💖کافه شعر💖
2.79K subscribers
4.43K photos
2.95K videos
12 files
1.08K links
نمیخواستم این عشق را فاش کنم

ناگاه بخود امدم

دیدم همه کلمات راز مرا میدانن ...

این است که هر چه مینویسم

عاشقانه ای برای تو میشود

#شهاب_مقربین

کافه شعر باافتخار میزبان حضور

شما دوستان ادیب میباشد

💚💛💜💜💛💚
Download Telegram
چون شوم تشنه ز آتش‌نفسی پیش لبم



کوزه‌گر کوزه‌ی خام آورد و پخته برد

#طالب_آملی

‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
ما به استقبال غم، کشور به کشور می‌رویم
چون ز پا محروم می‌مانیم، با سر می‌رویم

صد ره این ره رفته‌ایم و بار دیگر می‌رویم
العطش‌گویان به استقبال ساغر می‌رویم

چون به پا رفتن میسر نیست ما را سوی دوست
نامه می‌گردیم و با بالِ کبوتر می‌رویم...

#طالب_آملی


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
خیالِ بوسه می‌سازد کبود آن لعلِ نازک را


چه بی‌رحمم، به دندانش گزیدن آرزو دارم!


#طالب_آملی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
عاشقان را کسوتی کز گرد غربت بر تن است
هم کفن، هم گور، هم تابوت، هم پیراهن است

رازدار عشق را با پند ناصح جنگ‌هاست
هرکه را شمعی بوَد بر کف به دامن دشمن است

شُکرللّه با خیال یار در شب‌های تار
دارم آن نسبت که پنداری در آغوش من است

وصف عشق آن‌گاه منع از شغل او دانی که چیست؟
گر برنجد پندگو، آتش به روغن کشتن است

هر چراغی را بوَد خاموشی‌ای بعد از فروغ
جز چراغ خاطر طالب که دائم روشن است

#طالب_آملی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
سُرمه‌ی چشمِ صبا، خاکِ سر کوی تو باد
روی دل‌ها همه چون قبله‌نما سوی تو باد

کم مباد آمد و رفت از سر کوی تو، ولی
رفتنی هوش من و آمدنی بوی تو باد

باده‌ی کهنه، نمک‌پرورِ کنجِ لب توست
ماه نو، توشه‌کشِ گوشه‌ی ابروی تو باد

کار خورشید که فَرّاشِ بساطِ فلک است
آستان‌روبیِ آتشکده‌ی خوی تو باد

تا بُود سلسله در سلسله از عشق به‌پای
سرِ هر سلسله در سلسله‌ی موی تو باد

چون به میزانِ خِرد، گوهرِ «طالب» سنجی
مردمِ چشمِ صدف، سنگ ترازوی تو باد...

#طالب_آملی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
چون مرض عشق‌‌ست،
هان ای دل! بکش دست از علاج...

این گرامی‌درد را آلوده‌‌ی دارو مساز..

#طالب_آملی


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
عشق داغی‌ست خون‌چکان، طالب

نیک دارش که یادگارِ دل‌ است!

#طالب_آملی


❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
زین‌سان که رقص می‌کنم از شادی خیال
در نعمتِ وصال گر اُفتم چه‌ها کنم...
❤️
#طالب_آملی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
نَشاط، هیچ و طَرَب، هیچ و جام و ساغر هیچ
ز هر چه حاصلِ دَهر است عشق و دیگر هیچ

بگیر دامنِ آزاده‌ای که همچون نسیم
ز باغِ دَهر گذشت و نَـبَـست دل بر هیچ

به غیرِ خاطرِ جمعی که کس ندید به خواب
دگر چه هست در این عالَـمِ مُکَـرَّر؟ هیچ

به باغِ دَهر، نَهالِ ثمرفِشان عشق است
دگر چه بهره از این نخل‌های بی‌بَـر؟ هیچ

نبود لایقِ آن ضَرب، جز عَلایقِ دَهر
دمی که ضرب نمودند هیچ را در هیچ

به راز دانیِ اَفلاک، نقدِ عُمر مَباز!
که کس نیافته این نُه کلاه را سَر هیچ

به روزگار، ز خود کمتری گمان نَـبَـرَم
چرا که هیچم و از هیچ، نیست کمتر هیچ

به دست، گوهرِ ناکامی آورم #طالب!
ز کام‌های جهان، نیست چون مُیَسَّر هیچ

#طالب_آملی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
ما زیر هفت پرده می ناب می‌کشیم
خون می‌خوریم و دست و دهن آب می‌کشیم

برخلق روشن است همه راز ما چو روز
جامی چو آفتاب به مهتاب می‌کشیم

در مسجدیم و طاعت میخانه شغل ماست
جامی به طاق ابروی محراب می‌کشیم

هرکس که بود، شد به خسی شکرگوی بحر
ما انتظار گوهر نایاب می‌کشیم

بر یاد او، به نیت او، بر خیال اوست
گر زهر و گر #شراب، و گر آب می‌کشیم

#طالب_آملی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
گر نداند دوست قدرم می‌روم زودش ز دست



در سبک‌روحی کم از رنگ حنایی نیستم


#طالب_آملی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
دل با من خسته صاف می‌باید كرد
با طالع من مصاف می‌باید كرد

آرامگه شاخه گُلی بوده، شبی
آغوش مرا طواف می باید كرد

#طالب‌_آملی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
صبح است و نیم قطره میم در پیاله نیست
ز آنم دماغ گل نه و پروای لاله نیست

به ذوق تر ز مرده ی هفتاد ساله ام
یک دم که در پیاله،شراب دوساله نیست

اوراق کهنه،کی به مِی کهنه می رسد؟
ذوقی که در پیاله بود،در رساله نیست


#طالب_آملی
#صـبح_بخیـر

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
گر غیرتی کند مژه‌ی اشک بارِ ما
شاید که بی‌نصیب نماند بهارِ ما

ما رهروان خانه‌نشین چشم حیرتیم
بخت سیاه، سرمه‌ی دنباله‌دارِ ما

نبود عجب ز آتش دل بعد مرگ نیز
گر خشتِ خام پخته شود بر مزار ما

بنشین به جای خویش که تا ایستاده‌ای
پیش تو از ادب ننشیند غبارِ ما

طالب سمندِ چرخِ خرد می گذاشتی
دادی اگر عنان به کف اختیار ما

#طالب_آملی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
مستانه ره میکده طی می کنم امشب
پرواز به بال و پر مِی،می کنم امشب

هر چشم زدن در پی آن گوهر نایاب
صد بحر به پای مژه طی می کنم امشب

در مد نظر هم گل و هم چهره ی ساقی است
گه رو به گل و گاه  بوی می کنم امشب


#طالب_آملی

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
پیراهنی از تار وفا دوخته بودم
چون تاب جفای تو نیاورد کفن شد

جان دگرم بخش که آن جان که تو دیدی
چندان ز غم ات خاک به سر ریخت که تن شد

عشاق تو هر یک به نوایی ز تو خوش بود
گر شد ستمی بر سر کوی تو، به من شد


#طالب_آملی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
خشت بر خشت زوایای جهان گردیدم


منزلی امن‌ تر از گوشهٔ تنهایی نیست

#طالب_آملی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
دلا چه دیده فروبسته‌ای؟ سپیده دمید


سری برآر که خوش عالمی‌ست عالمِ صبح

#طالب_آملی
#صبح_بخیر

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
سوزم از شعله پیام آورد و پخته برد
سخنِ عشق تو خام آورد و پخته رود

چون شوم تشنه ز آتش نفسی پیشِ لبم
کوزه گر کوزهٔ خام آورد و پخته برد

بسکه گرمم به‌سخن هر نفسم دل به‌زبان
خام صدگونه کلام آورد و پخته برد

آرزو جمله فطیر‌ است و منم گرم هنوز
دل نداند که کدام آورد و پخته برد

بسکه گرم است فلک، خمیرم "طالب"
قرص خور هر سر شام آورد و پخته برد


#طالب_آملی

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀