📝📝📝« آژیر قرمز جامعه به صدا در آمده است، چرا حاکمیت نمیشنود و انکار میکند؟»
✍️ فریبا نظری
✅ کمتر حکومت یا اشخاصی در ساختار عالی حکومتها هستند که جامعه را موجودی بیجان به حساب بیاورند، شیء بیجانی که میتوانند با آن، هرگونه که ارادهی #مناسبات_قدرت است؛ رفتار کرد بدون آنکه بیماری یا مرگی برای آن متصور و مترتب شود.
جامعه متشکل از #گروه_های_کنش_مند و با اراده است که در یک محدودهی جغرافیایی کنار هم زندگی می کنند. وقتی میگوییم کنشمند، پس نمیتوانیم کلیت آن را چون شیء بی جانی بپنداریم که هرگونه که بخواهیم با آن رفتار کنیم.
حاکمان هر حامعه، دربرابر آن مسئول و دارای تکالیفی هستند. و اعضای جامعه نیز دارای حقوق مختلفی ازجمله:
#حق_آزادی_و_امنیت، #حق_حیات_سلامت_و_کیفیت_زندگی، #حق_آموزش،#حق_مسکن، #حق_صلح_و_امنیت، #حق_اشتغال، #حق_آزادی_اندیشه_و_بیان، #حق_حکمرانی_شایسته_و_حسن_تدبیر، #حق_کرامت_و_برابری_انسانی، #حق_تشکل_تجمع_و_راهپیمایی، #حق_برخورداری_از_دادخواهی_عادلانه؛ میباشند.
✅ بدیهی است اعضای یک جامعه دربرابر تضییع هریک از این حقوق، بنابر #حق_اعتراض خود؛ به شیوههای گوناگون #مدنی، واکنش نشان میدهند.
و این امری طبیعی و بهنجار است که باید ازسوی حاکمان هر جامعه به رسمیت شناخته شود.
این در صورتی است که حاکمیت، جامعه را موجودی بیجان که تحت هر شرایطی به خواست و ارادهی حاکمان، تن بسپارد، نداند.
و اگر اینگونه پنداشت، باید منتظر پیامدهای عمیق و گسترده و غیرقابل جبران و ترمیم آن نیز باشد.
✅ پرسش اینجاست که این گزارهی بدیهی و قطعی، چگونه در شرایط حاضر توسط مسئولان و متولیان امر در ساختار حاکمیت نادیده گرفته می شود؟
✅تصور حاکمیت از مجموعه افرادی که در جغرافیای کشوری به نام ایران زندگی می کنند چیست؟
✅ در مقابل #شرایط_آنومیک و مسیر #فروپاشی_اجتماعی_و_فرهنگی این جامعه، چگونه و چرا همه چیز را عادی می پندارند و کارنامهی خود را در روند جامعهداری و ارتباط متقابل با کنشگران این جامعه، مناسب و حتی عالی ارزیابی می کنند؟
✅ دلیل یا دلایل این عادی انگاری و انکار چه میتواند باشد؟
✅️ به برخی از پیامدها و برونداد اوضاع آنومیک جامعهی ایران، اشاره میکنم:
۱- فقر محسوس و افسارگسیخته و نابودگر،
۲- اعتماد اجتماعی مخدوش و آسیبدیده نسبت به حاکمیت توسط اکثریت اعضای جامعه
۳-اعتراضات ملموس و قابل رویت گروههای مختلف مردم از نظر سن و جنس و شغل و طبقه به ویژه در یک دهه گذشته و به طور خاص در ۶ ماههی اخیر،
۴- انزوای سیاسی و اقتصادی نظام رسمی در منطقه و جهان،
۵- سخنرانی و اظهار نظرات ضد و نقیض مسئولان نظام،
۶- عدم پاسخگویی مناسب و منطقی متولیان امر در حوزه های مختلف به مردم،
۷- سقوط رسانههای داخلی به ویژه صدا و سیما به عنوان رسانهی ملی در نزد مردم از حیث رجوع اخبار و اطلاعات،
۸- فراوانی آسیب های فردی و اجتماعی ناشی از عوامل ذکر شده،
۹- وجود و بروز اضطراب، خشم، بیاعتمادی و ناامیدی در فضای کلی جامعه،
۱۰- احساس ناامنی و دیده نشدن مردم به ویژه نوجوانان و جوانان توسط بخشهای مختلف ساختار حاکمیت،
۱۱- ایجاد و بروز #ناامنی برای جسم و جان #دانش_آموزان و #دانشجویان بهویژه #دختران در #محیط_های_آموزشی،
۱۲- رکود بیسابقهی کسب و کار و رونق اقتصادی،
۱۳- اختلال کمسابقه در #نظام_سلامت_روان جامعه با تزریق رعب و وحشت و رخدادهای ناگوار،
۱۴- مهاجرت فزاینده و فرار گونهی قشرهای مختلف مردم برای رهایی از زیست در چنین شرایطی به ویژه در یک سال اخیر
و ...
✅ این پدیدهها و شرایط، چیزی نیست که بتوان آن را #نادیده گرفت، #انکار کرد، و یا به #عوامل_موهوم و فرضی واگذار نمود و درنهایت ساختار قدرت را در# قلهی_پیشرفت، وضعیت ایدهآل #سرمایه_اجتماعی و اوج #قدرت نظامی و اقتصادی و سیاسی تصور کرد.
✅ آژیر قرمز جامعهی ایران به صدا درآمده است، پرسش مهم و اساسی اینجاست:
✅ چرا حاکمیت آن را نمی شنود و این وضعیت قرمز را انکار می کند؟
۱۴ اسفند ۱۴۰۱
📝 @f_nazari
@MostafaTajzadeh
✍️ فریبا نظری
✅ کمتر حکومت یا اشخاصی در ساختار عالی حکومتها هستند که جامعه را موجودی بیجان به حساب بیاورند، شیء بیجانی که میتوانند با آن، هرگونه که ارادهی #مناسبات_قدرت است؛ رفتار کرد بدون آنکه بیماری یا مرگی برای آن متصور و مترتب شود.
جامعه متشکل از #گروه_های_کنش_مند و با اراده است که در یک محدودهی جغرافیایی کنار هم زندگی می کنند. وقتی میگوییم کنشمند، پس نمیتوانیم کلیت آن را چون شیء بی جانی بپنداریم که هرگونه که بخواهیم با آن رفتار کنیم.
حاکمان هر حامعه، دربرابر آن مسئول و دارای تکالیفی هستند. و اعضای جامعه نیز دارای حقوق مختلفی ازجمله:
#حق_آزادی_و_امنیت، #حق_حیات_سلامت_و_کیفیت_زندگی، #حق_آموزش،#حق_مسکن، #حق_صلح_و_امنیت، #حق_اشتغال، #حق_آزادی_اندیشه_و_بیان، #حق_حکمرانی_شایسته_و_حسن_تدبیر، #حق_کرامت_و_برابری_انسانی، #حق_تشکل_تجمع_و_راهپیمایی، #حق_برخورداری_از_دادخواهی_عادلانه؛ میباشند.
✅ بدیهی است اعضای یک جامعه دربرابر تضییع هریک از این حقوق، بنابر #حق_اعتراض خود؛ به شیوههای گوناگون #مدنی، واکنش نشان میدهند.
و این امری طبیعی و بهنجار است که باید ازسوی حاکمان هر جامعه به رسمیت شناخته شود.
این در صورتی است که حاکمیت، جامعه را موجودی بیجان که تحت هر شرایطی به خواست و ارادهی حاکمان، تن بسپارد، نداند.
و اگر اینگونه پنداشت، باید منتظر پیامدهای عمیق و گسترده و غیرقابل جبران و ترمیم آن نیز باشد.
✅ پرسش اینجاست که این گزارهی بدیهی و قطعی، چگونه در شرایط حاضر توسط مسئولان و متولیان امر در ساختار حاکمیت نادیده گرفته می شود؟
✅تصور حاکمیت از مجموعه افرادی که در جغرافیای کشوری به نام ایران زندگی می کنند چیست؟
✅ در مقابل #شرایط_آنومیک و مسیر #فروپاشی_اجتماعی_و_فرهنگی این جامعه، چگونه و چرا همه چیز را عادی می پندارند و کارنامهی خود را در روند جامعهداری و ارتباط متقابل با کنشگران این جامعه، مناسب و حتی عالی ارزیابی می کنند؟
✅ دلیل یا دلایل این عادی انگاری و انکار چه میتواند باشد؟
✅️ به برخی از پیامدها و برونداد اوضاع آنومیک جامعهی ایران، اشاره میکنم:
۱- فقر محسوس و افسارگسیخته و نابودگر،
۲- اعتماد اجتماعی مخدوش و آسیبدیده نسبت به حاکمیت توسط اکثریت اعضای جامعه
۳-اعتراضات ملموس و قابل رویت گروههای مختلف مردم از نظر سن و جنس و شغل و طبقه به ویژه در یک دهه گذشته و به طور خاص در ۶ ماههی اخیر،
۴- انزوای سیاسی و اقتصادی نظام رسمی در منطقه و جهان،
۵- سخنرانی و اظهار نظرات ضد و نقیض مسئولان نظام،
۶- عدم پاسخگویی مناسب و منطقی متولیان امر در حوزه های مختلف به مردم،
۷- سقوط رسانههای داخلی به ویژه صدا و سیما به عنوان رسانهی ملی در نزد مردم از حیث رجوع اخبار و اطلاعات،
۸- فراوانی آسیب های فردی و اجتماعی ناشی از عوامل ذکر شده،
۹- وجود و بروز اضطراب، خشم، بیاعتمادی و ناامیدی در فضای کلی جامعه،
۱۰- احساس ناامنی و دیده نشدن مردم به ویژه نوجوانان و جوانان توسط بخشهای مختلف ساختار حاکمیت،
۱۱- ایجاد و بروز #ناامنی برای جسم و جان #دانش_آموزان و #دانشجویان بهویژه #دختران در #محیط_های_آموزشی،
۱۲- رکود بیسابقهی کسب و کار و رونق اقتصادی،
۱۳- اختلال کمسابقه در #نظام_سلامت_روان جامعه با تزریق رعب و وحشت و رخدادهای ناگوار،
۱۴- مهاجرت فزاینده و فرار گونهی قشرهای مختلف مردم برای رهایی از زیست در چنین شرایطی به ویژه در یک سال اخیر
و ...
✅ این پدیدهها و شرایط، چیزی نیست که بتوان آن را #نادیده گرفت، #انکار کرد، و یا به #عوامل_موهوم و فرضی واگذار نمود و درنهایت ساختار قدرت را در# قلهی_پیشرفت، وضعیت ایدهآل #سرمایه_اجتماعی و اوج #قدرت نظامی و اقتصادی و سیاسی تصور کرد.
✅ آژیر قرمز جامعهی ایران به صدا درآمده است، پرسش مهم و اساسی اینجاست:
✅ چرا حاکمیت آن را نمی شنود و این وضعیت قرمز را انکار می کند؟
۱۴ اسفند ۱۴۰۱
📝 @f_nazari
@MostafaTajzadeh
📝📝📝 #فروپاشی_اجتماعی: "#خانه_اندیشمندان" روی خط زلزله!
✍🏻 گفتوگوی پایگاه خبری ـ تحلیلی «دیدهبان ایران» با احمد بخارایی دربارهی پسگیری ساختمان خانهی اندیشمندان علوم انسانی از سوی شهرداری تهران | منتشرشده در ۱۸ تیر ۱۴۰۲
| نمایش گزارش:👇
https://www.didbaniran.ir/fa/tiny/news-159115
✅یک قاعدهی درستی وجود دارد مبنی بر اینکه آنچه به زبان رانده میشود، تبدیل به یک رفتار میشود. بدین معنا که نوع گفتار هم به رفتارها جهت میدهد و هم ممکن است رفتار را خلق کند. اما آنچه شاهدش هستم و از سخنان رهبری هم استنتاج میشود، یک تفسیر غلطی است که از این قاعده معرفتی شکل گرفته است. این تصور غلط این است که با وجود کارکرد ناقص و کمی که #نظام_سیاسی ما دارد، نوع تحلیلها و گفتارهای تحلیلگران است که سوءتفاهمهایی را برای مردم و مخاطبان ایجاد میکند. بر اساس این تصور غلط توپ را در زمین نادرستی شوت میکنند و خودشان را در زیر ذرهبین نقد قرار نمیدهند.
✅به همین دلیل مرتب این جملات تکرار میشود که کار #دشمن، بی بصیرتان و ناآگاهان است. نمود و جلوهی این نوع تفکر هم #دوقطبی شدن جامعه است. به هر حال چه در داخل و چه در خارج و چه در بین شخصیتهای آکادمیک و چه در مردم عادی، بخشی نسبت به شرایط موجود معترض هستند و با گوشت و پوست خودشان کمبودهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را حس میکنند. در قطب دیگر هم کسانی قرار دارند که متأسفانه مرید هستند، یعنی تحلیل ندارند و عاقلانه و نقادانه رفتار نمیکنند. آنها از این منظر نگاه میکنند که باید مرید و مقلد باشند و از این رو آنچه از رأس گفته میشود را چشم و گوشبسته میپذیرند که این بدترین شرایطی است که یک جامعه میتواند به آن مبتلا شود.
✅در دوقطبی شدن، صدای طرفین به گوش هم نمیرسد و متأسفانه خروجیاش میشود #خشونت و نزاع، میشود پررنگ و قوی شدن مسئله مردم علیه مردم. دوقطبی شدن جلوهای از تفسیر نادرست رویدادها توسط عناصر داخل نظام سیاسی ایران است. بر این اساس خروجی این نوع تفکر همین میشود که از سوی نظام سیاسی، «بیبصیرتان» به داخلی و خارجی، دانشگاهی و غیردانشگاهی تقسیم میشوند. در نتیجه آن هم، مکان و تریبونها تقسیم میشوند تا در خدمت بیبصیرتان قرار نگیرد. خانهی اندیشمندان هم یک مصداق از همین تقسیمبندیهاست که بروز پیدا کرده است.
✅بر اساس تقسیمبندیهای ناصحیحی که شکل میگیرد، یک عده معترض فعالیت خانهی اندیشمندان میشوند در حالی که با شناختی که داریم، خانهی اندیشمندان عمدتاً یک خط میانه داشته و بسیاری از کسانی که نقادان واقعی بودند، به آنجا راهی نداشتند. خانهی اندیشمندان در چند سال گذشته میانه و کمحاشیه حرکت میکرد اما همان را هم برنتابیدند.
✅مشابه اتفاق خانهی اندیشمندان، پیشتر برای انجمن جامعهشناسان هم رخ داد. آنقدر این انجمن را محدود کردند که تقریباً کارآیی آنچنانی ندارد. با این پیشفرض که تحلیلهای افرادی که به خانهی اندیشمندان میآیند، آدرس غلط دادن به مردم است و ممکن است نارضایتی مردم را تشدید کند، از این مجمع هم نتوانستند بگذرند. با چنین دیدگاهی تصور میکنند که جایگزین کردن حلقهی مریدان خود مشکل را حل میکند.
واقعیت این است که شرایط تنگ و بسته مانع بسیاری از فعالیتها میشود. مورد #انجمن_جامعهشناسی هم نشاندهندهی این است که از سوی مدیریت کلان جامعه، شرایط دارد محدود و محدودتر میشود و یک شرایط شبه استبدادی شکل گرفته است. خروجی این وضعیت این است که بسیاری از فعالیتها یا زیرزمینی میشود یا در نطفه خفه میشود اما این تحلیلها در زیر پوست جامعه تجمیع میشود.
نیروی شبه استبدادی به ابزارهای مختلف متوسل میشود تا فعالیتها را محدود کند.
✅نیروی شبه استبدادی به ابزارهای مختلف؛ از اخراج اساتید و ایجاد محدودیتها تا تهدید متوسل میشود تا فعالیتها را محدود کند. به شخصه سه بار از سوی #وزارت_اطلاعات فراخوانده شدم و تعهد گرفتند؛ مگر من نیروی سیاسی هستم؟ من تنها رخدادها را تحلیل میکنم. به خودشان هم گفتم که اگر مخالف تحلیل هستید، بفرمایید در منظر عام گفتوگو کنیم و نظراتم را تصحیح کنید. الآن گفتوگوی ما را با خارج از کشور محدود کردهاند و تریبونها را یکی پس از دیگری از ما میگیرند. زمانی که زندگی طبیعی آدمها را با تهدید مواجه کنند، افراد به سکوت مجبور میشوند اما این سکوت موقت است. فشار #معیشت، یک روز به طغیان مردم منجر میشود. بنابراین صورت مسئله را میتوانید به صورت موقت پاک کنید اما مسئله وجود دارد و زمانی به شکل بحرانی بروز پیدا میکند. … | ادامه:👇
https://blog.dr-bokharaei.com/2023/07/blog-post.html?#more
@MostafaTajzadeh
✅ بازپخش پستها در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
✍🏻 گفتوگوی پایگاه خبری ـ تحلیلی «دیدهبان ایران» با احمد بخارایی دربارهی پسگیری ساختمان خانهی اندیشمندان علوم انسانی از سوی شهرداری تهران | منتشرشده در ۱۸ تیر ۱۴۰۲
| نمایش گزارش:👇
https://www.didbaniran.ir/fa/tiny/news-159115
✅یک قاعدهی درستی وجود دارد مبنی بر اینکه آنچه به زبان رانده میشود، تبدیل به یک رفتار میشود. بدین معنا که نوع گفتار هم به رفتارها جهت میدهد و هم ممکن است رفتار را خلق کند. اما آنچه شاهدش هستم و از سخنان رهبری هم استنتاج میشود، یک تفسیر غلطی است که از این قاعده معرفتی شکل گرفته است. این تصور غلط این است که با وجود کارکرد ناقص و کمی که #نظام_سیاسی ما دارد، نوع تحلیلها و گفتارهای تحلیلگران است که سوءتفاهمهایی را برای مردم و مخاطبان ایجاد میکند. بر اساس این تصور غلط توپ را در زمین نادرستی شوت میکنند و خودشان را در زیر ذرهبین نقد قرار نمیدهند.
✅به همین دلیل مرتب این جملات تکرار میشود که کار #دشمن، بی بصیرتان و ناآگاهان است. نمود و جلوهی این نوع تفکر هم #دوقطبی شدن جامعه است. به هر حال چه در داخل و چه در خارج و چه در بین شخصیتهای آکادمیک و چه در مردم عادی، بخشی نسبت به شرایط موجود معترض هستند و با گوشت و پوست خودشان کمبودهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را حس میکنند. در قطب دیگر هم کسانی قرار دارند که متأسفانه مرید هستند، یعنی تحلیل ندارند و عاقلانه و نقادانه رفتار نمیکنند. آنها از این منظر نگاه میکنند که باید مرید و مقلد باشند و از این رو آنچه از رأس گفته میشود را چشم و گوشبسته میپذیرند که این بدترین شرایطی است که یک جامعه میتواند به آن مبتلا شود.
✅در دوقطبی شدن، صدای طرفین به گوش هم نمیرسد و متأسفانه خروجیاش میشود #خشونت و نزاع، میشود پررنگ و قوی شدن مسئله مردم علیه مردم. دوقطبی شدن جلوهای از تفسیر نادرست رویدادها توسط عناصر داخل نظام سیاسی ایران است. بر این اساس خروجی این نوع تفکر همین میشود که از سوی نظام سیاسی، «بیبصیرتان» به داخلی و خارجی، دانشگاهی و غیردانشگاهی تقسیم میشوند. در نتیجه آن هم، مکان و تریبونها تقسیم میشوند تا در خدمت بیبصیرتان قرار نگیرد. خانهی اندیشمندان هم یک مصداق از همین تقسیمبندیهاست که بروز پیدا کرده است.
✅بر اساس تقسیمبندیهای ناصحیحی که شکل میگیرد، یک عده معترض فعالیت خانهی اندیشمندان میشوند در حالی که با شناختی که داریم، خانهی اندیشمندان عمدتاً یک خط میانه داشته و بسیاری از کسانی که نقادان واقعی بودند، به آنجا راهی نداشتند. خانهی اندیشمندان در چند سال گذشته میانه و کمحاشیه حرکت میکرد اما همان را هم برنتابیدند.
✅مشابه اتفاق خانهی اندیشمندان، پیشتر برای انجمن جامعهشناسان هم رخ داد. آنقدر این انجمن را محدود کردند که تقریباً کارآیی آنچنانی ندارد. با این پیشفرض که تحلیلهای افرادی که به خانهی اندیشمندان میآیند، آدرس غلط دادن به مردم است و ممکن است نارضایتی مردم را تشدید کند، از این مجمع هم نتوانستند بگذرند. با چنین دیدگاهی تصور میکنند که جایگزین کردن حلقهی مریدان خود مشکل را حل میکند.
واقعیت این است که شرایط تنگ و بسته مانع بسیاری از فعالیتها میشود. مورد #انجمن_جامعهشناسی هم نشاندهندهی این است که از سوی مدیریت کلان جامعه، شرایط دارد محدود و محدودتر میشود و یک شرایط شبه استبدادی شکل گرفته است. خروجی این وضعیت این است که بسیاری از فعالیتها یا زیرزمینی میشود یا در نطفه خفه میشود اما این تحلیلها در زیر پوست جامعه تجمیع میشود.
نیروی شبه استبدادی به ابزارهای مختلف متوسل میشود تا فعالیتها را محدود کند.
✅نیروی شبه استبدادی به ابزارهای مختلف؛ از اخراج اساتید و ایجاد محدودیتها تا تهدید متوسل میشود تا فعالیتها را محدود کند. به شخصه سه بار از سوی #وزارت_اطلاعات فراخوانده شدم و تعهد گرفتند؛ مگر من نیروی سیاسی هستم؟ من تنها رخدادها را تحلیل میکنم. به خودشان هم گفتم که اگر مخالف تحلیل هستید، بفرمایید در منظر عام گفتوگو کنیم و نظراتم را تصحیح کنید. الآن گفتوگوی ما را با خارج از کشور محدود کردهاند و تریبونها را یکی پس از دیگری از ما میگیرند. زمانی که زندگی طبیعی آدمها را با تهدید مواجه کنند، افراد به سکوت مجبور میشوند اما این سکوت موقت است. فشار #معیشت، یک روز به طغیان مردم منجر میشود. بنابراین صورت مسئله را میتوانید به صورت موقت پاک کنید اما مسئله وجود دارد و زمانی به شکل بحرانی بروز پیدا میکند. … | ادامه:👇
https://blog.dr-bokharaei.com/2023/07/blog-post.html?#more
@MostafaTajzadeh
✅ بازپخش پستها در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
دیدبان ایران
بخارایی، جامعهشناس: خانهاندیشمندان حرکت میانهای داشت اما همان را هم برنتابیدند/نیروی شبه استبدادی به ابزارهای مختلف متوسل میشود…
احمد بخارایی درخصوص پاکسازی اساتید خانه اندیشمندان به دیدهبان ایران گفت: بر اساس تقسیمبندیهای ناصحیحی که شکل میگیرد، یک عده معترض فعالیت خانه اندیشمندان میشوند در حالی که با شناختی که داریم، خانه اندیشمندان عمدتا یک خط میانه داشته و بسیاری از کسانی که…
📝📝📝« کودکان کار و مشارکت ناخواسته در چرخهی بازتولید خشونت و فلاکت اجتماعی »
✍️ فریبا نظری
✅ #کودککار کودکی است که به سبب مشکلات و عواملی به مدت طولانی و مستمر به کار گرفته میشود.
براساس آمار سازمان جهانی کار (ILO)، سالانه ۲۵۰ میلیون کودک ۵ تا ۱۴ ساله در جهان محروم از کودکی میشوند. طبق این آمار ۱۲۰ میلیون نفر از آنها وارد بازار کار شده و مشغول به کار تماموقت هستند. ۶۱ درصد این کودکان در آسیا، ۳۲ درصد در آفریقا و ۷ درصد در آمریکای لاتین زندگی میکنند. #قاچاق_انسان از راههای عمده وارد کردن این کودکان به بازار است. در ایران نیز مانند برخیاز کشورها، با پدیدهی نابهنجار و خشونتبار کودکان کار، روبرو هستیم.
✅مروری بر وضعیت کودکان کار در ایران:
۱- افزایش تعداد کودکان کار در سه دههی گذشته (atiyeonline.ir/xvXZ)
۲- کاهش سن تعدادی از کودکان کار به زیر ۵ سال ( migna.ir)
۳- افزایش کودکان کار ایرانی نسبت به اتباع خارجی ( همان)
۴- اشتغال به دستفروشی، تکدی گری، جمع آوری ضایعات، کار در مغازه ها و رستورانها و کارگاه های مکانیکی و تعمیرکاری( otiyeonline.ir)
۵- افزایش رویآوری به جمعآوری زبالهها و پاکبانی فضای سبز خیابان
۶- پدران این کودکان غالبأ بیکار، ازکارافتاده، گرفتاراعتیاد، و یا دستفروش، کارگر ساختمانی و فصلی و مادرانشان خانهدار یا دستفروش و درمواردی گرفتار اعتیاد و تنفروشی هستند و در بسیاری موارد کودکان را ترک کردهاند
۷- درمعرض خطربودن این کودکان
۸- افزایش تعداد کودکان دختر کار
۹- وجود برخی کودکان بیشناسنامه در بین آنان
۱۰- نارضایتی بیشاز ۵۰درصد کودکان کار از شرایط زیستی خود ( delgarm.com)
۱۱- وضعیت نابهنجار بهداشت جسم و روان
۱۲- نداشتن سواد تقریباً نیمی از این کودکان
۱۳- وجود تعداد بیشتر کودکان دختر در کارگاههای بازیافت زباله( همان)
✅برخیاز خطرات و آسیبهای مبتلابه کودکان کار:
۱- ناامنی جسمی و روانی
۲- آزار و سوءاستفادههای جنسی
۳- اعتیاد و ورود در چرخهی مصرف و فروش مواد مخدر
۴- نابودی امید و اعتماداجتماعی
۵- تخریب #هویت فردی و اجتماعی و ملی
۶- ترک تحصیل
۷- بیماری و سوءتغذیه
۸- چرخهی ناقص و معیوب #جامعهپذیری
ازجمله: نبود بهرهمندی از رشد در خانواده، گروههای بهنجار و متناسب همسالان، نهادهای آموزشی و رسانهها
۹- تجربه نکردن دوران طبیعی و بهنجار و امن کودکی و #دلبستگیایمن
۱۰- نبود تجربهی زیستهی همراه با احترام و برخورداری از حقوق شهروندی
۱۱- آسیبهای فردی و اجتماعی ناشی از ناامنی و خشونت و سایر عواملی که در موارد بالا بدانها اشاره شد، همچون: انواع #بزهکاری، #وندالیسم، خودآزاری، دیگرآزاری، بازتولید خشونت و آسیبهای جامعه
✅ چند پرسش مهم و حیاتی از متولیان و مسئولان:
1️⃣ چرا آمار و وضعیت شفاف و روشنی از کودکان کار، وجود ندارد؟
2️⃣ کارگزاران متولی و پاسخگوی کودکان کار، کدام سازمانها و دستگاهها هستند؟
3️⃣چرا بجز جمعآوری ادواری همراه با رعب و تشدید ناامنی و فشار روانی برای این کودکان، راهبرد و اقدام عملی برای حل مشکلاتشان؛ ازسوی کارگزاران متولی، انجام نمیگیرد؟
4️⃣چرا از ظرفیت و توان سازمانهای مردم نهاد و کنشگران حوزهی کودکان برای رفع مشکلات این گروه از کودکان، بهرهبرداری نمیشود؟
5️⃣چرا از ظرفیت و توان علمی و تخصصی و پژوهشی #جامعهشناسان و روانشناسان و مددکاران اندیشمند و علاقمند به این گروه از کودکان، بهرهبرداری نمیشود؟
6️⃣آیا اراده و عزمی بهجز شعار و تصاحب پستهایی به نام این کودکان، برای حل و رفع مشکلات و وضعیت اسفبار و فلاکتبار کودکان کار؛ وجود دارد؟
7️⃣آیا به چرخهی بازتولید خشونت و بیماریهای فردی و اجتماعی #جامعهی_آنومیک و درحال #فروپاشی اجتماعی امروز، ازسوی این گروه از کودکان در قالب نابهنجاریهای آیندهی این سرزمین؛ توجهی ازسوی حاکمیت میشود؟
8️⃣آیا نسبتبه عوامل متعدد پیدایش و افزایش کودکان کار در جامعه، اهمیت و حساسیت و توجهی ازسوی حاکمیت، وجود دارد؟
9️⃣ اگر پاسخ چند پرسش پایانی، مثبت است؛ چرا پساز گذشت بیش از چهار دهه، آمار کودکان کار و نیز وضعیت فلاکتبار و دلخراش آنان؛ همچنان روبه افزایش و تزاید است؟
✅ کودکان کار امروز، #سرگردانهای_کوچک_و_خستهای هستند که نقش آینهی نمایشگر سلامت اجتماعی و بهنجار جامعهی ما در سالیان پیشرو را ایفا میکنند. آینهای که غبار بیلیاقتی کارگزاران متولی و بیاخلاقی و منفعت طلبی و جاهطلبی شان، آن را کدر و تار ساخته و تنها، انسانهای دیگردوست و دارای سلامت جان و اندیشه و کنشگران دغدغهمند؛ آینده را در آن بهوضوحی تلخ میبینند و ازاینروست که فریاد میزنند و مطالبه میکنند:
کودکان کار، خسته هستند و نیازمند یک #زندگی_معمولی!
۲۰ تیر۱۴۰۲
@Sociologyofsocialgroups
✍️ فریبا نظری
✅ #کودککار کودکی است که به سبب مشکلات و عواملی به مدت طولانی و مستمر به کار گرفته میشود.
براساس آمار سازمان جهانی کار (ILO)، سالانه ۲۵۰ میلیون کودک ۵ تا ۱۴ ساله در جهان محروم از کودکی میشوند. طبق این آمار ۱۲۰ میلیون نفر از آنها وارد بازار کار شده و مشغول به کار تماموقت هستند. ۶۱ درصد این کودکان در آسیا، ۳۲ درصد در آفریقا و ۷ درصد در آمریکای لاتین زندگی میکنند. #قاچاق_انسان از راههای عمده وارد کردن این کودکان به بازار است. در ایران نیز مانند برخیاز کشورها، با پدیدهی نابهنجار و خشونتبار کودکان کار، روبرو هستیم.
✅مروری بر وضعیت کودکان کار در ایران:
۱- افزایش تعداد کودکان کار در سه دههی گذشته (atiyeonline.ir/xvXZ)
۲- کاهش سن تعدادی از کودکان کار به زیر ۵ سال ( migna.ir)
۳- افزایش کودکان کار ایرانی نسبت به اتباع خارجی ( همان)
۴- اشتغال به دستفروشی، تکدی گری، جمع آوری ضایعات، کار در مغازه ها و رستورانها و کارگاه های مکانیکی و تعمیرکاری( otiyeonline.ir)
۵- افزایش رویآوری به جمعآوری زبالهها و پاکبانی فضای سبز خیابان
۶- پدران این کودکان غالبأ بیکار، ازکارافتاده، گرفتاراعتیاد، و یا دستفروش، کارگر ساختمانی و فصلی و مادرانشان خانهدار یا دستفروش و درمواردی گرفتار اعتیاد و تنفروشی هستند و در بسیاری موارد کودکان را ترک کردهاند
۷- درمعرض خطربودن این کودکان
۸- افزایش تعداد کودکان دختر کار
۹- وجود برخی کودکان بیشناسنامه در بین آنان
۱۰- نارضایتی بیشاز ۵۰درصد کودکان کار از شرایط زیستی خود ( delgarm.com)
۱۱- وضعیت نابهنجار بهداشت جسم و روان
۱۲- نداشتن سواد تقریباً نیمی از این کودکان
۱۳- وجود تعداد بیشتر کودکان دختر در کارگاههای بازیافت زباله( همان)
✅برخیاز خطرات و آسیبهای مبتلابه کودکان کار:
۱- ناامنی جسمی و روانی
۲- آزار و سوءاستفادههای جنسی
۳- اعتیاد و ورود در چرخهی مصرف و فروش مواد مخدر
۴- نابودی امید و اعتماداجتماعی
۵- تخریب #هویت فردی و اجتماعی و ملی
۶- ترک تحصیل
۷- بیماری و سوءتغذیه
۸- چرخهی ناقص و معیوب #جامعهپذیری
ازجمله: نبود بهرهمندی از رشد در خانواده، گروههای بهنجار و متناسب همسالان، نهادهای آموزشی و رسانهها
۹- تجربه نکردن دوران طبیعی و بهنجار و امن کودکی و #دلبستگیایمن
۱۰- نبود تجربهی زیستهی همراه با احترام و برخورداری از حقوق شهروندی
۱۱- آسیبهای فردی و اجتماعی ناشی از ناامنی و خشونت و سایر عواملی که در موارد بالا بدانها اشاره شد، همچون: انواع #بزهکاری، #وندالیسم، خودآزاری، دیگرآزاری، بازتولید خشونت و آسیبهای جامعه
✅ چند پرسش مهم و حیاتی از متولیان و مسئولان:
1️⃣ چرا آمار و وضعیت شفاف و روشنی از کودکان کار، وجود ندارد؟
2️⃣ کارگزاران متولی و پاسخگوی کودکان کار، کدام سازمانها و دستگاهها هستند؟
3️⃣چرا بجز جمعآوری ادواری همراه با رعب و تشدید ناامنی و فشار روانی برای این کودکان، راهبرد و اقدام عملی برای حل مشکلاتشان؛ ازسوی کارگزاران متولی، انجام نمیگیرد؟
4️⃣چرا از ظرفیت و توان سازمانهای مردم نهاد و کنشگران حوزهی کودکان برای رفع مشکلات این گروه از کودکان، بهرهبرداری نمیشود؟
5️⃣چرا از ظرفیت و توان علمی و تخصصی و پژوهشی #جامعهشناسان و روانشناسان و مددکاران اندیشمند و علاقمند به این گروه از کودکان، بهرهبرداری نمیشود؟
6️⃣آیا اراده و عزمی بهجز شعار و تصاحب پستهایی به نام این کودکان، برای حل و رفع مشکلات و وضعیت اسفبار و فلاکتبار کودکان کار؛ وجود دارد؟
7️⃣آیا به چرخهی بازتولید خشونت و بیماریهای فردی و اجتماعی #جامعهی_آنومیک و درحال #فروپاشی اجتماعی امروز، ازسوی این گروه از کودکان در قالب نابهنجاریهای آیندهی این سرزمین؛ توجهی ازسوی حاکمیت میشود؟
8️⃣آیا نسبتبه عوامل متعدد پیدایش و افزایش کودکان کار در جامعه، اهمیت و حساسیت و توجهی ازسوی حاکمیت، وجود دارد؟
9️⃣ اگر پاسخ چند پرسش پایانی، مثبت است؛ چرا پساز گذشت بیش از چهار دهه، آمار کودکان کار و نیز وضعیت فلاکتبار و دلخراش آنان؛ همچنان روبه افزایش و تزاید است؟
✅ کودکان کار امروز، #سرگردانهای_کوچک_و_خستهای هستند که نقش آینهی نمایشگر سلامت اجتماعی و بهنجار جامعهی ما در سالیان پیشرو را ایفا میکنند. آینهای که غبار بیلیاقتی کارگزاران متولی و بیاخلاقی و منفعت طلبی و جاهطلبی شان، آن را کدر و تار ساخته و تنها، انسانهای دیگردوست و دارای سلامت جان و اندیشه و کنشگران دغدغهمند؛ آینده را در آن بهوضوحی تلخ میبینند و ازاینروست که فریاد میزنند و مطالبه میکنند:
کودکان کار، خسته هستند و نیازمند یک #زندگی_معمولی!
۲۰ تیر۱۴۰۲
@Sociologyofsocialgroups
www.atiyeonline.ir
افزایش تعداد کودکان کار و خیابان در سه دهه اخیر
سازمان بهزیستی کشور دیروز اعلام کرد که از جمع ۱۴ هزار و ۶۰۰ کودک کار و خیابان شناسایی شده توسط این نهاد حمایتی، بیشترین تعداد در ۱۳ استان اصفهان، بوشهر، تهران، خراسان رضوی، خوزستان، سمنان، فارس، کردستان، مازندران، هرمزگان و یزد ساکن هستند.
#هشدار
📝📝📝تشدید #فروپاشی_اجتماعی: سرقت مسلحانه از یک دکهی خردهفروش!
✍🏻 احمد بخارایی
| نمایش گزارش:👇
https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/204638
https://drive.google.com/file/d/11fqUVPvq8L_lyuadhQz6F15WBmjSD9fE/view
🎧| فایل شنیداری:👇(پخش در پایین پست)
#احمد_بخارایی: فایل کوتاه شنیداری این گفتوگو در اختیارتان است زیرا بنا به خط قرمزهای سانسورگونهای که رسانههای داخلی برخلاف میلشان، گریبانشان را گرفته اجازهی انعکاس بخشهای اصلی این فایل را نداده. در این گفتوگو به انواع سهگانهی خشونتهای عریان (تهدید و تحدید و بگیر و ببند و شکنجه فعالان مدنی و …)، نیمهعریان (خشونت کلامی) و پنهان (خشونت اقتصادی) مجموعهی عناصر #نظام_سیاسی علیه مردم اشاره داشتم و اینکه اینها چگونه سرچشمه انواع خشونتها در جامعه بودهاند.
https://drive.google.com/u/0/uc?id=11bk0xibAOqRBMhPC3zZB4tKZlZs7mBhI&export=play
✅«اين حادثه كمسابقه يا بيسابقهاي بود كه رخ داد. يعني اغلب وقتي افرادي با سلاح گرم دست به سرقت ميزنند سراغ مكانهايي ميروند كه اجناس ارزشمند داشته باشد، اما حالا اينبار حمل سلاح گرم با سرقت خرد يا دله دزدي همراه شده است. بنابراين تلفيق اين دو نوع جرم (جرم مالي و جرم خشونتآميز) با عنوان #سرقت از دكه، بيسابقه بوده. اين واقعه به طور خاص دو الي سه سناريو و فرضيه ميتواند داشته باشد. يكي اينكه پشت صحنه ماجرا هم همين است كه ميبينيم؛ يعني با اسلحه اجناس كمبها و خرد دزديده شده. فرضيه دوم اين است كه ممكن است يك تسويهحساب شخصي يا تهديد بوده باشد. در هر دو فرضيه يك امر مشترك وجود دارد؛ اينكه #خشونت در #جامعه فراگير شده و #سرقت_مسلحانه با سرقت خرد تلفيق شده و اين در تصاوير منتشر شده نيز كاملا مشخص است. دست يكي از افراد قمه بود و دست فرد ديگر اسلحه. حتي اگر فرضيه دوم كه تسويهحساب شخصي است را درنظر بگيريم باز هم چهره خشونتبار تسويهحسابها خود را نشان ميدهند. فرضيه سوم براي اين نوع سرقت، مشكلات مالي يا #فقر است. ببينيد اگر راه پول درآوردن در جامعه براي همه افراد يكسان نباشد برخي افراد دست به «نوآوري» ميزنند. نوآوري در اينجا به معني ابتكار در وسايل سرقت است. البته به اين موضوع نيز بايد توجه كرد؛ منطقهاي كه در آن سرقت صورت گرفته، منطقه فقيري است و به لحاظ مالي افراد وضعيت خوبي ندارند، اما اينكه فقر به عنوان يك متغير بزرگ در اين صحنه حضور داشته باشد، جاي ترديد دارد. البته تا زماني كه سارقان مسلح دكه روزنامهفروشي دستگير نشوند ما نميتوانيم بگوييم اين افراد با چه انگيزهاي اين اقدام عجيب را انجام دادند. يا نميتوانيم بگوييم آنها بار اولشان بوده كه سرقت كردند يا نه... ولي شنيده شده اكثر افرادي كه دستگير ميشوند داراي سابقه هستند. مساله عجيب اين واقعه اين است كه پاي اسلحه به سرقتهاي خرد باز شده. در مورد اينكه چرا اين افراد با اسلحه به دكه روزنامهفروشي دستبرد زدند ميتوان گفت؛ شايد افراد در حالت عادي نبودند كه اين موضوع هم جاي تاسف دارد و نشان ميدهد؛ مصرف مواد مخدر به انواع مختلف در جامعه با آمار بالايي مواجه است. مورد ديگر اينكه شايد سارقان در گروه دوستان خود خواستند خودنمايي كنند، چون گروه مثل آيينه است و افراد وقتي وارد گروههاي مختلف ميشوند خود را مانند آنها ميبينند.»
✅اين را هم اضافه كنم؛ ما مسائل جامعهمان را نميتوانيم با كشورهاي ديگر مقايسه كنيم. مثلا وقتي گفته ميشود در امريكا در هر دو يا سه دقيقه سرقت مسلحانه صورت ميگيرد شرايط كاملا با ايران متفاوت است، چراكه در امريكا اكثر سرقتها توسط افرادي خاص صورت ميگيرد و ثانيا اسلحه به صورت قانوني به فروش ميرسد. بنابراين نميتوان اين دو را با هم مقايسه كرد، اما بايد ديد در ايران كه فروش اسلحه غيرقانوني است و نيروهاي امنيتي و انتظامي نقش بسيار پررنگي دارند چرا اين نوع سرقتها صورت ميگيرد و اينكه در پايتخت هر كسي اسلحه بخواهد به راحتي ميتواند تهيه كند. مساله مهم ديگر مساله خشونت عريان است كه در غالبهاي مختلف در جامعه ديده ميشود. از نظر بنده ريشه اصلي اين موضوعات، #خشونت_نظام_سياسي است كه عليه مردم و شهروندان اعمال ميشود. ماجراي حجاب و وقايع اخير كشور نيز چهره ديگر خشونت عريان است كه در كف خيابانها شاهد آن هستيم.
@MostafaTajzadeh
@Sociologyofsocialgroups
📝📝📝تشدید #فروپاشی_اجتماعی: سرقت مسلحانه از یک دکهی خردهفروش!
✍🏻 احمد بخارایی
| نمایش گزارش:👇
https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/204638
https://drive.google.com/file/d/11fqUVPvq8L_lyuadhQz6F15WBmjSD9fE/view
🎧| فایل شنیداری:👇(پخش در پایین پست)
#احمد_بخارایی: فایل کوتاه شنیداری این گفتوگو در اختیارتان است زیرا بنا به خط قرمزهای سانسورگونهای که رسانههای داخلی برخلاف میلشان، گریبانشان را گرفته اجازهی انعکاس بخشهای اصلی این فایل را نداده. در این گفتوگو به انواع سهگانهی خشونتهای عریان (تهدید و تحدید و بگیر و ببند و شکنجه فعالان مدنی و …)، نیمهعریان (خشونت کلامی) و پنهان (خشونت اقتصادی) مجموعهی عناصر #نظام_سیاسی علیه مردم اشاره داشتم و اینکه اینها چگونه سرچشمه انواع خشونتها در جامعه بودهاند.
https://drive.google.com/u/0/uc?id=11bk0xibAOqRBMhPC3zZB4tKZlZs7mBhI&export=play
✅«اين حادثه كمسابقه يا بيسابقهاي بود كه رخ داد. يعني اغلب وقتي افرادي با سلاح گرم دست به سرقت ميزنند سراغ مكانهايي ميروند كه اجناس ارزشمند داشته باشد، اما حالا اينبار حمل سلاح گرم با سرقت خرد يا دله دزدي همراه شده است. بنابراين تلفيق اين دو نوع جرم (جرم مالي و جرم خشونتآميز) با عنوان #سرقت از دكه، بيسابقه بوده. اين واقعه به طور خاص دو الي سه سناريو و فرضيه ميتواند داشته باشد. يكي اينكه پشت صحنه ماجرا هم همين است كه ميبينيم؛ يعني با اسلحه اجناس كمبها و خرد دزديده شده. فرضيه دوم اين است كه ممكن است يك تسويهحساب شخصي يا تهديد بوده باشد. در هر دو فرضيه يك امر مشترك وجود دارد؛ اينكه #خشونت در #جامعه فراگير شده و #سرقت_مسلحانه با سرقت خرد تلفيق شده و اين در تصاوير منتشر شده نيز كاملا مشخص است. دست يكي از افراد قمه بود و دست فرد ديگر اسلحه. حتي اگر فرضيه دوم كه تسويهحساب شخصي است را درنظر بگيريم باز هم چهره خشونتبار تسويهحسابها خود را نشان ميدهند. فرضيه سوم براي اين نوع سرقت، مشكلات مالي يا #فقر است. ببينيد اگر راه پول درآوردن در جامعه براي همه افراد يكسان نباشد برخي افراد دست به «نوآوري» ميزنند. نوآوري در اينجا به معني ابتكار در وسايل سرقت است. البته به اين موضوع نيز بايد توجه كرد؛ منطقهاي كه در آن سرقت صورت گرفته، منطقه فقيري است و به لحاظ مالي افراد وضعيت خوبي ندارند، اما اينكه فقر به عنوان يك متغير بزرگ در اين صحنه حضور داشته باشد، جاي ترديد دارد. البته تا زماني كه سارقان مسلح دكه روزنامهفروشي دستگير نشوند ما نميتوانيم بگوييم اين افراد با چه انگيزهاي اين اقدام عجيب را انجام دادند. يا نميتوانيم بگوييم آنها بار اولشان بوده كه سرقت كردند يا نه... ولي شنيده شده اكثر افرادي كه دستگير ميشوند داراي سابقه هستند. مساله عجيب اين واقعه اين است كه پاي اسلحه به سرقتهاي خرد باز شده. در مورد اينكه چرا اين افراد با اسلحه به دكه روزنامهفروشي دستبرد زدند ميتوان گفت؛ شايد افراد در حالت عادي نبودند كه اين موضوع هم جاي تاسف دارد و نشان ميدهد؛ مصرف مواد مخدر به انواع مختلف در جامعه با آمار بالايي مواجه است. مورد ديگر اينكه شايد سارقان در گروه دوستان خود خواستند خودنمايي كنند، چون گروه مثل آيينه است و افراد وقتي وارد گروههاي مختلف ميشوند خود را مانند آنها ميبينند.»
✅اين را هم اضافه كنم؛ ما مسائل جامعهمان را نميتوانيم با كشورهاي ديگر مقايسه كنيم. مثلا وقتي گفته ميشود در امريكا در هر دو يا سه دقيقه سرقت مسلحانه صورت ميگيرد شرايط كاملا با ايران متفاوت است، چراكه در امريكا اكثر سرقتها توسط افرادي خاص صورت ميگيرد و ثانيا اسلحه به صورت قانوني به فروش ميرسد. بنابراين نميتوان اين دو را با هم مقايسه كرد، اما بايد ديد در ايران كه فروش اسلحه غيرقانوني است و نيروهاي امنيتي و انتظامي نقش بسيار پررنگي دارند چرا اين نوع سرقتها صورت ميگيرد و اينكه در پايتخت هر كسي اسلحه بخواهد به راحتي ميتواند تهيه كند. مساله مهم ديگر مساله خشونت عريان است كه در غالبهاي مختلف در جامعه ديده ميشود. از نظر بنده ريشه اصلي اين موضوعات، #خشونت_نظام_سياسي است كه عليه مردم و شهروندان اعمال ميشود. ماجراي حجاب و وقايع اخير كشور نيز چهره ديگر خشونت عريان است كه در كف خيابانها شاهد آن هستيم.
@MostafaTajzadeh
@Sociologyofsocialgroups
روزنامه اعتماد
سرقت سيگار و خوراكي با تفنگ وينچستر
صاحب دكه: حدود ۹۰ ميليون تومان ضرر كردم، سارقان هنوز شناسايي و دستگير نشدند