This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عصری پاییزی
ی نیمکت چوبی
دفتر شعر چشمانت
قهوه ی تلخ
خش خش برگ ریز احساسم
زیر پای نگاه های عاشقانه های تو
پاییز و من و تو
بهت غزل
هم نوای شعر
لنگ زدن واژ ها
در وصف چشمان تو
#سیامک_جعفری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ی نیمکت چوبی
دفتر شعر چشمانت
قهوه ی تلخ
خش خش برگ ریز احساسم
زیر پای نگاه های عاشقانه های تو
پاییز و من و تو
بهت غزل
هم نوای شعر
لنگ زدن واژ ها
در وصف چشمان تو
#سیامک_جعفری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
خنده زنان چه آمدی ؟
بر قَدَر و قضای من ...
گر بروم سوی دگر ، شکسته باد پای من ،
جان وجهان من شدی ،
جمله جهانِ من شدی ،
نقل و نبات من شدی ، ای مه جانفزای من ،
#راحم_تبریزی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بر قَدَر و قضای من ...
گر بروم سوی دگر ، شکسته باد پای من ،
جان وجهان من شدی ،
جمله جهانِ من شدی ،
نقل و نبات من شدی ، ای مه جانفزای من ،
#راحم_تبریزی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
آمدی پهلو بہ پهلویم نشستے بارها
آمدم لمست ڪنم دیدم خیال است این خیال
عزم خود را جزم کردم تا فراموشت کنم
شب به خوابم آمدی گفتے محال است این محال
#فرانڪ_فردوسی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
آمدم لمست ڪنم دیدم خیال است این خیال
عزم خود را جزم کردم تا فراموشت کنم
شب به خوابم آمدی گفتے محال است این محال
#فرانڪ_فردوسی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
آن شنیدی که در دهی پیری
خورد ناگه ز شحنهای تیری
رفت در پیش قاضی آن درویش
گفت: «بنگر مرا چه آمد پیش.»
شحنه سرمست بود در میدان
تیری افکند و زد مرا بر جان
قاضی او را بگفت:« از سرِ خشم
قلتبانا! نگه نداری چشم؟
تیر شحنه به خون بیالودی!
تا مرا درد سر بیفزودی!
جفت گاوت به شحنهٔ ده ده
وز چنین دردسر به نفْس بجه.»
#سنایی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
خورد ناگه ز شحنهای تیری
رفت در پیش قاضی آن درویش
گفت: «بنگر مرا چه آمد پیش.»
شحنه سرمست بود در میدان
تیری افکند و زد مرا بر جان
قاضی او را بگفت:« از سرِ خشم
قلتبانا! نگه نداری چشم؟
تیر شحنه به خون بیالودی!
تا مرا درد سر بیفزودی!
جفت گاوت به شحنهٔ ده ده
وز چنین دردسر به نفْس بجه.»
#سنایی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دهد پندم همان موجی که دورم می کند از او
پُرم از گوشماهی ها برای حرف نشنیدن
بدنبال خودم عمریست چون گرداب می گردم
مدارا میکنم با این به دور خویش چرخیدن
#کاوه_احمدزاده
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
پُرم از گوشماهی ها برای حرف نشنیدن
بدنبال خودم عمریست چون گرداب می گردم
مدارا میکنم با این به دور خویش چرخیدن
#کاوه_احمدزاده
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
گـرچه چندیست شعـرهایم ؛از دهن افتـاده انـد
لیک شــادم کـــه بـه تـو راز دلـم لــو داده انـد
مهر و عشـق و عاطفه ؛ از شعر ها بـایـد شنید
شعـر هـای عـاشـقی ؛ سرشارصـدهـا بــاده اند
هرکه درتقـدیرعشـق افتاده میداند که چیست
راز چـشمـانـی کـه دائـم ؛ در مسیــر جـاده انـد
یک نفـس شـعر و غزل ؛ می روید از نقش قلم
همچو سربازان درصف ؛جـان به کف آماده اند
جــان فــدای "عـاشـقانی " کـه بـه تعبیـر؛ عـوام
عقل خود را در هوای عشق ؛ از دست داد ه اند
عــاشــقان بـهـر وصـالـش ؛ ســر نمیـدانـند زپــا
تیـره بـخت آنـان که در دلــدادگـی؛ وا داده اند
#علی_فعله_گری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
لیک شــادم کـــه بـه تـو راز دلـم لــو داده انـد
مهر و عشـق و عاطفه ؛ از شعر ها بـایـد شنید
شعـر هـای عـاشـقی ؛ سرشارصـدهـا بــاده اند
هرکه درتقـدیرعشـق افتاده میداند که چیست
راز چـشمـانـی کـه دائـم ؛ در مسیــر جـاده انـد
یک نفـس شـعر و غزل ؛ می روید از نقش قلم
همچو سربازان درصف ؛جـان به کف آماده اند
جــان فــدای "عـاشـقانی " کـه بـه تعبیـر؛ عـوام
عقل خود را در هوای عشق ؛ از دست داد ه اند
عــاشــقان بـهـر وصـالـش ؛ ســر نمیـدانـند زپــا
تیـره بـخت آنـان که در دلــدادگـی؛ وا داده اند
#علی_فعله_گری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
یادت
قلمم را می رقصاند
مستانه می رقصی و
من غرق تماشایت.
نشانی چکاوک ها را از روزنهٔ همیشه سبزِ
#چشم هایت میپرسم!
بمان در طلوع ناب چکامه ها
می خواهمکوک زنـم
خیالت را به دامن مهربانی!
نگاهکن
چه زیبا چین می خورد
پیشانی #خورشید
در تبسـم نگاهت!
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
قلمم را می رقصاند
مستانه می رقصی و
من غرق تماشایت.
نشانی چکاوک ها را از روزنهٔ همیشه سبزِ
#چشم هایت میپرسم!
بمان در طلوع ناب چکامه ها
می خواهمکوک زنـم
خیالت را به دامن مهربانی!
نگاهکن
چه زیبا چین می خورد
پیشانی #خورشید
در تبسـم نگاهت!
#فریبا_قربان_کریمی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شبی
زیر این آسمان
خوشبختی وافسونگریِ
زمین وزمان
به اسم من
زده خواهد شد
و توووو
درآغوشم به خواب خواهی رفت
این هنگام هست که
به کنایه
از شب خواهم پرسید
که ماه درآغوش او زیباست
یا ماهِ در آغوش من...
ماه من
شبت ماااه
#استاد_زنوز
#شب_خوش
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
زیر این آسمان
خوشبختی وافسونگریِ
زمین وزمان
به اسم من
زده خواهد شد
و توووو
درآغوشم به خواب خواهی رفت
این هنگام هست که
به کنایه
از شب خواهم پرسید
که ماه درآغوش او زیباست
یا ماهِ در آغوش من...
ماه من
شبت ماااه
#استاد_زنوز
#شب_خوش
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
خیالِ روشنِ صبحگاهان
تو سپیدی چون شعر
تو قصیدههای نوری
هم بیت ِ غزلی ناب هستی
صدای تو
آوای ِ دلانگیز باران است ،
چشمانت
هوای مطلوب ِ
صبحگاهیست برای نفس کشیدن
سراسر مهری و پراز لطافتی
رایحهء لبخند تو
نستعلیق تمام ادبیات است
تو چکیدهایی
از تمام زیبائیها هستی
تو ذوق پنهان ِ عشقی که در رگانم جاریست ...!!
#پارس
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تو سپیدی چون شعر
تو قصیدههای نوری
هم بیت ِ غزلی ناب هستی
صدای تو
آوای ِ دلانگیز باران است ،
چشمانت
هوای مطلوب ِ
صبحگاهیست برای نفس کشیدن
سراسر مهری و پراز لطافتی
رایحهء لبخند تو
نستعلیق تمام ادبیات است
تو چکیدهایی
از تمام زیبائیها هستی
تو ذوق پنهان ِ عشقی که در رگانم جاریست ...!!
#پارس
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
زهی صبحی! که او آید نشیند بر سر بالین
تو چشم از خواب بگشایی ببینی شاه شاهانی!
#مولانا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تو چشم از خواب بگشایی ببینی شاه شاهانی!
#مولانا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
یار اگر کاکل مشکین بگشاید بسحر
مشک از نافه آهوی ختا بگشاید
صبح صادق بدمد هر طرف از شش جهتم
گر شبی زلف تو را باد صبا بگشاید
دارم امید به الطاف خداوند که باز
دوست بر روی دلم چشم رضا بگشاید
#کوهی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
مشک از نافه آهوی ختا بگشاید
صبح صادق بدمد هر طرف از شش جهتم
گر شبی زلف تو را باد صبا بگشاید
دارم امید به الطاف خداوند که باز
دوست بر روی دلم چشم رضا بگشاید
#کوهی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
سلام ای شهرِ غم ! از بوی بارانت نمی گویی؟
از اندوهِ شب و بغضِ خیابانت نمی گویی؟
هوا بس ناجوانمردانه غمگین است ! ثالث جان
دو خط از شعرِ جانسوزِ زمستانت نمی گویی؟
#مهدی_حبیبی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
از اندوهِ شب و بغضِ خیابانت نمی گویی؟
هوا بس ناجوانمردانه غمگین است ! ثالث جان
دو خط از شعرِ جانسوزِ زمستانت نمی گویی؟
#مهدی_حبیبی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
در چار باغ دهر نسیم مراد نیست
از ششدر جهات، امید گشاد نیست
در راه ابر، تخم تمنا نکشته ام
کشت مرا ملاحظه از برق و باد نیست
آسودگی ز عمر سبکرو طمع مدار
بر گردباد و سایه او اعتماد نیست
آن را که جذب عشق برون آرد از وطن
چون ماه مصر در گرو خیرباد نیست
در مکتبی که ساده دلان مشق می کنند
رخسار صفحه نقش پذیر مداد نیست
در عهد شیب، شکوه نسیان چرا کنم؟
کم نعمتی است این که جوانی به یاد نیست؟
صائب تلاش صحبت پروانه می کند
بیتابی چراغ ز سیلی باد نیست
#صائب_تبريزى
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
از ششدر جهات، امید گشاد نیست
در راه ابر، تخم تمنا نکشته ام
کشت مرا ملاحظه از برق و باد نیست
آسودگی ز عمر سبکرو طمع مدار
بر گردباد و سایه او اعتماد نیست
آن را که جذب عشق برون آرد از وطن
چون ماه مصر در گرو خیرباد نیست
در مکتبی که ساده دلان مشق می کنند
رخسار صفحه نقش پذیر مداد نیست
در عهد شیب، شکوه نسیان چرا کنم؟
کم نعمتی است این که جوانی به یاد نیست؟
صائب تلاش صحبت پروانه می کند
بیتابی چراغ ز سیلی باد نیست
#صائب_تبريزى
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مجنون را دیدند روی خاک مینوشت :
لیلی ، لیلی ، لیلی...
پرسیدند دیوانه چه میکنی؟
گفت :
چون میسر نیست من را کام او ،
عشق بازی میکنم با نام او
❤️🌹❤️
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
لیلی ، لیلی ، لیلی...
پرسیدند دیوانه چه میکنی؟
گفت :
چون میسر نیست من را کام او ،
عشق بازی میکنم با نام او
❤️🌹❤️
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
قلبت اگر شکست عاشق شدن خطاست
پایان عشق ما آغاز ماجراست
مجنون قصه هم، گاهی که مرد نیست
لیلایِ شهر من مجنون قصه هاست
دل بسته ای به باد، لیلای خوب من
لب بر لبت بدوز این حکم ماسوا است
مردم همه کر اند دل بسته ای به چه؟
گاهی همین سکوت فریاد بی صداست
مجنون ما کجا، قیص ابن عامر است
این قصه ی سکوت از گنجوی جداست
در قصه های من عاشق که میشوی
در گوش خود بدار عاشق شدن خطاست
#سهیل_فرزانه
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
پایان عشق ما آغاز ماجراست
مجنون قصه هم، گاهی که مرد نیست
لیلایِ شهر من مجنون قصه هاست
دل بسته ای به باد، لیلای خوب من
لب بر لبت بدوز این حکم ماسوا است
مردم همه کر اند دل بسته ای به چه؟
گاهی همین سکوت فریاد بی صداست
مجنون ما کجا، قیص ابن عامر است
این قصه ی سکوت از گنجوی جداست
در قصه های من عاشق که میشوی
در گوش خود بدار عاشق شدن خطاست
#سهیل_فرزانه
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
هرگاه که چشم من و عرفی به هم افتاد
در هم نگرستیم و گرستیم و گذشتیم
#عرفی_شیرازی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
در هم نگرستیم و گرستیم و گذشتیم
#عرفی_شیرازی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یڪے را دوست دارم
ڪه عصرها پنجره ے چشمانم
منتظرِ نگاهِ اوست
تا تصویرِ حضورش را
بر قابِ دلم
زرڪوب ڪنم
و درسایه سارِ مژگانش
عاشقانه بسرایم
جانا تو
زیباترین سروده خلقت منی...
#دلنوشته
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ڪه عصرها پنجره ے چشمانم
منتظرِ نگاهِ اوست
تا تصویرِ حضورش را
بر قابِ دلم
زرڪوب ڪنم
و درسایه سارِ مژگانش
عاشقانه بسرایم
جانا تو
زیباترین سروده خلقت منی...
#دلنوشته
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
برایت سیب می چینم
برایت می شوم در بند
به شرطی
میان باغ پر نیرنگ این دنیا
ببندی چشمهایت را
به روی، هر درختی که
به سویت می زند لبخند
#بشیرامیدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
برایت می شوم در بند
به شرطی
میان باغ پر نیرنگ این دنیا
ببندی چشمهایت را
به روی، هر درختی که
به سویت می زند لبخند
#بشیرامیدی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀