فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
44.9K subscribers
10.8K photos
3.41K videos
520 files
29.3K links
✳️کانال تلگرامی «فردای بهتر» با منش اصلاح‌طلبانه با ارائه رویکردی تحلیلی تلاش دارد به گسترش دموکراسی و بسط چندصدایی در جامعه ایران به امید فردایی بهتر برای ایران و ایرانیان قدم بردارد.

اینستاگرام: https://instagram.com/seyed.mostafa.tajzade
Download Telegram
📊 نتایج یک نظرسنجی در بارۀ خلقیات اجتماعی ایرانیان

📜 دکتر #مقصود_فراستخواه (جامعه‌شناس) پیمایش در سطح ملی انجام داده و در آن پرسش‌هایی دربارۀ خلقیات اجتماعی ایرانیان مطرح کرده است و یکی از سؤالات آن پیمایش این بود:

اگر روحیات و خلقیات ایرانی بحث انگیز است، بیشتر به کدام مؤلفه‌ها از خلقیات ایرانی مربوط می‌شود؟

نتایج برحسب رتبه، به شرح زیراست:

@IranSociology

بالاترین جوابی که در بحث انگیز بودن خلقیات ایرانی داده بودند، «ضعف فرهنگ کار جمعی و فعالیت مشترک گروهی» بود.

در رتبه بعد «انتقاد پذیری» را بحث‌انگیز دیدند. این که ایرانیان از انتقاد آزرده و ناراحت می‌شوند و وقتی کسی از آن ها انتقاد کند، به دل می‌گیرند.


در رتبۀ سوّم به رودربایستی زیاد، تعریف و تمجید در حضور یکدیگر و قضاوت‌های منفی در غیاب یکدیگر اشاره کردند. گفتند، تعارف ایرانیان در حد واقعیت و رفتارشان نیست.

در رتبۀ چهارم گفتند، ایرانیان معمولا ً پنهان‌کاری می‌کنند و غالباً شفاف نیستند.

در رتبۀ پنجم گفتند، ایرانی‌ها خودمدارند؛
بیشتر خواسته‌های خود را مبنا قرار می‌دهند.
بیش از این که به خواسته‌های جمعی و گروه و منافع عمومی فکر کنند، می‌خواهند خود را نجات دهند.

در رتبۀ ششم معتقد بودند، احساسات در ایران بیشتر بر خردورزی چیره می‌شود.

در رتبۀ هفتم گفتند، «دروغ» بین ایرانیان رواج دارد.
سرانجام معتقد بودند ایرانی‌ها به سختی می‌توانند گفت‌و‌گو و توافق پایداری انجام دهند.


ازکتاب ما ایرانیان
صفحۀ ۲۰، نشر نی

🌐به جامعه شناسی بپیوندید👇
https://t.me/joinchat/AAAAADusPvcSOZ6y-bfzjA
@MostafaTajzadeh
✳️ مستشار الدوله بیست سال قبل از مشروطه(یعنی ۱۳۰ سال پیش) نامه ای به مظفر الدین میرزای ولی عهد در تبریز فرستاد و به او حالی کرد که "اگر زمامداران ایران خود در صدد تاسیس دولت مقننه بر نیایند ،سیر حوادث تاریخ آن را بر ما تحمیل خواهد کرد."
در بخشی از نامه آمده بود:"ممالک وسیعه ایران در محل خوف و خطر است.رفع خطرات و چاره اشکالات ایران را به همین دوکلمه می توان اصلاح کرد:باید از اعمال گذشته چشم پوشید و شروع به تاسیس قوانین تازه نمود.از این راه می توان اعتبار و احترام سابقه دولت و ملت قدیمه ایران را در انظار اقوام خارجه و ملل متمدنه و همسایگان مجددا جلب کرد...آنان که عرض و جسارت می نمایند که اداره وزارت خانه های حالیه ابدا عیب و نقص ندارد و محتاج به تغییرات نیست حرفی بی مغز می گویند...این فقره ممکن نمی شود مگر آنکه تلاش نموده طوایف مختلفه را که در ایران سکنا دارند در خیر و شر وطن عموما با هم شریک و سهیم نمایند."


✍🏼 #مقصود‌_فراستخواه
🗞 #اندیشه‌_پویا

#معرفی‌_نشریه
#تاریخ_سیاسی
#راهی‌_که‌_رفته‌ایم
#میرزا‌یوسف
#یک‌کلمه

📌 پ.ن:

بعد از ۱۳۰ سال هنوز هم در بیانیه های فعالین سیاسی و کنشگران مدنی همین خواسته ها با زبان دیگری ابراز می شود...گویی آنچه از پس همه این دهه ها و همه این هزینه های استخوان سوز و همه این جان های به یغما رفته کسب شده، تناسبی با هزینه ها نداشته است.

✍🏼#علی‌_نیک‌جو

🆔@alipsychiatrist
❇️ حس غربت در وطن؛ تهدید بزرگ ملی

🎙
مقصود فراستخواه

▫️سال گذشته مطالعه‌ای انجام دادم و با تعدادی از نخبگان مصاحبه كردم. نتيجه تحقيق من «احساس غربت در وطن» بود. اين نخبه‌ها در حوزه‌های علمی، هنری و فرهنگی فعال بودند و به معنای دقيق كلمه اليت. اينها احساس می‌كنند در وطن خود غريب‌اند، يك «ديگری»هستند؛ يك آشنای غريب! احساس غربت برای كسانی كه از كشور مهاجرت می‌كنند قابل درک است؛ اما احساس غربت در وطن در ميان نخبگان صاحب فكر را چه كنيم؟ يعنی با اين وضعيت حس تعلق سرزمينی كاهش می‌يابد و نرخ مشاركت اجتماعی پايين می‌آيد.

▫️در جامعه سياست‌هايی وجود دارد كه فكر می‌كنند با راه انداختن موج‌های توده‌وار و امواج پوپولیستی، ظاهرا موقعیت خود را تثبیت می‌کنند و مسائل را حل می‌كنند و از اين طريق جامعه را می‌شود كنترل و اداره كرد و قدرت را در دست داشت؛ ولی واقعيت اين است كه پايداری ملی و سرزمينی به خطر می‌افتد. به نوعی فكر می‌كنند ثبات هم برقرار شده و ديگر سروصدايی هم وجود ندارد، غافل از اينكه خيلی از افراد مستعد، توانمند و مستقل از نظر فكر و ديدگاه به نوعی احساس غربت دارند، به درون خود رفته و از مشاركت در عرصه‌های مختلف مأيوس شده‌اند.

▫️اين امر برای آينده‌ی توسعه و پايداری ايران به ويژه با اين مشكلات مختلف اقليمی، اقتصادی، تغييرات نسلی، كاهش سرمايه‌های اجتماعی و انواع بحران‌ها و مزيد بر آن مسئله سلامت و اپيدمی‌ها و پاندمی‌ها، يك تهديد بزرگ است. بدون اينكه نگاه منفی داشته باشیم و بدون اینکه بخواهیم با عینک سیاه ببینیم ولی حقیقتاً این شواهد نگرانی را نمی‌توانیم کتمان کنیم...

▫️سیاست‌هایی که به احساس بی‌ثباتی و نا امنی‌ دامن می‌زند، اعتماد و امید به مشارکت مؤثر در توسعه کشور را از بین می‌برد، بر سرراه حقوق، آزادی‌ها، دسترسی به اینترنت و شرایط کسب و کار مانع یا ابهام ایجاد می‌کند و عوام بازار پوپولیستی به راه می‌اندازد، نتیجه‌اش مهاجرت نخبگان یا به بیرون است یا به درون. رفتن و در به دری یا ماندنی مأیوسانه و منفعلانه واحساس غربت در وطن خویش.

▫️نیاز شدید داریم به سیاست‌هایی که بلیت‌های نخبگان‌مان دو طرفه شود. ایرانیان مقیم خارج نسبت به مهاجران دنیا، جزو بالاترین‌های سطح تحصیلات و ثروت و ارتباطات و تحرکات هستند و اگر ما با آنها راه همگرایی و تعامل مثبت در پیش نگیریم به سمت واگرایی سوق می‌یابند. این به ثبات و توسعه کشور لطمه می‌زند و جامعه را از بهره‌وری سرمایه‌های فکری و انسانی خویش محروم می‌سازد. واقعا ضرر می‌کنیم واز دنیا عقب می‌مانیم.

ــــــــــــــــــــــ
#مقصود_فراستخواه
#سپاس_نیوز
@Sepas_news
💢ارزیابی وضعیت جامعه‌ی سیاسی در ایران

✍️گفت‌وگوی ایران فردا با
مقصود فراستخواه

📌 تحول خواهی موثر و پایدار با درنگ در الگوهای تغییر

♦️امروز در وضعیتی هستیم که یک تحلیل منسجم پیرامون اوضاع سیاسی ـ اجتماعی ایران نمی‌بینیم. تحلیلی که بتواند نیروهای مخالف، منتقد و خواهان تغییر را حول خود جمع کند و افق روشنی از وضعیت سیاسی ایران ارائه دهد. به نوعی می‌توان گفت آن حوزه‌هایی که به دست نیروهای مدعی تغییر افتاده بود به دست نیروهای مسلط گرفته شده و اکنون با حاکمیت یکدستی روبرو هستیم به نظر می‌رسد برنامه و استراتژی مشخصی هم برای عبور از این دوران وجود ندارد. بنابراین اول با این سوال شروع می کنیم چرا تحلیل مشخصی از وضعیت وجود ندارد و این که نیروهای سیاسی در برابر این وضعیت چه کار باید بکنند؟

♦️من با توجه به حوزه مطالعات و تجارب خودم می‌خواهم روی سوالات شما متمرکز شوم. بحث‌های شما بسیار گسترده است و من سعی دارم پاسخ‌ها را به صورت کانونی ارائه بدهم.
مسئله اول تاب‌آوری جامعه سیاسی ایران در شرایط کنونی است.

♦️مسئله دوم ظرفیت‌ها و امکانات و منابعی است که برای تغییر در جامعه نیاز داریم و درواقع الگوی تغییر جامعه بر مبنای آن انتخاب می‌شود.
مسئله سوم هم راهکارها و راهبردهای تغییر هستند.

♦️من فکر می‌کنم مشکل اصلی جامعه ما بیگانگی ملت و دولت یا به اصطلاح همان شکاف ملت - دولت است که در باره جامعه ایران ذهن من را درگیر کرده است. منشا این بیگانگی و شکاف را هم استبداد و جداسری حاکمان می‌دانم.

♦️البته این شکاف وجهی پیچیده از داستان است. چون قدرت استبدادی با استفاده از منابع مادی و معنوی جامعه و یک سیستم حامی‌پروری که ریشه تاریخی در ایران دارد، بخشی از جامعه را به خودش وصل کرده و با خودش می‌برد و از این طریق جامعة دوقطبی ایجاد می‌شود. بنابراین شکل ساده‌‌تر این داستان شکاف ملت و دولت است که یک طرف سیستم قدرت و ثروت و توزیع امتیازات نابرابر و ایدئولوژی هژمون شده مسلط (دولت به معنای state با بروکراسی خودش به‌علاوه دولت در سایه) هستند و آن طرف دیگر این شکاف هم، ملت است که در زیست جهان بیگانه با سیستم قرار دارد؛ سیستمی که می‌خواهد زندگی جامعه را مستعمره خودش بکند. بنابراین این شکاف ملت و دولت که عمیق هم هست، شکل آشکار این داستان است.

♦️اما فقط این وجه ساده را نباید دید چون مسئله وجه پیچیده‌‌تری هم دارد. حکومت با چنگ انداختن به منابع که یک زمانی آب‌سالاری و زمان دیگر تصاحب زمین و در دوره معاصر اقتصاد سیاسی نفت است، بخشی از جامعه را به خودش وصل می‌کند. تا جایی که اینها کاملاً در اختیار و به عبارتی عمله دولت می‌شوند. یعنی همان طور که یک زمانی با تسلط بر زمین به دست نظامیان و محتسب و داروغه حامی‌پروری می‌کردند امروز هم همین حالت را به شکل دیگری با ایجاد ساختار پادگانی اقتصاد، فرهنگ، آموزش و پرورش، دستگاه قضا، رسانه و غیره انجام می‌دهند و افراد را به خودشان وصل و به نوعی مزدبگیر می‌کنند و این همان شکل پیچیده‌ای است که درباره آن صحبت شد.

♦️حال استبداد تاریخی ایران در امتزاج با منبع دین که در اختیار حاکمیت است، استبداد دینی را تشکیل داده است. کسانی مانند کواکبی و مرحوم طالقانی با این مسئله درگیر شدند در حالی که هنوز شکل پیچیده استبداد دینی در آن دوره خودش را به‌تمامی آشکار نکرده بود.

♦️به طور خلاصه شکاف ملت و دولت و وجه گمراه‌کننده این شکاف که بخشی از ملت را درگیر دولت و به نوعی مرتبط با دولت کرده است جامعه دوقطبی و سلطه ‌بر (در بخشی بزرگی از جامعه) را ایجاد کرده است. بخش کوچکتر هم به نوعی دیگر تحت سلطه مادی بوده و از طریق دین، مذهب، مسجد و زیارت تحت سلطه حاکمیت قرار گرفته است.

♦️ در سمت جامعه مشکلات دیگری هم وجود دارد. جامعه ما یا ذره‌ای و اتمیزه شده است که در این وضعیت هرکس به فکر منافع روزمره خودش برای بقاست و سعی می‌کند فقط خود را سرپا نگه دارد و یا به جامعه توده‌وار و موجی تبدیل می‌شود که کسانی بر آن سوار می‌شوند. آنچه در جامعه دیده می‌شود و در جامعه شناسی تغییر هم از آن صحبت می‌شود، این است که جامعه سازمان ندارد، در نتیجه نمی‌تواند به صورت خلاق و موثر کار کند.

♦️اشاره داشتید که حاکمیت در دوره‌های مختلف از آب و زمین و اکنون نفت که همه نیز در اختیار قدرت مسلط است، استفاده کرده تا به واسطه آن جامعه را در انقیاد خودش قرار دهد؛ اما ما مشروطه و انقلاب 57 را هم داشته‌ایم که در درون همان اقتصاد سیاسی با کارکرد مشابه روی داده‌اند. این اتفاقات چگونه رخ داده و مردم چگونه توانستند از زیر بار آن سلطه خارج شوند و خواسته‌شان را ولو برای مدتی کوتاه تحمیل کنند؟...
@MostafaTajzadeh
🔰متن کامل :

#تحول_پایدار
#الگوهای_گذار
#گذار_به_دمکراسی
#مقصود_فراستخواه

@tahkimmelat
💢احساس سرکوب دیجیتال و دیگر احساس سرکوبها...
✍️ #مقصود_فراستخواه

🔻امروز حسّ تصاحب بر اذهان وبدن های مردم برای ادارۀ کشور مسأله ساز شده. هوش حکومت خیلی پایین تر از میانگین هوش اجتماعی است. کارنامه حاکمیت در فهم تحول رسانه‌ای جهان ایرانی، مردودی است: از مطبوعات تا ویدئو تا ماهواره و تا اینترنت.

🔺احساس سرکوب دیجیتال، ذهن جامعه را زخمی کرده؛ حاصلش بازی باخت- باخت خواهد بود. نمی‌توانیم احساسات، رؤیاها و تخیلات مردمانی را از آن ها بگیریم. جامعه‌ای که زندگی در فضای اینترنت را تجربه کرده، نمی‌توان به دوران ماقبل از آن برگرداند.

🔻اینترنت موبایلی اکوسیستم سیاست را متحول ساخته و نتیجه اش اجتماعی شدن سیاست است در ایران شبکه ای. سیاست تبدیل به امر روزمره و اجتماعی شده، بخشی از فرهنگ عامه و هویت های سبک زندگی ،جنسیتی و نسلی و قومی و ملی شده است.

🔺ایران به قبل شهریور 1401 برنمی گردد. در نظر نسلی که همزاد اینترنت است قفل و بست اینترنت توسط حکومت، عملی عقب‌مانده و بدوی است و این واقعاً دهشتناک است.

🆔@MostafaTajzadeh
❄️ کارکرد نخبگان ایستاده در مرز دولت و جامعه

گفت
‌و‌گو با #مقصود_فراستخواه درباره کتاب اخیرش که به کارکرد نخبگان ایستاده در مرز دولت و جامعه می‌پردازد.

با این اصرار بر زیروروکردن دوبارۀ جامعه؛ آیا تحلیل هزینه–نتیجه برای ملت هم شده؟
دربارۀ کتاب تازه منتشر شدۀ کنشگران مرزی
هم میهن، شماره ۱۸۲، ششم اسفند ۱۴۰۱ ، صفحه فرهنگ

فرزاد نعمتی (خبرنگار گروه فرهنگ): مقصود فراستخواه از مبرزترین و خلاق‌ترین پژوهشگران حوزه علوم انسانی است و انتشار هر اثر یا طرح بحثی از او، موجی از تأملات را در میدان دانش در ایران پدید می‌آورد. او که دهه‌هاست صبورانه و با دقتی کم‌نظیر در تکاپوی توصیف و تحلیل جامعه ایرانی است، اینک و ۱۵سال پس از طرح موضوع «کنشگر مرزی» در سال ۱۳۸۶، جلد نخست این اثر را که به دوره قاجار تا آغاز دوره پهلوی (از عبداللطیف شوشتری تا محمدعلی فروغی) اختصاص دارد، تقدیم خوانندگان کرده است. به مناسبت انتشار این اثر ارزشمند با او در روزی برفی درباره محورهای عمده این کتاب و پرسش‌هایی دیگر در این زمینه به گفت‌و‌گو نشستیم.

🌐 برای مطالعه متن کامل و دریافت فایل PDF اینجا کلیک کنید

🌾 @Sedanet
🌾 @mfarasatkhah
📝📝📝 چرا شماها را نمی‌گیرند؟!

✍️ علیرضا غریب‌دوست

گزیده‌هایی از یادداشت:

چرا کنشگری چون #سپیده_قلیان ، وقتی از دربِ زندان اوین بیرون می‌آید و فقط یک شعار تند سر می‌دهد، کمتر از چند ساعت در مسیر برگشت به منزل بازداشت می‌شود، یا چرا #نیلوفر_حامدی و #الهه_محمدی به دلیل پوشش خبری و ایفای رسالت خبرنگاری قریب به یکسال است در بازداشت هستند یا چرا حاکمیت با #جمعیت_امام_علی و #خانه_خورشید و فعالان حوزه #حقوق_زنان و #حقوق_بشر آنطور برخورد تند و سلبی می کند، یا چرا برای کارآفرینان مستقل و استارت آپ ها و فعالین اقتصادی اینهمه مشکل و معضل ایجاد می کند، اما به سخنان تند و گزنده‌ی #محسن_رنانی #مصطفی_ملکیان #مقصود_فراستخواه #محمد_فاضلی #محسن_برهانی #حسن_آقامیری #مصطفی_مهرآیین #داریوش_رحمانیان و بسیاری دیگر چنین واکنشی نشان نمی دهد و این اظهارات به بازداشت فوری آنها منتهی نمی‌شود؟

همواره جواب من به دوستان درخصوص این اتهام، خیلی کوتاه است و می گویم: «به این دلیل مرا نمی گیرند که پنجره را باز نکرده ام»! گرچه آنها هم، چون شما متوجه معنی این پاسخ کوتاه نمی‌شوند. (ولی اگر این متن را تا انتها مطالعه بفرمایید منظور نگارنده را در می‌یابید)

کسانی چون ما، هرگز کنشگر سیاسی نبوده­ ایم، اگرچه کنشگری مرزی را بارها آزموده ایم و گفته­ ها و نوشته­ هایمان بوی سیاست هم می­ دهد! توفیق خدمت در حوزه­ ی اجتماعی را نیافته ایم اگرچه ممکن است در مواردی با کنشگران مدنی و اجتماعی مثلاً در امور خیریه و عام المنفعه همداستان شده باشیم و صد البته که تکلیف ما در حوزه اقتصاد، تولید ثروت و کارآفرینی نیز نیازی به توضیح ندارد و از «بغداد پیداست»!

اگر نسخه­ ی امثال ما کنشگران فرهنگی برای تسکین دردها و رنج های امروز مردم ایران موثر نمی­ افتد، ناشی از شدت جراحت است، اما این «فراهمی زیستی» مانع از آن نیست که ما کار خودمان را نکنیم، هرکدام باید در حوزه­ ی خودمان کارکنیم برای ایران و به عشق ایران و به نام ایران. اینگونه نیست که کنشگری در حوزه فرهنگی بی­ هزینه است، ما هم هزینه­ ها داده­ ایم، هریک به سهم خود، منتی بر سر این مردم نداریم و دلیلی ندارد برای تفاخر آنها را برشماریم. از اینجا به بعد هم به هر اندازه ای که سمت پنجره برویم، هزینه خواهیم داد!

متن کامل یادداشت در لینک زیر

@MostafaTajzadeh