فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
44.8K subscribers
10.9K photos
3.44K videos
520 files
29.6K links
✳️کانال تلگرامی «فردای بهتر» با منش اصلاح‌طلبانه با ارائه رویکردی تحلیلی تلاش دارد به گسترش دموکراسی و بسط چندصدایی در جامعه ایران به امید فردایی بهتر برای ایران و ایرانیان قدم بردارد.

اینستاگرام: https://instagram.com/seyed.mostafa.tajzade
Download Telegram
📝📝📝چرا رضا نیازمند مدیری موفق بود؟

✍️ علی‌اصغر سعیدی*

مطالعه زندگی مدیریتی #رضا_نیازمند برای رده‌های مختلف مدیران مفید است. اولاً، چون مدیریت را از مدیریت فنی کارخانه آغاز کرد فهمید اگر بخواهید کارخانه را بچرخانید باید بتوانید هر سوال فنی کارگران را جواب دهید. او می‌گفت بیشتر مدیران فنی کارخانه‌ها از ترس سوالات کارگران خودشان را در دفترشان حبس می‌کنند.

الگوی دیگری که مدیران رده بالا می‌توانند از الگوی مدیریتی او بگیرند استفاده از مشاور با‌تجربه در همان صنعت است. در مس سرچشمه و سازمان گسترش از بهترین مشاوران استفاده می‌کرد، حتی مشاوران خارجی. او معتقد بود هرچه مشاور دانشش از مدیر بیشتر باشد، نشان از چشم‌انداز و دید بالاتر مدیر دارد. الگوی دیگری که می‌توان از زندگی دکتر نیازمند اخذ کرد تغییر رفتار و ذهنیت دستگاه بوروکراسی است، بوروکراسی در هر نوعش با تکنوکراسی سر‌ستیز دارد. بوروکراسی دولتی گمان می‌کند با گسترش بخش خصوصی و سایر بخش‌های غیردولتی اقتدارش را از دست می‌دهد. تمرکزگرایی قدرت تولید می‌کند و توزیع آن برای بوروکراسی عذاب‌آور است، از این‌رو سازمان‌های دولتی راضی نیستند بخش خصوصی وظایف آنها را انجام دهد.

نیازمند به کارمندانش می‌گفت هرچقدر صاحبان صنایع و معادن پولدارتر بشوند ما باید خوشحال‌تر شویم. باید کاری کنیم که کارمندان کاغذبازی را کنار بگذارند و مثل ما تکنوکرات‌ها کارخانهبازی کنند. باید وضع را چنان عوض می‌کردم که وقتی کسی برای گرفتن مجوز مراجعه می‌کند مدیر کشوی میزش را بکشد و مجوز صادرشده را به او بدهد نه اینکه از متقاضی بخواهد چیزی درون کشوی او بگذارد.

رضا نیازمند به‌ویژه به «جسارت» نزد مدیران برای اجرای برنامه‌ها سفارش می‌کرد. وقتی از ایشان پرسیدم چطور می‌توان جسارت داشت، گفت هرچقدر مدیر درستکارتر باشد جسارتش بیشتر خواهد بود.

ویژگی دیگری که او موکداً سفارش می‌کرد این بود که هر مدیری باید به مدیران مافوقش هر زمان که بخواهد دسترسی داشته باشد. ویژگی دیگری که مدیران می‌توانند از او الگو بگیرند بازاندیشی‌اش در تمام طول زندگی بود. او به نقد برنامه‌های گذشته نیز می‌پرداخت، به‌ویژه گلایه خود را از مقاماتی که باعث توقف برنامه‌های صنعتی کردن ایران در دهه ۴۰ شدند پنهان نمی‌کرد. به ‌تدریج ضعف‌هایش را برطرف می‌کرد و همین یکی از رموز موفقیتش بود.
*نویسنده کتاب تکنوکراسی و سیاستگذاری اقتصادی درایران :

منبع: #هفته_نامه #تجارت_فردا

@tejaratefarda
@MostafaTajzadeh
http://up.upinja.com/crimq.jpg
✔️به بهانه میلاد بنیانگذار موسیقی نوین ایران

#رضا_نیازمند که با موسیقیدانان مطرحی حشر و نشر داشت بر این باور است که ستون #موسیقی_ایران بر پایه سه شخص استوار است؛ #علینقی_وزیری #ابوالحسن_صبا و #روح_الله_خالقی. از دیدگاه #تقی_شایگان؛ وزیری با آنهمه زحمت و صلاحیت، بزرگترین سرمایه را برای موسیقی ایران بجا نهاد و موسیقی ما با او وارد مرحله نوینی شد و از مرحله فئودالی به #رنسانس رسید. وزیری دقیقاً ثمره #انقلاب_مشروطه است. او موسیقی عقب مانده و مفلوک دِلِی‌دِلِی بازی را با یک انقلاب اساسی به راه دیگری سوق داد.

وزیری خود در سخنرانی 29 مرداد 1340 می‌گوید: افتخار مشرق زمین در اینست که الفبای زبان موسیقی‌اش از الفبای موسیقی غربی است اما تاسف ما اینست که از این گنج سرشار هنوز نتوانسته ایم چنان که باید و شاید بهره‌مند گردیم و همچون #ادبیات و شعرمان آثار گرانبها تقدیم جهانیان کنیم. به گفته مجتبی خوش ضمیر: چنانچه وزیری به اروپا نمی‌رفت و هنگام بازگشت به ایران مدرسه موسیقی را تاسیس نمی‌کرد شاید نوازندگان ایرانی همچنان به عنوان #تعزیه خوان و مطرب مورد ارزیابی قرار می‌گرفتند.

#ساسان_سپنتا از شاگردان #کلنل_وزیری می‌نویسد: وزیری پرکار، منظم، مصمم، باصراحت و دارای روحیه آزادی بود. قیافه ای جدی، چشمانی نافذ و صدایی بم و پخته و در کارش اراده و پشتکاری وصف نشدنی داشت. هرگز از موانع دلسرد نمی‌شد و زیر بار حرف زور نمی‌رفت. در سالهایی که محضرش را درک می‌کردم حدود 70 سال داشت و ورزش صبحگاهی او ترک نمی‌شد. کلنل بر احترام موسیقیدان باشخصیت تاکید داشت و آنها را از نواختن در مجالس طرب و گردهمایی های مصلحتی منع می‌کرد. می‌گفت: کار مشکلات را آسان می‌کند. علاقمند به کار با ارکستر بود و از بهانه‌ جویی و انتقاد ناروا نمی‌هراسید‌. زندگی اش ساده و بی پیرایه بود و در امور هنری همانقدر که حسادت را ناپسند می‌شمرد، رقابت جوانمردانه و طلب کمال را جایز می‌دانست. بیشتر معاشرانش از نویسندگان و شخصیت‌های هنری و ادبی بودند.


حسین بنی احمد می‌گوید: کسی که هرگز مقابل شخص یا چیزی تسلیم نشد و سر فرود نیاورد در برابر یک چیز زانو زد و آن سیگار است. زمانی که مصمم به ترک سیگار شد در حاشیه کتابی که مطالعه می‌کرد نوشت: بر پدرش لعنت که ترکش کردم. امروز قدری هوس سیگار کردم ولی نکشیدم. روز بعد نوشت: امروز بیشتر هوس کردم ولی هرگز نخواهم کشید. روز بعد نوشت: امروز حالم هیچ خوش نیست. سرم گیج می‌رود و ناراحتم. روز هفتم نوشت: بر پدرش لعنت که عاقبت کشیدم و راحت شدم.

insta:history_music_iran
@sahandiranmehr