📝📝📝#بازی_های_مردانه
✍🏼فخرالسادات محتشمیپور
✅ کتاب را خود نویسنده #آرمان_امیری به همسرجان هدیه داده بود. همین زمستان امسال که زمستان نیست!
✅ روی صفحه اول نوشته:
«به مصطفی تاجزاده
به زبان سرخ جنبش سبز ایران »
و پایینش اسم خود را نوشته به نشانه امضا.
همین چند روز پیش روی میز دیدمش. رمان که می بینم ناخودآگاه دست می برم برمی دارم ورق می زنم و معمولا می خوانمش. این یکی عنوانش جلب توجه می کند. بد نیست ما هم با بازی های مردانه آشنا شویم...
✅ همسرجان میگوید خوب بود کتابش؟می گویم بله. می گوید اگر خوب نبود دوسه روزه تمامش نمی کردی! نمی خواهی درموردش بنویسی؟
✅ راست می گوید. کتاب های زیادی روی میز پاتختی در انتظار خوانده شدن هستند. بعضی هایشان نیمه خوانده شده برخی تورق شده و برخی به زور باز می شوند و با بر هم قرار گرفتن پلک هایم زود بسته می شوند و از دستم می افتند. کتاب هایی که تمام می شوند برمی گردند به کتابخانه.
✅ زندان که بود همسرجان، به حالش غبطه می خوردم. آرزویم آن بود کتاب هایی که برایش تهیه می کنم اول خودم بخوانم ولی نه وقتش بود و نه حالش. حالا همسرجان از من می خواهد کتاب هایی که می خوانم به اختصار برای او شرح دهم.
✅ بازی های مردانه گاهی مشمئزکننده میشوند! داستان سه نسل مردان ایرانی. خان زاده و رعیت زاده که شبیه هم هستند و گذر ایام فقط ریخت و قیافه شان را عوض کرده و سبک زندگی شان را. بازی می کنند و می برند و می بازند اما بازنده واقعی زنان داستانند. چه آن ها که فکر می کنند اغواگرند چه آن ها که اغوا می شوند.
✅ آن چه مرا بیشتر جلب می کند بستر تاریخی کتاب است و اشاره به رویدادهای تاریخی. ته دلم خوشحالم که تاریخ خوانده ام. احساس می کنم همیشه مسافرم و آدم هایی که در این سیر تاریخ می بینم هریک پیامی برایم دارند. دلم می خواهد دهان ببندم و همه گوش و چشم باشم.
✅ مردان رمان آرمان امیری هم که در دوران های مختلف تاریخ معاصر ایران بازی می کنند برای خواننده پیام هایی دارند. مردان بازیگری که بازی هایشان برنده ای ندارد اما زنان قصه بازنده ترند. زنان اغواگر و زنان اغوا شده...
@MostafaTajzadeh
http://p30up.ir/uploads/f31132267.jpeg
✍🏼فخرالسادات محتشمیپور
✅ کتاب را خود نویسنده #آرمان_امیری به همسرجان هدیه داده بود. همین زمستان امسال که زمستان نیست!
✅ روی صفحه اول نوشته:
«به مصطفی تاجزاده
به زبان سرخ جنبش سبز ایران »
و پایینش اسم خود را نوشته به نشانه امضا.
همین چند روز پیش روی میز دیدمش. رمان که می بینم ناخودآگاه دست می برم برمی دارم ورق می زنم و معمولا می خوانمش. این یکی عنوانش جلب توجه می کند. بد نیست ما هم با بازی های مردانه آشنا شویم...
✅ همسرجان میگوید خوب بود کتابش؟می گویم بله. می گوید اگر خوب نبود دوسه روزه تمامش نمی کردی! نمی خواهی درموردش بنویسی؟
✅ راست می گوید. کتاب های زیادی روی میز پاتختی در انتظار خوانده شدن هستند. بعضی هایشان نیمه خوانده شده برخی تورق شده و برخی به زور باز می شوند و با بر هم قرار گرفتن پلک هایم زود بسته می شوند و از دستم می افتند. کتاب هایی که تمام می شوند برمی گردند به کتابخانه.
✅ زندان که بود همسرجان، به حالش غبطه می خوردم. آرزویم آن بود کتاب هایی که برایش تهیه می کنم اول خودم بخوانم ولی نه وقتش بود و نه حالش. حالا همسرجان از من می خواهد کتاب هایی که می خوانم به اختصار برای او شرح دهم.
✅ بازی های مردانه گاهی مشمئزکننده میشوند! داستان سه نسل مردان ایرانی. خان زاده و رعیت زاده که شبیه هم هستند و گذر ایام فقط ریخت و قیافه شان را عوض کرده و سبک زندگی شان را. بازی می کنند و می برند و می بازند اما بازنده واقعی زنان داستانند. چه آن ها که فکر می کنند اغواگرند چه آن ها که اغوا می شوند.
✅ آن چه مرا بیشتر جلب می کند بستر تاریخی کتاب است و اشاره به رویدادهای تاریخی. ته دلم خوشحالم که تاریخ خوانده ام. احساس می کنم همیشه مسافرم و آدم هایی که در این سیر تاریخ می بینم هریک پیامی برایم دارند. دلم می خواهد دهان ببندم و همه گوش و چشم باشم.
✅ مردان رمان آرمان امیری هم که در دوران های مختلف تاریخ معاصر ایران بازی می کنند برای خواننده پیام هایی دارند. مردان بازیگری که بازی هایشان برنده ای ندارد اما زنان قصه بازنده ترند. زنان اغواگر و زنان اغوا شده...
@MostafaTajzadeh
http://p30up.ir/uploads/f31132267.jpeg
🗞مقالات روز / شماره ۳۲۳
✅یک نقطه عطف گفتمانی، زیر غبار حاشیهرویها
✍🏻آرمان_امیری
✅۲۰ پیشنهاد به حوزویان
✍🏻جواد شریفی
✅فروپاشی کامل اقتصادی در پیش است
✍🏻حسین راغفر
✅۲۶ سال حبس، ۱۴۸ ضربه شلاق، ۲ سال تبعید و ۲ سال محرومیت اجتماعی؛ حکم دادگاه انقلاب برای مصطفی عبدی از مدیران وبسایت مجذوبان نور
✅سرنوشت پرونده فسادهای بزرگ دولت نهم و دهم چه شد؟
✅مسئولیت ما و پنهانکاری دولت
✍🏻كامبيز_نوروزي
✅سایه «خشم» بر روی سر شهر خاکستری
✍🏻مصطفی داننده
✅رفراندوم یعنی بها دادن به نظر مردم و تنها کسانی با آن مخالف هستند که نظر مردم برایشان اولویت ندارد
✍🏻محمد نعیمی پور
✅سهم ایران از خزر چقدر است؟
✍🏻داوود هرمیداس باون
✅ده نکته درباره قاجار، پهلوی، وطنپرستی و خزر
✍🏻 رضا ساکی
✅نگاهی به دو قرارداد 1921 و 1940 و حقوق ایران
🆔MostafaTajzadeh
https://telegra.ph/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA-%D8%B1%D9%88%D8%B2-08-16
✅یک نقطه عطف گفتمانی، زیر غبار حاشیهرویها
✍🏻آرمان_امیری
✅۲۰ پیشنهاد به حوزویان
✍🏻جواد شریفی
✅فروپاشی کامل اقتصادی در پیش است
✍🏻حسین راغفر
✅۲۶ سال حبس، ۱۴۸ ضربه شلاق، ۲ سال تبعید و ۲ سال محرومیت اجتماعی؛ حکم دادگاه انقلاب برای مصطفی عبدی از مدیران وبسایت مجذوبان نور
✅سرنوشت پرونده فسادهای بزرگ دولت نهم و دهم چه شد؟
✅مسئولیت ما و پنهانکاری دولت
✍🏻كامبيز_نوروزي
✅سایه «خشم» بر روی سر شهر خاکستری
✍🏻مصطفی داننده
✅رفراندوم یعنی بها دادن به نظر مردم و تنها کسانی با آن مخالف هستند که نظر مردم برایشان اولویت ندارد
✍🏻محمد نعیمی پور
✅سهم ایران از خزر چقدر است؟
✍🏻داوود هرمیداس باون
✅ده نکته درباره قاجار، پهلوی، وطنپرستی و خزر
✍🏻 رضا ساکی
✅نگاهی به دو قرارداد 1921 و 1940 و حقوق ایران
🆔MostafaTajzadeh
https://telegra.ph/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA-%D8%B1%D9%88%D8%B2-08-16
Telegraph
مقالات روز
🔴یک نقطه عطف گفتمانی، زیر غبار حاشیهرویها ✍🏻 #آرمان_امیری 🔹دومین بیانیه برای نجات ایران روز گذشته منتشر شد. بیانیهای که شاید کمتر دیده شد و مهمتر از آن، به دقت خوانده نشد. به نظر میرسد فضای هیجانی حاکم بر بسیاری شبکههای مجازی و البته، موج ملتهب و آشفته…
🗞منتخب مقالات روز
✅«مغزهای «بزرگ» زنگ زده»
✍🏻آرمان_امیری
✅بهترین جوانان کشور گوشت_دم_توپ برخی فرماندهان!؟
✍🏻اكبر اعلمي
✅ تهران حداکثر با ۲۰ هزار نفر اداره میشود
✍🏻محمد توسلى
✅مشکل اصلی کشور دو لایگی حاکمیت (یک بخش آن دولت رسمی و بخش قدرتمند آن دولت موازی) است
✍🏻 حمیدرضا جلایی پور
✅تفاوت گزارش جنگ به امام خمینی و آیت الله منتظری
✅فیلم صحنه دار را دیدند اما اتوبوس را ندیدند
✍🏻مصطفی داننده
✅باز هم ابتذال در سیما / تکرار پروژه سرافراز برای علی عسگری
✅ماجرای سهمیه بنیادها در بودجه، گوشت قربانی و روزگار تحریم
✍🏻محمدنوری
✅ هرمیداس باوند: ایران در تحولات سوریه به حاشیه رانده خواهد شد
✅حمام ایدئولوژی!
✅ساواک؛ حافظ یا برانداز رژیم پهلوی
✍🏻علی مزروعی
✅«غنیمت و غرامت»
✍🏻سعید_حجاریان
✅حماسه سرای ویرانههای شکوه
✍🏻جواد کاشی
🆔 @MostafaTajzadeh
https://telegra.ph/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA-12-31
✅«مغزهای «بزرگ» زنگ زده»
✍🏻آرمان_امیری
✅بهترین جوانان کشور گوشت_دم_توپ برخی فرماندهان!؟
✍🏻اكبر اعلمي
✅ تهران حداکثر با ۲۰ هزار نفر اداره میشود
✍🏻محمد توسلى
✅مشکل اصلی کشور دو لایگی حاکمیت (یک بخش آن دولت رسمی و بخش قدرتمند آن دولت موازی) است
✍🏻 حمیدرضا جلایی پور
✅تفاوت گزارش جنگ به امام خمینی و آیت الله منتظری
✅فیلم صحنه دار را دیدند اما اتوبوس را ندیدند
✍🏻مصطفی داننده
✅باز هم ابتذال در سیما / تکرار پروژه سرافراز برای علی عسگری
✅ماجرای سهمیه بنیادها در بودجه، گوشت قربانی و روزگار تحریم
✍🏻محمدنوری
✅ هرمیداس باوند: ایران در تحولات سوریه به حاشیه رانده خواهد شد
✅حمام ایدئولوژی!
✅ساواک؛ حافظ یا برانداز رژیم پهلوی
✍🏻علی مزروعی
✅«غنیمت و غرامت»
✍🏻سعید_حجاریان
✅حماسه سرای ویرانههای شکوه
✍🏻جواد کاشی
🆔 @MostafaTajzadeh
https://telegra.ph/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA-12-31
Telegraph
مقالات
📝📝📝 «مغزهای «بزرگ» زنگ زده» 🔻🔻🔻یادداشتی از #آرمان_امیری منتشر شده در وبسایت #مشق_نو 🖊 در صحنه آغازین فیلم «مغزهای کوچک زنگزده»، شاهد تکگویی زیبایی از جانب شخصیت اصلی هستیم که گویی نه فلسفه اصلی فیلم، بلکه یکی از کهنترین و رایجترین فلسفههای تاریخ بشری…
Sobh
Arman Amiri
🎧داستان «صبح آن روزی که خواهد آمد»
✍🏻نویسنده و اجرا: #آرمان_امیری
🔹این داستان به مناسبت جشنواره نوروزگاه تهران، در خیابان برادران مظفر، پشت ساختمان فرهنگستان هنر اجرا شد. آرمان امیری اجرای آن را تقدیم کرده "به پیرمرد نقاش که جایش در خانه هنر خالی و در قلبهای ما پر است."/ مجمع دیوانگان
✅@kaleme
✍🏻نویسنده و اجرا: #آرمان_امیری
🔹این داستان به مناسبت جشنواره نوروزگاه تهران، در خیابان برادران مظفر، پشت ساختمان فرهنگستان هنر اجرا شد. آرمان امیری اجرای آن را تقدیم کرده "به پیرمرد نقاش که جایش در خانه هنر خالی و در قلبهای ما پر است."/ مجمع دیوانگان
✅@kaleme
Forwarded from مشق نو
📝📝📝 «به کجاها برد این امید ما را؟!»
🔻🔻🔻پاسخ #آرمان_امیری به نقد #محمدمهدی_مجاهدی بر یادداشت #علیرضا_علویتبار منتشر شده در وبسایت #مشق_نو
از متن:
🖊 مجاهدی مدعی است بر خلاف تصور علویتبار، در «سیاستِ واقعی»، انتخابات تنها و تنها در نظامهای «دموکراتیک» است که میتواند به تغییر مسالمتآمیز کارگزاران و مسئولان و یا دگرگونی راهبردها و خط مشیهای عمومی بینجامد و ادامه میدهد در نظامهایی که مشغول «گذار دموکراتیک» هستند چنین توقعی نباید از انتخابات داشت. متاسفانه مجاهدی حتی یک مثال تاریخی هم از جهان «سیاستِ واقعی» ارائه نمیدهد که این مدعا را به تصویر بکشد...
tinyurl.com/y5w3lq6s
✅ یادداشت علیرضا علویتبار با عنوان «انتخابات؛ نمایش یا نشانه؟» را اینجا و یادداشت محمدمهدی مجاهدی با عنوان «انتخابات؛ نه نمایش، نه نشانه» را اینجا بخوانید.
🔸 نشانی تلگرام «مشق نو»:
t.me/mashghenowofficial
🔸 نشانی وبسایت «مشق نو»:
http://mashghenow.com
🔻🔻🔻پاسخ #آرمان_امیری به نقد #محمدمهدی_مجاهدی بر یادداشت #علیرضا_علویتبار منتشر شده در وبسایت #مشق_نو
از متن:
🖊 مجاهدی مدعی است بر خلاف تصور علویتبار، در «سیاستِ واقعی»، انتخابات تنها و تنها در نظامهای «دموکراتیک» است که میتواند به تغییر مسالمتآمیز کارگزاران و مسئولان و یا دگرگونی راهبردها و خط مشیهای عمومی بینجامد و ادامه میدهد در نظامهایی که مشغول «گذار دموکراتیک» هستند چنین توقعی نباید از انتخابات داشت. متاسفانه مجاهدی حتی یک مثال تاریخی هم از جهان «سیاستِ واقعی» ارائه نمیدهد که این مدعا را به تصویر بکشد...
tinyurl.com/y5w3lq6s
✅ یادداشت علیرضا علویتبار با عنوان «انتخابات؛ نمایش یا نشانه؟» را اینجا و یادداشت محمدمهدی مجاهدی با عنوان «انتخابات؛ نه نمایش، نه نشانه» را اینجا بخوانید.
🔸 نشانی تلگرام «مشق نو»:
t.me/mashghenowofficial
🔸 نشانی وبسایت «مشق نو»:
http://mashghenow.com
Telegraph
به کجاها برد این امید ما را؟!
جناب آقای علویتبار یادداشتی منتشر کردند با عنوان «انتخابات؛ نمایش یا نشانه؟» که پیشنهاد میکنم آن را بخوانید. پس از آن، جناب آقای مجاهدی در یادداشت خود با عنوان «انتخابات؛ نه نمایش، نه نشانه» به نقد نظرات آقای علویتبار پرداختند که آن را هم از (اینجا) میتوانید…
Forwarded from سایت خبری-تحلیلی کلمه
🔴 «رییسیهراسی» هم مشروعیت میخواهد
✍️ #آرمان_امیری:
در یکی از اتاقهای «کلابهاوس» که آقای تاجزاده در حضور چندین هزار نفر به پرسشها پاسخ میدادند، فرصت سوال به یکی از هوادارن آقای رییسی رسید. استدلالی که کرد مربوط به اعدامهای سال ۶۷ بود و توضیحی داد که شاید بارها شنیدهاید. اینکه آن افراد محارب بودند و دستشان به خون هزاران ایرانی آلوده بود و با دشمن خارجی متحد شده بودند و چه و چه. یعنی یک استدلال شخصی نبود؛ منطقی بود که حامیان آن اعدامها در تمام این سالها به عنوان مانیفست دفاعی از عملکرد خود اقامه کردهاند.
در آن مورد خاص، خوشبختانه من شاهد بودم که آقای تاجزاده خیلی صریح و قاطع واکنش نشان داد و بدون هیچ لکنتی توضیح داد که این دست رفتارهای سیستماتیک چطور «جنایت محض» محسوب میشوند و ابدا نمیشود آنها را در قالب توجیهاتی از جنس «برخی تندرویها» یا «رعایت نشدن برخی ترتیبات اداری» تخفیف داد. قطعا نزدیکان آقای تاجزاده فایل صوتی آن جلسه را دارند و اگر خودشان بخواهند این بخش را میتوانند منتشر کنند. بحث من چیز دیگری است.
👈 متن کامل
http://www.kaleme.com/1400/03/22/klm-287433/
✅@Kaleme
✍️ #آرمان_امیری:
در یکی از اتاقهای «کلابهاوس» که آقای تاجزاده در حضور چندین هزار نفر به پرسشها پاسخ میدادند، فرصت سوال به یکی از هوادارن آقای رییسی رسید. استدلالی که کرد مربوط به اعدامهای سال ۶۷ بود و توضیحی داد که شاید بارها شنیدهاید. اینکه آن افراد محارب بودند و دستشان به خون هزاران ایرانی آلوده بود و با دشمن خارجی متحد شده بودند و چه و چه. یعنی یک استدلال شخصی نبود؛ منطقی بود که حامیان آن اعدامها در تمام این سالها به عنوان مانیفست دفاعی از عملکرد خود اقامه کردهاند.
در آن مورد خاص، خوشبختانه من شاهد بودم که آقای تاجزاده خیلی صریح و قاطع واکنش نشان داد و بدون هیچ لکنتی توضیح داد که این دست رفتارهای سیستماتیک چطور «جنایت محض» محسوب میشوند و ابدا نمیشود آنها را در قالب توجیهاتی از جنس «برخی تندرویها» یا «رعایت نشدن برخی ترتیبات اداری» تخفیف داد. قطعا نزدیکان آقای تاجزاده فایل صوتی آن جلسه را دارند و اگر خودشان بخواهند این بخش را میتوانند منتشر کنند. بحث من چیز دیگری است.
👈 متن کامل
http://www.kaleme.com/1400/03/22/klm-287433/
✅@Kaleme
t.me
«رییسیهراسی» هم مشروعیت میخواهد
چکیده :این روزها که مدافعان پر و پا قرص صندوق، انبان استدلالشان از همیشه تهیتر است، بار دیگر به سیاست همیشگی هراسافکنی از جناح مقابل روی آوردهاند و طبیعتا «رییسی هراسی» فعلا بهترین گزینه است. حضرات خیلی هم ساده استدلال میکنند که اگر چهار سال پیش کسی…
Forwarded from مجله اینترنتی درنگ
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مادرخواندهای برای فمنیستها!
✍️ روزهای پنجشنبه هر هفته، به کلیپهای اختصاصی مجله درنگ تعلق دارد. نخستین مورد از این کلیپها را با اجرای «آرمان امیری» از مجموعه «نگاهی به آثار کلاسیک ادبیات جهان» تقدیم شما میکنیم.
«آرمان امیری»، نویسنده و منتقد ادبی، در این مجموعه تلاش میکند تا ضمن مروری بر شاهکارهای کلاسیک تاریخ ادبیات، نگاهی متفاوت به وجوهی ماندگار و ارزشمند از این آثار بیندازد. در قسمت نخست، او به دنبال شخصیتی عجیب در یکی از رمانهای کلاسیک است که سالها بعد از خلق اولیهاش به الگویی برای یک زن مدرن بدل شد.
کلیپهای هر مجموعه را میتوانید با پیگیری هشتگ مربوط به آن دنبال کنید.
🎥 مجموعه: #آرمان_امیری_و_ادبیات_کلاسیک / قسمت ۱ / #درنگ_کلیپ
📍درنگ را در تلگرام | اینستاگرام دنبال کنید.
✍️ روزهای پنجشنبه هر هفته، به کلیپهای اختصاصی مجله درنگ تعلق دارد. نخستین مورد از این کلیپها را با اجرای «آرمان امیری» از مجموعه «نگاهی به آثار کلاسیک ادبیات جهان» تقدیم شما میکنیم.
«آرمان امیری»، نویسنده و منتقد ادبی، در این مجموعه تلاش میکند تا ضمن مروری بر شاهکارهای کلاسیک تاریخ ادبیات، نگاهی متفاوت به وجوهی ماندگار و ارزشمند از این آثار بیندازد. در قسمت نخست، او به دنبال شخصیتی عجیب در یکی از رمانهای کلاسیک است که سالها بعد از خلق اولیهاش به الگویی برای یک زن مدرن بدل شد.
کلیپهای هر مجموعه را میتوانید با پیگیری هشتگ مربوط به آن دنبال کنید.
🎥 مجموعه: #آرمان_امیری_و_ادبیات_کلاسیک / قسمت ۱ / #درنگ_کلیپ
📍درنگ را در تلگرام | اینستاگرام دنبال کنید.
Forwarded from مشق نو
📝📝📝راهبرد اصلاحات ساختاری
🔻🔻🔻یادداشتی از علیرضا علویتبار در پاسخ به آرمان امیری منتشر شده در وبسایت #مشق_نو
📌بریدهای از متن:
🖊صاحبنظر گرامی، آقای آرمان امیری در مقالهای (رؤیاهای ارزشمند و نسخههای متناقض) با واکاوی مقاله من در مورد ایدههای آقای تاجزاده (تاجزاده؛ ارزشها و مطالبهها) پرسشها و ابهامهایی را مطرح کردهاند. صادقانه بگویم نمیدانم که برای پاسخ به این پرسشها دیدگاه سنجیده و تنقیح شدهای دارم یا خیر؟
🖊برخی از آنچه را که در مورد آن اندیشیدهام طرح میکنم، شاید به رفع برخی ابهامها کمک کند. فرض میکنم که مخاطب احتمالی این نوشته، مقالات ما دو نفر را خوانده است و نیازی به تکرار آنها نیست.
🖊در مورد مناسبترین شعار برای تلاشهای اصلاحطلبانه، من هم با شعار «اجرای بیتنازل قانون اساسی» مخالف بودم. پیشنهادم از سال ۱۳۸۸ شعار «احقاق حقوق قانونی مردم» بود. چون بهنظرم این بخش «حقوق مردم» در قانون بود که نقض میشد. سایر بخشهای قانون اساسی هم رعایت میشد و هم متولیان قدرتمند خود را داشت و لازم نبود ما خود را مدافع و متولی آن معرفی کنیم.
🖊به علاوه قانون فقط به «قانون اساسی» محدود نمیشود و قوانین عادی، تفاهمنامهها و قوانین بینالمللیای را که ما امضاء کردهایم، شامل میشود از جمله «اعلامیه جهانی حقوق بشر». اما به هر حال نظر جمعی چیز دیگری بود و سیاستورزی کاریست جمعی و لازمه کار جمعی همراهی عملی با نظر اکثریت است.
🖊بهنظرم ما باید قبل از هر گفتوگویی در مورد یک بحث به تفاهم برسیم. پرسشی که بهنظرم باید به آن پاسخ گوییم این است که: چه زمانی یک بخش از جامعه به نیروی اجتماعی تبدیل میشود؟ از دل پاسخ به این سؤال میتوان رهنمودهایی برای بحثهای بعدی استخراج کرد. بهگمانم جمعی از مردم زمانی به نیروی اجتماعی تبدیل میشوند که سه ویژگی داشته باشند.
1️⃣دارای ویژگیهای مشترک و کموبیش پایداری باشند. منافع مشترک، دیدگاه مشترک، دلبستگی مشترک و…
2️⃣خواهان تأثیرگذاری بر عرصه سیاست و فرآیند خطمشیگذاری عمومی و در نهایت خطمشیهای عمومی باشند و حضور سیاسی را دنبال کنند.
3️⃣برای رسیدن به مقصد خود سازماندهی (تقسیم کار، تفویض اختیار و مسئولیت و هماهنگی) جمعی کرده و منابع لازم را گردآوری نمایند.
🖊بهنظر من مشکل اصلاحطلبان در همین ویژگی سوم است. آنها در زمینه سازماندهی و بسیج منابع ناتوان و ضعیف هستند. از این رو، اگر چه از نظر تعداد قابل ملاحظهاند اما به نیروی اجتماعی تبدیل نشده و قادر به ایجاد «قدرت همسنگ» برای پیشبرد طرحها و برنامههای خود نیستند.
🔸متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید
mashghenow.com/?p=5730
#علیرضا_علویتبار #مصطفی_تاجزاده #آرمان_امیری
🔸نشانی تلگرام «مشق نو»:
t.me/mashghenowofficial
🔻🔻🔻یادداشتی از علیرضا علویتبار در پاسخ به آرمان امیری منتشر شده در وبسایت #مشق_نو
📌بریدهای از متن:
🖊صاحبنظر گرامی، آقای آرمان امیری در مقالهای (رؤیاهای ارزشمند و نسخههای متناقض) با واکاوی مقاله من در مورد ایدههای آقای تاجزاده (تاجزاده؛ ارزشها و مطالبهها) پرسشها و ابهامهایی را مطرح کردهاند. صادقانه بگویم نمیدانم که برای پاسخ به این پرسشها دیدگاه سنجیده و تنقیح شدهای دارم یا خیر؟
🖊برخی از آنچه را که در مورد آن اندیشیدهام طرح میکنم، شاید به رفع برخی ابهامها کمک کند. فرض میکنم که مخاطب احتمالی این نوشته، مقالات ما دو نفر را خوانده است و نیازی به تکرار آنها نیست.
🖊در مورد مناسبترین شعار برای تلاشهای اصلاحطلبانه، من هم با شعار «اجرای بیتنازل قانون اساسی» مخالف بودم. پیشنهادم از سال ۱۳۸۸ شعار «احقاق حقوق قانونی مردم» بود. چون بهنظرم این بخش «حقوق مردم» در قانون بود که نقض میشد. سایر بخشهای قانون اساسی هم رعایت میشد و هم متولیان قدرتمند خود را داشت و لازم نبود ما خود را مدافع و متولی آن معرفی کنیم.
🖊به علاوه قانون فقط به «قانون اساسی» محدود نمیشود و قوانین عادی، تفاهمنامهها و قوانین بینالمللیای را که ما امضاء کردهایم، شامل میشود از جمله «اعلامیه جهانی حقوق بشر». اما به هر حال نظر جمعی چیز دیگری بود و سیاستورزی کاریست جمعی و لازمه کار جمعی همراهی عملی با نظر اکثریت است.
🖊بهنظرم ما باید قبل از هر گفتوگویی در مورد یک بحث به تفاهم برسیم. پرسشی که بهنظرم باید به آن پاسخ گوییم این است که: چه زمانی یک بخش از جامعه به نیروی اجتماعی تبدیل میشود؟ از دل پاسخ به این سؤال میتوان رهنمودهایی برای بحثهای بعدی استخراج کرد. بهگمانم جمعی از مردم زمانی به نیروی اجتماعی تبدیل میشوند که سه ویژگی داشته باشند.
1️⃣دارای ویژگیهای مشترک و کموبیش پایداری باشند. منافع مشترک، دیدگاه مشترک، دلبستگی مشترک و…
2️⃣خواهان تأثیرگذاری بر عرصه سیاست و فرآیند خطمشیگذاری عمومی و در نهایت خطمشیهای عمومی باشند و حضور سیاسی را دنبال کنند.
3️⃣برای رسیدن به مقصد خود سازماندهی (تقسیم کار، تفویض اختیار و مسئولیت و هماهنگی) جمعی کرده و منابع لازم را گردآوری نمایند.
🖊بهنظر من مشکل اصلاحطلبان در همین ویژگی سوم است. آنها در زمینه سازماندهی و بسیج منابع ناتوان و ضعیف هستند. از این رو، اگر چه از نظر تعداد قابل ملاحظهاند اما به نیروی اجتماعی تبدیل نشده و قادر به ایجاد «قدرت همسنگ» برای پیشبرد طرحها و برنامههای خود نیستند.
🔸متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید
mashghenow.com/?p=5730
#علیرضا_علویتبار #مصطفی_تاجزاده #آرمان_امیری
🔸نشانی تلگرام «مشق نو»:
t.me/mashghenowofficial
Telegram
مشق نو
وبسایت «مشق نو» با گرایش اصلاحطلبانه و رویکردی تحلیلی تلاش دارد در یادداشتها، مقالات و گفتوگوهای خود، نگاهی نظری با جنبههای آموزشی را دنبال کند.
🔸ارتباط با ما:
🌐mashghenow.com
📧mashghenow@gmail.com
🔸ارتباط با ما:
🌐mashghenow.com
📧mashghenow@gmail.com
📝📝📝سه پرسش درباب سه نگرانی آقای علویتبار
🔻🔻🔻یادداشتی از آرمان امیری در نقد علیرضا علویتبار منتشر شده در وبسایت مجمع دیوانگان
🖊جناب علویتبار، در یادداشتی، به مشاهدات خود از صحنهی انتخابات اخیر پرداختهاند و برخی نگرانیهایی را که از فرآیند امور احساس کردهاند با مخاطبان در میان گذاشتهاند. یادداشت کامل ایشان را میتوانید از وبسایت مشق نو (اینجا) بخوانید. من فقط میخواهم در مورد سه نمونه از نگرانیهای ایشان، سه پرسش طرح کنم:
🖊نخستین مشاهده نگرانکننده آقای علویتبار از فرآیند این انتخابات «تنزل سطح سیاستورزی در ایران امروز است» و من به شخصه بیشتر از این نمیتوانم با کسی همنظر و موافق باشم. من از ۳ سال پیش در باب همین نگرانی با تعبیر «هدم سیاست» هشدار دادم و اتفاقا در انتخابات همین امسال هم دلیل اصلی رای ندادن خودم را «نه» گفتن به فرآیند «سیاستزدایی از چالشهای اصلی کشور» معرفی کردم. اما تعجب میکنم جناب علویتبار که نگاه تحلیلی عمیقی در تشخیص ریشههای مشکلات کشور دارد، چطور در توصیف تنزل سطح سیاست کشور، به موارد نامربوطی همچون حضور نامزدهای پوششی اشاره کردهاند؟ ابتذال سیما و هویت این نامزدها را که عموم مردم خیلی خوب میفهمند و جوابش را هم میدهند. توقعی اگر از امثال آقای علویتبار میرود، انگشت گذاشتن بر ابتذال سیاستورزی در اردوگاهی است که به ظاهر مورد حمایت ایشان و یا دستکم دوستانشان قرار دارد.
🖊سوال مشخص من از ایشان این است که اولا چرا وضعیت سیاست ما به اینجا کشیده است؟ این سقوط آزاد محصول کنشگری چه جریاناتی بوده؟ من به شخصه و اتفاقا در گفتگوی مکتوبی با جناب علویتبار، از دو سال پیش روی همین تناقض عجیب در ادعاها و استراتژیهای دوستان اصلاحطلب انگشت گذاشتم. (از اینجا بخوانید) لطفا یک نگاهی به عقب بیندازید و ببینید آیا عین همین وضعیت انسداد و بحران بیمعنایی پیشتر پیشبینی شده بود یا نه؟ چرا فکر کردید با مسکوت گذاشتن آن تناقضهای قدیمی، وقتی تمامی پیشبینیها به تحقق پیوست، حق دارید در جایگاه مدعی و منتقد وضعیتی قرار بگیرید که خودتان سنگ بنای تحققش را گذاشتید؟
🖊سوال دوم این است که چرا همین امروز هم انگشت اتهام را به سوی دیگران اشاره میروید؟ چرا گروهی را با عنوان «راست افراطی» متهم میکنید؟ چرا نمیگویید نامزدی که به صورت ضمنی مورد حمایت شما بود، افتخارش این بود که اصلا شعاری ندارد؟ آیا ابتذال سیاست محصول یک جناح رادیکال افراطی است که حداقل باب اهداف خودش طرح و ایدههای سیاسی مطرح میکند؟ یا جناحی که ژست معتدل و منطقی به خودش میگیرد اما تمام افتخارش این است که هیچ ایده، هیچ برنامه، هیچ شعار و هیچ چشماندازی را دنبال نمیکند؟
🖊دومین نگرانی جناب علویتبار، مشاهدهی تقویت «نوعی اقتدارستیزی سیاسی در جامعه» بوده است. در یک معنا نگرانی ایشان قابل درک است. هر جامعهی بالغی، نیازمند سطحی از نهادینه شدن مراکز و نهادهای مرجع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است؛ اما این فقط یک سوی ماجراست. سوی دیگر ماجرا، وضعیت نیم قرن «شبیهسازی» در تمامی ساحتهای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی کشور ماست. همان شترگاوپلنگی که از سوار کردن موتور پیکان روی بدنهی پژو شاهدش بودیم برای اینکه مدعی شویم ما هم صنعت خودرو داریم! مملکتی که «حقوق بشر اسلامی» تولید میکند، البته همچنان میتواند مدعی شود که مقادیری هم نخبهی «بومی» تولید کرده، اما اینکه جدیجدی باورش بشود که این ماکتهای خودساخته واقعا قرار است کارکردهای مدل اصلی را داشته باشند، مرحلهای از خودفریبی است که به نظرم خطرناکتر از تلاش برای فریب دیگران است.
🖊نیم قرن حکومت «خودیساز» و حاکمیت رانتیر، البته که قشری از نخبگان «خودی» را هم درست کرده و جالب (و حتی دردناک) اینکه از این نخبگان خودی، بخش بزرگیشان حتی هزینههایی از جنس زندان و محرومیت را هم پرداختهاند، اینقدری که اصلا یادشان رفته که این رقابت «خودی و غیرخودی»، در چهارچوب یک آکواریوم محدودی است به نام «نظام جمهوری اسلامی»، که پیشاپیش بخش بزرگی از جامعه را از هست و نیست ساقط کرده! حالا چرا باید نگران کننده باشد که بالاخره کاسهی اعتبار و شعبدههای بیمسمای این الیت رانتی هم درست به اندازهی گفتمان کلان حکومت ته کشیده باشد؟
🔸متن کامل این نوشتار را در این لینک بخوانید و یا روی گزینه instant view بزنید
#علیرضا_علوی_تبار #آرمان_امیری #انتخابات
🔸نشانی تلگرام «مشق نو»:
t.me/mashghenowofficial
@MostafaTajzadeh
🔻🔻🔻یادداشتی از آرمان امیری در نقد علیرضا علویتبار منتشر شده در وبسایت مجمع دیوانگان
🖊جناب علویتبار، در یادداشتی، به مشاهدات خود از صحنهی انتخابات اخیر پرداختهاند و برخی نگرانیهایی را که از فرآیند امور احساس کردهاند با مخاطبان در میان گذاشتهاند. یادداشت کامل ایشان را میتوانید از وبسایت مشق نو (اینجا) بخوانید. من فقط میخواهم در مورد سه نمونه از نگرانیهای ایشان، سه پرسش طرح کنم:
🖊نخستین مشاهده نگرانکننده آقای علویتبار از فرآیند این انتخابات «تنزل سطح سیاستورزی در ایران امروز است» و من به شخصه بیشتر از این نمیتوانم با کسی همنظر و موافق باشم. من از ۳ سال پیش در باب همین نگرانی با تعبیر «هدم سیاست» هشدار دادم و اتفاقا در انتخابات همین امسال هم دلیل اصلی رای ندادن خودم را «نه» گفتن به فرآیند «سیاستزدایی از چالشهای اصلی کشور» معرفی کردم. اما تعجب میکنم جناب علویتبار که نگاه تحلیلی عمیقی در تشخیص ریشههای مشکلات کشور دارد، چطور در توصیف تنزل سطح سیاست کشور، به موارد نامربوطی همچون حضور نامزدهای پوششی اشاره کردهاند؟ ابتذال سیما و هویت این نامزدها را که عموم مردم خیلی خوب میفهمند و جوابش را هم میدهند. توقعی اگر از امثال آقای علویتبار میرود، انگشت گذاشتن بر ابتذال سیاستورزی در اردوگاهی است که به ظاهر مورد حمایت ایشان و یا دستکم دوستانشان قرار دارد.
🖊سوال مشخص من از ایشان این است که اولا چرا وضعیت سیاست ما به اینجا کشیده است؟ این سقوط آزاد محصول کنشگری چه جریاناتی بوده؟ من به شخصه و اتفاقا در گفتگوی مکتوبی با جناب علویتبار، از دو سال پیش روی همین تناقض عجیب در ادعاها و استراتژیهای دوستان اصلاحطلب انگشت گذاشتم. (از اینجا بخوانید) لطفا یک نگاهی به عقب بیندازید و ببینید آیا عین همین وضعیت انسداد و بحران بیمعنایی پیشتر پیشبینی شده بود یا نه؟ چرا فکر کردید با مسکوت گذاشتن آن تناقضهای قدیمی، وقتی تمامی پیشبینیها به تحقق پیوست، حق دارید در جایگاه مدعی و منتقد وضعیتی قرار بگیرید که خودتان سنگ بنای تحققش را گذاشتید؟
🖊سوال دوم این است که چرا همین امروز هم انگشت اتهام را به سوی دیگران اشاره میروید؟ چرا گروهی را با عنوان «راست افراطی» متهم میکنید؟ چرا نمیگویید نامزدی که به صورت ضمنی مورد حمایت شما بود، افتخارش این بود که اصلا شعاری ندارد؟ آیا ابتذال سیاست محصول یک جناح رادیکال افراطی است که حداقل باب اهداف خودش طرح و ایدههای سیاسی مطرح میکند؟ یا جناحی که ژست معتدل و منطقی به خودش میگیرد اما تمام افتخارش این است که هیچ ایده، هیچ برنامه، هیچ شعار و هیچ چشماندازی را دنبال نمیکند؟
🖊دومین نگرانی جناب علویتبار، مشاهدهی تقویت «نوعی اقتدارستیزی سیاسی در جامعه» بوده است. در یک معنا نگرانی ایشان قابل درک است. هر جامعهی بالغی، نیازمند سطحی از نهادینه شدن مراکز و نهادهای مرجع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است؛ اما این فقط یک سوی ماجراست. سوی دیگر ماجرا، وضعیت نیم قرن «شبیهسازی» در تمامی ساحتهای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی کشور ماست. همان شترگاوپلنگی که از سوار کردن موتور پیکان روی بدنهی پژو شاهدش بودیم برای اینکه مدعی شویم ما هم صنعت خودرو داریم! مملکتی که «حقوق بشر اسلامی» تولید میکند، البته همچنان میتواند مدعی شود که مقادیری هم نخبهی «بومی» تولید کرده، اما اینکه جدیجدی باورش بشود که این ماکتهای خودساخته واقعا قرار است کارکردهای مدل اصلی را داشته باشند، مرحلهای از خودفریبی است که به نظرم خطرناکتر از تلاش برای فریب دیگران است.
🖊نیم قرن حکومت «خودیساز» و حاکمیت رانتیر، البته که قشری از نخبگان «خودی» را هم درست کرده و جالب (و حتی دردناک) اینکه از این نخبگان خودی، بخش بزرگیشان حتی هزینههایی از جنس زندان و محرومیت را هم پرداختهاند، اینقدری که اصلا یادشان رفته که این رقابت «خودی و غیرخودی»، در چهارچوب یک آکواریوم محدودی است به نام «نظام جمهوری اسلامی»، که پیشاپیش بخش بزرگی از جامعه را از هست و نیست ساقط کرده! حالا چرا باید نگران کننده باشد که بالاخره کاسهی اعتبار و شعبدههای بیمسمای این الیت رانتی هم درست به اندازهی گفتمان کلان حکومت ته کشیده باشد؟
🔸متن کامل این نوشتار را در این لینک بخوانید و یا روی گزینه instant view بزنید
#علیرضا_علوی_تبار #آرمان_امیری #انتخابات
🔸نشانی تلگرام «مشق نو»:
t.me/mashghenowofficial
@MostafaTajzadeh
Telegram
مشق نو
وبسایت «مشق نو» با گرایش اصلاحطلبانه و رویکردی تحلیلی تلاش دارد در یادداشتها، مقالات و گفتوگوهای خود، نگاهی نظری با جنبههای آموزشی را دنبال کند.
🔸ارتباط با ما:
🌐mashghenow.com
📧mashghenow@gmail.com
🔸ارتباط با ما:
🌐mashghenow.com
📧mashghenow@gmail.com