فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
44.8K subscribers
10.9K photos
3.44K videos
520 files
29.6K links
✳️کانال تلگرامی «فردای بهتر» با منش اصلاح‌طلبانه با ارائه رویکردی تحلیلی تلاش دارد به گسترش دموکراسی و بسط چندصدایی در جامعه ایران به امید فردایی بهتر برای ایران و ایرانیان قدم بردارد.

اینستاگرام: https://instagram.com/seyed.mostafa.tajzade
Download Telegram
📝📝📝حکم محکومیتم قطعی و لازم الاجرا شد

✍🏼نرگس محمدی

۱- ابلاغیه اجرای محکومیتم در شعبه ۱۱ اجرای کیفری ( شهید مقدس « امنیت ») برایم فرستاده شد. از ابتدای تشکیل این پرونده بارها اعلام کرده ام که این پرونده را از اساس بی شرمانه و ظالمانه می دانم و از تحمل کیفر که طبق رای صادره و ابلاغ شده؛ ۸۰ ضربه شلاق تعزيزی و ۳۰ ماه حبس تعزیزی و دو فقره پرداخت مالی است، سرپیچی خواهم کرد. من از ابتدای تشکیل پرونده در هیچ مرجع قضایی و جلسه محاکمه شرکت نکرده ام و حتی یک خط نوشته و وکیلی نیز نداشته ام.

اعلام می کنم اجازه نخواهم داد تا ماموران حکومت استبدادی دینی حتی یک ضربه شلاق برنند و تا جایی که بتوانم مقاومت خواهم کرد و تازیانه از دستشان خواهم گرفت. همچنين حتى على رغم احضار، به زندان نخواهم رفت . چنانچه با اعمال زور به زندان باز گردانند، قطعا در داخل زندان اعتراض خواهم کرد.
پرونده ی نمیدانم چندم عليه من در شعبه دوم بازپرسی اوین گشوده شد.»

۲- همزمان ابلاغیه دیگری مبنی بر ارجاع پرونده شکایت از اینجانب به شعبه دوم بازپرسی اوین دریافت کردم. طی ابلاغیه های رسمی ارسالی و از طریق منابع غیر رسمی مطلع شده ام، طی ۱۰ ماه آزادی از زندان، چندین پرونده امنیتی در شعبه های امنیتی اوین علیه اینجانب گشوده شده و تحت رسیدگی است که از جمله اقدامات غیر قانونی و سرکوبگرانه نهادهای امنیتی علیه فعالان مدنی است. اعلام می دارم فعالیت من در کانون مدافعان حقوق بشر و شرکت در تجمعات و راهپیمایی ها طبق نص صريح قانون اساسی و حقوق بنیادین مردم بوده و هیچ کس نمی تواند ما را از آن محروم نماید. طی ۱۰ ماه از آزادی تا کنون پنج بار توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده ام که با اعمال زور و ضرب و شتم همراه بوده و بازداشت ها خودسرانه و غیر قانونی به شمار می آید. لذا کلیه اتهامات بی اساس وکذب را رد نموده و تا زمانی که آزاد هستم به فعالیت خود ادامه خواهم داد. نهادهای مدنی و خیابان از آن ما مردم است که از دست نخواهیم داد.

#پست_اینستاگرام

@MostafaTajzadeh
https://www.instagram.com/p/CUSCRaEqaFy/?utm_medium=copy_link
✍🏼رسول اسدزاده

گرفتاری اصلی در کشور ما که ترکش های آن به تمام جوانب زندگی خصوصی و اجتماعی ما ایرانیها برخورد می کند را می شود در چند جمله خلاصه کرد. در میهن ما دو طرز فکر غالب وجود دارد که یکی تقریبا همسو با اکثر کشورهای جهان است.

این طرز فکر به اصلاح و به روزرسانی قوانین مدنی و حتی مذهبی، متناسب با زمانه اعتقاد دارد و در برابر تغییرات فرهنگی و غرف انعطاف پذیر است. طرز فكر دوم چنان سنت گرا و طلب است که به هیچ وجه حاضر به پذیرش افکار و سبک زندگی گروه اول نیست و اصرار عجیبی هم دارد که باقی هم مانند آنها فکر و زندگی کنند.

گروه دوم تقریبا تمام ثروت، قدرت سیاسی و تصمیم گیری کشور را در اختیار دارد و به شدت هم مرغش یک پا دارد. آنها با هر زبانی این سخن را تکرار می کنند که یا مانند ما فكر و زندگی کنید یا از این کشور بروید، گویی این امر به این هم وطنان مشتبه شده که تاریخ و جغرافیای این کشور و شخصیت و جان و مال و اعصاب تمام مردم این دیار ارث پدری آنهاست. عدم پوشش تلوزیونی تیم ملی بانوان ایران و به محاق بردن این دستاورد که یک رکورد تاریخی برای ورزش کشور بجای گذاشت، نتیجه همین تکروی و حق به جانب بودن گروه دوم است.

خلاصه مطلب اینکه لجبازی رسانه ای با نیمی از جمعیت یک کشور در نهایت یا منجر به مهاجرت ورزشکاران به کشورهای دیگر خواهد شد یا باعث چیزی خواهد شد که ایرانی جماعت به آن عادت دیرینه دارد ....
آنچه تو گویی نکنید آن کنیم......

#پست_اینستاگرام

@MostafaTajzadeh
https://www.instagram.com/p/CUS83bHqcvi/?utm_medium=copy_link
📝📝📝بعد از تحمل ماهها ترس و وحشت و غم و سوگواری، بعد از اینکه تعدادی از هموطنانمون بابت انواع و اقسام واکسن از نوع تقلبیش و واکسينه نشدن!

مبالغ هنگفتی پرداخت کردن و بعد از اینکه يك عده اون چیزی رو که وظیفه ی دولت بود خودشون به عهده گرفتن و با هزینه ی خودشون رفتن تا حکومت های کشورهای دیگه ای اون ها رو واکسینه کنن، بعد از تا دم مرگ رفتن و با هزینه های سنگین به زندگی برگشتن، بعد از رفتن و برنگشتن، بعد از یتیم شدن پنجاه و يك هزار كودك، بعد از اینکه پدرها و مادرها و خواهران و برادران و عزیزان و کس و کار و جگرگوشه هامون رو بدون هیچ مراسم و ادای احترامی در غربتی غم انگیز به خاك سپردیم، بعد از هر شب با نا امیدی خوابیدن و با وحشت از دست دادن بیدار شدن، بعد از هزاران بار مطالبه ی واکسن با جیغ و داد و نفرین و خواهش و التماس و
قسم دادن...

ناگهان باران رحمت واکسن الهی که یك جایی يك عالمه جان عزیز تو گلوش گیر کرده بود باریدن گرفت
ما ملت ناشکری نبودیم و نیستیم
مرسی
پ.ن گیرم گلاب ناب شما اصل قمصر است اما چه سود، حاصل گل های پرپر است؟
بیداد خراساني

#پست_اینستاگرام

@MostafaTajzadeh
https://www.instagram.com/p/CUPUJQOghXL/?utm_medium=copy_link
📝📝📝جهان ما، جهان طالبان و زنان

✍🏼کریم بارزی

من یا ما می توانم عقده گشایی کنیم و هر عمل یا رفتاری از طالبان را متحجرانه، عقب افتاده بدانیم. می توانیم آنها را به هر دشنام و بدنامی یادکنیم. آنها اما به صراحت مرگ بر دموکراسی می دهند و ابایی از این ندارند. آن ها حقوق بشر را به رسمیت نمی شناسند و ابزارشان سرکوب این حق طلبی است. این که آنها چه می کنند تنها چالش زمان ما نیست بلکه این که ما در مقابل آنها چه می کنیم چالشی بزرگتر است. آنها حاکمیت خود را تحت امر امیرالمومنین می دانند، همان گونه که داعش مدعای خلافت بود و هست. برای من حتا سوال است که از مراجع تقلید فتوا بگیرم آیا کشیدن کاریکاتور از این امیرالمومنین (ها!) اخلاقی است؟ حکم فقهی اش چیست ؟ إتمایل دارم مراجع تقلید را به این چالش دعوت کنم و از آن ها نظیر صریحشان را بپرسم.

در مهرماه و روزهای مدرسه دختران افغانستانی به فتوای یکی از این امیرالمومنین ها از تحصیل بازمانده اند. جهان نمی تواند و نباید سکوت کند. آنچه باعث این ممنوعیت است فهم طالبان از زن است. بدفهمی آن ها از انسان و حقوق انسان
است.

راستش را بخواهید برای من حتا آمار مدعایی حاکمیت ایران از حضور بیشتر دختران ایرانی در دانشگاه اهمیتی ندارد بلکه میزان شغل های مرتبط دختران با تحصیلات شان مهم تر است. این که بعد از دانشگاه چه می کنند محل پرسش و چالش است. چالش من این پرسش است که آیا دختران تحصیل کرده حقوقی برابر دارند؟ آیا فرار از مدرسه برای پسران تا فرار از دانشگاه امتداد نیافته است؟ آیا این آمار ارتباطی با درآمد زایی و نان آوری از قبل تحصيل و بعد بیکاری از پس تحصیل پسران ارتباطی ندارد؟ آیا دختران ما از خانواده و اجتماع کور به سمت دانشگاه فرار نکرده اند؟
شما هم به چالش مهر بپیوندید.

#پست_اینستاگرام

@MostafaTajzadeh
https://www.instagram.com/p/CUSL8FnN_6E/?utm_medium=copy_link
📝📝📝قوانین جدید طالبان

طالبان استفاده از گوشی دوربین دار را برای زنان ممنوع کرد و مسؤلان کمیسیون دعوت و ارشاد طالبان در مکتوبی رسمی به شهروندان ولسوالی نجراب ولایت کاپیسا دستور داده اند که جوانان مو و ریش خود را انگلیسی، آمریکایی و فرانسوی اصلاح نکنند و تراشیدن ریش گناه کبیره است. آنان گفته اند که استفاده از تلفن های دوربین دار برای خانم ها ممنوع است.

طالبان موی مدل دار و تراشیدن ریش رو ممنوع کرده قبلا این سطح از دیکتاتوری فقط تو کره شمالی مرسوم بود خودنمایی گام به گام طالبان در ممنوعیت تراشیدن ریش و پخش موسیقی در لشگرگاه و مسئول امر به معروف و نهی از منکر طالبان در شهر لشکرگاه مرکز ولایت هلمند در دیدار با مالکان حمام ها و سلمانیها تراشیدن ریش و پخش موسیقی را ممنوع اعلام کردند.
و طالبان در مکتوبی گفته که با متخلفین برخورد "شرعی واصولی صورت می گیرد. و مالکان سلمانی ها می گویند که طالبان اصلاح و آرایش موبراساس مدلهای مختلف را هم منع کردند. بی بی سی

#پست_اینستاگرام

@MostafaTajzadeh
https://www.instagram.com/p/CUVIXVvqNx4/?utm_medium=copy_link
✍🏼ناجیه غلامی

قدرتمندترین زن جهان در شانزده سال گذشته هیچ وقت به دنبال قرار گرفتن در مرکز توجه نبود. گاهی رسانه ها می گفتند مرکل انگار به عمد تلاش می کند جالب توجه به نظر نیاید.

با وجود این تلاش ها اما مردم آلمان از هر حرکت جزئی چشم، دست یا صورتش در دیدار با رهبران قدرتمند جهان که عمدتا مرد بودند برداشت تازه ای می کردند، آن را هزار جور تعبیر و تفسیر می کردند و بیشتر خانم مركل و ذکاوت و شوخ طبعی زیرپوستی او را دوست می داشتند. خیلی ها مرکل را با ملکهی انگلیس مقایسه می کردند.

به عنوان نمادی از ثبات و پایداری در آلمان. هرلیندا كوبل عکاس زن تنها کسی بود که در طول دوران زمامداری خانم مركل اجازه داشت از او عکاسی کند. می گوید مرکل وقتی جلوی دوربین قرار می گرفت بر خلاف سایرین هیچ وقت نمی پرسید خوبم یا نه. می نشست و من عکس میگرفتم. انگار می خواست بگوید من همینم که هستم.

عکاس خانم مركل می گوید در تمام سالهایی که مرکل بر سر قدرت بود هیچ وقت هیچ قراری را با او لغو نکرد و همیشه به موقع آنجا بود. حال آنکه لغو قرارها از سوی سیاستمداران خیلی رایج است. هرلیندا كوبل می گوید برق چشم های مرکل با گذشت سالها حضور در سیاست کم شد ولی استحکامی که در شخصیت اش وجود داشت ذره ای تغییر نکرد.

#پست_اینستاگرام

@MostafaTajzadeh
https://www.instagram.com/p/CUW1GXjMxto/?utm_medium=copy_link
✍🏼مهدی یزدانی خرم

چه گوارای بی جان و عکس هایی که باعث شد او فارغ از هر نگاي سیاسی ای که نسبت به او داشته باشیم به چهره ای نمادین تبدیل شود. «چه» بسیار خوش اقبال بود که برخی عکس هایی که از او گرفتند به سمبولیک ترین عکس های چند دهه ی اخیر تبدیل شدند. وقتی در یازده أكتبر سال ۱۹۶۷ نظامیان بولیوی او را اعدام کردند و جنازه اش را در مدرسه ی روستا برای تماشای اهالی و چند خبرنگار معدود به نمایش گذاشتند کمتر کسی فکر می کرد عکس های عکاس بولیویایی فردی آلبورتا به قول جان برجر كبير از او تصویری مسیح گونه ارائه دهند.

برای همین می توان گفت این عکس ها که برای اثبات کشته شدن چریک آرژانتینی و مخابره به مطبوعات جهان برداشته شد تبدیل شدند به نمونه هایی هنری از یک خبر... چشمان گشودهی چه با بدن استخوانی و ریشها و موهای ژولیده و فرم درازکشیدن اش، همه و همه از او «شمایل» ساختند. مخصوصن عکسی که او دراز کشیده و سربازان و افسر در حال نشان دادن جای گلوله روی قلب اوست کارکردی متفاوت پیدا کردند و این قدرت عکاسی ست که توانست چریک مارکسیستم خوش سیما را که بعد اسارت کشته و قرار بوده تحقیر شود به شکلی با شکوه نمایش دهد. بی تردید آلبورتا موقع برداشتن این عکس ها قطعن به فكر مثلن نقاشی مشهور آندره مانتگنا از بدن بی جان مسیح یا تابلوی مشهور «کلاس تشریح دکتر تولپ» رامبرانت نبوده اما از فرصت بسیار کوتاهی که در اختیارش بوده استفاده ی فوق العاده ای کرده. نور محیط به کمک او آمده و البته درکاش از این نور.

بدن برهنه ی چه گوارا و سفیدی ای که می درخشد همراه فرم عجیب صورت اش بی تردید یکی از عجیب ترین مرده گان تاریخ عکاسی را ساخته. طوری که حتا بعد انتشار عکس ها ادعا شد چه زنده بوده و چه افسانه ها برای اش ساختند. از سوی دیگر در نسخه های رنگی ای که از همین فضا منتشر شد و مخصوصن چند عکس مارک هاتن فضای آبی اتاق نیز کارکرد مضاعفی در شاعرانه ترشدن بدن او دارند. این همان نقطه ای ست که عکاسی می تواند سرنوشت تازه ای برای سوژهی خود بسازد. مارکسیستی که تبدیل شد به مسیح پایین آورده شده از صلیب، لاغر، رنج دیده، زخمی با چشم هایی زنده.

و چنین می شود که این چند فریم مبدل می شوند به نمونه هایی آیکونیک ترین عکس های تاریخ. چنین است که تصویر تبدیل به حقیقتی متمایز می شود و مخاطبان اش را تحت تاثیر قرار می دهد. قاب های آلبورتا جای بحث فراوان زیباشناسانه دارند، چه «چه» را به مقامی مقدس می رسانند. حتا حالا که آن دوران گذشته باز هم این عکس ها به حیات خود گذشته اند و فارغ از نظرهای سیاسی به زیست «هنری» شان ادامه می دهند.

#پست_اینستاگرام
@MostafaTajzadeh
https://www.instagram.com/p/CUXo4tsIGJw/?utm_medium=copy_link
✍🏼هستی وفامهر

این تصاویر و خبر مربوط به آنها چند وقت پیش جنجالی شد:

چادرهای رها شده بعد از یک جشنواره موسیقی در انگلیس که قرار شد به #پناهجویان اختصاص یابد همزمانی این اتفاق با ماجراهای مربوط به افغانستان و بلبشوی فرودگاه کابل موجب بروز این خشم عمومی شد که این چه رویکرد تحقیرآمیزی است که برخی از دولت ها، #خیریه ها و انسان ها به دیگران دارند. اینکه روا می دارند دیگران از #ضایعات شان استفاده کنند تا زنده بمانند. روز بیست و نهم سپتامبر روز جهانی آگاهی از اتلاف مواد غذایی و مواد زائد است. این روز جهانی روز جدیدی است و جالب است که در ضرورت نامگذاری آن به مساله کرونا اشاره شده که بر افزایش فقر اثر گذاشته است.

فرض برای این نامگذاری مانند بسیاری از نامگذاری های دیگر این است که می توان با کاهش مصرف بر برخی مشکل از جمله #فقر عمومی فائق آمد. چنین چیزی واقعیت دارد، اما باید دانست که فعالیت های خیریه ای سم مهلک در نهادینه کردن چنین رویکردی است. همانطور که گوشه چشمی به این واقعیت داریم که مصرف گرایی نه امری مربوط به افراد که چیزی است که شرکت ها و نظام سرمایه داری آن را ترویج می دهد، لازم است به صورت فردی هم با آن مقابله کنیم. راهکار درست این است که خودمان ضایعات خودمان را مصرف کنیم و اطمینان داشته باشیم این خساست نهایتن می تواند به توزيع مناسب مواد اولیه بینجامد.

البته این راهکار واقع گرایانه است. آرمانی اینکه این درک را داشته باشیم که ما به واقع صاحب آنچه نیستیم که با پول خودمان می خریم. راهکار آرمانگرایانه حذف #پول از مناسبات انسانی است؛ پول و هر ابزار مبادله ای دیگر.

#پست_اینستاگرام

@MostafaTajzadeh
https://www.instagram.com/p/CUZ2zF-qoRS/?utm_medium=copy_link
✍🏼نوید کلهرودی

اصطلاح "توده" در علوم سیاسی عموما به گروهی از مردم اطلاق می شود که نمیتوان آنها را به راحتی در هیچ دسته بندی مشخصی جای داد. جامعه توده ای از نظر برخی منتقدان آن جامعه ای است که در آن نوعی برابری جویی افراطی شکل گرفته است، اقتدار عمومی و پوپولیسم جای سنت و اشکال کهن حکمرانی را گرفته و نوعی حکومت ناشایستگان را خلق کرده است.

در چنین جوامعی سیاست مداران به شدت تحت فشار عوام هستند تا آنچه مردم طلب می کنند را انجام دهند ولو اگر خواسته مردم غیر منطقی باشد. این افکار عمومی به طور کلی احساسی و زودگذر هستند و در چنین جوامعی تمام مردم خود را محق می دانند و طبیعتا ناامید ترین افراد نخبگان و روشنفکرانی هستند که هیچ تاثیری روی مردم ندارند. از خود بیگانگی، اضطراب شدید، تمایل به رفتارهای افراطی، آمادگی شدید مردم برای طرفداری از یک رهبر با نگرش های افراطی و دل بستن به نمادهای افراطی و در نهایت یک نوع وفاداری تام و تمام روانی به نظام شکل دهنده این نظام هاست. نظامی که از دل از بین رفتن تمامی پیوندها میان مردم شکل گرفته و عملا جز دولت هیچ تشکلی در کشور وجود واقعی ندارد.

به عبارت دیگر تحقیقات کمی نویسنده نشان میدهد که هر جا نهادهای مدنی، روزنامه ها و گروه ها و تشکل های محلی وجود داشته اند و مردم از نوعی استقلال برخوردار بوده اند کمتر به سمت دیدگاه های آرمان گرایانه، افراطی و چپ حرکت کرده اند. یکی از مهم ترین مباحث کتاب توصیف این موضوع است که چطور روشنفکران، حامی حکومت های توده گرا می شوند. روشنفکران عموما به مسائل انتزاعی و غیر ملموس علاقه دارند و فقدان هدفی بزرگ را حس می کنند و حکومت های توده ای و توتالیتر را به سبب آرمان های عجیب و غریبی که میسازند ستایش می کنند.

در چنین نظام هایی که هر نوع فعالیت عمومی توسط حکومت سرکوب می شود تنها بسیج توده ها معنا دارند و نخبگان احساس تحقیر و نادیده شدن می کنند بنابراین ترجیح می دهند روی موج رفتارهای احساسی و خودجوش مردم سوار شوند و حتی به آن جهت دهند در چنین جهانی برای این روشنفکران هیچ دنیایی جز دنیای ساخته شده توسط حکومت معنا ندارد و ذوب در نظام هستند. به تعبير رمون آرون این روشنفکران خود نیز گرفتار نوعی افیون اند. پژوهش های نویسنده مفصل است.

او توضیح میدهد که بین کورنهاوزر توضیح می دهد که اگر در جامعه ای نهادهای محلی و منطقه ای قوی باشند به تبع آن خواسته ها و مطالبات مردم نیز دقیق و ملموس است و اگر این نهادها توسط حکومت از بین بروند مردم به جای توجه به مسائل ملموس به مسائلی کلان و عموما آرمان گرایانه و متوهمانه جذب میشوند که خصلت توده ای شدن دارد. به عبارت دیگر در جامعه ای که تنوع وجود ندارد به جای کثرت نوعی وحدت معیارهل تجویز میشود که در بلندمدت منجر به عوام فریبی می گردد.

#پست_اینستاگرام

@MostafaTajzadeh
https://www.instagram.com/p/CUS1DOmqNiQ/?utm_medium=copy_link
📝📝📝#آلیس_پال


۱۱ ژانويه ۱۸۸۵؛ ۱۳۷ سال پيش، در چنين روزی آليس پال تلاشگر اجتماعی در ماونت لورل نيو جِرسی زاده شد.

پدر و مادرش كشاورز بودند و از كودكی سخت‌كوشی و كار برابر برای زنان و مردان را به او آموختند.

مادرش از مسيحيان «جويندگان نور» بود كه نبرد برای حقوق اجتماعی را از بايسته‌های آيينی می‌دانست و دخترش را با خود به نشست‌های «جنبش زنان آمريكا» می‌برد.

آليس پال پيش از آنكه همه وقت خود را صرف تلاش برای بهبودی وضعيت زنان كند، ديرزمانی را به تحصيل عالی در رشته‌های بيولوژی، مددكاری، حقوق و جامعه‌شناسی پرداخت و در دو رشته آخر يادشده در آمريكا و انگليس مدرک دكتری گرفت.

او در چند گفت‌وگوی راديويی، خود را تلاشگر آرامی ناميده كه با گذر زمان و روبه‌رويی با وضعیت زنان به پيكارگری تندرو تبديل شده است: «پنهان نمی‌كنم كه در تظاهراتی كه به برخورد با نيروهای امنيتی منجر می‌شد تا كنون ۴۸ شيشه شكسته، چندين بار دستگير شده و يک بار چند ماه زندانی كشيده‌ام كه به اعتصاب غذا انجاميده است.»

۲۵ ساله بود كه پس از آشنايی و كار با اِميلين پانكهورست، تلاشگر حقوق زن در انگليس، به آمريكا بازگشت و با همكاری يار پيكارگرش لوسی بِرنز «انجمن تلاش برای حق رای زنان در آمريكا» را سازماندهی كرد. ۳۰ ساله بود كه از آن انجمن جدا شد و «حزب ملی زنان» را با هموندان ديگرش بنيان نهاد.

۳۵ ساله بود كه پيكار و تلاش او و همراهانش به ثمر رسيد و در اصل ۱۹ متمم قانون اساسی آمريكا، عنوان «حق رای برای زن و مرد» ثبت شد. اما آليس پال نبرد خود برای برابری حقوق زن و مرد را ادامه داد و به همراه يارانش در سراسر جهان، حزب آمريكايی يادشده را به «حزب جهانی زنان» گسترش داد.

او حدود ۸۰ سال برای دستيابی به حقوق اجتماعی بهتر برای زنان جهان كوشيد و در ۸۸ سالگی هنگامی كه در یک تظاهرات روز زن از او پرسيدند انگيزه اصلی‌اش در اين پيگيری چه بوده گفت: «من دختر كشاورزان هستم. وقتی گاوآهن دست می‌گيری بايد شخم را تا آخر بزنی.»

آليس پال در ۹۲ سالگی در مورستون نيوجِرسی آمريكا درگذشت.

#حقوق_برابر #حقوق_زنان #حق_رای #آمریکا #زنان #زنان_مبارز #جنبش_زنان #alicepaul #اسکندر_آبادی
#پست_اینستاگرام

@MostafaTajzadeh
https://www.instagram.com/p/CYlRDmLoxN6/?utm_medium=share_sheet
📝📝📝 حاشیه ای بر دین گریزی در دانشگاه‌ها به بهانه تجاهر به روزه خواری در ماه رمضان

✍🏻امیر دبیری‌مهر


روزه خواری گسترده دانشجویان در ماه مبارک رمضان به دلایل موجه و ناموجه ؛ سوژه بسیار جالبی برای تحلیل نتایج نامبارک سیاست های غلط فرهنگی کشور در ۴۰ سال گذشته است. چند روزی است در چند دانشگاه و اطراف آن گشت و گذاری تحقیقی داشتم . برای نمونه می توانم از دانشکده های مهندسی و معماری و علوم دانشگاه آزاد واحد نیایش در منطقه پونک مثال بزنم .آنچه مشاهده کردم این است که برخلاف گزارش های رسمی و شعارهای تبلیغاتی؛ متاسفانه فضای دین گریزی بویژه در حوزه تکالیف شرعی و التزام به احکام شرعی و فقهی در نسل جدید جوان کشور بویژه دانشجویان شایع و غالب است و مسوولانی که ذره ای در این امر تردید دارند در همین ماه مبارک برای رضای خدا هم شده از پشت میز و کنج دفتر بلند شده و با امثال بنده هم قدم شوند تا در چند دانشگاه بطور عادی قدم بزنیم و با جوانان بویژه دانشجویان صحبت کنیم تا آشکار شود آنچه در تریبون های رسمی و گزارش‌های جعلی پنهان می ماند. برجسته کردن رفتار اقلیتی از دانشجویان که در مراسم و مناسک مذهبی حضور پررنگ دارند در رسانه ها واقع نمایی نیست بلکه رهزن حقیقت است . اینکه تعداد محدودی از جوانان و دانشجویان مانند نسل ما باورهای عمیق به آموزه های دینی زندگی می کنند یک واقعیت است اما تعمیم ان به کل فضای دانشگاهی یک پروپاگاندای فریبنده است .

اما نکته جالب اینجاست که دانشگاه‌ها بخاطر تبعیت از سیاستهای اعلامی که با واقعیت هیچ نسبتی ندارد با ایجاد محدودیت های گسترده برای دانشجویان به ظاهر وظیفه خود را انجام داده اند و این سیاست غلط موجب شده که در اطراف دانشگاهها و در کوچه ها و جلو منازل مردم و داخل خودروها و لابلای شمشادها صدها دانشجوی دختر و پسر بیچاره و بی پناه آب و سیگار و ساندویچ و نوشابه و ....بدست در حال روزه خواری هستند و گاه تجاهر به حرمت شکنی هم می کنند و از تذکر عابران خشمگین می شوند و گاهی از این رفتار اعتراض گونه حس خوب و مقاومت گونه ای هم به آنها دست می دهد. بگذریم که در این صحنه ها هم شأن دانشجو خدشه دار می شود هم حقوق عمومی نقض شود و هم محیط زیست و فرهنگ عمومی زشت و منحرف نمایش داده می شود و البته مدیران نظام آموزشی و فرهنگی دل خوش به این هستند که روزه خواری در فضای دانشگاه ممنوع است و در پلاکاردهای فرمایشی فرارسیدن ماه رمضان را تبریک گفته اند.

#پست_اینستاگرام

📌ادامه در کامنت:

https://www.instagram.com/p/CcNa2fpqFpN/?igshid=MDJmNzVkMjY=

@MostafaTajzadeh