📝📝📝پروژه استعفاي خاتمي
✍️عليرضا رجايي
✅درباره حوادث هجدهم تيرماه 78 دانشگاه، بسيار نوشته شده است اما به نظر نميرسد هنوز در مورد ماهيت اين ماجرا، چيز زيادي بدانيم. مهمترين سند مربوط به هجدهتير، سخن آقاي خاتمي است كه وقايع دانشگاه را ادامه قتلهاي زنجيرهاي عنوان نمود.
✅وجه روشن 18 تیر بروزيافتگي يك جنبش اجتماعي تمام عيار و مواجهه آن با عناصر پيگير و ضدجنبش بود. اين وجه بارز از جنبش، بهمانند همه موارد شبيه به خود، فاقد سازماندهي و انسجام مينمود و برنامه عمل مشخصي نيز نداشت و غالباً به شكل عكسالعمل در برابر عناصر بازدارندهاي كه نماينده اقتدارگرايي و ارتجاع بودند، شعارهاي خود را ميآفريد.
✅در يك تلقي كلاسيك، راديكالبودن هجدهمتيرماه، براي اثبات حقانيت همهجانبه آن كفايت ميكند، بويژه كه در متن اين جنبش راديكال، عزت ابراهيمنژاد به شهادت رسيد و بجز در اعترافات غيررسمي اميرفرشاد ابراهيمي كه نحوه و چگونگي به شهادترساندن او عنوان شده است، مقامهاي رسمي هرگز سخني از اين ماجرا بر زبان نراندند و اجازه دادند گذشت زمان، رفتهرفته خاطره اين خون را از اذهان پاك نمايد.
✅برخي ابهامات در جنبش 18 تير نيز پديد آمد كه تأمل مجدد در آنها، درسهايي براي آينده خواهد بود. براي مثال به خاطر داريم چگونه دانشجويان، افرادي نظير عزتالله سحابي را كه دعوت به آرامش ميكرد و آنها را از عواقب ورود به خيابان برحذر ميداشت، از خود راندند. چند روز بعد، فضاي نظامي و خاموش خيابانهاي تهران، صحت گفتار سحابي را روشن نمود.
✅مثال ديگر درخواست برخي از فعالان هجدهم تير مبني بر استعفاي خاتمي بهعنوان اعتراض به هجوم نظاميان به خوابگاه بود. برخلاف مثال اول كه چندان نياز به استدلال ندارد و تقريباً روشن است كه علاقه به حضور خياباني، دال بر ناديدهگرفتن ظرفيت مقاومت جنبش از يكسو و ناديدهگرفتن ظرفيت قدرت سركوب نظام ازسوي ديگر بود، مثال دوم، بهراحتي قابل اثبات يا نفي نيست.
✅درخواست استعفاي خاتمي از رياستجمهوري چه در آن مقطع و چه در مقاطع ديگر، بر چند فرض استوار بود:1ـ جمهوري اسلامي به خاتمي نيازمند است. 2ـ استعفاي خاتمي اوضاع را بحراني خواهد كرد. 3ـ بحران ايجادشده يا خاتمي را مقتدرانه (ونه به صورت تداركاتچي) به منصب قبل بازميگرداند يا جرياني دموكراتيكتر از وي را به قدرت خواهد آورد و اصولاً كار را به نفع ترقيخواهان يكسره ميكند و برخي نيز معتقد بودند كه آمدن خاتمي به جامعه مدني، او را براي حركتهاي بعدي حفظ خواهد كرد.
✅شايد گذشت زمان، صحت يكي از آنها را به اثبات رساند. مطابق رويكرد اول انسداد نظام سياسي، هرگونه تلاش براي تحول از درون را ناممكن ميسازد و از اينرو، لازم است جبههاي از جريانهاي سياسي بيرون نظام تشكيل شود و فرايند اصلاح را از سطح جامعه مدني يا عرصه عمومي پيگيري كند، اما رويكرد دوم بهدلايل مختلف، تلاش براي تأسيس تدريجي نظام آلترناتيو را با ايجاد اجتماعي از نيروهاي اپوزيسيون بيرون نظام، در وهله اول ناممكن و در مرحله دوم، نامطلوب ميداند.
✅روشن است كه از رويكرد اول، خروج از حاكميت و از رويكرد دوم، ورود نيروهاي بيروني به درون حاكميت نتيجه ميشود. تحولات سالهاي اخير را غالباً مويد صحت نظريه اول تلقي ميكنند و بدين اعتبار تلاش براي اصلاح نظام سياسي، اتلاف وقت و نيرو و صرفاً ابزاري براي مشروعيتبخشي به نظام عنوان ميشود، بدون آنكه دستاوردي براي جنبش دموكراسيخواهي داشته باشد.
✅همه صاحبنظران در اولاً تأسيس دولت دموكراتيك مستلزم گذار از مجموعهاي وسيع از رقابتها و منازعات است و ثانياً مقاومت ضددموكراتيك را نيروهاي اجتماعي شكل ميدهند و نه صرفاً مجموعهاي از انسانها با عقايد ارتجاعي، اشتراك نظر دارند.
✅شايد بتوان از عدم هرگونه مشاركت جريانهاي سياسي در فرايندهاي جاري نظام حكومتي و بهطور مشخص، انتخابات، دفاع نمود اما درمقابل، پروژه استعفاي خاتمي در جريان وقايع هجدهمتيرماه به جهت از دسترفتن فرصت گرايشهاي دموكراتيك براي تأثيرگذاري در ساختار سياسي از يكسو و ورود به چرخهاي نامعلوم از تلاطمها و سركوبها ازسوي ديگر، چندان قابل دفاع به نظر نميرسد. درواقع شايد استعفاي خاتمي و جراحي متن نظام سياسي توسط جناح دموكراسيخواه، هدفي بود كه قتلهاي زنجيرهاي، رويداد هجدهمتير و... دنبال ميكرد.
✅نكته اساسي و محوري در اين چارچوب كه شايد كليد فهم مسائل ايران باشد، سخن لطفالله ميثمي است كه اعتقاد دارد درك پيچيدگي تحولات سياسي در ايران، تا حدود زيادي در گرو درك پيچيدگيهاي امنيتي ـ نظامي جريانهاي تأثيرگذار در آن است.
منبع: چشمانداز ایران ویژهنامه #18تیر
#جنبش_دانشجویی
#کوی_دانشگاه
#ما_را_به_خاطر_بیاور
@cheshmandaz_iran
🆔 @MostafaTajzadeh
https://bit.ly/3i2qPRl
✍️عليرضا رجايي
✅درباره حوادث هجدهم تيرماه 78 دانشگاه، بسيار نوشته شده است اما به نظر نميرسد هنوز در مورد ماهيت اين ماجرا، چيز زيادي بدانيم. مهمترين سند مربوط به هجدهتير، سخن آقاي خاتمي است كه وقايع دانشگاه را ادامه قتلهاي زنجيرهاي عنوان نمود.
✅وجه روشن 18 تیر بروزيافتگي يك جنبش اجتماعي تمام عيار و مواجهه آن با عناصر پيگير و ضدجنبش بود. اين وجه بارز از جنبش، بهمانند همه موارد شبيه به خود، فاقد سازماندهي و انسجام مينمود و برنامه عمل مشخصي نيز نداشت و غالباً به شكل عكسالعمل در برابر عناصر بازدارندهاي كه نماينده اقتدارگرايي و ارتجاع بودند، شعارهاي خود را ميآفريد.
✅در يك تلقي كلاسيك، راديكالبودن هجدهمتيرماه، براي اثبات حقانيت همهجانبه آن كفايت ميكند، بويژه كه در متن اين جنبش راديكال، عزت ابراهيمنژاد به شهادت رسيد و بجز در اعترافات غيررسمي اميرفرشاد ابراهيمي كه نحوه و چگونگي به شهادترساندن او عنوان شده است، مقامهاي رسمي هرگز سخني از اين ماجرا بر زبان نراندند و اجازه دادند گذشت زمان، رفتهرفته خاطره اين خون را از اذهان پاك نمايد.
✅برخي ابهامات در جنبش 18 تير نيز پديد آمد كه تأمل مجدد در آنها، درسهايي براي آينده خواهد بود. براي مثال به خاطر داريم چگونه دانشجويان، افرادي نظير عزتالله سحابي را كه دعوت به آرامش ميكرد و آنها را از عواقب ورود به خيابان برحذر ميداشت، از خود راندند. چند روز بعد، فضاي نظامي و خاموش خيابانهاي تهران، صحت گفتار سحابي را روشن نمود.
✅مثال ديگر درخواست برخي از فعالان هجدهم تير مبني بر استعفاي خاتمي بهعنوان اعتراض به هجوم نظاميان به خوابگاه بود. برخلاف مثال اول كه چندان نياز به استدلال ندارد و تقريباً روشن است كه علاقه به حضور خياباني، دال بر ناديدهگرفتن ظرفيت مقاومت جنبش از يكسو و ناديدهگرفتن ظرفيت قدرت سركوب نظام ازسوي ديگر بود، مثال دوم، بهراحتي قابل اثبات يا نفي نيست.
✅درخواست استعفاي خاتمي از رياستجمهوري چه در آن مقطع و چه در مقاطع ديگر، بر چند فرض استوار بود:1ـ جمهوري اسلامي به خاتمي نيازمند است. 2ـ استعفاي خاتمي اوضاع را بحراني خواهد كرد. 3ـ بحران ايجادشده يا خاتمي را مقتدرانه (ونه به صورت تداركاتچي) به منصب قبل بازميگرداند يا جرياني دموكراتيكتر از وي را به قدرت خواهد آورد و اصولاً كار را به نفع ترقيخواهان يكسره ميكند و برخي نيز معتقد بودند كه آمدن خاتمي به جامعه مدني، او را براي حركتهاي بعدي حفظ خواهد كرد.
✅شايد گذشت زمان، صحت يكي از آنها را به اثبات رساند. مطابق رويكرد اول انسداد نظام سياسي، هرگونه تلاش براي تحول از درون را ناممكن ميسازد و از اينرو، لازم است جبههاي از جريانهاي سياسي بيرون نظام تشكيل شود و فرايند اصلاح را از سطح جامعه مدني يا عرصه عمومي پيگيري كند، اما رويكرد دوم بهدلايل مختلف، تلاش براي تأسيس تدريجي نظام آلترناتيو را با ايجاد اجتماعي از نيروهاي اپوزيسيون بيرون نظام، در وهله اول ناممكن و در مرحله دوم، نامطلوب ميداند.
✅روشن است كه از رويكرد اول، خروج از حاكميت و از رويكرد دوم، ورود نيروهاي بيروني به درون حاكميت نتيجه ميشود. تحولات سالهاي اخير را غالباً مويد صحت نظريه اول تلقي ميكنند و بدين اعتبار تلاش براي اصلاح نظام سياسي، اتلاف وقت و نيرو و صرفاً ابزاري براي مشروعيتبخشي به نظام عنوان ميشود، بدون آنكه دستاوردي براي جنبش دموكراسيخواهي داشته باشد.
✅همه صاحبنظران در اولاً تأسيس دولت دموكراتيك مستلزم گذار از مجموعهاي وسيع از رقابتها و منازعات است و ثانياً مقاومت ضددموكراتيك را نيروهاي اجتماعي شكل ميدهند و نه صرفاً مجموعهاي از انسانها با عقايد ارتجاعي، اشتراك نظر دارند.
✅شايد بتوان از عدم هرگونه مشاركت جريانهاي سياسي در فرايندهاي جاري نظام حكومتي و بهطور مشخص، انتخابات، دفاع نمود اما درمقابل، پروژه استعفاي خاتمي در جريان وقايع هجدهمتيرماه به جهت از دسترفتن فرصت گرايشهاي دموكراتيك براي تأثيرگذاري در ساختار سياسي از يكسو و ورود به چرخهاي نامعلوم از تلاطمها و سركوبها ازسوي ديگر، چندان قابل دفاع به نظر نميرسد. درواقع شايد استعفاي خاتمي و جراحي متن نظام سياسي توسط جناح دموكراسيخواه، هدفي بود كه قتلهاي زنجيرهاي، رويداد هجدهمتير و... دنبال ميكرد.
✅نكته اساسي و محوري در اين چارچوب كه شايد كليد فهم مسائل ايران باشد، سخن لطفالله ميثمي است كه اعتقاد دارد درك پيچيدگي تحولات سياسي در ايران، تا حدود زيادي در گرو درك پيچيدگيهاي امنيتي ـ نظامي جريانهاي تأثيرگذار در آن است.
منبع: چشمانداز ایران ویژهنامه #18تیر
#جنبش_دانشجویی
#کوی_دانشگاه
#ما_را_به_خاطر_بیاور
@cheshmandaz_iran
🆔 @MostafaTajzadeh
https://bit.ly/3i2qPRl