✍🏻محمدتقی فاضل میبدی
در نظام یکدست، پاکدستی انتظار است. پاکدستی حاکمان یعنی ثروت ملی یا به تعبیر امام علی ع “ بیت المال”را به گونه ای به جریان انداختن که حقی ازمردم به جیب رانتخواران وصاحب ثروتان سرازیرنگردد. اما تورم وسقوط ارزش پول یعنی ثروت ملی را به سمت جریانی خاص روانه کردن،ودر پی کسری بودجه دولت اموال عمومی، به عنوان “ ثروت مولد” ، اختیارش را به دست معدودی سپردن و مصون از پی گیری قضایی دانستن است. سیاستهای حاکمیت یکدست،تا کنون افقی را به روی مردم بازنکرده، بلکه روزنه های امید را مسدود ساخته است.
✅مجلس انقلابی که وعده های زیادی دادتا کرسیهای سبز پارلمان را صاحب شود، تا کنون گره ای را نگشوده و طرحها و مصوباتش درجهت حل مشکلات ملک و ملت نبوده است. طرح مجازات زندان برای کسانی که نظرات انتقادی را نشر دهند، از سوی مجلس یادآور دستورات قرون وسطایی کلیساها است. مقررات محدود کردن خروج خانمها از کشور،یادآور قوانین طالبان است. آیا مشکلات کشور با این طرحها درست می شود؟ سیاست خارجی دراین یکسال و نیم اخیر،پاک، بیراهه رفته و کشور را در منطقه و درجهان منزوی تر ساخته و مذاکرات برجامیش بی ثمرمانده است.چرا حاکمان اصرار دارند که این شیوه حکمرانی را پی بگیرند؟
✅تقاضا این است، تا اوضاع سیاسی و اقتصادی از این بدتر نگشته،منتقدان دلسوز کشور را که برخی از آنان از فیلترشورای نگهبان بیرون انداخته اید، رسمادعوت کنید، تا برای نجات کشور چاره ای بیاندشند. هستند کسانی که از دولتمردان فعلی داناتر و دلسوزتر و پاکدستترندوحاضرند برای نجات کشور از وضع موجود، تمام تلاش خود را به کار گیرند.اگر دیر بپاید، داغ حسرت بر همه خواهدبود.به قول حافظ:
دی گفت طبیب از سر حسرت چو مرا دید/
هیهات که رنج تو ز قانون شفا رفت/
@MostafaTajzadeh
در نظام یکدست، پاکدستی انتظار است. پاکدستی حاکمان یعنی ثروت ملی یا به تعبیر امام علی ع “ بیت المال”را به گونه ای به جریان انداختن که حقی ازمردم به جیب رانتخواران وصاحب ثروتان سرازیرنگردد. اما تورم وسقوط ارزش پول یعنی ثروت ملی را به سمت جریانی خاص روانه کردن،ودر پی کسری بودجه دولت اموال عمومی، به عنوان “ ثروت مولد” ، اختیارش را به دست معدودی سپردن و مصون از پی گیری قضایی دانستن است. سیاستهای حاکمیت یکدست،تا کنون افقی را به روی مردم بازنکرده، بلکه روزنه های امید را مسدود ساخته است.
✅مجلس انقلابی که وعده های زیادی دادتا کرسیهای سبز پارلمان را صاحب شود، تا کنون گره ای را نگشوده و طرحها و مصوباتش درجهت حل مشکلات ملک و ملت نبوده است. طرح مجازات زندان برای کسانی که نظرات انتقادی را نشر دهند، از سوی مجلس یادآور دستورات قرون وسطایی کلیساها است. مقررات محدود کردن خروج خانمها از کشور،یادآور قوانین طالبان است. آیا مشکلات کشور با این طرحها درست می شود؟ سیاست خارجی دراین یکسال و نیم اخیر،پاک، بیراهه رفته و کشور را در منطقه و درجهان منزوی تر ساخته و مذاکرات برجامیش بی ثمرمانده است.چرا حاکمان اصرار دارند که این شیوه حکمرانی را پی بگیرند؟
✅تقاضا این است، تا اوضاع سیاسی و اقتصادی از این بدتر نگشته،منتقدان دلسوز کشور را که برخی از آنان از فیلترشورای نگهبان بیرون انداخته اید، رسمادعوت کنید، تا برای نجات کشور چاره ای بیاندشند. هستند کسانی که از دولتمردان فعلی داناتر و دلسوزتر و پاکدستترندوحاضرند برای نجات کشور از وضع موجود، تمام تلاش خود را به کار گیرند.اگر دیر بپاید، داغ حسرت بر همه خواهدبود.به قول حافظ:
دی گفت طبیب از سر حسرت چو مرا دید/
هیهات که رنج تو ز قانون شفا رفت/
@MostafaTajzadeh
📝📝📝 *خدا علی را نیامرزد!؟*
"✍🏻دکتر مجتبی لشکربلوکی"
*✅زنی مراجعه کرد به معاویه و با او بر سر موضوعی بحث و جدل کرد. معاویه از این گستاخی و جسارت زن در گفتگوی بی محابایش ناراحت شد و به او گفت «خدا علی را نیامرزد» که او این رسم را فراگیر کرد. منظور او چه بود؟ رسم همترازی حاکم و شهروند، پارادایم نقد پذیری حاکمان، آیین اعتراض بدون لکنت به حاکم و رسم بدهکاری حاکم و طلبکاری شهروند*.
*✅این روایت را که در یک سخنرانی شنیدم و به فکر فرورفتم. آیا علی(ع) فقط همین هنجارشکنی را انجام داد؟ جواب این بود: هنجار شکنیهای او بیش از اینهاست! به ۷ نمونه اشاره می کنم*.
1️⃣ *به روایت محققان تاریخ، در دوران حکومت ایشان زندانی سیاسی گزارش نشده است. آن هم آن زمانی که امیر مالک جان و مال و ناموس مردم بود و زندانی سیاسی امری رایج*.
2️⃣ *امروزه میشنویم که مدیران ارشد کشورها شامل نخستوزیران و روسای جمهور، به خاطر تخلفات مالی در زمان مسوولیت یا بعدش محاکمه میشوند و این را نشانه آزادی و عدالت می.دانیم. ایشان به دادگاه فراخوانده شد. از طرف یک جایگاه والا؟ نه! به شکایت یک فرد عادی. یک رییس قبیله؟ نه یک شهروند معمولی! یک مسلمان؟ نه یک اقلیت! و جالب اینجاست محکوم شد و جالب تر اینکه پذیرفت! اعتراف میکنم همین که او توسط یک شهروند معمولی اقلیت غیرمسلمان به دادگاه فراخوانده میشود و در دادگاه حاضر میشود هنوز برای من قابل هضم نیست. چه برسد به محکوم شدنش*!
3️⃣ *خود را بدهکار مردم میدانست نه طلبکار. حتما شنیدهاید در خانه زنی که همسرش را در یکی از جنگها از دست داده بود به صورت ناشناس رفته بود و برایشان نان میپخت و با بچهها بازی میکرد و آن زن هم پیاپی علی را نفرین میکرد. و در انتها که متوجه شد که او همان علی است حاکم سرزمینهای پهناور. علی خاضعانه گفت: شما ببخشید که تا کنون مشکلات شما را حل نکرده بودم، از درگاه خدا بخواهید که على را ببخشد*.
4️⃣ *به گواهی تاریخ، مخالفینش در مسجد علیه او و رو در روی سخن میگفتند و چند ساعت بعد برای گرفتن حق خود از بیتالمال میآمدند. هنوز هم باور کردنش سخت است*.
5️⃣ *زمانی که در جنگهای عرب، مثله کردن (بریدن گوش یا بینی و اعضا) امری رایج بود او دستور نظامی شدید میداد (و نه اینکه صرفا توصیه اخلاقی نرم کند) که کشتگان را مثله نکنید، فراریان را تعقیب نکنید و مجروحان را نکشید و ...*
6️⃣ *کافیست امروز در گوگل جستجو کنید تصویر حضرت علی. تصویری که میآید فردی جدی و مقتدر در کنار شیر و شمشیر (ذوالفقار). این تصویر سالهاست در ذهن من و شما نشسته چه بخواهیم چه نخواهیم. اما به ما نگفتند که در یکی از جنگها، ۱۲ هزار نفر از متعصبترین افراد اعلام جنگ کردند. صبورانه با آنها گفتوگو کرد و آن قدر مدارا و نرمش و تعامل کرد که ۱۲ هزار نفر به ۴ هزار نفر رسید سپس به ۱۵۰۰ نفر. هنر استراتژیستهای جنگی آن است که در جنگ با کمترین خونریزی فاتح شوند و علی اینگونه بود. منتهی برای من و شما ذوالفقار علی بیش از گفتگوی علی تبلیغ و ترویج شده. زمانی که او برای گفتگو، تعامل، مکاتبه، محاجه، توافق، مذاکره گذاشت بسیار بسیار بیشتر از جنگ بوده است اما* ...
7️⃣ *او با زندانیان (البته گفتم که زندانی سیاسی نداشتند) مانند یک انسان برخورد کرد. گفته میشود تا قبل از او زندانیان در چاههای عمیق و به شیوهای غیرانسانی نگه داری میشدند. او برای اولین بار برای زندانیان، فضای مناسبی برای طی کردن دوران محکومیت فراهم کرد و برای حقوق زندانیان مانند یک انسان، ارزش قائل شد*.
*هنجارشکنیهای او بسیار بیشتر از این حرف هاست*.
✅ تجویز راهبردی:
*شاید بد نباشد که فقط برای فرق شکافته علی گریه نکنیم. برای خود گریه کنیم. اصلا فرق علی شکافت که ترک در دانستههای من و تو ایجاد شود. که فرق ذهنیتها، تعصبهای و جاهلیتهای من و تو شکافته شود. عجیب است ما برای کسی گریه میکنیم که هیچ شباهتی به او نداریم. بیش از شمشیر علی، به منطق علی (ایجاد توافق از طریق مفاهمه) و بیش از عدالت اقتصادی علی به عدالت سیاسی (برابری حاکم و شهروندان فارغ از جنسیت و نژاد و مذهب) و بیش از جنگ علی به آشتی او تمرکز کنیم. باشد که به برکت آن یگانه بی نظیر تاریخ و نور خاموشی ناپذیر خداوند؛ [علی(ع)] آمرزیده شویم.*
@MostafaTajzadeh
"✍🏻دکتر مجتبی لشکربلوکی"
*✅زنی مراجعه کرد به معاویه و با او بر سر موضوعی بحث و جدل کرد. معاویه از این گستاخی و جسارت زن در گفتگوی بی محابایش ناراحت شد و به او گفت «خدا علی را نیامرزد» که او این رسم را فراگیر کرد. منظور او چه بود؟ رسم همترازی حاکم و شهروند، پارادایم نقد پذیری حاکمان، آیین اعتراض بدون لکنت به حاکم و رسم بدهکاری حاکم و طلبکاری شهروند*.
*✅این روایت را که در یک سخنرانی شنیدم و به فکر فرورفتم. آیا علی(ع) فقط همین هنجارشکنی را انجام داد؟ جواب این بود: هنجار شکنیهای او بیش از اینهاست! به ۷ نمونه اشاره می کنم*.
1️⃣ *به روایت محققان تاریخ، در دوران حکومت ایشان زندانی سیاسی گزارش نشده است. آن هم آن زمانی که امیر مالک جان و مال و ناموس مردم بود و زندانی سیاسی امری رایج*.
2️⃣ *امروزه میشنویم که مدیران ارشد کشورها شامل نخستوزیران و روسای جمهور، به خاطر تخلفات مالی در زمان مسوولیت یا بعدش محاکمه میشوند و این را نشانه آزادی و عدالت می.دانیم. ایشان به دادگاه فراخوانده شد. از طرف یک جایگاه والا؟ نه! به شکایت یک فرد عادی. یک رییس قبیله؟ نه یک شهروند معمولی! یک مسلمان؟ نه یک اقلیت! و جالب اینجاست محکوم شد و جالب تر اینکه پذیرفت! اعتراف میکنم همین که او توسط یک شهروند معمولی اقلیت غیرمسلمان به دادگاه فراخوانده میشود و در دادگاه حاضر میشود هنوز برای من قابل هضم نیست. چه برسد به محکوم شدنش*!
3️⃣ *خود را بدهکار مردم میدانست نه طلبکار. حتما شنیدهاید در خانه زنی که همسرش را در یکی از جنگها از دست داده بود به صورت ناشناس رفته بود و برایشان نان میپخت و با بچهها بازی میکرد و آن زن هم پیاپی علی را نفرین میکرد. و در انتها که متوجه شد که او همان علی است حاکم سرزمینهای پهناور. علی خاضعانه گفت: شما ببخشید که تا کنون مشکلات شما را حل نکرده بودم، از درگاه خدا بخواهید که على را ببخشد*.
4️⃣ *به گواهی تاریخ، مخالفینش در مسجد علیه او و رو در روی سخن میگفتند و چند ساعت بعد برای گرفتن حق خود از بیتالمال میآمدند. هنوز هم باور کردنش سخت است*.
5️⃣ *زمانی که در جنگهای عرب، مثله کردن (بریدن گوش یا بینی و اعضا) امری رایج بود او دستور نظامی شدید میداد (و نه اینکه صرفا توصیه اخلاقی نرم کند) که کشتگان را مثله نکنید، فراریان را تعقیب نکنید و مجروحان را نکشید و ...*
6️⃣ *کافیست امروز در گوگل جستجو کنید تصویر حضرت علی. تصویری که میآید فردی جدی و مقتدر در کنار شیر و شمشیر (ذوالفقار). این تصویر سالهاست در ذهن من و شما نشسته چه بخواهیم چه نخواهیم. اما به ما نگفتند که در یکی از جنگها، ۱۲ هزار نفر از متعصبترین افراد اعلام جنگ کردند. صبورانه با آنها گفتوگو کرد و آن قدر مدارا و نرمش و تعامل کرد که ۱۲ هزار نفر به ۴ هزار نفر رسید سپس به ۱۵۰۰ نفر. هنر استراتژیستهای جنگی آن است که در جنگ با کمترین خونریزی فاتح شوند و علی اینگونه بود. منتهی برای من و شما ذوالفقار علی بیش از گفتگوی علی تبلیغ و ترویج شده. زمانی که او برای گفتگو، تعامل، مکاتبه، محاجه، توافق، مذاکره گذاشت بسیار بسیار بیشتر از جنگ بوده است اما* ...
7️⃣ *او با زندانیان (البته گفتم که زندانی سیاسی نداشتند) مانند یک انسان برخورد کرد. گفته میشود تا قبل از او زندانیان در چاههای عمیق و به شیوهای غیرانسانی نگه داری میشدند. او برای اولین بار برای زندانیان، فضای مناسبی برای طی کردن دوران محکومیت فراهم کرد و برای حقوق زندانیان مانند یک انسان، ارزش قائل شد*.
*هنجارشکنیهای او بسیار بیشتر از این حرف هاست*.
✅ تجویز راهبردی:
*شاید بد نباشد که فقط برای فرق شکافته علی گریه نکنیم. برای خود گریه کنیم. اصلا فرق علی شکافت که ترک در دانستههای من و تو ایجاد شود. که فرق ذهنیتها، تعصبهای و جاهلیتهای من و تو شکافته شود. عجیب است ما برای کسی گریه میکنیم که هیچ شباهتی به او نداریم. بیش از شمشیر علی، به منطق علی (ایجاد توافق از طریق مفاهمه) و بیش از عدالت اقتصادی علی به عدالت سیاسی (برابری حاکم و شهروندان فارغ از جنسیت و نژاد و مذهب) و بیش از جنگ علی به آشتی او تمرکز کنیم. باشد که به برکت آن یگانه بی نظیر تاریخ و نور خاموشی ناپذیر خداوند؛ [علی(ع)] آمرزیده شویم.*
@MostafaTajzadeh
📝📝📝رشته توئیت:
۱) پومپئو در کتاب خاطراتش مینویسد خروج از برجام و اِعمال فشار حداکثری موجب شد درآمد ایران ۷۰ میلیارد دلار کاهش یابد؛ بیش از صد شرکت از ایران خارج شوند و قراردادهای سرمایهگذاری برنامهریزیشده لغو گردد؛ تولید ناخالص داخلی ایران از ۴۴۵ میلیارد دلار به ۱۹۲ میلیارد دلار سقوط کند؛
۲) و در ظرف سه سال، رتبه تولید ناخالص داخلی ایران در جهان از ۳۱ به ۵۱ تنزل پیدا کند.
اگر به همین اعداد خوشبینانه بسنده کنیم، این یعنی نابودی جان و مال و روان و سلامت و آینده میلیونها ایرانی!
۳) منتها، متأسفانه در ایران، به جای اینکه این #هولوکاست_اقتصادی را روزانه در گوش جهان فریاد بزنیم و اجازه ندهیم این جنایت بزرگ فراموش شود، به جان برجام و تیم مذاکرهکننده و دولت افتادیم و همه تقصیر را گردن مجهولی به اسم «مدیریت داخلی» انداختیم تا از آن بهرهبرداری جناحی کنیم.
۴) آنقدر گفتیم «مدیریت داخلی! مدیریت داخلی!» که مردم هم باورشان شد و امروز همدستان این هولوکاست و کسانی که در کنار بانیان آن عکس میگرفتند طلبکارانه به عنوان منجی ظاهر شدهاند و به اسم مردم در راهروهای کاخ سفید، الیزه و پارلمان اروپا به دنبال تشدید تحریم و لغو مذاکرات افتادهاند.
https://mobile.twitter.com/RezaNasri1/status/1621758529324421122 @MostafaTajzadeh
۱) پومپئو در کتاب خاطراتش مینویسد خروج از برجام و اِعمال فشار حداکثری موجب شد درآمد ایران ۷۰ میلیارد دلار کاهش یابد؛ بیش از صد شرکت از ایران خارج شوند و قراردادهای سرمایهگذاری برنامهریزیشده لغو گردد؛ تولید ناخالص داخلی ایران از ۴۴۵ میلیارد دلار به ۱۹۲ میلیارد دلار سقوط کند؛
۲) و در ظرف سه سال، رتبه تولید ناخالص داخلی ایران در جهان از ۳۱ به ۵۱ تنزل پیدا کند.
اگر به همین اعداد خوشبینانه بسنده کنیم، این یعنی نابودی جان و مال و روان و سلامت و آینده میلیونها ایرانی!
۳) منتها، متأسفانه در ایران، به جای اینکه این #هولوکاست_اقتصادی را روزانه در گوش جهان فریاد بزنیم و اجازه ندهیم این جنایت بزرگ فراموش شود، به جان برجام و تیم مذاکرهکننده و دولت افتادیم و همه تقصیر را گردن مجهولی به اسم «مدیریت داخلی» انداختیم تا از آن بهرهبرداری جناحی کنیم.
۴) آنقدر گفتیم «مدیریت داخلی! مدیریت داخلی!» که مردم هم باورشان شد و امروز همدستان این هولوکاست و کسانی که در کنار بانیان آن عکس میگرفتند طلبکارانه به عنوان منجی ظاهر شدهاند و به اسم مردم در راهروهای کاخ سفید، الیزه و پارلمان اروپا به دنبال تشدید تحریم و لغو مذاکرات افتادهاند.
https://mobile.twitter.com/RezaNasri1/status/1621758529324421122 @MostafaTajzadeh
📝📝📝 انعطاف، اصلاح، بقاء
✍️شهابالدینحائریشیرازی
✅گفتگوی روزنامه هممیهن با جوادمظفر در ۱۲ بهمن سال۱۴۰۱ حاوی نکات مهمی است که نباید به سادگی از کنار آن گذشت.
✅سال ۶۷ پس از گذشت یکدهه از انقلاب وی که از مسئولان مطبوعاتی اداره ارشاد وقت است ماموریت مییابد ویژهنامهای جهت دهه فجر آماده کند.
پرسشی که ایشان از سران سه قوه مطرح میکند و پاسخ سران وقت نظام و بازخورد این پاسخها حاوی نکات آموزندهایست.
۱-سوال جواد مظفر اینست«با توجه به گذشت یکدهه از انقلاب اگر الان در سالیان اول انقلاب بودید چه کارهایی را میکردید یا نمیکردید؟
این سوال از قائممقام رهبری ایت الله منتظری هم علاوه برمسئولان سه قوه، میشود.
پاسخ سه نفر از چهار نفر حاوی خودانتقادی و نکات اصلاحی است که اجمالا به شرح ذیل است.
نمیگذاشتیم جنگ شروع شود.
مسئله گروگان گیری را نمیگذاشتیم اینگونه پیش رود.
قانون اساسی بهتری مینوشتیم.
یک فکر خطا به وجود آمده که حفظ نظام از حفظ ارزشها بالاترست این فکر ناشی از دنیاطلبی است و....
۲-میبینید اکثریت سران قوا خواهان اصلاح اند و تغییر.
فرض کنید به این تفکر مطالبه گر تغییر بهای لازم داده میشد؛ آیا امروز رابطه ما با آمریکا وغرب و دنیا این بود؟
آیا وضعیت رشداقتصادی ما این بود؟
آیا وضعیت نارضایتیهای انباشته مردم از حکومت این بود؟
۳-امامراحل پس از انتشار این ویژه نامه در روزنامه اطلاعات و ابرار در دهه فجر سال۶۷، به مناسبت دهمین سال پیروزی انقلاب، برخلاف دههفجرهای گذشته، هیچ بیانیه ای نمی دهند اما حدود یک ماه بعد در اسفند همان سال بیانیه مشهور منشور روحانیت را صادر میکنند و صریحا همه دیدگاههای مطالبه گر اصلاح وخودانتقادی نسبت به سیاستهای کلان نظام که عموما در سالیان گذشته توسط ایشان ترسیم شده بود را تخطئه مینمایند.
۴-حدود یک ماه پس از بیانیه موسوم به منشور روحانیت در ۶ فروردین سال ۶۸ ایت الله منتظری از قائم مقامی رهبری عزل میگردد.
در میان ۴ شخصیت طراز اول حکومت، تنها کسی که پاسخ اش بیشتر دفاع از عملکرد نظام وتوجیهگر وضع موجود است؛ پاسخهای ایت الله خامنهایست که زمینه رهبری وی از همان زمان توسط خود امام خمینی(با توجه به خاطرات ایت الله هاشمی و حاج سیداحمدخمینی) چیده میشود.
۵-پس از عزل آیت الله، جواد مظفر هم دستگیر و به زندان افتاد و تحت بازجویی وزارت اطلاعات قرارگرفت، که انگیزهات از انجام وانتشار این مصاحبه چه بود؟
ایت الله هاشمی رئیس مجلس وقت، به ری شهری وزیراطلاعات تماس میگیرد که اگر کسی خطایی مرتکب شده باشد ما هستیم که آن جوابها را دادیم نه جواد مظفر که فقط سوال طرح کرده بود اما جوادمظفر آزاد نمیشود تا ۱۰۰روز بعد، درست یک روز پس از انتخاب ایت الله هاشمی به ریاست جمهوری جواد مظفر آزاد میگردد.
نتیجهگیری
✅چرا علی رغم نگاه اصلاحطلبانه مسئولان نظام در سال ۶۷ اتفاقی نمیافتد؟
پاسخ را بایست در منشور روحانیت جستجو نمود؛ امامراحل صریحا در این بیانیه آن گفتگوهای حاوی خود انتقادی را موجب سست شدن اعتقاد مردم به نظام ومسئولانش میدانند!
بنظر شما اصرار بر مسیر خطا بیشتر موجب سست شدن اعتقاد مردم به نظام ومسئولانش میشود یا خود انتقادی وبازگشت.
عقل وشرع همه بر ضرورت و وجوب اصلاحگری حکم میکند و حفظ اعتقاد مردم به نظام به واسطه اصرار بر مسیر خطا ومقابله با هر گونه خود انتقادی در سیاستکلینظام از ریشه باطل است و موجب سقوط.
همین فکر خطاست که مانع هرگونه اصلاح در سیاستهای کلان نظام شده. آنچه موجب بقاء یک نظام میشود دقیقا خودانتقادی و اصلاح است و آنچه حکومتها را واژگون میکند مقاومت در برابر اصلاح و تودهنی زدن به مصلحان ومنتقدان است.
رژیم شوروی ۷۰سال برای حفظ اعتقاد مردم به خودش، هر گونه تجدیدنظر و اصلاحطلبی را سرکوب کرد؛ نتیجه این برخورد با واقعیات، به توهم حفظ اعتقاد مردم به رهبران و نظام مارکسیستی شوروی، چیزی جز عقب ماندگی برای مردم و مملکت، بدنامی برای حکام وقت و سقوطنظام و نابودی و تجزیه شوروی نبود.
https://t.me/virayeshe_zehn @MostafaTajzadeh
✍️شهابالدینحائریشیرازی
✅گفتگوی روزنامه هممیهن با جوادمظفر در ۱۲ بهمن سال۱۴۰۱ حاوی نکات مهمی است که نباید به سادگی از کنار آن گذشت.
✅سال ۶۷ پس از گذشت یکدهه از انقلاب وی که از مسئولان مطبوعاتی اداره ارشاد وقت است ماموریت مییابد ویژهنامهای جهت دهه فجر آماده کند.
پرسشی که ایشان از سران سه قوه مطرح میکند و پاسخ سران وقت نظام و بازخورد این پاسخها حاوی نکات آموزندهایست.
۱-سوال جواد مظفر اینست«با توجه به گذشت یکدهه از انقلاب اگر الان در سالیان اول انقلاب بودید چه کارهایی را میکردید یا نمیکردید؟
این سوال از قائممقام رهبری ایت الله منتظری هم علاوه برمسئولان سه قوه، میشود.
پاسخ سه نفر از چهار نفر حاوی خودانتقادی و نکات اصلاحی است که اجمالا به شرح ذیل است.
نمیگذاشتیم جنگ شروع شود.
مسئله گروگان گیری را نمیگذاشتیم اینگونه پیش رود.
قانون اساسی بهتری مینوشتیم.
یک فکر خطا به وجود آمده که حفظ نظام از حفظ ارزشها بالاترست این فکر ناشی از دنیاطلبی است و....
۲-میبینید اکثریت سران قوا خواهان اصلاح اند و تغییر.
فرض کنید به این تفکر مطالبه گر تغییر بهای لازم داده میشد؛ آیا امروز رابطه ما با آمریکا وغرب و دنیا این بود؟
آیا وضعیت رشداقتصادی ما این بود؟
آیا وضعیت نارضایتیهای انباشته مردم از حکومت این بود؟
۳-امامراحل پس از انتشار این ویژه نامه در روزنامه اطلاعات و ابرار در دهه فجر سال۶۷، به مناسبت دهمین سال پیروزی انقلاب، برخلاف دههفجرهای گذشته، هیچ بیانیه ای نمی دهند اما حدود یک ماه بعد در اسفند همان سال بیانیه مشهور منشور روحانیت را صادر میکنند و صریحا همه دیدگاههای مطالبه گر اصلاح وخودانتقادی نسبت به سیاستهای کلان نظام که عموما در سالیان گذشته توسط ایشان ترسیم شده بود را تخطئه مینمایند.
۴-حدود یک ماه پس از بیانیه موسوم به منشور روحانیت در ۶ فروردین سال ۶۸ ایت الله منتظری از قائم مقامی رهبری عزل میگردد.
در میان ۴ شخصیت طراز اول حکومت، تنها کسی که پاسخ اش بیشتر دفاع از عملکرد نظام وتوجیهگر وضع موجود است؛ پاسخهای ایت الله خامنهایست که زمینه رهبری وی از همان زمان توسط خود امام خمینی(با توجه به خاطرات ایت الله هاشمی و حاج سیداحمدخمینی) چیده میشود.
۵-پس از عزل آیت الله، جواد مظفر هم دستگیر و به زندان افتاد و تحت بازجویی وزارت اطلاعات قرارگرفت، که انگیزهات از انجام وانتشار این مصاحبه چه بود؟
ایت الله هاشمی رئیس مجلس وقت، به ری شهری وزیراطلاعات تماس میگیرد که اگر کسی خطایی مرتکب شده باشد ما هستیم که آن جوابها را دادیم نه جواد مظفر که فقط سوال طرح کرده بود اما جوادمظفر آزاد نمیشود تا ۱۰۰روز بعد، درست یک روز پس از انتخاب ایت الله هاشمی به ریاست جمهوری جواد مظفر آزاد میگردد.
نتیجهگیری
✅چرا علی رغم نگاه اصلاحطلبانه مسئولان نظام در سال ۶۷ اتفاقی نمیافتد؟
پاسخ را بایست در منشور روحانیت جستجو نمود؛ امامراحل صریحا در این بیانیه آن گفتگوهای حاوی خود انتقادی را موجب سست شدن اعتقاد مردم به نظام ومسئولانش میدانند!
بنظر شما اصرار بر مسیر خطا بیشتر موجب سست شدن اعتقاد مردم به نظام ومسئولانش میشود یا خود انتقادی وبازگشت.
عقل وشرع همه بر ضرورت و وجوب اصلاحگری حکم میکند و حفظ اعتقاد مردم به نظام به واسطه اصرار بر مسیر خطا ومقابله با هر گونه خود انتقادی در سیاستکلینظام از ریشه باطل است و موجب سقوط.
همین فکر خطاست که مانع هرگونه اصلاح در سیاستهای کلان نظام شده. آنچه موجب بقاء یک نظام میشود دقیقا خودانتقادی و اصلاح است و آنچه حکومتها را واژگون میکند مقاومت در برابر اصلاح و تودهنی زدن به مصلحان ومنتقدان است.
رژیم شوروی ۷۰سال برای حفظ اعتقاد مردم به خودش، هر گونه تجدیدنظر و اصلاحطلبی را سرکوب کرد؛ نتیجه این برخورد با واقعیات، به توهم حفظ اعتقاد مردم به رهبران و نظام مارکسیستی شوروی، چیزی جز عقب ماندگی برای مردم و مملکت، بدنامی برای حکام وقت و سقوطنظام و نابودی و تجزیه شوروی نبود.
https://t.me/virayeshe_zehn @MostafaTajzadeh
Telegram
ویرایشذهن | شهابالدین حائری شیرازی
🔴گفتگوی خواندنی
ارتباط بازجوییها با قضایای آیتالله منتظری
محمدجواد مظفر از ماجرای بازداشت خود در پی انتشار کتاب دهه اول انقلاب میگوید
♦️آیتالله خامنهای بهشدت از انقلاب دفاع کردند؛ مثلاً جالب این بود که گفتند چرا شما نقطه مشترک انقلابها را «عدمموفقیت»شان…
ارتباط بازجوییها با قضایای آیتالله منتظری
محمدجواد مظفر از ماجرای بازداشت خود در پی انتشار کتاب دهه اول انقلاب میگوید
♦️آیتالله خامنهای بهشدت از انقلاب دفاع کردند؛ مثلاً جالب این بود که گفتند چرا شما نقطه مشترک انقلابها را «عدمموفقیت»شان…
📝📝📝احمدینژاد چگونه تحریمها را دور میزد؟
✅رئیسکل پیشین بانک مرکزی در کتاب خاطرات خود روایتی عجیب از شیوه دور زدن تحریمها در دولت محمود احمدینژاد مطرح کرده است.
✅در اوج تحریمها محمود احمدینژاد این ایده را مطرح میکند که بخشی از ذخایر ارزی را در اختیار افرادی که امین ایشان هستند قرار داده شود تا آنها بتوانند در قالب معاملات شخصی، نیازهای کشور را تامین کنند و بدین وسیله تحریمها را دور بزنیم.
✅او دو نفر شخص حقیقی را معرفی میکند که هرکدام یک نامه امضاشده از سوی احمدینژاد در دست دارند. در نامهها دستور داده شده که به یکی 120 و به دیگری 150 میلیون دلار از ذخایر بانک مرکزی پرداخت شود. دلیل، عنوان، محل مصرف یا موضوع مشخصی هم برای پرداختها عنوان نمیشود. آن دو نفر هم کاغذبهدست میآیند و در دفتر رئیسکل مینشینند که پول را بگیرند. مظاهری به آن دو میگوید «باید با آقای احمدینژاد صحبت کنم، شما تشریف ببرید تا با آقای رئیسجمهور صحبت کنم بعد خبر دهم.»
✅ابتدا قبول نمیکنند و میگویند مامور هستیم و باید ارزها را بگیریم و ببریم. مظاهری میگوید: «اشتباه به عرضتان رساندهاند. اینجا این خبرها نیست. هرکس مایل باشد، میتواند اینجا بیاید، اما چنین نیست که اینجا بنشیند تا ارز مورد درخواست خود را وصول کند.»
✅مظاهری در دیدار با احمدینژاد میگوید: «روشن نیست که این روشها برای دور زدن تحریمها کارساز باشد. این اقدام نیازمند قانون است. برای این پرداختها، علاوه بر «موضوع پرداخت»، باید مجوز قانونی هم وجود داشته باشد، و بدون مجوز قانونی نمیتوان حتی یک دلار به این اشخاص پرداخت کرد. ایشان گفتند موضوع پرداخت، «امانتداری» است. گفتم در سوابق و طبقهبندیهای حسابداری ارزی، چنین موضوعی تعریف نشده و شناختهشده نیست. در مورد مجوز پرداخت هم گفتند مجوز پرداخت را هم اخذ میکنم. گفتم علاوه بر روشن کردن «موضوع پرداخت»، باید مجوز قانونی را قبل از پرداخت، به بانک مرکزی ارائه دهید تا چنانچه در آن شرط و شروطی باشد، آن شروط رعایت شود و اصل مجوز هم در سوابق و مدارک بانک ثبت و حفظ شود. اگر هم صلاح بدانید، متن مجوز مورد نیاز را برایتان پیشنهاد میکنم. گفتند نیازی نیست، خودم تنظیم میکنم. تاکید کردم در نامه به بانک مرکزی، یک کپی از آن را ضمیمه کنید.»
✅احمدینژاد دو روز بعد دو نامه میفرستد و دستور پرداخت به آن اشخاص را تکرار میکند، با این تفاوت که در انتهای نامهها، یک خط اضافه میکند و مینویسد که مجوز رهبری برای این پرداختها گرفته شده است. مظاهری نامهها را از افرادی که آوردهاند تحویل میگیرد اما مجدداً نزد احمدینژاد میرود و میگوید: «حالا درست شد، فقط لطف کنید نسخهای از آن مجوز را هم بدهید تا پیوست دستور پرداختهای ارزی باشد.»
احمدینژاد با تندی پاسخ میدهد: «این موضوع به شما مربوط نمیشود و نامه رهبری نزد خودم محفوظ خواهد ماند. همین که من نوشتهام که مجوز گرفتهام برای شما کافی است.»
✅آن روز احمدینژاد به شدت عصبانی میشود و دیدارشان بینتیجه پایان مییابد اما مظاهری نمیتواند از کنار این موضوع بیاعتنا بگذرد. به این ترتیب دو روز بعد با قرار قبلی به دفتر رهبری میرود و با سید علیاصغر حجازی، دیدار میکند و ضمن شرح ماجرا، از ایشان میخواهد نسخهای از آن مجوز را به او نیز بدهند تا از محتوای آن مطلع شود.
علیاصغر حجازی از وجود چنین مجوزی بیخبر است و میگوید از مقام معظم رهبری سوال میکنم. همان موقع به اتاق ایشان میرود و موضوع را در میان میگذارد. وقتی بازمیگردد از رئیسکل بانک مرکزی میخواهد به دیدار ایشان برود و شخصاً ماجرا را تعریف کند.
بنا به گفته مظاهری، مقام معظم رهبری پس از شنیدن سخنان او میگویند: «چنین مجوزی را به رئیسجمهور ندادهام.» مظاهری میگوید:« نامه رئیسجمهور را که همراهم بود، خدمتشان دادم که خواندند و باعث تعجبشان شد. سپس پرسیدند: چه مبلغ پرداخت کردهای؟ گفتم یک سنت هم پرداخت نکردهام. گفتند: کار شما هم از نظر قانونی و هم از نظر مدیریت، تدبیر درستی بوده است.
✅دو، سه روز بعد احمدینژاد رئیسکل بانک مرکزی را به دفترش فرا میخواند و میپرسد:«شما گزارشهایی را که برای من میفرستید، آیا به دفتر رهبری نیز ارسال میکنید؟» مظاهری میگوید:« همه را نه. گزارش اخیر، که بنا به خواست و ابلاغ دفتر ایشان تهیه و ارسال شد، یک رونوشت هم برای شما فرستادم. بنابراین هیچ مکاتبهای با دفتر رهبری نداشتهام که شما از آن مطلع نباشید.
احمدینژاد سرش را تکان میدهد و میگوید: «اینطور نمیشود ادامه دهیم.»
مظاهری هم پاسخ میدهد: «بله، من هم میدانم که این وضع قابل ادامه نیست.»
متن کامل گزارش را در سایت هفته نامه تجارتفردا بخوانید.
@MostafaTajzadeh
@tejaratefarda
✅رئیسکل پیشین بانک مرکزی در کتاب خاطرات خود روایتی عجیب از شیوه دور زدن تحریمها در دولت محمود احمدینژاد مطرح کرده است.
✅در اوج تحریمها محمود احمدینژاد این ایده را مطرح میکند که بخشی از ذخایر ارزی را در اختیار افرادی که امین ایشان هستند قرار داده شود تا آنها بتوانند در قالب معاملات شخصی، نیازهای کشور را تامین کنند و بدین وسیله تحریمها را دور بزنیم.
✅او دو نفر شخص حقیقی را معرفی میکند که هرکدام یک نامه امضاشده از سوی احمدینژاد در دست دارند. در نامهها دستور داده شده که به یکی 120 و به دیگری 150 میلیون دلار از ذخایر بانک مرکزی پرداخت شود. دلیل، عنوان، محل مصرف یا موضوع مشخصی هم برای پرداختها عنوان نمیشود. آن دو نفر هم کاغذبهدست میآیند و در دفتر رئیسکل مینشینند که پول را بگیرند. مظاهری به آن دو میگوید «باید با آقای احمدینژاد صحبت کنم، شما تشریف ببرید تا با آقای رئیسجمهور صحبت کنم بعد خبر دهم.»
✅ابتدا قبول نمیکنند و میگویند مامور هستیم و باید ارزها را بگیریم و ببریم. مظاهری میگوید: «اشتباه به عرضتان رساندهاند. اینجا این خبرها نیست. هرکس مایل باشد، میتواند اینجا بیاید، اما چنین نیست که اینجا بنشیند تا ارز مورد درخواست خود را وصول کند.»
✅مظاهری در دیدار با احمدینژاد میگوید: «روشن نیست که این روشها برای دور زدن تحریمها کارساز باشد. این اقدام نیازمند قانون است. برای این پرداختها، علاوه بر «موضوع پرداخت»، باید مجوز قانونی هم وجود داشته باشد، و بدون مجوز قانونی نمیتوان حتی یک دلار به این اشخاص پرداخت کرد. ایشان گفتند موضوع پرداخت، «امانتداری» است. گفتم در سوابق و طبقهبندیهای حسابداری ارزی، چنین موضوعی تعریف نشده و شناختهشده نیست. در مورد مجوز پرداخت هم گفتند مجوز پرداخت را هم اخذ میکنم. گفتم علاوه بر روشن کردن «موضوع پرداخت»، باید مجوز قانونی را قبل از پرداخت، به بانک مرکزی ارائه دهید تا چنانچه در آن شرط و شروطی باشد، آن شروط رعایت شود و اصل مجوز هم در سوابق و مدارک بانک ثبت و حفظ شود. اگر هم صلاح بدانید، متن مجوز مورد نیاز را برایتان پیشنهاد میکنم. گفتند نیازی نیست، خودم تنظیم میکنم. تاکید کردم در نامه به بانک مرکزی، یک کپی از آن را ضمیمه کنید.»
✅احمدینژاد دو روز بعد دو نامه میفرستد و دستور پرداخت به آن اشخاص را تکرار میکند، با این تفاوت که در انتهای نامهها، یک خط اضافه میکند و مینویسد که مجوز رهبری برای این پرداختها گرفته شده است. مظاهری نامهها را از افرادی که آوردهاند تحویل میگیرد اما مجدداً نزد احمدینژاد میرود و میگوید: «حالا درست شد، فقط لطف کنید نسخهای از آن مجوز را هم بدهید تا پیوست دستور پرداختهای ارزی باشد.»
احمدینژاد با تندی پاسخ میدهد: «این موضوع به شما مربوط نمیشود و نامه رهبری نزد خودم محفوظ خواهد ماند. همین که من نوشتهام که مجوز گرفتهام برای شما کافی است.»
✅آن روز احمدینژاد به شدت عصبانی میشود و دیدارشان بینتیجه پایان مییابد اما مظاهری نمیتواند از کنار این موضوع بیاعتنا بگذرد. به این ترتیب دو روز بعد با قرار قبلی به دفتر رهبری میرود و با سید علیاصغر حجازی، دیدار میکند و ضمن شرح ماجرا، از ایشان میخواهد نسخهای از آن مجوز را به او نیز بدهند تا از محتوای آن مطلع شود.
علیاصغر حجازی از وجود چنین مجوزی بیخبر است و میگوید از مقام معظم رهبری سوال میکنم. همان موقع به اتاق ایشان میرود و موضوع را در میان میگذارد. وقتی بازمیگردد از رئیسکل بانک مرکزی میخواهد به دیدار ایشان برود و شخصاً ماجرا را تعریف کند.
بنا به گفته مظاهری، مقام معظم رهبری پس از شنیدن سخنان او میگویند: «چنین مجوزی را به رئیسجمهور ندادهام.» مظاهری میگوید:« نامه رئیسجمهور را که همراهم بود، خدمتشان دادم که خواندند و باعث تعجبشان شد. سپس پرسیدند: چه مبلغ پرداخت کردهای؟ گفتم یک سنت هم پرداخت نکردهام. گفتند: کار شما هم از نظر قانونی و هم از نظر مدیریت، تدبیر درستی بوده است.
✅دو، سه روز بعد احمدینژاد رئیسکل بانک مرکزی را به دفترش فرا میخواند و میپرسد:«شما گزارشهایی را که برای من میفرستید، آیا به دفتر رهبری نیز ارسال میکنید؟» مظاهری میگوید:« همه را نه. گزارش اخیر، که بنا به خواست و ابلاغ دفتر ایشان تهیه و ارسال شد، یک رونوشت هم برای شما فرستادم. بنابراین هیچ مکاتبهای با دفتر رهبری نداشتهام که شما از آن مطلع نباشید.
احمدینژاد سرش را تکان میدهد و میگوید: «اینطور نمیشود ادامه دهیم.»
مظاهری هم پاسخ میدهد: «بله، من هم میدانم که این وضع قابل ادامه نیست.»
متن کامل گزارش را در سایت هفته نامه تجارتفردا بخوانید.
@MostafaTajzadeh
@tejaratefarda
📝📝📝دو حکم رجم منتظر استیذان
✍🏻سامان موحدی راد
✅دو سال پیش پروندهای مربوط به یک پرونده خیانت در رابطه زناشویی در تهران مطرح شد که پیگیریهای کنونی نشان میدهد نهایتا منجر به صدور حکم رجم یا سنگسار برای دو متهم این پرونده شده است؛ حکمی که دادگاه کیفری تهران صادر و بعد از فرجامخواهی در دیوان عالی کشور هم تأیید شده است. حالا دو حکم سنگسار در حوزه قضائی تهران منتظر استیذان از رئیس قضائیه کشور هستند.
✅این در حالی است که بنا به گفته مسئولان قوه قضائیه در ایران اجرای حکم سنگسار سالهاست که متوقف شده است و تماس «امتداد» با برخی از حقوقدانها هم با این بیان این احتمال همراه بوده که چنین حکمی اجرا نخواهد شد. بااینحال این سؤال پیش میآید که فلسفه صدور چنین حکمی چیست؟
🔹یک فیلم ضبط شده
✅ماجرا از این قرار است که همسر آقای الف به رابطه پنهانی او با خانم ب که وی هم متأهل بوده مشکوک میشود و با کارگذاشتن دوربینی در اتاق خواب منزلش از این دو نفر فیلمی تهیه میکند. اگرچه به گفته آگاهان در این فیلم رخدادن رابطه جنسی مشهود نیست اما گویا این فیلم به مهمترین مدرک این پرونده تبدیل میشود. مدرکی که برای قاضی پرونده به اندازه کافی قانعکننده بوده که ارتکاب زنای محصنه در این پرونده را تشخیص دهد و حکم رجم صادر کند.
✅زهرا عزیزی، وکیل یکی از متهمان در گفتوگو با «امتداد» ضمن تأیید صدور حکم رجم در این پرونده برای خانم و آقای متهم میگوید که آنها برای فرجامخواهی حکم هم اقدام کردهاند اما در دیوان عالی کشور هم حکم رجم تأیید و به اجرای احکام ابلاغ شده است. بااینحال از آنجایی که اجرای احکام مربوط به سلب حیات باید با استیذان از رئیس قوه قضائیه همراه باشد، منتظر نتیجه این فرایند درخصوص اجرای این حکم هستند. خانم عزیزی همچنین به ماجرای فیلم ویدئویی اشاره میکنند و میگوید: «مبنای صدور حکم فیلمی است که به دست قاضی رسیده است».
✅ «از نظر فقهی فیلمی که به دست قاضی رسیده نمیتواند مستند رأی قاضی باشد؛ چراکه این فیلم بهصورت غیرقانونی تهیه شده و میتواند محل ایراد باشد. چون نمیتوان مبنای صدور رأی ما تحصیل علمی باشد که از راه غیرقانونی اتفاق افتاده است».
🔹موضع قوه قضائیه درباره سنگسار
✅سیدمجید تفرشی، معاون امور بینالملل دبیر ستاد حقوق بشر در سال ۱۳۹۸ در «نشست بررسی مکانیزم یوپیآر و مطالبات حقوقبشری ایران از غرب» اشارهای به عدم اجرای حکم سنگسار در ایران میکند و میگوید: «هرچند ما اعدام دختر ۹ساله و پسر ۱۵ساله و یا حتی سنگسار نداشته و نداریم اما گزارشگر ویژه علیرغم تذکرات متعدد، عامدا این موضوع را از دستور کار خود خارج نساخته است». این رویکردی است که در قوه قضائیه و از در اواخر دوران ریاست هاشمیشاهرودی بر این قوه اتفاق افتاده بود.
ماده ۲۲۵ مجازات اسلامی و مجازاتهای جایگزین
✅معین شرقی، در گفتوگو با امتداد درباره مجازات رجم و سابقه اجرای آن میگوید: قانونگذار در قانون مجازات اسلامی بر اساس مبانی فقهی دین اسلام، مجازات شرعی تحت عنوان حد برای جرم زنا را در نظر گرفته است. زنا به معنای ایجاد رابطه خاص جنسی بین زن و مردی است كه به هم محرم نیستند كه تحقق آن دارای شرایط خاصی است. زنا دارای مصادیق مختلفی است و اقسام مجازات آن نیز متفاوت است. یكی از مجازاتهای در نظر گرفته شده برای زنا، رجم است كه به معنای سنگسار شخص زانی یا زانیه است.
✅ رجم برای جرم زنا با شرایط احصان در نظر گرفته شده است. بنا به تعاریف قانونی و بهطوركلی خانم یا آقایی دارای شرایط احصان محسوب میشود كه دارای همسر دائمی (نه موقت) باشد و از طرفی بهصورت مستمر امكان برقراری رابطه خاص زناشویی بهصورت متعارف را داشته باشند. بنابراین به صرف اینكه شخصی متأهل باشد، نمیتوان وی را محصن یا محصنه خطاب كرد. برای مثال اگر فردی با متاركه همسر خود مواجه باشد، به نوعی كه امكان ایجاد ارتباط زناشویی برای وی فراهم نشود، از حالت احصان خارج میشود. حدودا از نیمه دهه 80 تا به امروز بنا به دلایل مختلفی در كشور حكم رجم اجرائی نشده است و در مواردی كه شخصی بنا به حكم قطعی محكوم به مجازات رجم شده است، درخصوص وی مجازات جایگزین اعمال شده است.
🔹متن کامل
@MostafaTajzadeh
@emtedadnet
✍🏻سامان موحدی راد
✅دو سال پیش پروندهای مربوط به یک پرونده خیانت در رابطه زناشویی در تهران مطرح شد که پیگیریهای کنونی نشان میدهد نهایتا منجر به صدور حکم رجم یا سنگسار برای دو متهم این پرونده شده است؛ حکمی که دادگاه کیفری تهران صادر و بعد از فرجامخواهی در دیوان عالی کشور هم تأیید شده است. حالا دو حکم سنگسار در حوزه قضائی تهران منتظر استیذان از رئیس قضائیه کشور هستند.
✅این در حالی است که بنا به گفته مسئولان قوه قضائیه در ایران اجرای حکم سنگسار سالهاست که متوقف شده است و تماس «امتداد» با برخی از حقوقدانها هم با این بیان این احتمال همراه بوده که چنین حکمی اجرا نخواهد شد. بااینحال این سؤال پیش میآید که فلسفه صدور چنین حکمی چیست؟
🔹یک فیلم ضبط شده
✅ماجرا از این قرار است که همسر آقای الف به رابطه پنهانی او با خانم ب که وی هم متأهل بوده مشکوک میشود و با کارگذاشتن دوربینی در اتاق خواب منزلش از این دو نفر فیلمی تهیه میکند. اگرچه به گفته آگاهان در این فیلم رخدادن رابطه جنسی مشهود نیست اما گویا این فیلم به مهمترین مدرک این پرونده تبدیل میشود. مدرکی که برای قاضی پرونده به اندازه کافی قانعکننده بوده که ارتکاب زنای محصنه در این پرونده را تشخیص دهد و حکم رجم صادر کند.
✅زهرا عزیزی، وکیل یکی از متهمان در گفتوگو با «امتداد» ضمن تأیید صدور حکم رجم در این پرونده برای خانم و آقای متهم میگوید که آنها برای فرجامخواهی حکم هم اقدام کردهاند اما در دیوان عالی کشور هم حکم رجم تأیید و به اجرای احکام ابلاغ شده است. بااینحال از آنجایی که اجرای احکام مربوط به سلب حیات باید با استیذان از رئیس قوه قضائیه همراه باشد، منتظر نتیجه این فرایند درخصوص اجرای این حکم هستند. خانم عزیزی همچنین به ماجرای فیلم ویدئویی اشاره میکنند و میگوید: «مبنای صدور حکم فیلمی است که به دست قاضی رسیده است».
✅ «از نظر فقهی فیلمی که به دست قاضی رسیده نمیتواند مستند رأی قاضی باشد؛ چراکه این فیلم بهصورت غیرقانونی تهیه شده و میتواند محل ایراد باشد. چون نمیتوان مبنای صدور رأی ما تحصیل علمی باشد که از راه غیرقانونی اتفاق افتاده است».
🔹موضع قوه قضائیه درباره سنگسار
✅سیدمجید تفرشی، معاون امور بینالملل دبیر ستاد حقوق بشر در سال ۱۳۹۸ در «نشست بررسی مکانیزم یوپیآر و مطالبات حقوقبشری ایران از غرب» اشارهای به عدم اجرای حکم سنگسار در ایران میکند و میگوید: «هرچند ما اعدام دختر ۹ساله و پسر ۱۵ساله و یا حتی سنگسار نداشته و نداریم اما گزارشگر ویژه علیرغم تذکرات متعدد، عامدا این موضوع را از دستور کار خود خارج نساخته است». این رویکردی است که در قوه قضائیه و از در اواخر دوران ریاست هاشمیشاهرودی بر این قوه اتفاق افتاده بود.
ماده ۲۲۵ مجازات اسلامی و مجازاتهای جایگزین
✅معین شرقی، در گفتوگو با امتداد درباره مجازات رجم و سابقه اجرای آن میگوید: قانونگذار در قانون مجازات اسلامی بر اساس مبانی فقهی دین اسلام، مجازات شرعی تحت عنوان حد برای جرم زنا را در نظر گرفته است. زنا به معنای ایجاد رابطه خاص جنسی بین زن و مردی است كه به هم محرم نیستند كه تحقق آن دارای شرایط خاصی است. زنا دارای مصادیق مختلفی است و اقسام مجازات آن نیز متفاوت است. یكی از مجازاتهای در نظر گرفته شده برای زنا، رجم است كه به معنای سنگسار شخص زانی یا زانیه است.
✅ رجم برای جرم زنا با شرایط احصان در نظر گرفته شده است. بنا به تعاریف قانونی و بهطوركلی خانم یا آقایی دارای شرایط احصان محسوب میشود كه دارای همسر دائمی (نه موقت) باشد و از طرفی بهصورت مستمر امكان برقراری رابطه خاص زناشویی بهصورت متعارف را داشته باشند. بنابراین به صرف اینكه شخصی متأهل باشد، نمیتوان وی را محصن یا محصنه خطاب كرد. برای مثال اگر فردی با متاركه همسر خود مواجه باشد، به نوعی كه امكان ایجاد ارتباط زناشویی برای وی فراهم نشود، از حالت احصان خارج میشود. حدودا از نیمه دهه 80 تا به امروز بنا به دلایل مختلفی در كشور حكم رجم اجرائی نشده است و در مواردی كه شخصی بنا به حكم قطعی محكوم به مجازات رجم شده است، درخصوص وی مجازات جایگزین اعمال شده است.
🔹متن کامل
@MostafaTajzadeh
@emtedadnet
Telegraph
دو حکم رجم منتظر استیذان
امتداد-سامان موحدی راد دو سال پیش پروندهای مربوط به یک پرونده خیانت در رابطه زناشویی در تهران مطرح شد که پیگیریهای کنونی نشان میدهد نهایتا منجر به صدور حکم رجم یا سنگسار برای دو متهم این پرونده شده است؛ حکمی که دادگاه کیفری تهران صادر و بعد از فرجامخواهی…
📝📝📝از بقای اصلح داروین تا انتخاب اصلح آموزش و پرورش!
✍🏻 صلاح_الدین_خدیو
✅وزارت آموزش و پرورش در واکنش به انتقادات اخیر درباره سفت و سخت شدن رویه های گزینشی، آن را از الزامات " انتخاب اصلح " دانسته است.
انتخاب اصلح کارویژه و ماموریت اصلی هسته های گزینش است.
این عبارت ناظر به روندی است که در آن دولت با مداخله سلبی در فرایند شایسته گزینی بر اساس تخصص، ملاحظات سیاسی و عقیدتی را در صدر قرار می دهد.
✅انتخاب اصلح هسته ی گزینش تناظرهای غریبی در زیست شناسی جانوری دارد: انتخاب طبیعی داروین و بقای اصلح که واژه ی مقبول هربرت اسپنسر بود.
✅نظریه ی تکامل داروین بر این مبنا استوار بود که در طبیعت، نزاعی بی پایان بر سر بقا میان گونه های جانوری در جریان است.
✅فرجام تنازع بقا هم چیزی نیست جز ماندن شایستگان و حذف ضعفا و در نهایت تکامل گونه های زیستی که سازگاری بیشتری با طبیعت دارند.
میان این دو اصطلاح تفاوت کوچکی وجود دارد:
از انتخاب طبیعی داروین نوعی مداخله هوشمند طبیعت در گزینش گونه های کیفی تر به ذهن متبادر می شود.
اما بقای اصلح اسپنسر که ظاهرا داروین هم بعدا آن را پسندید، نقش اصلی را به تصادف می دهد.
در انتخاب اصلح هسته های گزینش، نقش عامل هوشمند - دولت قاهر مداخله جو در ساحت های عمومی و خصوصی - روشن است.
هرچند که آن هم در نهایت به قسمی مسابقە ی تنازع بقا برای زنده ماندن دامن می زند.
✔️شوروی سابق مدعی آفریدن نوع خاصی از انسان بود: انسان طراز نوین شوروی!
ماموریت این گونه ی انسانی که در جاهای دیگر وجود نداشت، راهنمایی جامعه به سوی اجتماعی بدون طبقه و سرشار از آزادی و برابری بود.
بشری که گوهر انسانی اش در منتهی درجه ی آن به منصه ی ظهور رسیده بود.
✅انسان طراز نوین شوروی واقعا وجود داشت، اما با اوصافی سراپا متفاوت.
حکومت شوروی پدر پدرها بود و به زندگی فرزندانش معنا می داد.
این معنابخشی علاوه بر مواهب مادی نظیر کار و تحصیل و خوراک و لباس بود که نصیب شهروندان سر به زیر می شد.
پدر پدرها کارهای خوب را پاداش می داد و خطاهای هر چند کوچک را هم بدون عقوبت نمی گذاشت.
این رابطه، منطقی اساسی بوجود آورده بود: توزیع کالاها و خدمات اساسی در ازای خدمات ارزشمند و وفاداری سیاسی به سیستم.
بر همین مبنا خواهی نخواهی معادله ای شکل گرفت:
شهروندان تظاهر می کردند که کار می کنند. حکومت هم تظاهر می کرد که حقوق می دهد!
شهروندان تظاهر می کردند که به آرمان سوسیالیسم ایمانی لایزال دارند.
حکومت هم تظاهر می کرد که نگهبان راست کیشی ایدئولوژی است و هیچ کژروی را دستکم در سخن بر نمی تابد.
این وضعیت، به پیدایش مجموعه ای بازی میان دولت و شهروندان انجامید که خصیصه ی اصلی آن وانمود کردن، خود را به آن راه زدن و ندیدن تعمدی بود.
✅انسان طراز نوین شوروی دوگانه اندیش بود، مشابه خودروهای دوگانه سوز!
این گونه ی انسانی همزمان می توانست دو باور متناقض داشته باشد. دوپارگی وجدان آن تابعی از جبر ساختار بود.
✅دو باور می توانستند به موازات هم پیش بروند و بسته به فرصت یکی را در صدر و دیگری را در ذیل قرار دهد.
بقای شوروی هم وابسته به وجود این گونه ی انسانی بود.
اما مشکل زمانی بروز کرد که نسل این انسان به سوی انقراض رفت.
چه پیدایش آن از اساس به قول ماشا گسن در کتاب آینده تاریخ است، محصول دو رخداد بود.
انقلاب اکتبر که باورهایش را شکل داد و وحشت بزرگ دهه سی که به او آموخت برای زنده ماندن هم نوایی پیشه کند.
در دهه ی هشتاد که گورباچف ظهور کرد، از کسانی که انقلاب و ترور استالینی را بخاطر داشتند، تعداد زیادی نمانده بود.
فرزندان و نوه ها که درکی مستقیم و تجربه ای زیسته از رخدادهای تروماتیک دهه های بیست و سی نداشتند، علی القاعده طراز نوین و برگزیده محسوب نمی شدند.
افزایش ارتباطات و گسترش سویه های فرهنگی جهان وطن هم روز بروز نسل طراز نوین را به سوی قهقرا می برد.
نسل های جدید نه مانند پیشینیان می ترسیدند و نه کار با دروغ و ریا را مانند آنان آموخته بودند.
نتیجه این بود که با افول انسان مخلوق صنعت پروپاگاندا و ایدئولوژی، خود سیستم هم به قهقرا رفت.
✔️نمازت قضا می شود؟ آخرین بار کی به نماز جمعه رفتی؟ در راهپیمایی روز قدس پارسال چه کسی صحبت کرد؟
سوالاتی که ناظر به مداخله و مداقه در خصوصی ترین ساحت های وجودی انسان است.
با وجود این به مدد حضور نسلی که آگاهی متعارفش در کوران انقلاب و جنگ شکل گرفته بود، در دهه 60 از نوعی ارزش " واقعی " برخوردار بود.
واقعیت که همیشه عقلانی و اخلاقی نیست.
تک صدایی دهه ی 60 باعث شده بود که واقعیت مزبور جای حقیقت بنشیند و به برترین حقیقت هم تبدیل شود.
اما اکنون چه! از آن نسل چه کسانی مانده اند؟
نسلی که با رخدادهایی چون دوم خرداد، جنبش سبز، جنبش های دهه ی نود و جنبش مهسا بالیده، بیش از پدران خود در غلبه بر دوپارگی های شیزوفرنیک و جبری روان انسانی موفق بوده است.
@sharname1
✍🏻 صلاح_الدین_خدیو
✅وزارت آموزش و پرورش در واکنش به انتقادات اخیر درباره سفت و سخت شدن رویه های گزینشی، آن را از الزامات " انتخاب اصلح " دانسته است.
انتخاب اصلح کارویژه و ماموریت اصلی هسته های گزینش است.
این عبارت ناظر به روندی است که در آن دولت با مداخله سلبی در فرایند شایسته گزینی بر اساس تخصص، ملاحظات سیاسی و عقیدتی را در صدر قرار می دهد.
✅انتخاب اصلح هسته ی گزینش تناظرهای غریبی در زیست شناسی جانوری دارد: انتخاب طبیعی داروین و بقای اصلح که واژه ی مقبول هربرت اسپنسر بود.
✅نظریه ی تکامل داروین بر این مبنا استوار بود که در طبیعت، نزاعی بی پایان بر سر بقا میان گونه های جانوری در جریان است.
✅فرجام تنازع بقا هم چیزی نیست جز ماندن شایستگان و حذف ضعفا و در نهایت تکامل گونه های زیستی که سازگاری بیشتری با طبیعت دارند.
میان این دو اصطلاح تفاوت کوچکی وجود دارد:
از انتخاب طبیعی داروین نوعی مداخله هوشمند طبیعت در گزینش گونه های کیفی تر به ذهن متبادر می شود.
اما بقای اصلح اسپنسر که ظاهرا داروین هم بعدا آن را پسندید، نقش اصلی را به تصادف می دهد.
در انتخاب اصلح هسته های گزینش، نقش عامل هوشمند - دولت قاهر مداخله جو در ساحت های عمومی و خصوصی - روشن است.
هرچند که آن هم در نهایت به قسمی مسابقە ی تنازع بقا برای زنده ماندن دامن می زند.
✔️شوروی سابق مدعی آفریدن نوع خاصی از انسان بود: انسان طراز نوین شوروی!
ماموریت این گونه ی انسانی که در جاهای دیگر وجود نداشت، راهنمایی جامعه به سوی اجتماعی بدون طبقه و سرشار از آزادی و برابری بود.
بشری که گوهر انسانی اش در منتهی درجه ی آن به منصه ی ظهور رسیده بود.
✅انسان طراز نوین شوروی واقعا وجود داشت، اما با اوصافی سراپا متفاوت.
حکومت شوروی پدر پدرها بود و به زندگی فرزندانش معنا می داد.
این معنابخشی علاوه بر مواهب مادی نظیر کار و تحصیل و خوراک و لباس بود که نصیب شهروندان سر به زیر می شد.
پدر پدرها کارهای خوب را پاداش می داد و خطاهای هر چند کوچک را هم بدون عقوبت نمی گذاشت.
این رابطه، منطقی اساسی بوجود آورده بود: توزیع کالاها و خدمات اساسی در ازای خدمات ارزشمند و وفاداری سیاسی به سیستم.
بر همین مبنا خواهی نخواهی معادله ای شکل گرفت:
شهروندان تظاهر می کردند که کار می کنند. حکومت هم تظاهر می کرد که حقوق می دهد!
شهروندان تظاهر می کردند که به آرمان سوسیالیسم ایمانی لایزال دارند.
حکومت هم تظاهر می کرد که نگهبان راست کیشی ایدئولوژی است و هیچ کژروی را دستکم در سخن بر نمی تابد.
این وضعیت، به پیدایش مجموعه ای بازی میان دولت و شهروندان انجامید که خصیصه ی اصلی آن وانمود کردن، خود را به آن راه زدن و ندیدن تعمدی بود.
✅انسان طراز نوین شوروی دوگانه اندیش بود، مشابه خودروهای دوگانه سوز!
این گونه ی انسانی همزمان می توانست دو باور متناقض داشته باشد. دوپارگی وجدان آن تابعی از جبر ساختار بود.
✅دو باور می توانستند به موازات هم پیش بروند و بسته به فرصت یکی را در صدر و دیگری را در ذیل قرار دهد.
بقای شوروی هم وابسته به وجود این گونه ی انسانی بود.
اما مشکل زمانی بروز کرد که نسل این انسان به سوی انقراض رفت.
چه پیدایش آن از اساس به قول ماشا گسن در کتاب آینده تاریخ است، محصول دو رخداد بود.
انقلاب اکتبر که باورهایش را شکل داد و وحشت بزرگ دهه سی که به او آموخت برای زنده ماندن هم نوایی پیشه کند.
در دهه ی هشتاد که گورباچف ظهور کرد، از کسانی که انقلاب و ترور استالینی را بخاطر داشتند، تعداد زیادی نمانده بود.
فرزندان و نوه ها که درکی مستقیم و تجربه ای زیسته از رخدادهای تروماتیک دهه های بیست و سی نداشتند، علی القاعده طراز نوین و برگزیده محسوب نمی شدند.
افزایش ارتباطات و گسترش سویه های فرهنگی جهان وطن هم روز بروز نسل طراز نوین را به سوی قهقرا می برد.
نسل های جدید نه مانند پیشینیان می ترسیدند و نه کار با دروغ و ریا را مانند آنان آموخته بودند.
نتیجه این بود که با افول انسان مخلوق صنعت پروپاگاندا و ایدئولوژی، خود سیستم هم به قهقرا رفت.
✔️نمازت قضا می شود؟ آخرین بار کی به نماز جمعه رفتی؟ در راهپیمایی روز قدس پارسال چه کسی صحبت کرد؟
سوالاتی که ناظر به مداخله و مداقه در خصوصی ترین ساحت های وجودی انسان است.
با وجود این به مدد حضور نسلی که آگاهی متعارفش در کوران انقلاب و جنگ شکل گرفته بود، در دهه 60 از نوعی ارزش " واقعی " برخوردار بود.
واقعیت که همیشه عقلانی و اخلاقی نیست.
تک صدایی دهه ی 60 باعث شده بود که واقعیت مزبور جای حقیقت بنشیند و به برترین حقیقت هم تبدیل شود.
اما اکنون چه! از آن نسل چه کسانی مانده اند؟
نسلی که با رخدادهایی چون دوم خرداد، جنبش سبز، جنبش های دهه ی نود و جنبش مهسا بالیده، بیش از پدران خود در غلبه بر دوپارگی های شیزوفرنیک و جبری روان انسانی موفق بوده است.
@sharname1
📝📝📝نگاه به شرق" در ترازوی ژئوپولیتیک
✍🏻یدالله_کریمی_پور
✅مقام معظم رهبری و نهادها و مدیران زیر دستی، چندی است که رویکرد"نگاه به شرق" را پایه استراتژی سیاست خارجی جمهوری اسلامی قرار داده اند. فارغ از آن که در جریان انقلاب و قانون اساسی بنیاد استراتژی حکومت "نه شرقی، نه غربی" پی ریزی شده، در این يادداشت کوتاه می خواهم به نوبه خود به عنوان معلمی پیر، رویکرد نگاه به شرق را با ترازوی ژئوپولیتیک (سیاست جغرافیایی) و ژئواستراتژی( استراتژی جغرافیایی) بسنجم.
۱- نخست آن که دیگر منظور از شرق، جمهوری کمونیستی چین نخواهد بود، زیرا بر همگان مبرهن است که رهبرش روشن و شفاف و رسمی یکپارچگی سرزمینی ایران را به بهای گسترش بازارهایش به ملت های عرب جنوب خلیج فارس فروخت. سهمناک تر این که تا پایان ۲۰۲۴ قرار است هفت کشور عرب پیرامون خلیج فارس و چین"بازار مشترک" لابد خلیج ع- ر-ب-ی تشکیل دهند و شی جین پینگ سخت پیگیر تشکیل چنین نهادی است. پس منظور از شرق جز فدراسیون روسیه کجا می تواند باشد؟ جمهوری اسلامی پاکستان که حتی با عجز و لابه و اولتیماتوم ایران حاضر به دریافت گاز از خط لوله صلح نیست و ایضا هند بزرگ. ASEAN (اتحادیه تجاری جنوب خاوری آسیا) هم که در بازرگانی با ایران خود را تابع سیستم یورو- آتلانتیک و در چارچوب تعریف ها و تحریم های مصوب آن ها اعلام کرده است؛
۲- البته گسترش بازرگانی ایران- روسیه و رشد مستمر سالیانه اش از فردای تحمیل جنگ اوکراین کلید خورد و امروز در فاز تجهیز کارگاه است. به گونه ای که قرار شده میزان تجارت فیمابین تهران- مسکو از ۲ میلیارد کنونی به بیش از ۴۰ میلیارد دلار برسد. یعنی ۱۰ برابر و بلکه بیشتر. پس چه بهتر که این موج توفنده و بالنده اوجگیری مناسبات بسیار نزدیک، در ترازوی واقعیت سنج ژئوپولیتیک قرار داده شود؛
۳- چنان چه مناسبات و پایبندی روسیه به تعهداتش بیمه گر منافع ملت ها بود، چرا ۴۷ ملت- دولتی که بین ۳۲ تا ۳۳۰ سال با اتحاد شوروی و ایضا روسیه یکی(یکپارچه)، شریک و یا همداستان بوده اند، اکنون از مسکو گریزان و بلکه متنفر و حتی در جنگند(اوکراین)؟ میگویید مثال؛ لهستان، رومانی، مولداوی، بلغارستان، چک، اسلواک، کروآسی، البانی، اسلوونی، استونی، لاتوی، لیتوانی، گرجستان، جمهوری آذربایجان و اوکراین کافی نیستند؟ چرا وجود دههها و بلکه سده ها همزیستی با مسکو، هیچکدام از این ملت ها دلخوشی از روسیه ندارند؟ و چرا از نزدیکی و اتحاد دوباره استراتژیک با مسکو گریزانند؟چرا حتی یکی از این گریزنده ها از زیر چتر شوروی و روسیه، حاضر به بازگشت دوباره به سوی مسکو نشده است؟ حتی به بهای جنگ و مخروبه شدن کشورشان؟
۴- اگر روسیه حداقل در دوستی وفادار بود و تا آخر پای آن می ماند، باز کمی بیشتر تحمل پذیر می شد. ولی بنگرید به کشور هایستان( به فارسی ارمنستان) که چگونه روس ها، ایروان را در برابر ترکیه در میانه های جنگ رها کردند. یا جنگ دوم و سوم اعراب و اسرائیل را به یاد آورید که چگونه مسکو از یاری مصر پاپس کشید و آن ها را تشويق به تسلیم کرد؟ یا حتی همفرهنگ های صرب را در برابر ناتو؟
۵- روسیه در حوزه اقتصاد و رفع نیازهای تجاری جز نفت گاز و گندم و علوفه و نهاده های دامی، که در جای خود فرخنده است، چه کالاها و خدمات برتری برای عرضه جهانی دارد؟ در بازارکسب و کار جهانی با بیش از ۷ میلیون قلم کالا و خدمات، چند درصد آن به روسیه اختصاص دارد؟ به گونه ای که جهان با نبودنشان دچار عسرت شود؟
۶- در کدام ۱۶۵ نبرد پس از جنگ جهانی دوم تا کنون، تسلیحات روسی کارآمدتر و سرتر از تولیدات امریکا- اروپا بوده است؟ کدام ملت همراه روسیه در جنگ به پیروزی در برابر رقیبانش دست یافته است؟ ارمنستان؟ سوریه؟ عراق؟ یمن جنوبی؟ شورشیان ظفار؟ آنگولا؟ موزامبیک؟
✅البته که توسعه تجارت و تداوم همراهی و همکاری با همسایه توانمندی چون روسیه برای ایران فرخنده خواهد بود؛ و البته که این پدیده ای گریزناپذیر و بخردانه است، ولی ترازوی ژئوپولیتیک به حکومت جمهوری اسلامی با دقت نشان می دهد که روسیه نمی تواند آستر کُت ایران باشد.
@karimipour_k @MostafaTajzadeh
✍🏻یدالله_کریمی_پور
✅مقام معظم رهبری و نهادها و مدیران زیر دستی، چندی است که رویکرد"نگاه به شرق" را پایه استراتژی سیاست خارجی جمهوری اسلامی قرار داده اند. فارغ از آن که در جریان انقلاب و قانون اساسی بنیاد استراتژی حکومت "نه شرقی، نه غربی" پی ریزی شده، در این يادداشت کوتاه می خواهم به نوبه خود به عنوان معلمی پیر، رویکرد نگاه به شرق را با ترازوی ژئوپولیتیک (سیاست جغرافیایی) و ژئواستراتژی( استراتژی جغرافیایی) بسنجم.
۱- نخست آن که دیگر منظور از شرق، جمهوری کمونیستی چین نخواهد بود، زیرا بر همگان مبرهن است که رهبرش روشن و شفاف و رسمی یکپارچگی سرزمینی ایران را به بهای گسترش بازارهایش به ملت های عرب جنوب خلیج فارس فروخت. سهمناک تر این که تا پایان ۲۰۲۴ قرار است هفت کشور عرب پیرامون خلیج فارس و چین"بازار مشترک" لابد خلیج ع- ر-ب-ی تشکیل دهند و شی جین پینگ سخت پیگیر تشکیل چنین نهادی است. پس منظور از شرق جز فدراسیون روسیه کجا می تواند باشد؟ جمهوری اسلامی پاکستان که حتی با عجز و لابه و اولتیماتوم ایران حاضر به دریافت گاز از خط لوله صلح نیست و ایضا هند بزرگ. ASEAN (اتحادیه تجاری جنوب خاوری آسیا) هم که در بازرگانی با ایران خود را تابع سیستم یورو- آتلانتیک و در چارچوب تعریف ها و تحریم های مصوب آن ها اعلام کرده است؛
۲- البته گسترش بازرگانی ایران- روسیه و رشد مستمر سالیانه اش از فردای تحمیل جنگ اوکراین کلید خورد و امروز در فاز تجهیز کارگاه است. به گونه ای که قرار شده میزان تجارت فیمابین تهران- مسکو از ۲ میلیارد کنونی به بیش از ۴۰ میلیارد دلار برسد. یعنی ۱۰ برابر و بلکه بیشتر. پس چه بهتر که این موج توفنده و بالنده اوجگیری مناسبات بسیار نزدیک، در ترازوی واقعیت سنج ژئوپولیتیک قرار داده شود؛
۳- چنان چه مناسبات و پایبندی روسیه به تعهداتش بیمه گر منافع ملت ها بود، چرا ۴۷ ملت- دولتی که بین ۳۲ تا ۳۳۰ سال با اتحاد شوروی و ایضا روسیه یکی(یکپارچه)، شریک و یا همداستان بوده اند، اکنون از مسکو گریزان و بلکه متنفر و حتی در جنگند(اوکراین)؟ میگویید مثال؛ لهستان، رومانی، مولداوی، بلغارستان، چک، اسلواک، کروآسی، البانی، اسلوونی، استونی، لاتوی، لیتوانی، گرجستان، جمهوری آذربایجان و اوکراین کافی نیستند؟ چرا وجود دههها و بلکه سده ها همزیستی با مسکو، هیچکدام از این ملت ها دلخوشی از روسیه ندارند؟ و چرا از نزدیکی و اتحاد دوباره استراتژیک با مسکو گریزانند؟چرا حتی یکی از این گریزنده ها از زیر چتر شوروی و روسیه، حاضر به بازگشت دوباره به سوی مسکو نشده است؟ حتی به بهای جنگ و مخروبه شدن کشورشان؟
۴- اگر روسیه حداقل در دوستی وفادار بود و تا آخر پای آن می ماند، باز کمی بیشتر تحمل پذیر می شد. ولی بنگرید به کشور هایستان( به فارسی ارمنستان) که چگونه روس ها، ایروان را در برابر ترکیه در میانه های جنگ رها کردند. یا جنگ دوم و سوم اعراب و اسرائیل را به یاد آورید که چگونه مسکو از یاری مصر پاپس کشید و آن ها را تشويق به تسلیم کرد؟ یا حتی همفرهنگ های صرب را در برابر ناتو؟
۵- روسیه در حوزه اقتصاد و رفع نیازهای تجاری جز نفت گاز و گندم و علوفه و نهاده های دامی، که در جای خود فرخنده است، چه کالاها و خدمات برتری برای عرضه جهانی دارد؟ در بازارکسب و کار جهانی با بیش از ۷ میلیون قلم کالا و خدمات، چند درصد آن به روسیه اختصاص دارد؟ به گونه ای که جهان با نبودنشان دچار عسرت شود؟
۶- در کدام ۱۶۵ نبرد پس از جنگ جهانی دوم تا کنون، تسلیحات روسی کارآمدتر و سرتر از تولیدات امریکا- اروپا بوده است؟ کدام ملت همراه روسیه در جنگ به پیروزی در برابر رقیبانش دست یافته است؟ ارمنستان؟ سوریه؟ عراق؟ یمن جنوبی؟ شورشیان ظفار؟ آنگولا؟ موزامبیک؟
✅البته که توسعه تجارت و تداوم همراهی و همکاری با همسایه توانمندی چون روسیه برای ایران فرخنده خواهد بود؛ و البته که این پدیده ای گریزناپذیر و بخردانه است، ولی ترازوی ژئوپولیتیک به حکومت جمهوری اسلامی با دقت نشان می دهد که روسیه نمی تواند آستر کُت ایران باشد.
@karimipour_k @MostafaTajzadeh
📝📝📝سياست خارجى نیازمند تصمیمات عاجل است
✍🏻جاوید قرباناوغلی - کارشناس مسائل بینالملل و مدیرکل پیشین آفریقای وزارت امور خارجه:
✅بنبست مذاکرات احیای برجام و خطر لغو قطعنامه ۲۲۳۱، توهم نیست.
✅ اینکه چند کشور توانستند با سوء استفاده از اعتراضات قطعنامهای را به تصویب برسانند و کمیته حقیقتیاب برای بررسی نقض حقوق بشر در ایران ایجاد کنند، واقعیتی است که نیازمند تصمیمات عاجل است.
✅فکر میکنم روسیه سرنوشت ایران را به سرنوشت جنگ در اوکراین سنجاق کرده و ما در حال رویارویی با ناتو بزرگترین نیروی نظامی جهان هستیم.
✅تحریم و فشار بینالمللی تأثیرات منفی غیرقابل انکاری بر اقتصاد کشور وارد کرده و گواه این مدعا هم اظهارات مسؤولان است که هر نابسامانی کمبود، تورم، رکود و ...را به گردن تحریمهای وضع شده میاندازند.
✅اشتباه محاسبه درباره تبعات سیاسی و حقوقی قطعنامه سازمان ملل و تشکیل کمیته حقیقتیاب و اعلام صریح سخنگوی وزارت خارجه در عدم تعامل با این کمیته، هدیه بزرگی است به اسرائیل و عربستان و دیگر کشورهایی که برای انزوای کامل ایران نقشه کشیدهاند./ايرنا
🌍 @MostafaTajzadeh
✍🏻جاوید قرباناوغلی - کارشناس مسائل بینالملل و مدیرکل پیشین آفریقای وزارت امور خارجه:
✅بنبست مذاکرات احیای برجام و خطر لغو قطعنامه ۲۲۳۱، توهم نیست.
✅ اینکه چند کشور توانستند با سوء استفاده از اعتراضات قطعنامهای را به تصویب برسانند و کمیته حقیقتیاب برای بررسی نقض حقوق بشر در ایران ایجاد کنند، واقعیتی است که نیازمند تصمیمات عاجل است.
✅فکر میکنم روسیه سرنوشت ایران را به سرنوشت جنگ در اوکراین سنجاق کرده و ما در حال رویارویی با ناتو بزرگترین نیروی نظامی جهان هستیم.
✅تحریم و فشار بینالمللی تأثیرات منفی غیرقابل انکاری بر اقتصاد کشور وارد کرده و گواه این مدعا هم اظهارات مسؤولان است که هر نابسامانی کمبود، تورم، رکود و ...را به گردن تحریمهای وضع شده میاندازند.
✅اشتباه محاسبه درباره تبعات سیاسی و حقوقی قطعنامه سازمان ملل و تشکیل کمیته حقیقتیاب و اعلام صریح سخنگوی وزارت خارجه در عدم تعامل با این کمیته، هدیه بزرگی است به اسرائیل و عربستان و دیگر کشورهایی که برای انزوای کامل ایران نقشه کشیدهاند./ايرنا
🌍 @MostafaTajzadeh
📝📝📝تحقق برابری در کادر قانون اساسی موجود: امکان یا امتناع
✍🏻گفتوگو با دکتر محمد محمدی گرگانی
✅با همین قانون اساسی میتوان اصل تساوی حقوق زن و مرد را تأمین کرد، حتی در مورد ریاستجمهوری زنان و تفسیر «رجال» در مورد ریاستجمهوری در اصل۱۱5 قانون اساسی، امکان اجتهاد متناسب با زمان هست که زنها هم صلاحیت نامزدی برای ریاستجمهوری را داشته باشند.
✅ میتوان با همین متن قانون اساسی، با اجتهاد مستمر و درک شرایط روز و استناد به مذاكرات مجلس خبرگان قانون اساسی، این تحول و اجتهاد مستمر را تحقق بخشید. نویسندگان قانون اساسی، احتمالاً با هشیاری، از عناوین عام و کلی، مانند، موازین اسلام، احکام اسلام و... استفاده کردهاند که میتوان متناسب با نیاز روز و تغییر شرایط، برداشتهای جدید از آن کرد، بدون آنکه برخلاف موازین اسلام باشد. شاید این روش کمهزینهتری برای تحول و تغییر در قوانین باشد، روالی که کشورهای اروپایی بدان عمل کردند.
✅چگونگی رابطه ما با کشورهای دیگر دنیا، نه در قران آمده نه در قانون اساسی از آن سخن رفته است، مثلاً این سؤال که با امریکا رابطه داشته باشیم یا نه، بحثی تخصصی و کارشناسی است، متن قانون اساسی مانع رابطه همزیستی ما با جهان نیست، لذا این مسائل به برداشت و فهم ما در این روزگار برمیگردد. مثلاً امروز یک سؤال مهم و جدی مطرح میشود که در این چهل سال و حتی قبل از آن هم مطرح میشد. آیا قوانین بینالملل عادلانه است؟ آیا میتوان بر اساس عرف و قوانین بینالملل منافع ملی مردم ایران را تأمین کرد؟
✅شیعه به دوازده امام معصوم اعتقاد دارد که بیش از چهارده خطمشی سیاسی متفاوت داشتهاند، حضرت علی در زندگی خود، هم ۲۵ سال سکوت کرده، هم جنگ کرده است. از صلح امام حسن تا زندگی امام حسین با معاویه بر اساس صلح امام حسن و شهادتش در دوران یزید، کار فرهنگی امام صادق، مقاومت و زندان موسیبنجعفر و حتی ولیعهدی امام رضا. پس قیام، گفتوگو، سکوت، کار فرهنگی، مقاومت تا شهادت و زندان کشیدن، صدراعظم شدن و... همه تابع تشخیص شرایط و در نظر گرفتن منافع و مصالح مردم است. بله شاید این سوءتفاهم بخشی از مذهبیهاست که تحلیلهای سیاسی و اقتصادی و... خود را قداست میبخشند، و الا حتی حضرت علی نیز در این میدان خود را نیازمند به مشورت میداند و امروز حتی هیچ مجتهد باسواد و درسخوانده سنتی نیز معمولاً فهم خود را مقدس و قطعی نمیداند.
✅بیش از چهارصد سال است (پس از کنفرانس وستفالی ۱۶۴۸) که بر اساس قوانین بینالمللی، مبنای قانونگذاری، مرزها و خاک یک کشور است. به نظر من یکی از مهمترین موارد این اجتهاد مستمر این است. امروز مبنا در حقوق داخلی و حقوق بینالملل ایران است. مبنا ایرانیان است نه مسلمانان. طبق اصل ۹۱ قانون اساسی، فقهای شورای نگهبان باید آگاه به مقتضیات زمان و مسائل روز باشند و در اصل دوم سخن از «اجتهاد مستمر» فقهای شورای نگهبان کرده است، اینجا یکی از نکات بنیادین عرض بنده است. مبنا در حقوق اساسی، ایران است. ما نمیتوانیم برای مسلمانان قانون بنویسیم، اگر هم بنویسیم قابلاجرا نیست، لذا تمام ادبیاتی که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به کار برده شده مانند «امت اسلام» در اصول ۵، ۱۱،۵۷، ۱۰۹، و ۱۷۷ از نظر حقوقی قابلاجرا نیست.
منبع: چشمانداز ایران شماره ۱۳۷
https://bit.ly/3YcFCNB @MostafaTajzadeh
✍🏻گفتوگو با دکتر محمد محمدی گرگانی
✅با همین قانون اساسی میتوان اصل تساوی حقوق زن و مرد را تأمین کرد، حتی در مورد ریاستجمهوری زنان و تفسیر «رجال» در مورد ریاستجمهوری در اصل۱۱5 قانون اساسی، امکان اجتهاد متناسب با زمان هست که زنها هم صلاحیت نامزدی برای ریاستجمهوری را داشته باشند.
✅ میتوان با همین متن قانون اساسی، با اجتهاد مستمر و درک شرایط روز و استناد به مذاكرات مجلس خبرگان قانون اساسی، این تحول و اجتهاد مستمر را تحقق بخشید. نویسندگان قانون اساسی، احتمالاً با هشیاری، از عناوین عام و کلی، مانند، موازین اسلام، احکام اسلام و... استفاده کردهاند که میتوان متناسب با نیاز روز و تغییر شرایط، برداشتهای جدید از آن کرد، بدون آنکه برخلاف موازین اسلام باشد. شاید این روش کمهزینهتری برای تحول و تغییر در قوانین باشد، روالی که کشورهای اروپایی بدان عمل کردند.
✅چگونگی رابطه ما با کشورهای دیگر دنیا، نه در قران آمده نه در قانون اساسی از آن سخن رفته است، مثلاً این سؤال که با امریکا رابطه داشته باشیم یا نه، بحثی تخصصی و کارشناسی است، متن قانون اساسی مانع رابطه همزیستی ما با جهان نیست، لذا این مسائل به برداشت و فهم ما در این روزگار برمیگردد. مثلاً امروز یک سؤال مهم و جدی مطرح میشود که در این چهل سال و حتی قبل از آن هم مطرح میشد. آیا قوانین بینالملل عادلانه است؟ آیا میتوان بر اساس عرف و قوانین بینالملل منافع ملی مردم ایران را تأمین کرد؟
✅شیعه به دوازده امام معصوم اعتقاد دارد که بیش از چهارده خطمشی سیاسی متفاوت داشتهاند، حضرت علی در زندگی خود، هم ۲۵ سال سکوت کرده، هم جنگ کرده است. از صلح امام حسن تا زندگی امام حسین با معاویه بر اساس صلح امام حسن و شهادتش در دوران یزید، کار فرهنگی امام صادق، مقاومت و زندان موسیبنجعفر و حتی ولیعهدی امام رضا. پس قیام، گفتوگو، سکوت، کار فرهنگی، مقاومت تا شهادت و زندان کشیدن، صدراعظم شدن و... همه تابع تشخیص شرایط و در نظر گرفتن منافع و مصالح مردم است. بله شاید این سوءتفاهم بخشی از مذهبیهاست که تحلیلهای سیاسی و اقتصادی و... خود را قداست میبخشند، و الا حتی حضرت علی نیز در این میدان خود را نیازمند به مشورت میداند و امروز حتی هیچ مجتهد باسواد و درسخوانده سنتی نیز معمولاً فهم خود را مقدس و قطعی نمیداند.
✅بیش از چهارصد سال است (پس از کنفرانس وستفالی ۱۶۴۸) که بر اساس قوانین بینالمللی، مبنای قانونگذاری، مرزها و خاک یک کشور است. به نظر من یکی از مهمترین موارد این اجتهاد مستمر این است. امروز مبنا در حقوق داخلی و حقوق بینالملل ایران است. مبنا ایرانیان است نه مسلمانان. طبق اصل ۹۱ قانون اساسی، فقهای شورای نگهبان باید آگاه به مقتضیات زمان و مسائل روز باشند و در اصل دوم سخن از «اجتهاد مستمر» فقهای شورای نگهبان کرده است، اینجا یکی از نکات بنیادین عرض بنده است. مبنا در حقوق اساسی، ایران است. ما نمیتوانیم برای مسلمانان قانون بنویسیم، اگر هم بنویسیم قابلاجرا نیست، لذا تمام ادبیاتی که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به کار برده شده مانند «امت اسلام» در اصول ۵، ۱۱،۵۷، ۱۰۹، و ۱۷۷ از نظر حقوقی قابلاجرا نیست.
منبع: چشمانداز ایران شماره ۱۳۷
https://bit.ly/3YcFCNB @MostafaTajzadeh
Telegraph
تحقق برابری در کادر قانون اساسی موجود: امکان یا امتناع
مبنای حقوق التزام به قانون و مبنای دین ایمان است تحولات اخیر در جامعه ایران بار دیگر راهکارهایی نظیر رفراندوم، تشکیل مجلس مؤسسان و تغییر حکومت را در فضای فکری و سیاسی داخل و بیرون از ایران مطرح کرده است. در این بین برخی معتقدند قانون اساسی فعلی بهعنوان مهمترین…
پیشنهاد کتاب: خشم شهری؛ شورش طردشدگان
بهمن دارالشفایی، کتاب دماوند:
«مصطفی دیکچ، پژوهشگر ترکیهای ساکن امریکا، در این پژوهش روشنگر و خواندنی چند مورد از شورشهای شهری عمدتاً در کشورهای دموکراتیک را بررسی کرده و استدلال میکند که این شورشها برخلاف ادعای سیاستمداران این کشورها شورشهای کور عدهای جوان اغلب بزهکار نیستند، بلکه نشانهای هستند از لبریز شدن خشم عمومی بخشی از مردم که سهمی از پیشرفتهای جامعه ندارند و آیندهای برای خود متصور نیستند: شورش طردشدگان.
دیکچ در این کتاب، که حدود ۶ سال پیش منتشر شده، شورشهایی در امریکا، انگلیس، فرانسه، سوئد، یونان و نهایتاً ترکیه را بررسی میکند و نشان میدهد علیرغم تفاوتها، مشابهتهای زیادی در این وقایع وجود دارد. شاید روشنترین این شباهتها این باشد که بیشتر شورشهای شهری زمانی شروع میشوند که پلیس در یک مورد مشخص خشونتی بیشازحد و ناموجه نشان میدهد و شهروند بیگناهی را میکشد. علاوه بر این، در اغلب موارد پلیس زیر بار تقصیرش نمیرود و سیاستمداران هم پشت پلیس درمیآیند. اینجاست که خشمی که سالها تلنبار شده، و در خیلی موارد نژادپرستی هم آن را تشدید کرده، در شکل شورش خشونتآمیز فوران میکند و صحنههای آتشگرفتن ماشینها و فروشگاهها و ... را میآفریند.
بخش مهمی از استدلال دیکچ تعریف و تشریح مسئله «طرد» است. اساسا کتاب اینطور شروع میشود که در پنجاه سال اخیر، «شهر» نقطه محوری توسعه بوده و همه از پیشرفت شهرها و بهترشدن وضعیت زندگی در آنها حرف میزنند. اما در همین شهرهای مرفه و پررونق، کسانی هستند که مرتب محرومتر میشوند و چشماندازی هم برای بهبود شرایطشان ندارند. کسانی که بهتدریج و فوجفوج توان مالی حتی فراهمکردن خانه در شهرها را از دست میدهند و کمکم به حاشیه شهرها کوچ میکنند، به محلههایی که به واسطه همین تراکم فقر، هم از امکانات شهری بهره کمتری دارند و هم از سوی نظام شهری حاکم بدنام میشوند و سکونت در آنها تبدیل به انگی میشود که زندگی را برای اهالی این مناطق سختتر از قبل هم میکند.
دیکچ در این کتاب با تمرکز بر قوانین شهری هر یک از مناطق مورد مطالعهاش، نقش ساختار و همینطور عملکرد افراد را بررسی میکند و نشان میدهد گرچه سیاستمداران و رسانههای جریان اصلی اغلب تلاش دارند ظلم تحمیلشده بر بخشی از جامعه را به بدرفتاری یا فساد یا نژادپرستی چند مامور پلیس یا دولت تقلیل دهند، در واقع ساختارها و قوانین این جوامع تولیدکننده این نابرابریها و طردها هستند و تا وقتی این ساختارها اصلاح نشوند، این تبعیضها و بهتبع آنها این شورشها وجود خواهند داشت. کما اینکه بزرگترین شورش شهری در تاریخ شصت ساله امریکا (که با قتل جورج فلوید آغاز شد) و نیز بزرگترین شورش شهری فرانسه در دهههای اخیر (مشهور به شورش جلیقهزردها) بعد از انتشار این کتاب اتفاق افتادند.
با اینکه این کتاب موضوعاتی را بررسی میکند که ممکن است در نگاه اول ارتباط مستقیم و نزدیکی با جامعه ایران نداشته باشد، اما اتفاقا به ما نشان میدهد که چقدر مشکلاتمان جهانی است و به ما کمک میکند بهتر وضعیتمان را درک کنیم.»
خشم شهری: شورش طردشدگان / مصطفی دیکچ، ترجمه مجید ابراهیمپور، بنفشه خسروی و نیما شکرایی / نشر چشمه، ۳۱۹ صفحه، ۱۴۰ هزار تومن
سفارش به @bahmanbooks یا خرید حضوری از کتابفروشی دماوند.
@MostafaTajzadeh
بهمن دارالشفایی، کتاب دماوند:
«مصطفی دیکچ، پژوهشگر ترکیهای ساکن امریکا، در این پژوهش روشنگر و خواندنی چند مورد از شورشهای شهری عمدتاً در کشورهای دموکراتیک را بررسی کرده و استدلال میکند که این شورشها برخلاف ادعای سیاستمداران این کشورها شورشهای کور عدهای جوان اغلب بزهکار نیستند، بلکه نشانهای هستند از لبریز شدن خشم عمومی بخشی از مردم که سهمی از پیشرفتهای جامعه ندارند و آیندهای برای خود متصور نیستند: شورش طردشدگان.
دیکچ در این کتاب، که حدود ۶ سال پیش منتشر شده، شورشهایی در امریکا، انگلیس، فرانسه، سوئد، یونان و نهایتاً ترکیه را بررسی میکند و نشان میدهد علیرغم تفاوتها، مشابهتهای زیادی در این وقایع وجود دارد. شاید روشنترین این شباهتها این باشد که بیشتر شورشهای شهری زمانی شروع میشوند که پلیس در یک مورد مشخص خشونتی بیشازحد و ناموجه نشان میدهد و شهروند بیگناهی را میکشد. علاوه بر این، در اغلب موارد پلیس زیر بار تقصیرش نمیرود و سیاستمداران هم پشت پلیس درمیآیند. اینجاست که خشمی که سالها تلنبار شده، و در خیلی موارد نژادپرستی هم آن را تشدید کرده، در شکل شورش خشونتآمیز فوران میکند و صحنههای آتشگرفتن ماشینها و فروشگاهها و ... را میآفریند.
بخش مهمی از استدلال دیکچ تعریف و تشریح مسئله «طرد» است. اساسا کتاب اینطور شروع میشود که در پنجاه سال اخیر، «شهر» نقطه محوری توسعه بوده و همه از پیشرفت شهرها و بهترشدن وضعیت زندگی در آنها حرف میزنند. اما در همین شهرهای مرفه و پررونق، کسانی هستند که مرتب محرومتر میشوند و چشماندازی هم برای بهبود شرایطشان ندارند. کسانی که بهتدریج و فوجفوج توان مالی حتی فراهمکردن خانه در شهرها را از دست میدهند و کمکم به حاشیه شهرها کوچ میکنند، به محلههایی که به واسطه همین تراکم فقر، هم از امکانات شهری بهره کمتری دارند و هم از سوی نظام شهری حاکم بدنام میشوند و سکونت در آنها تبدیل به انگی میشود که زندگی را برای اهالی این مناطق سختتر از قبل هم میکند.
دیکچ در این کتاب با تمرکز بر قوانین شهری هر یک از مناطق مورد مطالعهاش، نقش ساختار و همینطور عملکرد افراد را بررسی میکند و نشان میدهد گرچه سیاستمداران و رسانههای جریان اصلی اغلب تلاش دارند ظلم تحمیلشده بر بخشی از جامعه را به بدرفتاری یا فساد یا نژادپرستی چند مامور پلیس یا دولت تقلیل دهند، در واقع ساختارها و قوانین این جوامع تولیدکننده این نابرابریها و طردها هستند و تا وقتی این ساختارها اصلاح نشوند، این تبعیضها و بهتبع آنها این شورشها وجود خواهند داشت. کما اینکه بزرگترین شورش شهری در تاریخ شصت ساله امریکا (که با قتل جورج فلوید آغاز شد) و نیز بزرگترین شورش شهری فرانسه در دهههای اخیر (مشهور به شورش جلیقهزردها) بعد از انتشار این کتاب اتفاق افتادند.
با اینکه این کتاب موضوعاتی را بررسی میکند که ممکن است در نگاه اول ارتباط مستقیم و نزدیکی با جامعه ایران نداشته باشد، اما اتفاقا به ما نشان میدهد که چقدر مشکلاتمان جهانی است و به ما کمک میکند بهتر وضعیتمان را درک کنیم.»
خشم شهری: شورش طردشدگان / مصطفی دیکچ، ترجمه مجید ابراهیمپور، بنفشه خسروی و نیما شکرایی / نشر چشمه، ۳۱۹ صفحه، ۱۴۰ هزار تومن
سفارش به @bahmanbooks یا خرید حضوری از کتابفروشی دماوند.
@MostafaTajzadeh
#اختصاصی
🔰امام زدایی وقیحانه یک روزنامه؟! به کجا چنین شتابان؟
✍🏻جواد امام، دبیرکل مجمع ایثارگران در واکنش به مطلب دیروز روزنامه جوان نوشت:
🔸گفته اند که «امام خمینی به دموکراسی معتقد نبود(!) ایشان نه اهل قدرت عرفی بود، نه معتقد به دموکراسی بود و نه نظامی جز نظام دینی را شایسته حکومت بر بشر میدانست! انقلابهای دیگر را جایگزینی و جابهجایی دو طاغوت میدانست و میفرمود از نظر ما آنکه بوده است و آنکه آمده است هر دو طاغوت هستند، چون به دنبال امور صرفاً مادی هستند و به مواهب قدرت برای خود نیز فکر میکنند، اما ما «قیاملله» کردیم.» اشتباه نکنید! این ادعای یک رسانه برون مرزی و یا بخشی از سخنان مغرضانه مخالفان نظام نیست. بلکه این ها، حاصل بخشی از تراوشات ذهن معیوب و کینه توزانه قلم به مزدان روزنامه «جوان»آنهم با رویکردی به ظاهر انقلابی است.
🔸در نگاه اول، نویسندگان مطلب فوق، گمان کرده اند که با طرح چنین ادعاهایی، از بنیانگذار و رهبر انقلاب اسلامی، تعریف می کنند در حالی که هر عقل سلیمی می داند که این مطلب، به طرز آشکار و عریانی در مسیر بدبین سازی جامعه نسبت به اندیشه های امام و انقلاب نوشته شده است. لذا اینکه گروهی عامدانه چنین خطایی را مرتکب می شوند و یا سهوی، بدین خاطر که تاثیری در نتیجه ماجرا ندارد، فاقد اهمیت است.
🔸در عین حال، با اینکه اکثریت اصلاح طلبان به تضاد اندیشه ای امام خمینی با «بانیان وضع موجود» و عاملان «تضعیف جمهوریت» باور دارند، فقط کافی بود یک روزنامه از جناح اصلاح طلب، صرفا بخشی از ادعاهای فوق را بکار می برد تا کارش به تعطیلی و دادگاه و محاکمه کشد. ولی می بینیم که امروز، به لطف مصونیت مثال زدنی اصولگرایان در برابر هر عمل مجرمانه، نه تنها خبری از توبیخ و یا حتی تذکر شفاهی به گردانندگان این روزنامه نیست، بلکه هر روز هتک حرمت بیشتری را نسبت به ارزش های امام و انقلاب شاهدیم.
🔸به نظر میرسد افاضات فوق، نشأت گرفته از تفکرات مرحوم مصباح یزدی است که بعد رحلت امام، در راستای مقابله با موسسه تنظیم و نشر ایشان و در جهت به سخره گرفتن جمله معروف «میزان رای ملت است»، صورت می گیرد.
🔸بنابراین آنچه امروز در جهت تحریف اندیشه امام خمینی جاری و ساری است، در تداوم اندیشه کسانی چون مرحوم مصباح یزدی است، نه حضرت امام که مردم را ولی نعمت حاکمان می دانستند. دوستداران خمینی کبیر که این روزها با بی مهری های فزاینده ای مواجه اند، خوب می دانند که امام رای آنها را صوری تلقی نمی کردند؛ به عنوان نمونه شاهدیم که علیرغم تلاش های شورای نگهبان، نظارت استصوابی در زمان ایشان راه به جایی نبرد و عملا جلوی اعمال نظر شورای نگهبان در مجلس سوم با میزان قرار گرفتن رای ملت گرفته شد. در حالی که پس از ایشان، و مشخصا در انتخابات مجلس ششم، عده ای با اعمال نظارت استصوابی و قانونی کردن آن به واسطه تفسیر موسع از قانون، تنها در یک روز، هفتصد هزار رای مردم را باطل و نتایج انتخابات را تغییر دادند.
🔸با اینکه تلاشها در جهت زدون اندیشه امام و جایگزین کردن حکومت اسلامی به جای جمهوریت و حذف مشارکت مردم در تعیین سرنوشت خودشان و جایگزینی اندیشه مرحوم مصباح، به نام امام و پاسداشت آرمانهای انقلاب صورت می گیرد، ولی باید گفت که ترویج این نوع عقاید هیچ نسبتی با آنها ندارد. در حقیقت، آنچه طی چند دهه اخیر شاهد بوده ایم، موجب کاهش اعتماد عمومی و ایجاد وضع موجود شده است.
🔸عجبا که امام ستیزان انقلابی نما، هنوز هم شجاعت لازم برای بیان مستقل نظرات آلوده به خودکامگی خود را ندارند و برای بدنام کردن امام، افکار خود را به ایشان منتسب میکنند؛ حال آنکه شرایط امروز کشور هیچ نسبتی با اندیشه های امام و اسناد موجود در (صحیفه) ندارد.
🔸«روزنامه جوان» که در مقطعی به دلیل سردبیری عبدالله گنجی، یکی از ارگان های وابسته به نیروهای نظامی محسوب می شد، در این ایام نیز هم پای دیگر مطبوعات اصولگرا، به درج محتوای توهین آمیز نسبت به سیاستمداران، هنرمندان و ورزشکاران، ادامه می دهد و کمترین توجه ای به بازتاب محتوای مبتذل و دروغ خود در میان افکار عمومی ندارد. انگار که برای این جماعت، آنچه معنا ندارد همین «مردم» هستند.
🔸در پایان، ما نمی گوییم که مدعیان انقلابی گری در حوزه های مهم مسئولیت پذیری و تصمیم گیری، صحیفه امام را مطالعه کنند؛ هر چند که بر هر مقامی واجب است که با اندیشه های ناب امام خمینی به ویژه درباره نگاهشان به مردم و جایگاهی که برای آنها قائل هستند، آشنایی داشته باشد. اما کافی بود که نگارنده کم سواد روزنامه مذکور، لااقل اگر با اندیشه امام در صحیفه آشنا نشده، دست کم نیم نگاهی به مصاحبه های امام در فرانسه می انداخت تا برایش محرز شود که امام خمینی نه تنها با هیچکدام از مولفه های اصلی دموکراسی و آزادی مخالف نبود...
#صبح_ما
@sobhema_ir
🔰در لینک زیر بخوانید:
https://sobhema.news/?p=22645
🔰امام زدایی وقیحانه یک روزنامه؟! به کجا چنین شتابان؟
✍🏻جواد امام، دبیرکل مجمع ایثارگران در واکنش به مطلب دیروز روزنامه جوان نوشت:
🔸گفته اند که «امام خمینی به دموکراسی معتقد نبود(!) ایشان نه اهل قدرت عرفی بود، نه معتقد به دموکراسی بود و نه نظامی جز نظام دینی را شایسته حکومت بر بشر میدانست! انقلابهای دیگر را جایگزینی و جابهجایی دو طاغوت میدانست و میفرمود از نظر ما آنکه بوده است و آنکه آمده است هر دو طاغوت هستند، چون به دنبال امور صرفاً مادی هستند و به مواهب قدرت برای خود نیز فکر میکنند، اما ما «قیاملله» کردیم.» اشتباه نکنید! این ادعای یک رسانه برون مرزی و یا بخشی از سخنان مغرضانه مخالفان نظام نیست. بلکه این ها، حاصل بخشی از تراوشات ذهن معیوب و کینه توزانه قلم به مزدان روزنامه «جوان»آنهم با رویکردی به ظاهر انقلابی است.
🔸در نگاه اول، نویسندگان مطلب فوق، گمان کرده اند که با طرح چنین ادعاهایی، از بنیانگذار و رهبر انقلاب اسلامی، تعریف می کنند در حالی که هر عقل سلیمی می داند که این مطلب، به طرز آشکار و عریانی در مسیر بدبین سازی جامعه نسبت به اندیشه های امام و انقلاب نوشته شده است. لذا اینکه گروهی عامدانه چنین خطایی را مرتکب می شوند و یا سهوی، بدین خاطر که تاثیری در نتیجه ماجرا ندارد، فاقد اهمیت است.
🔸در عین حال، با اینکه اکثریت اصلاح طلبان به تضاد اندیشه ای امام خمینی با «بانیان وضع موجود» و عاملان «تضعیف جمهوریت» باور دارند، فقط کافی بود یک روزنامه از جناح اصلاح طلب، صرفا بخشی از ادعاهای فوق را بکار می برد تا کارش به تعطیلی و دادگاه و محاکمه کشد. ولی می بینیم که امروز، به لطف مصونیت مثال زدنی اصولگرایان در برابر هر عمل مجرمانه، نه تنها خبری از توبیخ و یا حتی تذکر شفاهی به گردانندگان این روزنامه نیست، بلکه هر روز هتک حرمت بیشتری را نسبت به ارزش های امام و انقلاب شاهدیم.
🔸به نظر میرسد افاضات فوق، نشأت گرفته از تفکرات مرحوم مصباح یزدی است که بعد رحلت امام، در راستای مقابله با موسسه تنظیم و نشر ایشان و در جهت به سخره گرفتن جمله معروف «میزان رای ملت است»، صورت می گیرد.
🔸بنابراین آنچه امروز در جهت تحریف اندیشه امام خمینی جاری و ساری است، در تداوم اندیشه کسانی چون مرحوم مصباح یزدی است، نه حضرت امام که مردم را ولی نعمت حاکمان می دانستند. دوستداران خمینی کبیر که این روزها با بی مهری های فزاینده ای مواجه اند، خوب می دانند که امام رای آنها را صوری تلقی نمی کردند؛ به عنوان نمونه شاهدیم که علیرغم تلاش های شورای نگهبان، نظارت استصوابی در زمان ایشان راه به جایی نبرد و عملا جلوی اعمال نظر شورای نگهبان در مجلس سوم با میزان قرار گرفتن رای ملت گرفته شد. در حالی که پس از ایشان، و مشخصا در انتخابات مجلس ششم، عده ای با اعمال نظارت استصوابی و قانونی کردن آن به واسطه تفسیر موسع از قانون، تنها در یک روز، هفتصد هزار رای مردم را باطل و نتایج انتخابات را تغییر دادند.
🔸با اینکه تلاشها در جهت زدون اندیشه امام و جایگزین کردن حکومت اسلامی به جای جمهوریت و حذف مشارکت مردم در تعیین سرنوشت خودشان و جایگزینی اندیشه مرحوم مصباح، به نام امام و پاسداشت آرمانهای انقلاب صورت می گیرد، ولی باید گفت که ترویج این نوع عقاید هیچ نسبتی با آنها ندارد. در حقیقت، آنچه طی چند دهه اخیر شاهد بوده ایم، موجب کاهش اعتماد عمومی و ایجاد وضع موجود شده است.
🔸عجبا که امام ستیزان انقلابی نما، هنوز هم شجاعت لازم برای بیان مستقل نظرات آلوده به خودکامگی خود را ندارند و برای بدنام کردن امام، افکار خود را به ایشان منتسب میکنند؛ حال آنکه شرایط امروز کشور هیچ نسبتی با اندیشه های امام و اسناد موجود در (صحیفه) ندارد.
🔸«روزنامه جوان» که در مقطعی به دلیل سردبیری عبدالله گنجی، یکی از ارگان های وابسته به نیروهای نظامی محسوب می شد، در این ایام نیز هم پای دیگر مطبوعات اصولگرا، به درج محتوای توهین آمیز نسبت به سیاستمداران، هنرمندان و ورزشکاران، ادامه می دهد و کمترین توجه ای به بازتاب محتوای مبتذل و دروغ خود در میان افکار عمومی ندارد. انگار که برای این جماعت، آنچه معنا ندارد همین «مردم» هستند.
🔸در پایان، ما نمی گوییم که مدعیان انقلابی گری در حوزه های مهم مسئولیت پذیری و تصمیم گیری، صحیفه امام را مطالعه کنند؛ هر چند که بر هر مقامی واجب است که با اندیشه های ناب امام خمینی به ویژه درباره نگاهشان به مردم و جایگاهی که برای آنها قائل هستند، آشنایی داشته باشد. اما کافی بود که نگارنده کم سواد روزنامه مذکور، لااقل اگر با اندیشه امام در صحیفه آشنا نشده، دست کم نیم نگاهی به مصاحبه های امام در فرانسه می انداخت تا برایش محرز شود که امام خمینی نه تنها با هیچکدام از مولفه های اصلی دموکراسی و آزادی مخالف نبود...
#صبح_ما
@sobhema_ir
🔰در لینک زیر بخوانید:
https://sobhema.news/?p=22645
صبح ما
امام زدایی وقیحانه یک روزنامه؟! به کجا چنین شتابان؟ - صبح ما
عجبا که امام ستیزان انقلابی نما، هنوز هم شجاعت لازم برای بیان مستقل نظرات آلوده به خودکامگی خود را ندارند و برای بدنام کردن امام، افکار خود را به ایشان منتسب میکنند؛ حال آنکه شرایط امروز کشور هیچ نسبتی با اندیشه های امام و اسناد موجود در (صحیفه) ندارد.
✅آیتالله سیدمصطفی محقق داماد: کشوری دارید شما زندگی میکنید که کنارتان یکجایی هست به نام پارلمان. دارد تصویب میکند هرکس، هر نظری بدهد خلاف حاکمیت، ۱۰-۱۵ سال زندان دارد.
📌قرآن میگوید: «قُلِ ٱلأَنفَالُ لِلَّهِ وَٱلرَّسُولِۖ» خیلی تعبیر مهمی است.
📌مال خداست یعنی چه؟ یعنی هیچوقت مال یک نسل خاصی نیست.
📌چه حقی داریم ما نفت کشور خودمان را بچههای این نسل مصرف میکنیم؟ عینش را؟ حق نداریم. خلاف شرع است.
📌نفت باید عینش تبدیل به سرمایه بشود و سرمایهاش هزینه مصرف کشور بشود.
📌چرا؟ برای اینکه برای نسلهای آینده باقی بماند.
📌تمامش از منافع باید مصرف بشود و هیچکس این را توجه ندارد.
📌یک مجلسی است که اصلا هرّوازبرّ ...، حالا آقای دکتر مومنی هی میفرمایند مجلس. مجلس اصلا نمیفهمد. یکنفر تویش کسی نیست این چیزها را بفهمد. خیلی عجیب است.
📌در زمانی ما هستیم آقای دکتر صالحی! کشوری دارید شما زندگی میکنید که کنارتان یکجایی هست به نام پارلمان.
📌دارد تصویب میکند هرکس، هر نظری بدهد خلاف حاکمیت، ۱۰-۱۵ سال زندان دارد.
📌یک چنین کشوری هستیم. من فکر نمیکنم کرهشمالی...، شاید هم کرهشمالی حتما...، اطلاعی ندارم. آقای دکتر بهتر میداند. بههرحال اگر هم باشد، من حرفم را زدهام.
📌به نظر من اقتصاددانهای کشور، به زبان محلی اگر این ایراد را بگیرند. بگویند شما حق ندارید نفت را عینش را بفروشید.
📌بهقول آقای دکتر خامفروشی. اینکارها بهدلیل خلاف شرع است. من دلم میخواهد زبان حلال و حرام حرف میزنم.
📌بنده معتقدم عین نفت را تقسیمکردن و فروختن و پولش را به این و آن دادن، حرام است، حرام است، حرام است.
🆔@MostafaTajzadeh
📌قرآن میگوید: «قُلِ ٱلأَنفَالُ لِلَّهِ وَٱلرَّسُولِۖ» خیلی تعبیر مهمی است.
📌مال خداست یعنی چه؟ یعنی هیچوقت مال یک نسل خاصی نیست.
📌چه حقی داریم ما نفت کشور خودمان را بچههای این نسل مصرف میکنیم؟ عینش را؟ حق نداریم. خلاف شرع است.
📌نفت باید عینش تبدیل به سرمایه بشود و سرمایهاش هزینه مصرف کشور بشود.
📌چرا؟ برای اینکه برای نسلهای آینده باقی بماند.
📌تمامش از منافع باید مصرف بشود و هیچکس این را توجه ندارد.
📌یک مجلسی است که اصلا هرّوازبرّ ...، حالا آقای دکتر مومنی هی میفرمایند مجلس. مجلس اصلا نمیفهمد. یکنفر تویش کسی نیست این چیزها را بفهمد. خیلی عجیب است.
📌در زمانی ما هستیم آقای دکتر صالحی! کشوری دارید شما زندگی میکنید که کنارتان یکجایی هست به نام پارلمان.
📌دارد تصویب میکند هرکس، هر نظری بدهد خلاف حاکمیت، ۱۰-۱۵ سال زندان دارد.
📌یک چنین کشوری هستیم. من فکر نمیکنم کرهشمالی...، شاید هم کرهشمالی حتما...، اطلاعی ندارم. آقای دکتر بهتر میداند. بههرحال اگر هم باشد، من حرفم را زدهام.
📌به نظر من اقتصاددانهای کشور، به زبان محلی اگر این ایراد را بگیرند. بگویند شما حق ندارید نفت را عینش را بفروشید.
📌بهقول آقای دکتر خامفروشی. اینکارها بهدلیل خلاف شرع است. من دلم میخواهد زبان حلال و حرام حرف میزنم.
📌بنده معتقدم عین نفت را تقسیمکردن و فروختن و پولش را به این و آن دادن، حرام است، حرام است، حرام است.
🆔@MostafaTajzadeh
Telegram
attach 📎
✅مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی: بیاخلاقیها همه فضا را پر کرده باشد، انواع بیعقلی....
📌وقتی ما به نام اسلام آمدیم انقلاب کردیم، این تابلوی اسلام است.
📌اگر بعد از ۳۰ سال، ۳۷-۳۸ سال جامعه ما فقیرتر شده باشد، زندگیمان اینجور شده باشد، بیکاریمان اینجور شده باشد.
📌بیاخلاقیها همه فضا را پر کرده باشد، انواع بیعقلی، خانوادهها سست شده باشند.
📌جوانها بیرغبت شده باشند به زندگی خانوادگی.
📌و از این چیزهایی که حالا اتفاق افتاده است، خب اینها عوامل روشنی دارد. میشود اینها را فکر کرد.
📌ما نیاز داریم که واقعا یک شرایط مناسبی داشته باشیم. هم امنیت خودمان را حفظ کنیم. هم زندگی خودمان را.
📌خیلی سریع میتوانیم برگردیم به وضع عادی. من فکر نمیکنم این خیلی طولانی باشد.
📌خوشبختانه خیلی معلوم شد که توی این قضایا، دوطرف ما، ما و آنطرف برجام را میخواهیم.
📌ما اینجوری باید مسائل برجاممان را هم تمام کنیم. بیخودی حرفهایی که اسرائیل میزند را که ما نباید بزنیم. ما مسئله را خودمان انجام بدهیم.
📌این که تمام شد و شروع شد، مسائل بعدی ما میشود. ما همکاری باید بکنیم توی کشورمان. نباید این اختلافات باشد.
📌ما مگر مسلمان نیستیم؟ مگر مسلمان با برادر مسلمانش، باید اینقدر دشمنی داشته باشد؟
📌اینقدر همدیگر را تهمت بزنند؟ اینقدر باهم نزاع بکنند؟
📌ملت را چندپارچه کنند؟ مگر اینها چه کاری است. بله، بحثهای سیاسی جدی است.
📌هرکسی بهتر کار کند، مردم به او رای میدهند. اخلاق نشان بدهد، مردم به او رای میدهند.
📌من فکر میکنم بیربط است. این اصلا با روح اسلامی سازگار نیست. وحدت کلمه، امام دائما تکرار میکرد.
🆔@MostafaTajzadeh
📌وقتی ما به نام اسلام آمدیم انقلاب کردیم، این تابلوی اسلام است.
📌اگر بعد از ۳۰ سال، ۳۷-۳۸ سال جامعه ما فقیرتر شده باشد، زندگیمان اینجور شده باشد، بیکاریمان اینجور شده باشد.
📌بیاخلاقیها همه فضا را پر کرده باشد، انواع بیعقلی، خانوادهها سست شده باشند.
📌جوانها بیرغبت شده باشند به زندگی خانوادگی.
📌و از این چیزهایی که حالا اتفاق افتاده است، خب اینها عوامل روشنی دارد. میشود اینها را فکر کرد.
📌ما نیاز داریم که واقعا یک شرایط مناسبی داشته باشیم. هم امنیت خودمان را حفظ کنیم. هم زندگی خودمان را.
📌خیلی سریع میتوانیم برگردیم به وضع عادی. من فکر نمیکنم این خیلی طولانی باشد.
📌خوشبختانه خیلی معلوم شد که توی این قضایا، دوطرف ما، ما و آنطرف برجام را میخواهیم.
📌ما اینجوری باید مسائل برجاممان را هم تمام کنیم. بیخودی حرفهایی که اسرائیل میزند را که ما نباید بزنیم. ما مسئله را خودمان انجام بدهیم.
📌این که تمام شد و شروع شد، مسائل بعدی ما میشود. ما همکاری باید بکنیم توی کشورمان. نباید این اختلافات باشد.
📌ما مگر مسلمان نیستیم؟ مگر مسلمان با برادر مسلمانش، باید اینقدر دشمنی داشته باشد؟
📌اینقدر همدیگر را تهمت بزنند؟ اینقدر باهم نزاع بکنند؟
📌ملت را چندپارچه کنند؟ مگر اینها چه کاری است. بله، بحثهای سیاسی جدی است.
📌هرکسی بهتر کار کند، مردم به او رای میدهند. اخلاق نشان بدهد، مردم به او رای میدهند.
📌من فکر میکنم بیربط است. این اصلا با روح اسلامی سازگار نیست. وحدت کلمه، امام دائما تکرار میکرد.
🆔@MostafaTajzadeh
Telegram
attach 📎
فردای بهتر (مصطفی تاجزاده) pinned «✅ بازداشت سید مصطفی تاجزاده و ایستادگی این آزاده ی دربند ۷ ماهه شد. ✅گفته بودند فشار زیادی روی ما بود مجبور شدیم تاجزاده را بازداشت کنیم. ✅گفته بودند هرچه دلش خواسته به رهبری گفته! و اضافه کرده بودند: اما اینها در پرونده اش نیامده... ✅گفته بودند این…»
مبارکت باشد پسر!
یک صدای جمعی زیبا
شروین حاجیپور، با ساختن قطعۀ «برای»، سرودی ماندگار به دفتر سرودهای اعتراضی فارسیزبانان اضافه کرد: سرودی ساده، درویشانه و پاک؛ پاک چون هزارخوانی سحری.
قطعهای تماماً آیکونیک: شأن متن، نوع اجرا، شیوۀ ضبط و طرز انتشار آن آینۀ بیزنگار تمامنمایی است از زندگی نسلهایی از ایرانیان که نتبهنت و لغتبهلغت آن را زیسته و گریستهاند. جوان غیرمرکزنشینی که در سال اصلاحات، ۱۳۷۶، زاده شده، با یک تیشرت سیاه بینقشونگار، بیهیچ گریم و نورپردازی و صحنهآرایی، در اتاقخوابش در یک آپارتمان معمولی مینشیند، با رشته کردن توییتهایی یک خطی از حسرتها و آمال ایرانیان ترانهای ردیف میکند و آن را با ملودی سادهای عجین میسازد، با صدای محزونی میخواند، با گوشی تلفنش ضبط میکند و با اینترنتی «که هر لحظه در او بیم فروریختن است»، به صفحۀ اینستاگرامش میفرستد. سرود به طرفهالعینی مشرق را تا مغرب درمینوردد و ورد زبانها میگردد. به این ترتیب، یک سادگی بیحد، از فرط «صمیمیت حزن»، به شکوهی تمامعیار و بینقص بدل میگردد.
ساختمان ترانه ساده است و اسکلتبندی بلاغی آن بر عنصر «تکرار» بنا شده. متن ترانه از گزارههایی تشکیل شده که با کلمۀ «برای» آغاز میشوند:
برای توی کوچه رقصیدن
برای ترسیدن به وقت بوسیدن
برای خواهرم خواهرت خواهرامون
برای تغییر مغزها که پوسیدن
برای شرمندگی برای بیپولی
برای حسرت یک زندگی معمولی...
ساختمان بلاغی ترانۀ «برای» از منظر بلاغی یادآور شعر «از عموهایت» شاملوست که از سر تا ته با گزارههایی بنا شده که با «نه به خاطرِ و به خاطرِ» شروع شدهاند:
نه به خاطر آفتاب، نه به خاطر حماسه
به خاطر سایۀ بام کوچکش
به خاطر ترانهای کوچکتر از دستهای تو
نه به خاطر جنگلها، نه به خاطر دریا
به خاطر یک برگ، به خاطر یک قطره روشنتر از چشمهای تو....
«از عموهایت» و «برای» نهفقط در عنصر اصلی برسازندۀ بلاغتشان، «تکرار»، مشترکاند، که در هالههای برسازندۀ معنا و محتوا هم همگراییهایی دارند: مایۀ معصومیت و بیگناهی و قناعت در لایههای معنایی هر دو شعر مکرر شده. راوی شعر شاملو میگوید آنان که به خاک افتادند، آرزوهای بزرگ و دستنیافتنی نداشتند، شادیهای کوچک و زیباییهایی انسانی برایشان کافی میبود. راوی شعر شروین هم «برای حسرت یک زندگی معمولی» است که میخواند. اما تفاوتی بسیار معنادار و فارق در آخر شعر است که متجلی میشود. شاملو شعر را با ستایش شهدای چپ یعنی عموها، و مشخصاً شهید تودهای، مرتضی کیوان، تمام میکند و به این ترتیب به آخرین درِ شعر قفل میزند و آن را میبندد:
به خاطر تو
به خاطر هرچیز کوچک و هر چیز پاک به خاک افتادند
به یاد آر
عموهایت را میگویم
از مرتضا سخن میگویم.
این انحصار در ترانۀ شروین وجود ندارد: شعر با کلمۀ بلند «آزادی» پایان میگیرد؛ کلمهای که دقیقاً خلاف «انحصار» است. اینجاست که آواز با تکرار کلمۀ «آزادی» اوج میگیرد، از حزن جدا میشود و به فریاد آزادی، به خود آزادی تبدیل میشود. آزادی نه در انحصار دسته و حزب و مرام خاصی، بلکه برای همه.
شعر شاملو از لحاظ دیگری هم در قیاس با ترانۀ باز شروین، بسته است: شروین شعر را با فعل نمیبندد. شاملو سرانجام فعل «به خاک افتادند» را میآورد و شعر را در قید زمان و شخص میاندازد و آن را میبندد. ترانۀ شروین فعل ندارد، پس شخص و زمان ندارد. یعنی «آزادی» در سطح نحوی شعر هم اجرا شده است.
ترانۀ شروین، هرقدر از ایدۀ انحصارگرایانۀ شعر شاملوی چپ دور میشود، به ایدۀ سپانلوی ملیگرا نزدیک، و اصلاً تحققِ خودِ همان آرزو میگردد. سپانلو در شعر «نام تمام مردگان یحیی است»، که معجون قاتلی از اندوه و امید است، از آوازی جادویی میگوید: آوازی که، سرانجام و لاجرم، پس از بمبارانها و مرگها و مرارتها، از به هم پیوستن دهانهای خاموش سروده میشود و صدای جمعی زیبایی را پدید میآورد:
آنک دهانهای به خاموشی فروبسته به هم پیوست
تا یک صدای جمعی زیبا پدید آید
مجموعهای در جزء جزئش، جامهایی که به هم میخورد
آواز گنجشک و بلور و برف
آواز کار و زندگی و حرف
آواز گلهایی که در سرما و یخبندان نخواهد مرد
از عاشقان، از حلقۀ پیوند و بینایی
موسیقی احیای زیبایی
موسیقی جشن تولدها
آهنگهای شهربازیها، نمایشها
در تار و پود سازهای سیمی و بادی
شعر جهانگردی و تعطیلی و آزادی
این همسرایان نامشان یحیی است
و آن دهان، خوانندهاش دریاست
با فکر احیای طبیعتها، سفرها، میهمانیها
دم میدهد یحیی
و بچهها همراه او آواز میخوانند...
ترانۀ شروین ما بچهها را، ما خسوخاشاکها را، ما اراذل و اوباش و الواط را، ما ضعیفهها و ناشزهها و عجوزهها را، ما امردان و مخنثان و منحرفان را، ما گدایانِ از گرسنگیِ صبحگاهی برخاسته را، ناگاه، پادشاه کرده است.
سایه اقتصادی نیا
@MostafaTajzadeh
یک صدای جمعی زیبا
شروین حاجیپور، با ساختن قطعۀ «برای»، سرودی ماندگار به دفتر سرودهای اعتراضی فارسیزبانان اضافه کرد: سرودی ساده، درویشانه و پاک؛ پاک چون هزارخوانی سحری.
قطعهای تماماً آیکونیک: شأن متن، نوع اجرا، شیوۀ ضبط و طرز انتشار آن آینۀ بیزنگار تمامنمایی است از زندگی نسلهایی از ایرانیان که نتبهنت و لغتبهلغت آن را زیسته و گریستهاند. جوان غیرمرکزنشینی که در سال اصلاحات، ۱۳۷۶، زاده شده، با یک تیشرت سیاه بینقشونگار، بیهیچ گریم و نورپردازی و صحنهآرایی، در اتاقخوابش در یک آپارتمان معمولی مینشیند، با رشته کردن توییتهایی یک خطی از حسرتها و آمال ایرانیان ترانهای ردیف میکند و آن را با ملودی سادهای عجین میسازد، با صدای محزونی میخواند، با گوشی تلفنش ضبط میکند و با اینترنتی «که هر لحظه در او بیم فروریختن است»، به صفحۀ اینستاگرامش میفرستد. سرود به طرفهالعینی مشرق را تا مغرب درمینوردد و ورد زبانها میگردد. به این ترتیب، یک سادگی بیحد، از فرط «صمیمیت حزن»، به شکوهی تمامعیار و بینقص بدل میگردد.
ساختمان ترانه ساده است و اسکلتبندی بلاغی آن بر عنصر «تکرار» بنا شده. متن ترانه از گزارههایی تشکیل شده که با کلمۀ «برای» آغاز میشوند:
برای توی کوچه رقصیدن
برای ترسیدن به وقت بوسیدن
برای خواهرم خواهرت خواهرامون
برای تغییر مغزها که پوسیدن
برای شرمندگی برای بیپولی
برای حسرت یک زندگی معمولی...
ساختمان بلاغی ترانۀ «برای» از منظر بلاغی یادآور شعر «از عموهایت» شاملوست که از سر تا ته با گزارههایی بنا شده که با «نه به خاطرِ و به خاطرِ» شروع شدهاند:
نه به خاطر آفتاب، نه به خاطر حماسه
به خاطر سایۀ بام کوچکش
به خاطر ترانهای کوچکتر از دستهای تو
نه به خاطر جنگلها، نه به خاطر دریا
به خاطر یک برگ، به خاطر یک قطره روشنتر از چشمهای تو....
«از عموهایت» و «برای» نهفقط در عنصر اصلی برسازندۀ بلاغتشان، «تکرار»، مشترکاند، که در هالههای برسازندۀ معنا و محتوا هم همگراییهایی دارند: مایۀ معصومیت و بیگناهی و قناعت در لایههای معنایی هر دو شعر مکرر شده. راوی شعر شاملو میگوید آنان که به خاک افتادند، آرزوهای بزرگ و دستنیافتنی نداشتند، شادیهای کوچک و زیباییهایی انسانی برایشان کافی میبود. راوی شعر شروین هم «برای حسرت یک زندگی معمولی» است که میخواند. اما تفاوتی بسیار معنادار و فارق در آخر شعر است که متجلی میشود. شاملو شعر را با ستایش شهدای چپ یعنی عموها، و مشخصاً شهید تودهای، مرتضی کیوان، تمام میکند و به این ترتیب به آخرین درِ شعر قفل میزند و آن را میبندد:
به خاطر تو
به خاطر هرچیز کوچک و هر چیز پاک به خاک افتادند
به یاد آر
عموهایت را میگویم
از مرتضا سخن میگویم.
این انحصار در ترانۀ شروین وجود ندارد: شعر با کلمۀ بلند «آزادی» پایان میگیرد؛ کلمهای که دقیقاً خلاف «انحصار» است. اینجاست که آواز با تکرار کلمۀ «آزادی» اوج میگیرد، از حزن جدا میشود و به فریاد آزادی، به خود آزادی تبدیل میشود. آزادی نه در انحصار دسته و حزب و مرام خاصی، بلکه برای همه.
شعر شاملو از لحاظ دیگری هم در قیاس با ترانۀ باز شروین، بسته است: شروین شعر را با فعل نمیبندد. شاملو سرانجام فعل «به خاک افتادند» را میآورد و شعر را در قید زمان و شخص میاندازد و آن را میبندد. ترانۀ شروین فعل ندارد، پس شخص و زمان ندارد. یعنی «آزادی» در سطح نحوی شعر هم اجرا شده است.
ترانۀ شروین، هرقدر از ایدۀ انحصارگرایانۀ شعر شاملوی چپ دور میشود، به ایدۀ سپانلوی ملیگرا نزدیک، و اصلاً تحققِ خودِ همان آرزو میگردد. سپانلو در شعر «نام تمام مردگان یحیی است»، که معجون قاتلی از اندوه و امید است، از آوازی جادویی میگوید: آوازی که، سرانجام و لاجرم، پس از بمبارانها و مرگها و مرارتها، از به هم پیوستن دهانهای خاموش سروده میشود و صدای جمعی زیبایی را پدید میآورد:
آنک دهانهای به خاموشی فروبسته به هم پیوست
تا یک صدای جمعی زیبا پدید آید
مجموعهای در جزء جزئش، جامهایی که به هم میخورد
آواز گنجشک و بلور و برف
آواز کار و زندگی و حرف
آواز گلهایی که در سرما و یخبندان نخواهد مرد
از عاشقان، از حلقۀ پیوند و بینایی
موسیقی احیای زیبایی
موسیقی جشن تولدها
آهنگهای شهربازیها، نمایشها
در تار و پود سازهای سیمی و بادی
شعر جهانگردی و تعطیلی و آزادی
این همسرایان نامشان یحیی است
و آن دهان، خوانندهاش دریاست
با فکر احیای طبیعتها، سفرها، میهمانیها
دم میدهد یحیی
و بچهها همراه او آواز میخوانند...
ترانۀ شروین ما بچهها را، ما خسوخاشاکها را، ما اراذل و اوباش و الواط را، ما ضعیفهها و ناشزهها و عجوزهها را، ما امردان و مخنثان و منحرفان را، ما گدایانِ از گرسنگیِ صبحگاهی برخاسته را، ناگاه، پادشاه کرده است.
سایه اقتصادی نیا
@MostafaTajzadeh
☑️با بازداشت الناز محمدی تعداد روزنامهنگاران بازداشتی اعتراضات اخیر در ایران به عدد ۸۰ نفر نزدیک شد
دوباره؛ جای خالی یک همکار
✍🏻سامان موحدی راد: روز گذشته با یک خبر بازداشت دیگر برای جامعه روزنامهنگاری ایران همراه بود. الناز محمدی، روزنامهنگار و دبیر اجتماعی روزنامه هممیهن، یکشنبه پس از مراجعه به دادسرای اوین برای ارائه پارهای توضیحات بازداشت شد. الناز محمدی، روزنامهنگار شناختهشده اجتماعی است و در پنج ماه اخیر به خاطر پوشش حوادث اخیر و همچنین اطلاعرسانی وضعیت بازداشت خواهر روزنامهنگارش، الهه محمدی، بیشازپیش در مرکز توجهات بود. حالا دو خواهر روزنامهنگار از خانواده محمدی در اوین و قرچک بازداشت هستند.
✔️روزنامهنگاری و اطلاعرسانی در ایران روزهای پرالتهابی را پشتسر میگذارد. طیف گسترده بازداشتها در کنار ایدههای عجیبوغریب در قالب طرح نمایندگان برای محدودکردن حق اظهارنظر، اطلاعرسانی شهروند-خبرنگارها و مسائل دیگری از این دست نشان میدهد که با یک چالش جدی در زمینه «کشف حقیقت» مواجه هستیم.
🔹متن کامل
@MostafaTajzadeh
@emtedadnet
دوباره؛ جای خالی یک همکار
✍🏻سامان موحدی راد: روز گذشته با یک خبر بازداشت دیگر برای جامعه روزنامهنگاری ایران همراه بود. الناز محمدی، روزنامهنگار و دبیر اجتماعی روزنامه هممیهن، یکشنبه پس از مراجعه به دادسرای اوین برای ارائه پارهای توضیحات بازداشت شد. الناز محمدی، روزنامهنگار شناختهشده اجتماعی است و در پنج ماه اخیر به خاطر پوشش حوادث اخیر و همچنین اطلاعرسانی وضعیت بازداشت خواهر روزنامهنگارش، الهه محمدی، بیشازپیش در مرکز توجهات بود. حالا دو خواهر روزنامهنگار از خانواده محمدی در اوین و قرچک بازداشت هستند.
✔️روزنامهنگاری و اطلاعرسانی در ایران روزهای پرالتهابی را پشتسر میگذارد. طیف گسترده بازداشتها در کنار ایدههای عجیبوغریب در قالب طرح نمایندگان برای محدودکردن حق اظهارنظر، اطلاعرسانی شهروند-خبرنگارها و مسائل دیگری از این دست نشان میدهد که با یک چالش جدی در زمینه «کشف حقیقت» مواجه هستیم.
🔹متن کامل
@MostafaTajzadeh
@emtedadnet
شرق
دوباره؛ جای خالی یک همکار
روز گذشته با یک خبر بازداشت دیگر برای جامعه روزنامهنگاری ایران همراه بود. الناز محمدی، روزنامهنگار و دبیر اجتماعی روزنامه هممیهن، یکشنبه پس از مراجعه به دادسرای اوین برای ارائه پارهای توضیحات بازداشت شد. الناز محمدی، روزنامهنگار شناختهشده اجتماعی است…
☑️حسین علایی: راهحل در مذاکره مستقیم ایران و ایالات متحده است/ تبعات تداوم تخاصم میان تهران و واشنگتن بیشتر از عدم احیای برجام است/ عملیاتهای خرابکارانه اسراییل با چراغ سبز امریکا صورت میگیرد
🔻🗣نخستين فرمانده نيروي دريايي سپاه پاسداران: تجربه نشان داده كه بزرگترين دشمنيها و اختلافات و مشكلات بين كشورها از طريق مذاكره به نفع حلوفصل شدن پيش رفته است.
✔️بنابراين راهي جز مقاومت در برابر زيادهخواهیها و در عين حال مذاكره وجود ندارد.
✔️اگر ايران و امريكا تصميم بگيرند مسائل خود را بدون واسطه ديگران چه اروپا چه سايرين و از طريق مذاكره مستقيم حل و فصل كنند، ممكن است باز شدن گرههاي كوچك به بازشدن گرههای بزرگتر ميان دو كشور كمك كند.
✔️آيا اين وضعيت تاسفبار را میتوان به همين صورت ادامه داد؟ پاسخ به اين سوال بسيار مهم است. يك زمانی در اواخر دولت اصلاحات دلار در ايران حدود 900 تومان بوده ولي الان حدود 45 هزار تومان در بازار آزاد است. از ابتداي دولت فعلی، دلار حداقل بيش از 15 هزار تومان افزايش قيمت داشته است آيا قرار است كه اين روند به همين شكل ادامه پيدا كند؟
🔸تمركز صرف روی برجام به عنوان موضوع واحد، ما را به جايی نمیرساند و مسائل مهم، همچنان حلنشده باقی خواهند ماند. در چنين شرايطی امريكاييها دوباره به هر بهانهاي ميتوانند تحريمهای مختلف را عليه ايران اعمال کنند./ روزنامه اعتماد
🔹متن کامل
@MostafaTajzadeh
@emtedadnet
🔻🗣نخستين فرمانده نيروي دريايي سپاه پاسداران: تجربه نشان داده كه بزرگترين دشمنيها و اختلافات و مشكلات بين كشورها از طريق مذاكره به نفع حلوفصل شدن پيش رفته است.
✔️بنابراين راهي جز مقاومت در برابر زيادهخواهیها و در عين حال مذاكره وجود ندارد.
✔️اگر ايران و امريكا تصميم بگيرند مسائل خود را بدون واسطه ديگران چه اروپا چه سايرين و از طريق مذاكره مستقيم حل و فصل كنند، ممكن است باز شدن گرههاي كوچك به بازشدن گرههای بزرگتر ميان دو كشور كمك كند.
✔️آيا اين وضعيت تاسفبار را میتوان به همين صورت ادامه داد؟ پاسخ به اين سوال بسيار مهم است. يك زمانی در اواخر دولت اصلاحات دلار در ايران حدود 900 تومان بوده ولي الان حدود 45 هزار تومان در بازار آزاد است. از ابتداي دولت فعلی، دلار حداقل بيش از 15 هزار تومان افزايش قيمت داشته است آيا قرار است كه اين روند به همين شكل ادامه پيدا كند؟
🔸تمركز صرف روی برجام به عنوان موضوع واحد، ما را به جايی نمیرساند و مسائل مهم، همچنان حلنشده باقی خواهند ماند. در چنين شرايطی امريكاييها دوباره به هر بهانهاي ميتوانند تحريمهای مختلف را عليه ايران اعمال کنند./ روزنامه اعتماد
🔹متن کامل
@MostafaTajzadeh
@emtedadnet
📝📝📝 فرهاد میثمی و داستان حجاب اجباری: فرصتی برای بازنگری راهبرد رویارویی با مخالفان
✍️عمادالدین باقی
✅موضوع حجاب از مباحثی است که در فقه پیرامون حدود و ثغور آن بسیار اختلاف است.چگونه می توان فردی را بخاطر باور به عدم اجباری بودن حجاب مجازات کرد و آنهم چند سال از زندگی او را تباه کرد در حالی که حتی مراجع سنتی مانند ایت الله سیستانی و یثربی هم که قائل به وجوب حجاب هستند اجبار را جایز نمی دانند چنانکه نماز هم از واجبات مسلم دینی است اما اجبار به آن جایز نیست.
✅ موضوع یا بهانه اصلی این نوشتار، بررسی وضعیت آقای دکتر فرهاد میثمی از لحاظ حقوقی است اما نکته مهم و قابل توجه این است که مسئله اساسی تر و فراتر از ایشان است و تا یک تحول اساسی در نگرش و رفتار حاکمیتی و امنیتی در ایران به وجود نیآید این مسئله هم نخواهد شد. نگرشی که مانند کلیه سنگ ساز است و هر روز سعید مدنی، مصطفی تاجزاده، جلایی پور، مهدی محمودیان، مصطفی نیلی و اسماعیل عبدی، محمد حبیبی، بهاره هدایت و هستی امیری و نرگس محمدی و غیره که الان در زندان هستند می سازد. در عرف سیاست و حقوق بشر زندانیان سیاسی به سه گونه تقسیم میشوند:
1️⃣ آنانکه بخاطر ابراز عقیده و نظر مخالف متهم میشوند.
2️⃣ آنانکه در حرکت های اعتراضی، اقدامی تخریبی از قبیل شکستن شیشه یا وسایل عمومی و یا آتش زدن و زدوخورد انجام می دهند.
3️⃣ آنانکه با انگیزه های سیاسی و به دلیل مخالفت با حکومت دست به اقدامات خشونت بار با سلاح گرم یا مواد انفجاری می زنند.
✅گروه دوم را در همه حکومت ها چه زمان شاه چه در دوره جمهوری اسلامی یا حتی در فرانسه امروز، اغتشاشگر نامیده اند در حالی که چه بسا انگیزه های بسیاری از آنان کاملاً جنبه صنفی و اقتصادی داشته باشد و اعتراض آنان به حق و به خاطر فشارهای اقتصادی باشد. گروه سوم را در بسیاری از کشورها مصداق تروریسم می خوانند. اگر قرار باشد عنوان کلی و متداول در ایران یعنی زندانی سیاسی-امنیتی را بپذیریم، گروه سوم مصداق زندانیان امنیتی به شمار می آیند در حالی که در ایران به کل سه گروه یاد شده عنوان زندانی امنیتی می دهند ولی در ادبیات حقوق بشر، گروه اول را زندانیان وجدان میخوانند که همان زندانی سیاسی و عقیدتی است.
✅امروزه در جوامع توسعه یافته و دموکراتیک گروه اول را دیگر مجرم به شمار نمی آورند و اساساً کسی به خاطر ابراز عقیده و نظر مخالف، زندانی نمی شود جز در موارد بسیار خاصی مانند حمایت از نسل کشی، اثبات توهین و افترا در برخی کشورها که مجازات آن جریمه مالی یا حبس بسیار محدود است. این باور در قانون اساسی ایران هم مندرج است. قبلا بارها مذاکرات خبرگان قانون اساسی را نقل کرده ام که در بحث پیرامون اصل ۲۴ قانون اساسی به روشنی می گویند که مراد از آزادی بیان این است که کسی کتاب در رد سیستم جمهوری اسلامی بنویسد. هرچند که در قوانین عادی و رویه عملی این اصل مترقی قانون اساسی همواره نادیده انگاشته شده است.
✅در واقع موضوع سخن ما فراتر از دکتر فرهاد میثمی و دربرگیرنده تمام کسانی است که با اتهامات مشابه ایشان زندانی شده اند و مانند کلیشه واحدی برای همه یا اغلب آنها دو اتهام «اجتماع و تبانی برای برهم زدن امنیت» و «تبلیغ علیه نظام» را مطرح می کنند و تاکنون به صدها لایحه حقوقی وکلا و استدلال های متین آنها درخصوص ارتباط این دو عنوان با افعال متهمان هیچ توجهی نشده و گویا اساسا قرار به شنیدن مدافعات حقوقی نیست و این یعنی انسداد حقوقی.
✅اگر قوه قضاییه به حکم وظیفه قانونی خود و به استناد «قانون دسترسی آزاد به اطلاعات» و «قانون شفافیت» و همچنین«سند تحول» و «سند امنیت قضایی»، احکام صادره را در سامانه قوه قضاییه منتشر و نقد آرا را حمایت کند مانع انسداد حقوقی می شود.
✅متاسفانه این کار را در مورد احکام زندانیان سیاسی انجام نمی دهند و حتی بر خلاف نص صریح قانون، فتوکپی دادنامه را در اختیار وکلا و متهمان قرار نمی دهند و به صورت عبث و موهنی فقط به آنان اجازه میدهند که از دادنامه رونویسی کنند.
✅یکی از صدها حکم صادره در این زمینه حکم 5سال حبس برای دکتر فرهاد میثمی است. اتهامات «تبانی و اجتماع به قصد برهم زدن امنیت کشور با تحریک زنان به حضور خیابانی بهصورت سرلُخت، تبلیغ علیه نظام و توهین به حجاب بهعنوان یکی از مقدسات ضروری اسلام» به او تفهمیم شده است. دلیل همه اتهامات، تعدادی «پیکسلهای سینه» بوده که در منزل او وجود داشته است. این موارد نه مصداق گروه دوم است نه مصداق گروه سوم. موضوع حجاب از مباحثی است که در فقه پیرامون حدود و ثغور آن بسیار اختلاف است. به عنوان نمونه بنگرید به گفتگوی مکتوب با ایت الله مکارم شیرازی در مجله تقریرات، سال ششم، شماره9 تیر1399 ص65-58 با عنوان: فتوای جنجالی حجاب و چند پرسش./اعتماد
@MostafaTajzadeh
@emtedadnet
✍️عمادالدین باقی
✅موضوع حجاب از مباحثی است که در فقه پیرامون حدود و ثغور آن بسیار اختلاف است.چگونه می توان فردی را بخاطر باور به عدم اجباری بودن حجاب مجازات کرد و آنهم چند سال از زندگی او را تباه کرد در حالی که حتی مراجع سنتی مانند ایت الله سیستانی و یثربی هم که قائل به وجوب حجاب هستند اجبار را جایز نمی دانند چنانکه نماز هم از واجبات مسلم دینی است اما اجبار به آن جایز نیست.
✅ موضوع یا بهانه اصلی این نوشتار، بررسی وضعیت آقای دکتر فرهاد میثمی از لحاظ حقوقی است اما نکته مهم و قابل توجه این است که مسئله اساسی تر و فراتر از ایشان است و تا یک تحول اساسی در نگرش و رفتار حاکمیتی و امنیتی در ایران به وجود نیآید این مسئله هم نخواهد شد. نگرشی که مانند کلیه سنگ ساز است و هر روز سعید مدنی، مصطفی تاجزاده، جلایی پور، مهدی محمودیان، مصطفی نیلی و اسماعیل عبدی، محمد حبیبی، بهاره هدایت و هستی امیری و نرگس محمدی و غیره که الان در زندان هستند می سازد. در عرف سیاست و حقوق بشر زندانیان سیاسی به سه گونه تقسیم میشوند:
1️⃣ آنانکه بخاطر ابراز عقیده و نظر مخالف متهم میشوند.
2️⃣ آنانکه در حرکت های اعتراضی، اقدامی تخریبی از قبیل شکستن شیشه یا وسایل عمومی و یا آتش زدن و زدوخورد انجام می دهند.
3️⃣ آنانکه با انگیزه های سیاسی و به دلیل مخالفت با حکومت دست به اقدامات خشونت بار با سلاح گرم یا مواد انفجاری می زنند.
✅گروه دوم را در همه حکومت ها چه زمان شاه چه در دوره جمهوری اسلامی یا حتی در فرانسه امروز، اغتشاشگر نامیده اند در حالی که چه بسا انگیزه های بسیاری از آنان کاملاً جنبه صنفی و اقتصادی داشته باشد و اعتراض آنان به حق و به خاطر فشارهای اقتصادی باشد. گروه سوم را در بسیاری از کشورها مصداق تروریسم می خوانند. اگر قرار باشد عنوان کلی و متداول در ایران یعنی زندانی سیاسی-امنیتی را بپذیریم، گروه سوم مصداق زندانیان امنیتی به شمار می آیند در حالی که در ایران به کل سه گروه یاد شده عنوان زندانی امنیتی می دهند ولی در ادبیات حقوق بشر، گروه اول را زندانیان وجدان میخوانند که همان زندانی سیاسی و عقیدتی است.
✅امروزه در جوامع توسعه یافته و دموکراتیک گروه اول را دیگر مجرم به شمار نمی آورند و اساساً کسی به خاطر ابراز عقیده و نظر مخالف، زندانی نمی شود جز در موارد بسیار خاصی مانند حمایت از نسل کشی، اثبات توهین و افترا در برخی کشورها که مجازات آن جریمه مالی یا حبس بسیار محدود است. این باور در قانون اساسی ایران هم مندرج است. قبلا بارها مذاکرات خبرگان قانون اساسی را نقل کرده ام که در بحث پیرامون اصل ۲۴ قانون اساسی به روشنی می گویند که مراد از آزادی بیان این است که کسی کتاب در رد سیستم جمهوری اسلامی بنویسد. هرچند که در قوانین عادی و رویه عملی این اصل مترقی قانون اساسی همواره نادیده انگاشته شده است.
✅در واقع موضوع سخن ما فراتر از دکتر فرهاد میثمی و دربرگیرنده تمام کسانی است که با اتهامات مشابه ایشان زندانی شده اند و مانند کلیشه واحدی برای همه یا اغلب آنها دو اتهام «اجتماع و تبانی برای برهم زدن امنیت» و «تبلیغ علیه نظام» را مطرح می کنند و تاکنون به صدها لایحه حقوقی وکلا و استدلال های متین آنها درخصوص ارتباط این دو عنوان با افعال متهمان هیچ توجهی نشده و گویا اساسا قرار به شنیدن مدافعات حقوقی نیست و این یعنی انسداد حقوقی.
✅اگر قوه قضاییه به حکم وظیفه قانونی خود و به استناد «قانون دسترسی آزاد به اطلاعات» و «قانون شفافیت» و همچنین«سند تحول» و «سند امنیت قضایی»، احکام صادره را در سامانه قوه قضاییه منتشر و نقد آرا را حمایت کند مانع انسداد حقوقی می شود.
✅متاسفانه این کار را در مورد احکام زندانیان سیاسی انجام نمی دهند و حتی بر خلاف نص صریح قانون، فتوکپی دادنامه را در اختیار وکلا و متهمان قرار نمی دهند و به صورت عبث و موهنی فقط به آنان اجازه میدهند که از دادنامه رونویسی کنند.
✅یکی از صدها حکم صادره در این زمینه حکم 5سال حبس برای دکتر فرهاد میثمی است. اتهامات «تبانی و اجتماع به قصد برهم زدن امنیت کشور با تحریک زنان به حضور خیابانی بهصورت سرلُخت، تبلیغ علیه نظام و توهین به حجاب بهعنوان یکی از مقدسات ضروری اسلام» به او تفهمیم شده است. دلیل همه اتهامات، تعدادی «پیکسلهای سینه» بوده که در منزل او وجود داشته است. این موارد نه مصداق گروه دوم است نه مصداق گروه سوم. موضوع حجاب از مباحثی است که در فقه پیرامون حدود و ثغور آن بسیار اختلاف است. به عنوان نمونه بنگرید به گفتگوی مکتوب با ایت الله مکارم شیرازی در مجله تقریرات، سال ششم، شماره9 تیر1399 ص65-58 با عنوان: فتوای جنجالی حجاب و چند پرسش./اعتماد
@MostafaTajzadeh
@emtedadnet
📝📝📝 آن کاغذ لعنتی عفو...
✍🏻 شهرزاد همتی
✅پشت کامپیوتر نشستن، توییت و هشتگ زدن، از راه دور استوری گذاشتن و در تجمعات شرکت کردن، گریه کردن در خانه و افسردگی همه ما، حتی یک هزارم آنچه در یک ساعت بازجویی میگذرد، آنچه در انفرادی به آدمها میگذرد درد آور نیست. تابحال تک نویسی کردهاید؟ تا به حال رو به دیوار بازجویی شدید؟ تا به حال وقتی بعد از یک هفته از انفرادی بیرون آمدید به دروغ خبر مرگ عزیزتان را دادهاند تا از پا در بیایید؟ شمردن میدانید؟ پانزدهسال، پنجسال، بیستسال... اصلا بگو یک سال؛ میتوانی تصور کنی تنها ارتباط تو با بیرون یک تلفن کارتی باشد و هفتهای ده دقیقه ملاقات؟ میدانی سفید شدن مو پشت میلههای زندان یعنی چه؟ میدانی آنهایی که آنجا هستند اگر بیرون بیایند چقدر در کنشگری سیاسی و اجتماعی ما موثرند؟ اصلا کنشگری ما به جهنم! تو میدانی با زندانی شدن چند ساله یک آدم چه بر سر فرزندش و همسرش و خانوادهاش میآید؟ میدانی چند تا از فعالین سیاسی حتی وقت دفن عزیزانشان در زندان عزاداری کردند؟
✅میدانی خیابانها تغییر میکنند، بچهها بزرگ میشوند، بزرگترها میمیرند، خانهای که در آن زندگی میکردی عوض میشود و مثلا تو ده سال بعد، وقتی اسمت هم به سختی یاد کسی میآید بیرون میآیی؟ تو به ترس پیر شدن پشت میلهها فکر میکنی؟ تو به گریههای شبانه آنها فکر میکنی؟ به عددها که برای آنها معنی عمرشان است و برای ما نشان قهرمانی که میتوتنیم آرزوهایمان را با آن خیال کنیم؟
✅از خانوادهها درباره عفو نپرسید؛ بگذارید خودشان برای آینده تصمیم بگیرند، بگذارید وقت تنها شدن با نامه عفو تصمیم گیرنده برای امضا کردن یا نکردن آن خودشان باشند. در رسانههایتان، در صفحههایتان به آنها متلک نگویید؛ تلاش کنیم عزیزانمان از پشت دیوارها بیرون بیایند و نور بتابانند بر کنشگری و فعالیت سیاسی و مدنی.... تو نمیتوانی جا آنها تصمیم بگیری، بگذار خودشان بدانند و آن کاغذ لعنتی عفو... فردا که بیرون آمدند هم از آنها سئوال نکن، بگذار زندگی کنند... بگذار به خانههایشان برگردند، به آغوش امن خانواده و آغوش ایرانی که به کنشگری آنها نیازمند است نه نامههای سرگشاده و خطهایی که روی دیوار کشیده میشود و علامت پیروزی... ما به آنها این طرف دیوار نیازمندیم... آنها را از این برزخ لعنتی لطفا قهرمان بمان بیرون کنید...
#عفو_گسترده
#زندانی_سیاسی
https://www.instagram.com/p/CoUQNaOtQ3T/?igshid=MDJmNzVkMjY=
🆔@MostafaTajzadeh
✍🏻 شهرزاد همتی
✅پشت کامپیوتر نشستن، توییت و هشتگ زدن، از راه دور استوری گذاشتن و در تجمعات شرکت کردن، گریه کردن در خانه و افسردگی همه ما، حتی یک هزارم آنچه در یک ساعت بازجویی میگذرد، آنچه در انفرادی به آدمها میگذرد درد آور نیست. تابحال تک نویسی کردهاید؟ تا به حال رو به دیوار بازجویی شدید؟ تا به حال وقتی بعد از یک هفته از انفرادی بیرون آمدید به دروغ خبر مرگ عزیزتان را دادهاند تا از پا در بیایید؟ شمردن میدانید؟ پانزدهسال، پنجسال، بیستسال... اصلا بگو یک سال؛ میتوانی تصور کنی تنها ارتباط تو با بیرون یک تلفن کارتی باشد و هفتهای ده دقیقه ملاقات؟ میدانی سفید شدن مو پشت میلههای زندان یعنی چه؟ میدانی آنهایی که آنجا هستند اگر بیرون بیایند چقدر در کنشگری سیاسی و اجتماعی ما موثرند؟ اصلا کنشگری ما به جهنم! تو میدانی با زندانی شدن چند ساله یک آدم چه بر سر فرزندش و همسرش و خانوادهاش میآید؟ میدانی چند تا از فعالین سیاسی حتی وقت دفن عزیزانشان در زندان عزاداری کردند؟
✅میدانی خیابانها تغییر میکنند، بچهها بزرگ میشوند، بزرگترها میمیرند، خانهای که در آن زندگی میکردی عوض میشود و مثلا تو ده سال بعد، وقتی اسمت هم به سختی یاد کسی میآید بیرون میآیی؟ تو به ترس پیر شدن پشت میلهها فکر میکنی؟ تو به گریههای شبانه آنها فکر میکنی؟ به عددها که برای آنها معنی عمرشان است و برای ما نشان قهرمانی که میتوتنیم آرزوهایمان را با آن خیال کنیم؟
✅از خانوادهها درباره عفو نپرسید؛ بگذارید خودشان برای آینده تصمیم بگیرند، بگذارید وقت تنها شدن با نامه عفو تصمیم گیرنده برای امضا کردن یا نکردن آن خودشان باشند. در رسانههایتان، در صفحههایتان به آنها متلک نگویید؛ تلاش کنیم عزیزانمان از پشت دیوارها بیرون بیایند و نور بتابانند بر کنشگری و فعالیت سیاسی و مدنی.... تو نمیتوانی جا آنها تصمیم بگیری، بگذار خودشان بدانند و آن کاغذ لعنتی عفو... فردا که بیرون آمدند هم از آنها سئوال نکن، بگذار زندگی کنند... بگذار به خانههایشان برگردند، به آغوش امن خانواده و آغوش ایرانی که به کنشگری آنها نیازمند است نه نامههای سرگشاده و خطهایی که روی دیوار کشیده میشود و علامت پیروزی... ما به آنها این طرف دیوار نیازمندیم... آنها را از این برزخ لعنتی لطفا قهرمان بمان بیرون کنید...
#عفو_گسترده
#زندانی_سیاسی
https://www.instagram.com/p/CoUQNaOtQ3T/?igshid=MDJmNzVkMjY=
🆔@MostafaTajzadeh