فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
44.8K subscribers
10.9K photos
3.44K videos
520 files
29.6K links
✳️کانال تلگرامی «فردای بهتر» با منش اصلاح‌طلبانه با ارائه رویکردی تحلیلی تلاش دارد به گسترش دموکراسی و بسط چندصدایی در جامعه ایران به امید فردایی بهتر برای ایران و ایرانیان قدم بردارد.

اینستاگرام: https://instagram.com/seyed.mostafa.tajzade
Download Telegram
🔍 نگاهی به توییت‌های منتخب روز

امیر ناظمی:
بازگشتیم
اما برای جلوگیری از عادی‌سازی قطع اینترنت
در حال تهیه لایحه‌ای هستیم تا از این پس قطع اینترنت و هر اپ با بیش از ۱۰ میلیون کاربر ایرانی تنها با تصویب مجلس امکان‌پذیر باشد!
از نمایندگان می‌خواهم از آن پشتیبانی کنند.
اینترنت مثل آب، مثل هوا، قابل قطع‌کردن نیست!

Pedram Sohrabloo:
کارشناس قرآن در #صداوسیما: باید دستگیرشدگان اعتراضات اخیر را در ملاءعام #زجر_کش کرد.
کمیسر قضایی شوروی: ما نباید فقط به اعدام مجرم اکتفا کنیم. اعدام #بی‌گناهان تود‌ه‌ها را بیشتر #مرعوب خواهد کرد.
پ.ن: بده بستان #داعشیسم و #لنینیسم

علی نیک جو:
گاهی آن قدر ذهنمان به طور وسواس گونه درگیر #چه_باید_کرد می شود، که آنچه مغفول می ماند و اهمال می شود؛ #باید_کرد و #میتوان_کرد است. تفکر، تعمق و تامل باید برانگیزاننده، شهامت بخش و تهور‌زا باشد، نه رخوت انگیز و عامل تسلسل وضعیت های منفعلانه و هرزدهنده.
#روان_درمانی_تحلیلی

Ali Gholizadeh🇮🇷:
دهها انسان در حوادث اخیر جانشان را از دست دادند.دهها مادر بی‌فرزند شدند. چه معترضان مسالمت‌جو، چه آنان که ناخواسته در دام خشونت افتادند،چه نیروهای امنیتی/انتظامی و حتی چه اعضای گروه‌های مسلح، همه فرزندان این خاک‌اند. لااقل هویتشان را معلوم و از خانواده‌شان دلجویی کنید.
#روایت_رنج

سید س سجادی:
دو روز بین معترضان شیرازی بودم.
نظر کلی : رهبران جمهوری اسلامی برای تغییر رفتار
(با مردم) و سیاست ها وقت چندانی ندارند.
با توجه به آنچه دیدم،
اگر نجنبد
آنها قدرت و ثروت را خواهند باخت
و ما ایران را
رشتو
#یک

Javad Emam:
اينجا ايران است
جمهوري اسلامي!
برخلاف بلاد كفر اينجا ديگر دروغ هيچ قبحي ندارد
پس از حوادث تلخ روزهاي اخير!
#وزير_كشور باافتخار وبصورت رسمي اعلام ميدارد
آنچه در ماههاي قبل درخصوص تكذيب افزايش قيمت بنزين به #مردم گفته بودند #دروغ بوده است
#مصلحت
#تدبير_با_دروغ
#التيام_درد_مردم

سمیرا مقدسی🇮🇷:
حدود۵۰ طلاق از نزدیک‌ لمس کردم
به جرات میتونم بگم ریشه اکثرشون، به نقل از زوجین شروع بی حرمتی (مثلا چی هستی من بهت لطف کردم زنت شدم، من آدمت کردم، خانوادت فلانن و...) هست
درمانش زیاد و صمیمی صحبت کردن از مشکلات و راه حل براش، قبل حاد شدنه
باورتون میشه مشکل نسل ما درست حرف نزدنه؟

شهاب تقي پور:
در عين توجه به واقعي بودن اعتراضات و فشار شديدي كه در نتيجه سياستهاي نوليبرالي دولت روي دوش حاشيه نشينان و فرودستان وارد شد بايد نقش تحريمهاي ناجوانمردانه و تحريكهاي سازماندهي شده استعماري در ايران، عراق و لبنان اين روزها را هم مدنظر قرار بديم. #آبان98

hossein massomi:
366 کشته یعنی روزی دست کم پنجاه نفر کشته
ایران بدون نیاز به اعلام کسی عزای ملی است

سعا:
مشکل مملکت ازجای دیگست،بیخود روی سر وکله هم نزنیم
پشیمانم از دوره‌ای که فکر میکردم مشکل #احمدی‌نژاد ه
مشکل اینجاست که قدرت یکی مثل جنتی از۲۷۰نفر با۳۰میلیون رای بیشتره
مشکل اینجاست کسی که قدرت مطلق داره مسولیت اعمالش را قبول نمیکنه
مشکل اینجاست اگر۷۰میلیون بگن بله یکی بگه نه،تمامه

Mohamad Ali Abtahi ابطحی:
یکی از کارشناسان تلویزیون، قرآن تفسیر کرده و میگوید آشوبگران حوادث اخیر را باید زجر کُش کرد!
اصل جنس داعش!
اصل دشمن!
اصل دین گریزی، بلکه اصل دین ستیزی!
به قرآن، ما به این تفسیر از قرآن و اسلام کافریم!
۴۰ سال پیش قرآن را طالقانی برایمان تفسیر می کرد.

mehdi mahmoudian:
نمایندگان مجلس درب دفاترتان را به روی مردم باز کنید.
از خانواده کشته شدگان خواهش کنیدبه شما اعتماد کنند و مشخصات و نحوه کشته شدن عزیزانشان را به شما بگویند تاحداقل تعداد کشته‌شدگان ومجروحین این روزها دقیقا مشخص شود.
این کمترین وظیفه نماینده یک شهر است اگر شرافتی باقی مانده باشد

Adel Barkam |🇮🇷عادل برکم:
۱۹ آبان بسیجی ها در مقابل سفارت فرانسه تجمع و از «جنبش جلیقه زردها» حمایت کردند.
حالا که جلیقه زردها از «معترضان ایرانی» حمایت کردند، بسیجی ها چه می کنند؟

Al:
می‌دونید این‌ها کی‌اند؟ این‌ها اشرارند. اون مفسر قرآن که می‌گفت «باید زجرکش‌شان کنید» منظورش همین پیرزن و همین کهنه سرباز جنگ بود.

Siavash Imany:
اما نسل جوان آنقدر مجذوب من و تو شده که خیال می کند، قبل از انقلاب در بهشت زندگی می کردیم:
داریوش فروهر ، پس از حمله ماموران ساواک به گردهمایی جبهه ملی در کاروانسرا سنگی !

🇮🇷Saba Azarpeik:
۲۲۰شهروند را اشرار کشتند؟!
با فرض ادعای شما:
۱/همگی را شهید اعلام کنید و روی سنگ قبر آنها بزنید شهید ملت
۲/با فیلم دوربین‌های ترافیک و دوربین‌های امنیتی‌تان تصاویر تمام قاتلین را در تلویزیون نشان دهید و برگزاری دادگاه
آقای رحمانی فضلی!
ملت احمق نیستند دوران بزن‌دررویی تمام شده

🆔 @MostafaTajzadeh
🔍 نگاهی به توییت‌های منتخب روز

محمود صادقی:
پیرو انتشار خبری به نقل از سخنگوی هیأت نظارت مبنی بر شکایت وزارت اطلاعات از اینجانب، موضوع را پیگیری کردم؛ معلوم شد وزارت اطلاعات از من شکایت نکرده، بلکه به رییس مجلس نامه‌ نوشته است. از محتوای نامه اطلاع ندارم. انتظار می‌رود سخنگو اظهارات خود را اصلاح کند.

مجيد دُرّى:
#مهدى_محموديان ظاهرا در اعتراض به انتقالش به بند دو الف سپاه دست به اعتصاب غذا زده است.
#كيانوش_راد هم هنوز مشخص نيست توسط چه ضابطى بازداشت شده است.
اين در حاليست كه ق.ق اعلام كرد اين دو نفر به دليل عدم توديع وثيقه در بازداشتند وگرنه قرار بازداشت صادر نشده است.

AKBARIN:
سخنگوی #رئیسی گفته نوشتن بیانیه با امضای ۷۷نفر کار دشمن بود.
خبرنگاری پرسید: مگر دادستان نگفت اعتراض خود را به صورت کتبی بنویسید؟ سرش را خاراند و گفت: فعلا قضاوت نمی‌کنیم (۲دقیقه پیش گفته بود کار دشمن بود)! گله هم کرد که هی از ۷۷ امضا می‌پرسند و کسی آن ۷۷۷ امضا را جدی نمی‌گیرد!

Pedram Soltani:
#مجمع_تشخيص_مصلحت بر سر دوراهى بدى قرار گرفته است.
اگر به لوايح مربوط به #FATF رأى منفى دهد مشكلات ارزى و تجارى كشور بيشتر و بغرنجتر مى شود.
اگر رأى مثبت دهد، دو سال معطلى موضوع و مخالف خوانيهاى اعضايش را چگونه توجيه كند؟
جاى مردان سياست بنشانيد درخت...
#حكمرانى_خوب

علی نیک جو:
شرط لازم برای #تغییر، انتخاب است. انتخاب بیشتر از آنکه به معنای "به دست آوردن" باشد، به معنای "از دست دادن" است. ما با هر #انتخاب تصمیم گرفته ایم "از دست دادن"را تجربه کنیم. مولفه اساسی تغییر؛ پذیرشِ "از دست دادن" است.
#روان_درمانی_تحلیلی

MostafaRasteMoghadam:
ساختاری که سیاست ورزان شریفی مثل #محمد_کیانوش_راد را که بر روش اصلاح طلبانه، مسالمت جویانه و خشونت پرهیز تاکید دارند،بر نمی تابد،نیاز به برانداز ندارد.
برانداز واقعی آنهایی هستند که زبان نقد صریح وشفاف وبی لکنت این ناصحان مصلح را تاب نیاورده وفقط دوست دارند تا ندای مجیزگو بشنوند.

حجت نظری:
در اولین مراسم #جایزه_ناصر_حجازی ، این جایزه به پاس سال‌ها تلاش برای مبارزه با فساد و ارتقا آگاهی بخشی به #عادل_فردوسی_پور اهدا شد. همچنین از #وریا_غفوری به‌خاطر مسئولیت اجتماعی، جعفر تبریزی، امیر رفیعی و خانواده مهدی شادمانی در بخش‌های عکس، فیلم و خبر تقدیر شد.

shima tadrisi🎗:
روز تولدم(چند روز قبل از زندانی شدنش) گفت: چه آهنگی بذارم؟ گفتم: 《دور ایرانو تو خط بکش》، ما در شادترین اتفاقات هم غمگین بودیم، امروز اگر بود قطعا از آن روز‌ها غم‌مان بیشتر بود، زیر همین توییت به یادگار برای مسعود بنویسید، برای شب تولد ۳۹ سالگی روزنامه‌نگار زندانی #مسعود_کاظمی

Ghazaleh Ahmadi:
چرا به خوزستان نمیرسید؟
اینطور نیست، به بقیه جاها هم نمیرسیم.

زُهِير موسوى🇮🇷:
صبح خواب موندم مجبور شدم اسنپ بگیرم. راننده یه طلبه بود که عبا عمامه‌اش رو گذاشته بود صندلی عقب. اول شک کردم برگشتم پلاک رو چک کردم که درست سوار بشم شیشه رو داد پایین گفت شرمنده که صبحت رو باید با آخوند شروع کنی، بیا بالا=)))))))

رضا رئیسی:
#بیانیه ۷۷ را در آن روزها به ما ندادند که اگر میدادند حتما با افتخار امضا میکردم
اما بعدتر خواندم الحق و الانصاف خردمندانه و دردمندانه و از سر خیرخواهی بود
بعدتر که جار و جنجال و بگیر و ببند راه افتاد، دوباره خواندم، هر چه گشتم،تعرضی و افراطی ندیدم
میفرمایید یعنی همه #خفه شویم؟

mehrodad🇮🇷:
تجزیه نشدیم اما وسعت این سرزمین را کم کردند برای ایرانیان. یک سانت از مساحت کشور کم نشده اما ایران تنگ شده، قدر یک قبر جا شده.

Hadi Mousavi:
فدراسیون جهانی بورس به بورس ایران اعلام کرده تا پایان سال شرایط اجرای الزامات #FATF رو اعلام کنه وگرنه احتمال لغو عضویتش وجود داره و این یعنی شوک اساسی به بازار سرمایه و شرکتهای مرتبط.
البته که از نظر اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام FATF هیچ تاثیری در اقتصاد کشور نداره.

Amin Bozorgian:
وزارت کشور دولت اعتدال که با حمایت اصلاح‌طلبان سرکار آمد، دبیرکل و عضو ارشد مهم‌ترین حزب اصلاح‌طلب و سخنگوی بنیاد باران خاتمی را پیش از آنکه اساسا کار به شورای نگهبان برسد، رد صلاحیت کرد.
حقیقتا زرشک.

hediekimiaee:
چرا من به عنوان #خبرنگار_مستقل نمی‌توانم به #ماهشهر بروم و دوربینم را روشن کنم و حرف‌ها و وضعیت مردم و شهر را راحت منعکس کنم؟ اما کسی که در #خبرگزاری_فارس کار کرده می‌تواند؟!

Maryam Zohdi:
مادربزرگم رو در وضعیتی از دست دادم که تا لحظه آخر نخواست باور کنه من اجازه ندارم به خونه‌ام برگردم و بوش کنم بغلش کنم نمی‌دونم با خودش چی فکر می‌کرد اما پای تلفن هم همیشه اولین و آخرین سوالش این بود: کِی میای؟ مهم نبود من چی جواب بدم. من این آخرا فقط سکوت...

🆔 @MostafaTajzadeh
@alipsychiatrist

✳️“Actually we didn’t have the feelings we said we had until we spoke them-at least I didn’t. To phrase them was to invent them and own them.”

✳️Philip Roth

✳️در واقع ما، احساساتی را که می‌گوییم داشته ایم، نداشته ایم، تا زمانی که راجع به آنها حرف زده ایم.
با به کلام درآوردن آن احساسات، به نوعی آنها را آفریده و متعلق به خود کرده ایم.

✳️فیلیپ راث

#روان_درمانی #روان_درمانی_تحلیلی
#درضرورت‌گفتن #معجزه_کلمه
#علی_نیک‌جو #روان_پزشکی

@alipsychiatrist
📌 نزدیک‌کردن سویه‌های مردانگی و زنانگی

چه ویژگی‌هایی موجب می‌شود امیدوار باشیم زنان به‌عنوان رئیس‌جمهور موفق‌تر از مردان عمل کنند؟

دکتر علی نیک‌جو، روان‌پزشک و روان‌درمانگر تحلیلی در مصاحبه با همشهری‌آنلاین می‌گوید: "اینکه در جامعه گفته می‌شود زن احساساتی است و نمی‌تواند قضاوت کند و چیزهای شبیه به آن‌ که موجب می‌شود زنان را از بسیاری از انتصابات محروم کنیم، بسیار ضدعلم و دور از واقعیت روانشناختی ذهن انسان است."

✍🏼 خدیجه نوروزی- روزنامه‌نگار:
حق انتخاب شدن؛ زنان واجد‌ شرایط حق دارند مانند مردان، برای تصدی مناصب سیاسی و اجتماعی از جمله ریاست‌جمهوری داوطلب شوند اما در ایران به‌ دلیل وجود برخی دیدگاه‌ها، زنان واجد‌ شرایط به‌طور جدی وارد عرصه نشده‌اند تا شانس خود را برای انتخاب شدن امتحان کنند. چه نگرشی موجب شده تا تفاوت جنسیت‌ها موجب شود انسان‌هایی با جنس ظریف زنانه اما توانمند در قدرت مدیریت که نشان داده‌اند در بسیاری از پست‌های مهم در مقایسه با مردان موفق‌تر ظاهر شده‌اند، دور از عرصه انتخابات ریاست‌جمهوری بمانند؟ اساسا این سؤال مطرح است که چه ویژگی‌هایی موجب می‌شود تا امیدوار باشیم زنان به‌عنوان رئیس‌جمهور می‌توانند موفق‌تر از مردان عمل کنند؟

دکتر علی نیک‌جو، متخصص روانپزشکی و روان‌درمانگر تحلیلی از نگاه روانشناسی اجتماعی این موضوع را تحلیل و بررسی می‌کند و می‌گوید:

«پیش از آنکه بحث نپذیرفتن زنان درخصوص کاندیداتوری ریاست‌جمهوری مطرح باشد بحث حذف یک نیمه مهم از یک جامعه انسانی و به‌مثابه انسان است؛ یعنی ما پیش از آنکه مرد باشیم یا زن، انسان هستیم و اتفاقا به‌رغم همه تأکیداتی که در روانشناسی بازاری دیده  و در افواه روانشناسی زرد به وفور ساخته می‌شود، ساحت روانشناسی مرد و زن بسیار به هم نزدیک است و این افتراقاتی که روی آن تأکید بسیار می‌گذارند چندان پایه‌های علمی ندارد.

افتراقات و حد‌فاصل‌های میان مردانگی و زنانگی، سیال، لغزنده و بی‌مرز است و عملا به لحاظ ذهنی و روان‌شناختی نمی‌شود جداسازی علمی و مبنایی بین زنانگی و مردانگی قائل شد. همه ما به لحاظ روانشناختی یک‌سری مولفه‌های مردانگی و یک‌سری مولفه‌های زنانگی داریم که بسیار در هم فرو رفته است که جداسازی آن کار مشکلی است. این سخنان را از این بابت می‌گویم که اینکه در جامعه گفته می‌شود زن احساساتی است و نمی‌تواند قضاوت کند و چیزهای شبیه به آن که موجب می‌شود زنان را از بسیاری از انتصابات محروم کنیم بسیار ضد‌علم و دور از واقعیت روانشناختی ذهن انسان است».


📌 ادامه در INSTANT VIEW
(مشاهده فوری)
#روان_پزشکی #روان_درمانی #روان_درمانی_تحلیلی

🆔@alipsychiatrist
📌 یافتن معنا در ادامه یا ترک یک رابطه‌ی زناشویی

✍🏼 Susan Pease Gadoua

ترجمه توسط کانال تلگرام علی نیک‌جو
@alipsychiatrist

اگرچه هیچ گزینه ی سریع، قطعی و ساده ای برای پاسخ به سوال پیرامون لزوم یا غیرضروری بودن طلاق وجود ندارد، اما فاکتورهایی وجود دارند که تعمق پیرامون آنها، تصمیم گیری برای ترک یا ادامه ی یک زندگی زناشویی را تسهیل می‌کند.

برخی زوج درمانگران بر این باورند که، زمانی که میل به ادامه ی یک زندگی زناشویی، مبتنی بر حرکتی به سمت جلو و دست یابی به یک هدف است، به طور مثال "میخواهم فرزندانم را بزرگ کنم و شاهد پیشرفتشان باشم" یا "میخواهم بر روی حملات خشم خود کار کنم شاید شرایط تغییر کند"، احتمال باقی ماندن درازمدت فرد در تأهل افزایش می یابد.
اما هنگامی که افراد، اجتناب از مواجهه با درد و ترس را به عنوان توضیحی برای علت ادامه زندگی زناشویی گزارش می‌کنند، به طور مثال "دیگر هیچ کس به اندازه او من را دوست نخواهد داشت"، این موضوع تزلزل بیشتری را در رابطه زناشویی نشان می‌دهد.

به طور مشابه، افرادی که تصمیم آنها برای طلاق مبتنی بر حرکت به سوی یک هدف است، به طور مثال "من چیزهای بیشتری، بیش از ماندن در یک تأهل رنج آور، از زندگی ام میخواهم"، به احتمال بیشتری قادر به ترک رابطه ناسالم میشوند، در مقایسه با افرادی که میل به جلوگیری از هرگونه درد و رنج هیجانی در آنها غالب است.

در بسیاری از تصمیم گیری های مهم زندگی، از جمله حفظ یا ترک یک رابطه زناشویی، تجربهٔ هیجان 'ترس'، یک عامل تعیین کننده در انتخاب میان حرکت به سوی اهداف، یا اجتناب از تغییر و اصلاح شرایط است. در گروهی از افراد که در هنگام تصمیم گیری های مهم زندگی بر پیامدهای دردناک انتخاب های خود متمرکز میشوند، احساس محاصره شدن با ترس، و احتمال باقی ماندن در شرایط رنج آور صرفا برای حفظ امنیت و دور ماندن از خطر، بالاتر است. در مقابل، در افرادی که برای رسیدن به اهداف و آنچه سزاوار خود میدانند، ریسک پذیری بالاتری دارند، احتمال اقدامات عملی و حرکت رو به جلو بالاتر است.


📌 ادامه در INSTANT VIEW
(مشاهده فوری)

#روان_پزشکی #روان_شناسی
#طلاق #زوج_درمانی #روان_درمانی
#روان_درمانی_تحلیلی
#coupletherapy

🆔@alipsychiatrist
www.psychologytoday.com/intl/blog/contemplating-divorce/201101/how-do-you-know-if-you-should-stay-or-go

https://t.me/alipsychiatrist
📌 همچنان زندگی؛ در سوگ "من گذشته"

✍🏼 Wendy Mitchell

ترجمه توسط کانال تلگرام علی نیک‌جو
@alipsychiatrist

نخستین بار در محل کارم متوجه علائم شدم. حافظهٔ قوی من، چیزی که بیشتر از هر ویژگی خود به آن اتکا میکردم شروع به محو شدن و رها کردن من در فضایی ناشناخته کرد. در جلسات کاری کلمات ساده را فراموش میکردم و نام افرادی که سالها با آنها همکار بودم، تبدیل به معمایی بزرگ میشد.
تا آن زمان عادت به دویدن های طولانی مدت در مسیر رودخانه برای تمدد اعصاب داشتم، اما از زمانی که ناهماهنگی مغز با پاهایم آغاز شد، دچار سقوط های مکرر در حین دویدن میشدم‌. می‌دانستم که یک جای کار در مغز من درست پیش نمی‌رود اما از زمانی که به پزشک مراجعه کردم، تا دریافت تشخیص قطعی زمان زیادی طول کشید. من ۵۸ سالم بود و اگرچه دریافت تشخیص زوال عقل(dementia) در این سن، ویران‌کننده است، اما در عین حال، به عنوان پایانی برای تمام ابهامات، تسکین‌دهنده نیز بود.

دریافت این تشخیص، نشانهٔ از دست رفتن "من گذشته"، تمامی خاطرات، سلائق و اهداف من تا آن روز، و تولد یک من تازه بود؛ که نیاز به برنامه‌ریزی برای یک زندگی متفاوت داشت. اکنون، پس از گذشت چند ماه از آن روز، گربه‌ای در خانه‌ام دارم که از بودن با او احساس آرامش می‌کنم؛ در حالی که برای 'من گذشته'، وارد شدن هر حیوانی به خانه‌ام، موضوعی محال و وحشت آور بود.

شروع زندگی با دمانس، مانند شروع بازی شطرنج با یک حریف تازه بود که برای هر حرکت و ترفندی، منتظر حرکتی از طرف او میشدم. اکنون به عضویت انجمن های خیریه و گروه های مطالعاتی تازه ای در آمده‌ام که اگرچه بر سرانجام بیماری‌ام تاثیر چندانی نمی‌گذارد، اما با قرار دادن مغزم در معرض گفتگوها و محیط‌های گوناگون، باعث کند شدن سیر آن می‌شود. بدترین هفته های من زمانی است که تقویمم خالی است، چرا که خلأ فکر و فعالیت، فضا را برای تشدید علائم دمانس، و مشغولیت و کار، مهار نسبی آن‌ها را ممکن می‌کند.

متوجه شده‌ام که عملکرد قسمت‌هایی از مغز من، مثل توانایی تایپ کردن، درک شیوایی یک نوشتار و ویرایش متن دست نخورده باقی مانده است. این توانایی ها نیز اگر‌چه دمانس را از من جدا نمی‌کنند، اما در حفظ اتصال به جریان زندگی و ثبت خاطرات باقی‌مانده یاری‌ام می‌کنند.

ما بیماران مبتلا به دمانس، هیچ‌گاه احساساتمان را از دست نمیدهیم، چرا که آنها در محل دیگری از مغز، متفاوت با جایگاه ذخیرهٔ خاطرات، نگه داری میشوند. ممکن است زمانی که به دیدار ما می‌آیید، گفته ها و رفتار شما را فراموش کنیم، اما احساسی را که در بودن با شما و بعد از رفتنتان تجربه کرده‌ایم، هرگز فراموش نمی‌کنیم.


ادامه در INSTANT VIEW
(مشاهده فوری)

#روان_پزشکی #روان_شناسی
#دمانس #آلزایمر
#سالمندان #روان_درمانی #روان_درمانی_تحلیلی

🆔@alipsychiatrist
https://t.me/alipsychiatrist
📌افسردگی یک بخش طبیعی از فرآیند پیر شدن نیست

✍🏼 Deborah Serani

ترجمه توسط کانال تلگرام علی نیک‌جو:
@alipsychiatrist

افسردگی در هر سنی می‌تواند اتفاق بیفتد اما برای شناسایی آن در سالمندان نیاز به ملاحظات ویژه ای وجود دارد. افسردگی در سالمندان تفاوتهای عمده ای با افسردگی در بزرگسالان جوان دارد. در دوران سالمندی، بر خلاف سنین پایین تر، علل محیطی و عروقی نقش برجسته تری در بروز افسردگی، نسبت به عوامل ژنتیکی دارد. همچنین تجربه‌ی سالمندان از افسردگی، بسیاری از اوقات در قالب گزارش علائم جسمانی(سردرد، کمردرد، خستگی)، و مشکلات شناختی(فراموشی، کاهش سرعت تفکر و استدلال)، و متفاوت با تجربه‌‌ی آشکار اندوه و ناامیدی در سنین دیگر است. به همین دلیل، در بسیاری از موارد، علائم افسردگی در یک فرد سالمند، توسط خود او و اطرافیان، به کاهش قدرت حافظه، درد و مشکلات جسمی ناشی از فرآیند پیری نسبت داده میشود و وجود یک اختلال روانشناختی قابل درمان در او، نادیده گرفته میشود.

بر اساس آمارهای سازمان جهانی بهداشت(WHO)، افسردگی در حدود ۷ درصد از سالمندان سراسر جهان را تحت تاثیر قرار می‌دهد که در حدود ۹۰ درصد از آنها درمان متناسب را دریافت نمی کنند و افسردگی درمان نشده باعث تشدید مشکلات جسمی، تسریع روند مرگ و میر، و افزایش احتمال خودکشی در آنها میشود. همچنین تخمین زده میشود که در حدود ۲۵ درصد از سالمندان، از افسردگی تحت-بالینی(وجود علائم افسردگی کمتر از میزان مورد نیاز برای تشخیص گذاری بالینی) رنج میبرند‌. که شناسایی و حمایت از این گروه نیز در غالب موارد تا پیشرفت به سمت افسردگی اساسی به تعویق می افتد یا حتی پس از تبدیل به افسردگی اساسی نیز مورد غفلت واقع میشود. یکی از دلایل این نادیده گیری از سوی بیمار، اطرافیان و حتی درمانگران، باور نادرست به این موضوع است که، افسردگی یک قسمت طبیعی از فرآیند پیر شدن است.

برای شناسایی یا ظن به وجود افسردگی، به عنوان یک "اختلال" در سالمندان، نیاز به توجه به سه دسته‌ی کلی از نشانه ها در آن‌ها وجود دارد:
- نشانه های رفتاری
- نشانه های جسمانی
- نشانه های شناختی
آگاهی از علائم هشدار در هریک از این سه حوزه، در شناسایی زودهنگام افسردگی در عضو سالمند خانواده و حمایت از او برای دریافت به موقع درمان، کمک کننده است:

نشانه های رفتاری؛
بی لذتی(Anhedonia)-فقدان احساس خوشحالی در ارتباط با موضوعاتی که تا پیش از بروز افسردگی برای فرد لذت بخش بوده اند-، بی‌قراری، خشم، کرختی و بی‌تفاوتی، کاهش توانایی برای مراقبت از خود، احساس سربار بودن برای دیگران، احساس ناامیدی، احساس گناه نامتناسب با شرایط، اضطراب، تحریک پذیری، انزوا و کناره گیری از افراد و فعالیت های معمول گذشته، کاهش اعتماد به نفس، و میل به تنهایی.

نشانه های جسمانی؛ درد مفرط، احساس خستگی و کاهش انرژی، افزایش یا کاهش اشتها و وزن، افزایش یا کاهش میزان خواب، کاهش سرعت حرکات و راه رفتن، تغییرات عروقی در مغز یا سایر نقاط بدن.

نشانه های شناختی؛ حواسپرتی، بلاتصمیمی، اختلال حافظه، مشکل در تمرکز، و کاهش قدرت استدلال، حل مسئله و برنامه ریزی‌.

در صورت مشاهده‌ی این علائم در یکی از نزدیکان سالمند، یکی از اولین اقدامات مورد نیاز، معاینه‌ی طبی برای رد کردن مشکلات جسمانی زمینه ساز علائم روانشناختی، و یا افسردگی به عنوان عارضه ای از مصرف برخی داروهاست. در صورت رد شدن علل طبی زمینه ساز افسردگی، دریافت کمک حرفه ای برای درمان دارویی و روانشناختی متمرکز بر علائم افسردگی، ضرورت می یابد.

تشخیص و درمان افسردگی در سالمندان، اگرچه با پیچیدگی های خاص خود مواجه است، اما آگاهی از علائم وجود این "اختلال" و گوش به زنگی نسبت به آنها، دریافت به موقع درمان و تجربه‌ی دوران سالمندی به عنوان بخشی غنی و معنادار از زندگی را ممکن می کند.

#روان_پزشکی #روان_شناسی
#سالمندان #افسردگی #روان_درمانی
#روان_درمانی_تحلیلی

🆔@alipsychiatrist
https://www.psychologytoday.com/us/blog/two-takes-depression/201609/what-everyone-needs-know-about-geriatric-depression

https://t.me/alipsychiatrist
📌 دلبستگی، در آن‌سوی زخم‌ها

✍🏼 Debra Campbell

ترجمه توسط کانال تلگرام علی نیک‌جو
@alipsychiatrist

در جایگاه یک کودک، هر وقت از من دربارهٔ پدرم می پرسیدند میگفتم من هیچ گاه پدر نداشته‌ام. درست به‌نظر می‌رسید، اگر‌چه می‌دانستم که مردی در جایی کمی دورتر از من زندگی می‌کند که نام خانوادگی او را حمل می‌کنم و پدرم است. او سه سال رابطه‌ای منقطع و گهگاهی به من داده بود و نه هیچ چیز دیگر؛ نه خداحافظی، نه توضیح، نه عشق.

بدتر از آن، این رها شدن از سوی او را به صورت یک شرم غیرقابل توضیح تجربه میکردم. اگر زیباتر بودم، اگر دختر بهتری بودم، ممکن بود پدرم، بودن با من را به جای رفتن انتخاب کند؟ این سوال برای دهه‌ها قسمتی از ذهن من را به خود مشغول میکرد.

ترس از اینکه نقص های من آنقدر جدی و چشمگیرند که باعث رها شدنم میشوند، و احساس بی‌ارزشی، آنقدر در وجودم ریشه دوانده بود، که همانند یک ویژگی، مانند رنگ چشم‌هایم، آن را حمل میکردم.

اینکه چقدر خود را دوست‌داشتنی یا غیرقابل دوست‌داشتن تجربه کرده باشیم، تاثیر قابل توجهی بر عزت‌نفسمان، کیفیت جست‌و‌جوی عشق، و احساس ما نسبت به زندگی، به صورت احساس تعلق یا بیگانگی با آن دارد.

پدرم، از ترس و خشم خود، که برخاسته از احساس گیرافتادگی در رابطه با من و مادرم بود، فرار کرد، اما هنگامی که رویای برخورداری از عشق والدین تبدیل به کابوس رها شدن می‌شود و نمی دانیم چه کسی را مقصر بدانیم، بسیاری از اوقات قبل از هرکس، به خودمان مظنون می‌شویم. در جایگاه یک کودک، که برای اتکا به والدین به عنوان منبع حفظ بقای خود، نیاز به ایده آل کردن آنها حداقل برای برهه‌ای از زمان دارد، ناخودآگاه به این سمت می رویم که برای نقصان‌های آنها یا هر مشکلی در محیط خانواده، خود را مقصر و سرزنش کنیم.

رابطهٔ ما با والدین یا مراقبان اولیه‌مان، الگوی دلبستگی ما را شکل می‌دهد، الگویی که بر مبنای آن، روابط بعدی خود را میسازیم. الگوی دلبستگی ایمن، اجتنابی یا دوسوگرایانه. هنگامی که به عنوان یک کودک از شکل گیری دلبستگی ایمن محروم می‌شویم، در عین جست و جوی بی‌تابانهٔ عشق، وحشت از صمیمیت و میل به دور شدن از تمام خطرات و ترس هایی را داریم که در هنگام نزدیک شدن به دیگری تجربه می‌کنیم. اما از آنجا که این تعارضات و الگوهای آزاردهنده ریشه در جایی و زمانی پیش از شکل گیری قدرت تکلم دارند، ناخودآگاه و بسیار مقاوم در برابر شناسایی و مهار هستند‌.

من هم، که زمانی در کودکی، اعتمادم را به خود، و باورم را به دوست داشتنی‌بودنم از دست داده بودم، دوسوگرایی و تردید عمیق برای صمیمیت را، به صورت ترس از طرد شدن، و رها شدن دوباره، علیرغم میل و نیاز به نزدیکی به دیگران، برای سالها با خود حمل می‌کردم.

عشق والدین بیش از حضور فیزیکی آنها، در توجه نامشروطشان، اتصال عاطفی و نشان دادن اصیل ارزشمندی کودک و پذیرفتنی بودن او با تمام ابعاد وجودش، انعکاس می‌یابد. احساس بی‌ارزشی در سال‌های اولیه‌ی زندگی، و سوء‌تفاهم های بنیادین دربارهٔ ماهیت عشق، می‌تواند ما را به جست و جوی عشق در روابطی سوق بدهد که جراحت‌های موجود در اعتماد به نفس ما را بیش از پیش عمیق و ریشه دار می‌کند.

برای من، شکستن این حلقه‌های معیوب، بازسازی اعتمادبه‌نفس و توانایی‌ام برای دوست داشتن خود، زمانی ممکن شد که قدم در مسیر شناخت و تماشای خود از جایگاهی فراتر از خودسرزنشگری، باورها و برداشت های پیشینم از خود و وقایع زندگی و کشف زخم‌های درونی‌ام گذاشتم. مسیری که در آن، به این باور رسیده ام که به دست آوردن درک و بینشی تازه از خود و چرایی همه‌ی آنچه که تا کنون اتفاق افتاده، بیش از آنکه اقدامی در جهت توجیه شکست‌ها و الگوهای رنج‌آور باشد، تلاش برای مهار تکرار آنها در طول زمان، و تکثیر در تمام ابعاد زندگی است.

#روان_شناسی #روان_پزشکی
#روان_درمانی #روان_درمانی_تحلیلی
#دلبستگی #جدایی
#attachment

🆔@alipsychiatrist
https://t.me/alipsychiatrist
https://www.mindbodygreen.com/articles/how-to-develop-a-secure-attachment-style
📌 اختلال روانشناختی در خانواده؛ نزدیک شدن به دنیای بیمار

✍🏼 Susan Noonan

ترجمه توسط کانال تلگرام علی نیک‌جو
@alipsychiatrist


✳️ اعضای خانواده معمولا اولین کسانی هستند که متوجه تغییرات ناشی از یک اختلال روانشناختی در فرد مبتلا به آن می‌شوند. آنها شاهد این هستند که فرزند، خواهر یا برادر، همسر یا والدین آنها ‌به‌تدریج خود را از خانواده و دوستان منزوی می‌کند، دچار تغییراتی در الگوی خواب، تغذیه و بهداشت شخصی میشود، رفتارهای عجیب و نامعمول نشان می‌دهد، تحریک‌پذیر و پرخاشگر می‌شود، به سمت سوء مصرف الکل و مواد روی می آورد و ..

هنگامی که اختلال روانی وارد یک خانواده می‌شود، اعضای خانواده را در ابتدا با این مشکل مواجه می‌کند که چگونه به درکی از پیچیدگی اختلال روانی و شکاف و سردرگمی ناشی از آن در فضای خانواده دست یابند، و در درجه بعد، چگونه راه هایی برای کمک به عضو بیمار خانواده، که اغلب ناتوان از کمک به خویش است، بیابند.

✳️ بیمار مبتلا به اختلال روانی دنیای درون و پیرامون خود را، متفاوت با گذشته، گیج کننده و رنج‌آور را تجربه می‌کند، و علیرغم نیاز مفرط به تسکین، حمایت و درک، اغلب اوقات احساس میکند که اطرافیان، توانایی فهم او را ندارند، و به رنجی که او تحمل می‌کند، اعتبار نمی‌دهند.

شنیدن جملاتی مثل "سعی کن خودت را جمع و جور کنی" و یا "اگر بخواهی میتوانی به این وضعیت مسلط شوی"، نه تنها کمک کننده نیست، بلکه باعث انتقال احساس سرزنش شدن، و اجتناب بیمار از درخواست کمک خواهد شد.

چنین پیامهایی از این باور نشأت می‌گیرند که فرد مبتلا به اختلال روانی قدرت کنترل علائم بیماری را دارد؛ باوری که با درنظر گرفتن عوامل زیست شناختی، ژنتیک و عصبی دخیل در ایجاد علائم بیماری، و ماهیت غیرارادی آنها، صحیح نیست.

عدم انکار وجود یک بیماری، تلاش برای افزایش آگاهی از ماهیت اختلال روانی، و فراتر رفتن از موضع سرزنش، انتقاد و قضاوت عضو بیمار خانواده، اگرچه باعث علاج کامل مشکل او نمی‌شود، اما احتمال بهبود وضعیت و کاهش رنج ناشی از بیماری را، افزایش میدهد.

✳️ بسیاری از اوقات، به ویژه در حین دوره های حاد اختلال روانی، بیماران رفتارهایی را نشان می‌دهند که به نحوی برای خود و یا اطرافیانشان آسیب‌زننده است، و می‌تواند باعث سلب اعتماد نزدیکان و اعضای خانواده شود.
درک گذرا بودن علائم دوره های حاد، تفکیک رفتارها و گفته های متأثر از بیماری از وجوه سالم شخصیت فرد مبتلا، و تلاش برای بازسازی فضای اعتماد در دوره های بهبود اختلال، اگر‌چه بسیار دشوار است، اما باعث حفظ عزت نفس و مسئولیت‌پذیری بیمار و کمک به او برای بازگشت به فعالیتهای معمول زندگی پس از دوره های حاد بیماری خواهد شد.

داشتن انتظارات واقع بینانه از خود، در عین حمایت از فرد بیمار، مهم است. توقع از خود برای 'نجات' عضو مبتلا به اختلال روانی و بازگرداندن تمام جنبه‌های زندگی او به وضعیت پیش از بیماری، می‌تواند انتظار غیرواقع بینانه‌ای باشد که عدم دست یابی به آن باعث ایجاد احساس ناکامی و حتی خشم نسبت به خود و فرد بیمار شود.

در عین حال باید باور داشت، که پایداری عشق، احترام و محبت در فضای روابط خانوادگی بیمار، تأثیری فراتر از تصور، در تقویت انگیزهٔ بیمار برای جستجوی درمان و مهار بیماری خواهد داشت.

#روان_پزشکی
#انگ_زدایی
#روان_درمانی
#روان_درمانی_تحلیلی

🆔@alipsychiatrist
https://t.me/alipsychiatrist
https://www.psychologytoday.com/intl/blog/view-the-mist/201705/mental-illness-splits-families
📌 از زبان یک اقلیت خاموش

✍🏼 Rosie Swash

ترجمه توسط کانال تلگرام علی نیک‌جو
@alipsychiatrist

"من ۴۷ سال سن دارم اما جوانتر به نظر می‌رسم شاید به این دلیل که از خودم مراقبت میکنم و استرس‌های مربوط به همسر و بچه را ندارم". در اولین نگاه ممکن است به نظر برسد که این جمله‌ها پاسخی کنایه‌آمیز به قسمت "خودتان را معرفی کنید" در یک سایت دوست‌یابی است، در حالیکه نویسنده این جمله ها، فردی به نام آنت، یکی از شرکت کنندگان مطالعه‌ی من درباره افراد فاقد تمایل جنسی(Asexual) بود که در یک تالار گفتگو متشکل از افرادی با این ویژگی آنها را نوشت. اسکچوال‌ها کسانی هستند که تمایلی به برقراری ارتباط جنسی ندارند.

تخمین زده میشود که در حدود یک درصد از جمعیت جهان اسکچوال هستند، اگرچه مطالعات در این زمینه محدود است. آنت و افرادی مانند او تقریبا هیچ‌گاه مجذوب شدن جنسی به فردی دیگر را تجربه نمی‌کنند و درک انگیزه‌های جنسی در روابط و رفتار دیگران برایشان دشوار است.

"زندگی در دنیایی که داشتن رابطه‌ی عاشقانه و جنسی را به عنوان یکی از بالاترین ایده‌آل‌های خود در نظر می‌گیرد، دشوار است" اینها گفته‌های یک دانشجوی بیست ساله‌ ساکن منچستر است که یکی از اثرات چنین دنیایی را بر زندگی خود اینطور توصیف میکند که "به عنوان یک دانشجو تقریبا هر روز در برابر گفتگوهایی درباره‌ی رابطه‌ی جنسی و جذابیت جنسی افراد خاصی قرار می‌گیرم که واقعا تمایلی به شنیدن آنها و مشارکت در آن بحث را ندارم"

تنهایی و مشکلات مربوط به یافتن شریک عاطفی، یکی از موضوعات مشترک در بسیاری از افراد اسکچوال است. رابطه‌ی جنسی فقط قسمتی از یک ارتباط عمیق است، اما اگر به عنوان یک بخش ضروری در نظر گرفته شود، آن وقت کسانی که تمایلی به برقراری رابطه‌ی جنسی ندارند باید به این نتیجه برسند که برقراری رابطه‌ی عاطفی برای آنها ممکن نیست. "عمیقا احساس تنهایی میکردم و نمی‌توانستم آینده ای را تصور کنم که در آن کسی حاضر باشد با فردی بدون تمایل جنسی مانند من وارد رابطه شود". نداشتن تمایل به برقراری رابطه جنسی الزاما به این معنا نیست که فرد اسکچوال باید تمام زندگی خود را در تنهایی بگذراند. "برخلاف تصورم توانستم با کسی آشنا شوم که مشکلی با نبود رابطه‌ی جنسی در ارتباط عاطفی‌مان نداشت"

باید دانست که اسکچوالیتی نوعی سرکوب تمایل جنسی یا پرهیزکاری نیست، بلکه غیاب این تمایل در فرد است. "از نظر تئوریک نبودِ تمایل جنسی در یک فرد نباید به عنوان یک مشکل یا اختلال در نظر گرفته شود" این گفته‌ی دکتر تونی بگارت یک پژوهشگر تخصصی در زمینه‌ی اسکچوالیتی است. "در شرایطی که رسانه‌ها تمایل جنسی مفرط را بهنجار نشان می‌دهند، دور از انتظار نیست که اسکچوالیتی به عنوان یک مشکل یا انگ در نظر گرفته شود". او معتقد است: "تلاش برای 'درمان کردن' افراد اسکچوال و ایجاد میل جنسی در آنها، توجهی کمک‌کننده به نیازهای روانی و هیجانی آنها نیست"

"هر چیزی که برخلاف هنجارها و تهدیدکننده‌ی وضع موجود باشد، مورد تمسخر واقع می‌شود و تلاش همه معطوف به خلاص شدن از آن می‌شود؛ واکنشهایی که ما افراد اسکچوال با آنها رو به رو میشویم و نشان می‌دهد که چه میزان ناآگاهی و عدم پذیرش نسبت به آنچه که ما هستیم، وجود دارد‌"

#روان_پزشکی #روان_درمانی
#اقلیت‌های_جنسی
#ملال_جنسی #آسکچوالیتی
#روان_درمانی_تحلیلی
#Asexuality
#LGBT


🆔@alipsychiatrist
https://www.google.com/amp/s/amp.theguardian.com/lifeandstyle/2012/feb/26/among-the-asexuals
📌 پس از دهه‌ها سردرگمی، تشخیص آسپرگر پاسخی برای بعضی سؤال‌ها بود.

✍🏼 Tom Culter

ترجمه توسط کانال تلگرام علی نیک‌جو:
@alipsychiatrist

حدود ساعت چهار و نیم صبح روزی در سپتامبر بود، که ناگهان از خواب بیدار شدم با این احساس که مشکلی وجود دارد که از آن آگاه نیستم. خانه در سکوت مطلق بود و کاملا احساس غربت می‌کردم. نبضم به سرعت می‌زد، و مثل یک دونده عرق می‌‌ریختم. نمی‌دانستم چه احساسی دارم اما اشک‌هایم می‌ریخت و برای لحظاتی فکر کردم که در حال مردن هستم. شاید این یک حمله‌ی پانیک بود.

مدت ها بود که احساس میکردم یک مشکل اساسی در زندگی‌ام وجود دارد. نیمه شب‌ها بیدار میشدم و در حالی که به سقف خیره بودم به همه چیز فکر میکردم. روزها سخت کار می‌کردم، و تفریحات گذشته نه تنها خوشحالم نمی‌کرد بلکه حتی تا حدودی مشمئزکننده بود.

یک بار زمانی که با گروهی از دوستان خانوادگی در رستوران بودیم و من با بی‌تفاوتی در حال تمام کردن ساندویچ همیشگی‌ام بودم، یکی از دوستانمان گفت: "چرا هیچ‌وقت از غذا خوردن با جمع لذت نمی بری؟" حضور سرد و کناره‌گیر من در جمع ها بسیاری از اوقات باعث ناراحتی دیگران میشد.

افراد زیادی این بازخورد را به من می‌دادند که وقتی تصورم این بوده که در حال لبخند زدن هستم، در واقع عبوس بوده‌ام. از تماشای عکس هایم در مراسم شادی، متعجب میشدم. در حالی که همه در اطرافم می‌خندیدند من چهره ای سرد و ناخشنود داشتم.

من ازدواج موفقی داشتم، از وضعیت سلامت خوبی برخوردار بودم و تعدادی از نوشته‌هایم جزء پرفروش‌ترین کتاب‌ها بودند. اما دلیل این دلشوره‌ی عجیبی را که هر روز با آن از خواب بیدار میشدم نمی‌فهمیدم. روزی در حین صحبت با پزشکم به او گفتم: "دقیقا نمیدانم چه حالی دارم. فقط میدانم که خوب نیستم. نوعی احساس خلاء و دشواری زیاد در موقعیت‌های اجتماعی."

پزشکم بعد از معاینه در پاسخ به من گفت: "من هیچ مشکل جسمی خاصی را در تو پیدا نمیکنم. اما به نظر می‌رسد که تنش قابل‌توجهی را تحمل می‌کنی. آیا خودت را فرد مضطربی میشناسی؟"

تا آن زمان خودم را فرد مضطربی نمی‌دانستم اما در جواب گفتم: "شاید بتوانم نام فشاری را که در قفسه‌‌ی سینه ام تجربه میکنم، اضطراب بگذارم"
- "فکر می‌کنی چه چیزی تو را مضطرب میکند؟"
- "زنده بودن در جهان"
- "گفتی که حضور در موقعیت‌های اجتماعی را مثل یک بار سنگین تجربه می‌کنی. سعی میکنی که خودت را تطبیق بدهی اما انگار دائما در حال وانمود کردن هستی. اطرافیانت تو را فردی کناره‌گیر می‌دانند که به موضوعات خاصی مثل جزئیات نقشه‌ی خطوط حمل و نقل شهری، علاقه دارد."

-"بله. و البته برای خطوط حمل و نقل، کلمه‌ی نمودار درست تر از نقشه است"
- "و مثل همین حالا، اغلب به جزییات و قواعد، به خصوص در هنگام استفاده از کلمات، اهمیت خاصی می‌دهی.."
-"بله همین‌طور است"
- "با کنار هم گذاشتن مجموعه‌ی این ویژگی‌ها، موضوعی که به آن فکر میکنم این است که احتمالا شما در طیف اوتیسم، و دارای سندرم آسپرگر هستی"
- "نه" با تاکید زیادی گفتم: "من با افراد مبتلا به آسپرگر کار کرده‌ام و درباره آنها خوانده‌ام. من مثل آنها نیستم"
پزشکم خطی را روی کاغذ کشید و گفت: "ممکن است کسانی که دیده یا درباره آنها خوانده‌ای، در یک نقطه روی این خط یا طیف باشند و تو کمی بالاتر و نزدیک تر به انتهای این طیف. میخواهم که درباره این موضوع بیشتر فکر کنی و بخوانی و بعدتر به من بگویی که نظرت چیست".

همیشه میدانستم که چیزی، در نوعِ ارتباط گرفتن من با جهان، با بقیه متفاوت است. من بسیاری از محرک‌های محیط را شدیدتر از دیگران تجربه میکردم. با صداها و بوهای خاصی مشکل داشتم. یکی از محیط‌هایی که به شدت تحت فشار قرار می‌گرفتم سوپرمارکت ها بود. با آن نورهای درخشان، صداهای بلند، ازدحام آدم‌ها، هیاهو، تبلیغات نصب شده بر در و دیوار و .. اما بدتر از آن، حضور در مهمانی‌ها و جمع‌ها که مانند شکنجه بود. که یکی از اولین نمونه‌های شفاف آن در ذهنم، تولد هفت سالگی ‌ام بود که همه بچه ها در اطرافم میخندیدند و بازی می‌کردند و من در حالی که درک آنها برایم سخت بود و با نیرویی نامرئی از درون میل به جدا شدن از آن محیط را داشتم، تماشایشان می‌کردم.

📌 ادامه در INSTANT VIEW
(مشاهده فوری)

#روان_پزشکی #روان_درمانی
#اختلال_طیف_اوتیسم #اوتیسم
#درخودماندگی‌ #آسپرگر
#روان_درمانی_تحلیلی

🆔@alipsychiatrist
https://t.me/alipsychiatrist
📌 چگونه به یک کودک کمال‌گرا کمک کنیم

✍🏼 Jessica Grose

ترجمه توسط کانال تلگرام علی نیک‌جو
@alipsychiatrist

یکی از فرزندان من، پیش از آنکه به طور کامل حرف زدن را یاد بگیرد، نشانه هایی از کمال‌گرایی(perfectionism) داشت. برای ما واضح بود که او تعداد کلماتی بیشتر از آنچه که استفاده میکرد، میداند اما تا زمانی که از درست بودن آنها مطمئن نمی ‌شد، با صدای بلند یا به طور مکرر آنها را به کار نمی‌برد.

از برخی جهات، کودکان پرفکشنیست، دقیقا همان کسانی هستند که والدینشان آرزو داشته اند. آنها مسئولیت پذیر، دستاورد-محور، و بسیار منضبط و مبادی آداب هستند.

اما در طول دوران قرنطینه، که فرصت بیشتری برای نزدیک شدن به دنیای دخترم پیدا کردم، بارها شاهد این موضوع بودم که تلاش او برای بی‌نقص بودن چقدر برایش رنج‌آور است. مثلا اگر از بیست سوال ریاضی، فقط دو سوال را اشتباه پاسخ می‌داد، آن دو جواب غلط، و نه تمام ۱۸ جواب درست دیگر، موضوع صحبت او برای تمام ساعات بعدی، و باعث به‌هم‌ریختگی زیادی در او میشد.

سال گذشته معلم فوق‌العاده ای داشت که متوجه تمایلات کمال‌گرایانۀ او شده و سعی کرده بود که برای حل آنها کمکش کند. یک روز دخترم به خانه آمد و گفت: "تا اشتباه نکنی یاد نمی‌گیری". من هم تمام نکاتی را که از متخصصان مختلف برای حل کردن موضوع "شکست" و "اشتباه" در ذهن کودکان شنیده بودم، به کار بردم؛ از متمرکز شدن بیشتر بر فرآیند به جای نتیجه، تحسین تلاش و تمرکز او، تعریف کردن شکست ها و خطاهای زندگی خودم برای او و .. .در همین ارتباط با یک روانشناس کودک هم که در زمینه کمال‌گرایی در کودکان پژوهشهایی داشت صحبت کردم و می‌خواهم به بعضی نکاتی که از او آموختم اشاره کنم.

کمال‌گرایی در کودکان شایع است و عوامل ایجاد کننده‌ی متعددی دارد. برخی کودکان علائم پرفکشنیسم را حتی در سن سه یا چهار سالگی نشان می‌دهند. اگرچه پرفکشنیسم تا حدودی موروثی و متاثر از ژنتیک فرد است، اما ژن ها تنها عامل ایجاد آن نیستند. مطالعات نشان می‌دهند که پرفکشنیسم در میان کودکان در طی چند دهه اخیر شیوع بیشتری پیدا کرده و در حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد از کودکان، با نزدیک شدن به نوجوانی، "پرفکشنیسم غیرانطباقی" یا به عبارتی تلاش برای بی‌نقصی غیرواقع‌بینانه تا حدی که برای آنها ایجاد رنج می‌کند را نشان می‌دهند.

فشار خانواده برای موفق بودن می‌تواند بر شکل گیری یا تقویت پرفکشنیسم در کودکان موثر باشد تاثیرات اجتماعی خارج از محیط خانه را هم نمیتوان نادیده گرفت. هنگامی که یک کودک در یک محیط تحصیلی پرفشار و به شدت رقابتی قرار میگیرد، در صورت ناتوانی از تطابق با انتظارات محیط دچار احساس شرم و بی کفایتی خواهد شد.
شبکه های اجتماعی هم در تشدید تمایلات کمال‌گرایانه بی تاثیر نیستند‌. هنگامی که فرد سرشناسی خطایی را مرتکب می‌شود هزاران نفر آماده‌ی نقد، تمسخر و تخریب او هستند.‌این موضوع میتواند باعث تبدیل شدن "خطا" به موضوعی غیرقابل‌قبول و مهلک در ذهن کودک یا نوجوان شود.

یکی از نشانه های پرفکشنیسم مشکل ساز در کودکان، مشاهده‌‌ی خودسرزنشگری مفرط در کلام و رفتار اوست. "من بی عرضه ام" "من هیچ کاری را نمیتوانم درست انجام بدهم". ناتوانی از فراموش کردن و عبور از یک خطا، اجتناب از شروع فعالیت های تازه به دلیل آسیب پذیری بالا به انتقاد و شرم، و ناتوانی از احساس شادی و رضایت از موفقیت ها، از دیگر نشانه های پرفکشنیسم در کودکان است.

هنگامی که فرزند کمال‌گرای شما در اوج احساسات بی ارزشی و خودسرزنشگری به دنبال مواجهه با یک شکست یا خطا قرار دارد، قبل از هرچیز در کنار او حضور داشته باشید، به احساسات دشوار او گوش بدهید و به یاد داشته باشید که سرزنش او به خاطر حساسیت و احساسات کمال‌گرایانه اش، میتواند باعث تشدید خودسرزنشگری و احساس بی ارزشی او شود.

پس از آرام تر شدن کودک می‌توانید با او در این باره حرف بزنید که آنچه او به عنوان شکست یا خطای خود تجربه میکند، نشانه‌ی یک نقص یا بی ارزشی اساسی در او نیست و می‌تواند برای هر فرد دیگری هم اتفاق بیفتد. تعریف کردن خاطراتی از شکست ها و اشتباهات خود برای کودک، و چگونگی عبور از آن لحظات برای کودک، و نشان دادن آسیب پذیری و محدودیت به عنوان ویژگی های انسانی مشترک، به پذیرش آنها توسط کودک کمک خواهد کرد.

و در نهایت، اگر نگران آن هستید که با وارد کردن فشارهایی برای موفقیت به کودک، باعث تشدید گرایشات کمال‌گرایانه‌ی او شده اید، سعی کنید به نخستین هفته های زندگی او فکر کنید که، آیا فرزندتان همان کسی نیست که آرزوی بودن و ماندنش را در کنارتان، فارغ از هر توانایی و دستاوردی داشتید.


#روان_پزشکی #روان_درمانی
#کودک #کمال‌گرایی
#فرزندپروری #perfectionism
#روان_درمانی_تحلیلی


🆔@alipsychiatrist
www.nytimes.com/2020/07/01/parenting/perfectionist-kids.amp.html
📌 دوستان خیالی در دنیای کودک چه‌ می‌کنند؟

✍🏼 Eileen Kennedy-Moore

ترجمه توسط کانال تلگرام علی نیک‌جو
@alipsychiatrist

در سالهای ابتدایی کودکی، اغلب بچه ها با عروسکها و اسباب بازی های خود طوری رفتار می کنند که انگار آنها موجوداتی زنده هستند. با رسیدن به حدود ۷ سالگی، نزدیک به ۳۰ درصد از کودکان، شروع به خلق دوستان خیالی و بازی با آنها می کنند.

دوستان نامرئی، میتوانند انسان، حیوان یا موجوداتی کاملاً ساختهٔ ذهن کودک باشند. ممکن است یک نفر، یا گروهی از افراد باشند؛ شکل های متنوعی که این دوستان نامرئی، در تصورات کودک، به خود می گیرند، نشانه ای از قدرت تخیل در کودک است.

اگر از کودک درباهٔ همراه خیالی اش سوال شود، می‌تواند به راحتی، ویژگی های ظاهری و رفتاری او را توصیف کند. آنها حتی ممکن است جزئیاتی درباره لمس کردن یا شنیدن صدای دوست خیالی شان بیان کنند. علیرغم این تجربه ها، اغلب کودکان می دانند که این همنشینها، واقعی نیستند.

✳️ دوستان نامرئی ممکن است گاهی برای چند سال، قسمتی از زندگی کودک و خانواده اش باشند؛ و در برخی موارد، حتی با پایان دوران کودکی هم، از بین نمیروند. مطالعات نشان داده اند که نوجوانان خلاق و توانمند از نظر مهارتهای اجتماعی، به احتمال بیشتری دوستان خیالی برای خود خلق می کنند. و البته، درحالت نرمال، این دوستی ها جایگزین روابط واقعی آنها نمیشود.

در میان بزرگسالان، افرادی مثل نویسندگان داستانهای تخیلی، اغلب درباره شخصیتهای داستانهای خود به گونه ای صحبت میکنند که انگار در کنار آن شخصیت ها زندگی می کنند؛ این احساس می‌تواند چیزی شبیه به زندگی کودک در کنار همراهان خیالی اش باشد.

✳️ ممکن است تصور شود که بچه هایی که دوستان خیالی برای خود خلق می کنند، بچه های منزوی و تنهایی هستند که در برقراری روابط اجتماعی مشکل دارند. اما تحقیقات علمی، از این فرض حمایت نمی کنند؛ بلکه برعکس، نشان میدهند که این بچه ها، در مقایسه با همسالان خود که چنین تجربه‌ای را ندارند، کمتر خجالتی هستند، بیشتر لبخند می‌زنند و در تعاملاتی که مستلزم تصور کردن و فکر کردن به احساسات و افکار دیگران است، بهتر عمل می کنند.

هم چنین نشان داده شده است که بچه‌هایی که کمتر تلویزیون تماشا می کنند و زمانهای خالی بیشتری برای تصورات خلاقانه دارند، به احتمال بیشتری، همراهان خیالی برای خود می‌سازند.

✳️ داشتن دوستان خیالی، نشانهٔ وجود اختلال در کودک نیست. بلکه بسیاری از اوقات، حتی میتواند به عنوان منبع آرامش کودکی که در شرایط سخت قرار گرفته است، عمل کند. مطالعات متعددی وجود دارند که نشان میدهند بسیاری از کودکان، در هنگام رو به رو شدن با تجربه های آسیب زا، دوستان خیالی برای خود میسازند که به آنها در کنار آمدن با شرایط سخت کمک می کنند؛ و‌ همچنین مشاهده شده است که این گروه از کودکان، در دراز مدت، تطابق بهتری با تجربهٔ آسیب زا، و صدمات روانی کمتری را تجربه می کنند.

در شرایط معمول، که کودک در بحران قرار ندارد، تعاملات مختلف کودک با همراهی خیالی اش، مثل سرزنش کردن دوست خیالی به خاطر یک بدرفتاری یا مراقبت از دوست خیالی در هنگام بیماری، به کودک کمک می کند که با ترسها، آرزوها، نیازها و توانایی های خود، رو به‌ رو شود و در تماس نزدیک تری با دنیای درونی خود، در قالب همنشینی با یک دوست خیالی، قرار گیرد.

✳️ هنگامی که کودک به واسطهٔ همراهی با دوست خیالی خود، ایجاد مشکل می کند، به طور مثال خواسته های نامعمولی را از طرف همنشین نامرئی خود مطرح می‌کند، می‌توان به جای به چالش کشیدن حضور دوست خیالی، به طور مثال به کودک گفت: "مادربزرگ میخواهد سوار ماشین ما شود، بنابراین دوستت مجبور است امروز جای دیگری را برای نشستن پیدا کند"، "فرقی نمی‌کند کدامیک از شما اینجا را اینقدر شلوغ کرده، به هر حال باید دوباره همه چیز را مرتب کنید".

در مواقعی که رفتار کودک مشکل ساز نیست، مثلا هنگامی که خواستار یک صندلی اضافه هنگام ناهار برای دوستش است، میتوان با ملایمت او را همراهی کرد. و در هرحال مهم است که هنگامی که والدین، متوجه حضور یک همنشین خیالی در دنیای کودک میشوند، آرام باشند، مضطرب نشوند، و با نشان دادن علاقه به دانستن بیشتر، راجع به ویژگی های دوست نامرئی از کودک سوال کنند؛ و به این ترتیب، به دنیای درونی آرزوها، ترسها، علائق و نگرانی های کودک نزدیکتر شوند.


#روان_پزشکی
#کودک #روان_درمانی #اطفال
#فرزند‌_پروری #روان_درمانی_تحلیلی



🆔@alipsychiatrist
https://www.psychologytoday.com/intl/blog/growing-friendships/201301/imaginary-friends