فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
45K subscribers
10.9K photos
3.42K videos
520 files
29.5K links
✳️کانال تلگرامی «فردای بهتر» با منش اصلاح‌طلبانه با ارائه رویکردی تحلیلی تلاش دارد به گسترش دموکراسی و بسط چندصدایی در جامعه ایران به امید فردایی بهتر برای ایران و ایرانیان قدم بردارد.

اینستاگرام: https://instagram.com/seyed.mostafa.tajzade
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📹 شهر بی در و دروازه/ روایت حناچی از دو سال مدیریت شهر تهران

▫️پیروز حناچی، تنها شهردار شهرساز پس از انقلاب با شعار «شهری برای همه» بر سر کار آمد. گرچه دوره حضور او در ساختمان بهشت به عنوان شهردار پایتخت، نسبت به شهرداران دوره های قبلی مدیریت شهری کمتر بود اما می گوید بنا داشته تا در همین دوره کوتاه، ریل اداره شهر را تغییر دهد.

▫️اما آیا او موفق بوده؟ او در گفت و گو با اکوایران از مصائب اداره تهران می گوید.

▫️نسخه کامل این مصاحبه را فردا (شنبه) ساعت 11 در وبسایت اکوایران ببینید.


📺 @ecoiran_webtv @MostafaTajzadeh
ضرورت اعلام رسمی آمار و اطلاعات اعدام

✍️ حسین نورانی نژاد

✔️مساله اعدام‌ها در ایران موضوعی است که اخیرا مورد توجه و حساسیت بیش از پیش جامعه قرار گرفته است.

✔️درباره نرخ اعدام در ایران، آمار رسمی از سوی قوه قضاییه منتشر نمی‌شود. متاسفانه اصل ضروری ارایه آمار درباره زندانیان که در گذشته تا حدی وجود داشت، از دوره ریاست آقای صادق لاریجانی بر این قوه لغو شد و هنوز این عدم شفافیت ادامه دارد.

✔️تا پیش از آن، سایت سازمان زندان‌ها آمار خوبی را به صورت کلی و تفصیلی و به تفکیک استان و سن و جنسیت و تحصیلات و نوع جرم به صورت هفتگی منتشر می‌کرد. اما متاسفانه به جای افزایش شفافیت و عمل به قوانینی چون قانون دسترسی آزاد به اطلاعات مصوب بهمن 1387 مجلس، این روند درباره قوه قضاییه و سازمان زندانها به عکس بوده است. (ر. ک. یادداشت عمادالدین باقی در روزنامه سازندگی، زنان زندانی در ایران، 1 بهمن 1401)

✔️بدیهی است که در چنین شرایطی از سانسور اطلاعات درباره زندانیان، اخبار دقیقی هم درباره نرخ اعدام در ایران نباشد. طرفه آنکه پیشتر اگرچه نه به صورت تجمیعی و ملی و با ذکر جزییات دقیق، اما دادگستری‌های هر استان به طور معمول اخبار اعدام اجرا شده در حوزه مسئولیت خود را اعلام می‌کردتد که آن هم متوقف شده است.

✔️در واقع درباره موضوع بسیار مهمی که مربوط به جان انسانهاست، و شاید از آن هیچ مساله مهم‌تری وجود نداشته باشد، به طرز حیرت‌انگیری حداقل شفافیت لازم وجود ندارد.

✔️این مساله در کنار این که روند دادرسی‌ها به خصوص درباره جرایم امنیتی که بسیاری‌شان ماهیت سیاسی دارند، از شفافیت کافی برخوردار نیست؛ و نیز با توجه به این که هر از چندی افشای مسایل مربوط به یک پرونده و تضییقات غیر قانونی وارده بر یک متهم بازداشتی موجب جریحه‌دار شدن افکار عمومی شده است، لزوم شفافیت و اطلاع‌رسانی دقیق در خصوص احکام صادره و اجرا شده اعدام را بیشتر می‌کند.

✔️در واقع با صرفنظر از عامل آخر مربوط به افشای فشارهای گاه غیر قانونی به زندانی که موجب نگرانی و تردید بخشی از افکار عمومی شده است، اساسا این موضوع با توجه به اهمیت فوق العاده‌ای که دارد و مربوط به جان انسان‌هاست، قابل سهل‌گیری و چشم‌پوشی نیست و مطالبه افشای آمار دقیق تعداد اعدامی‌ها همراه با جزییاتی چون نوع جرم و چگونگی روند دادرسی، کمترین حق جامعه و موجب کاهش ابهامات است.

✔️نکته دیگری که موجب اصرار بیشتر بر این مطالبه می‌شود، اعلام آمارهای بسیار بالا و نگران‌کننده از سوی نهادهایی چون سازمان عفو بین الملل درباره نرخ اعدام در ایران است که طبق آنها کشور ما همواره جزو بالاترین نرخ‌های اعدام در جهان است.

✔️به عنوان مثال، در آخرین گزارش اعلامی از سوی این نهاد در تاریخ 3 خرداد امسال، از 579 مورد اعدام ثبت شده در جهان طی سال 2021، بدون احتساب چین که سالانه تعداد بسیاری را اعدام می‌کند و اطلاعات آنها جزو اسرار حکومتی محسوب می‌شود، ایران با 314 مورد اعدام، بالاتر از مصر با 83 و عربستان با 65 اعدام، در صدر کشورهای جهان قرار دارد. طبق این آمار، ایران به تنهایی مرتکب بیش از 54 درصد اعدام‌های جهان، منهای چین که آمار بالاتری دارد و نیز ویتنام، بلاروس و کره شمالی می‌شود که از آنها نیز آماری در دسترس نیست. البته می‌توان تصور کرد که بخشی از آمار ایران مربوط به احکام قصاص (طبق گزارش عفو بین الملل ۱۵۹ نفر بابت قصاص و ۱۳۲ نفر بابت مواد مخدر) باشد.

✔️این آمار بعلاوه سایر نکاتی که به‌عنوان دلایل ایجاد حساسیت در افکار عمومی شده و از همه مهم‌تر، اهمیت جان آدمی که تابعی از آمار نیست و گرفتن جان حتی یک نفر هم از چنان اهمیتی برخوردار است که افکار عمومی حق دارد نسبت به آن مطلع شده و اظهار موضع و کنش مدنی کند، باعث می‌شود که روی مطالبه افشای آمار اعدام، به تفکیک اطلاعات تکمیلی مانند نوع جرم، چگونگی رسیدگی قضایی و روند دادرسی، محل جرم، سن و جنسیت و هر گونه اطلاعات دیگر اصرار شود.

✔️گذشته از حق طبیعی افکار عمومی در این‌باره، هر مانع یا بهانه‌ای که بتواند جان انسانی را نجات دهد، مغتنم و غنیمت است و نظارت افکار عمومی می‌تواند یکی از موثرترین آنها باشد.

✔️این البته تنها یک راهکار برای کاستن از ابعاد این مساله هولناک است تا زمانی که دیگر اقدامات مدنی درباره اصل آن به نتیجه خداپسندانه و انسانی‌تری برسد.
@MostafaTajzadeh
@emtedadnet
♦️الناز محمدی روزنامه‌نگار بازداشت شد

📌الناز محمدی روزنامه‌نگار و دبیر اجتماعی روزنامه هم‌میهن بازداشت شد.

🔻محمدی برای ارائه توضیحات به دادسرای اوین رفته بود، در همان محل بازداشت شد.

🔻خواهر او، الهه محمدی نیز که برای تهیه گزارش از مراسم خاکسپاری مهسا امینی به سقز رفته بود، ابتدای مهرماه بازداشت شده بود و همچنان در بازداشت است./ شرق

🆔@MostafaTajzadeh
✍️سعید معدنی

🖊 هم دین را به باد دادند هم ایران را

در زمان شاپور دوم پادشاه ساسانی، امپراطوری رقیب -رومی‌ها- دین مسیحیت را رسمی اعلام کردند. از سوی دیگر حکومت نسبتا قدرتمند همسایه به نام سلسله کوشانیان در افغانستان کنونی آیین بودایی را به عنوان دین رسمی این سرزمین معرفی کردند. ایران ساسانی در میان فشار این دو جهت کمک و پشتیبانی کامل از سوی موبدان زرتشتی، آیین زرتشت را رسمی و حکومتی اعلام کرد.

کوشانی‌ها بعدها توسط دولت‌های همسایه مورد هجوم قرار گرفتند و از بین رفتند. اما قصه روم مسیحیت که پس از اضمحلال یونان باستان بتدریج ایجاد شده بود فرق می کرد. رسمیت یافتن دین مسیح به این امپراطوری قوت و قدرت داد و در عین حال روحانیان هم قدرتمند شدند که بعدها فاجعه‌ی قرون وسطای سیاه مغرب‌زمین را رقم زدند.

در همین ابتدا اذعان کنم که موضوعی را که طرح می کنم گسترده، بحث برانگیز، مناقشه آمیز و جدال افروز است. چون ساسانیان حدود ۴۳۰ سال حکومت کردند و در هر فرازی از تاریخ‌شان مسائل پیچیده خود را داشتند که در یک یادداشت نمی‌توان به همه‌ی ابعاد آن پرداخت و همه مشکلاتی را که باعث نابودی یک حکومت بزرگ چندصد ساله شد را تجزیه و تحلیل کرد. با این وجود تلاش می‌کنم در این یادداشت به این نکته به شکل محدود بپردازم که چگونه رسمی کردن دین زردشتی در ایران باعث نابودی دین و ایران شد؟

ایران یک کشور دین‌ساز و دین‌پرور است و در همیشه‌ی تاریخ روحانیان در کنار پادشاهان بودند، و آنان بودند که الهی بودن سلطان و لباس فرّه‌ی ایزدی بر تن پادشاه را تایید و تقویت می‌کردند. حمایت روحانیان از حکومت‌ها موجب قوام و مشروعیت‌شان می‌شد و متقابلا حاکمان نیز از دین حمایت می‌کردند. این حمایت از سپیده دم‌ تاریخ تا امروز وجود دارد.

تفاوت عمده ساسانیان نسبت به سایر حکومت‌های قبل از اسلام این بود که حکومت آیین زردشت را دین رسمی اعلام کرد و با اعلام این رسمیت کم‌کم گور دین زرتشت کنده شد و با هجوم اعراب مسلمان و سقوط حکومت این آیین نیز از بین رفت و پیروان آن به اقلیت تبدیل شدند.

بکی دیگر از مشکلات حکومت ساسانی گسترش فساد تدریجی در سطوح مختلف این حکومت بود. در اواخر حکومت ساسانیان اکثریت مردم فقیر و بی‌چیز بودند و اقلیت حکومت‌گر در رفاه فساد غرق بودند. در اواخر آنقدر پایه‌های نظام متزلزل شده بود که به تلنگری برای فرو ریختن نیاز داشت که هجوم اعراب مسلمان عامل این تلنگر بود.

دلایل زیادی برای سقوط ساسانیان ذکر کرده اند سقوطی که هم ایران را نابود کرد و هم دین زرتشت را. در اینجا به برخی از آنها به اختصار اشاره می شود:
۱- مشارکت و حضور در درگیری‌ها و جنگ‌های پی‌در‌پی که اکثرا بیهوده بوده و می‌توانست رخ ندهد.

۲- سر کوب هر نوع حرکات اصلاح طلبانه و زمینه سازی برای بروز قیام‌های مسلحانه. وقتی به سعایت موبد زرتشتی کارتیر، مانی پیامبر( اصلاح طلب) دستگیر، زندانی، شکنجه و کشته شد، در پی آن قیام های مسلحانه مثل قیام مزدک شکل گرفت.

۳- وضع مالیات های سنگین به اشکال و سطوح مختلف که نفس مردم را بریده بود و اکثریت مردم از فقر و نداری می‌نالیدند.

۴- وجود اختلاف طبقاتی شدید. خاندان‌های مشهور حاکم از همه‌ی نعمات برخوردار بودند، در مقابل اکثریت مردم بی‌چیز و تنگدست بودند.

۵- چشم بستن و بی تفاوتی حاکمیت نسبت نارضایتی روز افزون آحاد جامعه.

۶- شورش‌ها، درگیری‌ها و قیام ها در جای جای ایران بویژه بلاد مرزی، در سالهای آخر حکومت.

۷- درگیری و تضاد بین موبدان و مغان و دخالت گسترده آنها در تصمیمات حکومت.

اینها و سایر مسائل باعث شد که در سه سال آخر حکومت، ده- دوازده نفری به پادشاهی رسیدند که دو تن از آنها زن بودند.

وقتی یزدگرد آخرین پادشاه از پایتخت گریخت تا نیرو و ابزار جنگ تدارک ببیند و توسط آسیابانی در مرو کشته شد، ایرانی‌ترین حکومت تمدن ایرانی سقوط کرد؛ نه از ایران چیزی ماند و نه از دین زردشت. در دویست سال حکومت اعراب تا ظهور طاهریان، ایران زیر سم اسبان و ایرانی زیر شمشیر تیز اعراب، تحقیر و خوار شدند. تا آنکه از خاکستر این سرزمین، بعد دوقرن ققنوس حکومت های ایرانی مثل طاهریان و صفاریان و سامانیان ظهور کردند و کشور ایرانی‌- اسلامی (بعدها شیعه) بوجود آمد.

در طی این قرون‌ پیروان وفادار آیین زردشت - در مقام اقلیت- مزه‌ی رنج‌ها، تحقیرها و تبعیض‌های فراوانی را چشیدند و تحمل کردند. دینی که زمانی قدرتمند بود و دین حکومتی شد و در سایه‌ی شاهان ساسانی با اقتدار کامل گسترش یافته بود، اما در اواخر حکومت ساسانی بخش زیادی از مردم فقط به ظاهر و به زبان، مومن بودند ولی دل در گرو آن نداشتند.
@MostafaTajzadeh
.
🟥بیانیه‌ی جمعی از انجمن‌های علمی_دانشجویی دانشگاه علامه طباطبایی


چندی پیش باخبر شدیم که اساتیدی از دانشگاه‌های کل کشور، از تهران تا کردستان، با اطلاعیه‌ی «قطع همکاری»(بخوانید اخراج) مواجه شده‌اند.
نهاد دانشگاه همواره جولانگاهی برای گفتمان حاکم بوده است. نظام مسلط از انقلاب فرهنگی تاکنون صداهای مخالف و مستقل در عرصه‌ی علمی و سیاسی را برنتابیده و حذف آن‌ها را در دستور کار خود قرار داده. نهادی که باید از دل ضرورت‌های مدرن و اجتماعی شکل بگیرد، در اینجا عملاً بدل به فضایی بی‌دروپیکر شده که روزبه‌روز علم را مثله می‌کند و نعش آن را که همچنان روی دستمان باقی‌مانده، برنمی‌تابد و به امید آن نشسته است تا تنها باورها و ارزش‌های خود را بازتولید کند. در این میان تن نحیفِ رشته‌های علوم انسانی همواره تیزترین تیغ‌ها را بر خود داشته و همواره آماج حمله‌ی بنیادگرایان بوده است.
حال اگر امیدی تا به امروز در دانشگاه وجود داشته است، تنها امید به اساتیدی است که با دانشجویان همراه بوده و حقوق آنان را ارجح می‌شمارند؛ اندک استادانی که به منش علمی و اخلاقی پایبند هستند، مستقل می‌اندیشند و حال قربانی این روند حذفی و دگراندیش‌ستیزانه می‌شوند.
خبرها حاکی از آن است که در دانشگاه علامه طباطبایی هم روند مشابهی در جریان است؛ اما ما، انجمن‌های علمی_دانشجویی دانشگاه علامه طباطبایی همسو با استادان دلسوز و شریف خود که در این مدت همراه با دانشجویان خود بوده‌اند و از حقوق آن‌ها به دفاع برخاسته‌اند؛ ایستاده‌‌ایم و به این روند اعتراض خواهیم داشت و فریاد خواهیم زد:
«دانشگاه مرده است، زنده‌باد دانشگاه

انجمن‌های علمی امضا کننده‌ی این بیانیه:
انجمن علمی_دانشجویی جامعه‌شناسی
انجمن علمی_دانشجویی سیاست‌گذاری اجتماعی
انجمن علمی_دانشجویی برنامه‌ریزی اجتماعی
انجمن علمی_دانشجویی مطالعات اجتماعی و سیاسی
انجمن علمی_دانشجویی مطالعات فرهنگی
انجمن علمی_دانشجویی مطالعات زنان
انجمن علمی_دانشجویی علوم سیاسی
انجمن علمی_دانشجویی روانشناسی
انجمن علمی_دانشجویی فلسفه
انجمن علمی_دانشجویی تاریخ
انجمن علمی_دانشجویی ادبیات فارسی
انجمن علمی_دانشجویی مطالعات فرهنگی و رسانه

#بیانیه
#دانشگاه_علامه
🆔@MostafaTajzadeh
180214_002
My Recording
◽️در بهمن‌ماه سال ۱۳۹۶ مصاحبه‌ای داشتم با روزنامه‌ی فرهیختگان درباره‌ی انتشار کتاب‌های مجموعه‌ی «تاریخ خرد»، که کمی بعد در همان‌جا انتشار یافت:

بازنویسی تاریخ خرد و بازاندیشی در سیر تحول اندیشه‌ی فلسفی

#فسلفه
#تاریخ‌خرد

@sherwin_vakili @MostafaTajzadeh
🔴 کشاکش محتوم بین لیبرالیسم و دینداری مؤمنانه

📗 سنجش رویکرد کنشگران«جنبش زن، زندگی، آزادی» به لیبرالیسم

✍️ سید علی محمودی

🔶 متن کامل

🔻کنش‌های معترضان به ویژه جوانان در تظاهرات اخیر سراسر ایران و خارج از کشور، نشان از نگرشی لیبرالی در فهم آزادی‌ها و نوع مطالبات آنان دارد. برداشت من این‌است‌که آنان تاکنون نشان‌داده اند که از سویی باورمند به لیبرالیسم حداکثری با اولویت آزادی‌های اجتماعی و سیاسی اند؛ از سوی دیگر، این لیبرالیسم را در کنش‌های خیابانی و دانشگاهی خود مطالبه می‌کنند. البته این خواسته به صورت شعارهای دسته‌جمعی تکرار می‌شود و فعلاً در حد کلیات است.

🔻واقعیت آن‌است‌که کثیری از مردم ایران دارای دلبستگی‌های سنتی، دینی و مذهبی اند و به باورهای خود در این زمینه پای می‌فشارند. تصویر آنان از آزادی نیز یگانه نیست. هر جماعتی از این مردم برداشت خاصی از آزادی دارد. بعضی از آنان نگران‌اند که مبادا آزادی راهزن دین و آئینشان گردد، غافل از اینکه دینداری مؤمنانه در آزادی حاصل می‌شود؛ به این معنی که دینداران می‌توانند در باب دین و مذهب مطالعه کنند و از این رهگذر به درک و باور دینیِ برگزیدۀ خود دست‌یابند. البته در میان جوانان معترض در این جنبش، اشخاص خداباور و دین‌مدار کم نیستند. درمیان شعرها، ترانه‌ها و قطعه‌های موسیقی که تولید و منتشر کرده‌اند، مفهوم«خدا» بیش از همه به کار رفته و تکرار شده است.

🔻ليبرال دموکراسي به اين باور است که هریک از شهروندان می‌تواند به‌نحو برابر و از س‍ﺮِ اختيار، مفهوم خير(Conception of Good) خويش را به شکل فردي و جمعي برگزيند. حُسن و قبح اين الگوها به خوﺩِ شهروندان مربوط مي‌شود، نه به دولت و ساير نهادهاي داراي مرجعيت و اقتدار. براین اساس، شهروندان خوﺩ انتخاب مي‌کنند به کليسا و مسجد بروند و يا به ميخانه و قمارخانه. دولت بايد در حفظ امنيت شهروندان تا آنجا که به حقوق ديگر همنوعان خويش تجاوز نکرده اند، بر پايۀ قانون و با تمام سعي و توان بکوشد.

🔻دينداراني که در دولت ليبرال دموکراسي در پي زيست مؤمنانه اند، ممکن است نتوانند بر اساس«آزادی وجدان»(Freedom of Conscience) با گزينش و نهادينه شدن هر نوع الگوي خير شهروندان به شکل جمعي موافقت و همدلي کنند، زيرا برخي از اين الگوها را در تعارض با آموزه‌هاي دين‍ﻲ خود مي‌يابند.

🔻نیاید پنداشت که در کشورهای برخوردار از سیاست‌های مبتنی بر لیبرال دموکراسی، از سویی شهروندان در انتخاب تمامی مفهوم‌های خیر و راه و روش زیست فردی و اجتماعی آزاد اند؛ از سوی دیگر، دولت در برابر این انتخاب ها همواره سیاست بی‌طرفی(Impartiality) را اعمال می‌کند. دربارۀ این موضوع اساسی، روی سخنم به ویژه با جوانان کنشگر و معترض «جنبش زن، زندگی، آزادی» است. واقعیت آن‌است‌که نه در لیبرال دموکراسی‌ها آزادی انتخاب الگوی خیر شهروندان بطور مطلق وجود دارد و نه دولت همواره در قبال این انتخاب‌ها بیطرف است.

🔻برپایۀ تجربۀ لیبرال دموکراسی‌ها، اگر جامعه‌های دینداران در مقایسه با این دولت‌ها نسبت به نوع و دامنۀ برخی از آزادی‌ها، مشکلۀ (Problematic)بیشتری نداشته باشند، این امر کمتر نخواهد بود. ارائۀ طرح مجدد این مسأله از سوی این قلم، از آن روست که دیر یا زود جامعۀ متکثر ایران دربرابر چنین مشکله‌ای با نمای نزدیک مواجه خواهد شد. بنابراین، پرداختن به آن با رویکر فلسفی- اجتماعی(ذاتی و سَبَبی)، نه تنها وظیفه‌ای ملی و میهنی، بلکه ضرورتی حتمی و اجتناب ناپذیر است.

💢متن کامل:
INSTANT VIEW

🆔@Drmahmoudi7
@MostafaTajzadeh
https://telegra.ph/liberalism-and-Faithful-religiosity-01-17
▪️به نام هستی بخش

بعداز این نور به آفاق دهیم از دل خویش
كه به خورشيد رسيديم و غبار اخر شد

▪️پرواز ملکوتی بانو ی صلح و صبر و مقاومت ثمینه ایلایس همسر با وفا وفداکار زنده یاد دکتر محمد نخشب بنیانگذار نهضت خدا پرستان سوسیالیست و از یاران دکتر مصدق در جنبش ملی شدن نفت را به خاندان سرافراز نخشب و مرجایی و رافتیان و دوستداران و همفکران آن زنده یادان گرانقدر تسلیت عرض می کنیم .
اسامی:
هاشم آقاجری, رضا آقاخانی, زهرا آقاخانی, امير آقايي, مسعود آقایی , ابوطالب آدینه‌وند, حمید آصفی, محمدرضا آهنی, محبوبه آيت‌الله‌زاده, شيرين آيت‌الله‌زاده, حميده ابراهيمي, هادی احتظاظی, حميد احراري, محرم اسلامي, علیرضا اکبر زادگان, اعظم اکبرزاده, منوچهر احتشامی ،سیّدمصطفی بادکوبه‌ای, هاشم باروتی, ابوالفضل بازرگان, عبدالعلی بازرگان , اکبر بدیع زادگان, سیدعلی برقعی, حسین بنی‌اسدی, عماد بهاور, جلال بهرامی, قربان بهزادیان‌نژاد, علیرضا بهشتی‌شیرازی, مسعود پدرام, سليمان پژوهش, عباس پوراظهري, محمد پورفر, محمود پويانفر, پرويز پيشوازاده, سوسن پيشوازاده, حميد پيمان, حبیب‌الله پیمان, پری پیمان, محمود پیمان , سونیا ترکمان, محمد توسلی, مجید تولایی, حسین ثاقب, محمدعلی حسن نژاد, بهزاد حق پناه, ابوالفضل حکیمی, ولي‌الله خان‌بابايي, ابراهیم خوش‌سیرت, رزا خورشیدی ،رضا دبیر, سعید درودی, امیرخسرو دلیرثانی, نظام الدين قهاري, بهزاد راد, رویا راضی, علی راضی , وحید راضی , فرید راضی , علیرضا رجایی, مهدی رجبی, علیرضا رجبیان, محترم رحمانی, مجتبی رحمتی, جواد رحیم‌پور, یونس رستمی ،بهمن رضاخانی, محمّد رضایی, امیر رضایی, احد رضایی, حسین رفیعی,منوچهر رفیعی، محمد روحاني, شمسي روحاني (شرف الدين), حسین روشن, یوسف زاده, حاجی زاده, رقیه زارع‌پورحیدری, عزیزه زارع‌پورحیدری, رضا زعفراني, ناهيد زماني, مهدی زمانی, محسن زمانی, مینا زندیه ،علیرضا ساریخانی, محمد سجادي, حامد سحابی,نشاط سحابی ، حسين سربندي, شهربانو سرداري, لاله شاکری, احسان شريعتي, رضا شريعتي, سوسن شریعتی, سارا شریعتی, مونا شریعتی, منوچهر شفيعى, شهریار شفقی،مهرداد شهابی ،مهرناز شهابی ،محمد صابر, فیروزه صابر،فاطمه صادقي, هاشم صباغیان, على صبركش, رضا صدر, ملوك صدر, مظفر صفري, کیوان صمیمی, طاهره طالقانی, فرید طاهری, محسن طبسي , قاسم طلايي, امیر طیرانی, حمیدرضا عابدیان, روئین عطوفت, شهین علوی, محمود عمرانی, علی‌اصغر غروی, نورالدین غروی, مهدی فخرزاده, مجتبی فتحی، غفار فرزدی, مصطفی فرهومند, علی فریدیحیایی, مسعود فصیحی, حسین فلاح, ابوالفضل قدیانی, نظام‌الدین قهاری, مصطفی قهرمانی, رضا كاظمي, احمد كفيلي, کیارش کاظمی, بهناز کیانی, رضا کیانی, علی گرجی, فاطمه گوارایی, هوشنگ گودرزي, گنجی, مسعود لدنى, حسین لقمانیان, خسرو مافى, احسان مالکی پور, حسین مجاهد, مصطفی محبی‌کیا, حسين محلاتى, نازنين محلاتى, سعید محمدی, محمد محمدی‌اردهالی, محسن محسن زاده ،حسین مصباحیان ،سعید مدنی‌قهفرخی, الميرا مرادى, مینو مرتاضی‌لنگرودي, علی مزروعی, محسن مسرت, صادق مسرت, رضا مسموعی, ضيا مصباح, مهدی معتمدی مهر, بدرالسّادات مفیدی, علی ملک پور, نسرین ملکی, خسرو منصوریان, مجتبى مهدوى, عبدالله مومنی, لطف‌الله میثمی, عبدالله ناصری‌طاهری, محمد نانکلی, حميد نتاج, افسانه نجاتی, ترابي نژاد, نجفی, علی نظری, محمود نکوروح , مهدی نور بخش, فريده نوربخش, حسین نوریزاده, مهرگان وثوق،محمدامین هادوی, هادوی, احمد هادوی, هادی هادی زاده , ناصر هاشمی, سیدعبدالمجید الهامی, علیرضا هندي
@MostafaTajzadeh
☑️اسماعیلی، اقتصاددان در گفتگو با امتداد:
صراحتا می‌بینیم که مصوبه یک نهاد غیرقانونی برای مولدسازی، تمام قوانین اساسی و عادی مغایر با خود را نقض می‌کند/ این مصوبه هم بر خلاف قوانین عادی و هم مغایر با قانون اساسی کشور است/ نمی‌شود که اعضای یک کمیته‌ اختیار انجام کاری را داشته ولی مسئولیتی در قبال عملکرد خود نداشته باشند!/ این مصوبه نوعی حق کاپیتولاسیون برای اعضای هیئت‌عالی مولدسازی و زیرمجموعه آن قائل شده

✍🏻امتداد-محمد جعفری:
مصوبه شورای هماهنگی اقتصادی سران سه قوه، موسوم به «مولدسازی دارایی‌های دولت» در روزهای اخیر، واکنش‌های تندی را از سوی اقتصاد دانان، صاحبنظران و افکار عمومی به دنبال داشته و بسیاری فعالیت غیرشفاف هیئت عالی هفت نفره این شورا در این خصوص را همره با مصونیت قضائی اعضای آن، زمینه‌ساز تبعاتی دانستند که می‌تواند دامن اقتصاد نحیف ایران را بگیرد.

🗣حمید امین اسماعیلی، اقتصاددان و رئیس کمیته اقتصادی حزب اتحاد ملت در گفت و گویی با امتداد، ضمن اشاره به این مصوبه و ابعاد آن، تصریح کرد:

✔️ از حدود دو دهه قبل، یکی از راه‌های تامین درآمدهای دولت‌ها-با توجه به اینکه بودجه دولت‌ها در منابع همواره دچار ناترازی واقعی بوده- فروش اموال و داراییهای دولت بوده است. این اموال، شامل اموال منقول و غیرمنقول بوده که در این سال‌ها، بارها بخش‌هایی از مایملک دولت‌ها به همین سان به فروش رسیده است.

✔️از مشکلات اصلی این مصوبه آن است که اساس آن بر خلاف دو اصل قانون اساسی(ازجمله اصول ۵۸ و۷۱) و برخی قوانین عادی است. بر مبنای اصول ۵۸ و ۷۱، مرجع قانونگذاری در کشور، مجلس بوده و هیچ نهادی حق قانونگذاری نخواهد داشت. در حالی که در این مصوبه، عملا و رسما شاهد قانونگذاری بر خلاف اصول مورد اشاره در قانون اساسی هستیم.

✔️این شورا قوانین مغایر با مصوبه خود را نیز به مدت دوسال ملقی‌الاثر و موقوف‌الاجرا کرده که این هم از عجایب این مصوبه است. صراحتا شاهد آن هستیم که مصوبه یک نهاد غیرقانونی، تمام قوانین ومقررات قانونی مغایر با خود را لغو می‌کند.

✔️نکته مهم دیگر قابل ذکر اینکه به اعضای یک کمیته یا گروه تصمیم گیرنده‌ اختیار انجام کاری را داده اما در مقابل و با اعطای مصونیت، مسئولیت عواقب و خطاهای قانونی و عملکردی‌شان را از آن‌ها سلب کرده‌اند.

✔️اساسا، تصمیم‌گیری و اختیار در ادبیات سیاسی، قانونی و اداری در همه دنیا و نیز در عرف عقلا همواره همراه مسئولیت است. نمی‌شود اعضای کمیته‌ای اختیار انجام کاری را داشته ولی، مسئولیتی در قبال خطاها وسوء عملکرد خود نداشته باشند! تا اگر خطایی کردند مستوجب جریمه و مجازات نشوند! این هم کار بی‌نظیری است که در تاریخ قانونگذاری این مملکت بی‌سابقه نظر می رسد.

🔘این مصوبه یک اقدام بی‌سابقه در راستای تضعیف و اسقاط وظیفه نهاد قانونگذاری در کشور است

✔️در مجموع به نظر می‌رسد که این مصوبه، یک تصمیم و اقدام بی‌سابقه در راستای تضعیف و اسقاط وظیفه نهاد قانونگذاری در کشور بوده و با چنین اقدامی، جایگاه مجلس در کشور بیش از پیش و به شدت تضعیف خواهد شد. می‌دانیم جایگاه مجلس قانونگذاری کشور از سال‌های پیش درحال تضعیف و محو شدن است.

✔️بخشی از اختیارات مجلس را شورایعالی انقلاب فرهنگی بر عهده گرفته، بخشی به شورایعالی فضای مجازی رسیده، بخشی به مجمع تشخیص و اخیرا نیز بخشی از وظایف و اختیارات آن باز به شورایعالی سران سه قوه رسیده است. سوال این که در چنین وضعیتی، اساسا مجلس شورای اسلامی چه شان و مرتبتی داشته و به چه کار می‌آید؟

🔘این مصوبه نوعی حق کاپیتولاسیون برای اعضای هیئت‌عالی مولدسازی و زیرمجموعه آن قائل شده

✔️اساسا، روشن نیست که چرا حاکمیت یکدست شده و هماهنگ، بنا دارد تا از طرق غیرعادی به حل و فصل مسائل و موضوعات در کشور بپردازد؟ وقتی سه قوه با هم هماهنگ هستند، مشخص نیست که چرا باید مجلسی که با کل حاکمیت همگن بوده به این شکل تضعیف شود.

✔️در این بین، این بیم هم وجود دارد که مصوبه مولدسازی که امروز درباره اموال منقول و غیرمنقول و نیز پروژه‌های نیمه‌کاره عمرانی دولت کلید خورده در ماه‌ها و سال‌های آتی به سایر حوزه‌ها نیز تسری پیدا و به تاراج دیگر سرمایه‌ها و اموال ارزشمند مردم و دولت گسترش بیابد.

✔️من در عجبم از اعضای فعلی مجلس و شورای نگهبان که در قبال این خلاف اشکار، تضعیف جایگاه پارلمان و قوه قانوگذاری رسمی کشور و نیز سایر تبعات ویرانگر این مصوبه سکوت کرده و عکس‌العملی نشان نمی‌دهند.

🔹متن کامل
@MostafaTajzadeh
@emtedadnet
بیانیه‌ی جمعی از دانشجویان تربیت مدرس در حمایت از فرهاد میثمی

♦️درست هنگامی که حکومت و سرکوبگرانش سرمست از پایان‌یافتن اعتراضات و شعله‌های انقلاب، به خیال خام‌شان، بازگشت امور به پیش از قیام ژینا را انتظار کشیده و می‌خواهند ترس و ناامیدی را میان مردم‌ حکم‌فرما کنند رخدادهایی از گوشه‌گوشه‌ی جغرافیا و تاریخِ کثیرِ مقاومت حادث می‌شود تا علیه استراتژی‌ فراموشی و عادی‌سازی قد علم کنند. قیام علیه فراموشی گاهی با یک سخنرانی در مراسم تدفین انجام می‌شود، گاهی با آزادی یک زندانی و نشان دادن علامت‌ پیروزی، گاهی با انتشار تصاویر جلسه دفاع از پایان‌نامه یک زندانی در زندان و گاهی با انتشار تصویر نزار یک زندانی در حین اعتصاب غذا. جنبش انقلابیِ مردمانی که تصمیم گرفته‌اند عنان زندگی‌شان را از دستِ ولایتِ شاه و رهبر گرفته و خود در دست گیرند تا زمانی که نیرویش را در جهت تغییری انقلابی آزاد نکند با اِعمالِ خشونت کور و بی‌مهار پایان نمی‌یابد؛ چراکه پایان‌یافتن مستلزم فرموشی‌ست و فراموشی، بیش از هر چیز، مستلزم محو شدن نشانه‌ها، یادها، تصاویر، داغ‌ها و رد و اثرهاست از روح و بدنِ فردی و جمعیِ انقلابیون. به این معنا هر بدن انقلابی‌ای خود نشان و یادی از استمرار مقاومت، تداوم زندگی و جریان داشتن انقلاب تا دقیقه‌ی پیروزی‌ست. چشمانی که با اصابت ساچمه تخلیه شده‌اند و کماکان مصمم‌اند، بدن‌های زندانیان (روایت، صدا و تصویرشان)، دانشجویان، خبرنگاران و کارگران و بدن نحیف اما استوار یک زندانیِ معترض که از خوردن پرهیز می‌کند، همگی ردپای یک انقلاب و خواستی جمعی را نشان‌مان داده و علیه فراموشی و در جهت یادآوری‌، استمرار و باز-زنده‌سازیِ همواره‌ی آن عمل خواهند کرد.

♦️دکتر فرهاد میثمی کنشگر مدنی ثابت‌قدم در حالی که در محبس از کمترین آزادیِ ممکن برای اعتراض برخوردار بوده در اعتراض به مجازات اعدام، حجاب اجباری و حکم زندان از غذا خوردن پرهیز کرده‌‌‌ است. اما فرهاد میثمی با سپر کردن بدن خود به سرکوبگران و ما چه می‌خواهد بگوید؟ ۱.سرکوب و بستن دهان‌ها نمی‌تواند به کامل‌ترین شکلش ممکن و محقق شود، حتی در عینی‌ترین و مادی‌ترین شکلِ سرکوب یعنی زندان. ۲. تا زمانی که زندگی در جریان است، نبضش می‌زند و نفس‌هایش به شماره نیفتاده است چشمه‌های مقاومت علیه فراموشی و ستم نخواهد خشکید؛ چرا که زندگی همواره یک قدم از سلطه و حصار و ستم جلوترست. بنابرین حتی در زندان و حتی با بدنی نحیف و کم‌جان می‌توان به مقاومت و اعتراض علیه دشمنانِ زندگی ادامه داد. ۳. حاکمی که صرفاً با ارعاب و سرکوب حکمرانی می‌کند به‌رغم صلابت و اقتدار ظاهری‌اش آن‌قدر شکننده و درون‌تهی‌ست که بدنی محبوس می‌تواند رسوایش کند، به سخره بگیرد و بی‌اعتبارش کند. ۴. همه‌ی محذوفین و ستم‌دیدگان در زندان، خیابان، دانشگاه، مدرسه، کارخانه و... می‌توانند ذیل "#زن_زندگی_آزادی" آینده‌ای آزاد، برابر و انسانی‌تر را فریاد بزنند. ۵. پیروزی ما در گرو به‌رسمیت‌شناختن گروه‌ها و اقشار کثیر و متنوع جنبش مانند معلمان، کارگران، دانشجویان، دادخواهان، فعالین حقوق بشر، خبرنگاران و... و همبستگی میان آن‌هاست. در روزهایی که فرصت‌طلبان در پیِ مصادره انقلابِ مردمی و حقنه کردن جریان‌ها و چهره‌های واپس‌گرا بر مردم هستند #فرهاد_میثمی آن را بسیار هوشمندانه مورد تاکید قرار داده است.

♦️ما جمعی از دانشجویان دانشگاه تربیت‌مدرس ضمن اعلام حمایت از کنش آزادی‌خواهانه دکتر میثمی و پافشاری بر مطالبات ایشان و محکوم کردن خشونت و سرکوب بی‌حدوحصر حکومت در عرصه‌ها و ساحت‌های مختلف از دانشگاه تا زندان به ایشان می‌گوییم نه تنها ما بلکه همگان پیام شما را دریافت کرده‌اند. ما در پایان ضمن هشدار به حکومت در مسئولیت حفظ جان #فرهاد_میثمی از ایشان می‌خواهیم به خودداری از خوردن غذا پایان داده و جان زیبای خود را نجات دهد. همان‌طور که همه بر آن تاکید کرده‌اند جامعه‌ی ما برای ساختن آینده‌ای بهتر به انسان‌هایی همچون ایشان سخت نیازمندست.

@MostafaTajzadeh
🔴 پرونده‌ای در باره‌ی بازخوانی انقلاب 57
❇️ 3- مشروطه خیالی، بازتولید سلطنت قدمایی

🔷علی‌اکبر گرجی‌اَزَندَریانی

▪️ما ایرانیان حدود دو صد سال است که در آرزوی به بند کشیدن "قدرت حرام" و جایگزین کردن آن با "قدرت حلال" هستیم. قدرت حرام همان قدرت فاقد مشروعیت مردمی است. قدرتی که حدود را به رسمیت نشناسد و قلم‌رو را به ضرب تازیانه بگشاید، قدرت شیطانی است و خیری به جیب مردمان روانه نخواهد کرد.

🔸هدف والای جنبش‌های قانون اساسی‌گرایی constitutionalism این بود که اولا، نقاب دروغین متافیزیک را از صورت کریه قدرت کنار زند و آن را از آسمان‌های دروغین کلیساها به زمین واقعی زندگی بیاورد، ثانیا، اسب چموش قدرت را چنان رام کند که آدمیان متوسط‌‌‌‌ الحال نیز بتوانند از آن سواری بگیرند و نیازی به قهرمان‌های اسطوره‌ای نداشته باشند.

▪️نخستین بنیان دولت مشروطه محدودسازی قدرت و تقید امر سیاسی به امر حقوقی است. این سودای محال از عصر ناصری در قالب ایده‌هایی مانند تنظیمات آغاز شد، اما در سال ۱۲۸۵ و در عصر مظفری به ثمر نشست. لازمه تحقق این مساله رهاندن امر سیاسی از هیبت امور متافیزیک و ایدئولوژی‌های زمینی و غیرزمینی است زیرا ماهیت این امور با خاستگاه مشروطه‌گی غیرقابل جمع است. قانون اساسی مشروطه اما نتوانست به صورت کامل از چنبره الاهیات سلطنتی و متافیزیک شیعی در امان بماند. متن اصل ۱۱ قانون اساسی ۱۲۸۵ که بیانگر سوگند نمایندگان تازه‌وارد به مجلس شورای ملی است، درس‌آموز است:

🔸"اعضاء مجلس بدواً كه داخل مجلس ميشوند بايد بترتيت ذيل قسم خورده و قسم‌نامه را امضاء نمايند.

▪️صورت قسم‌نامه
ما اشخاصي كه در ذيل امضاء كرده‌ايم خداوند را به شهادت مي‌طلبيم و به قرآن قسم ياد مي‌کنيم مادام كه حقوق مجلس و مجلسيان مطابق اين نظامنامه محفوظ و مجري است تكاليفي را كه به ما رجوع شده است مهما امكن با كمال راستي و درستي و جد و جهد انجام بدهيم و نسبت به اعليحضرت شاهنشاه متبوع عادل مفخم خودمان صديق و راستگو باشيم و به اساس سلطنت و حقوق ملت خيانت ننمائيم و هيچ منظوري نداشته باشيم جز فوائد و مصالح دولت و ملت ايران"

به شهادت طلبیدن حضرت باری‌تعالی و سوگند به قرآن نشانگر حلول روح دین در نهضت مشروطه و قانون اساسی آن است. متمم قانون اساسی ۱۲۸۶ گام‌های بزرگتری جهت دینی کردن مشروطه ایرانی برمی‌دارد. در وهله نخست، در اصل اول مذهب رسمي ايران را اسلام و طريقة حقه جعفريه اثني‌عشريه اعلام می‌کند و به پادشاه ايران ماموریت ترویج آن را وامی‌گذارد. نقشی که بی‌شباهت به نقش پادشاه انگلستان و کلیسای انگلیکن نیست.

🔸پروژه دینی‌سازی دولت مشروطه در ایران در اصل سی‌وپنج ادامه می‌یابد: "سلطنت وديعه‌اي است كه به موهبت الهي از طرف ملت به شخص پادشاه مفوض شده." این اصل، به نوعی ریشه قدرت را الاهیاتی می‌داند و همانند اصل ۵۶ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران می‌کوشد تا آن را با مشروعیت عرفی و دموکراتیک آشتی دهد.

▪️مهمترین مرحله بازآفرینی الاهیات سیاسی دینی افزودن اصل دوم متمم قانون اساسی ۱۲۸۶ با پایمردی مرحوم شیخ فضل‌الله نوری، روحانی مشروطه‌ستیز، بود. در اصل دوم قانون اساسی ۱۲۸۵ تصریح می‌شود: "مجلس شوراي ملي نمايندة قاطبة اهالي مملكت ايران است كه در امور معاشي و سياسي وطن خود مشاركت دارند".

🔸این اصل قدرت قانونگذاری عرفی را برای حاکمان واقعی به رسمیت می شناسد، اما اصل دوم متمم ۱۲۸۶ تمام مصوبات مجلس را تحت وتو و نظارت فائقه پنج تن از روحانیون شیعه قرار می‌دهد: "مجلس مقدس شوراي ملي كه به توجه و تأييد حضرت امام عصر عجل‌الله‌فرجه و بذل مرحمت اعليحضرت شاهنشاه اسلام خلد‌الله‌سلطانه و مراقبت حجج اسلاميه كثر‌الله امثالهم و عامه ملت ايران تأسيس شده است بايد در هيچ عصري از اعصار مواد قانونيه آن مخالفتي با قواعد مقدسة اسلام و قوانين موضوعه حضرت خيرالانام صلي‌الله عليه و آله و سلم نداشته باشد و معين است كه تشخيص مخالفت قوانين موضوعه با قواعد اسلاميه بر عهدة علماي اعلام ادام الله بركات وجودهم بوده و هست لهذا رسماً مقرر است در هر عصري از اعصار هيئتي كه كم تر از پنج نفر نباشد از مجتهدين و فقهاي متدينين كه مطلع از مقتضيات زمان هم باشند به اين طريق كه علماي اعلام و حجج اسلام مرجع تقليد شيعه اسلام بيست نفر از علماء كه داراي صفات مذكوره باشند معرفي به مجلس شوراي ملي بنمايند پنج نفر از آن ها را يا بيش‌تر به مقتضاي عصر اعضاي مجلس شوراي ملي بالاتفاق يا به حكم قرعه تعيين نموده بسمت عضويت بشناسند تا موادي كه در مجلسين عنوان مي شود به دقت مذاكره و غور رسي نموده هريك از آن مواد معنونه كه مخالفت با قواعد مقدسه اسلام داشته باشد طرح و رد نمايند.....

متن کامل:
https://bit.ly/3DJXGae
#مشروطیت
#ایران_فردا
#بازتولید_استبداد
#بازتولید_سلطنت
#علی‌اکبر_گرجی‌ازندریانی
https://t.me/iranfardamag @MostafaTajzadeh
☑️کتاب «چریک ِ گفت و‌ گو» منتشر شد

✔️کتاب چریک ِ گفت و گو، زندگی و زمانه هادی خانیکی، به سعی حسین گنجی و انتشارات محترم طرح نو به بازار نشر آمد.

✔️کتاب چریک ِ گفت و گو، قصه کسی است که راه سنگلاخ اسلحه تا قلم، مرگ تا زندگی، مونولوگ تا دیالوگ، صادق چریک تا هادی گفت و گو را طی کرده است و امروز در میانه نبرد با سرطان تن، به فکر سرطان وطن است و راه نجات را نشستن روبروی هم و گفت و گو کردن در شرایط برابر و بدون هیچ پیش شرطی می‌داند.

✔️حسین گنجی، مولف این کتاب، سعی کرده است در چهار فصل، فصلی به گفت و گو با خود او، فصلی به بوته نقد، در قالب میزگرد، فصلی از زبان دیگرانی که او میشناسند و درک کرده اند و فصلی به شکل تصویر، روایتی نزدیک از زندگی و زمانه هادی خانیکی به دست مخاطب برساند.

✔️ کتاب چریک ِ گفت و گو را در قطع رقعی و ۳۵۰ صفحه، در تیراژ ۵۰۰ نسخه در چاپ نخست میتوانید از کتاب فروشی های معتبر سراسر کشور و از سایت نشر طرح‌نو به آدرس www.tarh-e-no.ir و به صورت حضوری به آدرس: تهران، خیابان دانشگاه، نبش خیابان ژاندارمری، پلاک 56، واحد 7، تلفن: 02166480335 تهیه و مطالعه فرمایید.
@MostafaTajzadeh
@emtedadnet
🔰سیاست ورزی در روزگار مرگ سیاست (۲)

✍🏻عباس آخوندی

🔸در یادداشت پیشین به ضرورت بازنگری در بنیان‌ها و اصول اخلاقی سیاست‌ورزی به عنوان دیباچه‌ای برای ورود به بحث پرداخته شد. از قضا انتشار این یادداشت‌ها با سالروز پیروزی انقلاب همزمان شد.

🔸رهبری انقلاب به صراحت می‌گفت: «ما خواستار جمهوری اسلامی هستیم، جمهوری فرم و شکل حکومت را تشکیل می‌دهد و اسلامی یعنی محتوای آن فرم که قوانین الهی است.» پرواضح است که جمهوری به مفهوم حاکمیت اراده ملی از طریق انتخابات است که در قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز تثبیت شد. اکنون با گذشت ۴۴ سال از انقلاب، زمان آن رسیده است که میزان نمایندگی ملت توسط دولت و مجلس مورد آزمون قرار گیرد.

🔸به این امید که این کار به فهم جامعه از کژراه‌های طی شده و یافتن راهی برای بازگشت به بنیان‌های جمهوری و کنشگری سیاسی موثر کمک کند. همچنین سایر اندیشوران و سیاستمداران با ذکر تجربه‌های خود، فضا را برای همدلی و همراهی در جامعه مدنی فراهم آورند. روند انحطاط سیاست در ایران از انتخابات شوراهای شهر در اسفندماه ۱۳۸۱ سرعت می‌یابد. از این تاریخ به این سو، ویژگی نمایندگی و بازتابی اراده عمومی در انتخابات در سطح‌های محلی، منطقه‎ای و ملی به ‌تدریج کمرنگ و بیشتر کارکرد شکلی و رسمی پررنگ‌تر می‌شود. این بدین معنی نیست که پیش از این، اشتباه‌های پرشماری رخ نداده است. مهم، مشاهده لحظه‌ها و نقاط عطفی است که روندهای سیاسی ایران را تحت تاثیر قرار داده‌اند.

🔸با این نگاه، بازخوانی‌ پدیده انتخابات پس از انقلاب به عنوان بنیان حاکمیت ملی و اراده عمومی برای آینده ایران بسیار با اهمیت است. شاید گروهی بر انتخابات مجلس یا رییس‌جمهوری تاکید بیشتری کنند. لیکن به گمان این قلم، دموکراسی شهری مادر دموکراسی ملی است. در جایی که دموکراسی محله‌ای وجود ندارد، قاعدتا نمی‌توان انتظار استقرار دموکراسی ملی داشت، چراکه انتخابات شوراهای اسلامی شهرها و روستاها به‌طور مستقیم و بی‌واسطه با زندگی روزانه مردم ارتباط برقرار می‌کند.

🔸این واقعیتی است که در ایران تجربه شد و صحت آن به اثبات رسید و اکنون عین واقعیت است. نخستین انتخاباتی که مردم به آن پشت کردند و اکثریت قاطع به صندوق «نه» گفتند، انتخابات شوراهای شهر در اسفندماه ۱۳۸۱ بود. این انتخابات در روزگار اوج شکوفایی اصلاحات انجام شد. ۱۴ سال از پایان جنگ گذشته ‌بود.

🔸بسیاری از برنامه‌های بازسازی جنگ به ‌ثمر رسیده ‌بود و شاخص‌های اقتصادی در بهترین وضع خود بودند. از حیث وضعیت توسعه فرهنگی و سیاسی نیز جامعه مدنی ایران از جمله بهترین دوران‌های خود را در روزگاران معاصر تجربه کرده‌ بود. با این وجود، در این انتخابات تنها حدود ۵۶۲هزار نفر در تهران حدود ۸میلیون نفری به سوی صندوق آمدند و اکثریت افراد منتخب میزان رایی کمتر از یکصدهزار داشتند. جریانی ناشناخته و تازه تاسیس به نام آبادگران برنده انتخابات تهران شد که بعدها مسیر جمهوری را به تدریج تنگ و تنگ‌تر کرد.

🔸وضعیت در سایر شهرهای بزرگ نیز چندان بهتر نبود. تقریبا همزمان با اتفاق پیش‌گفته، لایحه اصلاح قانون انتخابات از سوی دولت به مجلس ارایه شد که هر چند ناکافی اما حاوی اصلاحاتی درست و در راه انتخابات آزاد بود. این لایحه دو هدف اصلی را پی می‌گرفت. یکی محدودسازی کیفیت نظارت شورای نگهبان به حدود قانونی یا به عبارت دیگر لغو نظارت استصوابی و دیگری، حذف امکان قضاوت‌های شخصی درباره نامزدهای انتخاباتی از سوی مراجع مختلف و محدودسازی آن به ضوابطی قابل اندازه‌گیری یا ارجاع به مراجع قضایی برای سلب حق نامزدی از شهروندان. لیکن اکثریت مجلس ششم و دولت وقت که همگرا بودند موفق به پیشبرد اهداف قانونی خود نشدند.

🔸آنان به سد شورای نگهبان برخوردند و حتی تحصن یک ماهه گروهی از نمایندگان و نامه‌شان به رهبری موثر نیفتاد و دولت که ابتدا تصمیم بر عدم برگزاری انتخابات داشت نیز از تصمیم خود عقب‌نشینی و انتخابات را در اول اسفندماه ۱۳۸۲ برگزار کرد. این اولین انتخابات مجلس بود که شورای نگهبان تحت عنوان نظارت با ورود غیر قابل توجیه بخش عمده‌ای از نامزدهای شناخته‌ شده و دارای حسنِ شهرت و نمایندگان مجلس دوره ششم را ردصلاحیت کرد و مجلس را در آستانه بحران نمایندگی قرار داد.

🔸چرا؟ و چگونه شورای نگهبان موفق شد؟ با کدام پشتوانه سیاسی و اجتماعی؟ این پرسشی نیست که بتوان به‌ سادگی از کنار آن گذشت. پاسخ‌های سرسری و کوتاه هم وافی به مقصود نیست. نیاز به تعمق فراوان است و این قلم نیز در انبان دانشی و تجربی خود پاسخ آماده‌ای برای آن ندارد و تنها می‌تواند پرسش‌های مرتبط دیگری را بر آن بیفزاید. آیا سیاستمداران در ایران نهادهای جامعه مدنی را نمایندگی می‌کردند و می‌کنند؟

🔰در لینک زیر بخوانید:
https://sobhema.news/?p=22634
@MostafaTajzadeh
@sobhema_ir
📝📝📝میراثی که آب شد

✍🏻عباس عبدی

سرمایه انسانی فقط نیروی کارشناسی و متخصص نیست؛ البته این هست، ولی یک چیز دیگر هم نیازمند است که این سرمایه انسانی به بالندگی برسد و آن اعتماد به نفس است. در واقع اعتماد به نفس وجه روانی و شاید هم اجتماعی سرمایه انسانی است، وجه تقویت‌کننده و حتی ایجاد‌کننده عنصر حرفه‌ای و کارشناسی است.‌گرچه اعتماد به نفس یک امر روانی- فردی است، ولی در حقیقت این ویژگی اجتماعی است.

🔸به عبارت دیگر فضای عمومی است که چنین ویژگی روانی را در فرد تقویت یا تضعیف می‌کند. اگر هر فردی چند بار به در بسته بخورد، یا چشم‌اندازی از آینده پیش روی خود نبیند، به کلی اعتماد به نفس خود را از دست می‌دهد. مثل کسانی که مدتی دنبال کار می‌گردند و چون پیدا نمی‌کنند، خانه‌نشین می‌شوند و قید شغل را می‌زنند. آنان نه فقط به لحاظ روحی و روانی بلکه به لحظ جسمی و طول عمر نیز دچار مشکل می‌شوند.

🔸با این مقدمه اگر از من بپرسید که مهم‌ترین میراث انقلاب برای مردم ایران چه بود؟ خواهم گفت که ایجاد اعتماد به نفس. این ویژگی رکن اساسی نه فقط آن انقلاب که هر حرکت و جنبش اجتماعی است. اصولا بدون وجود اعتماد به نفس نمی‌توان در حرکت‌های اجتماعی سازنده مشارکت کرد و حضور داشت. مگر آنکه این جنبش‌ها کور و بی‌معنا شوند و حرکت‌های کور پیش از آنکه ناشی از امید به آینده و کنشگرانه باشند، ناشی از استیصال و یأس و ناامیدی از آینده خواهد بود.

🔸اعتماد به نفس در عین حال که بسیار مهم و جزو ضروری برای پیشرفت است، باید با نوعی عقلانیت و واقع‌گرایی همراه باشد، در غیر این صورت خیلی سریع به در بسته خواهد خورد و این موجب شکسته شدن اعتماد به نفس می‌شود و ناامیدی و فقدان اعتماد به نفس جانشین آن خواهد شد. نمونه‌های تاییدکننده این فرآیند کم نیست و همیشه بوده و هست و خواهد بود. بنابراین عقلانیت و منطقی و اجرایی فکر کردن لازمه و مکمل شکل‌گیری اعتماد به نفس است. همچنان‌که وجود چشم‌انداز مثبت و مبتنی به داده‌های روشن زمینه شکل‌گیری اعتماد به نفس در مردم و جوانان است، با شعارهای بی‌محتوا نمی‌توان این جریان را ایجاد کرد. اینکه بگوییم «ما می‌توانیم» و پیاپی آن را تکرار کنیم، کافی نیست. اگر من بگویم که می‌توانم وزنه ۲۰۰ کیلویی را بزنم، نه تنها اعتماد به نفس مفید ایجاد نمی‌کند، بلکه موجب استهزای دیگران هم می‌شوم. امید به آینده باید مبتنی بر شواهد و قرائن عقلانی باشد. اینکه بگوییم «‏آینده را برای اقتصاد، سفره مردم و معیشت بسیار روشن می‌بینیم»، یا داریم پیشرفت می‌کنیم، برای ایجاد اعتماد به نفس کفایت نمی‌کند. این ادعاها باید مبتنی بر شواهد روشن و برنامه قابل دفاع از طرف نخبگان باشد. سیاست‌ها باید علمی و پذیرفتنی باشند.

🔸واقعیت این است به عنوان کسی که در سال ۱۳۵۷، دانشجویی ۲۲ ساله بوده‌ام و حس و حال مردم را در آن دوره به یاد دارم باید بگویم که مهم‌ترین سرمایه و‌ میراث این انقلاب که ایجاد اعتماد به نفس نزد مردم و جوانان بود، اکنون چون برف در تابستان سوزان آب و تبخیر شده است. حرکت اعتراضی اخیر نیز که می‌رفت این اعتماد به نفس را زنده کند با سدهایی مواجه شد که شاید حکومت ایجاد این سدها را موفقیت بداند، ولی اصلا چنین نیست، چون ناامیدی را در جامعه رواج می‌دهد. تجربه مواجهه من با افراد این است که خاموش شدن اعتماد به نفس آنان ناشی از فقدان چشم‌انداز نسبت به آینده است.

🔸این یک عارضه مهم اجتماعی است بیش از آنکه فردی باشد. دود این وضعیت به چشم کلیت جامعه و حکومت خواهد رفت. این اصلی‌ترین میراث انقلاب بود که اکنون ذوب و تبخیر شده است. از میان رفتن اعتماد به نفسی که می‌خواست زنده شود به زیان حکومت هم هست و چه بسا در نوبت بعدی به شکل کور و اعتراضات تخریبی خود را نشان دهد. مهم‌ترین ظهور و بروز این فقدان چشم‌انداز و نداشتن اعتماد به نفس، تقویت نگاه به خارج و انفعال یا قضا و قدری شدن است. به هر اندازه که می‌بینیم نگاه به خارج و منجی بیگانه، تقویت می‌شود، آشکارا متوجه می‌شویم که از مهم‌ترین دستاورد آن انقلاب فاصله گرفته‌ایم. این یعنی میراثی که هزینه نابخردی‌ها شده است.

🔰در لینک زیر بخوانید:
https://sobhema.news/?p=22636
@MostafaTajzadeh
@sobhema_ir
🔸جامعه مدنی علیه راست افراطی فعال شود

🔺راهکار تغییر قانون اساسی برای خروج از بن‌بست در گفت‌وگوی بدرالسادات مفیدی با لطف‌الله میثمی

مفیدی: این روزها سؤال‌هایی ذهن همه ما را مشغول کرده و به‌ویژه رفتارهای حاکمیت موجب شده نسبت به ساختارهای نظام جمهوری اسلامی تردیدهای جدی شکل بگیرد. با توجه به اعتراضات گسترده‌ای که اخیراً در سراسر کشور شاهد بودیم و جنبشی با محوریت شعار زن، زندگی، آزادی شکل گرفت و البته به‌رغم فشارها هنوز نخوابیده و به نظر هم نمی‌آید دیگر بتوانند آن را جمع کنند، مطالبات و راهکارهایی از سوی برخی اشخاص و نیروهای سیاسی و حتی برخی از معترضان در خیابان ارائه می‌شود که یکی از این راهکارها برگزاری همه‌پرسی برای اصلاح یا تغییر قانون اساسی است. چون شما روی اجرای بدون تنازل همین قانون اساسی موجود تأکید دارید و بارها مخالفت خود را در چنین شرایطی با تغییر قانون اساسی اعلام کرده‌اید، می‌خواهم بدانم آیا هنوز چنین دیدگاهی دارید و آیا اصلاً اتفاقات اخیر تأثیری روی این دیدگاه شما داشته یا نه و اگر تغییری کرده لطفاً توضیح دهید؟ این را هم یادآوری کنم در چند سال اخیر آقای تاجزاده در طرح پیشنهادی خود برای اصلاحات ساختاری، یکی از مواردی که به‌طور جدی پیگیر بود اصلاح برخی از اصول قانون اساسی بود که البته شما بنا به دلایلی که تأمل‌برانگیز است و با لحاظ این نکته که توسط ارکان همین نظام باید صورت بگیرد، با انجام هرگونه تغییر در قانون اساسی در شرایط فعلی مخالف بوده‌اید.

میثمی: در ابتدا باید بگویم من نه سرنگون‌طلب این نظام هستم و نه استمرارطلب و طرفدار وضع موجود؛ هرچند که عملکرد نظام به سمت فروپاشی است، ولی به قول مهندس سحابی نمی‌خواهم به این سمت هلش بدهم! در مورد تغییر قانون اساسی هم خوب است بدانید که بسیاری از بزرگان ما ازجمله مرحومان آیت‌الله منتظری و مهندس سحابی تغییراتی را که در بازنگری قانون اساسی صورت گرفت، قبول نداشتند و در حال حاضر نیز شخصیت‌هایی چون مهندس میرحسین موسوی، آقای تاج‌زاده، آقای مهندس بنی‌اسدی، آقای مهندس توسلی و ... آن را مطلوب نمی‌دانند؛ من هم همین‌طور! اما باید ببینیم شرایط فعلی، شرایط مناسبی است که بتوانیم تغییر مثبت در قانون اساسی به وجود بیاوریم یا نه؟ آقای منتظری به بازنگری قانون اساسی رأی نداد، من هم رأی مخالف دادم و وقتی قانون اساسی بازنگری شد و به قانون اساسی دوم یعنی مصوبه ۶۸ تبدیل شد ما در نشریه راه مجاهد چند انتقاد اساسی داشتیم. شوراها تعطیل شد، تأیید مصوبات مجلس را که فقط شورای نگهبان باید انجام دهد نیز به مجمع تشخیص مصلحت نظام منتقل شد. خیلی چیزها عوض شد، مثلاً شورای امنیت نقش وزارتخانه‌ها را گرفت یا هر قرارداد نفتی که می‌خواست منعقد شود اول به شورای امنیت می‌رفت تا ببینند از نظر راهبردی درست است یا نه و بعد کار اجرایی به گردن وزارت نفت می‌افتاد و همین‌طور بقیه وزارتخانه‌ها از اهمیت افتادند. یک برداشت غلطی هم از ولایت مطلقه در مقطع بازنگری داشتند و این تبدیل به افزایش اختیارات شد. درحالی‌که اصلاً ولایت مطلقه یک اصطلاح فقهی بود و جنبه استبدادی نداشت و درواقع بیشتر شدن موارد اختیارات است نه خود اختیار، مثلاً پیامبر جنگ کرده، رهبر هم می‌تواند جنگ کند، پیامبر صلح کرده او هم می‌تواند صلح کند و اختیارات ولایتش فقط به صغار و دیوانگان و کورهای سرگردان محدود نشده است؛ یعنی مطلق بود، رها شده از این موارد بود. انتقادات زیادی بود که در راه مجاهد مکتوب شده است؛ البته یک انتقادی به خیلی از احزاب و گروه‌های فعال در آن مقطع دارم که نسبت به تغییرات صورت گرفته در متن اول قانون اساسی هیچ واکنش اعتراضی نداشتند. آقای منتظری نقد داشت ولی احزاب رسمی نقد نکردند.

مفیدی: اصلاً این کلمه مطلقه که در بازنگری قانون اساسی به ولایت امر اضافه و شورای رهبری هم حذف شد نظر خود امام هم نبود. ایشان برداشت دیگری از مطلقه داشتند. بحث اطلاق به عموم بود نه مطلق به معنی دیکتاتوری و استبداد رأی و نظر یک فرد!

میثمی: بله درست می‌فرمایید. این را اضافه کردند تا به گفته یکی از اعضای شورای بازنگری قانون اساسی دوم، چون امام از قدرت بالایی برای بسیج توده‌ها برخوردار بود و فردی که قرار است جای امام بنشیند اختلافش با امام خیلی زیاد است؛ بنابراین ما باید قدرت قانونی‌اش در قانون اساسی را آن‌چنان بالا ببریم که جایگزین بسیج توده‌ها شود و با این دیدگاه بود که این موضوع جا افتاد، حتی می‌خواستند انحلال مجلس را هم به اختیارات ولی‌فقیه اضافه کنند که جامعه مدنی و روزنامه‌ها در آن زمان مخالفت کردند و این اتفاق نیفتاد.

منبع:‌ چشم‌انداز ایران شماره ۱۳۷

@cheshmandaz_iran
@MostafaTajzadeh
https://bit.ly/3le0ntZ
📝📝📝فرهاد ميثمي و حركت مدني

✍🏻دکتر بابک زمانی

اين روزها عكس هاي پوست و استخواني فرهاد ميثمي تمام فضاي مجازي را پركرده است . تصاوير مردي كه فعالانه در حال غذا نخوردن است . اما او حتي نام اين كار را اغتصاب غذا نگذاشته است . ميگويد ميلي بِه غذا ندارد . در غذا خوردن امساك ميكند . ميداند كه اغتصاب غذا در جنبش مدني خشونت پرهيز پذيرفتني نيست .

اما ميگويد آب ديگر آن مزه قديم را ندارد . او اعتصاب غذايي كه اتشفشان پنبه اي زندگانيش باشد نكرده.آتش فشاني كه بِه سرعت بالا ميگيرد و بِه همان سرعت فرو مينشيند .آتش فشاني اي براي منافع خود كه بِه سرعت پايان ميگيرد و پس از پايان نمايش ،زندگي ديكري در آنسوي آب ها براي اكتور بِه ارمغان مي آورد . فرهاد تيشه در دست بِه شرط بقا در كنار بيستون خواهد ماند تا تيشه او فردا چه چيزي را آماج خود كند .او وارد يك فعل سياسي مسالمت آميز شده تا تغييري هر چند كوچك پديد آورد .گويي كلاس كنكور تعطيل كرده حالا كلاس مدني درس ميدهد .

تمام زواياي يك حركت مدني مسالمت آميز در رفتار ميثمي مستتر است . او هيح چيز براي "خود" نميخواهد .هر چه ميخواهد براي" ديگري "است . ميكوشد نگاهي را كه سالهاست خود را در همه چيز بر ديگري ارجح ميداند بِه چالش بكشد . فرد گرايي اي كه حاصل دهها سال نافرجامي تلاش و فدا شدن براي ديگري بوده است و سر انجام به تورنتو و ونكوور مي انجامد .

از خود مايه ميگذارد تا پاي جان -اين جيره بي مقدار -نميخواهد هيچ كس در خطر بيفتد يكي از اصول جنبش مدني پذيرش خطر براي فعال مدني و اسان گرفتن بر توده مردم است نه برعكس

خواهان مرگ و نابودي هيچ كس و هيج چيز نيست در جنبش مدني مرگ و نابودي جايي ندارد . فعال مدني انسان ها را اسير شرايط ميداند نه برعكس . ستون فقرات خود را اهرم تغيير شرايط ميكند و نه ستون فقرات مردم و جوانان را . هدف او زيستن از براي ديگريست مرگ و نابودي هركس ناقض اهداف اوست .

درخواست هايي دارد كه برآوردن آنها بِه غايت ساده أست آرزوهاي بزرگ فرياد نكرده است ميخواهد در بحبوحه يك منازعه اجتماعي كسي اعدام نشود ميخواهد كسي را براي حجاب دستگير نكنند و تنها خواستار آزادي شش زنداني سياسي است نه بيشتر . دستي هم براي گفتگو يا معامله (كه از اصول جنبش مدنيست ) از قبل پيش آورده .

اين فرهاد عاشق است اما عاقل هم هست ميداند چه كوه بزرگي از برداشت هاي گوناكون از تغيير و ديگر شدن در پيش روست .تيشه او تنها بر بيستون "خود "آنجا كه ميداند بيشترين تاثير را خواهد گذاشت فرو مي آيد . زندگي را ذرات كوچكي ميداند كه در كنار هم معنا مييابند . هزينه بسيار براي درخواستي اندك و بِه شدت معقول سيلي از مواففت از تندترين مخالفان تا نزديك ترين موافقان بِه همراه مي آورد و باعث تغيير خواهد شد در مقابل شعار پوچ براي تغييرات بزرگ بِه تحكيم وضع موجود مي انجامد .

رفتار فرهاد ادامه همان رفتاري است كه بيشترين تاثير را در مخالف گذاشته باعث توافقي حداقلي ميشود و از همين روست كه بِه شدت واقعي و بِه شدت انساني است .
آيا تمام گيرنده هايي كه بايد اين پيام مدني را دريافت كنند آن را درك خواهند كرد ؟

https://t.me/bzyad @MostafaTajzadeh
👈" اعتصاب‌غذا به‌مثابه کنش اجتماعی معطوف‌به هدف و ارزش، و جستجوی معنای زندگی"

🟩 بخش نخست

✍️اعتصاب غذا کنشی‌اعتراضی و فردی در‌قالب نافرمانی مدنی است که با‌هدف رسیدن به مطالبات فرد یا افراد کنش‌گر همراه‌با ایستادگی و مقاومت بدون خشونت ازطریق خودداری از خوردن و آشامیدن، با کارکرد، نتیجه و ارزش اجتماعی، انجام می‌شود. در‌این کنش، فرد به تنهایی یا باهمراهی گروهی از کنش‌گران برای به دست آوردن خواسته یا خواسته‌های خود و یا رسیدگی به حق یا حقوقی که پایمال شده، تصمیم می‌گیرد از خوردن، آشامیدن یا هر‌دو پرهیز نماید، سپس آن را اعلام کرده و آن‌گاه کنش را انجام می‌دهد. درواقع، اعتصاب‌غذا کنش عقلانی معطوف‌به هدف و ارزش است.

🔷محوری‌ترین کارکرد معطوف‌به هدف و ارزش این کنش‌ که آن‌را از حوزه‌ی فردی به حوزه‌ی اجتماعی مرتبط می‌سازد، عبارتست‌از:
۱- همگانی کردن درد و رنج و مشقت خصوصی و شخصی گرسنگی و تشنگی خودخواسته و داوطلبانه‌ی کنش‌گر‌ یا کنش‌گران
۲- به چالش‌کشاندن نظام قدرت

🔷این کنش ریشه در تاریخ دارد و در قرون وسطا در ایرلند، هند باستان و روم باستان نیز سابقه داشته است ولی کارکرد خود را در دوران معاصر نیز ازدست نداده و تداوم داشته و دارد.
" اعتصاب‌غذا
پدیده‌ی جدیدی نیست، سابقه‌ی آن به روم باستان می‌رسد. در دوران معاصر اما اعتصاب‌غذا نماد نافرمانی مدنی و اعتراض بدون خشونت است" (ابراهیمی، مهبد، ۱۳۹۵/ ۲۰۱۷، www.bbc.com).

🔵 فرآیند و ویژگی‌های اعتصاب‌غذا چیست؟

کنش اعتصاب‌غذا، می‌تواند هم در زندان و جایی که کنش‌گر در آن محبوس است انجام شود و هم می‌تواند در فضای عمومی و اجتماعی خارج‌از زندان در مکان یا موقعیت خاصی با نماد و نشانه، صورت پذیرد.
مثلا نوشته‌هایی همراه داشته باشد، از پوشش خاصی استفاده کند یا همراه‌با کنش مکمل هنری چون ساز‌زدن، کشیدن نقاشی یا ساختن مجسمه؛ باشد.
این کنش می‌تواند محدود به زمان مشخص‌شده‌ی اعلامی کنش‌گر باشد یا زمان نامحدود تا هنگام رسیدن به مطالبات وی، تداوم یابد. و ممکن است به‌حالت چرخشی در‌بین کنش‌گران اعتصاب‌کننده، درآید.
از حیث مطالبات و درخواست‌ها نیز می‌تواند شخصی یا دیگر‌خواهانه باشد.
از نظر نوع مطالبات هم می‌تواند سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و یا مالی؛ محسوب شود.

🔷 به‌طور خلاصه، اعتصاب‌غذا:

۱- ریشه در تاریخ دارد اما در دوران معاصر و مدرن نیز تداوم یافته،
۲- داوطلبانه و خودخواسته است،
۳- نافرمانی مدنی محسوب می‌شود،
۴- بدون خشونت است،
۵- فردی یا جمعی است،
۶- شخصی یا دیگر‌خواهانه است،
۷- می‌تواند در زندان یا بیرون آن باشد،
۸- گاهی محدودیت زمانی دارد، گاهی ندارد
،
۹- می‌تواند همراه‌با نماد، نشانه، یا کنش معنادار دیگری باشد،
۱۰- نوع مطالبات، متفاوت و متنوع است،
۱۱- کارکردهای مهم آن، به چالش‌کشیدن مناسبات رسمی قدرت و همگانی‌کردن درد و رنج شخصی است.

🔵 شاخص‌ترین اعتصاب کنندگان:

🔹"از معروف‌ترین موارد اعتصاب غذا، جنبش زنان بریتانیا موسوم به #سافروجت[ در آغاز دهه‌ی دوم قرن بیستم، سال۱۹۱۰، به‌عنوان #جنبش_زنان برای کسب #حق_رأی و با پیشتازی #ماریان‌_پرایس] است. در واقع شواهد علمی و طبی از تاثیر اعتصاب غذا بر بدن، بیشتراز مطالعه بر روی معترضان ایرلندی به دست آمده، مثل خواهران پرایس که ۲۰۵ روز اعتصاب غذا کردند و بیش از چهار صد بار به زور به آنها غذا خورانده شد"(همان).

🔹اعتصاب غذای #مهاتما_گاندی در ۷۴ سالگی به‌مدت ۲۱ روز فقط با کمی آب، مشهور است گاندی در زندگی‌اش ۱۴ بار اعتصاب غذا کرده است.

🔹اعتصاب غذای
#ایرلندی‌_ها در دهه هفتاد و هشتاد میلادی و نماد آن #بابی_سندز مبارز ایرلندی بود که با این کنش جان خود را ازدست‌داد.

🔹سال ۲۰۰۰ در
#ترکیه، زندانیان سیاسی در سراسر کشور به مدت حدودا دو سال دست به اعتصاب غذا زدند که به مرگ ۱۰۰ نفر انجامید.

🔹
#آناتولی_مارچنکو، مخالف حکومت #شوروی هم چندین اعتصاب غذا کرد و در سال ۱۹۸۶ به احتمال زیاد به دلیل عوارض اعتصاب غذا در زندان درگذشت.

🔹
#ایروم_شارمیلا فعال هندی، رکورد طولانی‌ترین اعتصاب غذای جهان را دارد. او پس از ۱۶ سال اعتصاب غذای خود را در سال ۲۰۱۶ پایان داد. دلیل زنده ماندن این مدت این بود که دولت به صورت مداوم و به زور از طریق بینی او را تغذیه می‌کرد.

🔹
#گیلرمو_فاریناس، یکی از مخالفان برجسته دولت #فیدل_کاسترو، اعتصاب غذای ۱۳۴ روزه خود را تنها زمانی شکست که دولت شروع به آزادکردن زندانیان سیاسی کرد.

🔹
#امینه_حیدر، که به گاندی آفریقا مشهور بود، در سال ۲۰۰۹ میلادی اعتصاب‌غذا کرد و حاضر نبود جز در صورت عملی شدن درخواستش به اعتصاب غذا پایان بدهد؛ او می‌خواست اجازه یابد به کشورش، صحرای غربی، بازگردد.

👈 ادامه در بخش دوم 👇👇
https://t.me/Sociologyofsocialgroups
📝@f_nazari @MostafaTajzadeh
بازداشت سید مصطفی تاج‌زاده و ایستادگی این آزاده ی دربند ۷ ماهه شد.

گفته بودند فشار زیادی روی ما بود مجبور شدیم تاج‌زاده را بازداشت کنیم.
گفته بودند هرچه دلش خواسته به رهبری گفته!
و اضافه کرده بودند: اما اینها در پرونده اش نیامده...

گفته بودند این بار اجازه نمی دهیم دیگر صدایش شنیده شود.

تاج‌زاده به زور به دادگاهی که قبولش نداشت برده شد. دفاع نکرد، تجدیدنظر نخواست و اعتراض نکرد.
و ۷ ماه است که همچنان در زندان بر سر آرمان های اصیل خود و عهدی که با مردم بسته، ایستاده است.

و البته صدایش همچنان رسا در گوش مردم پیچیده است.

@MostafaTajzadeh
فردای بهتر (مصطفی تاجزاده) pinned «🖋 ملت فراتر از نسل ما و نسل‌هایی است که در انقلاب و اصلاحات حضور داشته‌اند، باید به خواست ملت تمکین کرد! #سیدمحمدخاتمی با صدور پیامی به مناسبت چهل و چهارمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ضمن تأکید بر لزوم تمکین بر خواست #ملت، تصریح کرد: می توان سیاهه بلندی…»
خاطرات سلول انفرادی

🟩 قسمت سی و سوم

🟢 زندگی در سلول انفرادی همراه با بازجویی‌های هر روزه ادامه دارد. سخت دلتنگ فرزندانم هستم و مشتاق شنیدن صدایشان. گاهی در میان بی‌خبری‌ها دچار دلشوره‌ی شدیدی می‌شوم. با خود فکر می‌کنم الان دخترم کجاست؟ چه می‌کند؟ مشکلی برایش پیش نیامده باشد. خطری تهدیدش نکند. بعد خودم را برای راه‌دادن فکرهای بد به ذهنم ملامت می‌کنم و از خدا می‌خواهم حالا که اسیر دست ستم هستم، دلم را آرام کند و خودش حافظ و پشتیبان عزیزانم باشد. همه‌ی خانواده‌ام را به او می‌سپارم.

🟢 چون کاغذ در اختیار ندارم، احساساتم را که در قالب واژگان فوران کرده، به شرح زیر روی یک دستمال کاغذی می‌نگارم:

▫️یک دختر تنها، یک خونه‌ی خالی

▫️یک پدر دربند، مادر در انفرادی

▫️یک خونه ی خاموش، یک قصه‌ی غمگین

▫️ولی می آد از راه، بهار آهنگین

▫️بهار میاد از راه، خونه میشه روشن

▫️یک شهر پر امید، بسان یک گلشن

▫️پدر رها میشه، قفس میشه خالی

▫️به جای اون خونه، پره ز خوشحالی

▫️شاید مادر بیاد تو جمع خوشحالا

▫️تو جمعی که جمعه، تو صبر کن حالا

▫️یک دختر تنها، پر از غرور و درد

▫️دردو بریزش دور، هرگز نشو دلسرد

▫️این خونه‌ی خاموش، فردا میشه روشن

▫️کمی تحمل کن، می‌رسه روز امن

▫️یک روز فرخنده، پر از گل و لبخند

▫️بیا بخند با من، به هرچی حصر و بند

🟢 با سپری شدن یک هفته از بازداشت، اجازه‌ی تماس تلفنی با خانواده و پس از دو هفته، اجازه‌ی ملاقات می‌دهند. تماس تلفنی و اطلاع‌رسانی به خانواده در بدو بازداشت عرف است و جزء حقوقی‌ست که باید رعایت شود‌. اما مرا یک هفته از این حق محروم کردند. معمولا در مرحله‌ی تحقیقات و بازجویی، اجازه‌ی ملاقات نمی‌دهند. در این مورد هم برای من متفاوت عمل کردند. برای همین، وقتی مراقب خبر داشتن ملاقاتی را به من داد خیلی تعجب کردم و احساس دوگانه‌ای به من دست داد. از یک‌سو خوشحال از دیدن خانواده و از سوی دیگر نگران از این که آنان با دیدن من چه حال و هوایی خواهند داشت.

🟢 سریع آماده شدم. شعری که قبلاً روی دستمال کاغذی برای دخترم نوشته بودم را همراه با تسبیح پوست پرتقالی در جیبم گذاشتم و همراه مراقب به اتاق ملاقات رفتم. وقتی دمپایی‌های پلاستیکی سپید را از پای درآورده در جاکفشی گذاشتم، یاد اولین ملاقات با همسرجان در آن لباس طوسی رنگ زندان و دمپایی‌های پلاستیکی سپید افتادم. صحنه‌ای که حالم را دگرگون کرد و تا مدت‌ها از ذهنم دور نمی شد. حالا قرار است خانواده من صحنه‌ی مشابه‌ی را مشاهده کنند و با حال خراب به خانه برگردند. مراقب گفت «داخل شدید چشم‌بندتان را بردارید». خودشان هم به خوبی می‌دانند دیدن این صحنه‌ها چه تأثیر بد و مخربی بر مشاهده‌گر خواهد داشت. چشم‌بند را برمی‌دارم و وارد اتاق می‌شوم‌.

@MostafaTajzadeh
سربازی که گفته بود به سوی مردم شلیک نخواهد کرد از تایید محکومیت ۵ سال و ۸ ماه زندان خود خبر داد

کمال عبدالله‌زاده در این ویدیو می‌گوید که پیشتر توسط دادگاه انقلاب تهران به اتهام «اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور و تبلیغ علیه نظام» به پنج سال و هشت ماه حبس تعزیری محکوم شده بود و این حکم بدون هیچ تخفیفی دوباره تایید شده است.

او روز ششم مهر ماه ۱۴۰۱ در تهران بازداشت و سپس به زندان تهران بزرگ منتقل شد. آقای عبدالله‌زاده در تاریخ ۲۶ آذر ماه با قرار وثیقه به صورت موقت و تا پایان مراحل دادرسی از زندان آزاد شد.

او می‌گوید که خواست جوانان معترض تنها توجه به مشکلات بوده است و از مردم می‌خواهد که او را حمایت کنند.

گفته شده که کمال عبدالله‌زاده، در جریان اعتراضات با لباس سربازی عکس گرفته و گفته بود که «من با مردمم هستم و به سوی کسی شلیک نخواهم کرد.» / وحید انلاین

@MostafaTajzadeh