می شوم داغ که چون
لاله ز هم می ریزد...

آشیانی که به صد
خون جگر ساخته‌ام


#عالی_شیرازی

#م

در شب وصلِ تو قرصِ مَه چه زیبا می‌نمود

بود گویا نقطه‌ای بر انتخابِ زندگی


#عالی_شیرازی

#دال

دلم از بیمِ فراقِ تو به خود می‌لرزد

همچو آن قطره که از گل نچکیده‌ست هنوز...

#عالی_شیرازی

#دلم

عمری‌ست که کفرم به ترقّی‌ست ز عشقش
تا حال عجب نیست که ایمان شده باشد!

#عالی_شیرازی

#عین

سیر باغی که بود بی تو ، کم از ماتم نیست

می کند سایه ی هر نخل سیه پوش مرا


#عالی_شیرازی

#سین

.
چه ڪـرده‌ام...؟
نه خطایی، نه غفلتی، نه ڪَناهی....

چه کرده‌ای...؟
نه سلامی، نه پرسشی، نه نڪَاهی

#عالی_شیرازی

#چ

‏یار را در بر گرفتن کی فراموشم شود؟


کی رود از یادِ کس چیزی که از بر می‌کند!


#عالی_شیرازی

#ی

‏یار را در بر گرفتن کی فراموشم شود؟


کی رود از یادِ کس چیزی که از بر می‌کند!


#عالی_شیرازی

#ی

یا رَب ، نگاه کَس به کسی آشنا مکن
وَر می کنی ، کَرَم کن و از هم جدا مکن

#عالی_شیرازی
#ی

بیخودی فرصت تصویر به نقاش نداد

جان کشید از تن و جانان نکشیده است هنوز

#عالی_شیرازی

‌ ‌‌‌
#ب