مرحبا طاير فرخ پي فرخنده پيام
خير مقدم چه خبر دوست کجا راه کدام
يا رب اين قافله را لطف ازل بدرقه باد
که از او خصم به دام آمد و معشوقه به کام
ماجراي من و معشوق مرا پايان نيست
هر چه آغاز ندارد نپذيرد انجام
گل ز حد برد تنعم نفسي رخ بنما
سرو مي نازد و خوش نيست خدا را بخرام
زلف دلدار چو زنار همي فرمايد
برو اي شيخ که شد بر تن ما خرقه حرام
مرغ روحم که همي زد ز سر سدره صفير
عاقبت دانه خال تو فکندش در دام
چشم بيمار مرا خواب نه درخور باشد
من له يقتل داء دنف کيف ينام
تو ترحم نکني بر من مخلص گفتم
ذاک دعواي و ها انت و تلک الايام
حافظ ار ميل به ابروي تو دارد شايد
جاي در گوشه محراب کنند اهل کلام
#حافظ
#م
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
خير مقدم چه خبر دوست کجا راه کدام
يا رب اين قافله را لطف ازل بدرقه باد
که از او خصم به دام آمد و معشوقه به کام
ماجراي من و معشوق مرا پايان نيست
هر چه آغاز ندارد نپذيرد انجام
گل ز حد برد تنعم نفسي رخ بنما
سرو مي نازد و خوش نيست خدا را بخرام
زلف دلدار چو زنار همي فرمايد
برو اي شيخ که شد بر تن ما خرقه حرام
مرغ روحم که همي زد ز سر سدره صفير
عاقبت دانه خال تو فکندش در دام
چشم بيمار مرا خواب نه درخور باشد
من له يقتل داء دنف کيف ينام
تو ترحم نکني بر من مخلص گفتم
ذاک دعواي و ها انت و تلک الايام
حافظ ار ميل به ابروي تو دارد شايد
جاي در گوشه محراب کنند اهل کلام
#حافظ
#م
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
سی مرتبه آه بکش
بر این روزگار "سیاه"!
که جنگل تمام شد
و نفت دریا ته کشید.
برای روشنایی
از این به بعد
دست هایت را
آتش بزن!!
شاید که زودتر رسیدیم
به آنجا که باید...!
#عرفان_محمودیان
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
بر این روزگار "سیاه"!
که جنگل تمام شد
و نفت دریا ته کشید.
برای روشنایی
از این به بعد
دست هایت را
آتش بزن!!
شاید که زودتر رسیدیم
به آنجا که باید...!
#عرفان_محمودیان
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
عشق
دکانی است
که مغازه دارش سالهاست مرده است
و تو غمناک
تکه نانی
برابر چشم او می دزدی
من سال هاست کودک این مغازه دارم
#شمس_لنگرودی
#ع
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
دکانی است
که مغازه دارش سالهاست مرده است
و تو غمناک
تکه نانی
برابر چشم او می دزدی
من سال هاست کودک این مغازه دارم
#شمس_لنگرودی
#ع
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
در این دنیا تک و تنها شدم من
گیاهی در دل صحرا شدم من
چو مجنونی که از مردم گریزد
شتابان در پی لیلا شدم من
چه بی اثر می خندم
چه بی ثمر می گریم
به ناکامی چرا رسوا شدم من
چرا عاشق چرا شیدا شدم من
من آن دیرآشنا را می شناسم
من آن شیرین ادا را می شناسم
محبت بین ما کار خدا بود
از این جا من خدا را می شناسم
خوشا روزی که این دنیا سرآید
قیامت با قیامِ محشر آید
بگیرم دامن عدل الهی
بپرسم کام عاشق کی برآید
معینی_کرمانشاهی
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
در این دنیا تک و تنها شدم من
گیاهی در دل صحرا شدم من
چو مجنونی که از مردم گریزد
شتابان در پی لیلا شدم من
چه بی اثر می خندم
چه بی ثمر می گریم
به ناکامی چرا رسوا شدم من
چرا عاشق چرا شیدا شدم من
من آن دیرآشنا را می شناسم
من آن شیرین ادا را می شناسم
محبت بین ما کار خدا بود
از این جا من خدا را می شناسم
خوشا روزی که این دنیا سرآید
قیامت با قیامِ محشر آید
بگیرم دامن عدل الهی
بپرسم کام عاشق کی برآید
معینی_کرمانشاهی
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
مرز در عقل وجنون باریڪ است
ڪفروایمان چہ بهم نزدیڪ است
عشق هـم در دل ما ســر درڪَم
مثـــل ویــــرانی و بهت مـــردم
خون چرادر رڪَ منزنجیر است؟
زخم من تشنہتر از شمشیر است
مستم از جام تهی، حیرانی
باده نـوشیـده شــده پنهـانی
من و رسوایی و این بار ڪَناه
تـــو و تنهـایی و آن چشم سیاه
دِین دیـوانه بہ دین، عشق تو شد
جادهے شڪ بہ یقین، عشق تو شد.
#افشینیداللهی
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
ڪفروایمان چہ بهم نزدیڪ است
عشق هـم در دل ما ســر درڪَم
مثـــل ویــــرانی و بهت مـــردم
خون چرادر رڪَ منزنجیر است؟
زخم من تشنہتر از شمشیر است
مستم از جام تهی، حیرانی
باده نـوشیـده شــده پنهـانی
من و رسوایی و این بار ڪَناه
تـــو و تنهـایی و آن چشم سیاه
دِین دیـوانه بہ دین، عشق تو شد
جادهے شڪ بہ یقین، عشق تو شد.
#افشینیداللهی
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
آن را که همه نام و نشانِ تو به لب بود
چون شد که نپرسی نه نشانی و نه نامی؟!
شُکرانهی پرواز، سزد مرغِ رها را
کو یاد کند جفتِ درافتاده به دامی
افسوس که جز یک نفس از عمر نمانده است
این شمعِ فرو کاسته را نیست دوامی
در آتش بیشعلهی هجران چه شررهاست
جان سوخته داند که نگنجد به کلامی
#سیاوش_کسرایی
#آ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
چون شد که نپرسی نه نشانی و نه نامی؟!
شُکرانهی پرواز، سزد مرغِ رها را
کو یاد کند جفتِ درافتاده به دامی
افسوس که جز یک نفس از عمر نمانده است
این شمعِ فرو کاسته را نیست دوامی
در آتش بیشعلهی هجران چه شررهاست
جان سوخته داند که نگنجد به کلامی
#سیاوش_کسرایی
#آ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
مثل عروسِ خان که میداند "پسرزا" نیست
حس میکنم عمر خوشی هایم به دنیا نیست
ته مانده ی یک قهوه ی تلخم که مدت هاست
در من کسی دیگر پی تعبیر فردا نیست...
وابستگی تلخ است هنگامی که می فهمی
آنقدر هایی که خودش میگفت تنها نیست...
نفرین به دست خالی و این دل سپردن ها
نفرین به من ،نفرین به تصویری که زیبا نیست
از بی تفاوت بودنم هم درد می بارد
یعنی گلوی بغض کرده اهل حاشا نیست
تنهاییِ گنجشک باران خورده ایی هستم
که در خیابان هم برایش ذره یی جا نیست
عاشق که باشی تازه می فهمی که گاهی مرگ
چیزی به جز دل کندن از دلبستگی ها نیست
دیشب نشستم با خودم از زندگی گفتم
گفتم ببین حال دلم خوب است، اما نیست..
#سجاد_صفری_اعظم
#م
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
حس میکنم عمر خوشی هایم به دنیا نیست
ته مانده ی یک قهوه ی تلخم که مدت هاست
در من کسی دیگر پی تعبیر فردا نیست...
وابستگی تلخ است هنگامی که می فهمی
آنقدر هایی که خودش میگفت تنها نیست...
نفرین به دست خالی و این دل سپردن ها
نفرین به من ،نفرین به تصویری که زیبا نیست
از بی تفاوت بودنم هم درد می بارد
یعنی گلوی بغض کرده اهل حاشا نیست
تنهاییِ گنجشک باران خورده ایی هستم
که در خیابان هم برایش ذره یی جا نیست
عاشق که باشی تازه می فهمی که گاهی مرگ
چیزی به جز دل کندن از دلبستگی ها نیست
دیشب نشستم با خودم از زندگی گفتم
گفتم ببین حال دلم خوب است، اما نیست..
#سجاد_صفری_اعظم
#م
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
خرابم قهوه چی! قلیان برایم بار کن لطفاً
سری اش را پراز سوغاتی خوانسار کن لطفاً
بخوان آوازخوان! دارد دلم آرام میگیرد...
بزن تار و همین تصنیف را تکرار کن لطفاً
شش وهشتی بزن، شادم کن؛ امشب سخت غمگینم
بخوان! آزادم از این بغض لاکردار کن لطفاً
غریبم قهوه چی اما گمان کن اهل این شهرم
به رسم مشتریهای خودت رفتار کن لطفاً!
بگو تا غربت بعدی، چه مدت راه باید رفت
اگر دور است قربانت! نگو! انکار کن لطفاً
مرا امشب اگر رفتم که هیچ، اما اگر ماندم...
کمی مانده به هنگام اذان، بیدار کن لطفاً
عجب قلیان خوشکامی! چه آهنگی! خوشم آمد
بیا مَشدی، یکی دیگر برایم بار کن لطفا..
#مجتبی_سپید
#خ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
سری اش را پراز سوغاتی خوانسار کن لطفاً
بخوان آوازخوان! دارد دلم آرام میگیرد...
بزن تار و همین تصنیف را تکرار کن لطفاً
شش وهشتی بزن، شادم کن؛ امشب سخت غمگینم
بخوان! آزادم از این بغض لاکردار کن لطفاً
غریبم قهوه چی اما گمان کن اهل این شهرم
به رسم مشتریهای خودت رفتار کن لطفاً!
بگو تا غربت بعدی، چه مدت راه باید رفت
اگر دور است قربانت! نگو! انکار کن لطفاً
مرا امشب اگر رفتم که هیچ، اما اگر ماندم...
کمی مانده به هنگام اذان، بیدار کن لطفاً
عجب قلیان خوشکامی! چه آهنگی! خوشم آمد
بیا مَشدی، یکی دیگر برایم بار کن لطفا..
#مجتبی_سپید
#خ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
بر لب بامت کبوتر، پر ندارد پس چرا؟
قدرت پرواز را دیگر ندارد پس چرا؟
دور خود دیوار می بینم به هر سو می روم
خانه ات زیباست اما در ندارد پس چرا؟
این عروسک روی برگردانده از دنیا ولی
چشم از چشم تو باید بر ندارد پس چرا؟
خسته ام یک کوچه ی بن بست می خواهد دلم
راه بی برگشت تو آخر ندارد پس چرا
تخت جمشید از دل سنگت برایم ساختی
لشکر مغلوبم اسکندر ندارد پس چرا؟
رفته ای مانند ماه از پشت قاب پنجره
این حقیقت را دلم باور ندارد پس چرا؟
بسته شد پرونده ام، گفتند:رفتن، جرم نیست!
دل شکستن ها، خدا! کیفر ندارد پس چرا؟
#مریم_حسنلو
#ب
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
قدرت پرواز را دیگر ندارد پس چرا؟
دور خود دیوار می بینم به هر سو می روم
خانه ات زیباست اما در ندارد پس چرا؟
این عروسک روی برگردانده از دنیا ولی
چشم از چشم تو باید بر ندارد پس چرا؟
خسته ام یک کوچه ی بن بست می خواهد دلم
راه بی برگشت تو آخر ندارد پس چرا
تخت جمشید از دل سنگت برایم ساختی
لشکر مغلوبم اسکندر ندارد پس چرا؟
رفته ای مانند ماه از پشت قاب پنجره
این حقیقت را دلم باور ندارد پس چرا؟
بسته شد پرونده ام، گفتند:رفتن، جرم نیست!
دل شکستن ها، خدا! کیفر ندارد پس چرا؟
#مریم_حسنلو
#ب
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
لب بر لب من نهادی و بوسه زدی
انگار سری به عالم خلسه زدی
بیتاب شدم مست شدم واله شدم
شبنم به برت در بغلت ژاله شدم
دستانِ تو پیچک شده بر اندامم
گویی که شراب سرخ در این جامم
من در بغلت مست و پریشان شده ام
از بازی چشمان تو حیران شده ام
بگذار در آغوش تو پنهان بشوم
بر ساحل چشمان تو باران بشوم
ای کاش که این خلسه به پایان نرسد
بازیِ لب و بوسه به پایان نرسد
#ناشناس
#ل
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
انگار سری به عالم خلسه زدی
بیتاب شدم مست شدم واله شدم
شبنم به برت در بغلت ژاله شدم
دستانِ تو پیچک شده بر اندامم
گویی که شراب سرخ در این جامم
من در بغلت مست و پریشان شده ام
از بازی چشمان تو حیران شده ام
بگذار در آغوش تو پنهان بشوم
بر ساحل چشمان تو باران بشوم
ای کاش که این خلسه به پایان نرسد
بازیِ لب و بوسه به پایان نرسد
#ناشناس
#ل
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
سفر بهانه ی خوبی برای رفتن نیست
نخواه اشک نریزم دلم که آهن نیست
نگو بزرگ شدم گریه کار کوچک هاست
زنی که اشک نریزد قبول کن، زن نیست!
خبر رسیده که جای تو راحت است آنجا
قرار نیست خبرها همیشه… اصلاً نیست!
شب است بی تو در این کوچه های بارانی
و پلک پنجره ای در تبِ پریدن نیست
حسود نیستم اما خودت ببین حتی
چراغ خانه ی مهتاب بی تو روشن نیست
مرا ببخش اگر گریه می کنم وقتی
نوشته ای که که غزل جای گریه کردن نیست
زنی که فال مرا می گرفت امشب گفت
پرنده فکر عبور است، فکر مانـ ـدن…
#مژگان_عباسلو
#س
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
نخواه اشک نریزم دلم که آهن نیست
نگو بزرگ شدم گریه کار کوچک هاست
زنی که اشک نریزد قبول کن، زن نیست!
خبر رسیده که جای تو راحت است آنجا
قرار نیست خبرها همیشه… اصلاً نیست!
شب است بی تو در این کوچه های بارانی
و پلک پنجره ای در تبِ پریدن نیست
حسود نیستم اما خودت ببین حتی
چراغ خانه ی مهتاب بی تو روشن نیست
مرا ببخش اگر گریه می کنم وقتی
نوشته ای که که غزل جای گریه کردن نیست
زنی که فال مرا می گرفت امشب گفت
پرنده فکر عبور است، فکر مانـ ـدن…
#مژگان_عباسلو
#س
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
🍂🌸از تمام دنیا
🍊در یک عصر سرد
🍂🌸یک دوست خوب
🍊یک چـای داغ
🍂🌸و یک عصر بخیر زیبا
🍊برای لذت بردن
🍂🌸از زندگی کافیست
🍊بیخیال نداشتہ ها
🍂🌸شکر گـــذار
🍊داشتہ هایتان باشید
🍂🌸عصرتـون زیبـا و گـرم☕️
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
🍊در یک عصر سرد
🍂🌸یک دوست خوب
🍊یک چـای داغ
🍂🌸و یک عصر بخیر زیبا
🍊برای لذت بردن
🍂🌸از زندگی کافیست
🍊بیخیال نداشتہ ها
🍂🌸شکر گـــذار
🍊داشتہ هایتان باشید
🍂🌸عصرتـون زیبـا و گـرم☕️
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
زیر ِ باران، هر گل بی خار می چسبد عجیب
دست توی ِ دست های ِ یار می چسبد عجیب
معنی ِ بی تاب بودن هایمان جز "عشق" چیست؟
شور و شوق ِ لحظه ی ِ دیدار می چسبد عجیب
کوچه باغ ِ خاطرات و خش خش ِ برگ ِ درخت
پرسه های ِ خیس در رگبار می چسبد عجیب
آسمان سقفی قدیمی، پُر تَرَک از آذرخش
قطره قطره بر سرت آوار می چسبد عجیب
از دهان ِ تو شنیدن آخر ِ خوشبختی است
"دوستت می دارم" ِ هر بار می چسبد عجیب
من بگویم میروم تا سد ِ راه ِ من شوی
از من انکار، از تو هی اصرار می چسبد عجیب
کافی است عاشق تر از هر بار آرامم کنی
"سر بروی ِ شانه ام بگذار" می چسبد عجیب
گوش دادن به "یکی هست"ی که خیلی وقت نیست
"مرتضا پاشایی" و گیتار می چسبد عجیب
لب به لب، حال ِ خراب و هی شراب و شعر ِ ناب
هر دو مست و تا سحر بیدار می چسبد عجیب
در خیالم باز هم گفتم برایت یک غزل
قاب ِ عکست تکیه بر دیوار می چسبد عجیب
عاشقانه های #شهراد_ميدرى
#ز
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
دست توی ِ دست های ِ یار می چسبد عجیب
معنی ِ بی تاب بودن هایمان جز "عشق" چیست؟
شور و شوق ِ لحظه ی ِ دیدار می چسبد عجیب
کوچه باغ ِ خاطرات و خش خش ِ برگ ِ درخت
پرسه های ِ خیس در رگبار می چسبد عجیب
آسمان سقفی قدیمی، پُر تَرَک از آذرخش
قطره قطره بر سرت آوار می چسبد عجیب
از دهان ِ تو شنیدن آخر ِ خوشبختی است
"دوستت می دارم" ِ هر بار می چسبد عجیب
من بگویم میروم تا سد ِ راه ِ من شوی
از من انکار، از تو هی اصرار می چسبد عجیب
کافی است عاشق تر از هر بار آرامم کنی
"سر بروی ِ شانه ام بگذار" می چسبد عجیب
گوش دادن به "یکی هست"ی که خیلی وقت نیست
"مرتضا پاشایی" و گیتار می چسبد عجیب
لب به لب، حال ِ خراب و هی شراب و شعر ِ ناب
هر دو مست و تا سحر بیدار می چسبد عجیب
در خیالم باز هم گفتم برایت یک غزل
قاب ِ عکست تکیه بر دیوار می چسبد عجیب
عاشقانه های #شهراد_ميدرى
#ز
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
آن گه که تو باشی در مردن نگرانش
با صد هوس از دل نرود حسرت جانش
دل بهر هلاک از تو طلب کرد نگاهی
غافل که دهد عمر ابد لذت جانش
بی بهره شهید تو که از پرسش محشر
از حیرت حسن تو بود لال زبانش
خونی که طلب می رود از جامهٔ یوسف
عشق آورد از دیدهٔ یعقوب نشانش
زان غمزه هلاکم که اجل بهر شکاری
چون تیر ستاند بگذارد به کمانش
دیریست که جان رفته و من گرم تپیدن
تا باز کشد لذت نظاره عنانش
فردا نکند جان به شهید ستمت صلح
از شومی دل بس که ستم رفت به جانش
من زایر دیری که به بازیچه ملایک
جویند رهی در دل ترسا بچه گانش
#عرفی_شیرازی
#خ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
با صد هوس از دل نرود حسرت جانش
دل بهر هلاک از تو طلب کرد نگاهی
غافل که دهد عمر ابد لذت جانش
بی بهره شهید تو که از پرسش محشر
از حیرت حسن تو بود لال زبانش
خونی که طلب می رود از جامهٔ یوسف
عشق آورد از دیدهٔ یعقوب نشانش
زان غمزه هلاکم که اجل بهر شکاری
چون تیر ستاند بگذارد به کمانش
دیریست که جان رفته و من گرم تپیدن
تا باز کشد لذت نظاره عنانش
فردا نکند جان به شهید ستمت صلح
از شومی دل بس که ستم رفت به جانش
من زایر دیری که به بازیچه ملایک
جویند رهی در دل ترسا بچه گانش
#عرفی_شیرازی
#خ
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
اعجاز شوق بین که به راه خیال دوست
پای شکسته همسفرِ بال و پر شدست
#طالب_آملی
#ا
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
پای شکسته همسفرِ بال و پر شدست
#طالب_آملی
#ا
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
توهّم است كه غير از تو هم وجودی هست
از آتش تو میآيد اگر كه دودی هست
هميشه مستِ مسيرم اگر به سوی شماست
چون آبشار ننالم اگر فرودی هست
ز ياد اگر بَرَمَت، جز زيان نخواهم ديد
مباد سهمم اگر غير عشق، سودی هست
شبانِ تار، بدون تو جز سياهی نيست
تويی كنار تو هرجا كه تار و پودی هست
به آسمان برسد بذر اگر زمين باشد
هميشه فرصت پرواز با سجودی هست...
#احمد_پروین
#ا
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀
از آتش تو میآيد اگر كه دودی هست
هميشه مستِ مسيرم اگر به سوی شماست
چون آبشار ننالم اگر فرودی هست
ز ياد اگر بَرَمَت، جز زيان نخواهم ديد
مباد سهمم اگر غير عشق، سودی هست
شبانِ تار، بدون تو جز سياهی نيست
تويی كنار تو هرجا كه تار و پودی هست
به آسمان برسد بذر اگر زمين باشد
هميشه فرصت پرواز با سجودی هست...
#احمد_پروین
#ا
❀═༅࿇✤ ⃟❤ ⃟ ✤࿇༅═❀