مـن از خـدا کـه تو را آفرید ، ممنونم
از آنکه روح به جسمت دمید، ممنونم
از آن که مثلِ بتِ کوچکی، تراشت داد
از آن کـه طـرحِ تنت را کشید ممنونم
تـو راه میــروی، انـدامِ شهـر می لرزد
مـن از تمـامِ درختـانِ بیـد ممنـونـم
در این غـروب، در این روزهای تنهایی
از اینکه عشق بـه دادم رسید ، ممنونم
من ازکسۍکه عزیزِ مرا به چاه انداخت
و آن کـه آمـد و او را خـرید ، ممنونم
مـن از نگـاهِ پـریشـانِ آن زلیخـایـی
کـه خوابِ پیـرهنـم را درید ، ممنونم
چقدر خوب و قشنگی! چقدر زیبـایی!
مـن از خدا کـه تـو را آفـرید، ممنونم
#فرامرز_عرب_عامری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
از آنکه روح به جسمت دمید، ممنونم
از آن که مثلِ بتِ کوچکی، تراشت داد
از آن کـه طـرحِ تنت را کشید ممنونم
تـو راه میــروی، انـدامِ شهـر می لرزد
مـن از تمـامِ درختـانِ بیـد ممنـونـم
در این غـروب، در این روزهای تنهایی
از اینکه عشق بـه دادم رسید ، ممنونم
من ازکسۍکه عزیزِ مرا به چاه انداخت
و آن کـه آمـد و او را خـرید ، ممنونم
مـن از نگـاهِ پـریشـانِ آن زلیخـایـی
کـه خوابِ پیـرهنـم را درید ، ممنونم
چقدر خوب و قشنگی! چقدر زیبـایی!
مـن از خدا کـه تـو را آفـرید، ممنونم
#فرامرز_عرب_عامری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
#توئیت 🖇♥️
اونجا که تو عوالم خودمون عاشقی میکنیم
و دستی دستی خودمونو تو آتیش میندازیم؛
بقول #محمدحسن_جمشیدی :
"به شوق فتح تو دل نقشه میکشید اما
خبر نداشت که این قله پرتگاه من است"
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
اونجا که تو عوالم خودمون عاشقی میکنیم
و دستی دستی خودمونو تو آتیش میندازیم؛
بقول #محمدحسن_جمشیدی :
"به شوق فتح تو دل نقشه میکشید اما
خبر نداشت که این قله پرتگاه من است"
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
عطر گلها را غبار از باغ بی حاصل ربود
باغبان از ناتوانی گوشه ای کز کرده بود
شعله ور شد پیکر پروانه های سرخ باغ
تا ابد بر روح آنان از صمیم جان درود
تا پرستو ها به اوج آسمان راهی شدند
سیل غم بارید و سوز اشک جاری شد به رود
ماه تا پنهان شد از داغ کبوتر زیر ابر
از خس و خاشاک در باغ گل آثاری نبود
باغبان درمانده بود و جای مرهم با سکوت
زد نمک بر زخمها و چشم گلها شد کبود
جای هوهو کردن جغدی که در ویرانه است
نغمه خوان ای کاش از گلهای پرپر می سرود
باغ بی حاصل اگر روزی ثمر بخشد به ما
حاصلش را خشک خواهد کرد چشمان حسود
قلب گلها چون شود پاکیزه از آلودگی
باغبان را می شود با شعر زیبایی ستود
#مهدی_سیدحسینی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
باغبان از ناتوانی گوشه ای کز کرده بود
شعله ور شد پیکر پروانه های سرخ باغ
تا ابد بر روح آنان از صمیم جان درود
تا پرستو ها به اوج آسمان راهی شدند
سیل غم بارید و سوز اشک جاری شد به رود
ماه تا پنهان شد از داغ کبوتر زیر ابر
از خس و خاشاک در باغ گل آثاری نبود
باغبان درمانده بود و جای مرهم با سکوت
زد نمک بر زخمها و چشم گلها شد کبود
جای هوهو کردن جغدی که در ویرانه است
نغمه خوان ای کاش از گلهای پرپر می سرود
باغ بی حاصل اگر روزی ثمر بخشد به ما
حاصلش را خشک خواهد کرد چشمان حسود
قلب گلها چون شود پاکیزه از آلودگی
باغبان را می شود با شعر زیبایی ستود
#مهدی_سیدحسینی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
علف، گور را محو میکند
زمان، درد را
باد، رد پای رفتگان را
چرا که زندگی آدمی فصلی بس کوتاهست.
#میخائیل_شولوخف
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
زمان، درد را
باد، رد پای رفتگان را
چرا که زندگی آدمی فصلی بس کوتاهست.
#میخائیل_شولوخف
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نگارا تو در اندیشه درازی
بیاوردی که با یاران نسازی
نه عاشق بر سر آتش نشیند
مگر که عاشقی باشد مجازی
به من بنگر که بودم پیش از این عشق
ز عالم فارغ اندر بینیازی
قضا آمد بدیدم ماه رویی
گرفتم من سر زلفش به بازی
گناه این بود افتادم به عشقی
چو صد روز قیامت در درازی
ز خونم بوی مشک آید چو ریزد
شهید شرمسارم من ز غازی
نصیحت داد شمس الدین تبریز
که چون معشوق ای عاشق ننازی
#مولانا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بیاوردی که با یاران نسازی
نه عاشق بر سر آتش نشیند
مگر که عاشقی باشد مجازی
به من بنگر که بودم پیش از این عشق
ز عالم فارغ اندر بینیازی
قضا آمد بدیدم ماه رویی
گرفتم من سر زلفش به بازی
گناه این بود افتادم به عشقی
چو صد روز قیامت در درازی
ز خونم بوی مشک آید چو ریزد
شهید شرمسارم من ز غازی
نصیحت داد شمس الدین تبریز
که چون معشوق ای عاشق ننازی
#مولانا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دوست داشتن حس خوبی ست
دوست دارم
آدم هایی را ڪه
زیر و رویشان یڪی ست
سادڪَی تو
نقطه عطف دوست داشتن توست
ژست ساده عڪس هایت
ویژڪَی خاصی به تو می دهد
هنری ست
ڪه تـــــو می دانی
#اعظم_ملڪ_پور_مهربانو
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دوست دارم
آدم هایی را ڪه
زیر و رویشان یڪی ست
سادڪَی تو
نقطه عطف دوست داشتن توست
ژست ساده عڪس هایت
ویژڪَی خاصی به تو می دهد
هنری ست
ڪه تـــــو می دانی
#اعظم_ملڪ_پور_مهربانو
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
تو را دوست دارم
آنسان که هرگز کسی را دوست نداشتهام
و دوست نخواهم داشت
تو یگانه هستی و خواهی ماند
بی هیچ قیاسی با دیگری
این حس چیزی است آمیخته و عمیق
چیزی که تمامِ ذراتم را دربرمیگیرد
تمام امیالام را ارضاء میکند
و تمام غرورهایم را نوازش
این را حس میکنی ؟
گر چه تنهایمان دور هستند
اما روحهایمان همدیگر را لمس میکنند
#گوستاو_فلوبر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
آنسان که هرگز کسی را دوست نداشتهام
و دوست نخواهم داشت
تو یگانه هستی و خواهی ماند
بی هیچ قیاسی با دیگری
این حس چیزی است آمیخته و عمیق
چیزی که تمامِ ذراتم را دربرمیگیرد
تمام امیالام را ارضاء میکند
و تمام غرورهایم را نوازش
این را حس میکنی ؟
گر چه تنهایمان دور هستند
اما روحهایمان همدیگر را لمس میکنند
#گوستاو_فلوبر
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ای بادهٔ نوشین، نگشایی دلِ ما را
مشکل که کسی چاره کند مشکل ما را
هرچند که موری به کم آزاری ما نیست
آزار دهد، هر که تواند دلِ ما را
هر خندهٔ ما، شمع صفت مایهٔ اشکی است
با گریه سرشتند تو گویی گِل ما را
پروانهٔ پر سوخته را، بیم شرر نیست
از برق چه اندیشه بود حاصل ما را؟
از سینه برانگیز رهی، شعلهٔ آهی
شاید که شبی گرم کنی محفل ما را
#رهی_معیری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
مشکل که کسی چاره کند مشکل ما را
هرچند که موری به کم آزاری ما نیست
آزار دهد، هر که تواند دلِ ما را
هر خندهٔ ما، شمع صفت مایهٔ اشکی است
با گریه سرشتند تو گویی گِل ما را
پروانهٔ پر سوخته را، بیم شرر نیست
از برق چه اندیشه بود حاصل ما را؟
از سینه برانگیز رهی، شعلهٔ آهی
شاید که شبی گرم کنی محفل ما را
#رهی_معیری
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
من با تو نگویم كه تو پروانهی من باش
چون شمع بیا روشنی خانهی من باش
در كلبهی من رونق اگر نیست صفا هست
تو رونق این كلبه و كاشانهی من باش
من یاد تو را سجده كنم ای صنم اكنون
برخیز و بیا ، خود بت بتخانهی من باش
دانی كه شدم خانه خراب تو حبیبا
اكنون دگر آبادی ویرانهی من باش
لطفی كن و در خلوت محزون من ای دوست
آرام و قرار دل دیوانهی من باش
چون باده خورم با كف چو برگ گل خویش
ای غنچه دهان ساغر و پیمانهی من باش
چون مست شوم بلبل من سازهم آهنگ
با زیر و بم ناله مستانهی من باش
من شانه زنم زلف تو را و تو بدان زلف
آرایش آغوش من و شانهی من باش
ای دوست چه خوب است كه روزی تو بگویی
امید بیا با من و پروانهی من باش
#مهدی_اخوانثالث
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
چون شمع بیا روشنی خانهی من باش
در كلبهی من رونق اگر نیست صفا هست
تو رونق این كلبه و كاشانهی من باش
من یاد تو را سجده كنم ای صنم اكنون
برخیز و بیا ، خود بت بتخانهی من باش
دانی كه شدم خانه خراب تو حبیبا
اكنون دگر آبادی ویرانهی من باش
لطفی كن و در خلوت محزون من ای دوست
آرام و قرار دل دیوانهی من باش
چون باده خورم با كف چو برگ گل خویش
ای غنچه دهان ساغر و پیمانهی من باش
چون مست شوم بلبل من سازهم آهنگ
با زیر و بم ناله مستانهی من باش
من شانه زنم زلف تو را و تو بدان زلف
آرایش آغوش من و شانهی من باش
ای دوست چه خوب است كه روزی تو بگویی
امید بیا با من و پروانهی من باش
#مهدی_اخوانثالث
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ایران من! ای هرکه رسیده ست به جایی،
کندهست تورا پوست، به امید قبایی!
ایران من! ای قسمتِ مردانِ تو از تو،
تنهاییِ "یُمگان دره ای" تنگیِ "نایی"
ای در تو، به " اما و اگر " کار سپرده،
وِی در تو زبون، هرکه کُنَد چون و چرایی...
"پژواک" چو تیری شد و برگشت به سویش،
هرکس که برآورد به شوق تو"صدایی"
خفتهست به صدحیله، اگر هست درین مُلک ،
اندیشهی بکری، نظر کارگشایی!
گویا خبرِ خوش نَتَوان از تو شنیدن،
چون"قهقهه" از خانه ی درگیر عزایی!
تاریخ اگر نعره برآرد عجبی نیست:
رستم به چه سرگرمی و آرش به کجایی؟
خود، منفعت است اینکه گریبان ضرر را،
با پنجهی تدبیر بگیرند به جایی...
در مذهبِ ما بر"پسران" فرض نباشد،
هم رفت اگر از "پدران" کار خطایی!
آن پایِ دگر پیش نباید که نهادن،
در گِل چو فرو رفت سرِ پنجه ی پایی!
آه ای پسرم!حالِ وطن بهتر ازین باد
کس بهتر ازین باتو نگفته ست دعایی!
#حسین_جنتی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
کندهست تورا پوست، به امید قبایی!
ایران من! ای قسمتِ مردانِ تو از تو،
تنهاییِ "یُمگان دره ای" تنگیِ "نایی"
ای در تو، به " اما و اگر " کار سپرده،
وِی در تو زبون، هرکه کُنَد چون و چرایی...
"پژواک" چو تیری شد و برگشت به سویش،
هرکس که برآورد به شوق تو"صدایی"
خفتهست به صدحیله، اگر هست درین مُلک ،
اندیشهی بکری، نظر کارگشایی!
گویا خبرِ خوش نَتَوان از تو شنیدن،
چون"قهقهه" از خانه ی درگیر عزایی!
تاریخ اگر نعره برآرد عجبی نیست:
رستم به چه سرگرمی و آرش به کجایی؟
خود، منفعت است اینکه گریبان ضرر را،
با پنجهی تدبیر بگیرند به جایی...
در مذهبِ ما بر"پسران" فرض نباشد،
هم رفت اگر از "پدران" کار خطایی!
آن پایِ دگر پیش نباید که نهادن،
در گِل چو فرو رفت سرِ پنجه ی پایی!
آه ای پسرم!حالِ وطن بهتر ازین باد
کس بهتر ازین باتو نگفته ست دعایی!
#حسین_جنتی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
زیر این آسمان هی الکی، با خودم با خدا به پیکارم
در سرم وول میخورد چیزی، و خدایی نه اینکه بیکارم
گاهی از زندگیم سِر شدهام، گاهی از شعر منفجر شدهام
گاهی از عشق منتشر امّا گاه هم مثل یک سگ هارم
شعر من یک کبوتر گیج است که خودش را به شیشه میکوبد
مثل روح زنانهای انگار لای تقویم جیبیام دارم
چوب خطّی که ردّ پای تو بود گفته بودی دوباره میآیی
غرق در این خیال خواهم شد، روزها را نشد که بشمارم
شعرهای همیشه عریانم مو به موی تو را بلد شدهاند
لذّت انگیز میشوی لای فکرهای همیشه بیمارم
از غزلهای خویش میخواهم تا کمی نرمتر قدم بزنند
میهراسم که عاشقت بشوم یا که یک جرعه از تو بردارم
غافل از خطّ ممتد رحِمی که به دنیا بیاورم از تو
ناقصالخلقۀ جنین منی، خلأ زایمان هر بارم
شوق پرواز کردنم بودی زیر آبیّ آسمان امّا
مثل یک لاکپشت میافتم توی پرواز نا به هنجارم
مثل هر بازی اشکنک دارد گفتهای سر شکستنک دارد
دل من را شکستهاند این بار مثل ابر بهار میبارم
در تهِ خوابهای غمگینم سیخ و سنجاق را فرو بردم
گریهام طعم دیگری میداد از تهِ لولههای خودکارم
#محمد_شفیع_شفیعی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
در سرم وول میخورد چیزی، و خدایی نه اینکه بیکارم
گاهی از زندگیم سِر شدهام، گاهی از شعر منفجر شدهام
گاهی از عشق منتشر امّا گاه هم مثل یک سگ هارم
شعر من یک کبوتر گیج است که خودش را به شیشه میکوبد
مثل روح زنانهای انگار لای تقویم جیبیام دارم
چوب خطّی که ردّ پای تو بود گفته بودی دوباره میآیی
غرق در این خیال خواهم شد، روزها را نشد که بشمارم
شعرهای همیشه عریانم مو به موی تو را بلد شدهاند
لذّت انگیز میشوی لای فکرهای همیشه بیمارم
از غزلهای خویش میخواهم تا کمی نرمتر قدم بزنند
میهراسم که عاشقت بشوم یا که یک جرعه از تو بردارم
غافل از خطّ ممتد رحِمی که به دنیا بیاورم از تو
ناقصالخلقۀ جنین منی، خلأ زایمان هر بارم
شوق پرواز کردنم بودی زیر آبیّ آسمان امّا
مثل یک لاکپشت میافتم توی پرواز نا به هنجارم
مثل هر بازی اشکنک دارد گفتهای سر شکستنک دارد
دل من را شکستهاند این بار مثل ابر بهار میبارم
در تهِ خوابهای غمگینم سیخ و سنجاق را فرو بردم
گریهام طعم دیگری میداد از تهِ لولههای خودکارم
#محمد_شفیع_شفیعی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
برمسند وجاه یاکه درمحبس وچاه
با خنده و شوق یا که با ناله و آه،
آرامکن از ذکرخدا، دل؛ برگو:
«لا حَولَ وَ لا قوّةَ إلّا بِاللّه»
#دکترالهامبخش
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
با خنده و شوق یا که با ناله و آه،
آرامکن از ذکرخدا، دل؛ برگو:
«لا حَولَ وَ لا قوّةَ إلّا بِاللّه»
#دکترالهامبخش
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
نَفْسِ تُست آن مادرِ بد خاصیت
که فسادِ اوست در هر ناحیت
هین بکُش او را که بهر آن دَنی
هر دمی قصدِ عزیزی میکُنی
از وی این دنیایِ خوش، بر توست تنگ
از پیِ او با حق و با خلق جنگ
؛
#مثنوی_مولانا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
که فسادِ اوست در هر ناحیت
هین بکُش او را که بهر آن دَنی
هر دمی قصدِ عزیزی میکُنی
از وی این دنیایِ خوش، بر توست تنگ
از پیِ او با حق و با خلق جنگ
؛
#مثنوی_مولانا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ما را چو ز عشق میشود راست مزاج
عشق است طبیب ما و داروی علاج
پیوسته بدین عشق نخواهد رفتن
این عشق ز کس نزاد و نیداد نتاج
#مولانا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
عشق است طبیب ما و داروی علاج
پیوسته بدین عشق نخواهد رفتن
این عشق ز کس نزاد و نیداد نتاج
#مولانا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ذوق باید تا دهد طاعات، بَر
مغز باید تا دهد دانه، شجر
دانهی بی مغز کی گردد نهال؟
صورت بیجان نباشد جز خیال
#مثنوی_مولانا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
مغز باید تا دهد دانه، شجر
دانهی بی مغز کی گردد نهال؟
صورت بیجان نباشد جز خیال
#مثنوی_مولانا
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
بر روحِ چنان برگِ گلِ پاکِ تو سوگند
در آتشم و در هیجان باز چو اسپند
از جذبهی چشمان سیاه تو گذشتم
از صورت ماهی که شکستهست در اسفند
پایان تو آغاز غم و غصّهی من شد
بودی تو دلیل همهی شادی و لبخند
بودی و غزل نام و نشان از تو نمیجُست
رفتی و غزل خورد به سودای تو پیوند
از تاب و توان منِ سَرخورده نپرسید
پیداست از این چهرهی آغشته به تلخند
کوتاه شد از بخت بدم چینهی دیوار
تقدیر چه میخواست، چه باشم، به که مانند؟
#پرویز_شالی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
در آتشم و در هیجان باز چو اسپند
از جذبهی چشمان سیاه تو گذشتم
از صورت ماهی که شکستهست در اسفند
پایان تو آغاز غم و غصّهی من شد
بودی تو دلیل همهی شادی و لبخند
بودی و غزل نام و نشان از تو نمیجُست
رفتی و غزل خورد به سودای تو پیوند
از تاب و توان منِ سَرخورده نپرسید
پیداست از این چهرهی آغشته به تلخند
کوتاه شد از بخت بدم چینهی دیوار
تقدیر چه میخواست، چه باشم، به که مانند؟
#پرویز_شالی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
دل من تنگ تو شد، ڪاش ڪه پیدا بشوی
ڪه بیایے و در این تنگیِ دل جا بشوی
تو فقط آمده بودے ڪه دل از من ببری**؟
بروے، دور شوے، قصه و رویا بشوی؟
انقلابی شده در سینه ے من ، فتنه ے توست
سبزیِ چشم تو باعث شده ، رسوا بشوی*
من پس انداز دلم را به تو دادم ڪه تو هم*
*بیمه ے عمر دلم روز مبادا بشوی*
غرق عشق تو شدم ، بلڪه تو شاید روزی*
*دل به دریا بزنے ، عازم دریا بشوی*
#قاسم_حسنزاده
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ڪه بیایے و در این تنگیِ دل جا بشوی
تو فقط آمده بودے ڪه دل از من ببری**؟
بروے، دور شوے، قصه و رویا بشوی؟
انقلابی شده در سینه ے من ، فتنه ے توست
سبزیِ چشم تو باعث شده ، رسوا بشوی*
من پس انداز دلم را به تو دادم ڪه تو هم*
*بیمه ے عمر دلم روز مبادا بشوی*
غرق عشق تو شدم ، بلڪه تو شاید روزی*
*دل به دریا بزنے ، عازم دریا بشوی*
#قاسم_حسنزاده
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ز غم زار و حقیرم، با که گویم؟
ز غصه میبمیرم، با که گویم؟
ز هجر یار گریانم، ندانم
که دامان که گیرم؟ با که گویم؟
ز جورش در فغانم، چند نالم؟
گذشت از حد نفیرم، با که گویم؟
مرا از خود جدا دارد نگاری
که نیست از وی گزیرم، با که گویم؟
به بوی وصل او عمرم به سر شد
فراقش کرد پیرم، با که گویم؟
شب و روز آتش سودای عشقش
همی سوزد ضمیرم، با که گویم؟
مرا خلقان توانگر میشمارند
من مسکین فقیرم، با که گویم؟
چنان سوزد مرا تاب غم او
که گویی در سعیرم، با که گویم؟
هر آن غم، کز فراقش بر من آید
به دیده میپذیرم، با که گویم؟
به فریادم شب و روز از عراقی
به دست او اسیرم، با که گویم؟
#عراقی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
ز غصه میبمیرم، با که گویم؟
ز هجر یار گریانم، ندانم
که دامان که گیرم؟ با که گویم؟
ز جورش در فغانم، چند نالم؟
گذشت از حد نفیرم، با که گویم؟
مرا از خود جدا دارد نگاری
که نیست از وی گزیرم، با که گویم؟
به بوی وصل او عمرم به سر شد
فراقش کرد پیرم، با که گویم؟
شب و روز آتش سودای عشقش
همی سوزد ضمیرم، با که گویم؟
مرا خلقان توانگر میشمارند
من مسکین فقیرم، با که گویم؟
چنان سوزد مرا تاب غم او
که گویی در سعیرم، با که گویم؟
هر آن غم، کز فراقش بر من آید
به دیده میپذیرم، با که گویم؟
به فریادم شب و روز از عراقی
به دست او اسیرم، با که گویم؟
#عراقی
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
Deltangi
Mohammad Esfahani
- دلتنگی
- محمد اصفهانی
❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌺
🌼❤🌼❤🌼❤🌼❤🌼❤🌼❤🌼❤🌼❤
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀
- محمد اصفهانی
❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌺
🌼❤🌼❤🌼❤🌼❤🌼❤🌼❤🌼❤🌼❤
❀═🌼 ⃟❤ ⃟ 🌼═❀