Forwarded from حرفای خوابیدنکی
اگر بهروز نبود، اصغر چه میکرد؟!
هر فرت فرتی یک حکمتی دارد. از جمله فرت و فرتهای #اصغر_فرهادی. همین که اصغر فرهادی هی میرود فرت و فرت #جایزه میگیرد.
من به شک افتاده بودم که چرا فرهادی اینقدر هی جایزه میگیرد و آمار اختلالات روانی در بخشی از جامعه را بالا میبرد؟ تا اینکه یک روز زیبا و قشنگ، آقای جواد شمقدری گفت «ما لابی کردیم که فرهادی اسکار گرفت»
من خودم را نمیبخشم. چون تا همان روز فکر میکردم جواد شمقدری خیلی آدم حسود و بیجنبهای است. ولی بعد که فهمیدم اسکار برای فرهادی ردیف کرده، همینجوری اشک ندامت از چشمم جاری شد و یک دل نه، صد دل عاشق جواد شدم.
اما باز هم درس عبرت نگرفتم. بعد از جواد شمقدری، فکر میکردم بهروز افخمی چقدر حسود و بیجنبه است. با آن چشمهای تنگشونده خجالت نمیکشد؟!
تا اینکه بهروز هم از پشت پرده بیرون آمد و گفت «فشار نقدهای من باعث شد فرهادی جایزه بگیره تو جشنواره کن!»
واقعا فکر نمیکردم فشار اینقدر چیز خوبی باشد و با فشار بشود در صحنههای بینالمللی صحنه آفرید. یعنی افتخار آفرید.
راستش را بخواهید من دیگر جرات ندارم درباره کسانی که حسودند و چشم دیدن اصغر فرهادی را ندارند، قصاوت کنم. اینجور که دستگیرم شده، همه کسانی که از جایزه گرفتن اصغر فرهادی در آستانه گشودگی مفرط هستند، نقش تعیینکنندهای در جایزه گرفتنش داشتهاند. فقط تعجبم از این است که اگر قرار بر این بود، اصغر آقا باید تا الان ایزههای بیشتری میگرفت. حتی جوایز زیست محیطی و اقتصادی هم میگرفت. ما میگذاریم به حساب بیاستعدادی خود اصغرآقا. وگرنه جواد و بهروز و دیگران که دارند کار خودشان را میکنند!
📝 #محمدعلی_مومنی
هفتهنامه #چلچراغ ۶۸۰
📻 #رادیوچل
l👇طنزها و نطنزهای من را اینجا بخوانید
☘ @MohamadAliMomeni
هر فرت فرتی یک حکمتی دارد. از جمله فرت و فرتهای #اصغر_فرهادی. همین که اصغر فرهادی هی میرود فرت و فرت #جایزه میگیرد.
من به شک افتاده بودم که چرا فرهادی اینقدر هی جایزه میگیرد و آمار اختلالات روانی در بخشی از جامعه را بالا میبرد؟ تا اینکه یک روز زیبا و قشنگ، آقای جواد شمقدری گفت «ما لابی کردیم که فرهادی اسکار گرفت»
من خودم را نمیبخشم. چون تا همان روز فکر میکردم جواد شمقدری خیلی آدم حسود و بیجنبهای است. ولی بعد که فهمیدم اسکار برای فرهادی ردیف کرده، همینجوری اشک ندامت از چشمم جاری شد و یک دل نه، صد دل عاشق جواد شدم.
اما باز هم درس عبرت نگرفتم. بعد از جواد شمقدری، فکر میکردم بهروز افخمی چقدر حسود و بیجنبه است. با آن چشمهای تنگشونده خجالت نمیکشد؟!
تا اینکه بهروز هم از پشت پرده بیرون آمد و گفت «فشار نقدهای من باعث شد فرهادی جایزه بگیره تو جشنواره کن!»
واقعا فکر نمیکردم فشار اینقدر چیز خوبی باشد و با فشار بشود در صحنههای بینالمللی صحنه آفرید. یعنی افتخار آفرید.
راستش را بخواهید من دیگر جرات ندارم درباره کسانی که حسودند و چشم دیدن اصغر فرهادی را ندارند، قصاوت کنم. اینجور که دستگیرم شده، همه کسانی که از جایزه گرفتن اصغر فرهادی در آستانه گشودگی مفرط هستند، نقش تعیینکنندهای در جایزه گرفتنش داشتهاند. فقط تعجبم از این است که اگر قرار بر این بود، اصغر آقا باید تا الان ایزههای بیشتری میگرفت. حتی جوایز زیست محیطی و اقتصادی هم میگرفت. ما میگذاریم به حساب بیاستعدادی خود اصغرآقا. وگرنه جواد و بهروز و دیگران که دارند کار خودشان را میکنند!
📝 #محمدعلی_مومنی
هفتهنامه #چلچراغ ۶۸۰
📻 #رادیوچل
l👇طنزها و نطنزهای من را اینجا بخوانید
☘ @MohamadAliMomeni
Forwarded from رادیو چل
#یادآر ز شمع مرده، یادآر
[...]
هر سطر که مینوشت میسوخت
یک شعر بدون گفتوگو بود
آرامش قبلِ باد و طوفان
یک بغضِ نشسته در گلو بود
مقیاس غرور و وسعت و صبر
با برکه اگر چه روبرو بود
دریا تنها ادامه میداد
هر چند حصار گردِ او بود
محصور و حصار هر دو بسیار
یادآر ز شمع مرده؛ یادآر
[...]
۱۴ اسفند ۹۴، چهل و نهمین سالمرگ دکتر «محمد مصدق» نخستوزیر مخلوع و محصور ایران بود.
هفتهنامه #چلچراغ در آخرین شمارهاش در سال ۹۴ به پاسداشت او، شعر مشترکی از یازده شاعر جوان را منتشر کرد؛ که تضمینی است بر منظومه تحسینانگیز استاد «علیاکبر دهخدا»
متن شعر در شماره ۶۵۴ مجله و در کانالِ
@ChelCheraghMag
تلگرام در دسترس شماست.
ما در #رادیوچل این شعر را با موسیقی و کلام در آمیختیم و نسخه شنیداریاش به شما تقدیم میکنیم.
پیشنهاد میکنم آن را بشنوید.
☘ یادآر ز شمع مرده؛ یادآر
دعوت شاعران معاصر به پاسداشت #مصدق
در غربت ۲۸ مرداد
📚شاعران: امیر ارجینی، نیما تقوی، ایلناز حقوقی، مجتبی صادقی، آبا عابدین، الهه ملکمحمدی، مزدک موسوی، طاهره کوپالی، اشرف گیلانی ، حدیث لزر غلامی و سمانه نائینی
🎼 موسیقی: هفت ضربی؛ علی قمصری
🎤 گوینده: #محمدعلی_مومنی
📻 تهیه شده در «رادیو چل»
📝 امکان ویژه: متن شعر، همزمان با پخش، روی صفحه پخشکننده تلفن همراه یا تبلت شما نمایش داده میشود.
ا👇👇👇
📻 @Radio40
[...]
هر سطر که مینوشت میسوخت
یک شعر بدون گفتوگو بود
آرامش قبلِ باد و طوفان
یک بغضِ نشسته در گلو بود
مقیاس غرور و وسعت و صبر
با برکه اگر چه روبرو بود
دریا تنها ادامه میداد
هر چند حصار گردِ او بود
محصور و حصار هر دو بسیار
یادآر ز شمع مرده؛ یادآر
[...]
۱۴ اسفند ۹۴، چهل و نهمین سالمرگ دکتر «محمد مصدق» نخستوزیر مخلوع و محصور ایران بود.
هفتهنامه #چلچراغ در آخرین شمارهاش در سال ۹۴ به پاسداشت او، شعر مشترکی از یازده شاعر جوان را منتشر کرد؛ که تضمینی است بر منظومه تحسینانگیز استاد «علیاکبر دهخدا»
متن شعر در شماره ۶۵۴ مجله و در کانالِ
@ChelCheraghMag
تلگرام در دسترس شماست.
ما در #رادیوچل این شعر را با موسیقی و کلام در آمیختیم و نسخه شنیداریاش به شما تقدیم میکنیم.
پیشنهاد میکنم آن را بشنوید.
☘ یادآر ز شمع مرده؛ یادآر
دعوت شاعران معاصر به پاسداشت #مصدق
در غربت ۲۸ مرداد
📚شاعران: امیر ارجینی، نیما تقوی، ایلناز حقوقی، مجتبی صادقی، آبا عابدین، الهه ملکمحمدی، مزدک موسوی، طاهره کوپالی، اشرف گیلانی ، حدیث لزر غلامی و سمانه نائینی
🎼 موسیقی: هفت ضربی؛ علی قمصری
🎤 گوینده: #محمدعلی_مومنی
📻 تهیه شده در «رادیو چل»
📝 امکان ویژه: متن شعر، همزمان با پخش، روی صفحه پخشکننده تلفن همراه یا تبلت شما نمایش داده میشود.
ا👇👇👇
📻 @Radio40
واردات نامزد انتخاباتی از خراسان
از وقتی مسعود رییسی تصویرگر چلچراغ طاقچه بالا گذاشت و حتی جواب سلام ما را هم به زور میداد، باید حدس میزدم «ابراهیم رییسی» قرار است بیاید وسط! البته این «وسط» در دنیای سیاسی فرق دارد با آن «وسط» در دنیای هنر!
ولی به نظرم آقا #رییسی زیاد آمده وسط. (منظور ابراهیم است از #مشهد. وگرنه طبیعی است که رییسی از شیراز خیلی هم حال وسط آمدن نداشته باشد. حالا چه وسط سیاسی، چه وسط هنری!) خیلیها اینجوریاند. نمیآیند وسط، وقتی هم میآیند وسطکش میکنند همه را. اگر به وسط آمدن باشد، ابراهیم باید میرفت وسط خراسان. نه وسط ایران! بالاخره خراسان هم برای خودش ماشالله مستقل شده.
برای همین کلی تعجب کردم که چطور ابراهیم اعلام کاندیداتوری در یک کشور دیگر کرده؟ میدانید که مقامات و اتباع یک کشور نمیتوانند در یک کشور دیگر نامزد انتخابات بشوند. وقتی #خراسان اعلام استقلال کرده، ابراهیم همان در خراسان برود وسط بهتر نیست؟!
ما تا حالا مقام مسئول وارد یا صادر نکردهایم. نهایت بتوانیم چند تا سلطان و گلادیاتور در فوتبال مبادله کنیم. ما دو تا هواپیمای خشک و خالی وارد کردیم، بلوا شد. حالا بخواهیم هواپیما با مقام مسئول وارد کنیم، حتما خیلی نافرمتر است.
تا اطلاع ثانوی منتظر بمانید، ببنیم آقای رییسی قرار است بازیکن فضاساز باشد که دیگران گل بزنند یا قرار است دیگران فضاسازی کنند آقای رییسی گل بزند! تا بعد سر صادراتی و وارداتی بودنش به نتیجه برسیم.
#محمدعلی_مومنی
هفتهنامه #چلچراغ ۷۰۲
📻 #رادیوچل
☘️ @MohamadAliMomeni
🔗 maatine.com/96-01-26-radio40-raesi-khorasan
از وقتی مسعود رییسی تصویرگر چلچراغ طاقچه بالا گذاشت و حتی جواب سلام ما را هم به زور میداد، باید حدس میزدم «ابراهیم رییسی» قرار است بیاید وسط! البته این «وسط» در دنیای سیاسی فرق دارد با آن «وسط» در دنیای هنر!
ولی به نظرم آقا #رییسی زیاد آمده وسط. (منظور ابراهیم است از #مشهد. وگرنه طبیعی است که رییسی از شیراز خیلی هم حال وسط آمدن نداشته باشد. حالا چه وسط سیاسی، چه وسط هنری!) خیلیها اینجوریاند. نمیآیند وسط، وقتی هم میآیند وسطکش میکنند همه را. اگر به وسط آمدن باشد، ابراهیم باید میرفت وسط خراسان. نه وسط ایران! بالاخره خراسان هم برای خودش ماشالله مستقل شده.
برای همین کلی تعجب کردم که چطور ابراهیم اعلام کاندیداتوری در یک کشور دیگر کرده؟ میدانید که مقامات و اتباع یک کشور نمیتوانند در یک کشور دیگر نامزد انتخابات بشوند. وقتی #خراسان اعلام استقلال کرده، ابراهیم همان در خراسان برود وسط بهتر نیست؟!
ما تا حالا مقام مسئول وارد یا صادر نکردهایم. نهایت بتوانیم چند تا سلطان و گلادیاتور در فوتبال مبادله کنیم. ما دو تا هواپیمای خشک و خالی وارد کردیم، بلوا شد. حالا بخواهیم هواپیما با مقام مسئول وارد کنیم، حتما خیلی نافرمتر است.
تا اطلاع ثانوی منتظر بمانید، ببنیم آقای رییسی قرار است بازیکن فضاساز باشد که دیگران گل بزنند یا قرار است دیگران فضاسازی کنند آقای رییسی گل بزند! تا بعد سر صادراتی و وارداتی بودنش به نتیجه برسیم.
#محمدعلی_مومنی
هفتهنامه #چلچراغ ۷۰۲
📻 #رادیوچل
☘️ @MohamadAliMomeni
🔗 maatine.com/96-01-26-radio40-raesi-khorasan
ماتینه
واردات نامزد انتخاباتی از خراسان | ماتینه
وقتی خراسان اعلام استقلال کرده، ابراهیم همان در خراسان برود وسط بهتر نیست؟!
وعده ندادن، جذاب نیست؛ صادقانه است!
شنوندگان عزیز
نیاز به گفتن نیست که ما در آستانه #انتخابات هستیم. هر وقت توی کوچه و خیابان دیدید که خیلی مورد احترام و عزت قرار میگیرید، فکر نکنید خیلی شاخ شدهاید. چیزی که زیاد است انتخابات. #نامزد انتخاباتی هم میخواند «دیگه دست خودم نیست / دیگه دل تو دلم نیست / آخه دوسات دارم، دست خودم نیست!»
هر انتخاباتی هم یک مقدار #شعار و #وعده و وعید نیاز دارد دیگر.
تعدادی از نامزدهای انتخاباتی با رادیو چل تماس گرفتند و از نبود شعارها و وعدههای تر و تازه گلایه کردند و گفتد: همه شعارها مستهلک شده!
ولی «خدا گر ز حکمت ببندد دری / ز رحمت گشاید در دیگری» این دوره شعار «همینه که هست!» خیلی جذاب است!
به نامزدهای محترم پیشنهاد میکنم هی کتاب حافظ و سعدی و سهراب باز نکنند که از زیر زبان این طفلکیها شعار بکشند بیرون. همین شعار واقعا رایآور است: همینه که هست!
وعدهها هم اینجوری باشد:
قرار نیست عصر مَصر تمام بشود!
قول نمیدهم که ممنوعالفلانی صاف بشود.
درباره نلرزیدن تن موزیسینها قبل از کنسرت هم شرمنده!
همین قول ندادن و وعده ندادن، خودش بهترین کار است. درست است که وعده ندادن جذاب نیست. اما چون صادقانه است، مردم هلاک صداقت شما میشوند و رای طربانگیزی به شما میدهند!
#محمدعلی_مومنی
هفتهنامه #چلچراغ ۷۰۳
📻 #رادیوچل
☘️ @MohamadAliMomeni
🔗 maatine.com/96-01-28-radio40-vade-entekhabat
شنوندگان عزیز
نیاز به گفتن نیست که ما در آستانه #انتخابات هستیم. هر وقت توی کوچه و خیابان دیدید که خیلی مورد احترام و عزت قرار میگیرید، فکر نکنید خیلی شاخ شدهاید. چیزی که زیاد است انتخابات. #نامزد انتخاباتی هم میخواند «دیگه دست خودم نیست / دیگه دل تو دلم نیست / آخه دوسات دارم، دست خودم نیست!»
هر انتخاباتی هم یک مقدار #شعار و #وعده و وعید نیاز دارد دیگر.
تعدادی از نامزدهای انتخاباتی با رادیو چل تماس گرفتند و از نبود شعارها و وعدههای تر و تازه گلایه کردند و گفتد: همه شعارها مستهلک شده!
ولی «خدا گر ز حکمت ببندد دری / ز رحمت گشاید در دیگری» این دوره شعار «همینه که هست!» خیلی جذاب است!
به نامزدهای محترم پیشنهاد میکنم هی کتاب حافظ و سعدی و سهراب باز نکنند که از زیر زبان این طفلکیها شعار بکشند بیرون. همین شعار واقعا رایآور است: همینه که هست!
وعدهها هم اینجوری باشد:
قرار نیست عصر مَصر تمام بشود!
قول نمیدهم که ممنوعالفلانی صاف بشود.
درباره نلرزیدن تن موزیسینها قبل از کنسرت هم شرمنده!
همین قول ندادن و وعده ندادن، خودش بهترین کار است. درست است که وعده ندادن جذاب نیست. اما چون صادقانه است، مردم هلاک صداقت شما میشوند و رای طربانگیزی به شما میدهند!
#محمدعلی_مومنی
هفتهنامه #چلچراغ ۷۰۳
📻 #رادیوچل
☘️ @MohamadAliMomeni
🔗 maatine.com/96-01-28-radio40-vade-entekhabat
ماتینه
وعده ندادن، جذاب نیست؛ صادقانه است! | ماتینه
درست است که وعده ندادن جذاب نیست. اما چون صادقانه است، مردم هلاک صداقت شما میشوند و رای طربانگیزی به شما میدهند!
Forwarded from 40CHERAGH
🙃🙃نصفش نکن! دو برابر پیشکش!
اگر فکر میکنید دوره معجزهها تمام شده، واقعا خجالت بکشید. معجزه کم است، اما هست. مثل آب! کلا همه چیز این روزها همینجوری شده «هست، اما کم است!»
معمولا هر چند سال یکبار معجزهای رخ میدهد که بیشتر هم خیلی تصادفی و جالب همزمان میشود با #انتخابات ریاست جمهوری. آخرین معجزهای که رخ داد، ما دقیقا نمیدانیم چه جور معجزهای بود. اما به آن میگفتند «معجزه هزاره سوم!»
فکر کنم فلهای حساب کردند. یعنی یک اتفاق خاص معجزه نبود. خود کنندهاش کمپلت معجزه حساب میشد!
داشت حوصلهما از بیمعجزهای سر میرفت که خوشبختانه آقا باقر #قالیباف هم بیانیه داد و خبر خوش داد. خبر چه بود؟ «من پیامبر اقتصاد ایران هستم»
آقا قالیباف گفته که در طول چهار سال درآمد کشور را دو برابر میکند.
عدهای از اقتصاددانها هم منتظر فرصت بودند که منفیبافی کنند. آقای اقتصاددادن! اگر بنا به علم اقتصاد بود که دیگر چه معجزهای؟
مثلا همان هاله نور! واقعا با چه علمی قابل ثابت کردن است؟ کلا چرا بعضیها دوست دارند هر چیزی را ثابت کنند؟
ما در #رادیو_چل سعی کردیم بفهمیم چگونه درآمد کشور در چهار سال میتواند جوری باشد که از رشد اقتصادی چین هم جلو بزند.
یکی از راهها صرفهجویی در اختلاسهاست. اگر فرض کنیم که با #اختلاسها پول و پله کشور نصف میشود، پس حتما با اختلاس نکردن درآمد کشور دو برابر میشود. قدیمیها به این حالت میگویند «نه خانی آمده و نه خانی رفته» ولی نامزدهای انتخاباتی به این حالت میگویند «دو برابر شدن درآمد کشور»
یکی دیگر از راهها دو برابر شدن مالیاتهاست. متاسفانه بعضیها شروع میکنند به غر زدن. خالی خالی که نمیشود. اگر دوست دارید درآمد کشور دو برابر بشود، بالاخره باید از یک جا جور بشود دیگر. نمیشود که خدا را خواست و هم خرما.
آقا قالیباف توی همین تهران هم ثابت کرد که از هر چیزی پول در میآورد. طفلی مجبور شد برای درآمد بیشتر میدان ولیعصر را بفروشد. این اولین بار در طول تاریخ بشریت بود که یک میدان فروخته شد!
طفلی مجبور شد راهپلههای روبروی پارک ساعی را بفروشد. شما خودتان حاضرید راهپله بخرید؟!
آقا قالیباف حتی اگر #نفت هم نتواند بفروشد، این استعداد را دارد که همه چیز را بفروشد و بالاخره درآمد کشور دو برابر و نیم بشود.
فقط با توجه به سابقه بعضی از معجزهها در نصف کردن چیز میزها، امیدوارم یکهو دست کسی اشتباه روی گزینهای نرود بزنند همین اقتصاد موجود را هم از وسط به دو نصف تقسیم کنند!
#محمدعلی_مومنی
هفتهنامه #چلچراغ ۷۰۳
📻 #رادیوچل
@ChelCheraghMag
اگر فکر میکنید دوره معجزهها تمام شده، واقعا خجالت بکشید. معجزه کم است، اما هست. مثل آب! کلا همه چیز این روزها همینجوری شده «هست، اما کم است!»
معمولا هر چند سال یکبار معجزهای رخ میدهد که بیشتر هم خیلی تصادفی و جالب همزمان میشود با #انتخابات ریاست جمهوری. آخرین معجزهای که رخ داد، ما دقیقا نمیدانیم چه جور معجزهای بود. اما به آن میگفتند «معجزه هزاره سوم!»
فکر کنم فلهای حساب کردند. یعنی یک اتفاق خاص معجزه نبود. خود کنندهاش کمپلت معجزه حساب میشد!
داشت حوصلهما از بیمعجزهای سر میرفت که خوشبختانه آقا باقر #قالیباف هم بیانیه داد و خبر خوش داد. خبر چه بود؟ «من پیامبر اقتصاد ایران هستم»
آقا قالیباف گفته که در طول چهار سال درآمد کشور را دو برابر میکند.
عدهای از اقتصاددانها هم منتظر فرصت بودند که منفیبافی کنند. آقای اقتصاددادن! اگر بنا به علم اقتصاد بود که دیگر چه معجزهای؟
مثلا همان هاله نور! واقعا با چه علمی قابل ثابت کردن است؟ کلا چرا بعضیها دوست دارند هر چیزی را ثابت کنند؟
ما در #رادیو_چل سعی کردیم بفهمیم چگونه درآمد کشور در چهار سال میتواند جوری باشد که از رشد اقتصادی چین هم جلو بزند.
یکی از راهها صرفهجویی در اختلاسهاست. اگر فرض کنیم که با #اختلاسها پول و پله کشور نصف میشود، پس حتما با اختلاس نکردن درآمد کشور دو برابر میشود. قدیمیها به این حالت میگویند «نه خانی آمده و نه خانی رفته» ولی نامزدهای انتخاباتی به این حالت میگویند «دو برابر شدن درآمد کشور»
یکی دیگر از راهها دو برابر شدن مالیاتهاست. متاسفانه بعضیها شروع میکنند به غر زدن. خالی خالی که نمیشود. اگر دوست دارید درآمد کشور دو برابر بشود، بالاخره باید از یک جا جور بشود دیگر. نمیشود که خدا را خواست و هم خرما.
آقا قالیباف توی همین تهران هم ثابت کرد که از هر چیزی پول در میآورد. طفلی مجبور شد برای درآمد بیشتر میدان ولیعصر را بفروشد. این اولین بار در طول تاریخ بشریت بود که یک میدان فروخته شد!
طفلی مجبور شد راهپلههای روبروی پارک ساعی را بفروشد. شما خودتان حاضرید راهپله بخرید؟!
آقا قالیباف حتی اگر #نفت هم نتواند بفروشد، این استعداد را دارد که همه چیز را بفروشد و بالاخره درآمد کشور دو برابر و نیم بشود.
فقط با توجه به سابقه بعضی از معجزهها در نصف کردن چیز میزها، امیدوارم یکهو دست کسی اشتباه روی گزینهای نرود بزنند همین اقتصاد موجود را هم از وسط به دو نصف تقسیم کنند!
#محمدعلی_مومنی
هفتهنامه #چلچراغ ۷۰۳
📻 #رادیوچل
@ChelCheraghMag
📻 #رادیوچل
نصب دستاندازهای ثبتنام کنندهگیر!
گویا قرار است قانون تغییراتی بکند که جماعت اینجوری برای پیکنیک نروند به وزارت کشور. بروند در پارکها و نقاط تفریحی. ولی من چشمم آب نمیخورد تغییر قانون هم وضعیت را عوض کند. نه اینکه نفوس بد بزنمها.
حالا قانونگذار هر شرطی که دلش میخواهد بگذارد. مثلا سطح تحصیلات را بگذارند «دکترا». خب مثلا خیلی شرط شاخی است؟ این را که خوشبختانه امروز همه دارند. این همه دکتر داریم که مازادشان دارند مسافرکشی میکنند.
اگر به سابقه مدیریت باشد که این را هم همه دارند. توی خانه خود ما هر کسی چند تا گروه تلگرامی دارد که آنها را مدیریت میکند و خیلی هم موفق بوده. ماشالله هر گروهی چند K عضو دارد.
البته کار سختی نیستها. ما همین باشگاه سر کوچه هم میخواستیم ثبت نام کنیم، مدیر باشگاه یک نگاه به سر تا پای ما میکرد، میفهمید که ما به درد باشگاه آمدن میخوریم یا نه. اگر میخوردیم که میگفت «داش خوش اومدی» اگر هم نه میگفت «برو بچه اینجا جای شوما نیست»
برای ثبت نام به نظرم همین شیوه خیلی باحال است. آدم یک نگاه به هر کس بکند میفهمد که ایشان جنم رییس جمهور شدن دارد یا ندارد.
وگرنه سال ۸۴ و ۹۲ هم آن کسی که رییس دولت داشت دکتری بود در هالهای از ابهام. البته خودش فکر میکرد هالهای از نور است. خلاصه از ما گفتن بود!
#محمدعلی_مومنی
هفتهنامه #چلچراغ ۷۰۳
☘️ @MohamadAliMomeni
🔗 maatine.com/96-02-09-radio40-dastandaz
نصب دستاندازهای ثبتنام کنندهگیر!
گویا قرار است قانون تغییراتی بکند که جماعت اینجوری برای پیکنیک نروند به وزارت کشور. بروند در پارکها و نقاط تفریحی. ولی من چشمم آب نمیخورد تغییر قانون هم وضعیت را عوض کند. نه اینکه نفوس بد بزنمها.
حالا قانونگذار هر شرطی که دلش میخواهد بگذارد. مثلا سطح تحصیلات را بگذارند «دکترا». خب مثلا خیلی شرط شاخی است؟ این را که خوشبختانه امروز همه دارند. این همه دکتر داریم که مازادشان دارند مسافرکشی میکنند.
اگر به سابقه مدیریت باشد که این را هم همه دارند. توی خانه خود ما هر کسی چند تا گروه تلگرامی دارد که آنها را مدیریت میکند و خیلی هم موفق بوده. ماشالله هر گروهی چند K عضو دارد.
البته کار سختی نیستها. ما همین باشگاه سر کوچه هم میخواستیم ثبت نام کنیم، مدیر باشگاه یک نگاه به سر تا پای ما میکرد، میفهمید که ما به درد باشگاه آمدن میخوریم یا نه. اگر میخوردیم که میگفت «داش خوش اومدی» اگر هم نه میگفت «برو بچه اینجا جای شوما نیست»
برای ثبت نام به نظرم همین شیوه خیلی باحال است. آدم یک نگاه به هر کس بکند میفهمد که ایشان جنم رییس جمهور شدن دارد یا ندارد.
وگرنه سال ۸۴ و ۹۲ هم آن کسی که رییس دولت داشت دکتری بود در هالهای از ابهام. البته خودش فکر میکرد هالهای از نور است. خلاصه از ما گفتن بود!
#محمدعلی_مومنی
هفتهنامه #چلچراغ ۷۰۳
☘️ @MohamadAliMomeni
🔗 maatine.com/96-02-09-radio40-dastandaz
ماتینه
نصب دستاندازهای ثبتنام کنندهگیر! | ماتینه
برای ثبت نام به نظرم همین شیوه خیلی باحال است. آدم یک نگاه به هر کس بکند میفهمد که ایشان جنم رییس جمهور شدن دارد یا ندارد.
Forwarded from 40CHERAGH
📻 #رادیوچل
ادغام سرشماری نفوس با ثبت نام انتخابات!
شنوندگان عزیز
با توجه به حماسهآفرینی شما در ثبت نام انتخابات ریاست جمهوری، قرار شد از این به بعد ثبت نام انتخابات ریاست جمهوری با طرح «سرشماری نفوس و مسکن» ادغام بشود.
قبلا که میگفتند یک نوک پا بیایید به وزارت کشور و اسمتان را بنویسید، برای این بود که سر جمع ده نفر در ته اعماقشان رییس جمهور پنهان میدیدند. الان ماشالله همه از دم یک رییس جمهور درونی دارند که میخواهند آن را در چشم و چار در و همسایه و فک و فامیل فرو کنند!
این اشتیاق بعد از ریاست جمهوری دوره نهم و پس از نهم هم بیشتر شد. حق هم داریدها. محمود احمدینژاد خودش گفت ایران هفتاد میلیون احمدینژاد دارد! پس همه میتوانند رییسجمهور بشوند!
حالا که اینجور است، هفتاد میلیون نفر که نمیتوانند بروند وزارت کشور. حالا که این همه چیز میز با هم ادغام شد، طرح سرشماری نفوس و مسکن با ثبت نام انتخابات ریاست جمهوری هم ادغام بشود.
#محمدعلی_مومنی
هفتهنامه #چلچراغ ۷۰۳
#انتخابات
@ChelCheraghMag
ادغام سرشماری نفوس با ثبت نام انتخابات!
شنوندگان عزیز
با توجه به حماسهآفرینی شما در ثبت نام انتخابات ریاست جمهوری، قرار شد از این به بعد ثبت نام انتخابات ریاست جمهوری با طرح «سرشماری نفوس و مسکن» ادغام بشود.
قبلا که میگفتند یک نوک پا بیایید به وزارت کشور و اسمتان را بنویسید، برای این بود که سر جمع ده نفر در ته اعماقشان رییس جمهور پنهان میدیدند. الان ماشالله همه از دم یک رییس جمهور درونی دارند که میخواهند آن را در چشم و چار در و همسایه و فک و فامیل فرو کنند!
این اشتیاق بعد از ریاست جمهوری دوره نهم و پس از نهم هم بیشتر شد. حق هم داریدها. محمود احمدینژاد خودش گفت ایران هفتاد میلیون احمدینژاد دارد! پس همه میتوانند رییسجمهور بشوند!
حالا که اینجور است، هفتاد میلیون نفر که نمیتوانند بروند وزارت کشور. حالا که این همه چیز میز با هم ادغام شد، طرح سرشماری نفوس و مسکن با ثبت نام انتخابات ریاست جمهوری هم ادغام بشود.
#محمدعلی_مومنی
هفتهنامه #چلچراغ ۷۰۳
#انتخابات
@ChelCheraghMag
هاله نور توقیف شد!
📻 #رادیوچل
پس از #رد_صلاحیت معجزه هزار سوم، برای هموطنان عزیز سوال پیش آمده بود که «هاله نور چه شد؟!»
تا جایی که ما میدانیم #هاله_نور ربطی به صلاحیت ندارد و کلا (هاله باقی ماند. ولی گویا این هاله هم دیگر یکی از سرمایههای ملی کشور ماست و فقط برای خود آقا #احمدی_نژاد نیست.
البته خود آقا احمدینژاد هم مال جمع کن نیستها. هر چه داشته و نداشته بخشیده به این و آن. حتی همین هاله نور را هم میخواسته بدهد به یکی از آن کسهایی که آمده بودند در خانهشان نامه بدهند، ولی متاسفانه یادش نبود هالهاش را کجا گذاشته.
صد بار به ایشان گفتند این هاله نور را موقع استراحت یک جایی بگذار که بعدا یادت نرود. زیر دست و پا نرود!
بعد از رد صلاحیت چند مامور رفتند در خانه ایشان:
- برو بردار بیار!
- چیو؟!
- همونی که خودت میدونی!
- من از شما میپرسم، من چیو باید بردارم بیارم؟!
- هاله!
- ما واقعا مشکلمون اینه؟!
- برو!
- آخه یادم نیست کجا گذاشتمش.
- برو ما وایسادیم!
بعد از چند دقیقه آقا احمدینژاد با هاله نور آمد!
- از کی تا حالا اینجا وایسادین؟! هشت؟! نه؟! ده؟! خسته که نشدین؟! کی خسته است؟!
ماموران چپ چپ نگاهش کردند و هاله را از دستش کشیدند و بردند. بنا بر اعلام منابع آگاه این هاله به موزه هدایای ملی تحویل شد که آیندگان ببینند و خوششان بیاید. البته هنوز معلوم نیست این نسخه اصل هاله بوده یا کپی هاله!
اگر در #موزه چیزی ندیدید، چشمهایتان را بشویید، جور دیگر ببینید، میبینید!
#محمدعلی_مومنی
هفتهنامه #چلچراغ ۷۰۳
☘️ @MohamadAliMomeni
🔗 maatine.com/96-02-16-radio40-haleh-noor
📻 #رادیوچل
پس از #رد_صلاحیت معجزه هزار سوم، برای هموطنان عزیز سوال پیش آمده بود که «هاله نور چه شد؟!»
تا جایی که ما میدانیم #هاله_نور ربطی به صلاحیت ندارد و کلا (هاله باقی ماند. ولی گویا این هاله هم دیگر یکی از سرمایههای ملی کشور ماست و فقط برای خود آقا #احمدی_نژاد نیست.
البته خود آقا احمدینژاد هم مال جمع کن نیستها. هر چه داشته و نداشته بخشیده به این و آن. حتی همین هاله نور را هم میخواسته بدهد به یکی از آن کسهایی که آمده بودند در خانهشان نامه بدهند، ولی متاسفانه یادش نبود هالهاش را کجا گذاشته.
صد بار به ایشان گفتند این هاله نور را موقع استراحت یک جایی بگذار که بعدا یادت نرود. زیر دست و پا نرود!
بعد از رد صلاحیت چند مامور رفتند در خانه ایشان:
- برو بردار بیار!
- چیو؟!
- همونی که خودت میدونی!
- من از شما میپرسم، من چیو باید بردارم بیارم؟!
- هاله!
- ما واقعا مشکلمون اینه؟!
- برو!
- آخه یادم نیست کجا گذاشتمش.
- برو ما وایسادیم!
بعد از چند دقیقه آقا احمدینژاد با هاله نور آمد!
- از کی تا حالا اینجا وایسادین؟! هشت؟! نه؟! ده؟! خسته که نشدین؟! کی خسته است؟!
ماموران چپ چپ نگاهش کردند و هاله را از دستش کشیدند و بردند. بنا بر اعلام منابع آگاه این هاله به موزه هدایای ملی تحویل شد که آیندگان ببینند و خوششان بیاید. البته هنوز معلوم نیست این نسخه اصل هاله بوده یا کپی هاله!
اگر در #موزه چیزی ندیدید، چشمهایتان را بشویید، جور دیگر ببینید، میبینید!
#محمدعلی_مومنی
هفتهنامه #چلچراغ ۷۰۳
☘️ @MohamadAliMomeni
🔗 maatine.com/96-02-16-radio40-haleh-noor
Forwarded from 40CHERAGH
دخالت سازمان هواشناسی در انتخابات!
📻 #رادیوچل
فقط همین مانده بود که سازمان هواشناسی هم در #انتخابات دخالت کند! دخالت کرد دیگر. نمیبینید فرت و فرت باران میبارد و باد میآید؟! اگر این دخالت در انتخابات نیست، پس کوفت است؟!
خب این نامزدهای طفلی برنامههای تبلیغاتیشان را بر اساس خشکسالی طنزیم کردهاند. میروند یک جا سخنرانی، هیچکس نیامده پای سخنرانی! چرا؟ با این باران که آسمان انگار ترکیده، اطرافیان نامزد انتخاباتی هم نمیروند. هوادار که جای خود دارد.
حالا این هیچ! باید همین حالا که باقر نامزد انتخابات شده باران ببارد که این تهران را آب ببرد؟ رییس هواشناسی رویش میشود از توی این خیابانها رد بشود برود خانهشان؟! البته ایشان بیدی نیست که با این بادها بلرزد. سریع شهر را تغییر کاربری میدهد و تهران میشود بزرگتر دریاچه مصنوعی جهان. یا شهر دومنظوره تهران. هم شهر آبی است، مثل ونیز، هم شهر خشکی است.
از سازمان هواشناسی خواهشمندیم با رعایت بیطرفی، به انتخابات نگاه کند. اگر قرار است باران ببارد، برای آقا روحانی هم ببارد. مخصوصا برای اسحاق، یک طوفان و تگرگ ببارد که اینجوری به پر و پای نماینده ۹۶ درصد مردم نپیچد.
یا اینکه مثل امتحانات، یک ماه دندان روی جگر بگذارد، بعد از انتخابات بباراند. حتما باید الان بباراند که همه بگویند زمان آقا روحانی ابرها چه بترکون شدهاند؟!
#محمدعلی_مومنی
هفتهنامه #چلچراغ ۷۰۵
#انتخابات
@ChelCheraghMag
📻 #رادیوچل
فقط همین مانده بود که سازمان هواشناسی هم در #انتخابات دخالت کند! دخالت کرد دیگر. نمیبینید فرت و فرت باران میبارد و باد میآید؟! اگر این دخالت در انتخابات نیست، پس کوفت است؟!
خب این نامزدهای طفلی برنامههای تبلیغاتیشان را بر اساس خشکسالی طنزیم کردهاند. میروند یک جا سخنرانی، هیچکس نیامده پای سخنرانی! چرا؟ با این باران که آسمان انگار ترکیده، اطرافیان نامزد انتخاباتی هم نمیروند. هوادار که جای خود دارد.
حالا این هیچ! باید همین حالا که باقر نامزد انتخابات شده باران ببارد که این تهران را آب ببرد؟ رییس هواشناسی رویش میشود از توی این خیابانها رد بشود برود خانهشان؟! البته ایشان بیدی نیست که با این بادها بلرزد. سریع شهر را تغییر کاربری میدهد و تهران میشود بزرگتر دریاچه مصنوعی جهان. یا شهر دومنظوره تهران. هم شهر آبی است، مثل ونیز، هم شهر خشکی است.
از سازمان هواشناسی خواهشمندیم با رعایت بیطرفی، به انتخابات نگاه کند. اگر قرار است باران ببارد، برای آقا روحانی هم ببارد. مخصوصا برای اسحاق، یک طوفان و تگرگ ببارد که اینجوری به پر و پای نماینده ۹۶ درصد مردم نپیچد.
یا اینکه مثل امتحانات، یک ماه دندان روی جگر بگذارد، بعد از انتخابات بباراند. حتما باید الان بباراند که همه بگویند زمان آقا روحانی ابرها چه بترکون شدهاند؟!
#محمدعلی_مومنی
هفتهنامه #چلچراغ ۷۰۵
#انتخابات
@ChelCheraghMag
Forwarded from 40CHERAGH
زبالهات را برای #برقگیری دوست دارم!
#محمدعلی_مومنی
پایه باشید با هم به مردم ژاپن هرهر و کرکر بخندیم. چه دلیلی بهتر یا بدتر از اینکه این طفلیهای چشمتنگ چند سال است سر کارند و خودشان خبر ندارند؟
ما را باش. فکر میکردیم ما سر کاریم و به ژاپنیها حسودیمان شد. نگو خودشان سر کارند و هفت جدشان!
ما از کجا فهمیدیم؟! از صحبتهای یکی از کاندیداها !
در #مناظرهای گفتند «شما چرا زبالهها را درست جمع نمیکنی؟!» گفت «چون داریم از آن #برق میگیریم» منتقد گفت «ما میگیم نره، تو میگی بدوش؟!»
برق از چشم و گوش خودمان هم پرید. حق انحصاری همین برق هم متعلق است به کاندیدا که در مناظرههای دورههای بعد این را هم بگوید.
حالا چند لحظه بیایید گریه کنیم که ما اینقدر او را ندیدیم. او دارد از زباله برق میگیرد! او خالی خالی از زباله برق میگیرد! او بدون هیچ نیروی انسانی برق میگیرد!
حالا به همان خندهمان به مردم ژاپن ادامه بدهیم. بیشتر میچسبد!
رییسجمهور ژاپن غمنامهای به این کاندیدا نوشته که «ما چندین ساله خودمان را مجرور کردیم تا چند تا لامپ با زباله روشن کردیم! شما هیچ کاری نکردین و برق گرفتین. بگو که با ما شوخی کردی!»
تازه این که چیزی نیست. محمود هم قبلا گفته بود ما به همت یک دختر ۱۳ ساله که حوصلهاش سر رفته بود و رفت توی آشپزخانه آب بخورد، ناگهان به تولید انرژی هستهای هم رسیدیم.
حالا هی بروید خودتان را خسته و مجرور کنید، واسه ما تریپ مردم پرتلاش بگیرید.
📻 #رادیوچل
هفتهنامه #چلچراغ ۷۰۵
#انتخابات
@ChelCheraghMag
#محمدعلی_مومنی
پایه باشید با هم به مردم ژاپن هرهر و کرکر بخندیم. چه دلیلی بهتر یا بدتر از اینکه این طفلیهای چشمتنگ چند سال است سر کارند و خودشان خبر ندارند؟
ما را باش. فکر میکردیم ما سر کاریم و به ژاپنیها حسودیمان شد. نگو خودشان سر کارند و هفت جدشان!
ما از کجا فهمیدیم؟! از صحبتهای یکی از کاندیداها !
در #مناظرهای گفتند «شما چرا زبالهها را درست جمع نمیکنی؟!» گفت «چون داریم از آن #برق میگیریم» منتقد گفت «ما میگیم نره، تو میگی بدوش؟!»
برق از چشم و گوش خودمان هم پرید. حق انحصاری همین برق هم متعلق است به کاندیدا که در مناظرههای دورههای بعد این را هم بگوید.
حالا چند لحظه بیایید گریه کنیم که ما اینقدر او را ندیدیم. او دارد از زباله برق میگیرد! او خالی خالی از زباله برق میگیرد! او بدون هیچ نیروی انسانی برق میگیرد!
حالا به همان خندهمان به مردم ژاپن ادامه بدهیم. بیشتر میچسبد!
رییسجمهور ژاپن غمنامهای به این کاندیدا نوشته که «ما چندین ساله خودمان را مجرور کردیم تا چند تا لامپ با زباله روشن کردیم! شما هیچ کاری نکردین و برق گرفتین. بگو که با ما شوخی کردی!»
تازه این که چیزی نیست. محمود هم قبلا گفته بود ما به همت یک دختر ۱۳ ساله که حوصلهاش سر رفته بود و رفت توی آشپزخانه آب بخورد، ناگهان به تولید انرژی هستهای هم رسیدیم.
حالا هی بروید خودتان را خسته و مجرور کنید، واسه ما تریپ مردم پرتلاش بگیرید.
📻 #رادیوچل
هفتهنامه #چلچراغ ۷۰۵
#انتخابات
@ChelCheraghMag
Forwarded from 40CHERAGH
نچ سوییسی به پیشنهاد #یارانه
#محمدعلی_مومنی
ما پارسال کلی به مردم سوییس حسودی کردیم که این همه لارجند. میخواستند ۲۵۰۰ دلار یارانه به هر کس بدهند. سوییسیها «نچ» کردند و گفتند «نوموخوام!» ما کلی حرص خوردیم و لجمان گرفت. برای اینکه کم نیاورده باشیم اعلام کردیم «به ما هم میخواستند ۲۵۰۰ دلار یارانه بدهند، عمرا میگرفتیم»
یکی گفت «خدا از ته دلتان بشنود.» دیگری گفت «گربه دستش به گوشت نمیرسه، میگه بو میده!» یکی دیگه گفت «یارو رو توی ده راه نمیدن، سراغ کدخدا رو میگیره»
هی نشستیم تحلیل نوشتیم و هی مردم سوییس را نال و نفرین کردیم.
چرخ روزگار چرخید تا اینکه ما به ما هم یک پیشنهاد یارانهای شد.
در انتخابات ریاست جمهوری نامزدهای فی را هی بالا بردند.
ما در یک موقعیت تاریخی خفنی قرار گرفتیم و با خدا مناجات کردیم که «خدایا! چرا ما را به موقعیت سوییسی دچار کردی؟!»
داشتیم مناجات میکردیم که پیری از آنجا گذر میکرد و به پیشنهاد یارانه یک نچ سوییسی محکم گفت.
یقه نچکننده را گرفتیم و علت نچ را پرسیدیم.
گفت: عزیزم! جغرافیا رو ول کن! پیشنهاد دهنده رو بچسب! ما که قرار نیست چنین یارانهای بگیریم. خودمون شیک و سوییسیوار نچ بگیم.
نتیجه گرفتم که «برای یارانه نگرفتن یا باید به جغرافیاش نگاه کنی که کجاست، یا به پیشنهاد دهندهاش که کیه!»
📻 #رادیوچل
هفتهنامه #چلچراغ ۷۰۶
@ChelCheraghMag
#محمدعلی_مومنی
ما پارسال کلی به مردم سوییس حسودی کردیم که این همه لارجند. میخواستند ۲۵۰۰ دلار یارانه به هر کس بدهند. سوییسیها «نچ» کردند و گفتند «نوموخوام!» ما کلی حرص خوردیم و لجمان گرفت. برای اینکه کم نیاورده باشیم اعلام کردیم «به ما هم میخواستند ۲۵۰۰ دلار یارانه بدهند، عمرا میگرفتیم»
یکی گفت «خدا از ته دلتان بشنود.» دیگری گفت «گربه دستش به گوشت نمیرسه، میگه بو میده!» یکی دیگه گفت «یارو رو توی ده راه نمیدن، سراغ کدخدا رو میگیره»
هی نشستیم تحلیل نوشتیم و هی مردم سوییس را نال و نفرین کردیم.
چرخ روزگار چرخید تا اینکه ما به ما هم یک پیشنهاد یارانهای شد.
در انتخابات ریاست جمهوری نامزدهای فی را هی بالا بردند.
ما در یک موقعیت تاریخی خفنی قرار گرفتیم و با خدا مناجات کردیم که «خدایا! چرا ما را به موقعیت سوییسی دچار کردی؟!»
داشتیم مناجات میکردیم که پیری از آنجا گذر میکرد و به پیشنهاد یارانه یک نچ سوییسی محکم گفت.
یقه نچکننده را گرفتیم و علت نچ را پرسیدیم.
گفت: عزیزم! جغرافیا رو ول کن! پیشنهاد دهنده رو بچسب! ما که قرار نیست چنین یارانهای بگیریم. خودمون شیک و سوییسیوار نچ بگیم.
نتیجه گرفتم که «برای یارانه نگرفتن یا باید به جغرافیاش نگاه کنی که کجاست، یا به پیشنهاد دهندهاش که کیه!»
📻 #رادیوچل
هفتهنامه #چلچراغ ۷۰۶
@ChelCheraghMag
پرفسور در WC
#محمدعلی_مومنی
امروز فهمیدم هر جایی #فرهنگ خاص خودش رو داره. حتی بافت فرهنگی این #توالت با اون توالت فرق میکنه.
مثلا بافت فرهنگی توالت نمایشگاه کتاب با توالت پارک و خیابون.
شیر و بساط توالت نمایشگاه یه کم پیچیده بود. پیرمردی (کمی هم خمیده) کلافه شده بود و نمیدونه چطوری باید دستاشو بشوره.
گفتم: حاجآقا شیرش چشمیه. اینجوری...
ناگهان یکی از توالت در اومد و داشت زیپش رو بالا میکشید که نگاهش به پیرمرد افتاد. با شتاب اومد جلو گفت: اُووو، پرفسور...
پرفسور هم به انگلیسی گفت: تنکیو
اینکه یه پرفسور خارجی ندونه شیر آب چطوری روشن میشه، اونقدر ضایع نبود که من به پرفسور خارجی گفتم: حاجآقا!
پند: بفهم کجا توالت رفتی!
📻 #رادیوچل
هفتهنامه #چلچراغ ۷۰۶
☘️ @MohamadAliMomeni
🔗 maatine.com/96-02-24-radio40-wc
#محمدعلی_مومنی
امروز فهمیدم هر جایی #فرهنگ خاص خودش رو داره. حتی بافت فرهنگی این #توالت با اون توالت فرق میکنه.
مثلا بافت فرهنگی توالت نمایشگاه کتاب با توالت پارک و خیابون.
شیر و بساط توالت نمایشگاه یه کم پیچیده بود. پیرمردی (کمی هم خمیده) کلافه شده بود و نمیدونه چطوری باید دستاشو بشوره.
گفتم: حاجآقا شیرش چشمیه. اینجوری...
ناگهان یکی از توالت در اومد و داشت زیپش رو بالا میکشید که نگاهش به پیرمرد افتاد. با شتاب اومد جلو گفت: اُووو، پرفسور...
پرفسور هم به انگلیسی گفت: تنکیو
اینکه یه پرفسور خارجی ندونه شیر آب چطوری روشن میشه، اونقدر ضایع نبود که من به پرفسور خارجی گفتم: حاجآقا!
پند: بفهم کجا توالت رفتی!
📻 #رادیوچل
هفتهنامه #چلچراغ ۷۰۶
☘️ @MohamadAliMomeni
🔗 maatine.com/96-02-24-radio40-wc
ماتینه
پرفسور در WC | ماتینه
یکی از توالت در اومد و داشت زیپش رو بالا میکشید که نگاهش به پیرمرد افتاد. با شتاب اومد جلو گفت: اُووو، پرفسور...
Forwarded from 40CHERAGH
بالاخره چی مساله ماست؟!
#محمدعلی_مومنی
ما نمیدانیم کلا مساله ما چیست؟! هر وقت تا میآییم بفهمیم، یک انتخابات برگزار میشود، یک نامزدها به ما حالی میکند آن چیزی که ما فکر میکردیم مساله ماست، مساله ما نیست.
مو:
فکر میکردیم موی سر یکی از مسائل ماست. در یک انتخابات نامزد هالهای پرسید: آیا مساله ما موی جوانان است؟! فکر کردیم پس مساله ردههای سنی دیگر -۲۰ و +۳۵ ست. نهایتا مساله آرایشگاهها و پیرایشگاههاست.
کنسرت:
فکر کردیم حالا که مو مساله ما نیست، حتما کنسرت مساله ماست. انتخابات شد، یکی دیگر از نامزدها با هالهای از پاسخ آمد و جوری پرسید «آیا واقعا کنسرت مساله ماست؟!» که جوابش باید این میشد که «نه به جان خودم! غلط میکنیم کنسرت مساله ما باشد!»
دانشگاه سیاسی:
مدرسه میرفتیم هی میگفتند«مگه تو مدرسه نمیری؟! برو به درس و مشقت برس»
رفتیم دانشگاه خوشحال شدیم که دیگر درس و مشق کار زشت و قبیجی است. رفتیم کار سیاسی کنیم. یکی از نامزدها گفت «واقعا مساله ما این است که دانشگاه سیاسی باشد؟!»
استفهام انکاری غریبی داشت که نمیشد دست رد به سینهاش زد.
توسعه اقتصادی:
ناله کردیم از جیب خالی، کسی ضمن دعوت به صرف اشکنه و پرهیز از خوردن مرغ گفت که «آیا واقعا مساله ما توسعه اقتصادی است؟ زشت نیست این حرفها؟!»
کلی خجالت کشیدیم که اینقدر دنبال چیزهایی میرویم که مایه سرافکندگی است. رفتیم پی توسعه سیاسی
توسعه سیاسی:
این یکی نیاز به پول و پله نداشت. نامزدی رسید و گفت «دوران اشکنه به سر آمد. آیا مساله ما توسعه سیاسی است؟! اققتصاد را بچسبید!»
چرا هر وقت ما دنبال چیزی میرویم، مساله ما یک چیز دیگر است که دنبالش نیستیم؟! بگویید کلا مساله ما چیست که برویم رد همان!
📻 #رادیوچل
هفتهنامه #چلچراغ ۷۰۶
@ChelCheraghMag
#محمدعلی_مومنی
ما نمیدانیم کلا مساله ما چیست؟! هر وقت تا میآییم بفهمیم، یک انتخابات برگزار میشود، یک نامزدها به ما حالی میکند آن چیزی که ما فکر میکردیم مساله ماست، مساله ما نیست.
مو:
فکر میکردیم موی سر یکی از مسائل ماست. در یک انتخابات نامزد هالهای پرسید: آیا مساله ما موی جوانان است؟! فکر کردیم پس مساله ردههای سنی دیگر -۲۰ و +۳۵ ست. نهایتا مساله آرایشگاهها و پیرایشگاههاست.
کنسرت:
فکر کردیم حالا که مو مساله ما نیست، حتما کنسرت مساله ماست. انتخابات شد، یکی دیگر از نامزدها با هالهای از پاسخ آمد و جوری پرسید «آیا واقعا کنسرت مساله ماست؟!» که جوابش باید این میشد که «نه به جان خودم! غلط میکنیم کنسرت مساله ما باشد!»
دانشگاه سیاسی:
مدرسه میرفتیم هی میگفتند«مگه تو مدرسه نمیری؟! برو به درس و مشقت برس»
رفتیم دانشگاه خوشحال شدیم که دیگر درس و مشق کار زشت و قبیجی است. رفتیم کار سیاسی کنیم. یکی از نامزدها گفت «واقعا مساله ما این است که دانشگاه سیاسی باشد؟!»
استفهام انکاری غریبی داشت که نمیشد دست رد به سینهاش زد.
توسعه اقتصادی:
ناله کردیم از جیب خالی، کسی ضمن دعوت به صرف اشکنه و پرهیز از خوردن مرغ گفت که «آیا واقعا مساله ما توسعه اقتصادی است؟ زشت نیست این حرفها؟!»
کلی خجالت کشیدیم که اینقدر دنبال چیزهایی میرویم که مایه سرافکندگی است. رفتیم پی توسعه سیاسی
توسعه سیاسی:
این یکی نیاز به پول و پله نداشت. نامزدی رسید و گفت «دوران اشکنه به سر آمد. آیا مساله ما توسعه سیاسی است؟! اققتصاد را بچسبید!»
چرا هر وقت ما دنبال چیزی میرویم، مساله ما یک چیز دیگر است که دنبالش نیستیم؟! بگویید کلا مساله ما چیست که برویم رد همان!
📻 #رادیوچل
هفتهنامه #چلچراغ ۷۰۶
@ChelCheraghMag
یکی من رو متقاعد کنه رای بدم!
#محمدعلی_مومنی
نیمه شب باران تندی میبارید. در خانه را زدند. تعجب کردم که چرا زنگ نزدند؟ فکر کردم همینجوری بهتر است، مثل فیلمها!
در را باز کردم. یکی از همسایهها بود.
گفتم «مرد حسابی این وقت شب موقع رفتن در خانه مردمه؟!»
گفت: باید میومدم. وقت نداریم! خواهش میکنم من رو متقاعد کن که برم رای بدم!
گفتم: خب برو رای بده دیگه!
گفت: دلم میخواد. اما دوست دارم یکی من رو متقاعد کنه!
گفتم: وقتی دلت میخواد دیگه واسه چی متقاعدت کنم؟ تنت میخاره؟ این وقت شب زیر این بارون من رو سر پا نگه داشتی که متقاعدت کنم؟!
گفت: آخه موقعیت خیلی حساسیه.
گفتم: عزیزم! تو از من آگاهتری که. نیاز به متقاعد شدن نداری که.
گفت: نه! خواهش میکنم من رو متقاعد کن. من توی همه انتخابات رفتهام بدون چک و چونه زدن رای دادن. تا حالا هیچکس من رو متقاعد نکرده. دلم متقاعد شدن میخواد.
در همان شب بارانی همسایه من را متقاعد کرد که او را متقاعد کنم. حالا من که زیر باران نبودم. ولی خودش آنقدر دوست داشت متقاعد شود که ساعتها زیر باران ایستاد و آخر هم متقاعد شد!
📻 #رادیوچل
هفتهنامه #چلچراغ ۷۰۶
☘️ @MohamadAliMomeni
🔗 maatine.com/96-02-26-radio40-ray-razi
#محمدعلی_مومنی
نیمه شب باران تندی میبارید. در خانه را زدند. تعجب کردم که چرا زنگ نزدند؟ فکر کردم همینجوری بهتر است، مثل فیلمها!
در را باز کردم. یکی از همسایهها بود.
گفتم «مرد حسابی این وقت شب موقع رفتن در خانه مردمه؟!»
گفت: باید میومدم. وقت نداریم! خواهش میکنم من رو متقاعد کن که برم رای بدم!
گفتم: خب برو رای بده دیگه!
گفت: دلم میخواد. اما دوست دارم یکی من رو متقاعد کنه!
گفتم: وقتی دلت میخواد دیگه واسه چی متقاعدت کنم؟ تنت میخاره؟ این وقت شب زیر این بارون من رو سر پا نگه داشتی که متقاعدت کنم؟!
گفت: آخه موقعیت خیلی حساسیه.
گفتم: عزیزم! تو از من آگاهتری که. نیاز به متقاعد شدن نداری که.
گفت: نه! خواهش میکنم من رو متقاعد کن. من توی همه انتخابات رفتهام بدون چک و چونه زدن رای دادن. تا حالا هیچکس من رو متقاعد نکرده. دلم متقاعد شدن میخواد.
در همان شب بارانی همسایه من را متقاعد کرد که او را متقاعد کنم. حالا من که زیر باران نبودم. ولی خودش آنقدر دوست داشت متقاعد شود که ساعتها زیر باران ایستاد و آخر هم متقاعد شد!
📻 #رادیوچل
هفتهنامه #چلچراغ ۷۰۶
☘️ @MohamadAliMomeni
🔗 maatine.com/96-02-26-radio40-ray-razi
ماتینه
یکی من رو متقاعد کنه رای بدم! | ماتینه
در همان شب بارانی همسایه من را متقاعد کرد که او را متقاعد کنم. حالا من که زیر باران نبودم. ولی خودش آنقدر دوست داشت متقاعد شود که ساعتها زیر باران ایستاد و آخر هم متقاعد شد!
نُچِ سوییسی به پیشنهاد #یارانه
قبل از اینکه #لوموند فرانسه بگه،من توی #چلچراغ پیشبینی کرده بودم. 😌👇
🔗 t.me/MohamadAliMomeni/464
من و چلچراغ و لوموند رو کجا میبرین؟!
#رادیوچل ۷۰۶
#محمدعلی_مومنی
قبل از اینکه #لوموند فرانسه بگه،من توی #چلچراغ پیشبینی کرده بودم. 😌👇
🔗 t.me/MohamadAliMomeni/464
من و چلچراغ و لوموند رو کجا میبرین؟!
#رادیوچل ۷۰۶
#محمدعلی_مومنی
برو قرعهات رو بکش عمو
شنوندگان عزیز!
از این به بعد همه چیز قرار است قرعهکشی بشود. وقتی چند رجل سیاسی که میخواهند رییس جمهور بشوند، برای نشستن و جواب دادن و همه چیز باید قرعهکشی بشوند، دیگه بحثی واسه ما میمونه؟ نه والا! نع و نوعی به دهن میمونه؟ نه بلا!
ما فکر میکردیم این شیوه فقط برای بازی و سرگرمی مناسب باشد. مثلا:
💉 در مطب
- سلام خانم. من وقت گرفته بودم.
منشی: تشریف داشته باشین، چشم.
- پس بشینم!
منشی: آقا چیکار میکنی؟!
- بشینم دیگه!
منشی: پس ما اینجا بوقیم دیگه؟! اجازه بده، بعد از قرعهکشی و مشخص شدن صندلی بشین. همینجوری هرتی پرتی؟!
🌳 در پارک
اطلاعیه
شهروندان گرامی، ضمن عرض خوشآمد به شما، خواهشمند است قبل از نشستن روی صندلیها، از طریق دستگاههای نصب شده در ورودی پارک اقدام به قرعهکشی نموده و پس از مشخص شدن صندلی، روی آن بنشینید.
لازم به یادآوری است، جهت رفاه حال شهروندان، صندلیهای ۱ تا ۵۰ به آقایان و صندلیهای ۱۰۱ تا ۱۵۰ به خانمها اختصاص داده شده است.
صندلیهای ۵۱ تا ۱۰۰ هم خالی گذاشته شده که باد بخورد!
✂️ در آرایشگاه
آرایشگر: کی گفت بشینی اینجا؟!
مرد: خودت گفتی نوبت شماست.
آرایشگر: من گفتم نوبت شماست؛ گفتم بشین اینجا؟!
مرد: آخه یه دونه صندلی که بیشتر نیست!
آرایشگر: حالا یه دونه صندلی هم بیشتر نباشه، شما باید سوء استفاده کنی؟!
مرد: الان باید چیکار کنم؟!
آرایشگر: اول قرعهکشی میکنیم، شماره صندلی شما مشخص شد، بفرمایید.
مرد: آخه یه دونه صندلی که بیشتر نیست!
آرایشگر: ئه! بازم میگه. اصلا یه دونه صندلی. نباید قرعهکشی بشه؟!
🎤 در مصاحبه
مجری: امشب در خدمت استاد هستیم. ایشان فوق دکترای فیزیک کوانتوم هستند. استاد اگر اجازه بفرمایید اولین سوال رو به قید قرعه انتخاب کنیم.
استاد: تمنا دارم!
مجری: به به، چه سوال خوبی! بفرمایید «آخه مگه فرشته هم رسم شکستن بلده؟ آدم میتونه بد باشه، مگه فرشته هم بده؟!»
استاد: بگم کی خونده؟!
مجری: سوالو جواب بده استاد! مگه فرشته هم رسم شکستن بلده؟!
استاد: آخه من تخصصم فیزیک کوانتومه!
مجری: دیگه قرعهکشی کردیم استاد. شانستون اینجوری بوده!
استاد: نمیشه یه سوال مرتبط با تخصصم بگی؟
مجری: جانبداری؟ شرمنده!
*
🚶در خیابان
- ببخشید یه سوال دارم از خدمتتون
- بفرمایید خواهش میکنم.
- یه لحظه اجازه بدین، من سوال رو به قید قرعه انتخاب کنم! ببخشید «موسس سلسله زندیه چه کسی بود؟!»
- واقعا سوال شما این بود؟ من فکر کردم میخوای آدرس بپرسی!
- اتفاقا میخواستم آدرس بپرسم. ولی برای اینکه شبههای به وجود نیاد، قرعهکشی کردم! شانس ندارم! حالا گم میشم.
- خب یه بار دیگه قرعهکشی کن!
- دیگه قرار نشد پر رو بشیها!
*
🚈 در مترو
- آقا میشه بلند شی من بشینم؟!
- نه، متاسفانه نمیتونم.
- آخه من ۹۰ سالمه!
- چه ربطی داره آقا؟ قرعهکشی شده! اینجا هم افتاده به من. شما بشینی حرف در میاد!
#محمدعلی_مومنی
📻 #رادیوچل
هفتهنامه #چلچراغ ۷۰۷
☘️ @MohamadAliMomeni
🔗 maatine.com/96-03-03-radio40-ghore-keshi
شنوندگان عزیز!
از این به بعد همه چیز قرار است قرعهکشی بشود. وقتی چند رجل سیاسی که میخواهند رییس جمهور بشوند، برای نشستن و جواب دادن و همه چیز باید قرعهکشی بشوند، دیگه بحثی واسه ما میمونه؟ نه والا! نع و نوعی به دهن میمونه؟ نه بلا!
ما فکر میکردیم این شیوه فقط برای بازی و سرگرمی مناسب باشد. مثلا:
💉 در مطب
- سلام خانم. من وقت گرفته بودم.
منشی: تشریف داشته باشین، چشم.
- پس بشینم!
منشی: آقا چیکار میکنی؟!
- بشینم دیگه!
منشی: پس ما اینجا بوقیم دیگه؟! اجازه بده، بعد از قرعهکشی و مشخص شدن صندلی بشین. همینجوری هرتی پرتی؟!
🌳 در پارک
اطلاعیه
شهروندان گرامی، ضمن عرض خوشآمد به شما، خواهشمند است قبل از نشستن روی صندلیها، از طریق دستگاههای نصب شده در ورودی پارک اقدام به قرعهکشی نموده و پس از مشخص شدن صندلی، روی آن بنشینید.
لازم به یادآوری است، جهت رفاه حال شهروندان، صندلیهای ۱ تا ۵۰ به آقایان و صندلیهای ۱۰۱ تا ۱۵۰ به خانمها اختصاص داده شده است.
صندلیهای ۵۱ تا ۱۰۰ هم خالی گذاشته شده که باد بخورد!
✂️ در آرایشگاه
آرایشگر: کی گفت بشینی اینجا؟!
مرد: خودت گفتی نوبت شماست.
آرایشگر: من گفتم نوبت شماست؛ گفتم بشین اینجا؟!
مرد: آخه یه دونه صندلی که بیشتر نیست!
آرایشگر: حالا یه دونه صندلی هم بیشتر نباشه، شما باید سوء استفاده کنی؟!
مرد: الان باید چیکار کنم؟!
آرایشگر: اول قرعهکشی میکنیم، شماره صندلی شما مشخص شد، بفرمایید.
مرد: آخه یه دونه صندلی که بیشتر نیست!
آرایشگر: ئه! بازم میگه. اصلا یه دونه صندلی. نباید قرعهکشی بشه؟!
🎤 در مصاحبه
مجری: امشب در خدمت استاد هستیم. ایشان فوق دکترای فیزیک کوانتوم هستند. استاد اگر اجازه بفرمایید اولین سوال رو به قید قرعه انتخاب کنیم.
استاد: تمنا دارم!
مجری: به به، چه سوال خوبی! بفرمایید «آخه مگه فرشته هم رسم شکستن بلده؟ آدم میتونه بد باشه، مگه فرشته هم بده؟!»
استاد: بگم کی خونده؟!
مجری: سوالو جواب بده استاد! مگه فرشته هم رسم شکستن بلده؟!
استاد: آخه من تخصصم فیزیک کوانتومه!
مجری: دیگه قرعهکشی کردیم استاد. شانستون اینجوری بوده!
استاد: نمیشه یه سوال مرتبط با تخصصم بگی؟
مجری: جانبداری؟ شرمنده!
*
🚶در خیابان
- ببخشید یه سوال دارم از خدمتتون
- بفرمایید خواهش میکنم.
- یه لحظه اجازه بدین، من سوال رو به قید قرعه انتخاب کنم! ببخشید «موسس سلسله زندیه چه کسی بود؟!»
- واقعا سوال شما این بود؟ من فکر کردم میخوای آدرس بپرسی!
- اتفاقا میخواستم آدرس بپرسم. ولی برای اینکه شبههای به وجود نیاد، قرعهکشی کردم! شانس ندارم! حالا گم میشم.
- خب یه بار دیگه قرعهکشی کن!
- دیگه قرار نشد پر رو بشیها!
*
🚈 در مترو
- آقا میشه بلند شی من بشینم؟!
- نه، متاسفانه نمیتونم.
- آخه من ۹۰ سالمه!
- چه ربطی داره آقا؟ قرعهکشی شده! اینجا هم افتاده به من. شما بشینی حرف در میاد!
#محمدعلی_مومنی
📻 #رادیوچل
هفتهنامه #چلچراغ ۷۰۷
☘️ @MohamadAliMomeni
🔗 maatine.com/96-03-03-radio40-ghore-keshi
ماتینه
برو قرعهات رو بکش عمو | ماتینه
از این به بعد همه چیز قرار است قرعهکشی بشود. وقتی چند رجل سیاسی که میخواهند رییس جمهور بشوند، برای نشستن و جواب دادن و همه چیز باید قرعهکشی بشوند، دیگه بحثی واسه ما میمونه؟ نه والا!
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فیلم «جشن چله ۹۵» از امروز ۸ خرداد با ویژهنامه ۱۵ سالگی #چلچراغ منتشر شد.
جشنی که مثل جشنواره کن پر ستاره بود.
من هم در #رادیوچل روی صحنه چندبخش را اجرا و در یک بخش طنز خواندم.
☘️ @MohamadAliMomeni
جشنی که مثل جشنواره کن پر ستاره بود.
من هم در #رادیوچل روی صحنه چندبخش را اجرا و در یک بخش طنز خواندم.
☘️ @MohamadAliMomeni
یه کنسرت هنجارمند ملوس
📻 #رادیوچل
یکی از نامزدهای انتخابات وعده برگزاری #کنسرت هنجارمند لغونشونده داد. حالا این کنسرت چه جوری برگزار میشود؟
۱- برای این کنسرت از سازهای نامرئی استفاده میشود. یعنی همانجور که در تلویزیون نمیبینید. این که ساز باید معلوم بشود بهانه بچه قرتیهاست. وگرنه چطور صدا و سیما از صبح تا بوق سگ، از بوق سگ تا لنگ ظهر آهنگ پخش میکند و حتی توک ساز هم دیده نمیشود؟
۲-موسیقیها باید جوری باشد که صد رحمت به شلغم! این نوع از موسیقی کلا هیچ احساسی، تکانی چیزی نباید به مخاطب بدهد. هر نوع تکان نشاندهنده ناهنجاری موسیقی است. حتی اگر شنونده قصد داشته باشد برود دستشویی، باز هم تکان محسوب شده و ناهنجارمند است. جوری باشد که بود و نبودش یکی باشد و شنونده احساس کند پولش را ریخته توی سطل آشغال، جهت برقگیری!
۳- سالنهای کنسرت از این به بعد از کمربند ایمنی استفاده کنند. هر صندلی یک کمربند ایمنی داشته باشد که بتواند به شنونده در کنترل احساسات کمک کند. شل کردن کمربند برای تنفس سه بار مجاز است!
۴-در حال حاضر هر کس وولوول کند با لیزر نور میاندازند به او که یعنی خجالت بکش، حیا کن، بیتربیت!
با توجه به اثرنبخشی این لیزر از لیزرهای کورکننده یا جزغالهکننده استفاده شود.
همچنین با استفاده از گلولههای رنگی باید وولوولکننده را رنگی کرد که بعد بیاید جواب بدهد آخر این موسیقی چیش وولوول کردن داشت؟
#محمدعلی_مومنی
هفتهنامه #چلچراغ ۷۰۷
☘️ @MohamadAliMomeni
🔗 maatine.com/96-03-16-radio40-consert
📻 #رادیوچل
یکی از نامزدهای انتخابات وعده برگزاری #کنسرت هنجارمند لغونشونده داد. حالا این کنسرت چه جوری برگزار میشود؟
۱- برای این کنسرت از سازهای نامرئی استفاده میشود. یعنی همانجور که در تلویزیون نمیبینید. این که ساز باید معلوم بشود بهانه بچه قرتیهاست. وگرنه چطور صدا و سیما از صبح تا بوق سگ، از بوق سگ تا لنگ ظهر آهنگ پخش میکند و حتی توک ساز هم دیده نمیشود؟
۲-موسیقیها باید جوری باشد که صد رحمت به شلغم! این نوع از موسیقی کلا هیچ احساسی، تکانی چیزی نباید به مخاطب بدهد. هر نوع تکان نشاندهنده ناهنجاری موسیقی است. حتی اگر شنونده قصد داشته باشد برود دستشویی، باز هم تکان محسوب شده و ناهنجارمند است. جوری باشد که بود و نبودش یکی باشد و شنونده احساس کند پولش را ریخته توی سطل آشغال، جهت برقگیری!
۳- سالنهای کنسرت از این به بعد از کمربند ایمنی استفاده کنند. هر صندلی یک کمربند ایمنی داشته باشد که بتواند به شنونده در کنترل احساسات کمک کند. شل کردن کمربند برای تنفس سه بار مجاز است!
۴-در حال حاضر هر کس وولوول کند با لیزر نور میاندازند به او که یعنی خجالت بکش، حیا کن، بیتربیت!
با توجه به اثرنبخشی این لیزر از لیزرهای کورکننده یا جزغالهکننده استفاده شود.
همچنین با استفاده از گلولههای رنگی باید وولوولکننده را رنگی کرد که بعد بیاید جواب بدهد آخر این موسیقی چیش وولوول کردن داشت؟
#محمدعلی_مومنی
هفتهنامه #چلچراغ ۷۰۷
☘️ @MohamadAliMomeni
🔗 maatine.com/96-03-16-radio40-consert
ماتینه
یه کنسرت هنجارمند ملوس | ماتینه
یکی از نامزدهای انتخابات وعده برگزاری کنسرت هنجارمند لغونشونده داد. حالا این کنسرت چه جوری برگزار میشود؟
تهران خالی از سکنه میشود
📻 #رادیوچل
۹۶ درصد تهرانیها اعلام کردهاند از تهران میروند و دیگر اینجا جایشان نیست.
میگویند جایی که باقر نباشد، #تهران نیست. تهران آنجاست که آن باقر عیار آنجاست!
اصلا تهران در سالهای باقر بلند شد! نه که آقا قالیباف #خلبان است! هی اوج گرفت!
۹۶ درصد از مردم گفتهاند ما دیگر نمیتوانیم با این ۴ درصد زالو صفت زندگی کنیم.
آقا #قالیباف بود و نبودش برای تهران مفید بود. تهران مگر قابل خالیسازی بود؟
#زلزله با آن ریشتر خفنش بیخ گوش تهران نشسته، یک نفر هم از جایش جم نخورد که لااقل جانش را نجات بدهد.
این همه در دولت نهم و پس از نهم زحمت کشیده شد، صابونسازها بنزین ساختند، هوای تهران تیر تپر شد، جماعت از دنیا رفتند، از تهران نرفتند!
همین طرح #ترافیک جوری کش آمد که طرف توی خانهاش نمیدانست کجا بخوابد که داخل طرح ترافیک نباشد!
این همه خدمات داده نشد که تهران خالی بشود، نشد. تا اینکه معلوم شد، همه به خاطر گل روی باقر ایستادهاند. باقر حامی ۹۶ درصد شهروندان تهرانی بود.
شاعر هم سروده: وقتی تو نباشی همه پنجرهها بسته میمونه
با زمزمه باد صبا حتی قناری نمیخونه
#محمدعلی_مومنی
هفتهنامه #چلچراغ ۷۰۸
☘️ @MohamadAliMomeni
🔗 maatine.com/96-03-23-radio40-tehran
📻 #رادیوچل
۹۶ درصد تهرانیها اعلام کردهاند از تهران میروند و دیگر اینجا جایشان نیست.
میگویند جایی که باقر نباشد، #تهران نیست. تهران آنجاست که آن باقر عیار آنجاست!
اصلا تهران در سالهای باقر بلند شد! نه که آقا قالیباف #خلبان است! هی اوج گرفت!
۹۶ درصد از مردم گفتهاند ما دیگر نمیتوانیم با این ۴ درصد زالو صفت زندگی کنیم.
آقا #قالیباف بود و نبودش برای تهران مفید بود. تهران مگر قابل خالیسازی بود؟
#زلزله با آن ریشتر خفنش بیخ گوش تهران نشسته، یک نفر هم از جایش جم نخورد که لااقل جانش را نجات بدهد.
این همه در دولت نهم و پس از نهم زحمت کشیده شد، صابونسازها بنزین ساختند، هوای تهران تیر تپر شد، جماعت از دنیا رفتند، از تهران نرفتند!
همین طرح #ترافیک جوری کش آمد که طرف توی خانهاش نمیدانست کجا بخوابد که داخل طرح ترافیک نباشد!
این همه خدمات داده نشد که تهران خالی بشود، نشد. تا اینکه معلوم شد، همه به خاطر گل روی باقر ایستادهاند. باقر حامی ۹۶ درصد شهروندان تهرانی بود.
شاعر هم سروده: وقتی تو نباشی همه پنجرهها بسته میمونه
با زمزمه باد صبا حتی قناری نمیخونه
#محمدعلی_مومنی
هفتهنامه #چلچراغ ۷۰۸
☘️ @MohamadAliMomeni
🔗 maatine.com/96-03-23-radio40-tehran
ماتینه
تهران خالی از سکنه میشود. | ماتینه
جایی که باقر نباشد، تهران نیست. تهران آنجاست که آن باقر عیار آنجاست!
حکایت بدآموزیدار لب ساحل
توی سواحل قناری از دور دریا رو نگاه میکردم. حکیمی از لب ساحل رد میشد که از من پرسید: چرا پیش نروی؟!
گفتم: واسه کسی که از دریا میترسه، همینجا خوبه.
حکیم گفت: اگر خواهی بزرگ شوی، باید بتوانی که غرق شوی!
حکیم این سخن بگفت؛ بر عصایش نشست، تیکآف کرد، پرید و رفت!
از #رادیوچل ۷۱۳
در ادامه برنامه
📣 #سماق مکیدن، زیر سایه #شاه
📻 نون و آب مجلس #سهرابکشی
📻 قبل #مشروطه شاه پشت و رو نداشت!
📻 شتری که روی #ایمیل خوابید
📻 ما که بوقیم و تو «بوق زدن، ممنوع!»
📻 یکبار مصرفهای چند بار #مصرف شده!
رادیوکاریکاتورها: #لاله_ضیایی
اجرای #محمدعلی_مومنی
هفتهنامه #چلچراغ را از دکهها بخرید و بخوانید.
☘️ @MohamadaliMomeni
🔗 instagram.com/p/BWpB6Axg3Zz
توی سواحل قناری از دور دریا رو نگاه میکردم. حکیمی از لب ساحل رد میشد که از من پرسید: چرا پیش نروی؟!
گفتم: واسه کسی که از دریا میترسه، همینجا خوبه.
حکیم گفت: اگر خواهی بزرگ شوی، باید بتوانی که غرق شوی!
حکیم این سخن بگفت؛ بر عصایش نشست، تیکآف کرد، پرید و رفت!
از #رادیوچل ۷۱۳
در ادامه برنامه
📣 #سماق مکیدن، زیر سایه #شاه
📻 نون و آب مجلس #سهرابکشی
📻 قبل #مشروطه شاه پشت و رو نداشت!
📻 شتری که روی #ایمیل خوابید
📻 ما که بوقیم و تو «بوق زدن، ممنوع!»
📻 یکبار مصرفهای چند بار #مصرف شده!
رادیوکاریکاتورها: #لاله_ضیایی
اجرای #محمدعلی_مومنی
هفتهنامه #چلچراغ را از دکهها بخرید و بخوانید.
☘️ @MohamadaliMomeni
🔗 instagram.com/p/BWpB6Axg3Zz
Instagram
محمدعلی مومنی
#سماق مکیدن، زیر سایه شاه 📻 نون و آب مجلس #سهرابکشی 📻 قبل #مشروطه #شاه پشت و رو نداشت! 📻 شتری که روی #ایمیل خوابید 📻 ما که بوقیم و تو « #بوق زدن، ممنوع!» 📻 یکبار مصرفهای چند بار #مصرف شده! در #رادیوچل این هفته بخوانید و بشنوید! #چلچراغ ۷۱۳ رادیکاتورها:…