ۳ سال زندانی‌شد.

۱۲- محمدرضا جلایی پور
او در سال‌های ۱۳۸۸ و ۱۳۸۹ به دلیل فعالیت‌هایش در #انتخابات_۸۸ ، سه بار بازداشت شد و مجموعاً ۵ ماه را در بازداشت #انفرادی به سر برد، اما در نهایت #تبرئه شد. در تاریخ ۲۹ فروردین ۱۳۹۷ به خاطر فعالیت‌هایش در کمپین‌های انتخاباتی و غیر انتخاباتی(طی سال‌های ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۶) مجدداً در تهران بازداشت و در تاریخ ۱۳ تیر ۱۳۹۷ پس از ۷۷ روز با تودیع #وثیقه از زندان اوین آزاد شد. او بار دیگر در مهر‌ماه هم زمان با #اعتراضات_سراسری_۱۴۰۱ پس از جان‌باختن#مهسا_امینی بازداشت شد.

۱۳- سمیه توحیدلو
در ۲۴ خرداد ۱۳۸۸ دستگیر شد. در دادگاه انقلاب به یک سال حبس، جریمه نقدی و ۵۰ ضربه شلاق محکوم شد، اما در دادگاه تجدید نظر حکم یک سال حبس او نقض شد. وی پس از ۷۰ روز بازداشت به قید وثیقه آزاد شد. توحیدلو وبلاگ‌نویس و از اعضای #ستاد_انتخاباتی میرحسین موسوی بود.

۱۴- احسان هوشمند
این جامعه‌شناس و پژوهش‌گر #قوم‌شناس در فاصله سالهای ۱۳۸۸ تا ۱۴۰۱ چند نوبت بازداشت شد و به زندان رفت که در دو نوبت از این بازداشت‌ها، همسر وی #ناهید_کوه‌شکاف نیز همراه او دستگیر و زندانی شد.

۱۵- جعفر ابراهیمی ازندریانی
وی دانش آموخته کار‌شناسی‌ارشد رشته‌ی جامعه‌شناسی و عضو #کانون_صنفی_معلمان است که طی سالهای ۱۳۸۸ تاکنون، چند نوبت بازداشت و زندانی شده‌است.

۱۶- ضیاء نبوی
در اعتراضات #جنبش_سبز ایران حضور داشت و در شب ۲۵ خرداد ۸۸ بازداشت شد. روز ۶ اسفند ۱۳۹۸ وی مجدداً بازداشت شد، و درنهایت محروم از تحصیل و محکوم به ده سال #حبس_در_تبعید شد.

۱۷- محمدرضا تاجیک
رئیس #مرکز_تحقیقات_و_مطالعات_استراتژِیک دولت خاتمی و از مشاوران ستاد انتخاباتی #میر_حسین_موسوی بود. وی چند روز پس از ناآرامی‌های روز #عاشورا در _دی‌_سال_۸۸، بازداشت شده و ۲۰ بهمن همان سال آزاد شد.

۱۸- میرطاهر موسوی
او در مرداد ماه ۱۳۹۱، در بازگشت از یک سفر خانوادگی از ترکیه به ایران در فرودگاه بازداشت و به ۵ سال زندان و ۱۰سال تبعید محکوم شد. وی نماینده‌ی دور ششم #مجلس_شورای_اسلامی بوده‌است.

۱۹- کاووس سید امامی
در بهمن ۱۳۹۶ بازداشت و دو هفته بعد در زندان اوین درگذشت.از قول پسر وی #رامین_سید_امامی گفته شده‌است پدرش ۴ بهمن ۱۳۹۶ دستگیر و جمعه ۱۹ بهمن ۱۳۹۶ خبر مرگ وی در زندان اوین را به او می‌دهند و می‌گویند سید‌امامی در زندان #خودکشی کرده‌است. مرگ وی مورد توجه رسانه‌های خارج از ایران و همچنین داخل ایران نیز قرارگرفت، سیدامامی#شهروندی_دو_تابعیتی (ایرانی - #کانادایی) بود.

💢💢 افرادی که در ادامه‌ی فهرست، نامبرده می‌شوند نیز بازداشت و به زندان محکوم شده‌اند ولی متأسفانه نتوانستم اطلاعات دقیق‌تر و بیشتری از آن‌ها بدست آورم و تنها به درج نامشان بسنده می‌کنم:👇👇

۲۰- سهراب رزاقی
دکترای جامعه شناسی و پژوهش‌گر، محکوم به بیست سال زندان وپرداخت جریمه سنگین نقدی
۲۱ -ریحانه معروف
دبیر شورای صنفی #دانشکده_علوم_اجتماعی #دانشگاه_تهران
۲۲- امیر چمنی
دانشجوی کارشناسی ارشد جامعه شناسی #دانشگاه_آزاد_تبریز
۲۳- محمد امین علیزاده‌
دانشجوی جامعه‌‌شناسی #دانشگاه‌_اصفهان
۲۴- روح اله قاسمی
دانش آموخته جامعه شناسی #دانشگاه_شیراز در مقطع کارشناسی ارشد
۲۵- داود قاسمی
دانشجوی کار‌شناسی جامعه‌شناسی در #دانشگاه_آزاد_تهران

🟨 مجدداً یادآوری می‌‌شود 👇👇🟨

تاجایی که جستجو کردم، این نخستین مرور بر جامعه‌شناسان زندانی در ایران است که می‌طلبد از‌سوی پژوهش‌گران دیگر تصحیح و تکمیل شود.

https://t.me/Sociologyofsocialgroups
📝@F_nazari @MostafaTajzadeh
📝📝📝«مهمونی، برنامه‌ای در تراز سیمای ملی؛ جنسیت‌زده با تمسخر و تحقیر مردم»

✍️ فریبا نظری

داشتن سرمایه اجتماعی و مقبولیت بالا در میان مخاطبین یک جامعه امتیاز ویژه‌ای برای یک برنامه تلویزیونی است. سال‌ها پیش کلاه قرمزی توانست با‌همه‌ی کاستی‌هایش، به این نقطه برسد. بگذریم که برخی افراد که هر ازگاهی چند در فضای سیاسی جامعه ظاهرشده و آتش به‌اختیار عمل می‌کنند، زمانی ماموریت داشتند به این عروسک مقبول جامعه بتازند و برعوامل تولید این مجموعه آنقدر سختی و فشار وارد کنند که از قاب تلویزیون ملی خارج شوند و البته موفق هم شدند.
در واقع می توان گفت نمایش عروسکی کلاه قرمزی، تبدیل به برند ویژه‌ی گروه تولیدکننده‌اش شد.

عروسکی ساده و نه چندان زیبا با حرفهای مردم عادی کوچه و بازار، شیرین و پذیرفتنی که فاصله چندانی با زندگی معمولی نداشت. #کلاه_قرمزی و عروسک همراهش #پسرخاله، مانند بقیه مردم ناراحت می شدند، شاد می شدند، از دروغ بدشان می آمد، به‌دیگران کمک می‌کردند، نون می‌گرفتند، نفت می‌گرفتند، به آدم‌ها گل می‌دادند، عاشق می‌شدند و از رنج و فقر مردم، رنج می‌کشیدند.

شاید اگر در یک کشور دیگر بود این عروسک شیرین و ساده و پرطرفدار، تبدیل به برندی ملی می شد به دلیل ویژگیهای مقبول کودکان و بزرگترها؛ اما در کشور ما جایش در قاب تلویزیون ملی با برنامه های دیگر پر شد.
سالها گذشت تا برنامه‌ی #مهمونی با عروسک های جدید بدون کلاه قرمزی و پسرخاله البته خارج از قاب تلویزیون و تقریبا ازسوی همان عوامل تولید؛ بینندگان مشتاق را از انتظار بیرون آورد.
بعد از چند قسمت از برنامه، سه نکته توجه نگارنده را به خود جلب کرد:
۱- جنسیت زدگی شخصیت ها و مضامین
۲- دوری شخصیت‌ها و مضمون برنامه از زندگی معمولی مردم جامعه
۳- شخصیت سوال برانگیز بچه به عنوان یک کودک کار

قیمه و کته دو شخصیت عروسکی و سهیلا یک بازیگر برنامه به شدت زنان یک بعدی و با تفکراتی جنسیت زده ترسیم شده اند. #کته و #سهیلا تمام رویایشان یافتن شوهر است.
میزبان مهمونی نیز مدام در این فکر است که برای سهیلا شوهری پیدا کند و سیروس را تشویق می‌کند که سهیلا را ببیند.
در یکی از قسمت ها مهمان محترم برنامه حتی پیشنهاد کرد برای اینکه کته شوهر پیدا کند، برود و دماغش را عمل کند.
بخش عاشقانه‌ها در قالب نمایشنامه‌های کوتاه دو‌نفره نیز ، ازهمین مضامین جنسیت‌زده برخوردار است و زنان عاشق در آن، موجوداتی بی‌عقل و تک‌بعدی و سطحی تصویر می‌شوند.

این شخصیت‌ها و مضامین کافی بود تا برنامه با علامت سوالی بزرگ در نزد بینندگان مواجه شود.

پس از وقفه‌ای چند ماهه هم‌زمان با التهابات و رخدادهای کم نظیر اعتراضی جامعه در #سال_۱۴۰۱، قسمت دوم برنامه مهمونی علامت سوال بیشتر و بزرگ‌تری کسب کرد.
این بار اما علاوه بر عبارات و مضامین #جنسیت‌زده و #تحقیر_آمیز_زنان، دغدغه‌ها و مسائل‌اجتماعی و #اعتراضات بخش زیادی از جامعه مورد #تمسخر و #تحقیر قرار گرفت. این برنامه تا همین جا با نقد تند مخاطبان روبرو شده‌است.

اما پرسش‌هایی مهم به ذهن متبادر می‌شود:

🔹 آیا برنامه‌ی #مهمونی، نسخه‌ی فیک برنامه اورجینال #کلاه_قرمزی است؟

🔹آیا مقبولیت و #سرمایه‌ی_اجتماعی عوامل تولید برند کلاه قرمزی، برباد رفته است؟

🔹آیا مخاطبان و درک آنان از برنامه های سرگرم‌کننده #تغییر کرده و دچار #دگرگونی شده‌است؟

🔹آیا مضامین جنسیت زده و #سکسیستی که با تحقیر نیمی از جامعه همراه است، توسط عموم جامعه پس زده می‌شود؟

🔹 و آیا این دگرگونی در سلیقه و درک مخاطبین، همان مطالبه‌ی #زن_زندگی_آزادی است که جامعه را این چنین تغییر داده است؟

🔹 آیا تولید کنندگان برنامه های سرگرمی، متوجه این #تغییر_نگرش_و_ذائقه‌ی_جامعه نشده اند؟

🔹 آیا تولیدکنندگان برنامه ها، ماموریت دارند شرایط #آنومیک و #نابهنجار جامعه را #عادی_سازی نمایند و به نوعی #نادیده بگیرند؟

🔹 آیا نسخه‌ی فیک کلاه قرمزی یعنی مهمونی به سطح استانداردهای رسانه ملی #تنزل پیدا کرده است؟

🔹 آیا این برنامه مصداق عبارت معروف #مارشال_مک_لوهان است که می‌گفت: رسانه، پیام است؟
و پیام #رسانه‌‌ی_ملی در حال‌حاضر، مقابله با مطالبه‌ی #زن_زندگی_آزادی است؟

https://t.me/Sociologyofsocialgroups @MostafaTajzadeh
📝📝📝« پرسش از وزیر بهداشت مبنی‌بر وجود اضطراب، استرس و شیطنت دانش‌آموزان به‌عنوان عوامل مسمومیت زنجیره‌ای »

✍️ فریبا نظری

در میانه‌ی#اعتراضات_اخیر_سال۱۴۰۱ با رخداد تکرار شونده‌ی مسمومیت دانش‌آموزان دبیرستانی قم، مواجه شدیم. پس از مدتی این رخداد به مدارس شهرهای دیگر و نیز برخی خوابگاههای دانشجویی کشور سرایت کرد، طوری‌که در اسفند ماه جاری تقریباً در کل کشور شاهد وقوع و تکرار این حادثه‌ به‌ویژه در مدارس دخترانه بوده‌ایم. پس‌از سپری شدن تعطیلات نوروزی و آغاز کار مدارس در سال ۱۴۰۲، رخداد مسمومیت دانش‌آموزان به‌ویژه دختران با شدت بیشتری نیز ازسرگرفته شده و همچنان ادامه دارد.
اخبار متناقض و مبهم است، کمیسیونی در وزارت بهداشت مسئول تحقیق و ارائه‌ی گزارش در این خصوص شده و نخستین گزارش خود را اعلام کرده است.
اولین گزارش وزارت بهداشت از بررسی نتایج مسمومیت دانش‌آموزان/ ایسنا👇
https://bit.ly/3mQhOll
وزارت کشور نیز در بیانیه‌های متعددی از بازداشت تعدادی از افراد معاند و غیرمعاند این حوادث سخن گفته است./ دنیای اقتصاد 👇
https://bit.ly/4210c6i
محمدرضا کلانتر معتمدی، دبیر فرهنگستان علوم پزشکی معتقد است:«اصلا و ابدا نگرانی ندارد چون اصلا بیماری‌ای وجود ندارد؛ این تظاهرات روانی یک بیماری است که یک نفر بگوید من این حالت را دارم همه فکر میکنند که خبری شده و آنها هم همین احساس را پیدامی‌کنند» (جماران نیوز).
https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1587677
اما در جدیدترین اظهارنظر وزیر بهداشت با این گزاره مواجه هستیم:
«جمع‌بندی ما نشان می‌دهد که در بیش از ۹۰ درصد، در بدحالی دانش‌آموزان، هیچ نوع مسمومیتی دیده نمی‌شود و هیچ نوع سمی وجود ندارد و مشکلی نیست، بلکه بیشتر ناشی از اضطراب و استرس بوده است. البته در درصد کمی از دانش آموزان نیز شیطنت‌هایی بوده که اتفاق افتاده و برخی از دانش آموزان در نتیجه این شیطنت‌ها دچار بدحالی می‌شدند. این جمع بندی کلی کمیته بوده که به وزارت کشور هم اعلام شده است»(آفتاب نیوز).
https://bit.ly/41xDHox
از‌سوی دیگر بسیاری از دانش‌آموزان همراه با خانواده‌هایشان، ضمن داشتن پرسش و اعتراض و ابهام، کماکان منتظر پاسخ‌گویی جامع متولیان و مشخص‌شدن دقیق و شفاف وقایع هستند.
از مقایسه‌ی این نظرات و گزارش مسئولین، به‌ویژه اظهارنظر بالاترین مقام وزارت بهداشت؛ چند پرسش مهم به ذهن نگارنده به‌عنوان پژوهش‌گر مسائل اجتماعی می‌رسد؛ از‌جمله:
۱- چرا بر حذف صورت‌مسئله و انکار آن، اصرار ورزیده می‌شود؟
۲- چرا اظهارنظر مسئولان و متولیان، متناقض و متعدد و با تأخیر است؟
۳- آیا درصورت درستی ادعا و فرضیه‌ی برخی از مسئولان مبنی‌بر وجود اختلال روانی جمعی و استرس و اضطراب گسترده در ۹۰درصد نوجوانان این کشور، ذره‌ای از قصور و تقصیر و عاملیت اداره‌کنندگان کشور در تضییع حقوق مسلم و اساسی مردمان این جامعه به‌ویژه #حق_حیات_سلامت_و_کیفیت_زندگی و #حق_حکمرانی_شایسته_و_حسن_تدبیر برای کودکان و نوجوانان و جوانان، کاسته می‌شود؟
۴- اگر گزاره‌ی وزیر بهداشت صحیح فرض شود، دلیل مسمومیت و بدحالی ده درصد از دانش‌آموزان، شیطنت است؟ و این دقیقاً به چه معنایی است؟
۵- چرا تلاشی برای کشف چیستی و چگونگی عوامل ایجاد کننده‌ی اضطراب و استرس جمعی در میان ۹۰ درصد از نوجوانان این جامعه، صورت نمی‌گیرد؟
۶ - چه بر سر سلامت‌روان و آرامش‌عمومی جامعه‌ی ایران آمده، که ۹۰ درصد دانش‌آموزانش گرفتار این میزان استرس و اضطراب فراگیر و ۱۰ درصد نیز به دلیل شیطنت، گرفتار بدحالی شده‌اند؟
۷- آیا اساساً سلامت روان و احساس‌امنیت عمومی جامعه برای مسئولان و متولیان امر؛ اهمیت دارد؟
۸- آیا شایسته و عقلانی نیست که از تمام امکانات پلیسی و امنیتی کشور برای یافتن علت این رخداد دلخراش و آزاردهنده‌ی عمومی و توقف هرچه سریعتر آن، بهره‌برداری شود؟
۹- آیا می‌توان پذیرفت اولویت اساسی و ضروری در این شرایط، بجای بازسازی امنیت عمومی؛ بر تولید انزجار عمومی و ناآرامی اجتماعی در جامعه متمرکز شود؟
۱۰- آیا پاسخ متولیان اداره و امنیت عمومی این کشور نسبت به رخدادی چنین وسیع و تکرار شونده و دلخراش، هم‌چنان انکار و سانسور اطلاع‌رسانی و فراکنی و بازداشت اظهارنظر کنندگان و معترضان است؟
آن‌چه مسلم است این رخداد نیازمند بررسی همه‌جانبه، غیرامنیتی، علمی، بی‌طرفانه، و شفاف از سوی نهادها و افرادی است که پایگاه و سرمایه‌ی‌اجتماعی بالایی در میان مردم دارند. انکار و تداوم این روند، اندک اعتماد اجتماعی را نسبت به نهادها و سازمان‌های متولی به صفر نزدیک می‌کند.

۲۷ فروردین ۱۴۰۲
https://t.me/Sociologyofsocialgroups/800
درحاشیه‌ی فرضیه‌پردازی اختلال هیستری جمعی دانش‌آموزان دختر در ایران
https://t.me/Sociologyofsocialgroups @MostafaTajzadeh
📝📝📝« بحران‌های ویران‌گر کشاورزان؛ اعتراضات خاموش »

✍️ فریبا نظری

بهار، فصل طلایی فعالیت کشاورزان و باغداران است اما تقریباً  همگی آن‌ها با بحران‌های اقتصادی و زیست محیطی که برگرفته از  بحران آنومیک اجتماعی و سیاسی (بی‌هنجاری و آشفتگی) است؛ مواجه هستند و این امر نه‌تنها زیست ایشان، که چرخه‌ی زندگی گروه‌های مختلف جامعه را دچار مشکل و چالش‌های جدی می‌سازد.
باکمی دقت در اوضاع و احوال کار و معیشت در استانهای مختلف  به‌ویژه کشاورزان می‌توان دید که بحران‌های ویران‌گر منتظر هیچ رخداد سیاسی چون رفراندوم یا استیضاح و استعفای وزرا و تغییر دولت‌ها بدون تغییر سیاست‌های کژکارکرد و بحران‌زا، نمی‌مانند و گریبان مردم را به شدت می‌فشارند تا جایی‌که زندگی معمولی برایشان سخت و دست‌نیافتنی شده است.

در مشاهده ‌ی میدانی و گفتگو با برخی از کشاورزان، تعدادی از مهم‌ترین این بحران‌ها را می‌توان چنین برشمرد:
۱- بحران آب و خشکسالی
۲- نبود ثبات و انضباط بازار در قیمت‌گذاری محصولات کشاورزی
۳- کمبود نهاده‌های کشاورزی و تامین نشدن به‌موقع و به‌اندازه‌ی نیاز آن‌ها ازجمله کود، بذر و سم به‌همراه افزایش بی‌رویه قیمت نهاده‌ها
۴- واردات بی رویه منجربه انباشت تولیدات داخلی مانند برنج، چای، زیتون، انواع میوه و کاهش فروش آن‌ها و درنتیجه خسارت کشاورزان
۵- بالا بودن هزینه تمام شده‌ی تولید و مراحل کاشت، داشت و برداشت
۶- هزینه‌ی بالای #آب‌بها برای کشاورزان
۷- نبود امنیت سرمایه‌گذاری داخلی
۸- فرسودگی ماشین‌آلات کشاورزی 
۹- گرانی قیمت خرید ماشین‌آلات کشاورزی نو
۱۰- افت شدید تغذیه‌ی سالم و ضروری نیروی کار به علت گرانی و تورم افسارگسیخته
۱۱- کاهش سلامت کشاورزان و خانواده هایشان 
۱۲- #مهاجرت نیروی کار جوان از روستاها به شهرها و یا خارج از کشور
۱۳- به‌جا ماندن نیروی کار سالمند در مناطق کشاورزی 
۱۴- تغییرات اقلیمی ناگهانی و آسیب به محصولات کشاورزی و باغی
۱۵- نبود تعادل میان درآمد کشاورزان و #تورم و هزینه‌های زندگی
۱۶- آلودگی نهرها و رودخانه‌ها به #پسماند زباله‌های خانگی و فاضلاب‌ها
۱۷- نبود بیمه‌ی درمانی جامع و مفید برای کشاورزان
۱۸- نداشتن #بیمه‌ی مناسب و به‌صرفه جبران خسارات محصولات کشاورزی و باغی
۱۹- پرداخت دیرهنگام خسارات بیمه‌ها
۲۰- حضور #دلالان و واسطه‌ها در بازار محصولات تولیدشده بدون نظارت و بازرسی
۲۱- بی‌توجهی در بکار بردن شیوه‌های #کشاورزی_نوین

درکنار این چالش‌ها، بحران‌های وخیم محیط زیستی و اجتماعی را نیز باید درنظر گرفت:
۲۲- فرونشست زمین
۲۳- انباشت زباله در روستاها و جنگل‌ها و دشت‌ها و بی‌تفاوتی متولیان امر به این موضوع
۲۴- آلودگی بی‌رویه و غیرکارشناسی سموم شیمیایی در محصولات کشاورزی
۲۵- قطع غیرمجاز درختان
۲۶- تبدیل زمین‌های کشاورزی و باغی به مسکونی برای فروش و ساخت و ساز و کسب درآمد

این‌ها بخشی از مشکلات زندگی کشاورزان و خانواده‌های آنان است که نیازمند سیاست‌ها و برنامه‌های اصولی و مدیریت سالم و کارشناسی است که سازمان‌های متولی با بودجه‌های کلان و پژوهشکده‌های متعدد تاکنون در عمل نه‌تنها این معضلات را برطرف و کاهش نداده که برآن‌ها نیز افزوده است و هم‌وطنان زیادی را به رنج و مشقت و سختی زندگی و #فقر، دچار ساخته است.

گرچه وضعیت کشاورزان مبتلابه این چالش‌ها، از جنس #اعتراضات_خاموش است و از اعتراضات جنبش موسوم به #زن‌زندگی‌آزادی، متفاوت بنظر می‌رسند ولی اگر برای حل و رفع این مشکلات تدابیری اندیشیده نشود چه بسا به شرایط مشابه اعتراضات آب سال ۱۴۰۰ کشاورزان اصفهان و خوزستان بدل شده و بحران اجتماعی و سیاسی حاکمیت را دوچندان می‌نماید.
آزموده را آزمودن خطاست...

@Sociologyofsocialgroups @MostafaTajzadeh
📝📝📝با حلوا حلوا گفتن دهن شیرین نمی شود

✍🏻حسین ملک خدایی

امروز رهبری روی #امید و #ایمان تکیه کردند و به همه سفارش کردند که به مردم امید بدهند، #امید دادن با شعار و حرف داده نمی شود، شما فضا را برای ورود #نمایندگان واقعی مردم باز کنید بگذارید #عدالت_سیاسی جاری شود تا دلسوزان توانای این #مملکت در تصمیم‌گیری ها شرکت داشته باشند و

کشور در حد تعدادی مداح قدرت #محدود نکنید تا امید در مردم ایجاد شود، #فقر و فلاکت و تورم و بیکاری ناشی از فقر مدیریت کمر مردم را خم کرده است، طبق #آمار_رسمی سیزده میلیون جوان مجرد وجود دارد که هیچ امیدی به تشکیل زندگی ندارند

حالا صبح تا شام برای این جوانان و خانواده آن ها از امید بگوییم آیا این جوانان امیدوار می شوند برای این جوانان از سلول‌های بنیادی و از پیشرفت #موشک بگوییم آیا امیدوار می شوند در حدیث داریم که فقر که از در وارد شود دین و ایمان از پنجره بیرون می رود.

کاش رهبری از گشایش موانعی که در مسیر امید و ایمان مردم ایجاد شده است حرف می زدند و #اعتراضات چند ماه گذشته را دربست دسیسه و برنامه دشمن تلقی نمی کردند و بخش قابل توجه این اعتراضات را ناشی از واقعیت اجتماعی می دانستند و به #دولت و مجلس و قوه قضائیه دستور می دادند نظر مردم را در تصمیمات آتی لحاظ کنند تا آبی باشد بر آتش خشم مردم.

مردم گرفتارند،مردم عصبانی هستند، رهبری بهتر است با گشایش مشکلات و موانع مردم، با #دستور برداشتن انحصار اقتصادی، با حذف رانت سیاسی، با حذف انحصار در فهم دین و با حذف با یک چوب راندن همه مردم کورسویی از #امید ایجاد کند تا مردم  سنگینی این همه رانت و انحصار و فضای بسته را بر سینه و ذهن خود احساس نکنند تا امید در #مردم نسبت به آینده ایجاد شود با حلوا حلوا کردن که دهن مردم شیرین نمی شود جناب رهبری، ایجاد امید و ایمان در مردم دقیقا وابسته به شیوه حکمرانی شما است نه چیزی دیگر
@MostafaTajzadeh
@sobhema_ir
📝📝📝« اعتراض یا اغتشاش؟ »
چند ابهام و پرسش به بهانه‌ی آن‌چه در فرانسه می‌گذرد

✍️
فریبا نظری

چند روزی است که شاهد رخدادهایی در برخی شهرهای فرانسه هستیم و در رسانه‌ها نیز  تحلیل و تفسیرهای متفاوتی دراین خصوص می‌خوانیم و می‌بینیم. ازجمله در بسیاری از رسانه‌هایی که مخالف اعتراضات اخیر جنبش موسوم به #زن‌زندگی‌آزادی بوده و هستند و آن را اغتشاش تعدادی اغتشاش گر با هدایت دشمنان خارجی می‌دانند؛ از رخدادهای اخیر فرانسه، باعنوان اعتراض جمع کثیری از مردم و مواجهه‌ی خشونت‌آمیز پلیس آن کشور، نام می‌برند. 

به‌عنوان شهروند جامعه‌ای که ماه‌هاست با اعتراضات گروه‌ها و صنوف مختلف، روبروست؛ درعین حال که کنجکاو و منتظر اقدامات و کنش سیاسی مسئولان و متولیان امور در حوزه‌های سیاسی، نظامی، اجتماعی، رسانه‌ای، و امنیتی حاکمان فرانسه هستم، پرسش‌های بسیاری نیز برایم پیش آمده است که مایلم آن را با خوانندگان درمیان بگذارم.
(پیش‌از این نیز در یادداشتی به برخی از پرسش‌ها و ابهامات به‌طور مقایسه ای اشاره کردم)*

۱- چرا دولت فرانسه و در بالاترین سطح آن، رئیس جمهور این کشور، جان باختن یک نوجوان را به‌عنوان یک قتل و جنایت نابخشودنی؛ پذیرفت؟ و نه یک مرگ طبیعی با بیماری زمینه‌ای، یا خودکشی، یا حتی اقدام منجر به قتل نسبت به پلیس فرانسه؟

۲- چرا در طول چند شبانه روز گذشته، باوجود کنش‌های معترضین خشمگین همراه با تخریب ادارات و وسایل نقلیه و حملات تهاجمی به پلیس حاضر در خیابان‌ها، با وجود بیش از چهل هزار نفر از نیروهای ویژه‌ی پلیس در سطح شهرها و مناطق مختلف شهرهای فرانسه، معترضین دیگری کشته نشده‌اند؟ آیا حاکمان و پلیس فرانسه، وظیفه و دستور ندارند از نظام مستقر خود حتی با کشتن معترضان خشن و تخریب‌گر؛ دفاع کنند؟ و اگر ندارند، چرا بدین شیوه عمل می‌کنند؟

۳- چرا باوجود محکوم نمودن اقدامات تخریبی ناشی از خشم معترضین ازسوی رییس‌جمهور و سایر مدیران ارشد فرانسه، و دستور کنترل و جلوگیری از اعتراضات‌شان؛ هم‌چنان آن‌ها را معترضان خشمگین می‌دانند نه مشتی اغتشاش‌گر و خس و خاشاک و اراذل و اوباش؟ آیا مدیران ارشد فرانسه، حکمرانی و کشورداری نمی‌دانند؟

۴- چرا حوزه‌ی امنیتی فرانسه، اجازه داد مراسم خاکسپاری نوجوان کشته شده برگزار شود؟ چرا پیکر او بدون حضور خانواده به‌طور پنهانی در جایی به خاک سپرده نشد؟

۵ - چرا از حضور خبرنگاران و رسانه‌ها در انعکاس وقایع و رخدادهای خیابانی، جلوگیری نشده است؟

۶- دولت و پلیس فرانسه، با بازداشت‌شدگان و خانواده‌های شان چگونه برخورد خواهد کرد؟ آیا آن‌ها را از دانشگاه و محل کار، اخراج خواهد نمود؟ آیا حقوق و بیمه‌ی آن‌ها را قطع خواهدکرد؟آیا ممکن است معترضین را برای تخریب گسترده در شهر و حمله به پلیس و مراکز دولتی، به اعدام یا حبس‌های طولانی مدت محکوم نماید؟

۷- و چرا باوجود این‌همه تناقض و تفاوت تاکتیک و مواجهه میان آن‌چه در اعتراضات ایران و فرانسه ازسوی حاکمیت این دو سیستم رخ می‌دهد، هم‌چنان رسانه‌ی ملی و برخی رسانه‌های داخلی، در جایگاه ناصحی دلسوز و نگران حقوق انسان‌ها؛ در برابر اذهان آگاه ایرانیان، اخبار و تحلیل‌هایی ارائه می‌دهند که جز افزایش خشم و بی‌اعتمادی عمومی نسبت به حاکمیت، برون‌دادی نخواهد داشت؟

وجود اعتراضات در جوامع مختلف امری طبیعی و بدیهی و تاحدودی حتی نشان‌گر سلامت و بهنجاری آن است. شیوه‌ی رویارویی حاکمیت جوامع با این اعتراضات نیز، نشان‌دهنده‌ی سلامت و بهنجاری حکمرانی و کشورداری حاکمان و رهبران آن‌هاست.

در رخدادهایی نظیر ایران و فرانسه، این موضوع  مهم و درخور تحلیل و توجه همه‌جانبه، در فضایی آزاد و بدون سوگیری است. تجربه مشابه در جوامع مختلف نشان داده است که بررسی درست و دقیق این‌گونه اعتراضات با به‌رسمیت شناختن آن‌ها و به‌ویژه جرقه و رخداد آغازین آن، دریچه‌ای برای رسیدن به نتایج مناسب، کنترل خشونت بیشتر، هم‌زبانی حکومت و جامعه برای رسیدن به آرامش و حل بحران پیش‌آمده خواهد بود.

*اعتراض یا اغتشاش؟ مسئله این است!
https://t.me/Sociologyofsocialgroups/833
@MostafaTajzadeh
@Sociologyofsocialgroups
📝📝📝۲۴ سال گذشت؛ فرشته علیزاده کجاست؟

✍🏻
بیانیه دانشجویان دانشگاه الزهرا

امروز
۲۴مین سالی است که فرشته پس از آن هرگز به خوابگاه فرزانگان دانشگاه الزهرا بازنگشت و آخرین خبری که از او در دست است به تماسی تلفنی از یک تلفن کارتی در میدان ولیعصر با مادرش برمی‌گردد که در آن خبر داده که برای بازگشت به شهرش بلیط قطار گرفته،‌ قطاری که هیچ‌گاه به آن نمی‌رسد!

فرشته علیزاده دانشجویی است که در ۱۸ تیر سال ۷۸ همگام با واقعه‌ی تلخ کوی دانشگاه، همچون سعید زینالی مفقود شد و هیچ‌کدام از نهادهای امنیتی مسئولیت این اتفاق را برعهده نگرفته و بعد از گذشت ۲۴ سال هنوز هم هیچ خبری از سرنوشت دقیق مسئول برد انجمن الزهرا در دست نیست غیر از آنکه نامش گذری تلخ و‌ دردآلود را در ذهن‌ها رقم بزند که حتما جوانی او نیز به گورهای تاریک خاوران ختم شده است و همین بی‌خبری سبب شد که مادرش ۶ ماه پس از گمشدن او دق کند و از دنیا برود.

#فرشته_علیزاده اولین هشتگ دانشگاه الزهرا است؛ آن هم در زمانی که هنوز موج تکنولوژی به جایی نرسیده بود که چشم‌ و‌ گوش جامعه به هشتگ شدن نام دانشجویان عادت کرده باشد و دانشگاه در آماج سرکوب و توحش حکومت قرار بگیرد؛ دانشجویی که باحضورش در جریان اعتراضات سال ۷۸ طلایه‌دار حضور در صحنه‌ی ظلم‌ستیزی و مبارزه با استبداد شد و قهرمان گمشده‌ی دانشگاهی است که پس از حضور درخشان دخترانش در جنبش "زن زندگی آزادی" ، نامش برای همگان تصویری از کلیدواژه‌های شجاعت،ایستادگی و آزادگی را زنده می‌کند و دیگر از آن تصویر خاکستریِ مطلوب حاکمیت که سال‌ها در تلاش بود الزهرا را عرصه‌ی جولان خود و دانشگاه مطیع و باب‌میلش نشان بدهد چیزی باقی نمانده است.

فرشته گم شد اما در دل الزهرا هزاران هزار فرشته پیدا شد که هر یک به تنهایی برای جامعه‌ی خود منبع الهام بودند و شکستن دیوار بلند ستم، برای رسیدن به آن‌سوی راه آزادی را هرروز و هرروز تمرین می‌کنند و امروز راهش با همت بلند و ایستادگی دانشجویانی همچون سپیده رشنو، مائده دلبری، رایحه حسینی، فاطمه رشیدی، سارینا صادقی، نیلوفر میرزایی و...در خط مقدم شکستن دیوار استبداد ادامه دارد.

ما دانشجویان دانشگاه الزهرا در ۲۴مین سالگرد واقعه‌ی کوی دانشگاه با گرامی داشتن نام فرشته علیزاده، سعید زینالی، عزت ابراهیم‌نژاد و تمامی دانشجویانی که از این حادثه‌ زخمی با خود به یادگار دارند، اعلام می‌داریم همگام با دیگر دانشگاه‌های کشور که امروز عرصه‌ی اصلی بیداری و حق‌طلبی است، در راه شکستن قفس ظلم و پرگشودن در هوای آزادی همراه و هم‌صدا خواهیم ماند.
چرا که دستی که آزادی را فهمیده است، دیگر به بازوی انسان باز‌ نمی‌گردد. برای او بال پرواز خواهد شد!

@kaleme @MostafaTajzadeh
📝📝📝بیانیۀ انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها در محکومیت سیاست یکسان‌سازی و مطیع‌سازی دانشگاه‌ها

امروزه بر اهل نظر آشکار است که ریشۀ بسیاری از نابسامانی‌های جاری کشور در ضعف نظام #حکمرانی نهفته است و کیفیت حکمرانی نیز در گرو بهره‌گیری مداوم حکومت از گوهر دانایی و دستاوردهای علم و فناوری در اداره کشور است و این مهم جز در سایۀ وجود مراکز علمی و دانشگاهی مستقل و نیرومند حاصل نمی شود.

بر این اساس هرگونه تلاش برای محدود کردن و سلب آزادی های علمی و #آکادمیک و تضعیف استقلال دانشگاهها، نتیجه‌ای جز تنزّل کیفیت حکمرانی و در نتیجه عقب افتادگی کشور نخواهد داشت. طی چند دهۀ اخیر گاه و بیگاه شاهد اتفاقات ناگواری در جهت بی‌اعتبار کردن و تضعیف #نهاد_دانشگاه و محدود کردن فضا برای استادان دانشگاه بوده‌ایم لکن با روی کارآمدن دولت سیزدهم و بویژه پس از #اعتراضات سال گذشته، اقدامات انحصاری چند لایه برای تسلّط یک نگاه و تفکّر خاص سیاسی- ایدئولوژیک بر دانشگاه انجام گرفته است.

در یک سال اخیر علاوه بر تشدید برخوردها و تضییقات امنیتی و انضباطی با #دانشجویان معترض و صدور احکام اخراج، تعلیق، محرومیت از تحصیل برای بسیاری از آنها و اخیرا حتی تبعید بعضی از دانشجویان، برای جمع کثیری از اعضای هیات علمی دانشگاهها نیز که بر اساس مسئولیت اجتماعی و دانشگاهی خود نسبت به وضعیت جاری کشور اعتراض داشته و با شیوه های کاملا مدنی (اغلب امضای بیانیّه و یا نقد نوشتاری)، نسبت به تبعات سوء خطاهای حاکمیتی هشدار داده اند شاهد اعمال انواع فشارها، اخطارها و محدودیت‌ها بسته به شرایط آنان (عدم تمدید قرارداد، مخالفت با تبدیل وضعیت استخدامی، ممانعت در ترفیع و ارتقاء، مخالفت با انتقال، بازنشستگی زودهنگام و …) بوده‌ایم.

علاوه براین، تلاش برای بی اثر کردن سازوکارهای انتخابی درون‌دانشگاهی همچون انتخاب مدیران گروههای آموزشی و اعضای هیات‌های ممیزه، محدود کردن اختیار گروه‌های آموزشی در جذب هیأت علمی، یکدست کردن کلیه نهادهای تصمیم گیری درون دانشگاه و تشدید تنگ نظری های سیاسی- ایدئولوژیک در جذب و استخدام اعضای جدید هیات علمی به گونه‌ای است که از تحمیل ارادۀ واحد و اقدامات سازمان یافته سراسری برای یکسان سازی و مطیع سازی دانشگاه و تهی کردن آن از اساتید آزاداندیش و نقّاد حکایت دارد.

بی تردید این #رویکرد تنگ نظرانه و #امنیتی که دانشگاه را مطیع می خواهد، آسیب‌های جبران ناپذیری بر نهاد علم و توسعۀ علمی و به تبع آن بر کیفیت نظام حکمرانی کشور وارد خواهد ساخت و بسیاری از سرمایه‌های علمی و فنی کشور را به هدر خواهد داد.

انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها این سیاست تهدید و تحدید اعضای هیأت علمی به قصد یکسان‌سازی و مطیع سازی دانشگاهیان و دانشگاهها را قویا محکوم می کند و آن را مخدوش کنندۀ استقلال دانشگاه و شئون دانشگاهی می‌داند و خواهان تجدید نظر در این زمینه و توقف فوری این قبیل اقدامات است؛ اقداماتی که عواقب مخرّب آن برای توسعۀ علمی کشور بر همگان روشن است و بی تردید به غلبه یاس و سرخوردگی علمی و سیاسی در محیط‌های دانشگاهی و تشدید روند مهاجرت نخبگان علمی منجر خواهد شد.

در لینک زیر بخوانید:
https://sobhema.news/?p=23571
@MostafaTajzadeh
@sobhema_ir
📝📝📝فضای نفرت؛ افزونگر خشونت

✍🏻مها عقیل، عرب نیوز

در چند هفته گذشته شاهد تکرار اقدام #اسلام‌هراسی در سوئد بودیم که محکومیت‌ها و اعتراض‌ها را در کشورهای مسلمان برانگیخت و نیز تیراندازی مرگبار به یک نوجوان مسلمان توسط پلیس فرانسه که باعث شورش‌های خشونت‌بار شد.

شرایط و زمینه‌های پیرامون این دو حادثه و همچنین واکنش‌های مقامات سوئد و فرانسه متفاوت است، اما برخی عوامل مشترک وجود دارد که دوباره سؤالاتی را در مورد تعصبات ضد مسلمانان و محدودیت‌های مدارا و آزادی در اروپا ایجاد کرده است.

#سوزاندن نسخه‌ای از #قرآن در سوئد و تیراندازی مرگبار در فرانسه چیز جدیدی نیست. اقدامات مشابهی در ماه‌ها و سال‌های اخیر با واکنش‌ها و پیامدهای مشابهی اتفاق افتاده است. زمان آن فرارسیده که عمیق‌تر به دلیل آنچه که رخ می‌دهد، نگاه کنیم و به علل زمینه‌ای آن بپردازیم و از تبدیل‌شدن واکنش‌ها به خشونت جلوگیری کنیم.

شکی نیست که تنش‌های سیاسی و اقتصادی کنونی جهانی، مسائل مهاجرت در اروپا و افزایش اسلام‌هراسی زمینه‌ساز واکنش‌های خشونت‌آمیز است. علاوه بر این، سیاستمداران، احزاب راست افراطی و افراط‌گرایان نیز از چنین اعمالی برای منافع سیاسی خود سوءاستفاده می‌کنند. ناگفته نماند که شورش‌ها و #اعتراضات خشونت‌آمیز غیرقابل‌قبول و ناهنجار هستند. کسانی که مرتکب اعمال مجرمانه می‌شوند و به آنها دامن می‌زنند، باید پاسخگو باشند.

واقعیت امر این است که #هتک_حرمت به قرآن به‌هیچ‌وجه موجب پیشرفت و خدمت به آزادی بیان نمی‌شود. این ابرازی در یک بحث مذهبی روشن‌فکرانه، فراخوانی برای برجسته‌کردن سوءاستفاده یا تبعیض مذهبی، یا راهی برای افزایش آگاهی در مورد حقوق مذهبی یک گروه اقلیت نیست.

این یک اقدام متعصبانه و غیرمتمدنانه است که از تنگ‌نظری مجرم که صرفاً به دلایل تبلیغاتی، سیاسی و برای دشمنی با مسلمانان انجام شده است، سخن می‌گوید. بااین‌حال، تحت لوای آزادی بیان توسط قانون محافظت می‌شود.

چنین #توجیهات قانونی باید مورد بازنگری قرار گیرند؛ زیرا آزادی بیان هرگز به معنای آزادی ابراز نفرت، نژادپرستی و بی‌احترامی نبوده است.

اگرچه #دولت_سوئد و اتحادیه اروپا از این اقدام فاصله گرفته و آن را به‌عنوان اسلام‌هراسی پذیرفته و محکوم کرده‌اند، اما این امر آنها را از مسئولیت اتخاذ تدابیر سخت‌گیرانه در تعیین حدود آزادی بیان و حفاظت از آزادی مسلمانان برای انجام دین خود بدون ترس از خصومت با آنها و عقایدشان مبرا نمی‌کند.

قوانین بین‌المللی به‌وضوح اعمالی را که موجب #نفرت و #خشونت می‌شود ممنوع می‌کند. سوزاندن قرآن یک عمل کینه‌توزانه است و آشکارا موجب نفرت و خشونت می‌شود.
تفاوت اساسی در برداشت و درک اغماض، آزادی بیان و آزادی مذهب بین قوانین سکولار غرب و معتقدان مذهبی (نه فقط مسلمانان) وجود دارد. ما باید این شکاف را پر کنیم و به نقطه مشترک احترام متقابل برسیم.

برخی استدلال می‌کنند که نادیده‌گرفتن چنین اعمال زشتی مانند سوزاندن نسخه‌ای از قرآن یا توهین به پیامبر، توجه طلبان، مقلدان و معاندان را خاموش می‌کند. شاید، اما می‌تواند به اقدامات تحریک‌آمیز بیشتری دامن بزند و سرخوردگی و بیگانگی را افزایش دهد.

بسیاری از کشورهای مسلمان، همچنین ایالات متحده و سازمان ملل متحد، پس از اقدام اخیر در سوئد، بیانیه‌های شدید محکوم‌کننده‌ای صادر کردند و برخی اقدامات دیپلماتیک که احساس آسیب مسلمانان از این اقدام را تأیید می‌کرد را اتخاذ کردند. برای غیرنظامیان، راه‌های قانونی برای ابراز خشم، از جمله تظاهرات مسالمت‌آمیز، تحریم، نوشتن نامه به مقامات منتخب و امضای طومار وجود دارد. مهم‌تر از آن می‌توان تلاش‌های واقعی برای گفت‌وگوی بین فرهنگی، مشارکت جامعه و کمپین‌های رسانه‌ای برای تقویت تفاهم و مدارا انجام داد.

به طور مشابه، در فرانسه، به‌جای مقصر دانستن رسانه‌های اجتماعی، بازی‌های ویدئویی یا خانواده‌های نوجوانانی که با خشم و ناامیدی به خیابان‌ها ریخته‌اند، عاقلانه‌تر آن است که به نارضایتی‌های اساسی ظلم، تبعیض و نژادپرستی رسیدگی شود.

سازمان ملل تیراندازی به این نوجوان را به دلیل مسائل عمیق نژادپرستی و تبعیض در اجرای قانون خواند که باید به آن رسیدگی شود و همچنین قوانین استفاده از سلاح گرم توسط پلیس بررسی شود.

در لینک زیر بخوانید:
https://sobhema.news/?p=23601
@MostafaTajzadeh
@sobhema_ir