📝📝📝اهداف اصلاحطلبانه ابزار مصلحانه ميطلبد
🎙بخشی از گفتوگو با عزتالله سحابي
✅از يكي دو روز قبل از 18 تير 78 ما شنيده بوديم كه در دانشگاهها، ناآراميهايي هست. بعضي از روزنامهها هم تعطيل شده بودند، روزنامة سلام هم در آخرين روزهاي قبل از اين حادثه توقيف شد. در روز حادثه من در شهر نبودم و از جريان اطلاعي نداشتم. عصر روز جمعه 18 تير كه به منزل بازگشتم، يكي از مهمانهايم نقل كرد، هنگامي كه از چهارراه اميرآباد اتفاقي عبور ميكرده، متوجه جماعت و مأموراني شده كه مشغول شستن و تميزكردن خيابان بودهاند!!
✅با شنيدن اين خبر بسيار نگران شدم و با آقاي عليجاني سردبير ايرانفردا تماس گرفتم. آنوقت بود كه دانستم در شب قبل، عدّهاي از دانشجويان در باغ كوي تظاهرات ميكردند. بهتدريج نيروهايي به محل آمده و سر چهارراه اميرآباد جمع شدهاند و بعد كه تعدادشان زياد شده است، به طرف كوي حركت كردهاند. نيروهاي لباس شخصي هم به آنها ملحق شدهاند و به داخل كوي حمله كرده و در طول شب به ضرب و شتم و تخريب اتاقها و وسايل دانشجويان ميپردازند.
✅دو روز بعد از طرف دفتر تحكيم وحدت زنگ زدند و گفتند: بهتر است مهندس سحابي بيايد و با اين دانشجويان صحبت كند و آنان را كه بسيار خشمگين شدهاند، قانع نمايد تا قدري آرام شوند. من هم بلافاصله قبول كردم و در اولين ساعات بعدازظهر، به اتفاق دوستان دفتر مجله ايران فردا به طرف كوي دانشگاه حركت كرديم.
✅وقتي من براي صحبت با دانشجويان رفتم، عدهاي استقبال كردند، ولي تعداد زيادي به ما بدوبيراه ميگفتند و حتي عليه ما شعار ميدادند. بيشترشان ميگفتند: سحابي سازش كرده و آمده تا ما را خاموش كند و يا با رفتار و حالتي خاص از من ميپرسيدند كه چه كسي تو را مأمور كرده است؟ من كه ميدانستم آنها بسيار رنجيدهخاطر و ناراحت هستند، فقط ميگفتم: پنجاهسال تجربهام مرا مأمور كرده كه به شما بگويم از اينجا بيرون نرويد!
✅به آنها گفتم تا بهحال چند بار به دانشگاه حمله شده و حتي بهسوي دانشجويان تيراندازي شده و آنها را به خاك و خون كشيدهاند، اما از لحاظ حجم كار و وسعت حمله، از نظر ميزان نفرت و شدّت كينة بهكار رفته، اين حادثه با حوادث قبلي قابل مقايسه نيست! اما دانشجو بايد با ابزار خودش اعتراض كند. ابزار دانشجو، درگيري و خشونت نيست. ابزار دانشجو، همانطور كه شايستة يك انسان فرهيخته، اهل فكر و اهل بحث و استدلال است، با ابزار كساني كه در خيابانها حمله ميكنند، نعره ميزنند و تخريب ميكنند، فرق ميكند. اگر آنها باز هم جواب شما را با خشونت دادند، مقاومت كنيد، اما در هر حال شما شروعكنندة خشونت نباشيد و به هيچوجه از محوطة كوي بيرون نروند.
✅به دانشجوها محورهايي را براي معترض شدن به آنها پيشنهاد کردم. اول اينكه تحصن و مقاومتهايي از اين دست را (آرام و دور از هرگونه خشونت) در درون دانشگاه ادامه دهند. دوم آنكه افشا، پيگيري و مجازات حملهكنندگان را از مسئولان درخواست كنند. سوم آنكه استعفا يا بركناري فرماندة نيروي انتظامي تهران را خواستار شوند و اين به آن جهت بود كه شخص آقاي لطفيان در مصاحبها ي كه صبح آن روز (يكشنبه 20 تير) انجام داده بودند، رسماً آن كار را تأييد كرده و امري لازم دانسته بودند!
✅حوادث بعد از اين واقعه خيلي ناگوار بود. بازتاب تلخي كه اين حادثه در جامعه، بهويژه در جامعة دانشجويي باقي گذاشت، از يكسو و پيش نرفتن و عدمرسيدگي به دادخواهيها از سوي ديگر، يك نوميدي در ميان مردم ايجاد كرد، بهويژه دانشجويان پس از اين اتفاقات نسبت به عمل و شيوة منطقي و اعتراضات مسالمتآميز دانشجويي احساس سرخوردگي كردند.
✅بعدها در جريان بازداشت ما در سال 1379 مشخص شد كه بسياري از فشارهايي كه به ما وارد شد بهدليل پيگيري مسائل كوي دانشگاه ازسوي ما بوده و تلاشهايي صورت ميگرفت تا ما اقرار كنيم كه اين توطئه خارجي بوده و از طرفي، دوستانِ ما را عامل اصلي اجراي اين توطئه ميخواندند! و پيشنهاد بنده در بركناري يا استعفاي سردار لطفيان را يك توطئه حسابشده كه از خارج طراحي شده بود ـ آن هم به قصد تضعيف مقام رهبري و محرومكردن ايشان از نيروهاي امنيتي و محافظ نظام ـ تلقي كردند. درحاليكه از نظر من آن پيشنهاد در آن شرايط به نفع امنيت كشور و كنترل بحران بود.
📌منبع: چشمانداز ایران ویژه 18#تیر
#کوی_دانشگاه
#ما_را_به_خاطر_بیاور
@cheshmandaz_iran
https://bit.ly/31TyVpJ
🆔 @MostafaTajzadeh
🎙بخشی از گفتوگو با عزتالله سحابي
✅از يكي دو روز قبل از 18 تير 78 ما شنيده بوديم كه در دانشگاهها، ناآراميهايي هست. بعضي از روزنامهها هم تعطيل شده بودند، روزنامة سلام هم در آخرين روزهاي قبل از اين حادثه توقيف شد. در روز حادثه من در شهر نبودم و از جريان اطلاعي نداشتم. عصر روز جمعه 18 تير كه به منزل بازگشتم، يكي از مهمانهايم نقل كرد، هنگامي كه از چهارراه اميرآباد اتفاقي عبور ميكرده، متوجه جماعت و مأموراني شده كه مشغول شستن و تميزكردن خيابان بودهاند!!
✅با شنيدن اين خبر بسيار نگران شدم و با آقاي عليجاني سردبير ايرانفردا تماس گرفتم. آنوقت بود كه دانستم در شب قبل، عدّهاي از دانشجويان در باغ كوي تظاهرات ميكردند. بهتدريج نيروهايي به محل آمده و سر چهارراه اميرآباد جمع شدهاند و بعد كه تعدادشان زياد شده است، به طرف كوي حركت كردهاند. نيروهاي لباس شخصي هم به آنها ملحق شدهاند و به داخل كوي حمله كرده و در طول شب به ضرب و شتم و تخريب اتاقها و وسايل دانشجويان ميپردازند.
✅دو روز بعد از طرف دفتر تحكيم وحدت زنگ زدند و گفتند: بهتر است مهندس سحابي بيايد و با اين دانشجويان صحبت كند و آنان را كه بسيار خشمگين شدهاند، قانع نمايد تا قدري آرام شوند. من هم بلافاصله قبول كردم و در اولين ساعات بعدازظهر، به اتفاق دوستان دفتر مجله ايران فردا به طرف كوي دانشگاه حركت كرديم.
✅وقتي من براي صحبت با دانشجويان رفتم، عدهاي استقبال كردند، ولي تعداد زيادي به ما بدوبيراه ميگفتند و حتي عليه ما شعار ميدادند. بيشترشان ميگفتند: سحابي سازش كرده و آمده تا ما را خاموش كند و يا با رفتار و حالتي خاص از من ميپرسيدند كه چه كسي تو را مأمور كرده است؟ من كه ميدانستم آنها بسيار رنجيدهخاطر و ناراحت هستند، فقط ميگفتم: پنجاهسال تجربهام مرا مأمور كرده كه به شما بگويم از اينجا بيرون نرويد!
✅به آنها گفتم تا بهحال چند بار به دانشگاه حمله شده و حتي بهسوي دانشجويان تيراندازي شده و آنها را به خاك و خون كشيدهاند، اما از لحاظ حجم كار و وسعت حمله، از نظر ميزان نفرت و شدّت كينة بهكار رفته، اين حادثه با حوادث قبلي قابل مقايسه نيست! اما دانشجو بايد با ابزار خودش اعتراض كند. ابزار دانشجو، درگيري و خشونت نيست. ابزار دانشجو، همانطور كه شايستة يك انسان فرهيخته، اهل فكر و اهل بحث و استدلال است، با ابزار كساني كه در خيابانها حمله ميكنند، نعره ميزنند و تخريب ميكنند، فرق ميكند. اگر آنها باز هم جواب شما را با خشونت دادند، مقاومت كنيد، اما در هر حال شما شروعكنندة خشونت نباشيد و به هيچوجه از محوطة كوي بيرون نروند.
✅به دانشجوها محورهايي را براي معترض شدن به آنها پيشنهاد کردم. اول اينكه تحصن و مقاومتهايي از اين دست را (آرام و دور از هرگونه خشونت) در درون دانشگاه ادامه دهند. دوم آنكه افشا، پيگيري و مجازات حملهكنندگان را از مسئولان درخواست كنند. سوم آنكه استعفا يا بركناري فرماندة نيروي انتظامي تهران را خواستار شوند و اين به آن جهت بود كه شخص آقاي لطفيان در مصاحبها ي كه صبح آن روز (يكشنبه 20 تير) انجام داده بودند، رسماً آن كار را تأييد كرده و امري لازم دانسته بودند!
✅حوادث بعد از اين واقعه خيلي ناگوار بود. بازتاب تلخي كه اين حادثه در جامعه، بهويژه در جامعة دانشجويي باقي گذاشت، از يكسو و پيش نرفتن و عدمرسيدگي به دادخواهيها از سوي ديگر، يك نوميدي در ميان مردم ايجاد كرد، بهويژه دانشجويان پس از اين اتفاقات نسبت به عمل و شيوة منطقي و اعتراضات مسالمتآميز دانشجويي احساس سرخوردگي كردند.
✅بعدها در جريان بازداشت ما در سال 1379 مشخص شد كه بسياري از فشارهايي كه به ما وارد شد بهدليل پيگيري مسائل كوي دانشگاه ازسوي ما بوده و تلاشهايي صورت ميگرفت تا ما اقرار كنيم كه اين توطئه خارجي بوده و از طرفي، دوستانِ ما را عامل اصلي اجراي اين توطئه ميخواندند! و پيشنهاد بنده در بركناري يا استعفاي سردار لطفيان را يك توطئه حسابشده كه از خارج طراحي شده بود ـ آن هم به قصد تضعيف مقام رهبري و محرومكردن ايشان از نيروهاي امنيتي و محافظ نظام ـ تلقي كردند. درحاليكه از نظر من آن پيشنهاد در آن شرايط به نفع امنيت كشور و كنترل بحران بود.
📌منبع: چشمانداز ایران ویژه 18#تیر
#کوی_دانشگاه
#ما_را_به_خاطر_بیاور
@cheshmandaz_iran
https://bit.ly/31TyVpJ
🆔 @MostafaTajzadeh
📝📝📝آرامش فعال دستاورد فاجعه كوي
🔸بخشی از گفتوگو با مصطفي تاجزاده
✅اولين كسي كه به من اطلاع داد، دكتر داود سليماني [معاون دانشجويي دانشگاه تهران] بود كه گفت وضع اصلاً خوب نيست. با وزارت كشور تماس گرفته بودند و از آنجا كه منزل من در ساختمان مسكوني وزارت كشور بود به من وصل كرده بودند. بهظاهر شخص ديگري را نتوانسته بودند پيدا كنند. البته وقتي به من گفته شد، هنوز هيچ حادثه عجيب و غريبي رخ نداده بود، يعني تظاهرات دانشجوها بود. آقاي وزير حدود ساعت پنج صبح در جريان قرار گرفتند و دستور دادند كه نيروي انتظامي وارد كوي دانشگاه نشود.
✅در ماجراي كوي هم شوراي عالي امنيت ملي، يكسري اسامي در اختيار داشت كه اين افراد در صحنه حضور داشتند. علتش هم اين بود كه تيمي دستگير شد ـ و آقاي اميرفرشاد ابراهيمي هم جزو آن بود ـ يكي دو روز بعد از داستان كوي بود كه اين افراد در يك سرقت دستگير شدند. چندنفر از آنها از اعضاي گروه فشار بودند و در آن زمان اعتراف كردند كه در كوي دانشگاه حضور داشتند و اولين تير را هم آنها شليك كردند، هرچند كه گفتند تفنگهايمان مشقي بوده، البته ما انتظار داشتيم كه دادگاهي تشكيل شود و تكليف آنها را مشخص كند.
✅سرپرست فرماندهي نيروي انتظامي تهران، صبح روز حادثه، در شوراي تأمين استان مطرح كرده بود كه ما از قبل ميدانستيم كه قرار است بلوا و شلوغكاري شود. در همان جلسه به ايشان اعتراض شد كه اگر ميدانستيد، چرا به هيچ مرجع قانوني مثل وزارت كشور، وزارت اطلاعات، شوراي عالي امنيت ملي و يا دبيرخانه شوراي امنيت كشور اطلاع نداديد؟
✅آن روز يكسري حوادث غيرطبيعي اتفاق افتاد كه اگر بخواهيم بدبينانه قضاوت كنيم، بايد بگوييم يك عده درصدد اين بودند كه در آن روز، حادثهاي اتفاق بيفتد و اگر خوشبينانه قضاوت كنيم، اين است كه فرمانده نيروي انتظامي عصباني شده و كاري را كه نبايد، انجام داد.
تلخترين قسمت حادثه كوي براي من اين است كه چطور يك بچه مسلمان ميتواند وارد كوي شود و يكنفر را از طبقه سوم با گفتن "يازهرا" و "ياحسين" بيرون بيندازد. چه فضايي براي اين فرد ساخته شده و در آن لحظه چگونه فكر ميكرد؟ من فكر نميكنم در دوران جنگ، ستاد حزب بعث را اگر اشغال ميكرديم، كسي را از طبقه سوم ميانداختيم پايين! من در دادگاه قتلهاي زنجيرهاي هم سوالم اين بود كه چه كسي خانم فروهر را كشت؟ چه عواملي باعث شد كه در ايران ـ كه زن همواره حرمت ويژهاي داشته است و زن كشي به نوعي نشانه ضعف مرد به حساب ميآمده ـ چنين اتفاقي بيفتد؟ در ماجراي كوي دانشگاه هم من نميدانم آنهايي كه وارد كوي شدهاند درباره دانشجوها چه فكر ميكردند؟
✅حادثه کوی نقش تعيينكنندهاي بر فعاليتهاي دانشجويان داشت. اعتماد به نفس دانشجوها را از آنها گرفت و خيلي محافظهكارشان كرد؛ بخصوص كه روشهاي بعدي برخورد نشان داد كه اراده لازم براي محكوميت و مجازات كسانيكه اين فاجعه را آفريدند وجود ندارد. در تحليل نيروهاي سياسي نيز تغيير ايجاد كرد و متوجه شدند كه ما شرايطمان خيلي ويژه و شكننده است و در اين جامعه، شايد خيلي كارها را نميشود و نبايد كرد. نه به اين خاطر كه از نظر قانوني مجاز نيستيم يا حق نداريم بلكه به اين دليل كه درمجموع ظرفيتش را به هر دليل، نداريم يا اينكه امكان سوءاستفاده ديگران آنقدر زياد است كه نبايد واردش شد.
✅هدفشان انفعال دانشگاه بود، ولي به آن نرسيدند. بحث اين است كه تحليل اقتدارگرايان اشتباه است كه اصلاحات دو بال دارد و دانشگاه يك بال آن است كه اگر اين را بزنند، تمام ميشود. اصلاحات، خواست ملت است و هر جا را كه بزنند، از جاي ديگر خود را نشان ميدهد. من در اين مدت كسي را نديدم كه از اصلاحات سرخورده شود و به جناح راست برگردد.
✅حادثه کوی شوكي بود كه به همه وارد شد. با توجه به اينكه بعد از آن انتخابات مجلس ششم را داشتيم، بهطور طبيعي همه منتظر بودند ببينند ملت در انتخابات چه خواهد گفت. وقتي هم نتيجه مجلس مشخص شد، ميخواستند انتخابات تهران را باطل كنند. به نظر من عرصه سياست كشور از زمان ترور سعيد حجاريان [21 اسفند1378] عوض شد نه از تير 1378.
منبع: چشم انداز ایران ویژه نامه 18تیر
#کوی_دانشگاه
#جنبش_دانشجویی
#ما_را_به_خاطر_بیاور
@cheshmandaz_iran
@MostafaTajzadeh
https://bit.ly/2C8eevw
🔸بخشی از گفتوگو با مصطفي تاجزاده
✅اولين كسي كه به من اطلاع داد، دكتر داود سليماني [معاون دانشجويي دانشگاه تهران] بود كه گفت وضع اصلاً خوب نيست. با وزارت كشور تماس گرفته بودند و از آنجا كه منزل من در ساختمان مسكوني وزارت كشور بود به من وصل كرده بودند. بهظاهر شخص ديگري را نتوانسته بودند پيدا كنند. البته وقتي به من گفته شد، هنوز هيچ حادثه عجيب و غريبي رخ نداده بود، يعني تظاهرات دانشجوها بود. آقاي وزير حدود ساعت پنج صبح در جريان قرار گرفتند و دستور دادند كه نيروي انتظامي وارد كوي دانشگاه نشود.
✅در ماجراي كوي هم شوراي عالي امنيت ملي، يكسري اسامي در اختيار داشت كه اين افراد در صحنه حضور داشتند. علتش هم اين بود كه تيمي دستگير شد ـ و آقاي اميرفرشاد ابراهيمي هم جزو آن بود ـ يكي دو روز بعد از داستان كوي بود كه اين افراد در يك سرقت دستگير شدند. چندنفر از آنها از اعضاي گروه فشار بودند و در آن زمان اعتراف كردند كه در كوي دانشگاه حضور داشتند و اولين تير را هم آنها شليك كردند، هرچند كه گفتند تفنگهايمان مشقي بوده، البته ما انتظار داشتيم كه دادگاهي تشكيل شود و تكليف آنها را مشخص كند.
✅سرپرست فرماندهي نيروي انتظامي تهران، صبح روز حادثه، در شوراي تأمين استان مطرح كرده بود كه ما از قبل ميدانستيم كه قرار است بلوا و شلوغكاري شود. در همان جلسه به ايشان اعتراض شد كه اگر ميدانستيد، چرا به هيچ مرجع قانوني مثل وزارت كشور، وزارت اطلاعات، شوراي عالي امنيت ملي و يا دبيرخانه شوراي امنيت كشور اطلاع نداديد؟
✅آن روز يكسري حوادث غيرطبيعي اتفاق افتاد كه اگر بخواهيم بدبينانه قضاوت كنيم، بايد بگوييم يك عده درصدد اين بودند كه در آن روز، حادثهاي اتفاق بيفتد و اگر خوشبينانه قضاوت كنيم، اين است كه فرمانده نيروي انتظامي عصباني شده و كاري را كه نبايد، انجام داد.
تلخترين قسمت حادثه كوي براي من اين است كه چطور يك بچه مسلمان ميتواند وارد كوي شود و يكنفر را از طبقه سوم با گفتن "يازهرا" و "ياحسين" بيرون بيندازد. چه فضايي براي اين فرد ساخته شده و در آن لحظه چگونه فكر ميكرد؟ من فكر نميكنم در دوران جنگ، ستاد حزب بعث را اگر اشغال ميكرديم، كسي را از طبقه سوم ميانداختيم پايين! من در دادگاه قتلهاي زنجيرهاي هم سوالم اين بود كه چه كسي خانم فروهر را كشت؟ چه عواملي باعث شد كه در ايران ـ كه زن همواره حرمت ويژهاي داشته است و زن كشي به نوعي نشانه ضعف مرد به حساب ميآمده ـ چنين اتفاقي بيفتد؟ در ماجراي كوي دانشگاه هم من نميدانم آنهايي كه وارد كوي شدهاند درباره دانشجوها چه فكر ميكردند؟
✅حادثه کوی نقش تعيينكنندهاي بر فعاليتهاي دانشجويان داشت. اعتماد به نفس دانشجوها را از آنها گرفت و خيلي محافظهكارشان كرد؛ بخصوص كه روشهاي بعدي برخورد نشان داد كه اراده لازم براي محكوميت و مجازات كسانيكه اين فاجعه را آفريدند وجود ندارد. در تحليل نيروهاي سياسي نيز تغيير ايجاد كرد و متوجه شدند كه ما شرايطمان خيلي ويژه و شكننده است و در اين جامعه، شايد خيلي كارها را نميشود و نبايد كرد. نه به اين خاطر كه از نظر قانوني مجاز نيستيم يا حق نداريم بلكه به اين دليل كه درمجموع ظرفيتش را به هر دليل، نداريم يا اينكه امكان سوءاستفاده ديگران آنقدر زياد است كه نبايد واردش شد.
✅هدفشان انفعال دانشگاه بود، ولي به آن نرسيدند. بحث اين است كه تحليل اقتدارگرايان اشتباه است كه اصلاحات دو بال دارد و دانشگاه يك بال آن است كه اگر اين را بزنند، تمام ميشود. اصلاحات، خواست ملت است و هر جا را كه بزنند، از جاي ديگر خود را نشان ميدهد. من در اين مدت كسي را نديدم كه از اصلاحات سرخورده شود و به جناح راست برگردد.
✅حادثه کوی شوكي بود كه به همه وارد شد. با توجه به اينكه بعد از آن انتخابات مجلس ششم را داشتيم، بهطور طبيعي همه منتظر بودند ببينند ملت در انتخابات چه خواهد گفت. وقتي هم نتيجه مجلس مشخص شد، ميخواستند انتخابات تهران را باطل كنند. به نظر من عرصه سياست كشور از زمان ترور سعيد حجاريان [21 اسفند1378] عوض شد نه از تير 1378.
منبع: چشم انداز ایران ویژه نامه 18تیر
#کوی_دانشگاه
#جنبش_دانشجویی
#ما_را_به_خاطر_بیاور
@cheshmandaz_iran
@MostafaTajzadeh
https://bit.ly/2C8eevw
📝📝📝پروژه استعفاي خاتمي
✍️عليرضا رجايي
✅درباره حوادث هجدهم تيرماه 78 دانشگاه، بسيار نوشته شده است اما به نظر نميرسد هنوز در مورد ماهيت اين ماجرا، چيز زيادي بدانيم. مهمترين سند مربوط به هجدهتير، سخن آقاي خاتمي است كه وقايع دانشگاه را ادامه قتلهاي زنجيرهاي عنوان نمود.
✅وجه روشن 18 تیر بروزيافتگي يك جنبش اجتماعي تمام عيار و مواجهه آن با عناصر پيگير و ضدجنبش بود. اين وجه بارز از جنبش، بهمانند همه موارد شبيه به خود، فاقد سازماندهي و انسجام مينمود و برنامه عمل مشخصي نيز نداشت و غالباً به شكل عكسالعمل در برابر عناصر بازدارندهاي كه نماينده اقتدارگرايي و ارتجاع بودند، شعارهاي خود را ميآفريد.
✅در يك تلقي كلاسيك، راديكالبودن هجدهمتيرماه، براي اثبات حقانيت همهجانبه آن كفايت ميكند، بويژه كه در متن اين جنبش راديكال، عزت ابراهيمنژاد به شهادت رسيد و بجز در اعترافات غيررسمي اميرفرشاد ابراهيمي كه نحوه و چگونگي به شهادترساندن او عنوان شده است، مقامهاي رسمي هرگز سخني از اين ماجرا بر زبان نراندند و اجازه دادند گذشت زمان، رفتهرفته خاطره اين خون را از اذهان پاك نمايد.
✅برخي ابهامات در جنبش 18 تير نيز پديد آمد كه تأمل مجدد در آنها، درسهايي براي آينده خواهد بود. براي مثال به خاطر داريم چگونه دانشجويان، افرادي نظير عزتالله سحابي را كه دعوت به آرامش ميكرد و آنها را از عواقب ورود به خيابان برحذر ميداشت، از خود راندند. چند روز بعد، فضاي نظامي و خاموش خيابانهاي تهران، صحت گفتار سحابي را روشن نمود.
✅مثال ديگر درخواست برخي از فعالان هجدهم تير مبني بر استعفاي خاتمي بهعنوان اعتراض به هجوم نظاميان به خوابگاه بود. برخلاف مثال اول كه چندان نياز به استدلال ندارد و تقريباً روشن است كه علاقه به حضور خياباني، دال بر ناديدهگرفتن ظرفيت مقاومت جنبش از يكسو و ناديدهگرفتن ظرفيت قدرت سركوب نظام ازسوي ديگر بود، مثال دوم، بهراحتي قابل اثبات يا نفي نيست.
✅درخواست استعفاي خاتمي از رياستجمهوري چه در آن مقطع و چه در مقاطع ديگر، بر چند فرض استوار بود:1ـ جمهوري اسلامي به خاتمي نيازمند است. 2ـ استعفاي خاتمي اوضاع را بحراني خواهد كرد. 3ـ بحران ايجادشده يا خاتمي را مقتدرانه (ونه به صورت تداركاتچي) به منصب قبل بازميگرداند يا جرياني دموكراتيكتر از وي را به قدرت خواهد آورد و اصولاً كار را به نفع ترقيخواهان يكسره ميكند و برخي نيز معتقد بودند كه آمدن خاتمي به جامعه مدني، او را براي حركتهاي بعدي حفظ خواهد كرد.
✅شايد گذشت زمان، صحت يكي از آنها را به اثبات رساند. مطابق رويكرد اول انسداد نظام سياسي، هرگونه تلاش براي تحول از درون را ناممكن ميسازد و از اينرو، لازم است جبههاي از جريانهاي سياسي بيرون نظام تشكيل شود و فرايند اصلاح را از سطح جامعه مدني يا عرصه عمومي پيگيري كند، اما رويكرد دوم بهدلايل مختلف، تلاش براي تأسيس تدريجي نظام آلترناتيو را با ايجاد اجتماعي از نيروهاي اپوزيسيون بيرون نظام، در وهله اول ناممكن و در مرحله دوم، نامطلوب ميداند.
✅روشن است كه از رويكرد اول، خروج از حاكميت و از رويكرد دوم، ورود نيروهاي بيروني به درون حاكميت نتيجه ميشود. تحولات سالهاي اخير را غالباً مويد صحت نظريه اول تلقي ميكنند و بدين اعتبار تلاش براي اصلاح نظام سياسي، اتلاف وقت و نيرو و صرفاً ابزاري براي مشروعيتبخشي به نظام عنوان ميشود، بدون آنكه دستاوردي براي جنبش دموكراسيخواهي داشته باشد.
✅همه صاحبنظران در اولاً تأسيس دولت دموكراتيك مستلزم گذار از مجموعهاي وسيع از رقابتها و منازعات است و ثانياً مقاومت ضددموكراتيك را نيروهاي اجتماعي شكل ميدهند و نه صرفاً مجموعهاي از انسانها با عقايد ارتجاعي، اشتراك نظر دارند.
✅شايد بتوان از عدم هرگونه مشاركت جريانهاي سياسي در فرايندهاي جاري نظام حكومتي و بهطور مشخص، انتخابات، دفاع نمود اما درمقابل، پروژه استعفاي خاتمي در جريان وقايع هجدهمتيرماه به جهت از دسترفتن فرصت گرايشهاي دموكراتيك براي تأثيرگذاري در ساختار سياسي از يكسو و ورود به چرخهاي نامعلوم از تلاطمها و سركوبها ازسوي ديگر، چندان قابل دفاع به نظر نميرسد. درواقع شايد استعفاي خاتمي و جراحي متن نظام سياسي توسط جناح دموكراسيخواه، هدفي بود كه قتلهاي زنجيرهاي، رويداد هجدهمتير و... دنبال ميكرد.
✅نكته اساسي و محوري در اين چارچوب كه شايد كليد فهم مسائل ايران باشد، سخن لطفالله ميثمي است كه اعتقاد دارد درك پيچيدگي تحولات سياسي در ايران، تا حدود زيادي در گرو درك پيچيدگيهاي امنيتي ـ نظامي جريانهاي تأثيرگذار در آن است.
منبع: چشمانداز ایران ویژهنامه #18تیر
#جنبش_دانشجویی
#کوی_دانشگاه
#ما_را_به_خاطر_بیاور
@cheshmandaz_iran
🆔 @MostafaTajzadeh
https://bit.ly/3i2qPRl
✍️عليرضا رجايي
✅درباره حوادث هجدهم تيرماه 78 دانشگاه، بسيار نوشته شده است اما به نظر نميرسد هنوز در مورد ماهيت اين ماجرا، چيز زيادي بدانيم. مهمترين سند مربوط به هجدهتير، سخن آقاي خاتمي است كه وقايع دانشگاه را ادامه قتلهاي زنجيرهاي عنوان نمود.
✅وجه روشن 18 تیر بروزيافتگي يك جنبش اجتماعي تمام عيار و مواجهه آن با عناصر پيگير و ضدجنبش بود. اين وجه بارز از جنبش، بهمانند همه موارد شبيه به خود، فاقد سازماندهي و انسجام مينمود و برنامه عمل مشخصي نيز نداشت و غالباً به شكل عكسالعمل در برابر عناصر بازدارندهاي كه نماينده اقتدارگرايي و ارتجاع بودند، شعارهاي خود را ميآفريد.
✅در يك تلقي كلاسيك، راديكالبودن هجدهمتيرماه، براي اثبات حقانيت همهجانبه آن كفايت ميكند، بويژه كه در متن اين جنبش راديكال، عزت ابراهيمنژاد به شهادت رسيد و بجز در اعترافات غيررسمي اميرفرشاد ابراهيمي كه نحوه و چگونگي به شهادترساندن او عنوان شده است، مقامهاي رسمي هرگز سخني از اين ماجرا بر زبان نراندند و اجازه دادند گذشت زمان، رفتهرفته خاطره اين خون را از اذهان پاك نمايد.
✅برخي ابهامات در جنبش 18 تير نيز پديد آمد كه تأمل مجدد در آنها، درسهايي براي آينده خواهد بود. براي مثال به خاطر داريم چگونه دانشجويان، افرادي نظير عزتالله سحابي را كه دعوت به آرامش ميكرد و آنها را از عواقب ورود به خيابان برحذر ميداشت، از خود راندند. چند روز بعد، فضاي نظامي و خاموش خيابانهاي تهران، صحت گفتار سحابي را روشن نمود.
✅مثال ديگر درخواست برخي از فعالان هجدهم تير مبني بر استعفاي خاتمي بهعنوان اعتراض به هجوم نظاميان به خوابگاه بود. برخلاف مثال اول كه چندان نياز به استدلال ندارد و تقريباً روشن است كه علاقه به حضور خياباني، دال بر ناديدهگرفتن ظرفيت مقاومت جنبش از يكسو و ناديدهگرفتن ظرفيت قدرت سركوب نظام ازسوي ديگر بود، مثال دوم، بهراحتي قابل اثبات يا نفي نيست.
✅درخواست استعفاي خاتمي از رياستجمهوري چه در آن مقطع و چه در مقاطع ديگر، بر چند فرض استوار بود:1ـ جمهوري اسلامي به خاتمي نيازمند است. 2ـ استعفاي خاتمي اوضاع را بحراني خواهد كرد. 3ـ بحران ايجادشده يا خاتمي را مقتدرانه (ونه به صورت تداركاتچي) به منصب قبل بازميگرداند يا جرياني دموكراتيكتر از وي را به قدرت خواهد آورد و اصولاً كار را به نفع ترقيخواهان يكسره ميكند و برخي نيز معتقد بودند كه آمدن خاتمي به جامعه مدني، او را براي حركتهاي بعدي حفظ خواهد كرد.
✅شايد گذشت زمان، صحت يكي از آنها را به اثبات رساند. مطابق رويكرد اول انسداد نظام سياسي، هرگونه تلاش براي تحول از درون را ناممكن ميسازد و از اينرو، لازم است جبههاي از جريانهاي سياسي بيرون نظام تشكيل شود و فرايند اصلاح را از سطح جامعه مدني يا عرصه عمومي پيگيري كند، اما رويكرد دوم بهدلايل مختلف، تلاش براي تأسيس تدريجي نظام آلترناتيو را با ايجاد اجتماعي از نيروهاي اپوزيسيون بيرون نظام، در وهله اول ناممكن و در مرحله دوم، نامطلوب ميداند.
✅روشن است كه از رويكرد اول، خروج از حاكميت و از رويكرد دوم، ورود نيروهاي بيروني به درون حاكميت نتيجه ميشود. تحولات سالهاي اخير را غالباً مويد صحت نظريه اول تلقي ميكنند و بدين اعتبار تلاش براي اصلاح نظام سياسي، اتلاف وقت و نيرو و صرفاً ابزاري براي مشروعيتبخشي به نظام عنوان ميشود، بدون آنكه دستاوردي براي جنبش دموكراسيخواهي داشته باشد.
✅همه صاحبنظران در اولاً تأسيس دولت دموكراتيك مستلزم گذار از مجموعهاي وسيع از رقابتها و منازعات است و ثانياً مقاومت ضددموكراتيك را نيروهاي اجتماعي شكل ميدهند و نه صرفاً مجموعهاي از انسانها با عقايد ارتجاعي، اشتراك نظر دارند.
✅شايد بتوان از عدم هرگونه مشاركت جريانهاي سياسي در فرايندهاي جاري نظام حكومتي و بهطور مشخص، انتخابات، دفاع نمود اما درمقابل، پروژه استعفاي خاتمي در جريان وقايع هجدهمتيرماه به جهت از دسترفتن فرصت گرايشهاي دموكراتيك براي تأثيرگذاري در ساختار سياسي از يكسو و ورود به چرخهاي نامعلوم از تلاطمها و سركوبها ازسوي ديگر، چندان قابل دفاع به نظر نميرسد. درواقع شايد استعفاي خاتمي و جراحي متن نظام سياسي توسط جناح دموكراسيخواه، هدفي بود كه قتلهاي زنجيرهاي، رويداد هجدهمتير و... دنبال ميكرد.
✅نكته اساسي و محوري در اين چارچوب كه شايد كليد فهم مسائل ايران باشد، سخن لطفالله ميثمي است كه اعتقاد دارد درك پيچيدگي تحولات سياسي در ايران، تا حدود زيادي در گرو درك پيچيدگيهاي امنيتي ـ نظامي جريانهاي تأثيرگذار در آن است.
منبع: چشمانداز ایران ویژهنامه #18تیر
#جنبش_دانشجویی
#کوی_دانشگاه
#ما_را_به_خاطر_بیاور
@cheshmandaz_iran
🆔 @MostafaTajzadeh
https://bit.ly/3i2qPRl