This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یاری کن ای نفس که درین گوشهی قفس
بانگی برآورم ز دل خسته یک نفس
تنگ غروب و هول بیابان و راه دور
نه پرتو ستاره و نه نالهی جرس
خونابه گشت دیدهی کارون و زندهرود
ای پیک آشنا برس از ساحل ارس
صبر پیمبرانهام آخر تمام شد
ای آیت امید به فریاد من برس
از بیم محتسب مشکن ساغر ای حریف
می خواره را دریغ بود خدمت عسس
جز مرگ دیگرم چه کس آید به پیشباز
رفتیم و همچنان نگران تو باز پس
ما را هوای چشمهی خورشید در سر است
سهل است سایه گر برود سر در این هوس
#هوشنگ_ابتهاج
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بانگی برآورم ز دل خسته یک نفس
تنگ غروب و هول بیابان و راه دور
نه پرتو ستاره و نه نالهی جرس
خونابه گشت دیدهی کارون و زندهرود
ای پیک آشنا برس از ساحل ارس
صبر پیمبرانهام آخر تمام شد
ای آیت امید به فریاد من برس
از بیم محتسب مشکن ساغر ای حریف
می خواره را دریغ بود خدمت عسس
جز مرگ دیگرم چه کس آید به پیشباز
رفتیم و همچنان نگران تو باز پس
ما را هوای چشمهی خورشید در سر است
سهل است سایه گر برود سر در این هوس
#هوشنگ_ابتهاج
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
عشق را انکار کردن اعترافی دیگر است
مُحْرم احساس بودن اعتکافی دیگر است
چیست در هنگامه ی بهت تب آلود وصال
سِرٌ وصلت را سرودن اکتشافی دیگر است
گشته کافر آیه آیه مریمی های تنم
دور بالین تو گشتن خود طوافی دیگر است
نیست در آیین شیدایی به جز خودباوری
امتزاج قلب و منطق ،ائتلافی دیگر است
چشم تو پیغمبر و محراب جانت منجلی
قبله گاهی جز نگاهت انحرافی دیگراست
دود شد تاریکی و پر شعله چشم باورم
باور سنت شکستن انعطافی دیگر است
سینه خاکسترنشین سوز زخم افتراق
خاطرِ سیمرغ را رویای قافی دیگر است
#زیبا_حسینی_جیرندهی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
مُحْرم احساس بودن اعتکافی دیگر است
چیست در هنگامه ی بهت تب آلود وصال
سِرٌ وصلت را سرودن اکتشافی دیگر است
گشته کافر آیه آیه مریمی های تنم
دور بالین تو گشتن خود طوافی دیگر است
نیست در آیین شیدایی به جز خودباوری
امتزاج قلب و منطق ،ائتلافی دیگر است
چشم تو پیغمبر و محراب جانت منجلی
قبله گاهی جز نگاهت انحرافی دیگراست
دود شد تاریکی و پر شعله چشم باورم
باور سنت شکستن انعطافی دیگر است
سینه خاکسترنشین سوز زخم افتراق
خاطرِ سیمرغ را رویای قافی دیگر است
#زیبا_حسینی_جیرندهی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نگـو بار گـران بـودیم رفتیـم
نگـو نامهـربان بـودیم و رفتیـم
آخـه اینـا که دلیـل نمیشـه
بگـو بـا دیگران بودیمو رفتیـم...
#تیکه
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نگـو نامهـربان بـودیم و رفتیـم
آخـه اینـا که دلیـل نمیشـه
بگـو بـا دیگران بودیمو رفتیـم...
#تیکه
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
چهره ام زرد است و دل خون است
و اشکم ارغوان
یا منم پاییز و یا پاییز فصلی از من است
#مسلم_خزایی_ژاکاو
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
و اشکم ارغوان
یا منم پاییز و یا پاییز فصلی از من است
#مسلم_خزایی_ژاکاو
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
خوش آنزمان که برای گلایه وقت نبود
هزار شکوه به یک بوسه مختصر میشد!
#سجاد_سامانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
هزار شکوه به یک بوسه مختصر میشد!
#سجاد_سامانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
من اهلی توام
اهل چشمانت
زادگاه من
سقف آسمان نگاه توست
هر جا تو باشی
من آنجا حاضرم
و تماشای ارگ بی بدیل دیدگانت
برایم تنها دلیل زندگی است
نگاهم کن
همیشه
تا جریان یابد خون عشق
درون رگ هایی
که از حس خواستنت سرشارند
#امیر_عباس_خالق_وردی❤️
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
اهل چشمانت
زادگاه من
سقف آسمان نگاه توست
هر جا تو باشی
من آنجا حاضرم
و تماشای ارگ بی بدیل دیدگانت
برایم تنها دلیل زندگی است
نگاهم کن
همیشه
تا جریان یابد خون عشق
درون رگ هایی
که از حس خواستنت سرشارند
#امیر_عباس_خالق_وردی❤️
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
عصر ها
عطر باغچه
در آنسوی
وسعت
دلتنگی هایم پیچیده
من مانده ام
و عطر
گل های نیلوفر
و صندلی خالی
با دو استکان چای
#لیلا_صابری_منش
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
عطر باغچه
در آنسوی
وسعت
دلتنگی هایم پیچیده
من مانده ام
و عطر
گل های نیلوفر
و صندلی خالی
با دو استکان چای
#لیلا_صابری_منش
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
مرا بهر تو باید زندگانی
وگر نه سهل دارم جان سپردن
از آن روزی که نامِ تو شنیدم،
شدم عاجز من از شبها شمردن
#مولانا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
وگر نه سهل دارم جان سپردن
از آن روزی که نامِ تو شنیدم،
شدم عاجز من از شبها شمردن
#مولانا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بفرست به حضرت عشق 😍❤️
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
با این عطش خامم مکن عشقت نباشد جاودان
دلخوش نکن هر دَم مرا بر باد رفت این دودمان
دلبسته ی رویت شدم امّا مرا نشناختی_
صد بوسه هم گَر میزدم بر گونه ات ای مهربان!
در یک شبِ شهریوری نقشی کشیدم از رُخَت
با میخِ دل کوبیده ام عکسِ تو بر دیوارِ جان
زخمیست کاری بر تنم از فصلِ کوچِ رفتنت
زهرِ هزاران عشق را ؛ نوشیده ام چون شوکران
بر دوشِ تنهایی اگر ؛ آویختم عشقِ تو را
من پَر زدن میخواستم از پهنه ی این آسمان
محصور باشم در قفس بهتر ز این آزادِگی ست
این آسمان ارزانی ات ؛ تا مرز های بیکران
افسون شدم در بندِ تو ؛ در طالعم هم نیستی
آخر به پایان می رسد ، افسانه ی دیوانگان
#محسن_برخورداری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دلخوش نکن هر دَم مرا بر باد رفت این دودمان
دلبسته ی رویت شدم امّا مرا نشناختی_
صد بوسه هم گَر میزدم بر گونه ات ای مهربان!
در یک شبِ شهریوری نقشی کشیدم از رُخَت
با میخِ دل کوبیده ام عکسِ تو بر دیوارِ جان
زخمیست کاری بر تنم از فصلِ کوچِ رفتنت
زهرِ هزاران عشق را ؛ نوشیده ام چون شوکران
بر دوشِ تنهایی اگر ؛ آویختم عشقِ تو را
من پَر زدن میخواستم از پهنه ی این آسمان
محصور باشم در قفس بهتر ز این آزادِگی ست
این آسمان ارزانی ات ؛ تا مرز های بیکران
افسون شدم در بندِ تو ؛ در طالعم هم نیستی
آخر به پایان می رسد ، افسانه ی دیوانگان
#محسن_برخورداری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تو چه کردی که خدا این همه زیبایت کرد
شأن گل را بــه تنت کرد و شکوفایت کرد
جنگ ِ هفتاد و دو ملت به یقین نیز نکرد
آتشی را که به پا سرخی ِ لب هایت کرد
گرچه از شرم و حیا زل به نگاهت نزدم
بارها در به درم چشم ِ فریبایت کرد
لاله ی ِ باغ تماشگه رازی که خدا
دیدن از منظره ی ِ روی ِ دلارایت کرد
شرر مشعلِ رخسار ِ پر از جاذبه ات
شمع ِ پرتو فکنِ قصرِ اهورایت کرد
در پیِ برکهای از دانه ی دُرّ بودم و چشم
ناگهان زل به صدف ها زد و پیدایت کرد
مهربانو عسلم سرو بلند تو مرا
عاشق باغ قشنگ قد و بالایت کرد
#علی_قیصری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
شأن گل را بــه تنت کرد و شکوفایت کرد
جنگ ِ هفتاد و دو ملت به یقین نیز نکرد
آتشی را که به پا سرخی ِ لب هایت کرد
گرچه از شرم و حیا زل به نگاهت نزدم
بارها در به درم چشم ِ فریبایت کرد
لاله ی ِ باغ تماشگه رازی که خدا
دیدن از منظره ی ِ روی ِ دلارایت کرد
شرر مشعلِ رخسار ِ پر از جاذبه ات
شمع ِ پرتو فکنِ قصرِ اهورایت کرد
در پیِ برکهای از دانه ی دُرّ بودم و چشم
ناگهان زل به صدف ها زد و پیدایت کرد
مهربانو عسلم سرو بلند تو مرا
عاشق باغ قشنگ قد و بالایت کرد
#علی_قیصری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یک نوستالوژی عالی بچه های آلپ
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
باز آمدم به سویت
برگشتهام به کویت
این بندۀ فراری
محتاج یک نگاه است...!
#غلامرضا_سازگار
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
برگشتهام به کویت
این بندۀ فراری
محتاج یک نگاه است...!
#غلامرضا_سازگار
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
در کوی تو صد هزار صاحب هوس است
تا خود، به وصال تو، که را دسترس است
آن کس که بیافت، دولتی یافت عظیم
و آن کس که نیافت، داغ نایافت بس است
#باباافضل_کاشانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تا خود، به وصال تو، که را دسترس است
آن کس که بیافت، دولتی یافت عظیم
و آن کس که نیافت، داغ نایافت بس است
#باباافضل_کاشانی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀