در آخرین دیدارمان در آن شب سرد
گفتے خدا حافظ تنم یڪبارہ تب ڪرد

انگار ڪہ روح از وجودم پر ڪشید و‌
در سینہ قلبم ناگهان شد پارہ از درد

اشڪے چڪید آرام روے گونہ هایم
شد گونہ هاے سرخم از آشفتگے زرد

تا با تو بودم زندگے جور دگر بود
وقتے ڪہ رفتے گشتم از این زندگے طرد

هرشب بدنبال تو در ڪوے و خیابان
آوارہ گشتم‌ مثل یڪ ڪولے شبگرد

دیگر ندیدم بعد تو درد آشنایی
دنیا بہ چشمم شد پر از مردان نامرد

تا عمر دارم عاشقت هستم اگر چه
عشقت برایم غیر غم چیزے نیاورد

هرچند ڪہ رفتے ولے محض خدایت
حتے اگر یڪ لحظہ هم شد باز برگرد


#آنجلا_راد

‌عاشقم، عاشق به رویت، گر نمیدانی بدان
سوختم در آرزویت، گر نمیدانی بدان

با همه زنجیر و بند و حیله و مکر رقیب
خواهم آمد من به کویَت، گر نمیدانی بدان

مشنو از بد گو سخن، من سُست پیمان نیستم
هستم اندر جستجویت، گر نمیدانی بدان...

گر پس از مردن بیائی بر سر بالین من
زنده می گردم به بویت، گر نمی دانی بدان

اینکه دل جای دگر غیر از سر کویت نرفت
بسته آن را تار مویت گر نمی دانی بدان

گر رقیب از غم بمیرد، یا حسرت کورش کند
بوسه خواهم زد به رویت، گر نمیدانی بدان

هیچ می دانی که این لاهوتی آواره کیست؟
عاشق روی نکویت گر نمی دانی بدان

عاشقم عاشق به رویت، گر نمیدانی بدان
سوختم در آرزویت، گر نمیدانی بدان

#ناشناس

✨✨✨✨✨✨✨✨

زندگی
خنده ی یک شاپرک است
برگل ناز
زندگی
رقص دل انگیز
خطوط لب توست
زندگی شیرین است

#سهراب‌سپهری‎

❤️💞

جان به تمنای تو دادن خوش است

#فیض_کاشانی

❤️💞

🍂

تو همانی که دلم لک زده لبخندش را
او که هرگز نتوان یافت همانندش را
 
منم آن شاعر دلخون که فقط خرج تو کرد
غزل و عاطفه و روح هنرمندش را
 
از رقیبان کمین کرده عقب می ماند
هر که تبلیغ کند خوبی دلبندش را
 
مثل آن خواب بعید است ببیند دیگر
هر که تعریف کند خواب خوشایندش را
...
مادرم بعد تو هی حال مرا می پرسد
مادرم تاب ندارد غم فرزندش را
 
عشق با اینکه مرا تجزیه کرده است به تو
به تو اصرار نکرده است فرایندش را
 
قلب من موقع اهدا به تو ایراد نداشت
مشکل از توست اگر پس زده پیوندش را
 
حفظ کن این غزلم را که به زودی شاید
بفرستند رفیقان به تو این بندش را :
 
منم آن شیخ سیه روز که در آخر عمر
لای موهای تو گم کرد خداوندش را

#کاظم_بهمنی

❤️💞

ﺩﺧﺘﺮ خیام! ﯾﮏ ﺟﺮﻋﻪ ﺷﺮﺍﺑﻢ ﻣﯽ ﺩﻫﯽ؟
ﺩﺯﺩﮐﯽ ﺑﺎﺑﺎ ﻧﻔﻬﻤﺪ ﺷﻌﺮ ِ ﻧﺎﺑﻢ ﻣﯽ ﺩﻫﯽ؟

ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﻡ ﭘﺸﺖ ِ ﺩﺭ ِ ﭼﻮﺑﯽ ، "ﺑﻔﺮﻣﺎ"ﯾﯽ ﺑﮕﻮ
ﺗﺸﻨﻪ ﻫﺴﺘﻢ ﺍﺯ ﺳﻔﺎﻝ ِ ﮐﻮﺯﻩ ﺁﺑﻢ ﻣﯽ ﺩﻫﯽ؟

ﺗﺎ ﻧﻠﺮﺯﻡ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﻬا ﺩﺭ ﺷﺐ ِ ﻣﻮﻫﺎﯼ ِ ﺗﻮ
ﺍﺯ ﺩﻭ ﭼﺸﻢ ِ ﺭﻭﺷﻦ ِ ﺧﻮﺩ ﺁﻓﺘﺎﺑﻢ ﻣﯽ ﺩﻫﯽ؟

ﻧﻢ ﻧﻢ ِ ﺑﺎﺭﺍﻥ ِ ﺍﻧﮕوﺭ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻋﻄﺮ ِ ﮐﺎﻫﮕﻞ
ﺩﺳﺖ ﺩﺭ ﺩﺳﺖ ِ ﻧﺴﯿﻤﺖ ﭘﯿﭻ ﻭ ﺗﺎﺑﻢ ﻣﯽ ﺩﻫﯽ؟

ﺯﺧﻤﻪ ﺑﺮﻣﯿﺪﺍﺭﯼ ﺍﺯ ﺩﻝ ﭼﯿﻦ ﺑﻪ ﭼﯿﻦ ﺑﺎ ﺩﺍﻣﻨﺖ؟
ﺭﻗﺺ ِ ﭘﺮﺷﻮﺭ ِ ﺩﻑ ﻭ ﭼﻨﮓ ﻭ ﺭﺑﺎﺑﻢ ﻣﯽ ﺩﻫﯽ؟

ﺑﯿﺘﯽ ﺍﺯ ﻟﺒﻬﺎﯼ ِ ﻣﻦ ﺑﺮ ﺑﯿﺘﯽ ﺍﺯ ﻟﺒﻬﺎﯼ ِ ﺗﻮ
ﯾﮏ ﺭﺑﺎﻋﯽ ﺳﻬﻢ ِ ﺍﯾﻦ ﺣﺎﻝ ِ ﺧﺮﺍﺑﻢ ﻣﯽ ﺩﻫﯽ؟

ﻣﯿﻬﻤﺎﻧﻢ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ﺑﺎ ﻧﺎﻥ ِ ﺩﺍﻍ ِ ﮔﺮﺩﻧﺖ؟
ﺯﯾﺮ ِ ﭘﯿﺮﺍﻫﻦ ﺩﻭ ﺗﯿﻬﻮﯼ ِ ﮐﺒﺎﺑﻢ ﻣﯽ ﺩﻫﯽ؟

ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺍﺧﺘﺮﺷﻨﺎﺳﯽ ﺑﺮﺩﻩ ﺍﯼ ﺍﺭﺙ ﺍﺯ ﭘﺪﺭ
ﻣﺎﻩ ِمن! ﺍﺯ ﺁﺳﻤﺎﻧﺖ ﯾﮏ ﺷﻬﺎﺑﻢ ﻣﯽ ﺩﻫﯽ؟

ﺭﺍﺯ ِ ﺗﻘﻮیم ِ ﺟﻼﻟﯽ ﺩﺭ ﻗﺪ ِ ﻣﻮﺯﻭﻥ ِ ﺗﻮﺳﺖ
ﺩﺭ ﮔﺬﺭ ﺍﺯ ﻏﻢ ﺷﻤﺎﺭﯼ ﻫﺎ ﺷﺘﺎﺑﻢ ﻣﯽ ﺩﻫﯽ؟

ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺭﯼ ﺑﺎﻟﺶ ِ ﺑﺎﺯﻭﯼ ِ ﺧﻮﺩ ﺯﯾﺮ ِ ﺳﺮﻡ؟
ﺧﺴﺘﻪ ﺍﻡ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ِ ﺳﯿﻨﻪ ﺟﺎﯼ ِ ﺧواﺑﻢ ﻣﯽ ﺩﻫﯽ؟

ﮔﺰﻣﻪ ﻫﺎﯼ ِ ﻣﺴﺖ ِ ﺳﻠﺠﻮﻗﯽ ﻧﯿﺎﻓﺘﺪ ﭼﺸﻤﺸﺎﻥ
ﭼﻬﺮﻩ ﻣﯽ ﭘﻮﺷﺎﻧﯽ ﻭ ﮐﻤﺘﺮ ﻋﺬﺍﺑﻢ ﻣﯽ ﺩﻫﯽ؟

ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺭﺍ ﻣﯽ ﻓﺮﺳﺘﻢ ﺳﻤﺖ ِ ﻧﯿﺸﺎﺑﻮﺭﺗﺎﻥ
ﺩﺭ ﺩﻝ ِ ﺗﺎﺭﯾﺦ، ﯾﮏ "ﺑﻠﻪ" ﺟﻮﺍﺑﻢ ﻣﯽ ﺩﻫﯽ؟

#شهراد_ميدرے

❤️💞

نَرو ڪہ با تو عاشقے تمامِ آرزویَم ‌است
ببین ڪہ عڪس ماهِ تو چگونہ روبرویم است

نِشَستہ ام بہ گوشہ اے ڪنارِ وعدہ گاهمان
همیشہ در خیالِ من نگاهِ تو بِسویَم است

گذشتہ عُمرِ من بہ غم در آرِزویِ رویِ تو
پس از تو بُغضِ دیدَنَت همیشہ بر گلویم ‌است

همیشہ آرزویِ من دوبارہ دیدنِ تو بود
نَیامَدے و حَسرَتَت بجایِ هاے و هویَم ‌است

شِڪَستِہ قلبِ من زِ تو؛ و از زمین و از زمان
چہ بودِہ پس گُناهِ من ڪہ غم ‌بہ جستجویم است

تو رَفتِہ ای؛ ولے دِلَم همیشہ در هوایِ توست
بیا بِبین شَرابِ غم‌ چِگونہ در سَبویَم است

مرا ڪہ گُم شدم زِ خود بیاب و فاتِحَم بِشو
ڪہ با تو لحظہ اے مَرا؛ حسرَتِ گفتِگویَم است...

#نفسیه_سادات_موسوے


❤️💞

چه شبهایی که با یادت، غریبانه سحر کردم..
دلِ دیوانه‌ ام را، از غمت دیوانه‌ تر کردم..

در آغوشِ خیالت پر گشودم تا شبِ مهتاب..
به شهرِ آسمانِ چشم‌های تو سفر کردم..

نگاهِ ماه، چشمانِ غزل پوشِ تو را می‌جست..
ولی من ماه را، پیمانه‌ی چشمانِ تَر کردم..

برایت یک بغل نور از گلِ مهتاب می‌چیدم..
نبودی، آسمان را از نبودت با خبر کردم..

دلم می‌سوخت از آن شعله‌ها در آتشِ یادت..
تمام کهکشان را، با خیالت پُر شرر کردم..

شراب و شمع و پروانه، به یاد تو غزل‌خوانند..
بیا ای گل که عمرم را، به دور از تو هدر کردم..

به یادم نیستی اما به یادت شعر می‌خوانم..
به امیدی که شاید، از خیالِ تو گذر کردم..

✍️#نگار_حسینی

❤️💞

امشب که دلم تنگ تو شد باز کجایی
ای حادثه‌ی عشقِ پر از راز کجایی

ماندم که نسازم دل خود را قفسی نو
ای شوقِ دلِ رفته به پرواز کجایی

همسایه‌ی دیوار به دیوار غرورم
خنیاگرِ طنازِ  پرآواز  کجایی

در شهر قلم واژه‌ی گمگشته منم من
دیوانه‌ی پر دردِ غزل ساز کجایی

من در شب چشمان تو خوابیده و بیدار
شهزاده‌ی شعرِ  قصه‌پرداز کجایی

سعدیه و باغ ارمم چشمه‌ی رُکنی
بیت الغزل حافظ شیراز کجایی

دیوانه منم رفته‌ی تا مرز جنونم
مُهری که زدم  بر لب اِبراز کجایی

گردونه‌ی مِهرم، تو چلیپای خیالی
ای ساز شکسته، سرِ ناساز کجایی

تا دام نهادی به سراپرده ی سینه
هم‌چنگ توام شانه‌ی شهباز کجایی

سنتور سحر، گریه‌ی گیتار شبانه
ای شورِ همایونیِ شهناز کجایی

اطناب غزل بر سر چشمان تو رخ داد
ای شرح  هم آوازه‌ی ایجاز کجایی

#فاطمه_یاراحمدی_روشنا


❤️💞

🌷🌼🌷🌼🌷

🌺🧚‍♀️نیایش صبحگاهی

ﺍﻳﻦ ﺻﺒﺢ ﺷﻮﺭﺍﻧﮕﻴﺰِ ﻣﺴﺖ؛
ﺻﺒﺢ ﻃﺮﺏ ﺧﻴﺰﻱ ﻛﻪ ﻫﺴﺖ؛
ﺁﺋﻴﻨﻪ ﻱ ﻣﻬﺮ ﺧﺪﺍﺳﺖﻳﻚ ﺟﻠﻮﻩ ﺍﺯ ﺁﺋﻴﻨﻪ ﻫﺎﺳﺖ؛
ﺑﺮﺧﻴﺰ ﻭ ﺩﺭﺁﺋﻴﻨﻪ ﻫﺎ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺭﺍ ﺁﻏﺎﺯﻛﻦ؛
ﺧﻮﺭﺷﻴﺪ " ﺭﻭﺯ "ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﺳﺖ؛
ﺩﺭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﻭﻳﺶ ﺑﺎﺯ ﻛﻦ؛
ﺁﻩ ﺍﻱ ﺧﺪﺍﻱ ﺻﺒﺢ ﻧﻮ؛
ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭِ ﺭﻭﺷﻨﻲ ؛
ﺷﻜﺮﺕ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻗﻠﺐ ﺗﺆﺍﻡ؛ ﺷﻜﺮﺕ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻗﻠﺐ ﻣﻨﻲ ؛
سلام همگی👋🏻
یکشنبه تون پر نشاط و سرشار از شادی🌹
ﺭﻭﺯﮔﺎﺭﺗﻮﻥ ﺧﻮﺵ ﻭ ﺳﻔﺮﻩ ﺯﻧﺪﮔﯿﺘﻮﻥ ﭘﺮﺧﯿﺮ ﻭ ﺑﺮﮐﺖ ﺍﻥﺷﺎالله...!!!🙏🏻💖🌷

خدایا 🙏
به حق نامهای زیبایت
به حق مهربانی‌ات
به حق بزرگی وجلالت
غم و غصه را از دل
دوستان وعزیزانم دور کن
و امروز و هرروزشان را لبریز
خيرو بركت و ارامش بفرما🙏

آمیـــن یا ذَالْجَلالِ وَالْاِكْرام 🙏
ای صاحب جلال و بزرگواری 🙏

#صبح
آغاز می‌شود
از رقص نجوای آرامت زیرِ گوشم
از نوازش داغِ دستانت
بر احساسِ خواب آلوده‌ام
از بوسه
بوسه
بوسه‌ها
چه بیداری شیرینی‌ست
در کنار تو صبح‌ شدن...

#صبح_بخیر_جانا💋

- احساساتتو برای کسی نگه دار که بهشون اهمیت میده!.

‌خوشا چشمی که خواند حرف ِدل را ...

#امیرخسرو_دهلوی

تا غزل خوانت شدم در این سرا

عشق آمد شد حدیث ماجرا

نبض شیرینت ادا در واژه ها

تا که گیری از غزل حسی فرا.

#عادله_ملائکه_یارا

.

تنهایی ام امشب که پر است از غم غربت
آنقدر بـــزرگ است که در خـــانه نگنـجد

بیـــرون زده ام تا بــدرم پرده ی شب را
.کایـن نعره ی دیــوانه به کاشانه نگنجد


#حسین_منزوی

ای همنفسان مرا ز مِی قوت کنید
این چهره ی کهربا چو یاقوت کنید

گر فـوت شوم به باده شویید مــرا
ازچــوب رزم تخته ی تابوت کنید

#خیام

#دلم_‌گرفته
دلم عجیب گرفته است
و هیچ‌چیز ، هیچ‌چیز
مرا از #هجوم_خالی اطراف نمی‌رهاند😔✌️🏻

#سهراب_سپهری

من شبم‌ بستر باش تو مرا
من سکوت و فریاد کن تو مرا
من پُر از لحظه لحظه های تنهایی
بیا تپش تپش طنین قلب باش تو مرا.
شب منم بستر باش تو مرا



#فرزانه_طالبی_پور

به جرم #عشق_تو گر می‌زنند بر دارم
گمان مبر ڪه ز #عشق_تـو دست بردارم

مگو که جان مرا با تو آشنایی نیست
ڪه با وجود #تـو از هرڪه هست بیزارم

#قاآنی