فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
44.8K subscribers
10.9K photos
3.44K videos
520 files
29.6K links
✳️کانال تلگرامی «فردای بهتر» با منش اصلاح‌طلبانه با ارائه رویکردی تحلیلی تلاش دارد به گسترش دموکراسی و بسط چندصدایی در جامعه ایران به امید فردایی بهتر برای ایران و ایرانیان قدم بردارد.

اینستاگرام: https://instagram.com/seyed.mostafa.tajzade
Download Telegram
📝📝📝«مهمونی، برنامه‌ای در تراز سیمای ملی؛ جنسیت‌زده با تمسخر و تحقیر مردم»

✍️ فریبا نظری

داشتن سرمایه اجتماعی و مقبولیت بالا در میان مخاطبین یک جامعه امتیاز ویژه‌ای برای یک برنامه تلویزیونی است. سال‌ها پیش کلاه قرمزی توانست با‌همه‌ی کاستی‌هایش، به این نقطه برسد. بگذریم که برخی افراد که هر ازگاهی چند در فضای سیاسی جامعه ظاهرشده و آتش به‌اختیار عمل می‌کنند، زمانی ماموریت داشتند به این عروسک مقبول جامعه بتازند و برعوامل تولید این مجموعه آنقدر سختی و فشار وارد کنند که از قاب تلویزیون ملی خارج شوند و البته موفق هم شدند.
در واقع می توان گفت نمایش عروسکی کلاه قرمزی، تبدیل به برند ویژه‌ی گروه تولیدکننده‌اش شد.

عروسکی ساده و نه چندان زیبا با حرفهای مردم عادی کوچه و بازار، شیرین و پذیرفتنی که فاصله چندانی با زندگی معمولی نداشت. #کلاه_قرمزی و عروسک همراهش #پسرخاله، مانند بقیه مردم ناراحت می شدند، شاد می شدند، از دروغ بدشان می آمد، به‌دیگران کمک می‌کردند، نون می‌گرفتند، نفت می‌گرفتند، به آدم‌ها گل می‌دادند، عاشق می‌شدند و از رنج و فقر مردم، رنج می‌کشیدند.

شاید اگر در یک کشور دیگر بود این عروسک شیرین و ساده و پرطرفدار، تبدیل به برندی ملی می شد به دلیل ویژگیهای مقبول کودکان و بزرگترها؛ اما در کشور ما جایش در قاب تلویزیون ملی با برنامه های دیگر پر شد.
سالها گذشت تا برنامه‌ی #مهمونی با عروسک های جدید بدون کلاه قرمزی و پسرخاله البته خارج از قاب تلویزیون و تقریبا ازسوی همان عوامل تولید؛ بینندگان مشتاق را از انتظار بیرون آورد.
بعد از چند قسمت از برنامه، سه نکته توجه نگارنده را به خود جلب کرد:
۱- جنسیت زدگی شخصیت ها و مضامین
۲- دوری شخصیت‌ها و مضمون برنامه از زندگی معمولی مردم جامعه
۳- شخصیت سوال برانگیز بچه به عنوان یک کودک کار

قیمه و کته دو شخصیت عروسکی و سهیلا یک بازیگر برنامه به شدت زنان یک بعدی و با تفکراتی جنسیت زده ترسیم شده اند. #کته و #سهیلا تمام رویایشان یافتن شوهر است.
میزبان مهمونی نیز مدام در این فکر است که برای سهیلا شوهری پیدا کند و سیروس را تشویق می‌کند که سهیلا را ببیند.
در یکی از قسمت ها مهمان محترم برنامه حتی پیشنهاد کرد برای اینکه کته شوهر پیدا کند، برود و دماغش را عمل کند.
بخش عاشقانه‌ها در قالب نمایشنامه‌های کوتاه دو‌نفره نیز ، ازهمین مضامین جنسیت‌زده برخوردار است و زنان عاشق در آن، موجوداتی بی‌عقل و تک‌بعدی و سطحی تصویر می‌شوند.

این شخصیت‌ها و مضامین کافی بود تا برنامه با علامت سوالی بزرگ در نزد بینندگان مواجه شود.

پس از وقفه‌ای چند ماهه هم‌زمان با التهابات و رخدادهای کم نظیر اعتراضی جامعه در #سال_۱۴۰۱، قسمت دوم برنامه مهمونی علامت سوال بیشتر و بزرگ‌تری کسب کرد.
این بار اما علاوه بر عبارات و مضامین #جنسیت‌زده و #تحقیر_آمیز_زنان، دغدغه‌ها و مسائل‌اجتماعی و #اعتراضات بخش زیادی از جامعه مورد #تمسخر و #تحقیر قرار گرفت. این برنامه تا همین جا با نقد تند مخاطبان روبرو شده‌است.

اما پرسش‌هایی مهم به ذهن متبادر می‌شود:

🔹 آیا برنامه‌ی #مهمونی، نسخه‌ی فیک برنامه اورجینال #کلاه_قرمزی است؟

🔹آیا مقبولیت و #سرمایه‌ی_اجتماعی عوامل تولید برند کلاه قرمزی، برباد رفته است؟

🔹آیا مخاطبان و درک آنان از برنامه های سرگرم‌کننده #تغییر کرده و دچار #دگرگونی شده‌است؟

🔹آیا مضامین جنسیت زده و #سکسیستی که با تحقیر نیمی از جامعه همراه است، توسط عموم جامعه پس زده می‌شود؟

🔹 و آیا این دگرگونی در سلیقه و درک مخاطبین، همان مطالبه‌ی #زن_زندگی_آزادی است که جامعه را این چنین تغییر داده است؟

🔹 آیا تولید کنندگان برنامه های سرگرمی، متوجه این #تغییر_نگرش_و_ذائقه‌ی_جامعه نشده اند؟

🔹 آیا تولیدکنندگان برنامه ها، ماموریت دارند شرایط #آنومیک و #نابهنجار جامعه را #عادی_سازی نمایند و به نوعی #نادیده بگیرند؟

🔹 آیا نسخه‌ی فیک کلاه قرمزی یعنی مهمونی به سطح استانداردهای رسانه ملی #تنزل پیدا کرده است؟

🔹 آیا این برنامه مصداق عبارت معروف #مارشال_مک_لوهان است که می‌گفت: رسانه، پیام است؟
و پیام #رسانه‌‌ی_ملی در حال‌حاضر، مقابله با مطالبه‌ی #زن_زندگی_آزادی است؟

https://t.me/Sociologyofsocialgroups @MostafaTajzadeh
📝📝📝فروپاشی حادثه نیست فرآیند است...

✍🏻#سعید_مدنی در بخشی از مقدمه کتاب «فروپاشی» مرحوم هدی صابر نوشت:

#انقلاب ها گزینه های انتخاب شده در دسترس نیستند که با برنامه‌ریزی قبلی و به دقت برگزیده شده باشند. انقلاب گزینه در دسترس فعالان اجتماعی نیست تا پس از ارزیابی آن را انتخاب کنند.

درست است که در زمان وقوع انقلاب، هرکس اغلب داوطلبانه و با اختیار جای خود را در صف انقلابیون یا در برابر آنها انتخاب می کند اما همانطور که صاحب نظرانی مانند
#چارلز_تیلی گفته اند، انقلاب ممکن است زمانی رخ بدهد که اغلب مردم تصور وقوع آن را هم نمی کنند. بنابراین، انقلاب ها حاصل اراده گرایی محض مردم یا توده های انقلابی نیستند.

انقلاب ها بیش از آن آشفته و در هم ریخته اند که بتوان با طرح های از قبل آماده، آنها را برنامه ریزی کرد. با این وجود، همانطور که آصف بیات گفته:«انقلاب ها به عنوان #جنبش بسیار پربار بوده، اما از منظر ایجاد #دگرگونی ضعیف اند. این خیزش ها تحرکی برانگیزاننده به نمایش گذاشتند که در بردارنده شیوه هایی مبتکرانه، تاکتیک های هوشمندانه و بسیار شجاعانه و فداکارانه بود اما در ایجاد #گسستی بنیادین از نظم پیشین ناکام بودند.»

شاید به همین دلیل، در دنیای کنونی انقلاب ها اعتبار گذشته را ندارند. اما فارغ از
#مطالعه انقلاب ها، روی دیگر تحولات اجتماعی رادیکال بررسی روند فرسایش و فروپاشی رژیم های سیاسی است. بعد از کار برجسته #اسکاچپول در باب انقلاب های اجتماعی، کاملا روشن شده که هر دو عامل، شورش مردم و فروپاشی دولت شرط لازم برای رویداد انقلاب است.

#فروپاشی اگرچه ظاهراً مفهومی صریح و روشن است اما در همان حال مفهومی متکثر و متنوع است. گلدستون(۱۹۹۱) فروپاشی نظام را به عنوان بحران در اقتدار نظام مستقر، اعتراض نخبگان و شورش مردمی تعریف می کند. فروپاشی نظام بسیار فراتر از فروپاشی دستگاه اداری دولت یا #ورشکستگی حکومت است.

معنی موردنظر گلدستون از فروپاشی، تا حد زیادی به مفهوم از هم پاشیدگی سرزمین نزدیک است، زیرا بر اساس آن، نظام که وظیفه حفظ کنترل و ثبات در سرزمین را به عهده دارد،
#سقوط می کند و در نتیجه این امکان برای گروه های دیگر فراهم می شود تا برای سلطه بر سرزمبن، تلاش کنند.

از هم پاشیدگی را می توان از دو بعد فروپاشی نهاد سیاسی و نزاع بر سر قدرت توضیح داد. فروپاشی نهاد سیاسی به معنای آن است که قواعد و ارزش های حاکم بر تضادهای میان گروه ها، به ویژه درون نظام مستقر، دیگر
#مشروعیت ندارد، اثربخش نیست و از آنها پیروی نمی شود. اما نزاع بر سر #قدرت به معنای آن است که اختلاف و کشمکش نابودکننده ای میان گروه هایی که در بخش یا بخش هایی از سرزمین، منابع را بسیج و کنترل می کنند، جریان دارد. همین عوامل، میزان محتمل فروپاشی را نیز تعیین می کنند.

فروپاشی مفهومی دو قطبی است و به وقوع و عدم وقوع خود اشاره دارد، در همان حال عموماً با شدت های متفاوتی واقع می شود؛ به ویژه باید توجه داشت که اقتدار و بحران رژیم ها همواره در حد فاصل صفر و صد قرار دارد و شدت آن به میزان تمرد علیه اقتدار نظام مرتبط است.

پس فروپاشی اولا
#حادثه نیست، بلکه #فرآیند است و ثانیا فروپاشی نظام ها همواره محتمل و در طیفی از احتمالات بسیار کم تا بسیار بالا قرار دارد.
@MostafaTajzadeh