کارن تبری
152 subscribers
311 photos
198 videos
6 files
438 links
Download Telegram
#درست_تر_بنویسیم

📚 نسبت به

🔔واژه «نسبت» معمولا برای مقایسه دو یا چند موضوع به کار می‌رود.

مانند این جمله‌ها:

🍃علی نسبت به همکلاسی‌هایش  اعتماد به نفس بیشتری دارد.

🍃ایران نسبت به کشورهای منطقه از آب و هوای متنوع‌تری برخوردار است.

اما در جمله‌هایی مانند جمله‌های زیر مقایسه‌ای در کار نیست.

⚡️تو نسبت به من بی اعتنایی.

⚡️من نسبت به تو علاقه‌مندم.

⚡️او نسبت به من بدبین شد.

⚡️نظر خود را نسبت به این موضوع اعلام فرمایید.

⚡️هرچه سریع‌تر «نسبت به» این امر اقدام نمایبد.

♦️آیا بهتر نیست این نسبت‌های نابه‌جا از این متن‌ها حذف شود؟

♦️آیا بهتر و روان‌تر نیست بگوییم و بنویسیم:

🖌تو به من بی‌اعتنایی.

🖌من به تو علاقه‌مندم.

🖌او به من بدبین شد.

♦️گاهی هم اگر به جای «نسبت به» عبارت «در باره» را به کار ببریم، جمله‌ای سالم‌تر و روان‌تر خواهیم داشت‌.

🖌نظر خود را «در باره» این موضوع اعلام فرمایید.

🖌هر چه سریع‌تر «در باره» این امر اقدام نمایبد.


#کارن_تبری


https://telegram.me/karantabarii
کارن تبری

📚درباره شهریار و آن داستان عاشقانه مبهم

🌻مردم به حق شهریار را دوست داشته‌اند و از زمان جوانیش تا کنون، درباره‌اش افسانه ساخته‌اند و  همچنان می‌سازند.
♦️هوشنگ ابتهاج، شاعری که در جوانی سال‌های زیادی را با شهریار سپری کرده است، در کتاب "پیر پرنیان اندیش"، درباره داستان عشق معروف شهریار، اظهار تردید جدی می‌کند و می‌گوید، معلوم نیست وقوع چنین حادثه‌ای صحت داشته باشد، خود شهریار هم با آن روحیه رمانتیکش به ساخته شدن و نشر این افسانه‌ها کمک می‌کرد. (نقل به مضمون)

🌹داستان به ملاقات آمدن آن معشوقه در بیمارستان در لحظه‌های پایان عمر شهریار (شهریور ۶۷) را،  که می‌گویند سبب سروده شدن غزل معروف "حالا چرا" بوده است،  دختر شهریار در یک مصاحبه رد کرد.

⭐️این داستان را من هم رد می‌کنم به این دلیل که این غزل در زمان میان‌سالی شهریار مشهور بود و استاد بنان هم همان سال‌ها این غزل را  در مایه بوسلیک به آن زیبایی خواند..

اگر هم داستان ملاقات دوباره او با آن معشوق مبهم و سرودن غزل آمدی جانم به قربانت صحت داشته باشد، مربوط به همان  سال‌های جوانی اوست.

🔔چند سالی‌ست فردی به نام "ثریا ابراهیمی" را همان معشوق معرفی می‌کنند و خبر مرگش در آمریکا با سوز و گداز دست به دست  می‌‌شود.
شادروان اصغر فردی، نزدیک‌ترین شاگرد شهریار و شهریارپژوه، در گفت‌و گویی با روزنامه جام جم(منتشر شده در تاریخ ۹۸/۶/۲۷) داستان ثریا ابراهیمی را صراحتا رد می‌کند. و می‌گوید شهریار درباره جزئیات ماجرا و نام و نشان معشوقش با احدی سخن نگفت. ثریا ابراهیمی از شاهزاده‌های قجری بود و هیچ گونه ارتباطی با شهریار و آن قصه عاشقی‌اش نداشت‌. او در آن مصاحبه چنین قصه‌هایی را افسانه‌سرایی‌های مردم می‌داند.

به هر حال دور از ذهن و تصور نیست که بپذیریم شهریار هم در "عنفوان جوانی، چنان که افتد و دانی" ماجرای عاشقی و ناکامی داشت. طبیعی‌ست که این ماجرا مدتی درونش را سوزانده و ارتباطی هم با سروده‌های سوزناک و شورانگیزش داشته است؛ اما سکوت خودش در باره این ماجرا، که حتا نزدیک‌ترین دوستانش از جزئیات آن اظهار بی‌اطلاعی می‌کنند، به شایعات دامن زده و افسانه‌سرایی‌هایی درباره آن شکل گرفته و در آینده نیز به احتمال، خواهد گرفت. اصغر فردی در همان گفت‌وگو مدعی است که این طور نبود که ذهن استاد تا آخر عمر در گیر این عشق و ناکامی بوده باشد، شهریار در همان سال‌های جوانی از این ماجرا عبور کرده و پس از آن تنها به سلوک و پیمودن راه تعالی و معنویت می‌اندیشیده است.

https://telegram.me/karantabarii
َدوستان گرامی  با درود و صبح به خیر🌹🌹🌹🌹🖤🖤🖤🖤

جنایت و مردم‌کشی در هرجا، به هر شکلی و به دست هرکسی و به هر بهانه‌ای محکوم است و منفور. به ویژه درباره هموطنان، چه در زاهدان چه کرمان، "این به ویژه هموطنان" را هم با اکراه نوشتم. مربوط به احساسات است.  واقعا همه جا چه غزه چه اکراین.

به قول نظامی:

هرکس که نه آدمی‌ست گرگ است
آهوکشی آهویی بزرگ است

👌آهوی دوم: به معنی گناه است.

ما و ایران عزیز ما شوربختانه بین دو سنگ آسیا با هم در حال سائیده شدنیم و این بسیار دردناک و غم‌انگیز است.

بنی آدم اعضای یکدیگرند
که در آفرینش ز یک گوهرند

چو عضوی به دست آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار

*کرمان تسلیت، ایران تسلیت، آدمی تسلیت، ای خدااااا تسلیت*.🖤😢
تصنیف وطن من- مخالف سه گاه
ایرج بسطامی و پرویز مشکاتیان
وطن من

با صدای زنده‌یاد: ایرج بسطامی

آهنگساز: زنده‌یاد پرویز مشکاتیان

شعر : ملک‌الشعرا, بهار

#رایوسیرانگ
@Radiosirang
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صبا پاشایی

ترانه‌سرا: بیژن ترقی

آهنگ: حبیب‌الله بدیعی

@karantabarii
#درست_تر_بنویسیم

گاهی دیده و شنیده می‌شود که  می‌نویسند و می‌گویند:

به پاس قدردانی از حضور .....

🔔باید دانست که واژه "پاس" و عبارت "قدر دانی" هر دو یک معنی را می‌رسانند، در کنار هم نهادن این دو نه تنها حشو است، معنی جمله را نیز عوض می‌کند.
مثلا جمله  "ما به پاس قدردانی از کوشش‌های شما در این جا گرد آمده‌ایم" این مفهوم را می‌رساند که ما برای تشکر از قدر‌دانی‌ای  که از تلاش شما شده است در این جا گرد آمدهایم.

در حالی که مقصود آن است که ما برای قدردانی از کوشش‌های شما در این‌جا گرد آمده‌ایم.

🖍پس درست آن است که بنویسیم و بگوییم:

به پاس کوشش‌های شما.....
یا
برای قدردانی کوشش‌های شما...




👌#کارن_تبری

https://telegram.me/karantabarii
#درست_تر_بنویسیم

🦜استمداد طلبیدن

استمداد، واژه‌ای عربی در باب استفعال از ریشۀ «مدد» است. باب استفعال مفهوم خواستن و طلب کردن را می‌رساند.

🍃مدد: کمک، یاری
🌾استمداد: طلب یاری کردن، کمک خواستن
🌑استمداد طلبیدن: حشو قبیح(زائد زشت) است.

🌓پس درست این است که  بگوییم و بنویسیم: «استمداد کردن» یا «یاری طلبیدن»

☀️و درست‌تر و روان‌تراست که بگوییم و بنویسم: «کمک خواستن»، «یاری خواستن»

👌#کارن_تبری


https://telegram.me/karantabarii
*کارن تبری*(ع م خرمی)


📚 *آیا اول بهمن، زادروز فردوسی‌است؟*

چو آدینه هرمزد بهمن بود
برین کار فرخ نشیمن بود

می لعل پیش آور ای هاشمی
ز خُمّی که هرگز نگیرد کمی

چو شصت و سه شد سال و شد گوش، کر
ز بیشی چرا جویم آیین و فر؟

(شاهنامه، پادشاهی شاهپور ذوالاکتاف  چ مسکو، به کوشش دکتر حمیدیان)

🖊چندسالی است که با فرارسیدن نخستین روز بهمن‌ماه، کاربران فضای مجازی، سه بیت یاد شده شاهنامه را دست‌آویز گرفته، زادروز حماسه‌سرای بی‌همتای توس را به دوستدارانش شادباش می‌گویند.
👌فردوسی در نخستین بیت، می‌گوید: امروز، «اورمزد/هورمزد/هرمز روز*» (نخستین روز بهمن‌ماه)، با آدینه(جمعه) برابر شده است و چنین تقارنی را فرخنده‌ می‌شمارد.
سپس به پاس فرخندگی چنین روزی «هاشمی»(شاید پیامبر اسلام) را مخاطب قرار می‌دهد و از خُمی کاستی ناپذیر می لعل(حکمت) می‌طلبد.
پس از آن به شصت و سه ساله شدنش و سنگین شدن گوشش اشاره می‌کند و می‌گوید: وقتی سن من به شصت و سه رسید و گوشم به سنگینی گرایید، خردمندانه نیست که(در دنیا‌جویی) زیاده‌خواهی کنم.

♦️ ...ظاهر این سه بیت این گمان را برمی‌انگیزد که فردوسی در این بیت‌ها به زادروز خود اشاره کرده و می‌خواهد بگوید: من امروز، جمعه، اول بهمن، به شصت و سه سالگی رسیدم.

👌استادان محمدجعفر یاحقی۱، جلال خالقی مطلق۲ و سجاد آیدین‌لو۳، سه تن از شاهنامه‌پژوهان برجسته، چنین برداشتی را نادرست و دست‌آورد حساب سرانگشتی غیر علمی شمرده‌اند. و بر این که تاریخ دقیق زادروز این حکیم حماسه‌سرا روشن نیست، همداستانند.

🍃آیدین‌لو، در گفت‌گو با سایت شهر آرا علت فرخنده شمردن روز یاد شده را تقارن آدینه(جمعه) با اورمزدروز(نام نخستین روز هرماه در تقویم زرتشتی) و باور به مقدس دانستن «جمعه» در اسلام و فرخندگی «اورمزدروز» در دین زرتشتی] برابر شدن دو «یوم‌الله» این دو دین آسمانی] می‌داند.

🍃فردوسی در جای دیگر هم از اورمزدروز به فرخندگی یادکرده و چنین روزی را شایسته‌ی شادی و نشاط دانسته‌است:

شب اورمزد آمد از ماه دی
ز گفتن بیاسای و بردار می

شاهنامه، پادشاهی، اورمزد(هرمز)

🖊یاحقی به این دلیل که توجه به «زادروز» در سنت فرهنگی قدیم اهمیت نداشته و آیدین‌لو به دلیل این که از مفهوم  سه بیت یاد شده به روشنی زادروز فردوسی را نمی‌توان دریافت، همچین خالقی هم به دلیل این‌که هیچ سندی، که روشن‌کننده زادروز حکیم توس باشد، وجود ندارد، این گمانه‌ها را نمی‌پذیرند.
دلیل دیگری که برای رد گمانه اول بهمن آورده شد این است که بر پایه‌ی گاهنامه‌‌ی تطبیقی استاد احمد بیرشک، در آن روزگار، تنها تقارن آدینه با اورمزد‌روز بهمن‌ماه در سال ۳۸۷ه ق بوده است. پذیرفتن این گمانه با توجه به شصت و سه ساله شدن فردوسی در آن روز و سال، سال زاده شدن حکیم را از ۳۲۹، که «ژول مول» معین کرده و نزد شاه‌نامه‌پژوهان پذیرفته است، به ۳۲۴ه ق(پنج سال پیش‌تر) می‌کشاند.
شاید کسی بگوید، نگرانی از برهم خوردن محاسبات ژول‌مول دلیل استواری بر رد موضوع، نمی‌تواند بود. باید دانست که تعیین سال ۳۲۹ برای سال تولد فردوسی بر پایه اشاره‌های روشن خود حکیم، به ویژه اعلام پایان سرودن شاهنامه، در «ارد روز» از اسفندماه( ۲۵ اسفند زرتشتی) اعلام هفتاد و یک سالگیش در سال ۴۰۰ ه ق صورت بسته است. که سندی تقریبا استوار است.

چو سال اندر آمد به هفتاد ویک
همی زیر بیت اندر آرم فلک

سرآمد کنون قصهٔ یزدگرد
به ماه سفندار مد روز ارد

ز هجرت شده پنج هشتادبار
به نام جهانداور کردگار

چواین نامور نامه آمد ببن
ز من روی کشور شود پرسخن

(شاهنامه، پادشاهی یزدگرد)

♦️👌نکته‌ی مهم دیگر این است که روز بیست و پنجم اردیبهشت نیز که در سال هفتاد و هفت به پایمردی دکتر یاحقی در تقویم رسمی ما «روز بزرگداشت فردوسی» نام گرفته است، تنها گزینشی  ذوقی است و هیچ نسبتی با فردوسی ندارد.
🖊حال چنان‌چه بخواهیم بر پایه‌ی گمانی نیم‌بند، همان «اورمزدروز بهمن‌ماه»(اول بهمن) را زادروز این حماسه‌سرای نامی بشمریم، این شبهه پیش می‌آید که تقویم کنونی ما گاهشمار جلالی است که در سده‌ی ششم ه ق تنظیم شده است. این گاه‌شمار به دلیل سی و یک روزه کردن شش‌ماه نخست سال، در شش‌ماه دوم، شش روز با تقویم زرتشتی اختلاف دارد. یعنی اورمزد بهمن ماه زرتشتی برابر با بیست و چهارم دی‌ماه جلالی است. چنان‌چه وجود خطای ۱۸ روزه‌ی تقویم یزدگردی، در زمان اصلاح تقویم در سده‌ی ششم را هم در نظر بگیریم، باید باریک‌بینانه حساب کرد که این خطا در شصت و سه سالگی فردوسی چند روز بوده است. که تنها به دست منجمان کارآزموده شدنی است. با این همه نازک ‌اندیشی و باریک‌بینی، تاریخی به‌دست می‌آید که به علت روشن نبودن مقصود فردوسی از فرخندگی آدینه‌ای که با اورمزد بهمن متقارن شده است. سندی استوار نیست.
🌓آیدین‌لو در گفت‌و‌گو با ایرنا می‌گوید: «وقتی برای چیزی مبنای علمی نداریم، چه اصراری است که یک روز را برای آن مشخص کنیم. ضمن این‌که ما روز ۲۵ اردیبهشت را در تقویم فرهنگی‌مان داریم که با پی‌گیری‌های آقای دکتر یاحقی از سال ۷۷ به عنوان «روز بزرگداشت فردوسی»(نه زادروز حکیم توس) تعیین شده است و نیازی نیست روز دومی را به تقویم و عرف مردم، آن هم بدون هیچ پشتوانه‌ای، اضافه کنیم. چون اگر این‌طور باشد، می‌گویند خب حالا روز تولد حافظ و سعدی و مولوی را هم پیدا کنید و کار به افراط‌های غیرعلمی می‌کشد.»

-----------------------------------------------

*اورمزد روز(هرمز/اهورامزدا): نام نخستین روز هر ماه در گاهشمار  قدیم ایران

۰۱ خبرگزاری ایرنا، ۹۷/۱۱/۲ ۴۸
کد خبر: 83178824
۰۲ پیام دکتر خالقی مطلق، سایت دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ۹۶/۱۱/۲
۳. شهرآرا نیوز ۹۸/۱۰/۳۰
کد خبر: ۱۲۷۸۷

https://telegram.me/karantabarii
کارن تبری

سال ۸۹ سفر کوتاهی به تاجیکستان(به قول خودشان طفل جدامانده از مادر) داشتم. در راهروی ساختمان رادیو تلویزیون استاد دولتمند را دیدم که در حال رفتن بود. پیش رفتم و با ذوق‌زدگی درودی نثارش کردم. چون دانست ایرانی‌‌ام، به گرمی مرا در آغوش فشرد و از سرزمین نیاکان* پرسید. با این که اندکی ناخوش‌احوال بود، گروهش را بازگرداند و همچنان که دست مرا فشرده در دست گرفته بود به استودیو رفتیم. خودش پشت پیانو نشست، گروه را دور استودیو آرایش داد و مرا هم در نزدیک خودش نشاند.نواختن و خواندن آغاز کرد و سه آهنگ از آهنگ‌های مشهور از جمله "حیلت رها کن عاشقا، دیوانه شو، دیوانه شو، را برایم خواند مرا هم به همخوانی دعوت کرد. من هم سرمست از این توفیق ناگهانی، گوشواره‌ها را با او می‌خواندم. اینچنین یکی از زیباترین روزهای زندگی من رقم خورد و من تا روزها بلکه هنوز سر مست از آن دیدار پرشور ناگهانی و مهربانی‌های بی‌اندازه استاد. تا این که امروز خبر پرواز عارفانه‌اش را در رسانه‌ها خواندم.

روانش شاد🖤

-------------------------------------------------------
* مردم تاجیکستان، ایران را سرزمین نیاکان می‌خوانند.

#کارن_تبری
@karantabarii
Audio
دیوانه شو....

دولتمند خالف

#رادیوسیرانگ👇👇👇
https://telegram.me/Radiosirang
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تنها صداست که می ماند

دولتمند خالف، خواننده پیشگام موسیقی تاجیکستان

دولتمند خالف، دانش آموخته مدرسه موسیقی و دانشگاه هنر تاجیکستان بود.

این خواننده و نوازنده تاجیکی در بیشتر آثار خود از اشعار مولانا بهره می‌برد و در نواختن سازهایی چون قیچک، دوتار و رباب مهارت داشت.

دولتمند، مدرس مراکز آموزشی تاجیکستان

از مهم‌ترین آثار او هم می‌توان به «بوم»، «بهار آمد»، «شاه پناهم بده»، «دور مشو» و آثار شاخص دیگر اشاره کرد.

https://t.me/joinchat/AAAAAE97MoOF80c1rHhdKw

کانال فرهنگ و هنر ایرانیان
🍁
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🌺 ترانه مازندرانی (گلکی خونش)
سروده استاد نصری اشرفی
🌹 اِفتاب‌‌تِه (تیغ آفتاب)
🌹 سارا علیزاده

🍀 آواز، دوتار، کمانچه، لله‌وا:
      سارا علیزاده
🍀
بم تار: کیان عمران
🍀
کوبه‌ای: کیوان عمران

🌺 Mâzêruni xunêš

🌹 Êftâb e te
🌹 Sârâ Alizâdê

به یاد استاد احمد محسن‌پور و استاد ابوالحسن خوشرو و با احترام به استاد نورالله علیزاده.

@maazerun
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎼 قطعه ی زیبای "شوریده دل"
آهنگ ساز: بانو استاد ملیحه سعیدی
تنظیم کننده: جناب بهنام شهرکی
قانون ۱: بانو حنانه سعیدی
قانون ۲: جناب امیرحسین مختاری

@karantabarii
🔥 *پیشینه و فلسفۀ آیین چهارشنبه‌سوری*

کارن تبری(ع م خرمی)

📝از چگونگی آیین #چهارشنبه_سوری در ایران باستان خبر و نشانه‌ای دقیق در دست نیست. ابوریحان بیرونی که آیین‌های باستانی رایج در زمان خود را در «آثارالباقیه» ثبت کرده است، به آتشی که در سپندار‌مذگان، پیش از نوروز برپا می‌شده‌است اشاره‌ای دارد.

ابوجعفر نَرشخی درکتاب «تاریخ بخارا» ضمن گزارشی از برپایی «جشن سوری» در زمان امیر منصور پسر نوح سامانی آورده است: «... و چون امیر منصور بن نوح به مُلک نشست اندر ماهِ شوالیّه سال سیصد و پنجاه به جوی مولیان‌، فرمود تا آن سراهای دیگر بار عمارت کردند و ... آن‌گاه امیر سدید به سرای نشست و هنوز سال تمام نشده بود که *شب سوری* چنان که عادات قدیم است، آتشی عظیم افروخته، پـاره‌های آتش بجست و سقف‌ و سرای درگـرفت و دیگر بـاره جمله‌ سـرای بسوخت»

از این گزارش، چند نکته روشن می‌شود:

🖍نخست این که نام این جشن، «سوری» بوده است.
🖍دوم این که از عبارت «چنان که عادت قدیم است» روشن می‌شود که جشن سوری یک آیین باستانی بوده، ازقدیم هرسال برپا می‌شده است.
🖍سوم این که عنصر اصلی این جشن، آتش بوده است.
🖍 چهارم این که دست کم گاهی با خطرها و خسارت‌هایی چون آتش سوزی همراه بوده است. جملۀ «دیگر بـاره جمله‌ سـرای بسوخت» روشن می‌کند که پیش از این هم این حادثه رخ داده بود.

🔥اگر باستانی بودن این آیین و برابری این جشن با «چهارشنبه‌سوری» را با همین سند بپذیریم، با توجه به نداشتن تقسیمات هفتگی در دوران پیش از اسلام، روشن می‌شود که با چهارشنبه یا هر شنبه دیگر پیوندی نداشت.
🔥دربارۀ پیوند خوردن جشن سوری با چهارشنبه، دو دیدگاه، مطرح شده است

⚡️دیدگاه نخست این که راوندی در کتاب تاریخ اجتماعی ایران، این جشن را با قیام مختار پیوند داده است.
دکتر مجید حیدری از تاریخ پژوهان در گفت‌و‌گو با خبر آنلاین(دهم فروردین نود) با اشاره به نظر راوندی، نسبت بین چهارشنبه‌سوری را با قرار آتش افروختن برای اعلام رسمی قیام مختار، براساس قرائن و شواهد تاریخی، قابل اعتنا دانست.
⚡️دیدگاه دوم این که برخی می‌گویند مردم در ایران باستان چهارشنبه را نحس می‌دانسته‌، با برپایی این جشن در پی رفع نحوست آخرین چهارشنبه سال بوده‌اند.

⚡️این هر دو دیدگاه چندان درست به نظر نمی‌رسد، شاید دیدگاه نخست تدبیری بوده باشد به منظور واداشتن مخالفان مذهبی این جشن به همراهی.
پذیرفتن دیدگاه دوم نیز با توجه به نبود تقسیمات هفتگی در ایران باستان دشوار است. مگر این که اعتقاد به نحوست چهارشنبه که باور عرب بوده است، پس از اسلام، اندک اندک روی باورهای مربوط به این جشن موثر افتاده، برپایی آن در شب چهارشنبه تثبیت شده باشد.

🔥به نظر می‌رسد «جشن سوری» مانند دیگر آیین‌های پیش از نوروز، اشاره به باور پیشینیان به فرود آمدن فروهرها* در شب‌های پایانی سال دارد.
به اعتقاد مردم باستان فروهرها در اواخر سال به مدت ده شبانه روز از جايگاه اصلي و آسمانی خود به شهر و ديار خود فرود آمده، ميان بازماندگان زندگي می‌کنند .
در اين روزها بازماندگان، لباس نو تهيه می‌كرده‌اند و در خانه‌ها نقل و نبات و شيريني و ميوه و سبزي و گل و كتاب مقدس و شمع روشن و چوب‌هاي خوشبو بر سفره مي‌نهادند . كدورت‌ها را از دل می‌زدودند. به‌آن اميد كه چون روان درگذشتگان به ميان آنان بیایند شاد و راضي باشند و به بازماندگان دعا و بركت عنايت كنند.
در اين شب‌ها مردم بر سر بام‌ها براي راهنمايي روان درگذشتگانشان آتش روشن می‌كردند تا در فروغ و روشناي آن آتش، روان درگذشتگان در روشنايي وارد خانۀ بازماندگان شوند ، همچنين رسم بوده كه كنار آن آتش كه بر پشت بام روشن مي‌كردند خوراک‌هاي ويژه‌ای نيز قرار دهند.

رسم قاشق زنی هم با روان درگذشتگان پیوند دارد. قاشق زن‌ها نماد روان درگذشتگان ما هستند که به خانه‌ها سر می‌زنند و به یادمان می‌آورند که درگذشتگان ما نیاز به خیرات دارند. بازماندگان در این شب‌ها باید شاد باشند خانه‌ها و خیابان‌ها باید گرم و روشن باشد مردم با پریدن نمادین از روی آتش یادی از گواهی آتش بر پاکدامنی سیاوش بکنند، بالاخره فروهرها و روان درگذشتگان ببینند که زندگی با گرمی و شور در میان بازماندگانشان جریان دارد تا با خاطری آسوده و شاد به آسمان برگردند.
این نکته بسیار زیبا و شایان اندیشیدن است که از نگاه نیاکان ما بهترین خاطرجمعی و خیرات برای درگذشتگان، شادی و نشاط بازماندگان بوده است.
🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥
به قول رودکی

شاد زی با سیاه چشمان، شاد
که جهان نیست جز فسانه و باد
https://telegram.me/karantabarii
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کودنی چیست و راهکارهای مقابله با آن چیست؟

انسانها تحت یک نظام قدرتمند به تدریج هسته مستقل و خودآگاهی که برای تعقل لازم است را از دست میدهند و به یک فرد کودن تبدیل می‌شوند.

این فیلم داستان یک کشیش جوانی به نام بونهوفر است که به سخنرانی در کوچه و خیابان علیه جنایتهای رژیم و مزدورانش می‌پرداخت تا یک شب سربازان او را دستگیر می‌کنند و به زندان می‌برند...

🟨🟩🟦🟪🟫🟥🟧

https://telegram.me/karantabarii
سرویس تاریخ «انتخاب»: این تصویر متعلق به کاتسو وادا یا واتسو کادا تاجر ژاپنی (۱۹۰۶-۱۹۹۳) و همسرش ریوهی وادا است که سریال سال‌های دور از خانه و شخصیت اوشین را با الهام از زندگی این زن ساخته اند. اوشین یا سال‌های دور از خانه یک مجموعه تلویزیونی ژاپنی است که در سال ۱۳۶۳ توسط شبکه ان‌اچ‌کی ساخته شد. این سریال در دهه ۶۰ در تلویزیون ایران هم پخش شد و طرفداران بسیاری پیدا کرد، تا جاییکه هنوز هم تلویزیون ایران به پخش این سریال می‌پردازد.

#کارن_تبری

https://telegram.me/karantabarii
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
700 سال قبل از برپایی حکومت هخامنشیان و‌ کوروش تو ‌ایران چه خبر بوده؟


🎞

@havadese_fori

#کارن_تبری
https://telegram.me/karantabarii