سخت دشوار ست تنها ماندن از دلدار خویش

با که گویم حال تنها ماندن دشوار خویش


#امیر_خسرو_دهلوی

#سین

دیدی که چه غافل گذرد قافله عمر

بگذاشت به شب خوابت و بگذشت شبابت


#شهریار

#دال

می‌شود اوقات مردم صرفْ در تعميرِ تن

فکرِ آزادی ازين زندان ندارد هيچ کس


#صائب_تبریزی

#میم

سیر باغی که بود بی تو ، کم از ماتم نیست

می کند سایه ی هر نخل سیه پوش مرا


#عالی_شیرازی

#سین

نظر آوردم و بردم که وجودی به تو ماند

همه اسمند و تو جسمی، همه جسمند و تو جانی


#سعدی

#نون

وادی پیموده را از سر گرفتن مشکل است

چون زلیخا، عشق می‌ترسم جوان سازد مرا


#صائب_تبریزی

#واو

آه ای تویی که در پیِ یک عشقِ تازه‌ای!

من را برای روزِ مبادا نگاه‌دار

#محمدحسین_افشار،،

#الف

همنشینم به خیال تو و آسوده دلم


کاین وصالی ست که در پی غم هجرانش نیست

#میر_محمد_امین_ذوقی

#ه

.


گفتـه بـودم بـے تـ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌و میمــیرد دلــم


رفـتے و بــاور نـڪردے ،مثـل مـاهـے
بـرخاک افـتاده امــ






#یڪتا_حق_پرست

#گ

نه گریزست مرا از تـو، نه امکان گریز

چاره صبرست که هم دردی و هم درمانی...

#سعدی
#ن

در تمامِ شب چراغی نیست
در تمامِ روز نیست یک فریاد

چون شبانِ بی‌ ستاره،
«قلبِ من تنهاست»


#احمد_شاملو
#دال

یاد تو ڪنم دلم تپیدن گیرد
خونابه ز دیده‌ام چڪیدن گیرد

هرجا خبر دوست رسیدن گیرد
بیچاره دلم ز خود رمیدن گیرد

#مولانا
#ی

‌

بخند برایم؛
لبخندت را
به هر زخمی که زدم
خوب شد...

#حمیدرضا_عبداللهی

#ب

‏تو اڪَر شمـع شوے , از همہ پروانہ ترم

من از هر ڪاخ فروریختہ ویرانہ ترم !!

#سعدی

#ت

ساقیا امشب ز درد عشق حالے دیڪَرم

نغمہ اے دیڪَر بڪَو مݧ در نوایي دیڪَرم.....!

#مولانا

#س

‌


درکتاب شعر من؛صدها غزل جولان دهد
عشق من با نام تو؛ اشعار خود پایان دهد

گفته ام با هر زبان ؛در قافیه ابیات عشق
یاد عشقم؛فال عشقم ؛ بردلم فرمان دهد


#ثریا_شجاعی_اصل
#دال


‌

میان بلبل و پروانه فرق بسیار است
کجا به رتبه‌ی کردار می‌رسد گفتار

#صائب _تبریزی
#میم

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‎‌

دلم جنگل، دلم باران، دلم مهتاب می‌خواهد
دلم یک کلبه‌ی چوبی کنار آب می‌خواهد

چنان دلگیرم از دنیا که ترجیحا دلم شعری
پر از تصویر موزون و خیالی ناب می‌خواهد

#محمدرضا_نظری
#دال

عشق، شوری در نهاد ما نهاد
جان ما در بوتهٔ سودا نهاد
داستان دلبران آغاز کرد
آرزویی در دل شیدا نهاد
از خمستان جرعه‌ای بر خاک ریخت
جنبشی در آدم و حوا نهاد
#عراقی
#ع

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‎

شوق من قاصد بیدرد کجا می داند؟
آنقدر شوق تو دارم که خدا می داند!

#صائب _تبریزی
#ش

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‎‌

يڪ دل داشتم
امّا
بہ اندازه صد دل فرياد زدم
دوست داشتنت را



#ميسا_دورقی


#ی