📝📝📝 توصیههایی برای واکنش موثر به پرخاشگری فیزیکی در کودکان
✍🏼 Amy Morin
✅ هنگامی که یک کودک والدین خود را مورد پرخاشگری فیزیکی در قالب کتک زدن، لگد کوبیدن، مشت زدن و .. قرار میدهد، این کار منجر به احساساتی مانند سرخوردگی، خجالت زدگی و خشم شدید در والدین میشود. بسیاری از والدین در چنین شرایطی دچار ناامیدی و سرزنش خود به دلیل نسبت دادن بدرفتاری کودک به خطایی در شیوهٔ تربیت خود، میشوند. این در حالیست که میتوان گفت تقریبا تمامی کودکان زمانی در زندگی خود این رفتار را انجام داده اند و آنچه منجر به خاموشی یا تثبیت این رفتار میشود، کیفیت واکنش والدین به آن است.
✅دلایل متعددی برای اینگونه رفتارها در کودکان مطرح شده است. در بسیاری از مواقع، حمله فیزیکی به دلیل ناتوانی و ناآگاهی کودک از سایر روش های ممکن برای ابراز خشم است. اختلال در کنترل تکانه به صورت احساس فشار برای حمله فیزیکی بدون فکر کردن به پیامدهای آن، و استفاده از کتک زدن و پرخاشگری فیزیکی به عنوان روشی برای کنترل محیط و برآورده کردن خواسته های خود، از دیگر دلایل گرایش به این رفتارها در کودکان است.
✅ خشم و ناکامی از جمله هیجاناتی هستند که در صورت ناتوانی کودک از شناسایی و مهار آنها، احتمال بالایی برای تبدیل شدن به بی احترامی، قشقرق و پرخاشگری فیزیکی دارند. برای کمک به کودک در جهت کنترل این احساسات، در درجه اول نیاز به پذیرش 'احساس خشم' به عنوان یک هیجان سالم، طبیعی و مقبول، و تفکیک آن از 'رفتار پرخاشگرانه' به عنوان یک موضوع نامقبول، وجود دارد. باید به کودک یادآوری کرد که مشکلی نیست اگر او احساس عصبانیت و کلافگی کند، اما کتک زدن به هیچ وجه مقبول نیست. اگر چه به وجود آمدن احساس خشم در اختیار او نیست، اما کنترل آن هیجانات و آسیب نرساندن به دیگران، تحت انتخاب و ارادهٔ او ست.
✅کمک به کودک برای شناسایی و نامگذاری احساساتی مانند غم، شرم و خشم، و گفتگو درباره ی آنها در طول زمان و در موقعیت های مختلف، احتمال سردرگمی و به عمل در آمدن این احساسات در قالب رفتار پرخاشگرانه را کاهش میدهد. برای کنترل اینگونه رفتارها همچنین به والدین توصیه میشود که:
✅ قوانینی را در ارتباط با نحوهٔ ابراز خشم در خانه، مانند ممنوعیت پرخاشگری فیزیکی و آسیب رساندن به وسایل، وضع کنید؛ این موضوع را به طور شفاف به کودک انتقال دهید که کتک زدن، ناخن کشیدن، لگد زدن و هر نوع خشونت فیزیکی مجاز نیست و پیامدهایی را به دنبال خواهد داشت؛ تا آنجا که مطمئن شوید کودک به خوبی متوجه قانون، رفتارهای غیرمجاز و پیامد هریک از آنها شده است.
✅برای برخی کودکان، وقفه کوتاه(time-out) پیامد موثری در پیشگیری از تکرار یک رفتار مخرب است. وقفهٔ کوتاه ضمن دور کردن کودک از محیط، فضایی برای آرام کردن خود بدون آسیب زدن به دیگران را برای کودک فراهم میکند. اما در بسیاری از موارد نیاز به تعیین پیامدهای دیگری مانند حذف یک موقعیت مطلوب، به طور مثال محدود شدن زمان تماشای تلویزیون یا استفاده از یک اسباب بازی در آن روز، وجود دارد.
✅در همین راستا، تقسیم بندی یک روز به بازه های زمانی مشخص و تعیین یک پاداش برای هر بازهٔ زمانی بدون خشونت فیزیکی، باعث تقویت مثبت رفتار مطلوب خواهد شد.
▫️ادامه در INSTNT VIEW
(مشاهده فوری)
#کودک
#فرزند_پروری
#روان_شناسی
#روان_پزشکی
#خشونت
#خشونت_کودک
▫️ترجمه توسط کانال:.
🆔@alipsychiatrist
🆔@MostafaTajzadeh
✍🏼 Amy Morin
✅ هنگامی که یک کودک والدین خود را مورد پرخاشگری فیزیکی در قالب کتک زدن، لگد کوبیدن، مشت زدن و .. قرار میدهد، این کار منجر به احساساتی مانند سرخوردگی، خجالت زدگی و خشم شدید در والدین میشود. بسیاری از والدین در چنین شرایطی دچار ناامیدی و سرزنش خود به دلیل نسبت دادن بدرفتاری کودک به خطایی در شیوهٔ تربیت خود، میشوند. این در حالیست که میتوان گفت تقریبا تمامی کودکان زمانی در زندگی خود این رفتار را انجام داده اند و آنچه منجر به خاموشی یا تثبیت این رفتار میشود، کیفیت واکنش والدین به آن است.
✅دلایل متعددی برای اینگونه رفتارها در کودکان مطرح شده است. در بسیاری از مواقع، حمله فیزیکی به دلیل ناتوانی و ناآگاهی کودک از سایر روش های ممکن برای ابراز خشم است. اختلال در کنترل تکانه به صورت احساس فشار برای حمله فیزیکی بدون فکر کردن به پیامدهای آن، و استفاده از کتک زدن و پرخاشگری فیزیکی به عنوان روشی برای کنترل محیط و برآورده کردن خواسته های خود، از دیگر دلایل گرایش به این رفتارها در کودکان است.
✅ خشم و ناکامی از جمله هیجاناتی هستند که در صورت ناتوانی کودک از شناسایی و مهار آنها، احتمال بالایی برای تبدیل شدن به بی احترامی، قشقرق و پرخاشگری فیزیکی دارند. برای کمک به کودک در جهت کنترل این احساسات، در درجه اول نیاز به پذیرش 'احساس خشم' به عنوان یک هیجان سالم، طبیعی و مقبول، و تفکیک آن از 'رفتار پرخاشگرانه' به عنوان یک موضوع نامقبول، وجود دارد. باید به کودک یادآوری کرد که مشکلی نیست اگر او احساس عصبانیت و کلافگی کند، اما کتک زدن به هیچ وجه مقبول نیست. اگر چه به وجود آمدن احساس خشم در اختیار او نیست، اما کنترل آن هیجانات و آسیب نرساندن به دیگران، تحت انتخاب و ارادهٔ او ست.
✅کمک به کودک برای شناسایی و نامگذاری احساساتی مانند غم، شرم و خشم، و گفتگو درباره ی آنها در طول زمان و در موقعیت های مختلف، احتمال سردرگمی و به عمل در آمدن این احساسات در قالب رفتار پرخاشگرانه را کاهش میدهد. برای کنترل اینگونه رفتارها همچنین به والدین توصیه میشود که:
✅ قوانینی را در ارتباط با نحوهٔ ابراز خشم در خانه، مانند ممنوعیت پرخاشگری فیزیکی و آسیب رساندن به وسایل، وضع کنید؛ این موضوع را به طور شفاف به کودک انتقال دهید که کتک زدن، ناخن کشیدن، لگد زدن و هر نوع خشونت فیزیکی مجاز نیست و پیامدهایی را به دنبال خواهد داشت؛ تا آنجا که مطمئن شوید کودک به خوبی متوجه قانون، رفتارهای غیرمجاز و پیامد هریک از آنها شده است.
✅برای برخی کودکان، وقفه کوتاه(time-out) پیامد موثری در پیشگیری از تکرار یک رفتار مخرب است. وقفهٔ کوتاه ضمن دور کردن کودک از محیط، فضایی برای آرام کردن خود بدون آسیب زدن به دیگران را برای کودک فراهم میکند. اما در بسیاری از موارد نیاز به تعیین پیامدهای دیگری مانند حذف یک موقعیت مطلوب، به طور مثال محدود شدن زمان تماشای تلویزیون یا استفاده از یک اسباب بازی در آن روز، وجود دارد.
✅در همین راستا، تقسیم بندی یک روز به بازه های زمانی مشخص و تعیین یک پاداش برای هر بازهٔ زمانی بدون خشونت فیزیکی، باعث تقویت مثبت رفتار مطلوب خواهد شد.
▫️ادامه در INSTNT VIEW
(مشاهده فوری)
#کودک
#فرزند_پروری
#روان_شناسی
#روان_پزشکی
#خشونت
#خشونت_کودک
▫️ترجمه توسط کانال:.
🆔@alipsychiatrist
🆔@MostafaTajzadeh
Telegraph
توصیههایی برای واکنش مؤثر به پرخاشگری فیزیکی در کودکان
✍🏼 Amy Morin ✳ هنگامی که یک کودک والدین خود را مورد پرخاشگری فیزیکی در قالب کتک زدن، لگد کوبیدن، مشت زدن و .. قرار میدهد، این کار منجر به احساساتی مانند سرخوردگی، خجالت زدگی و خشم شدید در والدین میشود. بسیاری از والدین در چنین شرایطی دچار ناامیدی و سرزنش…
Forwarded from علی نیکجو «روانپزشک- رواندرمانگر تحلیلی»
📌 شما هم سزاوار آن هستید که خود را قهرمانان این دوران بدانید.
✍🏼 Marika Lindholm
▫ترجمه توسط کانال:
@alipsychiatrist
✳ همهی ما به نوعی تحت تاثیر همهگیری کووید قرار گرفتهایم، اما مادران، به ویژه، فشار مسئولیتهایی را تحمل میکنند که طاقتفرسا ست. برخی آمارها در این زمینه قابلتوجه است.
نتایج یک مطالعه آماری در امریکا نشان داد که درطول دوران پاندمی، ۱۵۶ هزار نفر از زنان شاغل، موقعیت شغلی خود را از دست داده اند، ۶۰ درصد از مراکز مراقبت از کودکان تعطیل شده اند و ضربهی بزرگی به افراد شاغل در این زمینه، که غالبا زنان هستند وارد شده است.
در نتیجهی تداخل مسئولیت مراقبت از فرزندان با وظایف شغلی، و تعطیلی مدارس و مهدکودک ها، زنان به طور قابل توجهی بیشتر از مردان مجبور به کاهش ساعتهای کاری خود، رها کردن شغل و اختصاص دادن زمان زیادی به آموزش کودکان و امور خانه شدهاند. با بالا رفتن فشار این مسئولیتها، پاندمی، سلامت روانی و فیزیکی بسیاری از مادران به ویژه مادران شاغل را در خطر قرار داده است. مطالعه دیگری در امریکا نشان داد که ۹/۸ میلیون مادر شاغل از علائم فرسودگی شامل خستگی، منفینگری، فقدان انگیزه، سردرد، ریزش مو، گریه و احساس فشار در قفسه سینه رنج میبرند.
اکنون در زمان و مکانی هستیم که نمی دانیم چه زمانی خود و فرزندانمان واکسن را دریافت می کنیم، چه زمانی مدارس دوباره مثل قبل باز میشوند، آیا گونه های جهش یافته ی کووید میتوانند باعث سخت تر شدن شرایط شوند، و اینکه تا کی میتوانیم برای خود و فرزندانمان قوی بمانیم. توصیه هایی مانند داشتنِ خواب کافی، مراقبت از خود و جست و جوی کمک را، از متخصصان شنیده ایم. اما برای دوام آوردن دشواریهای این دوران لازم است که به موضوعات دیگری هم توجه داشته باشیم.
✳ نخست اینکه، به یاد داشته باشیم اگر در جایگاه یک مادر، مراقبت از کودکانی را به عهده داریم، سزاوار آن هستیم که خود را از قهرمانان این دوران بدانیم. تلاش برای مراقبت از نسل آینده، کمکی را به جامعه می کند که شایسته ی قدردانی و دریافت حمایتهایی بیش از گذشته است. با این وجود، اگر یک احساس وجود داشته باشد که در میان همه مادران مشترک باشد، احساس گناه است. فکر کردن به اینکه کارهای بیشتری بوده که میتوانستهاند برای فرزند خود انجام دهند، و با به وجود آمدن هر مشکلی، خود را سرزنش کنند. احساس گناهی که تمام فقدانها و چالش های دوران پاندمی، باعث تشدید آن در بسیاری از مادران شده است.
باید بدانیم که گرفتار وضعیت بیسابقه ای شده ایم که به طور طبیعی، دربارهی تحصیل فرزندانمان از راه دور، محدود شدن امکان ورزش و فعالیت فیزیکی آنها، و زمان زیادی که به تماشای تلویزیون و سایر صفحات نمایشگر میگذرانند، احساس نگرانی داریم. اما غرق شدن در احساس گناه و شرم، جایی نیست که ما را تبدیل به والدین بهتری کند، آن هم زمانی که، در ارتباط با موضوعاتی خارج از کنترلمان احساس گناه می کنیم. با پذیرفتن محدودیتها و بخشیدن خود برای لحظاتی که در آنها خسته، کج خلق یا عصبانی بوده ایم، احساس سبکی و آمادگی بیشتری برای تحمل ادامهی پاندمی خواهیم داشت.
✳ در کتاب "مدار امید"، مارتین سلیگمن، به عنوان یک روانشناس و نظریه پرداز تاثیرگذار، امید و قدردانی را دو عنصر اساسی در حفظ سلامت روان میداند. شاید احساس قدرشناسی نسبت به زندگی، در چنین روزگار دشواری عجیب به نظر برسد. اما متمرکز شدن بر تمام چیزهایی که همچنان به زندگی ارزش ادامه دادن و مبارزه را میدهند، موهبت هایی مانند وجود کودکان و امیدهای آنها به آینده، به تاب آوری و تحمل دشواریهای این دوران کمک میکند.
✳ ما هیچگاه برای مراقبت از سلامت فرزندانمان در دورانی سخت، پختن غذاهایی سالم و کمهزینه، یا تلاش برای تبدیل کردن یک روز تعطیل به خاطره ای نسبتا خوب برای فرزندانمان علیرغم تمام محدودیتها، ستاره های طلایی یا جایزه ای دریافت نکرده ایم. اما شاید واقعا سزاوار آن باشیم! شایستهی تشویق کردن خود برای تسلیم نشدن در برابر واقعیتهای سهمگین سالی که گذشت، یافتن راه حل هایی در حد توان خود برای بهتر کردن شرایط، و شاهکارهای کوچک و بزرگی که در جایگاه یک والد، برای قابل تحمل کردن دوران پاندمی برای خود و فرزندانمان خلق کرده ایم.
#روان_درمانی
#فرزند_پروری
#روایت_روزگار_ما
#کووید
#کودک_و_کووید
🆔@alipsychiatrist
https://www.psychologytoday.com/intl/blog/more-women-s-work/202102/mothers-deserve-feel-heroes-the-pandemic
✍🏼 Marika Lindholm
▫ترجمه توسط کانال:
@alipsychiatrist
✳ همهی ما به نوعی تحت تاثیر همهگیری کووید قرار گرفتهایم، اما مادران، به ویژه، فشار مسئولیتهایی را تحمل میکنند که طاقتفرسا ست. برخی آمارها در این زمینه قابلتوجه است.
نتایج یک مطالعه آماری در امریکا نشان داد که درطول دوران پاندمی، ۱۵۶ هزار نفر از زنان شاغل، موقعیت شغلی خود را از دست داده اند، ۶۰ درصد از مراکز مراقبت از کودکان تعطیل شده اند و ضربهی بزرگی به افراد شاغل در این زمینه، که غالبا زنان هستند وارد شده است.
در نتیجهی تداخل مسئولیت مراقبت از فرزندان با وظایف شغلی، و تعطیلی مدارس و مهدکودک ها، زنان به طور قابل توجهی بیشتر از مردان مجبور به کاهش ساعتهای کاری خود، رها کردن شغل و اختصاص دادن زمان زیادی به آموزش کودکان و امور خانه شدهاند. با بالا رفتن فشار این مسئولیتها، پاندمی، سلامت روانی و فیزیکی بسیاری از مادران به ویژه مادران شاغل را در خطر قرار داده است. مطالعه دیگری در امریکا نشان داد که ۹/۸ میلیون مادر شاغل از علائم فرسودگی شامل خستگی، منفینگری، فقدان انگیزه، سردرد، ریزش مو، گریه و احساس فشار در قفسه سینه رنج میبرند.
اکنون در زمان و مکانی هستیم که نمی دانیم چه زمانی خود و فرزندانمان واکسن را دریافت می کنیم، چه زمانی مدارس دوباره مثل قبل باز میشوند، آیا گونه های جهش یافته ی کووید میتوانند باعث سخت تر شدن شرایط شوند، و اینکه تا کی میتوانیم برای خود و فرزندانمان قوی بمانیم. توصیه هایی مانند داشتنِ خواب کافی، مراقبت از خود و جست و جوی کمک را، از متخصصان شنیده ایم. اما برای دوام آوردن دشواریهای این دوران لازم است که به موضوعات دیگری هم توجه داشته باشیم.
✳ نخست اینکه، به یاد داشته باشیم اگر در جایگاه یک مادر، مراقبت از کودکانی را به عهده داریم، سزاوار آن هستیم که خود را از قهرمانان این دوران بدانیم. تلاش برای مراقبت از نسل آینده، کمکی را به جامعه می کند که شایسته ی قدردانی و دریافت حمایتهایی بیش از گذشته است. با این وجود، اگر یک احساس وجود داشته باشد که در میان همه مادران مشترک باشد، احساس گناه است. فکر کردن به اینکه کارهای بیشتری بوده که میتوانستهاند برای فرزند خود انجام دهند، و با به وجود آمدن هر مشکلی، خود را سرزنش کنند. احساس گناهی که تمام فقدانها و چالش های دوران پاندمی، باعث تشدید آن در بسیاری از مادران شده است.
باید بدانیم که گرفتار وضعیت بیسابقه ای شده ایم که به طور طبیعی، دربارهی تحصیل فرزندانمان از راه دور، محدود شدن امکان ورزش و فعالیت فیزیکی آنها، و زمان زیادی که به تماشای تلویزیون و سایر صفحات نمایشگر میگذرانند، احساس نگرانی داریم. اما غرق شدن در احساس گناه و شرم، جایی نیست که ما را تبدیل به والدین بهتری کند، آن هم زمانی که، در ارتباط با موضوعاتی خارج از کنترلمان احساس گناه می کنیم. با پذیرفتن محدودیتها و بخشیدن خود برای لحظاتی که در آنها خسته، کج خلق یا عصبانی بوده ایم، احساس سبکی و آمادگی بیشتری برای تحمل ادامهی پاندمی خواهیم داشت.
✳ در کتاب "مدار امید"، مارتین سلیگمن، به عنوان یک روانشناس و نظریه پرداز تاثیرگذار، امید و قدردانی را دو عنصر اساسی در حفظ سلامت روان میداند. شاید احساس قدرشناسی نسبت به زندگی، در چنین روزگار دشواری عجیب به نظر برسد. اما متمرکز شدن بر تمام چیزهایی که همچنان به زندگی ارزش ادامه دادن و مبارزه را میدهند، موهبت هایی مانند وجود کودکان و امیدهای آنها به آینده، به تاب آوری و تحمل دشواریهای این دوران کمک میکند.
✳ ما هیچگاه برای مراقبت از سلامت فرزندانمان در دورانی سخت، پختن غذاهایی سالم و کمهزینه، یا تلاش برای تبدیل کردن یک روز تعطیل به خاطره ای نسبتا خوب برای فرزندانمان علیرغم تمام محدودیتها، ستاره های طلایی یا جایزه ای دریافت نکرده ایم. اما شاید واقعا سزاوار آن باشیم! شایستهی تشویق کردن خود برای تسلیم نشدن در برابر واقعیتهای سهمگین سالی که گذشت، یافتن راه حل هایی در حد توان خود برای بهتر کردن شرایط، و شاهکارهای کوچک و بزرگی که در جایگاه یک والد، برای قابل تحمل کردن دوران پاندمی برای خود و فرزندانمان خلق کرده ایم.
#روان_درمانی
#فرزند_پروری
#روایت_روزگار_ما
#کووید
#کودک_و_کووید
🆔@alipsychiatrist
https://www.psychologytoday.com/intl/blog/more-women-s-work/202102/mothers-deserve-feel-heroes-the-pandemic
Telegram
attach 📎
Forwarded from علی نیکجو «روانپزشک- رواندرمانگر تحلیلی»
📌 توصیههایی برای حمایت از نوپایان مبتلا به لکنت زبان
✍🏼 Dona Matthews Ph.D.
▫ ترجمه توسط کانال تلگرام علی نیکجو
@alipsychiatrist
✳️ تجربهٔ دوره ای از لکنت زبان در کودکان، یک اتفاق شایع و در عین حال نگران کننده برای والدین است. در سنین ۱۸ ماهگی تا چهار سالگی، لکنت زبان میتواند بهصورت کاملا ناگهانی شروع شده، و معمولا طی چند هفته یا چند ماه برطرف میشود.
در برخی از کودکان نوپا، لکنت زبان، شکل خفیفی به صورت تکرار یک حرف مثل 'ف-ف-ف...فردا' در ابتدای برخی کلمات یا جمله ها دارد. در گروهی دیگر، لکنت زبان به صورت تکرار اصوات، وارد کردن اصوات اضافی و مکث در بین کلمات، به تقریبا تمام جملات گسترش می یابد و ارتباط کلامی مطلوب را در کودک، مختل میکند.
برخی از کودکان در سنین پایین تر، در حین لکنت، نشانه های اضطراب را نشان میدهند؛ به سرعت پلک میزنند، صدایشان را بالا میبرند یا با نگرانی به مخاطب خود نگاه میکنند. خستگی، نگران بودن، عصبانیت و اضطراب، معمولا شدت لکنت را بیشتر می کنند.
✳️ لکنت زبان، در حدود ۵ تا ۱۰ درصد از کودکان را مبتلا می کند؛ که در اغلب آنها به طور خود به خود و در سیر زمان، برطرف میشود.
در یک کودک نوپا (سنین ۱۸ ماهگی تا ۳ سالگی) این اختلال اغلب زمانی اتفاق می افتد که کودک نوپا تمایل دارد بیشتر از حد توانایی های کلامی متناسب با رشدش، صحبت کند. اگر علت لکنت زبان، عدم تناسب بین توانایی های ذهنی با توانایی های زبانی باشد، با رشد تواناییهای کلامی و مهارتهای صحبت کردن در کودک، لکنت زبان برطرف خواهد شد.
برای کودکانی که ذهن فعالتری دارند، ممکن است افکار و ایده هایی که در ذهن دارند، بر توانایی فیزیکی آنها برای صحبت کردن، پیشی بگیرد؛ به زبان ساده، میتوان گفت، مغز بسیاری از کودکان باهوش، بهتر از زبان آنها کار میکند..
محققان معتقدند هنگامی که کودک در میانهٔ مسیر رشد مهارتهای کلامی خود قرار دارد، طبیعی است که کنار هم قرار دادن جملات و بیان سلیس عبارات برای او دشوار باشد.
✳️ هنگامی که یک کودک، که به خوبی صحبت میکرده است، دچار لکنت میشود، بسیاری از والدین خود را سرزنش میکنند یا دچار نگرانی برای جنبه های مختلف زندگی کودک میشوند. در حالیکه نیازی به پیدا کردن یک مقصر برای این مشکل وجود ندارد.
لکنت در کودکان نوپا، به ندرت بر اثر عوامل استرس زای محیطی اتفاق می افتد. در اغلب موارد، لکنت زبان در این سنین، یک مرحلهٔ گذرا در سیر رشد مهارتهای کلامی کودک است. بنابراین بسیاری از متخصصان پیشنهاد می کنند که تا قبل از سه سالگی، انجام اقدام تشخیصی یا درمانی خاصی در این زمینه ضروری نیست.
✳️ در این سنین، برای کمک به کودک میتوان:
▫هنگامی که کودک، در حین تلاش برای صحبت کردن همراه با لکنت، دچار خطا میشود، ارتباط چشمی با او را حفظ کرد و به آرامی منتظر شد تا صحبت او تمام شود؛ تلاش نکنید که برای یافتن کلمات جایگزین به او کمک کنید یا جملهٔ آنها را تمام کنید.
▫در حین وقوع لکنت، از نصیحت کردن کودک و تشویق او به کشیدن نفسهای عمیق یا شروع دوبارهٔ جمله اش بپرهیزید. جلب کردن توجه کودک به لکنت، و افزایش دادن آگاهی او به خطای گفتاری که در حال وقوع است، باعث تشدید مشکل خواهد شد.
در عین حال میتوانید، با لحنی حمایتگرانه و مهربان، درک خود را از مشکلی که کودک در حال تحمل آن است، نشان دهید؛ "میفهمم حرفهای زیادی داری که ممکن است گفتن همهٔ آنها با هم، برایت سخت باشد"، "اینکه برای گفتن حرفت به من، حتی وقتی کار برایت سخت میشود، تلاش میکنی خیلی دوست دارم»، «برادر بزرگترت در کودکی، گفتن بعضی کلمات برایش سخت بود، اما الان این مشکلش برطرف شده است".
📌 ادامه در INSTANT VIEW
(مشاهده فوری)
#روان_پزشکی #روان_شناسی
#کودک #کودکان
#فرزند_پروری
🆔@alipsychiatrist
✍🏼 Dona Matthews Ph.D.
▫ ترجمه توسط کانال تلگرام علی نیکجو
@alipsychiatrist
✳️ تجربهٔ دوره ای از لکنت زبان در کودکان، یک اتفاق شایع و در عین حال نگران کننده برای والدین است. در سنین ۱۸ ماهگی تا چهار سالگی، لکنت زبان میتواند بهصورت کاملا ناگهانی شروع شده، و معمولا طی چند هفته یا چند ماه برطرف میشود.
در برخی از کودکان نوپا، لکنت زبان، شکل خفیفی به صورت تکرار یک حرف مثل 'ف-ف-ف...فردا' در ابتدای برخی کلمات یا جمله ها دارد. در گروهی دیگر، لکنت زبان به صورت تکرار اصوات، وارد کردن اصوات اضافی و مکث در بین کلمات، به تقریبا تمام جملات گسترش می یابد و ارتباط کلامی مطلوب را در کودک، مختل میکند.
برخی از کودکان در سنین پایین تر، در حین لکنت، نشانه های اضطراب را نشان میدهند؛ به سرعت پلک میزنند، صدایشان را بالا میبرند یا با نگرانی به مخاطب خود نگاه میکنند. خستگی، نگران بودن، عصبانیت و اضطراب، معمولا شدت لکنت را بیشتر می کنند.
✳️ لکنت زبان، در حدود ۵ تا ۱۰ درصد از کودکان را مبتلا می کند؛ که در اغلب آنها به طور خود به خود و در سیر زمان، برطرف میشود.
در یک کودک نوپا (سنین ۱۸ ماهگی تا ۳ سالگی) این اختلال اغلب زمانی اتفاق می افتد که کودک نوپا تمایل دارد بیشتر از حد توانایی های کلامی متناسب با رشدش، صحبت کند. اگر علت لکنت زبان، عدم تناسب بین توانایی های ذهنی با توانایی های زبانی باشد، با رشد تواناییهای کلامی و مهارتهای صحبت کردن در کودک، لکنت زبان برطرف خواهد شد.
برای کودکانی که ذهن فعالتری دارند، ممکن است افکار و ایده هایی که در ذهن دارند، بر توانایی فیزیکی آنها برای صحبت کردن، پیشی بگیرد؛ به زبان ساده، میتوان گفت، مغز بسیاری از کودکان باهوش، بهتر از زبان آنها کار میکند..
محققان معتقدند هنگامی که کودک در میانهٔ مسیر رشد مهارتهای کلامی خود قرار دارد، طبیعی است که کنار هم قرار دادن جملات و بیان سلیس عبارات برای او دشوار باشد.
✳️ هنگامی که یک کودک، که به خوبی صحبت میکرده است، دچار لکنت میشود، بسیاری از والدین خود را سرزنش میکنند یا دچار نگرانی برای جنبه های مختلف زندگی کودک میشوند. در حالیکه نیازی به پیدا کردن یک مقصر برای این مشکل وجود ندارد.
لکنت در کودکان نوپا، به ندرت بر اثر عوامل استرس زای محیطی اتفاق می افتد. در اغلب موارد، لکنت زبان در این سنین، یک مرحلهٔ گذرا در سیر رشد مهارتهای کلامی کودک است. بنابراین بسیاری از متخصصان پیشنهاد می کنند که تا قبل از سه سالگی، انجام اقدام تشخیصی یا درمانی خاصی در این زمینه ضروری نیست.
✳️ در این سنین، برای کمک به کودک میتوان:
▫هنگامی که کودک، در حین تلاش برای صحبت کردن همراه با لکنت، دچار خطا میشود، ارتباط چشمی با او را حفظ کرد و به آرامی منتظر شد تا صحبت او تمام شود؛ تلاش نکنید که برای یافتن کلمات جایگزین به او کمک کنید یا جملهٔ آنها را تمام کنید.
▫در حین وقوع لکنت، از نصیحت کردن کودک و تشویق او به کشیدن نفسهای عمیق یا شروع دوبارهٔ جمله اش بپرهیزید. جلب کردن توجه کودک به لکنت، و افزایش دادن آگاهی او به خطای گفتاری که در حال وقوع است، باعث تشدید مشکل خواهد شد.
در عین حال میتوانید، با لحنی حمایتگرانه و مهربان، درک خود را از مشکلی که کودک در حال تحمل آن است، نشان دهید؛ "میفهمم حرفهای زیادی داری که ممکن است گفتن همهٔ آنها با هم، برایت سخت باشد"، "اینکه برای گفتن حرفت به من، حتی وقتی کار برایت سخت میشود، تلاش میکنی خیلی دوست دارم»، «برادر بزرگترت در کودکی، گفتن بعضی کلمات برایش سخت بود، اما الان این مشکلش برطرف شده است".
📌 ادامه در INSTANT VIEW
(مشاهده فوری)
#روان_پزشکی #روان_شناسی
#کودک #کودکان
#فرزند_پروری
🆔@alipsychiatrist
Telegraph
توصیههایی برای حمایت از نوپایان مبتلا به لکنت زبان
Dona Matthews Ph.D. تجربهٔ دوره ای از لکنت زبان در کودکان، یک اتفاق شایع و در عین حال نگران کننده برای والدین است. در سنین ۱۸ ماهگی تا چهار سالگی، لکنت زبان میتواند بهصورت کاملا ناگهانی شروع شده، و معمولا طی چند هفته یا چند ماه برطرف میشود. در برخی از کودکان…
Forwarded from علی نیکجو «روانپزشک- رواندرمانگر تحلیلی»
📌 طلاق والدین؛ امکانِ یک زندگی بدون جنگ
✍🏼 Jessica Schrader
▫ترجمه توسط کانال تلگرام علی نیکجو
@alipsychiatrist
✳️ طلاق والدین برای هر کودکی یک تجربهٔ دشوار است، و اگرچه این موضوع تردیدناپذیر است اما باید اذعان کرد که زندگی و رشد یک کودک در محیطی انباشته از خشم، خشونت، سوءاستفاده و .. مضرات بسیار بیشتری نسبت به دشواریهای مرتبط با طلاق دارد.
باقی ماندن در تأهل و زندگی زناشویی "به خاطر کودکان"، میتواند معادل با مواجه نمودن هر روز و هر لحظهٔ آنها با بحث و جدلهای آشکار، نفرت و نارضایتیهای پنهان، پرخاشگری، چرخه های بی پایان رنجش و خشم، و در مجموع، فضایی باشد که به هیچ وجه آرام و امن نیست.
✳️ مطالعات اخیر نشان میدهند که کودکان طلاق، بیش و پیش از آنکه از جدایی والدین آسیب ببینند، از نزاع و تعارضات خانوادگی پیش از طلاق آسیب دیده اند. نتایج این مطالعات نشان میدهند که از میان کودکانی که والدین آنها طلاق گرفتهاند، کسانی که شاهد بحث و درگیری مکرر والدین بوده اند، ۳۰ درصد احتمال بیشتری برای ابتلا به ناهنجاریها و مشکلات رفتاری دارند.
به طور مشابه، در زمینهٔ افت عملکرد تحصیلی، روابط بینفردی و مشکلات هیجانی، تاثیر فاکتورهای تنشزای پیش از طلاق بر روی کودکان، بیش از خود طلاق و چالش های پس از آن بوده است.
✳️ تاهل و زندگی خانوادگی سرشار از تعارض، مانند یک زخم باز است که برداشته شدن مکرر دلمهها، ترمیم و بسته شدن دائمی آن را غیرممکن میکند. در چنین شرایطی، تلاش والدین، هر چند سرسختانه، برای کنار هم نگه داشتن اجزای خانواده، حتی در صورت کاهش بار خشونت آمیز فضا، منتهی به از بین بردن احساس بی ثباتی و تأمین عشق و صمیمیت موردنیاز فرزندان نخواهد شد.
تقسیم شدن محیط زندگی به دو خانهٔ مجزا بعد از طلاق والدین، یک تحول چالش برانگیز است، اما به کودک اجازه میدهد که به جای درگیر شدن دائمی با هیجانات منفی و پیچیده، به زندگی کودکانهٔ خود بپردازد.
اگرچه زندگی در دو خانهٔ بدون جنگ، الزاما بدون نقص نیست، اما تقریبا همیشه بهتر از زندگی در زیر یک سقف انباشته از تنش است.
✳️ ماه های ابتدایی پس از طلاق، که دوران گذار به یک شرایط تازه و سازگاری با آن است، پیچیدگیهای مخصوص به خود را دارد، اما در اغلب موارد وضعیت به سمت آرامش، ثبات و فرونشینی تنشهای پیرامون فرآیند جدایی پیش خواهد رفت.
درک یک کودک از تصمیم والدین برای طلاق، میتواند به صورت تلاش مشترکی از سوی دو والد برای ساختن یک شرایط بهتر باشد. اگر نگاه والدین به طلاق، نوعی مصالحه و یافتن راه حل مشترک برای یک مسئله باشد، این نگرش به کودک نیز منتقل خواهد شد، و او از والدین خود می آموزد که بسیاری از اوقات، ساختن آینده ای بهتر نیازمند تصمیم گیری های سخت و عبور از مراحل دشوار است.
#روان_شناسی #کودک #روان_پزشکی
#طلاق #فرزند_پروری #روان_درمانی
🆔@alipsychiatrist
https://t.me/alipsychiatrist
https://www.metroparent.com/daily/parenting/divorce-family-law/parents-arguments-harmful-kids-divorce-study-says/
✍🏼 Jessica Schrader
▫ترجمه توسط کانال تلگرام علی نیکجو
@alipsychiatrist
✳️ طلاق والدین برای هر کودکی یک تجربهٔ دشوار است، و اگرچه این موضوع تردیدناپذیر است اما باید اذعان کرد که زندگی و رشد یک کودک در محیطی انباشته از خشم، خشونت، سوءاستفاده و .. مضرات بسیار بیشتری نسبت به دشواریهای مرتبط با طلاق دارد.
باقی ماندن در تأهل و زندگی زناشویی "به خاطر کودکان"، میتواند معادل با مواجه نمودن هر روز و هر لحظهٔ آنها با بحث و جدلهای آشکار، نفرت و نارضایتیهای پنهان، پرخاشگری، چرخه های بی پایان رنجش و خشم، و در مجموع، فضایی باشد که به هیچ وجه آرام و امن نیست.
✳️ مطالعات اخیر نشان میدهند که کودکان طلاق، بیش و پیش از آنکه از جدایی والدین آسیب ببینند، از نزاع و تعارضات خانوادگی پیش از طلاق آسیب دیده اند. نتایج این مطالعات نشان میدهند که از میان کودکانی که والدین آنها طلاق گرفتهاند، کسانی که شاهد بحث و درگیری مکرر والدین بوده اند، ۳۰ درصد احتمال بیشتری برای ابتلا به ناهنجاریها و مشکلات رفتاری دارند.
به طور مشابه، در زمینهٔ افت عملکرد تحصیلی، روابط بینفردی و مشکلات هیجانی، تاثیر فاکتورهای تنشزای پیش از طلاق بر روی کودکان، بیش از خود طلاق و چالش های پس از آن بوده است.
✳️ تاهل و زندگی خانوادگی سرشار از تعارض، مانند یک زخم باز است که برداشته شدن مکرر دلمهها، ترمیم و بسته شدن دائمی آن را غیرممکن میکند. در چنین شرایطی، تلاش والدین، هر چند سرسختانه، برای کنار هم نگه داشتن اجزای خانواده، حتی در صورت کاهش بار خشونت آمیز فضا، منتهی به از بین بردن احساس بی ثباتی و تأمین عشق و صمیمیت موردنیاز فرزندان نخواهد شد.
تقسیم شدن محیط زندگی به دو خانهٔ مجزا بعد از طلاق والدین، یک تحول چالش برانگیز است، اما به کودک اجازه میدهد که به جای درگیر شدن دائمی با هیجانات منفی و پیچیده، به زندگی کودکانهٔ خود بپردازد.
اگرچه زندگی در دو خانهٔ بدون جنگ، الزاما بدون نقص نیست، اما تقریبا همیشه بهتر از زندگی در زیر یک سقف انباشته از تنش است.
✳️ ماه های ابتدایی پس از طلاق، که دوران گذار به یک شرایط تازه و سازگاری با آن است، پیچیدگیهای مخصوص به خود را دارد، اما در اغلب موارد وضعیت به سمت آرامش، ثبات و فرونشینی تنشهای پیرامون فرآیند جدایی پیش خواهد رفت.
درک یک کودک از تصمیم والدین برای طلاق، میتواند به صورت تلاش مشترکی از سوی دو والد برای ساختن یک شرایط بهتر باشد. اگر نگاه والدین به طلاق، نوعی مصالحه و یافتن راه حل مشترک برای یک مسئله باشد، این نگرش به کودک نیز منتقل خواهد شد، و او از والدین خود می آموزد که بسیاری از اوقات، ساختن آینده ای بهتر نیازمند تصمیم گیری های سخت و عبور از مراحل دشوار است.
#روان_شناسی #کودک #روان_پزشکی
#طلاق #فرزند_پروری #روان_درمانی
🆔@alipsychiatrist
https://t.me/alipsychiatrist
https://www.metroparent.com/daily/parenting/divorce-family-law/parents-arguments-harmful-kids-divorce-study-says/
Telegram
attach 📎
Forwarded from علی نیکجو «روانپزشک- رواندرمانگر تحلیلی»
📌 آگاهی از فرزندخواندگی؛ زندگی در یک داستان واقعی
✍🏼 Jennifer Bliss. Psy.D.
▫ ترجمه توسط کانال تلگرام علی نیکجو:
@alipsychiatrist
✳️ حقایق پیرامون فرزندپذیری (adoption) و فرزندخواندگی، موضوع مورد کنجکاوی بسیاری از کودکانی است که به این طریق عضوی از یک خانواده میشوند. در این ارتباط، گفتگوی باز، شفاف و آگاهیدهنده با کودک، نقش اساسی در شکلگیری عزتنفس و احساس او نسبت به خودش خواهد داشت.
✳ سالهای ابتدایی زندگی، زمان بسیار مناسبی برای ساختن احساس مثبت نسبت به موضوع فرزندپذیری و فرزندخواندگی، در ذهن کودک است. ما خواستار این نیستیم که در زندگی کودک خاطره ای را بسازیم به نام "روزی که آنها دربارهٔ حقیقت فرزندخوانده بودن با من حرف زدند". به این منظور، همانطور که برای گفتن "دوستت دارم" منتظر روزی نمیشویم که مطمئن باشیم کودک کاملا متوجه مفهوم آن باشد، لازم است حتی پیش از آنکه او معنای کلمه فرزندخواندگی را به طور کامل درک کند، داستان آن را از زبان والدین بشنود و در تماس با آن قرار گیرد.
✳ هنگامی که والدین، از همان سالهای ابتدایی زندگی، درباره نحوه شکل گیری خانوادهٔ فعلی با کودک حرف میزنند، کودک میتواند آرامش و غرور آنها را نسبت به داستان زندگی خود حس کند؛ در حالیکه اجتناب، اکراه و ناراحتی والدین از صحبت پیرامون پیشینهٔ شکل گیری خانواده، این پیام را به کودک انتقال خواهد داد که داستان زندگی او موضوع خوشایندی برای گفتگو و روایت نیست، و میتواند باعث ایجاد این سوءتفاهم در ذهن کودک شود که بدی، اشتباه یا نقصی اساسی در وجود او، در ارتباط با فرزندخوانده بودنش، وجود دارد.
✳️ هر کودکی از شنیدن داستانها و خاطراتی که مربوط به خود اوست لذت میبرد؛ کودکان نیاز دارند بدانند که آنها مانند همه بچههای دیگر به دنیا آمدهاند و در اینباره سوال میکنند. بسیاری از والدینی که کودکی را به فرزندخواندگی میپذیرند، حتی پیش از پرسش کودک راجع به داستان تولدش، عکس مادر را به عنوان فردی که او را به دنیا آورده است، به کودک نشان میدهند، و در عین حال، از عشق خود به او، درست همانطور که هر پدر و مادری فرزند خود را دوست دارد، با او حرف میزنند.
✳ باید همواره آمادگی مواجهه با این پرسش را از جانب کودک داشت که: "چرا پدر و مادرم، من را پیش خود نگه نداشتند". صحبت کردن با کودک راجع به همه شرایطی که ممکن است منجر به این تصمیم گیری توسط پدر و مادر شده باشد، میتواند مانع شکل گیری تصویر "پدر و مادر بد، بیرحم و .." در ذهن کودک شود.
توضیح این واقعیت که "او برای همیشه، توسط والدینش به این خانواده سپرده شده است"، مانع از درگیر شدن مکرر کودک با این ابهام و انتظار خواهد شد که "شاید آنها امروز آمادگی مراقبت از من را داشته باشند"، یا "چه میشود اگر از تصمیم خود پشیمان شوند؟". اطمینان دادن به کودک راجع به اینکه، نه آنها، و نه پدر و مادر بیولوژیک او نمیتوانند تصمیم خود را تغییر دهند، ترسهای مرتبط با برگردانده شدن، و احساس ناامنی و ناپایداری در خانواده را کاهش میدهد.
✳️ آگاه شدن تدریجی کودک به اینکه او از نظر بیولوژیک، ارتباطی با والدین فعلی خود ندارد، میتواند برای او بسیار غمانگیز باشد. مشاهده و پذیرش چنین احساساتی در کودک، الزاما منعکسکنندهٔ کمبود عشق آنها یا میل پنهانشان به زندگی با والدین بیولوژیکشان نیست. بلکه صرفا یکی از مجموعهٔ احساسات مختلفی است که باید فضای امن و پذیرنده را برای مواجههٔ کودک با آنها، فراهم کرد.
✳ در حدود سنین ده سالگی و بالاتر که کودکان به طور طبیعی، اطلاعات بیشتری را با دوستان خود به اشتراک میگذارند، صحبت کردن راجع به داستان فرزندخواندگی میتواند برای آنها چالش برانگیز و دشوار باشد. در چنین شرایطی میتوان به کودک توضیح داد که بین دروغ، مخفی کاری و حفظ حریمهای شخصی تفاوت وجود دارد و او این حق را دارد که هر میزان از اطلاعات خود را که با آن احساس راحتی دارد با دوستانش در میان بگذارد و الزامی برای گفتن تمام جزئیات و موضوعات شخصی به همکلاسی ها و دوستانش وجود ندارد.
✳ در مجموع، کودکان بسیاری از احساسات خود را نسبت به جهان پیرامون بر اساس الگوهای ظریفی که از والدین خود دریافت میکنند، شکل میدهند؛ که احساس کودک نسبت به موضوع فرزندخواندگی خود، یکی از آنها است. میزان غرور، اطمینان و راحتی کودک برای مواجهه با داستان زندگیاش بستگی به این دارد که او صدای والدین را هنگام روایت این داستان، چگونه تجربه کرده است.
#فرزند_پذیری #فرزند_خواندگی
#روان_درمانی #روان_پزشکی
#کودک #فرزند_پروری
#adoption
🆔@alipsychiatrist
https://t.me/alipsychiatrist
https://www.psychologytoday.com/intl/blog/navigating-the-adoption-journey/201703/how-and-when-discuss-adoption-your-child
✍🏼 Jennifer Bliss. Psy.D.
▫ ترجمه توسط کانال تلگرام علی نیکجو:
@alipsychiatrist
✳️ حقایق پیرامون فرزندپذیری (adoption) و فرزندخواندگی، موضوع مورد کنجکاوی بسیاری از کودکانی است که به این طریق عضوی از یک خانواده میشوند. در این ارتباط، گفتگوی باز، شفاف و آگاهیدهنده با کودک، نقش اساسی در شکلگیری عزتنفس و احساس او نسبت به خودش خواهد داشت.
✳ سالهای ابتدایی زندگی، زمان بسیار مناسبی برای ساختن احساس مثبت نسبت به موضوع فرزندپذیری و فرزندخواندگی، در ذهن کودک است. ما خواستار این نیستیم که در زندگی کودک خاطره ای را بسازیم به نام "روزی که آنها دربارهٔ حقیقت فرزندخوانده بودن با من حرف زدند". به این منظور، همانطور که برای گفتن "دوستت دارم" منتظر روزی نمیشویم که مطمئن باشیم کودک کاملا متوجه مفهوم آن باشد، لازم است حتی پیش از آنکه او معنای کلمه فرزندخواندگی را به طور کامل درک کند، داستان آن را از زبان والدین بشنود و در تماس با آن قرار گیرد.
✳ هنگامی که والدین، از همان سالهای ابتدایی زندگی، درباره نحوه شکل گیری خانوادهٔ فعلی با کودک حرف میزنند، کودک میتواند آرامش و غرور آنها را نسبت به داستان زندگی خود حس کند؛ در حالیکه اجتناب، اکراه و ناراحتی والدین از صحبت پیرامون پیشینهٔ شکل گیری خانواده، این پیام را به کودک انتقال خواهد داد که داستان زندگی او موضوع خوشایندی برای گفتگو و روایت نیست، و میتواند باعث ایجاد این سوءتفاهم در ذهن کودک شود که بدی، اشتباه یا نقصی اساسی در وجود او، در ارتباط با فرزندخوانده بودنش، وجود دارد.
✳️ هر کودکی از شنیدن داستانها و خاطراتی که مربوط به خود اوست لذت میبرد؛ کودکان نیاز دارند بدانند که آنها مانند همه بچههای دیگر به دنیا آمدهاند و در اینباره سوال میکنند. بسیاری از والدینی که کودکی را به فرزندخواندگی میپذیرند، حتی پیش از پرسش کودک راجع به داستان تولدش، عکس مادر را به عنوان فردی که او را به دنیا آورده است، به کودک نشان میدهند، و در عین حال، از عشق خود به او، درست همانطور که هر پدر و مادری فرزند خود را دوست دارد، با او حرف میزنند.
✳ باید همواره آمادگی مواجهه با این پرسش را از جانب کودک داشت که: "چرا پدر و مادرم، من را پیش خود نگه نداشتند". صحبت کردن با کودک راجع به همه شرایطی که ممکن است منجر به این تصمیم گیری توسط پدر و مادر شده باشد، میتواند مانع شکل گیری تصویر "پدر و مادر بد، بیرحم و .." در ذهن کودک شود.
توضیح این واقعیت که "او برای همیشه، توسط والدینش به این خانواده سپرده شده است"، مانع از درگیر شدن مکرر کودک با این ابهام و انتظار خواهد شد که "شاید آنها امروز آمادگی مراقبت از من را داشته باشند"، یا "چه میشود اگر از تصمیم خود پشیمان شوند؟". اطمینان دادن به کودک راجع به اینکه، نه آنها، و نه پدر و مادر بیولوژیک او نمیتوانند تصمیم خود را تغییر دهند، ترسهای مرتبط با برگردانده شدن، و احساس ناامنی و ناپایداری در خانواده را کاهش میدهد.
✳️ آگاه شدن تدریجی کودک به اینکه او از نظر بیولوژیک، ارتباطی با والدین فعلی خود ندارد، میتواند برای او بسیار غمانگیز باشد. مشاهده و پذیرش چنین احساساتی در کودک، الزاما منعکسکنندهٔ کمبود عشق آنها یا میل پنهانشان به زندگی با والدین بیولوژیکشان نیست. بلکه صرفا یکی از مجموعهٔ احساسات مختلفی است که باید فضای امن و پذیرنده را برای مواجههٔ کودک با آنها، فراهم کرد.
✳ در حدود سنین ده سالگی و بالاتر که کودکان به طور طبیعی، اطلاعات بیشتری را با دوستان خود به اشتراک میگذارند، صحبت کردن راجع به داستان فرزندخواندگی میتواند برای آنها چالش برانگیز و دشوار باشد. در چنین شرایطی میتوان به کودک توضیح داد که بین دروغ، مخفی کاری و حفظ حریمهای شخصی تفاوت وجود دارد و او این حق را دارد که هر میزان از اطلاعات خود را که با آن احساس راحتی دارد با دوستانش در میان بگذارد و الزامی برای گفتن تمام جزئیات و موضوعات شخصی به همکلاسی ها و دوستانش وجود ندارد.
✳ در مجموع، کودکان بسیاری از احساسات خود را نسبت به جهان پیرامون بر اساس الگوهای ظریفی که از والدین خود دریافت میکنند، شکل میدهند؛ که احساس کودک نسبت به موضوع فرزندخواندگی خود، یکی از آنها است. میزان غرور، اطمینان و راحتی کودک برای مواجهه با داستان زندگیاش بستگی به این دارد که او صدای والدین را هنگام روایت این داستان، چگونه تجربه کرده است.
#فرزند_پذیری #فرزند_خواندگی
#روان_درمانی #روان_پزشکی
#کودک #فرزند_پروری
#adoption
🆔@alipsychiatrist
https://t.me/alipsychiatrist
https://www.psychologytoday.com/intl/blog/navigating-the-adoption-journey/201703/how-and-when-discuss-adoption-your-child
Telegram
attach 📎
Forwarded from علی نیکجو «روانپزشک- رواندرمانگر تحلیلی»
📌 حقیقت، دروغ، و خیالپردازی، در دنیای روانی کودکان
✍🏼 Dona Matthews Ph.D.
▫ترجمه توسط کانال تلگرام علی نیکجو:
@alipsychiatrist
✳️ تقریبا تمام والدین از مشاهدهٔ خیالپردازیهای شورانگیز و خلاقانهٔ فرزند خود لذت میبرند؛ هنگامی که کودک، به واسطهٔ آفرینش موجودات، موقعیت ها و ایده های تخیلی، به زندگی خود رنگ و نشاط می دهد و جهانش را وسعت می بخشد.
اما برخی از اوقات، کودکان از قدرت خیالپردازی خود برای دروغگویی استفاده میکنند، که اتفاق خوشایندی برای والدین نیست.
✳ همانند بزرگسالان، کودکان هم میتوانند به دلایل بسیاری، مثل دور ماندن از انتقاد یا تنبیه، بهتر کردن تصویر خود در ذهن دیگران، احساس فشار در زیر بار توقعات، یا جلب توجه و کمک، دروغ بگویند.
✳ در حدود سن ۲ یا ۳ سالگی، کودکان شروع به درک این واقعیت می کنند که بزرگترها دانای کل نیستند و موضوعاتی وجود دارد که ممکن است بزرگترها متوجه آنها نشوند؛ از ۴ تا ۶ سالگی کودکان مهارت کافی برای دروغ گفتن پیدا میکنند و از حدود ۶ یا ۸ سالگی، اگر رفتار آنها مورد چالش قرار نگیرد، ممکن است به دروغ گفتن مکرر ادامه دهند. در حدود ۸ سالگی آنها میتوانند دروغهای موفقیت آمیز و ماهرانه بگویند.
✳️ اما چگونه میتوان بدون سرکوب قدرت خلاقیت کودک، مانع استفادهٔ کودک از این قدرت برای دروغگویی شد؟
شاید مهم ترین عامل بازدارنده از سوق یافتن کودک به سمت دروغگویی، برقراری اتصال عاطفی گرم، صبورانه و عمیق با او، و انتقال حس دوست داشتن و دوست داشتنی بودن به کودک است. مراقبت از یک رابطهٔ سرشار از عشق و اعتماد، میتواند مهمترین انگیزه برای صداقت باشد.
همچنین لازم است به نیاز یا احساسی که زمینه ساز دروغگویی در کودک است، توجه کرد؛ که میتواند تلاشی برای کسب توجه، جلوگیری از سرزنش شدن، یا صرفا شور و شوق یک خیالپردازی باشد.
✳️ میتوان در موقعیت های مختلف، به کودک در رها شدن از احساساتی مثل ترس یا شرم، که او را به سمت دروغ گفتن سوق میدهد، کمک کرد. به طور مثال هنگامی که از روی حواسپرتی مقداری از شیر یا غذایش را روی زمین ریخته است، به جای پرسیدن «چه کسی این کار را کرده؟»، میتوان به او گفت «بیا با هم تمیزش کنیم»؛ و با این کار، مانع از احساس نیاز کودک به دروغگویی برای جلوگیری از تنبیه یا سرزنش شد.
✳ اگر هدف کودک از دروغگویی، ساختن تصویر بهتری از خود در ذهن دیگران و تحت تاثیر قرار دادن آنها است، میتوان با ابراز تحسین و توجه بیشتر به توانمندی های کودک، نیاز او را به دروغگویی برای دریافت تحسین و توجه، کاهش داد.
✳️ صداقت و روراستی والدین با کودک، و سایر اعضای خانواده و دوستان، میتواند بهترین الگو برای شکل گیری رفتار راستگویی در کودک باشد. در جایگاه یک والد، هنگامی که به کودک میگویید کاری را ظرف ۵ دقیقه بعد یا دو روز بعد برای او انجام میدهید، سعی کنید مطمئن باشید که واقعأ در همان زمان آن کار را انجام خواهید داد.
هنگامی که کاری انجام داده اید که نسبت به آن احساس پشیمانی یا اشتباه می کنید، دروغ نگفتن راجع به آن کار و احساساتتان، باعث خواهد شد که جرأت اعتراف به اشتباهات و حرف زدن راجع به احساسات مختلف، در کودک تقویت شود.
✳ هنگامی که از دروغگویی کودک دچار احساس رنجش و سرخوردگی میشوید، راجع به این احساس خود با کودک حرف بزنید: «وقتی حقیقت را به من نمی گویی غمگین و نگران میشوم».
✳ درک تفاوت بین دروغ سفید یا دروغ مصلحتی، که برای مراقبت از احساسات دیگران گفته میشود، از دروغ غیراخلاقی که هدف آن فریب دادن دیگران است، برای کودک دشوار است. بهتر است که فهم این موضوع را به سنین پس از ۶ یا ۷ سالگی موکول کرد. تا آن زمان بهتر است که در مقابل کودک تا حد امکان، گفتن دروغ های سفید خود را هم به حداقل برسانید و اگر مجبور به آن شدید، به کودک توضیح بدهید که به چه دلیل چنین دروغی را گفتید.
✳️ اگر احساس می کنید دروغ گفتن برای کودک تبدیل به یک عادت شده است، خود را ناتوان از برقراری یک رابطهٔ صادقانه با کودک می بینید، یا دروغ گفتن کودک با رفتارهای مشکل سازی مثل دزدی، تخریب وسایل، آزار رساندن به همسالان یا حیوانات و.. همراه شده است، دریافت کمک حرفه ای را مدنظر قرار دهید.
✳ در نهایت، همانند هر توانایی دیگری، توانایی راستگویی هم میتواند در طول زمان رشد یافته و تقویت شود. صداقت و روراستی والدین در محیط خانواده، جامعه و در هر یک از تعاملات روزمره ای که کودک همواره نظاره گر والدین در آنها است، میتواند بهترین کمک برای رشد این توانایی در کودک باشد.
#روان_پزشکی #کودک #اطفال
#فرزند_پروری #روان_درمانی
🆔@alipsychiatrist
https://t.me/alipsychiatrist
https://www.psychologytoday.com/intl/blog/going-beyond-intelligence/201803/truth-lies-and-imagination
✍🏼 Dona Matthews Ph.D.
▫ترجمه توسط کانال تلگرام علی نیکجو:
@alipsychiatrist
✳️ تقریبا تمام والدین از مشاهدهٔ خیالپردازیهای شورانگیز و خلاقانهٔ فرزند خود لذت میبرند؛ هنگامی که کودک، به واسطهٔ آفرینش موجودات، موقعیت ها و ایده های تخیلی، به زندگی خود رنگ و نشاط می دهد و جهانش را وسعت می بخشد.
اما برخی از اوقات، کودکان از قدرت خیالپردازی خود برای دروغگویی استفاده میکنند، که اتفاق خوشایندی برای والدین نیست.
✳ همانند بزرگسالان، کودکان هم میتوانند به دلایل بسیاری، مثل دور ماندن از انتقاد یا تنبیه، بهتر کردن تصویر خود در ذهن دیگران، احساس فشار در زیر بار توقعات، یا جلب توجه و کمک، دروغ بگویند.
✳ در حدود سن ۲ یا ۳ سالگی، کودکان شروع به درک این واقعیت می کنند که بزرگترها دانای کل نیستند و موضوعاتی وجود دارد که ممکن است بزرگترها متوجه آنها نشوند؛ از ۴ تا ۶ سالگی کودکان مهارت کافی برای دروغ گفتن پیدا میکنند و از حدود ۶ یا ۸ سالگی، اگر رفتار آنها مورد چالش قرار نگیرد، ممکن است به دروغ گفتن مکرر ادامه دهند. در حدود ۸ سالگی آنها میتوانند دروغهای موفقیت آمیز و ماهرانه بگویند.
✳️ اما چگونه میتوان بدون سرکوب قدرت خلاقیت کودک، مانع استفادهٔ کودک از این قدرت برای دروغگویی شد؟
شاید مهم ترین عامل بازدارنده از سوق یافتن کودک به سمت دروغگویی، برقراری اتصال عاطفی گرم، صبورانه و عمیق با او، و انتقال حس دوست داشتن و دوست داشتنی بودن به کودک است. مراقبت از یک رابطهٔ سرشار از عشق و اعتماد، میتواند مهمترین انگیزه برای صداقت باشد.
همچنین لازم است به نیاز یا احساسی که زمینه ساز دروغگویی در کودک است، توجه کرد؛ که میتواند تلاشی برای کسب توجه، جلوگیری از سرزنش شدن، یا صرفا شور و شوق یک خیالپردازی باشد.
✳️ میتوان در موقعیت های مختلف، به کودک در رها شدن از احساساتی مثل ترس یا شرم، که او را به سمت دروغ گفتن سوق میدهد، کمک کرد. به طور مثال هنگامی که از روی حواسپرتی مقداری از شیر یا غذایش را روی زمین ریخته است، به جای پرسیدن «چه کسی این کار را کرده؟»، میتوان به او گفت «بیا با هم تمیزش کنیم»؛ و با این کار، مانع از احساس نیاز کودک به دروغگویی برای جلوگیری از تنبیه یا سرزنش شد.
✳ اگر هدف کودک از دروغگویی، ساختن تصویر بهتری از خود در ذهن دیگران و تحت تاثیر قرار دادن آنها است، میتوان با ابراز تحسین و توجه بیشتر به توانمندی های کودک، نیاز او را به دروغگویی برای دریافت تحسین و توجه، کاهش داد.
✳️ صداقت و روراستی والدین با کودک، و سایر اعضای خانواده و دوستان، میتواند بهترین الگو برای شکل گیری رفتار راستگویی در کودک باشد. در جایگاه یک والد، هنگامی که به کودک میگویید کاری را ظرف ۵ دقیقه بعد یا دو روز بعد برای او انجام میدهید، سعی کنید مطمئن باشید که واقعأ در همان زمان آن کار را انجام خواهید داد.
هنگامی که کاری انجام داده اید که نسبت به آن احساس پشیمانی یا اشتباه می کنید، دروغ نگفتن راجع به آن کار و احساساتتان، باعث خواهد شد که جرأت اعتراف به اشتباهات و حرف زدن راجع به احساسات مختلف، در کودک تقویت شود.
✳ هنگامی که از دروغگویی کودک دچار احساس رنجش و سرخوردگی میشوید، راجع به این احساس خود با کودک حرف بزنید: «وقتی حقیقت را به من نمی گویی غمگین و نگران میشوم».
✳ درک تفاوت بین دروغ سفید یا دروغ مصلحتی، که برای مراقبت از احساسات دیگران گفته میشود، از دروغ غیراخلاقی که هدف آن فریب دادن دیگران است، برای کودک دشوار است. بهتر است که فهم این موضوع را به سنین پس از ۶ یا ۷ سالگی موکول کرد. تا آن زمان بهتر است که در مقابل کودک تا حد امکان، گفتن دروغ های سفید خود را هم به حداقل برسانید و اگر مجبور به آن شدید، به کودک توضیح بدهید که به چه دلیل چنین دروغی را گفتید.
✳️ اگر احساس می کنید دروغ گفتن برای کودک تبدیل به یک عادت شده است، خود را ناتوان از برقراری یک رابطهٔ صادقانه با کودک می بینید، یا دروغ گفتن کودک با رفتارهای مشکل سازی مثل دزدی، تخریب وسایل، آزار رساندن به همسالان یا حیوانات و.. همراه شده است، دریافت کمک حرفه ای را مدنظر قرار دهید.
✳ در نهایت، همانند هر توانایی دیگری، توانایی راستگویی هم میتواند در طول زمان رشد یافته و تقویت شود. صداقت و روراستی والدین در محیط خانواده، جامعه و در هر یک از تعاملات روزمره ای که کودک همواره نظاره گر والدین در آنها است، میتواند بهترین کمک برای رشد این توانایی در کودک باشد.
#روان_پزشکی #کودک #اطفال
#فرزند_پروری #روان_درمانی
🆔@alipsychiatrist
https://t.me/alipsychiatrist
https://www.psychologytoday.com/intl/blog/going-beyond-intelligence/201803/truth-lies-and-imagination
Telegram
attach 📎
Forwarded from علی نیکجو «روانپزشک- رواندرمانگر تحلیلی»
📌 وقتی کودکان از فرآیند تولد میپرسند..
✍🏼 Karisa Ding
▫ترجمه توسط کانال تلگرام علی نیکجو:
@alipsychiatrist
✳ در حدود سن سه یا چهار سالگی، کودکان شروع به فهم تمایز جنسیتی بین افراد، و شناخت جنسیت خود میکنند و توجه آنها بیش از هر زمان معطوف به بدنشان میشود. در سنین پیشدبستانی آنها همچنین کنجکاویهایی نسبت به جایی که از آن آمده اند، بارداری، و چگونگی تولد یک کودک، پیدا میکنند. این در حالیست که آنها نه توانایی و نه نیازی به فهم جزئیات رابطه جنسی دارند و گفتگو راجع به موضوعاتی مانند عادت ماهیانه، نعوظ، فرآیند زایمان و سایر وضعیت های بدنیِ خارج از قدرت درکشان، میتواند آنها را وحشتزده کند.
مواجه شدن با سوال کودکان درباره مسائل جنسی و نحوهی تولد، در بسیاری از والدین باعث ایجاد احساس دستپاچگی و عدم اطمینان از بهترین جواب ممکن میشود. اما باید دانست که این عدم راحتی، موضوعی متعلق به دنیای درونی والدین است و کودکان از حرف زدن درباره مسائل جنسی و تولید مثل، دچار شرم و خجالتزدگی نمیشوند مگر اینکه چنین احساساتی به طور مستقیم یا غیرمستقیم به آنها منتقل شود.
بنابراین توصیه میشود که با کمترین اضطراب در لحن خود، پاسخ هایی ساده و تا حد امکان کوتاه به سوالات آنها بدهید. برای اشاره به اعضای بدن مانند رحم، واژن، آلت مردانه از نام صحیح آنها استفاده کنید تا این پیام به کودک منتقل نشود که درباره موضوعی ممنوعه یا بد صحبت کرده است. در عین حال در صورت استفاده از این کلمات ممکن است نگران به کار بردن آنها توسط کودک در محیط های عمومی باشید. در این صورت میتوان به کودک توضیح داد که بهتر است دربارهی قسمتهای خصوصی بدن، در مکانهای خصوصی صحبت شود.
برای آشنا کردن کودک با موضوعات مربوط به رابطه جنسی و تولد، حتما نیاز نیست که منتظر بروز کنجکاوی او بمانیم. میتوان از موقعیتهایی که به طور طبیعی ایجاد میشوند، به طور مثال زمان حمام کردن ناحیه تناسلی کودک، یا باردار شدن مادر، برای توضیح موضوعات مرتبط با آنها، بسته به میزان علاقه و آمادگی کودک استفاده کرد.
✳ "من از کجا آمدهام؟"؛ این یکی از اولین سوالاتی است که بسیاری از کودکان در سنین پیش دبستانی، دربارهی موضوع متولد شدن میپرسند. یک جواب شفاف و صادقانه به این سوال میتواند این باشد که: "تو ابتدا در شکم مامان بودی و آنجا رشد کردی تا برای به دنیا آمدن آماده شوی". و البته ممکن است بعضی از کودکان نیاز به شنیدن جزئیات بیشتری داشته باشند مانند اینکه: "تو از یک تخم، چیزی شبیه دانهی یک گیاه، به وجود آمدی که درون کیسه ای به نام رحم، در شکم مامان، رشد کرد و بچه ای به وجود آمد که تو هستی".
اغلب کودکان پیشدبستانی از رابطهی جنسی والدین و نقش آن در به وجود آمدن خود یا فرزند کوچکتر از خود چیزی نمی پرسند مگر آنکه راجع به آن در جایی شنیده یا دیده باشند. در این صورت میتوان به آنها گفت که "یک تخم یا دانه از طرف پدر، با یک دانه از مادر، به هم رسیده اند و دانه بزرگ تری را ساخته اند که در کیسه ای به نام رحم در شکم مادر رشد کرده و تبدیل به یک بچه شده است".
📌 ادامه در INSTANT VIEW
(مشاهده فوری)
#روان_پزشکی #کودک
#فرزند_پروری #روان_درمانی
#آموزش_جنسی
✍🏼 Karisa Ding
▫ترجمه توسط کانال تلگرام علی نیکجو:
@alipsychiatrist
✳ در حدود سن سه یا چهار سالگی، کودکان شروع به فهم تمایز جنسیتی بین افراد، و شناخت جنسیت خود میکنند و توجه آنها بیش از هر زمان معطوف به بدنشان میشود. در سنین پیشدبستانی آنها همچنین کنجکاویهایی نسبت به جایی که از آن آمده اند، بارداری، و چگونگی تولد یک کودک، پیدا میکنند. این در حالیست که آنها نه توانایی و نه نیازی به فهم جزئیات رابطه جنسی دارند و گفتگو راجع به موضوعاتی مانند عادت ماهیانه، نعوظ، فرآیند زایمان و سایر وضعیت های بدنیِ خارج از قدرت درکشان، میتواند آنها را وحشتزده کند.
مواجه شدن با سوال کودکان درباره مسائل جنسی و نحوهی تولد، در بسیاری از والدین باعث ایجاد احساس دستپاچگی و عدم اطمینان از بهترین جواب ممکن میشود. اما باید دانست که این عدم راحتی، موضوعی متعلق به دنیای درونی والدین است و کودکان از حرف زدن درباره مسائل جنسی و تولید مثل، دچار شرم و خجالتزدگی نمیشوند مگر اینکه چنین احساساتی به طور مستقیم یا غیرمستقیم به آنها منتقل شود.
بنابراین توصیه میشود که با کمترین اضطراب در لحن خود، پاسخ هایی ساده و تا حد امکان کوتاه به سوالات آنها بدهید. برای اشاره به اعضای بدن مانند رحم، واژن، آلت مردانه از نام صحیح آنها استفاده کنید تا این پیام به کودک منتقل نشود که درباره موضوعی ممنوعه یا بد صحبت کرده است. در عین حال در صورت استفاده از این کلمات ممکن است نگران به کار بردن آنها توسط کودک در محیط های عمومی باشید. در این صورت میتوان به کودک توضیح داد که بهتر است دربارهی قسمتهای خصوصی بدن، در مکانهای خصوصی صحبت شود.
برای آشنا کردن کودک با موضوعات مربوط به رابطه جنسی و تولد، حتما نیاز نیست که منتظر بروز کنجکاوی او بمانیم. میتوان از موقعیتهایی که به طور طبیعی ایجاد میشوند، به طور مثال زمان حمام کردن ناحیه تناسلی کودک، یا باردار شدن مادر، برای توضیح موضوعات مرتبط با آنها، بسته به میزان علاقه و آمادگی کودک استفاده کرد.
✳ "من از کجا آمدهام؟"؛ این یکی از اولین سوالاتی است که بسیاری از کودکان در سنین پیش دبستانی، دربارهی موضوع متولد شدن میپرسند. یک جواب شفاف و صادقانه به این سوال میتواند این باشد که: "تو ابتدا در شکم مامان بودی و آنجا رشد کردی تا برای به دنیا آمدن آماده شوی". و البته ممکن است بعضی از کودکان نیاز به شنیدن جزئیات بیشتری داشته باشند مانند اینکه: "تو از یک تخم، چیزی شبیه دانهی یک گیاه، به وجود آمدی که درون کیسه ای به نام رحم، در شکم مامان، رشد کرد و بچه ای به وجود آمد که تو هستی".
اغلب کودکان پیشدبستانی از رابطهی جنسی والدین و نقش آن در به وجود آمدن خود یا فرزند کوچکتر از خود چیزی نمی پرسند مگر آنکه راجع به آن در جایی شنیده یا دیده باشند. در این صورت میتوان به آنها گفت که "یک تخم یا دانه از طرف پدر، با یک دانه از مادر، به هم رسیده اند و دانه بزرگ تری را ساخته اند که در کیسه ای به نام رحم در شکم مادر رشد کرده و تبدیل به یک بچه شده است".
📌 ادامه در INSTANT VIEW
(مشاهده فوری)
#روان_پزشکی #کودک
#فرزند_پروری #روان_درمانی
#آموزش_جنسی
Telegraph
وقتی کودکان از فرآیند تولد میپرسند..
✍🏼 Karisa Ding ترجمه توسط کانال تلگرام علی نیکجو: @alipsychiatrist در حدود سن سه یا چهار سالگی، کودکان شروع به فهم تمایز جنسیتی بین افراد، و شناخت جنسیت خود میکنند و توجه آنها بیش از هر زمان معطوف به بدنشان میشود. در سنین پیشدبستانی آنها همچنین کنجکاویهایی…
Forwarded from علی نیکجو «روانپزشک- رواندرمانگر تحلیلی»
📌 توصیههایی برای بهبود رابطه با کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلهجویانه
✍🏼 Keath Low
▫ترجمه توسط کانال تلگرام علی نیکجو
@alipsychiatrist
✳️ تعامل با کودکی که به طور مستمر رفتارهای مقابلهجویانه و چالش برانگیز نشان میدهد، میتواند زندگی خانوادگی را تبدیل به فرآیندی فرساینده و انباشته از احساس ناکامی کند. برای تغییر این فضا روشهایی وجود دارد که موضوع مشترک اساسی در همه آنها، فهم موقعیت های برانگیزاننده یا تشدید کنندهٔ نافرمانی و رفتار مقابله جویانه، و آمادگی برای مدیریت آنها است.
بیش از نیمی از کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی(ADHD)، معیارهای تشخیصی اختلال نافرمانی مقابله جویانه (ODD) را نیز نشان میدهند. این کودکان به احتمال بیشتری رفتارهای پرخاشگرانه، عدم پیروی از قوانین، و تکانشگری را بروز میدهند. آنها اغلب مشکلاتی در تنظیم هیجانات خود دارند و به آسانی خشمگین و دچار احساس سرخوردگی میشوند.
در ادامه، به برخی اقدامات مفید برای کاهش مقابله جویی، نافرمانی و بهبود رابطه با کودکی که الگوی تکرار شونده ای از اینگونه رفتارها دارد، اشاره میشود.
✳️ مراقبت از خود؛
شاید نام بردن از این موضوع، به عنوان اولین گام در بهبود رفتار کودک، غیرمنتظره باشد. اما این یک واقعیت است که پرورش یک کودک مبتلا به ADHD و ODD، میتواند باعث ایجاد احساس خستگی مفرط، افسردگی و فرسودگی در والدین شود؛ تقویت روحیه و قدرت جسمانی و روانشناختی، از طریق دریافت حمایت از منابع حرفه ای، خانوادگی و اجتماعی، مانع از تشدید وخامت شرایط در نتیجهٔ این احساسات خواهد شد.
✳️ تقویت جنبه های مثبت؛
تحسین و تشویق باعث شکل گیری و تغییر رفتار کودکان در جهت مثبت میشود. در این زمینه توصیه میشود که تحسین کودک با نام بردن آشکار رفتار تحسین برانگیز او باشد؛ "از اینکه در مرتب کردن اتاقت همکاری کردی خوشحالم". تنظیم یک برنامه برای پاداش دادن به رفتارهای مطلوب و تشویق آنها، پیش از روی آوردن به تنبیه، همواره اثربخشی بیشتری در تغییر رفتار کودک دارد.
باید دانست که برای تقویت انگیزه در یک کودک مبتلا به اختلال نقص توجه/بیشفعالی و نافرمانی مقابلهجویانه، در مقایسه با سایر کودکان، نیاز به تعیین پاداش های بزرگتر و متنوع تری وجود دارد.
✳️ واکنش تاخیری؛
رفتارهای مقابله جویانه میتواند باعث ایجاد واکنش های شدید حتی در صبورترین افراد شود. در چنین لحظاتی احتمال گفتن کلماتی که باعث ایجاد پشیمانی شوند، بالاست. به جای واکنش سریع، کشیدن حداقل ده نفس عمیق، فرصتی برای تنظیم احساسات و انتخاب بهترین واکنش ممکن، فراهم میکند. هنگامی که یک کودک رفتاری خارج از کنترل نشان میدهد، بیش از هر چیز، نیاز به آرامش والدین در میان طوفان احساساتش دارد.
📌 ادامه در INSTANT VIEW
(مشاهده فوری)
#روان_پزشکی #روان_درمانی
#کودک #فرزند_پروری
#اختلال_نافرمانی_مقابلهجویانه
#ODD #ADHD
🆔@alipsychiatrist
✍🏼 Keath Low
▫ترجمه توسط کانال تلگرام علی نیکجو
@alipsychiatrist
✳️ تعامل با کودکی که به طور مستمر رفتارهای مقابلهجویانه و چالش برانگیز نشان میدهد، میتواند زندگی خانوادگی را تبدیل به فرآیندی فرساینده و انباشته از احساس ناکامی کند. برای تغییر این فضا روشهایی وجود دارد که موضوع مشترک اساسی در همه آنها، فهم موقعیت های برانگیزاننده یا تشدید کنندهٔ نافرمانی و رفتار مقابله جویانه، و آمادگی برای مدیریت آنها است.
بیش از نیمی از کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی(ADHD)، معیارهای تشخیصی اختلال نافرمانی مقابله جویانه (ODD) را نیز نشان میدهند. این کودکان به احتمال بیشتری رفتارهای پرخاشگرانه، عدم پیروی از قوانین، و تکانشگری را بروز میدهند. آنها اغلب مشکلاتی در تنظیم هیجانات خود دارند و به آسانی خشمگین و دچار احساس سرخوردگی میشوند.
در ادامه، به برخی اقدامات مفید برای کاهش مقابله جویی، نافرمانی و بهبود رابطه با کودکی که الگوی تکرار شونده ای از اینگونه رفتارها دارد، اشاره میشود.
✳️ مراقبت از خود؛
شاید نام بردن از این موضوع، به عنوان اولین گام در بهبود رفتار کودک، غیرمنتظره باشد. اما این یک واقعیت است که پرورش یک کودک مبتلا به ADHD و ODD، میتواند باعث ایجاد احساس خستگی مفرط، افسردگی و فرسودگی در والدین شود؛ تقویت روحیه و قدرت جسمانی و روانشناختی، از طریق دریافت حمایت از منابع حرفه ای، خانوادگی و اجتماعی، مانع از تشدید وخامت شرایط در نتیجهٔ این احساسات خواهد شد.
✳️ تقویت جنبه های مثبت؛
تحسین و تشویق باعث شکل گیری و تغییر رفتار کودکان در جهت مثبت میشود. در این زمینه توصیه میشود که تحسین کودک با نام بردن آشکار رفتار تحسین برانگیز او باشد؛ "از اینکه در مرتب کردن اتاقت همکاری کردی خوشحالم". تنظیم یک برنامه برای پاداش دادن به رفتارهای مطلوب و تشویق آنها، پیش از روی آوردن به تنبیه، همواره اثربخشی بیشتری در تغییر رفتار کودک دارد.
باید دانست که برای تقویت انگیزه در یک کودک مبتلا به اختلال نقص توجه/بیشفعالی و نافرمانی مقابلهجویانه، در مقایسه با سایر کودکان، نیاز به تعیین پاداش های بزرگتر و متنوع تری وجود دارد.
✳️ واکنش تاخیری؛
رفتارهای مقابله جویانه میتواند باعث ایجاد واکنش های شدید حتی در صبورترین افراد شود. در چنین لحظاتی احتمال گفتن کلماتی که باعث ایجاد پشیمانی شوند، بالاست. به جای واکنش سریع، کشیدن حداقل ده نفس عمیق، فرصتی برای تنظیم احساسات و انتخاب بهترین واکنش ممکن، فراهم میکند. هنگامی که یک کودک رفتاری خارج از کنترل نشان میدهد، بیش از هر چیز، نیاز به آرامش والدین در میان طوفان احساساتش دارد.
📌 ادامه در INSTANT VIEW
(مشاهده فوری)
#روان_پزشکی #روان_درمانی
#کودک #فرزند_پروری
#اختلال_نافرمانی_مقابلهجویانه
#ODD #ADHD
🆔@alipsychiatrist
Telegraph
توصیههایی برای بهبود رابطه با کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابلهجویانه
✍🏼 Keath Low ▫ترجمه توسط کانال تلگرام علی نیکجو @alipsychiatrist تعامل با کودکی که به طور مستمر رفتارهای مقابلهجویانه و چالش برانگیز نشان میدهد، میتواند زندگی خانوادگی را تبدیل به فرآیندی فرساینده و انباشته از احساس ناکامی کند. برای تغییر این فضا روشهایی…
Forwarded from علی نیکجو «روانپزشک- رواندرمانگر تحلیلی»
📌 دوستان خیالی در دنیای کودک چه میکنند؟
✍🏼 Eileen Kennedy-Moore
▫ترجمه توسط کانال تلگرام علی نیکجو
@alipsychiatrist
✳ در سالهای ابتدایی کودکی، اغلب بچه ها با عروسکها و اسباب بازی های خود طوری رفتار می کنند که انگار آنها موجوداتی زنده هستند. با رسیدن به حدود ۷ سالگی، نزدیک به ۳۰ درصد از کودکان، شروع به خلق دوستان خیالی و بازی با آنها می کنند.
دوستان نامرئی، میتوانند انسان، حیوان یا موجوداتی کاملاً ساختهٔ ذهن کودک باشند. ممکن است یک نفر، یا گروهی از افراد باشند؛ شکل های متنوعی که این دوستان نامرئی، در تصورات کودک، به خود می گیرند، نشانه ای از قدرت تخیل در کودک است.
اگر از کودک درباهٔ همراه خیالی اش سوال شود، میتواند به راحتی، ویژگی های ظاهری و رفتاری او را توصیف کند. آنها حتی ممکن است جزئیاتی درباره لمس کردن یا شنیدن صدای دوست خیالی شان بیان کنند. علیرغم این تجربه ها، اغلب کودکان می دانند که این همنشینها، واقعی نیستند.
✳️ دوستان نامرئی ممکن است گاهی برای چند سال، قسمتی از زندگی کودک و خانواده اش باشند؛ و در برخی موارد، حتی با پایان دوران کودکی هم، از بین نمیروند. مطالعات نشان داده اند که نوجوانان خلاق و توانمند از نظر مهارتهای اجتماعی، به احتمال بیشتری دوستان خیالی برای خود خلق می کنند. و البته، درحالت نرمال، این دوستی ها جایگزین روابط واقعی آنها نمیشود.
در میان بزرگسالان، افرادی مثل نویسندگان داستانهای تخیلی، اغلب درباره شخصیتهای داستانهای خود به گونه ای صحبت میکنند که انگار در کنار آن شخصیت ها زندگی می کنند؛ این احساس میتواند چیزی شبیه به زندگی کودک در کنار همراهان خیالی اش باشد.
✳️ ممکن است تصور شود که بچه هایی که دوستان خیالی برای خود خلق می کنند، بچه های منزوی و تنهایی هستند که در برقراری روابط اجتماعی مشکل دارند. اما تحقیقات علمی، از این فرض حمایت نمی کنند؛ بلکه برعکس، نشان میدهند که این بچه ها، در مقایسه با همسالان خود که چنین تجربهای را ندارند، کمتر خجالتی هستند، بیشتر لبخند میزنند و در تعاملاتی که مستلزم تصور کردن و فکر کردن به احساسات و افکار دیگران است، بهتر عمل می کنند.
هم چنین نشان داده شده است که بچههایی که کمتر تلویزیون تماشا می کنند و زمانهای خالی بیشتری برای تصورات خلاقانه دارند، به احتمال بیشتری، همراهان خیالی برای خود میسازند.
✳️ داشتن دوستان خیالی، نشانهٔ وجود اختلال در کودک نیست. بلکه بسیاری از اوقات، حتی میتواند به عنوان منبع آرامش کودکی که در شرایط سخت قرار گرفته است، عمل کند. مطالعات متعددی وجود دارند که نشان میدهند بسیاری از کودکان، در هنگام رو به رو شدن با تجربه های آسیب زا، دوستان خیالی برای خود میسازند که به آنها در کنار آمدن با شرایط سخت کمک می کنند؛ و همچنین مشاهده شده است که این گروه از کودکان، در دراز مدت، تطابق بهتری با تجربهٔ آسیب زا، و صدمات روانی کمتری را تجربه می کنند.
در شرایط معمول، که کودک در بحران قرار ندارد، تعاملات مختلف کودک با همراهی خیالی اش، مثل سرزنش کردن دوست خیالی به خاطر یک بدرفتاری یا مراقبت از دوست خیالی در هنگام بیماری، به کودک کمک می کند که با ترسها، آرزوها، نیازها و توانایی های خود، رو به رو شود و در تماس نزدیک تری با دنیای درونی خود، در قالب همنشینی با یک دوست خیالی، قرار گیرد.
✳️ هنگامی که کودک به واسطهٔ همراهی با دوست خیالی خود، ایجاد مشکل می کند، به طور مثال خواسته های نامعمولی را از طرف همنشین نامرئی خود مطرح میکند، میتوان به جای به چالش کشیدن حضور دوست خیالی، به طور مثال به کودک گفت: "مادربزرگ میخواهد سوار ماشین ما شود، بنابراین دوستت مجبور است امروز جای دیگری را برای نشستن پیدا کند"، "فرقی نمیکند کدامیک از شما اینجا را اینقدر شلوغ کرده، به هر حال باید دوباره همه چیز را مرتب کنید".
در مواقعی که رفتار کودک مشکل ساز نیست، مثلا هنگامی که خواستار یک صندلی اضافه هنگام ناهار برای دوستش است، میتوان با ملایمت او را همراهی کرد. و در هرحال مهم است که هنگامی که والدین، متوجه حضور یک همنشین خیالی در دنیای کودک میشوند، آرام باشند، مضطرب نشوند، و با نشان دادن علاقه به دانستن بیشتر، راجع به ویژگی های دوست نامرئی از کودک سوال کنند؛ و به این ترتیب، به دنیای درونی آرزوها، ترسها، علائق و نگرانی های کودک نزدیکتر شوند.
#روان_پزشکی
#کودک #روان_درمانی #اطفال
#فرزند_پروری #روان_درمانی_تحلیلی
🆔@alipsychiatrist
https://www.psychologytoday.com/intl/blog/growing-friendships/201301/imaginary-friends
✍🏼 Eileen Kennedy-Moore
▫ترجمه توسط کانال تلگرام علی نیکجو
@alipsychiatrist
✳ در سالهای ابتدایی کودکی، اغلب بچه ها با عروسکها و اسباب بازی های خود طوری رفتار می کنند که انگار آنها موجوداتی زنده هستند. با رسیدن به حدود ۷ سالگی، نزدیک به ۳۰ درصد از کودکان، شروع به خلق دوستان خیالی و بازی با آنها می کنند.
دوستان نامرئی، میتوانند انسان، حیوان یا موجوداتی کاملاً ساختهٔ ذهن کودک باشند. ممکن است یک نفر، یا گروهی از افراد باشند؛ شکل های متنوعی که این دوستان نامرئی، در تصورات کودک، به خود می گیرند، نشانه ای از قدرت تخیل در کودک است.
اگر از کودک درباهٔ همراه خیالی اش سوال شود، میتواند به راحتی، ویژگی های ظاهری و رفتاری او را توصیف کند. آنها حتی ممکن است جزئیاتی درباره لمس کردن یا شنیدن صدای دوست خیالی شان بیان کنند. علیرغم این تجربه ها، اغلب کودکان می دانند که این همنشینها، واقعی نیستند.
✳️ دوستان نامرئی ممکن است گاهی برای چند سال، قسمتی از زندگی کودک و خانواده اش باشند؛ و در برخی موارد، حتی با پایان دوران کودکی هم، از بین نمیروند. مطالعات نشان داده اند که نوجوانان خلاق و توانمند از نظر مهارتهای اجتماعی، به احتمال بیشتری دوستان خیالی برای خود خلق می کنند. و البته، درحالت نرمال، این دوستی ها جایگزین روابط واقعی آنها نمیشود.
در میان بزرگسالان، افرادی مثل نویسندگان داستانهای تخیلی، اغلب درباره شخصیتهای داستانهای خود به گونه ای صحبت میکنند که انگار در کنار آن شخصیت ها زندگی می کنند؛ این احساس میتواند چیزی شبیه به زندگی کودک در کنار همراهان خیالی اش باشد.
✳️ ممکن است تصور شود که بچه هایی که دوستان خیالی برای خود خلق می کنند، بچه های منزوی و تنهایی هستند که در برقراری روابط اجتماعی مشکل دارند. اما تحقیقات علمی، از این فرض حمایت نمی کنند؛ بلکه برعکس، نشان میدهند که این بچه ها، در مقایسه با همسالان خود که چنین تجربهای را ندارند، کمتر خجالتی هستند، بیشتر لبخند میزنند و در تعاملاتی که مستلزم تصور کردن و فکر کردن به احساسات و افکار دیگران است، بهتر عمل می کنند.
هم چنین نشان داده شده است که بچههایی که کمتر تلویزیون تماشا می کنند و زمانهای خالی بیشتری برای تصورات خلاقانه دارند، به احتمال بیشتری، همراهان خیالی برای خود میسازند.
✳️ داشتن دوستان خیالی، نشانهٔ وجود اختلال در کودک نیست. بلکه بسیاری از اوقات، حتی میتواند به عنوان منبع آرامش کودکی که در شرایط سخت قرار گرفته است، عمل کند. مطالعات متعددی وجود دارند که نشان میدهند بسیاری از کودکان، در هنگام رو به رو شدن با تجربه های آسیب زا، دوستان خیالی برای خود میسازند که به آنها در کنار آمدن با شرایط سخت کمک می کنند؛ و همچنین مشاهده شده است که این گروه از کودکان، در دراز مدت، تطابق بهتری با تجربهٔ آسیب زا، و صدمات روانی کمتری را تجربه می کنند.
در شرایط معمول، که کودک در بحران قرار ندارد، تعاملات مختلف کودک با همراهی خیالی اش، مثل سرزنش کردن دوست خیالی به خاطر یک بدرفتاری یا مراقبت از دوست خیالی در هنگام بیماری، به کودک کمک می کند که با ترسها، آرزوها، نیازها و توانایی های خود، رو به رو شود و در تماس نزدیک تری با دنیای درونی خود، در قالب همنشینی با یک دوست خیالی، قرار گیرد.
✳️ هنگامی که کودک به واسطهٔ همراهی با دوست خیالی خود، ایجاد مشکل می کند، به طور مثال خواسته های نامعمولی را از طرف همنشین نامرئی خود مطرح میکند، میتوان به جای به چالش کشیدن حضور دوست خیالی، به طور مثال به کودک گفت: "مادربزرگ میخواهد سوار ماشین ما شود، بنابراین دوستت مجبور است امروز جای دیگری را برای نشستن پیدا کند"، "فرقی نمیکند کدامیک از شما اینجا را اینقدر شلوغ کرده، به هر حال باید دوباره همه چیز را مرتب کنید".
در مواقعی که رفتار کودک مشکل ساز نیست، مثلا هنگامی که خواستار یک صندلی اضافه هنگام ناهار برای دوستش است، میتوان با ملایمت او را همراهی کرد. و در هرحال مهم است که هنگامی که والدین، متوجه حضور یک همنشین خیالی در دنیای کودک میشوند، آرام باشند، مضطرب نشوند، و با نشان دادن علاقه به دانستن بیشتر، راجع به ویژگی های دوست نامرئی از کودک سوال کنند؛ و به این ترتیب، به دنیای درونی آرزوها، ترسها، علائق و نگرانی های کودک نزدیکتر شوند.
#روان_پزشکی
#کودک #روان_درمانی #اطفال
#فرزند_پروری #روان_درمانی_تحلیلی
🆔@alipsychiatrist
https://www.psychologytoday.com/intl/blog/growing-friendships/201301/imaginary-friends
Telegram
attach 📎
Forwarded from علی نیکجو «روانپزشک- رواندرمانگر تحلیلی»
📌 گفتوگو از فقدان با کودکان؛ دشوار و گریزناپذیر
✍🏼 Miranda Featherstone
ترجمه توسط کانال تلگرام علی نیکجو
@alipsychiatrist
◽در یکی از اولین روزهای پاییز، برای گذراندن تعطیلات آخر هفته به طرف خانهی پدرم در ماساچوست حرکت کردیم. هنوز هم گفتن 'خانهی پدرم' به جایی که تا کمی از قبل از آن 'خانهی پدر و مادرم' بود برایم سخت است. مادرم چند ماه قبل در ژوئن بعد از یک دوره بیماری کوتاه و شدید از میان ما رفت و آن روزِ پاییزی کیفدستی خاکستریاش دیگر روی میز کنار آشپزخانه نبود.
از همان لحظهی ورود به خانه، دختر هشتسالهی من عبوس و کلافه بود. با هر سوالی که از او میپرسیدیم عصبانی میشد و نسبت به هر فعالیتی که در سفرهای قبل به خانه والدینم برای او خوشایند بود، بیتفاوتی نشان میداد. کودکان معمولا دربارهی سوگواری یا نگرانی خود حرفی به ما نمیزنند بلکه با بیحوصلگی و کجخلقی آن را نشان میدهند (البته بزرگسالان هم بسیاری از اوقات اینطور هستند.)
آن شب بعد از اینکه او را در تختخواب گذاشتم بالاخره شروع به حرف زدن کرد. 'بدون مادربزرگ احساس تنهایی میکنم'. 'پدربزرگ هم مثل او میمیرد. و بقیه..' چه میتوانستم بگویم. من فرد مذهبیای نیستم بنابراین حرفی برای گفتن به او درباره زندگی بعد از مرگ نداشتم. اما حتی اگر داشتم، واقعیت این است که مادربزرگ او دنیای ما را ترک کرده است و دیگر هیچگاه در گوشهی آفتابی کاناپه برای دخترم کتاب نمیخواند. مرگ و فقدان مشکلاتی حلنشدنی هستند که فقط باید تحمل شوند.
من میتوانم به کودکانم محبت کنم، با آنها همدل باشم و زبانی برای گفتن دردهایشان به آنها بدهم. اما نمیتوانم مرگ را دور نگه دارم یا رنج سوگواری را برای آنها از بین ببرم. کودکان هم مثل ما از درد شدید فقدان مصون نیستند اما باید آمادهی کمک به آنها برای عبور از سوگ و یافتن معنایی در آن باشیم. مهم است که بتوانیم برای احساسات دردناک او و خودمان نامی پیدا کنیم و بیش از سخنرانی برای کودک، راحتی و رهایی کافی برای شنیدن و حرف زدن درباره مرگ به صورت گفتگوهای کوتاه و درهمتنیده با معاشرتهای روزمره را داشته باشیم.
ممکن است در حالیکه با فرزندمان هستیم پرندهی مردهای را در کنار پیادهرو ببینیم. شاید اولین کاری که میکنیم این باشد که رویمان را از آن جسد ترحمبرانگیز برگردانیم و حواس کودک را هم به موضوع دیگری پرت کنیم اما حقیقت این است که آن پرندهی مرده فرصت طبیعی برای توضیح آرام و صادقانه این موضوع را ایجاد کرده است که همه موجودات زنده میمیرند، همه بدنها روزی از شدت جراحت یا بیماری از حرکت می ایستند و زندگی آنها پایان مییابد.
📌 ادامه در INSTANT VIEW
(مشاهده فوری)
#روان_درمانی #روان_پزشکی
#کودک #فرزند_پروری
#سوگ #فقدان
✍🏼 Miranda Featherstone
ترجمه توسط کانال تلگرام علی نیکجو
@alipsychiatrist
◽در یکی از اولین روزهای پاییز، برای گذراندن تعطیلات آخر هفته به طرف خانهی پدرم در ماساچوست حرکت کردیم. هنوز هم گفتن 'خانهی پدرم' به جایی که تا کمی از قبل از آن 'خانهی پدر و مادرم' بود برایم سخت است. مادرم چند ماه قبل در ژوئن بعد از یک دوره بیماری کوتاه و شدید از میان ما رفت و آن روزِ پاییزی کیفدستی خاکستریاش دیگر روی میز کنار آشپزخانه نبود.
از همان لحظهی ورود به خانه، دختر هشتسالهی من عبوس و کلافه بود. با هر سوالی که از او میپرسیدیم عصبانی میشد و نسبت به هر فعالیتی که در سفرهای قبل به خانه والدینم برای او خوشایند بود، بیتفاوتی نشان میداد. کودکان معمولا دربارهی سوگواری یا نگرانی خود حرفی به ما نمیزنند بلکه با بیحوصلگی و کجخلقی آن را نشان میدهند (البته بزرگسالان هم بسیاری از اوقات اینطور هستند.)
آن شب بعد از اینکه او را در تختخواب گذاشتم بالاخره شروع به حرف زدن کرد. 'بدون مادربزرگ احساس تنهایی میکنم'. 'پدربزرگ هم مثل او میمیرد. و بقیه..' چه میتوانستم بگویم. من فرد مذهبیای نیستم بنابراین حرفی برای گفتن به او درباره زندگی بعد از مرگ نداشتم. اما حتی اگر داشتم، واقعیت این است که مادربزرگ او دنیای ما را ترک کرده است و دیگر هیچگاه در گوشهی آفتابی کاناپه برای دخترم کتاب نمیخواند. مرگ و فقدان مشکلاتی حلنشدنی هستند که فقط باید تحمل شوند.
من میتوانم به کودکانم محبت کنم، با آنها همدل باشم و زبانی برای گفتن دردهایشان به آنها بدهم. اما نمیتوانم مرگ را دور نگه دارم یا رنج سوگواری را برای آنها از بین ببرم. کودکان هم مثل ما از درد شدید فقدان مصون نیستند اما باید آمادهی کمک به آنها برای عبور از سوگ و یافتن معنایی در آن باشیم. مهم است که بتوانیم برای احساسات دردناک او و خودمان نامی پیدا کنیم و بیش از سخنرانی برای کودک، راحتی و رهایی کافی برای شنیدن و حرف زدن درباره مرگ به صورت گفتگوهای کوتاه و درهمتنیده با معاشرتهای روزمره را داشته باشیم.
ممکن است در حالیکه با فرزندمان هستیم پرندهی مردهای را در کنار پیادهرو ببینیم. شاید اولین کاری که میکنیم این باشد که رویمان را از آن جسد ترحمبرانگیز برگردانیم و حواس کودک را هم به موضوع دیگری پرت کنیم اما حقیقت این است که آن پرندهی مرده فرصت طبیعی برای توضیح آرام و صادقانه این موضوع را ایجاد کرده است که همه موجودات زنده میمیرند، همه بدنها روزی از شدت جراحت یا بیماری از حرکت می ایستند و زندگی آنها پایان مییابد.
📌 ادامه در INSTANT VIEW
(مشاهده فوری)
#روان_درمانی #روان_پزشکی
#کودک #فرزند_پروری
#سوگ #فقدان
Telegraph
گفتوگو از فقدان با کودکان؛ دشوار و گریزناپذیر
✍🏼 Miranda Featherstone ترجمه توسط کانال تلگرام علی نیکجو https://t.me/alipsychiatrist در یکی از اولین روزهای پاییز، برای گذراندن تعطیلات آخر هفته به طرف خانهی پدرم در ماساچوست حرکت کردیم. هنوز هم گفتن 'خانهی پدرم' به جایی که تا کمی از قبل از آن 'خانهی…