فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
44.8K subscribers
10.9K photos
3.44K videos
520 files
29.6K links
✳️کانال تلگرامی «فردای بهتر» با منش اصلاح‌طلبانه با ارائه رویکردی تحلیلی تلاش دارد به گسترش دموکراسی و بسط چندصدایی در جامعه ایران به امید فردایی بهتر برای ایران و ایرانیان قدم بردارد.

اینستاگرام: https://instagram.com/seyed.mostafa.tajzade
Download Telegram
Forwarded from اتچ بات
روز زن و فرهنگ‌سازی

چند روز پیش در صفحه‌ای این عکس مربوط به بازی شطرنج دخترها توسط خانومی پست شده بود و زیرش هم استیکر خنده اقایون و چند خانوم دیگه. وقتی به ایشون اعتراض کردم که شما که خودتون زن هستید و دختر هم دارین چرا این پست‌ها‌ رو میگذارین؟ پاسخ دادند: قصد بدی ندارم فقط میخوام کمی دور هم بخندیم..... مسلما خیلی از کسانیکه این پست‌ها رو میگذارن، نیت بدی ندارن. همونطور که راننده‌ای که با عابری تصادف میکنه، قصد آدم‌کشی نداره، ولی در نتیجه کار تفاوتی ایجاد نمیشه.
این روزها حتما خیلی‌ها سریال Queen’s Gambit نتفلیکس رو دیدین. ماجرای یک دختر پرورشگاهی که در نهایت قهرمان شطرنج دنیا رو شکست میده. موضوع جالب توجه اینه که کتاب در سال ۱۹۸۴ و در سال‌های جنگ سرد نوشته شده یعنی زمانی که هالیوود سعی داشت با فیلم‌هایی نظیر «راکی» به جنگ روس‌ها بره. ‌ولی نویسنده کتاب این ریسک رو میپذیره که دختری رو قهرمان داستانش کنه. اونم در زمانی که جنبش‌های تساوی حقوق، me too، فمینیسم... هنوز حضور چشمگیری در جامعه نداشتن.
دوستی تعریف میکرد که بعد از نمایش این سریال با هجوم و استقبال ناگهانی دخترها به باشگاه شطرنج‌شون مواجه شدند. پس باید بپذیریم که اگر نمایش یک سریال میتونه تا این حد به دخترها اعتماد به نفس بده، جوکها و پست‌های «ضد زن» هم با هر قصد و نیتی که نوشته و پخش بشن در دراز مدت به فرهنگ غلط مردسالاری و کاهش اعتماد به نفس زنها دامن میزنند.
در آستانه روز زن، زنان و دختران ما بیشتر از گل، شیرینی و عطر، نیاز به اعتماد به نفس، دیده شدن هوش و ذکاوت و فرصت ابراز توانایی‌ها‌شون رو دارند.
#ژینوس_صارمیان
#روز_زن
#تمسخر_توانایی_زنان
#شطرنج_دختران
https://t.me/Jsaremianmd
📝📝📝دلنوشته‌ همسر یک طلبه درباره ترور چند طلبه در حرم مطهر امام رضا(ع)

✍🏻زهرا کاردانی

این را می‌دانید و شنیده‌اید که توی هر صنفی آدم خوب و بد هست. اما اینجا توی صنف #طلبه تنها جایی‌ست که همه اعضا را به کردار آدم بده می‌شناسند و با دست نشانش می‌دهند.

در سال‌های دور روایت های زیادی از کتک‌زدن و شکنجه‌کردن بچه‌ها در #مدرسه دیده‌ایم و شنیده‌ایم اما هیچ کس این صنف را به #شکنجه گری نمی‌شناسند.

وقتی کسی می گوید که پدرش #معلم بوده، هیچ‌کس به خنده نمی‌گوید: «عه! بابای شما هم ترکه به دست بوده؟»

توی این سال‌ها بارها و بارها از زیر میزی گرفتن برخی #پزشک ها، بی‌اخلاقی برخی پرستارها، روابط پیچیده و غیر اخلاقی برخی #بازیگر ها، کم‌فروشی کارخانه‌دارها، رشوه‌گیری برخی قاضی‌ها و... شنیده‌ایم. اما هیچ کدام را مطلقا #سیاه نمی بینیم.

هنوز هم پزشک‌ها، پرستارها، قاضی‌ها و معلم‌ها #محترم و #تاج_سر هستند و #انصاف ما تشخیص می‌دهد که باید برای عده‌ای واژه استثنا را استفاده کرد.

اما اینجا، توی صنف ما همه به پای هم می‌سوزند. اگر خبر فلان نماینده مجلس و خورد و بردهایش بپیچد، از فرداش نگاه مردم روی قبای زمستانه همسر من سنگینی می‌کند. اگر #بنزین گران شود، روغن نایاب و جوجه‌های یک روزه را در دارقوزآباد زنده زنده دفن کنند...شوهرم در بقالی باید به ده نفر پاسخ بگوید. چرا؟ چون #رئیس_جمهور هم‌لباس اوست.

فرقی نمی‌کند که #فاصله_طبقاتی ما از آقای رئیس‌جمهور چقدر باشد، اینکه گرانی بنزین اول از همه کمر #زندگی نحیف ما را می‌شکند، اینکه ما مدت‌هاست رنگ گوشت قرمز را ندیده‌ایم، مهم نیست. #عقل مردم به #چشم است و چشم فقط لباس را می‌بیند.

خانواده #طلبه فشار زیادی را تحمل می‌کنند. این را فقط از تجربه زیسته خودم نمی‌گویم. ده سال است که دارم کنار طلبه‌های زیادی زندگی می‌کنم.
محرومیت‌ها، سختی‌های زندگی، #فشار_اجتماعی که گاهی تا اندرونی خانواده خودشان هم حضور دارد، ناامنی اجتماعی که گاهی از کودکی تجربه‌اش می کنند.

شما از چهارتا فرزند طلبه بپرسید که کجای زندگی‌اش بخاطر لباس پدرش #برچسب خورده. اول از همه #مدرسه! اگر بچه #شیطنت کند، معاون مدرسه گوشش را می‌کشد و می‌گوید: «بچه آخونده دیگه.»

اگر خوب درس نخواند، اگر توی #دعوا با هم کلاسی بخواهد حقش را بگیرد. محال است توی جمعی بنشیند و یک بامزه‌ای پیدا نشود که با نیشخند بپرسد: «تو ام می‌خوای عین بابات #آخوند بشی؟!» یک طور پلشت‌واری به بچه‌ات از همان اول می‌فهمانند که پدرش چه جایگاه دوست نداشتنی‌ای دارد.

نتیجه‌ی محرومیت‌ها، نان و پنیر سق زدن‌ها، دوری‌کشیدن‌ها از بستگان و زندگی در هر روستای دور افتاده‌ای برای ما جز برچسب، #تمسخر و نگاه‌های سنگین نیست.

حواس همه نکته‌سنج‌های عالم که شغلشان توجه به جزئیاتی‌ست که دیگران نمی‌بینند، به همه چیز هست. الا اینکه #طلبه و #خانواده و بچه‌هایش #انسان هستند. ما هیچ کجای دسته‌بندی اخلاقی انسانی تربیتی آنها جایی نداریم. همین حالا که دارید این مطلب را می‌خوانید همه دارند توی توییتر و اینستا به هم تذکر می‌دهند که حواستان به جمعیت #افغانستانی‌هایی باشد که این وسط هیچ کاره‌اند.

مراقب باشید مبادا صرفا بخاطر #ملیت ضارب اتفاق دیروز، رفتارتان با این عزیزان عوض شود. خیلی هم خوب. من هم همین نظر را دارم. اما دلم می‌خواست یک نفر از همین‌ها که دینشان #انسانیت است، درباره آن سه نفر که با زبان #روزه در خون خودشان غلطیدند و خانواده هاشان که با خون دل #افطار کردند، حرف بزند. از دختر هشت ساله شهید اصلانی که نمی‌دانم توی دل کوچک تبدارش چه کربلایی ست...

@morzaeri
@MostafaTajzadeh
📝📝📝«مهمونی، برنامه‌ای در تراز سیمای ملی؛ جنسیت‌زده با تمسخر و تحقیر مردم»

✍️ فریبا نظری

داشتن سرمایه اجتماعی و مقبولیت بالا در میان مخاطبین یک جامعه امتیاز ویژه‌ای برای یک برنامه تلویزیونی است. سال‌ها پیش کلاه قرمزی توانست با‌همه‌ی کاستی‌هایش، به این نقطه برسد. بگذریم که برخی افراد که هر ازگاهی چند در فضای سیاسی جامعه ظاهرشده و آتش به‌اختیار عمل می‌کنند، زمانی ماموریت داشتند به این عروسک مقبول جامعه بتازند و برعوامل تولید این مجموعه آنقدر سختی و فشار وارد کنند که از قاب تلویزیون ملی خارج شوند و البته موفق هم شدند.
در واقع می توان گفت نمایش عروسکی کلاه قرمزی، تبدیل به برند ویژه‌ی گروه تولیدکننده‌اش شد.

عروسکی ساده و نه چندان زیبا با حرفهای مردم عادی کوچه و بازار، شیرین و پذیرفتنی که فاصله چندانی با زندگی معمولی نداشت. #کلاه_قرمزی و عروسک همراهش #پسرخاله، مانند بقیه مردم ناراحت می شدند، شاد می شدند، از دروغ بدشان می آمد، به‌دیگران کمک می‌کردند، نون می‌گرفتند، نفت می‌گرفتند، به آدم‌ها گل می‌دادند، عاشق می‌شدند و از رنج و فقر مردم، رنج می‌کشیدند.

شاید اگر در یک کشور دیگر بود این عروسک شیرین و ساده و پرطرفدار، تبدیل به برندی ملی می شد به دلیل ویژگیهای مقبول کودکان و بزرگترها؛ اما در کشور ما جایش در قاب تلویزیون ملی با برنامه های دیگر پر شد.
سالها گذشت تا برنامه‌ی #مهمونی با عروسک های جدید بدون کلاه قرمزی و پسرخاله البته خارج از قاب تلویزیون و تقریبا ازسوی همان عوامل تولید؛ بینندگان مشتاق را از انتظار بیرون آورد.
بعد از چند قسمت از برنامه، سه نکته توجه نگارنده را به خود جلب کرد:
۱- جنسیت زدگی شخصیت ها و مضامین
۲- دوری شخصیت‌ها و مضمون برنامه از زندگی معمولی مردم جامعه
۳- شخصیت سوال برانگیز بچه به عنوان یک کودک کار

قیمه و کته دو شخصیت عروسکی و سهیلا یک بازیگر برنامه به شدت زنان یک بعدی و با تفکراتی جنسیت زده ترسیم شده اند. #کته و #سهیلا تمام رویایشان یافتن شوهر است.
میزبان مهمونی نیز مدام در این فکر است که برای سهیلا شوهری پیدا کند و سیروس را تشویق می‌کند که سهیلا را ببیند.
در یکی از قسمت ها مهمان محترم برنامه حتی پیشنهاد کرد برای اینکه کته شوهر پیدا کند، برود و دماغش را عمل کند.
بخش عاشقانه‌ها در قالب نمایشنامه‌های کوتاه دو‌نفره نیز ، ازهمین مضامین جنسیت‌زده برخوردار است و زنان عاشق در آن، موجوداتی بی‌عقل و تک‌بعدی و سطحی تصویر می‌شوند.

این شخصیت‌ها و مضامین کافی بود تا برنامه با علامت سوالی بزرگ در نزد بینندگان مواجه شود.

پس از وقفه‌ای چند ماهه هم‌زمان با التهابات و رخدادهای کم نظیر اعتراضی جامعه در #سال_۱۴۰۱، قسمت دوم برنامه مهمونی علامت سوال بیشتر و بزرگ‌تری کسب کرد.
این بار اما علاوه بر عبارات و مضامین #جنسیت‌زده و #تحقیر_آمیز_زنان، دغدغه‌ها و مسائل‌اجتماعی و #اعتراضات بخش زیادی از جامعه مورد #تمسخر و #تحقیر قرار گرفت. این برنامه تا همین جا با نقد تند مخاطبان روبرو شده‌است.

اما پرسش‌هایی مهم به ذهن متبادر می‌شود:

🔹 آیا برنامه‌ی #مهمونی، نسخه‌ی فیک برنامه اورجینال #کلاه_قرمزی است؟

🔹آیا مقبولیت و #سرمایه‌ی_اجتماعی عوامل تولید برند کلاه قرمزی، برباد رفته است؟

🔹آیا مخاطبان و درک آنان از برنامه های سرگرم‌کننده #تغییر کرده و دچار #دگرگونی شده‌است؟

🔹آیا مضامین جنسیت زده و #سکسیستی که با تحقیر نیمی از جامعه همراه است، توسط عموم جامعه پس زده می‌شود؟

🔹 و آیا این دگرگونی در سلیقه و درک مخاطبین، همان مطالبه‌ی #زن_زندگی_آزادی است که جامعه را این چنین تغییر داده است؟

🔹 آیا تولید کنندگان برنامه های سرگرمی، متوجه این #تغییر_نگرش_و_ذائقه‌ی_جامعه نشده اند؟

🔹 آیا تولیدکنندگان برنامه ها، ماموریت دارند شرایط #آنومیک و #نابهنجار جامعه را #عادی_سازی نمایند و به نوعی #نادیده بگیرند؟

🔹 آیا نسخه‌ی فیک کلاه قرمزی یعنی مهمونی به سطح استانداردهای رسانه ملی #تنزل پیدا کرده است؟

🔹 آیا این برنامه مصداق عبارت معروف #مارشال_مک_لوهان است که می‌گفت: رسانه، پیام است؟
و پیام #رسانه‌‌ی_ملی در حال‌حاضر، مقابله با مطالبه‌ی #زن_زندگی_آزادی است؟

https://t.me/Sociologyofsocialgroups @MostafaTajzadeh