💖کافه شعر💖
2.68K subscribers
4.42K photos
2.94K videos
12 files
1.06K links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
برخیز که موسم تماشاست
بخرام که روز باغ و صحراست

امروز بنقد عیش خوشدار
آن کیست کش اعتماد فرداست

می هست و سماع و آن دگر نیز
اسباب طرب همه مهیاست


#جمال_الدین_عبدالرزاق
#صـبح_بخیـر

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
از صبح‌هاے دور از تو نگویم
ڪه مانند است به شب ڪه
مانند است به اوجِ چله‌ے
زمستان ابدے جان
هر شب غمت در دل است و
عشقت در سر
و هر صبح عشقت در دل و
خاطره‌ات در سر
طلوع ڪن صبحم را
ڪه عمرےست بی خورشید
روزهایم شب می شود
و بی مهتاب شب‌هایم روز.........

#استادعلی‌سیدصالحی

 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
صبحت بخیر آفتابم دیشب نخوابیدی انگار
این شانه ها گرم و خیسند تا صبح باریدی انگار

دنیای تو یک نفر بود دنیای من خالی از تو
من در هوای تو و تو جز من نمی دیدی انگار

هربار یک بغض کهنه روی سرت خالی ام کرد
تو مهربان بودی آنقدر طوری که نشنیدی انگار

گفتم که حال بدم را فردا به رویم نیاور
با خنده گفتی تو خوبی یعنی که فهمیدی انگار

تا زود خوابم بگیرد آرام آرام آرام
از عشق گفتی دلم ریخت اما تو ترسیدی انگار

گفتی رها کن خودت را پیشم که هستی خودت باش
گفتم اگر من نباشم؟ با بغض خندیدی انگار

صبح است و تب دارم از تو این گونه ها داغ و خیسند
در خواب پیشانی ام را با گریه بوسیدی انگار...

#اصغر_معاذی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
گویند که صاحب فنون عقل کل است
مایه ده این چرخ نگون عقل کل است

آن عقل که عقل داشت آن جزوی بود
ور عقل ز عقل شد کنون عقل کل است

#رباعی_مولانا

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بگذار صبح ؛

گونه هايت را ببوسم ،

عطر نفس هايت

مرا سيراب ڪند ...

بگذار در سرسراى خيالت ،

صبح هايم را

با تو به خير ڪنم ...

صبح بخیر جانانم


#دلنوشته

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
بر دوزخ هم کفر و هم ایمان تراست

بر دو لب هم درد و هم درمان تراست

گر دو صد یعقوب داری زیبدت

کانچه یوسف داشت صد چندان تراست

خندهٔ تو چون دم عیساست کو

هر چه در لب داشت در دندان تراست

چند گویی کان و کان یک ره ببین

کانچه در کانست در ارکان تراست

چند گویی جان و جان یک دم بخند

کانچه در جانست در مرجان تراست

از لطیفی آنت جان خواند از آنک

هر چه آنرا خواند جان بتوان تراست

هر زمان گویی همی چوگان من

گوی از آن کیست گر چوگان تراست

چون همی دانی که میدان آن تست

گوی هم می دان که در میدان تراست

بنده گر خوبست گر زشت آن تست

عاشق ار دانا و گر نادان تراست

صورت ار با تو نباشد گو مباش

خاک بر سر جسم را چون جان تراست

من ترا هرگز بنگذارم ولیک

گر تو بگذاری مرا فرمان تراست

هیچ مرغ آسان سنایی را نیافت

دولتی مرغی که این آسان‌تر است

#سنایی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
دوش در محفلِ دل صحبت رخسار تو بود
چشم آهوی تو  وُ لعلِ شکر بار تو بود ،

دل شوریده تو را سخت تمنا میکرد ،
از منِ خانه خراب طالبِ دیدارِ تو بود ،

پیرهن چاک کنان پا به زمین میکوبید ،
چه کنم ؟ طفل دلم عاشق و غمخوار تو بود ،

از کجا این همه تشویش به دل آمده بود ،
که در آن طره ی تو باز گرفتارِ تو بود ،

دل ندیدم که چنین زار پریشان باشد ،
بخدا از همه کس یارتر از یار تو بود ،

#راحم_تبریزی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
نگاهِ تُو
مےدَوَد
-آهووار-
پیرامونِ
لبانِ من!
ستاره‌اے خِجِل
پشت ڪَرده
بہ آسمانِ عنّابے!
آڪنده‌اَم
همہ‌حال
از سُرخ‌گُلانِ
لبانِ تُو!
از تُو سرشارم
اگر بگذارے
پلڪ روےِ پلڪ وُ
برسانے
جانم را
بہ لب...!!!



#آرش_شاهری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حقیقتاً این دنیا ؛
به همۀ ما یه کنسرت #هایده بدهکاره.... 🥲❤️


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

مه من هنوز عشقت دل من فگار دارد
تو یکی بپرس از این غم که به من چه کار دارد

نه بلای جان عاشق شب هجرت است تنها
که وصال هم بلای شب انتظار دارد

تو که از می جوانی همه سرخوشی چه دانی
که شراب ناامیدی چقدر خمار دارد

نه به خود گرفته خسرو پی آهوانِ ارمن
که کمند زلف شیرین هوس شکار دارد

مژه سوزن رفو کن نخ او ز تار مو کن
که هنوز وصله‌ی دل دو سه بخیه کار دارد

دل چون شکسته‌سازم ز گذشته‌های شیرین
چه ترانه‌های محزون که به یادگار دارد

غم روزگار گو رو پی کار خود که ما را
غم یار بی‌خیالِ غم روزگار دارد

گل آرزوی من بین که خزان جاودانیست
چه غم از خزان آن گل که ز پی بهار دارد

دل چون تنور خواهد سخنان پخته لیکن
نه همه تنور سوز دل شهریار دارد

#شهریار

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
دوره‌ات کردند آدمها و تنها‌تر شدی
دوره‌ات کردند غمها و شکیبا‌تر شدی

یادگار دوستان را دشمنان خط می‌زنند
تک درخت باغ ! با اینهاست زیباتر شدی

شوکران گفتند در پیدا و در پنهان شراب
هر چه تهمت بیشتر خوردی مبرّاتر شدی

هر چه پیدا کردمت ای #دوست پنهان‌تر شدی
هر چه پنهان‌ کردمت ای #عشق پیدا‌تر شدی

غم همان شادیست وقتی دوست هست و دوست نیست
زندگی! چندیست با یادش غم‌افزا تر شدی

#مژگان_عباسلو

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
خانهٔ خوابیدگان را دیدهٔ بیدار کو؟
نیستی‌پیرایگان را هستی سرشار کو؟

شمع‌سان در خوابگاه مردگان سوزم، ولی
حاصل این‌سوختن جز آه آتشبار کو؟

سینه‌ها سرد است و دل‌ها بی‌حرارت می‌تپد
تا دلی را گرم سازد آتشین‌گفتار کو؟


#محمدحسن_بارق_شفیعی

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
 

به دست آور دل من را...
چه کارت با دل مردم!
تو واجب را به جا آور، رها کن مستحب‌ها را

#نجمه‌زارع

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
«دارِ قالی ست دلم هر گره اش  عشق تو است»

#مهناز‌نجفی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
طوری
برای تو
خواهم مرد که
هیچ پیامبری نتواند..
در روح من بدمد !

#فرزانه_ایروانی 


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
دل فروشی می کنی ، گویا گمان کردی که باز



با غرورم می خرم آن را ، در این بازار نه



#پرینازجهانگیر

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
با دل سوخته پروانه به شمعی می‌‎گفت




دادن بوسه به عشاق ثوابست امشب


#ملک‌الشعرا‌بهار

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
همین که هستی
و سهم من از عشق
در این عصرهای
کلافه و دلتنگ
تماشای نگاه توست
حال دلم خوب است
من چون از دوست داشتنت
سرشارم
مدام می خندم
می رقصم
از ابر چشمانم باران شوق می بارم
و به راحتی
تمام این عصرهای های
بغض آلود و درگیر دغدغه
  را به فراموشی می سپارم

#امیر_عباس_خالق_وردی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
شادی داشتنت
شادی بغل کردن سازی ست
که درست نمی شناسمش
درست می نوازمش
نت به نت
نفس در نفس
تو از همه جا شروع می شوی
و من هربار بداهه می نوازمت
از هر جای تنت
سبز آبی کبود من
لم بده، رها کن خودت را
آب شو در آغوشم
مثل عطر یاس فراگیرم شو
بگذار یادت بگیرم

#عباس_معروفی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀