Forwarded from سهند ایرانمهر
✔️به بهانه میلاد بنیانگذار موسیقی نوین ایران
#رضا_نیازمند که با موسیقیدانان مطرحی حشر و نشر داشت بر این باور است که ستون #موسیقی_ایران بر پایه سه شخص استوار است؛ #علینقی_وزیری #ابوالحسن_صبا و #روح_الله_خالقی. از دیدگاه #تقی_شایگان؛ وزیری با آنهمه زحمت و صلاحیت، بزرگترین سرمایه را برای موسیقی ایران بجا نهاد و موسیقی ما با او وارد مرحله نوینی شد و از مرحله فئودالی به #رنسانس رسید. وزیری دقیقاً ثمره #انقلاب_مشروطه است. او موسیقی عقب مانده و مفلوک دِلِیدِلِی بازی را با یک انقلاب اساسی به راه دیگری سوق داد.
وزیری خود در سخنرانی 29 مرداد 1340 میگوید: افتخار مشرق زمین در اینست که الفبای زبان موسیقیاش از الفبای موسیقی غربی است اما تاسف ما اینست که از این گنج سرشار هنوز نتوانسته ایم چنان که باید و شاید بهرهمند گردیم و همچون #ادبیات و شعرمان آثار گرانبها تقدیم جهانیان کنیم. به گفته مجتبی خوش ضمیر: چنانچه وزیری به اروپا نمیرفت و هنگام بازگشت به ایران مدرسه موسیقی را تاسیس نمیکرد شاید نوازندگان ایرانی همچنان به عنوان #تعزیه خوان و مطرب مورد ارزیابی قرار میگرفتند.
#ساسان_سپنتا از شاگردان #کلنل_وزیری مینویسد: وزیری پرکار، منظم، مصمم، باصراحت و دارای روحیه آزادی بود. قیافه ای جدی، چشمانی نافذ و صدایی بم و پخته و در کارش اراده و پشتکاری وصف نشدنی داشت. هرگز از موانع دلسرد نمیشد و زیر بار حرف زور نمیرفت. در سالهایی که محضرش را درک میکردم حدود 70 سال داشت و ورزش صبحگاهی او ترک نمیشد. کلنل بر احترام موسیقیدان باشخصیت تاکید داشت و آنها را از نواختن در مجالس طرب و گردهمایی های مصلحتی منع میکرد. میگفت: کار مشکلات را آسان میکند. علاقمند به کار با ارکستر بود و از بهانه جویی و انتقاد ناروا نمیهراسید. زندگی اش ساده و بی پیرایه بود و در امور هنری همانقدر که حسادت را ناپسند میشمرد، رقابت جوانمردانه و طلب کمال را جایز میدانست. بیشتر معاشرانش از نویسندگان و شخصیتهای هنری و ادبی بودند.
حسین بنی احمد میگوید: کسی که هرگز مقابل شخص یا چیزی تسلیم نشد و سر فرود نیاورد در برابر یک چیز زانو زد و آن سیگار است. زمانی که مصمم به ترک سیگار شد در حاشیه کتابی که مطالعه میکرد نوشت: بر پدرش لعنت که ترکش کردم. امروز قدری هوس سیگار کردم ولی نکشیدم. روز بعد نوشت: امروز بیشتر هوس کردم ولی هرگز نخواهم کشید. روز بعد نوشت: امروز حالم هیچ خوش نیست. سرم گیج میرود و ناراحتم. روز هفتم نوشت: بر پدرش لعنت که عاقبت کشیدم و راحت شدم.
insta:history_music_iran
@sahandiranmehr
#رضا_نیازمند که با موسیقیدانان مطرحی حشر و نشر داشت بر این باور است که ستون #موسیقی_ایران بر پایه سه شخص استوار است؛ #علینقی_وزیری #ابوالحسن_صبا و #روح_الله_خالقی. از دیدگاه #تقی_شایگان؛ وزیری با آنهمه زحمت و صلاحیت، بزرگترین سرمایه را برای موسیقی ایران بجا نهاد و موسیقی ما با او وارد مرحله نوینی شد و از مرحله فئودالی به #رنسانس رسید. وزیری دقیقاً ثمره #انقلاب_مشروطه است. او موسیقی عقب مانده و مفلوک دِلِیدِلِی بازی را با یک انقلاب اساسی به راه دیگری سوق داد.
وزیری خود در سخنرانی 29 مرداد 1340 میگوید: افتخار مشرق زمین در اینست که الفبای زبان موسیقیاش از الفبای موسیقی غربی است اما تاسف ما اینست که از این گنج سرشار هنوز نتوانسته ایم چنان که باید و شاید بهرهمند گردیم و همچون #ادبیات و شعرمان آثار گرانبها تقدیم جهانیان کنیم. به گفته مجتبی خوش ضمیر: چنانچه وزیری به اروپا نمیرفت و هنگام بازگشت به ایران مدرسه موسیقی را تاسیس نمیکرد شاید نوازندگان ایرانی همچنان به عنوان #تعزیه خوان و مطرب مورد ارزیابی قرار میگرفتند.
#ساسان_سپنتا از شاگردان #کلنل_وزیری مینویسد: وزیری پرکار، منظم، مصمم، باصراحت و دارای روحیه آزادی بود. قیافه ای جدی، چشمانی نافذ و صدایی بم و پخته و در کارش اراده و پشتکاری وصف نشدنی داشت. هرگز از موانع دلسرد نمیشد و زیر بار حرف زور نمیرفت. در سالهایی که محضرش را درک میکردم حدود 70 سال داشت و ورزش صبحگاهی او ترک نمیشد. کلنل بر احترام موسیقیدان باشخصیت تاکید داشت و آنها را از نواختن در مجالس طرب و گردهمایی های مصلحتی منع میکرد. میگفت: کار مشکلات را آسان میکند. علاقمند به کار با ارکستر بود و از بهانه جویی و انتقاد ناروا نمیهراسید. زندگی اش ساده و بی پیرایه بود و در امور هنری همانقدر که حسادت را ناپسند میشمرد، رقابت جوانمردانه و طلب کمال را جایز میدانست. بیشتر معاشرانش از نویسندگان و شخصیتهای هنری و ادبی بودند.
حسین بنی احمد میگوید: کسی که هرگز مقابل شخص یا چیزی تسلیم نشد و سر فرود نیاورد در برابر یک چیز زانو زد و آن سیگار است. زمانی که مصمم به ترک سیگار شد در حاشیه کتابی که مطالعه میکرد نوشت: بر پدرش لعنت که ترکش کردم. امروز قدری هوس سیگار کردم ولی نکشیدم. روز بعد نوشت: امروز بیشتر هوس کردم ولی هرگز نخواهم کشید. روز بعد نوشت: امروز حالم هیچ خوش نیست. سرم گیج میرود و ناراحتم. روز هفتم نوشت: بر پدرش لعنت که عاقبت کشیدم و راحت شدم.
insta:history_music_iran
@sahandiranmehr
Telegram
attach 📎
آرمانهای #انقلاب_مشروطه
✍️ دکتر حمید احمدی/استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران
♦️ اولین هدف و آرمان مشروطهخواهان که بر فضای آن زمان حاکم بود و میبایست در جامعه ایران تحقق یابد، مسأله بازسازی ایران بود. بازسازی و نوسازی ایران و جبران همه خسارات واردشده بر آن. جامعه ایران در مقایسه با غرب و رویارویی با آن، عقبافتاده بود و موقعیت پیرامونی یافت. نخبگان مشروطیت مهمترین هدفشان این بود که ایران بایست به جایگاه قبلی خودش باز گردد از آنجا که یک آگاهی تاریخی ناسیونالیستی (از نوشتههای جدید تاریخنویسان غرب و مطالعات بومی درباره ایران باستان) پیدا شده بود، نخبگان سیاسی و فکری با مقایسه گذشته با اکنون میگفتند باید بکوشیم تا ایران به لحاظ اقتصادی ـ اجتماعی و سیاسی بازسازی شود و شکوه و عظمت پیشیناش زنده شود. اگر در اشعار شاعران و نوشتارهای روزنامهنگاران و نویسندگان آن دوران بنگریم، همه مینالند که ایران چه بود و چه شد؟ و بایست به همان دوران بازگردیم. بازسازی و اعاده عظمت سابق، نخستین آرمان انقلاب مشروطیت بود.
♦️ آرمان دوم انقلاب مشروطیت، رهایی از سلطه خارجی بود. در آن زمان دو قدرت و بازیگر جهانی، روسیه و بریتانیا، مشکلات بسیاری را برای مردم ایران درست میکردند و ما هیچ استقلالی نداشتیم؛ قراردادهایی که با ما بستند و سرزمینهایی که از ایران جدا کردند و امتیازهای بزرگی که گرفته شد قدرت تصمیمگیری را از حاکمان ایران گرفت. این جمله ناصرالدین شاه معروف است که میگفت: اگر ما شمال برویم انگلستان مخالفت میکند، اگر جنوب برویم روسیه، پس مردهشور این مملکت را ببرد. با وجود این سلطه خارجی، استقلال سیاسی ـ نظامی و اقتصادی یکی از اهداف و آرمانهای مشروطهخواهان شد و اینکه بکوشند ایران را از زیر سلطه بیگانگان درآورده و خود تصمیمگیرنده باشند. آنها میگفتند اگر هم میبایست ارتباطات خارجی داشته باشیم باید با کشورهایی باشد که یار و مددکار ایران باشند – مانند ایالات متحده آمریکا و آلمان که آن دوره نیروهای سوم سیاست خارجی ایران به شمار میرفتند.
♦️ سومین آرمان و هدف انقلاب مشروطه ایران، برقراری امنیت و ثبات سیاسی در کشور بود. ایران در آن هنگام، کشوری پر از هرجومرج و بدون نیروی نظامی و انتظامی بود که نه ثبات اجتماعی داشت و نه مرزها و شهرها و راههای تجاری امنیت داشتند. هرجومرج و ناامنی در کشور برقرار بود و جان و مال مردم در معرض بسیاری از تهدیدها قرار داشت. یکی از مهمترین خواستها و آمال و آرزوهای مردم و روشنفکران ایران، برقراری نظم و امنیت و یک دولت قوی مرکزی بود. اینها سه هدف اساسی انقلاب مشروطیت بودند. روشنفکران ما به این نتیجه رسیدند که رسیدن به این آرمانها امکانپذیر نیست جز با یک تحول سیاسی ـ اجتماعی در ساختار دولت. یعنی، تا آزادی سیاسی و دموکراسی به دست نیاید، رسیدن به آن آرمانها امکانپذیر نیست. چون مشکل اساسی، دولت است؛ دولتی که وابسته به بانک استقراضی روسیه است، دولتی که خودش ناامن کننده است و برای بازرگانان مشکل درست میکند، غارتگر است، به لحاظ اقتصادی و دولتی به فکر بازسازی نیست و حاکم آن تنها به فکر رفتن به سفرهای فرنگی است.
@MostafaTajzadeh
@tahkimmelat
✍️ دکتر حمید احمدی/استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران
♦️ اولین هدف و آرمان مشروطهخواهان که بر فضای آن زمان حاکم بود و میبایست در جامعه ایران تحقق یابد، مسأله بازسازی ایران بود. بازسازی و نوسازی ایران و جبران همه خسارات واردشده بر آن. جامعه ایران در مقایسه با غرب و رویارویی با آن، عقبافتاده بود و موقعیت پیرامونی یافت. نخبگان مشروطیت مهمترین هدفشان این بود که ایران بایست به جایگاه قبلی خودش باز گردد از آنجا که یک آگاهی تاریخی ناسیونالیستی (از نوشتههای جدید تاریخنویسان غرب و مطالعات بومی درباره ایران باستان) پیدا شده بود، نخبگان سیاسی و فکری با مقایسه گذشته با اکنون میگفتند باید بکوشیم تا ایران به لحاظ اقتصادی ـ اجتماعی و سیاسی بازسازی شود و شکوه و عظمت پیشیناش زنده شود. اگر در اشعار شاعران و نوشتارهای روزنامهنگاران و نویسندگان آن دوران بنگریم، همه مینالند که ایران چه بود و چه شد؟ و بایست به همان دوران بازگردیم. بازسازی و اعاده عظمت سابق، نخستین آرمان انقلاب مشروطیت بود.
♦️ آرمان دوم انقلاب مشروطیت، رهایی از سلطه خارجی بود. در آن زمان دو قدرت و بازیگر جهانی، روسیه و بریتانیا، مشکلات بسیاری را برای مردم ایران درست میکردند و ما هیچ استقلالی نداشتیم؛ قراردادهایی که با ما بستند و سرزمینهایی که از ایران جدا کردند و امتیازهای بزرگی که گرفته شد قدرت تصمیمگیری را از حاکمان ایران گرفت. این جمله ناصرالدین شاه معروف است که میگفت: اگر ما شمال برویم انگلستان مخالفت میکند، اگر جنوب برویم روسیه، پس مردهشور این مملکت را ببرد. با وجود این سلطه خارجی، استقلال سیاسی ـ نظامی و اقتصادی یکی از اهداف و آرمانهای مشروطهخواهان شد و اینکه بکوشند ایران را از زیر سلطه بیگانگان درآورده و خود تصمیمگیرنده باشند. آنها میگفتند اگر هم میبایست ارتباطات خارجی داشته باشیم باید با کشورهایی باشد که یار و مددکار ایران باشند – مانند ایالات متحده آمریکا و آلمان که آن دوره نیروهای سوم سیاست خارجی ایران به شمار میرفتند.
♦️ سومین آرمان و هدف انقلاب مشروطه ایران، برقراری امنیت و ثبات سیاسی در کشور بود. ایران در آن هنگام، کشوری پر از هرجومرج و بدون نیروی نظامی و انتظامی بود که نه ثبات اجتماعی داشت و نه مرزها و شهرها و راههای تجاری امنیت داشتند. هرجومرج و ناامنی در کشور برقرار بود و جان و مال مردم در معرض بسیاری از تهدیدها قرار داشت. یکی از مهمترین خواستها و آمال و آرزوهای مردم و روشنفکران ایران، برقراری نظم و امنیت و یک دولت قوی مرکزی بود. اینها سه هدف اساسی انقلاب مشروطیت بودند. روشنفکران ما به این نتیجه رسیدند که رسیدن به این آرمانها امکانپذیر نیست جز با یک تحول سیاسی ـ اجتماعی در ساختار دولت. یعنی، تا آزادی سیاسی و دموکراسی به دست نیاید، رسیدن به آن آرمانها امکانپذیر نیست. چون مشکل اساسی، دولت است؛ دولتی که وابسته به بانک استقراضی روسیه است، دولتی که خودش ناامن کننده است و برای بازرگانان مشکل درست میکند، غارتگر است، به لحاظ اقتصادی و دولتی به فکر بازسازی نیست و حاکم آن تنها به فکر رفتن به سفرهای فرنگی است.
@MostafaTajzadeh
@tahkimmelat
📝📝📝انقلاب مشروطه، لائیک، سکولار و تئوکراتیک نبود
✍🏻مرحوم داود فیرحی
✅گروههای زیادی اعم از لما، روحانیون، #روشنفکران، تجار، وعاظ و حتی برخی بدنه دولت قاجار در انقلاب مشروطه نقش داشتند، اما در این میان تجار سهم بسزایی در حمایت مالی انقلاب مشروطه داشتند. متقابلاً علما نیز به توجیه و تبیین انقلاب مشروطه میپرداختند.
✅ادوارد براون در همین رابطه میگوید: «این از معجزات تاریخ است که در ایران و برخلاف کشورهای جهان، مذهب حامی یک #انقلاب_دموکراتیک شد» و یا در جایی دیگر گفته است: «مذهب تمامی اعتبار، قدرت و دانش خودش را در اختیار مشروطه قرار داد و زمینه را برای پذیرش قانون اساسی فراهم کرد».
✅در #انقلاب_مشروطه علاوه بر تجار، سه گروه تئورسین فعال وجود داشتند که کارشان تبیین و توجیه مردم بود؛ اولین گروه مراجع بودند که وظیفهشان تبیین و توجیه رابطه مذهب با قانون اساسی جدید بود. آنها اینطور تبیین میکردند که انقلاب مشروطه و دولت مدرن، خلاف دیانت نیست، بلکه در راستای دیانت است، چون در برخی کشورهای جهان این موضوع کاملاً بالعکس بود، یعنی دیانت در مقابل دموکراسی قرار میگرفت.
✅دومین گروه فعال در انقلاب مشروطه، #وعاظ بودند. وعاظ به نوعی نقش روزنامهنگاران امروز را ایفا میکردند. آن زمان منبر یک رسانه شفاهی به حساب میآمد و مانند شبکههای اجتماعی و روزنامههای امروزی بود. بسیاری از این وعاظ، روزنامه نیز منتشر کردند که از سرشناسان این گروه، آقا جمال واعظ اصفهان، معروف به شهید انقلاب مشروطه و دیگری ثقهالاسلام تبریزی است.
✅سومین گروه فعال در انقلاب #مشروطه، #حقوقدانان بودند که نه توانایی تئوریپردازی داشتند و نه توانایی بسیج مردمی. اما آنها بیش از هر چیز تواناییشان تبیین ایدههای مشروطه و تبدیل آن به اصول و مواد قانون اساسی بود که از سرشناسان این دسته میتوان به محمدعلی #فروغی اشاره کرد.
✅گروه چهارمی هم در انقلاب #مشروطه نقش داشتند و آن فعالان سیاسی و یا به تعبیری سیاستمداران بودند. این دسته توانایی اداره مجلس و برگزاری انتخابات را داشتند. از سرشناسان این گروه میتوان به سیدحسن #تقیزاده و مرحوم مدرس اشاره کرد.
✅مسئله اصلی در انقلاب مشروطه به عهده مذهب بود. انقلاب مشروطه در ایران ملهم از انقلاب ۱۷۸۹ فرانسه است. در انقلاب فرانسه، اصول سهگانه آزادی، برابری و برادری مورد توجه بود. در انقلاب مشروطه به این سه اصل توجه میشد. انقلاب مشروطه، انقلاب لائیک و سکولار نبود، این انقلاب در نوع خود، مدرن و مذهبی بود، اما سنتی و به تعبیری تئوکراتیک نبود.
✅انقلاب مشروطه عرصه پیوند مذهب، #دموکراسی و تجدد است که از دل آن قانون اساسی بیرون آمد. مدرنیته در دنیا همیشه دموکراتیک نیست. بسیاری از تجددها دموکراتیک نیستند، مثلاً حکومتهای کمونیستی و سوسیالیستی مدرن بودند، اما دموکراتیک قلمداد نمیشوند. انقلاب مشروطه ایران، نزدیکترین تجربه به انقلاب مشروطه انگلستان است.
✅اینکه تشیع یک انقلاب دموکراتیک را رقم زده، نشان میدهد که این مذهب میتواند پشتوانه دموکراسی باشد، اما شرط آن این است که یک آناتومی داشته باشیم و تبارشناسی کنیم و بفهمیم چطور چنین تجربهای رقم خورد، در این زمینه باید به برخی رسالههای گمنام و ناشناخته آن زمان رجوع کرد که یک نمونه آن «رساله در حقوق و وظایف ملت» است که قبل از استبداد صغیر نوشته شده و اکنون در سایت کتابخانه مجلس با عنوان دستنوشتههای مجلس موجود و قابل دسترسی است. این رساله، فلسفه سیاسی مشروطه را تبیین میکند.
✅در توجیه مذهبی انقلاب مشروطه باید به برخی متون و شخصیتهای فقهی توجه داشت. یکی از این شخصیتها شیخ مرتضی انصاری است که بنیانگذار فقه جدید شیعه بهشمار میرود. شیخ مرتضی انصاری برای حوزههای علمیه در ایران، شبیه کانت است برای آلمانیها. نوشتههای او مانند مکاسب و رسائل، جزء متون پایه و اصلی حوزه هستند و کسی این کتابها از جمله #مکاسب را بخواند و خوب بفهمد، یکی از شرایط قضاوت، اجتهاد و حتی فتوا را کسب کرده است.
@MostafaTajzadeh
✍🏻مرحوم داود فیرحی
✅گروههای زیادی اعم از لما، روحانیون، #روشنفکران، تجار، وعاظ و حتی برخی بدنه دولت قاجار در انقلاب مشروطه نقش داشتند، اما در این میان تجار سهم بسزایی در حمایت مالی انقلاب مشروطه داشتند. متقابلاً علما نیز به توجیه و تبیین انقلاب مشروطه میپرداختند.
✅ادوارد براون در همین رابطه میگوید: «این از معجزات تاریخ است که در ایران و برخلاف کشورهای جهان، مذهب حامی یک #انقلاب_دموکراتیک شد» و یا در جایی دیگر گفته است: «مذهب تمامی اعتبار، قدرت و دانش خودش را در اختیار مشروطه قرار داد و زمینه را برای پذیرش قانون اساسی فراهم کرد».
✅در #انقلاب_مشروطه علاوه بر تجار، سه گروه تئورسین فعال وجود داشتند که کارشان تبیین و توجیه مردم بود؛ اولین گروه مراجع بودند که وظیفهشان تبیین و توجیه رابطه مذهب با قانون اساسی جدید بود. آنها اینطور تبیین میکردند که انقلاب مشروطه و دولت مدرن، خلاف دیانت نیست، بلکه در راستای دیانت است، چون در برخی کشورهای جهان این موضوع کاملاً بالعکس بود، یعنی دیانت در مقابل دموکراسی قرار میگرفت.
✅دومین گروه فعال در انقلاب مشروطه، #وعاظ بودند. وعاظ به نوعی نقش روزنامهنگاران امروز را ایفا میکردند. آن زمان منبر یک رسانه شفاهی به حساب میآمد و مانند شبکههای اجتماعی و روزنامههای امروزی بود. بسیاری از این وعاظ، روزنامه نیز منتشر کردند که از سرشناسان این گروه، آقا جمال واعظ اصفهان، معروف به شهید انقلاب مشروطه و دیگری ثقهالاسلام تبریزی است.
✅سومین گروه فعال در انقلاب #مشروطه، #حقوقدانان بودند که نه توانایی تئوریپردازی داشتند و نه توانایی بسیج مردمی. اما آنها بیش از هر چیز تواناییشان تبیین ایدههای مشروطه و تبدیل آن به اصول و مواد قانون اساسی بود که از سرشناسان این دسته میتوان به محمدعلی #فروغی اشاره کرد.
✅گروه چهارمی هم در انقلاب #مشروطه نقش داشتند و آن فعالان سیاسی و یا به تعبیری سیاستمداران بودند. این دسته توانایی اداره مجلس و برگزاری انتخابات را داشتند. از سرشناسان این گروه میتوان به سیدحسن #تقیزاده و مرحوم مدرس اشاره کرد.
✅مسئله اصلی در انقلاب مشروطه به عهده مذهب بود. انقلاب مشروطه در ایران ملهم از انقلاب ۱۷۸۹ فرانسه است. در انقلاب فرانسه، اصول سهگانه آزادی، برابری و برادری مورد توجه بود. در انقلاب مشروطه به این سه اصل توجه میشد. انقلاب مشروطه، انقلاب لائیک و سکولار نبود، این انقلاب در نوع خود، مدرن و مذهبی بود، اما سنتی و به تعبیری تئوکراتیک نبود.
✅انقلاب مشروطه عرصه پیوند مذهب، #دموکراسی و تجدد است که از دل آن قانون اساسی بیرون آمد. مدرنیته در دنیا همیشه دموکراتیک نیست. بسیاری از تجددها دموکراتیک نیستند، مثلاً حکومتهای کمونیستی و سوسیالیستی مدرن بودند، اما دموکراتیک قلمداد نمیشوند. انقلاب مشروطه ایران، نزدیکترین تجربه به انقلاب مشروطه انگلستان است.
✅اینکه تشیع یک انقلاب دموکراتیک را رقم زده، نشان میدهد که این مذهب میتواند پشتوانه دموکراسی باشد، اما شرط آن این است که یک آناتومی داشته باشیم و تبارشناسی کنیم و بفهمیم چطور چنین تجربهای رقم خورد، در این زمینه باید به برخی رسالههای گمنام و ناشناخته آن زمان رجوع کرد که یک نمونه آن «رساله در حقوق و وظایف ملت» است که قبل از استبداد صغیر نوشته شده و اکنون در سایت کتابخانه مجلس با عنوان دستنوشتههای مجلس موجود و قابل دسترسی است. این رساله، فلسفه سیاسی مشروطه را تبیین میکند.
✅در توجیه مذهبی انقلاب مشروطه باید به برخی متون و شخصیتهای فقهی توجه داشت. یکی از این شخصیتها شیخ مرتضی انصاری است که بنیانگذار فقه جدید شیعه بهشمار میرود. شیخ مرتضی انصاری برای حوزههای علمیه در ایران، شبیه کانت است برای آلمانیها. نوشتههای او مانند مکاسب و رسائل، جزء متون پایه و اصلی حوزه هستند و کسی این کتابها از جمله #مکاسب را بخواند و خوب بفهمد، یکی از شرایط قضاوت، اجتهاد و حتی فتوا را کسب کرده است.
@MostafaTajzadeh